فهرست مطالب

نثر پژوهی ادب فارسی - سال دوازدهم شماره 24 (بهار 1389)

نشریه نثر پژوهی ادب فارسی
سال دوازدهم شماره 24 (بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/04/01
  • تعداد عناوین: 19
|
  • مریم ایرانمنش صفحه 1
    مدح و ستایش یکی از درونمایه های مهم ادبیات فارسی است که از قدیمترین ایام تا روزگار معاصر به شکلهای مختلف در شعر شاعران و آثار ادیبان جلوه یافته است. این نوع ادبی در مسیر تکاملی خود دوره های متفاوتی را پشت سر گذاشته است؛ گاه مدح و ستایش با زبان ومعیارهای کاملا«روشن و واقعی صورت گرفته و گاه بتدریج با زبانی پیچیده و با معیارهایی خاص مورد توجه واقع شده است. خاقانی، که بزرگترین قصیده سرای قرن ششم هجری است در شصت قصیده به ستایش صاحبان قدرت یا خرد پرداخته و با معیارهای خاص خود آنها را به دلیل فضایل واقعی و یا با هدف ترغیب به آراستگی به فضایل و دوری از رذایل ستایش کرده است. این مقاله، که به شیوه سندکاوی اطلاعات خود را فراهم، و به شیوه توصیفی، تحلیلی و توضیحی آنها را ارائه کرده در صدد است با ارائه توضیحاتی در مورد دشواری های شعر خاقانی به تفسیر و تبیین قصاید مدحی وی بپردازد.از یافته های مهم این پژوهش می توان به عمق اندیشه های خاقانی، احاطه و آگاهی او بر مسائل قرآنی، حدیث، فلسفه،کلام، عرفان، آیین مسیح، طب، نجوم، سعی در دشوارگویی، ایجاد شبکه های معنایی زبانی و زیباشناختی بین تمام عناصر شعر، انتخاب ممدوحانی که شایستگی ستایش داشته اند و به طور کلی، بازتاب تمام فرهنگ شروان عصر خاقانی در اشعار او اشاره کرد.
    کلیدواژگان: خاقانی، مدح در شعر فارسی، شعر خاقانی، قصیده های مدحیه، فرهنگ عصر خاقانی
  • علی اصغر باباصفری، اسحاق طغیانی، صادق فلاحی صفحه 20
    تمثیل، به عنوان یکی از نخستین و مهمترین صنایع ادبی، شیوه ای استدلالی است که هدف آن، انتقال بهتر معنا و مفهوم به مخاطب و تاکید بر آن است. این زیور ادبی از متفرعات تشبیه و اخص از آن است. موقعیت وجه شبه، تمثیل را از تشبیه متمایز ساخته و بر مبنای همین وجه شبه است که آراء صاحبنظران در باب تمثیل شکل گرفته است. مهمترین عقایدی که در باب تمثیل وجود دارد، سخنان جرجانی، سکاکی و خطیب قزوینی است که هر یک از آنان پیروان و طرفدارانی دارند. بر محور عقاید این بلاغیان، سه عقیده کلی درباره تمثیل به دست می آید که از این میان، رای جرجانی و سکاکی با وجود اندک اختلافی که با هم دارند اصح و اکمل است. تمثیل با مباحث بلاغی دیگری چون تشبیه ساده و مرکب، استعاره و مثل پیوند خورده و با وجود شباهتها و مناسبتهایی که بین آنهاست، تفاوتهای اساسی و بنیادینی با یکدیگر دارد. هدف این مقاله، تحلیل تمثیل بر اساس عقاید برجسته بلاغیان و تبیین جایگاه بلاغی آن در ارتباط با این صنایع است.
    کلیدواژگان: تمثیل، تشبیه، استعاره، مثل، وجه شبه
  • مهین پناهی، لیلا شریفی صفحه 39
    بررسی سرچشمه افکار و و اندیشه های متفکران بزرگ و تعیین میزان و چگونگی اقتباس ایشان از نوشته های پیشینیان، ما را در شناخت هر چه بیشتر بنمایه های فکری آنان کمک می کند. مسلم است که جستجوی تمامی مآخذ و آبشخورهای فکری نویسنده ممکن نیست اما جستجو در این باره تا حد امکان می تواند زیربنای تفکرات او را آشکار می کند.
    حوزه این پژوهش، میزان و چگونگی تاثیرپذیری غزالی در رکن عبادات از آثارپیشینیان از جمله اللمع فی التصوف، قوت القلوب، حقایق التفسیر، شرح تعرف، رساله قشیریه، کشف المحجوب است.
    کلیدواژگان: امام محمد غزالی، اندیشه های صوفیانه، کیمیای سعادت، ادبیات عرفانی
  • مه دخت پورخالقی چترودی، لیلا حق پرست صفحه 63
    مطالعه و بررسی آیینهای سوگواری در شاهنامه و مقایسه آن با آیینهای سوگواری، که از دیرباز در مناطقی از ایران برگزار می شده است، نشان می دهد که میان روایات داستانی شاهنامه و واقعیتهای تاریخی درباره آیینهای سوگ، شباهتهایی هست. در این مقاله بر آنیم تا با بیان اموری که در برخی شرایط مرگ در این دو فضا رخ می دهد، نخست با هشت دلیل تاریخی صدق حضور آنها را در ایران باستان یادآور شویم و سپس به بررسی تناقض آنها با قوانین جدی و سختگیرانه مذهبی بپردازیم و در راستای پی جویی دلایل این تفاوتها سه پاسخ احتمالی را مطرح سازیم: شمالی- شرقی بودن روایتهایی که این سوگواری ها در آنها موجود است. تاثیر خداینامه های شاهی بر وقایع مربوط به سوگ در شاهنامه و یادآوری نقش زرتشت در تعدیل بسیاری از آیینها و از جمله سوگواری های شدید در ایران باستان.
    کلیدواژگان: شاهنامه فردوسی، آیین سوگ در ادبیات، سیاوش و شاهنامه، ایرج و شاهنامه، خداینامه، ایران باستان، زرتشت
  • دکترنجمه حسینی، محمدرضا صرفی صفحه 87
    نظریه روایتی تودوروف (Todorov) و روش او در بررسی روایتهای اسطوره ای از جمله پژوهش هایی است که در روشن کردن سازوکار روایتها و به طور خاص قصه های عامیانه به موفقیتهای چشمگیری دست یافته است. وی این نوع قصه ها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده و در بحث از وجوه روایتی قصه ها به ارتباط میان شخصیتهای قصه پرداخته است. منظور از وجوه روایتی در نظریه تودوروف، جنبه های مختلف حاکم بر روابط میان شخصیتهای قصه است. از آنجا که شخصیت یکی از عناصر اساسی هر قصه ای است، درک ارتباط متقابل شخصیتهای داستان در شناخت سازوکار قصه و چگونگی شکل گیری آن بسیار ضروری است.
    این نوشته ضمن برشمردن ویژگی های روایتهای اسطوره ای، هزارویک شب را به عنوان روایتی اسطوره ای و از جنبه وجوه روایتی آن بررسی می کند. به این منظور ابتدا درباره نظریه تودوروف و وجوه روایتی مورد نظر او شرحی مختصر داده می شود و سپس چگونگی ارتباط شخصیتها در روایتهای هزارویک شب، مورد توجه قرار می گیرد و در نهایت بر اساس شکل و کارکرد وجوه روایتی در چگونگی آغازشدن قصه و تداوم و پایان آن، روایتهای هزارویک شب در شش گروه طبقه بندی می شود.
    کلیدواژگان: هزارویک شب، روایت شناسی در داستان، نظریه تودوروف، روایت اسطوره ای در داستانها، وجوه روایتی در قصه ها
  • فرشته رستمی، مسعود کشاورز صفحه 115
    داستانی با روان راوی و نویسنده، پژوهش هایی انجام شده است. جریان سیال ذهن Stream of Consciousness شیوه ای از نگارش داستان است که در آن محتوای ذهن، هرآنچه هست، نگاشته می گردد. در این طرز نگارش، نظم، که پیامد خودآگاهی است، راهی ندارد. کار نویسنده به واژه درآوردن رخدادهای ذهنی است.
    بیژن نجدی نویسنده ای است که به یاری تصویرسازی واژگانی توانسته است، آشوبهای ذهنی انسان درمانده را به نمایش بگذارد. شخصیتهای داستانی او وازدگانی هستند که هر کدام به گونه ای و دلیلی به «تنهایی» رسیده-اند. این تنهایان در ذهن خویش، هنگامه ها دارند که از طریق بازسازی رخدادها در جریان سیال ذهن، می توان آنها را دریافت. به بهانه داستان، بیژن نجدی به حس گمشده خویش دست می یابند و «من»ی دیگر از خود را نشان می دهند.
    از آن جا که داستان جریان سیال ذهن – هر چه هست در ذهن شخصیت داستان است – پس ما نیاز داریم ریزه های ذهن شخصیت را دریابیم. در نتیجه این گزارش در دو بخش به هم پیوسته سازمان یافته است. در بخش نخست به بررسی راویان داستانهای نجدی و پارانویای آنها، نقش زمان در سیالیت ذهن و تداعی ها، پرداخته می گردد و در بخش دوم، نمادهای ادبی/روانشناسی در داستان A+B مورد کنکاش قرار می گیرد.
    این گزارش می کوشد، جریان سیال ذهن را در داستانهای کوتاه بیژن نجدی بکاود و به این بهانه، روان و درون راوی شخصیت داستان را از ژرفا به رو آورد روش پژوهش، برگرفته از بررسی کتابخانه ای و فیش برداری است.
    کلیدواژگان: جریان سیال ذهن، بیژن نجدی، داستان فارسی امروز، ادبیات معاصر
  • دکترفضل ا رضایی صفحه 139
    فرهنگ و زبان و ادبیات دو قوم ایرانی و هندی چنان با هم درآمیخته است که گویی پیکره فرهنگی یگانه ای را تشکیل داده اند. وجود شخصیتهای برجسته فارسی زبان و آثار فراوان فارسی که در شبه قاره هند پدید آمده اند و بدون آنها تاریخ ادب فارسی کامل نمی شود، حکایت از همبستگی دیرینه فرهنگی ایران و هند دارد. یکی از این شخصیتهای برجسته اما گمنام سرزمین هند، که با تالیف یا تصنیف آثار مختلف ادبی – بلاغی نقش چشمگیری در توسعه و آموزش زبان و ادب فارسی در هند داشته، شمس الدین فقیر دهلوی است. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا ضمن بررسی مختصر اوضاع و احوال سیاسی- اجتماعی و ادبی عصر فقیر دهلوی به احوال و افکار و آثار او بویژه معرفی وتحلیل آثار شعری او در زمینه غزل سرایی و مثنوی سرایی بپردازیم و شیوه و سبک شاعری او را با نقل و مقایسه اشعاری از او و مقلدانش نشان دهیم.
    کلیدواژگان: فقیردهلوی، زبان فارسی در شبه قاره هند، مثنوی سرایی و غزل سرایی، سبک فقیر دهلوی
  • دکترابراهیم رنجبر صفحه 163
    هدف عمده این نوشته بررسی مفتاحهایی است که از شعر شاعر حکیم معاصر، سهراب سپهری برای رهایی «مرغ خوش الحان آن چمن» از تخته بند وابستگی های حسی استنباط می شود. با این روش که اشعار او با توجه به سنتهای ادبی تحلیل، و با آرای صاحبنظران تطبیق داده شده است. با اینکه برخی ارباب نظر، عرفان سپهری را نابهنگام خوانده و برخی دیگر در وجود رسالت انسانی و تعهد اجتماعی در شعر او تردید کرده اند، بیشتر مخاطبان شعرش او را در ردیف عرفا و حکما جای داده اند. این نوشته حاکی است که در وجود رسالت انسانی و تعهد اجتماعی در شعر او تردید جایز نیست و حکمت و عرفان او مغتنم است. این نوشته از دو قسمت اصلی تشکیل می شود: 1- سپهری بر مسائل روزگار و خلو حیات آدمی از معانی والا وقوف داشته و در انزوای عرفانی خود به آنها پشت نکرده است. 2- او راه هایی را برای رهایی مردم از بستگی های بی ثمر دنیا پیشنهاد می کند و از سرچشمه های زلال عرفان و حکمت برای آسایش آدمیان خسته از هیاهوها رهاوردهایی به ارمغان می آورد. پس در بحث از رسالت انسانی و تعهد اجتماعی نباید از سپهری غافل بود.
    کلیدواژگان: سهراب سپهری، انسان معاصر، ادبیات معاصر، عرفان عام، شعر معاصر
  • سیده مریم روضاتیان، سیدعلی اصغر میرباقری فرد صفحه 187
    رساله قشیریه یکی از مهمترین متون آموزشی صوفیه است که به دست ابوالقاسم قشیری صوفی و متکلم اشعری قرن پنجم هجری تالیف شد. انگیزه قشیری از نگارش این اثر معرفی تصوف و اصول آن در روزگاری بود که فساد و انحراف در عقاید، آداب و سنن صوفیه توسط صوفی نمایان راه یافته بود؛ به همین سبب رساله قشیریه در روزگار مؤلف بسرعت در میان صوفیان شهرت یافت و در اواخر عمر قشیری یا اندکی پس از درگذشتش به دست یکی از شاگردان او به نام ابوعلی عثمانی به فارسی ترجمه شد. رساله در اواسط یا اواخر قرن ششم در معرض ترجمه ای دوباره قرار گرفت که جز در برخی قسمتها بقیه به اصلاحی از ترجمه نخست انجامید. ترجمه دوم رساله قشیریه در سال 1345 به همت استاد بدیع الزمان فروزانفر برای نخستین بار تصحیح شد و به همراه مقدمه ای مفصل بارها به چاپ رسید.این مقاله در نظر دارد نمونه هایی از ترجمه اول و دوم رساله قشیریه را با متن عربی آن مقایسه کند و ضمن پرداختن به برخی ابهامات درباره ترجمه و تصحیح رساله قشیریه، ضرورت تصحیح ترجمه ابوعلی عثمانی را از این اثر تبیین نماید.
    کلیدواژگان: ترجمه رساله قشیریه، متون عرفانی فارسی، ادبیات عرفانی کلاسیک، تصحیح متون عرفانی
  • دکترمهدی شریفیان صفحه 207
    «نوستالژی» یک اصطلاح روانشناسی است که وارد ادبیات شده است و به طور کلی رفتاری است ناخودآگاه، که در شاعر یا نویسنده بروز می کند و متجلی می شود. ناخودآگاه جمعی(collective unconscious)در روانشناسی یونگ عبارت است از:«تجربه های اجداد ما در طی میلیونها سال که بسیاری از آنها ناگفته مانده است و یا انعکاس رویدادهای جهان ما قبل تاریخ که گذشت هر قرن تنها مقدار بسیار کمی به آن می افزاید. این مقاله پژوهشی است درباره «روانشناسی درد» که به عنوان یکی از رفتارهای ناخودآگاه فرد در شعر «نادر نادرپور» بررسی شده است. در بخش خاطره فردی به غم غربت و دوری از وطن به عنوان حسرت برگذشته و در بخش نوستالژی اجتماعی تحت عنوان شاعران و خاطره جمعی به دلتنگی شاعر برای اسطوره های ایران با ذکر شواهدی پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: غم غربت در شعر، روان شناسی درد، شعر معاصر فارسی، نادر نادرپور، ادبیات تطبیقی
  • یحیی طالبیان، فاطمه تسلیم جهرمی صفحه 227
    کاریکلماتور یکی از گونه های نوپای ادبی است که در چند دهه اخیر طرفداران بسیار در ایران یافته است. منظور از کاریکلماتور، جملات منثور،کوتاه،ساده و طنزآمیزی است که نگاهی وارونه و متفاوت به دنیای درون و برون دارد.
    کاریکلماتورها از لحاظ شکل ظاهری به جملات قصار وامثال سایرشباهت بسیاری دارد که جزو قدیمی ترین انواع ادبی بشری به شمار می رود و پیشینه ای کهن در نکته سنجی موجز وار دارد.از این جهت می توان کاریکلماتورها را دنباله وشکل پیشرفته امثال و حکم به حساب آورد با این تفاوت که کاریکلماتور الزاما از طنز و مطایبه در ساختار خود بهره می برد درحالی که امثال وحکم الزامی برای طنز آمیز بودن ندارد.
    این پژوهش با اشاره به پیشینه امثال وحکم در پیدایش کاریکلماتور به بررسی رابطه امثال و حکم با کاریکلماتورها با بیان برخی از وجوه شباهت و افتراق این دو با یکدیگر، خواننده را به این نتیجه رهنمون می شودکه گونه های جدید ادبی مانند کاریکلماتور، رهاورد فرهنگ غرب نیست و ریشه آن را می توان در متون ادب فارسی بویژه درکتابهای ادب کلاسیک جستجو کرد.
    کلیدواژگان: کاریکلماتور، امثال و حکم، طنز ومطایبه، ادبیات معاصر
  • غلامحسین غلامحسین زاده، حامد نوروزی صفحه 251
    برخی از نظریه های زبانشناسی امکانات مفیدی برای تحلیل متون ادبی پیش می نهند. یکی از این نظریه ها، نظریه هالیدی است.در این نظریه ارتباط معنایی، لفظی، نحوی یا منطقی جمله های یک متن انسجام نامیده شده است. از این دیدگاه انسجام در زبان معیار عواملی دارد که عبارت است از: 1) ارجاع 2) جایگزینی و حذف 3) انسجام واژگانی 4) ربط. نگارندگان این مقاله به دلیل اینکه درپی بررسی انسجام در زبان ادبی هستند یک عامل دیگر نیز به فهرست این عوامل اضافه کرده اند: 5) توازن نحوی. به علاوه به دلیل گستردگی مطلب، نگارندگان تنها به بررسی فرایند انسجام بخشی قسمتی از انسجام واژگانی می پردازند. منظور از انسجام واژگانی هماهنگی واژگان دو جمله با هم است. این نوع انسجام در زبان ادبی به دو بخش باهم آیی معنایی و تکرار آوایی تقسیم می شود. تکرار آوایی نیز به تکرار بیرونی (وزن عروضی)، تکرار کناری (ردیف، قافیه و سجع) و تکرار درونی (جناس، واج آرایی و...) تقسیم می شود.
    کلیدواژگان: انسجام در زبان، انسجام واژگانی، باهم آیی متداعی، مؤلفه معنایی، شمول معنایی
  • در عرفان
    دکترامید مجد صفحه 283
  • اکبر نحوی، زرین تاج واردی، زهرا انصاری صفحه 305
    بررسی پرداختهای گوناگون حکایت در متون صوفیانه، موضوعی است که از جهات گوناگون به شناخت شیوه های داستان پردازی و حکایت نویسی صوفیه کمک می کند؛ زیرا هنگامی که چند نویسنده یک ماجرای خاص را حکایت کنند، چگونگی استفاده هریک از آنها از عناصر داستانی و آگاهی و تسلط آنان بر اهمیت وجودی این عناصر، آشکارتر خواهد بود و در نهایت، زوایای تاریک و بررسی نشده حکایت نویسی صوفیه را بهتر نشان خواهد داد.
    در این مقاله، چگونگی پرداخت «ماجرای نجات یافتن ابوحمزه خراسانی از چاه» در پنج اثر منثور صوفیانه فارسی تا ابتدای قرن هفتم مورد بررسی مقایسه ای قرار گرفته و در نهایت بهترین پرداخت آن با ذکر دلایل متعدد معرفی شده است.
    کلیدواژگان: ادبیات عرفانی، ادبیات تطبیقی فارسی، ادبیات صوفیانه، نثر عرفانی فارسی
  • انسجام متنی د رغزلیات سعدی و بیدل دهلوی، بررسی و مقایسه ده غزل سعدی و ده غزل بیدل
    محمد جعفر یاحقی، محمد هادی فلاحی صفحه 327
  • دکتراحیا عمل صالح، دکترلطف الله یارمحمدی صفحه 19
    این پژوهش اشکال وکارکردهای گوناگون رهنمودهای به کار رفته درکلاسهای دانشگاه علوم پزشکی شیراز را مورد بررسی قرار می دهد.
    بسیاری بر آنند که رهنمودها از جنبه های مهم گفتمان کلاسی است.در این پژوهش از 456 رهنمود به کار رفته ده شکل و هشت کارکرد مشخص شد. یافته ها نشان می دهد که هرچند شکلهای گوناگون رهنمود در کلاسها به کار می رود، نوع دستوری و سوالی پربسا مدترین رهنمود ها است. به علاوه، رایجترین کارکردها در این زمینه بر پایه انگیزش و آموزش است.
    کلیدواژگان: آموزش عالی، گفتمان کلاسی، رهنمود و آموزش
  • علی اکبر جباری، محمد رزاق پور هاشمی صفحه 45
    در این مقاله استفاده از ساختار منفی در زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی از دو دیدگاه مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس دیدگاه دسترسی کامل/انتقال کامل، فراگیران زبان دوم در مرحله اول فراگیری به طور بالقوه تمام ساختارهای واژگان و کارکردی را از زبان اول به زبان دوم انتقال می دهند. دیدگاه دوم به نام ساختارهای درختی کوچک ادعا می کند که در مرحله ابتدایی تنها ساختارهای واژگانی از زبان اول منتقل می شود ولی ساختارهای کارکردی از زبان اول منتقل نمی شود. در این تحقیق داده هایی به صورت فلش کارد، قضاوت دستوری ومصاحبه شفاهی از سه سطح بسندگی زبانی جمع آوری شد. نتایج این داده ها به طور معنی داری ساختارهای درختی کوچک را ردکرد و دیدگاه دسترسی کامل/انتقال کامل را مورد تایید قرار داد.
    کلیدواژگان: فراگیران زبان دوم، ساختار منفی انگلیسی، دسترسی کامل، انتقال کامل، ساختارهای درختی کوچک
  • زهره کساییان، ناهید کساییان صفحه 71
    هدف این تحقیق، یافتن چگونگی ارتباط بین دانش زبانی با هوش و خلاقیت دریادگیری زبان خارجی است. بدین منظور 80 دانشجوی کارشناسی دانشگاه اصفهان به عنوان آزمایش شوندگان مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور سنجش میزان دانش زبانی، هوش، و جنبه های شخصیتی این افراد از آزمونهای متعددی استفاده شد. با استفاده از روش های آماری مشخص شد که دانش زبانی با هوش ارتباط مثبت دارد ولی بین خلا قیت با هوش یا دانش زبانی ارتباطی نیست. یافته های این تحقیق می تواند برای پژوهشهای آینده راهگشا باشد. The Relationship between EFL Learners'' Proficiency، Intelligence، and Creativity
    کلیدواژگان: یادگیری زبان خارجی، دانش زبانی، هوش و خلاقیت
|
  • Maryam Iranmanesh Page 1
    For long, eulogy and praise have constituted an important genre of Persian literature both in prose and poetry. In its evolutionary trend, the genre has sometimes taken clear and true language while in other times it has utilized a complex tone with special criteria. Khaghani, the greatest composer of odes in 6th century A.H., in more than sixty odes, has eulogized officeholders and sages of his era either to compliment their actual praiseworthy traits or to persuade them to keep away from iniquity.The author aims to interpret and clarify Khaghani’s eulogistic odes through which one can note the breadth of Khaghani’s knowledge in Quran, hadith, philosophy, mysticism, Christianity, medicine, astronomy etc. Khaghani uses a difficult language. He creates a semantic and aesthetic network among all poetic elements. He praises the men who are worthy of eulogy. His odes reflect the whole culture of Shervan of his time.
  • Page 20
    Allegory, as one of the first and the most important literary devices is a deductive way which is to convey the meaning and concept to the addressee and to focus on it. This literary beauty is derived from simile.The position of point of similarity differentiates it from simile and it is because of this, that authorities’ opinion about allegory is formed. The most important opinion is of Jorjani, Sakaki and Khatib Ghazvini, who have their own followers. According to The above authorities, There are three general opinions about allegory out of which Jorgani’s and Sakaki’s-with a little difference, are the most appropriate ones of all. Allegory is connected with simple and compound simile, metaphor and adage. Although they have many similarities and relations, they have basic and important differences. The aim of this essay is to analyze allegory according to authorities’ opinions and depict its eloquent place in relation with the above devices.
  • Page 39
    It is certain that disquisition about a writer's or author's all sources and where s/he derives her/his thoughts is not an easy task, it can somehow show us his or her basis of thought and beliefs.This research shows us the quantity and quality of Ghazali's impressibility about the style of Ebadat from predecessors works, including:CHOOT-AL-GHOLOUB, AL-LOM’A-FI-TASAVOF, HAGHAYEGH-AL-TAFSIR, RESALE-YE-GHOSHERIYA or GHOSHERIYA treatise and KASHF-AL-MAHJOUB.
  • Page 63
    Study and inspection of existing mourning rites in Shahnama and comparison with mourning rites held in some parts of Iran from ancient times till now shows that there are similarities between stories of Shahnama and the historical realities of mourning rites. In this article, the authors talk about some things that happen in death conditions in these two atmospheres and show eight historical reasons to prove their existence in ancient Persia and then find their contrast with serious religious rules and to find the answers for these contrasts. Three probable replies are presented: The stories that contain the mentioned mourning rites spread from the north to the east of Iran. The effect of royal Khodaynamas on mourning events of Shahnama and to remind the role of Zoroastra in weakening most of the rites including extreme mourning in ancient Persia.
  • Page 87
    The article, casting a general glance at the particular aspects of the narrative, tries to depict the interrelations of the characters of "One Thousand and One Night" based on Teodorov's theory. Different types of narrative aspects are studies and the network nature of the interrelations between the characters and the very foundation upon which the framework of the narrative lies are also depicted. Studying narrative moods of tales establish different configuration of categories in six groups.
  • Page 115
    Bijan Najdi is the writer who is capable of creating images through which the anxieties of his modern alienated characters are revealed. Through these characters and their mentalities Najdi provides the opportunity to achieve his own other self.This paper analyses the stream of consciousness in Najdi’s short stories and tries to deal with character revelation. The bases for such an analysis are the narrators and their paranoia, the function of time in the mental processes and the psycho-literary symbols. The close study of the texts is the methodology of this paper.
  • Page 139
    Many Farsi works that emerged in Indian subcontinent without which Farsi history would not be perfect, are indicators of a long-time cultural correlation between Iran and India. One of the Indian prominent but less known personalities, who played a remarkable role in development and education of Farsi language in India through producing a variety of eloquent literary works, is Shams-Addeen Faghier-e-Dehlavi. In this essay, the author not only attempts to investigate briefly the political, social, and cultural status of this era, but also tries to pay attention to Dehlavi’s adventures, thoughts, and works, especially introduction and analysis of his poetic works regarding lyric and couplet (Mathnavi) composition.
  • Page 163
    The main purpose of the present paper is to investigate the keys which exist in the poetry of the contemporary philosopher- poet‚ Sohrab Sepehri for the salvation of the soul from the worldly attachments.The method used was to analysis his poems within the framework of literary conventions and contrasted our analysis with the views literary scholars. Although same of the mystic critics have called Sepehri’s mysticism untimely and some others doubted the existence of humanistic views and social liability in his poetry‚ most of his audience regards his poetry on a par with views of philosophers and mystics. The present work implies that there is no doubt that there is human responsibility and social liability in his poetry and his philosophy and mysticism is invaluable and that Sepehri was aware of the social problems of his time and showed people ways of salvation from useless worldly attachments.
  • Page 187
    Qashiriyeh dissertation is one of the most significant educational texts by Sufi’s which was authored by Abul-Qaasem Qashiri, a prominent Sufi and lecturer of the fifth century A.H. (After Hijira). His motive for creating this work was to introduce Sufism and its principles, in an era in which corruption and deviation in beliefs, tradition and customs had become widespread by those pretending to be Sufi. For this very reason, his dissertation quickly gained popularity among the Sufis of his time. Some time towards the end of his life or shortly after his death, it was translated to Farsi by one of his students by the name of Abu-Ali Osmani. This dissertation was again translated during the middle or the end of the Sixth century. With the exception of some parts, this second translation is considered as a correction to the first one. The second translation was edited by professor Badi-u-zaman-e Foroozanfar for the first time in 1345 (1966) and was published several times along with its lengthy preface. In this essay, an attempt has been made to compare the first and the second translations with the original Arabic version and to focus on some of the existing ambiguities in translations and the corrected versions. This would call for a need to edit the translation by Abu-Ali Osmani.
  • Page 207
    This article is a research concerning nostalgia in the contemporary poetry of Nader Naderpur. After searching for etymology and definition of this term according to cultural and psychological ideas I concentrated on the relationship between nostalgia and literature. I then, evaluated the relationship between nostalgia and memory.In personal memories of people, nostalgia is used as homesickness and in social nostalgia, the poet feels sad when he refers to the Iranian mythology.I have presented some poems from different poets to support the survey.
  • Page 227
    Caricalamature’ is one of the new literary forms that have gotten many followers in Iran in recent decades. By ‘Caricalamature’ we mean short and satirical sentences that have an opposite and different perspective on inside and outside word.In respect to its format ‘Caricalamature’ has a close resemblance to proverbs and aphorism (brief writings) and the likes that are considered as the oldest human literary types.In this respect ‘Caricalamature’ can be considered as the continuation and sophistication of proverbs and aphorisms. The difference is that. Caricalamature’ necessarily uses satire in its structure while in proverbs and aphorisms satire is not necessary. The authors point to proverbs and aphorisms in ‘Caricalamatures’ creation and study the relationship of aphorisms and proverbs and ‘Caricalamatures’. Seeing likenesses and differences, the reader finds out that the new literary types such as ‘Caricalamatures’ are not the production of western culture and we can find the base in Persian literary texts specially in classic literary texts.
  • Page 251
    In Halliday’s theory-a useful way for analyzing literary texts- semantic, verbal, syntactic or logical connection between sentences of a text has been named cohesion. Cohesion in standard language stems from reference, displacement & elision, lexical cohesion and conjunction. Another factor added by the writers of this article to facilitate studying cohesion in literary language is syntactic harmony plus lexical cohesion. Lexical cohesion means the coordination between the words of two sentences and is divided into lexical collocation and alliteration. In Persian language the lexical collocation has been named taxis, and includes different kinds of lexical connections of words with each other, like hyponymy, word segment, word organ, synonymy, semantic contrast, etc. The alliteration, also according to the division of extrinsic, side and intrinsic music presented by Shafie is divided into extrinsic repetition (prosody meter), side repetition (identical rhyme, rhyme and internal rhyme) and intrinsic repetition (homophony, phono-actic and so on…)
  •  Abolhossein Noori The Creator of the Symbolic and Allegorical Language in Mysticism
    Page 283
    Abolhossein Ahmad Ibn –Mohammad called Noori was one of the most famous mystics in Baghdad in the third century A.H. He was also a very effective figure in the Islamic mysticism. He was the founder of the ‘devotion’ school and the creator of the symbolic language in mysticism. After his death one of the most significant mystics, i.e., Jonayd Baghdadi said: “Now half of mysticism is dead.”
  • Page 305
    The study of various forms of the same anecdote in different mystical texts is a subject that can help us to know the story-narrating manners of Sufis.When numbers of writers intend to narrate a same incident, their use of story elements and their acquaintance and erudition to use these elements will become apparent and gradually these appearances will enlighten dark and unstudied points of Sufi narrations.In this article the quality of anecdote formation in the story of ‘Abu-Hamza Khorasani’ in five mystical prose texts until the beginning of 7th century A.H. has been comparatively studied and the best formed anecdote has been introduced with numerous reasons.
  • A Comparative Study of Ten Ghazals from Sa adi and Bidel for Textual Cohesion
    Page 327
    In this research, the authors investigate and compare textual cohesion factors in the ghazals of Sadi and Bidel, the famous poets of Iraqi and Hindi styles respectively. This study is according to Halliday’s and Hasans’ model about textual cohesion (1976). In investigated ghazals the arrangement of the factors in the order of the number are: lexical factors, reference, conjunctives, ellipsis and substitution. Existence of these factors distinguishes cohesive texts from separate writings. The shorter length of sentences in Sadi’s ghazals showed that they are more understandable than Bidel’s which came to be longer.
  • Page 19
    The present study examines different forms and functions of directives used in the classroom setting in Shiraz University of Medical Sciences. Directives are known to be an important feature of the classroom discourse. In this study، out of 456 directives used in the classes، ten directive forms and eight directive functions are identified. The finding reveals that although different directive forms are utilized in classes، imperatives and interrogatives are، by far، the most frequent ones. Furthermore، the most common functions used in this context appear to be elicitation and instruction. Some implications of the study are provided after presenting the concluding remarks.
  • Page 45
    In this article two accounts of the variable use of negation in English as a foreign language are examined. The Full access/Full transfer proposes that second language learners potentially have full access from their first exposure to a second language to all lexical and functional categories of first language. The Minimal Trees hypothesis claims that there will be an initial transfer from the first language into the second Language and lexical categories will be initially transferred into second language. On the contrary، there is no first language influence on functional categories. Functional categories develop in second language mental grammar on the basis of learners encountering positive input. Data from flash card task، grammatical judgment task، and oral interview task of three levels of proficiency are examined. All the tasks significantly rejected the Minimal Trees in favor of the Full Access/Full Transfer Hypothesis، as far as negation was concerned.
  • Page 71
    The purpose of this study is to find out if there is any relationship between EFL learners'' proficiency، intelligence، and creativity. To achieve this goal، 80 Isfahan University undergraduates were selected as subjects. Several tests were administered to measure the subjects'' proficiency، intelligence، and creativity. Then these factors were correlated. The results showed that language proficiency correlated with intelligence، but creativity did not correlate either with proficiency or with intelligence. The findings of this research have some bearings for future research.