فهرست مطالب

فصلنامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
پیاپی 167 (1383)

  • تاریخ انتشار: 1383/02/01
  • تعداد عناوین: 11
|
  • ابوالحسن امین مقدسی صفحه 1

    ادب مقارن یا ادب تطبیقی در تاریخ ادب فارسی و عربی ریشه ای کهن دارد و در تاریخ معاصر نیز به خصوص درکشورهای عربی به ویژه مصر آثار قابل اعتنایی در این زمینه به چشم می خورد و مقایسه دو شاعری همچون بهار و شوقی ازآن جهت مورد تاکید است که هر دو شاعر از شرایط سیاسی، فرهنگی و مذهبی نسبتا مشترکی برخوردارند و در یک عصر زندگی می کنند. از سوی دیگر هر دو متعلق به دو تمدن کهن ایران و مصرند و شعراء درجه یک زمان خویش محسوب می شوند. هر دو شاعر از عقب ماندگی مسلمانان انتقاد کرده و زبان ا عتراض گشوده ا ند.
    مقایسه مدائح نبوی دو شاعر با توجه به موضوعات مشترک همچون معراج، امی بودن، برتری پیامبر (ص) و ترسیم اوضاع مسلمین برای پیامبر (ص)، قابل مقایسه و سنجش است، این مقارنه براساس مدائح نبوی مختلف دیوان های هر دو شاعر صورت گرفته است.

    کلیدواژگان: ادب تطبیقی، شرایط مشترک فرهنگی ایران و مصر، مدائح نبوی، مضامین مشترک بهار و شوقی، مفاهیم دینی
  • سید امیر محمود انوار صفحه 19
    اعوذ بالذ من الشیطان الرجیم فإذا قرات القرآن فاستعذ ب الله من الشیطان الرجیم اعوذ ب الله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم جبرئیلابا پیمبرگوزما چونکه خواهی خواندآیات مرا ازشر ابلیس دون باید پناه خود بری درسایهء لطف إلا، بر خدایی که سمیع است وعلیم می پناهم من زشیطان رجیم در غرف لغت و زبان، استعاذه را چه معناست؟ و در عرف شرع چه حکم و مجراست؟ و آیات و اخبار آن کدام است؟ و پیش از تلاوت قرآن امر بر قراءت آنست یا بعد ازآن؟ آیا قراءت آن مستحب است یا واجب و خواندن و نوشتن آن چه نتیجه و اثری در دل نویسنده و خواننده دارد.
    کلیدواژگان: استعاذه، الله، شیطان، قرآن، حدیث، تفاسیر، ادبی
  • غلامعباس رضایی صفحه 39
    متنبی از سالی 337ه. ق تا 346 در خدمت سیف الدوله حمدانی بوده و در این مدت در فن رثا مجموعا شش قصیده گفته است. در پنج مرثیه از این مراثی، هر چند ابیات نغز و نیکو فراوان است ولی بهترین قصایدی نیست که در رثاگفته است، زیرا متنبی بیشتر این قصاید را برای انجام وظیفه گفته نه به حکم احساس و عاطفه و سوز درون. وی در این قصاید به هنر و عقلش بیشتر پناه برده تا دل و احساسش، از همین رو شنونده درآنها احساس سردی می کند. اما باید قصید های را که در رثای خوله ساخته است از بقیهء قصاید استثنا کنیم؟ زیرا این قصیده را هنکامی گفته که جدایی وی از سیف الدوله به درازاکشیده، شوقش به وی زیاد گشته و حوادثی که برای هر دو پیش آمده، آن دو را به یکدیگر نیازمند ساخته است. وی در این قصیده به عقلش- خصوصا عقل فلسفی اش- تکیه نموده و به بسیاری از حکم شایع میان ملت ها پناه برده و آنها را در قالبی موجز و دقیق ریخته است به گونه ای که به صورت امثال سائره در آمده و در هر زمان و مکان برای تسلیت گفتن صلاحیت دارد.
    کلیدواژگان: خوله، رثا، صبر، سو زد رون، عقل فلسفی
  • عبدالحسین فقهی، ابراهیم اناری بزچلویی صفحه 57
    صاحب نظران و منتقدان ادب عربی در بررسی زمینه های پیدایی جمعیت های ادبی در ادب معاصر عرب کمتر به نقش شاعران کلاسیک جدید در تجدد و نوآوری توجه نموده اند. اما به نظر می رسد اختلاف نظر منتقدان در مورد سبک های ادبی آنها تحولات و دستارردهای عظیمی را به ارمغان آورده است به طوریکه شاید با جرات بتوان گفت که اگر این اختلاف نظرها در عرصه ی ادبی عصر حاضر بروز نمی کرد برخی از جمعیتهای ادبی اثرگذار معاصر هرگز پا به عرصه ی وجود نمی گذاشت. در این مقاله ما سعی نموده ایم تا ریشه ها، علائم و نشانه های نوآوری را در آثار و اندیشه های سه تن از شاعران کلاسیک جدید یعنی محمود سامی بارودی،- افظ ابراهیم و به ویژه احمد شوقی نقد و بررسی کنیم.
    صاحب نظران و منتقدان ادب عربی در بررسی زمینه های پیدایی جمعیت های ادبی در ادب معاصر عرب کمتر به نقش شاعران کلاسیک جدید در تجدد و نوآوری توجه نموده اند. اما به نظر می رسد اختلاف نظر منتقدان در مورد سبک های ادبی آنها تحولات و دستارردهای عظیمی را به ارمغان آورده است به طوریکه شاید با جرات بتوان گفت که اگر این اختلاف نظرها در عرصه ی ادبی عصر حاضر بروز نمی کرد برخی از جمعیتهای ادبی اثرگذار معاصر هرگز پا به عرصه ی وجود نمی گذاشت. در این مقاله ما سعی نموده ایم تا ریشه ها، علائم و نشانه های نوآوری را در آثار و اندیشه های سه تن از شاعران کلاسیک جدید یعنی محمود سامی بارودی،- افظ ابراهیم و به ویژه احمد شوقی نقد و بررسی کنیم.
    کلیدواژگان: احیای ادبی، نوآوری، محمود سامی بارودی، حافظ ابراهیم، احمد شوقی، اثر پذیری از غرب
  • معصومه شبستری صفحه 77
    عراق سرزمین آکنده از شعر و مالامال از شاعران است وکمتر شهر و روستایی در آن یافت می شودک شاعری از آنجا برنخاسته باشد.
    از آنجاکه در محیط های عربی اسلامی تحت استعمار درگذشته، هماره فضایی از بازگشت و عقب گرد، ارتجاع گرایی، تحریم نمودن نداهای جدید و جرم شماری هر صدای تازه ای حاکم بوده است؟ نوگرایی پیوسته جرمی بزرگ و حرکتی پا عواقب و پیامدهای ناشناخته، همراه با نا ایمنی شمرده می شد. از این رو با وجود آنکه اروپا در سایهء آرامش خویش و در اضطراب نگهداشتن دیگرکشورهای مستعمره، از نعمت فرهنگی وسیع و میدان های نوگرایی متنوع و افکاری باز برخوردار بود و پیوسته به تلاش های نویی در امور تجربی و علمی و نیز در ادبیات و هنر و سنت دست می یازید، سرزمین های تحت استعمار در آتش جهل و عقب ماندگی و استبداد می سوختند و عراق یکی از سرزمین های زخم دیده از ستم استعمار بود و«بیاتی» یکی از طلایه داران حرکت جدید و پویای ادبیات و شعر بودکه ققنوس وار در عصر سخت شعله کشیدن حرکت های انقلابی از خاکستر خویش دوبار سر برآورد.
    کلیدواژگان: اسطوره، نمادگرایی، نوپردازی، اتحاد با هستی، مراقبه
  • کبری روشنفکر صفحه 97
    قسمی از ادبیات عریی عصر نهضت که به فکر چاره اندیشی و در صدد روشنگری و تبیین چالشها و معضلات پیش روی جامعه بشری است چندان به آرایه های لفظی نمی اندیشد بلکه زیبایی را در معنا بویژه معانی بلند انسانی می داند. سهولت، روانی، وضوح و تاثیر عمیق از مهمترین ویژگی های چنین ادبیاتی است.
    یکی از چهره های برجسته اپن گرایش ادبی که گاه زیر شاخه ادبیات متعهد قرارگرفته و زمانی عنوان ادبیات اجتماعی را پسندیده و وقتی به عنوان ادبیات انسانی مطرح می گردد «عبدالرحمن کواکبی» است. وی قلم و حیات خود را در خدمت به ارزشهای انسانی قرار می دهد. مقاله و داستان دو بازوی نیرومندی است که کواکبی به کمک آنها می کوشد تا انسان معاصر را از غرقاب بحرانها بیرون کشیده، ساحل اطمینان را به وی بشارت دهد.
    آزادیخواهی، استبداد ستیزی، تمسک به مفاهیم بلند قرآنی، احیای شیوه شورامداری با تکیه بر رعایت حقوق حقه مسلمانان و سنت شکنی از مهمترین مسائل مورد تاکید کواکبی در آثارش می باشد.
    کلیدواژگان: ادبیات معاصر عربی، ادبیات متعهد، ادب عصر نهضت، عبد الرحمن کواکبی
  • غلامرضا کریمی فرد صفحه 115
    یکی از احکام عدد ساختن اسم منسوب از الفاظ عدد است. اسم منسوب عددی متناسب با نوع عدد متفاوت است. کلا در بنای نسبت از الفاظ عدد روش قاعده مند و معینی ذکر نشده است اما آنچه مسلم است این است که گاهی بر وزن «فعال» که احیانا «یاء» نسبت هم همراه آن است، ساخته می شود، مانند: ثلاث و رباع و ثلاثی ورباعی. در عین حال ساختن اسم منسوب از عدد، مطابق قواعد نسبت نیز امری جایز است، مانند: واحدئ از واحد و اربعئ از اربعه. در عدد مرکب از آن نظرکه مرکب مزجی است، مطابق قاعده مربوط به بنای اسم منسوب در مرکب مزجی، اسم منسوب ساخته می شود، مانند:«تسعئ» از «تسعه عشر، یاگفته می شود»تسعه عشرئ «چنانکه گفته می شود»الشیعه الاثناعشریه«. نسبت در اعداد عقود با الحاق» یائ «نسبت به لفظ عدد حاصل می شود، مانند:» خمسونی «منسوب به»خمسون «و در اعداد معطوف به هر دو جزءعددیاءنسبت می پیوندد.
    کلیدواژگان: اسم، نسبت، منسوب، عدد
  • مصطفی کمال جو صفحه 133
    هر که اندک آشنایی با جبران خلیل جبران و آثار وی داشته باشد، می راندکه او از جانب کلیساهای وقت لبنان متهم به بی دینی شده است. اما همین جبران متهم به بی دینی زیباترین کتابها را دربارهء مسیح (ع) و دین وی نوشته است. زندگی کردن درکنار مسلمانان لبنان، مسیحیان آمریکا، و یهودیان فرانسه اثری از این دینها در ذهن او باقی گذاشت. وی به همهء ادیان به دیدهء احترام می نگریست و خواهان تسامح دینی بود و از تعصب دینی روی می گرداند. جبران معتقد بودکه دین حقیقی در سینهء مردم جای دارد، به همین خاطر به کشیشانی که دین را وسیلهء تسلط بر دیگران قرار داده بودند، حمله کرد و در حملا متقابل کشیشان نیز او را به کفر متهم نمودند. او به مسیح (ع)، محمد (ص) و علی (ع)، به دیدهء احترام می نگرد و در آثارش رگه هایی ازکلام بزرگان وکتب آسمانی دیگر ادیان وجود دارد.
    کلیدواژگان: جبران خلیل جبران، کشیشان، دین مسیح (ع)، محمد (ص)، علی (ع)، قرآن، انجیل، نهج البلاغه
  • عزت ملا ابراهیمی صفحه 149
    ایلیا ابوماضی از شاعران برجسته معاصر به شمار می آید، که احساس فاصله ای عمیق میان عالم مطلوب و حقایق موجود نوعی گرایش صوفیانه در وی پدید آورده است. او با نماد خوش بینی و بدبینی به جدل برمی خیزد. گاه شک و نومیدی فزایند های بر جانش سایه می افکند. متحیرانه از اسرار وجود، ناموس طبیعت، سرشت آدمی و امور ماوراء الطبیعه پرسش می کند. در پی یافتن حقیقت به هرکوی و برزن سر می کشد تا عطش درونی خرد را سیراب سازد. مهاجرتها و فراز و نشیبهای زندگر، او را به فلسفه بافی سوق می دهد و در نهایت به تسلیم و رضا تن می سپارد، بدان امید که اندکی آرامش یابد. در این میان خیال گسترده، واژگانی آهنگین و اسلوبی دلنشین به یاری شاعر می شتابد، تا سخاوتمندانه نغمهء سرور و زیبایی را در تار و پود خواننده اش در افکند.
    کلیدواژگان: ابوماضی، فلسفه بافی، صوفیانه، طلاسم، لست ادری
  • عدنان طهماسبی صفحه 163
    تئوری قدمت و کمال (در شعر جاهلی) باعث گردید مسائلی خارج از حوزه ادب بر آن سایه افکند تا جائیکه پیشگامان شعر مدرن اظهار داشته اند برای اینکه شعر و ادب نفسی تازه کند و پابه عرصه تحولات جهانی شعر و ادبیات بگذارد و از واقعیت های فرهنگ و اوضاع اجتماعی امروز بدور نماند لازم است از قید و بندهای کهن رهایی یابد و در این باره «خالده سعید» گفته است لازمه ابداع و نوآوری اساسا رهایی از قید و بند تقلید و سنت است، البته وی ابداع را حرکتی انسانی دانسته و بر تداوم آن به عنوان یک رهیافت اساسی تاکید دارد و بر این اساس آورده است که هر عمل ابداعی به معنای واقعی، آغاز و نوآوری است.
    کلیدواژگان: الابداع، حرکه، التقلید، الزمن، المو روث
  • عباس همامی صفحه 175
    تفسمیر بالرای را به ذوقی و غیر ذوقی تقسیم می کنند. در تفسیر بالرای ذوقی، مفسر بدون در نظرگرفتن علوم مقدماتی و شرایط و مراحل لازم، قرآن را تفسیر میکند که این عمل مورر نهی واقع شده است. اما در تفسیر بالرای غیر ذوقی، تفسیر مبتنی بر لحاظ علوم مقدماتی مورد نیاز و شرایط و مراحل لازم است و مفسر از اندیشه خود به عنوان جزئی از عوامل موثر در تفسیر استفاده می کند.
    کلیدواژگان: تفسیر بالرای ذوقی، تفسیر بالرای غیر ذوقی، تاویل و هرمنوتیک