فهرست مطالب

تحقیقات جغرافیایی - سال بیست و چهارم شماره 4 (پیاپی 95، زمستان 1388)

فصلنامه تحقیقات جغرافیایی
سال بیست و چهارم شماره 4 (پیاپی 95، زمستان 1388)

  • 204 صفحه، بهای روی جلد: 16,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1389/01/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فیروز جمالی، محمدرضا پورمحمدی، ابوالفضل قنبری صفحه 1
    هدف این مقاله، تعیین درجه توسعه یافتگی و تحلیل روند نابرابری در نقاط شهری استان های ایران، طی سال های 1365، 1375 و1385 است. در این پژوهش، اطلاعات گردآوری شده در سه سرشماری گذشته برای تمام نقاط شهری استان های ایران استفاده گردیده است. روش پژوهش «توصیفی – تحلیلی» است. شاخص های مورد بررسی، متشکل از 54 شاخص، شامل شاخص های بهداشتی و درمانی، فرهنگی و آموزشی، اقتصادی، زیربنایی و مسکن، ورزشی و در پایان تلفیقی از این شاخص هاست، که با بهره گیری از روش تحلیل عاملی، درجه توسعه یافتگی و رتبه هر یک از نواحی محاسبه شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل خوشه ای، نقاط شهری استان های کشور در هر سه سرشماری گذشته، در سه سطح توسعه یافته، نیمه توسعه یافته و محروم طبقه بندی شده است. نتایج به دست آمده از بررسی حاضر، نشان می دهد که نابرابری های ناحیه ای در بیشتر زمینه ها وجود دارد، با وجود این، در سال 1385، نسبت به سال 1365 در شاخص های مورد مطالعه و در نقاط شهری استان های ایران از میزان نابرابری ها تا حدودی کاسته شده است و در آنها گرایش به تعادل دیده می شود.
    کلیدواژگان: نابرابری، نقاط شهری، استان های ایران، توسعه
  • عیسی ابراهیم زاده، محمدحسین سرایی، محمد اسکندری ثانی صفحه 29
    توسعه پایدار شهری در دهه های اخیر به الگوواره نوین و مسلطی در برنامه ریزی شهری تبدیل شده و هرگونه برنامه ریزی در شهر، چنانکه با رویکرد توسعه پایدار طراحی و تدوین نگردد عملا در دسترسی به اهداف مورد نظر با موفقیت کمتری مواجه خواهد بود. در این مقاله، به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از مدل های کمی همچون تحلیل عاملی و ضریب پراکندگی به ارزیابی شاخص های برخورداری در ابعاد اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و زیست - محیطی مادر شهر مشهد، به عنوان دومین شهر بزرگ کشور پرداخته شده است. به این منظور، در گام نخست ابعاد پایداری این شهر با نظام شهری کشور مقایسه گردید که نتایج حاصل بیانگر آن است که بین این شهر و میانگین شهرهای کشور، نابرابری محسوسی در شاخص های پایداری وجود ندارد. لیکن در مرحله بعدی در بعد درون شهری، به بررسی سطوح پایداری با استفاده از 57 شاخص در مناطق دوازده گانه شهری مشهد پرداخته شد و نتایج حاصل از تحلیل عاملی در این پژوهش، بیانگر آن است که منطقه 1 شهرداری مشهد از نظر بهره مند بودن شاخص های برخورداری در جایگاه نخست و منطقه 5 شهرداری در پایین ترین جایگاه قرار دارد. در عین حال، عامل اقتصادی، مهمترین و تاثیر گذارترین عامل در عدم برخورداری این شهر تشخیص داده شد؛ به طوری که با ارزیابی عامل های تلفیقی مشخص شد که فقط یک سوم از مناطق شهری این کلانشهر در وضعیت نسبتا مطلوبی قرار دارند و بقیه مناطق شهر در وضعیت نامطلوبی به سر می برند. همچنین در بعد برخورداری (عدالت اجتماعی) شکاف عمیقی در بهره مند بودن از شاخص های پایداری بین مناطق دوازده گانه شهری مشهد مشاهده می شود؛ چنان که از این نظر بیشترین شکاف با 7/1 درصد مربوط به عامل اجتماعی است. این رقم در عامل های تلفیقی نیز 69/0 درصد محاسبه شده که نشان از شکاف عمیق مناطق، در برخورداری از شاخص های پایداری است.
    کلیدواژگان: سطوح پایداری، توسعه پایدار شهری، مشهد، مناطق شهری
  • سیدعلی بدری، ارسطو یاری حصار صفحه 55
    الگوهای نوین توسعه بر مدار توسعه محلی و بهره گیری از تنوع های مکانی- فضایی استوار هستند؛ بنابراین، شناسایی ظرفیت ها و توانمندی های مختلف در سطوح خرد فضاهای جغرافیایی در کانون توجه برنامه ریزان توسعه قرار دارد. از سویی، با توجه به محدودیت های مختلف - اعم از فنی، مالی، زمانی و مانند آن- امکان بهره گیری و توسعه تمام ظرفیت ها در سطوح محلی در مدت زمان کوتاه وجود ندارد؛ بنابراین، استفاده از روش های مناسب برای تعیین بهترین مکان از میان تعداد زیادی مکان، با مدد تعدادی از معیارها و شاخص ها، ضروری می شود. یکی از پتانسیل های موجود در سطوح محلی در مناطق روستایی کشور، ظرفیت های توسعه فعالیت های گردشگری است که از اهمیت خاصی برخوردار است. در این نوشتار، با استفاده از روش AHP (روش تحلیل سلسله مراتبی) پس از تعریف معیارهایی، از میان تعداد هشت منطقه گردشگری در استان کهگیلویه و بویر احمد، سه منطقه به عنوان منطقه نمونه گردشگری گزینش شده اند؛ با توجه به اینکه معیارهای مورد نظر برای مکانیابی از ارزش و اعتبار متفاوتی برخوردارند؛ بنابراین، تحلیل سلسله مراتبی، بهترین روشی است که در آن اهمیت هر کدام از معیارها – که ترکیبی از معیارهای کمی و کیفی است- مد نظر قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مناطق گردشگری چشمه بلقیس، کوهگل و منطقه دریاچه سد کوثر، مناسبترین گزینه ها برای انتخاب به عنوان مناطق نمونه گردشگری و تهیه طرح جامع گردشگری هستند.
    کلیدواژگان: مناطق نمونه گردشگری، AHP (تحلیل سلسله مراتبی)، معیار، منطقه گردشگری
  • محمد احمدی، محمدحسین رضایی مقدم صفحه 85
    منطقه مورد مطالعه در غرب ایران، در جنوب غربی کوه «بیستون» و شهر کرمانشاه واقع شده است. مساحت آن تقریبا 1489کیلومتر مربع است. زمین لغزش از گذشته، معمولترین پدیده در منطقه بوده است که توسط بارش های شدید و زمین لرزه ها تحریک شده است. اگر چه زمین لغزش های فعال در منطقه کم هستند، اما تهدیدی جدی برای مردم و تاسیسات محسوب می شوند. هدف این تحقیق، تعیین عوامل مؤثر در ناپایداری دامنه در منطقه است. روش شواهد وزنی با رویکرد آماری به منظور شبیه سازی شرایط محیطی و تعیین عوامل مؤثر به کار گرفته شده است. یکی از مزیت های شواهد وزنی، این است که غیر جانبدارانه وزن عوامل در هر لایه را مشخص می سازد. این روش به علت ساده سازی در ورود داده ها دودویی بدور از پیچیدگی های ریاضی توسط کاربران زیادی به کار گرفته شده است. روش شواهد وزنی چند کلاسه به دلیل این که توزیع داده ها را بهتر نمایش می دهد، استفاده گردیده است. رابطه بین توزیع نقطه زمین لغزش ها با عوامل سنگ شناسی، ارتفاع، گرادیان شیب، خطواره ها و فاصله از آبراهه ها، پوشش گیاهی و کاربری بررسی شد. برای فراهم کردن نقشه قابلیت زمین لغزش، تعدادی لایه شامل نقشه توپوگرافی، سنگ شناسی، تصاویر ماهواره ای با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی ساخته و به فرمت رستر تبدیل شدند، و برای هریک، بانک اطلاعاتی مستقل تهیه و با مقیاس مناسب (عددی، رتبه ای، و اسمی) ذخیره شدند. نتایج تحلیل لایه ها با زمین لغزش های گذشته و حال منطقه نشان داده است که شش عامل، تحت عنوان فاصله از آبراهه ها و گسل ها، شیب، کاربری اراضی، انحنای طولی دامنه، انحنای جانبی دامنه و سنگ شناسی رابطه منطقی بهتری برای تهیه، نقشه قابلیت زمین لغزش دارند. در منطقه مورد مطالعه، نتایج روش شواهد وزنی که توسط مدل شبیه سازی شده است، با زمین لغزش های چند سال اخیر مقایسه شد. بر این اساس، شش عامل به کار گرفته شده در مدل، در تعیین عوامل مؤثر نقش مهمی داشته اند، و از طرفی، نتایج این شش عامل با زمین لغزش های جدید منطقه انطباق مناسبی دارند. از آنجا که اطلاعاتی به کار گرفته شده در شبیه سازی نقشه ای و تعیین عوامل در قابلیت زمین لغزش از نوع مکانی هستند، سیستم اطلاعات جغرافیایی و شواهد وزنی ابزار و روش خوبی برای ذخیره سازی، به روز رسانی، تحلیل فرآیندها، ترکیب و نمایش آنهاست.
    کلیدواژگان: زمین لغزش، دره مرک، سیستم اطلاعات جغرافیایی، مدل شواهد وزنی، کرمانشاه
  • ابراهیم فتاحی، کیوان نوحی، مجید دلاور صفحه 109
    بخش عظیمی از بارش ها در حوضه های جنوب غربی ایران به شکل برف است و آب حاصل از ذوب برف، نقش مهمی در ایجاد رواناب سطحی، تغذیه آب های زیر زمینی و ایجاد سیل را ایفا می کند. پوشش برف معرف میزان آب ذخیره شده در حوضه های کوهستانی است. بنابراین، پایش مکانی و زمانی سطح پوشش برف و آب معادل آن اهمیت بسیار بالایی در مدل های هیدرولوژی دارد. از طرفی، نوسانات سطح پوشش برف با سیگنال های بزرگ مقیاس اقلیمی در ارتباط است. در این مطالعه تغییرات سطح پوشش برف حوضه های جنوب غربی ایران در ارتباط با سیگنال های بزرگ مقیاس اقلیمی مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی حاضر از داده های ماهانه شاخص نوسان جنوبی (SOI)، نوسان اطلس شمالی (NAO) و پدیده ENSO در مناطق NINO3.4، NINO3، NINO4 و NINO1+2 استفاده شد. همه داده های مربوط به سیگنال های فوق، از مرکز داده های آنالیز شده NCEP طی سال های 1986 تا 2007 دریافت گردید. به منظور برآورد سطح پوشش برف در منطقه مورد مطالعه، از داده های ماهواره NOAA سنجنده AVHRR برای روز های منتخب دوره سرد سال 1986 تا 2007 استفاده شد. برای تفکیک برف و ابر از روش آستانه گذاری در انعکاس باندهای 1 و 3 و محاسبه تابندگی و دمای درخشندگی باندهای حرارتی استفاده شد.در نهایت، با به کارگیری از روش شبکه عصبی مصنوعی، پیش آگاهی پوشش برف حوضه های جنوب غربی ایران برای بازه های زمانی همزمان، سه ماه و شش ماه محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که سیگنال های NAO، SOI و تغییرات ناهنجاری SST در ناحیه NINO4 و NINO1+2 به عنوان مؤثرترین سیگنال بر تغییرات پوشش برفی حوضه های مورد مطالعه هستند و برای پیش آگاهی از وضعیت سطوح تحت پوشش برف سیگنال های فوق کاربرد دارند.
    کلیدواژگان: پوشش برف، حوضه های جنوب غربی ایران، سیگنال های بزرگ مقیاس اقلیمی، شاخص نوسان جنوبی، نوسان اطلس شمالی ایران
  • جواد خوشحال، عبدالعظیم قانقرمه صفحه 131
    سطح آب دریای خزر، علاوه بر تغییرات چند ساله و فصلی، دارای تغییرات ناگهانی و با تداوم های ساعتی و روزانه نیز هست که بر اثر الگوهای گردشی جو ایجاد می شوند و برخی مواقع بعضی از این نوسان ها آنقدر شدید است که خسارات سنگینی را به فعالیت های اقتصادی و اجتماعی نواحی ساحلی وارد می سازد. هدف از این پژوهش، شناخت همدیدی عوامل موجد ترازهای توفانی سواحل جنوبی دریای خزر است تا از اطلاعات حاصل از شناخت آنها بتوان در برنامه ریزی های محیطی به منظور کاهش خسارات استفاده نمود. این پژوهش در سال 1386 در سواحل جنوبی دریای خزر با استفاده از داده های همدیدی و آمارهای ساعتی برگرفته از CDC و ایستگاه های تراز سنجی در منطقه به روش کتابخانه ای و به شیوه همدیدی و توصیفی در محدوده 20 درجه غربی تا 80 درجه شرقی و 20 درجه تا 70 درجه شمالی انجام گرفت.
    یافته های این پژوهش نشان می دهد که ترازهای توفانی بیش از 50 سانتیمتر در سواحل جنوبی دریای خزر بر اثر ورود سامانه هایی که از ده منطقه جغرافیایی به این شرح، دریای سرخ، مدیترانه شرقی، مدیترانه غربی، سیبری، شمال افریقا، شمال اطلس شمالی، میانه اطلس شمالی، جنوب اطلس شمالی، دریای سیاه و نواحی قطبی منشا می گیرند و به اشکالی با تیپ آرایشی زین، چرخند، واچرخند، زبانه های چرخندی و واچرخندی بر روی نقشه های همدیدی ظاهر می گردند، ایجاد می شود.
    بررسی زمان وقوع و فراوانی سامانه های مختلفی که ترازهای توفانی را به وجود آورده اند و همچنین منشا و مسیر حرکت آنها گویای آن است که نقش دریا به عنوان منبع انرژی یا تقویت کننده انرژی سامانه ها بسیار مؤثر بوده، به احتمال زیاد طول مسیر عبور این سامانه ها از روی دریا با بلندی ارتفاع ترازهای توفانی در ارتباط خواهد بود.
    کلیدواژگان: همدیدی، تراز توفانی دریا، آرایش زین، چرخند، واچرخند، برنامه ریزی محیطی
  • داود مختاری صفحه 153
    سیستم مخروط افکنه ای پرسیان بخشی از شبکه رودخانه ای آسیاب خرابه است که بررسی واکنش آن به تغییرات اقلیمی کواترنر، مهمترین هدف این مقاله است. برای این منظور، شناسایی آثار و شواهد اقلیمی در ساختمان مخروط افکنه بر اساس چهار مقوله فازهای انباشتی و کاوشی، روانه های خرده سنگی، تغییرات در اندازه مواد به جا گذاشته شده، و تشکیل توفای مخروط افکنه ای، از طریق مشاهدات میدانی و بازسازی محیط های دیرینه بر مبنای سن نسبی صورت گرفت. بر اساس نتایج این تحقیق، سیستم مخروط افکنه ای پرسیان، علاوه بر برخورداری از خصوصیات منحصر به فرد، مثل برخورداری از لیتولوژی همسان در کل حوضه آبریز، زیادبودن مساحت مخروط افکنه نسبت به حوضه آبریز مربوط، برقراری سیستم چرخه کربن، و آرامش تکتونیکی در کواترنر، در سیر تکاملی خود در کواترنر زیر تاثیر تغییرات اقلیمی این دوره بوده است و آثار آن به اشکال مختلف در بخش های مختلف مخروط افکنه دیده می شود. تشکیل توفای مخروط افکنه ای، تشدید روانه های خرده سنگی و تغییرات رسوبات ساختمان مخروط افکنه، از مهمترین آثار این تغییرات است. در این مقاله، سعی شده است تا آثار مرتبط با تغییرات اقلیمی، از قبیل دوره های تشکیل توفاها و تناوب آنها با نهشته های کنگلومرایی با تقویم این تغییرات در کواترنری مطابقت نسبی داده شود. در پایان، تعامل تنگاتنگ بین اقلیم، مخروط افکنه و نهشته های توفایی موجود در منطقه تضمین کننده حیات سیستم مخروط افکنه ای پرسیان است. بنابراین، هرگونه برنامه ریزی در جهت توسعه منطقه بدون توجه به ابعاد این تعامل بی نتیجه بوده، ممکن است به تخریب اکوسیستم منطقه منجر شود.
    کلیدواژگان: سیستم مخروط افکنه ای، تغییرات اقلیمی کواترنری، توفای مخروط افکنه ای، مخروط افکنه پرسیان، شمال غرب ایران
  • علی زنگی آبادی، لیلا سلطانی صفحه 177
    یکی از نیازهای اساسی هر جامعه علمی، ارزیابی عملکرد فعالیت های علمی آن جامعه به طور مستمر، بی طرف و همه جانبه است که نقش بازخورد را در رفع موانع پیشرفت علمی ایفا می کند. «فصلنامه تحقیقات جغرافیایی» به عنوان عضوی فعال و مهم در جامعه علمی کشور، سال هاست که در تولید و انتقال دانش جغرافیای کشور نقش مؤثری را ایفا می کند. بنابراین، ارزیابی عملکرد آن با دیدی علمی و کلی در رفع خطاهای موجود و تقویت نقاط قوت آن برای دستیابی به اهداف فصلنامه به جهت ارتقای سطح کیفی آن و کسب امتیاز ISI، مؤثر خواهد بود.
    این پژوهش با شیوه اسنادی و با استفاده از منابع تحقیق کتابخانه ای انجام پذیرفته است.
    در پایان نتایج زیر به دست آمد:-فصلنامه تحقیقات جغرافیایی موفق ترین مجله علمی- پژوهشی داخلی است که در آستانه ورود به یکصدمین شماره چاپ خود است و نقش کم نظیری در ارتقای دانش جغرافیای ایران داشته است. به رغم این موفقیت، نتایج ذیل نیز حاصل این مطالعه علمی است.
    به طور کلی، در مقاله های چاپ شده در فصلنامه، تعادل چندانی میان گرایش های مختلف دیده نمی شود.
    مقاله های چاپ شده در فصلنامه از توزیع جغرافیایی مطلوبی برخوردار نیست. پس در نظر گرفتن یک سری معیارها در توزیع متعادل مکانی مقاله ها مؤثر است.
    مقاله های فصلنامه میان کانون های تولید علم جغرافیایی نیز توزیع مطلوبی نداشته است. اشکال اساسی به نگارش نیافتن مقاله در کانون های مورد نظر بر می گردد.
    سهم مطالعات فراملی در این فصلنامه اندک است.
    تحلیل ما از نتایج بالا بر خلاف برخی قضاوت ها بیشتر منشا بیرونی دارد تا درونی، که در ادامه به شرح آن می پردازیم.
    کلیدواژگان: فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، توزیع جغرافیایی، گرایش های جغرافیایی
|
  • F. Jamali, Pro, A. Ghanbri Page 1
    This paper aims at determining the degree of development and analyzing the trend of inequality in urban places of Ostans of Iran in 1365-1385. Data collected in the three last censuses for all the urban places of the Ostans have been used in this study. The method of the study is descriptive-analytical. The study consist of fifty four indices including health, cultural, economical, infrastructural-housing, sporty, and finaly combination of these indices which by using factor analysis method examined the degree of development as well as ranking of the regions. Furthermore, by using cluster analysis method the urban places of Ostans of Iran have been grouped in three levels as developd, developing and deprived in the last three censuses. The findings of the present study show that there have been, in the most cases, significant regional inequalities, however, compared to the 1365 indices there has been a relative decline in inequalities according to the indices under study in 1385.
  • Issa Ebrahimzadeh, Mohammad Hossin Saraei, Mohammad Eskandari Sani Page 29
    Each of planning must be accomplish according to the principles of sustainable development to success urban planning. This article evaluates sustainable index in social, physical, economical and environmental biological dimensions of Mashhad metropolis which is the second biggest city in Iran using descriptive –analysis method and quantitative models and statistical software. In the first step, sustainable dimensions have been compared whit urban systems of Iran. These results show that there is no equality in sustainable index between this city and other urban regions in the country. In this comparison the best and the worst index sustainable are the physical and economical dimensions respectively. The next stage in urban dimensions sustainable levels which were investigated using 57 indices in 12 urban regions of the mashhad. This result shows that first region of the city is the most sustainable and the 5’th region is the least in sustainable region of the city. According to spatial distribution of sustainable levels, Mashhad dividable to 2 major parts if the holy shrine is considered as the center of the city, the first part is acceptable region whit sustainable levels which mainly is located in the western part of the holy shrine and is a rich region. The second part is unsustainable region which is located in eastern and north eastern part of the city which accommodates the poor. Also by using of the coefficient of variation it is shown that there is a large difference between sustainable indices in different region of the city.
  • S. Ali Badri, Arastoo Yari Hesar Page 55
    The new models of development are on the base of local development and attention to the spatial diversification. So recognition of different potentials in local levels in geographical spaces is in the core of attention. But the planning for all the local levels containing potentials is impossible, because of the financial, technical and other limitations. So using of suitable methods for site-selection via several criteria is necessary. In this research, by means of AHP (Analytic Hierarchical Process) method -after definition of several basic criteria – have been determined three tourism sample sites among the eight sites in kohgilooye va boierahmad. so the AHP method is the best way that considered importance each one of the criteria compared with the other, Because the selected criteria for site-selection have different value. The result of this research shows that cheshme-belgheis, koohgol and kosar dam are the best sites for development and provide the comprehensive study of tourism sample region because most of the mentioned criteria have been existed there.
  • Dr. Mohammad Ahmadi, Dr. Mohammad Hosain Rezaie Moghadam Page 85
    The study area is located in the wes of Iran, the southwest part of “Bisetoon” Mountain, and Kermanshah City. It covers an area of ~1489 km2. Landslide have been the most common natural phenomenon in the area, which usually is triggered by heavy rainfall and seismic activities. Although there are few active landslides in the area, but they are serious threats for population and infrastructures. The aim of this study is indicate the main factors influencing the slope instabilities. Binary weights-of-evidence (WofE) offers a rigorous and objective statistical approach with many applications in modeling the real world conditions. A major advantage of WofE is the unbiased, statistically derived weight, which it provides for individual layers of data. However, WofE is perceived by many users as both an oversimplification because of its typically binary input, and yet overly complex in mathematics. Multi-class WofE offers better representation of data distributions, but statistical noise can sometimes limit the effective use of multi-class weights. The weights -of- evidence are applied to evaluate the landslide susceptibility using GIS. The relations between landslide distributions with the physical parameters such as lithology, elevation, slope gradient, lineaments and distance from streams, vegetation, and land use were analyzed by Bayesian statistical model. The weights of evidence are applied to calculate each factor’s weight for the” MEREK” region in west Iran, with numerous landslides. Some factors (data layers) used for the preparation of the landslide susceptibility map are obtained from different sources, such as topographic maps, geological maps and satellite images. All the above data layers were converted to raster format in GIS, each representing an independent variable of a constructed spatial database. The results of the analysis of mapping were validated using previous and recent landslide location. We found that six parameters namely, distance from stream and faults, slope, land use, profile curvature, plan curvature and lithology show better correlation with landslide susceptibility. In the study area of the present work, the methodology was tested by the means of consistent landslides found in hillslopes of Nesar Kooh valley. Based on this study, six appropriate factors were selected for landslides potential hazard mapping in the Merek area. Results of six selected factors are in a good accordance with recently occurred landslides.. Since most of the information related to landslides susceptibility map is geo-spatial, GIS is capable to store, update, display, process, analyze and integrate the different geo-spatial data
  • Fattahie., Noohik., Dlavar.M Page 109
    A great portion of precipitation in the South Western Iran falls in the snow formation. Surface runoff produced from melting snow has an important role in the recharging ground water, surface and subsurface flows. Rapid snowmelt can even cause flooding. Since the snowmelt cannot be easily detected from optical satellite images, Snow Cover Area (SCA) is derived as an important hydrological parameter. SCA has a good correlation with amount of snowmelt, and its spatial and temporal variations can be converted to the volume of water stored in the topographic basins. In addition, changes in SCA have a correlation with variations of large scale climatic signals such as Southern Oscillation Index (SOI), Northern Atlantic Oscillation (NAO), and ELÑino Southern Oscillation (ENSO). In this research, the correlation of large scale climatic signals and SCA variations was investigated. Monthly data of SOI, NAO, and ENSO in the regions of Nino3, Nino3.4, Nino4, and Nino1+2 for the period 1968 to 2007 over the South Western basins were collected from the National Center Environmental Prediction (NCEP). In order to estimate the SCA variations, satellite data of NOAA- AVHRR were used for the selected days in the cold period of 1986 to 2007. The areas covered by snow were detected by applying a threshold based method and using radiances in band 1 and 3, and land surface temperature derived from brightness temperature. In the end, the SCA was predicted three to six months in advance by applying an artificial neural network approach. The results showed that NAO, SOI,, Nino4, and Nino1+2 signals are the most effective signals on variations of SCA. These signals can be applied for prediction of SCA over region.
  • Javad Khoshhal Dastjerdi, Abdolazim Ghanghermeh Page 131
    Aside from its annual and seasonal fluctuation, Caspian Sea level has sudden change with hourly and daily continuity caused by atmosphere circulation patterns. Sometimes these fluctuations are so intense that they make irreparable damage to the economical and social activities in the coastal sea areas. The aim of this study is synoptic recognition of factors causing storm levels in the south coastal Caspian Sea. The results will help up in environmental planning in order to lessen damages. This study has been carried out in 2007 in the south coastal Caspian Sea, in the region 20W to 80E and 20N to 70N.The data used in the study is synoptic data with the hourly statistics taken from CDC and the tide gauge station in the area. The description synoptic method is used in the study.The result of this study showed that in south coastal Caspian sea storm levels above 50 centimeters made up by entrance of systems from 10 regions as fallows Red Sea, Western Mediterranean, Eastern Mediterranean, Siberian, North Africa, North of Northern Atlantic, Median of Northern Atlantic, South of Northern Atlantic, Black Sea and Arctic. There systems appeared on the synoptic map forms of saddle, cyclone, anticyclone and vector of cyclone, anticyclone. The investigation of time, frequency of occurrence, source and the route of different systems causing storm levels or the reinforcer of systems energy. Also it is probable that the length of the route of these systems over the sea is related to the height of storm levels.
  • D.Mokhtari Page 153
    Parsian alluvial fan system is a part of Asyab-Kharabeh fluvial system that Response it to Quaternary climate changes is the main goal of this study. For this aim, climatic proxies and traces in alluvial fan structure were investigated based on four categories: aggradation and degradation phases, debris flows, size changes in deposited materials and formation of alluvial fan tufas. Primary information of these investigations were obtained via field studies and reconstruction of palaeo environments based on relative chronology. On the basis of this study, Parsian alluvial fan system in addition to enjoyment of special properties such as having a catchment by the same lithology, excess of alluvial fan area relative to catchment area, establishment of carbon cycle and tectonic tranquility in Quaternary is influenced on it’s evolution in Quternary from climatic changes and their proxies in various forms are seen on the different parts of the alluvial fan. Formation of alluvial fan tufas, intensify of debris flows and sediment variations in alluvial fan structure are the most important effects of climatic changes at Quaternary in study area. In this paper, climatic change proxies such as tufa formation phases and their alternation by conglomerate deposits relatively compared to calendar of these changes in Quqternary. Consequently, life of the Parsian alluvial fan system is guaranteed by existing closely interaction between climate, alluvial fan and tufa deposits in study area. Therefore, every development planning must consider the dimentions of this interaction and otherwise, may result ecosystem destruction.