فهرست مطالب

پژوهش های زبان شناسی - پیاپی 1 (پاییز و زمستان 1388)

نشریه پژوهش های زبان شناسی
پیاپی 1 (پاییز و زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/10/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمد راسخ مهند صفحه 1
    در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در زبان تاتی، از ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است. ابتدا به صورت گذرا به سیر تاریخی این پی بست ها در فارسی باستان و فارسی میانه اشاره و نقش آنها در تاتی جنوبی بررسی شده است. جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل ظاهر می شده اند. واکرناگل (1892) دریافت که واژه بست ها در اغلب زبان های هندواروپایی در جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شوند. این پی بست ها در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، نشانه مفعول مستقیم و نشانه نقش اضافی به کار می روند. ضمایر پی بستی در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته در جایگاه واکرناگل ظاهر می شوند و از این حیث با فارسی میانه مشترکند. این پی بست ها در نقش نشانه مفعول در تاتی جنوبی از جایگاه واکرناگل خارج شده اند، ولی هنوز کاملا به جایگاه پس از فعل نرفته اند و در جایگاه سازه قبل از فعل قرار می گیرند. از این حیث نسبت به فارسی میانه، این پی بست ها به سمت انتهای جمله حرکت کرده اند؛ هرچند هنوز به جایگاه انتهایی نرفته اند. مقایسه فارسی میانه، تاتی جنوبی و فارسی جدید نشان می دهد پدیده کشش به سمت راست در زبان های ایرانی نیز وجود دارد
    کلیدواژگان: پی بست های ضمیری، جایگاه واکرناگل، کشش به سمت راست، زبان های ایرانی، تاتی
  • جلال رحیمیان صفحه 11
    در تحلیل مقوله های نحوی، ایجاد تمایز میان سه جنبه توزیعی، نقشی و معنایی امری ضروری است. این تحقیق با نگاهی منتقدانه به برخی از مهمترین توصیف های گذشته در باب گروه های قیدی، نشان داده است که بیشتر تحلیل های موجود در باب گروه های قیدی یا توصیفی ناقص و یا تصویری مخدوش از این مقوله ارائه کرده اند. در این تحقیق، برای نخستین بار هفت ملاک توزیعی برای تمایز صوری گروه های قیدی فارسی از دیگر مقوله های نحوی ارائه شده است. تشریح تفصیلی نقش های نحوی مترتب بر گروه های قیدی جایگاه خاصی در این تحقیق داشته است. در بخش پایانی ضمن اذعان به وجود نقش معنایی گوناگون برای گروه های قیدی، تنها به برخی از مهمترین نقش ها اشاره شده است. از ویژگی های مهم این تحقیق، بهره گیری از یک چارچوب مشخص متعارف و پرهیز از تعاریف ذهنی است. زدودن ابهام های موجود در باب ماهیت گروه های قیدی فارسی از دست آوردهای مهم این پژوهش است.
    کلیدواژگان: قید، گروه های قیدی، ویژگی های توزیعی، نقش های نحوی، نقش های منعایی
  • بتول علی نژاد، محمد صدیق زاهدی صفحه 27
    این مقاله کشش جبرانی واکه را در گویش کردی سورانی بررسی می کند. در نظریه مورایی، این فرایند به دلیل حذف واحدی از لایه واجی و آزاد ماندن مورای آن در لایه مورایی صورت می گیرد. دو نوع کشش جبرانی در این گویش تشخیص داده شده است: اول کشش جبرانی واکه ناشی از حذف همخوان و دیگری کشش جبرانی ناشی از حذف واکه. در این گویش، چهار همخوان مورایی //،/h/،// و/x/ تشخیص داده شده است. این مقاله نشان می دهد که نتیجه این فرایند، به خلاف آنچه که هیز (1989) ادعا کرده است، حفظ وزن هجا نیست بلکه، حفظ وزن کلمه است.
    کلیدواژگان: گویش سورانی، کشش جبرانی، نظریه مورایی، وزن کلمه، وزن هجا
  • شهلا شریفی صفحه 47
    در این مقاله در پی آنیم که پس از اشاره به دسته بندی انواع راهبردهای صرفی-نحوی ملکیسازی در زبانهای دنیا که حاصل مطالعات ردهشناختی هستند و تعیین متغیرهای دستوری که در این دسته بندی مد نظر قرار گرفته اند، راهبردهای ملکیسازی در زبان فارسی امروز را بررسی کنیم و بر اساس متغیرهای دستوری فوق الذکر این راهبردها را تحلیل کنیم. سپس بر اساس معیارهای تعیین راهبرد غالب، راهبرد غالب به کار گرفته شده برای ملکی سازی در این زبان را مشخص کنیم و در نهایت، از نظر متغیر دستوری ساخت ملکی، رده زبانی زبان فارسی را تعیین کنیم. بر اساس بررسی های انجام شده در این تحقیق، از بین دو راهبرد صرفی-نحوی وند افزایی و استفاده از پیونده، راهبرد غالب ملکیسازی در فارسی امروز، استفاده از پیونده است که در دسته راهبردهای دستوریشدهتر، طبق تعریف کرافت (2003)، قرار میگیرد؛ با توجه به میزان استقلال عناصر موجود در ساخت ملکی (در این راهبرد غالب) این زبان جزو زبان هایی است که در حد واسط زبان های پیوندی و آمیخته قرار می گیرند و به لحاظ ترتیب عناصر دو سازه اصلی ساخت ملکی (یعنی مالک و ملک)، این زبان در دسته زبان هایی قرار می گیرد که آرایش ملک-مالک دارند.
    کلیدواژگان: ساخت ملکی، رده زبانی، مالک، ملک
  • امید طبیب زاده صفحه 63
    در این مقاله در چارچوب دو نظریه وزنی بروس هیز (1981 و 1995) چگونگی ساخته شدن پایه ها از هجاها، و چگونگی ساخته شدن کلمات از پایه ها را در زبان فارسی رسمی و شمرده توصیف کرده ایم، و نیز وضع تکیه واژه را در این زبان مورد بحث قرار داده ایم. پایه ها و تکیه واژگانی فارسی را از حیث پارامترهای چهارگانه و دو ارزشی هیز (1981) به شرح زیر توصیف کرده ایم: پایه های راست گرا و حساس به کمیت که از راست به چپ ساخته می شوند، و واژگانی با تکیه اصلی مقید. اما درچهارچوب نظریه جدید تر هیز (1995)، واژگان این زبان دارای پایه های آیمبی و قاعده تمام کننده پایانی است.
    کلیدواژگان: پایه، ساخت وزنی، تکیه، نظریه تکیه وزنی
  • سید محمد حسینی صفحه 79
    تاثیر عامل قدرت در نظریه های زبان شناسی ادب همواره مورد تاکید بوده است، اما نحوه این تاثیر در همه بافت ها و موقعیت ها یکسان و ضرورتا مطابق با پیش بینی نظریه ها نیست. در تحقیق حاضر، نشانگرهای زبانی ادب در جلسات دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد به زبان فارسی هنگام بیان نظر مخالف بررسی شده است. هشت جلسه دفاع در چهار گروه آموزشی در دو دانشکده ضبط و موارد ابراز نظر مخالف از نظر نوع نشانگرهای ادب و بر اساس رابطه نسبی قدرت بین افراد مخالفت کننده و مخالفت شونده (استاد-دانشجو، دانشجو-استاد، استاد-استاد و دانشجو-دانشجو) در چارچوب نظریه ادب براون و لوینسن (1987) بررسی و تحلیل شده است. نتایج حاصل نشان دهنده تاثیر عامل قدرت بر نوع و بسامد به کارگیری نشانگرهای زبانی ادب در بیان نظر مخالف است، اما چگونگی این تاثیر در برخی موارد برخلاف پیش بینی براون و لوینسن (1987) و لیچ (1983) و پیچیده تر از رابطه یکسویه ای است که در این رویکردها تصور شده است. عامل قدرت در تعامل با عواملی، همچون شدت تهدید وجهه، منزلت، شرایط اختصاصی بافت موقعیتی جلسه دفاع و احتمالا تفاوت های نسلی امکان بروز و ظهور می یابد.
    کلیدواژگان: ادب، قدرت، مخالفت، جلسه دفاع از پایان نامه، فارسی
  • نگار بوبان صفحه 101
    ریتم زبان ها به تفکیک در سه حوزه بحث و بررسی می شود: ساخت وزنی (metrical structure) زبان، ریتم طبیعی گفتار (speech rhythm)، و وزن شعر. در زبان فارسی رسمی، ساخت وزنی واژگان در چهار شکل پایه (foot) آیمبی (iambic) خلاصه می شود (طبیب زاده 1386). وزن شعر نیز در عروض جدید به تفصیل، تبیین و تشریح شده (نجفی 1386الف وب) و در زمینه ریتم گفتار فارسی رسمی نیز، گمان هجا-زمانی (syllable-timing) (حق شناس1376) با شاخص-های کمی محک خورده است (بوبان1386)، اما تجلی آوایی این خصیصه ها و ارتباط این سه مقوله برای فارسی رسمی تاکنون تجربه نشده است.
    در پژوهش حاضر، با توجه به هجا-زمانی و محوریت هجاها در ریتم فارسی، نمونه هایی صوتی از واژگان و شعر و نثر فارسی رسمی را به کانون دریافت هجا (P-centre: Perception centre) تقطیع، و پایه های واژگان را در آنها بازبینی و اندازه گیری کرده ایم. نتایج روی این نمونه ها نشان می دهد که کمیت هجاهای سه گانه فارسی رسمی در نمونه های قرائت شده واژگان، شعر و نثر بخوبی قابل مشاهده است و پایه بندی افاعیل عروضی نیز در این تقطیع های آوایی به وضوح متجلی است. به این ترتیب، با استفاده از تقطیع به کانون هجاها می توان ریتم را به روشی تازه بررسی و تحلیل کرد.
    کلیدواژگان: ریتم، هجا، زبان فارسی، کانون دریافت هجا
|
  • M. Rasekh Mahand Page 1
    In Old and Middle Persian, pronominal clitics appear in Wackernagel’s position. However, in Tati, a Modern North-Western Iranian language, these clitics function as an A-past marker, direct object marker and possessor in possessive structure. As A-past markers, they appear in Wackernagel’s position. In other functions, they tend to move to verb adjacent positions, although they do not appear in post-verbal position, but appear pre-verbally. This feature shows that rightward drift has happened in Iranian languages, moving the clitics toward the right of sentence.
  • J. Rahimian Page 11
    In any standard syntactic analysis, making a distinction between three levels of description is quite necessary. Having a critical overview of most important syntactic studies on Persian adverbial phrases, the writer found that this category remained to be thoroughly studied because the majority of the previous studies reflected an incomplete picture of the case. Recognizing that Persian adverbials and adjective phrases share many formal features, this study offers seven distributional criteria to distinguish between the two categories. In the domain of syntactic functions, four functions were discussed for this category. As far as semantic functions of Persian adverbials are concerned, they are too vast to be completely discussed in this paper. However, twelve of the most general ones are presented along with relevant examples. The present paper is an attempt to remove a number of misunderstandings regarding the nature of Persian adverbial phrases.
  • B. Alinezhad, M. Sedigh Zahedi Page 27
    The process of compensatory lengthening characteristic of the of Kurdish dialect of Sorany is what this paper sets out to study. Within the framework of Moraic Theory, this process is assumed to be triggered by the deletion of a given moraic segment on the phoneme layer, with its mora remaining free on the mora level. This paper is devoted to investigating two types of compensatory lengthening: one resulting from the deletion of a moraic consonant and the other being triggered through vowel deletion. As far as the dialect under discussion is concerned, four consonants can be recognized: / /،/ h /،/  /and/ x. what the results of this paper show is that, preserving the word weight, and not the syllable weight as claimed by Hayes (1989), is the main offshoot of compensatory lengthening.
  • Sh.Sharifi Page 47
    In this research, by providing different morpho-syntactic strategies which are used by the speakers of the world's languages to make genitive constructions and determining the grammatical criteria which are considered in this classification, we are going to study the genitive strategies which are used in the contemporary Persian and analyze these strategies according to the mentioned criteria. Then, based on the criteria which determine the dominant strategy, we will specify the dominant strategy for making the genitive constructions in Persian and finally we will determine the linguistic type of the Persian language regarding the dominant strategy which is used by this language for making its genitive constructions. According to the studies done in this research, from two morpho-syntactic strategies, that is affixation and linker, the later strategy, which is called "the more grammaticalized strategy" by Croft (2003), is the dominant strategy in the contemporary Persian. Regarding the dependency criteria, this language is among the languages which are some where in between the concatenational and fused languages and considering the word order of the main constituents of the genitive construction, that is possessor and possessum, Persian belongs to the linguistic type which has the possessum-possessor word order in its genitive construction.
  • O. Tabibzadeh Page 63
    This paper, based on metrical stress theory (Hayes, 1981), begins to argue that lexemes of standard Persian have a bounded main stress with feet which are mostly right-dominant and quantity-sensitive. It also illustrates that the foot construction in Persian follows a "right-to-left" process. Then it argues that in the theoretical framework of Hayes (1995), the lexemes of Persian have Iambic feet with a "Final End Rule".
  • S. M. Hosseini Page 79
    Power has been identified as an important variable in linguistic theories of politeness but the way it influences interaction is not always in line with the models’ predictions. In this research, linguistic markers of disagreement have been studied in eight master’s thesis defense sessions in four departments. Tokens of disagreement between participants with power differentials (professor-student, student-professor) and those with equal relative powers (professor-professor, student-student) were extracted and analyzed within the framework of Brown and Levinson’s (1987) theory of politeness. The results clearly point to the influence of relative power relations but not necessarily in the manner predicted by Brown and Levinson (1987) or Leech (1983). It is concluded that power is displayed and exerted in thesis defense sessions by interacting with other factors such as severity of the face-threat, status, specific requirements of the context and, probably, generational differences.
  • N. Booban Page 101
    Linguistic rhythm is studied in the 3 fields of: metrical structure, speech rhythm, and metrics (poetry). For Persian language, feet are recognized as Iambic in 4 combinations of syllables (Tabibzadeh, 1386), metrics for classical poetry is also comprehensively studied (Najafi, 1386-a&b) and as for the speech rhythm of Persian, guesses about syllable-timing (Haghshenas, 1376) has been examined by phonetically-based quantitative index (Booban,1386). However, the relations of these three areas and their phonetic correlates are not clearly observed so far.Here, recognizing Persian as a syllable-timed language, which means that syllables basically shape the rhythmic structure, we have segmented samples of utterance in standard Persian including words, prose and poetry to the P-centers (perception centers) of their syllables and examined the iambic feet in the timing structures that are easily observed through such segmentation. Results are in harmony with the phonological acclaims for feet structure in Persian.