فهرست مطالب

Reproduction & Infertility - Volume:2 Issue: 4, 2001

Journal of Reproduction & Infertility
Volume:2 Issue: 4, 2001

  • 74 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1380/08/15
  • تعداد عناوین: 9
|
  • حسین کاویانی، اشرف سادات موسوی صفحه 4
    جلال آل احمد، نویسنده پرکار و جدی ایران، در نوشته «سنگی بر گوری» دست به یک خودنگاری، پیرامون مساله ای زده است که سالها بخشی از ذهن و زندگی او را به خود مشغول داشته بود. این مسئله به ناباروری جلال بر می گشت. نویسنده در این کتاب به بررسی مساله از آغاز پدیدایی، تلاش در حل آن، واکنش های هیجانی متعاقب آن، و سازگاری با «بی بچگی» پرداخته است. خاطره ها در قالب داستانی طرح شده اند. در کار تحقیق و پژوهش همواره این احتمال وجود دارد که رویکرد «کمی» باعث شود که خود را از برخی «کیفیت ها» محروم سازیم. شاید بررسی روان شناختی برخی از آثار داستانی بخصوص آن دسته که با «مساله» نویسنده گره خورده است، بتواند این خلا را پرکند. این موضوع هدف مقاله حاضربرای بررسی روان شناختی مساله ناباروری است.
    کلیدواژگان: جلال آل احمد، تجزیه و تحلیل روانی، داستان و ناباروری
  • سید جلال یونسی، انوشه سلاجقه صفحه 14
    مطالعات مختلف نشان می دهد که درمان ناباروری، علاوه بر درگیری جسمی، می تواند موجب واکنش های روانی نامطلوب گردد. یکی از این موارد، اختلال و تغییر در تصویر ذهنی از بدن می باشد. این پروهش یک مطالعه مورد شاهدی است، که با هدف تعیین تصویر ذهنی زنان بارور و نابارور مراجعه کننده به مراکز خدمات بهداشتی، درمانی و مراکز درمان ناباروری منتخب شهر تهران در سال 1379 انجام شد. افراد مورد مطالعه به دو گروه، شامل زنان دارای مشکل ناباروری (گروه آزمایش) و گروه زنان بارور (گروه شاهد) تقسیم شدند. افراد مورد مطالعه در دو گروه بارور ونابارور از میان 5 مرکز به نام مرکز بهداشتی و درمانی 15 خرداد و بیمارستانهای دکتر شریعتی، میرزا کوچک خان و دی و مرکز پزشکی صارم بر اساس نمونه گیری تعمدی انتخاب شدند. تعداد افراد، 100 نفر در هر گروه بود. روش گردآوری داده ها، استفاده از پرسشنامه سنجش تصویر ذهنی بدن بود که به شیوه ساختاری کلی تهیه شده بود. درایران این تکنیک فهرست ساختارهای ذهنی نام گرفته است. با زنان بارور و نابارور واجد شرایط انتخاب شده در مورد اهداف و نحوه پژوهش گفتگوهای مقدماتی صورت گرفت. پس از موافقت، پرسشنامه ها دراختیارآنان قرار گرفت. سپس پاسخ زنان بارور ونابارور با توجه به امتیازبندی هر سوال به طور جداگانه بررسی شد و با استفاده از روش های تجزیه و تحلیل آماری نتایج مورد بررسی و مقایسه قرارگرفت. یافته های پژوهش نشان داد که تصویر ذهنی زنان بارور و نابارور مورد مطالعه با هم تفاوت دارد، بدین شکل که درعناصر مختلف تصویر ذهنی (بدن درحال فعالیت درتنهایی، بدن واقعی، بدن آنگونه که مردم می بینند و می شناسند، بدن آنگونه که همسر می بیند و می شناسد و بدن آنگونه که خانواده همسر می بینند و می شناسند) دو گروه از نظر آماری اختلاف معنی داری داشتند (p<0.05) و این بدان معناست که زنان نابارور درجاتی از اختلال تصویر ذهنی را بروز داده اند. تصویر ذهنی از خود و یا بدن خود می تواند با اضطراب و علایم افسردگی همراه باشد. در این زمینه روش ها و تکنیک های شناختی رفتاری، تا حد زیادی علایم را کنترل می نمایند.
    کلیدواژگان: اختلال تصویر بدنی، تصویر بدنی، زنان نابارور، ساختارهای ذهنی، کفایت و قیافه ظاهری
  • محمد علی مظاهری، فرناز کیقبادی، زهره فقیه ایمانی، نیره قشنگ، مژگان پاتو صفحه 22
    بر اساس نتایج تحقیقات مختلف، اغلب زوجهایی که مشکل باروری دارند، به شکل عمیق و بنیادین تنیده اند. ناباروری تاثیرات گسترده و وسیع روانی از جمله احساس درماندگی، تعارض، سرخوردگی و بر روی فرد دارد. بدین منظور، این مطالعه با هدف بررسی شیوه های حل مساله و سازگاری زناشویی در زوجهای نابارور و مقایسه آن با زوجهای بارور انجام شده است. 71 زوج نابارور مراجعه کننده برای درمان به مراکز درمان ناباروری در شهرهای تهران و اصفهان و 28 زوج بارور طبیعی مراجعه کننده به یک مرکز بهداشتی - درمانی در شهرستان اصفهان جهت نخستین معاینات بارداری خود، در این مطالعه شرکت کردند. هیچیک از زوجهای شرکت کننده صاحب فرزند نبودند. هر یک از زوجین به طور جداگانه به آزمون سازگاری زناشویی، پرسشنامه شیوه های حل مساله و پرسشنامه ای حاوی پاره ای اطلاعات دموگرافیک پاسخ دادند. تحلیل نتایج حاصل به صورت انفرادی و زوجین با یگدیگر نشان داد که سازگاری زناشویی و شیوه های حل مساله در زوجین نابارور با زوجهای بارور متفاوت نیست. مقایسه زوجین با یکدیگر نشان داد که زنان نابارور کنترل درونی کمتری نسبت به توانایی خود در حل مشکلات نشان می دهند. طبقه بندی زوجها از نظر سازگاری به دو گروه سازگار و تنیده، نشان داد که شیوه های حل مساله در زوجین ناسازگار منفی تر است. بررسی ضرایب همبستگی متغیرهای مختلف تحقیق نشان می دهد که در زوجهای نابارور شیوه های حل مساله در فرد و همسر وی، قدرت بالایی برای پیش بینی سطح سازگاری زناشویی زوجین نشان می دهند. نتایج نشان می دهد که سازگاری زناشویی زوجهای بارور و نابارور با یکدیگر تفاوت معنی داری ندارد. تضاد و ابهامات موجود در مقاله، احتمالا بدین دلیل است که گروه های مختلف با ناباروری به شیوه های متفاوتی برخورد می کنند. به عبارت دیگر ناباروری برای همه ناباروران به صورت مشابه و یکسانی تجربه نمی شود.
    کلیدواژگان: ناباروری، سازگاری زناشویی و شیوه های حل مسئله
  • محمدرضا محمدی، فریده خلج آبادی فراهانی صفحه 33
    ناباروری بر مردان و زنان سنین باروری تاثیر می گذارد و افراد مبتلا را در معرض مشکلات عاطفی و روانی زیادی قرار میدهد. به همین دلیل درسال 1994 کنفرانس جهانی جمعیت و توسعه که در قاهره، ناباروری به عنوان عاملی مطرح شد که آسیب جدی بر پیکره بهداشت باروری وارد می سازد. سازمان بهداشت جهانی (WHO) نیز ناباروری را به عنوان یک مشکل مهم بهداشت باروری در نظر گرفته است. هدف از این مقاله، بررسی مشکلات عاطفی و روانی ناشی از ناباروری و راهکارهای مقابله با آنها در زوجهای نابارور می باشد. در این مطالعه به جنبه هایی ازعملکرد زوجین یا اشخاص که تحت تاثیر ناباروری قرار می گیرد، از جمله فعالیت جنسی، اعتماد به نفس، ارتباطات، احساس تنهایی و طرد شدن، مواجهه با درمانهای پرزحمت، وسواس در مورد باردار شدن، احساس افسردگی، ناتوانی، ناامیدی، خستگی، گیجی، عصبانیت، از پا در آمدن و احساس درهم شکستن می پردازد. از طرف دیگر مشکلات روانی و عاطفی، بندرت می توانند دلیل مهمی برای ناباروری باشند، در صورتیکه این مشکلات ممکن است از اثرات جدی ناباروری باشند. لذا توجه به نیازهای روحی زوجهای نابارور بخشی از درمان ناباروری می باشد. زیرا زمانی که هر یک از زوجین نیاز به درک و حمایت دیگری پیدا می کند رابطه زوجین تحت تاثیر قرار می گیرد. استرس، ناامیدی و احساس شرم از ناباروری می تواند برای سلامت روحی زوجین و همچنین روابط بین زوجین دردناک و مخرب باشد. به هر حال با تجزیه و تحلیل انگیزه بچه دارشدن میتوان به راهکارهای مقابله با مشکلات روانی ناشی از ناباروری رسید. ناباروری مثل دیگر جنبه های زندگی، صرفا یک واقعه است که نباید با ناراحتی توام باشد. اما بسیاری از افراد از آن رنج می برند و بدین ترتیب با آن هویت پیدا می کنند. بسیاری از مفاهیم اساسی هویت شخصی و راه معرفی خودمان به میزان زیادی وابسته به توانایی بچه دار شدن می باشد. از نظر روانی، داشتن فرزند یک گذر تشریفاتی به زندگی بزرگسالی است. بچه دار شدن، تحقق حداکثر و حداعلی یک زن، بخش اساسی از هویت جنسی، استحکام یک زوج، هدف اصلی ازدواج، خمیره و قالب یک خانواده است. در نهایت نتیجه استخراج شده از استنباط فوق، عبارتست از: من هستم چرا که توانایی باروری و هر چیزی که به آن دلالت می کند را دارم. اگر بتوانیم این ارتباط را بشکنیم و هویت بین آنچه که ما هستیم و توانایی باروری خود را جدا سازیم، ناباروری را با دیدگاهی جدا از آنچه که اکنون می بینیم، صرفا به صورت یک واقعه و مستقل از ارزش خودمان به عنوان یک انسان خواهیم دید. به این ترتیب خود را از رنج و ناراحتی های مرتبط با ناباروری، رها خواهیم ساخت.
    کلیدواژگان: ناباروری، مشکلات عاطفی - روانی، باروری و راهکارهای مقابله ای
  • بدرالدین نجمی، سید سعید احمدی، غلامرضا قاسمی صفحه 40
    ازجمله استرس هایی که ساختار روانی و روابط بین فردی شخص را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد استرس ناشی از ناباروری است. پژوهش های متعدد نشان می دهد که ناباروری و در واقع نگرش نسبت به آن، زوجین را با آشفتگی های هیجانی مواجه می سازد. محققین بروز رفتارهای تکانشی و خشمهای پراکنده، افسردگی و احساس درماندگی واحساس بی ارزشی و بی کفایتی، اضطراب و تشویش به ویژه با درمانهای طولانی مدت و بعضا ناموفق، باورهای منفی نسبت به خود، در مورد این افراد گزارش نموده اند و اغلب این گزارشات به فراوانی و شدت بیشتر این اختلالات در زنان نابارور نسبت به مردان اشاره دارد. این مطالعه با هدف مقایسه میزان اختلالات روانی و خودانگار زوجهای نابارور و گروه افراد بارور و مقایسه میزان اختلالات روانی و خودانگاره زنان و مردان در هر گروه انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی - تحلیلی با حجم نمونه 100 نفر در هر گروه از زنان و مردان 45-25 سال، در شهرستان اصفهان در سال 1378 صورت گرفت. اطلاعات لازم با کمک پرسشنامه SCL90 که 9 مقوله اختلالات روانی را تفکیک می نماید و پرسشنامه مفهوم از خویشتن Beck در قالب یک مصاحبه فردی جمع آوری شد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین نمرات دو گروه نابارور و عادی در مقیاسهای نه گانه SCL90 به تفکیک عبارت بود از تفاوت معنی دار در مقیاس جسمانی سازی، وسواس فکری-عملی، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، خصومت، ترس، بدبینی و آشفتگی رفتاری و روانی با 05/0P< که نشان دهنده نابسامانی روانی بیشتر در بین زوجهای نابارور نسبت به گروه عادی است. همچنین طی مقایسه به عمل آمده بین میانگین نمرات زنان و مردان نابارور، در کلیه مقوله های SCL90 به استثنای خصومت، بدبینی و افکار روانی با p<0.05 تفاوت معنی داری مشاهده شد که به اثرپذیری زنان نسبت به مردان اشاره دارد. با توجه به شواهد مشابه، در متون علمی و دیگر یافته های این پژوهش، توجه به ابعاد روانشناختی بیماری ها مزمن جسمانی از جمله قلب و عروق، غدد درون ریز، کلیه، سرطان و... و نیز قرین ساختن درمان جسمانی با توانبخشی روانی و خدمات مشاوره ای و روانشناختی همراه با خدمات پزشکی به ویژه جهت تسهیل هزینه درمان و پیگیری و بهبود وضعیت روانی عاطفی بیماران و خانواده های آنان ضروری است.
    کلیدواژگان: اختلالات روانی، خودانگار، ناباروری و جنسیت
  • محمدرضا سرگلزایی، فاطمه محرری، حمیدرضا ارشدی، کامران جاویدی، شاپور کریمی، محمدرضا فیاضی بردبار صفحه 46
    ناباروری مشکل شایعی است که حدود 25-15% از زوجین در سنین باروری خود به آن مبتلا هستند. اگر چه نقش مسایل روانشناختی بعنوان عامل ایتولوژیک ناباروری مورد مناقشه است ولی بطور مسلم متغیرهای روانزاد و سبک زندگی نقش مهمی در ایجاد ناباروری دارد و از طرفی دیگر خود ناباروری می تواند موجب واکنشهای روانشناختی متفاوتی مانند افسردگی در فرد گردد. بنابراین محققین بر آن شدند که میزان شیوع اختلالات روانی جنسی و میزان شیوع افسردگی را در زوج های نابارور و ارتباط آن را با ناباروری مورد بررسی قرار دهند. تحقیق به صورت مقطعی در طی یک ماه صورت گرفت که در آن 30 زن نابارور که بطور تصادفی از بین افراد مراجعه کننده به مرکز درمان ناباروری شهر مشهد (بیمارستان منتصریه) انتخاب شدند. این افراد معیار عملکرد کلی جنسی و معیار درجه بندی هامیلتون برای افسردگی و نیز پرسشنامه ای را پر کردند که در آن اطلاعاتی در مورد: سن، شغل و تحصیلات فرد نابارور و همسر وی، مدت ازدواج و مدت درمان ناباروری در طی مصاحبه با روانپزشک جمع آوری شد. طبق نتایج بدست آمده مطابق معیار هامیلتون 7 نفر (3/23%) افسردگی خفیف، 16 نفر (3/53%) افسردگی متوسط و 6 نفر (20%) افسردگی شدید داشتند و تنها یک نفر خلق طبیعی داشت. از سوی دیگر اختلال عملکرد جنسی در زوجین دارای اختلاف سنی بیشتر، شایع تر بود و میزان افسردگی شدید و متوسط با اختلاف سن زن و همسر ارتباط نداشت t=1.7)، (r=-0.306 اما با مدت درمان ناباروری کاملا مرتبط بود. p<0.05)، t=-2.59، (r=-0.44 که این مساله توجه روانشناسی بیشتر در اوایل تشخیص ناباروری را نشان می دهد. بین نمره افسردگی و اختلال عملکرد جنسی رابطه ای وجود نداشت (r=0.28) که نشان می دهد اختلال عملکرد جنسی در آنان مستقل از افسردگی است.
    کلیدواژگان: ناباروری، زنان نابارور، افسردگی و اختلالات جنسی
  • محمدنقی فراهانی صفحه 52
    بررسی همه جانبه ادبیات تحقیقی ناباروری، نشان داده است که عوامل روانشناختی کمتر در بروز ناباروری نقش داشته و احتمال نقش استرس در تولید اسپرم و تخمک گذاری نیز نفی نشده است. همواره تاکید بر این است که عوامل روانشناختی، عامل اصلی در بروز ناباروری نبوده، ولی ناباروری می تواند اثرات منفی بر روی سلامت روانی فرد باقی بگذارد. هدف از این مقاله، تعیین نقش عوامل اصلی در سازگاری و مقابله با ناباروری و همچنین نقش روانشناس در این خصوص می باشد. در این مطالعه فاکتورهای روانشناختی و رفتاری، نحوه کنترل این رفتارها، استراتژی های مقابله با آن و حمایتهای اجتماعی اشاره می گردد. همچنین در این مقاله مشخص می گردد که تغییر در تفکر، تغییر در عمل را هم به دنبال خواهد داشت. در این خصوص روانشناس از طریق جلسات شناخت درمانی، افکار فرد نابارور را به سمت پذیرش واقعیت ناباروری خود سوق می دهد و در مواردی که علم پزشکی قادر به تغییر وضع موجود نمی باشد، به مراجعین کمک می کند تا واقعیت ناباروری خود را پذیرفته و با آن سازگار شوند. همچنین حمایت اجتماعی گسترده نیز، در کاهش استرس ناشی از ناباروری تاثیر مثبت و بسزایی دارد.
    کلیدواژگان: ناباروری، عوامل روانی، روانشناس و سازگاری
  • حمید سپهر صفحه 60
    در فرهنگهای مختلف جهان خانواده های فاقد فرزند و یا خواهان پرورش فرزندان بیشتر اقدام به پذیرش فرزند از خانواده های دیگر و یا از بین کودکان بی سرپرست می نمایند. پذیرش فرزند از جمله راهکارهای مهم مقابله با پیامدهای منفی ناباروری محسوب می گردد. پذیرش فرزند نقش مثبتی در ارائه سرپرستی صالح به کودکان بازی نموده و به تقویت روند موسسه زدایی و ایجاد شرایط پرورش کودکان در دامان خانواده کمک کرده است. قالب های عمده پذیرش فرزند در جهان و کشور ما شامل فرزندخواندگی، شبه خانواده و دایه رضاعی می باشد. با وقوع انقلاب اسلامی مسوولیت های مربوط به فرزندپذیری به سازمان بهزیستی کشور محول و با اعلام ممنوعیت سپردن فرزندان به اتباع بیگانه، متقاضیان پذیرش فرزند در کشور در شرایط بهتری قرار گرفتند. پاسخگویی به نیازهای خانواده های متقاضی و کودکان در مراحل مختلف تصمیم گیری، پذیرش و پرورش فرزند نیازمند برنامه ریزی علمی و توسعه ساختارهای حقوقی و اجرایی است. آشنایی بیشتر با ویژگی ها و چالش های موجود در فرآیند فرزندپذیری زمینه ساز برنامه ریزی جهت ایجاد تحول و بهبود شرایط موجود خواهد بود. با مطالعه وضعیت موجود و با تکیه بر تجارب داخلی و بین المللی حضور و نظارت بیشتر دولت، ارتقای استانداردهای خدماتی، همکاری نزدیک میان واحدهای درمان ناباروری و مراکز پذیرش فرزند، توسعه خدمات مشاوره ای به خانواده ها قبل و پس از تحویل فرزند از جمله اقدامات ضروری تشخیص داده میشوند. ایجاد تخصص در ارایه مشاوره و توجه به مبانی اعتقادی از دیگر ملزمات برنامه ریزی کارآمد شناخته می شوند.
    کلیدواژگان: ناباروری، فرزند خواندگی، شبه خانواده و مراقبت از کودک
  • دیبا سیف، شهلا البرزی، سعید البرزی صفحه 66
    بر اساس نتایج پژوهش های مختلف، ناباروری با مشکلات عاطفی از جمله افسردگی، نومیدی، فشار روانی، اضطراب و نیز نارضایتی از زندگی مشترک همراه می باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر برخی از عوامل عاطفی عبارت از برخورداری از حمایت همسر، سرزنش از سوی دیگران، گزارش از احساس فشار روانی، اضطراب، نومیدی افسردگی و گوشه گیری و عوامل دموگرافیک شامل سن، میزان تحصیلات، منزلت اجتماعی، شغل زوجین و نیز نوع خانواده بود. گروه نمونه در این تحقیق شامل 77 زن (با میانگین سنی 26 سال) بود، که به علت مشکل ناباروری به یکی از مراکز درمانی شهر شیراز مراجعه می نمودند. از «پرسشنامه اطلاعات فردی» که به وسیله محققان تهیه و روائی آن با نظر متخصصان احراز گردید به منظور جمع آوری اطلاعات دموگرافیک و سایر عوامل عاطفی استفاده به عمل آمد و برای سنجش رضایتمندی از زندگی «مقیاس رضایتمندی ادواری از زندگی (TSWLS)» مورد استفاده قرار گرفت. این مقیاس، رضایتمندی فرد را از ادوار سه گانه گذشته، حال و آینده زندگی، به تفکیک و نیز به طور کلی مورد سنجش قرار می دهد. روایی و پایایی این پرسشنامه نیز در تحقیق حاضر بررسی و احراز شده است. از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده به عمل آمد. نتایج حاصل نشان داد که احساس افسردگی و نومیدی باعث کاهش رضایتمندی زنان نابارور از زندگی گذشته، حال و آینده می گردد ولی برخورداری از حمایت همسر و نیز منزلت اجتماعی شغلی وی رابطه ای مثبت با رضایتمندی این زنان از زندگی کنونی و همچنین مجموع ادوار زندگی دارد. همچنین زندگی در خانواده هسته ای باعث افزایش رضایتمندی زنان نابارور از زندگی کنونی و آینده می گردد. به عنوان نتیجه گیری کلی، یافته های تحقیق حاضر مبین آن است که تاثیر عوامل عاطفی و دموگرافیک بر احساس رضایتمندی زنان نابارور نسبت به ادوار مختلف زندگی یکسان نیست.
    کلیدواژگان: ناباروری، عوامل عاطفی، عوامل دموگرافیک، رضایتمندی از زندگی