فهرست مطالب

Reproduction & Infertility - Volume:3 Issue: 2, 2002

Journal of Reproduction & Infertility
Volume:3 Issue: 2, 2002

  • 68 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1381/02/15
  • تعداد عناوین: 9
|
  • صفحه 4
    امروزه به دلیل مشکلات متعدد ناشی از آفت کشهای سنتزی تلاش بر این است تا آفت کشهای بیولوژیک و طبیعی جایگزین آنها گردد. از جمله این موارد استفاده از فرآورده های گیاهی است. گونه گیاهی Azadirachta indica چریش- از جمله گیاهان با ارزشی است که مطالعات متعدد روی عصاره مغز دانه آن اثرات ضد باروری و سقط جنینی موقت و قابل بازگشت آن را در حیوانات آزمایشگاهی به اثبات رسانده است. لذا بر آن شدیم تا ضمن مطالعه این ویژگی، میزان دوز مؤثر جهت عقیم سازی دایم جوندگان برای کنترل جمعیت آنها را بدست آوریم. در این بررسی 24 موش صحرایی نر نژاد 4-5 (Wistar) ماهه (با وزن 200-150 گرم) به صورت تصادفی انتخاب شده و به 4 گروه شامل 6 موش تقسیم شدند. به گروه اول آب و به سه گروه دیگر به ترتیب5 mg/kg، 15 mg/kg و 25 mg/kg عصاره گیاه چریش (عصاره تجاری Neemazal با مقدار آزادیراکتین 1%) به مدت 6 روز متوالی به روش گاواژ خورانده شد. در روز های چهارم و نهم آزمایش، از تمام گروه ها خونگیری و بررسی های هماتولوژیکی و سرمی (هورمون تستوسترون) انجام شد. در روز دهم آزمایش دو حیوان از هر گروه آزمایشی تشریح شدند تا بررسی های بافت شناسی بر روی بیضه آنها انجام شود. سپس حیوانات باقیمانده گروه برای تست باروری در کنار موشهای صحرایی ماده بالغ قرار گرفتند. بعد از مشاهده تکثیر در حیوانات ماده، این گروه ها از مراحل آزمایش خارج شدند. مقادیر MCH، هموگلوبین گروه سوم در مرحله اول (P<0.05) و مرحله دوم (به ترتیب P<0.001 و (P<0.01 و مقدار گلبولهای سفید گروه سوم در مرحله دوم (P<0.05) نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد. اما در مورد مقادیر سایر فاکتورهای بررسی شده، بین نمونه های کنترل و آزمایش اختلاف معنی داری مشاهده نشد. بین مقدار هورمون تستوسترون گروه های کنترل و آزمایش اختلاف معنی داری دیده نشد. موش های ماده مجاور شده با گروهی که 15 mg/kg عصاره گیاه چریش دریافت کرده بودند پس از گذشت 60 روز زایمان نمودند (دوره بارداری این حیوانات 23-20 روز است). در گروهی که 25 mg/kg عصاره دریافت کردند نیمی از حیوانات تحت آزمایش به علت تجویز دوز بالای عصاره تلف شده و در نیم دیگر آنها پس از گذشت 3 ماه تولیدمثل دیده شد. نتایج بررسی های بافت شناسی هم بیانگر ایجاد تغییراتی در سیر اسپرماتوژنز، شامل از بین رفتن اسپرماتوزوییدها، تولید اسپرم های غیرطبیعی و پرخونی بافت بینابینی در برخی توبولهای اسپرم ساز بود. لذا با گذشت زمان (90-60 روز) و ترمیم سلولهای آسیب دیده مجددا تولیدمثل دیده می شود. با توجه به نتایج حاصل به نظر می رسد که بتوان از عصاره این گیاه به عنوان عامل ضدباروری استفاده کرد، تحقیقات بیشتر و لحاظ مسایلی همچون به صرفه بودن اقتصادی، فرمولاسیون مناسب آنرا تهیه و در طعمه حیوانات مورد استفاده قرار داد و بدین طریق، روشی جدید در کنترل نسل و ازدیاد تعداد جوندگان مضر کشاورزی ارایه نمود.
    کلیدواژگان: چریش Azadirachta indica، ضد باروری، اسپرماتوژنز، اسپرماتوزوئید، موش صحرایی و آفت کشها
  • ارتباط بین سطح LH روز سوم سیکل و پاسخ تخمدان در سیکلهای لقاح خارج رحمی (IVF)
    صفحه 14
    سالهای اخیر اوج پیشرفت در درمان ناباروری بوده است بطوریکه ابداع روش های جدید سهم بسزایی در این پیشرفت داشته اند. در این روش ها، فاکتورهای بسیاری جهت ارزیابی و تشخیص در نظر گرفته می شود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط سطح LH روز سوم سیکل در سیکلهای لقاح خارج رحمی با میزان پاسخ تخمدان می باشد. مطالعه از نوع توصیفی (Case series) بوده و بنابراین 78 بیمار کاندید IVF با شرایط ورود به مطالعه، انتخاب و بر اساس سطح LH روز سوم بدو دسته تقسیم شدند. گروه اول شامل 14 نفر با HL<3 mIU/ml و گروه دوم 64 نفر، با HL>3 mIU/ml بودند. بیماران براساس برنامه درمانی رژیم طولانی ثابت با آگونیست گنادوتروپینها به همراه گنادوتروپین انسانی وارد سیکل درمانی شدند. در پایان دو گروه از نظر تعداد فولیکول، تعداد تخمک بدست آمده، طول مدت تحریک تخمدانی، تعداد آمپولهای گنادوتروپین مصرفی، تعداد جنین به دست آمده، میزان حذف سیکل و نهایتا میزان بارداری با یکدیگر مقایسه شدند.
    براساس نتایج بدست آمده و با توجه به P value<0.05، هیچگونه ارتباطی بین سطح LH روز سوم و سن بیمار، نوع ناباروری، علت ناباروری و طول مدت ناباروری ملاحظه نگردید. از طرف دیگر دو گروه از نظر پاسخ تخمدان، میزان فولیکول و تخمک به دست آمده، طول مدت تحریک، تعداد آمپول مصرف شده، تعداد جنین بوجود آمده، میزان لغو شدن سیکلها و میزان بارداری کلینیکی، تفاوت آماری معنی داری نشان ندادند. این بدان معنی است که سطح LH روز سوم در سیکلهای لقاح خارج رحمی با میزان موفقیت ارتباطی ندارد.
    کلیدواژگان: هورمون لوتئینیزه کننده، پاسخ تخمدانی، تحریک تخمدان، لقاح خارج رحمی و ناباروری
  • صفحه 19
    ناباروری با شیوع حدود 15% یکی از مشکلات عمده جامعه بوده که گاهی در طولانی مدت تداوم زندگی خانوادگی را تهدید می کند. یکی از شایعترین علل ناباروری در زنان، علل تخمدانی به خصوص سندرم تخمدان پلی کیستیک می باشد. از آنجایی که در این بیماران متفورمین از طریق کاهش سطح انسولین ممکن است سبب بهبود تعداد و کیفیت تخمکها و افزایش میزان باروری گردد، این مطالعه با هدف بررسی تاثیر متفورمین در بهبود پاسخ بیماران سندرم تخمدان پلی کیستیک در سیکل ART صورت گرفت. این مطالعه به صورت کلینیکی-تصادفی برروی 100 بیمار مراجعه کننده نابارور مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک، به بیمارستان شریعتی شهر تهران در طی سال 79-1378 انجام شد. افراد بر اساس معیارهای ورود به مطالعه، به دو گروه A)، 44 نفر و B، 46 نفر) به صورت تصادفی تقسیم شدند و 10 بیمار به دلیل عدم استفاده صحیح از داروها از مطالعه حذف گردیدند. در گروه A علاوه بر پروتکل بلندمدت برای تحریک تخمک کذاری، متفورمین با دوز 500 mg سه بار در روز تجویز شد و یافته ها با استفاده از شاخص های آماری و آزمون آماری t-test و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و P<0.05 معنی دار تلقی شد. نتایج نشان داد سطح استرادیول در گروه A به طور متوسط 2159±1056 pg/mlو در گروه 2842±1050 pg/ml B بود و اختلاف معنی دار وجود داشت (P=0.002). میزان HMG مصرفی در گروه 23±7.6 A آمپول و در گروه 31.34±8.12 Bآمپول بود و بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود داشت (P=0.001). تعداد تخمک ها اختلاف معنی دار نداشتند، ولی از نظر تعداد تخمک های نارس (ژرمینال وزیکول) اختلاف معنی دار بوده است (P=0.047). از نظر طول مدت درمان، تعداد تخمک و تعداد بارداری اختلاف معنی دار بین دو گروه دیده نشد. بنابراین با توجه به یافته های فوق متفورمین قادر خواهد بود از طریق کاهش میزان مقاومت به انسولین و هیپرآندروژنیسم در افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک سبب کاهش واضح در سطح استرادیول سرم و میزان HMG مصرفی در این بیماران شده و در بهبود کیفیت تخمک ها تاثیر می گذارد.
    کلیدواژگان: متفورمین، ناباروری، سندرم تخمدان پلی کیستیک و روش های کمک باروری
  • صفحه 25
    یکی از موارد مهم در درمان بیمارانی که نیاز به انجام لقاح آزمایشگاهی و انتقال آن به رحم دارند، گرفتن تخمک های با کیفیت و تعداد مناسب می باشد. متاسفانه در بعضی از موارد علیرغم ظاهر خوب تخمدان در بررسی های سونوگرافیک و اندازه گیری های هورمونی، هیچ تخمکی پس از تزریق HCG به دست نمی آید که این مساله تحت عنوان سندرم فولیکول تهی (empty follicle syndrome) نامیده می شود. هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین سطح βHCG سرم و بروز سندرم فولیکول تهی در بیماران تحت درمان ناباروری با تحریک تخمک گذاری می باشد. این مطالعه بصورت آینده نگر و موردی شاهدی بر روی 1009 بیمار انجام گرفت که 135 نفر به دلایل مختلف از مطالعه خارج شده و از 874 نفر باقیمانده 3/23% افراد تحت درمان با روش IVF معمولی و 7/76% آنان کاندید استفاده از میکرواینجکشن (تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم) بودند. کلیه بیماران تحت درمان با HMG و GnRHa با پروتکل طولانی مدت بودند. در کلیه آنان در طی دوره درمان تعداد فولیکول رشد یافته مورد ارزیابی قرار گرفت و میزان سطح βHCG سرم در زمان تزریق HCG و زمان گرفتن اووسیت ها اندازه گیری و با تعداد اووسیت بدست آمده مقایسه شد. در بررسی نتایج این مطالعه در 34 نفر از بیماران (9/3%) هیچ تخمکی بدست نیامد (گروه (I، در 92 نفر (5/10%) تعداد تخمک به دست آمده کمتر از 50% فولیکولهای رشد یافته بود (گروه (II و نهایتا در 748 نفر (5/85%) تعداد تخمک های به دست آمده بالای 50% فولیکولهای رشد یافته بود (گروه 36. (III ساعت بعد از تجویز HCG سطح متوسط βHCG سرم در گروه (156.6±107) I، گروه (141.7±90.4) II و گروه (156±56.6) IIIبوده است. هیچ گونه اختلاف معنی داری بین نتایج سطح سرمی βHCG و سندرم فولیکول تهی وجود نداشت (p=0.194).
    کلیدواژگان: سندرم فولیکول تهی، گنادوتروپین جفتی انسان، تحریک تخمک گذاری و لقاح خارج رحمی
  • صفحه 31
    با افزایش امید زندگی در کشورهای توسعه یافته ای چون ایران، پدیده یائسگی نیز بیشتر دیده می شود. بروز عوارض زودرس یائسگی می تواند کیفیت زندگی این زنان را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. مطالعه توصیفی و مقطعی به بررسی عوارض زودرس 441 مورد زنان یائسه در سطح شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایپرداخته است. میانگین سن یائسگی نمونه ها 48.51±4.45 سال به دست آمد. در این مطالعه متغیرهای سن، سن اولین قاعدگی، وضعیت ازدواج، شیردهی، سابقه مصرف قرصهای ضدبارداری، سابقه مصرف قرصهای جایگزینی هورمونی، ورزش، مصرف کلسیم خوراکی، دارویی و سیگارکشیدن مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از پرسشنامه استاندارد جونز(Jones) کلیه عوارض زودرس یائسگی مورد بررسی قرار گرفت. میانگین جمع امتیازات مربوط به عوارض زودرس 12.1±6.8 به دست آمد. 60.3% افراد دارای عوارض زودرس شدید بودند. براساس نتایج حاصل از این مطالعه متغیر ورزش با کاهش عوارض یائسگی به طور معنی داری ارتباط داشت (p=0.001). اما بین عوارض زودرس یائسگی و متغیرهای شیردهی، سیده بودن، سابقه مصرف قرصهای ضدبارداری خوراکی، سابقه مصرف قرصهای درمانی جایگزین هورمونی، مصرف کلسیم دارویی و مصرف کلسیم غذایی ارتباط معنی داری یافت نشد. در این راستا به منظور تقلیل عوارض زودرس یائسگی تغییر الگوی زندگی زنان موجود در این سن و از جمله توجه به ورزش و فواید آن حایز اهمیت است.
    کلیدواژگان: زنان، عوارض زودرس، یائسگی، سن یائسگی و ورزش
  • صفحه 41
    علی رغم موفقیتهای چشمگیری که در زمینه کنترل موالید در دهه های اخیر در ایران انجام گرفته است، با عنایت به محدودیت منابع مالی کشور، لازم است در راستای مهار هر چه بیشتر رشد جمعیت، مطالعات بیشتری در زمینه چگونگی استفاده از امکانات موجود صورت پذیرد. هدف از این مطالعه بررسی تداوم استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری و عوامل تعیین کننده در قطع آن در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی، درمانی شهر زاهدان می باشد. مطالعه حاضر در نواحی مختلف شهر زاهدان در اواخر سال 1379انجام شد. 1743 نفر زنانی که در این مطالعه شرکت کردند مطالعه شدند. از ابتدای سال 1377 یکی از چهار روش پیشگیری از بارداری: قرص ضدبارداری، آی یودی، آمپول و نورپلانت را استفاده می کردند. میانگین سن زنان مورد بررسی 27±6 سال، میانگین سن همسرانشان 33±8 و میانگین تعداد فرزند 2.8±2 بود.
    89.6% زنان خانه دار و 28.7% زنان بی سواد بودند. متداولترین روش مورد استفاده قرص های ضدبارداری با فراوانی 71.2% و پس از آن آمپول با 12.9%، آی یودی با 12.7% و نورپلانت با3.1% بودند. با استفاده از روش کاپلان مایر بیشترین تداوم استفاده طی سال اول به ترتیب مربوط به قرص(%92) LD و پس از آن نورپلانت (86%)، آی یودی (82%) و آمپول (53%) بود. بیشترین تداوم استفاده در پایان سال سوم به ترتیب مربوط به نورپلانت (78%)، (%70) LD، آی یودی (60%) و آمپول (%44) بود. بیشترین علت قطع قرصهای ضدبارداری و آمپول تغییر روش و بیشترین علت قطع آی یودی و نورپلانت عوارض جانبی بود. تداوم استفاده از وسایل فوق با هیچکدام از متغیرهای سطح سواد زنان و همسران آنها، شغل زنان و همسران آنها، تعداد فرزند و سن آخرین فرزند، ارتباط آماری معنی داری نشان نداد. آزمون کاکس نشان داد که تداوم استفاده از وسایل با نوع وسیله و مرکز بهداشتی، درمانی در ارتباط می باشد. بررسی بیشتر دلایل آن و مشاوره مناسب با زنان در زمان انتخاب وسایل پیشگیری و شش ماه اولیه استفاده از آن توصیه می شود.
    کلیدواژگان: تداوم استفاده، وسایل جلوگیری از بارداری، علل قطع، کنترل جمعیت و زاهدان
  • صفحه 50
    امروزه سزارین به عنوان یک عمل جراحی عادی انجام می شود و علاوه بر این که بسیاری از امکانات, تجهیزات و تختهای بیمارستانی و افراد مجرب در ارتباط با این عمل درگیر می شوند، میزان مرگ و میر و عوارض زایمانی در مادرانی که تحت عمل سزارین قرار می گیرند به طور چشم گیری بیش از مادرانی است که زایمان طبیعی دارند. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه فراوانی زایمان طبیعی، سزارین و علل آن در شهرستان شاهرود می باشد، تا از نتایج آن در جهت برنامه ریزی صحیح در رابطه با ترویج زایمان طبیعی استفاده گردد. این پژوهش یک مطالعه مقطعی می باشد. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه است که بر اساس اهداف پژوهش تنظیم و پس از تعیین روایی و پایایی آن اطلاعات مورد نیاز طی مدت پنج ماه جمع آوری گردید. نتایج بررسی نشان داد که تعداد کل زایمان در طی این مدت در شهرستان شاهرود 1221 نفر بود که 3/1% زایمان ها با وسیله (واکیوم)، 1/42% توسط سزارین و 6/56% زایمان طبیعی بوده است. در این مطالعه شایع ترین علل سزارین به ترتیب، سزارین قبلی (1/26%)، تمایل به بستن لوله ها (9.5%) و عدم تطابق سر با لگن (4/8%) بود. شیوع سزارین در شهرستان شاهرود نسبت به آمار قابل قبول بین المللی (22-20%) بیشتر است. با در نظر گرفتن این مسئله که شایع ترین علت آن، سزارین قبلی بوده و بسیاری از محققین افزایش وضع حمل واژینال پس از عمل سزارین را بی خطر می دانند، می توان این امید را داشت که با آموزش همگانی در جهت ترویج انجام زایمان طبیعی این شیوع بالای انجام عمل سزارین در این شهرستان و به طور کلی در سطح کشور، کاهش یابد.
    کلیدواژگان: سزارین، زایمان طبیعی، زایمان با وسیله واکیوم، سلامت مادر و شاهرود
  • صفحه 59
    ازدواج به وصال نرسیده (UCM) به ازدواجی اطلاق می شود که زن و شوهر هیچگاه نزدیکی (Coitus) نداشته باشند. عوامل مختلفی از جمله علل روانی، اجتماعی و جسمی به عنوان عامل بروز آن معرفی شده است. زوج معرفی شده در این مقاله، با سابقه 14 سال ناباروری به علت UCM و تمایل به داشتن فرزند تحت درمان قرار گرفتند. در طول دوره ازدواج و در پیگیری UCM زن تحت چندین نوبت عمل جراحی جهت دیلاتاسیون، میومکتومی و الکتروکوتری تخمدان ها قرار گرفت و یک دوره روان درمانی نیز برای وی انجام شد. همچنین به علت تمایل داشتن فرزند برای بیمار، 10 بار تلقیح داخل رحمی اسپرم (IUI) به عمل آمد که تمامی موارد ناموفق بود. زوجین پس از بررسی روانپزشکی، با استفاده از روش های زوج درمانی (couple therapy) و سکس تراپی تحت درمان قرار گرفتند و سپس برای کاهش اضطراب در زن روان درمانی انفرادی انجام شد. پس از حدود 5 ماه برای اولین بار نزدیکی طبیعی و منجر به بارداری و زایمان ترم گردید. پیش از این در درمان UCM ترکیب سکس تراپی و سایکوتراپی انفرادی زن، به کار نرفته است. روش های درمانی دیگر نظیر سکس درمانی زوج، درمان رفتاری-هیپنوتیک، روان درمانی به روش سایکوسوماتیک به صورت منفرد یا همگام با درمان های اورولوژی و ژنیکولوژی مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به عدم آگاهی کافی درباره روابط جنسی و نیز وابستگی به خانواده پدری به عنوان عوامل مهم و شایع ایجادکننده این اختلال به نظر می رسد آموزش روابط جنسی در مراکز آموزشی و بهداشتی کشور، ضروری است.
    کلیدواژگان: ازدواج به وصال نرسیده، سکس تراپی، سایکوتراپی و ناباروری
  • غلامعلی قربانی، فاطمه توکلی صفحه 63
    سل شامل طیف وسیعی از بیماری های بالینی است و یکی از فراوانترین علل عفونی مرگ و میر در جهان می باشد. از سال 1993 از سوی سازمان بهداشت جهانی این بیماری به عنوان یک هدف مهم بهداشت جهان شناخته شده است. سازمان بهداشت جهانی با کشف داروی ضد سل ریشه کنی سل را تا سال 2000 میلادی پیش بینی می کرد، ولی در سالهای اخیر این بیماری رو به افزایش گذاشته است که علت آن را پاندمی ایدز می دانند. سل بیشتر اوقات مشکلات ریوی ایجاد می کند ولی می تواند ارگان خارج ریوی را نیز گرفتار کند. سل پستان یک بیماری بسیار نادر می باشد که گاهی اوقات با سرطان پستان اشتباه می شود. این مورد بیماری، گزارش یک بیمار 25 ساله است که از سه سال قبل سابقه پرولاکتینوما داشته و از یک سال پیش دچار ترشحات چرکی و توده در پستان شده و چندین بار تحت درمان جراحی درناژ آبسه و درمان طبی آنتی بیوتیک قرار گرفته بود. بالاخره با توجه به عدم پاسخ به درمان آنتی بیوتیک و عود آبسه، بیوپسی انجام شد که در پاتولوژی گرانولوم همراه کازوئوز دیده شد. بیمار برای مدت 6 ماه با درمان سل بهبود یافت و تا یکسال علایمی از بازگشت بیماری مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: توده پستان، سل، گرانولوم کازوئوز و پرولاکتینوما