فهرست مطالب

نشریه پرستاری ایران
پیاپی 67 (دی 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/10/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • نقش تماشای تلویزیون در ایجاد چاقی و مشکلات رفتاری کودکان
    به یانه سید امینی، آذر مرادی، ایوب مالک، مهر انگیز ابراهیمی ممقانی صفحه 8
    زمینه و هدف
    چاقی و اضافه وزن یکی از عوامل خطر بسیاری از بیمارها بوده و میزان شیوع آن در سالهای اخیر در بسیاری از کشورها بطور چشمگیری افزایش یافته است. بین افزایش مدت زمان تماشای تلویزیون در دوران کودکی و اثرات منفی آن روی رفتار و سلامت افراد همبستگی مثبتی دیده می شود. کم تحرکی و کاهش فعالیت فیزیکی به عنوان عامل مرتبط با چاقی کودکان مطرح شده است. یکی از دلایل تمایل کم به تحرک در دوران کودکی تماشای متوالی تلویزیون است که به نظر می رسد می تواند عامل خطری برای چاقی کودکان باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی همبستگی چاقی یا اضافه وزن و مشکلات رفتاری با تماشای تلویزیون در دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی شهر تبریز می باشد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی مقایسه ای است. نمونه پژوهش شامل 300 نفر دانش آموز دختر (11-7 ساله) از مدارس ابتدایی دخترانه تبریز بوده که از طریق طبقه ای تصادفی بر حسب نمایه توده بدن، انتخاب شده اند. اطلاعات مربوط به مدت زمان تماشای تلویزیون، بر اساس گزارش والدین در پرسشنامه مشخصات فردی اجتماعی در نظر گرفته شده و ارزیابی مشکلات رفتاری بر اساس چک لیست رفتاری کودکان صورت پذیرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 5/11استفاده شده است.
    یافته ها
    نتایج حاکی از آن بود که کودکان چاق و دارای اضافه وزن نسبت به گروه دارای وزن طبیعی، ساعت بیشتری را صرف تماشای تلویزیون کرده و از سطح فعالیت پایین تری برخوردار بوده اند. بین مدت تماشای تلویزیون و نمایه توده بدن، ارتباط مثبت و معنی داری مشخص شده است (005/0> P، 16/0= r). کودکانی که بیش از 2 ساعت در روز به تلویزیون نگاه می کرده اند، BMI بالاتری داشته اند (011/0= P). علاوه بر این زمان بیشتر تماشای تلویزیون با شکایات جسمانی کودکان همبستگی معنی دار نشان داده است (008/0= P، 183/0= r).
    نتیجه گیری کلی: با توجه به اینکه تماشای طولانی تر تلویزیون در کودکان با افزایش وزن آنها ارتباط معنی داری داشته است، به نظر می رسد که کم کردن زمان تماشای تلویزیون می تواند به عنوان یک روش پیشگیری از چاقی، به خانواده ها توصیه شود.
    کلیدواژگان: تماشای تلویزیون، مشکلات رفتاری، کفایت فعالیتی - چاقی، اضافه وزن
    چکیده مشاهده متن زبان: فارسی
  • پیروی از رژیم غذایی و مایعات در بیماران تحت همودیالیز
    معصومه رامبد، حمید پیروی، محمدتقی ساربان، زینت محبی نوبندگانی صفحه 15
    زمینه و هدف
    پیروی از رژیم غذایی، دارویی و مایعات در بیماران تحت همودیالیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان پیروی از رژیم درمانی با اندازگیری نشانگرهای بالینی و آزمایشگاهی از جمله سطح نیتروژن اوره خون، پتاسیم، فسفات و افزایش وزن بین دو جلسه دیالیز در بیماران تحت همودیالیز دانشگاه علوم پزشکی ایران است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع همبستگی- توصیفی بود. 200 بیمار مراجعه کننده به مرکز همودیالیز مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران به روش سرشماری انتخاب شدند. سطح نیتروژن اوره خون، پتاسیم، فسفات و افزایش وزن بین دو جلسه دیالیز از روی پرونده بیماران ثبت شد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 14 تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    بیشتر بیماران (56%) از رژیم مایعات تبعیت نمی کردند. نشانگرهای آزمایشگاهی نیتروژن اوره خون، پتاسیم و فسفات به ترتیب در5/4 درصد، 5/5 درصد و 5/25 درصد از بیماران بالاتر از سطح مورد انتظار بود. به علاوه بین نشانگرهای بالینی و آزمایشگاهی نیتروژن اوره خون، پتاسیم فسفات و افزایش وزن بین دو جلسه دیالیز با سطح تحصیلات ارتباط معنی دار آماری وجود داشت(05/0. (p ≤ در حالی که بین نشانگرهای بالینی و آزمایشگاهی با سایر متغیرها، یعنی سن، جنس، وضعیت تاهل، وضعیت اقتصادی و طول مدت دیالیز ارتباط معنی داری مشاهده نشد(05/0<. (p نتیجه گیری کلی: نتایج مطالعه نشان داد که بیشتر بیماران از رژیم غذایی و دارویی پیروی می کردند. به علاوه بین پیروی از رژیم درمانی با سطح تحصیلات ارتباط معنی داری وجود داشت. تبعیت از رژیم درمانی ممکن است با ارائه تکنیک های مشاوره و آموزش به بیماران بهبود پیدا کند. بنابراین پیشنهاد می شود پژوهشی در آینده با هدف بررسی تاثیر تکنیک های مشاوره غذایی بر میزان پیروی از رژیم درمانی در بیماران تحت همودیالیز انجام شود.
    کلیدواژگان: تبعیت، پیروی از رژیم غذایی و مایعات - همودیالیز، نارسایی کلیه
    چکیده مشاهده متن زبان: فارسی
  • انگیزه انتخاب رشته مامایی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه آزاد سمنان
    کتایون ارفعی، زینب صوفی آبادی صفحه 23
    زمینه و هدف
    انگیزش به معنای کشش،رغبت یا تمایلی در فرد است که وی را به انجام کار درجهت هدف وادار میسازد. برای بسیاری از فعالیتها انگیزه وجود دارد که یادگیری آموزشگاهی از جمله آنهاست، امروزه به جهت رقابت شدید بین جوانان برای کسب تحصیلات عالی، افراد از طبقات گوناگون جامعه و با انگیزه های مختلف و بعضا بدون شناخت آگاهی و علاقه وارد رشته های مختلف آموزشی می شوند، لذا این تحقیق با هدف بررسی انگیزه انتخاب رشته مامایی در دانشجویان دانشگاه آزاد سمنان در سال 1389 انجام گرفت. این مطالعه توصیفی به منظور تعیین انگیزه های انتخاب رشته مامایی، در دانشگاه آزاد سمنان درسال 1389 انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه 120 نفر از دانشجویان مامایی دانشگاه آزاد واحد سمنان به روش سرشماری انتخاب گردیدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه ای شامل دو بخش اطلاعات فردی وگزینه های مرتبط با عوامل انگیزشی درانتخاب رشته بود. که اعتبار آن از طریق روش اعتبار محتوی و پایایی آن به روش آزمون مجدد (9/0= r) تعیین شد. ونهایتا داده ها با استفاده از نسخه 5/13 نرم افزار SPSS ویرایش و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    مهمترین انگیزه انتخاب رشته مامایی، علاقه به رشته با میانگین نمره (2/0 ± 24/3) وکم اهمیت ترین انگیزه، دارابودن اوقات فراغت در این حرفه با میانگین نمره (3 ± 95/1) بود. کسب موقعیت اجتماعی با میانگین امتیاز (1 ± 57/2) وبازار کار مناسب با میانگین نمره (3 ± 955/1) اهمیت چندانی در انتخاب رشته دانشجویان نداشتند.
    بحث ونتیجه گیری کلی: با توجه به یافته های این پژوهش، مهمترین انگیزه های انتخاب رشته مامایی، متوجه ابعاد فردی، معنوی و ماهیت شغلی این حرفه بود وابعاد اقتصادی و اجتماعی آن از عوامل با اهمیت انگیزشی محسوب نگردیدند، لذا مسئولین باید برای جلوگیری از عوارضی چون سرخوردگی، عدم رغبت به آموزش ونقصان مسئولیت پذیری در آینده حرفه ای دانشجویان این رشته، به دنبال رفع معضلات و مسائل شغلی این حرفه بوده و مقبولیت اجتماعی آن را ارتقاء بخشند. تا زمینه های جذب بیشتر جوانان به این شغل با قداست فراهم گردد.
    کلیدواژگان: انگیزش - انتخاب رشته، مامایی
    چکیده مشاهده متن زبان: فارسی
  • ارتباط تبعیت از رژیم دارویی با کیفیت زندگی بیماران پیوند کلیه
    مریم شعبانی همدان، ژاله محمد علیها، ربابه شکرآبی، آغا فاطمه حسینی صفحه 29
    زمینه و هدف
    بقای بعد از پیوند، نیاز به تبعیت از رژیم داروهای سرکوب کننده ایمنی را ایجاب می کند، لذا عدم تبعیت از این دسته داروها سبب پس زدن پبوند، کاهش کیفیت زندگی، افزایش هزینه های مراقبت و مرگ و میر می شود. بررسی کیفیت زندگی این بیماران ممکن است برای کشف عدم تبعیت مفید باشد. هدف این پژوهش تعیین ارتباط بین تبعیت از رژیم دارویی با کیفیت زندگی بیماران پیوند کلیه بود.
    روش بررسی
    این پژوهش از نوع مقطعی بود که بر روی بیماران پیوند کلیه که سن بالای 18 سال داشته، 3 ماه از پیوند آنها گذشته و تمایل به همکاری داشتند انجام شد. حجم نمونه 230 نفر در نظر گرفته شد. نمونه گیری به روش مستمر انجام شد، بدین ترتیب که افراد واجد شرایط ذکر شده در این پژوهش شرکت کردند. 2 پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران پیوند کلیه و تبعیت از داروهای سرکوب کننده ایمنی توسط نمونه ها تکمیل شد. اطلاعات جمع آوری شده توسط نسخه 15 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد، جهت بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون کای اسکوئر، آزمون لوجستیک رگرسیون و اتا مطابق با مورد استفاده گردید.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که میانگین نمره کیفیت زندگی بیماران پبوند کلیه (039/4 ± 65/ 21) است و 8/57 % بیماران از رژیم دارویی خود تبعیت نمی کتند. بین تبعیت از رژیم دارویی و کیفیت زندگی ارتباط معنی دار وجود داشت (23/0 rETA= و 1 00/0 > p)بدین منظور که با تبعیت نکردن از رژیم دارویی، کیفیت زندگی کاهش می یابد.
    نتیجه گیری کلی : بین تبعیت از رژیم دارویی و کیفیت زندگی بیماران پیوند کلیه ارتباط معنی دار وجود دارد. لذا پرستاران باید در مراقبت و آموزش به این بیماران به تبعیت از رژیم دارویی به عنوان یک عامل ارتقا دهنده سلامتی توجه کنند.
    کلیدواژگان: تبعیت از رژیم دارویی، داروهای سرکوب کننده ایمنی - کیفیت زندگی، پیوند کلیه
    چکیده مشاهده متن زبان: فارسی
  • تحلیل مفهوم مشارکت بیمار مبتلا به بیماری مزمن: استفاده از الگوی هیبرید
    فروغ رفیعی، محسن سلیمانی، نعیمه سیدفاطمی صفحه 35
    زمینه و هدف
    با تغییر در سیمای سلامت و گسترش بیماری های مزمن، رویکردهای مراقبت حرفه ای نیز تغییر کرده است. در انگاره جدید پرستاری مشارکت بیمار به عنوان یک استاندارد طلایی بین المللی پذیرفته شده است. علیرغم اهمیت فراوان مشارکت بیمار و کاربرد روزمره آن در مراقبت حرفه ای، این مفهوم بخصوص در زمینه های اجتماعی و فرهنگی بافت پرستاری ایران روشن و واضح نیست. هدف این مطالعه واضح سازی و تعیین اجزای اصلی مفهوم مشارکت بیمار مبتلا به بیماری مزمن در بافت پرستاری ایران می باشد.
    روش بررسی
    برای تحلیل مفهوم مشارکت بیمار از مدل تحلیل مفهوم هیبرید که شامل سه مرحله تئورتیک، کار در عرصه و تحلیل نهایی است، استفاده شد.
    یافته ها
    در مرحله تئورتیکال خصوصیات مفهوم در مطالعات مختلف شامل برقراری ارتباط متقابل، دادن حس کنترل و مسئولیت، اطلاعات و دانش سهیم شده، درگیر شدن فعالانه در فعالیت ها و سود بردن از این درگیر شدن فعالانه مشخص شد. در مرحله کار در عرصه خصوصیاتی چون اعتماد متقابل، توافق پرستار و بیمار، فراهم کردن عرصه، مسئولیت دادن به بیمار، توانمند کردن بیمار و عوامل سازمانی بدست آمد و در تحلیل نهایی مشخص شد که خصوصیات اصلی مشارکت بیمار مبتلا به بیماری مزمن در بافت مراقبت پرستاری ایران شامل ارتباط همراه با اعتماد متقابل، دادن حس کنترل یا مسئولیت، سهیم نمودن دانش و اطلاعات، درگیر شدن فعالانه در فعالیت های مربوط به مراقبت از خود، فراهم کردن عرصه و در نهایت توانمند شدن بیمار برای مراقبت از خود می باشد.
    نتیجه گیری کلی: تحلیل مفهوم مشارکت بیمار شرایط لازم جهت مشارکت بیماران مزمن در مراقبت پرستاری را نشان داد. با این وجود این مفهوم در بافت مراقبت پرستاری کشور مفهومی جدید و پیچیده است که نیاز به بررسی های بیشتر در زمینه اجتماعی و فرهنگی حوزه های مراقبت بهداشتی را ایجاب می کند.
    کلیدواژگان: مشارکت بیمار، مراقبت پرستاری، بیماری های مزمن، تحلیل مفهوم
    چکیده مشاهده متن زبان: فارسی
  • عوامل مرتبط با عود اعتیاد از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد شهر رفسنجان
    سیده فاطمه حق دوست اسکویی، صدیقه میرزایی خلیل آبادی، طیبه میرزایی، علی راوری، نسرین حنیفی، سکینه میری صفحه 49
    زمینه و هدف
    خطر بازگشت به مصرف مواد مخدر به دنبال ترک اعتیاد همواره مطرح است و این مسئله مقابله با مسئله اعتیاد را پیچیده تر می سازد. آگاهی از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد در خصوص موانع تداوم ترک اعتیاد می تواند کمک مؤثری در پیشگیری از عود مجدد آن باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بود. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شد و نمونه ها را 200 مرد تشکیل می دادند که حداقل یک بار سابقه بازگشت به مصرف مواد مخدر را داشتند. داده ها با استفاده از مصاحبه ساختار یافته به صورت رو در رو جمع آوری شد. پاسخ ها در مورد شدت ارتباط عوامل مرتبط با عود به صورت اصلا، تا حدی، متوسط و زیاد ارائه شده بود.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که 5/33 درصد مبتلایان به سوء مصرف مواد یک بار، 38 درصد دو تا سه بار و 5/28 درصد بیش از سه بار درمان نا موفق داشتند. 53 درصد آن ها در کمتر از 3 ماه به مصرف مجدد مواد مخدر روی آورده بودند. فقط 12 درصد آن ها توانسته بودند به مدت بیش از یک سال عاری از مواد مخدر باقی بمانند. میانگین زمان اجتناب از مواد مخدر 3 ± 3/6 ماه بود. بر اساس میانگین امتیازات محاسبه شده، بی خوابی و وسوسه مهم ترین عوامل فردی، و دسترسی آسان به مواد مخدر، کشمکش های خانوادگی و عدم پایبندی به درمان مهم ترین عوامل محیطی عود اعتیاد بودند.
    نتیجه گیری کلی : از آنجایی که عوامل روانی مهم ترین عوامل عدم تداوم ترک در این مطالعه بودند(با میانگین 5/0 ± 6/1)، به نظر می رسد سم زدایی صرف برای تداوم ترک کافی نبوده و عواملی وجود دارند که می توانند سبب عود شوند. لذا پیشنهاد می شود مراکز درمانی با پی گیری بیشتر، بهداشت روانی را سرلوحه اقدامات خود قرار دهند. همچنین تقویت مهارت های مقابله با عود در مصرف کنندگان مواد مخدر ضرورت دارد.
    کلیدواژگان: سوء مصرف مواد - ترک اعتیاد، عود
    چکیده مشاهده متن زبان: فارسی
  • اضطراب مرگ در پرستاران بخشهای ویژه و عمومی
    محمد آقاجانی، سینا ولیئی، آذر طل صفحه 59
    زمینه و هدف
    یکی از موقعیت هایی که حتی فکر کردن به آن نیز می تواند موجب بروز اضطراب گردد، مرگ می باشد. «اضطراب مرگ» از جمله تنش های بشر می باشد که در بعضی از مشاغل از جمله پرستاری به صورت روزمره وجود داشته و ارتباط با بیماران در حال مرگ از جمله مسائل عمده پیش روی پرستاران بوده که عدم توجه به آن می تواند موجب عواقب ناخواسته و نامناسب برای پرستاران (نارضایتی، مشکلات روانی و...) و بیماران(عدم دریافت مراقبت های صحیح و کافی و...) گردد. هدف از این مطالعه تعیین میزان اضطراب مرگ در پرستاران بخشهای مختلف (ویژه و عمومی) و رابطه آن با برخی از خصوصیات دموگرافیک آنان بوده است.
    روش بررسی
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی مقطعی بود که بصورت سرشماری بر روی 387 پرستار(155 بخش ویژه، 232 بخش عمومی) شاغل در بیمارستان شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال1386 انجام شد. ابزار گرداوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه دو قسمتی که بخش اول مشخصات فردی (سن، جنس، تاهل و...) و بخش دوم پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر بود که به صورت خودگزارش دهی تکمیل می شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از نسخه 5/11 نرم افزار SPSS و آزمونهای کای دو، تی تست و رگرسیون استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج بدست آمده نشان دهنده وجود تفاوت آماری معنی دار بین میانگین نمره اضطراب مرگ در پرستاران بخش های ویژه (4/2 30/8) و بخش های عمومی (1/2 26/8) بود(p<0/05) و این میانگین با متغیرهایی همچون وضعیت تاهل(p<0/046)، پست سازمانی(p<0/001) و بخش فعلی محل خدمت(p<0/02) ارتباط آماری معنی دار داشت اما با مواردی همچون سن، جنس، نوبت کاری، تعداد مراقبت از بیماران مرحله آخر حیات، تعداد شرکت مستقیم در عملیات احیاء و ارتباط آماری معنی دار نداشت. نتیجه گیری کلی: با توجه به تاثیر اضطراب مرگ بر جنبه های جسمی و ذهنی پرستاران و تاثیر این مساله بر فرآیند مراقبتی ارائه شده توسط آنان و همچنین تفاوت مشاهده شده در میزان آن در بخش های مختلف، توجه خاص به این مساله در پرستاران بخش های ویژه با توجه به تماس نزدیک با بیماران در خطر و در حال مرگ لازم بوده و تعیین منابع اضطراب مرگ، ایجاد سیستم های حمایتی در بیمارستان ها برای ارائه هرچه بهتر مراقبت توسط آنان لازم به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: اضطراب، اضطراب مرگ - پرستاران
    چکیده مشاهده متن زبان: فارسی
  • موانع و ارائه راهکارهای اجرای شرح وظایف تخصصی پرستاری کودکان در بیمارستان های کودکان شهر تهران
    محبوبه اقدمی، فاطمه الحانی صفحه 69
    زمینه و هدف
    اساسی ترین نقش پرستار، اعاده سلامتی از طریق فعالیتهای مراقبتی می باشد. در صورتی پرستاران می توانند به وظایف خود عمل کنند که از شرح وظایف و مسئولیت های خود، آگاهی کافی داشته باشند. از وظایف مهم روسای خدمات پرستاری آماده سازی کارکنان واحد پرستاری و اطمینان از صحت عملکرد آنان برای انجام فعالیتهای محوله به آنها می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع اجرایی شرح وظایف تخصصی پرستاری کودکان در بیمارستان های کودکان شهر تهران در سال 1386 انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی بر روی 63 پرستار و مدیر پرستاری شاغل در بیمارستان های اطفال شهر تهران، از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه بندی انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک و موانع اجرای شرح وظایف تخصصی پرستاری در بخش کودکان بود که به صورت خود گزارش دهی توسط نمونه های پژوهش تکمیل گردید.
    یافته ها
    میانگین سن نمونه های پژوهش 92/8 ± 92/33 سال، میانگین سابقه کار بالینی 46/8 ± 19/9 سال، میانگین سابقه کار در بخش کودکان42/7 ± 97/7 سال،100 درصد مونث، 6/74 درصد پرستار و بقیه مدیر پرستاری بودند. نتایج نشان داد که در بعد مدیریتی «عدم تناسب بین تعداد پرستاران و تعداد بیماران»، در بعد آموزشی «کمبود دوره های بازآموزی و ضمن خدمت در بیمارستان»، در بعد انگیزشی «تسهیلات رفاهی و تفریحی ناکافی برای کارکنان پرستاری» و در بعد محیطی «کمبود فضای لازم جهت اجرای وظایف تخصصی پرستاری» مهمترین موانع می باشند.
    نتیجه گیری کلی: جهت حل مشکلات فوق، راهکارهایی مطرح، معیارگذاری و امتیازدهی شده، در نهایت راهکار برتر با عنوان «تشکیلکمیته بازنگری، شفاف سازی و اجرای شرح وظایف تخصصی پرستاری کودکان در سطح کشور» پیشنهاد و مراحل اجرایی آن تدوین گردید.
    کلیدواژگان: شرح وظایف پرستاری، پرستاری کودکان، بیمارستان کودکان، موانع
    چکیده مشاهده متن زبان: فارسی
|
  • The Role of Watching TV. in Obesity and Behavioral Problems in Children
    B. Seyedamini, A. Moradi, A. Malek, M. Ebrahimi-Mamaghani Page 8
    Background And Aim
    Obesity and overweight as risk factors for many health-related problems have shown an increasing trend in most countries in recent years. Increase in watching television in childhood has been associated with adverse effects on health and behavior in children. Low physical activity due to television viewing is known as a risk factor for childhood obesity. The purpose of this study was to investigate the relatioship between obesity/behavioral problems and television viewing in girls of elementary schools in Tabriz city, Iran. Matrials and
    Method
    This descriptive comparative study was conducted with a study sample consisting of 300 students girls (7-11 years old) of elementary schools in Tabriz city, selected based on Body Mass Index by stratified random sampling. The data about television viewing were obtained from parent reports using demografic questionnaire and behavioral problems in children were assessed using Child Behavior Check List. Data were analyzed by SPSS software, version 11.5).
    Results
    The results showed that student girls in overweight and obese groups were viewing television more than those in group of normal Body Mass Index and had lower levels of activity competency.The results suggests a positive and statistical significant association between obesity/overweight and viewing television (r =0.16, P<0.005).The children who were viewing television more than 2 houres per day, had a greater Body Mass Index (P<0.011). The length of viewing television had a statistical significant correlation with somatic complaints in children (r =0.153, P=0.008).
    Conclusion
    As watching television for long times is associated with overweighting in children, it is suggested to parents for decreasing television watching time as a preventive method of overweighting.
    Abstract View Paper Original: Persian
  • Dietary and Fluid Adherence in Hemodialysis Patients
    M. Rambod, H. Peyrovi, Mt. Sareban, Z. Mohebbi-Nubandeghani Page 15
    Background And Aim
    Adherences to fluid restriction and dietary and medication guidelines are essential for adequate management�of hemodialysis patients. The aim of this study was to assess the blood urea nitrogen (BUN), serum potassium (K) and serum phosphorus (PO4) levels and interdialytic weight gain (IWG) accounted for adherence of uremic patients on hemodialysis.
    Material And Method
    It was a descriptive - correlational study in which 200 patients with renal failure and on hemodialysis, being treated at teaching hospitals of Iran University of medical sciences, participated in the study. The subjects were selected by census sampling method. Blood urea nitrogen, serum potassium and phosphorus levels and interdialytic weight gain of uremic patients were collected from medical charts and were analyzed by SPSS, version 14.
    Results
    Most of the patients (56%) had non-adherence with fluid restrictions. The levels of phosphorus, potassium, and blood urea nitrogen were higher than expected levels in 25.5 %, 5.5% and 4.5% of patients, respectively. In addition, there were relationships between blood urea nitrogen, serum potassium, serum phosphorus levels and interdialytic weight gain with educational status (p ≤ 0.05), however, there were no statistically significant correlation between the levels of these variables with gender, age, financial status, marital status and duration of dialysis (p > 0.05).
    Conclusion
    According to the findings, most patient had adherence to dietary and medication regimen and educational level of patient was associated with adherence. Dietary compliance may be improved by dietary counseling and education may motivates patients to change and comply with dietary recommendations. Therefore, another study to evaluate effect of dietary counseling techniques on adherence in dialysis patients is suggested.
    Abstract View Paper Original: Persian
  • Midwifery Students, Perspectives about Their Motivation for Choosing Midwifery as a Career
    K. Arfaei, Z. Soofi-Abadi Page 23
    Background And Aim
    Motivation is an internal feeling that provokes, sterenghtens and finally leads behaviors. For activities such as learning, there are various incentives drives. The aim of the present study was to identify the motivational factors in choosing midwifery as a career form perspectives of midwifery students studying at Semnan Azad University, Iran, in 2010.
    Materials And Method
    This descriptive study was conducted with a sample of of 120 midwifery students of Semnan Azad University. The subjects were selected by census sampling method. Data were collected by a questionaire whose validity and reliability were provided. Data were analyzed by SPSS program.
    Results
    "Career interest" and "having a career with suitable spare times" were, respectively, the most and the least important motivational factors in choosing midwifery as a career. "Social perestige" and "job opurtunities" were not important motivational factors in choosing the midwifery career.
    Conclusion
    It can be concluded that only personal motivation, morality and the nature of the occupation is important in choosing midwifery career and ideal social status and meeting life standards do not have any impotance. Authorities should search for solving occupational problems and shed light to real position of the proffesoin to provide more job openings for the youth.
    Abstract View Paper Original: Persian
  • The Relationship Between Medication Adherence and Quality of Life in Renal Transplant Patients
    M. Shabany-Hamedan, J. Mohmmad-Aliha, R. Shekarabi, Af. Hosseini Page 29
    Background And Aim
    Post-kidney transplant survival relies on patient adherence to the intake of immunosuppressive medication. Non-adherence to immunosuppressive drugs leads to rejection, graft loss, dialysis, lower quality of life, increased costs and mortality. Quality of life may be useful to identify non-adherence. The aim of the current study was to examine the relationship between medication adherence and quality of life in renal transplant patients.
    Materials And Method
    This was a descriptive cross-sectional study in which 230 patients who were more than 18 years old and at least 3 month elapsed from their graft participated. Data were collected by Immunosuppressant Therapy Adherence Scale (2005) and Quality of Life in Kidney Transplant Patient questionnaires. Data were analyzed by SPSS, version 15.
    Results
    Finding showed that the mean score and standard deviation of quality of life were 21.65 and 4.039, respectively, and 57.8% of patients were non-adherent. A statistically significant and indirect relationship was found between adherence and quality of life (p < 0.001, rETA=0.23).
    Conclusion
    Regarding the results that showed the relationship between adherence and quality of life in patients, nurses should consider immunosuppressant adherence in teaching and caring as a health promoting strategy.
    Abstract View Paper Original: Persian
  • Concept Analysis of Participation of Patient with Chronic Disease: Use of Hybrid Model
    F. Rafii, M. Soleimani, N. Seyed-Fatemi Page 35
    Background And Aim
    Approaches to professional health care have changed along with changes in health measures and progression of chronic diseases. Patient participation is an international golden standard in new nursing paradigm. Despite the importance of patient participation and its routine usage in professional care, this concept is not clear, especially in social and cultural context of Iranian nursing. The purpose of this study was to clarify the meaning of patient participation and determine its critical attributes in chronic disease within the nursing context in Iran.
    Materials And Method
    Concept analysis of this concept was conducted using hybrid model. Hybrid model has three phases: theoretical, field work and final analytical phase.
    Results
    Literature review in theoretical phase determined the attributes of the concept including establishing mutual relationship, giving way to control and responsibility, shared information and knowledge, active engagement in activities, and profit from this engagement. Filed work phase determined attributes such as mutual confidence, harmony between patient and nurse, setting the stage, giving responsibility to patient, patient empowerment, and organizational factors. In the final analytical phase, the critical attributes of participation of patient with chronic disease including connection by means of mutual confidence, yielding control and responsibility, sharing information and knowledge, active engagement in self care activities, setting the stage and empowerment of patient to engage in self care was determined.
    Conclusion
    Concept analysis of patient participation revealed the required conditions for participation of patients with chronic diseases in nursing care. In the meantime, this concept is a new and complex one within the context of our nursing, which requires further study of social and cultural context of health care area.
    Abstract View Paper Original: Persian
  • Addict's Perspectives about Factors Associated with Substance Abuse Relapse
    F. Oskouie, S. Mirzaei Khalil Abadi, T. Mirzaei, A. Ravary, N. Hanifi, S. Miri Page 49
    Background And Aim
    It has been known for many years that there is a high risk of relapse after treatment of drug abuse. This has made addiction more complicated. Knowledge of related factors allows the health care professionals to initiate much broader, client – centered, relapse prevention strategies.
    Materials And Method
    This study had a descriptive design. The sample comprised 200 addicts who all were male and had at least one relapse episode after treatment. Data were collected by structured face-to-face interviews. The related factors to relapse are divided in two groups as individual and environmental factors. The intensity of related factors was asked as "not any", "a little", "medium" and "very much".
    Results
    The results showed that 33. 5% of the subjects had 1 relapse, 38% 2-3 relapse and 28. 5% more than 3 relapse. Also, 53% of them relapse in less than 3 month after treatment. Only 12% could avoid drug use for more than 1 year. The mean time of abstinence was 6. 3±3 month. According to Friedman test, insomnia and temptation were the most important individual factors (P<0. 000), and simple access to drugs, family conflicts and noncompliance with treatment were the most important environmental factors (P<0. 000).
    Conclusion
    With respect to results, since psychological factors were the most important (mean= 1. 6 ± 0. 5), mere detoxification is not efficient enough and may end in client’s relapse. Treatment services should be developed further and strengthen relapse prevention and relapse coping skills among drug misuser’s and pschological health is the first thing that should be notified by them.
    Abstract View Paper Original: Persian
  • Obstacles to Implementation of Professional Pediatric Nursing
    M. Aghdami, F. Alhani Page 69
    Background And Aim
    The basic role of nurses is the restoration of health through caregiving activities. The nurses can do all of their responsibilities if they are informed of duty description. One of the most important duties of nursing service head is to prepare staff nurses and to ensure their performance to achieve assigned activities. The aim of this study was to determine obstacles to implementation of professional pediatric nursing job description�in the pediatric hospitals located in Tehran, Iran.
    Materials And Method
    This research was a descriptive study in which 63 staff nurse and nurse manager, working in pediatric hospitals, were recruited by proportional stratified random sampling. The research instruments were a demographic data sheet and self-report questionnaire about obstacles to implementation of professional duties.
    Results
    The mean age of the subjects was 33.92±8.92 years, the mean years of experience was 9.19±8.46, and the mean years of work experience in pediatric unit was 7.97± 7.42. All the subjects were female, out of which 74.6% were staff nurses and the remaining were nursing managers. The results showed that the most important obstacles were, “the improper ratio of nurses to patients” (management dimension), “shortage of continuing and in-service education courses” (educational dimension), “the lack of space for doing professional duties” (environmental dimension), and finally, “inadequate recreational facilities for nursing personnel” (motivational dimension).
    Conclusion
    For overcoming the abovementioned obstacles, some strategies were developed and scored and finally, the most salient strategy, “establishing a national committee for review, reassessment and implementation of professional pediatric nursing job description” was considered to be executed.
    Abstract View Paper Original: Persian