فهرست مطالب

نشریه آب و خاک
سال بیست و پنجم شماره 1 (پیاپی 15، فروردین و اردیبهشت 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/02/31
  • تعداد عناوین: 20
|
  • بیاری، غلامی، اسدی رحمانی صفحه 1
    با استفاده از میکروارگانیسم های مفید خاکزی و بویژه باکتری های ریزوسفری محرک رشد گیاه می توان رشد گیاهان را بهبود بخشید. دراین آزمایش اثر تلقیح دو گونه باکتری آزوسپیریلوم و ازتوباکتر بر خصوصیات رشد، عملکرد و اجزای عملکرد ذرت مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق به صورت آزمایش کرتهای خرد شده فاکتوریل و در قالب بلوکهای کامل تصادفی اجرا گردید. در این مطالعه مدیریت تغذیه در دو سطح به عنوان کرتهای اصلی مورد بررسی قرار گرفتند و تیمارهای تلقیحی شامل باکتری Azotobacter با سه سطح، A0: بدون تلقیح، A1:A.sp.Strain5، A2: A.chroococcum DSM2286 و باکتری Azospirillum با چهار سطح Z0: بدون تلقیح، Z1: A. sp.Strain21، Z2: A. lipoferum DSM 1691و Z3: A. brasilense DSM1690 به عنوان کرتهای فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج این بررسی نشان داد که تلقیح ذرت با ازتوباکتر یا آزوسپریلوم موجب شد تا عملکرد دانه، وزن خشک صد دانه، ساقه، برگ، کل بوته، ارتفاع بوته، سطح برگ و میزان نیتروژن دانه در مقایسه با شاهد به طور معنی داری تحت تاثیر قرار گیرد. کاربرد توام این دو باکتری نیز افزایش معنی داری را در عملکرد دانه، وزن صد دانه، تعداد دانه در بلال، قطر بلال، وزن خشک ساقه، برگ، کل بوته، ارتفاع بوته و مقدار عنصر نیتروژن دانه نشان داد.
    کلیدواژگان: ذرت، باکتری محرک رشد، ازتوباکتر، آزوسپریلوم، عملکرد
  • حسن احمدی، طیبه مصباح زاده * صفحه 11

    در این تحقیق پتانسیل حمل ماسه (DP) با استفاده از نرم افزار گلماسه نما به دو روش لحظه ای و روش کلاس های سرعت فرایبرگر مورد بررسی قرار گرفت. بنابراین داده های باد سنجی دو ایستگاه سینوپتیکی جاسک و کرمان در طی یک دوره آماری 20 ساله (2005-1985) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقدارDP بدست آمده در ایستگاه جاسک توسط نرم افزار6 /412 و با روش فرایبرگر 09/401 واحد برداری (v.u) بود و مقدار پتانسیل حمل ماسه در ایستگاه کرمان توسط نرم افزار و روش فرایبرگر به ترتیب 2/979 و 51/490 واحد برداری (v.u) برآورد شد. مقادیر محاسبه شده پتانسیل حمل ماسه با دو روش فوق نشان می دهد که مقدار پتانسیل حمل ماسه برای ایستگاه جاسک اختلاف اندکی وجود دارد اما در ایستگاه کرمان روش لحظه ای این مقادیر را بسیار بیشتر از روش کلاس های سرعت فرایبرگر و دین محاسبه کرده است از دلایل کمتر بودن مقدار DP در روش کلاس های سرعت فرایبرگر، می توان به نحوه تعیین کلاسهای سرعت در این روش اشاره کرد بطوریکه در این روش سرعتهای Knot40> در تعیین مقدار DP دخالت داده نمی شود. همچنین در روش فرایبرگر مقادیر سرعت در هر کلاس نرمال در نظر گرفته شده است، در صورتی که مقادیر سرعت در یک کلاس همواره نرمال نیست و نمی توان یک عدد را به کل سرعت هایی که در این کلاس هستند نسبت داد.

    کلیدواژگان: داده های بادسنجی، روش فرایبرگر، نرم افزار گلماسه نما، ترسیم گلماسه
  • سیدکریم موسوی، محمد فیضیان، عبدالرضا احمدی صفحه 19
    آزمایش ارزیابی اثرات روش های مختلف عرضه کود نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم رقم چمران در شرایط آبی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار طی سال زراعی 85-1384 در شهرستان خرم آباد اجرا شد. کود پایه نیتروژن در سه سطح (بدون کود پایه، کاربرد نواری و پخش سراسری) کرت اصلی و کود سرک نیتروژن در شش سطح (1- تیمار رایج پخش سطحی یک مرحله ای در زمان پنجه زنی 2- پخش سطحی دو مرحله ای در مجموع به میزان دوسوم تیمار رایج در زمان پنجه زنی و قبل از ظهور سنبله 3- محلول پاشی دو مرحله ای همراه علف کش ها در مرحله پنجه زنی و قبل از ظهور سنبله 4- محلول پاشی دو مرحله ای در زمان پنجه زنی و قبل از ظهور سنبله 5- پخش سطحی در مرحله پنجه زنی به میزان دوسوم تیمار رایج به همراه محلول پاشی پیش از ظهور سنبله و 6- محلول پاشی سه مرحله ای در زمان های پنجه زنی، قبل از ظهور سنبله و شیری بودن دانه) کرت فرعی آزمایش را تشکیل دادند. یک سوم مقدار کود نیتروژن توصیه شده بر اساس آزمون خاک، به کود پایه اختصاص داده شد. مقدار مصرف کود نیتروژن در روش کاربرد نواری کود پایه دوسوم مقدار کود مصرفی در روش پخش سراسری بود. بیشترین زیست توده (19090 کیلوگرم در هکتار) برای تیمار پخش سراسری کود پایه نیتروژن حاصل شد که به ترتیب 14 و 28 درصد بیشتر از تولید زیست توده در تیمارهای کاربرد نواری و فاقد کود پایه نیتروژن بود. بیشترین تعداد دانه در سنبله به تیمار کاربرد نواری کود پایه نیتروژن مربوط بود که به طور معنی داری بیشتر از تعداد دانه در سنبله برای دو تیمار دیگر بود. بیشترین مقدار عملکرد دانه، (8525 کیلوگرم در هکتار) برای تیمار پخش سراسری کود پایه نیتروژن حاصل شد که با تیمار کاربرد نواری آن تفاوت معنی داری نداشت. عملکرد دانه تیمار پخش سراسری کود پایه نیتروژن به طور معنی داری بیشتر از عملکرد تیمار بدون کود پایه نیتروژن بود. بیشترین عملکرد دانه به میزان 9040 کیلوگرم در هکتار برای تیمار تلفیقی پخش سطحی به میزان دوسوم تیمار رایج در مرحله پنجه زنی به علاوه محلول پاشی در مرحله ظهور سنبله با پخش سراسری کود پایه نیتروژن محقق شد. درصد پروتئین دانه گندم برای تیمار فاقد کود پایه نیتروژن به طور معنی داری کم تر از تیمار پخش سراسری کود پایه نیتروژن بود. درصد پروتئین دانه تیمار پخش یک مرحله ای کود سرک نیتروژن به طور معنی داری بیشتر از سایر تیمارهای کود سرک نیتروژن بود. بر اساس نتایج این تحقیق، با راهکارهای تقسیطی و تلفیقی ضمن دست یابی به عملکرد مناسب می توان زمینه صرفه جویی در مصرف کود نیتروژن را فراهم آورد.
    کلیدواژگان: گندم، عملکرد، اجزای عملکرد، روش کاربرد کود نیتروژن
  • عبدالرضا اخگر، کاظم خاوازی، نازنین خاکی پور صفحه 29
    هدف از این تحقیق، شناسایی سویه یا سویه هایی از باکتری های PGPR دارای توان تولید آنزیمACC دآمیناز است که قادر باشند اثرات مضر شوری بر رشد گیاه را تا حد قابل ملاحظه ای کاهش دهند. بدین منظور تعداد 21 نمونه مرکب خاک به همراه ریشه گیاه کلزا از 21 منطقه تحت کشت آن در اراضی عمدتا شور استان های قم و قزوین تهیه شد. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، تعداد 105 کلونی باکتریایی از رقت های بالای خاک ریزوسفری کلزا بصورت تصادفی جداسازی و خالص سازی شدند. براساس توانایی رشد جدایه ها در محیط حداقل DF حاوی ACC بعنوان تنها منبع نیتروژن مشخص گردید که از بین 105 جدایه منتخب تعداد 15 جدایه دارای توان تولید ACC دآمیناز بودند. شناسایی این جدایه ها با استفاده از معیارهای مندرج در کتاب سیستماتیک باکتریولوژی Bergey انجام گرفت. بر مبنای آزمون های تعیین جنس و گونه، 14 جدایه در گروه سودوموناس های فلورسنت و متعلق به گونه سودوموناس فلورسنس بودند. نتایج بدست آمده از اندازه گیری فعالیت آنزیمACC دآمیناز سویه ها نشان داد که فعالیت این آنزیم در سویه های مورد آزمایش متفاوت بوده و از 43/1 تا 17/8 میکرومول α- کتوبوتیرات بر میلی گرم در ساعت تغییر می کرد. همچنین میزان اکسین تولید شده توسط سویه ها در محیط کشت TSB بین 8/0 تا 17/2 میکرومول در میلی لیتر نوسان داشت. در این تحقیق تاثیر سویه های منتخب بر کاهش اثرات منفی شوری بر رشد گیاهچه های کلزا از طریق انجام یک آزمون گلدانی بررسی و نشان داده شد که در شرایط شور کاربرد سویه های مورد آزمایش باعث افزایش مقادیر وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، طول ساقه، وزن خشک ریشه و طول ریشه گیاهچه های کلزا در مقایسه با گیاهچه های شاهد (بدون تلقیح) گردید. در بین سویه های مورد آزمایش، سویه P12 بیشترین تاثیر را بر شاخص های رشد داشت، به طوری که باعث ایجاد اختلاف معنی دار با شاهد و نیز اکثر سویه های مورد آزمایش شد. در این آزمون همبستگی بالایی بین طول ریشه و وزن خشک ریشه با مقادیر فعالیت آنزیمACC دآمیناز باکتری ها مشاهده گردید. همچنین مقایسه میانگین تاثیر دو سطح شوری S1 (EC=6 dS.m-1) و S2 (EC=8 dS.m-1) بر شاخص های اندازه گیری شده در گیاهچه های کلزا نشان داد که افزایش شوری از 6 به 8 دسی زیمنس بر متر با کاهش معنی دار وزن تر اندام هوایی و طول ساقه همراه بود.
    کلیدواژگان: Pseudomonas، ACC دآمیناز، کلزا، شوری
  • مهدی محمدی ثانی، علیرضا آستارایی، امیر فتوت، امیر لکزیان، مهدی طاهری صفحه 42
    همزمان با رشد جمعیت و پیشرفت صنایع، فعالیتهای معدنی جهت استخراج فلزات هم رو به رشد است و در نتیجه محیط زیست بیشتر تحت تاثیر آلاینده ها به خصوص فلزات سنگین قرار خواهد گرفت. غیر پویا سازی فلزات سنگین با استفاده از اصلاح کننده های ارزان، روشی ساده و سریع برای کاهش گسترش آلودگی فلزات سنگین محسوب می شود. در این تحقیق به منظور ارزیابی میزان کاهش فراهمی فلزات سنگین در ضایعات معدن سرب و روی (باما) اطراف اصفهان از روش عصاره گیری پی در پی استفاده شد. تاثیر اصلاح کننده های شیمیایی شامل زئولیت در 3 سطح صفر (Z0)، 5 درصد (Z1) و 10 درصد (Z2) و سوپر فسفات تریپل در 3 سطح صفر (P0)، 25/0 درصد (P1) و 5/0 درصد (P2) بر توزیع سرب، روی و کادمیوم در ضایعات معدن به وسیله عصاره گیری پی در پی بر اساس روش تسیر مورد بررسی قرار گرفت. غلظتهای کل سرب، روی و کادمیوم به ترتیب 2300، 11500 و 4/27 میلی گرم در کیلوگرم تعیین شد. نتایج نشان داد که سوپر فسفات تریپل باعث انتقال فلزات سنگین مخصوصا سرب از بخش تبادلی و کربنات به بخشهای باقیمانده و پیوند یافته با مواد آلی و سولفیدها شد. زئولیت نیز سرب و روی را از بخش کربنات به بخش باقیمانده منتقل کرد. اما فسفر اثری به مراتب بیشتر بر تثبیت فلزات داشت. اثر متقابلی بین زئولیت و سوپر فسفات تریپل مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: آلودگی خاک، فلزات سنگین، عصاره گیری پی در پی، غیر پویا سازی
  • محمد بهرامی یاراحمدی، محمود شفاعی بجستان صفحه 51
    یکی از مهمترین و موثرترین مباحث در پروژه های عمرانی رودخانه ای تخمین مقاومت جریان می باشد. اغلب برای توصیف مقاومت جریان یا زبری نسبی یک آبراهه یا دشت سیلابی از ضریب زبری مانینگ () استفاده می شود. در مورد اثر شکل ذرات رسوبی بر ضریب زبری مانینگ () تاکنون مطالعه ای صورت نگرفته است. در این تحقیق با استفاده از سه نوع رسوب با شکل های مختلف (طبیعی نسبتا گرد گوشه، شکسته تیز گوشه، تصنعی کاملا کروی) که مجموعا 11 دانه بندی می باشند ضریب زبری مانینگ () جریان برای شرایط هیدرولیکی مختلف در فلومی به طول 10 متر، عرض 25 سانتیمتر و ارتفاع 50 سانتیمتر با شیب کف ثابت 0005/0 تعیین شد. نتایج نشان می دهند که با بزرگتر شدن اندازه رسوبات بستر مقادیر ضریب زبری مانینگ () رسوبات با اشکال مختلف به یکدیگر نزدیکتر می شوند به گونه ای که در رسوبات با اندازه های 11 میلیمتر اختلاف قابل توجهی بین ضریب زبری مانینگ () ذرات رسوبی وجود دارد ولی در رسوبات با اندازه های 21 و 27 میلیمتر ضریب زبری مانینگ () ذرات طبیعی نسبتا گردگوشه و ذرات تصنعی کاملا کروی اختلاف اندکی دارند بطوریکه درصد اختلاف ضریب زبری مانینگ () آنها بطور متوسط 65/1+ درصد می باشد و ضریب زبری مانینگ () ذرات شکسته تیز گوشه در اندازه های 21 و 27 میلیمتر کمترین اختلاف را با دیگر رسوبات دارد. متوسط درصد اختلاف ضریب زبری مانینگ () ذرات شکسته تیزگوشه نسبت به ذرات طبیعی نسبتا گردگوشه 2/6- درصد می باشد.
    کلیدواژگان: مقاومت جریان، زبری نسبی، ضریب زبری مانینگ، ذرات رسوبی
  • حسن اعتصامی*، حسینعلی علیخانی صفحه 61

    اکنون کاملا محقق شده است که می توان در بین سویه های بیشمار از هر گونه ریزوبیومی، سویه هایی را یافت که علاوه بر کارایی بالا در تثبیت N2، توان انجام فرایندهای موثر در تحریک رشد گیاه مانند تولید هورمون های محرک رشد گیاهی خصوصا اکسین های ایندولی همچون IAA را نیز داشته باشند. لذا هدف از این تحقیق تعیین توان تولید IAA توسط سویه های ریزوبیومی بومی برخی از خاکهای ایران به دو روش کمی و کیفی می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باکتری های ریزوبیومی توانایی تولید هورمون اکسین (IAA) را دارند. بعلاوه اینکه این توانایی در بین گونه های مختلف ریزوبیومی و در سویه های متعلق به هرگونه ریزوبیومی یکسان نیست (p، Rhizobium leguminosarum bv. viciae با 3-5/2 HD/CD= و Sinorhizobium meliloti با 5/2-2 HD/CD= که در روش کیفی و کمی توان بالایی از نظر تولید IAA داشته اند. همچنین سویه های Mesorhizobium ciceri با 2-5/1 HD/CD= و Bradyrhizobium spp با 5/1-1 HD/CD= در هر دو روش توان پایینی از نظر تولیدIAA داشته اند.

    کلیدواژگان: ریزوبیوم، باکتریهای محرک رشد گیاه، اکسین، ایندول استیک اسید، تریپتوفان
  • فاطمه عباسی، مرتضی اثمری صفحه 70
    شرایط اقلیم ایران در این مقاله در دهه های2000، 2025، 2050، 2075 و 2100 با استفاده از خروجی دو الگوی گردش عمومی جو (HadCM2 و (ECHAM4 با لحاظ 18 سناریوی انتشارIPCC، الگوسازی شده است. الگوی MAGICC-SCENGEN برای ریز مقیاس نمایی داده های با قدرت تفکیک کم خروجی الگوهای گردش عمومی استفاده شده است. بررسی و مقایسه نتایج دو الگوی HadCM2 و ECHAM4 در این تحقیق پرداخته شده است. نتایج الگوی HadCM2 نشان از کاهش بارش های ایران تا دهه 2100 به میزان 5/2 درصد است. در حالیکه بارش های کشورمان برای دوره مشابه در الگو ECHAM4 به میزان 8/19 درصد افزایش یافته است. با تحلیل منطقه ای الگوی HadCM2 برای دهه های آینده دراستانهای مازندران، گلستان، خراسان شمالی، شمال خراسان رضوی، سمنان، تهران و بخش هایی از گیلان و قزوین افزایش بارش در حالیکه الگو ECHAM4 برای مناطق مذکور کاهش بارش را پیش بینی نموده است. همچنین الگوی HadCM2 برای نواحی جنوب شرق کشورمان شامل استان های هرمزگان، کرمان، بوشهر،جنوب فارس و بخش هایی از سیستان و بلوچستان کاهش بارش را پیش بینی نموده است. اما در الگوی ECHAM4 مناطق مذکور در دوره مشابه با افزایش بارش مواجه خواهند شد. بر اساس بررسی های به عمل آمده نتایج هر دو الگو بیانگر افزایش دمای تمامی استانهای کشورمان در دهه های آینده هستند. این دو الگو تا دهه 2100 به طور میانگین افزایش دما 3 تا 6/3 درجه سانتیگراد را برای کشورمان پیش بینی می کنند که در هر دو الگو توزیع مکانی افزایش دما با هم مطابقت دارند.
    کلیدواژگان: الگوی MAGICC، SCENGEN، الگوی گردش عمومی جو، HadCM2، ECHAM4، تغییراقلیم
  • حسین شیرانی، محبوبه ابوالحسنی زراعتکار*، امیر لکزیان، عبدالرضا اخگر صفحه 84

    امروزه در سیستم های کشاورزی ارگانیک که مبتنی بر حداقل استفاده از کودهای شیمیایی می باشند، بسیاری از عناصر غذایی از تجزیه مواد آلی تامین می شوند. ترکیب شیمیایی یا کیفیت مواد آلی، ساختار جمعیت میکروبی، رطوبت خاک، قابلیت دسترسی عناصر غذایی، شوری، بافت و ساختمان خاک از جمله عوامل مهمی هستند که بر روی تجزیه بقایای گیاهی تاثیر بسزایی دارند. در این مطالعه سرعت تجزیه مواد آلی کمپوست زباله شهری، ورمی کمپوست، کود دامی و کمپوست پسته در دو نوع خاک با بافت متفاوت، دو نوع علف کش و سه سطح شوری در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. درجه حرارت (28 درجه سانتی گراد) و رطوبت نمونه های خاک (50 درصد ظرفیت زراعی) در طول آزمایش ثابت نگه داشته شد. میزان دی اکسید کربن تولید شده بعنوان شاخص تجزیه مواد آلی انتخاب گردید. نتایج حاصله نشان داد که کمپوست پسته در مقایسه با کمپوست زباله شهری، ورمی کمپوست و کود دامی با سرعت بیشتری تجزیه می شود. مقادیر دی اکسید کربن متصاعد شده و سرعت لحظه ای تجزیه مواد آلی به ترتیب از فرمولهای، پیروی کردند. نتایج آزمایش همچنین نشان داد که سرعت تجزیه مواد آلی همبستگی بسیار بالایی با مقادیر k دارد. بیشترین سرعت تجزیه بر اساس مقادیر k به ترتیب به کمپوست پسته، کود دامی، کمپوست زباله شهری و ورمی کمپوست تعلق داشت.

    کلیدواژگان: مواد آلی، سرعت تجزیه، بافت خاک، شوری خاک، کمپوست پسته
  • سید موسی حسینی *، مجید خلقی، بهزاد عطایی آشتیانی، محمد مهدی باقری محققی صفحه 94

    هدف از انجام این پژوهش، مطالعه کاهش غلظت نیترات از آب شرب با استفاده از نانو ذرات آهن/مس (Fe/Cu) در مقیاس آزمایشگاهی پیمانه ای می باشد. برای این منظور، نانو ذرات آهن و سپس آهن/مس با قطر متوسط به ترتیب برابر با 54 ± 4 nm و 75 ± 3 nm در محیط آزمایشگاه تهیه و مرفولوژی آنها توسط طیف پراش پرتو ایکس (XRD) و عکس های الکترونی عبوری (TEM) و روبشی (SEM) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به منظور مطالعه تاثیر میزان پوشش دهی نانو ذرات آهن توسط مس بر میزان احیاء نیترات، درصدهای وزنی مختلف مس (درصدهای وزنی صفر، 5، 10 و 20 درصد) در حین تهیه نانو ذرات دو فلزی استفاده و تاثیر هر یک در روند احیاء نیترات در آب شرب در حضور یون های دیگر مورد آزمایش قرار گرفت. علاوه بر این، تاثیر میزان اسیدیته محیط واکنش (pH = 3، 4، 5) در روند احیاء محلول نیتراته با غلظت 200 mg l-1-N بررسی و مدل واکنش های شیمیایی مربوطه تخمین زده شد. نتایج این آزمایش نشان داد که اولا پوشش دهی نانو ذرات آهن توسط مس تنها به میزان 5 درصد وزنی، نسبت به زمانی که پوشش دهی انجام نشود و یا درصدهای وزنی بیشتری از مس مورد استفاده قرار گیرد، کارآیی بالاتری در حذف درازمدت نیترات دارد. همچنین نرخ احیاء نیترات توسط نانو ذرات آهن/مس در محیط اسیدی تر (pH=3) بالاتر می باشد. علاوه بر این، واکنش شیمیایی احیاء نیترات توسط نانو ذرات آهن/مس از معادله مرتبه یک پیروی نمی کند.

    کلیدواژگان: احیاء نیترات، نانو ذرات دو فلزی، آب شرب، نانو ذرات آهن، مس، واکنش شیمیایی
  • مهدی زارعی، محمود حبیب نژاد روشن، کاکا شاهدی، محمدرضا قنبرپور صفحه 104
    اکثر سامانه های هیدرولوژیکی بسیار پیچیده اند و نمی توان آن ها را به طور کامل شناخت، بنابراین برای شناخت یا کنترل برخی از جنبه های رفتار آن ها نظیر روابط بیلان آبی، ساده سازی یا خلاصه کردن آنها امری ضروری است. مدل های هیدرولوژیکی ساختار ساده ای از سامانه های پیچیده چرخه آب در طبیعت می باشند. هدف اولیه یک مدل هیدرولوژیکی، پیش بینی کار سامانه پیچیده و بررسی اثر هر گونه تغییر روی عملکرد سامانه است. در این پژوهش از مدل هیدرولوژیکی IHACRESبرای شبیه سازی جریان روزانه و محاسبه میزان بارشی که به جریان رودخانه می-پیوندد، در حوضه آبخیز کسیلیان (مساحت برابر 86/342 کیلومتر مربع) و زیرحوضه معرف کسیلیان (مساحت برابر 8/67 کیلومتر مربع) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از عدم وجود تاخیر بین بارش و جریان در دو حوضه بوده، همچنین بر اساس مقادیر دو پارامتر ضریب تشخیص (D) و میانگین خطای نسبی پارامتر (ARPE)، این مدل جریان رودخانه را در حوضه آبخیز کسیلیان با دقت بیشتری نسبت به زیرحوضه کسیلیان شبیه-سازی نموده است. در مجموع با توجه به مقادیر خطا در حجم جریان (Bias)، متوسط جریان شبیه سازی شده توسط مدل IHACRES در دو حوضه بیش از جریان مشاهداتی است. میزانی از بارش که در ایجاد جریان رودخانه حوضه آبخیز کسیلیان دخالت داشته حدود یک سوم متوسط بارش حوضه و در زیرحوضه کسلیان نیز بترتیب در دوره واسنجی و ارزیابی 216 و 231 میلی متر در سال برآورد شده است.
    کلیدواژگان: مدل هیدرولوژیکی، IHACRES، کالیبراسیون، ارزیابی
  • حمیدرضا متقیان، جهانگرد محمدی صفحه 115
    تاثیر نوع کاربری اراضی بر نحوه عملکرد خاک در اکوسیستم، از طریق مطالعه و ارزیابی تغییرات شاخص های کیفیت خاک امکان پذیر است. اینگونه مطالعات که با هدف ایجاد تعادل بین میزان تولید و حفظ و بهبود کیفیت منابع اراضی انجام می گیرند امکان شناسایی مدیریت های پایدار و به تبع آن پیشگیری از تخریب فزاینده خاک را فراهم می سازند. در این تحقیق اثر کاربری های مختلف بر شاخص های فیزیکی کیفیت خاک بررسی شد. سه نوع کاربری مراتع طبیعی، کشت دیم و کشت آبی انتخاب شد. از کاربری مرتع 54 نمونه، از کاربری کشت دیم 40 نمونه و از کاربری کشت آبی 17 نمونه از خاک سطحی (15-0 سانتی متر) برداشت شد. خصوصیات هدایت هیدرولیکی اشباع، سرعت نفوذ، جرم مخصوص ظاهری، توزیع اندازه ای ذرات، فاکتور فرسایش پذیری خاک، کربن آلی و پایداری مرطوب خاکدانه ها (در سه کلاس) برای هر کاربری اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که میانگین، حداقل و حداکثر هدایت هیدرولیکی اشباع در کاربری کشت آبی نسبت به دو کاربری دیگر بیشتر بود. مقدار کربن آلی خاک در کاربری کشت آبی از دو کاربری دیگر کمتر بود. فاکتور فرسایش پذیری خاک در کاربری کشت آبی دارای مقدار بیشتری نسبت به دو کاربری دیگر دارد. درصد شاخص پایداری مرطوب خاکدانه ها در کلاس اندازه ای خاکدانه های درشت (>2 میلی متر) در کاربری کشت آبی در مقایسه با دو کاربری دیگر کمتر بود. در بین خصوصیات مورد مطالعه میانگن هدایت هیدرولیکی اشباع، درصد رس، فاکتور فرسایش پذیری خاک و پایداری مرطوب خاکدانه ها در کلاس اندازه ای خاکدانه های درشت در کاربری های مختلف دارای تفاوت معنی داری در سطح 5 درصد هستند. به نظر می رسد که فاکتور فرسایش پذیری خاک و شاخص پایداری مرطوب در کلاس خاکدانه های درشت در مقایسه با سایر شاخص ها، تغیرات کیفیت خاک را در منطقه مورد مطالعه بهتر نشان می دهند.
    کلیدواژگان: پایداری مرطوب خاکدانه ها، شاخص کیفیت خاک، فاکتور فرسایش پذیری خاک
  • علی اصغر منتظر، نرجس پاشازاده صفحه 125
    این تحقیق با هدف کاربرد مدل هیدرولیکی کانال من (CANALMAN) در ارزیابی عملکرد توزیع آب گزینه های مختلف بهره برداری کانال اصلی غرب شبکه آبیاری دز انجام گرفت. شرایط واقعی بهره برداری کانال در طول 5 ماه (اردیبهشت الی شهریور 1385) با استفاده از مدل واسنجی شده شبیه سازی شد. با توجه به نتایج شبیه سازی، میانگین شاخصهای راندمان، کفایت، عدالت و اعتمادپذیری تحویل آب کانال مورد مطالعه در دوره 5 ماهه به ترتیب 669/0، 881/0، 271/0 و 238/0 برآورد گردید. بر اساس طبقه بندی مولدن و همکاران، کفایت و عدالت آبیاری در آبگیرهای کانال از شرایطی متوسط و راندمان تحویل و اعتمادپذیری تحویل آب در کانال از وضعیتی ضعیف برخوردار می باشند. ارزیابی عملکرد گزینه های بهره برداری شب خاموشی نشان داد که انجام عملیات شب خاموشی نه تنها باعث کاهش عملکرد توزیع آب شده بلکه در بسیاری از بازه های کانال موجب بهبود مقدار کمی شاخص های ارزیابی عملکرد توزیع آب می گردد. بررسی نتایج دو گزینه شب خاموشی مورد مطالعه در طول یک دوره 15 روزه نشان داد که در گزینه اول شب خاموشی 23/11 درصد (92/0 میلیون متر مکعب) و در گزینه دوم 31/8 درصد (68/0 میلیون مترمکعب) از کل آبی که در این کانال توزیع گردیده و به دلیل عدم بهره برداری مناسب توسط کشاورزان در طول شب هدر رفته و به زهکش های شبکه انتقال می یابد، با اجرای عملیات شب خاموشی قابل کنترل و ذخیره سازی در بازه های کانال می باشد. یافته های تحقیق نشان داد، کانال مورد مطالعه از پتانسیل بالایی در اجرای عملیات شب خاموشی آبگیرهای مزارع و کانالهای فرعی برخوردار می باشد.
    کلیدواژگان: ارزیابی عملکرد، بهره برداری، توزیع آب، شبکه آبیاری دز، مدل CANALMAN
  • شیدا جلیلی، سعید مرید، احمد بناکار، رضا نامدار قنبری صفحه 140
    دریاچه ارومیه به عنوان یکی از پیکره های آبی مهم ایران در سالهای اخیر با کاهش شدید تراز سطح آب مواجه شده است. در این راستا بررسی تاثیر فاکتورهای اقلیمی و تغییرات سری زمانی آنها می تواند راهگشایی برای تغییر رفتار دینامیک این سیستم آبی باشد. دراین مقاله با استفاده از تکنیک های آنالیز طیفی سری زمانی به این مهم پرداخته شده است. بدین منظور ترکیبی از روش های تخمین طیفی چند کاهنده (Multi Taper Method) و تحلیل طیف تکین (Singular Spectral Analysis) برای بررسی طیفی سری زمانی تراز دریاچه و روش تخمین وابستگی (coherency estimation) برای بررسی ارتباط سری زمانی شاخص SOI و NAO با تراز دریاچه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که افت تراز سطح آب در سال های اخیر و همچنین پرآبی سال های 1994 تا 1999 توسط نوسانات دوره ای سری زمانی تراز دریاچه قابل مدلسازی نمی باشد. اما نشان داده شد که دوره نوسانی 5/4 ساله تراز دریاچه ارومیه وابستگی معنی داری با شاخص های اقلیمی SOI و NAO دارد و این عوامل اقلیمی می توانند بخشی از رفتار دوره ای تراز دریاچه را توصیف نمایند.
    کلیدواژگان: دریاچه ارومیه، تحلیل طیفی، شاخصهای اقلیمی، آنالیز وابستگی
  • فخرالسادات موسوی، فایز رئیسی صفحه 150
    کرم های خاکی بدلیل نقش اساسی در بهبود اغلب خصوصیات خاک، مهمترین جزو فون خاک محسوب می شوند. با این وجود، مطالعات اندکی درباره اثرات متقابل مواد آلی و کرم خاکی بر تغییرات زمانی فعالیت آنزیمی خاک، به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، انجام شده است. پایین بودن میزان ماده ی آلی در خاک های این مناطق و در عین حال نقش مهم کرم های خاکی در بهبود شرایط میکروبیولوژیکی و بیوشیمیایی خاک های این اقلیم ضرورت توجه خاص به اثرات متقابل بقایای آلی و کرم های خاکی را نمایان می سازد. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار، تحت شرایط کنترل شده گلخانه ای اجرا گردید. فاکتور اول شامل حضور یا عدم حضور کرم خاکی آنسیک (Lumbricus terrestris L.) و فاکتور دوم شامل بقایای آلی مختلف (بقایای یونجه، کود کمپوست و مخلوط بقایای یونجه + کود کمپوست و کود گاوی) به همراه بدون بقایا (شاهد) بود. فعالیت پنج آنزیم (اوره آز، فسفاتاز قلیایی، ساکاراز، بتاگلوکوسیداز و آریل سولفاتاز) خاک 30، 60 و 90 روز پس از شروع آزمایش در شرایط استاندارد مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که فعالیت های آنزیمی در خاک تلقیح شده با کرم خاکی در مقایسه با خاک بدون کرم خاکی افزایش معنی دار یافت، اما میزان افزایش فعالیت آنزیمی در حضور کرم خاکی به نوع مواد آلی بستگی دارد. علاوه بر این، فعالیت همه آنزیم ها بر اثر افزودن مواد آلی به خاک در مقایسه با تیمار شاهد بهبود یافت. با این وجود، مصرف مواد آلی همراه با تلقیح کرم خاکی نتایج بسیار مطلوب تری به همراه داشت. سنجش فعالیت های آنزیمی طی هر سه مرحله زمانی (30، 60 و 90 روز) نشان داد که در اغلب موارد متوسط افزایش فعالیت آنزیم ها از مرحله دوم تا مرحله سوم (فاصله زمانی 60 تا 90 روز) در خاک بدون کرم خاکی بیشتر از خاک تلقیح شده با کرم خاکی بود که حاکی است کرم های خاکی قادر هستند زمان رسیدن به حداکثر فعالیت آنزیمی خاک را کوتاه تر نمایند (فاصله زمانی 30 تا 60 روز).
    کلیدواژگان: آنزیم های خاک، فعالیت کرم خاکی، مواد آلی، خاک های خشک و نیمه خشک
  • لیلا دیانی، فایز رئیسی صفحه 161
    کادمیم یکی از فلزات سنگین است که به خاطر اثرات سمی بالقوه آن بر فعالیت و ترکیب موجودات زنده خاک در چند دهه گذشته بسیار مورد توجه قرار گرفته است. گر چه اثرات بازدارندگی این فلز بر فعالیت میکروبی کاملا محرز و مشخص است، اما شدت این اثرات به شرایط و وضعیت خاک، به ویژه میزان ماده آلی، بستگی دارد. از این رو، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر کادمیم بر فعالیت های میکروبی خاک و نقش ماده آلی بر کاهش اثرات آن بود. این آزمایش به صورت فاکتوریل 5 × 2 شامل دو فاکتور کادمیم در پنج سطح (صفر، 50، 100، 150 و 200 میلی گرم در کیلوگرم خاک) و کمپوست در دوسطح (صفر و 5/2 تن در هکتار کمپوست در عمق 30 سانتی متر) در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در شرایط آزمایشگاهی اجرا گردید. عکس العمل شاخص های میکروبیولوژیک خاک شامل تنفس و کربن بیوماس میکروبی، فعالیت آنزیم های فسفاتاز اسیدی و قلیائی به تیمار های کادمیم و ماده آلی طی 10 هفته انکوباسیون مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش کادمیم بر تمامی شاخص های میکروبیولوژیکی اثر منفی و معنی دار داشت. مقدار کربن تجمعی معدنی شده طی 72 روز با افزایش سطح کادمیم کاهش یافت در حالی که افزودن کمپوست باعث کاهش اثرات کادمیم شد. تقریبا برای تمامی شاخص های مورد بررسی، افزودن مواد آلی به خاک سبب شد تا از اثرات منفی و بازدارندگی کادمیم بر جمعیت میکروبی کاسته شود. نتایج نشان دادند که کل مقدار کادمیم اضافه شده در ابتدای آزمایش در پایان قابل استخراج نبود هر چند ضریب همبستگی بین این دو بسیار بالا بود (96/0=r). اندازه گیری کادمیم قابل جذب خاک به وسیله DTPA مبین این حقیقت بود که جزء قابل جذب کادمیم همبستگی منفی و قوی تری با اغلب شاخص های میکروبیولوژیکی اندازه گیری شده داشت (84/0>r>41/0). به طور خلاصه، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که کادمیم با غلظت حتی 50 میلی گرم نقش سمی و بازدارنده بر رشد و فعالیت های میکروبی خاک دارد و افزودن مواد آلی می تواند کادمیم را برای ریزجانداران خاک به صورت غیر قابل جذب درآورد و از اثرات بازدارندگی آن تا حدی بکاهد.
    کلیدواژگان: کادمیم، فعالیت های میکروبی، پویائی کربن خاک، کمپوست، آنزیم های خاک
  • امیر حق وردی، کورش محمدی، سید اسدالله محسنی موحد، بیژن قهرمان، محمد افشار صفحه 174
    شوری خاک در منطقه توسعه ریشه از مهم ترین مشکلاتی است که در اراضی کشاورزی باعث کاهش محصول می شود. در این پژوهش شوری نیمرخ خاک در شبکه آبیاری و زهکشی دشت تبریز با استفاده از مدل های شبکه عصبی و SaltMod شبیه سازی شد. بر اساس توزیع مکانی اولیه شوری، منطقه مورد مطالعه به چهار گروه مختلف آب و خاک تقسیم شد و شوری برای دو فصل در یک سال پیش بینی شد. مدل SaltMod واسنجی گردید و برای تولید 2400 سری داده برای آموزش شبکه های عصبی مصنوعی به کار گرفته شد. تعدادی از عوامل ورودی SaltMod از جمله داده های عمق آب آبیاری، تبخیر-تعرق، عمق سطح ایستابی، بارندگی و شوری اولیه نیمرخ خاک در شبکه های عصبی استفاده شدند. همچنین کارایی الگوریتم ژنتیک در فرآیند آموزش شبکه های عصبی مورد بررسی قرار گرفت. میانگین ضریب تعیین (2R) و میزان خطای شوری برآورد شده (RMSE) انتهای سال در تمامی گروه ها با استفاده از شبکه های عصبی به ترتیب برابر 8/0 و 032/0 بود. در مجموع می توان گفت شبکه های عصبی مصنوعی به خوبی توانایی مدل سازی و پیش بینی شوری خاک منطقه ریشه را دارند و می توانند جایگزین خوبی برای SaltMod باشند. همچنین نتایج نشان داد که به طور کلی کارکرد شبکه های عصبی با به کارگیری الگوریتم ژنتیک بهبود می یابد.
    کلیدواژگان: دشت تبریز، شوری نیمرخ خاک، الگوریتم ژنتیک، شبکه های عصبی مصنوعی، SaltMod
  • بیژن خلیل مقدم، مجید افیونی، احمد جلالیان، کریم عباسپور، امیر احمد دهقانی صفحه 187
    مقاومت برشی لایه رویین خاک (SSS) از پارامترهای موثر در مدل سازی فرسایش خاک و روان آب و شاخصی برای فرسایش پذیری خاک محسوب می شود. این پژوهش به منظور بررسی و برآورد مقاومت برشی لایه رویین خاک در زاگرس مرکزی با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره خطی صورت گرفت. منطقه ی مورد بررسی به مساحت 23562 هکتار با کاربری های مرتع و مرتع تخریب شده انتخاب گردید. این منطقه بر اساس نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، کاربری اراضی و منابع و قابلیت اراضی، به 18 واحد کاری تقسیم گردید. در هر واحد کاری به صورت تصادفی نظارت شده، نمونه برداری (3-0 سانتی متری) انجام گرفت و در مجموع، 120 نمونه در 3 تکرار با در نظر گرفتن تنوع هر واحد برداشت گردید. پارامترهای زودیافت خاک شامل اندازه ذرات، کربن آلی و کربنات کلسیم به همراه شیب، جهت شیب، ارتفاع و شاخص پوشش گیاهی NDVI به عنوان پارامترهای ورودی انتخاب گردیدند. در این پژوهش سه مدل رگرسیونی مورد آزمون قرار گرفت. از ضریب همبستگی اسپیرمن، متوسط مربعات خطای نرمال شده (NMSE)، متوسط خطای مطلق (MAE)، میانگین هندسی خطا (GMER)، انحراف معیار هندسی خطا (GSDER) بین مقادیر اندازه گیری شده و تخمینی، جهت بررسی کارایی مدل های مختلف استفاده شد. نتایج نشان داد که تخریب اراضی به طور معنی داری مقاومت برشی لایه رویین را کاهش داد. کاربرد خواص توپوگرافی و پوشش گیاهی به همراه خواص زودیافت لایه رویین خاک باعث بهبود کارایی برآورد مقاومت برشی لایه رویین خاک گردید.
    کلیدواژگان: مقاومت برشی لایه رویین خاک، فرسایش پذیری خاک، زاگرس مرکزی
  • علیرضا کوچکی، مریم جهانی، لیلا تبریزی، علی اصغر محمد آبادی صفحه 196
    به منظور ارزیابی اثر کودهای بیولوژیکی و شیمیایی و تراکم بر عملکرد گل و ویژگی های بنه زعفران، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در سه سال زراعی 1386، 1387 و 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. تیمارهای این تحقیق شامل 1-کود بیولوژیک نیتروکسین حاوی باکتری های تثبیت کننده نیتروژن از جنس Azospirillum/ Azotobacter، کود دلفارد (اختصاصی زعفران حاوی 12% ازت از منبع اوره و نیترات، 8%فسفر، 4% پتاسیم و کلاتهای آهن، روی، منگنز و مس) و شاهد (بدون مصرف کود) 2- تراکم های مختلف بنه بر مبنای 4، 6، 8، 10 و 12 تن در هکتار در نظر گرفته شد. نتایج آزمایش نشان داد که اثر تیمارهای کودی بر تعداد گل، وزن تر و خشک گل، وزن تر و خشک کلاله در سال های آزمایش معنی دار بود. اثر تیمارهای کودی بر تعداد بنه، وزن تر و خشک بنه در سال دوم آزمایش نیز معنی دار بود. بیشترین تعداد گل، وزن خشک گل، وزن خشک کلاله و وزن خشک بنه در تیمار کود دلفارد مشاهده شد در حالی که کمترین تعداد گل، وزن خشک گل، وزن خشک کلاله و وزن خشک بنه در سه سال آزمایش مربوط به تیمار نیتروکسین بود. اثر تیمارهای مختلف تراکم بر تعداد گل، وزن تر گل، وزن خشک گل و وزن خشک کلاله در سال دوم و بر تعداد گل و وزن تر گل در سال سوم معنی داری بود. بیشترین میزان وزن خشک کلاله در سال دوم و سوم آزمایش در تراکم 8 تن بنه در هکتار بدست آمد. نتایج اثر متقابل بین کود و تراکم نشان داد که بیشترین وزن خشک گل و کلاله در تراکم 8 تن بنه در هکتار و تیمار کودی دلفارد بدست آمد. برازش منحنی رگرسیون خطی بین تعداد بنه و وزن خشک بنه ها بیانگر آن بود که با افزایش تعداد بنه های تولیدی در متر مربع، وزن خشک بنه ها کاهش یافت.
    کلیدواژگان: نیتروکسین، دلفارد، زعفران
  • محمد صادق غضنفری مقدم، امین علیزاده، سید محمد موسوی بایگی، علیرضا فرید حسینی، محمد بنایان اول صفحه 207
    عامل بارندگی در مطالعات کاربردی که بر پایه پارامتر های هواشناسی صورت می گیرد همواره به عنوان مهمترین فاکتور نقش مهمی را ایفا کرده است. در بسیاری از مطالعات هیدرولوژیکی، هیدروکلیماتولوژی، هواشناسی و بویژه کشاورزی از داده های بارندگی ایستگاه های هواشناسی (سینوپتیک، کلیماتولوژی، باران سنجی) استفاده شده است. در این میان در مواردی که تراکم شبکه بارانسنجی پاسخگو نبوده و یا برای مناطقی که بعلت صعب العبور بودن فاقد ایستگاه و داده های معتبر بارندگی بوده اند، روش های درون یابی نقش مهمی را ایفا نموده اند. این روش ها همواره دارای خطا بوده و اغلب غیر قابل تعمیم بوده، بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک که نوسانات زمانی و مکانی بارندگی جزو ویژگی های غالب این مناطق می باشد. در این مطالعه ابتدا مدل پیش بینی بارندگی از داده های سنجش از دور و شبکه عصبی مصنوعی (PERSIANN) معرفی شده و سپس به منظور جایگزینی برای روش های درون یابی در تخمین بارش روزانه در مناطق فاقد ایستگاه، خروجی های مدل با دو روش رایج درون یابی (کریجینگ و روش معکوس فواصل) مقایسه شده است. بدین منظور داده های 6 ایستگاه هواشناسی در استان خراسان رضوی برای سال های 2006 تا 2008 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج آنالیز آماری، همبستگی بیشتر خروجی های PERSIANN را با داده های واقعی بارندگی نسبت به دو روش درون یابی نشان می دهد، بطوریکه ضریب همبستگی خروجی های مدل با داده های ایستگاه بجنورد در آزمون کندال 805/0 بوده که این مقدار برای داده های بازسازی شده به روش معکوس فواصل 488/0 و برای کریجینگ 565/0 بوده است.
    کلیدواژگان: مدل PERSIANN، روش معکوس فواصل، روش کریجینگ، تخمین بارندگی روزانه، روش های درون یابی
|
  • A. Biari, A. Gholami, H.A. Rahmani Page 1
    Soil beneficial microorganisms such as plant growth promoting rhizobacteria (PGPR) are able to enhance plant growth. The research was conducted using a randomized complete block design as split plot factorial with three factors (nutrient management, Azospirillum and Azotobacter strains). In this experiment the effect of Azospirillum and Azotobacter inoculation on yield and yield components of maize was evaluated in a field trial. Azotobacter levels were A0: no inoculation, A1: Azotobacter sp. Strain5، A2: Azotobacter chroococcum DSM2286 and Azospirillum levels were Z0: no inoculation, Z1: Azospirillum sp. Strain21, Z2: Azospirillum lipoferum DSM 1691, Z3: Azospirillum brasilense DSM1690. Results of this study showed inoculation with Azotobacter had significant effect on grain yield, stem and total dry weight, plant height and leaf area as well as 100 seed weight. The same results were obtained with Azospirillum inoculation. The interaction between two bacteria on grain yield, 100 seed weight, number of seed per ear, ear diameter, stem, leaf and total dry weight, plant height, leaf area and nitrogen uptake in seed were significant.
  • H. Ahmadi, T. Mesbahzadeh Page 11

    In this research sand drifts potential using sand rose graph software and Fryberger velocity classes’ method investigated. Thus Wind data between 1985 and 2005 from meteorological stations of Jask and Kerman were analyzed to examine sand drift potential. Sand drift potential amount of Kerman station was 412.6 using sand rose graph and 401.09 using Fryberger,s method. Sand drift potential amount of Kerman station using sand rose graph and Fryberger,s method was 979.2 and 490.51 (v.u) respectively. The calculated values of sand drift potential by two methods showed that there is a little difference between two methods while about Kerman station the calculated values with software is more than Fryberger, s method because this method do not account the speed more than 40 knot. Also, the velocity values has been considered normal in Fryberger,s method while velocity values in one class are not normal, and we cant attribute one number to whole of velocities in each class.

  • S.K. Mousavi, M. Faizian, A. Ahmadi Page 19
    In order to evaluate the effect of different nitrogen application methods on yield and yield components of winter wheat, a field experiment with split plot arrangement in completely randomized blocks design with four replicates was conducted in 2006. Basal dressing in three levels (1- with no basal dressing, 2- strip and 3- distributing nitrogen fertilizer) as main plot and top dressing in six levels (1- distributing on tillering, 2- two distributing on tillering and before spike appearance, 3- foliar application of fertilizer along with herbicide on tillering and before spike appearance, 4- foliar application of fertilizer on tillering and before spike appearance, 5- two applications: one distributing on tillering and one foliar application before spike appearance and finally, 6- three foliar application of fertilizer on tillering, before spike appearance and milking period) as subplot were carried out. The amount of fertilizer in strip, and all compartmented applications were two thirds of distributing fertilizer method. The highest biomass was recorded in distributing fertilizer (19090 kg ha-1) which was greater 14 and 28 percent in comparison with strip application and no basal dressing, respectively. The highest number of grain per spike belonged to band application of basal nitrogen fertilizer, that was significantly higher than two other treatments. Distributing fertilizer produced the highest grain yield (8525 kg ha-1); however, its differences with strip application was not statistically significant. Top dressing affected grain yield and the greatest yields was observed in one stage distributing, two stage distributing, distributing plus foliar application fertilizing and two stage foliar application fertilizing with herbicide. Grain production in these treatments was statistically greater than two and three stage foliar application of nitrogen fertilizer. The grain protein percent for no basal dressing was significantly lower than broadcasting nitrogen application. The grain protein percent for one stage distributing of top dressing nitrogen fertilizer was significantly higher that other treatments. Based on this research findings, with combined and split application strategies can achieve high yield while saving in nitrogen fertilizer usage.
  • A. Akhgar, K. Khavazi, N. Khakipoor Page 29
    The aim of the present research was to isolate plant growth promoting rhizobacteria producing ACC deaminase which was able to alleviate negative effects of salinity on plant growth. 21 composite soil samples and Canola roots were collected from the saline and relatively saline soils of Qom and Qazvin provinces. 105 strains were selected from the soil rhizosphere of Canola. According to the growing abilities of the strains in the minimum media of DF having ACC, as the only source of nitrogen, it was determined that 14 strains had the ability to produce ACC deaminase. Identification of strain was carried out according to Bergey’s manual criteria. Results indicated that all the strains belonged to the group of fluorescent Pseudomonads. According to the tests, related to strain determination, 14 strains were identified as P. fluorescent. Measuring ACC deaminase activity showed that the activity of this enzyme in the isolated strains differed from 1.43 to 8.17 μmol α-ketobutyrate/mg/hr. Also the isolates produced IAA in TSB medium between 0.8 – 2.17 μmol/ml. In the present study, effect of selected strains on reducing negative effects of salinity on Canola seedlings growth was evaluated under greenhouse conditions. Under salinity stress, all ACC deaminase producing strains were able to increased canola growth parameters containing shoot fresh and dry weight, shoot and root length. Among tested strains, P12 was the most effective. There was a high correlation between root length and dry matter, and the activity of ACC deaminase producing bacteria. Also with increase salinity from 6 to 8 dS/m, shoot fresh weight and stem length were significantly decreased.
  • M. Mohammadi Sani, A. Astaraei, A. Fotovat, A. Lakziyan, M. Taheri Page 42
    With increasing population, Mine activities for metal proceeding are also increasing, so environment will be influenced by contaminant especially heavy metals. In situ immobilization of heavy metals using inexpensive amendments is considered as a simple and cost-effective approach for reducing heavy metal contamination. In this research we used sequential extraction for assessing reduction in availability of heavy metal in lead and zinc mine waste (bama mine around Isfahan). The effects of chemical amendments consist of 3 level of Zeolite 0 (Z1), 5% (Z2) and 10% (Z3) and 3 level of Triple Super Phosphate 0 (P1), 0.25% (P2) and 0.5% (P3) on speciation of Pb, Zn and Cd was investigated by sequential extraction based on tesier method. Total concentration of Pb, Zn and Cd were 2300, 16500 and 27.4 mgkg-1 d.m. Result showed that TSP transform heavy metal specially Pb from exchangeable and carbonate fractions to residual and organic, sulfides fractions. Zeolite also transformed Pb and Zn from carbonate fraction to residual fraction. But eth effect of phosphorous was superior to zeolite. There was no interaction between Zeolite and TSP.
  • M. Bahrami Yarahmadi, M. Shafai Bejestan Page 51
    In all river engineering projects, determination of flow resistance is essential. Most commonly, the Manning roughness coefficient,, is used to describe the flow resistance or relative roughness of main channel or flood plane. Over the past decades little or no study has been conducted to investigate the effects of particle shapes on Manning roughness coefficient. Therefore, it is the purpose of this study to see how and by what extend, the particle shape can affect the Manning’s coefficient. To do so three different sediment shapes (angle rounded particles and crushed particles and spherical artificial particles); each in 11 different sizes were collected and tested under different flow conditions. Tests conducted in a flume of 10 meter long, 25 cm wide, 50 cm height and constant bed slope of 0.0005. The results show that the effect of particle shape in larger particle size is less compare to the smaller particle size. As in sediments with size of 11 mm, values of Manning roughness coefficient () for sediment particles shows great difference and in 21mm and 27 mm sediment particles, the Manning roughness coefficient () in angle rounded and spherical artificial particles are equal nearly as the average difference between Manning's coefficient () of these particles are found to be in the order of +1.65 percent and values of Manning roughness coefficient () for crushed particles in 21mm and 27 mm sediment particles shows little difference with other sediment particles. The average difference between Manning's coefficient () of crushed particles with natural rounded particles are found to be in the order of -6.2 percent.
  • H. Etesami, H.A. Alikhani Page 61

    Now, it’s completely proved that we can find strains among many strains of each rhizobial group that can also do effective process in plant growth promoting as plant growth hormones production (IAA), in addition of their ability in N2 fixation. therefore, the aim of this research is to determinate the ability of IAA production of some of the indigenous rhizobial strains by two quantitative and qualitative methods. The results obtained from this study show that Rhizobial bacteria enable to produce auxin hormone (IAA). Moreover, this ability is not the same among various rhizobial species and among the strains belonging to each rhizobial species (p3), Rhizobium leguminosarum bv. Viciae (with HD/CD = 2.5 – 3) and Sinorhizobium meliloti (with HD/CD = 2 – 2.5) had the same production ability in both methods and also the strains of Mesorhizobium ciceri (with HD/CD= 1.5 – 2) and Bradyrhizobium spp (with HD/CD= 1 – 1.5) produced the small amount of IAA in both two methods.

  • F. Abbasi, M. Asmari Page 70
    In this paper, we modeled the climate of Iran for future periods. Each period is a 30-years period centered on a year. The range of periods is from 2000 (i.e., 1986-2015) to 2100 (i.e., 2086-2115). This was made using 2 General Circulation Models (ECHAM4 and HadCM2) and 18 IPCC scenarios. MAGICC-SCENGEN was used as a tool for downscaling GCM low resolution output data. Result of HadCM2 model shows a % 2.5decrease in precipitation until 2100 but ECHAM4 shows a %19.8 increase for this period. Another difference between results of these 2 models is that HadCM2 predicts an increase in precipitation in next decades for Mazandaran, Golestan, Khorasan Shomali, Khorasan Razavi, Semnan, Tehran and some parts of Gilan and Ghazvin provinces, while ECHAM4 predicts a decrease for that regions. HadCM2 predicts precipitation decrease for southeast of country (Hormozgan, Kerman, Bushehr, south of Fars and some parts of sistan va Baloochestan, but in ECHAM4 that regions will have precipitation increase in similar period. About temperature, both HadCM2 and ECHAM4 agree in temperature increase in next decades for all provinces. These 2 models predict, on the average, 3 to 3.6c increases in temperature until decade 2100. Maximum increase in decadal temperature in ECHAM4 is about 1c more than HadCM2 and both of them are in conformity with each other in spatial distribution of decadal temperature.
  • H. Shirani, M. Abolhasani Zeraatkar, A. Lakzian, A. Akhgar Page 84

    Incorporation of plant residues in soils is an important agricultural practice for maintaining soil fertility under organic management systems. Plant residues quality, soil physical and chemical properties, and the microbial population diversity of soils are the most important factors influencing the decomposition of added organic matter to soils. Decomposition rate of municipal wastes compost, vermi compost, manure and pistaco compost was studied in two soil samples with contrasting texture, two herbicides and three salt concentrations under laboratory condition. Soil moisture was adjusted at 50% water holding capacity and soil samples were incubated at 28 oC. The CO2 production was used as an index for decomposition rate of organic matter. Result showed that decomposition rate of pistaco compost is higher than those municipal wastes compost of vermi compost and manure. The CO2 evolution concentration and the rate of organic matter decomposition followed, and equations, respectively. A positive correlation was found between the rate of organic matter decomposition and K value. The results also showed that high decomposition rate based on K value, belong to pistaco compost, manure, municipal wastes compost and vermi compost, respectively.

  • S.M. Hosseini, M. Kolghi, B. Ataie Ashtiani, M.M. Bagheri Mohagheghi Page 94

    The aim of this study is laboratory investigation of nitrate reduction in water using Fe/Cu nano particles. In this regards, nano Fe0 (54±4 nm) and Fe/Cu particles (75±3 nm) was synthesized and characterized by X-ray diffraction pattern (XRD), scanning electron microscope (SEM) and transmission electron microscopy (TEM) photographs. The effects of coating load of nano-Fe0 by Cu (0, 5, 10, 15 and 20 % Cu/Fe0 w/w) in nitrate reduction process and chemical reaction modeling of nitrate degradation were carried out in batch experiments. In addition, the effect of initial acidity of solvent (pH= 3, 4, and 5) were investigated on the rate of nitrate reduction in which the initial nitrate-N concentration of solution was 200 mg l-1. All experiments have been carried out in presence of different ions in water. Results indicated that applying only 5% w/w of Cu has higher efficiency in the long-term degradation of nitrate-N. Also, less initial pH of solvent results more removal rate of nitrate. Chemical reaction modeling indicated that process of nitrate-N reduction by bimetallic Fe/Cu nano particles didn’t follow by first order reaction model.

  • M. Zarei, M. Habibnezhad Roshan, K. Shahedi, M.R. Ghanbarpour Page 104
    Major of hydrological systems are very complicated and it is not possible to understand them completely, therefore simplification is necessary to understand or control of a part of the system behavior such as water balance relationships. Hydrological models are simple structure of complicated systems in water cycle in the nature. The first goal of a hydrological model is function predict of complicated system and survey the impact of any kind of changes on system behavior. In this research IHACRES hydrological model was used to daily flow simulation and calculation of rainfall measure that be increase into streamflow, in the kasilian catchment (Area=342.86 km2) and kasilian sub catchment (Area=67.8 km2). The results was representative of delay naught between rainfall and flow in two catchments, also to values of two parameter coefficient of determination (D) and average relative parameter error (ARPE), the model streamflow in kasilian catchment more accuracy simulated than kasilian sub catchment. Altogether, in attention to values of error in flow volume (Bias), average of simulated streamflow by IHACRES model was more than observed streamflow in these catchments. Percentage of rainfall that bears hand to streamflow creation of kasilian catchment was calculated near third of catchment rainfall average and in the kasilian sub catchment for evaluation and calibration period 231 and 216 mm/yr, respectively.
  • H.R. Motaghian, J. Mohammadi Page 115
    The effect of land use type on soil functioning within an ecosystem can be assessed and monitored using soil quality attributes. Such studies, which are carried out to create a balance between the biological production and the maintenance and improvement of land resource quality, provide a framework for land degradation control and also for identification of sustainable management. In this research investigated the effect of different land uses on soil physical quality indices. Three land uses including a natural pasture, dryland farming and irrigated farming were selected. From natural pasture 54 samples, dryland farming 40 samples and irrigated farming 17 samples were collected in the surface soil (0-15cm). Saturated hydraulic conductivity, infiltration rate, bulk density, soil distribution size, soil erodibility index, organic carbon and water aggregate stability (three classes) were determined for each land use. The results showed that mean, minimum and maximum of saturated hydraulic conductivity in irrigated farming land use is more than others land uses. Water aggregate stability index the macroaggregates (>2 mm) in irrigated farming land use is lower than others land uses. In the among studies variables, saturated hydraulic conductivity, clay percentage, soil erodibility index and water aggregate stability in macroaggregates in different land uses are significant differences in 5% level. Soil erodibility index and water aggregate stability for macroaggregates seems to be the most reliable soil quality indices for the area.
  • A.A. Montazar Manager, N. Pashazadeh Page 125
    The main objective of this paper is to apply the CANALMAN model in the performance assessing of different water operational scenarios in the west main canal of Dez irrigation network. The proposed model was calibrated and validated based on the real data of March and April 2006. The real water operational condition during five months (May to September 2006) was simulated. For this period, the mean value of delivery efficiency, adequacy, equity, and reliability performance indicators was estimated 0.669, 0.881, 0.271, and 0.238, respectively. Hence, the delivery adequacy and equity had a moderate status and efficiency and reliability of delivery had a weak status. The results indicated that the night-time closure scenarios may be improved the water distribution status in the canal. During of a 15 days simulation, water saving for night closure scenario 1 and 2 was estimated 11.23% (0.92 MCM) and 8.31% (0.68 MCM), respectively, of water delivered to the canal which can be controlled and saved throughout the reaches of the canal. The findings demonstrated the the west main canal of Dez has good potential to make savings, which can be realized at system level through reduced demand on supplemental from the dam.
  • S. Jalili, S. Morid, A. Banakar, R. Namdar Ghanbari Page 140
    The Urmia Lake as an important water body in the northwest of Iran, recently is faced with a critical level reduction, which makes it important to evaluate the causes. In this regard understanding of the Lake's behavior and assessing effect of tele-connections on lake level oscillations is necessary. This subject constructs objective of the present paper that applies the spectral analysis techniques in which a combination of Multi Taper Method of spectral estimation and Singular Spectral Analysis were implemented to investigate harmonic periods of the Lake level. Also coherency analysis between lake level time series and SOI and NAO indices based on cross spectral estimation were done. The results showed that water level reduction of Lake Urmia in recent years and the increase of water level in 1994 to 1999 cannot be simulated by periodic behavior of Lake Urmia. But the 4.5 year oscillations of lake Urmia water level shows significant coherency with SOI and NAO indices and the effect of these climate forcing can explain periodic behavior of Lake Urmia to a high extent.
  • F. S. Moosavi, F. Raiesi Page 150
    Earthworms are an important component of soil fauna, and play a crucial role in the improvement of soil properties. However, very little is known of the interactive influence of earthworms and organic materials on soil enzyme activities, particularly in arid and semi-arid soils. The low organic matter content and the significant role of earthworms in stimulating microbiological and biochemical properties of arid and semi-arid soils may justify researches on the interactive effects of organic materials and earthworms on soil enzymes. Thus, the main objective of this study was to identify the interactive effects of an anecic earthworm (Lumbricus terrestris L.) and various organic materials on soil urease, alkaline phosphatase, invertase, β-glucosidase and arylsulphatase activities. The experiment consisted of a 2×5 factorial treatment arranged in a completely randomized design with four replications under controlled greenhouse conditions. The first factor was soils inoculated with and without earthworm, and the second factor was soils amended with alfalfa, compost, cow dung, and a mixture of alfalfa and compost, in addition to a non-amended soil as the control. Potential soil enzyme activities were assayed 30, 60 and 90 days after the initiation of the experiment using the appropriate substrate for each enzyme under standard conditions. Results showed that the activities of most soil enzymes were markedly greater in the presence of earthworms than in the absence of earthworms. The addition of organic materials to soil also resulted in higher enzyme activities compared with the non-amended soils. Nevertheless, the simultaneous effect of earthworm inoculation and organic material additions was much more effective in increasing soil enzyme activities. Yet, the activities of soil enzymes showed fluctuations and varied during the experiment. We found that the averaged increase in soil enzyme activities over 60-90 days in treatments without earthworms was often more remarkable than in treatments with earthworms, indicating that earthworm activity may shorten the time period to attain the maximum enzyme activities (over 30-60 days).
  • L. Dayani, F. Raiesi Page 161
    Cadmium is one of the heavy metals with a considerable importance for its potential toxic effects on soil microbial activities and composition. Although, the toxic effect of cadmium on soil microbial activities is somewhat well-known, but the extent to which Cd affects soil biota depends largely on soil properties and conditions, particularly soil organic matter contents. Thus, the aim of this research was to study the effect of increasing cadmium levels on soil microbial biomass and activities, and to examine the role of compost materials in the alleviation of Cd effects. A 2×5 factorial experiment consisting of two levels of compost (0 and 2.5 t ha-1) and five levels of cadmium (0, 50, 100, 150 and 200 mg Cd kg-1) arranged in a completely randomized design with three replicates was carried out under laboratory conditions. The responses of soil microbiological properties consisting of C mineralization, microbial biomass C; and acid and alkaline phosphatase activities to cadmium and compost additions were evaluated during 10 weeks of laboratory soil incubation. Results show that cadmium additions had a significant, negative effect on all the measured microbiological properties. The accumulated C mineralization reduced with increasing cadmium concentrations. Nonetheless, compost addition lowered the detrimental and inhibiting effect of cadmium on soil microbial activities. Results demonstrate that in spite of a significant correlation (r=0.96) between the two Cd fractions, the added Cd at the beginning of soil incubation was not reflected totally in the total Cd concentrations determined at the end of soil incubation. Data also indicated that the fraction of available Cd had a stronger negative (cor)relation with soil microbial activities than the other fractions had. In summary, the results of the current study illustrate that even a lower concentration of Cd (50 mg kg-1) may inhibit soil microbial activities due to it toxicity in the studied soil, and that the addition of organic materials could be effective in reducing the toxicity of cadmium via lessening its bioavailability to soil biota.
  • A. Haghverdi, K. Mohammadi, S.A. Mohseni Movahed, B. Ghahraman, M. Afshar Page 174
    Soil salinity within plant root zone is one of the most important problems that cause reduction in yield in agricultural lands. In this research, salinity in soil profile was simulated in Tabriz irrigation and drainage network using SaltMod and Artificial Neural Networks (ANNs) models. Based on initial spatial distribution of salinity in soil profile, studying area was divided to 4 different soil and water groups and for two seasons in one year salinity was predicted. The SaltMod model was calibrated and then was applied to generate 2400 data sets for training ANN models. Some of the input data of SaltMod were used in ANN models including irrigation water depth, evapotranspiration, water table depth, rainfall, and initial soil salinity. Efficiency of genetic algorithm in training phase of ANNs was analyzed. The mean of correlation coefficient (R2) and root mean square error (RMSE) of estimated salinity in all groups was 0.8 and 0.032 respectively. In conclusion ANNs could perform well in simulation of soil salinity and it could be replaced SaltMod with enough accuracy. The results showed that overall performance of ANN models improve by applying genetic algorithm.
  • B. Khalil Moghadam, M. Afyuni, A. Jalalian, K.C. Abbaspour, A.A. Dehghani Page 187
    Surface soil shear strength is an effective parameter in soil erosion and runoff modeling, and known as soil erodibility index. This study was conducted to investigate and predict soil shear strength in central Zagros region using multiple linear regressions (MLR). The study site was selected in rangeland and degraded-rangeland landuse with an area of 23562 ha. Based on the maps of geology, topography, landuse and soil capability, 18 Land Unit Tracts (LUT) was created. Supervised random sampling was used to collect samples in every land unit. A total of 120 samples were collected in triplicates to determine sample variability in each LUT. Soil samples were collected from the 0-3 cm of soil depth. Routinely measured (available) parameters included particle size distribution, soil organic carbon, CaCO3 in addition to slope, aspect; elevation and normalized difference vegetation index (NDVI) were used. Three MLR models were tested and investigated for soil shear strength in this study. The performances of the different models were evaluated using spearman’s correlation coefficient (r) between the observed and the estimated values, normalized mean square error (NMSE), mean absolute error (MAE), geometric mean of error ratio (GMER) and geometric standard deviation of the error ratio (GSDER). Results showed that land degradation significantly reduced surface soil shear strength. Addition of slope, aspect, elevation and NDVI to soil attributes as input parameters improved the performance criteria for soil shear strength.
  • A. Koocheki, M. Jahani, L. Tabrizi, A.A. Mohammadabadi Page 196
    In order to investigate the effect of biofertilizer, chemical fertilizer and Plant Density on Yield and Corm Criteria of Saffron, an experiment was conducted as complete randomized block design in a factorial arrangement with three replications under field condition in agricultural college, Ferdowsi university of Mashhad during 3 years of 2007,2008,2009. treatments included Nitroxin biofertilizer (a mixture of free-living nitrogen-fixing bacteria Azospirilum sp./ Azotobacter sp.), Dalfard fertilizer (a commercialized saffron fertilizer with 12% N from Urea and nitrate sources, 8% P, 4%K and also Zn, Cu, Mg, Fe, Chelates) and control with five corm density 4, 6, 8, 10 and 12 t ha-1. Results indicated that effect of fertilizer treatment was significant on number of flower, dried and fresh flower weight, dried and fresh stigma weight during experimental year. Effect of fertilizer treatment was significant on number of corm, dried and fresh corm weight during second experimental year. The highest number of flower, dried flower weight, dried stigma weight and dried corm weight was shown in Dalfard and the lowest number of flower, dried flower weight, dried stigma weight and dried corm weight was obtain in Nitroxin. The effect of different densities was significant on number of flower, fresh flower weight, dried flower weight and dried stigma weight during second year. The highest dried stigma weight was obtained in 8 t ha-1 in second and third year. Regression results showed that with increasing the number of corm, dried corm weight was decreased.
  • M.S. Ghazanfari Moghaddam, A. Alizadeh, S.M. Mousavi Baygi, A.R. Faridhosseini, M. Bannayan Awal Page 207
    Precipitation as the most important factor plays the main role in many application researches which are based on climatic parameters. Many researches in the field of hydrology, hydrometeorology and agriculture employs rain-gauges (such as synoptic and climatologic stations) data. Precipitation characteristics, such as rainfall intensity and duration, usually exhibit significant spatial variation, even within small watersheds; while rain gauge network density could not provide desirable cover. Nearly all related researches use interpolation methods for places without rain gauge data. Many studies showed that the estimated error was usually high by usual interpolation methods. Employing satellite data with high spatial and temporal resolution could provide accurate precipitation estimation. PERSIANN (Precipitation estimation from remotely sensed information using artificial neural network) model works based on the ANN (artificial Neural Network) system which uses multivariate nonlinear input-output relationship functions to fit local cloud top temperature (Tb) to pixel rain rates (R). In this study, PERSIANN model and two interpolation methods (Kriging & IDW) were employed to estimate precipitation for North-Khorasan between the years 2006 until 2008. Results show better correlation between PERSIANN outputs and station data than other two interpolation methods. while correlation coefficient for Kendal`s test is 0.805 between model and Bojnord Station data, this coefficient is 0.488 for IDW and 0.565 for Kriging methods.