فهرست مطالب

Reproduction & Infertility - Volume:12 Issue: 2, 2011

Journal of Reproduction & Infertility
Volume:12 Issue: 2, 2011

  • تاریخ انتشار: 1390/03/07
  • تعداد عناوین: 14
|
  • صفحه 0
  • بنفشه حیدری، سارا برجیان، محمود جدی تهرانی، امیرحسن زرنانی، محمد مهدی آخوندی، ابوالفضل شیرازی صفحه 47
    زمینه و هدف
    واژه Cloning، به معنای شبیه سازی، برگرفته از کلمه یونانی «Klon» است و به معنی شاخه کوچکی که می تواند خود را تکثیر نموده و تبدیل به یک درخت بارور گردد، می باشد. شبیه سازی در حقیقت تولید مثل غیرجنسی و یا تکثیر کپی یا کپی های متعدد از یک ارگانیسم است که غالبا از طریق انتقال DNA سلول سوماتیک به تخمک MII فاقد هسته تحقق می یابد. علیرغم مزایا و کاربردهای گسترده این فناوری لیکن بازده نامناسب آن به ویژه در تولید نتاج با قابلیت حیات قابل قبول، کاربرد آنرا همچنان با چالشی جدی مواجه نموده است. هدف از این گردآوری، طرح عوامل تاثیرگذار بر کارایی روند شبیه سازی با تاکید بر تغییرات اپی ژنتیک می باشد.
    روش بررسی
    منابع این نوشتار با جستجو در پایگاه های اطلاع رسانی الکترونیک، شامل Scopus، PubMed، ScienceDirect جمع آوری گردید. در فرایند جستجو هیچ دامنه زمانی در نظر گرفته نشد و روند بروز رسانی تا زمان ارسال مقاله پیگیری شد.
    نتایج
    با توجه به تعدد عوامل تاثیرگذار بر روند شبیه سازی، افزایش کارایی این فناوری مستلزم ارتقا دانش تئوریک و مهارت های فنی پیرامون مراحل انجام کار می باشد. انجام این مهم از طریق بهبود شرایط کیفی بلوغ تخمک (به ویژه بلوغ سیتوپلاسم)، همزمانی سیکل سلولی سلول دهنده هسته باسیتوپلاسم تخمک MII، اعمال حداقل آسیب فیزیکی به ساختار سایتواسکلتال تخمک در روند خارج سازی هسته تخمک و انتقال هسته دهنده، بهبود شرایط کشت و الحاق سلولی، و در نهایت کاربرد روش های موثر در جهت القای تغییرات اپی ژنتیک به منظور اعطای وضعیت همه توانی در هسته سلول دهنده جهت بهبود شرایط برنامه ریزی مجدد، امکان پذیر می باشد. با توجه به اهمیت و نقش ترانس کریپتها و پروتئین های با منشا مادری موجود در سیتوپلاسم تخمک مرحله MII در حمایت از تقسیمات جنینی تا مرحله فعال شدن ژنوم جنینی (Embryionic genomic activation; EGA) و نیز قابلیت سیتوپلاسم تخمک مرحله MII در القای برنامه ریزی مجدد هسته سلول سوماتیک (reprogramming) و همزمانی EGA و کاهش مشخص ترانس کریپت های با منشا مادری، reprogramming هسته سلول سوماتیک مبتنی بر تغییرات اپی ژنتیک می بایست همزمان با EGA تکمیل شده باشد. معهذا از آنجائیکه الگوی تغییرات اپی ژنتیک در طی روند تکاملی جنین در مراحل قبل از لانه گزینی از وضعیت دینامیکی برخوردار بوده، اتخاذ روش های درمانی در القای برنامه ریزی مجدد هسته می بایست از الگوی این تغییرات در جنین های طبیعی تبعیت نماید.
    نتیجه گیری
    علیرغم تمامی پیشرفت های حاصله در روند شبیه سازی با استفاده از روش های کارآمد، لیکن هر گونه انحراف از الگوی طبیعی بیان ژنها ناشی از تغییرات اپی ژنتیک ایجاد شده بواسطه مداخلات شیمیایی در جنین مرحله قبل از لانه گزینی، می تواند نتایج نامطلوبی را در مراحل تکاملی فتوسی و حتی مراحل بعدی بدنبال داشته باشد. مع الوصف فهم دقیق روند وقایع مولکولی طبیعی مرتبط با تغییرات اپی ژنتیک و مشخص نمودن عوامل اختصاصی ضروری موجود در سیتوپلاسم تخمک با تغییرات اپی ژنتیک، امکان درک بهتر مکانیزم های درگیر در وقایع مذکور را فراهم نموده و بدین ترتیب امکان بهبود بازده شبیه سازی و فناوری های مرتبط را میسر می نماید.
    کلیدواژگان: برنامه ریزی مجدد هسته، تغییرات اپی ژنتیک، خارج سازی هسته، شبیه سازی
  • آرش مهذب، مهناز حیدری، شیدا صالح خو، محمود جدی تهرانی، محمد مهدی آخوندی صفحه 73
    یکی از علل ناباروری در مردان، از بین رفتن سلول های زایای جنسی، در اثر درمان های ضد سرطان، نظیر شیمی درمانی و پرتو درمانی است. با توجه به افزایش میزان بقای بیماران مبتلا به سرطان پس از درمان، به ویژه کودکان و رسیدن آنها به سن باروری، اهمیت درمان ناباروری پس از درمان سرطان، در این افراد دو چندان می شود. معمول ترین روش حفظ باروری در مردان مبتلا به سرطان، انجماد مایع منی و استفاده از اسپرم آنها برای لقاح آزمایشگاهی، پس از درمان سرطان است. به دلیل عدم اسپرماتوژنز فعال در کودکان، حفظ بافت بیضه یا سلول های زایا، به صورت منجمد، پیش از شروع درمان سرطان در این دسته از بیماران یک روش درمانی مناسب محسوب می شود. با این حال، عدم بلوغ اسپرماتوگونی ها یکی از مشکلات عمده این روش درمانی است. برای حل این مشکل، تلاش شده است تا سلول های اسپرماتوگونی منجمد به شکل بافت بیضه یا به صورت مجزا، پس از درمان سرطان به بیضه فرد بازگردانده شود تا روند بلوغ سلول های اسپرماتوگونی در محیط طبیعی و زنده انجام گیرد. محیط های آزمایشگاهی نیز گزینه ای جایگزین برای بلوغ اسپرماتوگونی و تولید اسپرم لازم برای IVF هستند. در این مقاله مروری، تلاش بر آن است تا با شناخت سلول های زایا و علل ناباروری ناشی از درمان سرطان، مروری بر روش های حفظ باروری و پیوند سلول های زایا انجام شود
    کلیدواژگان: انجماد بیضه، پرتو درمانی، پیوند سلول بنیادی اسپرماتوگونی، پیوند سلول های زایا، حفظ باروری، شیمی درمانی
  • مریم هرمزی، مهدی اکبرپور، لادن حسینی گوهری، مهناز حیدری، شیدا صالح خو، محمود جدی تهرانی، امیرحسن زرنانی، محسن فیروزرای، محمد مهدی آخوندی صفحه 85
    روش های درمان سرطان می تواند منجر به نارسائی عملکردی تخمدان و ناباروری در زنان مبتلا به سرطان شود. به همین دلیل، دستیابی به شیوه ای به منظور حفظ باروری در این افراد ضروری به نظر می رسد. در این مقاله مروری، مقالات منتشر شده در رابطه با روش های مختلف حفظ باروری از سال 1976 تا 2009 که امکان دسترسی به مقاله کامل آنها از طریق منابع اطلاعاتی PubMed و Sciencedirect وجود داشت، جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت. براساس بررسی مقالات جهت حفظ قدرت باروری در زنان روش های متعددی وجود دارد که شامل جابجائی تخمدان، انجماد تخمک، جنین و کورتکس تخمدان است. روش جابجائی تخمدان در افرادی که از شیمی درمانی استفاده می کنند کارائی چندانی در حفظ باروری ندارد. استفاده از روش انجماد جنین و تخمک مستلزم تاخیر در شروع درمان است. به علاوه تخمک های متافاز II، سلول های بزرگ و تمایز یافته ای هستند که منجمد کردن آنها باعث آسیب های سیتوپلاسمی می شود. محدودیت در تخمک های جمع آوری شده، شانس باروری را بسیار کاهش می دهد. از سویی تحریک تخمدانها و جمع آوری تخمک در بیماران جوان به خصوص کودکان عملی نیست. انجماد جنین علاوه بر محدودیت در تعداد جنین های جمع آوری شده و مسائل قانونی و اخلاقی مطرح شده در مورد آن، تنها محدود به افراد بالغ و متاهل می باشد. روش انجماد کورتکس تخمدان در مقایسه با دو روش قبل مناسب تر به نظر می رسد، مقاومت بافت تخمدان به روش انجماد، جمع آوری نسبتا آسان بافت تخمدان (با روش لاپاراسکوپی)، امکان استفاده از آن در کودکان و تعداد زیاد فولیکول در بافت تخمدان که شانس موفقیت در باروری را افزایش می دهد از مزایای این روش است. به طور کلی انتخاب یکی از روش های فوق بستگی به پارامترهای متعددی از جمله نوع و زمان شروع درمان، نوع سرطان، سن بیمار و وضعیت تاهل فرد دارد.
    کلیدواژگان: انجماد تخمدان، انجماد تخمک، انجماد جنین، روش های حفظ باروری، زنان، سرطان، ناباروری
  • زهرا علی نژاد، رضا جعفری شکیب، فاطمه یاری، زیبا ظهیری، کامبیز فرقان پرست، زهرا عطرکار روشن، فرنگیس نجفی صفحه 93
    زمینه و هدف
    بارداری، در واقع مانند پیوند عضوی موفق است. عواملی که در عدم دفع جنین مؤثرند هنوز به خوبی شناخته نشدهاند. درصد موفقیت و لانه گزینی جنین حاصل از روش های کمک باروری نیز ممکن است به همین عوامل وابسته باشد. ملکول HLA-G یکی ازانواع ملکول های MHC کلاس یک غیر کلاسیک است که اخیرا در ارتباط با بارداری مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در این مطالعه مقدار HLA-Gمحلول در سرم زنان تحت درمان با روش ICSI قبل و بعد از انتقال جنین اندازه گیری و همچنین با مقادیر HLA-G محلول در سرم زنان باردار طبیعی مقایسه شد تا رابطه حضور و غلظت سرمی آن با بارداری موفق تعیین گردد. هدف این مطالعه تعیین نقش HLA-G سرمی و تغییرات غلظت آن در موفقیت یا شکست روش های کمک باروری است تا در تشخیص، پیشگویی و درمان ناباروری مورد استفاده قرار گیرد.
    روش بررسی
    نمونه سرمی از 107 نفر زن تحت عمل ICSI در گروه آزمایشی قبل و 14 روز بعد از انتقال جنین و24 نمونه سرمی از زنان باردار طبیعی در گروه کنترل در سه ماهه اول بارداری جمع آوری شد. ایزوفرم های HLA-G1،-G5 محلول و HLA-G محلول توتال با روش الایزای ساندویچ بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی و آزمونهای غیر پارامتریک K-S، من ویتنی و ویلکاکسون در سطح معنی داری 05/0=α استفاده گردید.
    نتایج
    ویژگی های دموگرافیک (سن، مدت ناباروری، رژیم درمانی) در گروه آزمایشی با بارداری موفق و ناموفق تفاوت آماری معنی داری نداشت. مقدارHLA-G1،-G5 محلول و HLA-G محلول توتال در سرم زنان قبل و بعد از ICSI در گروه با بارداری موفق به ترتیب U/ml8/62±4/47،OD: 58/0±47/1 قبل و U/ml5/69±6/59، OD: 57/0±38/1 بعد از ICSI و در گروه بارداری ناموفق به ترتیب U/ml2/55±7/35،OD: 45/0±37/1 قبل و U/ml2/57±7/39، OD: 46/0±31/1 بعد از ICSI بود. به همین ترتیب در گروه کنترل با بارداری طبیعی مقادیر به ترتیبU/ml 92/47±16/53 و OD: 49/0±29/1 بود. در هیچکدام از موارد فوق تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد. پس از بررسی و مقایسه 29 مورد بارداری موفق و 78 مورد بارداری ناموفق، میزان موفقیت بارداری با تغییر غلظت ایزوفرم های HLA-G1،-G5 محلول وHLA-G توتال محلول بعد از درمان با روش ICSIدر دو گروه ارتباطی نشان نداد.
    نتیجه گیری
    در زنان تحت درمان با روش های کمک باروری رابطه معنی داری بین موفقیت بارداری و HLA-G محلول سرمی مشاهده نگردید. بنابراین به نظر میرسد HLA-G سرمی اهمیت تشخیصی چندانی در موفقیت یا شکست این روش ها نداشته باشد.
    کلیدواژگان: HLA، G محلول، تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم، سرم، لانه گزینی، لقاح خارج رحمی، روش های کمک باروری، بارداری
  • ساره عاشورزاده، اعظم آقارحیمی، محمد علی خلیلی صفحه 101
    زمینه و هدف
    برای اطمینان از عدم سمیت مواد مصرفی که برای کشت جنینها و گامتها استفاده می شوند از سیستم کنترل کیفی استفاده می شود. برای حفظ بالاترین استاندارد در آزمایشگاه ART، تمام وسایل مصرفی در آزمایشگاه ART با کمک روش ارزیابی تحرک اسپرم انسانی (HuSMA) مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    17 وسیله مورد استفاده در آزمایشگاه ART با روش HuSMA مورد بررسی قرار گرفتند. این وسایل شامل انواع سرنگ، دستکش، پتری دیش، سر سمپلر، پیپت، ظروف نمونه گیری بودند. در هر دو گروه کنترل و آزمایش بعد از 10 دقیقه، 30 دقیقه، 1، 2، 4 و 24 ساعت مورد بررسی قرار گرفتند و درصد اسپرم های در حال تحرک در هر گروه مشخص شد. سپس نسبت درصد اسپرم های متحرک گروه تست به گروه کنترل، به عنوان شاخص برای تشخیص سمیت در نظر گرفته شد. در صورتی که این نسبت از85/0 کمتر بود، وسیله مورد نظر به عنوان وسیله توکسیک در نظر گرفته می شد. این آزمون برای هر نمونه سه بار تکرار گردید.
    نتایج
    کنترل کیفی با HuSMA نشان داد که 3 نمونه مورد تست شامل دستکش انتقال جنین b و a و دستکش دریافت تخمک a دارای اثر سمی بودند. دستکش انتقال جنینa (0/0SMI=) و دستکش دریافت تخمک a (0/0SMI=) طی10 دقیقه پس از انکوبه شدن سمیت بالایی را نشان دادند؛ و دستکش انتقال جنین b (63/0SMI=) پس از 24 ساعت سمی شناخته شدند (46% اسپرم باتحرک پیشرونده در مقابل 68% اسپرم پیشرونده در نمونه کنترل). همچنین 2 نمونه دیگر، پتری دیش e (42/0SMI=) و ظرف جمع آوری مایع منی (67/0SMI=) در مرز قرار داشتند و پس از 24 ساعت و با وجود4 بار تکرار آزمون نتایج متفاوتی بدست آمد (2 بار سمی و 2 بار غیر سمی).
    نتیجه گیری
    مواردی از وسایل مورد استفاده در آزمایشگاه ART ممکن است اثر سمی بر گامت و جنین داشته باشد و لازم است وسایل مصرفی قبل از استفاده از نظر کیفیت مورد ارزیابی قرار گیرند. برای افزایش دقت HuSMA پیشنهاد می شود برای هر نمونه چندین بار آزمون تکرار گردد.
    کلیدواژگان: ارزیابی تحرک اسپرم انسانی، بخش جنین شناسی بالینی، روش های کمک باروری، سمیت سلولی، کنترل کیفی، لقاح خارج رحمی
  • محسن بصیری، مسعود عزت آبادی پور، وحید حمایت خواه جهرمی، نغمه شهیدی زندی، آرش سرو آزاد، سید نورالدین نعمت اللهی ماهانی صفحه 109
    زمینه و هدف
    بررسی اثرات سو الکل و سیگار در دستگاه تناسلی به طور عمده روی بافت بیضه و پروستات معطوف بوده است. در حالیکه مطالعات کاملی روی تاثیر تجویز الکل، نیکوتین و مصرف همزمان آنها روی کیسه منی تولید کننده 70% از ترشحات مایع منی انجام نشده است. مقاله حاضر تاثیر تجویز این مواد و مصرف همزمان آنها بر ساختار سلولی کیسه منی را بررسی کرده است.
    روش بررسی
    50 موش صحرایی نر بالغ Wistar با سن 9 هفته به 5 گروه تقسیم شدند: دست نخورده (بدون هیچ دریافت)، شاهد (سرم فیزیولوژیک 09/0%)، اتانل 20% (gr/kg2)، نیکوتین (mg/kg1/0)، اتانل- نیکوتین که اتانل و نیکوتین را با دوزهای ذکر شده، همزمان دریافت کردند. الکل از طریق گاواژ و نیکوتین به طریق زیر جلدی، به مدت 50 روز تجویز شد. خونگیری قبل از پرفیوژن انجام و کیسه منی برداشته و مقاطع برش داده شده با هماتوکسیلین- ائوزین جهت بررسی مورفولوژیک و مورفومتری رنگ آمیزی شد. برای بررسی تفاوت های آماری بین گروه ها، پس از اطمینان از نرمال بودن یافته ها از آزمون آماری One way ANOVA و تست تعقیبی Tucky استفاده شد. حد معنی داری آزمونها 05/0p< در نظر گرفته شد.
    نتایج
    کاهش معنی داری در طول سلول های اپیتلیوم ترشحی، در گروه اتانلی نسبت به شاهد مشاهده شد (0001/0p<). مطالعه کیفی آسین های ترشحی حاکی از کاهش چشمگیر ترشحات در فضای اسینی های ترشحی در گروه اتانولی در مقایسه به گروه شاهد بود در دو گروه نیکوتینی و اتانل – نیکوتین کاهش طول سلولی از حیث آماری معنی دار نبود. ضمنا تفاوت معنی داری در سطح هورمون تستوسترون بین گروه ها مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    تجویز مزمن اتانل بیشترین تاثیر را بر ساختار سلولی- بافتی کیسه منی دارد. کاهش تاثیر تجویز همزمان الکل و نیکوتین بر کیسه منی را می توان احتمالا به کاهش جذب الکل به دنبال تجویز نیکوتین نسبت داد.
    کلیدواژگان: باروری، تستوسترون، دستگاه تناسلی، سیگار، الکل، کیسه منی، نیکوتین
  • مهرداد مدرسی، محمدرضا سیف صفحه 117
    زمینه و هدف
    یکی از حشره کشها و کرم کش های قوی ارگانوکلره مورد استفاده در کشاورزی، آندوسولفان است که مصرف آن تاثیر زیادی در کنترل حشرات دارد. این سم در انسانها و حیوانات از طریق خوراکی، استنشاقی و پوستی قابل جذب است. سم ارگانوکلره آندوسولفان در کشتزارها به طور گسترده استفاده می شود. هدف این تحقیق بررسی تاثیر سم مزبور بر صفات تولید مثلی جنس نر بود.
    روش بررسی
    در این تحقیق اثر دراز مدت آندوسولفان Ec 35% روی برخی پارامترهای تولید مثلی جنس نر در رت های بالغ بررسی گردید. بدین منظور40 عدد رت نر مورد آزمایش به پنج گروه تقسیم شدند. گروه کنترل هیچ ماده ای دریافت نکرد. گروه دارونما محلول نمکی 9/0% گروه تجربی 1،2 و 3 به ترتیب آندوسولفان با دوز mg/kg5، 10 و20 هر سه روز یکبار به مدت 21 روز از طریق گاواژ دریافت کردند. در پایان آزمایشها، موشها با کلروفرم بیهوش شده، خونگیری از قلب انجام گرفت و هورمون های FSH، LH و تستوسترون با روش های استاندارد آزمایشگاهی ارزیابی گردیدند. سپس موشها کشته شدند و بیضه ها همراه اپیدیدیم خارج و خصوصیات مورفولوژیک اسپرمها مطالعه شدند. نتایج بدست آمده با نرم افزار SPSS و با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه در سطح 05/0p< ارزیابی شد.
    نتایج
    به دنبال تجویز آندوسولفان میزان هورمون های جنسی نر شامل LH و FSH افزایش معنی دار نشان داد (05/p<). در صورتی که هورمون تستوسترون دارای کاهش معنی دار است. پارامترهای تولید مثلی نظیر تعداد و حرکت اسپرم و وزن بیضه ها کاهش معنی داری (05/0p<) نسبت به گروه کنترل داشتند.
    نتیجه گیری
    آندوسولفان دارای اثرات قابل ملاحظه ای بر شاخص های تولید مثلی دارد و می تواند باعث آسیب های جدی گردد. این سم اثرات نامطلوبی بر حرکت و تعداد اسپرمها گذاشته و با تغییر در غلظت هورمونها سبب ناباروری می شود.
    کلیدواژگان: FSH، LH، آندوسولفان، باروری، تستوسترون، تعداد اسپرم، جنس نر، موش صحرایی
  • گیتی ازگلی، مرجان شهوه، سمیه اسماعیلی، نویده نصیری صفحه 123
    زمینه و هدف
    سندرم پیش از قاعدگی مجموعه ای از علایم رفتاری، جسمی و عاطفی با شدت متفاوت است که باعث به وجود آمدن اختلال در روابط فردی و اجتماعی می شود. علل این سندرم پیچیده است و بر اساس آن روش های درمانی مختلفی از روش های حمایتی تا جراحی تخمدان مطرح شده است. رویکرد جدید استفاده بیشتر از مکمل های غذایی و داروهای گیاهی است. اسانس پوست پرتقال با نام علمی سیتروس ساینسیس دارای ترکیباتی چون لیمونن، فلاندرن وسیترال است که اثرات آرامبخشی، تسکین دهنده سیستم عصبی مرکزی، مانند فلوکسیتین، و ضد اسپاسمی ضد افسردگی، ضد نفخ برای آن ذکر شده است. فلوکستین از داروهای موثر بر درمان سندرم پیش از قاعدگی می باشد. لذا با توجه به تشابه این دو با هم، پژوهشی با هدف تعیین تاثیر اسانس پوست پرتقال بر علایم سندرم پیش ازقاعدگی در دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی سال 89-1388 انجام شد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی دوسوکور شاهددار است که روی 80 نفر دانشجوی ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. نمونه های پژوهش به مدت دو ماه متوالی فرم ثبت وضعیت روزانه آینده نگر را تکمیل کردند و پس از تایید قطعی تشخیص سندرم پیش از قاعدگی به طور تصادفی به دو گروه 40 نفری تقسیم شدند و به مدت دو ماه متوالی با 10 قطره اسانس پوست پرتقال یا دارونما سه بار در روز، حداقل 14 روز قبل از قاعدگی تحت درمان قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و فرم ثبت وضعیت روزانه علایم بود که جهت اعتبارآن از روش اعتبار محتوا و جهت پایایی آن از روش آلفای کرونباخ (80%) استفاده شد. آزمون تی زوجی برای تفاوت شدت سندرم پیش از قاعدگی در داخل گروه ها، قبل و بعد از مداخله، وتی مستقل برای برای تفاوت شدت علایم بین دو گروه، آزمون کای اسکوئر برای تمایل به ادامه مصرف و آزمون دقیق فیشر برای وجود عوارض استفاده شد. سطح معنی داری برای کلیه آزمونها 05/0>p درنظر گرفته شد.
    نتایج
    هر دو گروه از نظر متغیرهای زمینه ای نظیر سن، سن منارک و نیز شدت علائم قبل از مداخله اختلاف معنی دار نداشتند. میزان کاهش شدت علایم سندرم پیش از قاعدگی بعد از مصرف اسانس پوست پرتقال 08/46% و در گروه دارونما 21/14% بود که بین میزان کاهش شدت علایم بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود دارد (001/0>p). همچنین میزان کاهش شدت علایم جسمی در گروه دارو به میزان 30/24% و در گروه دارونما به میزان 5% و میزان کاهش شدت علایم روانی بعد از مصرف دارو 78/21% و در گروه دارونما به میزان 21/9 درصد بود (001/0p<).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد اسانس پوست پرتقال در بهبود علایم جسمی و روانی سندرم پیش از قاعدگی موثر است. پیشنهاد می شود دارو حداقل به مدت دو ماه در فاز لوتئال جهت درمان استفاده شود.
    کلیدواژگان: اسانس پوست پرتقال، گیاهان دارویی، سندرم قبل از قاعدگی، نشانگان پیش از قاعدگی
  • امیرحسین خداپرست، ساناز شریفی، علیرضا میلانی فر، زهره بهجتی اردکانی صفحه 131
    اهدای جنین یکی از فناوری های نوینی است که در دهه های اخیر برای درمان زوج های نابارور به کار گرفته شده است. کاربرد این فناوری همچون دیگر امکانات زیستی و پزشکی جدید، پاره ای دغدغه های اخلاقی، دینی، حقوقی و اجتماعی را پدید آورده است. این مقاله پژوهشی دغدغه های فلسفی اخلاقی به کارگیری فناوری اهدای جنین را با در نظر داشتن «چالش های اخلاقی کلی در مورد اهدای جنین»، «مسائل اخلاقی در فرایند اهدا» و «مسائل اخلاقی پس از اهدا» طرح و به بررسی و ارزیابی نقادانه آنها می پردازد. نتیجه آن است که با رعایت برخی قیود اخلاقی و حرفه ای و پیشگیری از سوء استفاده های احتمالی، می توان استفاده از فناوری جنین را به لحاظ اخلاقی موجه شمرد.
    کلیدواژگان: اخلاق، اهدا جنین، روش های کمک باروری، مسائل اخلاقی، ناباروری
  • محسن گل پرور، پروین بهادران، حمیدرضا عریضی صفحه 145
    زمینه و هدف
    شاخص های پیوند و همبستگی گروهی از عناصر با اهمیتی است که عملکرد و رفتار افراد را در گروه تحت تاثیر قرار می دهد. این شاخص به ویژه در بین گروه های ورزشی و تمرینات آمادگی جسمانی اهمیت اساسی دارد. شواهد پژوهشی نشان می دهند که تمرینات ورزشی متناسب با شرایط دوران بارداری پیامدهای مثبت چندی از جمله کاهش اضطراب، افزایش عاطفه مثبت و آمادگی بیشتر روانی و جسمی برای وضع حمل را به دنبال دارد. بنابراین ضرورت انجام این پژوهش معطوف به ارائه شواهدی برای نقش مؤلفه های پیوستگی گروهی در گرایش زنان باردار به شرکت در دوره های آمادگی جسمانی بوده است. هدف از انجام این پژوهش نیز بررسی نقش مؤلفه های پیوستگی گروهی در گرایش زنان باردار به شرکت در دوره های آمادگی جسمانی بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی مقایسه ای، شرکت کنندگان 400 نفر از زنان باردار در سه ماهه دوم بارداری در شهر اصفهان بودند. مؤلفه های پیوستگی گروهی (شامل جاذبه فردی به گروه اجتماعی، جاذبه فردی به تکلیف گروهی، در هم تنیدگی اجتماعی گروه و در هم تنیدگی وظیفه گروه) با استفاده از پرسشنامه محیط گروهی (GEQ) مورد سنجش قرار گرفت. تمرینات آمادگی جسمانی در این پژوهش طی 12 جلسه 20 تا 30 دقیقه ای، شامل تمرینات مربوط به پیاده روی، شنا، حرکات ریتمیک و دیگر تمرینات هوازی سبک و متوسط بود که به صورت گروهی به مرحله اجرا درآمد. میزان غیبت افراد بر حسب جلسه و میزان تاخیر آنها بر حسب دقیقه در هر جلسه در فهرست حضور و غیاب ثبت گردید. در پایان دوره، پرسشنامه محیط گروهی اجرا شد (در پایان دوازدهمین جلسه). سپس افرادی که دو انحراف استاندارد از نظر غیبت و تاخیر نمره بالاتر یا پائین تر دریافت کردند، به عنوان افراد دارای غیبت و تاخیر زیاد و کم طبقه بندی شدند. روش های آماری مورد استفاده، روش های توصیفی نظیر محاسبه میانگین، انحراف معیار و در سطح استنباطی روش تحلیل تشخیصی (ممیز) بوده است. سطح معنی داری مورد استفاده در سطح استنباطی حداقل 05/0 بوده است.
    نتایج
    میانگین گروه غیبت کم در چهار حوزه جاذبه فردی به گروه اجتماعی (ATG-S)، جاذبه فردی به تکلیف گروهی (ATG-T)، در هم تنیدگی اجتماعی به ترتیب گروه (CI-S) و درهم تنیدگی وظیفه گروه (GI-I)، به ترتیب 7/34، 3/28، 3/17 و 9/27 و میانگین گروه غیبت زیاد در چهار حوزه یاد شده، به ترتیب 3/27، 4/23، 9/16 و 7/24 بود. نتایج تحلیل تشخیصی (ممیز) نشان داد که گروه دارای غیبت کم در دو حوزه جاذبه فردی به گروه اجتماعی (ATG-S) و جاذبه فردی به تکلیف گروهی (ATG-T) به صورت معنی داری (01/0P<) از گروه دارای غیبت زیاد دارای میانگین های بالاتری بودند. میانگین گروه تاخیر کم در چهار حوزه مطرح در پیوستگی گروهی (GI-I، GI-S، ATG-T، ATG-S) به ترتیب 6/32، 7/22، 3/27 و 7/17 و میاگین گروه تاخیر زیاد، 3/27، 1/23، 9/26 و 2/18 بود. نتیجه تحلیل تشخیصی نشان داد که دو گروه دارای تاخیر کم و زیاد فقط در حوزه جادبه فردی به گروه اجتماعی (ATG-S) با یکدیگر دارای تفاوت معنی دار (05/0P<) هستند.
    نتیجه گیری
    جذاب نمودن تمرینات آمادگی جسمانی گروهی و همچنین تشکیل گروه همگن و جذاب برای زنان شرکت کننده در این نوع تمرینات می تواند به عنوان یک عامل انگیزشی برای پیگیری همراه با پشتکار تمرینات آمادگی جسمانی تلقی شود. یعنی باید گروه و فعالیت گروهی (تمرینات آمادگی جسمانی) در این موارد با استفاده از راهبردهای مختلف تقویت شود.
    کلیدواژگان: پیوستگی گروهی، تمرینات آمادگی جسمانی، جاذبه فردی به تکلیف گروهی، جاذبه فردی به گروه اجتماعی، در هم تنیدگی اجتماعی گروه، درهم تنیدگی وظیفه گروه، زنان باردار
  • لیلا فعال کلخوران، هادی بهرامی، نورعلی فرخی، حجت زراعتی، مجید ترحمی صفحه 157
    زمینه و هدف
    ناباروری تجربه عاطفی دردناکی است؛ واکنش زوجین در مقابل این احساس اندوه به شکل مشکلات روان شناختی از قبیل اضطراب، افسردگی و کاهش در عملکرد شخص بروز می نماید. هدف از این تحقیق تعیین میزان اضطراب، افسردگی و رضایت از زندگی زناشویی در زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری ولیعصر (عج) و مقایسه آن با زنان بارور شرق تهران بود.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی مقایسه ای بود که در آن میزان اضطراب، افسردگی و رضایت از زندگی زناشویی در 60 نفر شامل 30 زن نابارور و 30 زن بارور انتخاب شده به روش نمونه گیری در دسترس، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. اطلاعات اولیه شامل سن، مدت ناباروری، مدت ازدواج، تعداد فرزندان، شغل ومیزان تحصیلات ثبت شد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های افسردگی بک، اضطراب زانگ و رضایت زناشویی انریچ صورت گرفت. داده ها به وسیله آزمون های استنباطی (مجذور کای، تی مستقل، من ویتنی، دقیق فیشر، رگرسیون لجستیک چندگانه) و با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 18 مورد بررسی قرار گرفت، P کمتر از 5% معنی دار در نظر گرفته شد.
    نتایج
    اضطراب و افسردگی در زنان نابارور به طور معنی داری بیشتر از زنان بارور بود (05/0p<)؛ اما تفاوت معنی داری در رضایت زناشویی کلی بین دو گروه مشاهده نشد. اضطراب و افسردگی در هیچ کدام از گروه ها با سن و مدت ازدواج ارتباط نداشت؛ اما رضایت جنسی در زنان نابارور با افزایش سن و مدت ازدواج، بیشتر از زنان بارور بود. اضطراب، افسردگی و رضایت زناشویی در هر دو گروه با تحصیلات ارتباط معنی داری نشان نداد؛ ولی مدت ناباروری در زنان نابارور علیرغم عدم ارتباط با اضطراب و افسردگی، در رضایت جنسی تاثیر داشت. همچنین اضطراب در هیچیک از دو گروه با شغل مرتبط نبود؛ اما شغل، با افسردگی و رضایت زناشویی صرفا در زنان نابارور ارتباط معنی دار را نشان داد. افسردگی و روابط جنسی در زنان نابارور خانه دار بیشتر از زنان ناباور شاغل بود.
    نتیجه گیری
    افراد نابارور نیازمند مراقبت از نظر روانی هستند و دریافت درمان های حمایتی در زمینه مسایل روانی کمک قابل توجهی جهت حل مشکل این گروه می باشد.
    کلیدواژگان: اضطراب، افسردگی، باروری، رضایت زناشویی، ناباروری
  • سیده شیوا دیباج، رضا عمانی سامانی صفحه 166
  • فیروز قادری پاکدل صفحه 166
|
  • Banafsheh Heidari, Sara Borjian, Mahmood Jeddi-Tehrani, Amir Hassan Zarnani, Mohammad Mehdi Akhondi, Abolfazl Shirazi Page 47
    Background
    The term “Cloning” has originated from “Klon”, a Greek word with the meaning of a small twig that can multiply by itself and turn to a generative tree. Cloning is an asexual reproduction in which a copy or multiple copies of an organism are generated by transferring the nucleus (DNA) of a somatic cell into an enucleated metaphase-II oocyte. Despite the benefits and potentially broad applications of this technology, its low efficiency, especially in the production of viable offspring, has implicated its application with serious challenges. In this article, we will review papers related to its emerging principles, with an emphasis on epigenetic modifications, which appear to govern the efficiency of cloning.
    Methods
    The literature review was carried out by searching through knowledge-based data bases such as ScienceDirect, PubMed and Scopus on the internet. No time limit was considered for literature review of the relevant articles up to the time of submission.
    Results
    Considering the large varieties of factors affecting cloning, improvements in cloning efficiency are dependent on the increment of theoretical knowledge and technical expertise of its procedures. This can be achieved by improving oocyte and cytoplasmic maturation, optimizing synchronization between the nucleus of the donor cell and cytoplasm of MII stage oocyte, minimizing the physical insults to the cytoskeleton of oocyte during enucleation and nuclear transfer, improving the cellular fusion and culture conditions of reconstructed oocytes and in particular and more importantly by employing effective methods to qualitatively alter the epigenetic status of the incoming nucleus to an embryonic or totipotent state, leading to the improvement of donor cell reprogramming. Considering the importance of inherited maternal transcripts and proteins in cytoplasm of fully matured oocytes in supporting the embryos up to the embryonic genomic activation (EGA) and the capability of MII stage cytoplasm in de-differentiating mammalian somatic cells and coincident of EGA with depletion of maternally originated transcripts, reprogramming of the somatic cell nuclei must be completed by the time that the embryonic genome is activated. Since the patterns of epigenetic modification are dynamic and not static during development, the optimum procedure to properly induce nuclear reprogramming should follow the pattern of epigenetic modifications in normal embryo development.
    Conclusion
    Besides the all progresses in reproductive cloning using highly efficient methods, any deviation from the normal pattern of mRNA expression due to epigenetic changes induced by chemical interventions in early preimplantation embryo may persist throughout fetal development. The effects of these aberrations may manifest later in development. Nonetheless, understanding the kinetics of normal molecular events related to epigenetic modifications and identification of the specific factors present in the ooplasm, which are necessary for epigenetic reprogramming, will provide a better understanding of the underlying mechanisms and would improve cloning efficiency and other related technologies.
  • Arash Mohazab, Mahnaz Heidari, Sheida Salehkhou, Mahmood Jeddi-Tehrani, Mohammad Mehdi Akhondi Page 73
    Some cases of male infertility are due to the destructive side-effects of anticancer treatment methods such as chemo and radiotherapies on germ cell lines. The increase in the survival rate of cancer patients who undergo treatment, especially children, has drawn attention to fertility preservation. The most common and effective technique in preserving male fertility is sperm freezing and its subsequent IVF. Children cannot efficiently produce sperm because of their spermatogonial immaturity. One of the strategies to maintain fertility in these patients is to preserve the testes or the germ cells by freezing them for their later maturation and production of fertile sperm, although the state in which the spermatogonia may not undergo maturation is one of the main obstacles faced in this method. Therefore, scientists have attempted to transplant cryopreserved testis tissues or produce in vitro-matured spermatozoa in this group of patients upon anticancer treatment. In this study we reviewed the germ cell biology, the side-effects of chemo and radiotherapies on germ cells and fertility preservation techniques in adults and children undergoing anticancer treatment.
  • Maryam Hormozi, Mehdi Akbarpour, Ladan Hosseini Gohari, Mahnaz Heidari, Sheida Salehkhou, Mahmood Jeddi-Tehrani, Amir Hassan Zarnani, Mohsen Firouzray, Mohammad Mehdi Akhondi Page 85
    Current protocols for cancer treatment could lead to the failure of ovarian function and subsequent infertility in women. Therefore, utilizing ways to preserve fertility in these individuals seem to be essential. In this review, the full-text of articles which were accessible and had been published during 1976 to 2009 about different methods of female fertility preservation were collected and studied through various online databases such as PubMed, Science Direct, etc. According to the reviewed articles, there are several methods for fertility preservation in women, including ovarian transposition and oocyte, embryo and ovarian cortex cryopreservation. Ovarian transposition is not useful for preserving fertility in women who undergo chemo-therapy. Embryo and oocyte cryopreservations require a delay before starting treat-ment. Metaphase II oocytes are high-volume and fully-differentiated cells which may sustain injury due to the freezing process restricting the number of collected oocytes and reducing the chances of fertility. On the other hand, ovarian stimulation and oocyte collection are not practical in young patients, especially in underage girls. In addition to the restrictions on the number of collected embryos and the raised legal and ethical issues, embryo crypreservation is limited to adults and married women. In comparison to other methods, cryopreservation of the ovarian cortex seems to be more appropriate as ovarian tissue is resistant to cryopreservation and it is easy to be collected by laprascopy, making it practical for use in premature girls. Furthermore, the large number of follicles in the ovarian tissue increases the chances of fertility preservation in women. In general, several parameters including the type, time and duration of treatment, cancer type, age and marital status determine the efficacy of each method.
  • Zahra Alinejad, Reza Jafarishekib, Fatemeh Yari, Ziba Zahiri, Kambiz Forghan-Parast, Zahra Atrkar Roushan, Farangis Nagafi Page 93
    Background
    Pregnancy is a successful transplantation. Factors evading rejection of the fetus by the mother’s immune system are poorly understood and success rate and maintenance of embryos in assisted reproductive technologies (ART) may also depend on the same factors. The molecules of HLA-G are non-classical major histocompatibility complex class I antigens that have recently attracted attention in regards to pregnancy. The aim of the present study was to determine the concentration of HLA-G and its correlation with success or failure rates of ICSI.
    Methods
    Serum samples of 107 women who were undergoing ICSI (the case group) were collected before and 14 days after embryo transfer, as were serum samples of 24 women with normal pregnancy (the control group) in the first trimester of pregnancy. Soluble HLA-G1 and G5 isoforms and the total sHLA-G were assayed by sandwich ELISA. Nonparametric Kolmogorov-Smirnov (K-S), Mann Whitney U and Wilcoxon tests were used for statistical analysis.
    Results
    No significant differences were observed in clinical variables including age, infertility duration and treatment regimen between the control and the case groups. Levels of sHLA-G1 and sHLA-G5 and the total sHLA-G prior and after ICSI in the control group, respectively, were 47.4 ± 62.8 U/ml, OD: 1.47 ± 0.58 prior and 59.6 ± 69.5 U/ml, OD: 1.38 ± 0.57 after ICSI. In the non-pregnant group, the values respectively were 35.7 ± 55.2 U/ml, OD: 1.37 ± 0.45 prior and 39.7 ± 57.2 U/ml, OD: 1.31 ± 0.46 after ICSI, corresponding to the control group; 53.16 ± 47.92 U/ml and OD: 1.29 ± 0.49. No significant statistical differences were found between the pregnant, non-pregnant and the control groups. No significant changes in the serum levels of sHLA-G1 and sHLA- G5 isoforms and the total sHLA-G were observed following embryo transfer.
    Conclusion
    No significant correlation was found between sHLA-G and the success of pregnancy in women undergoing ART. It seems that serum HLA-G has no prognostic value in the prediction of ICSI failure.
  • Sare Ashourzadeh, Azam Agha-Rahimi, Mohammad Ali Khalili Page 101
    Background
    ART laboratories are quality controlled to make sure that disposable objects used for the culture of gametes and embryos are toxin-free. To maintain a high standard, all disposable objects in our ART laboratory were tested by human sperm motility assay (HuSMA). HuSMA was used as a measure for QC at the intended ART laboratory.
    Methods
    Eighteen objects that are commonly used in IVF laboratories were tested by HuSMA. The objects included gloves, syringes, culture dishes, pipettes, tips and semen collection dishes. HuSMA was conducted at 10 and 30 minutes and also at 1, 2, 4, and 24 hours of incubation at room temperature. Sperm motility index (SMI) was calculated by dividing the percentage of progressive motile sperms of the test by that of the control at the specified intervals. An SMI value < 0.85 was defined to indicate sperm toxicity. The tests were repeated for three times.
    Results
    QC by HuSMA confirmed the toxicity of three objects, including embryo transfer (ET) gloves A and B, and puncture gloves A. ET gloves A (SMI=0.0) and puncture gloves A (SMI=0.0) were toxic after 10 minutes, but ET gloves B (SMI=0.63) were shown to be toxic after 24 hours (46% progressive motile sperm compared with 68% in the control group). Moreover, two other objects including culture dish (SMI=0.42) and semen collection dish (SMI=0.67) had borderline values after 24 hours; different results in four repeats after 24 hours (twice toxic and twice nontoxic).
    Conclusion
    Some objects which are routinely used in ART laboratories may be toxic and their use should be discontinued as part of QC programs. To increase the efficiency of HuSMA, it seems necessary to do this test more than once for each object.
  • Mohsen Basiri, Masoud Ezat Abadipour, Vahid Hemayatkhah Djahromi, Naghmeh Shahidi Zandi, Arash Sarv Azad, Seyed Noureddin Nematollahi-Mahani Page 109
    Background
    The effects of cigarette and alcohol on male reproductive system have been studied mainly on the testis and prostate but studies on their co-administration on the seminal vesicle which produces about 70% of the semen volume are scarce. Therefore, the present study evaluated the effects of nicotine and/ or alcohol on the glandular epithelial cells of seminal vesicle in adult rats.
    Methods
    In this study, 50 adult Wistar rats, aged 9 weeks, were randomly divided into five groups, including: sham, control (0.09% normal saline), 20% ethanol (2 ml/kg), nicotine (0.1 mg/kg) and ethanol-nicotine. Ethanol was given via oral gavage but nicotine was administered subcutaneously for 50 days. Blood samples were collected prior to intracardiac perfusion. The seminal vesicles were later dissected and tissue samples were stained by H&E for morphologic and morphometric studies. One-way ANOVA and Tukey’s post-hoc test were used for data analysis. A p-value <0.05 was considered statistically significant.
    Results
    The height of glandular epithelial cells of the seminal vesicle was reduced remarkably in rats in ethanol versus the control group (p<0.0001). However, testosterone concentrations were not significantly different in the two groups. Semen volume, as well as its acidophilic properties in the lumen of most acini were lower in the ethanol comparative to the control group.
    Conclusion
    Ethanol had the most negative effects on the cells and tissue structure of seminal vesicle compared to nicotine. The minimal effects seen by the simultaneous use of alcohol and nicotine on seminal vesicle structure might be attributed to the reduction of alcohol absorption following nicotine administration.
  • Mehrdad Modaresi, Mohammad Reza Seif Page 117
    Background
    Endosulfan is an organochlorine compound with insecticidal and acaricidal properties and also with widespread agricultural use for insect control. The poison could enter the body through respiration, absorption via skin and ingestion in human beings, or grazing by farm animals. The long-term effects of endosulfan EC 35% on sex hormones and sperm morphology were studied in mature male rats.
    Methods
    In this study, 40 male rats were divided into five groups: the control group did not receive any substances while the placebo group received normal saline and the three test groups, respectively received endosulfan 5, 10 and 20 ml/kg of the total body weight every two days for three weeks. At the end of the experiment, the rats were anesthetized by chloroform and blood samples were collected from their heart for sex hormone evaluation. The rats were later sacrificed and their testes and epididymides were harvested for morphological studies of sperm.
    Results
    Following endosulfan administration, LH and FSH concentrations increased significantly (p<0.05) while testosterone underwent a meaningful decrease. Moreover, reproductive parameters such as sperm count, motility and testicular weight decreased significantly compared to the control group (p<0.05).
    Conclusion
    It seems that endosulfan has an undeniably damaging effect on the testis accompanied by its unfavorable effects on the reproductive system which may lead to infertility due to the changes in sex hormones concentration and sperm count and motility.
  • Gity Ozgoli, Mardjan Shahveh, Somayeh Esmaielli, Navideh Nassiri Page 123
    Background
    Premenstrual syndrome is characterized by a set of behavioral, somatic and affective symptoms of varying severity that occur 7-10 days before the onset of menstruation and disrupt personal and social life. The symptoms usually subside by the beginning of menstruation flow. Different causes have been proposed for the syndrome as have been medical and surgical methods for its treatment. A recent approach relies more on the use of food supplements and herbal drugs. Citrus essence contains compounds such as limonene, flounder and citral with proposed sedative and antispasmodic effects in addition to its antidepressant properties. These effects are similar to those of fluoxetine which is an effective medication in the treatment of premenstrual syndrome. Therefore, this research was designed to determine the efficacy of citrus essence on the severity of premenstrual symptoms in dormitory students of Shahid Beheshti University of Medical Sciences during 2009-2010.
    Methods
    This study was a randomized, double-blind, placebo-controlled trial done on 80 students suffering from premenstrual syndrome. The students completed a daily symptom rating questionnaire for two consecutive menstrual cycles. Following the definitive diagnosis of PMS, the students were randomly divided into two groups and received, either 10 drops of citrus essence or placebo drops, three times a day during the luteal phase for two cycles. The data collecting tools, a questionnaire and a daily symptom rating form, had been evaluated for content validity and their reliability had been measured by Cronbach's Alpha Reliability Coefficient (0.080). A p-value of 0<0.5 was considered statistically significant.
    Results
    The two groups were similar in terms of demographic characteristics and overall baseline severity of the symptoms. The group on citrus essence witnessed a significant reduction of 46.08% in the symptoms compared to the group on placebo 14.21%, (p<0.001). After the intervention, there were also significant decreases in the severity of physical and psychological symptoms in both citrus essence (respectively, 24.3% and 21.78%) and placebo groups (respectively, 2.07% and 9.21%), (p<0.001).
    Conclusion
    The study showed that citrus essence could reduce the severity of premenstrual syndrome. The essence is suggested to be taken during the luteal phase in two consecutive cycles.
  • Amir Hossein Khodaparast, Sanaz Sharifi, Ali Reza Milanifar, Zohreh Behjati Ardekani Page 131
    Embryo donation is one of assisted reproductive technologies used in the past few decades. Application of this technology, like any other novel biomedical service, has raised certain moral, religious, legal and social concerns. This paper deals with moral / philosophical concerns involved in embryo donation technology, taking into account the “general moral challenges concerning embryo donation”, “moral problems arising during the process of donation” and “moral problems appearing after donation”, and attempts to critically evaluate them. As a preliminary conclusion, utilizing embryo donation technology could be morally justifiable provided that certain moral and professional constraints are observed and probable abuses are prevented.
  • Mohsen Golparvar, Parvin Bahadoran, Hamid Reza Oriezie Page 145
    Background
    Group cohesion indices are among important factors that influence human performance and behavior within groups. Group cohesion has also an important role in sports and physical exercise groups. Evidence indicates that sportive exercises during pregnancy have some positive effects, such as anxiety relief, heightened spirit and higher physical and psychological adaptation to pregnancy. The main purpose of this study was to compare group cohesion among pregnant women who participated in fitness classes.
    Methods
    This descriptive-comparative study included 400 women in their second trimester of pregnancy in Isfahan, Iran. They filled a Group Environment Questionnaire (GEQ) with four subscales, including attraction to group task, attraction to social group, social group interplay and task group interplay. Physical exercises were performed in twelve 20-30 minutes sessions. Exercises in each session were comprised of side walking, swimming, rhythmic movements and light to medium aerobic exercises. Absenteeism and delays were recorded in each session. In the twelfth session, the GEQ was handed out to the participants and those whose scores were two standard deviations below or above the mean for the group were, respectively, classified into low or high absenteeism or delayed groups. The significance level in the inferential level was 0.05.
    Results
    The mean values for the four domains, i.e. attraction to social group (ATG-S), attraction to group task (ATG-T), social group interplay (GI-S), and task group interplay (GI-I) for the group with low absenteeism were 34.7, 28.3, 17.3 and 25.9, respectively, and for the group with high absenteeism, respectively, were 27.3, 23.4, 16.9 and 24.7. Discriminant analysis showed significant differences between the low and high absenteeism groups in two domains: attraction to social group and attraction to group task (p<0.01). The mean values for groups with low and high delays in the four domains of group cohesiveness (ATG-S, ATG-T, GI-S and GI-I) were 32.6, 22.7, 27.3 and 17.7 and 27.3, 23.1, 26.9 and 18.2, respectively. There was significant differences between the low and high-delay groups in attraction to social group (ATG-S) (p<0.05).
    Conclusion
    Trying to make group physical exercises attractive and forming homogenous groups for the participating women could be a motivating factor for attending such classes with perseverance.
  • Leila Faal Kalkhoran, Hadi Bahrami, Noor Ali Farrokhi, Hojjat Zeraati, Madjid Tarahomi Page 157
    Background
    Infertility is a major painful emotional distress that is manifested in the form of psychological disorders such as anxiety, depression and reduction of normal sexual function in affected couples. The purpose of this study was to compare anxiety, depression and life satisfaction between fertile and infertile women admitted to Vali-e-Asr Infertility Clinic in Tehran in 2009.
    Methods
    This descriptive study included 60 participants, being composed of 30 infertile and 30 fertile women. The demographic data including marital status, infertility duration, age and occupation were recorded. Zung’s self-rating Anxiety Scale and Beck Depression Inventory (BDI) were used for evaluating anxiety and depression, respectively. The Evaluation and Nurturing Relationship Issues, Communication and Happiness (ENRICH) questionnaire was also used for evaluating the participants’ life satisfaction.
    Results
    Anxiety and depression were significantly higher in infertile compared to fertile women (p < 0.05) but life satisfaction was not much different in the two groups. In both groups, anxiety and depression did not relate with age or infertility duration but life satisfaction grew more in infertile women than fertile women by age and marriage duration. In the two groups, anxiety, depression and sex satisfaction did not relate with education but infertility duration was affected by sexual satisfaction despite having no significant relationship with anxiety or depression. Moreover, depression and sexual dissatisfaction in infertile housekeeper women was more prevalent than infertile employed women but anxiety had no relationship with their occupational status.
    Conclusion
    Infertile women need psychiatric care. Considering the results of this study, suggestions addressing the improvement of psychological health of infertile women through supportive measures seem to be of value.