فهرست مطالب

غدد درون ریز و متابولیسم ایران - سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 55، اردیبهشت 1390)

مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران
سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 55، اردیبهشت 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/02/21
  • تعداد عناوین: 13
|
  • هانیه سادات اجتهد، جواد مهتدی نیا، عزیز همایونی راد*، میترا نیافر، محمد اصغری جعفرآبادی، وحید مفید صفحه 1
    مقدمه

    ماست پروبیوتیک جز غذاهای فراسودمند محسوب می شود و اثرات مفیدی بر سلامت افراد دارد. در چندین پژوهش حیوانی اثر پروبیوتیک ها در کاهش قند خون و به تاخیر انداختن بروز افزایش قند خون و مقاومت انسولینی گزارش شده است. با توجه به شیوع روز افزون دیابت نوع 2، پژوهش کنونی با هدف بررسی تاثیر ماست پروبیوتیک بر شاخص های قند خون و مقاومت انسولینی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد.

    مواد و روش ها

    این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور روی 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک غدد و متابولیسم بیمارستان سینا تبریز انجام شد. افراد گروه آزمون روزانه 300 گرم ماست پروبیوتیک و افراد گروه شاهد روزانه 300 گرم ماست معمولی به مدت 6 هفته دریافت نمودند. دریافت های غذایی، ویژگی های تن سنجی، قند خون ناشتا، انسولین، هموگلوبین گلیکوزیله و مقاومت انسولینی در ابتدا و انتهای پژوهش اندازه گیری شد. تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS، آزمون های تی زوجی و تحلیل کوواریانس انجام شد.

    یافته ها

    میانگین قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله بعد از مداخله، بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری داشت (05/0>P). در گروه دریافت کننده ی ماست پروبیوتیک نیز در طول پژوهش، قند خون ناشتا کاهش معنی داری نشان داد (01/0>P)، ولی کاهش غلظت انسولین، هموگلوبین گلیکوزیله و مقاومت انسولینی در این گروه معنی دار نشد (05/0<P).

    نتیجه گیری

    با توجه به اثر ماست پروبیوتیک در کاهش قند خون ناشتا در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، مصرف پروبیوتیک ها را به عنوان درمان کمکی می توان توصیه نمود.

    کلیدواژگان: پروبیوتیک، دیابت نوع 2، مقاومت انسولینی، قند خون ناشتا
  • سمیرا ربیعی صفحه 9
    مقدمه
    بر اساس برخی پژوهش ها، مصرف کافی شیر مادر، می تواند از ایجاد عفونت در سلول های بتای پانکراس و بروز دیابت نوع یک جلوگیری کند. پژوهش کنونی، به شیوه ی مورد شاهدی با هدف بررسی رابطه ی دیابت نوع یک با نحوه ی تغذیه در دو سال اول زندگی و برخی عوامل جمعیت شناسی انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    100 کودک مبتلا به دیابت نوع یک (مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران) و 200 کودک غیردیابتی (مقطع ابتدایی و راهنمایی مناطق 3، 4 و 7 آموزش و پرورش شهر تهران) بر اساس روش نمونه گیری آسان در این بررسی شرکت کردند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه ی داده های تغذیه ای و آمارنگاری که توسط مادران این کودکان تکمیل می شد، به دست آمد و برای محاسبه ی نسبت شانس تعدیل شده از رگرسیون لجستیک استفاده شد.
    یافته ها
    درصد کودکانی که کمتر از 4 ماه به طور انحصاری از شیر مادر استفاده می کردند، در گروه دیابتی به طور معنی داری بالاتر بود)008/0=P، 60/5=OR). درصد مادرانی که اضافه وزن آن ها در بارداری کمتر از میانگین (75/10 کیلوگرم) بود، به طور معنی داری در گروه غیر دیابتی بیشتر بود (04/0=P، 52/0=OR). از نظر مصرف شیر گاو پیش از یک سالگی، تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    بر اساس پژوهش کنونی، تغذیه ی انحصاری با شیرمادر به مدت کمینه ی 4 ماه و اضافه وزن کمتر مادر در طول بارداری، از بروز دیابت نوع یک درکودکان پیشگیری می کند، در حالی که معرفی زود هنگام تغذیه ی تکمیلی، مصرف شیر گاو و بالا بودن وزن تولد، در گسترش دیابت نوع یک، نقشی ندارد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع یک، شیر مادر، اضافه وزن مادر
  • زهرا بهادران، پروین میرمیران، جواد مهتدی نیا، مهدی هدایتی، نزهت شاکری، فرهاد حسین پناه، فریدون عزیزی * صفحه 18
    مقدمه

    پژوهش کنونی با هدف بررسی اثر پودر جوانه ی بروکلی بر گلوکز ناشتا و غلظت چربی های خون در مبتلایان به دیابت نوع 2 طراحی و اجرا شد.

    مواد و روش ها

    63 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند: 1) 10 گرم در روز پودر جوانه ی بروکلی (21نفر)، 2) 5 گرم در روز پودر جوانه ی بروکلی (22 نفر)، 3) شاهد 5 گرم در روز دارونما (20 نفر). قند خون ناشتا، کلسترول تام، تری گلیسرید، کلسترولLDL-، کلسترولHDL-، قبل و در پایان هفته ی چهارم مداخله اندازه گیری شد.

    یافته ها

    در پایان هفته ی چهارم پودر جوانه ی بروکلی موجب 5/13% کاهش معنی دار تری گلیسرید سرم در گروه 1، در مقایسه با گروه شاهد گردید (01/0>P). میانگین غلظت کلسترولHDL- در پایان هفته ی چهارم در گروه 1 به طور معنی دار بالاتر از گروه 2 و گروه شاهد بود (01/0>P). نمایه ی آتروژنیک پلاسما در گروه 1 در پایان مدت مداخله 26% کاهش داشت (05/0>P). 6/19% و 12% کاهش معنی دار قند خون ناشتا و 5/16% و 2/12% کاهش معنی دار کلسترول تام در پایان هفته ی چهارم در گروه 1 و 2 در مقایسه با ابتدای مطالعه مشاهده شد. نسبت های کلسترول تام به کلسترولHDL- و کلسترولLDL- به کلسترولHDL- در گروه 1 در پایان هفته ی چهارم 3/12% و 6/10% کاهش معنی دار داشت (05/0>P).

    نتیجه گیری

    یافته ها نشان داد پودر جوانه ی بروکلی می تواند در بهبود غلظت چربی های خون در بیماران دیابتی تاثیر مثبت داشته باشد.

    کلیدواژگان: دیابت نوع 2، غلظت چربی های خون، جوانه ی بروکلی
  • سامره عبدلی، طاهره اشک تراب، فضل الله احمدی، سرور پرویزی صفحه 26
    مقدمه
    اگرچه توانمندی در زندگی با دیابت بدون همراهی مراقبین بهداشتی امکان پذیر نیست، اما یافته ها حاکی از ناتوانی مراقبین در تسهیل توانمندی افراد مبتلا به دیابت به عنوان یک مسئولیت حرفه ای است. به نظر می رسد شناسایی واکنش افراد در روز تشخیص دیابت، به عنوان نخستین گام مواجهه با بیماری می تواند مراقبین را در ایفای اثربخش تر نقش خود یاری رساند. به این منظور پژوهش کنونی با هدف درک واکنش افراد در روز تشخیص دیابت، صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه، پژوهشی کیفی از نوع تحلیل محتوا است که روی 21 مشارکت کننده انجام شد. آزمودنی ها به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها با استفاده از مصاحبه ی عمیق بدون ساختار و یادداشت در عرصه جمع آوری شد و با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد تهدید هویت به عنوان واکنش اولیه ی افراد به تشخیص دیابت شامل زیر طبقات ترس از متفاوت شدن و احساس از دست دادن کنترل بر جسم و زندگی است که در بستری از شناخت دیابت، حمایت، باورها، ارزش ها و ماهیت بیماری جریان دارد.
    نتیجه گیری
    تشخیص دیابت به عنوان واقعه ای تنش زا هویت افراد را در بستر فرهنگی اجتماعی ایران تهدید می کند. با توجه به نقش مهم مراقبین بهداشتی در اولین روزهای تشخیص، به نظر می رسد توجه به اثرات روحی و روانی تشخیص دیابت بر فرد به واسطه ی آموزش مهارت های مشاوره می تواند حرکت رو به جلوی افراد را در مسیر توانمندی تقویت نماید.
    کلیدواژگان: افراد مبتلا به دیابت، تشخیص دیابت، تهدید هویت، پژوهش کیفی
  • گلاله اصغری، پروین میرمیران، غزاله اسلامیان، بهرام رشیدخانی، محمد اصغری جعفرآبادی، فریدون عزیزی صفحه 36
    مقدمه
    پژوهش ها نشان داده اند که رژیم غذایی مدیترانه ای اثرات سودمندی بر سلامتی دارد، که از آن جمله می توان به ارتباط آن با بیماری های مزمن اشاره نمود. در این پژوهش، ارتباط پیروی از رژیم غذایی مدیترانه ای با چاقی و چاقی شکمی در بزرگسالان تهرانی شرکت کننده در مطالعه ی قند و لیپید تهران (TLGS) ارزیابی شد.
    مواد و روش ها
    افرادی که رژیم غذایی آن ها در ابتدای پژوهش ثبت گردیده و تا پایان 7/6 سال در TLGSپیگیری شده اند، بررسی گردیدند (467=تعداد). رژیم غذایی با استفاده از دو یادآمد 24 ساعته ی خوراک ارزیابی و بر اساس مقیاس رژیم غذایی مدیترانه ای (MDS) تعدیل شده به هر فرد امتیازی بین صفر تا 10 داده شد. اجزای MDS شامل سبزی ها، میوه ها، حبوبات، مغزها، ماهی، غلات کامل، غلات تصفیه شده، لبنیات، نسبت PUFA به SFA و نسبت گوشت قرمز به سفید بود.
    یافته ها
    میانگین± انحراف معیار سنی شرکت کنندگان 3/12±7/38 سال بود که به ترتیب 8/45% و 2/54% افراد مرد و زن بودند. پس از 7/6 سال پیگیری، در زنان مورد پژوهش، میزان پیروی از رژیم غذایی مدیترانه ای با نمایه ی توده ی بدن ارتباط معنی دار معکوس داشت (رده ی 1: 2/0±4/28 در مقایسه با رده ی 4: 3/0±7/27 کیلوگرم بر مترمربع، 05/0P≤). هم چنین میزان پیروی از رژیم غذایی مدیترانه ای با دور کمر پس از تعدیل مقدار نمایه ی توده ی بدن و هم چنین پس از تعدیل میزان فعالیت بدنی و وضعیت سیگار کشیدن ارتباط معنی داری نشان داد (رده ی 1: 8/1±1/90 در مقایسه با رده ی 4: 9/1±0/89 سانتی متر، 05/0P≤). در مردان هیچ گونه یافته معنی داری در ارتباط با نمایه ی توده ی بدن و دور کمر مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    این پژوهش نشان داد که پیروی از رژیم غذایی مدیترانه ای با نمایه ی توده ی بدن و دور کمر در زنان ارتباط معکوس دارد.
    کلیدواژگان: رژیم غذایی مدیترانه ای، چاقی، چاقی شکمی
  • فهیمه رمضانی تهرانی، مریم فرهمند، پریسا امیری، نیلوفر پیکری، فریدون عزیزی صفحه 48
    مقدمه
    اصلاح الگوی تغذیه ای، یکی از محورهای اساسی پیشگیری از بیماری های غیرواگیر است. با توجه به اهمیت شناخت دیدگاه های جامعه در مورد موانع ارایه ی الگوی غذایی سالم و هم چنین محدودیت پژوهش های مشابه در ایران، پژوهش حاضر با هدف تبیین موانع اصلاح الگوی غذایی و عوامل موثر بر آن، از زاویه ی نگاه زنان طراحی و اجرا شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه ی کیفی با رویکرد نظریه ی مبتنی بر زمینه انجام شد. در مجموع 8 بحث گروهی نیمه ساختار یافته در فاصله ی زمانی دی ماه 1387 تا اردیبهشت 1388 در واحد بررسی قند و چربی های خون پژوهشکده ی علوم غدد درون ریز و متابولیسم برگزار شد. شرکت کنندگان، 102 زن 25-65 ساله بودند که از بین شرکت کنندگان در پژوهش قند و لیپید تهران انتخاب و وارد مطالعه شدند. تمام بحث های گروهی ضبط شده و بلافاصله پس از پایان پیاده شدند. فرآیند تحلیل داده ها به طور همزمان و با استفاده از روش اشتراوس و کوربین صورت پذیرفت. اختلاف نظرها در زمینه ی کدگذاری توسط کمینه سه نفر از اعضای تیم پژوهش مورد بحث قرار گرفت و همسان شد. هم چنین قابلیت پذیرش و تطابق پذیری یافته ها ارزیابی گردید.
    یافته ها
    بر اساس تجزیه و تحلیل محتوای داده ها، موانع تغذیه ی سالم در قالب سه طبقه «آموزش و فرهنگ سازی نامناسب»، «فقدان دسترسی» و «نوع ذایقه و علاقه ی شخصی» تبیین شدند.
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش حاضر، نشانگر موانع تغذیه ی سالم از دیدگاه زنان مشارکت کننده در مطالعه ی قند و لیپید تهران است و می تواند به عنوان منبعی ارزشمند در طراحی برنامه های پیشگیری از بیماری های غیرواگیر به کار آید.
    کلیدواژگان: موانع تغذیه ی سالم، مطالعه ی کیفی، زنان، بیماری های غیرواگیر
  • بهرام رشیدخانی، محبوبه شانشین، رعنا رفعت، نسرین امیدوار، آناهیتا هوشیارراد، آرزو رضازاده، آتنا رمضانی، زهره حسینی، مریم بهروز صفحه 58
    مقدمه
    تحلیل الگوهای غذایی روشی جدید در بررسی وضعیت تغذیه ای است. هدف این پژوهش بررسی اعتبار و تکرارپذیری یک پرسش نامه ی بسامد خوراک برای ارزیابی الگوهای تغذیه ای اصلی در خانم های تهرانی بود.
    مواد و روش ها
    با روش نمونه برداری تصادفی، 150 نفر خانم 45- 18 ساله انتخاب شدند. در ابتدا، پرسش نامه ی بسامد خوراک نیمه کمی از راه مصاحبه تکمیل گردید. از افراد درخواست شد، در مدت یک سال، هر ماه 2 بار مواد غذایی مصرفی خود یادداشت نمایند. در انتهای سال، پرسش نامه ی بسامد خوراک دوم، تکمیل شد. سپس الگوهای تغذیه ای با روش تحلیل عاملی مشخص شدند.
    یافته ها
    در هر یک از این 3 داده، 2 عامل مشخص و نمرات این عامل ها محاسبه گردید. برای بررسی تکرارپذیری پرسش نامه، همبستگی نمرات این دو عامل در دو پرسش نامه ی اول و دوم با استفاده از روش پیرسون تعیین گردید، ضریب همبستگی بین نمرات این عامل ها بین 05/0- تا 11/0 بود. برای بررسی اعتبار پرسش نامه در تعیین الگوهای غذایی، همبستگی نمرات این دو عامل، ابتدا بین پرسش نامه ی اول و یادداشت خوراک (ضریب همبستگی پیرسون بین 29/0 - 16/0-) و سپس بین پرسش نامه دوم و یادداشت خوراک (ضریب همبستگی، بین 11/0 - 02/0) تعیین گردید.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد، الگوهای غذایی به دست آمده با استفاده از پرسش نامه ی بسامد خوراک در افراد مورد مطالعه معتبر و تکرارپذیر نبودند.
    کلیدواژگان: الگوی غذایی، تکرار پذیری، اعتبارپذیری، پرسش نامه ی بسامد خوراک، تحلیل عاملی
  • زهره طاهر، محمدرضا حامدی نیا، امیر حسین حقیقی صفحه 67
    مقدمه
    هدف پژوهش کنونی بررسی پاسخ حاد و تاخیری لپتین، انسولین، کورتیزول، تستوسترون و انرژی مصرفی به یک جلسه ورزش مقاومتی متوسط و سنگین در مردان سالم بود.
    مواد و روش ها
    پژوهش به صورت تجربی و به روش متقاطع بود که در آن 13 مرد سالم (میانگین سن 6/1±4/37 سال، میانگین نمایه ی توده ی بدن 88/0±44/26 کیلوگرم بر مترمربع، میانگین درصد چربی 39/1±46/22%) در یکی از سه حالت کنترل (13=تعداد)، ورزش مقاومتی متوسط (با شدت 70% یک تکرار بیشینه، 13=تعداد) و ورزش مقاومتی سنگین (با شدت 80% یک تکرار بیشینه، 13=تعداد) به مدت 90 دقیقه شرکت نمودند و نمونه های خون قبل، بلافاصله پس از اجرای آزمون، 3 و 9 ساعت پس از اجرای آزمون جمع آوری شد.
    یافته ها
    پس از اصلاح یافته ها نسبت به تغییرات حجم پلاسما، غلظت لپتین، کورتیزول و تستوسترون سرم در تمام آزمودنی ها بلافاصله پس از جلسات کنترل و ورزش مقاومتی متوسط و سنگین به طور معنی داری کاهش و غلظت انسولین سرم افزایش یافت (05/0P<). انرژی مصرفی روز پس از ورزش افراد، نسبت به روز قبل از ورزش تفاوت معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    به طور کلی می توان گفت ورزش مقاومتی با شدت متوسط و سنگین بر پاسخ حاد و تاخیری لپتین، انسولین، کورتیزول، تستوسترون سرم و انرژی مصرفی 24 ساعت پس از ورزش مردان سالم تاثیر معنی داری ندارد.
    کلیدواژگان: لپتین، انرژی مصرفی، ورزش مقاومتی
  • مژگان معمار مقدم، ولی الله دبیدی روشن، مهدی هدایتی صفحه 74
    مقدمه
    پروتئین های شوک گرمایی به عنوان نگهبان سلول عمل می کنند.تحریک این پروتئین ها به علت شرایط استرس برای فعال سازی ماشین حفاظتی سلول ضروری است.
    مواد و روش ها
    در پژوهش حاضر، برای بررسی اثر سرب، تمرین منظم استقامتی و مکمل کورکومین بر پروتئین HSP72 بافت کبد، 48 سر موش به صورت تصادفی به دو گروه کنترل 1) پایه و 2) شم و چهار گروه تجربی شامل 3)سرب، 4)سرب + تمرین استقامتی، 5)سرب + کورکومین، 6)سرب + تمرین استقامتی + کورکومین دسته بندی شدند. گروه های 3 تا 6 مقدار 20 میلی گرم سرب و گروه های 5 و 6 علاوه بر سرب مقدار 30 میلی گرم کورکومین به ازای هر کیلو گرم وزن بدن به مدت 8 هفته و 3 روز به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. گروه های 4 و 6 نیز تمرین دویدن فزاینده را 5 جلسه در هفته با سرعت 15 تا 22 متر در دقیقه و به مدت 25 تا 64 دقیقه اجرا کردند. مقدار HSP72 در بافت هموژنیزه شده ی کبد با روش الایزا اندازه گیری گردید. داده ها با آنالیز واریانس یک طرفه در سطح 05/0

    یافته ها
    مقدار HSP72 و مالون دی آلدهید در گروه سرب به طور معنی دار بیشتر از سایر گروه ها بود، در حالی که سوپر اکسید دسموتاز و ظرفیت ضد اکسایشی تام کمتر بود. در مقابل، HSP72 و مالون دی آلدهید در گروه های کورکومین، تمرین استقامتی و هم چنین در گروه ترکیبی به طور معنی داری از گروه های سرب کمتر بود.
    نتیجه گیری
    این یافته ها نشان داد شیوه ی زندگی سالم شامل اجرای تمرین های هوازی و مکمل ضد اکسایشی ممکن است آثار سودمندی در پیشگیری از آسیب اکسایشی ناشی از سرب داشته باشد.
    کلیدواژگان: تمرین استقامتی، پروتئین شوک گرمایی، آسیب اکسایشی، آنتی اکسیدانت ها، آلودگی هوا، موش های ویستار
  • محمدرضا حامدی نیا، زهره داورزنی، سید علیرضا حسینی کاخک صفحه 82
    مقدمه
    هدف این پژوهش، بررسی اثر یک جلسه تمرین شنا و دویدن بر میزان گرسنگی و هورمون های گرلین، انسولین و کورتیزول پلاسما در دختران سالم بود.
    مواد و روش ها
    12 داوطلب دختر در سه حالت کنترل، تمرین شنا و دویدن به صورت متقاطع با شدت 80 تا 85% ضربان قلب بیشینه تا حد واماندگی مورد بررسی قرار گرفتند. میزان گرسنگی افراد قبل از هر مرحله خونگیری و 8 ساعت بعد از تمرین به وسیله ی پرسش نامه ی اشتها اندازه گیری شد. نمونه های خون قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از تمرین گرفته شد.
    یافته ها
    تغییر معنی داری در میزان گرسنگی بلافاصله، دو و هشت ساعت بعد از یک جلسه ی تمرین شنا و دویدن مشاهده نشد. یک جلسه تمرین شنا و دویدن موجب افزایش گرلین بلافاصله و دو ساعت بعد از تمرین گردید. غلظت کورتیزول در هر سه حالت، بلافاصله و دو ساعت بعد از تمرین نسبت به مقدار پایه کاهش داشت. البته این کاهش در حالت های ورزشی نسبت به حالت کنترل کم تر بود. یک جلسه تمرین شنا و دویدن از افزایش معنی دار انسولین جلوگیری نمود.
    نتیجه گیری
    ورزش شنا و دویدن موجب افزایش گرلین شد، ولی تاثیری بر میزان گرسنگی نداشت.
    کلیدواژگان: میزان گرسنگی، گرلین، انسولین، کورتیزول، شنا و دویدن
  • محمدرضا حامدی نیا، محمد شبانی، مهدی زارعی، جان میدللی صفحه 90
    مقدمه
    هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات طی شدت های مختلف ورزش تا واماندگی در دوچرخه سواران حرفه ایی و آماتور است.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش 42 نفر دوچرخه سوار حرفه ایی و 31 نفر دوچرخه سوار آماتور (نخبه) شرکت کردند. آزمودنی ها یک آزمون ورزشی فزاینده را بر چرخ کارسنج با 50 وات افزایش در هر 3 دقیقه تا واماندگی اجرا کردند. نسبت تبادل تنفسی (RER) و ضربان قلب هنگام فعالیت ثبت شد. میانگین حجم اکسیژن دمی، حجم دی اکسید بازدمی و RER در طول زمان استراحت و 3 دقیقه پایانی بارهای کاری ثبت و مقدار اکسیداسیون کربوهیدرات و چربی با استفاده از معادله های عنصرسنجی محاسبه گردید.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد مقدارRER در حالت استراحت و شدت 200 وات بین دو گروه دوچرخه سوار حرفه ای و آماتور تفاوت معنی داری ندارد، ولی در شدت های 300 و 400 وات RER در دوچرخه سواران حرفه ای به طور معنی داری از دوچرخه سواران آماتور پائین تر می باشد (01/0=. (Pبین دو گروه دوچرخه سواران آماتور و حرفه ای در مقدار و درصد اکسیداسیون کربوهیدرات و چربی تفاوت معنی داری در حال استراحت و شدت های مختلف وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    تفاوت اندکی در مورد استفاده از کربوهیدرات و چربی بین دوچرخه سواران حرفه ای و آماتور وجود دارد، ولی همین تفاوت اندک و صرفه جویی اندک دوچرخه سواران حرفه ای در استفاده از کربوهیدرات ها موجب تفاوت عملکردی عمده ای بین آنها می شود.
    کلیدواژگان: اکسیداسیون، چربی، کربوهیدرات، تمرین، دوچرخه سوار حرفه ای، آماتور
  • فهیمه رمضانی تهرانی، مریم توحیدی، مرضیه رستمی، سحر عسگری، پروفسور فریدون عزیزی صفحه 98
    مقدمه
    ارتباط بین هیپوتیروئیدی تحت حاد و سندرم متابولیک یا اجزای این سندرم هنوز به درستی تعیین نشده و پژوهش ها یافته های متفاوتی را به دنبال داشته اند. در این مطالعه ی مبتنی بر جمعیت، به بررسی ارتباط بین هیپوتیروئیدی تحت حاد با سندرم متابولیک در زنان سنین باروری پرداخته شد.
    مواد و روش ها
    1200 زن 18- 45 ساله ی ساکن 4 استان به طور تصادفی از مناطق مختلف کشور به روش نمونه گیری خوشه ایطبقه بندی شده ی سهمیه ای، بر مبنای سهم متناسب با جمعیت، انتخاب شدند. پرسش نامه ی استاندارد، معاینه بالینی، ارزیابی بیوشیمیایی و هورمونی برای آن ها انجام شد. سندرم متابولیک بر مبنای تعریف ATP III مورد استفاده قرار گرفت و هیپوتیروئیدی تحت حاد بر مبنای میزان غلظتTSH سرم بالاتر از 5/4 میلی واحد در لیتر در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    شیوع سندرم متابولیک در زنان مبتلا به هیپوتیروئیدی تحت بالینی با زنان دارای عملکرد طبیعی تیروئید تفاوتی نداشت (19% در مقابل 8/16%). در افراد مبتلا به این اختلال بیش از زنان غیر مبتلا، کاهش سطح کلسترول HDL در سرم یا افزایش میزان تری گلیسیرید مشاهده شد. بین سطح TSH در سرم با کلسترول-HDL ارتباط منفی معنی دار وجود داشته که پس از تعدیل برای سه عامل نمایه ی توده ی بدن، سن و HOMA-IR نیز این ارتباط هم چنان باقی ماند.
    نتیجه گیری
    اگرچه یافته های پژوهش کنونی ارتباط بین سندرم متابولیک با هیپوتیروئیدی تحت بالینی را نشان نداد، اما به نظر می رسد با توجه به وجود این ارتباط با برخی از اجزای سندرم متابولیک، این اختلال می تواند به عنوان عامل خطری برای ابتلا به سندرم متابولیک محسوب گردد. پژوهش های بیشتر برای بررسی این ارتباط پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: هیپوتیروئیدی، سندرم متابولیک، هیپوتیروئیدی تحت بالینی، هورمون های تیروئیدی، TSH
  • علی اکبر توسلی، سیاوش میرسعید قاضی، علی اصغر میرسعید قاضی صفحه 106
    مقدمه
    افزایش فشار خون در کودکان و نوجوانان کمیاب است. اگرچه مقاله های فراوانی در مورد فشار خون در کودکان و نوجوانان مبتلا به فئوکروموسیتوما و تومورهای زاینده ی آلدوسترون نگاشته شده، اما به این بیماری در تومورهای آندروژن ساز یا تومورهایی که مجموعه ای از هورمون ها را ترشح می نمایند، توجه کافی نشده است. تعداد اندک مقاله ها در این زمینه ممکن است به علت کمیاب بودن بیماری و مشکلات تشخیصی آن باشد. هدف این پژوهش مشخص نمودن شیوع فشار خون و تبعات آن در کودکان و نوجوانانی است که از تومورهای مترشحه آدرنال رنج می برند.
    مواد و روش ها
    تعداد 9 بیمار، شامل 5 دختر و 4 پسر که بین سنین 2 تا 16 سالگی بودند مورد بررسی قرار گرفتند. این بیماران در فاصله ی زمانی سال های 1364 تا 1388 از راه مطب یکی از نویسندگان مقاله (ع.ا.م ق) یا از راه بخش غدد بیمارستان طالقانی مورد بررسی و درمان قرار گرفته اند. برای بررسی های بیوشیمیایی از کیت های تجارتی و به منظور تصویر برداری، از دستگاه های سی تی اسکن در سطح شهر تهران استفاده شد. بررسی های آسیب شناسی بافتی در بخش پاتولوژی بیمارستان طالقانی انجام شد.
    یافته ها
    تمام بیماران به جز یک نفر مبتلا به فشار خون بودند. در 3 بیمار فشار خون شدید مشاهده شد. در یکی از بیماران به علت شدت فشار خون هیپرتروفی بطن چپ مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    این نخستین پژوهشی است که در ایران به بررسی فشار خون در کودکان و نوجوانان مبتلا به تومورهای ترشحی آدرنال پرداخته و سازوکار ایجاد این بیماری به همراه نشانه های بالینی و آزمایشگاهی این بیماری کمیاب در 9 بیمار ایرانی مورد بحث قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: کودکان، تومورهای آدرنال، فشار خون، مردزایی، سندرم کوشینگ
|
  • Hanie Sadat Ejtahed, Doctor Javad Mohtadi Nia, Doctor Aziz Homayouni Rad, Doctor Mitra Niafar, Doctor Mohammad Asghari Jafarabadi, Vahid Mofid Page 1
    Introduction

    Probiotic yoghurt is considered a functional food and has beneficial effects on human health. In some animal studies, the effects of probiotics in decreasing plasma glucose and delaying the onset of hyperglycemia and insulin resistance have been reported. Considering the ever-increasing prevalence of type 2 diabetes, the aim of the present study was to investigate the effects of probiotic yoghurt on diabetes markers and insulin resistance in type 2 diabetic patients.

    Materials And Methods

    This double-blind, randomized clinical trial was conducted on 60 type 2 diabetic patients that had referred to endocrine and metabolism clinic of Sina hospital in Tabriz. Subjects in the intervention group consumed 300 grams of probiotic yoghurt daily, while those in the control group consumed 300 grams of conventional yoghurt daily for 6 weeks. Dietary intakes, anthropometric measurements, fasting blood sugar, insulin, glycosylated hemoglobin and insulin resistance were measured at baseline and at the end of the study. Paired Samples t-test and Analysis of Covariance were performed by SPSS software for statistical analyses.

    Results

    Mean fasting blood sugar and glycosylated hemoglobin were significantly different between two groups after intervention (P<0.05). In the probiotic yoghurt consumption group, fasting blood sugar decreased significantly throughout the study (P<0.01), whereas, reductions in insulin concentration, glycosylated hemoglobin and insulin resistance in this group were not significant (P>0.05).

    Conclusion

    Considering the positive effect of probiotic yoghurt in reducing fasting blood sugar in type 2 diabetic patients, consumption of probiotics is recommended as auxiliary therapy in these patients.

  • Samira Rabiei Page 9
    Introduction
    According to some studies, sufficient breastfeeding may prevent β-cell infection and type 1 diabetes mellitus. This case-control study was designed to assess the relation between type 1 diabetes mellitus and nutrition patterns in the first 2 years of life and some demographic factors.
    Materials And Methods
    One hundred children, from the Iranian Diabetes Association with type 1 diabetes, and 200 non-diabetic children from primary and guidance school from district 3,4 and 7 of Tehran, were assessed according to the easy sampling method. The data required were gathered using a demographic and nutritional questionnaire completed by the child's mother. For determining of the adjusted odds ratio, logistic regression was used.
    Results
    The percent of children who were exclusively breastfed, for less than 4 months, were higher in cases than controls, statistically significant (OR=5.60, P=0.008). There were significantly more mothers, whose weight gain during pregnancy was lower than mean weight gain (10.75kg), in the control group, (OR=0.52, P=0.04). Similar numbers of children consumed cow’s milk before age 1, in both the diabetic and non diabetic groups.
    Conclusion
    According to our findings, exclusively breastfeeding for at least 4 months and lower maternal weight gain during pregnancy prevent type 1 diabetes mellitus, whereas early introduction of weaning food, consumption of cow’s milk and higher birth weight play no role in the development of type 1 diabetes.
  • Zahra Bahadoran, Dr Parvin Mirmiran, Dr Javad Mohtadinia, Dr Mehdi Hedayati, Dr Nezhat Shakeri, Dr Øfarhad Hosseinpanah, Dr Fereidoun Azizi Page 18
    Introduction

    The aim of this study was to investigate the effect of broccoli sprout powder (BSP) on fasting serum glucose (FBS) and lipid profiles in type 2 diabetic patients.

    Materials And Methods

    Sixty-three type 2 diabetic patients were randomized into three groups: 1)10g/d BSP, n=21, 2) 5g/d BSP, n=22 and 3) 5g/d placebo, n=20. Serum levels of FBS, total cholesterol (TC), triglycerides (TG), LDL-C, HDL-C were measured before and 4 weeks after intervention.

    Results

    After 4 weeks, broccoli sprouts powder induced a significant (13.5%) decrease in TG concentration in group 1, as compared to controls (p<0.05). Higher mean concentration of HDL-C was observed after 4 weeks in group 1, compared to group 2 and controls (p<0.05). Atherogenic index of plasma was significantly, lower in group 1 as compared with other groups, after 4 weeks intervention (p<0.01). As compared to baseline, FBS and TC decreased significantly, 19.6% and 16.5% in group 1, and 12% and 12.5% in group 2, after 4 weeks. TC: HDL-C and LDL-C:HDL-C ratios significantly decreased, 12.3% and 10.6% in group 1 after 4 weeks (p<0.05).

    Conclusion

    Administration of broccoli sprout powder had favorable effects on lipid profiles, in type 2 diabetic patients.

  • Samereh Abdoli, Tahereh Ashktorab, Fazlollah Ahmadi, Soroor Parvizy Page 26
    Introduction
    Living with diabetes needs these individuals to have empowerment, which requires support of health professionals’. Unfortunately, data shows health professionals can often fail to fulfill their professional responsibility in facilitating the empowerment process in people with diabetes. Understanding the patient's initial response to diagnosis of diabetes is the first step to help them to control their illness. The aim of the study was to investigate and comprehens the patient's response to their diagnosis.
    Materials And Methods
    This qualitative research study used in-depth interviews to collect data from 21 participants, selected by purposeful sampling. Data was analysed using constant analysis.
    Results
    Findings showed that the first response of people, on being given a diagnosis of diabetes, included fear of being perceived as different, and of losing control of their body and life, all of which was affected by enhancement of support, and awareness beliefs of the nature of disease.
    Conclusion
    Diagnosis of diabetes is a stressful event for the patient and threatens their identity culturally and socially. Considering the close contact health professionals have with diabetic people, it would seem that the negative psychological effects of being diagnosed a diabetic could be ameliorated by increasing awareness and knowledge for both patient and caregivers empowering the former in disease management.
  • Golaleh Asghari, Dr Parvin Mirmiran, Ghazaleh Eslamian, Dr Bahram Rashidkhani, Dr Mohammad Asghari Jafarabadi, Dr Fereidoon Azizi Page 36
    Introduction
    Studies have shown beneficial health effects of the Mediterranean diet, for instance, it’s associations with risk of chronic disease. In this study, the associations between of adherence to the Mediterranean diet and obesity and abdominal obesity were evaluated among Tehranian adults, participants of the Tehran Lipid and Glucose Study.
    Materials And Methods
    Subjects, whose dietary intake were recorded at baseline, and were followed up for 6.7 years, were assessed. Dietary intake was assessed using two 24-h dietary recalls, and all subjects received scores between 0 to 10 points, based on the modified Mediterranean diet scales (MDS). The components of MDS were vegetables, fruits, legumes, nuts, fish, whole grains, refined grains, dairy, PUFA to SFA ratio, and red to white meat ratio.
    Results
    The mean±SD for age of participants was 36.7±12.3 years; 45.8 and 54.2% were men and women, respectively. After a follow-up period of 6.7 years, higher adherence to the Mediterranean diet was significantly associated with lower BMI in women (quartile 1: 28.4±0.2 in comparison to quartile 4: 27.7±0.3 kg/m2, P<0.05). After adjustment for BMI, physical activity, and smoking status, adherence to the Mediterranean diet was significantly associated with waist circumference in women (quartile 1: 90.1±1.8 in comparison to quartile 4: 89.0±1.9cm, P<0.05). No association was observed between adherence to MDS and BMI or waist circumference, in men.
    Conclusion
    This study showed that in women, adherence to the Mediterranean diet had an inverse relationship with BMI and waist circumference.
  • Fahimeh Ramezani Tehrani, Maryam Farahmand, Parisa Amiri, Niloofar Paikari, Fereidoun Azizi Page 48
    Introduction
    The rising read in the prevalence of, non-communicable diseases makes assessment of its risk factors essential. Considering the importance of interventions targeting lifestyle modification for prevention of these diseases, the current study aimed to evaluate perceptions and experiences of Tehranian women regarding healthy nutrition.
    Materials And Methods
    This is a qualitative study, conducted using the grounded theory approach. In total 8 semi-structured focus group discussions were conducted at the Tehran Lipid and Glucose Study (TLGS) unit, between 2008 and 2009. Participants were 102 women, aged 25-65 years, selected and recruited from the TLGS cohort. All interviews and focus group discussions were audio recorded and transcribed verbatim. Qualitative content analysis of the data was conducted manually according to the Strauss and Corbin analysis method and differences in in coding were resolved via discussions by at least three researchers. The conformability and credibility of the data were established.
    Results
    Using content analysis, “inefficient education”,” lack of access”, and “individual tastes and preferences” were identified as the barriers to healthy nutrition.
    Conclusion
    Study results demonstrated the three main personal and environmental barriers for healthy nutrition as perceived by women. Understanding these barriers might facilitate the designing of effective preventive strategies, and implementation appropriate of interventions among Tehranians.
  • Dr Bahram Rashidkhani, Mahboubeh Shaneshin, Rana Rafat, Dr Nasrin Omidvar, Anahita Hoshyarrad, Arezoo Rezazadeh, Atena Ramezani, Zohreh Hosseini, Maryam Behruz Page 58
    Introduction
    Defining dietary patterns by factor analysis is an alternative approach to dietary assessment. Our aim was to assess both the validity and reproducibility of major dietary patterns, based on data from obtained using a food frequency questionnaire (FFQ) among Tehranian women.
    Materials And Methods
    Using random sampling of registries, women aged 18 to 45 years were selected. The first food frequency questionnaire (FFQ1) was completed by trained interviewers. We asked our subjects to record their diet, 2 days per month, during 1 year. At the end of the year, a second FFQ (FFQ2) was again completed by interviewers. By conducting factor analysis, dietary patterns were identified.
    Results
    Two factors were detected in the 3 sets of data. For assessing reproducibility, the Pearson correlation was assigned to detect the correlations between factor scores measured in FFQ1 and FFQ2. The reliability correlations for the factor scores between the 2 FFQs ranged from -0.05 to 0.11, for the 2 factors. The validity correlations for the factor scores between the FFQ1 and dietary records (ranged from -0.16 to 0.29, for the 2 factors) and between FFQ2 and dietary record (ranged from 0.02 to 0.11 for the 2 factors) were detected.
    Conclusion
    Our results indicate that identification of dietary patterns, using a food frequency questionnaire, in this group was not a reproducible or valid method.
  • Zohreh Taher, Dr Mohammadreza Hamedinia, Dr Amirhosein Haghighi Page 67
    Introduction
    The aim of this experimental, cross-sectional study was to investigate the effect of one session of moderate and heavy resistance exercise on the acute and delayed responses of leptin, insulin, cortisol, testosterone and 24-hour energy expenditure in healthy men.
    Materials And Methods
    Thirteen healthy men (age 37.5yr, body mass index 26.40kg/m2, body fat 22.46%) randomly participated in three exercise groups, the moderate resistance exercise (MR, 3 sets × 10 repetitions at 70 % 1 repetition maximum (1RM)), the heavy resistance exercise (HR, 3 sets × 10 repetitions at 80 % 1RM) and the controls(C). Blood samples were taken (after overnight fasting) before and immediately after exercise and after 4 and 9 hours of recovery. Serum leptin, insulin, cortisol and testosterone concentrations were measured using ELISA methods.
    Results
    After adjusting for percentage changes of plasma volume, serum leptin reduced immediately after exercise and control sessions but returned to primary levels after 9 hours of recovery (p<0.05). Immediately after exercise and control sessions, serum cortisol and testosterone decreased and serum insulin increased. No significant change was seen in 24-hour energy expenditure after MR and HR protocols.
    Conclusion
    To conclude there were no meaningful acute and delayed effects of moderate and heavy resistance exercise on serum leptin, insulin, cortisol, testosterone and 24- hour's energy expenditure in healthy men.
  • Mojgan Memar Moghadam, Dr Valiollah Dabidi Roshan, Dr Mehdi Hedayati Page 74
    Introduction
    Heat shock proteins act as guardians of cells. The stimulation of these proteins due to stress conditions that activates the cell protective mechanisms is essential.
    Materials And Methods
    In this study, in order to assess the effects of lead, regular exercise endurance and HSP72 protein supplement Curcumin on the liver tissue, 48 mice were classified randomly into control groups 1) Base and 2) Sham and four experimental groups included 3) Lead, 4) Lead + endurance training, 5) Lead + Curcumin, 6) Lead + endurance training + Curcumin. Groups of 3 to 6 received 20 mg of lead; groups 5 and 6 in addition to lead received 30 mg/kg curcumin for 8 weeks and 3 days intraperitoneally. Furthermore, groups 4 and 6 performed progressive running training sessions, 15 to 22 m/min, for 25 to 64 min, five times a week; HSP72 level in homogenized liver tissue was measured by ELISA method. Data were analyzed by one way ANOVA test, P≤0.05.
    Results
    HSP72 and malondialdehyde levels in the lead group were significantly higher than the other groups, while superoxide dismutase and total anti-oxidative capacity were less than other groups. In contrast, HSP72 and malondialdehyde in the curcumin, endurance training and the combination groups were significantly lower than the lead groups.
    Conclusion
    These findings suggest that healthy lifestyle, including aerobic exercise and anti oxidant supplements may have beneficial effects in preventing oxidative damage caused by lead.
  • Mohammadreza Hamedinia, Zohreh Davarzani, Seid Alireza Hoseini Page 82
    Introduction
    This study in restigates the effect of one session of swimming and running training on hunger rate and ghrelin, insulin and cortisol hormones of the plasma in the healthy girls.
    Materials And Methods
    Twelve girls participated in three modes of control, swimming and running training at 80-85% intensity of maximum heart rate, up to exhuastion. The hunger rate of the individuals before taking blood and eight hours after the training was assessed through appetite questionnaires. Blood samples were taken before, immediately after and two hours after the training sessions.
    Results
    No significant change was observed in the hunger rate immediately, or two and eight hours after the training after one session of swimming and running training whereas one session of swimming and running training increased ghrelin immediately and two hours after the training. Cortisol decreased in three stages, immediately and two hours after the training in comparison withbase line levels, a reduction lower than that of controls. One session of swimming and running training prevented any significant rise in insulin.
    Conclusion
    Swimming and running training causes ghrelin to increase, but has no effect on hunger rate.
  • Dr Mohammadreza Hamedinia, Dr Mohammad Shabani, Mr Mehdi Zarei, Dr Jean Medelli Page 90
    Introduction
    The purpose of this study was to compare fat and carbohydrate oxidation at different intensities of exercise until exhaustion, between professional and elite amateur cyclists.
    Materials And Methods
    Forty-two professional cyclists (27.3± 4.2 yr) and 31 elite amateur cyclists (23.7±3.6yr) performed incremental exercise tests on a bicycle ergometer with 50 Watt increments, every third minutes until volitional exhaustion. Heart rate, the average volume of oxygen consumption, production of carbon dioxide and respiratory exchange ratio were measured during the rest time and the last 3 minutes of the exercise with working loads of 200, 300 and 400 Watts.
    Results
    The results showed that there was no significant difference in RER between the two groups at rest time and intensity of 200w, but at intensities of 300w and 400w, RER was significantly lower in professional cyclists (P=0.01). There was no significant difference between professional and elite amateur cyclists regarding the rate of fat and carbohydrate oxidation at different intensities of exercise. Also, there was no significant difference in the percentage of fat and CHO oxidation during the trials, between the two groups. With increasing exercise intensity, the fat oxidation rate decreased significantly (p=0.001); however between rest mode and intensity of 200w, the difference was not significant.
    Conclusion
    The findings of present study suggest that although there is a little difference in fat and carbohydrate oxidation between professional and elite amateur cyclists, this small difference and the small amount of carbohydrates saved in professional cyclists leads to their superior performance.
  • Dr Fahimeh Ramezani Tehrani, Dr Maryam Tohidi Marzieh Rostami Sahar Asgari, Professor Freydoon Azizi Page 98
    Introduction
    The association of subclinical hypothyroidism and metabolic syndrome is debatable. We aimed to find out whether there was a correlation between subclinical hypothyroidism and or its components.
    Materials And Methods
    Using the stratified, multistage probability cluster sampling method, with a probability in proportion to size procedure we randomly selected 1200 women, aged 18-45 years, from among reproductive aged women, living in urban areas of four randomly selected provinces of different geographic regions of Iran,. Each woman underwent an evaluation that included standardized history, physical exam, biochemical and hormonal assessment. Metabolic syndrome was defined according to the ATPΙΙΙ definition and subclinical hypothyroidism was diagnosed, based on serum concentration of more than the upper normal limit of TSH (mIU/l 4.5).
    Results
    The prevalence of metabolic syndrome in women with subclinical hypothyroidism was not significantly different in comparison to normal ones (19% vs. 16.8%), however the prevalence of two metabolic syndrome components (low HDL and high TG) was significantly more in those women. There was a negative significant association between serum concentration of TSH and HDL-C, after adjusting for age, BMI and HOMA-IR.
    Conclusion
    Although this study did not find the relationship between subclinical hypothyroidism and metabolic syndrome, because of its correlation with some components of this syndrome, thyroid dysfunction can be considered as a risk factor for metabolic syndrome, and further investigations to confirm this are recommended.
  • Dr Ali Akbar Tavassoli, Dr Siavash Mirsaeid Ghazi, Dr Ali Asghar Mirsaeid Ghazi Page 106
    Introduction
    Hypertension in children and adolescents is rare. Although there are many publications about hypertension in children suffering from pheochromocytoma or aldosterone producing tumors, there is limited data on hypertension in androgen or mixed hormone producing tumors of adrenal glands in pediatric groups. Paucity of data on this topic may be in part due to rarity of these tumors. The objective of this study was to shed more light on the prevalence of hypertension and its outcome in children and adolescents suffering from functional adrenal tumors.
    Materials And Methods
    Nine patients, 5 girls and 4 boys, aged 2-16 years who were referred to the private office of one of the authors (A.A MG), or the department of endocrinology at Taleghani general hospital between 1985-2009 were studied. Imaging, and biochemical tests, using commercial kits, and histopathologic evaluation were done at the Taleghani hospital.
    Result
    All patients except one had hypertension. In three patients hypertension was severe and in one patient it had caused left ventricular hypertrophy.
    Conclusion
    This is the first study dealing with the problem of hypertension in secreting adrenal tumors among pediatric and adolescents groups in Iran. Importance, clinical presentation and pathogenesis of hypertension in this unusual disease are discussed.