فهرست مطالب

دانشور پزشکی - پیاپی 87 (تیر 1389)

نشریه دانشور پزشکی
پیاپی 87 (تیر 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/05/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • رسول حمایت طلب، احمد نیک روان، لیلا رشیدی رستمی صفحات 1-8
    مقدمه و هدف
    سطح چگالی استخوانی شکل گرفته طی دوران کودکی و نوجوانی و میزان بازجذب و از دست دادن مواد معدنی که باعث کاهش چگالی استخوان می شود، نقش بارزی در بیماری استئوپروز دارند. از اینرو، هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر تمرینات تحمل وزن و مصرف منظم مکمل غذایی کلسیم بر چگالی مواد معدنی استخوان های ستون فقرات کودکان بوده است.
    مواد و روش ها
    تعداد 40 نفر از دختران پیش دبستانی با رضایت والدین به صورت داوطلبانه انتخاب شده و پس از بررسی میزان دانسیته استخوانی ستون فقرات و میزان مصرف کلسیم در رژیم غذایی معمول، به مدت 6 ماه در چهار گروه همگن تحت برنامه ای مداخله ای قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرس شنامه میزان کلسیم مصرفی ماهانه و دستگاه چگالی سنجی (DEXA) استفاده شد که پس جمع آوری اطلاعات لازم برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس و t همبسته استفاده شد.
    نتایج
    نتایج تحقیق نشان داد، تمرینات تحمل وزن (007/0=sig، 450/5-=t) و همچنین تمرینات تحمل وزن به همراه مصرف مکمل غذایی کلسیم (00/0=sig، 291/6-=t) تاثیر معناداری بر BMD ستون فقرات دارد، در صورتی که بین BMD گروه مصرف مکمل غذایی کلسیم و گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده نشد. علاوه بر این، بررسی تفاوت های بین گروهی نشان داد، تفاوت تغییرات به وجود آمده در BMD گروه ها در دوره تحقیق معنادار است (003/0=sig و 101/6=F).
    نتیجه گیری
    این یافته ها نشان دهنده اهمیت دوران کودکی و نوجوانی به عنوان سنین حساس زندگی در شکل گیری تراکم استخوان ها و افزایش جذب مواد معدنی به همراه افزایش تحمل وزن بر روی استخوان ها است.
    کلیدواژگان: چگالی مواد معدنی استخوان، استئوپروز، تمرینات تحمل وزن، مکمل کلسیم
  • محبوبه صفوی، محمودمحمودی، کلثوم اکبر نتاج بیشه * صفحات 9-18
    مقدمه و هدف

    عوامل شیمیایی جنگی به ویژه گازخردل وعوارض ریوی آن برجانبازان شیمیایی،نگرانی های بسیاری را برای خانواده(همسر) به وجود می آوردومی توانددرسیر طبیعی سلامتی وکیفیت زندگی جانبازومراقبانش اختلال ایجاد کند.امابکارگیری مهارت های مقابله ای سودمندمی تواندبرحفظوارتقاءخوب بودن وکیفیت زندگی آنهاموثرباشد.بنابراین انجام پژوهشهایی برای بدست آوردن اطلاعاتی درراستای ارتباط به کارگیری شیوه های مقابله ای سودمندوحفظ وبهبودی کیفیت زندگی این قشرآسیب پذیرضروری بنظرمی رسد.این پژوهش به منظوربررسی کیفیت زندگی وارتباط آن باشیوه های مقابله با استرس در همسران جانبازان شیمیایی مبتلا به عوارض ریوی گاز خردل ساکن شهر تهران در سال 1385 انجام شد.

    موادوروش ها

    این پژوهش یک مطالعه توصیفی– تحلیلی است که روی 100 نفرازهمسران جانبازان شیمیایی درمحدوده سنی60-20سال بامیانگین سنی81/36 ال و به روش نمونه گیری مبتنی برهدف وتصادفی صورت گرفته است.ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، شامل پرسشنامه ویژگی های فردی ومقیاس استاندارد کیفیت زندگی مراقبت دهندگان فرل و گرانت ومقیاس شیوه های مقابله ای هشت حیطه ای جالوویس بود که باروش مصاحبه و تکمیل خودایفای پرسشنامه درمحل کار،منزل شخصی واحدهای مورد پژوهش ومراکز بنیاد شهیدو امورایثارگران انجام شد.

    نتایج

    یافته های به دست آمده از آمار توصیفی نشان داد، امتیازات خوب از ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی کیفیت زندگی به ترتیب 19درصد، صفردرصد و 49 درصد بود. همچنین آزمون های آماری فیشروکای دو نشان داد، بین امتیازات کسب شده از کیفیت زندگی کلی با برخی مشخصات فردی مانند سطح تحصیلات (02/0 = p)، درصد جانبازی (04/0 = p) و وضعیت اشتغال (01/0 = p) ارتباط معنادار آماری وجود داشت. همچنین بیشتر واحدهای مورد پژوهش (76 درصد) دارای امتیازی متوسط (104-53) و مابقی به طور مساوی (12درصد) دارای امتیازات (52-0) و (105≤) از شیوه های مقابله با استرس کل بودند. آزمون های آماری فیشروکای دونشان داد، بین امتیازات به دست آمده از شیوه های مقابله با استرس کل و کیفیت زندگی کلی با کنترل مشخصات فردی ارتباط معنادار آماری وجود ندارد (05/0P>).

    نتیجه گیری

    باتوجه به یافته های فوق، فرضیه پژوهش، تحت عنوان «بین کیفیت زندگی و روش های مقابله با استرس در همسران جانبازان شیمیایی، رابطه وجود دارد» تایید نشد.

    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، شیوه های مقابله با استرس، همسر جانباز شیمیایی
  • مهدی صابری، شروین قلی زاده مقدم، محمد شریف زاده صفحات 18-28
    مقدمه و هدف
    مغز در برابر استرس اکسیداتیو بسیار آسیب پذیر بوده و تداخل ارگانوفسفات ها با سیستم آنتی اکسیدان بدن می تواند سبب نوروپاتی و اختلال در حافظه شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی استرس اکسیداتیو ناشی از حداقل دوز سمی دیازینون در مغز و خون و اثر آن بر اکتساب حافظه در موش های صحرایی نر می باشد.
    مواد و روش ها
    دیازینون (mg/kg 25خوراکی) به مدت 2، 4 و 6 هفته تجویز شد. اکتساب حافظه موش ها از طریق دستگاه Morris Water Maze بررسی شد و سپس استرس اکسیداتیو از طریق اندازه گیری غلظت مالون دی آلدهاید (MDA) و تعیین مقدار و ظرفیت کامل آنتی اکسیدانت پلاسما و مغز ارزیابی شد.
    نتایج
    بین گروه های دریافت کننده دیازینون و کنترل اختلاف معناداری در فاکتورهای زمان، مسافت و سرعت شنای حیوان برای یافتن سکوی پنهان مشاهده نشد اما مصرف دیازینون به مدت 2، 4 و 6 هفته، افزایش معناداری را در فعالیت آنتی اکسیدانت پلاسما و مغز به صورت وابسته به مدت زمان مصرف نشان داد. همچنین دیازینون مقدار MAD را در پلاسما و مغز، در گروه 6 هفته ای نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش داد.
    نتیجه گیری
    اکسیداتیو استرس ناشی از دیازینون در رت ها بر پارامترهای اکتساب حافظه تاثیر نداشته است. با توجه نقش استیل کولین در بهبود حافظه عدم مشاهده تغییر محسوس در اکتساب حافظه را می توان به اثر همزمان عامل اکسیدانت در تضعیف و اثر استیل کولین در بهبود حافظه مربوط دانست.
    کلیدواژگان: ارگانو فسفره، استرس اکسیداتیو، اکتساب حافظه، دیازینون، MWM
  • مهدی مرجانی، رضا صداقت، شهرام نامجوی نیک، امیر صیاد شیرازی، فهیمه روحی تروجنی، کاوه قلعه گلاب، محمد صیاد شیرازی صفحات 29-36
    مقدمه و هدف
    امروزه مواد زیست سازگار مختلفی برای بازسازی ضایعات استخوانی ارائه شده اند، یکی از این مواد Bio-oss است که به عنوان یک جایگزین استخوان استفاده می شود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی عملکرد این ماده در فضای مدولاری استخوان درشت نی خرگوش در کنار ایمپلنت تیتانیوم انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه، 12 خرگوش سفید نیوزیلندی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند. این گروه ها براساس فواصل زمانی خاص، به دو زیر گروه 3 تایی تقسیم شدند. در هر خرگوش، سوراخی به قطر ایمپلنت در بخش فوقانی درشت نی با مته ایجاد شد. در گروه مورد، حفره، با Bio-oss پر و سپس کاشت ایمپلنت انجام گرفت. در گروه شاهد، تنها از ایمپلنت استفاده شد. با گذشت 8 و16 هفته. نمونه های استخوانی با روش Undecalcified Resin Section آماده و مورد ارزیابی هیستولوژیک، هیستومورفومتریک و آماری قرار گرفتند.
    نتایج
    پس از 8 هفته، در گروه شاهد، میانگین اتصال ایمپلنت به استخوان (BIC) و نسبت سطح استخوان نابالغ به سطح کل استخوان جدید به ترتیب به 3/5 درصد و 3/94 درصد و در گروه مورد، به 4/21 درصد و 7/84 رسید. پس از 16 هفته، متغیرهای ذکر شده فوق، به ترتیب درگروه شاهد به 7/9 درصد و6/73 درصد و در گروه مورد به 4/49 درصد (p<0.005) و7/51درصد(p<0.05) رسید.
    نتیجه گیری
    Bio-oss، قدرت استخوان سازی در فضای مدولاری استخوان درشت نی را دارد و سبب پایداری ایمپلنت می شود.
    کلیدواژگان: بایواوس، ایمپلنت تیتانیوم، فضای داخل مدولا، هیستولوژی، هیستومورفومتری
  • محمود جوشقانی، علیرضا فروتن، حسن قاسمی، خلیل قاسمی فلاورجانی، حجت مادرشاهی، بهزاد نیکبخت صفحات 37-42
    مقدمه و هدف
    آستیگماتیسم از عوارض شایع عمل پیوند نفوذی (PK) و لایه ای (LK) قرنیه است که به دلیل ایجاد اختلال بینایی موجب عدم موفقیت عمل می شود. در این مطالعه، اثربخشی بازنگری اسکار درست در محل عمل، بر میزان آستیگماتیسم بررسی شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مداخله ای prospective برروی19 نفر (19 چشم) از بیماران مبتلا به آستیگماتیسم پس از PK یا LK صورت گرفت. در تمام بیماران سه ماه پس از برداشتن بخیه ها، رفراکشن و کراتومتری و توپوگرافی انجام شد. سپس به کمک زاویه سنج Mendez در بیماران با آستیگماتیسم شش دیوپتر و کمتر، دو شکاف 45 درجه و در بیماران با آستیگماتیسم بیشتر دو شکاف 60 درجه در مریدین Steep قرنیه داده شد. میزان عیب انکساری و کراتومتری قرنیه قبل و حداقل سه ماه پس از عمل اندازه گیری شد.
    نتایج
    میانگین سنی بیماران 30 سال)81-19) بود. علل پیوند قرنیه شامل قوز قرنیه(15)، اسکار ناشی از ضربه(2) و تورم قرنیه بعلت عدسی های داخل چشمی(pseudophakic bullous keratopathy)(2) بود. 2 مورد میکروپرفوراسیون و نشت مایع زلالیه اتفاق افتاد که با بستن چشم درمان شد و هیچ عارضه دیگری در دوره پیگیری وجود نداشت.
    میانگین آستیگماتیسم قبل از عمل 5/4± 1/8 (3 تا 24) دیوپتر بود و پس از عمل آستیگماتیسم 7/3 ±4/5 (5/0 تا 14)دیوپتر به دست آمد(05/0> p).
    نتیجه گیری
    آزادسازی اسکار در محل جوشگاه پیوند از لحاظ آماری تاثیر قابل توجهی بر کاهش میزان آستیگماتیسم پس از عمل پیوند قرنیه دارد. و می تواند به عنوان روش مناسبی برای درمان این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: آستیگماتیسم، کراتوپلاستی، اسکار
  • جمشید نارنجکار، مهرداد روغنی، رضا صداقت، محمد تهامی صفحات 43-52
  • حسین شاهون صفحات 53-62
    مقدمه و هدف
    یکی از نگرانی های مهم پزشک و بیمار ترمیم استخوان از دست رفته در اثر عوامل گوناگون است. در این راستا موادی که دارای خاصیت القا و هدایت استخوان سازی هستنداز جایگاه ویژه ای برخوردارند. هدف از این پژوهش، مطالعه و بررسی رادیوگرافیک روند ترمیم ضایعات ایجادشده در استخوان انسان پس از کاشت داربست ژلاتینه استخوان انسانی (HECBMG) و داربست استخوانی فاقد مواد معدنی (DBM) ساخت شرکت همانندساز بافت کیش در محل ضایعه ناشی از کشیدن دندان و مقایسه میزان استخوان ساخته شده با این بایومتریال ها است.
    مواد و روش کار
    . جامعه آماری شامل تمام دندان های کشیده-شده از یک گروه بوده و نمونه ها به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در گروه اصلی، 2 میلی گرم (HECBMG) جای گذاری شد. در گروه کنترل مثبت نیز 2 میلی گرم (DBM) در محل ضایعه قرار داده شد. در گروه سوم که گروه کنترل منفی بود، هیچ ماده ای قرار داده نشد. میزان تشکیل استخوان در ماه اول و دوم و چهارم تعیین و با نرم افزار spss و آزمون فریدمن ارزیابی شد.
    نتایج
    اختلاف معنا داری درکوتاه مدت در میزان ترمیم استخوان در مقایسه با یکدیگر دیده نشد. در نمونه های کاشت HECBMG با نمونه های گروه کنترل منفی P<0.05 و نمونه های DBM با این گروهP<0.03 بود.
    نتیجه گیری
    در نمونه های گروه مورد استخوان ساخته شده توسط HECBMG از کیفیت بالایی برخوردار است و چگالی استخوان تشکیل شده مشابه استخوان سالم اطراف است
    کلیدواژگان: ماتریکس ژلاتینه استخوان انسانی، داربست استخوانی فاقد مواد معدنی، دیفکت استخوانی
  • محبوبه نخعی مقدم صفحات 63-70
    مقدمه و هدف
    هلیکوباکتر پیلوری باکتری گرم منفی و مارپیچی است که با گاستریت، زخم معده و سرطان معده ارتباط دارد. با توجه به افزایش مقاومت آنتی بیوتیکی در این باکتری، درمان آنتی بیوتیکی همیشه موفق نیست. بنابراین، معرفی منابع جدید برای کمک به درمان و یا پیشگیری از عفونت اهمیت دارد. با توجه به گزارش اثربخشی دانه جعفری بر ناراحتی های گوارشی در طب سنتی هدف این مطالعه تعیین فعالیت عصاره متانولی دانه جعفری بر علیه جدایه های بالینی هلیکوباکتر پیلوری بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی، 37 جدایه هلیکوباکتر پیلوری از نمونه های بیوپسی بیماران مراجعه کننده به بیمارستان 17 شهریور مشهد در سال 1387 جداسازی و شناسایی شدند. سپس فعالیت ضد باکتریایی عصاره متانولی دانه جعفری (که با روش پرکولاسیون آماده شد) با روش انتشار در آگار روی محیط مولرهینتون آگار حاوی زرده تخم مرغ و مطابق استانداردهای(NCCLS) National Committee for Clinical Laboratory Standards آزمایش شد. همچنین اثر فعالیت عصاره در دمای اتوکلاو و در اسیدیته 5 و 8 بررسی شد.
    نتایج
    تمامی جدایه ها به دیسک حاوی 2 میلی گرم عصاره متانولی حساس بودند. میانگین MIC عصاره علیه چهار جدایه حساس تر (با قطر هاله عدم رشد بیشتر) با روش رقت در آگار μg/ml 729 به دست آمد. عصاره فعالیت خود را در حرارت 121 درجه سانتی گراد به مدت 30 دقیقه و در pH اسیدی 5 حفظ کرد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد، عصاره متانولی دانه جعفری رشد هلیکوباکتر پیلوری را در شرایط آزمایشگاهی مهار می کند. فعالیت عصاره در حرارت 121 درجه سانتیگراد به مدت 30 دقیقه و در pH اسیدی 5 همچنان محفوظ است.
    کلیدواژگان: هلیکوباکتر پیلوری، دانه جعفری، عصاره متانولی، اثر ضد میکروبی
  • فریبا صرافیون، اشرف معینی، سعیده ضیایی، سقراط فقیه زاده صفحات 71-78
    مقدمه و هدف
    تغییرات مرتبط با بارداری در زمینه انعقاد و پروتئین های فیبرینولایتیک باعث افزایش انعقادپذیری و افزایش خطر حوادث ترومبوآمبولیسم وریدی (VTE) می شود. سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) با افزایش سطح مهارکننده عامل فعال کننده پلاسمینوژن-1 (PAI-1) دارای بیشترین قابلیت مهار فیبرینولایزیس است. هایپوفیبرینولایزیس احتمالا به دلیل اثرات پروترومبوتیک ترومبوفیلی، موجب عوارض بارداری در بیماران PCOS می شود. هدف این مطالعه، بررسی فاکتورهای ترومبوفیلی و بررسی ارتباط آن ها با عوارض بارداری در زنان PCOS است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تحلیلی هم گروهی روی 123 زن PCOS مراجعه کننده به کلینیک ناباروری به عنوان گروه مورد و 73 زن بدون PCOS به عنوان گروه کنترل انجام شد. برای اندازه گیری فاکتورهای ترومبوفیلی پروتئینC، آنتی ترومبین III، APC-R و پارامترهای متابولیکی و آندوکرینی نمونه خون ناشتا در روز سوم سیکل دریافت و بررسی شد. علاوه بر این، سابقه عوارضی مانند سقط، IUGR، دکلمان، مرده زایی و پره اکلامپسی در دو گروه بررسی و ارتباط احتمالی این عوارض با فاکتورهای ترومبوفیلی ارزیابی شد. آزمون های آماری تست تی مستقل، کای دو و فیشر دقیق برای بررسی داده های تحقیق استفاده شد.
    نتایج
    میانگین پروتئین C، آنتی ترومبین III و APC-R بین دو گروه از نظر آماری تفاوت معناداری نداشت. (به ترتیب با 602/0P=، 756/0P= و 603/0P=). عوارض سقط و IUGR در زنان PCOS از نظر آماری از زنان بدون PCOS به طور معناداری بالاتر بود. (026/0p=) اما بین این عوارض و فاکتورهای ترومبوفیلی از نظر آماری ارتباط معناداری وجود نداشت (549/0P=).
    نتیجه گیری
    بین گروه PCOS و گروه بدون PCOS از نظر سوابق عوارض بارداری اختلاف آماری معناداری وجود داشت اما از نظر فاکتورهای ترومبوفیلی و ارتباط میان این فاکتورها با سوابق عوارض بارداری اختلاف آماری معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: ترومبوفیلی، سندرم تخمدان پلی کیستیک، مقاومت نسبت به پروتئین C فعال، پروتئین C، سقط
|
  • Rasool Hemayattalab, Ahmad Nikravan, Leyla Rashidi Rostami Pages 1-8
    Background And Objective
    Bone density during childhood has an important role in development of osteoporosis. The purpose of this study was to compare the effects of weight bearing exercise and calcium supplements consumption on mineral density of children's vertebral columns bones.
    Materials And Methods
    For this reason, a total 40 pre-elementary girl students (5 to 7 years old) were voluntarily assigned with consult of their parents and assigned in four groups according to mineral density of their vertebral column bones and amount of calcium in the current diet. These children received the intervention program for 6 months. The calcium consumption questionnaire and density evaluation apparatus (DEXA) were used for data collection. Data analysis was performed using one way ANOVA and dependent t-test.
    Results
    The result of data analysis showed that mean differences between pre and post tests was significant in weight bearing exercise (t=5.45, p=0.007), and weight bearing exercise with calcium consumption (t=-6.29, p=0.000) groups; but it was not significant in calcium consumption and control groups. Overall, the comparison of BMD scores in groups showed that the differences between groups is significant (F=6.101, p=0.003).
    Conclusion
    These results emphasized the importance of childhood as a sensitive period in formation of dense bones and increased weight bearing ability.
  • Mahboobeh Safavi, Mahmoud Mahmoudi, Kolsoum Akbarnatajbisheh Pages 9-18
    Background And Objective

    Agents of chemical war, especially sulfur mustard and their pulmonary complications in chemical devotees creates worries for their family (spouse)and have negative impact on well-being and quality of life for chemical devotee and their care-givers. But, Coping skills can be implemented for maintaining and improving their QOL. Thus, conductance of studies related to use of coping skills and maintaining and improving of QOL for this damaged group seems necessary.This study was carried out to determine relationship between QOL and coping skills in spouses of chemical devotees involved with pulmonary complications due to sulfur mustard in Tehran (2006).

    Materials And Methods

    This study is a descriptive-analytic research on100 spouses of chemical devotee in an age range of 20-60years with a mean age of 36.81years by random sampling. The instruments of data collection were demographic and standard scale of care-giver's QOL.(Ferrell and Grant) and scale of coping skills (eight domains of Jallowice questionnaires) that carried out for interviewing and self report form in workshop, at their homes and devotees foundation centers.

    Results

    The finding of descriptive statistics showed that good scores for QOL in physical, psychological and social domains are19%,0% and 49% respectively. Statistical tests of Fisher &chi-squared showed a correlation between the educational level (p=2%),devotee percentage(p=4%)and job (p=0.01)with their score QOL.Also,76%of the scores were moderate for coping methods (whole) in participants and the remaining has the same score (12%).Statistical tests of Fisher & chi-square did not show any correlation between the coping skills and QOL with individual characteristics (p>0.05).

    Conclusion

    According to those findings, there was not a correlation between QOL of spouses of chemical devotees and their coping skills.

  • Mahdi Saberi, Shervin Gholizadeh Moghadam, Mohammad Sharifzadeh Pages 18-28
    Background And Objective
    The brain is vulnerable to the oxidative stress and organophosphates (OP) interaction with the body antioxidant system can induce neuropathy and memory disturbance. Evaluation of minimum toxic dose of diazinone (DZ)-induced oxidative stress and its effects on memory acquisition in male rats.
    Materials And Methods
    DZ (25 mg/kg, oral) was administered for 2, 4 and 6 weeks. The memory acquisition of the rats were assessed in the Morris water maze (MWM) and then the oxidative stress was evaluated by determination of the malondialdehide (MDA) concentration and measurement of total plasma and brain antioxidant power.
    Results
    There was not a significant difference between the control and DZ treated groups for time, distance and swimming speed parameters to find invisible stair. However, DZ administration for 2, 4 and 6 weeks time-dependently caused significant increment of antioxidant powers of plasma and brain. Also, DZ could significantly increase the MDA levels of plasma and brain in 6 weeks treated group in comparison with the control.
    Conclusion
    DZ-induced oxidative stress had no effect on memory acquisition parameters in rats. Regarding the role of acetylcholine in memory improvement, insignificant change in memory acquisition could be related to the concomitant role of oxidative agent in destruction and acetylcholine in amelioration of the memory.
  • Mahdi Marjani, Reza Sedaghat, Shahram Namjoonik Amir Sayyad-Shirazi, Fahimeh Roohi Terojeni, Kaveh Ghale-Golab, Mohammad Sayyad-Shirazi Pages 29-36
    Background And Objective
    Nowadays, various biomaterials have been presented for regeneration of osseous defects and Bio-oss is one of them. The objective of this study was evaluation of Bio-oss function in intramedullary space of rabbit`s tibia near titanium implant.
    Materials And Methods
    In this study, 12 white New Zealand rabbits were selected and randomly divided into control and experimental groups. These groups based on defined periods were subdivided into 2 triple groups. A defect was made by drilling proximal tibia of each rabbit. The size of defect was equal to implant diameter. In experimental group, at first, defects were filled with Bio-oss and then titanium implants were placed. In control group, only implants were inserted. After 8 and 16 weeks, bone tissue specimens were prepared through undecalcified resin section method and evaluated histologically, histomorphometrically and statistically.
    Results
    After 8 weeks, mean of bone to implant contact (BIC) and the ratio of immature bone surface area to total new bone surface area reached to 5.3% and 94.3% in control group and to 21.4% and 84.7% in experimental group respectively. After 16 weeks, above-mentioned variables reached to 9.6% and 73.6% in control group and to 49.4% and 51.7% in experimental group respectively (p<0.05).
    Conclusion
    Bio-oss could have the bone-healing capacity in medullary space of tibia and could increase the stabilization of titanium implant.
  • Mahmoud Joshaghani, Alireza Forootan, Hasan Ghasemi, Khalil Ghasemi Falavarjani, Hojat Madarshahi, Behzad Nikbakht Pages 37-42
    Background And Objective
    Astigmatism is a common complication of penetrating (PK) and Lamellar (LK) keratoplasty that may cause surgical failure due to visual disturbances. In this study, the efficacy of scar revision just at the surgical incision was evaluated.
    Materials And Methods
    In this prospective interventional case-series study, scar revision was performed in nineteen post-PK or LK astigmatism patients. In all patients, three months after suture removal, refraction, keratometry and topography was performed. Using Mendez gage, 2 gaps of, 45 degrees for astigmatisms of less than 6 diopter, and 60 degrees for astigmatisms of more than 6 diopters was induced in steep meredians. Magnitude of refractive error and corneal keratometry before and at least 3 months after intervention were measured.
    Results
    Mean age of patients was 30 (19-81) years. The reason for PK was KCN in 15, post-traumatic corneal scar in 2, and pseudophakic bullous keratopathy in 2 cases. Only in two cases, micro-perforation and leakage happened that were managed by eye patching alone. No other significant complication was observed during follow up period. The mean pre-operative astigmatism was 8.1 ± 4.5 (3.00-24.00) D which decreased to 5.4 ± 3.7 (0.5-14.00) D post-operatively (p<0.05).
    Conclusion
    Scar revisions just at the graft junction, induced statistically significant corrective effect in post-PK astigmatism and can be used as an appropriate method for treatment of theses patients.
  • Hossein Shahoon Pages 53-62
    Background And Objective
    One of the major concerns of surgeons and patients is repairing of bone loss due to various factors. Many materials have been made to improve the quantity and quality of bone loss repair. The aim of this research was radiographic evaluation of healing process of human bone loss created after implantation of HECBMG (Human Endochondral Bone Matrix Gelatin) and DBM (Demineralized Bone Matrix) placed in tooth extraction defects.
    Materials And Methods
    Statistical society of this study was all teeth extracted from one group and its remaining bone socket that their owners agreed to work via a constant sheet. Samples were randomly divided into three groups. At the main group, 2 milligrams “HECBMG” was placed into bone defect. The defects of positive control group were filled by 2 milligrams of “DBM” and the defects of the third group that was negative control group were left empty.
    Results
    Statistical test(fridman)showed Significant difference in radiographic results between main group and negative control group at the 4th month of post-operative (p<0.05) “HECBMG” group was superior to negative control group at the 4th post-operative month (p<0.03) and “DBM” group was superior to negative control group at the 4th post-operative month (p<0.02) too.
    Conclusion
    The findings of this study indicate that satisfactory healing occurred in human bone loss defect by use of HECBMG more than DBM.
  • Mahboobeh Nakhaei Moghaddam Pages 63-70
    Background And Objective
    Helicobacter pylori (HP) is a spiral Gram-negative bacterium that associates with gastritis, peptic ulcer and gastric carcinoma. Since antibiotic resistance of HP is increasing and sometimes the cure achieved with antibiotics is not successful, so introduction of new therapeutic agents for treatment or prophylaxis is important. There are some reports about the effects of parsley seed on gastric problems and in this study its anti-bacterial activity was studied against HP clinical isolates.
    Materials And Methods
    In this descriptive study, 37 clinical isolates of HP were isolated and identified from biopsy specimens of patients referred to 17 Shahrivar Hospital in Mashhad. Growth inhibition effect of percolated methanolic extract of parsley seed was determined by the filter paper disc diffusion method on Mueller-Hinton agar containing egg yolk emulsion (according to the NCCLS recommendation). Also antibacterial activity of the extract was studied after autoclaving and at pH 5 and 8.
    Results
    All isolates were susceptible to 2 mg of the extract. The minimum inhibitory concentration (MIC) of methanolic extract was 729 µg/ml by agar dilution. Methanolic extract preserved its anti-Helicobacter pylori activity at 121ºC for 20 min and acidic pH~5.
    Conclusion
    The results showed that methanolic extract of parsley seed inhibited the growth of HP isolates in vitro. The extract had anti- Helicobacter pylori activity after autoclaving at 121ºC for 20 min and acidic pH~5.
  • Fariba Sarrafioun, Ashraf Moini, Saeideh Ziaei, Soghrat Faghihzadeh Pages 71-78
    Background And Objective
    Pregnancy-associated changes in hemostatic and fibrinolytic proteins establish a hypercoagulable state and significant risk venous thromboembolism (VTE) events. Polycystic ovarian syndrome (PCOS) is associated with insulin-induced plasminogen activator inhibitor-1 (PAI-1) elevation, the most potent inhibitor of fibrinolysis. In addition to hypofibrinolysis due to increased PAI-1 levels, miscarriage and complications in pregnancy are probably a result of prothrombotic effects of thrombophilia in PCOS patients. The aim of this study was evaluation of thrombophilia tests and relationship between them and abortion in PCOS patients.
    Materials And Methods
    This analytic cohort study was performed on 123 women with PCOS as the case group, and 73 women with no PCOS as the control group. The two groups had referred to the Infertility Clinic for treatment. Thrombophilia factors including protein C, antithrombin III and APC-R were measured for both groups. A study was also done on the history of some complications such as abortion, IUGR, placenta abruption, still-birth and preeclampsia in two groups and their relationship with thrombophilia factors. Data were analyzed using independent t-test, chi-square and fisher exact tests.
    Results
    There was no statistically significant difference in protein C, antithrombinIII and. APC-R between the two groups (p=0.602, p=0.756 and p=0.603 respectively). Although abortion and IUGR rates in women with PCOS were significantly higher than healthy women)p=0.026), but there was no statistically significant difference between abortion and IUGR with thrombophilic factors (0.549).
    Conclusion
    There was statistically a significant difference of history of pregnancy complications between PCOS and non-PCOS groups, but there was no statistically significance difference in thrombophilic factors and these factors with pregnancy complications between two groups.
  • Abstracts
    Page 79