فهرست مطالب

اپیدمیولوژی ایران - سال هفتم شماره 1 (پیاپی 21، بهار 1390)

مجله اپیدمیولوژی ایران
سال هفتم شماره 1 (پیاپی 21، بهار 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/05/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • حسام الدین اکبرین، علیرضا باهنر*، امیدعلی نکویی جهرمی، حمید شریفی صفحه 1
    مقدمه و اهداف

    استفاده از مطالعات تجربی در دامپزشکی در دهه های اخیر توسعه قابل توجهی یافته است. نظر به لزوم رعایت ضوابط اجرای این مطالعات، توجه جدی به طراحی مناسب و گزارش دقیق آن ها نیز اهمیت ویژ ای دارد.

    روش کار

    کیفیت مقالات مستخرج از مطالعات تجربی و کارآزمایی های بالینی منتشر شده در مجله ی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در مدت 10 سال (1387-1378) در قالب این پژوهش ارزیابی گردید. مقالات بر اساس چک لیست به دقت مورد بررسی قرار گرفتند.

    نتایج

    از 738 مقاله، 289 مقاله مبتنی بر مطالعات تجربی بوده است. در 42/93 % از مقالات به حجم نمونه اشاره شده بود. در 36% مقالات به نوع طراحی، در 8/66% مقالات به نوع مطالعه در عنوان، در 4/1% مطالعات به کور سازی، در 6/33% مقالات به تصادفی سازی، در 9/96 % مقالات به معیارهای ورود، در 1/2% مقالات به رعایت اصول اخلاقی و در 5/76% مقالات به نوع تجزیه و تحلیل آماری اشاره شده بود. 9/60% مطالعات دارای گروه شاهد بودند. به طور متوسط در هر مقاله 58/5(06/5±) متغیر مورد مطالعه قرار گرفته بود. بیشترین حیوانات مورد مطالعه نشخوار کنندگان (7/27%) و میانگین تعداد نویسندگان 37/3 نفر(34/1±) بودند.

    نتیجه گیری

    در مجموع، اگرچه طراحی و شیوه گزارش مطالعات تجربی مندرج در مجله روند رو به بهبودی را نشان می داد. پیشنهاد می گردد از یک دستورالعمل استاندارد به منظور بهبود کیفیت این مطالعات و تدوین مقالات استفاده شود.

    کلیدواژگان: روش شناسی، ارزیابی، مطالعات تجربی، تهران، دامپزشکی
  • مریم یزدی، حسین محجوب صفحه 7
    مقدمه و اهداف
    سلامت مادران به عنوان یکی از گروه های آسیب پذیر از اهمیت زیادی در حوزه مراقبت های بهداشتی و درمان برخوردار است. هدف از مطالعه حاضر رتبه بندی و شناسایی استان های همگن از نظر وضعیت بهداشت و سلامت مادران روستایی است.
    روش کار
    با بررسی شاخص های موجود در زیج حیاتی سال 85 گزارش شده توسط وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، 15 شاخص مرتبط با سلامت مادران انتخاب گردیده است. با استفاده از روش تحلیل عاملی این شاخص ها به تعداد محدود عوامل معنادار کاهش یافته، عاملی که می تواند معرف شاخص وضعیت بهداشت و سلامت مادران روستایی باشد انتخاب و رتبه بندی استان ها بر اساس آن انجام شده است. برای شناسایی استان های همگن از روش خوشه ایسلسله مراتبی بر مبنای یک ماتریس فاصله بدست آمده از همان 15 شاخص ابتدایی استفاده شده است.
    نتایج
    با استفاده از تحلیل عاملی با تلخیص شاخص های متنوع مدلی پیشنهاد گردید که 89٪ از پراکندگی اطلاعات را در خود دارد. در این مدل عامل اول به عنوان عاملی که معرف مناسبی از سطح سلامت مادران در استان های مختلف بدست آمد و استان های کشور براساس آن رتبه بندی گردید. بر اساس این رتبه بندی استان های گیلان، مازندران و تهران از وضعیت مناسبی و استان های خوزستان، کهکیلویه و بویر احمد و هرمزگان از وضعیت نامناسبی در حوزه سلامت مادران برخوردارند، در ضمن استان سیستان و بلوچستان در وضعیت وخیمی از این نظر قرار دارند. در تکمیل نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی با استفاده از تحلیل خوشه ایاستان های همگن نیز شناسایی شده است.
    نتیجه گیری
    روش های تحلیل چند متغیره ابزاری مؤثر در رده بندی و شناسایی استان های همگن به لحاظ شاخص های سلامت مادران است. نتایج حاصل از این تحقیق در برنامه ریزی در خصوص نحوه اجرا و تخصیص خدمات بهداشتی به مادران روستایی، برای دست اندرکاران امور بهداشتی و درمانی کشور مفید خواهد بود.
    کلیدواژگان: سلامت مادران، تحلیل عاملی، تحلیل خوشه ای، زیج حیاتی
  • فیروز امانی، انوشیروان کاظم نژاد، رضا حبیبی، ابراهیم حاجی زاده صفحه 15
    مقدمه و اهداف
    مرگ و میر یکی از وقایع مهم حیاتی است که تغییر آن از مکانی به مکان دیگر یا از زمانی به زمان دیگر روی الگوهای سلامت تاثیر می گذارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین مکان و زمان تغییر الگوهای مرگ و میر کشور در طی سال های 88-1350 با استفاده از روش نقطه تغییر به عنوان یک روش آماری است.
    روش کار
    در این مطالعه با فرض مدل پواسون برای متغیر پاسخ (تعداد مرگ و میر در سال)، در نظر گرفته شد که قبل و بعد از نقطه تغییر دارای توزیع پواسون به ترتیب با میانگین های و باشد. از روش های مختلفی برای برآورد نقطه تغییر در داده های واقعی مرگ و میر با فرض مدل پواسون استفاده شد.
    نتایج
    با تحلیل داده های مرگ و میر با دو روش شبیه سازی و کار بر روی داده های واقعی نتایج نشان داد که نقطه تغییر داده هایمرگ و میر کشوری در سال 1372 رخ داده و با نتیجه مرکز آمار ایران همخوانی داشته هر چند که نتیجه مرکز آمار جنبه توصیفی داشته است.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که تغییرات الگوی مرگ ومیر در کشور ایران طی سال های مورد مطالعه معنی دار بوده که بیانگر توسعه شاخص های بهداشتی در کشور و کاهش مرگ و میر بوده است.
    کلیدواژگان: نقطه تغییر، نسبت درستنمایی، شاخص مرگ و میر، پواسون، وقایع حیاتی
  • کورش اعتماد، حسن افتخار اردبیلی، عباس رحیمی، محمد مهدی گویا، علیرضا حیدری، محمد جواد کبیر صفحه 23
    مقدمه و اهداف
    HIV هم اکنون به تنهایی بزرگ ترین ویروس کشنده عفونی است و افراد آلوده به HIV منبع آلودگی برای دیگران ر شمرده می شوند که پرخطرترین گروه ابتلا به ایدز معتادان تزریقی و دارندگان رفتار پرخطر جنسی می باشند. ارتقاء میزان آگاهی و نگرش این افراد یکی از اولویت های برنامه پیشگیری و مبارزه با ایدز است. این مطالعه با هدف تعیین سطح آگاهی و نگرش افراد HIV+ در مقایسه با افراد دارای سابقه رفتار پرخطر در استان گلستان و رابطه آن با مشخصه های اقتصادی،اجتماعی انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی که بر روی 54 فرد HIV+ و 134 فرد دارای سابقه رفتار پرخطر استان گلستان انجام گرفت. نمونه های HIV مثبت بوسیله نمونه گیری و افراد پرخطر بوسیله نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند.
    نتایج
    نتایج پژوهش داد که افراد اچ.آی.وی منفی در مقایسه با اج.آی.وی مثبت ها از سطح تحصیلات بالاتری برخوردار بودند(0/034 P=). میزان بیکاری نزد افراد اچ.آی.وی مثبت بیشتر (001/0 P<) و از سطح درآمد پایین تر بود (037/0 P=). افراد HIV+ و افراد دارای سابقه رفتار پرخطر در مورد بیماری ایدز آگاهی متوسط و نگرش نا مطلوبی داشتند. سطح نگرش بیماران HIV+ پایین تر از افراد دارای سابقه رفتار پرخطر بود (05/0=P).
    نتیجه گیری
    با توجه به سطح آگاهی متوسط و نگرش نامطلوب لزوم توجه مسئولین به آموزش های مداوم ومستمر در قالب برنامه ریزی مدون ضروری می باشد. سطح اقتصادی، اجتماعی پایین این افراد صرفنظر از تقدم یا تاخر این عوامل، به عنوان فاکتورهای زمینه ای تشدید کننده عوارض فردی و اجتماعی ایدز باید مورد توجه مسئولین قرار گیرد.
    کلیدواژگان: آگاهی، نگرش، HIV، رفتار پرخطر
  • ندا نیکوبخت، یوسف کریمی*، هادی بهرامی صفحه 32
    مقدمه و اهداف

    پژوهش حاضر با هدف مقایسه دلزدگی زناشویی در زنان نابارور و بارور مراجعه کننده به درمانگاه های زنان و ناباروری بیمارستان ولیعصر مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) صورت گرفته است.

    روش کار

    جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین بارور و ناباروری که به درمانگاه های زنان و ناباروری بیمارستان ولیعصر مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) در سال 1388 مراجعه کرده بودند. گروه نمونه شامل 120 نفر (60 زن بارور، 60 زن نابارور) بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. نمونه های مورد مطالعه پرسشنامه دلزدگی زناشویی و پرسشنامه محقق ساخته مشخصات فردی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.

    نتایج

    نتایج بدست آمده نشان داد میزان دلزدگی زناشویی زنان نابارور از زنان بارور بیشتر بوده است (001/0>=P) همچنین میزان دلزدگی زناشویی در زنان نابارور با تحصیلات دانشگاهی بیشتر از زنان نابارور بدون تحصیلات دانشگاهی بود (002/P=0).

    نتیجه گیری

    در درمان و بررسی مشکلات زوجین نابارور، در نظرداشتن دلزدگی زناشویی به عنوان یک عامل زمینه ای موثر در درمان ناباروری در سیستم مراقبت های اولیه بهداشتی مورد تاکید و توصیه است.

    کلیدواژگان: باروری، ناباروری، دلزدگی زناشویی، زنان
  • آسیه محمد زاده، احمدرضا درستی مطلق، محمدرضا اشراقیان صفحه 38
    مقدمه و اهداف
    ناامنی غذایی می تواند پیشساز مشکلات تکاملی، سلامتی و تغذیه ای باشد، از این رو پایش امنیت غذایی و بررسی عوامل مرتبط با آن در هر جامعه، ضروری به نظر می رسد. مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت امنیت غذایی خانوار و مصرف مواد غذایی دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان طراحی و اجرا شد.
    روش کار
    مطالعه حاضر به صورت تحلیلی مقطعی در پاییز 1387 روی580 دانش آموز سنین14 تا 17 سال از 40 دبیرستان شهر اصفهان انجام گرفت. نمونه ها به روش سیستماتیک خوشه ایانتخاب شدند. پرسش نامه های امنیت غذایی USDA و بسامد خوراک به ترتیب از طریق مصاحبه با مادران و دانش آموزان تکمیل شد.
    نتایج
    در بررسی حاضر شیوع ناامنی غذایی خانوار براساس پرسش نامه امنیت غذایی USDA برابر با 6/36% بود (40/0-33/0=CI%95). ناامنی غذایی خانوار ارتباط آماری مستقیمی با دفعات مصرف نان، ماکارونی، سیب زمینی، حبوبات و تخم مرغ در ماه، در دانش آموزان داشت (05/0>P). همچنین ارتباط آماری معکوسی بین ناامنی غذایی و دفعات مصرف برنج، گوشت قرمز، سوسیس و کالباس و همبرگر، مرغ، ماهی، سبزیجات سبز، سبزیجات ریشه ای و غده ای (رنگی)، میوه های جالیزی، موز و آناناس و نارگیل و انبه، سیب و پرتقال، شیر و ماست مشاهده گردید (05/0>P).
    نتیجه گیری
    یافته های مطالعه حاضر نشان دهنده شیوع بالای ناامنی غذایی در بین خانوارهای شهر اصفهان است. همچنین دانش آموزانی که در خانوارهای دچار ناامنی غذایی زندگی می کردند، مواد غذایی ارزان قیمت حاوی چگالی بالای انرژی را بیشتر مصرف می کردند. طراحی و اجرای برنامه های مداخله ای به منظور بهبود کیفیت غذای مصرفی خانوارها ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: امنیت غذایی، مصرف مواد غذایی، دانش آموزان، اصفهان
  • طاهره حسین زاده نیک، نگین شهسواری، داراب غلامی بروجنی، امیر رضا فتاحی میبدی، شاهین نوروزی، محمد جواد خرازی فرد صفحه 44
    مقدمه و اهداف
    برنامه ریزی برای درمان ارتودنسی به آگاهی از میزان نیاز به درمان ارتدنسی درجامعه نیاز دارد. همچنین بدلیل تقاضای زیاد جهت درمان های ارتدنسی اولویت بندی آن ها ضروری می باشد. هدف این مطالعه برآورد میزان نیاز و تقاضا برای درمان ارتودنسی در دانش آموزان 12 ساله شهرستان آباده است.
    روش کار
    شاخص IOTN در417 دانش آموز 12 ساله از مدارس آباده براساس معیارهای AC و DHC توسط دندانپزشک و بر اساس شاخص AC توسط دانش آموزان و والدین آنها تعیین شد و سپس میزان تقاضای دانش آموزان و والدین آن ها برای درمان ارتودنسی بررسی گردید. جهت آنالیز داده ها از ضریب همبستگی spearman''s استفاده شد.
    نتایج
    3/22 درصد از دانش آموزان12 ساله طبق شاخص DHC در گروه «بی نیاز به درمان»، 5/29% در گروه «حد واسط» و 2/48% در گروه «نیازمند به درمان» قرار گرفتند. هنگام ارزیابی بیماران با شاخص ACتوسط دندانپزشک، این درصدها به ترتیب 9/61%،29% و1/9% بود. در ارزیابی والدین و دانش آموزان طبق معیارAC، به ترتیب 6/8% و 7/7% در گروه نیازمند قطعی به درمان قرار گرفتند. تقاضای دانشآموزان و والدین آن ها برای درمان به ترتیب6/40%و9/44 % بود.
    نتیجه گیری
    نیاز به درمان ارتودنسی بر اساس معیار DHC در آباده نسبت به مطالعات دیگر بالا است. معیار DHC، رابطه کمی با میزان تقاضای درمان دانش آموزان دارد. ولی معیار ACرابطه بالایی با میزان تقاضای بیماران به درمان دارا می باشد.
    کلیدواژگان: نیاز به درمان ارتودنسی، IOTN، تقاضای درمان ارتودنسی
  • حدیث صبور، عباس نوروزی جاویدان، محمدرضا وفا*، فرزاد شید فر، مریم نظری، سمیه اطهاری نیک عزم، عباس رحیمی، حسن امامی رضوی، هوشنگ صابری صفحه 51
    مقدمه و اهداف

    علیرغم افزایش خطر چاقی و بیماری های قلبی در افراد با ضایعه نخاعی، ارزیابی کامل از دریافت غذایی که اثرات متغیرهای وابسته به ضایعه را در این بیماران بررسی کند تاکنون صورت نگرفته است. هدف از این مطالعه، ارزیابی دریافت غذایی بیماران با ضایعه نخاعی بر اساس جنس، متغیرهای وابسته به ضایعه و چاقی است.

    روش کار

    در این مطالعه مقطعی، 162 بیمار با ضایعه نخاعی و میانگین سنی 69/0±17/34 سال شرکت نمودند. دریافت غذایی بیماران توسط پرسشنامه بسامد خوراک نیمه کمی بررسی شد. تفاوت دریافت رژیمی و متغیرهای آنتروپومتریک بر اساس ویژگی های ضایعه با آزمون t مستقل ارزیابی شد.

    نتایج

    مردان در مقایسه با زنان دریافت کالری و کربوهیدرات بیشتری داشتند (001/0>P). افراد با ضایعه غیر کامل MUFA بیشتر مصرف می کردند (03/0=P). بیماران مسن تر دریافت انرژی تام، چربی اشباع، MUFA،کلسترول (01/0>P) و (05/0>P) کمتری داشتند. بیماران با مدت ابتلا بیشتر، انرژی تام، کربوهیدرات (01/0>P)، چربی تام و MUFA (05/0>P) کمتری مصرف می کردند. بر اساس تقسیم بندی جدید، 5/60% بیماران این مطالعه مبتلا به اضافه وزن و یا چاقی بودند. 1/33% از مردان و 4/48% از زنان دارای چاقی مرکزی بودند. بیماران پاراپلژیک BMI بیشتری از بیماران تتراپلژیک داشتند (009/0=P).

    نتیجه گیری

    تعادل دریافت درشت مغذی ها به سمت مصرف بیشتر چربی اشباع و دریافت کمتر کربوهیدرات پیچیده و پروتئین تغییر یافته است. در بیماران مسن تر و با ضایعه طولانی مدت تمایل به داشتن رژیم سالم بیشتر است.

    کلیدواژگان: ضایعه نخاعی، دریافت غذایی، متغیرهای آنتروپومتریک
|
  • H. Akbarein, A. Bahonar, Oa Nekouei Jahromi, H. Sharifi Page 1
    Background And Objectives

    Designing and application of experimental studies in veterinary medicine have been given paid more attention in recent years. This review aimed to evaluate the methodological quality of all published articles in Journal of the Faculty of Veterinary Medicine, University of Tehran between 2000 and 2009.

    Methods

    Evaluation studies with experimental designs were identified by reviewing titles and abstracts. Two reviewers coded reporting quality of articles.

    Results

    Of the 738 total published articles, 289 (39.16%) articles had experimental designs. Sample size was reported in 93.4% of studies, only 36% of studies explained their study design clearly and randomization was reported only in 33.6%. The ethical approval was mentioned in only two percent. Seventy six percent studies had comparison group.

    Conclusion

    The quality of reporting of experimental studies in the Journal of the Faculty of Veterinary Medicine was not generally acceptable. Therefore it is felt that authors should consider more necessary criteria for standard publication in veterinary journals.

  • M. Yazdi, H. Mahjub Page 7
    Background and Objectives
    Maternal health status is one the important health index since it could be a hallmark of performance of health care service particularly in rural area. The aim of this study is ranking and identifying homogeneous provinces based on maternal health indices in Iran.
    Methods
    Based on the indices in the vital horoscope which were reported by Iran Ministry of Health in 2006, fifteen indices related to maternal health have been selected. Using factor analysis, a factor that can represent rural maternal health in provinces was chosen and provinces ranked according to it. A hierarchical cluster analysis employed for identifying homogenous province based on a distance matrix obtained from the same selected indices in factor analysis.
    Results
    Factor analysis demonstrated that 89% of data variation included in this model. Based on an appropriate factor as index of maternal health, ranking was run in all provinces in Iran. According to this model, the maternal health status was in good condition in the rural areas of Gilan, Mazandaran and Tehran provinces, respectively. While maternal health were in inappropriate condition in rural areas of Khuzestan, Kohkiluyeh and Hormozgan provinces. The worst rural area was the province of Sistan and Baluchestan.
    Conclusion
    It could be concluded that employing multivariate analysis would be an effective tool for ranking and classifying homogeneous population (provinces) in terms of maternal health indices. Therefore health policy makers should consider the practical method of this analysis for any decision making.
  • F. Amani, A. Kazemnejad, R. Habibi, E. Hajizadeh Page 15
    Background and Objectives
    Changing the pattern of mortality gives important perspective of health determinants. The aim of this study is to detect location and time of mortality pattern change in country using statistical change point method during 1971-2009 Years.
    Methods
    We assume for years before and after, has a Poisson distribution with means and, respectively. We used several methods for estimation change point in real data by assume Poisson model.
    Results
    Using two simulated and real data analysis showed that the change point has been occurred in year 1993 and this confirmed by all methods.
    Conclusion
    Our findings have shown that the change pattern of mortality trend in Iran is related to improvement of health indicators and decreasing mortality rate in Iran.
  • K. Etemad, H. Eftekhar Ardabili, A. Rahimi, Mm Gouya, A. Heidari, Mj Kabir Page 23
    Background and Objectives
    The epidemic of HIV has been become worldwide. Infected people with HIV which are most intravenous drug users (IDUs) and/or people who have unsafe sex are important source of transmission of infection to other persons in a community. Since there is little known about the knowledge and attitudes of HIV positives about HIV in Iran, therefore we decided to measure the level of knowledge and attitudes of this group in Golestan province in compare with individuals with risky behavior.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted on 54 HIV+ persons and 134 people with high risk behavior individuals in 2007 year.
    Results
    Our study showed that HIV- (High risk group) cases had higher education level (P=0.034). Rate of jobless was higher in HIV+ persons (P<0.001). HIV+ cases had lower income (P=0.037). Both groups had moderate knowledge and poor attitude on HIV/AIDS. Level of attitude in HIV+ positive persons was lower than high risk group (P=0.05).
    Conclusion
    It is concluded that these susceptible persons and also infected individuals with HIV regardless of their socio-economic levels need more continuous education in structured programs.
  • N. Nikoubakht, U. Karimi, H. Bahrami Page 32
    Background and Objectives

    The rate of burnout may be high in unfertilized women, since there is little known about it, we designed a study to compare "couple burnout" between fertilized and unfertilized women in Tehran, Iran.

    Methods

    All (60 women) referred unfertilized women to reproductive center of Imam Khomeini teaching hospital were included in our study during 2009 year. By systematic random sampling we recruited 60 unfertilized women as control group. Couple Burnout’s specific questionnaire was filled up by participants.

    Results

    Unfertilized women experienced higher levels of couple burnout compared to fertilized cases (P<0.001). Furthermore unfertilized women with higher education showed an elevated rate of couple burnout than women with lower educational status (P=0.002).

    Conclusion

    In management of unfertilized families, "couple burnout" is an important underlying factor that should be considered in infertility treatment in primary health care system.

  • A. Mohammadzadeh, Ar Dorosty, Mr Eshraghian Page 38
    Background and Objectives
    Food security (access to safe, nutritious, affordable food) is one of the important determinants of health status in human life. Since monitoring and assessing of associated factors to food security are essential for health planning, this study has tried to determine household food security status and food consumption amongst high school student families in Esfahan, Iran.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted in autumn 2008 on 580 high school 14-17y students of Esfahan, Iran using a systematic cluster sampling. Food security and food frequency questionnaire were completed by interviewing mothers and students.
    Results
    The prevalence of household food insecurity was estimated as 36.6% (95%CI: 33-40%). Household food insecurity was positively associated with frequency of some food group intakes among students, including bread; macaroni; potato; legume; and eggs (P<0.05). In addition, negative associations were observed between food insecurity and frequency of other food group intakes including rice, red meat, sausage and hamburger, poultry, fish, green vegetables, root and bulb(colored) vegetables, melons, banana, pineapple, coconut, mango, apple, orange, milk, and yogurt (P<0.05).
    Conclusion
    The results of this study indicate that food insecurity is prevalent among (students) households in Esfahan. In addition, students living in food-insecure households more frequently consumed cheap foods containing high energy per kilogram. Therefore, appropriate nutritional programs should be designed to improve the quality of household food consumption.
  • T. Hosseinzadeh Nik, N. Shahsavari, D. Gholami, Ar Fattahi Meibodi, Sh Nourozi, Mj Kharrazi Fard Page 44
    Background and Objectives
    Orthodontic treatment need and demand in 12-year-olds in Abadeh city has not previously been analysed in relation to geographic origin. The purpose of this study was to assess the12 year old students need and demand for orthodontic treatment.
    Methods
    Four hundred seventeen 12-year-old students was selected from public and private schools in Abade (Fars province, Iran). All the students were examined according to the AC and DHC component of Index of Orthodontic Treatment Need (IOTN) by a trained dentist. Student's and parent's perceived needs were also assessed using AC component and their demand for orthodontic treatment was asked through a questionair.
    Results
    Twenty two percent of the students were in "no need of treatment" group when assessed by DHC component, 29.5 % were in "average need" and 48.2% were in "definite need" group. When assessed by AC score, these percents were 61.9%, 29%, and 9.1%. Parents and students percieved need for definite orthodontic treatment according to AC score was 8.6% and 7.7%, respectively. The students and their parents’ demand for treatment were 40.6% and 44.9%, respectively.
    Conclusion
    Orthodontic treatment need in Abade is higher in comparison with other reports according to DHC. DHC is not correlated with orthodontic treatment demand of 12 years old students, but AC had a strong relationship with treatment demand.
  • H. Sabour, A. Norouzia Javidan, Mr Vafa, F. Shidfar, M. Nazari, S. Athari Nik Azm, A. Rahimi, H. Emami Razavi, H. Saberi Page 51
    Background and Objectives

    Despite an increased risk of obesity and CHD in people with spinal cord injury (SCI), there is little known about the dietary intake in this group, therefore the aim of this study was to examine nutrient intake and body mass index (BMI) in the spinal cord injury (SCI) population according to level of injury and related variables.

    Methods

    In this cross-sectional study, 162 patients with spinal cord injury participated from Brain and Spinal Injury Repair research Center, Tehran, Iran. Dietary intakes were assessed by means of a semi quantitative food frequency questionnaire.

    Results

    The mean age of study population was 34.1±0.6 years. Total energy and carbohydrate intake were higher in men than women (P<0.001). Incomplete injured consumed more MUFA (P=0.03). The elderly were consumed less total calorie, saturated fat, MUFA, cholesterol (P<0.01) and PUFA (P<0.05). Injured patients with longer times had lower total calorie, carbohydrate (P<0.01), total fat and MUFA intake (P<0.05). Based on new classification 60.5% were at the risk of obesity or obese. Central obesity was seen in 33.1%of man and 48.4% of women. BMI of the paraplegia group was greater than that of the tetraplegia group (P= 0.009).

    Conclusion

    Macronutrients balance is moved towards higher saturated fat intake and less complex carbohydrates and protein intake in SCI patient’s. The elderly and patients who had lived with SCI longer time tended to maintain healthier diets.