فهرست مطالب

بوم شناسی گیاهان زراعی - سال پنجم شماره 1 (پیاپی 14، بهار 1388)

نشریه بوم شناسی گیاهان زراعی
سال پنجم شماره 1 (پیاپی 14، بهار 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/04/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • جبار بابایی اقدم، مهرداد عبدی، سعید سیف زاده، مجید خیاوی صفحه 1
    به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف کود نیتروژن و تراکم بوته بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد آفتابگردان رقم آذرگل آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار و دوازده تیمار طی سال زراعی 85-1384 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل کود نیتروژن با سطوح: 50، 100، 150 و 200 کیلوگرم در هکتار و تراکم بوته با سطوح: 5/5، 6/6 و 3/8 بوته در مترمربع در نظر گرفته شدند. اثر کود نیتروژن بر روی کلیه صفات اندازه گیری شده از نظر آماری معنی دار بود. افزایش نیتروژن تا میزان 200 کیلوگرم در هکتار باعث افزایش ارتفاع بوته، عملکرد دانه، عملکرد روغن، قطر طبق، قطر ساقه، وزن هزار دانه و تعداد دانه در طبق گردید، ولی درصد روغن کاهش یافت. افزایش عملکرد روغن نیز به دلیل افزایش عملکرد دانه در سطوح بالای تراکم بوته و با مصرف 200 کیلوگرم کود نیتروژن اتفاق افتاد. بیشترین درصد روغن مربوط به سطح کودی 100 کیلوگرم در هکتار بود. اثر تراکم بوته بر درصد روغن معنی دار نشد، ولی اثر تراکم بر ارتفاع گیاه، عملکرد دانه، عملکرد روغن، قطر طبق، قطر ساقه، وزن هزار دانه و تعداد دانه در طبق معنی دار بود. با کاهش تراکم بوته، قطر ساقه، قطر طبق، وزن هزار دانه، تعداد دانه در طبق افزایش یافت، ولی درصد روغن، عملکرد روغن و عملکرد دانه در هکتار کاهش یافت. با توجه به نتایج حاصله تراکم 3/8 بوته در مترمربع و به میزان100 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار برای کاشت آفتابگردان رقم آذرگل در منطقه تاکستان مناسب به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: نیتروژن، تراکم بوته، عملکرد، اجزای عملکرد، آفتابگردان
  • محمد مهدی رحیمی، قربان نورمحمدی، امیر آیینه بند صفحه 13
    به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و نیتروژن بر عملکرد، اجزای عملکرد و مواد مؤثر بزرک، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار طی سال های زراعی 85- 1384 و 86-1385 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی یاسوج اجرا شد. پنج تاریخ کاشت شامل بیستم اسفند، یکم، دهم و بیستم فروردین و یکم اردیبهشت ماه بع عنوان فاکتور اصلی و چهار سطح کود شامل شاهد (بدون کود)، 50، 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع اوره به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج تجزیه مرکب دو ساله داده های آزمایش نشان داد که با تاخیر در کاشت، ارتفاع گیاه، تعداد شاخه فرعی، تعداد میوه، عملکرد دانه، وزن هزار دانه، شاخص سطح برگ، ماده خشک، سرعت رشد محصول و درصد روغن به طور معنی داری کاهش یافت. مصرف 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص بر ارتفاع گیاه، تعداد شاخه فرعی، تعداد میوه، عملکرد دانه، شاخص سطح برگ، ماده خشک و سرعت رشد محصول افزایش معنی داری داشت. تاریخ کاشت اول بیشترین (12/1801 کیلوگرم در هکتار) و تاریخ کاشت پنجم کمترین عملکرد دانه (48/760 کیلوگرم در هکتار) را تولید کردند. هم چنین بیشترین و کمترین میزان عملکرد دانه به ترتیب در سطح 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص و شاهد به دست آمد. بیشترین میزان روغن 6/34 درصد بود که در تاریخ کاشت اول به دست آمد. تاریخ کاشت اول با 38/52 درصد بیشترین و تاریخ کاشت پنجم با 58/50 درصد کمترین اسید چرب لینولنیک را تولید کرد. تاریخ کاشت بر اسیدهای چرب اولئیک و لینولئیک اثر معنی داری نداشت. بیشترین اسید چرب لینولنیک (64/52 درصد) و اسید چرب لینولئیک (36/15 درصد) با مصرف 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص و بیشترین اسید اولئیک (59/20) در تیمار شاهد (بدون مصرف کود نیتروژن) به دست آمد.
    کلیدواژگان: بزرک، تاریخ کاشت، نیتروژن، عملکرد، اجزای عملکرد، روغن
  • مهدی طاهرخانی، قربان نورمحمدی، محمد جواد میرهادی، حسین حیدری شریف آباد، امیرحسین شیرانی راد صفحه 23
    به منظور بررسی قابلیت تثبیت بیولوژیک نیتروژن در ارقام مختلف لوبیا با تلقیح سویه های مختلف باکتری ریزوبیوم Rhizobium leguminosarum;bv. phaseoli آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در طی دو سال (1385 و 1386) در منطقه خرم دره استان زنجان انجام شد. در این تحقیق سطوح تلقیح و عدم تلقیح با سویه های مختلف در 6 سطح عبارت بودند از: بدون تلقیح و بدون کود (شاهد)، تلقیح با سویه Rb117، تلقیح با سویه Rb123، تلقیح با سویه Rb136، تلقیح با مایه تلقیح صنعتی ویژه لوبیا با نام Rhizobean Super Plusو بدون تلقیح (استفاده از 100کیلوگرم نیتروژن خالص از منبع کود اوره) به همراه سه رقم با تیپ رشدی I به نام چیتی امید بخش COS16 و دو رقم قرمز اختر و درخشان. جهت تلقیح بذور در تیمارهای باکتریایی، میزان 7 گرم مایه تلقیح و آب به همراه 20 میلی لیتر آب شکر 20 درصد به ازای هر کیلوگرم بذر مصرف گردید. هم چنین مقدار 20 کیلوگرم نیتروژن خالص از منبع کود اوره به عنوان استارتر برای کلیه واحدهای آزمایشی مربوط به مایه تلقیح، در خاک مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مجموع، تلقیح ارقام مختلف لوبیا با سویه های باکتری موجب برتری صفات کمی و کیفی آن ها نسبت به حالت بدون تلقیح و در بعضی موارد نسبت به مصرف یک صد کیلوگرم کود خالص نیتروژن می گردد. در بین سویه های مورد استفاده سویه باکتریRb117 نسبت به سایر سویه ها برتری نشان داد و در بین ارقام مورد استفاده رقم لوبیا چیتی COS16 نسبت به دو رقم دیگر برتری صفات بیشتری را در برابر تیمارهای مورد اعمال نشان داد.کاشت بذور پرایمینگ شده با انواع مایه تلقیح توانست حدود 43 درصد محصول را نسبت به شاهد (بدون تلقیح و بدون کود) افزایش دهد. در بین انواع مایه تلقیح، مایه تلقیحRb117 با تاثیر حدود 59 درصدی و Rb123 با تاثیر 32 درصدی بر عملکرد دانه نسبت به شاهد به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر عملکرد دانه داشتند. بالاترین عملکرد دانه از رقم لوبیا چیتی COS16 حاصل شد که حدود 5/7 درصد از رقم درخشان و حدود 19 درصد از رقم اختر بیشتر بود. بالاترین عملکرد پروتئین به مقدار3/864 کیلوگرم در هر هکتار به تیمار مایه تلقیح Rb117 وکمترین آن مربوط به تیمار شاهد (بدون تلقیح و کود) با میانگین 500 کیلوگرم بود. بیشترین درصد پروتئین مربوط به تیمار مایه تلقیح Rb117 و کود نیتروژن و کمترین آن مربوط به تیمار شاهد (بدون تلقیح و کود) بود.
    کلیدواژگان: مایه تلقیح، ارقام لوبیا، عملکرد، تثبیت نیتروژن، باکتری ریزوبیوم
  • امیر قنبری، شقایق شمس پور، علی فرامرزی، منوچهر فربودی صفحه 37

    در این تحقیق عملکرد لاین های پیشرفته گندم دوروم و گندم نان دیم مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور آزمایشی در سال 1385 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی روی 6 رقم گندم دوروم و 11 رقم گندم نان با سه تکرار در مزارع زارعین روستاهای ترک و النجارق شهرستان میانه اجرا گردید. در پایان دوره رشد گیاه صفاتی مانند عملکرد دانه، ارتفاع بوته، زمان رسیدگی، تحمل به خشکی و سرمای زمستانه، وزن هزار دانه و تعداد پنجه های بارور ثبت گردید. نتایج نشان داد که در هر دو منطقه بین ژنوتیپ های گندم دوروم از نظر ارتفاع بوته و وزن هزاردانه اختلاف معنی داری وجود دارد. هم چنین ژنوتیپ ها از لحاظ تحمل به خشکی و نیز تعداد پنجه های بارور با هم اختلاف معنی داری داشتند، در حالی که مناطق اختلاف معنی داری نشان ندادند. اثر متقابل منطقه در ژنوتیپ از نظر ارتفاع بوته و وزن هزار دانه غیرمعنی دار، از لحاظ عملکرد دانه و تعداد پنجه های بارور بسیار معنی دار و از نظر تحمل به خشکی معنی دار بود. تجزیه مرکب داده ها در گندم دوروم نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته مربوط به رقم Gerdish بود. در مجموع عملکرد دانه رقم PI40100 نسبت به سایرین به طور معنی دار بیشتر بود. هم چنین تحمل به خشکی رقم Haurani و تعداد پنجه-های بارور ارقام Haurani، G-1252، Dipper و PI40100 از سایرین بیشتر بود. اختلاف ارتفاع بوته ژنوتیپ های گندم نان در هر دو منطقه بسیار معنی دار بود. هم چنین مناطق و ژنوتیپ ها از لحاظ وزن هزار دانه و عملکرد اختلاف معنی داری نشان دادند. تجزیه مرکب داده ها در گندم نان نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته مربوط به رقم Sardari بود که اختلاف آن با سایر ارقام در سطح 5% معنی دار بود. در مجموع دو منطقه، وزن هزاردانه و عملکرد ژنوتیپ Unknown-11 به طور معنی داری از سایرین بیشتر بود.

    کلیدواژگان: گندم دوروم، گندم نان، شرایط دیم، لاین های پیشرفته، عملکرد
  • مهدی نورابنجار صفحه 47
    به منظور بررسی سازگاری و مقایسه عملکرد و اجزای عملکرد هیبریدهای امید بخش کلزای بهاره در شرایط آب و هوایی شهرستان ایرانشهر، آزمایشی طی سال زراعی 85-1384 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاروزی ایرانشهر به اجرا درآمد. این آزمایش با استفاده از طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. ارقام مورد آزمایش دوازده هیبرید کلزای بهاره، دریافتی از مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج بودند. نتایج بررسی نشان داد که هیبریدها از نظر صفات ارتفاع بوته، عملکرد دانه، عملکرد روغن، درصد روغن، وزن هزار دانه، تعداد دانه در خورجین، تعداد خورجین در بوته، طول دوره رویشی، طول دوره گل دهی، طول دروه پس از گل دهی تا رسیدگی فیزیولوژیک دارای اختلاف معنی داری در سطوح آماری 1و 5 درصد بودند. هیبرید هایولا 401 از نظر عملکرد دانه، وزن هزار دانه، درصد روغن و عملکرد روغن نسبت به دیگر هیبریدها برتری نشان داد. هیبرید هایولا 3/308 دارای کمترین عملکرد دانه و کمترین عملکرد روغن نسبت به دیگر هیبریدها بود. این هیبرید از نظر صفات درصد روغن، ارتفاع گیاه و تعداد خورجین در ساقه اصلی نسبت به دیگر هیبریدها برتری داشت. هیبریدهای هایولا 308 و 2-Syn از نظر تعداد دانه در خورجین نسبت به دیگر ارقام برتری داشتند، هیبرید 3-Syn دارای طول دوره گل دهی بیشتر، هیبریدهای هایولا 308 و 420 دارای طول دوره رسیدن بیشتر و هیبرید هایولا 43 دارای طول دوره رویشی بیشتری نسبت به دیگر هیبریدها بودند. بررسی همبستگی ساده بین صفات نشان داد که وزن هزار دانه، طول دوره رسیدن (پس از گل دهی)، همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه و عملکرد روغن داشته است و طول دوره رشد و طول دوره رویشی دارای همبستگی منفی و معنی دار با عملکرد روغن و عملکرد دانه در این آزمایش بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده در منطقه ایرانشهر هیبریدهای هایولا 401 و 308 دارای بیشترین مقدار عملکرد دانه و هیبریدهای هایولا 3/308 و 330 دارای کمترین مقدار عملکرد بودند.
    کلیدواژگان: کلزا، درصد روغن، عملکرد، اجزای عملکرد، وزن هزار دانه
  • سعید واعظی راد، اسماعیل زنگانی، فرید شکاری صفحه 57
    سویا از دانه های روغنی و پروتئینی با ارزش بوده که با توجه به نیاز کشور به هر دو منبع، اهمیت و سطح زیر کشت آن هر سال در حال افزایش است. با توجه به مشکلاتی که در کشت به موقع گیاهان زراعی و از جمله سویا وجود دارد آزمایشی به منظور بررسی امکان کشت و سازگاری ارقام سویا در کاشت دیرهنگام، به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه زنجان در سال 1384 اجرا گردید. در این آزمایش از 5 رقم سویا (زان، کلارک، سحرگواهی شده، هابیت و اس. آر. اف) استفاده شد. در مرحله گل دهی (R1) شاخص محتوی کلروفیل، دمای کانوپی و ارتفاع بوته مورد ارزیابی قرار گرفت و در مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی (R8) عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی، عملکرد روغن و پروتئین، اجزای عملکرد دانه، درصد روغن و پروتئین دانه و شاخص برداشت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین ارقام اختلاف معنی داری در بیشتر صفات وجود دارد. بیشترین عملکرد دانه، عملکرد روغن و پروتئین، شاخص برداشت و محتوای کلروفیل برگ مربوط به رقم هابیت بود. بین ارقام از نظر دمای کانویی، درصد روغن و پروتئین دانه تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. در بین اجزای عملکرد دانه، تنها وزن 100 دانه متمایزکننده ارقام بود. بررسی نتایج مربوط به همبستگی صفات نشان داد که شاخص محتوای کلروفیل، شاخص برداشت و وزن 100 دانه از عوامل اصلی تاثیرگذار بر عملکرد دانه و عملکرد روغن و پروتئین بوده و می تواند در گزینش ارقام مدنظر قرار گیرد. هم چنین رقم هابیت با داشتن طول دوره رشد مناسب و سازگار با فتوپریود و دما در منطقه با توجه به نتایج حاصله می تواند به عنوان رقم مناسبی در تحقیقات تکمیلی و در کشت کرپه یا زراعت های مضاعف مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: سویا، عملکرد روغن، عملکرد پروتئین، کشت تاخیری
  • فاطمه هاشم زاده صفحه 67
    به منظور بررسی اثرات تنش خشکی و مصرف سایکوسل بر برخی صفات رویشی و عملکرد دانه ارقام ذرت در کشت دوم، آزمایشی طی تابستان 1384 در ایستگاه تحقیقات جهاد کشاورزی شهرستان خوی به صورت طرح کرت های دو بار خردشده در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتورها شامل آبیاری به عنوان فاکتور اصلی در سه سطح (آبیاری پس از 5±70، 5±100، 5±130میلی متر تبخیر از تشتک کلاس A)، ارقام 260 و 301 ذرت به عنوان فاکتور فرعی و مقادیر مختلف سایکوسل (مصرف سایکوسل به مقدار 5/1کیلوگرم ماده مؤثر در هکتار و عدم مصرف آن) به عنوان فاکتور فرعی فرعی بودند. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش قطر ساقه، طول و قطر بلال، وزن صددانه، عملکرد بیولوژیکی و عملکرد دانه گردید. بررسی ارقام آزمایشی از نظر قطر بلال، اختلاف معنی داری را نشان داد، به طوری که رقم 301 نسبت به رقم 260 برتر بود. مصرف سایکوسل باعث افزایش قطرساقه، طول و قطربلال، وزن چوب بلال، وزن صددانه، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه و شاخص برداشت نسبت به عدم مصرف آن می شود. نتایج کلی این آزمایش نشان داد که آبیاری پس از 70 میلی متر تبخیر و مصرف سایکوسل می تواند نقش مؤثری در افزایش عملکرد دانه داشته باشد.
    کلیدواژگان: ذرت، تنش خشکی، سایکوسل، عملکرد، کشت دوم
  • سعیدرضا یعقوبی صفحه 81
    به منظور بررسی تغییرات سطح برگ ذرت در سطوح مختلف کانوپی تحت تاثیر تداخل دوره ای علف های هرز، آزمایشی در دانشگاه مازندران در سال زراعی 1385 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل تداخل جمعیت طبیعی علف های هرز مزرعه با ذرت تا مراحل چهار، شش، هشت و ده برگی، تاسل دهی و دو هفته بعد از تاسل دهی ذرت بود. تیمارهای کشت خالص ذرت (بدون علف هرز) و تداخل تمام فصل علف های هرز با ذرت نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. داده های این آزمایش از طریق نمونه برداری از تعداد و سطح برگ ذرت در لایه های مختلف کانوپی (5/0-0، 1-5/0، 5/1-1، 2-5/1 و 2< متر)، در اواخر دوره رشد ذرت به دست آمد. نتایج نشان داد که افزایش طول دوره تداخل علف های هرز تاثیر معنی داری بر تعداد برگ در هر بوته ذرت نداشت، ولی سطح برگ در بوته ذرت به طور معنی دار تحت تاثیر تداخل دوره ای علف های هرز قرار گرفت. با افزایش طول دوره تداخل علف های هرز به بیش از شش برگی ذرت، سطح برگ در هر بوته به طور معنی دار کاهش نشان داد و به کمتر از یک متر مربع در هر بوته رسید. با افزایش طول دوره تداخل، ساختار کانوپی ذرت تغییر یافته و بیشترین درصد سطح برگ به سطوح بالایی کانوپی انتقال یافت، ولی درصد سطح برگ اختصاص یافته به لایه های پایینی کانوپی نیز تقریبا ثابت ماند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که افزایش طول دوره تداخل علف های هرز فقط باعث کاهش سطح برگ در بوته می گردد و تقریبا تاثیری بر تعداد برگ در هر بوته ندارد. ذرت نیز برای جبران کاهش سطح برگ اقدام به اختصاص سطح برگ بیشتر به لایه های بالایی کانوپی می نماید که باعث تغییر در ساختار کانوپی می گردد.
    کلیدواژگان: ساختار کانوپی، تداخل دوره ای، ذرت، علف هرز، سطوح کانوپی
  • ابوالفضل اسعدی دیزجی، ناصر ماهری سیس، احد شاددل تیلی، ابوالفضل آقاجانزاده گلشنی صفحه 89
    استفاده زیاد از شان ها به خاطر دارا بودن مواد سمی و پاتوژن‎ ها بر روی لاروها اثرات زیان بخشی دارد. در این تحقیق میزان زاد و ولد و جمعیت زنبورهای بالغ در شان های عسل قدیمی و جدید مورد بررسی قرار گرفت. شان های خیلی قدیمی و سیاه با وزن سنگین و هم چنین شان های کاملا جدید جمع آوری گردیدند. شان های خیلی قدیمی ابتدا در اختیار کندوهای قوی قرار گرفت تا تمیز شوند. در فصل زاد و ولد در روزهای چهاردهم و بیست و یکم میزان تولید نسل (تخم، لارو و زنبور بالغ) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در زنبورهای عسلی که در شان های تازه زندگی می کردند میزان زاد و ولد و وزن زنبورهای جوان بیشتر از زنبورهایی است که در شان های کهنه زندگی می کردند. به عبارت دیگر بین شان های عسل از نظر میزان تولید نسل توسط ملکه در سطح احتمال 1 % اختلاف وجود داشت. کاهش متوسط قطر حفره ها در شان های کهنه به دلیل تجمع مواد زاید مختلف می باشد که برای سلامت زنبورها مضر هستند و باعث بروز بیماری های مختلفی برای زنبورها می شوند. در مورد کاهش وزن زنبورهای جوان در شان های عسل قدیمی نیز می توان گفت که به علت تجمع مواد دفعی و مواد پیله ای اندازه سلول کوچک تر می شود در نتیجه زنبورهای به وجود آمده در شان های عسل جدید 3/8 % وزن بیشتری داشتند. این بررسی ها نشان داد که شان های عسل جدید باعث بهبود تولید عسل و تولید نسل بیشتر می شوند، بنابراین توصیه می شود زنبورداران شان های عسل قدیمی را حذف و از آن ها استفاده نکنند.
    کلیدواژگان: زنبور عسل، شان موم، تولید عسل، تولید نسل، جمعیت
  • مهرداد اکبرزاده، ساسان بابایی کفاکی، جابر داودی، علی فرامرزی صفحه 95
|
  • J. Babaiy, M. Abdi, S. Saifzadeh, M. Khiavi Page 1
    In order to evaluat the effect of different levels of N and plant densities on seed yield and yield components of Azargol sunflower cultivar an experiment was conducted in the factorial based on randomized complete block design with four replications and treatments in the research farm of agricultural departmeant of Islamic Azad university Takestan branch during 005-006. The factors of the experiment were four N fertilizer levels including 50, 00, 50, and 00 kg/ha orea manure, and three levels of bush densities (5.5, 6.6 and 8. plant/m). Results showed significant effect of different levels of N on most studied traits. Bush height, grain yield, capitulum and stem diameters, thousand seed weight, and number of grain per capitulum were increased at 00 kg/ha nitrogen treatment, but the oil percentage was decreased. Oil yield was also increased in higher levels of bush density and 00 kg/ha fertilizer amount due to increased seed yield. The highest oil percent was obtained at 00 kg/ha N fertilizer level. The effect of bush density was not significant on oil percentage, but on height of plant, grain yield, oil yield, stem and capitulum diameters, thousand seed weight and the number of grains per capitulum. Stem and capitulum diameters, thousand seed weight and the number of grains per capitulum were increased in lower bush densities, but oil yield, oil percentage and grain yield were decreased. According to the results, it seems that 8. bush/m and applying 00 kg/ha N amount is suitable for cultivation of Azargol variety in Takestan and similar regions.
  • M. M. Rahimi, G. Normohammadi, A. Aeinehband Page 13
    In order to investigate the effect of sowing date and different nitrogen levels on yield, yield components and active substances of linseed, an experiment was conducted as split plot based on randomized complete block design (RCBD) with four replications during 005-007 in Yasouj agricultural research station. Five sowing dates were considered as main plots and four fertilizer levels including 0 (control), 50, 00 and 50 kg/ha pure N from urea source were placed in subplots. The results of complex two-year analysis of data indicated that plant height, number of branches, number of fruits, grain yield, thousand seed weight, leaf area index, dry mater, crop growth rate and oil percentage were significantly reduced in delayed sowing dates. The most yield (80. kg/ha) was obtained at first sowing date (0 March), and significantly decreased to the least rate in the latest sowing date (May). Application of 00 kg/ha pure N significantly increased plant height, number of branches, number of fruits, leaf area index, dry mater, and crop growth. The most grain yield was also achieved in use of 00 kg/ha pure N treatment. The most oil (.6%) and acid linolenic (5.8%) rates was obtained in the first sowing date and the least rates was belong to the last sowing date. Sowing date had no significant effect on acid oleic and acid linoleic rates. The most acid linolenic (5.6%) and acid linoleic (5.6%) were obtained by the use of 50kg/ha pure N and the most acid oleic (0.59%) were obtained in control.
  • M. Taherkhani, G. Nourmohammadi, M. J. Mirhadi, H. Haydari Sharif Abad, A. H. Shirani Rad Page 23
    In order to evaluation of ecophysiological nitrogen fixation ability of common bean (Phaseolus vulgaris L.) cultivars with some types of inoculants which contain different strains of Rhizobium leguminosarum bv. Phaseoli, a factorial experiment in randomized complete block design (RCBD) was conducted in Khoramdareh region of Iran during 006-007. Treatments consisted of three types of biological fertilizers including Rb7, Rb, Rb, a comercial inoculant (Rhizobean super plus) with two N00 (use of 00 Kg nitrogen/ha) and control (without seeds inoculation and fertilizer application) treatments and three bean cultivars of COS6 (spotted bean), Derakhshan and Akhtar (red beans). Results showed that inoculation of different bean varieties with Rhizobium strains incresead their qualititative and quantititative traits. Inoculation and nitrogen application increased yield up to percent in comparison to control. Rb7 was more effective on common bean yield than other strains and caused up to 59 percent seed yield increase in comparison to non inoculant treatment. Whereas Rb had the least effect on yield (%) among studied inoculants. COS6 was also the best cultivar in most traits and seed yield of this variety was 7.5 and 9 percent higher than Derakhshan and Akhtar varieties, respectively. The most protein percent were obtained from 00 kg/ha nitrogen, and Rb7 treatment. The highest and lowest protein yields were gained from Rb7 and control treatments, respectively. It was concluded that industrial biofertilizers such as Rhizobean super plus must be used as complementary materials with mineral fertilizers to achieve satisfying yield and sustainable agriculture.
  • A. Ghanbari, S. Shamspour, A. Faramarzi, M. Farboodi Page 37

    Yield of six dryland durum and eleven dryland bread wheat lines was evaluated in a randomized complete block design with three replications in Tark and Alengareg vilages of Kandowan region of Miyaneh in 007. In harvest stage, some traits such as yield, plant height, ripening time, tolerance to dry and cold conditions, thousand seed weight, and tiller numbers were recorded. There was significant difference between durum genotypes in plant height and thousand seed weight at both studied regions. Also, genotypes were significantly different in dry tolerance and fertile tiller numbers, but not regions. Interaction of region in genotype was significant in yield, tiller numbers and dry tolerance but in plant height and thousand seed weight. Among durum lines, Gardish was the highest one. The highest yield belonged to PI000 with significant difference with the rest of the lines. Dry tolerance in Haurani and tiller number in Haurani, G-5, Dipper and PI000 was in the highest level, significantly. Plant height was also significantly different among beard wheat genotypes in both regions. Regions and genotypes were significantly different in yield and thousand seed weight. Among bread wheat lines, plant hight in Sardari was significantly higher than others. As a whole, thousand seed weight and yield in Unknown- was significantly higher than other bread wheat genotypes.

  • M. Noorabonjar Page 47
    In order to evaluate the adaptability, yield and yield components of hopeful hybrids of spring canola in Iranshahr climate, an experiment was conducted in a randomized complete block design with four replications in agricultural and natural resources research center of System and Balouchestan province during 005-006. Results showed significant differences of genotypes in plant height, thousand seed weight, number of pods per plant, number of seeds per pod, number of days to flowering, the length of flowering period, the length of ripening period and numbers of days to harvest. Hyola 0 had the most grain yield, thousand kernel weight, oil percent and yield than other hybrids. Hyola08/ indicated the least grain and oil yield. However, the higher percent of seed oil, plant height and numbers of pods per plant were observed in this hybrid. Hyola08 and syn- had more numbers of seed per pod than others. Syn- indicated longer flowering period. Hyola08 and Hyola 0 had the higher length of ripening period and hyola indicated longer growing period. Thousand kernel weight and the length of ripening period after flowering showed positive correlation with grain yield and oil yield. Length of growing and flowering periods had also negative significant correlation with oil and grain yields in this experiment. Based on the results, the most grain yield was obtained from Hyola 0 and Hyola08. Whereas, Hyola08/ and Hyola0 produced the least grain yield.
  • S. Vaezi, E. Zangani, F. Shekari Page 57
    Soybean, Glycine max L. is one of the valuable oil and proteinous grain plants and it’s sowing area is expanding annually because of need to both oil and protein sources in our country. Because of some difficulties in on-time cultivation of soybean, an experiment was carried out to investigate the adaptation possibility of the plant in delayed sowing. A randomized complete block design (RCBD) was conducted at research field of Zanjan university with three replicates. In this study, five soybean cultivars including Zan, Clark, Certificated Sahar, Habit and SRF were examined. Indices of chlorophyll content, canopy temperature and bush height were evaluated at flowering stage (R). Grain and biological yield, oil and protein yield, oil and protein percent of grains, and index of harvest were also studied at physiological maturation stage (R8). Results showed significant differences of cultivars in most characteristics. The highest grain, oil and protein yields, harvest index and leaf chlorophyll were related to Habit cultivar. There were no significant differences among cultivars in canopy temperature, and oil and protein percentage of grain. hundred seed weight was the most important trait to distinct cultivars. The results of correlation studies between traits revealed that the chlorophyll content index, harvest index, and hundred seed weight were the most effective factors on grain oil and protein yield and might be regarded in cultivar selection. Based on the results, Habit cultivar showed more suitale growth period lenth and better adaptation to photoperiod and temperature of the studied region and so could be a suitable option to supplemental researches in delayed sowing and double planting studies.
  • F. Hashemzadeh Page 67
    In order to study the effects of drought stress and cycocel application on the some vegetative traits and grain yield of maize varieties as second crop, an experiment was conducted at agricultural research station of Jihad-Keshavarzi in Khoy region of Iran during 005 growing season. Experimental design was a split-split plot based on randomized complete block design (RCBD) with four replications.The factors consisted of irrigation as the main factor in three levels (irrigation after 70±5, 00±5, and 0±5 mm evaporation from class A pan), 60 and 0 corn varieties as subfactor and cycocel in two levels of. 5kg/ha effector material and without application as sub-subfactor. Results showed that drought stress caused reduced culm diameter, ear lengh and diameter, hundred grain weight, and biological and grain yield. Variety 0 had more ear diameter than variety 60, significantly. This can be attributed to the longer growth duration of the variety 0. Application of cycocel increased stem diameter, length and diameter of the ear, hundred grain weight, biological yield, grain yield and the harvest index. Generally, It was concluded that the irrigation after 70 mm evaporation and the application of cycocel can play major role in increasing of maize grain yield.
  • S. R. Yaghoobi Page 81
    In order to study the effect of periodical weed interference on corn leaf area, a field experiment was conducted at Mazandaran university, Iran in 006. Eight experimental treatments were arranged in randomized complete block design with three replications. The treatments were represented as weed interference up to, 6, 8 and 0-leaf, tasseling, and two weeks after tasseling stages. The weed interference up to harvest and weed-free up to harvest stage treatments were also considered as control. The corn leaf area influenced significantly by periodical weed interference but leaf number per plant was not affected by durational weed interference. Greatest corn leaf area was observed in weed free up to harvest (control) and weed interference up to leaf stage treatments. Increasing weed interference period more than corn 6 leaf stage significantly reduced corn leaf area to lesser than m per plant. Long term weed competition changed the corn canopy structure so that the greatest leaf area percentage was attributed to upper levels of canopy. However, leaf area percentage remained constant in lower canopy levels. Results showed that increasing of weed interference period reduced corn leaf area but did not affect leaf numbers per plant and corn compensated this deficiency by changing canopy structure and attributing more leaf area to higher levels of canopy.
  • A. Asadi Dizaji, N. Maheri Sis, A. Shaddel Tili, A. Aghajanzadeh Golshani Page 89
    Using long lasting combs have deleterious effects on honey bee larval development due to pathogenic contamination and toxins. In this research, old combs with unknown age and dark colour and new maked ones were obtained and bee reproduction and population were compared in old and new bee waxes. Old combs were placed in strong bee colonies to clean them of debris. Brood performance and population of honey bee were then measured for each colony on days and at reproduction season. Results revealed that queen reproduction and body weight of young adults were significantly higher in new combs (p<%). Accumulated debris and numerous contaminants caused smaller mean cell diameters in older combs and resulted in decreased weight of young adults. Also, thoset had deleterious effects on bee health. Bees reared in new combs weighted about 8.% more those reared in old ones. Results showed the effectiveness of new combs on brood performance and honey production. Thus, elimination of very old brood combs by bee keepers were recommended.
  • M. Akbarzadeh, S. Babaiy Kafaki, J. Davoodi, A. Faramarzi Page 95
    This research attempted to find the best sites for development with ecosystemic and landscape ecological approaches. For this purpose, the case study was evaluated by each approach. After data collecting, quantity and quality criteria of the case study zone were quantified and became dimensionless and thereafter limitation layers based on Boolean logic were applied to the map and each approach. Regarding consistency matrices and acceptable errors and using analytical hierarchy process (AHP) principles and aggregative support system, criteria weights in every approach were figured out. Finally, using simple additive weighting (SAW) method, criteria were weighted in each approach. For development, the worked out results were sorted in four groups from high preference to low and then consequences were represented in one complex map and matrix. The complex map outcomes were confirmed by matrix diameter selection which was recommended in every approach. The results showed 985. hectare appropriate areas out of 587. hectares for basin development. In each approach, the most overlap was observed in the lowest preference.