فهرست مطالب

دانشور رفتار - پیاپی 31 (آبان 1387)

دو ماهنامه دانشور رفتار
پیاپی 31 (آبان 1387)

  • ویژه روانشناسی
  • تاریخ انتشار: 1388/10/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سید حمیدرضا علوی، حمیدرضا کاظمی زاده صفحه 1
    هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسه تاثیر اعمال سبک های رهبری مدیران بر میزان تنیدگی ادارات دولتی با توجه به نوع شخصیت کارکنان آن است. به منظور وصول به این هدف، از روش علی مقایسه ای و پرسشنامه به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. پرسشنامه های مربوط، شامل پرسشنامه های سبک های رهبری، شخصیت، تنیدگی و اطلاعات شخصی بوده است. جامعه آماری، کارکنان ادارات و سازمان های دولتی شهر کرمان و روش نمونه گیری، تصادفی ساده بوده است. نمونه مورد نظر معادل 750 نفر از جامعه مذکور بوده اند. از آزمون های خی دو، آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی توکی، و آزمون «تی» به منظور تجزیه و تحلیل آماری فرضیات تحقیق استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سبک رهبری استبدادی– استثماری بر افزایش تنیدگی کارکنان با شخصیت نوعA، سبک رهبری استبدادی – استثماری بر افزایش تنیدگی کارکنان با شخصیت نوع B و سبک رهبری استبدادی- خیرخواهانه بر افزایش تنیدگی کارکنان با شخصیت نوع A تاثیر دارد. همچنین سبک رهبری استبدادی- خیرخواهانه بر تنیدگی کارکنان با شخصیت نوع B تاثیر ندارد. سبک رهبری مشارکتی بر کاهش تنیدگی کارکنان با شخصیت نوع A تاثیر دارد. سبک رهبری مشارکتی بر کاهش تنیدگی کارکنان با شخصیت نوع B تاثیر دارد. لذا مجموعا می توان گفت سبک های رهبری مدیران بر میزان تنیدگی با توجه به شخصیت کارکنان تاثیر دارند.
    کلیدواژگان: سبک رهبری استبدادی، استثماری، سبک رهبری استبدادی، خیرخواهانه، سبک رهبری مشاوره ای، سبک رهبری مشارکتی، تنیدگی، شخصیت A، شخصیت B
  • مجید سلطانی، رضا نیلی پور، طاهره سیما شیرازی، مهدی رهگذر، اکبر بیگلریان صفحه 15
    نارساخوانی رشدی، یکی از مباحث مهم و ناشناخته مسائل اختلال در خواندن است. شماری از پژوهشگران در پی این بوده اند که می‎توان برای این اختلال، طبقه بندی ارائه کرد. این تحقیق، با هدف بررسی و طبقه بندی کودکان نارساخوان رشدی فارسی زبان، با استفاده از تجزیه و تحلیل خطاهای خواندن و نوشتن انجام شده است. این پژوهش از نوع مقطعی تحلیلی بود که با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انجام گرفت. آزمودنی های تحقیق از میان کودکان فارسی زبان پایه دوم دبستان شهر تهران و با استفاده از آزمون تشخیصی خواندن شیرازی- نیلی پور انتخاب شدند. برای مشخص شدن انواع نارساخوانی رشدی؛ خطاهای خواندن و نوشتن کودکان در فعالیت های خواندن ونوشتن آن ها، مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل مسیرهای خواندن و نوشتن آزمودنی ها، از آزمون های «تی» مستقل و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد (05/0>p) در این پژوهش بیش ترین خطاها در نوشتن کلمات به خطاهای بینایی و بیش ترین تعداد خطاهای خواندن متن، به خطای امتناع تعلق داشت. نتایج این تحقیق نشان داد که به طور مشخص و واضح نمی توان مرزهای طبقات نارساخوانی را تعیین کرد. این یافته ها، همخوان با نظریاتی است که نارساخوانی را یک سندرم می دانند و معتقدند که نارساخوانی رشدی دارای تنوعات مختلف است.
    کلیدواژگان: نارساخوانی رشدی، انواع نارساخوانی، خطاهای خواندن و نوشتن
  • محمدعلی اصغری مقدم، فواد ساعد، پروین دیباج نیا، جعفر زنگنه صفحه 23
    هدف پژوهش حاضر، تعیین اعتبار و پایایی مقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) در جمعیت عمومی جامعه بوده است. نسخه اصلی DASS دارای 42 عبارت بوده، هریک از مقیاس های سه گانه افسردگی، اضطراب و استرس از 14 عبارت تشکیل شده است. در پژوهش حاضر 420 آزمودنی بزرگسال، مقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) را به همراه پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه چهار سامانه ای اضطراب تکمیل کردند. نتایج تحلیل عامل اکتشافی نشان داد در حالی که 14 عبارت متعلق به استرس برروی یک عامل قرار می گیرد (عامل استرس)، 2 عبارت از عبارات متعلق به مقیاس افسردگی و 2 عبارت از عبارات متعلق به مقیاس اضطراب بر روی هر سه عامل افسردگی، اضطراب و استرس دارای بارهای عاملی بالایی هستند. پس از حذف این 4 عبارت، نتایج تحلیل عامل اکتشافی ساختار سه عاملی (DASS) را تایید کرد. در این مطالعه، پایایی مقیاس های DASS از طریق بررسی ضرایب همسانی درونی و ضرایب بازآزمایی تایید شد. به علاوه، اعتبار سازه دو مقیاس افسردگی و اضطراب با استفاده از روش محاسبه همبستگی بین نمره های دو مقیاس مذکور با نمره های آزمودنی ها در مقیاس های افسردگی بک و پرسشنامه چهارسامانه ای اضطراب مورد تایید قرار گرفت. اعتبار همزمان مقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس از طریق مقایسه نمره های یک نمونه فرعی برگرفته شده از جمعیت عمومی جامعه (315 نفر) با گروه همتایی از بیماران مبتلا به اختلالات روان شناختی (130 نفر) مورد تایید قرار گرفت. براساس نتایج این پژوهش می توان گفت مقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس دارای شرایط لازم برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی و موقعیت های بالینی با افراد ایرانی است.
    کلیدواژگان: افسردگی، اضطراب، استرس، اعتبار، پایایی
  • مرتضی امیدیان، سیدکاظم علوی لنگرودی صفحه 39
    گزارش پژوهشی موجود به معرفی ابزاری جدید برای اندازه گیری وضعیت بهداشت روانی مثبت و منفی می پردازد که در دو پژوهش جداگانه اجرا شد. در پژوهش نخست، آزمون های مختلف که نشانه های بهزیستی روانی، رضایت از زندگی و شادی را اندازه گیری می کردند، در کنارآزمون هایی که به اندازه گیری مشکلات روانی مربوط می شد، به گروهی از دانشجویان ارائه و دانشجویان دراین دو بعد مورد ارزیابی قرار گرفتند. تعداد این دانشجویان 554 نفر بود که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند. مجموع گویه های 5 پرسشنامه مورد استفاده در مقیاس لیکرت، 174 گویه بود. پس از تکمیل این گویه ها که از 5 آزمون مختلف بود، نتایج به دست آمده با روش تحلیل مؤلفه های اصلی برای استخراج دو عامل بررسی شدند و تعداد 46 گویه که ضرایب همبستگی مناسبی با دو عامل استخراجی ازروش مؤلفه های اصلی داشتند، انتخاب شدند. این عوامل با توجه به ویژگی محتوایی و پرسشنامه ای که از آن اسخراج شده بودند با عناوین وضعیت بهداشت روانی مثبت و منفی نام گذاری شدند. در پژوهش بعد، پرسشنامه 46 گویه ای که با روش تحلیل عوامل به دست آمده بود به همراه دو پرسشنامه معتبر به گروهی دیگر از آزمودنی ها (117 کارمند دانشگاه) داده شد. نتایج مطالعه دوم نشان داد که این آزمون از ضرایب اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. به علاوه در تحلیل عوامل با روش مؤلفه اصلی این بار نیز دو عامل استخراج شده با گویه های مربوط، همبستگی های مناسبی داشتند. در این مرحله برای تایید برازش مدل از روش تحلیل عامل تاییدی استفاده شد که برازش مدل را به صورت ضعیف تایید کرد. نتایج با توجه به دیدگاه جدید در مورد بهداشت روانی مورد بحث قرارگرفت.
    کلیدواژگان: بهداشت روانی، اعتباریابی، بهداشت روانی مثبت و منفی، تحلیل عوامل، اندازه گیری بهداشت روانی
  • محسن جوشن لو، غلامحسین قائدی صفحه 49
    حرمت خود به «ارزیابی فرد از ارزشمندی خویش» تعریف می شود. این سازه، نقشی کلیدی در تحقیق و نظریه روان شناختی ایفا می کند و با بسیاری از شاخص های کنش وری مثبت در رابطه است. بررسی انجام شده توسط شاپوریان، و همکاران [1] در سال 1987 بر روی مقیاس حرمت خود روزنبرگ در ایران حاکی از آن است که این مقیاس از پایایی (همسانی درونی) قابل قبول و ساختاری تک بعدی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی مجدد پایایی (همسانی درونی)، و تک بعدی بودن این مقیاس در یک نمونه دانشجویی ایرانی پس از حدود بیست سال بود. 917 دانشجو از دانشگاه های تهران و علامه طباطبایی (547 دختر و 370 پسر) وارد مطالعه شدند. همه آزمودنی ها به مقیاس 10 ماده ای حرمت خود روزنبرگ پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. همسانی درونی این مقیاس در نمونه حاضر معادل 83/0 به دست آمد. این یافته مبین آن است که مقیاس حرمت خود روزنبرگ در نمونه دانشجویی ایرانی از همسانی درونی قابل قبول و مشابه تحقیق شاپوریان و همکارانش برخوردار است. اما بررسی ها وجود ساختاری تک عاملی برای این مقیاس را مورد تایید قرار نداد. هم راستا با یافته ها بعضی از کشورهای دیگر دنیا، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، حاکی از وجود دو عامل با عناوین عدم تحقیر خود و دوست داری خود در این مقیاس بود.
    کلیدواژگان: مقیاس حرمت خود روزنبرگ، پایایی، اعتبار
  • امید ساعد، رسول روشن، علیرضا مرادی صفحه 57
    هدف اصلی این پژوهش، وارسی ویژگی های روان سنجی مقیاس حافظه وکسلر- سخه سوم (WMS-III) است. به همین منظور، این آزمون بر روی یک نمونه 266 نفری (120مرد،144 زن) از دانشجویان دو دانشگاه شاهد و تربیت معلم تهران که به روش تصادفی خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شده بودند، اجرا گردید. ضرایب پایایی به روش آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس ها از دامنه 65/0 تا 85/0 و برای شاخص ها از 75/0 تا 86/0 قرار داشت. همچنین ضرایب پایایی به روش دونیمه کردن برای خرده مقیاس ها نیز از 62/0 تا 84/0 و برای شاخص ها از 70/0 تا 85/0 متغیر بود. پایایی به شیوه توافق بین ارزیاب ها در خرده مقیاس هایی حافظه منطقی I،II و تصاویر خانواده I،II) که احتیاج به قضاوت بالینی داشتند حاکی از توافق بالای (85/0) ارزیاب ها است. برای ارزیابی اعتبار آزمون از روش های مختلف برآورد اعتبار سازه استفاده شد. همبستگی نمرات WMS-III با شاخص ها و نمره کلی آزمون WAIS-R short form محاسبه شد که ضرایب، معنادار و پایین تر از متوسط بیانگر تمایز دو ساختار حافظه و هوش در عین ارتباط بین آن ها است. همبستگی متقابل بین شاخص ها و خرده مقیاس های WMS-III نیز حکایت از همبستگی بالا بین خرده مقیاس ها بعد – ویژه با هم و همبستگی پایین با خرده مقیاس های دیگر دارد که نشان دهنده اعتبار سازه قابل قبول این مقیاس است. از روش تحلیل عامل اکتشافی (روش مؤلفه های اصلی با چرخش واریمکس) برای بررسی ساختار عاملی مقیاس استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده ساختار سه عاملی (حافظه شنیداری، حافظه دیداری، حافظه فعال) مقیاس است که این عامل ها روی هم رفته 845/76 درصد واریانس کل آزمون را تبیین می کنند. این داده با یافته های به دست آمده از تحقیقات مختلف در زمینه تعداد عوامل هماهنگ، اما در زمینه خرده مقیاس های زیربنایی عامل حافظه شنیداری اختلاف دارد.
    کلیدواژگان: مقیاس حافظه وکسلر نسخه سوم، خرده مقیاس های اولیه، شاخص های اولیه، اعتبار، پایایی
  • حمید یعقوبی، علیرضا جزایری، کتایون خوشابی، بهروز دولتشاهی، زهرا نیکنام صفحه 71
    پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک، ریتالین و درمان ترکیبی در کنترل و کاهش علائم ADHD در قالب یک مطالعه آزمایشی تک آزمودنی انجام شد. بدین منظور تعداد 16 نفر از دانش آمو.زان مبتلا به ADHD نوع مرکب در سه موقعیت درمانی و یک موقعیت فهرست انتظار مورد مطالعه قرار گرفتند. کلیه آزمودنی ها قبل و پس از مداخله با آزمون کامپیوتری Iran TOVA (به عنوان یک آزمون ارزیابی عملکرد مستمر با هدف ارزیابی متغیرهای توجه)، فرم تجدیدنظر شده آزمون هوشی وکسلر کودکان (WISC-R) و آزمون کانرز – فرم والدین ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که روش درمان ترکیبی نوروفیدبک به همراه ریتالین مؤثرتر از هر یک از این روش ها به تنهایی است. میزان اثربخشی نوروفیدبک به اندازه ریتالین بود؛ اگرچه میزان رضایتمندی والدین (که در نمرات پس آزمون کانرز منعکس شده است) از روش نوروفیدبک بیش تر از دارو درمانی بود. نتایج این مطالعه با مطالعاتی که از کاربرد رویکردهای درمانی چندوجهی حمایت می کنند همخوان است. همچنین می توان نتیجه گرفت که نوروفیدبک می تواند در شرایطی که بیمار به دارو پاسخ نمی دهد یا از عوارض جانبی آن رنج می برد به عنوان روش درمانی جایگزین مطرح باشد.
    کلیدواژگان: نوروفیدبک، ADHD، دارو درمانی، اختلال بیش فعالی
|
  • S.H.R. Alavi, H.R. Kazemizadeh Page 1
    The goal of this research is to determine the effect of the leadership styles on the personnel’s stress with regard to their personalities in the governmental offices of Kerman. “The expost facto research method” was used to accomplish this goal. The means for obtaining the necessary data was “questionnaire”. The statistical population was the personnel of the governmental offices of Kerman from this population. 750 persons were chosen by simple random sampling from this population. The results of the research indicate that the exploitative-authoritative leadership style is effective on increasing the stress of the personnel who have type A and B personalities, and the benevolent authoritative leadership style is effective on increasing the stress of the personnel who have type A personality, however, this style is not effective on the stress of the personnel who have type B personality. Moreover, the participative leadership style is effective on decreasing the stress of the personnel who have type A and B personalities
  • M. Soltani, R. Nilipour, T.S. Shirazi, M. Rahgozar, A. Biglarian Page 15
    Developmental dyslexia is traditionally defined as a discrepancy between reading ability and intelligence in children receiving adequate reading tuition. The possible existence of dyslexic subtypes has intrigued the researchers and practitioners for nearly a century. The aim of this research was to study the classification of subtypes of developmental dyslexia in Persian speakers. This research was cross-sectional study: which multi stage sampling method was used. (I) The subjects were selected from Persian speaking second graders of elementary schools in Tehran through using Diagnostic Reading Test (Shirazi & Nilipour,1381). The randomly selected subjects were given reading and writing tasks to determine the subtype of dyslexia in each case. based on the results of the statistical analysis of the data (Independent T-test, Pearson correlation and Partial correlation) the dyslexic features of each subtype were determined. The results of this study indicated that most errors in word writing were visual and in text reading were rejection errors. These findings are consistent with theories that consider dyslexia as a syndrome which has different varieties and not different categories.
  • M.A. Asghari Moghaddam, F. Saed, P. Dibajnia, J. Zangeneh Page 23
    This paper presents the results of a preliminary study of the factor structure, concurrent validity and reliability of the Depression, Anxiety and Stress Scales (DASS) amongst an adult sample recruited from the community. The original DASS has 3 subscales, each of which consists of 14 items. All participants completed DASS, Beck Depression Inventory (BDI) and Four Systems Anxiety Questionnaire (FSAQ). The exploratory factor analysis revealed that all the 14 items that make up the stress scale loaded on one factor, while two items on DASS depression subscale had a complex structure loading on the anxiety and stress factors. Furthermore, two items on the anxiety subscale of DASS had a complex structure loading on the depression and stress factors. After deleting these 4 problematic items from DASS, the results of exploratory factor analysisindicated that a three-factor structure best fitted the data. The results also confirmed excellent internal consistency, a good test-retest reliability and acceptable concurrent validity for the three subscales of DASS. These data suggest that the Iranian version of DASS has satisfactory psychometric properties and can be administered to the Iranian adult population.
  • M. Omidian, S.K. Alavi Langaroodi Page 39
    This paper is about two separate researches on the development of a new scale for measuring positive and negative mental health. In first research, 554 subjects who were randomly selected from Yazd university students, answered to five questionnaires that measured mental illness and mental well-being. the sum of items of these five tools were 174. Factor analysis was used for these data for obtaining two factor.46 items that had suitable correlation with two factors and their content were congruent with mental illness and mental well-being selected from the 174 were about the items and were named positive and negative mental health. 23 items were about the positive and the other 23 items were related the negative mental health. In second study, a new tool was used for 117 personnel's of Yazd University. New scale along with two other valid scales for measuring well being and mental illness were administered to the personnel. The results showed that new scale had good validity and reliability. Reliability coefficient was 0.90. Both Convergent validity and discriminate validity were good. In addition, factorial validity for the two factors in the new sample was suitable. Results were discussed with regard to the new theories in mental health.
  • M. Joshanloo, Gh. Ghaedi Page 49
    Self-esteem is defined as individual’s assessment of his or her own value. This concept plays a central role in psychological theory and research and is related to many indicators of positive functioning. Shapourian et al. study (1987) on Rosenberg self-esteem scale indicates that this scale has acceptable reliability (internal consistency) and is unidimensional. The aim of the present study was to reinvestigate the reliability and unidimensionality of this scale in an Iranian student sample, about 20 years after the original study. Nine hundred and seventeen students of the universities of after Tehran and Allame Tabatabaei (547 females and 370 males) participated in the study; all completed ten-item Rosenberg Self-Esteem Scale. Exploratory and confirmatory factor analyses were used to analyze the data. The internal consistency of this scale in the present study was. 83 which indicates that this scale has an acceptable internal consistency. This confirms Shapourian et al. findings. Nevertheless, the analyses did not approve the unidimensionality of the scale. Similar to the findings of other countries, exploratory and confirmatory factor analyses indicated that this scale had a two dimensional structure, namely, lack of self-derogation and self-liking.
  • O. Saed, R. Rushan, A.R. Moradi Page 57
    The major aim of the present research was investigating psychometric properties of Wechsler Memory Scale-Third Edition (WMS-III) for the students of Tehran Universities. Therefore, this scale was administrated to 266 (120 male, 144 female) students of two universities "Shahed" and "Tarbiat Moallem". The participants were selected through mulitistep cluster sampling. Reliability coefficient of the subtests ranged from 0.65 to 0.85, and for indexes ranged from 0.75 to 0.86. Then, the interscorer agreement of the subtests that needed clinical judgment (such as Logical memory I, II and Family Pictures I, II) was evaluated. The correlation coefficients among scorers was higher than 0/80.The correlation between WMS-III and WAIS-R Short Form was computed for the construct validity which was low. This indicates that WMS-III and WAIS-R short form assessed separate construct although they have significant relations. The intercorrelation between WMS-III subtests and indexes revealed high correlation between modality-specific subtests and indexes, whereas, it has low correlation with other subtests and indexes. Exploratory Factor Analysis (Principle Component Analysis with varimax rotation) was used in order to investigate Factor Structure of WMS-III. The findings obtained showed three factor structures (auditory memory, visual memory and working memory) explain %76/845 of the total variance. These results are similar to previous researches in case of number of factors, on the other hand, this data in subtests of auditory memory was different from the research literature.
  • H. Yaghubi, A. Jazayeri, K. Khooshabi, B. Dolatshahi, Z. Niknam Page 71
    This study aimed at the efficacy of "Neurofeedback", "Compared to Ritalin" and "Combined Neurofeedback and Ritalin" for managing and controlling ADHD symptoms through an experimental design. Sixteen students with ADHD (combined type) were assigned to three different therapeutic settings("Neurofeedback", "Ritalin", and "Combined Neurofeedback and Ritalin") and one Waiting-List setting. All participants were assessed through the following measures: pre-and-post-tests and a continuous performance test (the Iran TOVA), WISC-R, and Conner's Test- Parent Form. The Results revealed that "Combined Neurofeedback and Ritalin" setting is more effective than the other two interventions, while, the efficacy of Neurofeedback is equal to Ritalin. Parents were more satisfied with neurofeedback than medication (as Conner's post test scores reflect). These results corresponded to those of other studies which employed a multidimensional therapeutic approach. Furthermore, it can be concluded that Neurofeedback is a good alternative when patients dont respond to medication or medication has negative side effects.