فهرست مطالب

پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی - سال بیست و پنجم شماره 1 (پیاپی 36، بهار و تابستان 1388)

فصلنامه پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی
سال بیست و پنجم شماره 1 (پیاپی 36، بهار و تابستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/06/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • بهرام علیزاده، محدثه جانباز، مسعود شایسته، سید حسین حسینی باغسنگانی صفحه 1
    در این مطالعه 45 خرده حاصل از حفاری سازندهای پابده و کژدمی میدان نفتی رگ سفید واقع در فروافتادگی دزفول جنوبی مورد آنالیز راک ایول قرار گرفته است. نمودار S2 در مقابل کل کربن آلی (TOC) نشان داد که تیپ کروژن در این میدان غالبا از نوع II است. مقدار قابل توجه S2 جذب شده توسط ماتریکس در سازندهای پابده mgHC/gr rock) 4-5/2) و کژدمی mgHC/gr rock) 12-7) به علت بلوغ کم و نسبت پایین گاز نفت بوده و علت تغییرات تاثیر ماتریکس در سازند پابده این میدان، تغییر مقادیر TOC می باشد. مقدار کربن آلی فعال در سازندهای پابده و کژدمی به ترتیب 29/2-22/0 و 25/2-7/1درصد وزنی است که بیانگر سنگ منشایی متوسط تا غنی می باشد. نسبت دگرسانی کروژن در سازندهای مذکور بسیار کم بوده (15/0-07/0) و هنوز مقدار قابل توجهی هیدروکربن تولید نکرده اند که با مقادیر پایین Tmax نیز تایید می شود. فاکتور گاز نفت در سازندهای مطالعه شده (5/0-2/0) نشان می دهد که پتانسیل نفت زایی آن ها بیشتر از پتانسیل گاززایی است. از نقشه های هم ارزش TOCoil و TOCgas در سازند پابده استنباط می شود که عمق حوضه در زمان ته نشست این سازند در شمال غرب و جنوب شرق میدان بیشتر از میانه میدان بوده است.
    کلیدواژگان: تاثیر ماتریکس، نسبت گاز، نفت، آنالیز راک ایول، سنگ منشا، میدان نفتی رگ سفید
  • حامد زند مقدم، سید رضا موسوی حرمی*، اسدالله محبوبی، بهنام رحیمی صفحه 17

    دو برش گزوئیه و داهوئیه (الگو) در شرق و جنوب شرق زرند، شمال غرب کرمان به ضخامتهای 227 و 240 متر جهت تفسیر منشاء نهشته های سیلیسی آواری سازند داهو به سن کامبرین پیشین انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. اطلاعات حاصل از مجموعه رخساره های سنگی، عناصر ساختاری و داده های پتروگرافی موید رسوبگذاری نهشته های سیلیسی آواری سازند داهو در یک سیستم رودخانه ای مئاندری است که از سمت جنوب به شمال در حرکت بوده است. مطالعات منشاء و تاریخچه رسوبگذاری با استفاده از خصوصیات پتروگرافی اجزاء تشکیل دهنده، آنالیز جهت جریان دیرینه و موقعیت تکتونیکی این نهشته ها بر روی دیاگرامهای مثلثی Qt-F-L و Qm-F-Lt نشان می دهد که رسوبات سازند داهو از یک گرانیت آلکالی مرتبط با فاز کوهزایی پان آفریکن و در یک سیستم رودخانه ای از پهنه کراتونی عربستان سرچشمه گرفته و به عنوان رسوبات پس از ریفت در حوضه ریفتی کرمان راسب شده اند. امید است که این داده ها بتواند در بازسازی جغرافیای دیرینه کامبرین پیشین در مقیاس محلی و ناحیه ای مفید واقع شوند.

    کلیدواژگان: سازند داهو، سیلیسی آواری، منشاء، تکتونیک
  • غلامحسین کرمی صفحه 39
    منطقه مورد مطالعه (چشمه علی و حوضه آبگیر آن) در 32 کیلومتری شمال غرب دامغان واقع شده است. حوضه آبگیر چشمه عمدتا از آهک های ضخیم لایه تا توده ای سازند لار و آهک های نازک لایه و آهک های مارنی سازند دلیچای تشکیل شده است. به منظور بررسی نقش چینه شناسی بر توسعه کارست در سازندهای مذکور، وضعیت زمین شناسی، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب چشمه و خصوصیات سیستم ورودی در حوضه آبگیر چشمه مورد مطالعه قرار گرفته است. در مورد خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب چشمه، پارامترهای دبی چشمه، درجه حرارت آب، هدایت الکتریکی، اسیدیته و مقدار دی اکسیدکربن محلول در آب در محل چشمه و کاتیونها و آنیونهای اصلی در آزمایشگاه در طول یکسال به طور ماهانه اندازه گیری شده اند. تغییرپذیری اندک کلیه خواص فیزیکی و شیمیایی آب خروجی از چشمه و هم چنین خصوصیات سیستم ورودی در حوضه آبگیر چشمه (نبود پدیده های ژئومرفولوژیکی مهم کارستی از قبیل گودی های مسدود، فروچاله ها، و درزه ها و شکستگی ها انحلالی بزرگ و عمیق) بیانگر این مطلب است که سیستم غالب جریان در سفره آب زیرزمینی چشمه علی از نوع سیستم افشان می باشد. چنین سیستم جریان در سفره های کارستی بیانگر توسعه اندک پدیده کارست در منطقه می باشد. با توجه به وضعیت زمین شناسی حوضه آبگیر چشمه علی دامغان، یکی از مهمترین دلایل توسعه اندک کارست در حوضه چشمه علی وضعیت چینه شناسی منطقه است به این ترتیب که سازند دلیچای (که برای فرایند کارستی شدن استعداد نسبتا اندکی دارد) در حد فاصل بین آهک های ضخیم لایه و توده ای سازند لار (که برای توسعه کارست بسیار مستعد هستند) و محل ظهور چشمه قرار گرفته است، باعث شده که جریان آب زیرزمینی را به صورت تدریجی به چشمه برساند و از توسعه کارست جلوگیری نماید.
    کلیدواژگان: چینه شناسی، توسعه کارست، سیستم افشان، چشمه علی
  • ابراهیم قاسمی نژاد، زینب رضایی صفحه 53
    سازندآب تلخ با سن کامپانین – ماستریختین یکی از واحد های سنگ چینه ای حوضه رسوبی کپه داغ به شمار می رود. پالینومورف های دریایی (داینوفلاژله ها) با درجه حفظ شدگی نسبتا خوب در قسمت زیرین و میانی این سازند در برش الگو یافت می شوند در حالی که نیمه بالایی برش حاوی تعداد اندکی پالینومورف می باشد. در این مطالعه علاوه بر پالینولوژی، تعداد 7 نمونه مورد پیرولیز راک– ایول قرار گرفت. مطالعه اسلایدهای پالینولوژی نشان می دهد که سازند آب تلخ در برش الگو در محیط نزدیک ساحل تا حاشیه حوضه و تحت شرایط اکسیدان و با انرژی متوسط تا بالا نهشته شده است. نتایج حاصل از پیرولیز راک-ایول نشان می دهد که نمونه های این سازند به مرحله کاتاژنز (Tmax بالاتر از 435 درجه سانتیگراد) و در نتیجه به مرحله بلوغ نرسیده اند. این نمونه ها محتوی کروژن نوع Ш بوده و به لحاظ پتانسیل تولید هیدروکربور بسیار ضعیف می باشند. نتایج حاصل از مطالعات پیرولیز نتایج به دست آمده از مطالعه پالینولوژیکی نمونه ها را تایید می نماید.
    کلیدواژگان: سازند آب تلخ، پالینولوژی، پتانسیل هیدروکربورزایی، کپه داغ
  • هانیه جعفری درگاهی، محمدرضا کمالی، محمود معماریانی صفحه 67
    میادین نفتی مارون و کوپال از بزرگترین میادین ناحیه فروافتادگی دزفول است که در جنوب شرقی شهر اهواز در مجاورت میدانهای نفتی آغاجاری و اهواز قرار گرفته است. سازندهای ایلام و سروک مخازن هیدروکربنی این دو میدان می باشند. به منظور بررسی خصوصیات ژئوشیمیایی، نمونه نفتهای مخازن ایلام و سروک در میادین مورد مطالعه با استفاده از خواص فیزیکی و شیمیایی تحت آنالیز قرار گرفتند. بررسی خواص فیزیکی نمونه نفتهای مخازن یاد شده نظیر استفاده از درصد وزنی گوگرد، نسبت نیکل به وانادیوم، درجه API و دیگر پارامترهای فیزیکی حاکی از تشابه و بلوغ نسبتا یکسان در نمونه های مورد مطالعه می باشد. مطالعه بیومارکرهای خانواده ترپانها و استرانهای تخلیص شده از برش اشباع و همچنین بررسی های ژئوشیمیایی نشان می دهد که هیدروکربن های تجمع یافته در مخازن یاد شده، از سنگ منشائی کربناته مشتق شده اند. کروژن سنگ منشاء احتمالی از نوع II و مخلوطی از نوع II و III می باشد. بررسی پارامترهای بلوغ بیومارکر حاکی از بلوغی متوسط در حد اوایل تا اواسط پنجره نفت زائی برای مواد آلی تولید کننده نفتهای تجمع یافته در این میدان می باشد. مطالعه اندیس اولینان نشانگر وجود مواد آلی با منشاء دریایی و حاکی از وجود سنگ مادر مولد نفت با سن قدیمی تر از کرتاسه می باشد.
    کلیدواژگان: ژئوشیمی مخزن، خواص فیزیکی، سازند ایلام و سروک، میدان مارون و کوپال، ترکیب نفت، بیومارکر
  • اسد عبدی، محمدحسین آدابی صفحه 81

    سازند شهبازان به سن ائوسن میانی تا بالایی از توالی های دولومیت، آهک دولومیتی و مارن تشکیل گردیده است. برش مورد مطالعه در جنوب غرب ایران در منطقه لرستان واقع شده است. بر اساس مشاهدات صحرایی و مطالعات پتروگرافیکی (اندازه دانه ها و فابریک) چهار نوع دولومیت تشخیص داده شده است. در دولومیکرایت (دولومیت I) با توجه به وجود قالبهای تبخیری، پلوئید و لامینه های جلبگی مشخص شد که دولومیکریت های سازند شهبازان در یک پهنه جزر و مدی نهشته شده است و دولومیت های ثانویه (نوع II، III، IV) در طول دیاژنز تدفینی کم عمق تا عمیق شکل گرفته اند. با استفاده از آنالیز عنصری دولومیکرایت ها مشخص شد که 1- در محیط های دیاژنزی با افزایش فرایند دیاژنزی در دولومیکریت ها، میزان Mg، Fe و Mn افزایش و همزمان میزان Ca، Sr و Na کاهش می یابد 2- در مرز احتمالی بین سازند شهبازان و آسماری بر اساس تغییر در ترکیب کانی شناسی و فرایند انحلال، میزان Ca، Sr و Na افزایش و میزانMg، Mn و Mn/Ca کاهش یافته است و3- بر اساس گروه بندی داده های ژئوشیمیایی با استفاده ار آنالیز خوشه ایو مشخصات پتروگرافی چهار گروه متفاوت ایجاد شد که نشان دهنده خصوصیات متفاوت از محیط رسوبی هستند.

    کلیدواژگان: دولومیت، سازند شهبازان - آسماری، دولومیکرایت
  • فرشته سجادی، مریم مشیدی صفحه 101
    محیط دیرینه بخش فوقانی سازند چمن بید در برش الگو واقع در غرب بجنورد، جنوب غربی دهکده آشخانه با استفاده از پالینومورفها و مواد ارگانیکی مورد مطالعه قرار گرفت. پالینومورفهای متنوع با درجه حفظ شدگی خوب در این برش وجود دارند. تعداد 34 نمونه از این قسمت از سازند، با ضخامت تقریبی 240 متر که بطور عمده شامل شیل آهکی و آهک می باشد برداشت شد، که از این تعداد 30 نمونه حاوی گروه های مختلف پالینومورفها شامل اسپورها، پولنها، سیست داینوفلاژله ها، پوسته داخلی فرامینیفرها، خرده های چوب و همچنین SOM میباشد که مورد شناسائی و شمارش قرار گرفتند. حضور فراوان خرده های چوب برنگ قهوه ای روشن، با فرم تیغه ای و اندازه بزرگ، و فقدان جورشدگی، همچنین وجود SOM شفاف، پوسته داخلی فرامینیفرها و حضور سیست داینوفلاژله ها از نوع پروکسیمیت به میزان اندک، حاکی از آن است که محیط دیرینه بخش فوقانی سازند چمن بید یک محیط لاگون (راکد و کم اکسیژن) بوده است که چندین پیشروی کوتاه مدت دریا را تحمل کرده است.
    کلیدواژگان: محیط دیرینه، پالینومورفها، سازند چمن بید
  • حمیدرضا پاکزاد، عبدالحسین امینی صفحه 113
    در رسوبات عهد حاضر جنوب شرق اصفهان مجموعه های رخساره ای نهشته های جریانی خرده دار(deposits (debris-flow، جریانی رودخانه ای(stream–flow deposits)، دریاچه ای(depoits (lake و حاشیه ای رودخانه ای(overbank deposits) قابل تفکیک می باشند. نهشته های جریانی خرده دار را دو رخساره گراولی (Gms) و ماسه گلی توده ای (Sms) تشکیل می دهند. نهشته های جریانی رودخانه ای را چهار رخساره گراولی/ کنگلومرائی بدون لایه بندی تا با لایه بندی ضعیف ((Gm، مورب مسطح (Gp) و مورب عدسی (Gt) و ماسه سنگ با طبقه بندی مورب عدسی (St) شامل می شوند. نهشته های دریاچه ای را دو رخساره گل توده ای نارنجی تا قرمز رنگ (Fm) و گل متمایل به سبز تا زرد رنگ بابین لایه های ماسه ای (Fsc) تشکیل می دهند. نهشته های حاشیه ای رودخانه ای شامل دو رخساره گل خاکی رنگ با یین لایه های ماسه و گراول (FL) و ماسه ای توده ای بدون ماتریکس (Sm) می باشند.
    از ویژگی های این رخساره ها، نهشته شدن دوره ای رسوبات در شرایط آب و هوائی نیمه خشک و مرطوب موقت با غلبه انرژی کم را می باشد. تغییرات دوره ای در ریزش های جوی باعث تغییرات در سطح آب دریاچه گاوخونی شده که انعکاس آن در نهشته های دریاچه ای و آبرفتی مخصوصا در بخش انتهایی مخروط افکنه ها قابل مشاهده است.
    کلیدواژگان: نهشته های جریانی خرده دار، نهشته های جریانی رودخانه ای، نهشته های دریاچه ای، نهشته های حاشیه ای رودخانه ای
|
  • B., Alizadeh, M. Janbaz M. Shayesteh, M.A Page 1
    In this study, 45 drilling cuttings of Pabdeh and Kazhdumi formations in Rag-e-Safid oilfield, in southern Dezful Embayment, were analyzed by Rock-Eval instrument. S2 vs. TOC plot revealed that kerogen type in this oilfield predominantly is Type II. Significant S2 adsorption by matrix in Pabdeh (2.5-4 mg HC/gr rock) and Kazhdumi (7-12 mg HC/gr rock) formations is due to low maturation as well as low gas-oil ratio potential factor. Amount of TOC directly influences the mineral matrix effect on hydrocarbon adsorption on Pabdeh Formation. Live organic carbon in Pabdeh and Kazhdumi formations was in the range 0.22-2.29% and 1.7-2.25% by weight, respectively, which showed said formations have fair to excellent potential for petroleum generation. Transformation ratio of kerogen in studied formations was low (0.07-0.15), so these formations have not generated significant amount of petroleum as is supported by low Tmax data. GORP factor in studied formations (0.2-0.5) reveal that their oil generation potential is higher than gas generation potential. Considering to iso TOCoil and TOCgas maps, when Pabdeh Formation was deposited, basin in northwest and southeast was deeper than central part of the oilfield.
  • H. Zand Moghadam, R. Moussavi-Harami, A. Mahboubi, B. Rahimi Page 17

    Two stratigrphic sections from Dahu Formation (Early Cambrian), at Gezuieh and Dahuieh (type section) in E and SE Zarand, NW Kerman, with thickness of 227 and 240 meters respectively, were measured. These data have been used for interpretation of provenance of these siliciclastic sediments. Lithofacies, architectural elements and petrofacies analysis show that Dahu Formation has been deposited in meandering river system when the river was flowing from south toward the north. Provenance studies and depositional history, using petrography frameworks characteristics, paleocurrent analysis and tectonic setting (using the triangle diagram Qt-F-L and Qm-F-Lt), show that the sediments of Dahu Formation may have been derived from alkali granite related to Pan-African orogeny from Saudia Arabian train. These sediments may have been deposited as post rift sediments in Kerman region. We hope that this information can be used for paleogeographical reconstruction of the Early Cambrian time in local and regional scales.

  • Gh.H., Karami Page 39
    The study area (Cheshmeh-Ali and its catchment area) is located in 32 km northwest of Damghan. The catchment area is mainly composed of thick-bedded and massive limestones of Lar Formation and thin-bedded limestones and marly limestone of Dalichay Formation. In order to evaluate the effect of stratigraphy on karst development in the above-mentioned formations, the geology, the physical and chemical characteristics of water, and characteristics of input system in catchment area of the spring were studied. On the subject of physical and chemical characteristics of water, the discharge of spring, water temperature, electrical conductivity, pH, and dissolved carbon dioxide were measured in-situ and the major cations and anions measured in the lab. The above-mentioned measurements were carried out monthly during 2005-2006 water-year. According to the insignificant variability of all physical and chemical parameters of water and also the characteristics of the catchment area of the spring (i.e. the absence of important karst geomorphological features such as closed depression, sinkholes, large and deep solutional joints and fractures etc.) it may be argued that the aquifer feeding the Cheshme-Ali karst spring is dominated by diffuse flow system. Such a system in karstic aquifers indicates that the degree of karstification in the study area is low. According to the geology setting in the study area, the stratigraphy is one of the most important reasons for insignificant developing of karst in the catchment area of the Cheshmeh-Ali karst spring. Such that the Dalichay Formation (which is slightly suitable for karstification) is located between the thick-bedded and massive limestones of Lar Formation (which is highly appropriate for developing karst) and the location of spring which results in a gradual groundwater flow from aquifer to the spring. The gradual groundwater flow from aquifer to the spring has prevented the developing of karst in the aquifer.
  • E., Ghaseminejadz., Rezaee Page 53
    Ab-Talkh Formation (Campanian-Maastrichtian) is one of the lithostratigraphic units of the Kopeh-Dagh basin. Marine palynomorphs (Dinoflagellates) with good preservation are found in lower and middle parts in the type section while the upper part contains few palynomorphs. In the present article in addition to palynology, seven samples from the Ab Talkh Formation in type section were selected for geochemical analysis using Rock-Eval pyrolysis. Palynology slides indicate that the Ab-Talkh Formation at the typesection was deposited in a proximal shelf to marginal basin and under an oxic, medium to high energy condition. The Rock-Eval pyrolysis results show that these samples haven’t reached the catagenesis zone (Tmax higher than 435 degrees centigrades) so they are immature. These samples contain kerogen type Ш and have poor genetic potential of petroleum generation. It should be mentioned that results from Rock- Eval pyrolysis confirm palynological results.
  • H., Jafary Dargahi, M.R., Kamalm., Memariani Page 67
    Marun and Kupal oilfields situated in south east of Ahwaz city next to Agha Jari and Ahvaz oilfields are among the largest oilfields in the Dezful Embayment. Ilam and Sarvak formations constitute the main reservoirs. In order to investigate geochemical characteristics, oil samples of Ilam and Sarvak reservoirs studied by analyzing their physical and chemical properties. Investigation based on physical properties including sulfur content (%), nickel to vanadium ratio, API gravity and other physical properties suggest similar maturities for the oil samples. Biomarkers study of extracted Terpanes and Steranes of saturate section reveals that accumulated hydrocarbons in understudy reservoirs were originated from carbonate source rock. The kerogen of source rocks is possibly type II or mixed of type II and III. Biomarker investigation also detected that the candidate source rock(s) are thermally mature. Studying of Oleanane index reveals that oils in Marun and Kupal oilfields were originated from marine organic matter. It also shows a pre-Cretaceous source rock(s).
  • A. Abdi, M.H. Adabi Page 81

    The Shahbazan Formation with the age of Middle Eocene to Late Eocene consists of dolomite, dolomitic limestone and marl sequence. The study area is located in the southwest of Iran in the Lorestan province. Based on field observations and petrographic studies (grain size and fabric), five different dolomite types are recognized. In the dolomicrite (dolomite I) due to the presence of evaporite mold, peloid grain and algal laminates, it has been concluded that dolomicrites were deposited in a tidal flat environment and secondary dolomite (II, III, IV and V) formed during shallow to deep burial diagenesis. In diagenetic environments, by increasing diagenetic processes, in dolomicrite, Mg, Fe and Mn value have been increased while the contents of Ca, Sr and Na decreased. According to change in mineralogy component and dissolution prossess in probable boundary between the Shahbazan and the Asmari Formations, the contents of Ca, Sr and Na have been increased and the value of Mg, Mn and Mn/Ca decreased. On the basis of cluster analysis, geochemical results of analyzed samples divided into four different groups that indicate different characters of sedimentary environment.

  • F., Sajjadm., Moshayedi Page 101
    The upper part of the Chamanbid Formation at the type section was studied for determination of paleoenvironmental changes by using palynomorphs and organic matter contents. Diverse and reasonably well preserved palynomorphs recorded in many samples. The upper part of the Chamanbid Formation consists of calcareous shale and limestone (ca. 240 m thick). Of 34 rock samples collected, 30 proved to be palynologicaly productive containing proximate dinoflagellate cysts, spores, pollen, foraminiferal test lining, SOM and wood debris which statically studied. Abundance of non-mature bladed form large brown wood debris, bright SOM, foraminiferal test linings and few numbers of proximate dinocysts indicate that the upper part of the formation deposited in a lagoon that witnessed intermittent marine incursions.Key words:
  • H.R., Pakzad, Aa.H., Amini Page 113
    Four facies associations can be differentiated in the modern deposits of the lower reach of the Zayandeh river drainage basin in the south-east of Esfahan.They are debris-flow-dominated alluvial fan, stream-flow-dominated alluvial fan, lake and overbank. The first includes matrix-supported gravel facies (Gms) and massive muddy sand facies (Sms). The second consists of unstratified to crudely stratified facies (Gm), plannar cross-bedded facies (Gp), through cross-bedded facies (Gt), and clast-supported gravel/conglomerate and trough cross-bedded facies (St). The third comprises red to purple massive mud facies (Fm) and yellow to greenish mud, interlayering with sand layers facies (Fsc). The forth includes matrix-free massive sand/sandstone facies (Sm) and laminated khaki mud facies (Fl).The quantitative summary of these facies emphasizes a periodic deposition in a semi-arid setting and ephemeral rainy conditions of deposition with dominance of low energy. Fluctuation in rainfall caused periodic change of the base level, which were reflected both in lacustrine deposits and in the deposits produced by the alluvial systems, particularly in the distal fan.