فهرست مطالب

مجله پزشکی بالینی ابن سینا
سال هجدهم شماره 1 (پیاپی 59، بهار 1390)

  • تاریخ انتشار: 1389/12/17
  • تعداد عناوین: 10
|
  • بهناز بصیری، فاطمه اقبالیان، کتایون وکیلی گرمرودی صفحه 5
    مقدمه و هدف
    انسفالوپاتیهیپوکسیک ایسکمیکHIE)) یکی از مهمترین علل آسیب دائمی بافت مغزی می باشد که منجر به مرگ و میر و یا تظاهرات دیررس مثل فلج مغزی یا تاخیر تکامل عصبی می شود. 20-15 درصد مبتلایان به HIE در دوران نوزادی می میرندو 30-25 درصد از آنهایی که زنده می مانند دچار نقایص تکامل عصبی مانند فلج مغزی و عقب ماندگی ذهنی می شوند. هیپوترمی یا کم کردن دمای مغز یا کل بدن جزءدرمانهای جدید و امیدوار کننده می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثرات درمانی هیپوترمی موضعی القاء شده برانسفالوپاتی هیپوکسیک ایسکمیک (HIE) در نوزادان بستری شده در بیمارستانهای فاطمیه و بعثت همدان انجام شد.
    روش کار
    مطالعه حاضر بصورت کارآزمایی بالینی بر روی 36 نوزاد واجد معیارهای ورود به مطالعه انجام شد. در 6 ساعت اول تولد نوزادان بصورت تصادفی به دو گروه18 نفری تقسیم شدند. در گروه شاهد، نوزادان تحت درمان های مرسوم قرار گرفتند که شامل اقدامات نگهدارنده ودر صورت لزوم درمان های ضد تشنج بود. در گروه مورد، نوزادان علاوه بر اقدامات درمانی مرسوم، به مدت 6 ساعت تحت هیپوترمی موضعی القاء شده قرار گرفتند.
    نتایج
    7/72% نوزادان در گروه مورد و شاهد پسر بودند.اختلاف معنی داری بین گروه مورد و شاهد از نظر جنسیت، وزن هنگام تولد، سن بارداری و عوارض مامایی پری ناتال وجود نداشت. میانگین مدت زمان بستری در گروه مورد 23/4±72/7روز و در گروه شاهد 99/5±06/10 روز بود، که اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه وجود نداشت (199/0=P). میانگین زمان شروع تغذیه خوراکی در گروه مورد 11/3±44/3 روز و در گروه شاهد 74/2±53/4 روز بود، که این اختلاف نیز از نظر آماری معنی دار نبود (737/0=P). میانگین زمان شروع هوشیاری در نوزادان گروه مورد 19/3±72/3 روز و در گروه شاهد 34/3±80/4 روز بود، که اختلاف معنی داری بین دو گروه از نظر آماری وجود نداشت (606/0=P). 7/16% نوزادان در گروه مورد و 50% نوزادان در گروه شاهد، تشنج داشتند، که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (038/0=P). 3 نوزاد (7/16%) در گروه دریافت کننده درمان های متداول به تنهایی فوت کردند، در حالیکه هیچ موردی از فوت در بیماران درمان شده با هیپوترمی دیده نشد. استفاده از آزمون آماری تفاوت معنی داری را از نظر میزان مرگ و میر در دو گروه نشان نداد (114/0=P).
    نتیجه نهایی:با توجه به اینکه در مطالعه حاضر، میزان تشنج بیماران تحت درمان با هیپوترمی موضعی به تنهایی از بیماران دریافت کننده درمان های متداول به تنهایی بطور معنی داری پایین تر بود، لذا انجام هیپوترمی موضعی به عنوان یک اقدام احتمالی درمانی جهت کاهش میزان بروز تشنج توصیه می شود.
    کلیدواژگان: انسفالوپاتی هیپوکسیک ایسکمیک، تشنج، کاهش دمای بدن
  • اکرم سادات سادات حسینی، رضا نگارنده، عباس مهران، زینب موحدی صفحه 10
    مقدمه و هدف
    به علت اثرات زیان آور درد در نوزادان، تسکین آن از طریق روش های ساده، بی خطر و قابل اجرا دارای اهمیت است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر محرک بویایی (آشنا و غیر آشنا) بر پاسخ های فیزیولوژیک و رفتاری درد ناشی از خونگیری شریانی در نوزادان ترم انجام گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه نیمه تجربی از نوع کارآزمائی بالینی 135 نوزاد ترم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در یکی از سه گروه پژوهش قرار گرفتند. در گروه بوی آشنا قبل از انجام خونگیری شریانی نوزادان به مدت نه ساعت با بوی وانیل آشنا شدند. در گروه بوی غیر آشنا آشناسازی انجام نگرفت ولی در طول خونگیری نوزادان هردو گروه با بوی وانیل تحریک شدند. در گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. تعداد ضربان قلب و سطح اشباع اکسیژن خون شریانی نوزادان قبل، بعداز واردکردن سوزن و بعد از خارج کردن سوزن و همچنین طول مدت زمان گریه نوزادان از شروع تا سکوتی با فاصله زمانی حداقل پنج ثانیه اندازه گیری شد.
    نتایج
    طول مدت زمان گریه نوزادانی که با بوی آشنا تحریک شدند، با اختلاف معناداری از دو گروه دیگر مطالعه کمتر بود (001/0< P). در مقایسه سه گروه بین تعداد ضربان قلب بعد از وارد کردن سوزن و بعد از خارج کردن آن و نیز بین سطح اشباع اکسیژن خون شریانی بعد از وارد کردن سوزن اختلاف معنادار آماری مشاهده نشد. سطح اشباع اکسیژن خون شریانی نوزادان در گروه بوی آشنا بعد از خارج کردن سوزن با اختلاف آماری معناداری از دو گروه دیگر مطالعه بالاتر بود (05/0>P).
    نتیجه نهایی: محریک بویایی آشنا می تواند طول مدت زمان گریه نوزادان را در طول خونگیری شریانی کاهش دهد، ولی بر علائم فیزیولوژیک آنان تاثیری ندارد.
    کلیدواژگان: محرک بویایی، درد، نوزادان
  • رضا میرنژاد، نور امیرمظفری، بهرام کاظمی، میرشمس الدین حسینی صفحه 20
    مقدمه و هدف
    علیرغم روش های وسیعی که تاکنون از متدهای آنالیتیکی برای تمایز مایکوپلاسما استفاده شده است، تشخیص مایکوپلاسماها درحد گونه هنوز با مشکل روبرو می باشد. عموما قدرت تمایز پائین روش های سرولوژی به دلیل تغییرات سریع در اندازه و فاز آنتی ژنهای ایمنی غالب موجود در سطح سلولی مایکوپلاسماها، آن را به عنوان یک روش تایپینگ مایکوپلاسماها محدود کرده است. در مقابل روش های مولکولی این مشکلات را ندارند و می توانند برای تایپینگ مایکوپلاسماها مورد استفاده قرار بگیرند. هدف از این مطالعه، تعیین ژنوتیپ مولکولی گونه های اوره آپلاسما با تکنیک 16S-23S rRNA PCR- RFLP در زنان مبتلا به عفونت های ژنیتال بود.
    روش کار
    دراین مطالعه توصیفی مقطعی 210 فرد بیمار مراجعه کننده به درمانگاه زنان و زایمان بیمارستان دانشگاهی حضرت رسول اکرم (ص) تهران در طی سالهای 88-1387 انتخاب و از هر بیمار نمونه گیری انجام و به آزمایشگاه ارسال شد. برای انجام PCR- RFLP با استفاده از پرایمر اختصاصی جنس اوره آپلاسما برای تکثیر نواحی 559bp ژن16S-23S rRNA استفاده گردید. بعد از انجام PCR و سکانس کردن، نمونه های مثبت تحت اثر آنزیم های محدودالاثر مختلفی قرار گرفتند.
    نتایج
    از 210 نمونه با PCR، 93 مورد (3/44%) و با کشت 69 نمونه (9/32%) گونه اوره آپلاسما ایزوله گشت. در مطالعه حاضر تنها بیووار 1(اوره آپلاسما پاروم) از نمونه های کلینیکی جدا شدند و این نتایج با استفاده از برش آنزیمی TaqI (آنزیم اختصاصی گونه های اوره آپلاسما) تائید گردید. هم چنین آنالیز نتایج PCR-RFLP و سکانس کردن نمونه های اوره آپلاسما نشان داد که همگی از سروار 3 اوره آپلاسما پاروم بودند.
    نتیجه نهایی: بطورکلی می توان گفت که اوره آپلاسما پاروم از نمونه ای ژنیتال ایزوله می گردد و چون در الگوهای آنزیمی ایزوله های اوره آپلاسما تفاوتی مشاهده نشده لذا در بین آنها هتروژنیستی ژنتیکی وجود ندارد و عفونتها در افراد مختلف می تواند ناشی از انتشار یک سویه تکی یعنی بیووار 1 باشد. هم چنین این مطالعه نشان داد که تکنیک PCR-RFLP یک روش سریع، قابل اجرا و اختصاصی برای جداسازی، شناسائی و تایپینگ ایزوله های اوره آپلاسما می باشد.
    کلیدواژگان: اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم، اوره آپلاسما پاروم، ژنوتایپینگ، واکنش زنجیره ای پلیمراز
  • ابراهیم نادی، بابک نکویی، احمدرضا مبین، عباس مقیم بیگی، آرش نکویی صفحه 26
    مقدمه و هدف
    ذات الریه بیمارستانی عبارت است از عفونت پارانشیم ریه که حداقل 48 ساعت بعد از بستری در بیمارستان ایجاد می شود. این عفونت در بخش های مراقبت ویژه، شایعترین عفونت بیمارستانی است. هدف از انجام این مطالعه تعیین علل پنومونی های بیمارستانی در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان بود.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی مقطعی، 353 بیمار بستری در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های بعثت و اکباتان شهر همدان مورد بررسی قرارگرفتند. متغیر های جنس، سن، علت بستری و بیماری زمینه ای در پرسشنامه ثبت شد. با مراجعه مکرر و هفتگی به بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های یاد شده فرم پرسشنامه برای بیماران وارد شده در طرح، تکمیل شد. معیار ورود بیماران به مطالعه بروز تب بعد از 48 ساعت و یافته های لکوسیتوز، افزایش ترشحات ریوی و تغییرات رادیوگرافی قفسه صدری به همراه پاسخ کشت ترشحات تراشه بود. در صورت ابتلا به پنومونی بیمارستانی متغیر های اتصال به ونتیلاتور، مدت زمان اتصال به ونتیلاتور تا بروز پنومونی، نوع آنتی بیوتیک مصرفی قبل از بروز پنومونی، ارگانیسم یافت شده، فاصله زمانی بین بستری در ICU تا بروز پنومونی نیز برای آن دسته از بیماران ثبت گردید. آزمون مجذور کای و آزمون دقیق فیشر جهت تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت که سطح معنی دار جهت آزمون های مذکور کمتر از 05/0 بود.
    نتایج
    میانگین سنی جامعه مورد مطالعه2/51 با انحراف معیار 9/21 سال بدست آمد.36 نفر(2/10%) از بیماران بستری شده در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های آموزشی به ذات الریه بیمارستانی مبتلا گردیدند. تروما با 5/47% از موارد (168 بیمار)، بیشترین علت بستری بیماران مورد مطالعه بود. 5/66% از مبتلایان به پنومونی بیمارستانی (24 بیمار) بعد از اتصال به دستگاه ونتیلاتور مبتلا به ذات الریه شدند. در 7/91% از موارد، بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه از زمان ابتلا به ذات الریه بیمارستانی آنتی بیوتیک دریافت نموده اند که در 50% موارد این بیماران تحت درمان با آنتی بیوتیک های گروه سفالوسپورین قرار داشته اند. همچنین در 5/42% از موارد تحت درمان با بیش از یک نوع آنتی بیوتیک قرار داشته اند.
    نتیجه نهایی: یافته های مطالعه حاضر بیانگر میزان بالای استفاده از سفالوسپورین ها در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های آموزشی همدان می باشد که یکی از عوامل تهدید کننده بیماران بستری در بیمارستان جهت ابتلا به عفونت بیمارستانی است. آنتی بیوتیک های دسته فلوروکینولونها در مقایسه با مطالعات مشابه استفاده کمتری داشتند
    کلیدواژگان: انتشار عفونت، بخش مراقبت های ویژه، ذات الریه، علت شناسی
  • نادر صاکی، آرش بیات، سهیلا نیک اخلاق، فرامرز معماری، گلشن میرمؤمنی صفحه 33
    مقدمه و هدف
    با ورود به دوره سالمندی تغییرات بارزی در عملکرد فیزیولوژیک سیستم های درگیر درسیستم تعادلی بدن رخ می دهد و ممکن است مشکلات متعددی را برای سالمندان در پی داشته باشد. استفاده از توانبخشی دهلیزی رویکرد مفیدی در درمان بیماران مبتلا به سرگیجه می باشد. تاکنون مطالعات اندکی به بررسی تاثیر توانبخشی دهلیزی در جمعیت سالمند مبتلا به سرگیجه پرداخته اند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین تاثیر توانبخشی دهلیزی بر بهبود علائم سالمندان مبتلا به سرگیجه خوش خیم وضعیتی (BPPV) Benign Paroxysmal Positional Vertigo بود.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی تحلیلی تعداد 46 فرد سالمند (محدوده سنی 72-61 سال) مبتلا به (BPPV) که به شیوه غیر احتمالی آسان انتخاب شده بودند مورد ارزیابی قرار گرفتند. کلیه بیماران سالمندی که با علائم سرگیجه محیطی به درمانگاه گوش و حلق و بینی بیمارستان امام خمینی اهواز مراجعه می کردند در ابتدا توسط متخصص گوش و حلق و بینی معاینه می شدند و تاریخچه گیری کاملی از آن ها صورت می پذیرفت. سپس جهت ارزیابی دقیقتر، بیماران تحت آزمایشVNG قرار می گرفتند. در مرحله بعد بیماران انتخاب شده تحت درمان توانبخشی وستیبولار (VR) به روش Epley قرار گرفتند و پس از اتمام دوره درمانی، نتایج DHI و VNG آن ها مجددا ثبت شد. ارزیابی تاثیر توانبخشی وستیبولار از طریق مقایسه یافته های DHI و VNG در قبل و بعد از انجام تمرینات صورت گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون تی زوج و با استفاده از نرم افزار SPSS 15 صورت پذیرفت.
    نتایج
    میانگین سن بیماران مورد مطالعه 5/4 ± 28/67 سال بود. انجام برنامه VRباعث کسب نتایج هالپایک (آزمون وضعیتی) طبیعی در 31 نفر (4/67 درصد) و کاهش شدید دامنه نیستاگموس ها در 9 نفر گردید. در این مطالعه بین دامنه نیستاگموس های مشاهده شده و امتیازات DHI - در حالت قبل از درمان - همبستگی آماری معناداری مشاهده گردید (77/ 0= r). انجام VRباعث کاهش معنادار میانگین امتیازات DHI در وضعیت پس از توانبخشی وستیبولار (12/16 ± 26/53) نسبت به وضعیت قبل از آن (23/9 ± 36/15) گردید (001/0 > P-value).
    نتیجه نهایی: به طور کلی یافته های این مطالعه نشان داد که توانبخشی دهلیزی روش بسیار مفیدی در درمان سالمندان مبتلا به سرگیجه می باشد. عدم درمان مناسب سرگیجه در این قشر، آن ها را در معرض آسیب های جدی ناشی از عدم تعادل از جمله شکستگی های استخوانی و معلولیت های طولانی که منجر به ناتوانی در انجام فعالیت های روزمره می گردد، قرار می دهد.
    کلیدواژگان: توانبخشی دهلیزی، سالمند، سرگیجه خوش خیم وضعیتی
  • فریده ابراهیمی تاج، ثمیله نوربخش، حمیدرضا منوری، آذردخت طباطبایی صفحه 37
    مقدمه و هدف
    اطلاعات کمی از فراوانی و نقش عفونت های هرپس ویروسی 6 و7 در بیماری های دستگاه عصبی کودکان در دست می باشد. هدف از این مطالعه جستجوی دی ان ای هرپس ویروس 6 و7 در مایع نخاع کودکان مبتلا به مننگوآنسفالیت بود.
    روش کار
    یک بررسی مقطعی-تحلیلی در بخش کودکان و PICU بیمارستان حضرت رسول (1389-1387)انجام شد. مایع نخاع به دست آمده از 150 کودک بررسی شد.کشت مایع نخاع در محیط کشت معمولی، BACTEC Ped Plus medium، تست لاتکس سریع (LPA) بروی مایع نخاع ودر تعداد کمی از بیماران پی سی آر باکتریال انجام شد. باروش PCR کمیReal Time PCR دی ان ای هرپس ویروس 6و7 جستجو گردید.
    نتایج
    91 نفر (7/60%) از بیماران مذکر و 59 نفر (3/39%) مونث بودند.، سن آنان در محدوده 180-1 ماه بود. تب بالاتر از 5/38 درجه سانتیگراد در74%، بیقراری در 70% و تشنج در 53% موارددیده شد. تمامی هرپس ویروسها (به جز ویروس اپشتاین بار) از 18 بیمار (12%)، هرپس 6 از 6 بیمار، هرپس 7 از 2 بیمار جدا شد که باسن وجنس و نوع علایم عصبی بیماران ارتباطی نداشت.
    نتیجه نهایی : هرپس ویروسهای 6 و7 حدودا در 6% از کل کودکان مبتلا به مننگوآنسفالیت دیده شد که چندان غیر شایع نبود. هرپس 6 از نوع7 شایعتر و فراوانی آن از آمار منابع دیگر مختصری کمتر بود. علت اصلی اختلاف می تواند ناشی از تفاوتهای اپیدمیولوژیک و علاوه بر آن تفاوت در گروه های سنی مورد مطالعه، روش های جداسازی و نگهداری طولانی مدت مایع نخاع باشد
    کلیدواژگان: التهاب پرده مغز آسپتیک، التهاب مغز و پرده های آن، واکنش زنجیره ای پلیمراز، هرپس ویروس ها
  • معصومه دل آرام، زهرا صادقیان صفحه 42
    مقدمه و هدف
    دیسمنوره تقریبا در 5 درصد از زنان دارای دوره های قاعدگی منظم دیده می شود. در این راستا روش های درمانی متفاوتی مطرح شده اند و مسلما انتخاب داروهایی با عوارض جانبی کمتر، ترجیح داده می شود. هدف از مطالعه حاضر مقایسه تاثیر عصاره گیاه خوشاریزه و رازیانه بر دیسمنوره اولیه بود.
    روش کار
    این کار آزمایی بالینی بر روی 60 دانشجوی مجرد دارای دیسمنوره اولیه متوسط تا شدید در دانشگاه علوم پزشکی شهر کرد انجام شد. افراد بطور تصادفی در دو گروه 30 نفری دریافت کننده عصاره خوشاریزه و رازیانه قرار گرفتند. شدت دیسمنوره با استفاده از ابزار سنجش شدت درد در مدت دو سیکل قبل و دو سیکل بعد از مصرف دارو مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و آزمونهای تی مستقل، مجذور کای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده و میزان 05/0>P از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد.
    نتایج
    میانگین شدت درد در مدت دو سیکل قبل از شروع درمان در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت، اما در مدت دو سیکل بعد از شروع درمان، مشخص شد که هر دو دارو توانسته اند شدت دیسمنوره را کاهش دهند. هر چند که این کاهش در دریافت کنندگان عصاره خوشاریزه کمتر از گروهی بود که عصاره رازیانه دریافت کرده بودند و تفاوت معنی دار بود(001/0>P).
    نتیجه نهایی : عصاره گیاهان خوشاریزه و رازیانه توانستند در طول درمان شدت دیسمنوره را کاهش دهند و تاثیر رازیانه در این مورد بیشتر از خوشاریزه بود. استفاده از عصاره گیاه رازیانه در جهت کاهش دیسمنوره پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: خوشاریزه، رازیانه، قاعدگی دردناک
  • علی اصغر وحیدی نیا، راهبه شاکر حسینی، حسین محجوب صفحه 48
    مقدمه و هدف
    چاقی موجب افزایش استرس اکسیداتیو و پروسه های التهابی در هردو جنس می شود. نشان داده شده است آنتی اکسیدانهای طبیعی موجود در غذا دارای آثار ضد التهاب و ضد اکسیداسیون می باشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی آثار مکملهای آنتی اکسیدانها یا محدودیت دریافت کالری بر مقادیر 8-Iso-PGF2a سرمی و ظرفیت کلی آنتی اکسیدان در رتهای تحت رژیمهای پرچرب القاء کننده چاقی بود.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی 48 رت ویستار نر بطور تصادفی به چهار گروه رژیم پرچرب آزاد(61% کالری از چربی)، رژیم پرچرب محدود (30%)، رژیم پرچرب حاوی مکمل آنتی اکسیدانهای astaxanthin، ویتامینE و Cآزاد، رژیم پرچرب- محدود (30%) حاوی مکمل آنتی اکسیدانها تقسیم و به مدت 12 هفته با رژیم مورد نظر تغذیه شدند. غذای دریافتی حیوانات بصورت روزانه اندازه گیری و هفتگی توزین شدند. میزان سرمی 8-Isoprostanو ظرفیت کلی آنتی اکسیدان به روش EIA اندازه گیری شد.
    نتایج
    انرژی دریافتی روزانه حیوانات در گروه های دسترسی آزاد (kcal/rat/day 8/58 و 6/ 58 به ترتیب برای رژیم فاقد آنتی اکسیدانها و حاوی آنتی اکسیدانها)و دسترسی محدود(kcal/rat/day 7/41 و6/41 به ترتیب برای رژیم فاقد آنتی اکسیدانها و حاوی آنتی اکسیدانها) با یکدیگر تفاوت معنی دار نداشتند. مقدار 8-Iso-PGF2a در گروه کنترل5/443±2/1416 و در گروه کنترل-محدود pg/ml 4/424±4/1209 بود(P>0.05). این مقدار در دو گروه آنتی اکسیدان یکسان بود. کمترین میزان ظرفیت کلی آنتی اکسیدان درگروه کنترل mM 4/0±36/0 و بالاترین ظرفیت در گروه آنتی اکسیدان mM 13/1±0/3 بود(P<0.001).
    نتیجه نهایی : این بررسی نشان داداعمال محدودیت در دریافت کالری و نیز افزودن مکمل آنتی اکسیدانها به رژیمهای پرچرب القاء کننده چاقی در رتها قادر است ضمن بهبود ظرفیت کلی آنتی اکسیدانی سرم تا حدودی نیز موجب سرکوب افزایش شاخص استرس اکسیداتیو گردد. بطوریکه در این مطالعه شاهد تمایل به کاهش این شاخص در گروه های دریافت کننده مکمل آنتی اکسیدانها و محدودیت در دریافت کالری غذائی بودیم
    کلیدواژگان: استرس اکسیداتیو، آنتی اکسیدان ها، چاقی، رژیم پر چربی
  • فرزانه دلگشایی، محمدرضا خاکزاد، کامران غفارزادگان، جمشید یوسفی صفحه 57
    مقدمه و هدف
    زخم های مزمن هنوز یک مشکل جدی در بیماران مراجعه کننده به متخصصین پوست وجراحان پلاستیک می باشد. دیابت یک علت شایع تاخیر و یا اختلال درترمیم زخم است.15% افراد مبتلا به دیابت دچار زخم اندام تحتانی می شوند.زخم های دیابتیک اندام تحتانی با موربیدیتی بالا همراه است.اسید رتینوئیک یک مشتق ویتامین A می باشد که اثر قابل توجهی در پرولیفراسیون سلولی وتمایز پروتئین های خارج سلولی بافت همبند دارد.گزارشات درباره اثر آن درترمیم زخم کنتراورسیال است. بهمین منظور این مطالعه با هدف تعیین اثر اسیدرتینوئیک بر ترمیم زخم در موش دیابتی انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه از نوع مورد-شاهدی می باشد که بر روی 48 رت نربا نژادWistar انجام شد.پس ازدیابتیک کردن حیوانات موش ها به دو دسته تقسیم شدند.در هر دو گروه یک زخم تمام ضخامت در سطح پشتی ایجاد شد.در گروه مورد سطح زخم روزانه با لوسیون تره تینوئین 1/0% ودر گروه شاهد با نرمال سالین آغشته می شد. سپس هر دو گروه در روزهای 5 و10 و15 مورد بررسی ماکروسکوپی و بافت شناسی قرار گرفتند و اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمونهای آماری ANOVA و t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    در بررسی ماکروسکوپی زخم ها در گروه تحت درمان با تره تینوئین? در روزهای پنجم ودهم در مقایسه با گروه شاهد? تسریع در ترمیم زخم مشاهده شد.(به ترتیبP=0.002 وP=0.001) اما در روز پانزدهم این اثر قابل توجه نبود (P=0.212). دربررسی بافت شناسی در روز پنجم? در گروه مورد افزایش بافت جوانه ای وافزایش ضخامت اپیدرم و کلاژن مشاهده شد اما از نظر آماری قابل توجه نبود(به ترتیب P=0.417و P=0.999وP=0.470) در روز دهم نیز این افزایش به طور نسبی وجود داشت اما از نظر آماری قابل توجه نبود(به ترتیب P=0.400 و P=0.999وP=0.999)نتیجه نهایی: با توجه به نتایج به دست آمده مشاهده می شود که درمان موضعی با تره تینوئین در زخم های دیابتیک می تواند موجب تسریع در ترمیم زخم شود
    کلیدواژگان: التیام زخم، ترتینوئین، دیابت شیرین، موش
  • فاطمه همایی، ملیحه حسن زاده مفرد، زهره یوسفی، منور افضل آقایی، علی یوسفی صفحه 62
    مقدمه و هدف
    تمام موارد تومورهای ترفوبلاستیک حاملگی در صورت تشخیص صحیح و انجام درمان مناسب در اوایل دوره بیماری قابل درمان می باشند. سطح βHCG یک فاکتور حساس از وجود بیماری کلینیکی است. هدف از این مطالعه مقایسه منحنی رگرسیون βHCG در بیماران با حاملگی مولار و تومور ترفوبلاستیک است تا گروهی از بیماران که نیاز به شیمی درمانی دارند زودتر از موعد و با موفقیت بیشتر تحت درمان قرار بگیرند.
    روش کار
    در این مطالعه مورد-شاهدی گذشته نگراطلاعات 80 بیمار شامل 40 بیمار مبتلا به مول هیداتیفورم بدون عارضه و 40 بیمار مبتلا به تومور ترفوبلاستیک حاملگی مراجعه کننده به درمانگاه زنان بیمارستان قائم (عج) مشهدمورد بررسی قرار گرفتند و نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری و آزمونt-test آنالیز گردید.
    نتایج
    متوسط سن بیماران در گروه مول 7/26سال و در گروه تومور ترفوبلاستیک حاملگی 72سال بود. در هر دو گروه در بیش از 25 درصد موارد سابقه سقط قبلی وجود داشت. 5/67 درصد بیماران در مرحله 1 بیماری قرار داشتند که 100 درصد قابل درمان بودند. در تمامی بیماران مبتلا به تومور ترفوبلاستیک حاملگی منحنی رگرسیون βHCG در مقایسه با منحنی رگرسیون نرمال بالاتر بود (001/0 = P).
    نتیجه نهایی: می توان با استفاده از منحنی رگرسیون βHCG، بیماران مبتلا به این تومور رازودتر(در چند هفته اول بعد از تخلیه رحم) تشخیص داده و درمان را آغاز کرد.
    کلیدواژگان: بتا اچ سی جی، بچه خوره، سرطان های تروفوبلاستی
|
  • B. Basiri , F. Eghbalian , K. Vakili Garmroodi Page 5
    Introduction &
    Objective
    Hypoxic-ischemic encephalopathy is one of the most important causes of permanent damage to brain tissue that redound to mortality and/or late sequelae such as cerebral palsy or delayed neural development. 15-20 percent of Hypoxic-ischemic encephalopathy (HIE) cases die during neonatal period and 25-30 percent of those who survive suffer from neural development problems such as cerebral palsy and mental retardation. Hypothermia or lowering temperature of brain or total body is a new and promising treatment. The present study was done to assess therapeutic effects of induced local hypothermia in hypoxic-ischemic encephalopathy (HIE) among neonates admitted to Fatemieh and Beset hospitals of Hamadan city.
    Materials and Method
    The present study was performed as a randomized clinical trial upon 36 neonates who had inclusion criteria to be imported into the study. In the first 6 hours after birth, the neonates were randomly classified into two 18 person groups. In the control group the neonates were managed with routine treatments consisted of preservative measures and anti-convulsive treatments, if necessary. In the case group the neonates received induced local hypothermia for 6 hours in addition to routine therapeutic managements. The data were analyzed using SPSS Version 13.
    Results
    72.7% of the neonates of the case and control groups were male. There was no significant difference between the case and control groups in sex, birth weight, gestational age and perinatal obstetric complications. The mean duration of admission was 7.72±4.23 days in the case group and 10.06±5.99 days in the control group with no significant difference between the two groups (P=0.199). The mean time of starting oral feeding was 3.44±3.11 days and 4.53±2.74 days in the control and case groups respectively and this difference was not statistically significant either (P=0.737).The mean time of regaining consciousness was 3.72±3.19 days in the case group and 4.80± 3.34 days in the control group, and here again there was no statistically significant difference between the two groups (P=0.606). With respect to seizure we noticed a statistically significant difference (P=0.038) between the two groups after observing 16.7% of the neonates in the case group and 50% of the neonates in the control group with seizure. 3 neonates in the group who received routine managements died whereas no death was observed among the patients receiving hypothermia. We saw no difference in the mortality rate between the two groups (P=0.114) using statistical test.
    Conclusion
    In the present study it seems that performing local hypothermia as a therapeutic measure can reduce seizure rate because seizure rate among the patients receiving only local hypothermia was significantly lower than the patients receiving routine
  • A. Sadathosseini , R. Negarande , A. Mehran , Z. Movahedi Page 10
    Introduction &
    Objective
    Pain in neonates can lead to various risks. So, it seems essential to find a simple, safe, and acceptable method for relieving pain. The objective of this study was to assess the effectiveness of olfactory stimuli (familiar and unfamiliar) on physiological and behavioral responses to the pain of arterial blood draws in term neonates.
    Materials and Methods
    In this quasi-experimental clinical trial, according to the conditions of the study 135 term neonates were chosen by convenience sampling and were assigned to three groups. During the procedure, familiar odor group was presented with the vanilla smell with which they had been familiarized prior to the procedure for 9 hours. Unfamiliar odor group was presented with the vanilla smell to which they had not been previously exposed, and the control group was presented with no odor. The heart rate and O2 saturation levels were measured before, after inserting and after removing the needle. Also, their cry duration was measured from onset until a crying free interval of more than five seconds.
    Results
    The infants exposed to the familiar odor cried significantly less during the procedure compared to the unfamiliar odor and no odor group (P<0.001). Moreover, there was no statistically significant difference in the heart rate among the groups after inserting and removing the needle and in the O2 saturation rate after inserting the needle. The O2 saturation rate was significantly higher in the familiar odor group compared with the other groups (p<0.05) after the needle removal.
    Conclusion
    A familiar odor is effective in reducing crying during arterial blood draws in neonates, but does not affect on physiological parameters.
  • R. Mirnejad , N. Amirmozafari , B. Kazemi , M.S. Hosseini Page 20
    Introduction &
    Objective
    So far, despite the wide range of methods such as analytic methods used for differentiation of Mycoplasma, the diagnosis of Mycoplasma species is still difficult. Generally the low-level discriminatory power of serological methods because of the rapid changes in size and phase of the dominant antigens in the immune cell surface of Mycoplasmas greatly limits their applicability to the typing of Mycoplasmas. On the contrary,molecular methods do not suffer from these drawbacks and can be used for typing of Mycoplasmas. The aim of this investigation was molecular identification and genotyping of ureaplasma SPP in women with genital infections by 16S–23S rDNA PCR-RFLP.
    Materials and Methods
    Genital swabs were taken from 210 patients who referred to gynecology clinic of Rasool hospital in Tehran, Iran during December 2007 until June 2008. The swabs suspended in PBS, were immediately transferred to laboratory. Following DNA extraction, PCR assay was performed using a genus specific primer pair. These primer sets amplified a 559 bp fragment for Ureaplasma Spp. Samples containing bands of the expected size for Ureaplasma strains were subjected to digestion with different restriction endonuclease enzymes (AluI, Taq I, CacI8, BbsI, EcoRI).
    Results
    Of the 210 samples, Ureaplasma Spp was isolated from 93 patients (44.3%) by PCR and 69 samples by culture. In the present study only Biovar 1 (Ureaplasma parvum) was isolated from clinical specimens and the results were confirmed using a cutting enzyme TaqI (enzyme specific species of ureaplasma SPP). The results of this analysis using PCR-RFLP and sequencing showed that all had the same genotype and shared identical sequence with the genome sequence of serovar 3 Ureaplasma parvum.
    Conclusion
    Ureaplasma parvum is generally isolated from the genital samples. In this study all isolates were identical and no difference was found among the enzyme patterns of the bacteria after PCR-RFLP. So, genetic heterogeneity was not observed here and infections were due to the dissemination of a single strain of Biovar 1 (Ureaplasma parvum). PCR-RFLP offers a sensitive, rapid and easily applicable protocol for detection and typing of Ureaplasma SPP from clinical samples.
  • E. Nadi , B. Nekoie, G.P., A.R. Mobaien , A. Moghimbeigi , A. Nekoie, G.P Page 26
    Introduction &
    Objective
    Nosocomial pneumonia is pneumonia that occurs at least 48 hours after hospitalization. In total, this infection is the second most common cause of hospital-acquired infection in intensive care units. The purpose of conducting this research was the detection of etiology of nosocomial pneumonia in the ICUs of teaching hospitals of Hamadan University of medical sciences.
    Materials and Methods
    In this cross -sectional study, 353 patients hospitalized in the ICUs of Hamadan hospitals (Besat and Ekbatan) were analyzed. Different variables including age, gender, cause of hospitalization and underlying diseases were recorded in a number of questionnaires. On repeated visits to the ICUs, these questionnaires were completed for different patients and in the next weekly visits the patients’ conditions and paraclinical aspects were recorded in the files. The criteria for onset of nosocomial pneumonia was the appearance of fever after 48 hours and leukocytosis, the increasing pulmonary secretion and the alteration of chest x-ray together with the culture results of secretions obtained by suction of tracheal tube. In the case of infecting with nosocomial pneumonia some more variables including connecting a ventilator, the period of connecting the ventilator until infection, the type of consumed antibiotic before the onset of nosocomial pneumonia, the obtained organisms, and the period of hospitalization in the ICU until infection were also recorded for these patients. The chi-square test and Fisher’s exact test were used for data analysis and the meaningful levels for the tests were less than 0.05.
    Results
    The average age of study population was 51.2 years with the standard deviation of 21.9 years. 36 people (10.2%) of the hospitalized patients in the ICUs were infected with nosocomial pneumonia. Trauma with a rate of 47.5% (168 people) was the most common cause of patient hospitalization in the ICUs. 66.5% of these patients (24 patients) were affected by nosocomial pneumonia (VAP) after connecting to ventilation device. In 91.7% of the cases, the hospitalized patients in the ICUs consumed antibiotics, out of which 50% were treated with cephalosporins. It is also necessary to note that 42.5% of patients took more than one type of antibiotics.
    Conclusion
    The findings of this study indicates the high consumption of cephalosporins, a predisposing factor to nosocomial infections, in the ICUs of teaching hospitals of medical university of Hamadan. On the other hand,the consumption of floroquinolones were less compared to the findings of other similar researches.
  • N. Saki , A. Bayat , S. Nikakhlagh , F. Memari , G. Mirmomeni Page 33
    Introduction &
    Objective
    Vertigo in the elderly is relatively common, but only a few studies are available. Vestibular rehabilitation (VR) therapy is an important therapeutic option in treating patients with significant balance deficits. The purpose of this study was to analyze the effect of vestibular rehabilitation on vertigo symptoms in elderly patients with benign paroxysmal positional vertigo (BPPV).
    Materials and Methods
    In a clinical trial design, 46 patients older than 60 years (aged 61 to 72 years) with BPPV who referred to the ENT center of Imam Khomeini Hospital, Ahwaz, were studied. After an otologic evaluation, videonystagmography and dizziness handicap inventory (DHI) evaluations were performed for each case. Then, vestibular rehabilitation (VR) therapy was carried out by means of Epley maneuver. Efficacy of a VRT was tested by comparing pre-treatment with post-treatment VNG and DHI assessments. The data were analyzed by SPSS 16 software.
    Results
    The average age of the patients was 67.28 ± 4.5 years. VR caused normal Hallpike findings in 31 (67.4 %) and noticeable reduction in nystagmus amplitudes in 9 patients. We found a significant correlation between nystagmus amplitudes and DHI scores (r=0.77). The mean DHI scores decreased from 53.26±16.12 points to 15.36±9.23 points (p<0.001) at the end of the treatment course.
    Conclusion
    Our investigation revealed that VR plays an important role in reducing vertigo in at-risk elderly patients. Lack of appropriate treatment in this population may cause a serious balance problem (such as bone fracture and long-term handicap) that may interfere with their daily activities.
  • F. Ebrahimi Taj , S. Noorbakhsh , H.R. Monavari , A. Tabatabaie Page 37
    Introduction &
    Objective
    The role and frequency of HHV-6 and HHV-7 in central nervous system (CNS) diseases of our children are unclear. The aim of this study was to search for the presence of HHV-6 & HHV-7 DNA-s in CSF samples in children with meningoencephalitis.
    Materials and Methods
    In a cross- sectional study (2007-2009) done in the pediatric ward in Hazrat Rasoul hospital, Tehran, Iran, 150 CSF samples were obtained from children with meningoencephalitis. The conventional and BACTEC Ped Plus medium; Latex agglutination tests; and in some cases bacterial PCR assay were used. We examined the DNA-s of HHV-6 & HHV-6 quantitavively by real time - PCR in the CSF samples.
    Results
    Cases were 91 (60.7%) male; 59 (39.3%) female; 1-180 months old. Fever (>38.5° C) was observed in 74%; irritability in 70% and convulsion in 53% of cases. All herpes viruses were detected in 18 (12%) cases, HHV-6 DNA was detected in 6 cases and HHV-7 DNA detected in 2 cases with no correlation with age, sex and clinical signs.
    Conclusion
    HHV-6 & HHV-7 were found in nearly 6% of all studied cases. HHV-6 was slightly more frequent than HHV-7 and its incidence is lower. Our data indicates that herpes viruses are not uncommon causes in children with meningoencephalitis. Our findings are different from those of previous studies perhaps due to the epidemiologic and geographic variations (differences in methods and age groups should be added to this).
  • M. Delaram , Z. Sadeghian Page 42
    Introduction &
    Objective
    Dysmenorrhea nearly occurs in five percent of women with regular menstruation. Different therapeutic methods were performed for the treatment of dysmenorrhea and obviously a method with the fewest side effects is preferred. The aim of this study was to compare the effects of echinophora-platyloba with fennel on the primary dysmenorrhea.
    Materials and Methods
    This clinical trial was carried out in sixty unmarried students with mild and moderate dysmenorrhea in Shahrekord University of medical sciences. The students were randomely selected and classified into two equal groups one of twitch received echinophora-platyloba and the other fennel extracts. The severity of pain was detected by the visual analogue scale during two cycles before and two cycles after the intervention. The data was analyzed by spss software, t-test, chi-square and Pearson correlation tests and P<0.05 was considered significant.
    Results
    There was no significant difference in the mean of dysmenorrhea severity during the two cycles before the intervention between the two groups, but during the two cycles after the intervention, both drugs could reduce the severity of dysmenorrheal. However, this reduction was lower in recipients of echinophora-platyloba extract than the recipients of fennel extract and the difference was significant (P<0.001).
    Conclusion
    Echinophora-platyloba and fennel extracts could reduce the dysmenorrhea during the intervention and the effects of fennel were greater than echinophora-platyloba so the consumption of fennel extract is suggested for dysmenorrhea.
  • A.A. Vahidinia , R. Shakerhosseini , H. Mahjub Page 48
    Introduction &
    Objective
    Obesity is independently associated with increased oxidative stress in men and women. Natural antioxidants showed substantial antioxidative and anti-inflammatory activities in vivo. The aim of this study was to examine the preventive effect of antioxidant supplements and/or restricted diet on the stress oxidative index (8-Iso-PGF2α) and total antioxidant capacity (TAC) in obese rats induced by a high-fat (HF) diet.
    Material And Methods
    In this experimental study forty-eight male Wister rats were randomly assigned to HF purified diet (61% kcal from fat) ad libitum, HF restricted (30%), HF supplemented with astaxanthin, vitamin E and C (HFS), HFS restricted (30%) for 12 weeks. Their daily food intake and weekly body weight gain were measured. Serum 8-Iso-PGF2α and TAC measured by EIA methods.
    Results
    Energy intake was not significant in HF with HFS (58.8 and 58.6 kcal/rat/d, respectively) and in HF restricted with HFS restricted (41.7 and 41.6 kcal/rat/d, respectively). Serum 8-Iso-PGF2α in HF was 1416.2±443.5 and in HF restricted was 1209.4±424.4pg/ml (p>0.05) and equal for other groups. The lowest TAC was seen in HF and highest was in HFS (0.36±0.43 and 3.0±1.13 mM, respectively) (p<0.001).
    Conclusions
    These results suggest that antioxidant supplements and caloric restriction may improved TAC and partially suppress stress oxidative index in high fat diet induced obese rats.
  • Delgoshaie , M.R. Khakzad , K. Ghafarzadegan , J. Yousefi Page 57
    Introduction &
    Objective
    Chronic ulcer is a significant problem in patients referring to dermatologists and plastic surgeons. Diabetes delays or impairs wound healing. Fifteen percent of diabetic patients have lower extremities ulcer with high morbidity. Retinoic acid is a vitamin A derivative which has significant effect on cellular proliferation and connective tissue extra cellular proteins differentiation. Our purpose in this study was to observe the effects of tretinoin on wound healing.
    Materials and Methods
    This study was a case-control study performed on 48 Wister male rats. The rats were made diabetic and then divided into two groups. We induced a full thickness wound on back of all rats. The wounds were treated with 0.1% tretinoin lotion once daily in the case group and with normal saline in the control group. Both groups were examined macroscopically and histological on the 5th, 10th, and 15th days. At last, the data was analyzed by ANOVA and t- student statistical tests.
    Results
    In the macroscopic evaluation on the 5th and 10th days, wounds that were tretinoin treated, healed more rapidly than that of the control (P=0.002, P=0.001), but on the 15th day, this effect was not significant (P=0.212). At the histological level on the 5th day an increase was observed in the granulation tissue, epidermal thickness and collagen density but it was not significant(P=0.417, P=0.999, P=0.470). On the 10th day, this increase was rather observable, but not significant (P=0.400, P=0.999, P=0.999).
    Conclusion
    According to our findings, topical tretinoin treatment improves wound healing in diabetic ulcers.
  • F. Homaee , M. Hassanzadeh , Z. Yousefi , M. Afzalaghaiee , A. Yousefi, G.P Page 62
    Introduction &
    Objective
    All cases of gestational trophoblastic tumors are curable if exact diagnosis and early treatment is done. The serum level of βHCG is a sensitive marker of the disease. In this study we intended to compare the "βHCG regression curves" in patients with molar pregnancy and trophoblastic tumor to determine which patients require chemotherapy and should start early treatment.
    Materials and Methods
    Recorded data of 80 patients, consisting of 40 uneventful hydatiform mole cases and 40 trophoblastic tumor patients referred to Meshed Ghaem gynecology clinic were gathered and studied.
    Results
    Mean age was 26.7 years in the molar group and 27 in the gestational trophoblastic tumor group. There was a history of abortion in the past in 25% of the patients of both groups. 67.5% of patients were in the stage 1 and thus were 100% curable. The βHCG regression curve exceeded the normal range in the gestational trophoblastic tumors groups (P= 0.001).
    Conclusion
    This study showed that βHCG regression curve can be used to diagnose these tumors much earlier (a few weeks after evacuation) and thus start treatment sooner.