فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی گرگان - سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 37، بهار 1390)

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان
سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 37، بهار 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/03/18
  • تعداد عناوین: 21
|
  • محمدرضا شهرکی، حمیده میرشکاری، احمدرضا شهرکی، اسماعیل الله آبادی صفحه 1
    زمینه و هدف
    روی یکی از عناصر ضروری برای حیات موجودات زنده است و از طرق مختلف وارد بدن می شود. از آنجایی که این عنصر در بسیاری از فرایندهای سلولی از جمله کانال های کلسیمی اثر می گذارد؛ این مطالعه به منظور تعیین اثر کلرور روی خوراکی بر میزان گلوکز، انسولین، لیپوپروتئین های سرم و آنزیم های کبدی موش صحرایی نر انجام گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه تجربی روی 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار 7-5 ماهه با میانگین وزنی 200 گرم انجام شد. موش ها به صورت تصادفی در چهار گروه دوازده تایی شامل یک گروه شاهد (A) و سه گروه آزمایشی (B، C، D) قرار گرفتند. موش های گروه های آزمایشی B، C و D به ترتیب از آب حاوی کلرور روی با مقادیر 50، 100 و 200 میلی گرم بر لیتر به مدت چهار هفته استفاده کردند و موش های گروه شاهد در طی این مدت از آب آشامیدنی معمولی استفاده کردند. در پایان دوره حیوانات با کلروفرم بیهوش و از وریدهای گردن خونگیری انجام شد. سپس میزان گلوکز، انسولین، لیپوپروتئین های سرم و آنزیم های کبدی شامل AST (Aspartat Amino Transferase) و ALT (Alanine Amino Transferase) اندازه گیری شد. داده های به دست آمده با نرم افزار SPSS-11 و آزمون های آماری آنالیز واریانس و توکی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میزان LDL گروه آزمایشی B 13.4±2.8 mg/dl، LDL گروه آزمایشی C 14.6±6.3 mg/dl و LDL گروه آزمایشی D 2.8±0.9 mg/dl کاهش معنی داری را نسبت به مقادیر کلسترول گروه A (P<0.05، 125.5±4.9 mg/dl)، HDL گروه A (P<0.05، 80.5±3.8 mg/dl) و LDL گروه A (P<0.05، 30.3±3.2 mg/dl) نشان داد. مقایسه گلوکز، انسولین، تری گلیسرید و آنزیم های کبدی گروه های مورد بررسی تفاوت معنی داری را نشان نداد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که کلرور روی در آب آشامیدنی باعث کاهش میزان لیپوپروتئین های سرم موش های صحرایی نر می گردد و این کاهش با میزان کلرور روی دریافتی ارتباطی نداشت.
    کلیدواژگان: کلرور روی، گلوکز، انسولین، لیپوپروتئین، Aspartat Amino Transferase، Alanine Amino Transferase، موش صحرایی
  • جینا خیاط زاده، محمد افشار، سیدعادل معلم، مرضیه شاهسون *، قدرت الله ناصح صفحه 8
    زمینه و هدف

    بنزوات سدیم و بنزوات پتاسیم به عنوان نگهدارنده های غذایی در بسیاری از محصولات غذایی و داروئی برای به تاخیر انداختن رشد میکروارگانیسم ها استفاده می شوند. این مطالعه به منظور تعیین اثر بنزوات پتاسیم روی تغییرات هیستوپاتولوژیک جفت موش نژاد BALB/c انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی 45 سر موش ماده نژاد BALB/c با وزن 30±25 گرم به دو گروه آزمایشی 1 و2 (دریافت کننده بنزوات پتاسیم با دوز 280 و 560 میلی گرم برکیلوگرم وزن بدن) و گروه شاهد (نرمال سالین)تقسیم شدند. تزریق به صورت درون صفاقی طی مدت 10 روز قبل از بارداری و نیز از روز 5 تا 16 بارداری صورت گرفت. تعداد موش های باردار در هر گروه 10 سر بود و از هر سر موش باردار 5 جفت به صورت تصادفی مورد مطالعه قرار گرفت. روز 18 بارداری جفت ها از رحم خارج شدند. مطالعه ماکروسکوپی برای تعیین ناهنجاری های مورفولوژیکی انجام شد. پس از اندازه گیری قطر و وزن جفت ها، مراحل پاساژ بافتی و تهیه مقاطع بافتی صورت گرفت. سپس نمونه ها با هماتوکسیلین ائوزین رنگ آمیزی شدند و تغییرات هیستوپاتولوژیک تعیین گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون های کای اسکوئر، ANOVA و توکی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    وزن و قطر جفت گروه های آزمایشی 1و2 نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری نشان داد (P<0.05). میزان آتروفی در جفت های گروه های آزمایشی نسبت به گروه شاهد بیشتر بود (P<0.05). عدم تشکیل جفت در گروه آزمایشی 1و2 به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد بیشتر بود (P<0.05). تغییرات بافتی از جمله هموراژی وسیع و اختلالات و آسیب های بافتی دو ناحیه مادری و جنینی در گروه های آزمایشی 1و2 نسبت به گروه شاهد مشاهده گردید.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که مصرف بنزوات پتاسیم قبل و در طول دوران بارداری موش سبب تغییرات مورفولوژیکی و هیستوپاتولوژیکی جفت از جمله کاهش قطر، وزن، آتروفی، عدم تشکیل، هموراژی و آسیب های بافتی می شود و این تغییرات وابسته به میزان بنزوات پتاسیم دریافتی بود.

    کلیدواژگان: بنزوات پتاسیم، جفت، آسیب بافتی، موش
  • مریم طهرانی پور، بی بی زهرا جواد موسوی، مریم کهترپور، جینا خیاط زاده صفحه 16
    زمینه و هدف
    نورون ها تحت تاثیر عوامل فیزیکی، شیمیایی و پاتولوژیکی دچار صدمه می شوند. اثرات ضایعه در سیستم عصبی محیطی به صورت رتروگراد بر جسم سلولی نورون های سیستم عصبی مرکزی تاثیرگذار بوده و باعث دژنراسیون مرکزی نورون ها در مغز و نخاع می شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره آبی برگ گیاه کانابیس ساتیوا بر دژنراسیون نورون های حرکتی آلفا شاخ قدامی نخاع پس از کمپرسیون عصب سیاتیک در موش صحرایی انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه تجربی روی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 350-300 گرم انجام شد. حیوانات به صورت تصادفی در چهار گروه هشت تایی کنترل (A)، کمپرسیون (B)، کمپرسیون + تیمار با دوز 25 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن عصاره آبی برگ گیاه کانابیس ساتیوا (C) و کمپرسیون + تیمار با دوز 50 میلی گرم برکیلوگرم وزن بدن عصاره آبی برگ گیاه کانابیس ساتیوا (D) قرار گرفتند. به منظور ایجاد کمپرسیون در گروه های B، C و D کمپرسیون عصب سیاتیک در خلف ران با استفاده از قیچی قفل دار به مدت 60 ثانیه انجام شد. اولین تزریق عصاره به صورت درون صفاقی بلافاصله بعد از کمپرسیون عصب و دومین تزریق درون صفاقی 7 روز بعد انجام شد. پس از 28 روز از زمان کمپرسیون با استفاده از روش پرفیوژن از نخاع ناحیه کمری نمونه برداری شد. پس از برش گیری سریال و رنگ آمیزی با آبی تولوئیدین، دانسیته نورون ها با روش دایسکتور و روش استریولوژی محاسبه شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار Minitab 13 و آزمون های آماری ANOVA و Tukey تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    دانسیته نورونی در گروه کمپرسیون (611.5±34.2) نسبت به گروه کنترل (1633.4±30.7) کاهش معنی داری داشت (P<0.001) و دانسیته نورونی گروه C (1278.6±28.1) در مقایسه با گروه کمپرسیون افزایش آماری معنی داری داشت (P<0.001). دانسیته نورونی گروه D (1549.8±28.7) نیز نسبت به گروه کمپرسیون افزایش معنی داری نشان داد (P<0.001).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که عصاره آبی برگ گیاه کانابیس ساتیوا باعث افزایش دانسیته نورون های حرکتی آلفا شاخ قدامی نخاع در موش های صحرایی با کمپرسیون عصب سیاتیک می گردد و این افزایش دانسیته نورونی با میزان عصاره دریافتی ارتباط دارد.
    کلیدواژگان: کانابیس ساتیوا، دژنراسیون، نخاع، نورون های حرکتی آلفا، موش صحرایی
  • الهه توتونچی، محمدعلی جوانشیر، ملاحت اکبرفهیمی، محمد کمالی صفحه 23
    زمینه و هدف
    اسپاستیسیتی یکی از مشکلات شایع به دنبال سکته مغزی می باشد که سبب نقص حرکتی و محدودیت فعالیت ها می شود. اغلب این بیماران دچار اختلال در عملکرد دست می گردند. این مطالعه به منظور تعیین اثر اسپیلنت قابل تنظیم مچ دست بر کاهش اسپاستیسیته عضلات اندام فوقانی بیماران به دنبال سکته مغزی انجام شد.
    روش بررسی
    این کارآزمایی بالینی روی 15 بیمار مبتلا به سکته مغزی مراجعه کننده به مراکز کاردرمانی بیمارستان توانبخشی رفیده شهر تهران و مرکز کاردرمانی دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران طی ششماه نخست سال 1388 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (4 زن و3 مرد) و کنترل (5زن و 3 مرد) قرار گرفتند. هر دو گروه طی مدت 4 هفته تحت تمرینات کاردرمانی یکسانی قرار گرفتند و برای گروه مداخله علاوه بر تمرینات کاردرمانی، اسپیلنت قابل تنظیم مچ دست نیز استفاده گردید. ارزیابی اسپاستیسیته مچ دست قبل و پس از مداخله بر اساس مقیاس تعدیل یافته اشورث ارزیابی گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-17 و آزمون های آماری t مستقل و زوجی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار سنی بیماران در گروه مداخله 4±4/61 سال و در گروه کنترل 5±9/58 سال تعیین شد. میانگین اسپاستیسیتی بین دو گروه مداخله و کنترل تفاوت آماری معنی داری را نشان نداد. در حالی که میانگین اسپاستیسیتی درون گروهی (گروه های مداخله 14/1 و کنترل 62/0) از نظر آماری معنی دار بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که استفاده از اسپیلنت قابل تنظیم مچ دست در کاهش اسپاستیسیته عضلات اندام فوقانی بیماران مبتلا به سکته مغزی مؤثر نمی باشد.
    کلیدواژگان: اسپیلنت قابل تنظیم مچ دست، اسپاستیسیته، سکته مغزی
  • محمدحسین تقدیسی، محبوبه برهانی، مهناز صلحی، محمداسحاق افکاری، فاطمه حسینی صفحه 29
    زمینه و هدف
    مشکلات ناشی از بیماری دیابت دارای اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی است و با افزایش مشکلات ناشی از این بیماری کیفیت زندگی نیز کاهش می یابد. این مطالعه به منظور تعیین اثر برنامه آموزشی بر اساس الگوی precede در ارتقاء کیفیت بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه مداخله ای نیمه تجربی از نوع قبل و بعد روی 78 نفر از بیماران دیابتی نوع 2مراجعه کننده به کلینیک دیابت شهرستان مینودشت طی ماه های خرداد لغایت شهریور سال 1388 انجام شد. طراحی برنامه آموزشی بر اساس مراحل الگویprecede و محتوی آموزشی بر اساس نیازهای آموزشی بیماران تدوین گردید. قبل از اجرای مداخله آموزشی پرسشنامه کیفیت زندگی WHOQOL-BREF و پرسشنامه براساس سازه های الگوی precede برای بیماران دیابتی نوع 2 تکمیل گردید. بیماران و خانواده آنها و کارکنان بهداشتی مداخله موردنظر را دریافت نمودند و پس از چهار هفته میزان تاثیر برنامه آموزشی بر اساس الگوی precede بر کیفیت زندگی بیماران با استفاده از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی تعیین شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و آزمون تی زوج تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین نمره کل کیفیت زندگی افراد مورد مطالعه پیش از مداخله آموزشی 35/11±39/80 بود و پس از مداخله آموزشی به 31/8±35/81 افزایش یافت؛ اما این تفاوت از لحاظ آماری معنی داری نبود. یافته های حاصل در ابعاد مختلف کیفیت زندگی نشان داد که اختلاف معنی داری در ابعاد سلامت جسمانی (P<0.05)، ارزیابی بیماران از کیفیت زندگی خود (P<0.001) و ارزیابی از سلامت خود (P<0.001) قبل و بعد از مداخله آموزشی وجود داشت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که آموزش بیماران دیابتی نوع 2 براساس الگوی precede سبب افزایش بعد جسمانی کیفیت زندگی و ارزیابی بیماران نسبت به وضیت سلامت و کیفیت زندگی می گردد.
    کلیدواژگان: الگوی proceed، کیفیت زندگی، دیابت نوع 2
  • سیاوش وزیری، صدیقه خزاعی، سیده مروارید نیشابوری، پرستو مولایی توانا، مالک کنانی، سید حمیدمدنی صفحه 37
    زمینه و هدف
    تست پوستی توبرکولین روش استاندارد برای تشخیص افراد مبتلا به سل نهفته است. نتیجه مثبت آن همیشه بیماری سل را به دنبال ندارد و نتیجه منفی آن نیز تشخیص سل را کاملا رد نمی کند. همچنین ممکن است واکنش متقاطع با مایکوباکتریوم غیرتوبرکولوزی ایجاد شود و یا تعدادی از افراد آلوده به مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، آنرژیک باشند. در تست دیگری به نام کوانتی فرون، میزان اینترفرون گامای مترشحه از لنفوسیت های خون محیطی در پاسخ به مایکوباکتریوم توبرکلوزیس سنجیده می شود. این مطالعه به منظور تعیین میزان توافق تست کوانتی فرون با میزان ایندوراسیون تست پوستی توبرکولین در تشخیص سل نهفته پرستاران انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 72 پرستار شاغل در بخش های داخلی و عفونی بیمارستان های امام خمینی (ره) و امام رضا (ع) کرمانشاه در سال 1388 انجام شد. 58 نفر از پرستاران واکسن BCG را دریافت کرده بودند و به نقص ایمنی مبتلا نبودند. تست پوستی توبرکولین (TST) با استفاده از 1/0 میلی لیتر (5 واحد بین المللی) از ویال 5میلی لیتری PPD به روش تزریق اینترادرمال انجام و تست کوانتی فرون 48ساعت پس از انجام PPD روی نمونه خون محیطی انجام گردید و سپس میزان اینترفرون گاما مترشحه از لنفوسیت های موجود در پلاسما در پاسخ به آنتی ژن های کیت، به روش الیزا خوانده شد و نتایج آن با نرم افزار مخصوص کیت QFT (QuantiFERON-TB Gold In-Tube Test) بررسی گردید.
    یافته ها
    3 پرستار از مطالعه حذف شدند و از بین 69 پرستار میزان توافق TST و QFT 7/63 درصد تعیین شد (کاپا =139/0 و 69/0=P). میزان عدم توافق در حالت PPD منفی و QFT مثبت 94/15درصد و در حالت PPD مثبت و QFT منفی 3/20 درصد تعیین شد. حساسیت آزمون 67/41 درصد و ویژگی آن 56/75 درصد تعیین گردید. میزان توافق TST و QFT براساس سابقه واکسیناسیون در افراد واکسینه شده (BCG مثبت) 8/63درصد (کاپا=143/0) و در افراد واکسینه نشده (BCG منفی) 67/66درصد (کاپا= 54/0) تعیین شد. میزان توافق تست TST و QFT در افراد دارای علایم بالینی 73/72درصد(ضریب کاپا = 425/0 و 1=P) و در افراد فاقد علایم بالینی 1/62 درصد تعیین گردید(ضریب کاپا=217/0 و 832/0=P).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که تست های QFT و PPD در قابلیت افتراق و تشخیص سل نهفته، ارجحیتی بر هم ندارند.
    کلیدواژگان: عفونت نهفته سل، تست کوانتی فرون، تست پوستی توبرکولین
  • سیما صدیقی، سمیه سدنی، زهرا رضایی یزدی، محمدرضا هاتف، جلیل توکلی افشار، محمودرضا آذرپژوه، مهرداد آقایی، حبیب الله اسماعیلی صفحه 44
    زمینه و هدف
    لوپوس اریتماتوز سیستمیک یک بیماری التهابی چند سیستمی با علت ناشناخته می باشد. در بیماران مبتلا به لوپوس بیماری قلبی و عروقی علت اصلی افزایش مرگ و میر و ناتوانی محسوب می شود. HsCRP یک عامل التهابی تحت بالینی بوده و نقش یک عامل پیش آگهی کننده غیروابسته برای آترواسکلروزیس را در این بیماران ایفا می کند و افزایش هموسیستئین نیز می تواند باعث بیماری عروق کاروتید و انفارکتوس قلب و ترومبوز وریدهای عمقی شود. این مطالعه به منظور تعیین میزان هموسیستئین و HsCRP در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک و ارتباط آن با عوامل خطر قلبی و عروقی و فعالیت بیماری انجام گردید.
    روش بررسی
    این مطالعه مورد شاهدی روی 60 بیمار (55 زن و 5 مرد) مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک مراجعه کننده به کلینیک فوق تخصصی روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و 30 فرد سالم (26 زن و 4 مرد) طی سال های 87-1386 انجام شد. میزان هموسیستئین و HsCRP اندازه گیری شد. میزان LDL، تری گلیسیرید، پرفشاری خون و نمایه توده بدنی برای افراد مورد مطالعه تعیین گردید. فعالیت بیماری لوپوس اریتماتوز سیستمیک توسط فرم های SLEDAI ارزیابی شد و بیمارانی که اسکور بیشتر یا مساوی 10 داشتند؛ به عنوان بیماری فعال درنظر گرفته شدند.
    یافته ها
    متوسط سن در گروه مورد و شاهد به ترتیب 3/10±8/28 سال و 13/9±8/33 سال بود. میانگین HsCRP در گروه شاهد 1/2±58/1 میلی گرم در دسی لیتر در مقایسه با گروه مورد با میزان 42/2±3 میلی گرم در دسی لیتر تعیین شد که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. میانگین هموسیستئین در گروه شاهد 93/1±3/12 میکرومول در دسی لیتر در مقایسه با گروه مورد با میزان 13/8±24 میکرمول در دسی لیتر تعیین گردید (P<0.001). بیماری غیرفعال در 44بیمار (3/73درصد) و بیماری فعال در 16 بیمار (8/26درصد) دیده شد. فعالیت بیماری SLE بر مبنای متوسط Score SLEDAI معادل 37/15 بود و رابطه خطی معنی داری بین میزان هموسیستئین و HsCRP با فعالیت بیماری SLE یافت نشد. میزان LDL، تری گلیسیرید و پرفشاری خون از گروه مورد از عوامل خطر قلبی و عروقی با هموسیستئین ارتباط آماری معنی داری داشت(P<0.05). HsCRP با BMI و افزایش تری گلیسیرید ارتباط آماری معنی داری داشت (P<0.05).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که ارتباط خطی معنی داری بین میزان هموسیستئین و HsCRP با فعالیت بیماری SLE وجود نداشت؛ اما بین عوامل خطر قلبی و عروقی با هموسیستئین و HsCRP ارتباط آماری معنی داری وجود داشت.
    کلیدواژگان: لوپوس اریتماتوز سیستمیک، هموسیستئین، HsCRP، فعالیت بیماری
  • مهری غفوریان بروجردنیا، کبری اسماعیل وندی، ویدا صفارفر، نسرین سعادتی صفحه 51
    زمینه و هدف
    عوامل مختلفی از جمله عوامل ایمونولوژیک در ایجاد ناباروری نقش دارد. این مطالعه به منظور مقایسه جمعیت های سلول های لنفوسیتی NK، T و B خون محیطی در زنان نابارور و بارور انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه مورد - شاهدی روی 30 زن نابارور مراجعه کننده به کلینیک ناباروری و بخش IVF بیمارستان امام خمینی(ره) اهواز به عنوان گروه مورد و 15 زن غیرباردار مراجعه کننده به درمانگاه زنان بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز با سابقه حداقل دو فرزند سالم و زنده به عنوان گروه شاهد طی سال 1385 انجام شد. ناباروری به جنس زن وابسته و علل عمده آن نامشخص بود. مطالعه با استفاده از روش فلوسیتومتری و آنتی بادی مونوکلونال روی خون محیطی انجام شد. لنفوسیت های T (CD4، CD3 وCD8)، لنفوسیت های B (CD22) و لنفوسیت های کشنده طبیعی یا NK CELL (CD56) در دو گروه مورد و شاهد مقایسه شدند. داده های به دست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS-13 و Independent t test تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین درصد جمعیت لنفوسیت های کشنده طبیعی CD56در گروه مورد نسبت به گروه شاهد افزایش آماری معنی داری نشان داد (P<0.009). میانگین درصد جمعیت لنفوسیت های TCD3 (P=0.013) و TCD4 (P<0.004) در گروه مورد نسبت به گروه شاهد کاهش چشم گیری داشت. همچنین نسبت CD4/CD8 در گروه مورد نسبت به گروه شاهد کاهش یافت (P<0.05)؛ اما درصد میانگین جمعیت لنفوسیت های B (CD22) و لنفوسیت های T (CD8)در گروه مورد نسبت به گروه شاهد تفاوت آماری معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان دهنده افزایش لنفوسیت های کشنده طبیعی و کاهش لنفوسیت های T helper در زنان نابارور بود و به نظر می رسد که تغییرات سلول های ایمنی با ناباروری ارتباط دارد.
    کلیدواژگان: ناباروری، لنفوسیت T، سلول های NK، لنفوسیت B، فلوسیتومتری
  • صادق محمدی ازنی، یاور راثی*، محمدعلی عشاقی، محمدرضا یعقوبی ارشادی، مهدی محبعلی، محمدرضا عبایی، فاطمه محترمی، زینب نوکنده، سینا رفیع زاده، قربان محمد خجمی صفحه 59
    زمینه و هدف

    بیماری لیشمانیوز جلدی از بیماری های بومی کشور بوده که به دو صورت شهری و روستایی در نیمی از استان های کشور به عنوان مشکل بهداشتی مطرح است. شناسایی گونه انگل و نوع بیماری اهمیت زیادی برای درمان بیماران و نیز کنترل بیماری دارد. معمولی ترین روش تشخیص، تهیه نمونه از زخم و بررسی میکروسکوپیک آن است؛ اما با این روش تعیین گونه انگل امکان پذیر نیست و استفاده از روش های بیوشیمیایی و مولکولی ضرورت دارد. این مطالعه به منظور تعیین گونه انگل عامل بیماری لیشمانیوز جلدی به روش Nested PCR در شهرستان دامغان انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی روی 67 بیمار مبتلا ضایعات پوستی مراجعه کننده به آزمایشگاه مرکز بهداشت شهرستان دامغان در سال 1387 انجام شد. اطلاعات مربوط به افراد در فرم اطلاعاتی ثبت و سپس مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. DNA از لام های بیماران استخراج شد و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی kinetoplast DNA به روش Nested PCR ارزیابی گردید.

    یافته ها

    وجود انگل لیشمانیا در 57 بیمار با مشاهده میکروسکوپی محرز گردید. 10بیمار دیگر به سایر بیماری های پوستی مبتلا بودند. نتایج PCR نشان داد که انگل موجود در زخم های 57 بیمار، از نوع لیشمانیا ماژور بوده و 10 لام دیگر نیز از نظر وجود انگل لیشمانیا منفی گزارش گردید. 54درصد بیماران مذکر و 46درصد مونث بودند. 72درصد بیماران در مناطق روستایی سکونت داشتند. بیشترین فراوانی در گروه سنی بیش از 25 سال به میزان 9/50درصد مشاهده شد. بیشترین فراوانی زخم ها در دست ها (7/44درصد) مشاهده گردید. 4/47 درصد بیماران یک زخم و 6/52درصد دو زخم یا بیشتر داشتند. بیشترین میزان شیوع بیماری در مهر ماه (6/31درصد) تعیین شد.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که بیماری لیشمانیوز جلدی از نوع مرطوب در این منطقه شایع است و روش Nested PCR برای تعیین گونه انگل لیشمانیا، روشی حساس و دقیق می باشد.

    کلیدواژگان: بیماری لیشمانیوز جلدی، انگل لیشمانیا، Nested PCR، دامغان
  • احسان احمدپور، عبدالصمد مظلومی گاوگانی، احد بازمانی، عبدالحسین کاظمی، زهره بابالو صفحه 66
    زمینه و هدف
    لیشمانیوز احشایی بیماری انگلی است که توسط تک یاخته خونی نسجی از خانواده لیشمانیا و در ایران توسط گونه اینفانتوم ایجاد می شود. ایمنی محافظت کننده در برابر لیشمانیوز احشایی از نوع ایمنی سلولی Th1 CD4+ می باشد که از جمله کموکائین های غالب آن می توان به IL-12، IFN- γ و IL-18 اشاره نمود که موجب پیشبرد عوامل دفاع سلولی و پاسخ سلولی با واسطه Th1 می گردند. موتاسیون های اتفاق افتاده بر روی نوکلئوتید واحد، در ژن کد کننده اینترلوکین 18 (IL-18) با عملکرد این ژن و نیز میزان غلظت خونی این سیتوکائین در بیماری های مختلفی مانند بهجت، توبرکولوزیس و آرتریت روماتوئید مطالعه شده است. لذا با توجه به نقش مهم IL-18 در ایمنی علیه بیماری لیشمانیوز احشایی این مطالعه به منظور تعیین فراوانی ژنوتیپ های موجود در جایگاه -607A/C در پروموتور IL-18 انجام گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی مقطعی روی 91 بیمار با سابقه ابتلا به لیشمانیوز احشایی تایید شده، 105 فرد سالم سرم منفی و 78فرد سالم سرم مثبت طی سال های 88-1377 انجام گردید. استخراج DNA افراد با روش salting out انجام گرفت. سپس با استفاده از روش ARMS-PCR ژنوتیپ هر فرد در موقعیت -607A/C تعیین گردید. مقایسه بین گروه ها از نظر وجود الل های مورد بررسی با آزمون Chi-Square انجام شد.
    یافته ها
    بر اساس نتایج به دست آمده؛ الل غالب-607C/C (35.8%) تعیین شد. همچنین میزان فراوانی ژنوتیپ ها در گروه های مورد بررسی نزدیک به هم بود. کمترین ژنوتیپ در افراد سالم سرم مثبت که قبلا با این بیماری برخورد داشتند؛ ولی به شکل بالینی بیمار نشده اند -607A/C و در گروه بیماران -607A/A دیده شد. تفاوت معنی داری آماری در پراکندگی الل ها در بین سه گروه وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که ژنوتیپ غالب در گروه بیمار، سالم سرم منفی و سالم سرم مثبت به ترتیب -607C/C (38.5%)، -607A/C (37.1%) و -607C/C (35.9%) می باشد.
    کلیدواژگان: لیشمانیوز احشایی، اینترلوکین 18، پلی مورفیسم، ARMS، PCR
  • محمدرضا غفاری، هرمز ایرملو، علی تقی زادیه صفحه 73
    زمینه و هدف
    میوپاتی دیافراگم ناشی از بیماری های کریتیکال در بیماران تحت ونتیلاسیون مکانیکی از علل اصلی ضعف، موربیدیتی و تهویه مکانیکی طولانی مدت می باشد. برآورد زمان شروع این تغییرات به عنوان معیار مهم در پیش آگهی بیماران کریتیکال تحت ونتیلاسیون مکانیکی، ضروری است. مطالعات الکترودیاگنوستیک دیافراگم و عصب فرنیک به عنوان عناصر مهم دخیل در تنفس، نسبت به سایر روش های ارزیابی کننده سیستم تنفسی از اهمیت خاصی برخوردار می باشند. لذا این مطالعه به منظور برآورد متوسط زمان شروع تغییرات میوپاتیک عضله دیافراگم در بیماران تحت ونتیلاسیون مکانیکی با استفاده از روش الکترودیاگنوستیک انجام گردید.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی روی 56 بیمار تحت ونتیلاسیون مکانیکی در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امام خمینی (ره) تبریز طی سال های 86-1384 انجام شد. بیماران در روز چهارم و سپس در فواصل هر چهار روز تحت الکترومیوگرافی عضله دیافراگم و تعیین سرعت انتقال عصب (NCV) فرنیک قرار گرفتند.
    یافته ها
    الکترومیوگرافی و NCV در روز چهارم و هشتم روی 56 بیمار انجام شد که شواهدی به نفع درگیری دیافراگم نداشتند. در ادامه 24بیمار روز دوازدهم الکترومیوگرافی شدند که در 3بیمار میوپاتی خفیف گزارش شد. از 18 بیماری که در روز شانزدهم تحت الکترومیوگرافی قرار گرفتند؛ در 5 بیمار شواهد میوپاتی دیافراگم مشاهده شد. در 10 بیماری که در روز بیستم بررسی شدند؛ در همگی موارد میوپاتی خفیف تا متوسط گزارش گردید.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که حداقل زمان لازم برای ایجاد ضعف دیافراگم در بیماران کریتیکال تحت ونتیلاسیون مکانیکی با علل متعدد در بخش مراقبت های ویژه 12 روز می باشد و با افزایش زمان میزان بروز تغییرات الکتروفیزیولوژیک افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: نورومیوپاتی، دیافراگم، الکترومیوگرافی، ونتیلاسیون مکانیکی، سرعت انتقال عصب
  • حمیدرضا توکلیو عباسعلی ایمانی فولادی صفحه 79
    زمینه و هدف

    کلستریدیوم بوتولینوم به عنوان یکی از مهم ترین عوامل ایجاد کننده مسمومیت غذایی شناخته شده است. اسپور باکتری به طور گسترده ای در خاک، رسوبات دریاها، محیط های آبی و آبزیان پراکنده است. این مطالعه به منظور تعیین آلودگی به کلستریدیم بوتولینوم در دو گونه از ماهیان فرآوری شده و فرآوری نشده انجام گردید.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی روی 146 نمونه ماهی فرآوری شده و نشده از دو گونه کفال طلایی و آزادماهی دریای خزر از صیدگاه شهید چمران دریاچه خزر در استان گیلان طی سال 1387 انجام شد. تعداد 45نمونه فرآوری شده و 28 نمونه فرآوری نشده ماهی کفال طلایی (Liza auratus) و نیز تعداد 39 نمونه فرآوری شده و 34 نمونه فرآوری نشده آزاد ماهی (Salmo Trutta caspius) مطالعه شدند. نمونه ها با روش های استاندارد ارائه شده (2001 APHA و 2003 FDA) از نظر آلودگی به کلستریدیوم بوتولینوم مورد آزمایش قرار گرفتند. سپس با استفاده از آنتی توکسین های مونووالان استاندارد، تعیین تیپ گردیدند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-13 و آزمون کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    در 16 نمونه (95/10درصد) آلودگی به سم کلستریدیوم بوتولینوم مورد تایید قرار گرفت. میزان آلودگی ماهیان فرآوری شده حدود 8/1 برابر ماهیان فرآوری نشده تعیین گردید. به طوری که از مجموع 84 نمونه ماهی فرآوری شده در 11 نمونه (09/13درصد) و از مجموع 62 نمونه ماهی فرآوری نشده در 5 نمونه (57/7درصد) وجود توکسین بوتولینوم ثابت گردید. همچنین تیپ E به عنوان شایع ترین تیپ توکسین شناخته شد. به طوری که از 11 نمونه مثبت ماهیان فرآوری شده 6 مورد (5/54درصد) و از 5 نمونه مثبت ماهیان فرآوری نشده 2 مورد (40درصد) را به خود اختصاص داد و پس از آن تیپ های A و B قرار گرفتند. میزان آلودگی ماهی کفال طلایی در هر دو نوع فرآوری شده و نشده بیش از آلودگی آزاد ماهی بود؛ ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان دهنده آلودگی انواع ماهیان به تیپ های مختلف کلستریدیوم بوتولینوم به ویژه تیپE می باشد. باتوجه به آلودگی بیشتر ماهیان فرآوری شده به این باکتری، مصرف این فرآورده در طبخ به صورت نیم پز و شکم پر می تواند به بروز مسمومیت غذایی منجر گردد.

    کلیدواژگان: فرآوری، کلستریدیوم بوتولینوم، ماهی
  • افشین امینی، محسن سوایی صفحه 88
    زمینه و هدف
    اثر داروهای بیهوشی بر فرایند بارداری زنان شاغل در اتاق عمل از چالش های عمده رشته بیهوشی است. این مطالعه به منظور تعیین عوارض بارداری زنان شاغل در اتاق های عمل استان فارس انجام گردید.
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد - شاهدی 122 فرد از هر رده شغلی که طی بارداری در اتاق عمل بیمارستان های دولتی استان فارس طی سال های 86-1376 شاغل بودند؛ به عنوان گروه مورد و 122 زنی که در بخش های داخلی و کودکان مشغول به کار بودند؛ به عنوان گروه شاهد در سال 1386 انتخاب شدند. سابقه بروز عوارض بارداری شامل نازایی، سقط، زایمان زودرس، مرگ جنین، مرگ نوزاد و تولد نوزاد با وزن پایین برای دو گروه مورد و شاهد در پرسشنامه ثبت شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS 15 و آزمون کای اسکوئر تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    میزان بروز سقط در گروه مورد و شاهد به ترتیب 8/19 درصد و 16 درصد تعیین شد. این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. سابقه نازایی در گروه مورد با 2/8 درصد نسبت به گروه شاهد با 5/2 درصد بیشتر بود (P<0.05). عوارض زایمان زودرس، مرگ جنین، مرگ نوزاد و تولد نوزاد با وزن پایین بین دو گروه از نظر آماری معنی داری نبود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که بروز عوارض بارداری در زنان باردار شاغل در اتاق عمل نسبت به دیگر بخش ها تفاوتی ندارد؛ اما سابقه نازایی در زنان شاغل در اتاق عمل نسبت به دیگر بخش ها بیشتر بود.
    کلیدواژگان: اتاق عمل، سقط، نازایی، زایمان زودرس، مرگ جنین، مرگ نوزاد
  • عبدالصمد مظلومی گاوگانی، ناصح ملکی راواسان، فاطمه مظلومی گاوگانی صفحه 94
    زمینه و هدف
    اپیدمیولوژی لیشمانیازیس احشایی انعکاسی از نحوه ترکیب و برهم کنش انگل- ناقل- میزبان و شرایط محیطی می باشد. بنابراین تجزیه و تحلیل توام عوامل مرتبط با سیکل بیماری، وضعیت اقتصادی- اجتماعی و عوامل خطر محیطی به فهم بهتر فعل و انفعال بین این عوامل و پیش آگاهی از افزایش خطر عفونت و بیماری و در نهایت به جهت گیری کنترل و درمان بیماری کمک می نماید. این مطالعه به منظور تعیین نقش زندگی عشایری و غیرعشایری در انتقال لیشمانیازیس احشایی در شمال غرب ایران انجام گردید.
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد شاهدی ابتدا میزان شیوع کالاآزار به کمک تست آگلوتیناسیون مستقیم (Direct agglutination tes: DAT) و تست جلدی لیشمانین (Montenegro skin test: MST) در کل افراد روستاهای انتخاب شده در منطقه شمال غرب ایران و در مسیر روستاهای ییلاق- قشلاق عشایر ایل شاهسون و تست آگلوتیناسیون مستقیم در سگ های همان روستاها طی سال 1385 تعیین شد. یک سال بعد، از افراد با DAT منفی خونگیری و مجددا DAT انجام و میزان سروکانورژن مثبت محاسبه گردید. در نهایت با استفاده از مطالعات سیستم اطلاعات جغرافیایی (Geographical Information System: GIS)، وقوع لیشمانیازیس احشایی در ارتباط با عوامل خطر تراکم و وفور سگ ها و نیز نوع زندگی عشایری- غیرعشایری با استفاده از آزمون آماری Chi-Square مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    هر دو تست جلدی لیشمانین و آگلوتیناسیون مستقیم، در روستاهای عشایری نسبت به روستاهای غیرعشایری اختلاف آماری معنی داری داشت (P<0.05). میزان های شیوع، سروپوزیتیویته و سروکانورژن بیماری کالاآزار در نحوه زندگی عشایری به ترتیب 5/5، 7/2 و 5/2 درصد بالاتر از نحوه زندگی غیرعشایری تعیین گردید. مطالعات سیستم اطلاعات جغرافیایی و نقشه های الکترونیکی تهیه شده نیز حاکی از شدت آندمی و میزان بالای عفونت و بیماری در مناطق عشایری نسبت به مناطق غیرعشایری بود. همچنین توزیع عمومی بیماری در ارتباط با عوامل محیطی ارتفاع، درجه حرارت و بارندگی، همبستگی منفی نشان داد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که شیوه زندگی عشایری به علت ارتباط نزدیک عشایر با سگ ها، ورود عشایر و سگ هایشان به سیکل وحشی بیماری و جابجایی های انجام شده در ییلاق – قشلاق، می تواند عامل خطری در انتقال لیشمانیازیس احشایی باشد.
    کلیدواژگان: لیشمانیازیس احشایی، زندگی عشایری، تست آگلوتیناسیون مستقیم، تست جلدی لیشمانین
  • زهره سادات، فرزانه صابری *، محبوبه تائبی، معصومه عابدزاده صفحه 101
    زمینه و هدف

    نتایج متناقضی در زمینه ارتباط بین کیفیت زندگی و نوع زایمان گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین رابطه کیفیت زندگی زنان با زایمان سزارین و طبیعی انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه تحلیلی روی 300 زن مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر کاشان طی سال های 87-1386 انجام شد. زنان براساس نوع زایمان در دو گروه 150 نفره سزارین و طبیعی قرار گرفتند. دو و چهار ماه پس از زایمان پرسشنامه اختصاصی کیفیت زندگی، توسط آنان تکمیل شد. نمرات در ابعاد مختلف کیفیت زندگی برای هر دو گروه دو و چهار ماه پس از زایمان تعیین شد. سپس مقایسه داده ها بین دو گروه صورت پذیرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و آزمون های t-test، کای اسکوئر، Mann-Whitey U test و pair t test تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    ابعاد کیفیت زندگی دو ماه و چهار ماه بعد از زایمان در دو گروه زایمان سزارین و طبیعی تفاوتی نشان نداد؛ به جز بعد رضایت از زایمان که یافته ها نمره بالاتری را دو ماه پس از زایمان طبیعی (P=0.03) و چهار ماه پس از زایمان طبیعی (P=0.018) نشان دادند. نمره بعد رضایت از زایمان دو ماه پس از زایمان به ترتیب در گروه زایمان طبیعی و سزارین 11/1±40/4 و 16/1±76/3 و چهار ماه پس از زایمان در دو گروه زایمان طبیعی و سزارین 40/1±13/4 و 22/1±82/3 تعیین شد.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که تفاوت آماری معنی داری در کیفیت زندگی زنان در زایمان سزارین و طبیعی دوماه و چهارماه پس از زایمان وجود ندارد.

    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، زایمان سزارین، زایمان طبیعی
  • علی اکبر عبداللهی، سیدعابدین حسینی، ناصر بهنام پور، عارف صالحی صفحه 109
    زمینه و هدف
    بیماری های قلب و عروق اولین عامل مرگ و میر در کشورهای صنعتی و غیرصنعتی می باشد. این مطالعه به منظور تعیین نتایج آنژیوگرافی عروق کرونر و مشخصات دموگرافیک مراجعین مرکز آنژیوگرافی کوثر استان گلستان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی روی 5444 نفر از مراجعین به مرکز آنژیوگرافی کوثر استان گلستان در سال های 88-1387 انجام گردید. مشخصات دموگرافیک، نمایه توده بدنی، قومیت، مصرف دخانیات و مواد مخدر، پرفشاری خون و نتایج آنژیوگرافی افراد ثبت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-13 وآزمون های ANOVA، Chi-Square و کروسکال والیس تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    52 درصد از مراجعین مرد و 48درصد زن بودند. 72 درصد از گروه قومی فارس بودند. 5/49 درصد بی سواد بودند. 4/7درصد و 5/22 درصد از مراجعین به ترتیب مصرف کننده دخانیات و مواد مخدر بودند. 2/38 درصد از موارد ثبت شده سابقه ابتلا به پرفشاری خون را ذکر نمودند. میانگین BMI در نمونه ها معادل 48/27 بود. آنژیوگرافی عروق کرونر در 2/99درصد از مراجعین انجام شد و اختلالات انسدادی عروقی در 3142 نفر (زنان 2/41 درصد، مردان 8/58 درصد) گزارش شد. بیشترین درگیری به ترتیب مربوط به شاخه های left artery descending (LAD)، right coronary artery (RCA)، circumflex (CX) و Obtuse Marginal (OM) عروق کرونری بود. بیشترین شدت ضایعه (7/47 درصد) در شاخه LAD مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به میزان بالای ضایعات انسدادی عروق در این منطقه، بررسی علل و آموزش فراگیر جامعه در پیشگیری از بیماری های قلبی و عروقی ضرورت دارد.
    کلیدواژگان: عروق کرونر، آنژیوگرافی، بیماری های قلبی عروقی
  • رامین تاج بخش، محمد دهقان، رامین آذرهوش، سمیه سدنی، مریم کبوتری، مصطفی قربانی، سهیلا صمدزاده صفحه 115
    زمینه و هدف
    تظاهرات پوستی و مخاطی در بیماران همودیالیزی از شیوع بالایی برخوردار هستند. این مطالعه به منظور تعیین تظاهرات پوستی و مخاطی بیماران مبتلا به نارسایی انتهایی کلیه تحت همودیالیز مزمن در مرکز دیالیز مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی تحلیلی 100 بیمار (51 مرد و 49 زن) از مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان به صورت تصادفی از بین 120بیمار تحت همودیالیز در سال 1388 انتخاب شدند. بیماران مورد مطالعه توسط متخصص پوست از نظر ضایعات پوستی، مخاطی، ناخن و مو معاینه شدند و یافته ها برای هر بیمار در پرسشنامه ثبت گردید. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS-13 و آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، تی، یومن ویتنی، کای اسکوئر و تست دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران 3/12±49 سال بود. شایع ترین علت نارسایی کلیه، دیابت بود. شایع ترین یافته خشکی پوست (3/78درصد) بود و پس از آن به ترتیب خارش (1/39درصد)، لنتیگو (8/34درصد)، تغییررنگ پوستی (6/32درصد)، لکونیشیا (32درصد) و نازک شدن بستر ناخن (24درصد) تعیین گردید. لنتیگو در زنان (85/42 درصد) بیشتر از مردان (5/21 درصد)بود (P<0.042). ارتباط سن با خشکی پوستی (P<0.01)، پوسته ریزی (P<0.042)، لنتیگو (P<0.01)، فولیکولیت (P<0.01)، هیپوپیگمانتاسیون گوتیت ایدیوپاتیک (P<0.01)، لکونیشیا (P<0.01) و ناخن نیم نیم (P<0.01) معنی دار بود. بین زمان دیالیز و تغییر رنگ پوست (P<0.032) و لکونیشیا (P<0.041) ارتباط معنی داری مشاهده شد. رابطه بین کلابینگ و ضریب کلسیم فسفر از نظر آماری معنی دار بود (P<0.027). سطح فریتین سرم با خارش پوستی (P<0.048) و قارچ پوستی (تینه آورسیکالر) (P<0.047) رابطه آماری معنی داری داشت.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تظاهرات پوستی و مخاطی در بیماران تحت همودیالیز شایع است و لنتیگو در مقایسه با سایر مطالعات از شیوع بیشتری برخوردار است.
    کلیدواژگان: همودیالیز، نارسایی مزمن کلیه، تظاهرات پوستی و مخاطی
  • مهرانگیز راوریان، محمدهادی صادقیان، سعید ابراهیم زاده، دانیال دانشور صفحه 121
    زمینه و هدف
    در مطالعاتی ارتباط احتمالی بین لوسمی حاد و برخی گروه های خونی گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی گروه های خونی در بیماران مبتلا به لوسمی های حاد انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد - شاهدی 214 بیمار (132 مرد و 82 زن) مبتلا به لوسمی حاد بستری شده در بیمارستان قائم (عج) مشهد طی سال های 86-1380 و 117026 داوطلب سالم اهداء کننده خون به عنوان گروه شاهد بررسی شدند. اطلاعات مربوط به سن، جنس و گروه خونی بیماران و افراد سالم به ترتیب از پرونده های موجود در بایگانی بیمارستان و سازمان انتقال خون استخراج گردید. داده ها با استفاده از آزمون های آماری Chi-Square، فیشر و Odds ratio تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    فراوانی گروه های خونی A، B، AB، O و RH مثبت به ترتیب در گروه بیماران مبتلا به لوسمی های حاد 8/23 درصد، 8/32درصد، 7 درصد، 4/36درصد و 7/90 درصد و در افراد سالم به ترتیب 8/29درصد، 4/27درصد، 9/8درصد، 9/33درصد و 3/88درصد تعیین شد. آزمونOdds Ratio ارتباط معنی داری را بین گروه های خونی و خطر ابتلاء به لوسمی حاد نشان نداد. آزمون Odds ratio رابطه معنی داری بین گروه های خونی B و خطر ابتلاء به لوسمی حاد در جنس مونث را نشان داد (OR=0.571، 95%CI: 0.358-.0908، P=0.021).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که گرچه فراوانی گروه های خونی (RH، ABO) در بیماران مبتلا به لوسمی حاد مشابه افراد سالم است؛ اما احتمالا افراد با گروه خونی B دارای شانس بیشتری برای ابتلاء به لوسمی لنفوبلاستیک حاد در جنس مونث می باشند.
    کلیدواژگان: لوسمی حاد، گروه خونی ABO، گروه خونی RH
  • تقی امیریانی، سیما بشارت*، شهریار سمنانی، حمیدرضا جوشقانی، غلامرضا روشندل، عباسعلی کشتکار، محمدرضا کیایی، هانیه سادات میرکریمی، سیده زینب هاشمی نسب، آزاده زنده باد صفحه 127
    زمینه و هدف

    سلیاک یک بیماری ژنتیکی است که با التهاب مزمن روده کوچک مشخص می شود. بعضی از مطالعات ارتباط بین بیماری سلیاک با بیماری التهابی روده را مطرح کرده اند. آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی یکی از بهترین مارکرهای سرمی در بیماری سلیاک است. این مطالعه با هدف تعیین همراهی بیماری سلیاک با بیماری التهابی روده با استفاده از تیتر آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی 127 فرد مبتلا به بیماری التهابی روده که توسط پزشکان فوق تخصص گوارش به مرکز تحقیقات گوارش و کبد گلستان ارجاع شده بودند؛ از نظر بیماری سلیاک طی سال های 87-1384 ارزیابی شدند. برای همه بیماران پرسشنامه تکمیل و تیتر آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی به روش الیزا اندازه گیری گردید.

    یافته ها

    از 127 نفر، تعداد 102 نفر برای نمونه گیری مراجعه کردند. میانگین سنی بیماران 2/15±2/36 سال بود و 48درصد آنان مرد بودند. کولیت اولسراتیو در 76 نفر (5/74درصد)، بیماری کرون در 7 نفر (9/6درصد) و کولیت نامشخص در 19 نفر (6/18درصد) مشاهده شد. تیتر آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی (8/19واحد/لیتر) تنها در یک مرد 46ساله با تشخیص کولیت اولسراتیو مثبت گزارش شد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که ترانس گلوتامیناز بافتی در بیماران مبتلا به بیماری التهابی روده تفاوت معنی داری با افراد سالم نداشت و در این بیماران به عنوان یکی از تست های معمول، قابل توصیه نیست.

    کلیدواژگان: بیماری التهابی روده، سلیاک، آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی
  • ایرج ملکی، غلامعلی گدازنده صفحه 132
    پنومونی آسپیراسیون بیماری خطرناکی است که به دلایل مختلفی ایجاد می شود. دیورتیکول اپی فرنیک هم بیماری نادری است که می تواند منجر به آسپیراسیون مواد غذایی احتباس یافته در دیورتیکول گردد. از طرفی سل مدیاستن هم می تواند دیورتیکول های کششی را در بخش میانی مری ایجاد کند که عمدتا بدون علامت و عارضه هستند. در این مقاله موردی از همراهی این سه بیماری گزارش می گردد که پس از سپری شدن 7 سال از درمان طبی و جراحی، عارضه ای مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: پنومونی آسپیراسیون، دیورتیکول مری، دیورتیکول اپی فرنیک، سل
  • فرهاد شکرانه، علیرضا امان اللهی صفحه 138
|
  • Shahraki Mr, Mirshekari H., Shahraki Ar, Allahabadi E Page 1
    Background And Objective
    Zinc is an essential ion for living and inter the body from different sources. Since Zn++ interfere on many cellular process such as biological function such as calcium chanalls, this study was designed to investigate the effect of oral ZnCl2 on glucose, Insulin, lipoproteins and liver enzymes in male Rats.
    Materials And Methods
    This experimental study was performed on 48 of Wistar-Albino male Rats randomly allocated into three exprimental and one control groups. Exprimental groups received 50 mg/l, 100 mg/l and 200 mg/l ZnCl2 in drinking water daily for four weeks but the control group received tap water. After four weeks, animals were anesthetized, sacrificed and blood samples were collected. Glucose, insulin, lipoproteins, aspartat amino transferase (AST) and alanine amino transferase (ALT) were measured. Data were analyzed by SPSS-11, ANOVA and Tukey-tests.
    Results
    The mean±SD of Cholesterol in group D (85.7±3.2), HDL in groups B, C, D (66.1±2.7, 67±2.18, 68.83±2.69 mg/dl) and LDL in groups B, C, D (2.8±0.9, 14.6±6.3, 13.4±2.8 mg/dl) respectively were significantly decreased compared with Cholesterol (125.5±4.9 mg/dl), HDL (80.5±3 mg/dl) and LDL (30.3±3.2 mg/dl) in group A. Mean±SD of glucose, insulin, triglyceride and liver enzymes did not show any differences among the groups.
    Conclusion
    This study showed that ZnCl2 added on drinking water reduce serum lipoproteins in male Rats.
  • Khayatzadeh J., Afshar M., Moallem Sa, Shahsavan M., Naseh Gh Page 8
    Background And Objective

    The food additives, like sodium and potassium benzoate are used in many food products and drugs to prevent the growth of yeast and molds. There is no report about the histopathological effect of potassium benzoate. Placenta, has a critical role in embryonic development therefore this study was set up to evaluate the effects of potassium benzoate on placenta of BALB/c mice.

    Materials And Methods

    45 BALB/c female mice were allocated into two experimental (1, 2) and one control groups. Experimental groups received daily intraperitoneal injection of 280 and 560 mg/kg/body weight of potassium benzoate and control group received normal saline. All injections were done during 10 days before mating and 5th to 16th of gestational days (GD). In GD 18 all placenta were removed via cesarean section. Macroscopic studies for morphological abnormalities were done and after measuring of placental weight and diameter, for microscopic studies the specimens were fixed and tissue passage were done. Tissue sections were stained with hematoxylin-eosin and histopathological changes were studied. Weight, diameter and percentage of agenesis of placenta in all groups were gathered. Data analyzed with usingSPSS-11.5, ANOVA and Tukey tests.

    Results

    The mean weight and diameter of the placenta in both experimental groups 1 and 2 were significantly decreased compared to control group. Also atrophy of placenta in the experimental groups was increased significantly compared to the control group (P<0.05). Comparison of weight and diameter between groups 1 and 2 was not significant. Percentage of placenta agenesis in the experimental groups was increased significantly compared to the control group (P<0.05). Massive hemorrhage in labyrinth zone, fetal and maternal zones were seen in both experimental groups.

    Conclusion

    This study showed that exposure of potassium benzoate during mice pregnancy cause morphological and histopathological changes of placenta, including decrease of weight and diameter, agenesis, hemorrhage and tissue disorders.

  • Tehranipour M., Javadmoosavi Bz , Kehtarpour M., Khayyatzade J Page 16
    Background And Objective
    Neurons are injured under physical, chemical and pathological conditions. The effects of injuries in peripheral nervous system returns as retrograde to the cell body of neurons in central nervous system and causes brain and spinal degeneration. This study was done to evaluate the effect of aquatic extract of Cannabis sativa leaves on degeneration of alpha motoneurons in spinal cord after sciatic nerve compression in Rats.
    Materials And Methods
    This experimental study was carried out on thirty two male Wistar rats, weighing 300-350 grams. Animals were divided into four groups each consisting eight members; A: control, B: compression, C: compression + treatment with 25 mg/kg aquatic extract, D: compression + treatment with 50 mg/kg aquatic extract. In order to induce compression in B, C and D, after cutting the right thigh muscle, Sciatic nerve of thigh was exposed to compression for 60 seconds using locker pincers. The first extract injection was done intraperitoneally immediately after compression and the second intera peritoneal injection was done 7 days later. 28 days after compression, the Lumbar spinal cord were dissected, fixed and stained with toluidine blue. The density of alpha motoneurons was measured using dissector and stereological methods. Data was analyzed with using Minitab-13 software, ANOVA and Tukey tests.
    Results
    Neuronal density was 611.5±34.2 and 1633.4±30.7 in compression and control groups respectively (P<0.001). There was a meaningful statistical increase in neuronal density of group C (1278.6±28.1) in comparing compression group (P<0.001). The neuronal density in group (D) (1549.8±87.7), significantly increased in comparison with group (B) (P<0.001).
    Conclusion
    This study showed that aquatic extract of Cannabis sativa leaves increases the density of alpha motoneurons in spinal cord after sciatic nerve compression in Rats. The increase in neuronal density is relevant to the amount of extract used.
  • Tutunchi E., Javanshir Ma, Akbar-Fahimi M., Kamali M Page 23
    Background And Objective
    Spasticity is common problem in stroke patients. Spasticity couse dysfunction and restricted activity. The most of patients have hand dysfunction due to stroke. This study was done to determine the effect of adjustable wrist hand splint on upper limb spasticity in post stroke patients.
    Materials And Methods
    This randomized clinical trial study was carried out on 15 patients with stroke referred to rehabilitation centers in Tehran-Iran during 2009. Patients randomly were divided into interventional (4 female, 3 men) and control (5 female, 3 men) groups. Common occupational therapy practice was carried out for 4 weeks for both groups equally. In treatment group intervention was based on the use of adjustable wrist hand splint moreover common occupational therapy practice. Upper limb spasticity pre and post intervention based on the Modified Ashworth Scale was evaluated. Data were analyzed by SPPS-17 software, pair-t-test and independent t-test.
    Results
    Mean age of patients in interventional and control groups were 61.37±4.10 and 58.85±5.01 years respectively. After 4 weeks of treatment, the mean of spasticity was not significant between interventional and control groups, but internal analysis of spasticity were significant in interventional and control groups (P<0.05).
    Conclusion
    This study showed that the adjustable wrist hand splint is not useful in reduction of upper limb spasticity in post stroke patients.
  • Taghdisi Mh, Borhani M., Solhi M., Afkari Me, Hosseini Me Page 29
    Background And Objective
    The Problems caused by diabetes have direct and indirect impacts on quality of life of diabetic patients. By increasing of these problems quality of life of patients will decrease. This study was done to assess the effect of the educational program based on PRECEED (predisposing reinforcing enabeling causes educational diagnosis evaluation) model in promoting quality of life of patients with typeII diabetes.
    Materials And Methods
    This pre- and post-intervention quasi-experimental study was conducted on 78 patients with type 2 diabetes referred to diabetes clinic in Minoodasht located in Golestan province of Northern Iran. The educational program based on PRCEDE Model and patients educational needs was designed. The data were collected using two questionnaires. life-quality WHOQOL- BREF questionnaire and PRCEDE Model-based educational questionnaire. The subjects were followed for one month after intervention to identify the role of educational intervention on patients. The data was analyzed by using SPSS-16 and Paired t-test.
    Results
    After the intervention, the mean score of quality of life increased from 80.39±11.35 to 81.35±8.31. No significant difference was existed in the total score of quality of life after intervention but there were significant differences in the physical health (P<0.05), self-evaluation of quality of life of patients (P<0.01) and self-assessment of health of patients after educational intervention.
    Conclusion
    This study showed that the educational program based on PRECEDE model was effective in improving quality of life of patients with regard to physical health and self-assessment of their health status.
  • Vaziri S., Khazaei S., Neishaboori Sm, Molaei Tavana P., Kanani M., Madani Sh Page 37
    Background And Objective
    Tuberculin skin test (TST) is the standard method for diagnosis of latent tuberculous infection. Positive results of TST (significant induration) may be seen in persons with latent M.tuberculosis infection and negative results of this test may be seen in patients with active tuberculosis. After performing TST false positive reactions may be seen with nontuberculous mycobacterial infections or false negative results may be encountered in anergic patients with tuberculosis disease. Quantiferon TB Gold test (QFT) is a new diagnostic test which assays the amount of released interferon gamma from peripheral blood lymphocytes in response to M.tuberculosis antigens. The purpose of this study was to determine the degree TST and QFT correlation.
    Materials And Methods
    This descriptive study carried out on 72 nurses of two internal medicine and infectious diseases wards of Imam Reza and Imam Khomeini hospitals in Kermanshah located in West of Iran, during 2009. 58 of nurses were vaccinated with BCG vaccine and none of them had any immune compromising condition. TST was performed by intradermal injection of 0.1 ml of standard tuberculin test (5 TU) and QFT was performed 48 hours then after using peripheral whole blood. The amount of released interferon gamma from lymphocytes in response to antigens were measured by ELISA method.
    Results
    Three of nurses excluded and this study was done on 69 nurses. Overall the degree of agreement of TST and QFT was 63.7% (P=0.69 and Kappa=0.139). The degree of discordance between these tests in PPD negative but QFT positive persons was 15.94% and in PPD positive but QFT negative persons was 20.3%. The sensitivity and specificity of QFT was 41.67% and 75.56% respectively. The degree of agreement of TST and QFT in vaccinated and unvaccinated nurses was 63.8% (Kappa=0.143) and 66.67% (Kappa=0.54) respectively.
    Conclusion
    There was no significant difference between QFT and TST in diagnosing latent tuberculous infection.
  • Sedighy S., Sadani S., Rezaii Yazdi Z., Hatef Mr, Tavakoli Afshar J., Azarpazhoh Mr, Aghai M., Esmaeili H Page 44
    Background And Objective
    Systemic lupus erythematosus (SLE) is an inflammatory multi-system disease with an unknown origin. In patients with lupus disease cardiovascular events is an important cause of mortality and morbidity. This study carried out to measurement of high sensitivity C –reactive protein (HsCRP) and homocysteine in patients with SLE and their relation with diseases activity and cardiovascular risk factors.
    Materials And Methods
    This case control study carried out on 60 patients (55 females and 5 males) with lupus disease which referred to Clinical Research Center of Rheumatology, Mashhad, Iran and 30 controls (26 females and 4 males) during 2007-08. Information of subjects were gathered using SLEDAI questionare. HsCRP and homocysteine of subjects were measured. The level of low density lipoprotein (LDL), Triglycerid, hypertension and Body mass index (BMI) was assessed. Systemic lupus erythematosus activity was assessed by using SLEDAI so that if the score was higher than 10, lupus was called as active disease.
    Results
    Mean age was 28.8±10.3 and 33.8±9.13 years in SLE and control groups respectively. The mean of HsCRP in SLE patients were 3±2.42 mg/dl versus in controls were 1.58±2.1. The serum level of homocysteine were 12.3±1.93 µmol/L and 24±8.13 µmol/L in SLE patients and controls (P<0.001). Mean disease activity was 15.37. There was no any associtation between homocysteine and HsCRP and disease activity. LDL, Triglycerid, hypertension had significant association with homocystein (P<0.05). BMI and Triglycerid had significant association with HsCRP (P<0.05).
    Conclusion
    This study showed that there is no linear significant corrolation between homocysteine, HsCRP and disease activity, but there is significant corrolation between increase of homocysteine and HsCRP and cardiovascular risk factors.
  • Ghafourian Brooujerdnia M., Esmaielvandi K., Saffarfar V., Saadati N. Page 51
    Background And Objective
    Many different factors and problems can cause infertility. This study carried out to compare NK, T and B lymphocyte populations in peripheral blood of fertile and infertile women.
    Materials And Methods
    In this case - control study 30 infertile women and 15 non pregnant women participated. The non pregnant women had a history of at least two alive children as a control group. The monoclonal antibodies and flowcytometry were used for evaluation of T cell subpopulations (CD3, CD4, CD8), B cells (CD22) and NK cells (CD56) in fertile and infertile women.
    Results
    NK cells (CD56) significantly increased in infertile women compared with control groups (P=0.009) and T lymphocytes CD3, CD4 significantly reduced in infertile women compared with fertile women (P=0.013, P=0.004, respectively). CD4/CD8 ratio reduced in infertile women compared with fertile women (P=0.05). There was no difference in B cells and CD8 T cells in infertile women compared with controls.
    Conclusion
    This study showed that NK cells increase and CD4 T lymphocytes reduce in infertile women. Our results suggest the immunological alterations may be related to infertility.
  • Mohammadi Azni S., Rassi Y., Oshaghi Ma, Yaghoobi Ershdi Mr, Mohebali M., Abai Mr, Mohtarami F., Nokandeh Z., Rafizadeh S., Khojami Ghm Page 59
    Background And Objective

    Cutaneous leishmaniases with two forms of rural and urban is the endemic diseases and as a health problem in our country. Identification of parasite species and type of disease is very important for treatment of disease as well as for planning of control program. The microscopic observations by Giemsa-stained smears is the most common laboratory test for the diagnosis of cutaneous leishmaniasis, but the determination of parasite species is impossible and utilization of other ways such as biochemical and molecular methods is required. This study was carried out to determine the parasite species caused cutaneous Leishmaniasis by Nested PCR in Damghan, Iran.

    Materials And Methods

    This descriptive study was performed on 67 patients with dermal lesions that referred to Damghan health center laboratory in Iran during 2008. The patient's information were recorded in questionnaire. DNA of Giemsa-stained slides from patients was extracted and evaluated by specific primers of kinetoplast DNA using Nested PCR.

    Results

    Leishmania parasites were observed in 57 patients under light microscope. The 10 patients were infected by other dermal diseases. The PCR result showed the parasite presence in lesions of 57 patients is Leismania major. 54% of patients were male and 46% were female. 72% of the patients were lived in rural areas. 50.9% of disease was observed in over 25 years old patients. Hands were the most common region of ulcer (44.7%). 48% of the patients had one ulcer and the other patients had two or more ulcers. High prevalence (31.6%) of disease was observed in October.

    Conclusion

    This study showed that zoonotic cutaneous leishmaniasis to be prevalent in this area and Nested PCR method is a sensitive and accurate to leishmania species characterization.

  • Ahmadpour E., Mazloumi-Gavgani As, Bazmani A., Kazemi Ah, Babaloo Z Page 66
    protozoan of Leishmania genus and in Iran by Leishmania infantum. The protective immune response against VL is cellular immunity through Th1 CD4+, which dominant chemokiens are IL12, IFN- γ and IL18 and lead to Th1 response. Single nucleotide polymorphism (SNP) on IL-18 gene and its relation to IL18 levels in blood and IL18 function have been studied in many inflammatory diseases such as Behcect’s disease and tuberculosis. According to the important role of IL-18 in immunity against visceral leishmaniasis, this study was conducted to demonstrate the prevalence of genotypes on -607A/C in promoter region of IL-18 gene.
    Materials And Methods
    This descriptive and cross-sectional study was done on 91 pateints with confirmed VL, 105 healthy sero-negative controls and 78 seropositive controls during 1999-2009. Salting out method was used to extract DNA and ARMS-PCR was used to determine the genotype of -607A/C allele of individuals. Statistical analysis of genotypes was performed using Chi-Square test.
    Results
    According to the results, -607C/C was the dominant genotype among the groups (35.8%). Distribution of genotypes among groups had not any significant difference. The lowest genotype among healthy sero-positive and patients were -607A/C and -607A/A, respectively. Statistical analysis of distribution of genotypes, did not reveal any significant difference among groups.
    Conclusion
    The dominant genotypes of VL patients, healthy sero-negatives and healthy sero-positives were -607C/C (38.5%), -607A/C (37.1%) and -607C/C (35.9%) respectively.
  • Ghaffary Mr, Airemlou H., Taghizadieh A. Page 73
    Background And Objective
    Critical illness diaphragmatic neuromyopathy are significant causes of weakness, morbidity and prolong mechanical ventilation among critically ill patients under mechanical ventilation. It is important determine the true initial time of neuromyopathic changes associated with critically ventilated patients. Based on new electrodiagnostic studies, electrophysiological studies of diaphragm and phrenic nerve, as an important muscle and nerve in ventilation, compared with other evaluating methods, have specific importance. This study was done to evaluate of the diaphragmatic myopathy onset time among mechanically ventilated patients using electrophysiological method.
    Materials And Methods
    This descripvtive study was performed on 56 mechanically ventilated patients in intensive care unit without primary neuromuscular disease in Tabriz Imam Khomeini hospital in West of Iran between 2004-06 years. Electromyography (EMG) and nerve conduction velocity test were performed in the 4th and then in 4 days intervals.
    Results
    In 56 patients EMG and NCV performed at 4 and 8 days after mechanical ventilation, none of them had any evidence in favor of diaphragmatic myopathy. During the course of study, EMG were done on 24 patients in 12th days, that in three of them (12.5%), mild myopathy were reported. From 18 patients, considered in 16th days, only five (31.25%) of them showed mild myopathy. From 10 (100%) reminder patients, in 20th day, all of them had mild to moderate myopathy.
    Conclusion
    According to these results, minimum duration of the diaphragmatic weakness onset time in mechanically ventilated patients with diverse causes in general critical care ward were 12 days and increased with prolonged time of mechanical ventilation.
  • Tavakoli Hr, Imani Fooladi Aa Page 79
    Background And Objective

    The Clostridium botulinum is one of the most important causative of food poisoning. Spores of Clostridium botulinum spread out in the soil, the sea sediments, the marine environments and the marine animals. In recent years use of the marine food products like as fish and cultured fish are elevated. The aim of this study was done to compare between processing and non processing fish infected by predominant type of Clostridium botulinum.

    Materials And Methods

    This descriptive study was done on the 146 samples of fish in two species of processed and non prosecced that collected from Gilan province in Iran during 2008. These samples included the Liza auratus Fish (45 processed fish and 28 non processed fish) and the Salmo Trutta caspius Fish (34 processing fish and 39 non processing fish). The samples examined according to the APHA2000 and FDA2003 protocols. Data Analyzed with SPSS-13 and Chi-Square test.

    Results

    16 (11%) of samples (13% of the processed fish and 7.5% of non processed fish) were confirmed that infected by Clostridium botulinum. Also the dominant type of exotoxin was Type E. The Type E exotoxin was determined from 11 of the samples (6 processed fish and 5 non processed fish).

    Conclusion

    This study showed that fish are infected by Clostridium botulinum special the type E. also use of fish in bad preparation (half cooking and add material in its stomach) may cause the food poisoning.

  • Amini A., Savaie M Page 88
    Background And Objective
    Anesthetic agents effect on pregnancy in operating room personnel is a challenge in anesthesiology. This study was carried out to determined pregnancy complications among hospital operating room personals in Fars province – Iran.
    Materials And Methods
    In this case-control study, 122 women working in operating rooms of governmental Fars province hospitals during their pregnancies with different jobs considered as case group. 122 women working in internal and pediatric wards considered as control group. The history of pregnancy complications including infertility, abortion, preterm labor, fetal death, neonatal death and low birth weight obtained using questionnaire. Data were analyzed using SPSS-15 software and Chi-Square test.
    Results
    The incidence of abortion was 19.8% and 16% in case and control group respectively, this difference was not statistically significant. Infertility was significantly higher (8.2% versus 2.5%) in case group than control group (P<0.05). No significant differences in incidence of preterm labor, fetal death, neonatal death and low birth weight were seen between two groups.
    Conclusion
    This study showed that the incidence of pregnancy complications is similar between women working in operating room and those working in other hospital wards but the prevalence of infertility is higher in operating room personnel than those of other wards.
  • Mazloumi Gavgani As, Maleki Ravasan N., Mazloumi Gavgani F Page 94
    Background And Objective
    Epidemiology of Visceral Leishmaniasis is affected by combination quality and interaction of Parasite-Vector-Host and environmental conditions. So, disease cycle related and eco-social factors and environmental risk factors co-analyzing, help to understanding these interactions, prognosis and orientation in disease control and treatment. This study was done to determine the role of nomadic and non-nomadic lifestyle in transmission of Kala-Azar in the Northwest of Iran.
    Materials And Methods
    In this case-control study, firstly the prevalence of Kala-Azar among people living in selected villages were determined by both serological test (Direct Agglutination Test: DAT) and immunological test (Montenegro Skin Test: MST) in the Northwest of Iran, on the way of Shahsavan tribe travelling in summer/winter quarters villages. Then DAT was conducted on the dogs presenting in those villages during 2006. One year later Seroconversion rate was calculated through collection of the individual’s negative sera and re-analyzing them via DAT. Finally, occurrence of Visceral Leishmaniasis in relation with various involving factors like dog density/abundance and nomadic and non-nomadic lifestyle using Chi-Square test were determined.
    Results
    Both MST and DAT were significantly higher in the nomadic lifestyle than in the non-nomadic lifestyle (P<0.05). Three values of prevalence (5.5%), seropositivity (2.7%) and seroconversion (2.5%) were higher in nomads than non-nomads. The GIS studies and electronically prepared maps showed that the endemicity and the infection rate are higher in nomads than non-nomads. There were a negative correlation between general distribution of Visceral Leishmaniasis in relation with environmental conditions altitude, mean temperature and rainfall.
    Conclusion
    This study indicated that Nomadic lifestyle can play as a risk factor in transmission of Visceral Leishmaniasis due to nomads/dog contacting, their entering in the wild cycle of disease and travelling.
  • Sadat Z., Saberi F., Taebi M., Abedzadeh M Page 101
    Background And Objective

    Controversies results in quality of life associated with the type of delivery have been reported. This study was performed to determine the relationship between Women’s Quality of life and type of delivery.

    Materials And Methods

    This descriptive analytical study was conducted on 300 women that referring to health center in kashan city during 2007-08. The women were divided in two groups according to the type of delivery whether it was cesarean section or vaginal delivery. Special life quality questionnaire, 2 and 4 months after delivery was completed by women. Scores of aspects in 2 and 4 months after delivery were determined and compared between two groups. Data was analyzed by SPSS-16 software, Chi-Square, independent t- test, pair t test and Mann- U Whitey test.

    Results

    Findings showed no differences in aspects of quality of life between cesarean section and normal delivery groups except in “Mother's satisfaction toward delivery” that results showed higher score 2 months (p=0.03) and 4 months (p=0.018) after normal delivery. Scores of this aspect in 2 months after normal delivery and cesarean section was (4.40±1.11, 3.76±1.16) and in 4 months after normal delivery and cesarean section was (4.13±1.40, 3.82±1.22) respectively.

    Conclusion

    This study showed there was not significant difference in women quality of life between cesarean section and normal delivery 2 and 4 monthes after delivery.

  • Abdollahi Aa, Hosseini Sa, Behnampour N., Salehi A Page 109
    Background And Objective
    Cardiovascular diseases is the first cause of mortality in developed and developing countries. This study was done to determine findings of coronary arteries angiography of subjects referring to Kosar angiography center in Golestan province, Iran.
    Materials And Methods
    In this descriptive study 5444 patients whome referred to the Kosar angiography center in Golestan province, Northern Iran undervent in this study during 2008-09. Gender, age, ethnicity, body mass index (BMI), cigarette smoking, opium, hypertension and coronary arteries angiography findings were completed for each subjects. Coronary arteries angiography was performed on 5400 of subjects. Data was analyzed by using SPSS-13, ANOVA, Chi-Square and Kruskal-Wallis tests.
    Results
    In this study 52% of subjects were men. 72% of patients were Native Fars. 49.5% of subjects were found to be illiterate. While 92.6% of clients did not reported any history of smoking, 22.5% of subjects were addicted to different opium. The mean BMI was 27.48 and 38.2% of clients reported a history of hypertension. Coronary arteries angiography was performed on 5400 of subjects. Coronary arteries disorders were determined in 3142 of subjects (58.8% males, 41.2% females). Left anterior descending, right coronary artery, circumflex and obtuse marginal were the most involved coronary arterial branches in positive angiograms, respectively.The most severe failure (47.7%) has been found in left anterior descending artery.
    Conclusion
    Due to high incidence of coronary arteries disease in this region of Iran, it is suggested to design a project to investigate the preventive mearsures of cardiovascular disorders.
  • Tajbakhsh R., Dehghan M., Azarhoush R., Sadani S., Kaboutari M., Qorbani M., Samadzadeh S Page 115
    Background And Objective
    Mucocutaneons manifestations are common in hemodialysis patients.The aim of this study was evaluate the prcvalence of cutaneous and mucosal manifestations in end stage renal disease (ESRD) patients who are on the maintenance hemodialysis.
    Materials And Methods
    This cross sectional study was performed on 100 (51 males, 49 females) hemodialysis patients in 5 Azar hospital in Gorgan, North of Iran during 2009. Patients selected on randomly based an all of them completely examined by a deramatologist for any changes in skin, hair, nail and mucous membrane. If necessary biopsy perform and refer to a pathologist. Data analysed with SPSS-13, mann-whitney, t-test, Chi-Square and Fisher tests.
    Results
    The average age was 49±12.3 years. The most common causes of ESRD was dibetes mellitus. The most common skin lesion was xerosis (78.3%), after that pruritis (39.1%) lentigo (34.8%) skin discoloration (32.6%) leukonychia (32%) thining of nail bed (24%) were common lesions. Lentigo was more common in female than male 42.85% vs 21.50% (p=0.042). Xerosis (p<0.01), scaling (p=0.042), lentigo (p<0.01), folliculitis (p<0.01), idio pathic guttate hypopigmentation (p<0.01) leukonychia (p<0.01) and half and half nail (p<0.01) have meaningful correlation with age. There was also meaningful correlation between dialyis duration and skin discoloration (p<0.031) and leukonychia (p<0.041). Clubhing and ca-p product also have meaningful correlation (p<0.027). Pruritis (p<0.048) and skin fungal infection (p<0.047) (tinea versi color) also have meaningful correlation with serum ferritin level.
    Conclusion
    Mucocutaneous manifestation were common in end stage renal disease patients.
  • Ravarian M., Sadeghian Mh, Ebrahimzadeh S., Daneshvar D Page 121
    Background And Objective
    There are some reports about probable association between acute leukemia and special blood groups. Frequency of ABO and RH blood group is different in each population. This study was done to determine frequency of ABO and Rh blood groups in patient with acute leukemia and healthy population.
    Materials And Methods
    This case - control study was done on 214 patients (132 males, 82 females) that suffering from acute leukemia as case group and 117026 individuals healthy population who were voluntary blood donors as controls in Mashhad, Iran during 2001-07. Age, sex, ABO blood group and RH blood group were collected from hospital files for each cases. Furthermore the results of ABO and RH blood groups of controls were collected. Data were analyzed with Chi-Square, fisher test and Odd’s ratio.
    Results
    The frequency of A, B, AB, O and RH blood groups in cases were 23.8%, 32.8%, 7.0%, 36.4% and 90.7%, respectively. The frequency of A, B, AB, O and RH blood groups in controls were 29.8%, 27.4%, 8.9%, 33.9% and 88.3%, respectively. Odds Ratio test didn’t show association of ABO and RH blood groups with acute leukemia. Odds Ratio test showed association of B blood group with acute leukemia in females (OR=0.571, 95%CI: 0.358-.0908, P=0.021).
    Conclusion
    This study showed although there was not any association between ABO and RH blood groups and acute leukemia but probably females with B blood group are more susciptible toward acute lymphoblastic leukemia.
  • Amiriani T., Besharat S., Semnani Sh, Joshaghani Hr, Roshandel Ghr, Keshtkar Aa, Kiaii Mr, Mirkarimi Hs, Hashemi-Nasab Sz, Zendeh-Bad As Page 127
    Background And Objective

    Celiac is a hereditary disease presented with chronic inflammation of small intestine. Several studies supposed a relationship between Celiac disease and Inflammatory Bowel Disease (IBD). Tissue trans-glutaminase antibody is one of the best serological markers in Celiac disease. This study was designed to evaluate the association of Celiac and IBD using tissue trans-glutaminase antibody.

    Materials And Methods

    In this descriptive study 127 confirmed IBD patients who were referred by gastroentrologists 2005-08 enrolled into the study. A questionnaire was completed and tissue trans-glutaminase antibody was evaluated with ELISA method with a Cut-off=12 U/ml.

    Results

    Among 127 referred patients, serum samples of 102 patients were collected. Mean±SD of age was 36.17±15.2 years and 48% were males. Ulcerative colitis, Crohn’s disease and other colitis were observed in 76 (74.5%), 7 (6.9%) and 19 (18.6%) of patients, respectively. Tissue trans-glutaminase antibody was positive (19.8 U/L) in one 46-years-old male patient with ulcerative colitis.

    Conclusion

    Tissue trans-glutaminase antibody titer was not significantly different between IBD patients and controls, thus it seems not appropriate to suggest as one of the routine tests in IBD patients.

  • Maleki I., Godazandeh Gh Page 132
    Aspiration pneumonia is a critical disease and can result from a various causes. Epiphrenic diverticula is a rare disorder, which can cause aspiration of food material contained in it. Mediastinal tuberculosis can also cause traction diverticula at mid-esophagus, which usually are asymptomatic and induce no complication. In this article we describe a case, suffering of all these three disorders and after seven years of surgery and medical treatment any symptom was not found in the patient.
  • Shokraneh F., Aman-Allahi Ar Page 138