فهرست مطالب

علوم گیاهان زراعی ایران - سال چهل و دوم شماره 1 (بهار 1390)

مجله علوم گیاهان زراعی ایران
سال چهل و دوم شماره 1 (بهار 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/03/22
  • تعداد عناوین: 20
|
  • پیمان شریفی، حمید دهقانی، علی مؤمنی، محمد مقدم صفحه 1
    به منظور بررسی چگونگی عمل ژن ها، وراثت پذیری و برآورد تعداد عوامل مؤثر در کنترل ژنتیکی عملکرد دانه و برخی از صفات مرتبط با آن در برنج، نسل های 1P، 2P، 1F، 2F، 1BC و 2BC حاصل از تلاقی های IRFAON-215 × شاه پسند و صالحIRFAON-215 × تهیه و در شرایط مزرعه و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار کاشته شدند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت معنی داری بین نسل ها از نظر صفات مورد مطالعه وجود داشت. همچنین هتروزیس و پس روی خویش آمیزی در صفات بررسی شد و هتروزیس مثبت معنی دار برای عملکرد دانه، ارتفاع گیاه، طول خوشه و وزن صد دانه مشاهده گردید. تجزیه میانگین نسل ها برای صفات با استفاده از مدل شش پارامتری نشان داد که طول و عرض دانه در تلاقی اول و طول دانه در تلاقی دوم فقط تحت تاثیر اثر افزایشی قرار داشتند. در حالی که صفات وزن صد دانه، ارتفاع گیاه و عملکرد دانه در تلاقی اول و عرض و شکل دانه، وزن صد دانه، عملکرد دانه و تعداد روز تا خوشه دهی در تلاقی دوم توسط اثرات غیر افزایشی تحت تاثیر قرار گرفتند. مقدار درجه غالبیت بیانگر وجود اثر فوق غالبیت برای طول و شکل دانه، وزن صد دانه و ارتفاع گیاه در تلاقی IRFAON-215 × شاه پسند و وزن صد دانه و شکل دانه در تلاقی صالح × IRFAON-215 بود و برای سایر صفات در هر دو تلاقی درجاتی از غالبیت ناقص مشاهده گردید. برای عملکرد دانه و صفاتی که سهم عمل غیر افزایشی ژن ها در کنترل آنها بیشتر بود، امکان بهره گیری از هتروزیس با استفاده از مواد اصلاحی مطالعه شده در تحقیق حاضر وجود دارد.
    کلیدواژگان: مدل ژنتیکی، هتروزیس، _ عمل ژن، برنج، وراثت پذیری، تجزیه میانگین نسل ها
  • مهسا بام نشین، محمدرضا نقوی، علیرضا طالعی، محمد جعفر آقایی، محمد اسماعیل حسنی صفحه 15
    در این تحقیق تعداد 120 نمونه Aegilops crassa (با ژنوم MMDD) بومی ایران از نظر پروتئین های گلوتنین با وزن مولکولی بالا مورد بررسی قرار گرفتند. پس از ارزیابی نوارهای باندی از بین متنوع ترین نوارها، 17 الگوی باندی انتخاب و جهت تعیین نوع پروتئین آنها از روش اسپکترومتری جرمی استفاده گردید. از بین 17 باند تنها 6 باند با احتمال بالا شناسایی گردیدند. از باندهای شناسایی شده 2 باند با باندهای موجود در Aegilops ventricosa و دو باند دیگر با باندهای موجود در Triticum aestivum از نظر وزن مولکولی بالا تطابق داشتند. همچنین 2 باند دیگر با بتا آمیلاز در Hordeum vulgare تطابق نشان دادند. برای 11 باند دیگر هیچ اطلاعاتی از روش اسپکترومتری جرمی به دست نیامد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نمونه های Ae. crassa بومی ایران به عنوان یک منبع پروتئینی مناسب می توانند در اصلاح گندم برای بهبود خصوصیات پروتئینی مورد استفاده قرار گیرند.
    کلیدواژگان: پروتئین های با وزن مولکولی بالا، اسپکترومتری جرمی، ژنوم MMDD
  • امیدعلی اکبرپور، حمید دهقانی، بهزاد سرخی لله لو صفحه 23
    به منظور بررسی پاسخ لاین های مختلف جو به شرایط متفاوت محیطی و تعیین پایداری عملکرد در آنها، بیست لاین امیدبخش جو در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در هشت ایستگاه تحقیقاتی سرد کشور به مدت دو سال (1387-1385) مورد مطالعه قرار گرفت. از پنج پارامتر پایداری مدل چند متغیره امی و پارامترهای پایداری شوکلا () و بجپای (I) برای معرفی ژنوتیپ های پایدار استفاده شد. از تجزیه به مؤلفه های اصلی برای ترسیم بای پلات رتبه پارامترها و گروه بندی آنها استفاده گردید. با استفاده از این پارامترها سه ژنوتیپ پایداری عمومی مناسبی را به همه محیط ها نشان دادند. از طرفی ژنوتیپ دیگری به عنوان ناپایدارترین ژنوتیپ شناخته شد. همبستگی بسیار بالایی بین رتبه پایداری پارامترها وجود داشت. همچنین با استفاده از نمایش بای پلات دو مؤلفه اول امی پایداری خصوصی ژنوتیپ ها مورد بررسی قرار گرفت. دو ژنوتیپ در ایستگاه های کرج و مشهد و ژنوتیپ دیگری در ایستگاه های جلگه رخ و اراک، سازگاری خصوصی بالایی را نشان دادند. در مجموع با استفاده از پارامترهای محاسبه شده یکی از ژنوتیپ ها به عنوان پایدارترین ژنوتیپ شناخته شد.
    کلیدواژگان: مدل امی، جو، پارامترهای پایداری، اقلیم سرد، اثر متقابل ژنوتیپ×محیط
  • فاطمه ملک ملکی، ناصر مجنون حسینی، حسن علیزاده صفحه 33
    به منظور بررسی اثرات تراکم بوته بر عملکرد دو رقم عدس، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران (کرج) در سال زراعی 1387-1386 انجام شد. تیمارهای مورد بررسی شامل ارقام عدس (زیبا و مردم) و تراکم گیاهی در 4 سطح (80، 160، 240 و 320 بوته در مترمربع) بودند. نتایج نشان داد که بین ارقام از لحاظ صفات زراعی مانند ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی و وزن صد دانه اختلاف آماری معنی داری وجود داشت، ولی از نظر عملکرد دانه در واحد سطح اختلاف معنی داری مشاهده نشد. با افزایش تراکم گیاهی ارتفاع ساقه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه عدس افزایش یافتند، اما از تعداد شاخه های فرعی، تعداد غلاف در بوته و شاخص برداشت عدس کاسته شد. این نتایج بیانگر این واقعیت است که افزایش تراکم بوته تا حد معینی عملکرد محصول را افزایش می دهد و بیشتر از آن (تراکم مطلوب) نزول عملکرد دانه از طریق کاهش اجزاء عملکرد مانند تعداد شاخه فرعی درگیاه، تعداد غلاف در بوته، وزن صد دانه و شاخص برداشت میسر خواهد شد. عکس العمل ارقام عدس به تراکم بوته نشان داد که حداکثر عملکرد دانه و بیولوژیک به ترتیب در تراکم های 160 و 240 بوته در مترمربع به دست آمد. بین عملکرد دانه با تعداد غلاف در بوته، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت و تعداد دانه در غلاف همبستگی های مثبت و معنی داری وجود داشت.
    کلیدواژگان: تراکم بوته، شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیکی، عدس، عملکرد دانه
  • ولی الله محمدی، اعظم عرب نژاد، حسن زینالی، عبدالهادی حسین زاده، حسن امیری اوغان صفحه 41
    نحوه توارث صفات مهم زراعی کلزا در قالب یک آزمایش دیالل 8 × 8 به روش گریفینگ و هیمن- جینکز مورد مطالعه قرار گرفت. برای صفات عملکرد دانه، وزن هزار دانه و تعداد شاخه فرعی در بوته، هر دو اثر ترکیب پذیری عمومی و خصوصی معنی دار بودند، در حالی که برای صفات تعداد دانه در خورجین و درصد روغن فقط ترکیب پذیری عمومی و برای صفات تعداد روز تا رسیدن فیزیولوژیک و تعداد خورجین در بوته فقط ترکیب پذیری خصوصی معنی دار بود. تجزیه دیالل به هر دو روش گریفینگ و هیمن- جینکز نشان داد که اثر افزایشی و غیر افزایشی به طور مشترک در کنترل ژنتیکی عملکرد دانه، وزن هزار دانه و تعداد شاخه فرعی نقش دارند، در حالی که درصد روغن و تعداد دانه در خورجین با اثر افزایشی و زمان رسیدن و تعداد خورجین در بوته با اثر غیر افزایشی کنترل می شوند. اثر غیرافزایشی عملکرد دانه از نوع فوق غالبیت بود و افزایش صفت با آلل های غالب کنترل می شد. وراثت پذیری خصوصی تعداد دانه در خورجین و وزن هزار دانه نسبتا بالا بود که نشانگر سودمندی گزینش در برنامه های اصلاح این خصوصیات است. رقم RGS003 حائز بیشترین ترکیب پذیری عمومی از نظر عملکرد دانه بود که می تواند به عنوان یک آزمونگر در آزمایش های تاپ کراس مورد استفاده قرار گیرد. دورگ 19H×Option500 بالاترین ترکیب پذیری خصوصی و هتروزیس والد برتر را برای عملکرد دانه نشان داد که می توان آنرا برای تولید رقم دورگ در برنامه های اصلاحی آینده توصیه نمود.
    کلیدواژگان: دیالل، عمل ژن، ترکیب پذیری عمومی و خصوصی، کلزا
  • علی عابدی، مصطفی مطلبی، محمدرضا زمانی، خسرو پیری صفحه 53
    یکی از روش های ممانعت از نفوذ قارچ های بیماریزا به درون گیاهان، مهار فعالیت آنزیم های پکتینازی (مانند پلی گالاکتوروناز) این قارچ ها می باشد. پروتئین های مهارکننده فعالیت آنزیم پلی گالاکتوروناز (PGIP) از جمله پروتئین هایی هستند که توسط برخی از گیاهان بیان می شوند و قادرند قدرت نفوذ قارچ به گیاه را مهار نمایند. در این تحقیق جهت ایجاد مقاومت به قارچ Sclerotina sclerotiorum در گیاه کلزا، ژن pgip1 به این گیاه منتقل گردید و میزان مقاومت آن مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا ژن pgip1 لوبیا رقم دانشجو در ناقل بیانی pBI121 تحت پیشبرنده CaMV 35S کلون و با استفاده از الگوی PCR و هضم آنزیمی مورد تائید قرار گرفت. جهت انتقال ژن به گیاه از باکتری Agrobacterium tumefaciens سویه LBA4404 و ریزنمونه های کوتیلدونی استفاده گردید. جهت تائید گیاهان تراریخت به دست آمده از الگوی PCR با استفاده از آغازگرهای اختصاصی استفاده گردید. ارزیابی مقاومت گیاهان تراریخت در برابر قارچ S. sclerotiorum به روش detached leaf assay انجام گرفت. آنالیز نتایج به دست آمده نشان داد که گیاهان تراریخت احتمالی، نسبت به گیاه شاهد (کلزای غیر تراریخت) در برابر قارچ S. sclerotiorum از مقاومت بیشتری برخوردار می باشند.
    کلیدواژگان: باززایی، Sclerotina sclerotiorum، کلزا، ژن pgip1، انتقال ژن
  • الهه کمالی، زمان شاه محمدی حیدری، مصطفی حیدری، محمد فیضی صفحه 63
    به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف شوری آب آبیاری و تیمار آبشویی بر خصوصیات شیمیایی خاک، عملکرد، اجزای عملکرد دانه گلرنگ و چگونگی تاثیر این دو تیمار بر جذب عناصر سدیم و پتاسیم در برگ های گلرنگ آزمایشی به صورت کرت های یکبار خرد شده و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال 1388 در ایستگاه تحقیقات زهکشی و اصلاح اراضی رودشت اصفهان انجام شد. تیمارهای طرح شامل سه کیفیت آب آبیاری با شوری های 35/3 (شاهد)، 77/8 و 21/11 دسی زیمنس بر متر به عنوان کرت اصلی و دو تیمار آبشویی شامل بدون آبشویی وآبشویی بر اساس 75 درصد عملکرد محصول گلرنگ به عنوان کرت فرعی لحاظ شدند. نتایج حاصل از تجزیه شیمیایی خاک نشان داد تیمار آبشویی سبب کاهش مقدار SAR و میزان یون سدیم بخصوص تا عمق 30 سانتی متری خاک گردید. کاهش مقدار سدیم برای تیمار شوری 35/3 و 77/8 دسی زیمنس بر متر به ترتیب معادل 1/11 و 9/2 درصد بودند. در این آزمایش تیمار شوری آب آبیاری تاثیر معنی داری بر عملکرد دانه گلرنگ (رقم زاینده رود) داشت. با بالا رفتن میزان شوری از 35/3 به 21/11 دسی زیمنس بر متر از مقدار عملکرد دانه به میزان 4/67 درصد کاسته شد. عمده تاثیر شوری بر اجزای عملکرد دانه مربوط به میزان بیوماس تولیدی بود که در شوری 21/11 نسبت به 35/3 دسی زیمنس بر متر از کاهش 1/71 درصد برخوردار بود. تیمارآبشویی هر چند سبب افزایش عملکرد دانه گلرنگ گردید اما اثر متقابل شوری و تیمار آبشویی تنها برمیزان بیوماس تولیدی معنی دار بود. در شوری 21/11 نسبت به 35/3 دسی زیمنس بر متر به میزان 2/28 درصد از تجمع پتاسیم کاسته و به مقدار 5/63 درصد بر تجمع سدیم در برگ های گلرنگ افزوده شد. در این بین تیمار آبشویی و اثر متقابل شوری و آبشویی تاثیر معنی داری بر جذب این دو عنصر نداشتند.
    کلیدواژگان: گلرنگ، شوری، آبشویی، خصوصیات شیمیایی خاک، عملکرد دانه
  • هنگامه عطاردی، حمید ایران نژاد، امیرحسین شیرانی راد، رضا امیری، غلامعباس اکبری صفحه 71
    این تحقیق به منظور بررسی اثرات اعمال تنش خشکی و تاریخ کاشت بر گیاه مادری، روی بنیه و درصد ظهور گیاهچه ارقام کلزا، در مزرعه تحقیقاتی و آزمایشگاه تکنولوژی بذر گروه زراعت و اصلاح نباتات پردیس ابوریحان واقع در پاکدشت در بهار 1387 اجرا شد. تیمارها شامل بذرهای پنج رقم کلزا: لیکورد، اپرا، مودنا، الیت و ساریگل (در کرت فرعی)، دو تاریخ کاشت: نیمه اول مهر و آبان ماه (کرت اصلی) و دو سطح آبیاری: آبیاری معمولی و قطع آبیاری از ساقه دهی به بعد (کرت اصلی) بودند که در سال 86-1385 در یک آزمایش فاکتوریل اسپلیت پلات بر پایه بلوک کامل تصادفی اجرا شده بود. در آزمایش مزرعه ای صفات درصد ظهور گیاهچه نهایی، میانگین زمان لازم برای ظهور گیاهچه، میانگین ظهور گیاهچه روزانه و سرعت ظهور گیاهچه روزانه و در آزمون جوانه زنی استاندارد درصد جوانه زنی نهایی، میانگین زمان لازم برای جوانه زنی، میانگین جوانه زنی روزانه و سرعت جوانه زنی روزانه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تاریخ کاشت و تنش خشکی اثر معنی داری روی صفات اندازه گیری شده در مزرعه نداشته اند، همچنین همبستگی بین درصد ظهور گیاهچه نهایی و آزمون جوانه زنی استاندارد وجود نداشت، در نتیجه از این آزمون نمی توان برای پیش بینی درصد ظهور گیاهچه استفاده کرد. بر اساس نتایج آزمایشگاه رقم ساریگل به واسطه داشتن بالاترین درصد جوانه زنی نهایی، میانگین جوانه زنی روزانه و پایین ترین سرعت جوانه زنی روزانه بهترین کیفیت بذر را داشت.
    کلیدواژگان: همبستگی، درصد ظهور گیاهچه نهایی، بنیه بذر، آزمون جوانه زنی استاندارد، کیفیت بذر
  • علی اشرف مهرابی، منصور امیدی، بهمن فاضلی نسب صفحه 81
    در این تحقیق پاسخ چهار ژنوتیپ مختلف کلزا در مراحل جوانه زنی، رشد اولیه گیاهچه ها و کشت پینه تحت تنش شوری مورد بررسی قرار گرفت. ژنوتیپ ها در سطوح مختلف شوری عکس العمل های متفاوتی داشتند. با این حال افزایش شوری باعث کاهش جوانه زنی و رشد بعدی گیاهچه ها در تمامی ژنوتیپ ها شد. برای هر یک از ژنوتیپ ها غلظتی از نمک که باعث 50 درصد کاهش در جوانه زنی بذور شد، محاسبه گردید. در کشت پینه در محیط شور نیز مشاهده شد که از نظر وزن تر پینه ها و راندمان پینه زایی اختلاف بین ژنوتیپ ها کاملا معنی دار است. افزایش غلظت نمک در محیط کشت تاثیری بر پینه زایی و رشد پینه ها نداشت. افزایش شوری در محیط منجر به افزایش تجمع سدیم و کاهش تجمع پتاسیم در بافت پینه شد اما نسبت K/Na در بافت پینه در تمامی ژنوتیپ ها با افزایش شوری روند کاهشی داشت. تجزیه همبستگی بین صفات ارزیابی شده در آزمون جوانه زنی و رشد پینه حاکی از عدم وجود همبستگی بین پارامترهای رشدی پینه و جوانه زنی ژنوتیپ ها تحت تنش شوری بود. همبستگی بین میزان تجمع K و نسبت K/Na در بافت پینه با درصد جوانه زنی بذر در محیط شور مثبت ولی همبستگی میزان تجمع Na با این صفت منفی بود. به طور کلی اطلاعات موجود در ارتباط با تحمل ژنوتیپ های مورد استفاده در این تحقیق بر مناسب بودن نسبت K/Na با میزان تحمل به شوری در این ژنوتیپ ها اشاره داشت. نتایج این تحقیق بر ارزش پایین تحلیل رشد پینه (رشد لاین های سلولی) به عنوان معیاری برای ارزیابی تحمل به شوری در کلزا اشاره دارد.
    کلیدواژگان: کشت پینه، تجمع K، Na، شوری، کلزا، جوانه زنی
  • محسن عباس آبادی، رضا توکل افشاری، محمود چمن خواه، هوشنگ علیزاده صفحه 91
    برای درک بهتر پرایمینگ بذر، که باعث افزایش سرعت جوانه زنی و یکنواختی رویش گیاهچه می گردد، تاثیر اسموپرایمینگ بذر در جوانه زنی بذر گندم نان (Triticum aestivum L.) در مقیاس جنینی توسط پروتئومیکس مورد بررسی قرار گرفت. از دو نوع بذر شامل بذر اسموپرایم شده با پلی اتیلن گلایکول 6000 در پتانسیل اسمزی 8/0- مگاپاسگال در دمای? C15 به مدت 24 ساعت، و سپس خشک کردن آن ها به صورت هواخشک در دمای اتاق و نوع دوم بذر شاهد بدون اعمال هیچ تیماری استفاده شد. ظهور ریشه چه در فواصل زمانی 8 ساعت در یک دوره زمانی 32 ساعته در هر دو تیمار طی آزمون جوانه زنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمایش برای آنالیز تاثیر پرایمینگ در مقیاس جنینی روی جوانه زنی بذر استفاده گردید. آنالیز پروتئومی نشان داد که پرایمینگ در اکثر فرآیندهای جوانه زنی حقیقی (قبل از خروج ریشه چه) دخالت ندارد. حدود 1250پروتئین در روی ژل های دوبعدی تشخیص داده شدند، که تغییرات در فراوانی (کاهش یا افزایش بیان) 92 پروتئین در طی جوانه زنی محض از لحاظ آماری در سطح 5% معنی دار بود. تغییرات در الگوی بیان 26 پروتئین میان بذر پرایم شده و شاهد در جنین مشاهده شد. همچنین فواصل زمانی 32 و 24 ساعت به ترتیب بیشترین و کمترین تغییرات در الگوی بیان را نشان دادند. نتایج توالی یابی نقاط مورد نظر نشان داد که افزایش بیان پروتئین هایی مانند HSP 70 و ATP، می تواند در افزایش سرعت جوانه زنی و همچنین افزایش مکانیسم های دفاعی بذر نقش داشته باشد.
    کلیدواژگان: پرایمینگ، جنین بذر، گندم نان، _ پروتئومیکس، جوانه زنی
  • الهه مفاخر، موسی مسکرباشی، پیمان حسیبی، محمدرضا مشایخی، جمشید بقایی پور صفحه 105
    آفتابگردان عملکرد علوفه خشک زیادی داشته و از نظر مواد معدنی، پروتئین و کلسیم غنی تر از ذرت است، بنابراین استفاده از این علوفه در جیره غذایی دام ها می تواند کمک شایانی برای رفع فقر مواد غذایی آنها باشد. به منظور تعیین مناسب ترین مرحله برداشت آفتابگردان برای سیلو کردن، آزمایشی در سال زراعی 87-1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا گردید. از طرح آماری بلوک کامل تصادفی با 3 تیمار و 4 تکرار استفاده شد و تیمارهای مورد آزمایش (مرحله نموی آفتابگردان) عبارت بودند از: اواخر غنچه دهی، اواخر گلدهی و مرحله شیری-خمیری دانه، که به مدت 45 روز درون بطری های پلاستیکی دهانه گشاد سیلو شدند. نتایج آزمایش نشان داد که، سیلوی آفتابگردان در مرحله اواخر غنچه دهی به طور معنی داری درصد خاکستر، پروتئین خام و قابلیت هضم ماده خشک بیشتری نسبت به دو مرحله دیگر داشت، ولی به دلیل واکنش اسیدیته غیرقابل قبول (67/5) این مرحله نموی قابل توصیه نیست. بنابراین سیلوی آفتابگردان در مرحله اواخر گلدهی و قبل از تشکیل دانه به علت داشتن واکنش اسیدیته قابل قبول و پروتئین، موادمعدنی، قندهای محلول، قابلیت هضم ماده خشک و قابلیت هضم ماده آلی بیشتر از مرحله شیری- خمیری دانه، در تحقیق حاضر توصیه می شود.
    کلیدواژگان: اسیدیته سیلو، کیفیت سیلو، آفتابگردان
  • سیدعلی خادم، محمود رمرودی، محمد گلوی، محمد جواد روستا صفحه 115
    به منظور مقایسه و بررسی تاثیر مصرف پلیمرهای سوپرجاذب و کود دامی بر عملکرد و اجزاء عملکرد ذرت سینگل کراس704 (S.C 704) در شرایط تنش خشکی، این آزمایش به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1386 در مرکز تحقیقات کشاورزی استان فارس واقع در ایستگاه زرقان انجام گردید. رژیم های آبیاری در سه سطح به عنوان عامل اصلی (آبیاری پس از 70، 105 و 140 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A) و نسبت های مختلف کود دامی و پلیمر سوپرجاذب در شش سطح به عنوان عامل (1S: شاهد یا عدم مصرف کود دامی و پلیمر سوپرجاذب، 2S: 100درصد کود دامی به میزان 40 تن در هکتار، 3S: 100 درصد پلیمر سوپرجاذب به میزان 200 کیلوگرم در هکتار، 4S: 50 درصد کود دامی و 50 درصد پلیمر سوپرجاذب، 5S: 35 درصد کود دامی و 65 درصد پلیمر سوپرجاذب و 6:S 65 درصد کود دامی و 35 درصد پلیمر سوپرجاذب) بودند. نتایج نشان داد که با افزایش شدت تنش خشکی از تعداد دانه در بلال، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و بیولوژیک و شاخص برداشت کاسته شد. در مقابل با کاربرد کود دامی و پلیمر سوپر جاذب بر تعداد دانه در بلال، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و بیولوژیک افزوده شد. تنش خشکی از طریق کاهش اجزاء عملکرد، بخصوص تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه باعث کاهش عملکرد دانه گردید. حداکثر عملکرد دانه (43/12 تن در هکتار) به تیمار آبیاری کامل تعلق داشت. کاربرد توام کود دامی و پلیمر سوپر جاذب با بهبود شرایط رشد، سبب افزایش عملکرد دانه به میزان 97/15 درصد و عملکرد بیولوژیک به میزان 95/8 درصد نسبت به شاهد شد و حداکثر عملکرد از تلفیق کود دامی و پلیمر سوپرجاذب به نسبت 65 به 35 به دست آمد.
    کلیدواژگان: تشت تبخیر، شاخص برداشت، رژیم آبیاری، عملکرد دانه
  • اعظم کدخدایی، پرویز احسان زاده صفحه 125
    مطالعه واکنش های فیزیولوژیک ژنوتیپ های مختلف بزرک (Linum ustitatissimum) به تنش کمبود آب می تواند به شناسایی سازوکارهای مؤثر در مقاومت گیاه به این تنش کمک کند. در این راستا اثر تنش کم آبی بر غلظت کلروفیل، پرولین، کربوهیدرات های محلول برگ و عملکرد دانه شش ژنوتیپ بزرک به صورت آزمایش مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان، با استفاده از سه رژیم آبیاری به صورت کرت های خردشده مورد بررسی قرار گرفت. سطوح تیمار آبیاری به عنوان فاکتور اصلی براساس آبیاری پس از تبخیر تجمعی از تشت تبخیر کلاس A به میزان 70، 115 و 145 میلی متر و شش ژنوتیپ بزرک [C1، C2، C3، B (بومی کردستان)، خراسان و 33] به عنوان فاکتور فرعی بودند. علیرغم اینکه تنش کمبود آب باعث کاهش عملکرد دانه و مقدار کل کلروفیل ژنوتیپ های مورد ارزیابی شد، ولی منجر به افزایش غلظت پرولین و کربوهیدرات های محلول برگ آنها شد. در شرایط تنش شدید ژنوتیپ B با 2193 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را داشت. بیشترین کاهش میزان کلروفیل (34 درصد) در سطح تنش شدید در ژنوتیپ C1 مشاهده شد. بیشترین افزایش غلظت کربوهیدرات های محلول برگ به میزان 93 درصد در ژنوتیپ B مشاهده شد. ژنوتیپ های C1، C2، C3 و خراسان بیشترین و ژنوتیپ های B و 33 کمترین افزایش میزان پرولین در شرایط تنش را داشتند. به نظر می رسد که نقش کربوهیدرات های محلول در مقایسه با پرولین و همچنین حفظ غلظت کلروفیل، در ایجاد تحمل به تنش کمبود آب در گیاه بزرک مؤثرتر باشد. احتمالا مؤثرتر بودن کربوهیدرات های محلول در ایجاد تحمل به تنش کمبود آب مرتبط با نقش این ترکیبات در بهبود تنظیم اسمزی است.
    کلیدواژگان: کمبود آب، بزرک، کربوهیدرات های محلول، پرولین، کلروفیل
  • مهری صفاری، محمد مددی زاده، فاطمه شریعتی نیا صفحه 133
    به منظور مطالعه اثرات سه عنصر نیتروژن، بور و گوگرد بر عملکرد، اجزای عملکرد، میزان روغن و پروتئین دانه گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) رقم محلی اصفهان، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل نیتروژن در سه سطح (46، 92 و 138 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) از منبع اوره، بور در دوسطح (0 و 7/0 کیلوگرم بور خالص در هکتار) از منبع اسید بوریک و گوگرد در سه سطح (0، 150 و 300 کیلوگرم گوگرد در هکتار) از منبع گوگرد پودری بودند. نتایج حاصل نشان داد که با افزایش میزان نیتروژن، عملکرد دانه، تعداد غوزه و درصد پروتئین به طور بسیار معنی داری افزایش یافت (01/0 P<). اما تعداد دانه در غوزه، وزن هزار دانه و درصد روغن به طور بسیار معنی داری کاهش یافت (01/0 P<). با افزایش میزان گوگرد، عملکرد دانه، تعداد غوزه، تعداد دانه در غوزه و درصد روغن و پروتئین نیز به طور بسیار معنی داری افزایش یافت (01/0 P<). همچنین بور به طور بسیار معنی داری سبب افزایش درصد روغن و پروتئین دانه گردید. در مجموع بالاترین میزان عملکرد دانه (177/264 گرم در مترمربع) از تیمار 138 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار به دست آمد. بهترین درصد روغن مربوط به اثر متقابل سه گانه نیتروژن 46، گوگرد 150 و بور 7/0 کیلوگرم در هکتار به میزان 1/42 درصد و کمترین آن مربوط به تیمار نیتروژن 138، گوگرد و بور صفر کیلوگرم در هکتار به میزان 15 درصد بود. بهترین درصد پروتئین از تیمار نیتروژن 92، گوگرد 150 و بور 7/0 کیلوگرم در هکتار به میزان 17/21 درصد و کمترین آن از تیمار نیتروژن 46، گوگرد و بور صفر کیلوگرم در هکتار به میزان 1/10 درصد حاصل شد. انجام تحقیقات بیشتر در مورد سایر عناصر غذایی و ارقام مختلف گلرنگ پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: گلرنگ، نیتروژن، کیفیت، بور، عملکرد، گوگرد
  • سعیدرضا یعقوبی، مجید آقاعلیخانی، مجید غلامحسینی، کمال سادات اسیلان، آریا دولت آبادیان، آیدین خدایی جوقان، احسان جمشیدی صفحه 143
    به منظور بررسی تاثیر کمپوست کود دامی و زئولیت بر کارآیی علف کش تری فلورالین در کنترل جمعیت طبیعی علف های هرز آفتابگردان در رژیم های مختلف آبیاری، آزمایشی در سال 1388 در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد. عامل اول یعنی رژیم های آبیاری در دو سطح آبیاری معمولی (آبیاری پس از مصرف 35 درصد رطوبت قابل استفاده خاک) و محدود (آبیاری پس از مصرف 70 درصد رطوبت قابل استفاده خاک) در نظر گرفته شد و عامل دوم شامل مقادیر زئولیت در چهار سطح صفر، 100، 200 و 300 گرم در مترمربع بود که به کود دامی کمپوست شده اضافه شد. در این آزمایش به طور کلی 60 درصد نیتروژن مورد نیاز گیاه از کود شیمیائی اوره و 40 درصد مابقی از کود دامی کمپوست شده تامین گردید. بر اساس نتایج آزمایش استفاده از زئولیت باعث اثر بخشی بیشتر علف کش و کاهش تراکم علف های هرز در هر دو شرایط آبیاری معمولی و محدود گردید، ولی تراکم علف های هرز در تمامی مقادیر زئولیت در رژیم آبیاری محدود کمتر از شرایط آبیاری معمولی بود. میزان ماده خشک علف های هرز با افزایش مقدار زئولیت در شرایط آبیاری محدود کاهش یافت ولی در شرایط آبیاری معمولی تغییر زیادی نداشت. نتایج به دست آمده از آزمایش مزرعه ای و آزمون زیست سنجی بقایای تری فلورالین در خاک موید حفظ پایداری علف کش در اثر کاربرد زئولیت بود. عملکرد آفتابگردان نیز با افزایش مقدار مصرف زئولیت به طور معنی داری افزایش یافت.
    کلیدواژگان: تنش کم آبی، علف هرز، کمپوست، زئولیت، تری فلورالین
  • خالد سلیمی، سید محمد باقر حسینی، رضا توکل افشاری صفحه 157
    در این آزمایش تاثیر زمان مصرف (بلافاصله و یک هفته پس از برداشت) مواد شیمیایی (رایندیت، دی سولفید کربن، تیواوره و اسید جیبرلیک) بر روی شکستن خواب غده چه های سیب زمینی رقم مارفونا مورد ارزیابی قرار گرفت. تیمار رایندیت (2/0 میلی لیتر در لیتر به مدت دو روز) و کربن دی سولفید (25 میلی لیتر در مترمکعب به مدت چهار روز) توسط قرار دادن غده چه ها در معرض بخار این مواد در جعبه های بدون منفذ درب دار و تیمار اسید جیبرلیک (50 میلی گرم بر لیتر به مدت دو ساعت) و تیواوره (محلول 3 درصد به مدت دو ساعت) از طریق غوطه ور کردن غده چه ها در محلول آبی این مواد انجام گرفت. نتایج نشان داد که زمان کاربرد مواد شیمیایی تاثیر معنی داری بر روی شکستن خواب غده چه های سیب زمینی دارد. به طوری که رایندیت و دی سولفید کربن در یک هفته پس از برداشت و اسید جیبرلیک و تیواوره بلافاصله پس از برداشت از تاثیر بیشتری برخوردار بودند. در هردو زمان مصرف، به ترتیب غده چه های تیمار شده با رایندیت و تیواوره دارای کمترین و بیشترین دوره خواب بودند. غده چه های تیمار شده به طور معنی داری دارای تعداد جوانه فعال، طول و وزن تر بیشتری نسبت به غده چه های تیمار نشده بودند. البته در هر تیمار، اختلاف معنی داری در بین دو زمان مصرف مشاهده شد. وزن در واحد طول جوانه در غده چه های تیمار شده با رایندیت، دی سولفید کربن و تیواوره، بیشتر از غده چه های شاهد بود، اما وزن در واحد طول جوانه در غده چه های تیمار شده با اسید جیبرلیک کمتر از غده چه های تیمار نشده بود.
    کلیدواژگان: رایندیت، تیواوره، اسید جیبرلیک، دی سولفید کربن، طول دوره خواب، سیب زمینی
  • عزت کرمی صفحه 165
    این آزمایش در سالهای 1385 تا 1388 در معاونت تحقیقات دیم سرارود کرمانشاه به منظور تعیین نحوه عمل ژن برای صفات فنولوژیک و شماری از صفات مرفولوژیک متاثر از خشکی در نخود تیپ کابلی انجام گردید. پنج ژنوتیپ آرمان، هاشم، ILC588، ICCV2 و ILC3279 که از نظر صفات مورد نظر در کران های بالا و پائین قرار داشتند انتخاب، و به صورت مستقیم با هم تلاقی داده شدند. شش نسل (P1، P2، F1، F2، BC1، BC2) حاصل از هر تلاقی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط دیم مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات روز تا 50% گلدهی، روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، وزن صد دانه، تعداد شاخه اولیه، تعداد غلاف و عملکرد دانه در بوته مورد اندازه گیری قرار گرفت. برای نسل های P1، P2 و F1 15 بوته، نسل های BC1 و BC2 30 بوته و برای نسل F2 60 بوته در هر تکرار برای تمام صفات مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه میانگین نسل ها جهت برآورد آثار ژن با استفاده از آزمون مقیاس وزنی و کای اسکوئر برای همه صفات و در همه تلاقی ها صورت گرفت. کای اسکوئر مدل ساده سه پارامتری افزایشی- غالبیت برای اغلب صفات (به جز برای صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه اولیه در بوته و وزن صد دانه در تعدادی از تلاقی ها) در بیشتر تلاقی ها معنی دار شد که حاکی از حضور اثرات متقابل غیر اللی در توارث این صفات است. سپس مدل شش پارامتری برازش یافت و بهترین مدل برای هر صفت در هر تلاقی انتخاب گردید. برای صفات تعداد روز تا 50% گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، تعداد غلاف و عملکرد دانه در بوته علی رغم معنی دار شدن اثرات ژنتیکی افزایشی[d] و غالبیت[h]، مقدار بسیار بالای اثر غالبیت و حضور اثر متقابل غالبیت در غالبیت[l] در مقایسه با اثرات افزایشی حاکی از اهمیت بیشتر اثرات ژنتیکی غیر افزایشی و توارث پیچیده این صفات است. لذا انتخاب در نسل های اولیه برای این صفات موفقیت آمیز نخواهد بود. اما در رابطه با صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه اولیه در بوته و وزن صد دانه اثرات ژنتیکی افزایشی نقش پررنگ تری را ایفا می کنند. به این لحاظ انتخاب در نسل های اولیه برای این صفات امیدوارکننده است. علامت منفی اثر غالبیت برای صفاتی همچون تعداد روز تا 50% گلدهی نشان دهند? غالبیت نسبی نتاج بسوی والد زودرس است. میزان هتروزیس فقط برای صفات تعداد شاخه اولیه، غلاف و عملکرد دانه در بوته معنی دار بود.
    کلیدواژگان: اثرات افزایشی، نخود، مقاومت به خشکی، تجزیه میانگین نسل ها، اثرات غالبیت
  • رضا محمدی، مجتبی خیام نکویی، محمد مهدی مجیدی، آقافخر میرلوحی صفحه 183
    این مطالعه با هدف بررسی توان تولید، تخمین میزان تنوع، تعیین شباهت بین ژنوتیپ های گزینش شده بروم گراس نرم (Bromus inermis) از طریق ارزیابی های کلنی صورت گرفت. بدین منظور ژنوتیپ ها به صورت کلن های تکرار شده طی دو سال (84 و 85) در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی بر اساس خصوصیات مورفولوژیک، فنولوژیک و زراعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنوع ژنتیکی زیادی بین ژنوتیپ های مورد مطالعه وجود دارد که می تواند انتخاب برای اهداف مختلف در این ژرم پلاسم را سودمند سازد. برآورد ضرایب تنوع ژنتیکی در هر سال آزمایش نشان داد که حداقل میزان تنوع مربوط به روز تا گرده افشانی، ارتفاع بوته، قطر یقه و طول پدانکل می باشد. عملکرد علوفه و عملکرد بذر از حداکثر میزان تنوع ژنتیکی برخوردار بودند. بیشترین میزان وراثت پذیری مربوط به صفات روز تا خوشه دهی و گرده افشانی و کمترین آن برای قطر یقه چین اول به دست آمد. تجزیه خوشه ایبر اساس ویژگی های فنوتیپی، ژنوتیپ ها را در 3 گروه مجزا گروه بندی کرد که بر مبنای آنها ژنوتیپ های دارای فاصله ژنتیکی بیشتر به منظور استفاده در مطالعات بعدی شناسایی شدند. در نهایت ژنوتیپ های شماره 1، 5، 16، 19 و 23 برای ایجاد واریته ترکیبی توصیه شدند.
    کلیدواژگان: تجزیه خوشه ای، Bromus inermis، واریته ترکیبی
  • سمیرا حاجیخانی، حسن حبیبی، فرید شکاری، محمدحسین فتوکیان صفحه 191
    در این پژوهش اثر تنش خشکی و پرایمینگ بذر بر عملکرد و اجزاء عملکرد ارقام لوبیا چیتی مورد مطالعه قرارگرفت. آزمایش در مزرعه پژوهشی دانشگاه زنجان، به صورت فاکتوریل - کرت خردشده در قالب طرح پایه بلوک‎های کامل تصادفی با 3 تکرار در تابستان 1385 اجرا شد. فاکتور اصلی شامل اثر متقابل ارقام (تلاش و C.O.S-16) و اعمال تنش خشکی در مرحله گلدهی بود. فاکتور فرعی شامل پرایمینگ بذر (تیمار با پلی اتیلن گلیکول 6000 (فشار اسمزی 24- بار)، کلرمکوات کلرید با غلظت 2000 قسمت در میلیون، کلریدپتاسیم و نیترات پتاسیم 5/0 مولار و بذرهای شاهد (بدون پرایمینگ) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در شرایط آبیاری در رقم C.O.S-16تیمار با کلریدپتاسیم موجب افزایش معنی دار تعداد بذر در غلاف نسبت به شاهد گردید و از نظر وزن صد بذر در شرایط تنش، رقم تلاش تیمار شده با کلرید پتاسیم و نیترات پتاسیم کاهش معنی داری در مقایسه با شاهد (بدون پرایمینگ) نشان داد. در رقم تلاش در شرایط آبیاری همه سطوح تیمار کاهش عملکرد بذر معنی داری را نسبت به تیمار شاهد (بدون پرایمینگ) نشان دادند. در مجموع تاثیر عمده پرایمینگ بر رشد و ظهور گیاهچه بود و تاثیر قابل ملاحظه ای بر افزایش عملکرد بذر نداشت.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، لوبیا، پرایمینگ و عملکرد بذر و اجزاء آن
  • مصطفی حیدری، احمد عبدل زاده، فاطمه فرزانه صفحه 199
    به منظور بررسی اثر سطوح مختلف شوری و سه نوع تغذیه نیتروژنی بر واکنش های بیوشیمیایی و تغییرات وزن خشک بخش هوایی و ریشه گیاه دارویی اسفرزه، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در سال 1388 در مرکز زیست فناوری دانشگاه زابل انجام گرفت. سه سطح شوری 0، 100 و 200 میلی مولار نمک NaCl به عنوان فاکتور A و دو منبع نیتروژن به سه شکل نیترات: از منبع نیترات کلسیم، آمونیوم از منبع سولفات آمونیوم و ترکیب نیترات و آمونیوم به نسبت یک دوم از هر منبع نیتروژن به عنوان فاکتور B در نظر گرفته شدند. اعمال تنش شوری از مرحله دو برگی در گیاهان آغاز و تا 30 روز ادامه یافت. با بالا رفتن میزان شوری از شاهد به 200 میلی مولار از مقدار ماده خشک بخش هوایی و ریشه به ترتیب معادل 8/42 و 4/13 درصد کاسته شدند. در بین تغذیه نیتروژنی و در بالاترین سطح شوری، منبع کودی نیترات+آمونیوم به میزان بیشتری سبب افزایش این دو بخش گردید. در این آزمایش تنش شوری، تیمار کودی نیتروژن و اثر متقابل آنها (به جز درصد نیتروژن) تاثیر معنی داری بر مقادیر نیتروژن، نیترات، پروتئین های محلول و اسیدهای آمینه داشتند بطوری که شوری سبب کاهش آنها گردید. در بالاترین سطح شوری، تیماری کودی نیترات+آمونیوم به نسبت بیشتری سبب افزایش این فاکتورها شد. با افزایش شوری از شاهد به 200 میلی مولار از محتوای کلروفیل برگ ها کاسته و بر میزان کربوهیدرات محلول و پرولین افزوده شد. در این آزمایش نوع تغذیه نیتروژنی تنها بر میزان پرولین معنی دار بود. تاثیر آن بر محتوای کلروفیل و میزان کربوهیدرات محلول برگ ها معنی دار نبود. در بین سه نوع کود مصرفی، منبع نیتروژنی آمونیوم+نیترات از بیشترین کارآیی نسبت به دیگر منابع نیتروژن در افزایش میزان پرولین برخوردار بود. بر اساس نتایج این آزمایش می توان بیان کرد که شوری سبب کاهش رشد، میزان کلروفیل، اسیدهای آمینه، میزان پروتئین و درصد جذب نیتروژن در گیاه اسفرزه می شود. استفاده از نیتروژن به صورت نیترات+آمونیوم در سطح 200 میلی مولار NaCl از کارآیی بیشتری در بهبود این پارامترها در این گیاه برخودار است.
    کلیدواژگان: N، NO3، اسفرزه، N، NH4+، شوری، واکنش های بیوشیمیایی
|
  • Page 1
    To study the nature and magnitude of gene effects, heritability and number of effective factors for grain yield and some yield components in rice, six generations viz., P1, P2, F1, F2, BC1 and BC2 were prepared from the crosses of Shapasand × IRFAON-215 and IRFAON-215 × Saleh and grown in a randomized complete design with three replications. Results of analysis of variance showed significant differences between generations for all traits. Significant heterosis was observed for grain yield, plant height, and panicle length and 100-grain weight. Additive (a) gene actions were important in controlling of grain width, length and shape in the first cross (SH × IR) and grain length in the second cross (IR × SA). 100-grain weight, plant height and grain yield in the first cross and grain width and shape, 100-grain weight, days to flowering and grain yield in the second cross were influenced by dominance (d) gene actions and epistatic effects. Degree of dominance revealed over-dominance for grain length and shape, 100-grain weight and grain yield in SH × IR and for grain shape and 100-grain weight in IR × SA. For the rest of traits partial dominance was revealed. For yield and those yield components that were influenced by non-additive gene action, exploiting of heterosis are suggested for improving rice yield using breeding materials of this research.
  • Page 15
    In this study, 120 Aegilops crassa (MMDD genome) accessions from Iran were evaluated for high molecular weight proteins. Based on SDS-page analysis, 17 bands were selected and mass spectrometry was used for protein identification. Among 17 bands selected for MALDI-TOF-TOF-MS analyzing, only 4 bands were identified as high molecular weight glutenin subunit similar to Aegilops ventricosa and Triticum aestivum with high probability. Moreove, 2 bands as beta-amylase similar to Hordeum vulgare were detected and 11 of them had no MS/MS data. The results showed that the Iranian accessions of Aegilops crassa have favorable glutenin subunits that are useful in improving bread wheat quality.
  • Page 23
    In order to study the response of barley lines to different environmental conditions and evaluate the stability of grain yield, 20 promising barley lines were tested bsed on randomized complete block design with 3 replications, at 8 research stations during two years in Iran (2006-2008). Five stability parameters of AMMI model and the univariate parameter indices contain Shukla and Bajpai were used to introduce the stable genotypes. For displaying biplot and classifying rank of parameters, a principal components analysis was used. By applying these parameters three genotypes showed a high general adaptation to all environments. One genotype was known as the unstable genotype in all environments. A high correlation was detected among the stability parameter ranks. Also the specific stability of genotypes was investigated by displaying the first two components of AMMI biplot. Two genotypes showed high specific stability to Karaj and Mashhad locations. One genotype showed the specific stability to Jolgherokh and Arak locations. In general, by estimated parameters one genotype was recognized as the most stable genotype in all environments.
  • Page 33
    To study the effect of plant density on seed yield and yield components of two lentil cultivars a field experiment using factorial design based on a complete block design was conducted with three replications at research farm of college of Agriculture and Natural Resources, University of Tehran (Karaj) in 2008. Treatments were lentil varieties (Ziba, Mardom), and plant densities (80, 160, 240, 320 plants m-2). Results showed that the lentil varieties differed significantly in some agronomic traits such as plant height, branches number & 100-seed weight, but were non-significant for seed yield. With increasing plant density per unit area the plant height, biological and seed yield increased, but the branches number, pod per plant and harvest index decreased. These results indicated that plant density could increase lentil seed yield to certain extent; however beyond the optimal plant density yield reduction would occur through decreasing yield components such as branches number, pod per plant, 100-seed weight and harvest index. The lentil cultivars response to plant density showed the maximum seed and biological yields at 160 and 240 plants m-2, respectively. Correspondingly positive and significant relationships were observed between pod per plant, biological yield, harvest index and seeds per pod with seed yield.
  • Page 41
    Inheritance of yield and its contributing characters in rapeseed (Brassica napus L.) was studied in a 8×8 diallel cross through Griffing and Jinks-Hayman analyses. Both general combining ability (GCA) and specific combining ability (SCA) were highly significant for seed yield, seed weight and branches per plant, while only GCA for seeds per pod and oil content and only SCA for pods per plant and days to maturity were significant. Both Griffing and Jinks-Hayman analyses showed that seed yield, seed weight and branches per plant were genetically controlled by both additive and non-additive gene actions. Overdominance gene action was observed for seed yield and its increasing was controlled by dominant alleles. Additive gene action was important for seeds per pod and oil content, while pods per plant and days to maturity were governed by non-additive gene action. Relatively high narrow-sense heritabilities were estimated for seeds per pod and seed weight indicating that a considerable selection response is expected for these characters in breeding programs. The results suggested that RGS003 with the highest GCA for seed yield could be used as a tester in topcross trials and 19H×Option500 with the highest SCA and heterobeltiosis could be applied in hybrid breeding.
  • Page 53
    During plant infection, fungal pathogens secret polygalacturonase (PG) that are capable of degrading cell wall of susceptible plant tissues. Polygalacturonase-inhibiting proteins (PGIPs) are able to specifically inhibit fungal polygalacturonases (PGs) activity. The inhibition of fungal PGs by PGIPs suggests that PGIPs have a role in plant tolerance to fungal infections. In this study bean (Daneshjoo cultivar) pgip1 gene was overexpressed under the control of the CaMV 35S constitutive promoter in Brassica napus, R line Hyola 308. Transformation of cotyledonary petioles was achieved via Agrobacterium tumefaciens LBA4404. After infection with Agrobacterium, the explants were transferred to selected regeneration medium. The transformed explants were screened in kanamycin containing media. The explants were excised and rooted using appropriate growth regulator. Putative transgenic lines obtained from independent transformation events transferred to the greenhouse for hardening. The presence of pgip1 in putative transgenic lines confirmed by the polymerase chain reaction (PCR) using specific primers. Also, the results of bioassay demonstrated that the lesion sizes occurred on leaves of transgenic canola by Sclerotina sclerotiorum (causal agent of canola stem rot) were significantly retarded in compared to non transgenic canola plant using leaf detached assay.
  • Page 63
    In order to study the effects of irrigation water salinity and leaching fraction on soil chemical characteristic, grain yield, yield components and sodium and potassium contents in leaves of safflower, an experiment was coducted in a split plot design with four replications in 2009 at Roudasht, Isfahan. Treatments included three irrigation water salinities of Q1=3.35, Q2=8.77 and Q3=11.21 dS/m in main plot and two leaching levels, LR0=without leaching and LR1= leaching fraction based on 75% grain yield of safflower in sub plot. Results showed that by using leaching fration, SAR value and the amount of sodium ions reduced, especially at the 30 cm soil depth. Reduction in sodium content in the depth of 0-30 for 3.35 and 8.77 dS/m were 2.9 and 11.1%, respectively. Salinity significantly reduced grain yield of safflower and with rising salinity levels from 3.35 to 11.21 dS/ m, grain yield declined about 67.4%. The main effect of salinity on yield components was found on the biomass production which was reduced by 71% at 11.21 dS/m compared to 3.35 dS/m. This ultimately reduced the percentage of harvest index. Although using leaching fraction increased grain yield of safflower but interaction of salinity and leaching had significantly decreased harvest index and biomass production, but did not have significant effects on grain yield and other yield components. In this study, salinity significantly affect absorption of sodium and potassium. At 11.21 ds/m the amount of absorption of potassium 28.2% decreased and 63.5% of sodium absorption in safflower leaves was increased. The leaching treatment and interaction between salinity and leaching did not have significant effect on the absorption of these two elements.
  • Page 71
    This research was conducted to evaluate the role of drought stress and planting dates on seeds vigour and seedling growth of produced seeds. The experiment was performed in the Research Field and Seed Technology Laboratory of the Department of Agronomy and Plant Breeding, College of Aboureyhan in Pakdasht in spring 2008. Five canola cultivars including Licord, Opera, Modena, Elite, Sarigol (in subplots), 2 planting dates including first half of October and first half of November (main plots) and 2 levels of irrigation including normal irrigation and drought stress from stem elongation stage (main plots) which all materials were produced in previous year were used as treatments. Time to 50% of seedling emergence and mean daily of seedling emergence were measured. In laboratory, standard germination test was conducted and final germination percentage and germination speed were measured. Based on analysis of variance planting date and drought stress had no significant effect on measured characteristics. Our results indicated that there is no correlation between final percentage of seedling emergence and standard germination test. Therefore, standard germination test can not be used for predication of final emergence percentage in the field. Based on the laboratory results, the cultivar Sarigol due to higher final germination percentage, mean daily germination and lower daily germination speed had higher seed quality.
  • Page 81
    In this study, responses of four canola genotypes to salt stress in germination test and callus culture stages were investigated. The response of genotypes under salinity levels was significantly different. Higher salinity resulted in less germination and growth of seedling. After callus culturing on liquid saline media, callus fresh weight and callus induction efficiency were significantly different among genotypes. Increasing salt concentration in culture media didn’t have any effect on callus induction and growth, but high accumulation of Na and low K accumulation was detected in calli. Also K/Na ratio decreased with salinity increasing. No correlation between germination and callus growth traits was detected. But the correlation of seed germination percentage with K and K/Na accumulation in treated calli was positive. This correlation was negative with Na accumulation. Results of this research proposed that callus growth analysis on saline media could not be considered as a valuable criterion for evaluation of different genotypes of canola for salinity tolerance.
  • Page 91
    To better understand seed priming that improve seed germination and seedling uniformity, we examined the physiological role of osmopriming in germination of bread wheat (Triticum aestivum L.) seed embryos by a proteomic approach. For this purpose, we used two systems. The first system consisted of osmo-primed seeds by PEG 6000 at -0.8 MPa at 15?C for 24 hours, followed by air drying at 15?C, and the second corresponded to wild-type seeds. The radicle emergence was evaluated at 8-hour intervals during 88 hours in primed and non-primed seeds. Afterwards, seeds were germinated in distilled water for 32 hours at 12?C, and sampling were done in 8-hour intervals. We used the results to analyze the effects of priming on seed germination at embryo scale. The proteomic analysis indicated that priming do not participate in many processes involved in germination sensu stricto (prior to radicle protrusion). Among about 1,250 total seed proteins resolved in two-dimensional gels, changes in the abundance (up- and down-regulation) of 92 proteins were observed during germination sensu stricto. Out of this, 26 protein changes detected between primed and non-primed seed germination in embryo. In 24-hour and 32-hour intervals the least and the most changes were observed, respectively. Primary result of mass spectrometry indicated that ATP synthesis and HSP 70 increased during germination.
  • Page 105
    Sunflower has many dry forage yields and is richer than corn in inorganic matter, protein and calcium. Therefore, use of this forage in livestock diets can be valuable for elimination of food poverty. In order to determine the best harvest stage for sunflower silage, an experiment was conducted in 2007-2008 at Agricultural Faculty of Shahid Chamran University of Ahvaz. A randomized complete block design with three treatments and four replications was used. Treatments were developmental stages of sunflower including R3 (late budding stage), R5 (late blooming stage) and R6-R7 (milk-dough grain stage) which ensiling to duration of forty five days in two kg jars.The results of experiment showed that sunflower silage had significantly higher percent of ash, crude protein and dry matter digestibility in late budding stage than other stages, but this developmental stage was not recommendable, because there was not acceptable pH (5.67). So in this study the silage of late blooming and before seed formation, because of acceptable pH and higher protein, inorganic matter, water soluble sugar, dry matter digestibility and organic matter digestibility than milk-dough grain stage is recommended.
  • Page 115
    To investigate the effects of drought stress and different combinations of animal manure with super absorbent polymer on yield and yield components of corn, a split plots design was conducted based on a randomized complete block design with 3 replications in Fars Agricultural Research Center in 2007. Irrigation treatments were assigned as the main factor in three levels: 70, 105 and 140 mm evaporation from pan class A. Different combinations of animal manure and super absorbent polymer application were assigned to the sub plots in six levels, namely, S1: control, S2: 100% animal manure (40 t/ha), S3: 100% super absorbent polymer (200 kg/ha), S4: 50% animal manure + 50% super absorbent polymer, S5: 35% animal manure + 65% super absorbent polymer, and S6: 65% animal manure + 35% super absorbent polymer. The results showed that, kernel number per ear, 1000 grain weight, grain yield and biological yield decreased by drought stress and increased with animal manure and super absorbent polymer application. Higher levels of drought stress decreased the grain yield. The maximum yield (12.43 t/ha) was detected in control irrigation. Yield and yield components were significantly increased by using of both animal manure and super absorbent polymer compared to other treatments. The results showed that, the combinations of animal manure and super absorbent polymer application (S6 treatment), significantly increased the grain and biological yield by 15.97 and 8.95 percent compared to control, respectively.
  • Page 125
    Studying the physiological responses of linseed genotypes to water deficit stress may be helpful in recognizing the linseed resistance mechanisms to the latter stress factors. Therefore, a split plot RCBD field experiment was conducted with three replications to explain interrelations of leaf chlorophyll, proline and soluble carbohydrates content and grain yield of six linseed genotypes under three irrigation regimes. Three levels of irrigation: 70 (no stress), 115 (moderate stress) and 145 mm (severe stress) evaporation from a Class-A Pan served as the main plots and six linseed genotypes consisting of C1, C2, C3, B, Khorasan and 33 were considered as sub plots. Water deficit led to significant decreases in grain yield and chlorophyll content, but it led to increases in proline and soluble carbohydrates content of linseed leaves. Genotype B produced the highest grain yield (2193 kg ha), genotype C1 the greatest decrease (34%) in chlorophyll content and genotype B the highest increase (93%) in soluble carbohydrate content under severe stress. C1, C2, C3 and Khorasan indicated the greatest and B and 33 genotypes the smallest increases in proline content under sever water deficit stress. At least with present set of conditions, increasing soluble carbohydrates played a more significant role, compared to proline and chlorophyll content, in tolerance to moisture deficit stress.
  • Page 133
    In order to study the effects of Nitrogen (N), Boron (B) and Sulfur (S) on yield, yield components, oil and protein content of safflower (Carthamus tinctorius L.) an experiment was conducted in Research Station, College of Agriculture, Shahid Bahonar University of Kerman, using a local variety’’ Isfahan’’. A randomized complete block design with three replications was used. Treatments were all combination of nitrogen at 3 levels (46, 92 and 138 kg/ha as pure nitrogen) from Urea source, boron (0 and 0.7 kg/ha as pure boron) from Boric Acid source and sulfur (0, 150 and 300 kg/ha as sulfur) from powder sulfur source were randomly distributed in each block. Results showed that increasing nitrogen level increased seed yield, number of head and protein content of the seeds (P<0.01). However number of seeds per head, 100 seed weight and seeds oil content were decreased (P<0.01). Increasing sulfur level also increased seed yield, number of head, seed number per head, seed oil, and protein content (P<0.01). Increasing boron also increased oil and protein content of seeds. Comparison of means showed that the highest seed yield (264.177 gr/m2) could be obtained by using 138 kg/ha pure nitrogen. Results showed that the highest oil content (42.1%) obtained at 0.7 kg/ha boron, 46 kg/ha nitrogen and 150 kg/ha sulfur; While the lowest oil content (15%) was obtained at 138 kg/ha N with no sulfur and boron application. The highest protein content (21.17%) was detected in 92 kg/ha nitrogen, 150 kg/ha sulfur and 0.7 kg/ha boron; While the lowest protein content (10.1%) was obtained at 46 kg/ha N with no sulfur and boron application. More investigations about other nutritional elements and different varieties of safflower were recommended.
  • Page 143
    In order to investigate the effects of composted manure and zeolite on efficacy of trifluralin in control of weed natural population in sunflower under different irrigation regimes, an experiment conducted in 2009 in Tarbiat Modares University, Tehran, Iran. A randomized complete block design in factorial arrangement with three replications was used. First factor was irrigation regimes that involved normal irrigation (irrigation after reducing 35% soil available water) and limited irrigation (irrigation after reducing 70% soil available water). Second factor was zeolite using in 0, 100, 200 and 300 gm-2 which composted with manure. In this experiment 60% of nitrogen was supplied from chemical fertilizer and 40% by compost. Results indicated that using zeolite increased efficacy of trifluralin and reduced weed density under both normal and limited irrigations but weed density under limited irrigation was lower than normal irrigation. Weed dry matter reduced with increasing zeolite level under limited irrigation but did not change under normal irrigation. Results of field experiment and bioassay test revealed that crop yield and persistence of trifluralin increased significantly with increasing zeolite level.
  • Page 157
    In this study, the effect of application time (immediately and one week after harvest) of some chemicals (rindite, carbon disulphide, gibberellic acid and thiourea) on breaking of dormancy and sprouting of potato (Solanum tuberosum L., cv., Marfona) minitubers was investigated. For the carbon disulphide (25 ml m-3 for four days) and rindite (0.2 ml L-1 for two days) application, minitubers were exposed to evaporation of these materials in plastic containers with tightly fitting lids, immersed in solution of thiourea (30 g L-1 for two hrs) or gibberellic acid (50 mg L-1 for two hrs). Results showed that time of application had a significant effect on breaking of potato minituber dormancy. Rindite and carbon disulphide immediately and gibberellic acid and thiourea in one week after harvest had a greater effect. Irrespective of time of treatment, minitubers were treated with rindite and thiourea had the lowest and the highest dormancy period, respectively. The number, length and fresh weight of sprout in treated minitubers significantly enhanced by treating minitubers with chemicals compared with the untreated control minitubers, but there were strong interactions between chemicals and time of treatment. Rindite and carbon disulphide immediately and gibberellic acid and thiourea in one week after harvest had a greater effect on sprouting. Sprout mass per unit of sprout length of the longest sprout were significantly increased by treating minitubers with rindite, thiourea and carbon disulphide compared with the untreated control minitubers, but in gibberellins treated minituber decreased.
  • Page 165
    This experiment was conducted to determine gene action for different traits of chickpea including days to 50% flowering, days to maturity, plant height, 100-seed weight, number of primary branches, and number of pods per plant and seed yield since 2006 to 2009 in Sararood dry land Research Sub institute in Kermanshah. Five genotypes Arman, Hashem, ILC588, ICCV2 and ILC3279 were selected and crossed with each other. Six generations from each cross were produced and evaluated in a randomized complete block design with three replications. In each replication 15 plants for P1, P2 and F1 generations, 30 plants for BC1 and BC2 generations, and 60 plants for F2 generation were evaluated for all traits. Joint scaling test and chi-square test were used to estimate the gene action. The chi-square of simple three parametric model was significant for days to 50% flowering, days to maturity, number of pods per plant and seed yield, indicating the presence of non allelic-interactions in the inheritance of these traits in chickpea. Both additive and dominance genetic effects were significant for days to 50% flowering, days to maturity, number of pods per plant and seed yield. In addition, presence of high amount of dominance effect and dominance × dominance interactions suggests the importance of non-additive genetic effects for these traits in chickpea. Therefore, selection for these traits in early generations can not be successful. However, additive genetic effects play an important role in the inheritance of plant height, number of primary branches and 100-seed weight, promising selection for these traits in early generations during the process of chickpea breeding. The negative sign of dominance effect traits such as days to 50% flowering indicated progenies partial dominance towards earliness parent. Amount of heterosis was estimated using this formula (([h] + [l])-([d] + [i])). It was positive and significant only for some traits.
  • Page 183
    In order to investigate production potential, variation and genetic similarity of selected Iranian smooth brome grass (Bromus intermis) genotypes, an experiment was conducted using clonally propagated materials. Genotypes were evaluated for agronomic, phenological and morphological characteristics under a randomized complete block design during 2005 and 2006. Results showed that there were significant differences between genotypes for all traits indicating high genetic diversity in studied germplasem that can be suitable for selecting genotypes in the germplasm. Genotypic coefficients of variation evaluated for seed and forage yield were the highest while the lowest detected for days to pollination, plant and peduncle length and crown diameter. The strong estimates of heritability were observed for days to headings and days to pollination, while the lowest was observed for crown diameter. Cluster analysis on the studied attributes grouped genotypes into three clusters. Regarding all of the measured characters the least and the most similar accessions were identified to be used in the future breeding projects. Finally, the genotypes number 1, 5, 16, 19 and 23 were suggested for developing synthetic variety.
  • Page 191
    In order to investigate the effects of water stress and seed priming on seed yield and its components of spotted bean cultivars this study was conducted. The experimental design was implemented in a factorial–split plot based on RCBD with three replications at research field of Zanjan University in summer of 2006. Main factor was allocated to interaction between two cultivars (Tallash and C.O.S-16) and water stress at flowering stage. Sub factors were four seed treatments including KNO3, KCl, Chlorocholine Chloride (CCC) 0.5 molar and Polyethylene glycol (PEG6000,-24bar). Analysis of variance showed that grain per pod in C.O.S-16 cultivar with KCl treatment at irrigation conditions significantly increased in comparison to control (no- priming). In Tallash cultivar, KCl and KNO3 treatments under water stress condition reduced 100-seed weight significantly compared to control (no-priming). In Tallash cultivar under irrigation, all treatments including grain yield significantly reduced in comparison to control (no-priming). Overall, effects of priming was mostly on the seedling growth and establishment and no increase on seed yields was detected.
  • Page 199
    In order to evaluate the effect of different levels of salinity and three nitrogen nutrition on biochemical reactions and changes in dry weight of shoot and root on Psyllium (Plantago ovata F.), a glasshouse experiment in a complete randomized design with three replications in 2009 at University of Zabol was conducted. Salinity treatments in this experiment were 0, 100 and 200 mM of NaCl and nitrogen sources were Nitrate, Ammonium and Nitrate+Ammonium. Planting was conducted in pots containing washed sand. Salt stress in plants was started after two leaves stage and continued for 30 days. Results showed that salinity, nitrogen sources and their interaction had significant effects on the dry weight in root and shoot of Psyllium. Salinity reduced dry weight of shoot and root. At 200 mM of NaCl the dry weight of shoot and root reduced by 42.8 and 13.4%, respectively. At the highest level of salinity, ammonium+nitrate had the highest effect on root growth and shoot dry weight. In this study, salinity, nitrogen and their interaction (except nitrogen percentage) had significant effect on the values of nitrogen, nitrate, soluble protein and amino acids. Salinity stress decreased all latter treatments. At the highest level of salinity, ammonium+nitrate nitrogen source increased them. By increasing salinity from control to 200 mM NaCl, leaf chlorophyll content decreased but soluble carbohydrate and proline increased. Nitrogen source treatment had only significant effect on proline. Among the nitrogen sources, ammonium+nitrate had the highest effect on proline. Use of nitrogen as ammonium+ nitrate at the highest level of salinity (200 mM NaCl) improved the performance parameters of this plant.