فهرست مطالب

نشریه تولیدات گیاهی
سال سی و دوم شماره 1 (تابستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/06/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • عسگر غنی صفحه 1
    خشک کردن یکی از مراحل مهم پس از برداشت گیاهان دارویی می باشد که نقش مهمی در کمیت و کیفیت محصول دارد. به منظور بررسی روش های مختلف خشک کردن، آزمایشی بصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو فاکتور گونه های بومادران (5 گونه) و روش خشک کردن (5 روش) با سه تکرار اجراگردید. تیمارها عبارت بودند از، فاکتور اول: گونه های بومادران Achillea millefolium، A. eriophora، A. nobilis، A.biebersteinii، A. wilhelmsii و فاکتور دوم: 1- خشک کردن در آفتاب به مدت 72 ساعت 2 - خشک کردن در سایه در دمای 25 درجه سانتی گراد به مدت 120 ساعت 3- خشک کردن در آون دمای 50 درجه به مدت 48 ساعت 4- خشک کردن در آون دمای 100 درجه به مدت 24 ساعت 5- خشک کردن توسط ماکروویو در مدت زمان کمتر از 10 دقیقه. نمونه های تر نیز اسانس گیری شده و با بقیه روش ها مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان دهنده تاثیر معنی دار نوع گونه و روش خشک کردن بر درصد کاهش وزن، درصد رطوبت نهایی، درصد اسانس و کیفیت ظاهری نمونه ها بود (01/0 p<). همچنین در این فاکتورها اثر متقابل گونه و روش خشک کردن معنی دار شد (p<0/01). بیشترین درصد نهایی رطوبت (7/4 درصد) مربوط به روش ماکروویو و کمترین میزان (32/1 درصد) مربوط به دمای 100 درجه بود. از نظر درصد اسانس بیشترین میزان اسانس مربوط به گونه A. eriophora و کمترین میزان مربوط به گونه A. wilhelmsii بود و در تمامی گونه ها بیشترین میزان اسانس در روش خشک کردن در سایه، دمای °C25 و کمترین میزان اسانس در روش خشک کردن در آون با دمای 100 درجه سانتی گراد به دست آمد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان اظهار نمود که روش خشک کردن نه تنها بر درصد کاهش وزن و میزان رطوبت نمونه ها موثر است بلکه اثر قابل توجهی بر میزان اسانس نمونه ها داشت لذا بهترین روش برای خشک کردن بومادران خشک کردن در دمای 25 درجه سانتیگراد و شرایط سایه تشخیص داده شد.
  • محدثه شمس الدین صفحه 13
    به منظور مطالعه اثر تنش شوری بر رشد و عملکرد دو هیبرید ذرت، آزمایشی در سال 1384 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل دو هیبرید ذرت (سینگل کراس 647 و تری وی کراس 647) و چهار سطح شوری dS/m 4، 6، 8 و 10 (نمک کلرید سدیم و کلسیم با نسبت 2:1) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس و مقایسه میانگین صفات اندازه گیری شده (ارتفاع ساقه، تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک و میزان کلروفیل) نشان داد که این صفات تحت تاثیر سطوح مختلف شوری اختلاف معنی داری را داشتند، به طوری که بالاترین مقدار هر یک از این صفات در تیمار شاهد و پایین ترین مقدار آن در تیمار حداکثر تنش شوری مشاهده شد. نتایج تجزیه واریانس داده های مربوط به عملکرد، تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در ردیف، تعداد کل دانه در بلال و وزن هزار دانه نیز نشان داد که غلظت های مختلف نمک صفات مذکور را بنحو بسیار معنی داری تحت تاثیر قرار دادند. مقایسه میانگین های صفات مذکور نشان داد که بالاترین مقدار هر یک از این صفات در تیمار شاهد و کمترین آنها در تیمار تنش شدید بوده است. همچنین تنش شوری بر شاخص برداشت تاثیر معنی داری داشت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها حاکی از اثر غیر معنی دار هیبرید بر روی اکثر صفات اندازه گیری شده بود. همچنین اثر متقابل شوری × هیبرید در مورد هیچ یک از صفات رویشی و زایشی معنی دار نشد.
  • آنیتا یاقوتی پور صفحه 25
    وجود اثر متقابل ژنوتیپ × محیط ایجاب می کند که عملکرد ژنوتیپ ها در دامنه وسیعی از شرایط محیطی مورد آزمایش قرار گیرند تا اطلاعات حاصل بتواند کارایی مربوط به گزینش و معرفی آن ها را افزایش دهد. در این تحقیق به منظور بررسی و انتخاب ژنوتیپ های پر محصول و سازگار با شرایط دیم و آبی، آزمایشی با تعداد21 لاین و رقم نخود در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به مدت چهارسال (1380- 1376)در دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی در دو شرایط دیم و آبی اجرا گردید. اثر متقابل ژنوتیپ × محیط با استفاده از مدل AMMI در سطح احتمال 1% معنی دار بود. مجموع مربعات (SS) اثر متقابل توسط مدل AMMI به چهار مؤلفه اصلی اثر متقابل (IPCA) معنی دار در سطح احتمال 1% تفکیک گردید. در کل دو مؤلفه اصلی (IPCA1 وIPCA2) 58/66 % تغییرات اثر متقابل ژنوتیپ × محیط را توجیه کردند. بر اساس نمودار بای پلات مدل AMMI2، ژنوتیپ های 1 ((FLIP 92-131C، 7 ((FILIP 92-47C، 8 (FLIP 92-9C)، 1592- 104C) - (FLIP، 16(FLIP 92 -158C) و21 (ILC 482) به عنوان ژنوتیپ های پایدار و ژنوتیپ های 7،8،16و21 به علت داشتن عملکرد بالا به عنوان ژنوتیپ های پایدار با عملکرد بالا شناخته شدند.
  • علی اکبر مظفری صفحه 39
    غرب ایران بر اساس نظریه پژوهشگران بخشی از مرکز پیدایش گلابی است و با توجه به وضعیت توپوگرافی و شرایط جغرافیایی استان کردستان، پوشش گیاهی از تنوع ویژه ای برخوردار است. گلابی های بومی در این استان همانند انواع وحشی گلابی از تنوع ویژه ای برخوردار می باشد. لذا شناسایی ارقام متنوع بومی تحت کشت امری ضروری به نظر می رسد. بر این اساس به منظور شناسایی ارقام بومی گلابی در بخشهای مرکزی و غربی استان کردستان بررسی های لازم بعمل آمد. در این بررسی ها با بکارگیری صفات فنوتیپی جهت شناسایی ارقام موجود، 58 صفت فنوتیپی مربوط به اندامهای مختلف گیاه (گل، میوه، برگ و شاخه) اندازه گیری شد. این اندازه گیری ها از آغاز رشد تا خزان کامل برگ در دو سال متوالی و با میانگین20 داده برای هر صفت مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق از میان 416 درخت بررسی شده 28 رقم مختلف مشخص شدند. پس از کد گذاری صفات غیر عددی همراه با صفات عددی که کمتر تحت تاثیر عوامل محیطی قرار می گیرند، بررسی های آماری(تجزیه علیت، همبستگی بین صفات و تجزیه کلاستر) با استفاده از برنامه های نرم افزاری spss و NTYSIC2 انجام گرفت. تحلیل جدول و دندروگرام حاصله از تجزیه کلاستر، تعداد 28 رقم را مشخص و میزان قرابت و خویشاوندی آنها را نشان داد. با انجام تجزیه به مولفه های اصلی، مولفه اول 62/84% از کل واریانس متغیرهای اولیه را توجیه نمود. تجزیه به مولفه های اصلی تطابق نسبتا خوبی با تجزیه کلاستر داشت. همچنین مشاهدات ما در رابطه با بعضی از صفات فنوتیپی مانند تعداد گل و میوه در هر گل آذین با نتایج برخی از نویسندگان مغایرت داشت.
  • عبدالامیر راهنما صفحه 53
    شرایط تناوب زراعی خوزستان سبب می شود کلزا (Brassica napus L.) عمدتا در خارج از دامنه تاریخ کاشت توصیه شده کشت شود. باهدف بررسی امکان کاهش یا جبران خسارت ناشی از تاخیر در کاشت، این آزمایش طی دو سال زراعی 84- 1383 و 85 – 1384 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی به روش کرت های یکبار خرد شده با چهار تاریخ کاشت 20/8، 30/8، 10/9 و 20/9 در کرت های اصلی و پنج سطح صفر، 50، 100، 150 و 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار درکرت های فرعی در سه تکرار اجراء گردید. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد، که تاخیر در کاشت از 20/8 به 20/9 موجب کاهش تعداد خورجین (6/24 در بوته)، تعداد دانه در خورجین (1/3 عدد)، وزن هزار دانه (43/0گرم)، عملکرد دانه (8/1084 کیلوگرم در هکتار)، روغن دانه (6/5 درصد) و عملکرد روغن (1/539 کیلوگرم در هکتار) گردید. افزایش مصرف نیتروژن از صفر به 200 کیلوگرم در هکتار سبب گردید تا تعداد خورجین در بوته (3/55 عدد)، تعداد دانه در خورجین (1/2 عدد)، وزن هزار دانه (6/0 گرم)، عملکرد دانه (7/1965 کیلوگرم در هکتار)، روغن دانه (5/3 درصد) و عملکرد روغن (0/789 کیلوگرم در هکتار) بطور معنی داری افزایش یافت. بررسی اثرات متقابل نشان داد که در هر تاریخ کاشت، افزایش نیتروژن سبب بهبود معنی دار عملکرد و اجزای عملکرد گردید. با عنایت به عدم تفاوت معنی دار بین سطوح کودی 150 و 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در تاریخ کاشت 20/8 و 30/8، در اولویت اول کاشت کلزا در آبانماه با کاربرد 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و در صورت الزام به کشت تاخیری در آذر ماه، کاربرد 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار توصیه می شود.
  • مریم تهرانی صفحه 65
    به منظور بررسی روش های مدیریت بقایای گیاهی و تقسیط کود نیتروژن بر پویایی جمعیت علف های هرز، آزمایش دو ساله ای در طی سال های 86-1385 و 87-1386 (سال اول کشت گیاه گندم و سال دوم کشت گیاه کلزا) در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی شهید چمران اهواز انجام گرفت. این آزمایش در قالب بلوک های کامل تصادفی بصورت کرت های یک بار خرد شده و در سه تکرار انجام گردید. تیمار اصلی شامل روش های مدیریت بقایای گیاهی در سه سطح شامل مخلوط کردن کامل بقایا، سوزاندن بقایا و حذف کامل بقایا بود. تیمار فرعی شامل روش تقسیط کود نیتروژن از طریق ترکیب نسبت های مختلف کود پایه و سرک نیتروژن در سه سطح (بر حسب درصد) که به ترتیب تحت عنوان تقسیط اول (%50+50)، تقسیط دوم (%75 +25) و تقسیط سوم (%25+50+25) اجرا شد. صفات مورد اندازه گیری شامل تعداد گونه، تراکم و وزن خشک کل علف های هرز، تراکم و وزن خشک علف های هرز باریک برگ و پهن برگ کلزا بودند. نتایج نشان داد اثر مخلوط کردن بقایای گیاهی بر کاهش پویایی علف های هرز بصورت معنی داری بهتر از دو سطح دیگر تیمار مدیریت بقایای گیاهی بود. همچنین روش تقسیط اول کود نیتروژن (%50 +50) نسبت به دو روش دیگر برتری معنی داری به لحاظ تاثیر بر کاهش پویایی علف های هرز داشت. بیشترین (4/19 بوته در مترمربع) تراکم کل علف های هرز در روش های سوزاندن بقایای گیاهی و روش سوم تقسیط کود نیتروژن و کمترین (1/5 بوته در مترمربع) تراکم کل علف های هرز مخلوط کردن بقایای گیاهی و روش اول تقسیط کود نیتروژن بود. بیشترین (8/153 گرم در مترمربع) و کمترین (2/43 گرم در مترمربع) وزن خشک کل علف های هرز نیز به ترتیب مربوط به روش های سوزاندن بقایای گیاهی و روش سوم تقسیط کود نیتروژن و مخلوط کردن بقایای گیاهی و روش اول تقسیط کود نیتروژن می باشد. در مجموع روش مخلوط کردن بقایای گیاهی و روش اول تقسیط کود نیتروژن (%50+50) در کاهش پویایی جمعیت علف های هرز بهتر از سایر روش ها بود.
  • نور الله معلمی صفحه 81
    استفاده از اسید جیبرلیک باعث تسریع در رشد رویشی گیاهان می شود. در این پژوهش وضعیت رشد رویشی دانهال های یک ساله کنار با کاربرد اسید جیبرلیک به صورت محلول پاشی با غلظت های صفر (شاهد)، 250، 500 و 750 میلی گرم در لیتر مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار انجام شد و در نهایت صفات رویشی مانند طول میانگره، ارتفاع ساقه، وزن تر و خشک برگ، ساقه و ریشه، سطح برگ و سطح ریشه اندازه گیری شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که اسید جیبرلیک با غلظت 750 میلی گرم در لیتر بیشترین تاثیر را بر روی طول میانگره و ارتفاع ساقه داشت و اختلاف آن با بقیه تیمارها و تیمار شاهد در سطح 1 درصد معنی دار بود. همچنین محلول پاشی با غلظت های 500 و 750 میلی گرم در لیتر از نظر سایر صفات رویشی از قبیل سطح برگ، وزن تر و خشک برگ و ساقه دانهال ها اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد نسبت به شاهد نشان دادند. نتایج آزمایش نشان داد که محلول پاشی اسید جیبرلیک تاثیر معنی داری بر هیچکدام از صفات مربوط به ریشه (سطح ریشه، وزن تر و خشک ریشه) نداشت.
|
  • Page 1
    Drying method has an important role on medicinal plants production and affect quality of derived drugs. In order to study the different drying methods on some Achillea species, an experiment was conducted in factorial randomized based on complete block design (RCBD) with tow factors: Achillea species (5 species) and drying methods (5 methods) with three replications. The first factor was Achillea millefolium, A. eriophora, A. nobilis, A. biebersteinii, A. wilhelmsii and the second factor 1- drying under sun for 72 hours 2- drying in shade 25°C for 120 hours 3- drying in 50°C for 48 horse 4- drying in 100°C for 24 hours 5- drying by microwave for less than 10 minutes. Essential oil was extracted from fresh sample and compared with these methods. The results showed significant difference (p<0.01) between species and drying methods on weight loss, final water content and essential oil percentage. Result also showed significant interaction between drying methods and species (p<0.01). Highest percentage of essential oil was obtained from A. eriophora and lowest percentage obtained from A.wilhelmsii. Highest percentage of essential oil was attained from drying method at 25°C and the lowest amount in drying at 100°C. In conclusion, drying of Achillea in 25°C was the best method for essential oil content and quality.
  • Page 13
    A factorial experiment was conducted at the Agricultural Research Station of Bahonar University of Kerman to study the effects of salinity on the growth and yield of two maize cultivars in 2006. The design employed was a completely randomized design with three replications. Treatments were a combination of all levels of two factors including hybrid (single cross 647, three way cross 647) and electrical conductivity of soil solution (4, 6, 8, 10 dS/m). The results showed that the measured traits (shoot length, number of leaf, leaf area, dry weight and chlorophyll content) were affected significantly by salinity. The highest and lowest amounts of mentioned traits belonged to control and 10 dS/m treatments, respectively. Data analysis of variance also showed that the number of row per head, number of grain per row, the total number of grain per head and thousand grain weights were affected very significantly by salinity. Mean comparisons using Duncan multiple range test showed that control produced the higher amount of mentioned traits while severe stress produced the lowest. Yield production was reduced very significantly by salinity. Harvesting index was also affected by salinity. The effect of cultivars on most of the traits was not significant. Interaction effects did not influence any of the vegetative and reproductive traits significantly either.
  • Page 25
    Presence of genotype × environment (GE) interaction necessitates evaluations in a wide range of environments to find desirable genotypes. This study was carried out to determine the stability of grain yield of 21 chickpea genotypes, in RCBD with three replications under rainfed and irrigated conditions in College of Agriculture, Razi University of Kermanshah, Iran, for 4 years. The genotype × environment interaction effects were analyzed using the additive main effects, and multiplicative interaction (AMMI) statistical model indicated that it was significant at 1% level of probability. The sum of squares of G × E interaction was partitioned by AMMI model into four significant interaction principal component axes (IPCA). The first two principal component axes (IPCA1 and IPCA2) in total contributed to 66.58% of total genotype by environment interaction. A biplot generated using genotypic and environmental scores of the first two AMMI components also showed that genotypes 15 (FLIP 92-104 C), 8 (FLIP 92-9 C), 7 (FLIP 92-47 C), 1 (FLIP 92-31 C), 16 (FLIP 92-158 C) and 21 (ILC 482) were also selected as stable genotypes, while the genotypes 7, 8, 16 and 21 were outstanding for high yield and stability.
  • Page 39
    According to some observations, west of Iran is part of pear origin center. Topographical and geographical situations of Kurdistan province lead to plants variation. There are different pear varieties in this area such as wild pear genotype. The aim of this study was to investigate and characterize the native type of pear varieties in west and central part of Kurdistan province. To identify of pear genotypes, 58 phenotypic traits of flower, fruit, leaf and branches were selected. Measurements were carried out during the bud growth to leaf abscission period in two successive growth seasons. In this study, 416 pear trees were grouped in 28 varieties, and the mean of 20 data were analyzed for each trait. According to the results, 28 varieties were determined and the relationship between them was calculated. the first component had 84.62% of the total variance. Principle component analysis had a fairly good agreement with cluster analysis. Our results related to some flowers and fruit traits differed from previously reported ones.
  • Page 53
    Delaying sowing cultivation of canola was cased by Khouzestan rotation condition. In order to reduce comprehensive cultivation delay injury, this study was carried out in Shavoor Agricultural Research Station during 2004-2006 in randomized complete block design (RCBD) in split plot method with 4 planting dates 11th Nov, 21th Nov, 1th Dec, and 11th Dec in main plots and five nitrogen levels, 0, 50, 100, 150 and 200 kg/ha in sub plots with 3 replications. The results of the component analysis showed delay in planting from 11th Nov to 11th Dec reduced 24.6 pods per plant, 3.1 seed per pod, 0.43gr thousands seed weight, 1084.8 kg/ha seed yield, 5.6 seed oil percent and 539.1 kg/ha oil yield. There was significant difference between nitrogen levels application increasing form 0 to 200 kg N/ha to increase 55.3 pods per plant, 2.1 seed per pods, 0.6 gr thousands seed weight, 1965.7 kg/ha seed yield, 3.5 seed oil percent and 789.0 kg/ha oil yeild. Interaction effects showed that yield and yield component increased significantly by increasing of nitrogen levels for each planting date. Because there was no significant difference between 150 and 200 kg N/ha, 150 and 200 kg N/ha for normal and late planting date were recommended respectively.
  • Page 65
    In order to study the effect of crop residue management (C.R.M) and nitrogen splitting (N-splitting) methods on yield and yield components of canola, a filed experiment was conducted in Research Station of Shahid Chamran University in 2005-2006, 2006- 2007 (first year wheat, second year canola). The experiment was set up in a split plot design with three replications. The main plot treatments were C.R.M (i.e. incorporation, removal and burning the wheat residue) and sub plot treatments were N-splitting with combination of nitrogen- based and top dressing of nitrogen applied at three levels (i.e. 50+50, 25+75 and 25+50+25 %). The measurement of plant characteristics, plant density and sum of dry matter of weeds were used to evaluate plant growth and standing within canola population. The results indicated that weed plants greatly declined regardless of type of weed species, when the plant residues were incorporated into the soil. Further reduction could significantly inhibit weed growth and nitrogen source applied in form of N-splitting (50+50%). Findings also showed that the highest (19.4 plant/m2) and lowest (5.1 plant/m2) weed plants were observed under burning the residues treatment receiving 25+75 % N- splitting and incorporation of the residue treatment receiving 25+50+25 % N- splitting respectively. The highest (153.8 g/m2) and lowest (43.2 g/m2) yield production of dry matter of weed populations were accumulated when the residues were burned and received 25+75 % N- splitting incorporated and receiving 25+50+25 % N- splitting respectively. in the present study, the evidence indicated a desirable method of crop residue management when incorporating the residues in form of N- splitting (50+50 %).
  • Page 81
    Application of gibberellic acid (GA3) increases the rate of vegetative growth of plants. This research was conducted to study the effect of gibberllic acid (0, 250, 500 and 750 mg l-1) on annual seedling growth of Ber tree. The experiment was carried out in randomized complete block design (RCBD) with four replications. Measured parameters included: length of internodes, height of shoot, fresh and dry weight of leaf, shoot and root, leaf area and root area. The result showed that 750 mg l-1 GA3 was the most effective on the length of internodes and height of shoot and its difference with the other treatments were significantly at 1% probability. The other vegetative parameters included: leaf area, fresh weight, dry weight of leaf and shoot of seedling in high concentrations (500, 750 mg l-1) which were significantly different at 5% probability compared with the control ones. The result of this study showed that spray of gibberllic acid did not have significant effect on the root area, fresh and dry weight.