فهرست مطالب

دانشور پزشکی - پیاپی 89 (آبان 1389)

نشریه دانشور پزشکی
پیاپی 89 (آبان 1389)

  • 84 صفحه، بهای روی جلد: 7,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1389/09/20
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مصطفی شریفیان، رعنا اسماعیلی زند، سیدعلی ضیایی، میترا احمدی، عبدالله کریمی، مسعود دادخواه چیمه صفحات 1-8
    مقدمه و هدف
    آدرنومدولین (AM) نوعی پپتید است که تولید آن در پروسه های التهابی تحریک می شود؛ این ماده در بسیاری از سلول های بدن، نظیر سلول های عضلات صاف عروق، اندوتلیال، فیبروبلاست، میوسیت های قلبی، سلول های اپیتلیال و سلول های سرطانی تولید شده، در صورت بروز التهاب در سیستم ادراری نیز افزایش می یابد. در این مطالعه، مقادیر ادراری AM در ادرار کودکان مبتلا به پیلونفریت با گروه شاهد مقایسه شد.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه مورد شاهدی، 31 کودک مبتلا به پیلونفریت (گروه مورد) و 30 کودک سالم (گروه شاهد) بررسی شدند. مقادیر ادراری AM افراد تحت مطالعه با استفاده از روش High Performance Liquid Chromatography (HPLC) اندازه گیری و نتایج به دست آمده از دو گروه با یکدیگر مقایسه شد؛ در نتایج، نسبت آدرنومدولین به کراتینین ادرار ثبت شد؛ همچنین مقادیر آدرنومدولین به کراتینین ادرار در گروه مورد قبل و پس از درمان مقایسه شدند.
    نتایج
    نسبت آدرنومدولین به کراتینین ادرار در گروه مورد 4/119±3/61 و در گروه شاهد 4/11±26/4 (012/0P=) بود. بعد از درمان پیلونفریت، مقادیر نسبت مذکور در گروه مورد به 9/21±1/13 رسید که نسبت به قبل از درمان، تفاوتی معنی دار را نشان داد. ضریب همبستگی AM ادراری و تعداد سلول های سفید خون 252/0 (171/0P=) بود و همچنین مقادیر AM ادرار در بیمارانی که CRP+4 داشتند 1748±1896 و در بیماران دارای CRP منفی 477±391 بود که اختلافی معنی دار را نشان می داد.
    نتیجه گیری
    طی پیلونفریت AM ادرار افزایش می یابد که می تواند در تشخیص بیماری کمک کننده باشد.
    کلیدواژگان: آدرنومدولین، کراتینین، ادرار، پیلونفریت، کودکان
  • مرتضی پیری، محمد ناصحی، نگار حیدری، مریم سادات شاهین، محمدرضا زرین دست صفحات 9-16
    مقدمه و هدف
    انتقال پیام های تحریکی از طریق گیرنده های گلوتاماتی برای اعمال شناختی نظیر یادگیری و اضطراب حیاتی است. در مطالعه حاضر، نقش گیرنده های کولینرژیک موسکارینی هیپوکامپ پشتی در رفتار شبه اضطرابی القاءشده با مهارگیرنده های NMDA بررسی شده است.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه تجربی از 105 سر موش صحرایی نر با وزن تقریبی 200 تا 250 گرم استفاده شد. حیوان ها پس از بیهوشی در دستگاه استریوتاکسی قرارگرفتند و کانول گذاری دوطرفه در ناحیه CA1 هیپوکامپ پشتی انجام شد. بعد از طی دوره بهبودی هفت روزه، آزمون رفتاری با استفاده از ماز بعلاوه ای شکل مرتفع انجام گرفت آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) و به دنبال آن تست توکی، داده ها را تجزیه وتحلیل کردند.
    نتایج
    یافته های ما نشان می دهند که تزریق MK801 (دو میکروگرم بر موش) و اسکوپولامین (چهار میکروگرم بر موش) به داخل ناحیه CA1 هریک به تنهایی، درصد حضور در بازوی باز و درصد ورود به بازوی باز را افزایش می دهد، اما فعالیت حرکتی را تغییر نمی دهد؛ از طرف دیگر، به کاربردن دوزهای غیر مؤثر اسکوپولامین با دوز غیر مؤثر MK801 فعالیت حرکتی را تغییرنمی دهد، اما درصد حضور در بازوی باز و درصد ورود به بازوی باز را افزایش می دهد.
    نتیجه گیری
    این یافته ها نشان می دهند که نه تنها هر دو گیرنده NMDA و گیرنده های موسکارینی استیل کولین در تعدیل اضطراب در هیپوکامپ پشتی موش صحرایی نقش دارند، بلکه بین آنها یک برهمکنش پیچیده نیز وجوددارد.
    کلیدواژگان: گیرنده های NMDA، گیرنده های موسکارینی استیل کولین، هیپوکامپ پشتی، اضطراب، موش صحرایی
  • فرشاد اخوتیان، محمد نیاکان صفحات 17-22
    مقدمه
    فیستول مقعدی، شایع ترین علت درد شدید ناحیه مقعد در جراحی های رکتال به شمارمی آید و به کارگیری برخی تخصص ها مانند فیزیوتراپی می تواند به کاهش درد و تسریع در روند بهبودی کمک کند. در خصوص فیزیوتراپی بعد از جراحی رکتال هیچ تحقیقی ثبت نشده، لذا این امر، سبب عدم توجه کافی جراحان به این مهم گردیده است.
    هدف
    مطرح کردن یک پروتوکلی فیزیوتراپی برای جراحی های رکتال و بررسی تاثیرپذیری آن در مطالعه ای موردی
    مواد و روش کار
    این مطالعه روی یک مرد 45 ساله انجام پذیرفت. بعد از انجام کولونوسکوپی، هموروئیدکتومی و فیستولکتومی انجام شد سپس، پروتوکل درمان فیزیوتراپی در پنج فاز درمانی، طراحی و مورداستفاده قرارگرفت. شدت درد، سختی اجابت مزاج، سختی جابه جایی و ترس از اجابت مزاج با VAS اندازه گیری و برای تعیین روند بهبودی بیمار از پرونده پزشکی استفاده شد؛ نتایج نشان داد که نیاز بیمار به استفاده از داروی مسکن فقط تا روز چهارم بوده، بیمار از روز سوم، فعالیت های روزمره خود را از سرگرفت؛ همچنین شدت درد، سختی اجابت مزاج، سختی جابه جایی و تحرک و ترس از اجابت مزاج در روز پنجم به طورکامل رفع شد که این نتایج در مقایسه با مطالعات قبلی، تسریع روند بهبودی و کاهش درد را نشان می دهد.
    نتیجه گیری
    با توجه به مؤثربودن اقدام های فیزیوتراپی، به کارگیری از آن به ویژه در مورد بیماران مسن یا افراد مبتلا به بیماری های زمینه ای توصیه می شود.
    کلیدواژگان: فیزیوتراپی، هموروئید، فیستول مقعدی
  • محبوبه خورسندی، محسن شمسی، فرزانه جهانی صفحات 23-32
    مقدمه و هدف
    تاکنون تحقیق های مداخله ای کمی در زمینه اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده از پوکی استخوان با استفاده از الگو اعتقاد بهداشتی در مادران باردار صورت گرفته و لذا مطالعه مذکور در راستای نیل به این هدف تحقق یافته است.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع مداخله ای بوده که در آن 120 نفر از مادران باردار شهر اراک شرکت داشتند (نمونه ها به دو گروه مورد و شاهد هریک شصت نفر تقسیم شدند.) ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه پایا و روا بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی و فهرست اولیه عملکرد مادران باردار در خصوص پیشگیری از پوکی استخوان بوده است. قبل از انجام مداخله آموزشی اطلاعات جمع آوری و سپس مداخله آموزشی در قالب چهار جلسه آموزشی برای گروه مورد انجام و یک ماه پس از مداخله آموزشی اطلاعات دوباره در هر دو گروه مورد و شاهد جمع آوری و تجزیه وتحلیل شدند.
    نتایج
    در پژوهش حاضر قبل از مداخله آموزشی، میزان آگاهی، خودکارآمدی و عملکرد در زمینه رعایت رژیم غذایی پایین بوده، پس از مداخله موانع درک شده مادران باردار در زمینه پیشگیری از پوکی استخوان کاهش و عملکرد آنان در این زمینه افزایش یافته بود (05/0 >P).
    نتیجه گیری
    با افزایش آگاهی، حساسیت، شدت و منافع درک شده، خودکارآمدی و کاهش موانع درک شده مادران باردار برای پیشگیری از پوکی استخوان، عملکرد در زمینه پیشگیری از ابتلا به پوکی استخوان نیز بیشتر شده است؛ لذا پیشنهاد می گردد آموزش براساس این الگو در سایر مراکز درمانی نیز اجرا شود.
    کلیدواژگان: الگوی اعتقاد بهداشتی، پوکی استخوان، زنان باردار
  • جمشید نارنجکار، مهرداد روغنی *، مهدی شکوهی صفحات 33-42
    مقدمه و هدف

    دیابت قندی با افزایش میزان مالون دی آلدئید به عنوان شاخص استرس اکسیداتیو و افزایش سطح سرمی آنزیم های بافتی نظیر آسپارتات وآلانین آمینوترانسفراز ناشر از آسیب بافتی مشخص می شود. با توجه به اثر ضددیابتی هسپرتین، هدف از انجام این مطالعه ارزیابی اثر این ماده بر سطح این فاکتور ها در حالت دیابت است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، موش های صحرایی نر در گروه های 32 تایی کنترل، کنترل تحت تیمار، دیابتی و دیابتی تحت تیمار تقسیم شدند. برای القاء دیابت، استرپتوزوسین با دوز 60 mg/kg به صورت داخل صفاقی تزریق شد. هسپرتین با دوز 10 mg/kg برای مدت چهار هفته به طور روزانه یک هفته پس از شروع کار تجویز شد. سطح سرمی آسپارتات وآلانین آمینوترانسفراز قبل و در انتهای کار اندازه گیری شد؛ به علاوه سطح مالون دی آلدئید در دو بافت قلب و کبد اندازه گیری شد.

    نتایج

    افزایشی معنادار در سطح سرمی آسپارتات و آلانین آمینوترانسفراز در موش های دیابتی مشاهده شد (p<0.05-0.01) و درمان با هسپرتین تنها سطح سرمی آلانین آمینوترانسفراز را در حد معنادار کم کرد (p<0.05)؛ به علاوه، حالت دیابت، افزایش سطح مالون دی آلدئید در دو بافت قلب و کبد را سبب شد (p<0.01) و درمان با هسپرتین سطح مالون دی آلدئید را در این دو بافت در حدی معنی دار کاهش داد (p<0.05).

    نتیجه گیری

    درمان با هسپرتین می تواند سطح سرمی آلانین آمینو ترانسفراز و همچنین استرس اکسیداتیو را کاهش دهد که با سطح بافتی کمتر مالون دی آلدئید در دو بافت قلب و کبد مشخص می شود.

    کلیدواژگان: هسسپرتین، دیابت قندی، آمینوترانسفراز، مالون دی آلدئید
  • زینب حیدری، سعیده ضیایی * صفحات 43-50
    مقدمه و هدف

    از شایع ترین مشکلات دوران یائسگی استئوپروز است. در پژوهش حاضر برآن شدیم که به بررسی مقایسه ای اثر تیبولون و هورمون درمانی کلاسیک بر پیشگیری از استئوپروز در زنان یائسه سالم بپردازیم. تیبولون یک استرویید صناعی، دارای آثار استروژنیک، پروژستوژنیک و آندروژنیک است.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه 107 نفر خانم یائسه حائز شرایط مطالعه به دو گروه تقسیم شدند: گروه اول، روزانه 5/2 میلی گرم تیبولون، همراه با کلسیم دی و گروه دوم، روزانه 625/0 میلی گرم استروژن کنژوکه و 5/2 میلی گرم مدروکسی پروژسترون استات، همراه کلسیم دی دریافت کردند. در ابتدای مطالعه و بعد از شش ماه درمان فاکتورهای بیوشیمیایی بازگردش استخوان (آلکالان فسفاتاز و Ca/Cr ادرار) اندازه گیری شد؛ سنجش تراکم استخوان مهره های کمری و گردن فمور نیز در ابتدا و بعد از نه ماه درمان با روش جذب سنجی با انرژی دوگانه (DEXA) اندازه گیری گردید.

    نتایج

    در گروه تیبولون وHRT کاهش آلکالان فسفاتاز سرم وCa/Cr ادرار معنی دار بود.Tscore، Zscore وBMD مهره های کمری و گردن فمور نیز در گروه تیبولون وHRT به صورتی معنادار افزایش یافتند. در مقایسه بین گروهی، مقایسه میانگین تغییرهای معیارهای سنجش تراکم استخوان مهره های کمری و گردن فمور و فاکتورهای بیوشیمیایی بازگردش استخوان بین دوگروه درمان شده با HRT و تیبولون در مرحله قبل و بعد از درمان از نظر آماری، معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    تیبولون، آثاری مفید بر مارکرها و دانسیته استخوان دارد و مانع ازدست دادن استخوان و استئوپروز در زنان یائسه می شود؛ این دارو می تواند برای HRT در زنانی که خون ریزی و لکه بینی واژینال و حساسیت سینه را تحمل نمی کنند، جایگزینی مناسب باشد.

    کلیدواژگان: تیبولون، هورمون درمانی، تراکم استخوان، معیارهای بیوشیمیایی بازگردش استخوان، یائسگی
  • هادی یاراحمدی، محمدرضا حامدی نیا، امیرحسین حقیقی، علی اکبر جهاندیده، زهره طاهر صفحات 51-60
    مقدمه و هدف
    کنترل اشتها بر دریافت کالری و چاقی تاثیرگذار است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار یک جلسه ورزش مقاومتی متوسط و سنگین بر اشتها، کالری دریافتی و انرژی مصرفی در مردان سالم است.
    مواد و روش ها
    طرح پژوهش متقاطع بود که با همکاری سیزده نفر از کارمندان مرد دانشگاه در سه حالت کنترل، ورزش مقاومتی متوسط (با شدت 70 تا 75 درصد یک تکرار بیشینه) و ورزش مقاومتی سنگین (با شدت 80 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه) و در هشت حرکت با سه نوبت ده تکراری به مدت نود دقیقه انجام شد. تغذیه افراد در روز تمرین و روز قبل از آن مشابه بود. اشتهای افراد در قبل، بلافاصله بعد، سه و نه ساعت پس از ورزش مقاومتی با بهره گیری از پرسشنامه اشتها و با مقیاس (VAS) اندازه گیری شد؛ همچنین کالری دریافتی و انرژی مصرفی در روز ورزش و روزهای قبل و بعد ورزش مقاومتی با استفاده از پرسشنامه کالری دریافتی و انرژی مصرفی اندازه گیری گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر در سطح معناداری 05/0 P<استفاده شد.
    نتایج
    پس از بررسی نتایج، تغییری معنادار در اشتهای افراد در اثر ورزش مقاومتی مشاهده نشد. کالری دریافتی در هر سه گروه در روز ورزش نسبت به روز قبل از ورزش افزایش و روز بعد از ورزش نسبت به روز ورزش کاهش داشت. انرژی مصرفی در روز ورزش نسبت به روزهای قبل و بعد از آن در گروه های ورزش مقاومتی افزایش یافت.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که یک جلسه ورزش مقاومتی با شدت متوسط و سنگین بر اشتها تاثیری معنادار نداشت و افزایش انرژی مصرفی را در روز ورزش به دلیل انجام فعالیت قدرتی نسبت به روزهای قبل و بعد از آن باعث شد.
    کلیدواژگان: اشتها، کالری دریافتی، انرژی مصرفی، ورزش مقاومتی متوسط و سنگین
  • فاطمه احمدی متمایل، عباس مقیم بیگی، حجت الله کنعانی صفحات 61-66
    مقدمه و هدف
    اختلال های تکاملی مخاط دهان، شرایطی طبیعی اند و به لزوم نشان دهنده مشخصه بیماری خاص نیستند. شیوع اختلال های مخاط دهانی در افراد مختلف متفاوت است که می تواند به عوامل ژنتیکی یا محیطی مربوط باشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی شیوع این اختلال ها و نیز تعیین ارتباط آنها با جنسیت در گروهی از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان بوده است.
    مواد و روش ها
    در مطالعه حاضر 162 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1388 به منظور تعیین شیوع اختلال های مخاطی معاینه شدند. معاینه دانشجویان، زیر نور یونیت و آینه دندان پزشکی انجام و برای هر دانشجو یک پرسش نامه تکمیل شد؛ در این پرسش نامه اطلاعات فردی و نیز ابتلا به بیماری ها جمع آوری و ثبت گردید. آنالیز آماری توصیفی و مقایسه ای با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. برای مقایسه دو جنس، از آزمون دقیق فیشر استفاده گردید و مقدارP کمتر از 05/0 به عنوان معنی دار آماری درنظرگرفته شد.
    نتایج
    از 162 فرد مورد بررسی، 6/63% آنها یک اختلال مخاطی داشتند. نتایج نشان داد که سوراخ گوشه لب (8/22%)، زبان شیاردار (6/21%) و توروس فک بالا (5/10٪) شایع ترین اختلال های مخاطی و شیوع سایر موارد، کمتر از 10% بوده اند. به جز توروس فک بالا، در دیگر انواع اختلال های مخاطی بین دو جنس، تفاوت معنی دار آماری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    یافته های مطالعه حاضر نشان داد به طورکلی آنومالی های مخاطی دهان در جمعیت بررسی شده از شیوع بالایی برخوردار بودند؛ بنابراین آشنایی و آموزش دانشجویان پزشکی و دندان پزشکی در مورد این ضایعات ضروری به نظرمی رسد.
    کلیدواژگان: اختلال، مخاطی دهان و دانشجویان
  • امیر رشیدلمیر، عباس قنبری نیاکی صفحات 67-72
    مقدمه و هدف
    پروتئین وابسته به آگوتی(AGRP) یک پپتید اشتها آور قوی است که به میزان زیادی از بخش میانی هسته های کمانی هیپوتالاموس ترشح می شود و در کنترل مرکزی دریافت غذا و اشتها نقشی مهم دارد. مشخص شده که این پپتید در کنترل وزن انسان نقش بسزایی ایفا می کند و سطوح پلاسمایی آن در شرایط گرسنگی و چاقی افزایش می یابد. هدف تحقیق حاضر، بررسی یک دوره تمرین بی هوازی دایره ای بر بیان ژنAGRP لنفوسیت کشتی گیران تمرین کرده بود.
    مواد و روش ها
    بدین منظور تعداد ده نفر کشتی گیر تمرین کرده انتخاب شدند و هشت هفته تمرین دایره ای مبتنی بر فنون کشتی را بر اساس پروتکل محققان انجام دادند. 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرینی از آنها در حالت ناشتا خونگیری شد و پس از جداسازی لنفوسیت ها، بیان ژن AGRPبه روشsemi quantitative RT-PCR اندازه گیری شد.
    یافته ها
    مشخص شد که هشت هفته تمرین دایره ای موجب افزایش معنی دار بیان ژن AGRP لنفوسیت آزمودنی ها شد (p<0.05).
    نتیجه گیری
    به نظرمی رسد که افزایش بیان ژن AGRP لنفوسیت می تواند در راستای افزایش بیان این پپتید در هیپوتالاموس و در پاسخ به تعادل منفی انرژی ناشی از تمرین دایره ای، برای افزایش اشتها به منظور جبران منابع انرژی بدن آزمودنی ها باشد.
    کلیدواژگان: AGRP، کشتی، تمرین دایره ای، بیان ژن، اشتها
|
  • Mostafa Sharifian, Rana Esmaeli Zand, Seyyed Ali Ziaee, Mitra Ahmadi, Abdollah Karimi, Masoud Dadkhah Chymeh Pages 1-8
  • Morteza Piri, Mohammad Nasehi, Negar Heidari, Maryam-Sadat Shahin, Mohammad Reza Zarrindast Pages 9-16
    Background And Objective
    Excitatory transmission through glutamate receptors is critical for cognition such as learning and anxiety. In the present study, the involvement of dorsal hippocampal muscarinic cholinergic receptor on anxiety-like behavior induced by inhibition of NMDA receptors was investigated.
    Materials And Methods
    In this experimental study, 105 adult male rats weighing 200–250 g were used. The animals were anaesthetized and cannulae implanted bilaterally in the CA1 regions of the dorsal hippocampus using stereotaxic device. Seven days after recovery from surgery, the behavioral testing was started in elevated plus maze task. The data were analyzed using one-way analysis of variance (ANOVA) followed by Tukey test.
    Results
    Our finding indicated that intra-CA1 administration of MK801 (2 μg/rat) and scopolamine (4 μg/rat) by itself increased percentage of open arm time and open arm entries but did not alter locomotion. On the other hand, intra- CA1 co-administration of ineffective doses of scopolamine with ineffective dose of MK801 (1 μg/rat) did not alter locomotion activity but increased percentage of open arm time and open arm entries.
    Conclusion
    These results show that both NMDA receptors and muscariniccholinergic receptors not only play a part in the modulation of anxiety in the dorsal hippocampus of rats but also demonstrate a complex interaction as well.
  • Farshad Okhovatian, Mohammad Niakan Pages 17-22
    Background And Objective
    Anal fistula is the most common cause of severeanal pain during rectal surgery. Patients experience pain and discomfort duringthe immediate post-operative period and some specialties e.g., physiotherapycould be taken into account for mitigating pain and improving the scar healing.Although no researches have performed concerning the post rectal surgeryphysiotherapy, it leads to surgeons uncaring to this apparently important point.Therefore, the current study aimed to prepare a new physiotherapy protocol afterrectal surgery and to investigate its effectiveness in one patient.
    Materials And Methods
    This study carried out on a 45 year-old male. He wassuffering from pain and bleeding in the rectal area and on medical examinationand colonoscopy, he was diagnosed with external hemorrhoid and anal fistula.After hemorroidectomy and fistulectomy, physiotherapy protocol was performedin five phases.
    Results
    The results showed that the pain medication needed just for 4 days and the patient returned to work within 3 days. In addition, the intensity of pain,difficulty in bowel movement, difficulty in mobility, and stress from bowel movement (measured by VAS) removed within 5th days. This result in comparison with previous studies showed the faster improvement of the pain and scar healing and complete recovery took about 4 weeks.
    Conclusion
    The beneficial effects of physiotherapy protocol were demonstrated, especially in aged patients with background diseases.
  • Mahboubeh Khorsandi, Mohsen Shamsi, Farzaneh Jahani Pages 23-32
    Background And Objective
    Osteoporosis is a systemic skeletal disorder,characterized by reduction of bone mass, deterioration of bone structure,increasing bone fragility and fracture risk. Prevention of osteoporosis is one ofthe most important issues in World Health Organization programs. By now,there has not been no researshs on preventive strategies for osteoprosis inpregnant women,therefore, this study aimed to evaluate effectiveness of HBMmodel in osteoprosis prevention among pregnant mothers referred to Arak healthcenters.
    Materials And Methods
    In this quasi-experimental study, one hundred andfifty pregnant women participated.The subjects divided into two groups, i.e.,experimental and control (each group contained 60 women). Data collected witha questionnaire based on HBM and checklist about pervention of osteoprosis inorder to evaluate the effectiveness of education program.Before intervention,questionnaires were completed. Then the educational intervention wasperformed. Educational intervention in the form of four training sessions usinglectures, group discussions, dialogue, and training packages (posters, pamphletsand pictures). After one month, data were gathered again and then analized.
    Results
    The mean age of case and control groups were 26.7 ± 4.7 and 23.4 ±4.4 years respectively and mean duration of gestation was 23.2 ± 11 and 23.4 ±10 weeks respectively and there was no significant difference between them(p>0.05). Research findings showed that knowledge and self-efficasy healthbehavior action for osteoprosis pervention were in low stage. After intervention,perceived barriers decreased in case group and pregnant mothers and healthbehavior action for osteoprosis pervention increased.
    Conclusion
    With knowledge, perceived susceptibility, severity and benefits andself efficasy increased, perceived barriers decreased and health behavior actionfor osteoprosis pervention increased. So, this model is suggested for otherhealth centers.
  • Jamshid Narenjkar, Mehrdad Roghani, Mehdi Shekouhi Pages 33-42
    Background And Objective

    Diabetes mellitus accompanies increasedmalondialdehyde as a marker of oxidative stress and increased serum level ofaspartate and alanine aminotranferase due to tissue damage. Due to antidiabeticeffect of hesperetin, this study was done to evaluate its effect on level of thesefactors in diabetes.

    Materials And Methods

    Male rats (n = 32) were divided into control, treatedcontrol, diabetic, and treated diabetic groups. For induction of diabetes,streptozotocin at a dose of 60 mg/kg (i.p) was injected. Hesperetin wasadministered at a dose of 10 mg/kg/day for 4 weeks one week post-experiment.Serum levels of aspartate and alanine aminotranferase were measured before thestudy and at the end of the study. In addition, level of malondialdehyde (MDA)was measured in liver and heart tissues.

    Results

    A significant increase in serum level of aspartate and alanine aminotranferase (p<0.05-0.01) was observed in diabetic rats and hesperetin treatment significantly reduced only serum level of alanine aminotranferase (p<0.05). In addition, diabetes was followed by increased level of MDA in liver and heart tissues (p<0.01) and hesperetin treatment significantly reduced MDA level in these tissues (p<0.05).

    Conclusion

    Treatment with hesperetin could attenuate serum level of alanineaminotranferase and oxidative stress in hepatic and cardiac tissues, as indicatedby a lower tissue level of MDA.

  • Zeynab Heidari, Saiedeh Zyaie Pages 43-50
    Background And Objective

    Menopause is one of the stages in women’s lifewith a lot of problems and osteoporosis as the most common of itscomplications. This study was designed to assess the comparative effects oftibolone and HRT on osteoporosis in postmenopausal healthy women. Tiboloneis a synthetic steroid with estrogenic, progestogenic and androgenic properties.

    Materials And Methods

    A total of 107 women aged 45-64 years wererandomly assigned to two groups: 52 women received 2.5 mg tibolone plus Ca-D daily; 55 received 0.625 mg of conjugated equine estrogen plus 2.5 mg ofmedroxy progesterone acetate (CEE/MPA) plus Ca-D. At baseline and after 6months of treatment, we measured bone turnover markers. Bone mineral densitywas measured in the spine and neck of femur by dual energy X- rayabsorptiometry (DEXA) at baseline and after 9 months of treatment.

    Results

    ALP serum and Ca/Cr urinary decrease significantly in those takingtibolone and in those taking HRT. T score, Z score and BMD increasedsignificantly in the spine and femur in those taking tibolone. In those treatedwith conjugated equine estrogen and medroxy progesterone acetate T score, Zscore and BMD in the spine and femur also increased significantly. Nosignificant difference was observed between tibolone and CEE/MPA groups.

    Conclusion

    Tibolone had beneficial effects on bone mineral density and boneturnover markers. It may be a good alternative to HRT in postmenopausalwomen who would not accept a vaginal bleeding and breast tenderness.

  • Hadi Yarahmadi, Mohammadreza Hamedinia, Amirhossein Haghighi, Alioakbar Jahandide, Zohreh Taher Pages 51-60
    Background And Objective
    Appetite control affects food intake and obesity.The purpose of the present study was to evaluate the effects of moderate andheavy resistance exercise on appetite, food intake and energy expenditure inhealthy men.
    Materials And Methods
    A cross-over research design was used and the studywas performed on a population of 13 male volunteers from employees ofSabzevar University in 3 group containing control, moderate resistance exercise(70-75% of one repetition maximum) and heavy resistance exercise (80-85% ofone repetition maximum) groups within 90 minutes and including 8 types ofmovement with 3 sets and 10 repetition. The food given to men before and onthe day of the exercises was similar. The appetite was recorded by appetitequestionnaire and norm (VAS) before, immediately after exercise, and 3 and 9hours after the exercise protocol. Food intake and energy expenditure wasrecorded by food intake and energy expenditure questionnaire before and on theday of the exercises. Data was analyzed using repeated measure ANOVA with asignificant level of p<0.05.
    Results
    Having the results collected, there were no significant changes inappetite and in the effects of moderate and heavy resistance exercise. Calorieintake showed an increase on protocol day rather than the previous day ofprotocol and immediately after protocol day returned to level of previous day ofprotocol. Energy expenditure showed an increase on protocol day rather than theprevious day of protocol and immediately after protocol day in resistanceexercise groups.
    Conclusion
    The results of the study indicate that one session moderate andheavy resistance exercise had no significant effects on appetite due to imbalancein significant negative energy and due increase energy expenditure on protocolday rather than the previous day of protocol.
  • Fatemeh Ahmadi Motamayel, Abbas Moghimbeigi, Hojjatollah Kanani Pages 61-66
    Background And Objective
    Developmental anomalies of the oral mucosa are agroup of lesions that are normal condition rather than having virtual diseasecharacteristic. The prevalence of oral mucosal abnormalities differs betweenindividuals that could be associated to genetic and/or environmental factors. Theaim of this study was to investigate the prevalence of these lesions as well as todetermine their relation to gender in a population of students of HamadanUniversity of Medical Sciences.
    Materials And Methods
    A total of 162 students from the Hamadan Universityof Medical Sciences in 2009 were examined to determine the prevalence ofmucosal anomalies. All students were examined using dental unit light anddental mirrors. A questionnaire was completed for each subject. In thisquestionnaire, it was asked about demographic data and about their generalhealth and diseases. Descriptive and comparative statistical analyses wereperformed using SPSS software. To compare the differences between male andfemale subjects, Fisher exact test was performed. A p value less than 0.05considered significant.
    Results
    Out of 162 cases examined, 63.6% demonstrated at least a mucosalanomaly. The most common developmental mucosal anomaly was commissurallip pit (22.8%), fissured tongue (21.6%), and palatal torus (10.5%). Theprevalence of other mucosal anomalies was only less than 10%.
    Conclusion
    The findings of this study showed that the prevalence of dental andmucosal abnormalites was high in this population, requiring its teaching tomedical and dental students.
  • Amir Rashidlamir, Abbas Ghanbari-Niaki Pages 67-72
    Background And Objective
    Agouti-related protein (AGRP) is an orexigenicpeptide and found to be secreted from hypothalamic arcuate nucleus (ARC) andhas important role in appetite and food intake. It has been shown that AGRP hasan important role in weight control and plasma levels of this peptide increases infatness and starvation. The aim of this study was to study the effect of 8-weekscircuit training on lymphocyte AGRP gene expression in well-trained wrestlers.
    Materials And Methods
    Ten well-trained wrestlers volunteered to this researchand conducted 8-weeks wrestling-based circuit training according to researchersrecommended protocol. Blood samples were taken 48 hours before the first andafter the last sessions of training. After lymphocyte separation, lymphocyteAGRP gene expression was evaluated with semi quantitative RT-PCR method.
    Results
    Circuit training significantly increased AGRP mRNA lymphocyte expression (P, 0.001).
    Conclusion
    It seems that increase in lymphocyte AGRP expression is accordantwith increase in its expression in hypothalamus in response to negative energy balance induced by training to increase appetite and compensation of body energy sources.