فهرست مطالب
Current Journal of Neurology
Volume:7 Issue: 24, 2008
- تاریخ انتشار: 1387/10/11
- تعداد عناوین: 10
-
-
صفحه 297زمینه و هدفتعیین اثر بخشی ریتالین و استیمیدیت در درمان اختلال بیش فعالی – کم توجهی درکودکان 12 - 6 ساله و همچنین مقایسه اثرات درمانی این دو با هم و بررسی اجمالی عوارض جانبی این دو دارو است.روش بررسیبر اساس یک کارآزمایی بالینی دو سو کور 42 کودک بیش فعال - کم توجه 6 تا 12 ساله بامیانگین سنی 8 سال که با بررسی تشخیصی توسط دو فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و پرسشنامه بیش فعالی - کم توجهی DSM-IV-TR تشخیص این اختلال را گرفته بودند به صورت تصادفی وارد تحقیق شدند. علائم بیماری درهفته 0 و 3 و 5 توسط ADHD Rating Scale بررسی می شد و افرادی که قبل از درمان (هفته 0) عددی بیش از نقطه برش 20 داشتند و همچنین بیماری روانپزشکی عمده دیگری در خودشان و افراد درجه اول و دوم خانواده شان نبود در این مطالعه وارد می شدند. همچنین عوارض دارو توسط پرسشنامه عوارض جانبی کوچر در هر سه نوبت چک می شد. هر دو دارو به مقدار 1mg/kg تجویز و در طی سه هفته اول تثبیت شد.10 نفر از افراد تحت مطالعه بیرون رفتند که از نظر تعدادشان تفاوت معنی داری بین دو گروه نبود. داده ها با استفاده از آمارتوصیفی شامل فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار تحلیلی آزمون ANOVA با اندازه های تکراری، Covariance و آزمون دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شد.یافته هااثربخشی داروهای ریتالین و استیمدیت درمورد اختلال بیش فعالی – کم توجهی در کودکان دیده شد، از نظروالدین و معلمان اثر بخشی دو دارو مشابه (p<0.05) است. همچنین دریک نگاه اجمالی عوارض جانبی استیمدیت بیشتر از ریتالین است هر چند تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
-
صفحه 304زمینه و هدف
سردرد یکی از عمومی ترین عارضه هایی می باشد که می تواند مشکلی عظیم برای هر فردی در هرگروه سنی به بار آورد. سردرد تنشی و میگرنی دو سوم انواع مختلف سردرد را تشکیل می دهند. این مطالعه با هدف برآورد شیوع میگرن و سردرد های تنشی، تعیین عوامل خطر حرفه ای، گزارش ویژگی های بالینی میگرن و سردرد های تنشی و مقایسه ی انها با هم صورت گرفت.
روش بررسیاین مطالعه از نوع مورد- شاهدی بود که داده های آن از برآورد شیوع 1023 پرسنل که در طی یک نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده بودند به دست آمد. در این مطالعه گروه های مختلف شغلی (گروه های پرستاری- اداری و خدمات طبقات را تشکیل می دادند. ابتدا با استفاده از معیار های بین المللی سردرد و معاینه بالینی یک نورولوژیست شیوع میگرن، سردرد های تنشی و سردرد های توام (توام میگرن و تنشی) محاسبه گردید. در مرحله ی بعد به ازای هر فرد دارای میگرن دو نفر شاهد و به ازای هر فرد دارای سردرد تنشی 2 نفر شاهد که هیچگونه سردردی نداشتند به صورت تصادفی انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون لوجیستیک استفاده شد.
یافته هاشیوع میگرن در این مطالعه 2/11% (115 مورد)، سردرد تنشی 5/19% (199 مورد) و سردرد توام میگرنی و تنشی 2/3% (33مورد) برآورد شد. در این مطالعه ویژگی های بالینی سردرد مثل نوع، محل، تعداد، شدت، نشانه های همراه سردرد ها و همچنین اثرات سردرد روی بازده کاری بررسی شد. سردرد تنشی و میگرنی به طور معناداری با الگوی خواب غیر طبیعی در ارتباط بود. همچنین سردرد تنشی با میزان ساعات خواب و سابقه درگیری در شغل دوم ارتباط معکوس داشت.
نتیجه گیریمتوسط شیوع میگرن و سردرد های تنشی نسبت به کشورهای غربی پایین تر اما نسبت به متوسط شیوع برآورد شده کشورهای آسیایی بالاتر بود. ویژگی های بالینی تقریبا با معیار IHS همخوانی داشت. در این مقاله سردرد تنشی و میگرنی عارضه های مستقل از هم بودند و وقوع آنها ارتباطی به هم نداشت.
کلیدواژگان: میگرن، سردرد تنشی، شیوع، عامل خطر، پرسنل بیمارستان، ویژگیهای بالینی، معیار IHS -
صفحه 314زمینه و هدفدهیدراتاسیون در میگرن حاد گزارش شده است و درمان جایگزینی با مایعات می تواند علایم را بهبود بخشد. باید در نظر داشت که ترکیب مایع تجویزی ممکن است در فرایند سردرد بیماران میگرنی در طی حمله حاد مؤثر باشد. هدف ما از انجام این مطالعه مقایسه کلرید سدیم و محلول دکستروز 5 % در بهبود علایم بیماران در طی حمله حاد میگرن است.روش بررسیما 40 بیمار مبتلا به سردرد میگرنی مزمن که به دلیل سردرد حاد به اورژانس مراجعه کرده اند را وارد مطالعه کرده و آنها را دو گروه قرار دادیم. به گروه اول (تعداد 20 نفر، 10 مرد و 10 زن با متوسط سنی 29 سال و انحراف معیار = 3.5 سال، متوسط طول مدت سر درد = 4.11 سال با انحراف معیار 5 سال) 500 سی سی محلول کلرید سدیم 9/0% طی 15 دقیقه تزریق شد. گروه دوم (تعداد 20 نفر، 10 مرد و 10 زن با متوسط سنی 2. 27 سال و انحراف معیار 7. 7 سال، متوسط طول مدت سر درد 2. 7 سال با انحراف معیار = 1. 6 سال) 500 سی سی محلول دکستروز 5 % طی 15 دقیقه دریافت کردند. بیماران از نوع محلول تجویزی اطلاعی نداشتند و تا 30 دقیقه پس از اتمام انفوزیون به منظور بهبود حملاتشان پایش شدند.یافته هاکاهش شدت درد در گروه سالین قابل ملاحظه بود و نیازی به تجویز مسکن 30 دقیقه پس از اتمام انفوزیون وجود نداشت در حالیکه در گروه دکستروز 5 دقیقه پس از اتمام انفوزیون بیماران مسکن و ضد تهوع دریافت کردند. ولی مقایسه این دو گروه از نظر آماری معنی دار نبود (143/0= p). از طرف دیگر، تهوع و استفراغ اولین علائمی بودند که در طی انفوزیون سالین بهبود یافتند در حالیکه در گروه دوم، هیچ بهبودی در این علایم دیده نشد.نتیجه گیریاگر چه نتایج به دست آمده در این مطالعه از نظر آماری معنی دار نبود اما افق جدیدی در درمان حملات حاد میگرن باز می کند و شاید بتواند نقشی در توجیه پاتوفیزیولوژی این بیماری داشته باشد. انجام مطالعات بالینی با حجم نمونه بالاتر جهت رسیدن به این منظور توصیه می شود.
کلیدواژگان: میگرن، نرمال سالین، محلول دکستروز 5 در صد -
صفحه 321زمینه و هدفبیماران تحت درمان با اولانزاپین و کلوزاپین به خصوص در ماه های اول درمان افزایش وزن محسوس پیدا می کنند. درگزارشات آمده آمانتادین در کاهش وزن ناشی از اولانزاپین مؤثرمی باشد. در این مطالعه تاثیر آمانتادین بر روی افزایش وزن ناشی از اولانزاپین وکلوزاپین بررسی شده است.روش بررسیدر یک مطالعه کارآزمایی بالینی از نوع قبل و بعد 28 مرد بزرگسال که حداقل Kg 5 اضافه وزن با مصرف اولانزاپین یا کلوزاپین داشتند انتخاب شده تا آمانتادین دریافت کنند. طول مدت مصرف اولانزاپین یا کلوزاپین 30-6 ماه بود. شاخص توده بدن، وزن، وضعیت روانپزشکی در ابتدا و پس از 12 هفته مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزیابی قبل و بعد مقایسه شدند.یافته هاپس از انجام مطالعه میانگین وزن آزمودنی ها و شاخص BMR به ترتیب از 09/3+54/79 و 43/0+81/25 به 84/3+8/77 و 56/0+35/25 رسید که تغییرات معنی دار بود. معیارهای مثبت و منفی تست PANSS ثابت باقی ماندند.نتیجه گیریآمانتادین در تثبیت افزایش وزن ناشی از اولانزاپین و کلوزاپین موثر بوده و به خوبی قابل تحمل می باشدکلیدواژگان: آمانتادین، افزایش وزن، اسکیزوفرنی، آنتی سایکوتیک آتی پیک
-
صفحه 328سابقه و هدفهدف از این مقاله، مطالعه ابعاد خستگی در بیماری اسکلروز متعدد (MS)، عوامل پاتوفیزیولوژی تاثیرات، قابلیت تحمل و ایمن بودن راه های درمانی داروئی و غیر داروئی و روش های اندازه گیری خستگی می باشد.روش بررسیبررسی ها نشان می دهد که خستگی در تمام انواع MS و در تمام مراحل آن بسیار شایع است اما پاتوفیزیولوژی آن به طور کامل مشخص نمی باشد. با این حال تعداد محدودی دارو برای بهبود این علامت در دسترس است. آمانتادین، شناخته شده ترین این داروها است هر چند که میزان و مدت اثر این دارو محدود می باشد. همچنین، پمولین و مودافینیل از جمله داروهای جایگزین هستند که اثراتی بر روی خستگی دارند. DAP (diaminopyridine)، آسپیرین، متیل فنیدیت و فلوکسیتن از دیگر داروها هستند، هرچند احتیاج به بررسی بیشتری دارند. توانبخشی، تمرینات بدنی مرتب و خنک کردن بدن در کنترل علائم بیماری MS حائز اهمیت می باشند. روش های اندازه گیری خستگی متعدد و متفاوت اند و جمع بندی آنها مشکل می باشد. تا کنون برای خستگی هیچگونه یافته آزمایشگاهی در دسترس نیست.نتیجه گیرینتایج این بررسی بالینی کوتاه می تواند راهنمایی برای تشخیص خستگی مربوط به بیماری MS و افتراق آن از دیگر شرایط مشابه روحی و جسمی باشد و همچنین اثر داروها و درمانهای لازم برای بیماران MS با خستگی را نشان می دهد.
کلیدواژگان: اسکلروز متعدد (MS)، خستگی، پاتوفیزیولوژی، درمان، جنبه های بالینی، تشخیص های افتراقی، اندازه گیری -
صفحه 338زمینه و هدفبا توجه به شیوع نسبتا بالای صرع در جامعه ما و کاربردهای فراوان دیگر داروهای ضد تشنج، موارد تجویز این داروها بسیار زیاد است. باید دانست که نظیر هر داروی دیگر، داروهای ضد صرع نیز عوارض جانبی فراوانی دارند نظیر هپاتیت، نارسائی کلیه و نیز عوارض پوستی مخاطی که مورد اخیر گاه منجر به بستری و حتی مرگ بیمار می گردد.
با شناخت دقیق عوارض شایع و تشخیص و درمان بموقع می توان از موارد فراوان ناتوانی و مرگ جلوگیری نمود. این مقاله در نظر دارد مروری بر عوارض شایع پوستی داروهای ضد تشنج داشته باشد.
کلیدواژگان: داروهای ضد تشنج، عوارض پوستی، بستری، مرگ -
صفحه 348زمینه و هدف
تعیین اثر بخشی ریتالین و استیمیدیت در درمان اختلال بیش فعالی – کم توجهی درکودکان 12 - 6 ساله و همچنین مقایسه اثرات درمانی این دو با هم و بررسی اجمالی عوارض جانبی این دو دارو است.
روش بررسیبر اساس یک کارآزمایی بالینی دو سو کور 42 کودک بیش فعال - کم توجه 6 تا 12 ساله بامیانگین سنی 8 سال که با بررسی تشخیصی توسط دو فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و پرسشنامه بیش فعالی - کم توجهی DSM-IV-TR تشخیص این اختلال را گرفته بودند به صورت تصادفی وارد تحقیق شدند. علائم بیماری درهفته 0 و 3 و 5 توسط ADHD Rating Scale بررسی می شد و افرادی که قبل از درمان (هفته 0) عددی بیش از نقطه برش 20 داشتند و همچنین بیماری روانپزشکی عمده دیگری در خودشان و افراد درجه اول و دوم خانواده شان نبود در این مطالعه وارد می شدند. همچنین عوارض دارو توسط پرسشنامه عوارض جانبی کوچر در هر سه نوبت چک می شد. هر دو دارو به مقدار 1mg/kg تجویز و در طی سه هفته اول تثبیت شد.10 نفر از افراد تحت مطالعه بیرون رفتند که از نظر تعدادشان تفاوت معنی داری بین دو گروه نبود. داده ها با استفاده از آمارتوصیفی شامل فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار تحلیلی آزمون ANOVA با اندازه های تکراری، Covariance و آزمون دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شد.
یافته هااثربخشی داروهای ریتالین و استیمدیت درمورد اختلال بیش فعالی – کم توجهی در کودکان دیده شد، از نظروالدین و معلمان اثر بخشی دو دارو مشابه (p<0.05) است. همچنین دریک نگاه اجمالی عوارض جانبی استیمدیت بیشتر از ریتالین است هر چند تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیریبا توجه به اینکه هر دو دارو اثرات درمانی قابل ملاحظه ای داشتند بنظر می آید می توان داروی استیمدیت را نیز به عنوان یک داروی مناسب جهت درمان اختلال بیش فعالی – کم توجهی در نظر گرفت هر چند برای بررسی عوارض این دارو و مقایسه با ریتالین باید تحقیقات بعدی صورت گیرد.
کلیدواژگان: ریتالین، استیمیدیت، اختلال کم توجهی- بیش فعالی، کودکان -
صفحه 355سابقه و هدفحملات تشنج از اختلالات شایع نورولوژیک در سنین طفولیت محسوب می شوند و وقوع آن در جامعه 4 تا 6 مورد در هر هزار کودک می باشد. مهمترین علل ایجاد تشنج عبارتند از تب، هیپوگلیسمی، هیپوکلسمی، عفونت، ضربه به سر، مسمومیت و استفاده بیش از حد از داروها. پژوهش حاضر، مطالعه ای است که با هدف پی بردن به شایعترین علل تشنج دربیماران بستری شده طی 32 ماه در بیمارستانهای امین و الزهرا (س) شهر اصفهان به انجام رسیده است.روش بررسیجمع آوری اطلاعات با روش آمارگیری از کلیه کودکان سنین یک ماهه تا پانزده ساله که به علت حرکات غیر عادی یا رفتار غیر عادی با تشخیص اولیه تشنج در یکی از بیمارستانهای امین و یا الزهراء شهر اصفهان طی سی ودوماه قبل ازسال 1384بستری شده بودند، انجام شد. فقط پرونده بیمارانی که تشخیص نهایی آنها تشنج بود، 1486 پرونده مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات مورد نیاز از طریق فرم هایی که با توجه به اطلاعات مندرج در پرونده بیماران تکمیل می شد، کسب گردید و علل ایجاد تشنج در مجموع به 18 گروه تقسیم بندی شد و جهت ارتباط بین متغیرها از آزمون chi2 استفاده گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS 11.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هاتشنج ناشی از تب (5/40%)، صرع(6/34%)، انسفالوپاتی شیگلایی(2/ 9 %)، عوارض واکسن سه کانه 1/2% مننژیت 9/5% آنسفالیت 6/3% هیپوکلسمی 6/1%مننگوانسفالیت اوریونی (8/0%)، هیپوناترمی(6/0%) هیپرتاترمی4./%، اختلالات متابولیسم سرشتی(4/0%)، هیپوکسیک ایسکمیک انسفالوپاتی(2/0%)، بیماری ذخیره ای گلیکوژن (2/0%)خونریزی داخل مغزی (2/0%)، آن سفالوپاتی هیپرتانسیو (2/ 0 %)، تشنج به دنبال انجام همودیالیز (1/0%)، تومور مغزی(1/0%) و هیپوگلیسمی (1/0%).نتیجه گیریبر اساس این مطالعه، شایعترین علت تشنج، تشنج ناشی از تب بود و این مطلب موید نتایج حاصله از سایر مطالعات انجام شده در این زمینه است. با این وجود، بر خلاف مطالعات قبلی انجام شده در ایران که دومین علت تشنج را هیپوکلسمی ذکر کرده اند، در این مطالعه چنین نبود و صرع در مقام دوم شیوع (پس از تشنج به علت تب) قرار داشت؛ ممکن است این موضوع بدین علت باشد که هیپوکلسمی در سنین نوزادی (که در مطالعه حاضر به آن پرداخته نشده است) بیشترین شیوع را دارد. دراین مطالعه تشنج در فصل تابستان و در جنس پسر بیشتر بوده است.
کلیدواژگان: تشنج، اطفال، علت -
صفحه 361زمینه و هدفامروزه توجه ویژه ای بر روی اثرات میدان الکترومغناطیس به علت کاربرد گسترده دستگاه های مولد امواج الکترومغناطیس وجود دارد. دستگاه ها و تجهیزات زیادی با مشخصات تکنیکی گسترده تولیدکننده این امواج هستند. از جمله خطوط فشار قوی برق و تجهیزات الکتریکی خانگی مانند ماکرویو ساطع کننده امواج الکترومغناطیسی می باشند. تحقیقات اپیدمیولوژیکی احتمال ارتباط بین قرار گیری در معرض امواج الکترومغناطیس و اختلالات بالینی را مطرح می کند. در این مطالعه اثر امواج الکترومغناطیسی بر روی کورتکس فرونتال در موش مورد بررسی قرار می گیرد.روش بررسی30 عدد موش نژاد BALB/c انتخاب و در دو گروه تجربی و کنترل قرار داده شدند. گروه تجربی به مدت 2ماه، هر هفته 6 روز و هر روز 4 ساعت در معرض امواج الکترومغناطیسی با شدت 5/0 میلی تسلا و فرکانس 50 هرتز قرار گرفتند. شرایط گروه کنترل مشابه گروه تجربی بود با این تفاوت که در معرض امواج الکترومغناطیسی قرار نگرفتند. حیوانات مورد مطالعه دو ماه پس از قرار گیری در معرض میدان کشته شده، مغز آن ها خارج و پس از فیکس لوب فرونتال سمت چپ 2 گروه انتخاب گردید. بعد از انجام مراحل روتین بافتی و تهیه اسلاید، نمونه ها به روش کریزیل ویولت رنگ آمیزی شده و با استفاده از نرم افزار Image tool مورد ارزیابی بافت شناسی قرار گرفت. داده ها در گروه های مورد مطالعه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و در سطح معنی داری(05/0> P) مورد آنالیز شدند.یافته هانتایج نشان داد گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل دچار تغییرات هیستولوژیک شدند. تغییرات دژنراتیو به خصوص در لایه پیرامیدال کورتکس فرونتال دیده شد. این تغییرات شامل چروکیده شدن سلول های پیرامیدال در گروه تجربی بود. بررسی های آماری بر روی قطر طولی نورون ها حاکی از کاهش اندازه سلول های پیرامیدال (05/0> P) گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل بود. در نهایت کاهش تعداد سلول های پیرامیدال در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که میدان الکترومغناطیسی در مدت زمان طولانی باعث تغییرات مورفولوژیکی در نورون های کورتکس فرونتال می شود که می تواند تغییرات چشمگیر دژنراتیو در سلول های هرمی را در پی داشته باشد.
کلیدواژگان: میدان الکترومغناطیسی، موش، سلول های پیرامیدال، کورتکس فرونتال -
صفحه 372زمینه و هدفموضوع باروری بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد (MS) هنوز بطور کامل مورد مطالعه قرار نگرفته است. اما درمطالعات اخیر به رابطه بین بیماری MS و عملکرد جنسی و تولید مثلی بویژه در زنان بیشتر پرداخته شده است. وجود تعاملات مهم عصبی-ایمنی-هورمونی در سطح سلولی و مولکولی در جریان این بیماری به روشنی مشخص شده است. اختلالات متعدد در محورهیپوتالاموس-هیپوفیز-غدد جنسی در زنان مبتلا به اسکلروزمتعدد سبب اختلالات قاعدگی و در نتیجه نازائی می شود. بعلاوه مطالعات نشان داده اند که برخی درمانهای داروئی این بیماری بر سلولهای جنسی اثر گذاشته که میتواند منجر به نازائی شود. تمام یافته های فوق فرضیه اختلال باروری در MS را تقویت می کنند. هدف از ارائه این مقاله معرفی یک خانم مبتلا به اسکلروزمتعدد با نازائی اولیه است که درمان وی با تجویز کورتون وپیگیری های بعدی نه تنها سبب کاهش باروری نگردید بلکه احتمالا سبب مؤثر شدن درمانهای پیشنهادی برای نازائی و تولد دو فرزند شده است.
کلیدواژگان: اسکلروز متعدد، نازائی، دمیلینیزاسیون، بارداری
-
Page 304Introduction
Headache is a common symptom that constitutes a major health problem to all countries in the world. Tension-type headache and migraine comprise two third of different kinds of headaches. This study was conducted to estimate the prevalences of migraine and tension -type headaches,(TTH) it's associated occupational risk factors among Shiraz hospitals staff, to report on clinical�characteristics of migraine and TTH, and comparison of headaches with IHS diagnosis criteria.
MethodsThis was a case- control study using prevalence data a random sample (stratified random sample) of 1023 hospital staffs of Shiraz (Iran). Subjects were stratified by personnel category (nurse, clerical and manual). For each patient, two controls of the same sample were selected who had never been diagnosed as having migraine or tension type headaches. Logistic regression was used for data analysis.
ResultsPrevalence of Migraine was estimated as 11.2% (115 subjects), tension-type headache as 19.5% (199 subjects) and coexisting migraine and tension headaches 3.2% (33 subjects). In this study, clinical characteristics of headache like type, site, number, intensity, concomitant symptom headaches, also that effects of headaches on work have surveyed.TTH and migraine headaches was significantly associated with self reported abnormal sleep pattern and female gender. Also TTH was negatively associated with total 24hr duration of sleep and history of involvement in second job significantly.
ConclusionThe average of prevalence of migraine and tension headaches were lower than in western countries but higher than in previous studies conducted in other Asian countries. Clinical characteristics were almost consistent with IHS criteria, Headache- related missed work rates higher for subjects with Migraine headache, also tension – type headache and migraine were separate disorders and not part of a continuum of headache disorders. Headache disorders deserve more attention, especially concerning strategies leading to adequate primary prevention, diagnosis and treatment.
-
Page 314IntroductionTo compare between sodium chloride and dextrose 5% solutions in symptoms relief of acute migraine attack. Dehydration has been reported in acute migraine attacks, and fluid replacement therapy could relieve its symptoms. However, administered fluid composition may be effective in headache relief process in acute migraine attacks.MethodsWe selected 40 patients with known chronic migraine-type headaches referred to Emergency Department for acute attack of headache, and allocated them in two groups. The first group (N=20, 10 males and 10 females, mean age=29.0 years SD=5.3 years, mean headache duration=11.4 years SD=5.0 years) administered with 500 ml of 0.9% sodium chloride solution infusion during 15 minutes. Second group (N=20, 10 males, and 10 females, mean age=27.2 years SD=7.7 years, mean headache duration=7.2 years SD=6.1 years) received 500 ml of 5% dextrose solution infusion in 15 minutes. The patients were unaware of administered fluid type and they were monitored for their attacks recur for up to 30 minutes after infusion completed.ResultsThe reduction in pain severity in all patients in Saline group was considerable and there was no need to use analgesics after about 30 minutes of infusion completion, while dextrose solution group need to take analgesic and anti-emetic therapy after 5 minutes of infusion completed. This was not statistically significant (P=0.143, Fischer’s exact test). On the other hand, nausea and vomiting were the first symptoms relieved during Saline infusion, however, there was no improvement in nausea and vomiting condition in second group.ConclusionAlthough not statistically significant, our results could open new horizons in abortive therapy profile of migraine attacks and gleams to make new explanation to headaches pathophysiology. It seems that more clinical studies with greater sample sizes are yet needed in this era.
-
Page 321IntroductionThis study sought to determine if amantadin affects weight gain in schizophrenics patients taking olanzapin or clozapin.MethodIn before after clinical trial Twenty-eight adults had gained at least 5kg with olanzapin or clozapin were assigened to receive amantadin in addition to alanzapin or clozapin. The length of time taking alanzopin or dlozapin ranged from 6-30 months. Body mass index. Psychiatric status were assessed at baseline and 12 weeks.ResultsAfter fnishing the stdy, the mean weight of subjects decreased from 79.54 to 77.8 & BMI 25.81 to 25.35 these change were statistically significant. Positive and negative syndrome scale scores remained stable.ConclusionsAmantadin induced weight stabilization in subjects taking olanzopin or clozapin and was well tolerated.
-
Page 328Introdction: The purpose of this study is to investigate fatigue in multiple sclerosis (MS), its pathophysiologic factors, the tolerability and the safety of medical and non-medical treatments and methods for measuring fatigue.MethodsFatigue is common in all types and stages of MS but its pathophysiology is not clear. There are few medications for the treatment of fatigue. Amantadine is the best-known agent although its efficacy and the duration of action are limited. Pemoline and modafinil are also two alternatives affecting fatigue. DAP (diaminopyridine), Aspirin, methylphenidate and fluoxetine are also other medicines in this category that need to be investigated more. Rehabilitation (physiotherapy), regular physical exercises and body cooling are very important in controlling the symptoms of MS. There are different ways for the measurement of fatigue. There is no laboratory marker for fatigue. The result of this short clinical study can be a guide for the diagnosis of MS fatigue, differentiating it from similar physical and mental conditions and the effects of medicines and necessary treatments for MS patients with fatigue.
-
Page 338IntroductionAntiepileptic drugs are prescribed in the treatment of epilepsy and many other diseases considering that in our community the prevalence of epilepsy is relatively high. Anticonvulsants like other drugs have many various side effects including hepatitis, renal failure and mucocutaneous complications that the last one may lead to hospitalization and death. Early diagnosis and treatment of these complications can prevent morbidity and mortality in many cases. In this review, common mucocutaneous side effects of anticonvulsants are outlined.
-
Page 348Introduction
Essential tremor is the most common abnormal movement in the world. there is no associate neurologic abnormality. Tremor in this disease has low frequency and it's prevalence is 3 to 5 percent in community.
MethodsThis prospective study was conducted on 120 patients with essential tremor in neurology clinic of shahid mostafa Khomeini hospital (shahed university) from 2005to 2008. Patients assigned randomly in two groups. 59 patients received propranolol 40 mg 3 times daily for 3 weeks and 61 patients in another group received gabapentin 300 mg 3 times daily for the same duration. Fahn – Tolosa-Marin tremor rating scale (TRS) that is a numerical scale (0-88) was used for evalution in both groups.
Results120 patients completed the study.56 (47%) patients were male and 64(53%) patients were female. Mean age was 43.9(26-59) years old. At the beginning of study the TRS was 38.6±1 and 39.1±1 in patients taking propranolol and gabapentin respectively. at the end of study TRS was 28.4±1 and 25.6±1 in propranolol and gabapentin group respectively. Statistical analysis with SPSS software showed significant difference in both group after treatment. (P<0.0005)
ConclusionGabapentin can be used as an effective drug in the treatment of essential tremor it's efficacy is at least equal to propranolol. Due to its lower side effects and better tolerance especially in patients with cardiac and respiratory problems and in older patients this drug can be as the first selection in these patients.
-
Page 355IntroductionSeizure is one of the most common causes of children hospitalization. It has many etiologies such as febrile convulsion, epilepsy, meningitis, DPT vaccination, encephalitis, hypocalcemia and etc. this study was conducted to evaluate the causes of seizure in 1 month to 15 years old children, admitted in Alzahra and Amin hospitals (Isfahan-Iran) due to seizure during 32 months before 2005.MethodsThis study was conducted to evaluate the causes of seizures in children. Required data was obtained from patients files. Children were assigned into 18 items groups and probable seizure etiologies were assigned. Obtained data was analyzed, using chi-square test and SPSS software, V 11.5 (SPSS. Inc, Chicago IL.).ResultsThe most common causes of seizure in one month to 15 years old children were febrile convulsion(40.5%), epilepsy(34.6%), shigella encephalopathy(9.2%), meningitis(5.9%), encephalitis(3.6%), hypocalcemia(1.6%), DPT vaccine complication (1.2%), mumps meningoencephalitis (0.8%), hyponatremia(0.6%), congenital metabolism disorders(0.4%), hypernatremia(0.4%), hypoxic ischemic encephalopathy(0.2%), glycogen storage disease(0.2%), intracranial hemorrhage(0.2%), hypertensive encephalopathy(0.2%), hemodialysis side-effect(0.1%), brain tumor(0.1%) and hypoglycemia(0.1%).ConclusionsOverall, it was found that febrile convulsion was the most common cause of seizure in children. The most common season of children hospitalization due to seizure was summer and seizure was more common in boys.
-
Page 361IntroductionConsiderable attention is focused on the effects of the electromagnetic field (EMF) due to its wide-ranging use in every day of life. Appliances and various equipments are sources of electromagnetic fields with a wide-range of technical characteristics. Power lines and almost all kinds of household electrical appliances Emit EMF. Epidemiological studies suggest a possible link between EMF exposures and clinically recognized medical disorders in people in this study we investigated the effect of EMF on frontal cortex of mouse.Methods30 BALB/c mice were selected and divided in 2 of experimental & Control groups. Experimental group was exposed to 50 Hz, 0.5 mT EMF for 4 hours per days in, 6 days per week for 2 months. Controls was not exposed to EMF but were in the same condition. Animals were killed after 2 months exposing of EMF and the brain were removed and the left frontal lobe of 2 groups was selected. After normal routine processing, slices were stained with cresyl violet for histological examination and evaluated with image tool software. The data were analyzed in highly significantly P< 0.05 with SPSS software.ResultsSome histological and degenerative changes were seen in neurons of frontal lobe in experimental group compare to control group. These features were including shrinkage of pyramidal cell in experimental animals. Statistical results like changes of long diameter of pyramidal cell was decreased related to the same neuronal cells in control groups P<0.05. Finally the number of pyramidal cell in experiment groups has decrees in compare with control groups.ConclusionIt can be concluded that long term exposure to EMF has detrimental effects on the morphological changes of neurons of the frontal cortex and may lead to the degenerative phenomenon on the pyramidal cells.
-
Page 372IntroductionThe issue of infertility in patient with multiple sclerosis (MS) has not been fully studied. However, it is only recently that the intricate interactions between the disease and reproductive function in women have begun to be explored. It is clear that there is important neuro-immuno-endocrine interaction at a cellular and molecular level. Dysfunctions within the hypothalamic- pituitary- gonadal axis occur frequently among women with MS and induce menstrual disturbance and subsequent infertility. Moreover, literature show that some medical treatment used in MS may exert determinable effects on germ cell which lead to infertility. These findings approved the hypothesis of probable fertility disorders during MS which lead to infertility. The aim of this case report is to introduce a women with MS and primary infertility which not only our treatment method had not decrease her fertility (corticosteroid therapy and other follow up) but also resulted in effectiveness of proposed infertility treatment and bearing child.