فهرست مطالب

دیابت و متابولیسم ایران - سال دهم شماره 2 (پیاپی 35، آذر و دی 1389)

مجله دیابت و متابولیسم ایران
سال دهم شماره 2 (پیاپی 35، آذر و دی 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/10/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مقاله مروری
  • حسین فخرزاده، فرشاد شریفی صفحه 117
    درصد قابل توجهی از قربانیان حوادث قلبی- عروقی، عوامل خطرساز کلاسیک را ندارند. این مساله پژوهشگران را بر آن داشته تا روش های نوین شناسایی آترواسکلروز پیش بالینی را به منظور بکار بستن اقدامات مؤثر پیشگیرانه به کار بندند. بیش از یک سوم افرادی که با روش های تشخیصی افزایش ضخامت اینتیما- میدیای کاروتید، امتیاز کلسیم شریان کرونری، سختی شریانی و اتساع با واسطه افزایش جریان شریان بازویی ارزیابی شده اند به درجاتی از آترواسکلروز پیش بالینی مبتلا بوده اند. مقاله حاضر یک مقاله مروری روایتی از مقالات چاپ شده در Pub med قابل دسترس در سایت دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال 1990 تا 2010 در مورد آترواسکلروز پیش بالینی و روش های متفاوت شناسایی آن است. آترواسکلروز پیش بالینی اهمیت فوق العاده ای دارد چون درمان طبی بیماری قلبی عروقی پایدار به اندازه روش های تهاجمی تر نظیر استنت گذاری موثر است. از سوی دیگر نشانگرهای جایگزین آترواسکلروز می توانند به تشخیص زود هنگام حوادث ناگوار کمک کند. از سوی دیگر این روش ها می تواند در مانیتورینگ تاثیر درمان در افراد با ریسک متوسط تا بالا سیستم امتیازدهی فرامینگهام استفاده شود.
    کلیدواژگان: آترواسکلروز، ضخامت اینتیما مدیای کاروتید، امتیاز کلسیم شریان کرونری، اتساع با واسطه افزایش جریان شریان بازویی، سختی شریانی، مقاله مروری روایتی
  • مقاله اصیل
  • ساره رستمی، مرتضی بهنام رسولی، علی مقیمی، مسعود فریدونی، زینب مؤمنی صفحه 130
    مقدمه
    نوروپاتی مرکزی یکی از رایج ترین عوارض دیابت است که منجر به اختلال در عملکردهای شناختی از قبیل یادگیری و حافظه می شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی همزمان و مقایسه ای اثرات دیابت نوع1 و نوع2 بر یادگیری، حافظه فضایی و حافظه احترازی در رت است.
    روش ها
    21 رت نر نژاد ویستار به سه گروه کنترل، دیابتی نوع 1 و دیابتی نوع 2 تقسیم شدند. القای دیابت نوع 1 با تزریق داخل صفاقی استرپتوزتوسین با دوز mg/kg60 وزن بدن و القای دیابت نوع 2 با تجویز خوراکی فروکتوز 10% در آب آشامیدنی به مدت 8 هفته انجام شد. 6 هفته پس از تایید دیابت یادگیری و حافظه فضایی رت ها به وسیله آزمون ماز آبی موریس و حافظه احترازی با آزمون شاتل باکس بررسی شد.
    یافته ها
    در آزمون ماز آبی در مقایسه با گروه کنترل گروه دیابتی نوع 1 افزایش معنی دار (01/0P<) در مسافت طی شده و زمان رسیدن به سکو نشان داد در حالی که این افزایش در گروه دیابتی نوع 2 معنی دار نبود. در آزمون شاتل باکس نیز در رت های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل تاخیر در زمان ورود به محفظه تاریک بطور معنی داری (01/0P<) کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    در هر دو نوع دیابت حافظه احترازی آسیب می بیند در حالی که در رابطه با حافظه فضایی این آسیب در دیابت نوع 1 بارزتر است. در عین حال ممکن است آسیب حافظه فضایی در دیابت نوع 2 وابسته به دوره ابتلای به بیماری و سن باشد.
    کلیدواژگان: دیابت، یادگیری و حافظه، ماز آبی موریس، شاتل باکس، رت
  • مریم چینی ساز، آزاده ابراهیم حبیبی، عطیه قاسمی، باقر لاریجانی صفحه 140
    مقدمه
    در بیماری دیابت، آلبومین سرم انسانی تمایل بالایی در اتصال به قند و گلایکه شدن (Glycation) از خود نشان داده است. گلایکه شدن آلبومین سرم انسانی، زمینه را برای تشکیل اشکال تجمعی فراهم می کند. با توجه به عمومیت پدیده تجمع و تشکیل آمیلوئید و دخالت این گونه اشکال تجمعی در بیماری های مرتبط با پروتئین ها، مطالعه بر روی پروتئین های مدل و بدست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد چگونگی این پدیده ها، می تواند در مقابله با اشکال تجمعی راهگشا باشد. تحقیقات مربوط به تاثیر ترکیبات شیمیایی کوچک بر فیبریلاسیون پروتئین ها نیز می تواند در راستای طراحی و بهینه سازی این مولکول ها به عنوان دارو، در درمان بیماری های آمیلوئیدی کمک کننده باشد.
    روش ها
    القای تغییرات ساختاری آلبومین سرم انسانی انکوبه شده در بافر گلایسین با pH پایین و در حضور حلال آلی اتانول به مدت 24 ساعت انجام گرفت. ایجاد آمیلویید به کمک روش های اسپکتروسکوپی جذب کنگورد، نشر فلورسانس تیوفلاوین تی، دو رنگنمایی حلقوی (CD) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) بررسی شد. در عین حال، از دو ترکیب به نام سیلیبینین و یدی پامید در جهت بررسی تاثیر آنها در فرایند فیبریلاسیون استفاده شد.
    یافته ها
    آلبومین سرم انسانی در شرایط اسیدی قادر به تشکیل ساختار فیبریلار آمیلوئیدی است و هر دو ترکیب مذکور قادر به کاهش فیبریلاسیون در این پروتئین بودند.
    نتیجه گیری
    در این تحقیق نشان داده شد که آلبومین سرم انسانی بدون گلایکه شدن، استعداد ایجاد اشکال تجمعی را دارد. جهت مهار این پدیده، سیلیبینین نسبت به یدی پامید دارای تاثیر بیشتری بود و می تواند به عنوان داروی بالقوه در مهار آمیلوئید مطرح باشد.
    کلیدواژگان: آلبومین، فیبریل، آمیلوئید، تجمع پروتئین
  • عاطفه رحیمی، عطیه قاسمی، دینا مرشدی، مرجان صباغیان، آزاده ابراهیم حبیبی صفحه 151
    مقدمه
    فیبرهای آمیلوئیدی، ساختارهای منظم حاصل از تجمعات پروتئینی می باشند که از جمله در محل تزریق های مکرر انسولین مشاهده شده اند. تغییر در ساختار انسولین می تواند باعث کاهش میل به این تجمع شود. در تحقیق حاضر، لیزین انسولین با استفاده از سیتراکونیک انهیدرید تغییر داده شده است و تاثیر این تغییر بر این فرایند بررسی شده است.
    روش ها
    برای جدا کردن یون روی انسولین و تبدیل فرم هگزامری آن به فرم مونومری و فعال، از بافر حاوی EDTA استفاده شد. تغییر شیمیایی لیزین به سیتراکونیل لیزین با استفاده از سیتراکونیک انهیدرید در محیط بازی انجام شد. سپس هر دو نمونه طبیعی و تغییر داده شده به مدت 24 ساعت در شرایط تشکیل تجمعات آمیلوئیدی برای پروتئین انسولین انکوبه شدند.
    یافته ها
    مطالعه ساختارهای دوم و سوم پروتئین شاهد و تغییر داده شده، به وسیله تکنیک های دورنگ نمایی دورانی و فلوئورسانس ذاتی، تفاوت محسوسی را در این ساختارها بین این دو نمونه نشان نداد. بررسی و مقایسه دو نمونه شاهد و آزمودنی پس از 24 ساعت انکوباسیون در شرایط تشکیل تجمعات به وسیله تکنیک های دو رنگ نمایی دورانی دور، مطالعه تغییرات جذب نوری کنگورد با تکنیک اسپکتروسکوپی، بررسی طیف نشر تیوفلاوین T با دستگاه فلوئورسانس و تصاویر حاصل از میکروسکوپ الکترونی، کاهش قابل ملاحظه تجمعات فیبرهای آمیلوئیدی را در نمونه تغییر داده شده نسبت به نمونه شاهد نشان داد.
    نتیجه گیری
    تغییر شیمیایی اسید آمینه لیزین در پروتئین انسولین به وسیله سیتراکونیک انهیدرید باعث کاهش قابل ملاحظه تجمعات آمیلوئیدی می شود که بالقوه نوع مطلوب تری از انسولین را بدست می دهد.
    کلیدواژگان: انسولین گاوی، لیزین، سیتراکونیک انهیدرید، تجمعات پروتئینی (فیبرهای آمیلوئیدی)
  • عذرا طباطبایی ملاذی، مریم پیمانی، رامین حشمت، محمد پژوهی صفحه 161
    مقدمه
    دیابت شایع ترین بیماری متابولیک دنیاست که شیوع آن با افزایش سن، افزایش می یابد. بیشترین شیوع دیابت در هر جامعه در مسن ترین گروه سنی همان جامعه است. در ایران حداقل 14 درصد دیابتی سالمند (≥ 60 سال) وجود دارد که ما از وضعیت موجود در مراقبت دیابت در آنان اطلاعات کافی در اختیار نداریم. این مطالعه با هدف بررسی این موضوع طراحی شد.
    روش ها
    این مطالعه مقطعی در سال های1387 -1385 برای بررسی وضعیت مراقبت دیابت بر اساس پرونده های موجود از افراد بالای 60 سال مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان شریعتی انجام شد. اطلاعات مورد نیاز شامل وضعیت دموگرافیک، فشارخون، لیپیدهای سرم، قندخون ناشتا و دو ساعته، وضعیت کنترل قندخون، رژیم درمانی مورد استفاده جهت درمان دیابت و عوارض آن بود. برای آنالیز، روش های آماری مطالعات توصیفی مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    در بررسی 200 پرونده واجد شرایط ورود به مطالعه، 103 نفر زن و مابقی مرد بودند. بیشترین عارضه دیابت در زمان مراجعه، حضور همزمان چند عارضه با هم بود. رژیم درمانی مورد استفاده توسط 5/72% بیماران قرص های خوراکی پایین آورنده قندخون بود. 5/81% بیماران برای فشارخون بالا، 72% برای دیس لیپیدمی و73% برای نوروپاتی تحت درمان بودند. در بیش از 50 % بیماران دیابتی خصوصا زنان سالمند، فشارخون، قندخون و لیپید پروفایل کنترل نشده بود.
    نتیجه گیری
    بنظر می رسد وضعیت مراقبت دیابت در سالمندان کشور ما در شرایط مطلوبی نیست. با توجه به شیوع روزافزون دیابت و سالمند شدن جامعه، پیشنهاد می شود به بهبود و ارتقای وضعیت مراقبت دیابت در سالمندان به لحاظ پیچیدگی فرایند دیابت در این گروه سنی توجه بیشتری شود.
    کلیدواژگان: سالمندان، دیابت، مراقبت دیابت
  • حسین فخرزاده، مریم قادرپناهی، فرشاد شریفی، زهره بادامچی زاده، مژده میرعارفین، رسول پورابراهیم، سارا قطبی، معصومه نوری، باقر لاریجانی صفحه 170
    مقدمه
    نقش مفید فعالیت بدنی در ممانعت از ابتلا به دیابت در مطالعات متعدد به چشم می خورد. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط میان فعالیت بدنی با شدت متوسط (150 دقیقه در هفته) یا بیشتر و کاهش خطر دیابت در بزرگسالان چاق و غیر چاق ساکن منطقه 17 تهران بود.
    روش ها
    1552 فرد 64-25 ساله از ساکنین منطقه 17 تهران بطور تصادفی توسط یک نمونه گیری خوشه اییک مرحله ای انتخاب شدند و در این مطالعه مقطعی که بخشی از مطالعه عوامل خطر بیماری های قلبی- عروقی در جمعیت تحت پوشش پایگاه تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی تهران و مطابق با الگوی مونیکای سازمان بهداشت جهانی بود، شرکت کردند. به منظور ارزیابی فعالیت بدنی ایروبیک با شدت متوسط از پرسشنامه فعالیت بدنی انتخابی مونیکا استفاده شد. دیابت با تشخیص قبلی و یا استفاده اخیر از داروهای هیپوگلیسمیک یا انسولین و یا قند خون ناشتای ≥ mg/dl126 تعریف شد.
    یافته ها
    پس از تقسیم بندی بر اساس وضعیت چاقی و در مقایسه با گروه غیر فعال، نسبت شانس (OR) تعدیل شده دیابت نوع 2 در گروه چاق دارای فعالیت بدنی ≥150 دقیقه در هفته، 64/0 (فاصله اطمینان %95: 39/1-30/0) بود درحالی که در نمونه های غیرچاق، این فعالیت بدنی بطور معنی داری با کاهش 50 درصدی خطر دیابت نوع 2 مرتبط بود (OR=50/0؛ فاصله اطمینان %95: 94/0-26/0).
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه حاکی از وجود یک ارتباط معنی دار میان این سطح از فعالیت بدنی و کاهش خطر دیابت در بزرگسالان غیر چاق ایرانی بود.
    کلیدواژگان: فعالیت بدنی، دیابت نوع2، چاقی
  • شبنم عباس زاده اهرنجانی، ساره امینی، رسول ستوده منش، رامین حشمت، نصیر محسنی جم، محمدرضا مهاجری تهرانی صفحه 180
    مقدمه
    سنگ کیسه صفرا، یکی از شایع ترین بیماری های گوارشی در دنیاست که علل زیادی از جمله دیابت زمینه ساز آن است. هدف این مطالعه بررسی فراوانی و عوامل خطرزای ابتلا به سنگ کیسه صفرا در بیماران دیابتی می باشد.
    روش ها
    این مطالعه به صورت مقطعی و توصیفی بوده که بر روی 300 نفر از بیماران دیابتی مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان شریعتی تهران در بین سال های 1384 الی 1386 انجام گرفته است. بیماران پس از انجام سونوگرافی، براساس وجود و یا عدم وجود سنگ کیسه صفرا به ترتیب به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند و عوامل خطرزا از طریق تحلیل های آماری مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    در این جمعیت، فراوانی سنگ کیسه صفرا 20 نفر(7/6%) بود و جنسیت زن با خطر ابتلا به سنگ کیسه صفرا همراهی معنی دار داشت (60/11-07/1: 95% CI، 22/3=OR). میانگین سن افراد دارای سنگ کیسه صفرا (01/0=P) و همچنین میانگین تعداد زایمان ها (01/0=P) و میانگین سن منوپوز (02/0=P) در گروه دارای سنگ کیسه صفرا به طور معنی داری بیش از گروه فاقد سنگ بود.
    نتیجه گیری
    شیوع سنگ کیسه صفرا در این بیماران تقریبا مشابه شیوع سنگ کیسه صفرا در جمعیت ایرانی است. در این مطالعه مانند سایر مطالعات، جنسیت زن و میانگین تعداد زایمان ها و سن منوپوز با وجود سنگ کیسه صفرا ارتباط داشت. پیشنهاد می گردد که در مطالعات آتی از حجم نمونه بیشتری جهت تعیین فراوانی و عوامل خطرساز احتمالی استفاده گردد و گروه ها از نظر رده سنی همسان شوند.
    کلیدواژگان: عوامل خطرساز، سنگ کیسه صفرا، دیابت، شیوع
  • سعیده بزازیان، محمدعلی بشارت، اسدالله رجب صفحه 188
    مقدمه
    تحقیقات مختلف نقش سبک های دلبستگی و ادراک بیماری را در رابطه با شاخص های سازگاری با بیماری های مزمن بررسی کرده اند. سبک دلبستگی به رابطه عاطفی بین کودک و اولین مراقب اشاره دارد که پایه روابط بعدی را شکل می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و ادراک بیماری با بهزیستی روانشناختی و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 انجام شده است.
    روش ها
    نمونه پژوهش شامل 300 نفر (172 دختر و 128 پسر، سنین 18- 30 سال) از بیماران عضو انجمن دیابت ایران بودند. از شرکت کننده ها خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAS)، مقیاس ادراک بیماری (IPQ) و زیر مقیاس بهزیستی روانشناختی پرسشنامه سلامت روانی (MHI-28) را تکمیل کنند. هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) از نتایج آخرین آزمایش بیماران استخراج شد.
    یافته ها
    نتایج همبستگی پیرسون نشانگر رابطه معنادار بین متغیرهای پیش بین و ملاک بود. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد پاسخ عاطفی به بیماری، پی آمدها، و سبک های دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی تبیین کننده واریانس بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 بودند. همچنین شناخت بیماری، ماهیت بیماری و سبک دلبستگی ایمن، در حد قابل قبولی واریانس هموگلوبین گلیکوزیله را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 تبیین می کنند.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته ها، زیرمقیاس های ادراک بیماری می تواند رابطه بین سبک های دلبستگی، بهزیستی روانشناختی و هموگلوبین گلیکوزیله را تحت تاثیر قرار دهد. نتایج این پژوهش می تواند راهگشای سیاست گذاری های پیشگیرانه و کمک به افراد در معرض خطر و ارائه مداخلات درمانی روانشناختی باشد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 1، سبک های دلبستگی، ادراک بیماری، بهزیستی روانشناختی، هموگلوبین گلیکوزیله
  • روناک نعلینی، ایرج حیدری، محمدعلی بهار صفحه 197
    مقدمه
    هدف از این مطالعه، بررسی ویژگی های کارکرد آنالیتیک دو روش مستقیم و محاسبه ای سنجش میزان LDL و مقایسه دو روش از نظر تاثیر بر طبقه بندی در تشخیص هایپر کلسترولمی است.
    روش ها
    تعداد 352 نفر از مراجعه کنندگان به یکی از آزمایشگاه های تهران به صورت پی در پی وارد مطالعه شدند. داده های جمعیت شناختی و خصوصیات بالینی و عوامل خطر بیماری های کرونر با یک پرسشنامه جمع آوری شدند. یک نمونه خون ناشتا از شرکت کنندگان تهیه و سرم آن جداسازی و فریز شد. همه نمونه ها در یک روز از نظر میزان کلسترول تام، لیپوپروتئین با تراکم بالا و میزان تری گلیسرید (TG) به روش آنزیمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. میزان لیپوپروتئین با تراکم پایین (LDL) به دو روش محاسبه ای فریدوالد و روش مستقیم هموژن مورد سنجش قرار گرفت. برای مقایسه کارکرد آنالیتیک دو روش از تحلیل رگرسیونی و منحنی بلاند-آلتمن استفاده شد.
    یافته ها
    مقدار LDL سنجش شده با دو روش ارتباط قوی و معنی داری داشت (95/0(r=. روش محاسباتی دارای سوگیری مثبت نسبت به روش مستقیم بود که این سوگیری در سطوح بالاتر TG واضح تر بود. عملکرد روش محاسباتی در طبقه بندی بیماران بر اساس معیارهای NCEP-ATP-III به ویژه در افراد دارای عوامل خطر بیشتر، بهتر از روش مستقیم بود.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه روش مستقیم سنجش LDL برتری خاصی در مقایسه با روش محاسباتی نداشت. تا زمانی که روش های مستقیم دقیق تری در دسترس قرار بگیرند، استفاده از روش های مستقیم باید با احتیاط بیشتری انجام شود.
    کلیدواژگان: بیماری کرونری قلب، روش های آزمایشگاهی بالینی، لیپوپروتئین با تراکم پایین (LDL)، هایپرکلسترولمی
  • سید علینقی کاظمی، منصور صادق زاده، فرانک شریفی، علی کوشا، نورالدین موسوی نسب صفحه 208
    مقدمه
    میزانNon HDL کلسترول در نمونه های غیر ناشتا ارزشمند بوده، روش اندازه گیری آن آسان است و می تواند حوادث قلبی عروقی را پیش بینی نماید. این مطالعه جهت مقایسه نقش افزایش این اندکس در مقایسه با LDL کلسترول به عنوان یک فاکتور خطرسندرم متابولیک انجام شده است.
    روش ها
    در این مطالعه از اطلاعات مربوط به 3277 نفر از افراد بزرگتر از 15 سال که با نمونه گیری تصادفی خوشه ایاز سطح شهر زنجان انتخاب و در مطالعه قلب سالم شرکت کرده بودند، استفاده شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش های آماری Chi-Square و ضریب همبستگی پیرسون، محاسبه odds ratio و آنالیز رگرسیون لجستیک انجام شد.
    یافته ها
    31% موارد مورد بررسی مبتلا به سندرم متابولیک بودند. LDL-C بالا در 21% و Non HDL-C بالا در 9/31% افراد با سندرم متابولیک دیده شد. در بررسی همبستگی بین متغیرها رابطه قوی و مثبتی بین میزان LDL-C و Non-HDL-C به دست آمد (0001/0=P، 839/0:r). میزان odds ratio برای سندرم متابولیک در حضور Non HDL-C بالا (001/0=P؛ 2/6-1/4: 95% CI) 1/5 بود که این میزان برای LDL-C (01/0=P؛ 2/3-1/2: 95% CI) 6/2 است.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه در افراد مبتلا به سندرم متابولیک، تعداد موارد اختلال در Non HDL-c به وضوح بیشتر است. لذا c-Non HDL در مقایسه با LDL-c به عنوان یک عامل خطر سندرم متابولیک ارزشمندتر بوده و پیگیری اختلالات لیپیدی در بیماران مبتلا به سندرم متابولیک با Non HDL-c ارجحیت به مراتب بیشتری نسبت به LDL دارد.
    کلیدواژگان: سندرم متابولیک، LDL، c، Non HDL، c، زنجان
  • فرانک شریفی، آفاق انجم شعاع، فرناز ایزدفر، سعیده مظلوم زاده صفحه 214
    مقدمه
    با توجه به شیوع روزافزون سندرم متابولیک به عنوان یکی از مهمترین عوامل زمینه ساز بیماری های قلبی عروقی در دنیا و نقش تغذیه مناسب در کاهش خطر چاقی شکمی به عنوان پایه اساسی سندرم متابولیک، در این مطالعه بر آن شدیم تا تاثیر الگوی تغذیه در ماه مبارک رمضان را بر فاکتورهای التهابی مانند CRP و آدیپونکتین و سایر اجزای سندرم متابولیک را بررسی کنیم.
    روش ها
    در این مطالعه کوهورت،40 نفر از مراجعین به درمانگاه غدد شهر با سندرم متابولیک و 21 نفر فرد سالم به عنوان گروه شاهد، مورد مطالعه قرار گرفتند. از کلیه افراد، یک هفته قبل از ماه رمضان و در پایان ماه رمضان، نمونه گیری خون وریدی انجام و سطح سرمی گلوکز ناشتا (FBS)، کلسترول، تری گلیسرید (TG)، HDL کلسترول، آدیپونکتین و CRP اندازه گیری شد. افراد با قطع روزه داری بیش از یک هفته و با بیماری های عفونی و التهابی از مطالعه حذف شدند. اطلاعات جمع آوری شده با روش های آماری t زوج، t-student و کای دو و محاسبه correlationتجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    در این مطالعه، روزه داری در ماه رمضان، در افراد سالم و نه در افراد با سندرم متابولیک، باعث کاهش اندازه دور شکم شد)001/0P=). تغییر معنی داری در سطح سرمی آدیپونکتین و میزان CRP در طول ماه مبارک رمضان در افراد روزه دار با و بدون سندرم متابولیک روی نداد اگرچه روزه داری باعث تغییرمعنی داری در TG سرم نشد، در گروه افراد با سندرم متابولیک، قند ناشتا، کلسترول تام و میزان HDL (004/0=P) افزایش معنی داری در پایان روزه داری داشت.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد روزه داری، با الگوی تغذیه ای موجود در شهر زنجان، تغییر عمده ای را در عوامل التهابی در سندرم متابولیک ایجاد نمی کند. ولی باعث کاهش معنی داری در FBS و کلسترول و افزایش معنی داری در HDL در افراد با سندرم متابولیک می شود. کوتاه بودن طول دوره روزه داری و نیز استفاده از الگوی ناصحیح تغذیه در ساعات افطار، می تواند از علل این موضوع باشد.
    کلیدواژگان: سندرم متابولیک، آدیپونکتین، CRP، روزه داری، ماه رمضان
  • سلاله امامقلی پور، آرش حسین نژاد، سید علیرضا مهاجرانی، محمود شیرزاد، باقر لاریجانی صفحه 221
    مقدمه
    اخیرا رزیستین به عنوان یک سیتوکین التهابی مهم مورد توجه قرار گرفته که ممکن است در سازوکارهای دخیل در ایجاد بیماری عروق کرونری دارای نقش باشد. بررسی پلی مورفیسم های ژن رزیستین، به خصوص در ناحیه پروموتر آن با سطح سرمی رزیستین و ایجاد آتروسکلروز مرتبط می باشد. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم C/G 420- ژن رزیستین با شدت درگیری عروق کرونری در جمعیت ایرانی می باشد.
    روش ها
    مطالعه حاضر به صورت مقطعی بر روی 113 بیماری که از بهمن 1387 تا آبان 1388 تحت آنژیوگرافی کرونر قرار گرفتند، انجام شد. از نمونه های خون کامل آنها، استخراج DNA صورت گرفت. از طریق PCR-RFLP وضعیت پلی مورفیسم و میزان آلل هایC وG جمعیت مورد مطالعه مشخص گردید. سپس ارتباط بین ژنوتیپ ها و میزان گرفتگی عروق کرونر بررسی گردید.
    یافته ها
    مقدار قند خون ناشتا، کلسترول، HbA1C و تعداد عروق درگیر در گروه دیابتی به طور معناداری بالاتر از گروه غیر دیابتی بود. بررسی ها همچنین نشان دادند که در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری با ژنوتیپ CC خطر ابتلا به دیابت نوع 2، دو برابر بیشتر می باشد. توزیع ژنوتیپ افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب بر اساس شدت گرفتگی عروق پس از در نظر گرفتن بیماران با یک یا دو رگ درگیر، نشان می دهد که بین ژنوتیپ C/G420- ژن رزیستین و میزان درگیری عروق کرونر رابطه معناداری وجود دارد (04/0P=)، به طوری که افراد با ژنوتیپ CC دارای بیشترین میزان گرفتگی عروق کرونری می باشند. نسبت شانس برای ژنوتیپ CC در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر قلبی 33/4 با دامنه اطمینان 95% بین 2/1 تا 38/18 و خطر نسبی برای این بیماران 25/2 با دامنه اطمینان 95% بین 97/0 تا 19/5 برآورد گردید.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان می دهد چند شکلی پروموتر ژن رزیستین با دیابت نوع 2 و شدت بیماری عروق کرونری همراهی دارد به طوری که ژنوتیپ CC در مقابل CG و GG شانس ابتلا به دیابت نوع 2 و آتروسکلروز را افزایش می دهد.
    کلیدواژگان: رزیستین، دیابت، عروق کرونری، پلی مورفیسم