فهرست مطالب
مجله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی
سال هشتم شماره 3 (پیاپی 31، پاییز 1389)
- تاریخ انتشار: 1389/10/11
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحه 1زمینه و هدفنابرابری در توزیع منابع بیمارستانی اهمیت زیادی در ارایه مراقبت از سلامت دارد. این نابرابری در توزیع عمدتا در بیمارستان های دولتی در هر کشوری صورت می گیرد. هدف این پژوهش بررسی وضعیت توزیع پزشک متخصص و تخت فعال در بیمارستان های دولتی ایران در طی سال های 1380-1385 می باشد.روش کارپژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و روش مطالعه آن توصیفی- تحلیلی و به صورت گذشته نگر انجام گرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار اکسل پردازش و محاسبه شده و تحلیل آن با استفاده از منحنی لورنز و محاسبه ی شاخص جینی صورت گرفته است.نتایجیافته های این پژوهش نشان می دهد که روند توزیع نیروی انسانی پزشک متخصص بر حسب شاخص ضریب جینی در طی دوره شش ساله(1380-1385) برابر با0876/0، 0874/0، 0909/0، 0329/0، 0951/0، 0520/0 و برای تخت فعال برابر با 024/0، 0171/0، 0208/0، 0251/0، 0212/0، 084/0 بوده است.نتیجه گیریبا وجود اختلاف در نسبت نیروی انسانی پزشک متخصص و تخت فعال به جمعیت در بین استان های کشور، توزیع عادلانه ای در مورد پزشک متخصص در بیمارستان های دولتی ایران با استفاده از ضریب جینی صورت گرفته است. نتایج این مطالعه می تواند مورد توجه مدیران و سیاستگذاران نظام سلامت کشور قرار گیرد.
کلیدواژگان: بیمارستان، تخت فعال، پزشک متخصص، ضریب جینی، منحنی لورنز، نابرابری، ایران -
صفحه 11زمینه و هدفامروزه بیماری های قلبی- عروقی علت اصلی ناتوانی و مرگ و میر در بسیاری از کشورها به شمار می رود. نظر به اهمیت آموزش به منظور ارتقای رفتارهای تغذیه ای پیشگیری کننده از بیماری های قلبی- عروقی، این پژوهش با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی بر آگاهی، نگرش و عملکرد زنان خانه دار اصفهان در خصوص ارتقای رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری های قلبی - عروقی انجام شد.روش کارپژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است، این مطالعه روی 68 زن خانه دار که به صورت تصادفی در 2 گروه آزمون (34 نفر) و شاهد (34 نفر) قرار گرفتند انجام شد، ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه خودساخته مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی و پرسشنامه FFQ (بسامد مصرف مواد غذایی) بود، پرسشنامه الگوی اعتقاد بهداشتی در سه زمان قبل، بلافاصله و دو ماه بعد از آموزش تکمیل گردید و پرسشنامه FFQ در دو زمان قبل و 2 ماه بعد توسط زنان تکمیل گردید، بعد از انجام پیش آزمون، مداخله آموزشی در طی 6 جلسه آموزشی به مدت 6 هفته برای گروه آزمون انجام گرفت، در نهایت اطلاعات حاصل جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل و آنالیز واریانس با تکرار مشاهدات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایجدو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیکی تفاوت معنی دار با هم نداشتند. قبل از مداخله تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات سازه های مختلف این الگو در دو گروه مشاهده نشد (آگاهی (855/0 p=)، حساسیت درک شده (628/0 p=)، شدت درک شده (259/0 p=)، منافع درک شده (695/0 p=)، موانع درک شده (693/0 p=)، خودکارآمدی درک شده(292/0 p=) بعد از مداخله تفاوت معنی داری در میانگین نمرات آگاهی، حساسیت درک شده، شدت درک شده، منافع درک شده و موانع درک شده و عملکرد بین دو گروه آزمون و شاهد مشاهده شد (001/0p<).نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش چنین استنباط می شود که مداخله حاضر تاثیر مثبتی روی الگوی تغذیه زنان خانه دار داشته است و مداخله در افزایش و بهبود میزان آگاهی، نگرش و عملکرد زنان مؤثر بوده است.
کلیدواژگان: آموزش، الگوی اعتقاد بهداشتی، بیماری های قلبی، عروقی، رفتارهای تغذیه ای، زنان خانه دار، اصفهان -
صفحه 25زمینه و هدف
مدت اقامت در بیمارستان یکی از مفیدترین شاخص های بیمارستانی است که از آن می توان برای اهداف مختلفی استفاده نمود. در این مطالعه به بررسی و تعیین عوامل موثر بر مدت اقامت بیماران بستری در بیمارستان تخصصی زنان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران با استفاده از روش نیمه پارامتری مخاطرات متناسب کاکس و نیز مقایسه آن با روش رگرسیون خطی چندگانه پرداخته شده است.
روش کاراین مطالعه، مطالعه ای است توصیفی-تحلیلی که در آن، تعداد 3421 پرونده بستری مربوط به کلیه بیماران بستری شده در سه بخش آنکولوژی، جراحی و زایمان و ترخیص شده از آنها در سال 1387 بررسی شدند. با استفاده از فرم ثبت اطلاعات و مصاحبه، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. سپس با استفاده از مدل چندگانه مخاطرات متناسب کاکس، عوامل موثر بر مدت اقامت بیمارانی که با بهبودی از بیمارستان مرخص شده بودند، تعیین شدند و نتایج آن با نتایج مدل چندگانه رگرسیون خطی مقایسه گردید. ضمنا، سطح معنی داری مورد نظر، 05/0 تعیین گردید.
نتایجمیانه مدت اقامت در بیمارستان، 8/50 ساعت و در بخش های زایمان، جراحی و آنکولوژی به ترتیب 5/48، 4/54 و 2/94 ساعت بود. از 3421 پرونده بیمار مورد بررسی، 2632 نفر (9/76%) با بهبودی و بقیه یعنی 789 نفر (1/23%) با عدم بهبودی از بیمارستان مرخص شده بودند. نتایج حاصل از مدل رگرسیون چندگانه مخاطرات متناسب کاکس نشان دادند که فاصله بیش از 200 کیلومتر محل سکونت بیماران مراجعه کننده تا بیمارستان، بستری در بخش جراحی و آنکولوژی، پذیرش و بستری در روز پنجشنبه، پذیرش و بستری توسط پزشک متخصص داخلی و بستری به دلیل بیماری های نیوپلاسمی، غدد درون ریزی و تغذیه ای و سیستم ادراری-تناسلی بستری شده در بیمارستان (05/0p<) و نیز افزایش تعداد کل آزمایش ها، رادیوگرافی ها و سونوگرافی ها (001/0p<)، مدت اقامت بیماران در بیمارستان را افزایش داده اند. اما بیمارانی که به صورت اورژانس در بیمارستان پذیرش و بستری شده اند دارای مدت اقامت کمتری بوده اند (001/0 p<). در حالی که نتایج حاصل از مدل رگرسیون چندگانه خطی، متغیرهای کارگر-کشاورز-دامدار-بازنشسته بودن همسر بیمار، پذیرش در روز پنجشنبه، ابتلا به بیماری های نیوپلاسمی و افزایش تعداد کل آزمایش ها، رادیوگرافی ها و سونوگرافی ها را موجب افزایش، و بستری توسط رزیدنت را موجب کاهش مدت اقامت بیماران نشان داد (05/0p<).
نتیجه گیریبا توجه به وجود داده های سانسور شده، مدل رگرسیون چندگانه مخاطرات متناسب کاکس، مدلی مناسب تر از مدل رگرسیون چندگانه خطی در تعیین متغیرهای موثر بر طول مدت اقامت بیماران در بیمارستان می باشد. مدیران و سیاست گذاران جهت بهبود و اصلاح مدت و میزان اقامت بیماران در بیمارستان، از بین متغیرهای معنی دار و تاثیرگذار بر مدت اقامت بیماران حاصل از مدل کاکس در این مطالعه، تنها در مورد روز پذیرش بیمار و تعداد کل آزمایش ها، رادیوگرافی ها و سونوگرافی های انجام شده برای وی می توانند تصمیم گیری کنند بدین ترتیب که از پذیرش های غیرضروری و غیراورژانس در روز آخر هفته جلوگیری به عمل آورند و از سوی دیگر، فرایندها و آزمون های تشخیصی که جهت تشخیص بیماری بیمار انجام می شود را حتی الامکان قبل از پذیرش و بستری شدن بیمار بر روی تخت انجام دهند تا از تخت ها و سایر منابع بیمارستانی به نحو بهتری استفاده گردد.
کلیدواژگان: مدت اقامت بیمار، بیمارستان تخصصی زنان، عوامل بالینی و غیربالینی، مدل مخاطرات متناسب کاکس -
صفحه 37زمینه و هدف
هاری بیماری ویروسی قابل انتقال از حیوانات خونگرم به انسان است. هاری با ایجاد انسفالیت حاد و کشنده در انسان و دیگر پستانداران یکی از علل ویروسی مرگ در کشورهای در حال توسعه می باشد. بیماری عمدتا از طریق گازگرفتگی و گاهی از طریق نسوج مخاطی، تنفس، جفت، وسایل آلوده و پیوند اعضا منتقل می شود. هدف این بررسی، ترسیم نقشه ی پراکندگی جغرافیایی گازگرفتگی، بیماری و مرگ از هاری در استان های ساحلی دریای خزر بوده است.
روش کاربررسی حاضر با جمع آوری داده های موارد انسانی، دامی و حیوان گزیدگی از بخش تحقیقات و مرکز رفرانس هاری انستیتو پاستور و آزمایشگاه تشخیص هاری در پژوهشکده آمل طی سالهای 2002 تا 2007 انجام گرفت. داده ها به کمک نرم افزار SPSS تحلیل و نقشه های پراکندگی به وسیله برنامه Arc GIS 9.2 ترسیم شد.
نتایجدر این دوره 6 ساله، از 670743 مورد گازگرفتگی در کشور، 63890 مورد (5/9%)در گلستان،25767 مورد (8/3 %) در مازندران و 22874 مورد (4/3 %) در گیلان بوده است. بیشترین توزیع مکانی گازگرفتگی در گلستان، شهرستان های آق قلا، بندر ترکمن، آزاد شهر و کلاله و در مازندران، گلوگاه، بهشهر، رامسر و نکا و در گیلان شفت، ماسال، سیاهکل و فومن می باشد. از 2312 مورد هاری دامی در کشور، 22/9% در گلستان، 4% در مازندران و 6/2% درگیلان گزارش گردید. بیشترین توزیع مکانی هاری دامی در گلستان شهرستان های گنبد کاووس، بندر ترکمن، گرگان و کلاله و در مازندران شهرستان های بهشهر، نکا و چالوس و در گیلان شهرستان های ماسال، فومن و رضوانشهر می باشد. سگ مهمترین ناقل (3/91%) برای انسان و سایر حیوانات بوده است. طی این سالها41 مورد مرگ انسانی در اثر هاری در سراسرکشور گزارش گردیده که2 مورد مرگ از مازندران می باشد.
نتیجه گیرینتایج بررسی نشان می دهد که برنامه های کنترل و مراقبت بیشتری مورد نیاز است و می تواند به برنامه ریزی های آینده در مراکز کنترل و مراقبت بهداشتی کمک نماید.
کلیدواژگان: هاری، گازگرفتگی، سامانه ی جغرافیایی(GIS، گلستان، مازندران، گیلان -
صفحه 47زمینه و هدفبیماری های غیر واگیر که از آن به بیماری های مزمن و یا بیماری های مرتبط با سبک زندگی نیز یاد می شود یکی از مشکلات جدی امروز اغلب کشورهاست. سازمان جهانی بهداشت در نشست های سالانه ی خود بارها این موضوع را طرح و نظرات و راهکارهای کارشناسی خود را به دنیا ارایه نموده است. در این مطالعه با استفاده از راهبرد های تنظیمی توسط WHO که برنامه جامعی برای کنترل و مراقبت از بیمارهای غیرواگیر است به بررسی اقدامات انجام شده درحوزه ی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در برنامه مراقبت و کنترل بیماری های غیر واگیر پرداخته شده است.روش کاردراین مطالعه که یک پژوهش توصیفی تحلیلی است فعالیت های انجام شده درنظام مراقبت بیماری های غیر واگیر در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در تعداد 21 واحد مبارزه با بیماری های غیر واگیر شهر اصفهان و کلیه شهرستان های استان به صورت خود ارزیابی و بررسی مستندات، مورد بررسی قرار گرفت. کارشناسان و مسؤولان واحدهای مبارزه با بیماری های غیر واگیر(تعدا د 30نفر) وارد مطالعه گردیدند. ابزار مطالعه پرسشنامه محقق ساخته ای بود که در6حیطه (براساس اصول جهانی و راهبرد های مبارزه با بیماری های غیرواگیر (WHOتدوین و روایی و پایایی آن مورد تایید قرارگرفت. در تحلیل داده ها از فراوانی، درصد، میانگین و T-Test استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد.نتایجنمره کل خودارزیابی واحدهای مورد مطالعه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در زمینه اقدامات انجام شده در برنامه مراقبت و کنترل بیماری های غیر واگیر 59/0 44/1 (میانگین 44/1 از4) است. دربین 6راهبرد مورد مطالعه راهبرد «افزایش آگاهی عمومی درمورد بیماری های غیرواگیر»بالاترین امتیاز وراهبرد «بهبود همکاری و مشارکت در پیشگیری و کنترل بیماری های غیر واگیر»کمترین امتیاز حاصل شده است. مستندسازی اقدامات در حد ضعیفی صورت گرفته است (کمتراز50%). بین میانگین نمرات خود ارزیابی بر حسب دو دسته اقدامات دارای مستندات و فاقد مستندات تفاوت معناداری وجود نداشت (1/0=p).نتیجه گیریدانشگاه علوم پزشکی اصفهان از دانشگاه های پیشرو در سطح کشور است که اقدامات ارزشمندی در زمینه برنامه مراقبت و کنترل بیماری های غیرواگیر انجام داده است. اما بر اساس مقیاس مورد استفاده این مطالعه نقاط ضعف متعددی در برنامه ها وجود دارد. یکی دیگر از نقاط ضعف دیگر عدم توجه و دقت در مستندسازی اقدامات انجام یافته است که مرحله بسیار مهمی برای هم افزایی فعالیتها و بهبود و تعالی عملکردی سازمان است.
کلیدواژگان: بیماریهای غیرواگیر، خودارزیابی، مراقبت، نظام، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان -
صفحه 61زمینه و هدف
اولین گام اساسی و ضروری در ارایه صحیح خدمات، کنترل و ارزشیابی خدمات بهداشتی و درمانی بوده و یکی از مهمترین عوامل ارزشیابی، میزان رضایت مندی مراجعان است. در این پژوهش میزان رضایت مندی بیماران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی تابعه دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی از نحوه ارایه خدمات بهداشتی - درمانی مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش کاراین مطالعه توصیفی - تحلیلی و از نوع مقطعی است که در40 مرکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی ارایه کننده خدمات در سال 1388 در سطح استان مرکزی انجام شده است. مشخصات دموگرافیک مراجعه کنندگان به واحدها و نیز نحوه ی برخورد کارکنان، صرف وقت، راهنمایی و آموزش، هزینه خدمات، کفایت خدمات، توانایی ومهارت کارکنان، دسترسی به امکانات پزشکی، امکانات رفاهی و کفایت تجهیزات بر اساس یک پرسشنامه و مصاحبه از مراجعین یا همراهان آنها ثبت شد.
نتایج391 نفر در طی 3 ماه مصاحبه شدند، میانگین سن افراد مورد مطالعه 02/17±24/38 سال، 5/66% آن ها خانم و 3/81% ایشان، متاهل بودند. 52/34% مراجعین از کلیت عملکرد مراکز بهداشتی درمانی در سطح بالا و یا خیلی بالا راضی بودند. این سطح بالا یا خیلی بالا از رضایت در مورد عملکرد پزشک، ماما، آزمایشگاه و داروخانه به ترتیب 1/33، 1/37، 8/36 و 3/38% بود.
نتیجه گیریعملکرد مراکز در مجموع در سطح استان موفق بوده است. مدیران بر اساس نظرات گیرندگان خدمت و با ارتقای برخی از فرآیندهای برنامه می توانند سطح بالاتری از رضایت مندی را در دراز مدت حاصل کنند.
کلیدواژگان: رضایت، مشتری، مرکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی، اراک -
صفحه 73زمینه وهدفسرب از جمله فلزات سمی است که در صنایع مختلف مورد استفاده قرار می گیرد و لذا امکان مواجهه های شغلی و محیطی با این عنصربه انحاء مختلف وجود دارد. با توجه به سمیت بسیار بالایی که این فلز از خود نشان داده است، بروز آسیب های جدی در شاغلین شایع است. از آنجایی که سرامیک سازی یکی از صنایع بومی در کشور تلقی می شود، در این مطالعه ارزیابی مواجهه شغلی لعاب کاران با فلزسرب در یک صنعت سرامیک سازی مورد نظر قرار گرفت.روش کاربرای انجام این مطالعه، پس از انجام هماهنگی های لازم با یک کارخانه سرامیک سازی، 55 نفرلعاب کار(39 لعاب کارکاشی و16لعاب کارسفال) بعنوان گروه مواجهه انتخاب شدند. پرسشنامه ای شامل مشخصات فردی لعاب کاران ومحیط کار آنها درحین نمونه برداری تکمیل گردید تا میانگین غلظت فلز سرب با متغیرهای نوبت کاری، نوع شغل، نوع سامانه تهویه و ساعات اضافه کاری مقایسه شود. برای نمونه برداری ذرات از پمپ نمونه برداری ساخت شرکتSKC وصافی های استرسلولزی باپورسایز 8/0 میکرون و قطر 37 میلی متر استفاده شدند. دبی پمپ طبق روش NIOSH 7300 l/min،2 تنظیم شد. بعدازنمونه برداری، هرصافی شامل ذرات فلزات به آزمایشگاه منتقل و درمخلوط 4به 1 اسیدنیتریک و پرکلریک هضم شدند (روشNIOSH 7300). سپس آنالیز با استفاده از دستگاه ICP-AESانجام گرفت. برای حذف میزان خطا و آلودگی های احتمالی در هنگام نمونه برداری یا انتقال، تعدادی نمونه به عنوان شاهد از کارمندان بخش اداری نیز برگزیده و بطورمشابه آماده سازی شدند. همچنین تست اسپیرومتری ازلعاب کاران وگروه شاهد بعمل آمد.نتایجنتایج این مطالعه نشان داد که میانگین غلظت فلز سرب بالاترازحد مجاز می باشد(mg/m 17/0). آزمون t مستقل نشان داد که بین میزان سرب هوای منطقه تنفسی و متغیرهای کیفی نوبت کاری (صبح و بعد ازظهر) و سامانه تهویه (دارد-ندارد) دربین لعاب کاران ارتباط معنی داری وجود دارد همچنین نتایج آزمون آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد که میزان سرب هوای منطقه تنفسی با متغیر تعداد ساعات اضافه کاری ارتباط معنی دار دارد.نتیجه گیریغلظت سرب در صنعت سرامیک سازی در هوای منطقه تنفسی بیش از حد مجاز است و با توجه به بیماریزایی بالای این فلز، لازم است تدابیر حافظتی فردی، شغلی و محیطی توسط متولیان این صنعت مد نظر قرار گیرد. همچنین پایش های بالینی در بدو استخدام، معاینات دوره ای و انجام تست اسپیرومتری دربرنامه سلامت کارگران از اهم تدابیری است که باید مورد توجه قرار گیرد.کلیدواژگان: غلظت سرب، نمونه منطقه ی تنفسی، دستگاه جذب اتمی، اسپیرومتری، لعاب کار، سرامیک سازی
-
صفحه 81زمینه و هدفزخم بستر یکی از مشکلات رایج بیمارستان ها به ویژه در بخش های بستری با اقامت طولانی و بخش مراقبت های ویژه (ICU) می باشد که هزینه ها و عوارض زیادی را برای بیمار و نظام سلامت ایجاد می کند. هدف این مطالعه آن است تا عوامل موثر بر ایجاد زخم بستر را در بخش های ICU بیمارستان های آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران بررسی و تعیین نماید.روش کاراین مطالعه در هفت بخش ICU واقع در چهار بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابتدابا استفاده از مشاهده مستقیم، تمام 90 بیمار بستری در بخش های مراقبت های ویژه بیمارستان های مورد مطالعه از نظر وجود زخم بستر مورد بررسی قرار گرفت. سپس از بین بیماران ترخیص شده از همان بخش ها در سال 1386 تعداد 310 پرونده پزشکی به صورت تصادفی متناسب انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از یک پرسشنامه ی ساختار یافته جمع آوری شد.نتایجزخم بستر در افراد مسن، خانم ها، افراد با تحرک و فعالیت کمتر، سطح هوشیاری پایین تر، طول مدت بستری بیشتر، بیماران تحت مراقبت های داخلی و در بیماران مبتلا به تب، دیابت، فشارخون، فلج و بیماری های تنفسی، به طور معنی داری بیشتر بود. همچنین زخم بستر در بیماران مبتلا به عفونت و انواع توده ها بیشتر بود.نتیجه گیریاستفاده از یک روش استاندارد ارزیابی بیمار و توجه به عوامل ایجاد زخم بستر قبل از بستری می تواند در شناسایی بیماران در معرض خطر و کاهش زخم بستر تاثیر داشته باشد.
-
Page 1Background And AimInequality in the distribution of hospital recourses is a great obstacle in planning and provision of health care. This inequality in mainly observed in the government hospitals in a country. The objective of the present study was to determine the distribution of specialized physicians and active beds in the Iranian government hospitals between 2001 and 2006Materials And MethodsThe method used in the study was retrospective, descriptive- analytical. The data were analyzed (Lorenz Curve and Gini index estimation), using the Excel Software.ResultsBased on the Gini coefficient, the distribution of specialized physicians during the 5-year period (2001-2006) was 0.0876, 0.0874, 0.0909, 0.0329, 0.0951, and 0.0520, respectively. The corresponding figures for active beds were 0.024, 0.0171, 0.0208, 0.0251, 0.0212, and 0.084.ConclusionThe findings of the study indicate that, in spite of differences in the proportions of specialized physicians and active beds among the provinces with regard to their populations, the distributions in the government hospitals have been equitable. The results of this study can provide useful insights for the country's Health Ministry policy-makers.Keywords: active Bed, Specialized physicians, Gini Coefficient, Lorenz Curve, Inequality, Iran, Hospital