فهرست مطالب

پژوهش های حبوبات ایران - پیاپی 2 (پاییز و زمستان 1389)

مجله پژوهش های حبوبات ایران
پیاپی 2 (پاییز و زمستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1390/02/01
  • تعداد عناوین: 13
|
  • مهدی مهرپویان، قربان نورمحمدی، محمد جواد میرهادی، حسین حیدری شریف آباد، امیرحسین شیرانی راد صفحه 1
    به منظور بررسی تاثیر سوش های مختلف باکتری های تثبیت کننده نیتروژن بر عملکرد و میزان جذب عناصر در ارقام مختلف لوبیا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار طی سال های 1385 و 1386 در منطقه خرمدره استان زنجان انجام شد. در این تحقیق، سطوح تلقیح و عدم تلقیح با سویه های مختلف در 6 سطح شامل بدون تلقیح و بدون کود (شاهد)، تلقیح با سویه Rb117، تلقیح با سویه Rb123، تلقیح با سویه Rb136، تلقیح با مایه تلقیح صنعتی ویژه لوبیا با نام ریزوبین سوپرپلاس و نیز بدون تلقیح همراه با کود (100کیلوگرم نیتروژن خالص از منبع کود اوره) بر روی سه رقم لوبیا با تیپ رشدی ایستاده شامل چیتی COS16 و دو رقم قرمز اختر و درخشان، مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج، به طور کلی تلقیح ارقام مختلف لوبیا با سویه های باکتری موجب برتری صفات کمی و کیفی آن نسبت به حالت بدون تلقیح و در بعضی موارد نسبت به مصرف 100 کیلوگرم کود خالص نیتروژن گردید. در بین سویه های مورد استفاده، سوش باکتری Rb117 و در بین ارقام مورد استفاده، رقم لوبیاچیتی COS16 نسبت به سایرین برتری نشان دادند. کاشت بذور پرایمینگ شده توانست محصول را نسبت به شاهد، حدود 43 درصد افزایش دهد و در بین انواع مایه تلقیح، Rb117 با 58 درصد و Rb123 با 32 درصد تاثیر بر عملکرد دانه نسبت به شاهد، به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر عملکرد دانه داشتند. بالاترین و پایین ترین فعالیت آنزیم نیترات ریداکتاز به میزان 18/1099 و 3/720 نانومول برگرم وزن تر گیاه در ساعت، به ترتیب به تیمار مصرف کود اوره و نیز تیمار شاهد اختصاص داشت. بالاترین میانگین پتاسیم و فسفر جذب شده در هر کیلوگرم ماده ی خشک اندام های هوایی، از تیمارهای تلقیح وکودی به دست آمد و کمترین آن مربوط به تیمار شاهد بود. باکتری های ریزوبیومی علاوه بر نقش بسیار بااهمیت خود در تثبیت نیتروژن، می توانند با تاثیر بر جذب بهتر سایر عناصر ضروری نیز افزایش رشد و عملکرد گیاهان را موجب شوند.
    کلیدواژگان: ارقام لوبیا، عملکرد، Rb117 و COS16
  • سید محمدحسن کشفی، ناصر مجنون حسینی، حسن زینالی خانقاه صفحه 11
    تراکم جمعیت گیاهی و مقدار نیتروژن، تاثیر زیادی روی رشد و عملکرد محصول نخود دارد. بنابراین، به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف تراکم بوته و کود نیتروژن (آغازگر) بر عملکرد و اجزای عملکرد نخود رقم کوروش یک آزمایش فاکتوریل 3 × 4 در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی در مزرعه پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج در سال 1385 انجام شد. تراکم بوته شامل چهار سطح 16، 32، 48 و 64 بوته در مترمربع و سطوح کود آغازگر شامل صفر، 25 و 50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بود. صفات مورفولوژیکی و زراعی مانند ارتفاع بوته، تعداد شاخه اولیه و ثانویه، ارتفاع اولین گره زایشی از سطح زمین، عملکرد تک بوته، عملکرد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن 1000دانه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که تراکم 48 بوته در مترمربع (با فاصله ردیف 50 سانتی متر و فاصله روی ردیف 2/4 سانتی متر) با متوسط عملکرد 1727 کیلوگرم دانه در هکتار و تیمار 50 کیلوگرم کود آغازگر نیتروژن با متوسط عملکرد 1588 کیلوگرم دانه در هکتار، مناسب ترین تیمارهای آزمایشی در این تحقیق بودند. افزایش تراکم بوته نخود در واحد سطح موجب افزایش ارتفاع بوته، فاصله اولین گره زایشی از سطح زمین و عملکرد بیولوژیکی به طور معنی داری شد. اما، برخی صفات مانند تعداد شاخه های اولیه و ثانویه، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، عملکرد تک بوته و شاخص برداشت کاهش معنی داری نشان دادند. همچنین با افزایش مقدار کود آغازگر نیتروژن برخی صفات نخود مانند عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت، تعداد دانه در غلاف و تعداد غلاف در بوته افزایش معنی داری نشان دادند. به طور کلی در شرایط آب و هوایی کرج تیمار های توام 48 بوته در مترمربع و مقدار 25 تا 50 کیلوگرم کود آغازگر نیتروژن در هکتار مناسب ترین عامل های مورد بررسی از نظر دستیابی به حداکثر عملکرد محصول نخود (رقم کوروش) بودند.
    کلیدواژگان: نخود، تراکم بوته، میزان نیتروژن، عملکرد دانه در واحد سطح، اجزای عملکرد
  • احمد نظامی، فرزین پورامیر، صیاد مؤمنی، حسن پرسا، علی گنجعلی، عبدالرضا باقری صفحه 21
    به منظور بررسی خصوصیات فنولوژیک، مورفولوژیک و عملکردی ژنوتیپ های نخود تیپ دسی، تحقیقی در سال زراعی 86-1385 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، به اجرا درآمد. در این تحقیق، 70 ژنوتیپ نخود تیپ دسی از بانک بذر حبوبات دانشگاه فردوسی مشهد در کرت هایی به طول 5/2 متر و فاصله ردیف 50 سانتی متر، در یک تا چهار خط کاشت، بدون تکرار در پنجم اردیبهشت ماه، کشت و مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات مختلف اندازه گیری شده در مورد هر یک از نمونه های کشت شده بر اساس دیسکریپتور نخود عبارت بودند از طول دوره ی سبز شدن تا گلدهی، طول دوره ی گلدهی تا غلاف دهی، طول دوره ی گلدهی تا رسیدگی، رنگ گل، رنگ دمگل، طول گل، تعداد گل در خوشه، رنگ غلاف، طول غلاف، شروع پرشدن دانه، تیپ برگ ها، تیپ رشدی گیاه، ارتفاع بوته، ارتفاع اولین غلاف از سطح خاک، تعداد شاخه های فرعی (اولیه، ثانویه و ثالثیه)، تعداد گره در ساقه، طول برگ، طول و عرض برگچه، تعداد برگچه در برگ، سطح برگ، تعداد غلاف در دمگل، تعداد غلاف در بوته، شکوفایی غلاف، تعداد دانه در غلاف، بافت پوسته ی بذر، وجود یا عدم وجود خال های کوچک روی بذر، شکل دانه و میزان عملکرد دانه. نتایج نشان داد که در بین ژنوتیپ های مورد بررسی از نظر تعداد روز از گلدهی تا رسیدگی، اختلاف معنی داری وجود نداشت و دامنه ی آن از 32 تا 44 روز بود. بیشترین (47%) و کمترین (20%) تعداد ژنوتیپ ها از نظر طول دوره ی گل دهی تا رسیدگی به ترتیب در دامنه ی 37 تا 39 روز و کمتر از 37 روز قرار داشتند. در میان ژنوتیپ های مورد بررسی، تنوع قابل توجهی از نظر گستره ی ارتفاع بوته وجود داشت به طوری که تفاوت حداقل و حداکثر ارتفاع بوته مشاهده شده حدود 53 سانتی متر بود. ژنوتیپ 708MCC با 63 سانتی متر، بیشترین میزان ارتفاع بوته را دارا بود. ارتفاع اولین غلاف از سطح خاک در 13 درصد از ژنوتیپ ها، بیشتر از 15 سانتی متر بود. عملکرد دانه در64درصد از ژنوتیپ ها که بیشترین میزان عملکرد دانه را دارا بودند، بیش از 400 گرم در مترمربع بود به طوری که نمونه 608MCC با 745 گرم در مترمربع، بیشترین میزان عملکرد دانه را تولید نمود. نتایج در مجموع نشان داد که تنوع قابل ملاحظه ای در میان ژنوتیپ های مورد بررسی از نظر صفات ارزیابی شده، وجود دارد و از این رو می توان از این تنوع در برنامه های اصلاحی جهت بهبود عملکرد این گیاه استفاده کرد.
    کلیدواژگان: اجزای عملکرد، دیسکریپتور نخود، ژرم پلاسم
  • حمیدرضا احیایی، مهدی پارسا، محمد کافی، مهدی نصیری محلاتی صفحه 37
    به منظور بررسی اثر محلول پاشی متانول و دور آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم نخود، آزمایشی به صورت به صورت کرت های دوبار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. آبیاری به عنوان عامل اصلی با مدار 10 و 20 روز و دو رقم نخود 482 ILC(تیپ کابلی) و پیروز (تیپ دسی) و متانول در غلظت های 20،10 و30 درصد حجمی به عنوان فاکتور های فرعی در نظر گرفته شدند. متانول در طی فصل رشد سه مرتبه با فواصل 10 روز بعد از شروع غلاف دهی بر روی اندام های هوایی بوته های نخود محلول پاشی شد. نتایج نشان داد که محلول پاشی متانول اثرات معنی داری بر روی عملکرد و اجزای عملکرد داشت. محلول پاشی با غلظت 30 درصد، بیش از سایر تیمار ها بر عملکرد و اجزای عملکرد مؤثر بود به طوری که موجب افزایش تعداد غلاف، وزن دانه، وزن 100دانه، تعداد دانه در بوته و شاخص برداشت شد. بیشترین و کمترین عملکرد بیولوژیک به ترتیب در تیمار محلول پاشی متانول 30 درصد (2198 کیلوگرم در هکتار) و متانول صفر درصد (1823 کیلوگرم در هکتار) مشاهده شد. همچنین در تیمار محلول پاشی30 درصد متانول، بیشترین عملکرد دانه با 1243 کیلوگرم در هکتار و در تیمار متانول صفر درصد با 904 کیلوگرم در هکتار، کمترین عملکرد دانه به دست آمد. به طور کلی می توان کاربرد محلول پاشی 30 درصد را برای افزایش عملکرد در گیاه نخود توصیه کرد.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، دور آبیاری، متانول، نخود (Cicer arietinum L، )
  • احمد نظامی، عبدالرضا باقری، حسن پرسا، محسن زعفرانیه، نرگس خمدی صفحه 49
    به منظور بررسی خصوصیات فنولوژیک، مورفولوژیک، اجزای عملکرد و عملکرد دانه 17 ژنوتیپ متحمل به سرمای عدس به همراه یک توده محلی رایج (رباط) در کاشت پاییزه (21 مهرماه) تحت شرایط آبیاری تکمیلی، آزمایشی در سال زراعی 86-1385 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. آبیاری در طی فصل رشد در سه نوبت شامل بلافاصله پس از کاشت، 20 روز بعد از آبیاری اول و نیز در آغاز گلدهی انجام شد. بر اساس نتایج، تفاوت بین ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات اندازه گیری شده معنی دار بود (05/0p≤). محدوده رشد رویشی (سبزشدن تا گلدهی) در بین بوته ها از حداقل 102 تا 150 روز و تعداد شاخه در بوته از حداقل 5 تا حداکثر 24 شاخه در بوته متغیر بود ضمن این که گستره ی عملکرد دانه از حداقل 76 گرم درمترمربع در ژنوتیپ MLC13 تا حداکثر 379 گرم در مترمربع در ژنوتیپ MLC20 مشاهده شد. همبستگی بین عملکرد دانه با طول دوره رشد رویشی (**79/0=r)، دوره رشد زایشی (**83/0=r)، ارتفاع بوته (**62/0= r)، تعداد شاخه در بوته (**68/0 = r)، مجموع طول شاخه دربوته (**56/0=r) و تعداد غلاف در بوته (**80/0 =r)، مثبت و معنی دار بود. با توجه به پایین بودن میانگین عملکرد دانه عدس در کشت رایج در ایران و نیز با توجه به افزایش حدود چهار برابری میانگین عملکرد دانه در ژنوتیپ های مورد آزمایش، انتظار می رود در صورت استفاده از ژنوتیپ های مقاوم به سرما در کشت پاییزه در شرایط آبیاری تکمیلی، عملکرد عدس افزایش چشمگیری داشته باشد.
    کلیدواژگان: رشد رویشی، شاخه، عملکرد، فنولوژی، متحمل به سرما
  • ناصر مجنون حسینی، رضا حمزه ئی صفحه 59
    به منظور بررسی تاریخ کاشت مناسب نخود دیم در منطقه همدان، آزمایشی در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاوررزی و منابع طبیعی استان، شهرستان بهار در سال زراعی 85-1384 اجرا شد. تحقیق در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار صورت گرفت. فاکتور اول شامل دو تاریخ کشت زمستانه و بهاره و فاکتور دوم، ارقام نخود شامل شاهد محلی، ارقام اصلاح شده ی آرمان و هاشم و لاین ILC482 بودند. صفات مورد بررسی عبارت بودند از درصد سبز مزرعه، ارتفاع بوته، ارتفاع اولین غلاف از سطح خاک، متوسط تعداد ساقه اصلی، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن 100دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین تاریخ های مختلف کشت و ارقام نخود از لحاظ اغلب صفات مورد بررسی، معنی دار بود. برهم کنش تاریخ کشت و ارقام در تمامی صفات به جز ارتفاع بوته، ارتفاع اولین غلاف از سطح زمین، تعداد ساقه اصلی، تعداد دانه در غلاف و وزن 100دانه، معنی دار بود. مقایسه ی میانگین عملکرد دانه و بیولوژیک ارقام نخود نشان داد که لاین ILC482، با متوسط عملکرد 1045 کیلوگرم دانه و 2385 کیلوگرم ماده خشک در هکتار در هر دو تاریخ کاشت نسبت به سایر ارقام، برتری داشت. همبستگی عملکرد دانه با عملکرد بیولوژیک (**57/0 =r) و شاخص برداشت (**74/0 = r)، مثبت و معنی دار بود. ارتباط بین درصد سبز مزرعه با عملکرد بیولوژیک (**67/0 =r) بیانگر آن است که عملکرد پایین نخود دیم زمستانه در این منطقه به علت تعداد کم بوته های استقراریافته (درصد سبز پایین) بوده است. به طور کلی، کشت زمستانه نخود دیم در شهرستان بهار، هم به لحاظ عملکرد دانه و بیولوژیک و هم به دلیل وجود ارقام متحمل به سرما (لاین ILC482) نسبت به کشت بهاره نخود دیم، برتری داشته است.
    کلیدواژگان: تاریخ کاشت، درصد سبز مزرعه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، نخود دیم
  • سید رضاامیری ده احمدی، مهدی پارسا، احمد نظامی، علی گنجعلی صفحه 69
    به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی در مراحل مختلف رشدی نخود رقم جم، آزمایشی درگلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تنش خشکی از طریق قطع آبیاری تا زمان رسیدن رطوبت خاک به 20 درصد ظرفیت زراعی در مراحل گیاهچه ای، رشد سریع، گلدهی، غلاف دهی و دانه بستن اعمال شد. در این آزمایش، عملکرد دانه در تک بوته و شاخص های رشد شامل وزن خشک تجمعی، سطح برگ در بوته، سرعت رشد گیاه، سرعت رشد نسبی، سرعت فتوسنتز خالص، نسبت سطح برگ و سطح ویژه برگ در طول دوره رشد، اندازه گیری شدند. نتایج، مؤید حساسیت شدید گیاه نخود به تنش خشکی در مرحله گلدهی بود. تنش خشکی در مرحله گلدهی باعث کاهش وزن (عملکرد) دانه در بوته، وزن خشک تجمعی، سرعت رشد نسبی، سرعت رشد گیاه، سرعت فتوسنتز خالص و افزایش نسبت سطح برگ و سطح ویژه برگ شد. در این آزمایش، مرحله دانه بستن کمترین حساسیت را به تنش خشکی نشان داد. وقوع تنش در مراحل گیاهچه ای و رشد سریع باعث افزایش سرعت رشد گیاه و سرعت رشد نسبی در انتهای دوره رشد گیاه شد.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، شاخص های رشد، نخود (Cicer arietinum L، )
  • حسینعلی فلاحی، امیر میرزایی، محمد مهدی سیابیدی، سیدعطاءالله سیادت، فربد فتوحی صفحه 85
    الگوی کاشت، یکی از راه کارهای افزایش عملکرد در واحد سطح است که لازم است در مناطق مختلف مورد توجه قرار گیرد. این تحقیق به منظور بررسی اثر فواصل بین و روی ردیف کاشت بر شاخص های رشد ماش رقم گوهر در سال 1383 در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی ایلام اجرا گردید. آزمایش به صورت کرت های یک بار خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. سه تیمار فاصله بین ردیف های کاشت (50، 65 و 80 سانتی متر) به عنوان کرت های اصلی و سه تیمار فاصله بوته روی ردیف (5، 5/7 و 10 سانتی متر) به عنوان کرت های فرعی در نظر گرفته شدند. جهت تعیین روند رشد، نمونه برداری ها یک هفته پس از جوانه زنی آغاز و هر هفته یک بار نمونه برداری انجام شد. بررسی روند تغییرات ماده خشک، شاخص سطح برگ، سرعت جذب خالص و نسبت وزن برگ در تیمارهای فواصل بین ردیف نشان داد که این صفات در فاصله بین ردیف 50 سانتی متر نسبت به دو فاصله بین ردیف 60 و 80 سانتی متر، از سطح بالاتری برخوردار بودند. کاهش فاصله ردیف ها باعث ایجاد سرعت رشد محصول بیشتر در طول دوره رشد گیاه شد. از طرفی با کاهش فاصله بوته ها، سرعت رشد محصول در طول دوره رشد افزایش یافت. فاصله بین ردیف 50 سانتی متر کمترین سرعت رشد نسبی را به خود اختصاص داد. کاهش فاصله بوته روی ردیف منجر به کاهش سرعت رشد نسبی شد به شکلی که بیشترین میزان شاخص مذکور در تیمار 10 سانتی متر فاصله بوته روی ردیف مشاهده شد. نسبت سطح برگ در تیمار 50 سانتی متر به خصوص در اوایل فصل رشد نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود. مطالعه روند تغییرات نسبت سطح برگ و فواصل مختلف بوته روی ردیف نیز از روند تقریبا مشابهی با تیمار فاصله بین ردیف تبعیت کرد. با توجه به نتایج به نظر می رسد که آرایش کاشت (5×50 سانتی متر) نسبت به سایر آرایش ها، بهتر بود.
    کلیدواژگان: ماش، فواصل بین ردیف، فواصل روی ردیف، شاخص های رشد
  • علی گنجعلی، عبدالرضا باقری صفحه 101
    بخش مهمی از موفقیت تولید در مناطق دارای تنش خشکی به جذب مؤثر آب و عناصر غذایی توسط سیستم ریشه ای کارآمد وابسته است. به منظور بررسی خصوصیات مورفولوژیکی ریشه و شناسایی معیارهای مناسب برای گزینش ژنوتیپ های متحمل به خشکی نخود، چهار آزمایش جداگانه در مراحل مختلف فنولوژی شامل مراحل گیاهچه ای، گل دهی، تشکیل غلاف ها و پرشدن دانه ها انجام شد. 10 ژنوتیپ نخود با تنوع جغرافیایی مناسب که کشت نخود در آن مناطق انجام می شود از کلکسیون نخود مشهد انتخاب شدند. به جز در آزمایش اول (مرحله گیاهچه ای) که خصوصیات ریشه ی ژنوتیپ ها در شرایط بدون تنش مورد بررسی قرار گرفت، در سه آزمایش دیگر ژنوتیپ ها در دو شرایط تنش خشکی (25 درصد ظرفیت زراعی) و شاهد قرار گرفتند. آزمایش ها جداگانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شدند. در مرحله گیاهچه ای تفاوت معنی داری میان ژنوتیپ ها از نظر صفات مربوط به ریشه وجود داشت. ژنوتیپ MCC358از نظر مجموع طول ریشه ها، سطح، وزن خشک و حجم ریشه ها، برتر از سایر ژنوتیپ های مورد بررسی بود، با این حال بالاترین نسبت ریشه به اندام هوایی به ژنوتیپ MCC30تعلق داشت. با وجود این که در مراحل گل دهی و تشکیل غلاف ها، اثر متقابل تنش و ژنوتیپ، تاثیر معنی داری بر طول ریشه اصلی نداشت ولی در مرحله پرشدن دانه ها، تنش خشکی طول ریشه اصلی را در اکثر ژنوتیپ ها نسبت به شاهد کاهش داد. نسبت ریشه به اندام هوایی در واکنش به تنش خشکی تا مرحله گل دهی افزایش یافت که به کاهش بیشتر رشد اندام های هوایی نسبت به ریشه ها در این مرحله مربوط می شود. ژنوتیپ ها به اقتضای الگوی رشدی در مراحل مختلف فنولوژی، واکنش های متفاوتی را نشان دادند و یک روند منطقی از نظر تغییر کمی صفات مورد بررسی میان ژنوتیپ ها مشاهده نشد. بنابراین با توجه به نتایج این بررسی به نظر می رسد گزینش برای یک صفت در مرحله ای از فنولوژی گیاه بایستی انجام شود که صفت مذکور در آن مرحله دارای بیشترین اثرگذاری است.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، ریشه، نخود و نسبت ریشه به اندام هوایی
  • سیدکریم موسوی، سید حسین ناظر کاخکی، محمدرضا لک، رضا طباطبایی، دلاور بهروزی صفحه 111
    آزمایش ارزیابی کارآیی علف کش ایمازتاپیر برای کنترل علف های هرز کشت لوبیا طی سال 1385 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 19 تیمار و 4 تکرار در استان های زنجان، مرکزی، اصفهان و چهارمحال و بختیاری اجرا شد. در این آزمایش ها، کارآیی کاربرد پیش کاشت آمیخته با خاک، پیش رویشی و پس رویشی علف کش ایمازتاپیر در مقادیر مختلف در مقایسه با علف کش های رایج تری فلورالین، اتان فلورالین و بنتازون مورد ارزیابی قرار گرفت. در استان زنجان بیشترین درصد کاهش وزن خشک علف های هرز نسبت به شاهد بدون کنترل به میزان 91 درصد به تیمار کاربرد پیش رویشی به علاوه پس رویشی ایمازتاپیر به میزان 5/0 لیتر در هکتار همراه مویان مربوط بود. در استان مرکزی نیز تراکم علف هرز برای تیمار یادشده کمتر از سایر تیمارها بود. کاربرد پیش کاشت، پیش رویشی و پس رویشی ایمازتاپیر در مقادیر مورد آزمایش، فاقد اثرات گیاه سوزی پایدار روی لوبیا بود. کاربرد ایمازتاپیر به صورت پس رویشی کارآیی چندانی در کنترل علف های هرز نداشت. هرچند تاثیر کنترلی ایمازتاپیر روی جمعیت علف های هرز در سطح عالی نبود اما با توجه به محدودیت شدید گزینه های علف کش در دسترس لوبیاکاران به نظر می رسد پس از مطالعات بیشتر در زمینه اثرات کنترلی آن روی گونه های علف هرز غالب کشور و همچنین کسب آگاهی درباره اثرات باقی مانده آن در خاک می توان نسبت به معرفی این علف کش برای مدیریت علف های هرز در سطح مزارع لوبیا اقدام نمود.
    کلیدواژگان: لوبیا، علف های هرز، علف کش ایمازتاپیر (پرسویت)
  • هوشنگ فرجی، خدیجه امیری صفحه 123
    به منظور بررسی تاثیر علف کش های شیمیایی مختلف بر کنترل علف های هرز پهن برگ زراعت لوبیا، آزمایشی در سال 1386 با 12 تیمار بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در یاسوج اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کاربرد خاکی تری فلورالین به صورت پیش کاشت به مقدار 960 گرم ماده مؤثره در هکتار؛ کاربرد پس رویشی علف کش های بنتازون به مقدار 1200 گرم ماده مؤثره در هکتار؛ علف کش ایمازتاپیر با مقادیر 50، 75 و 100 گرم ماده مؤثره در هکتار؛ علف کش فومسافن به مقادیر 426، 639 و 852 گرم ماده مؤثره در هکتار؛ علف کش استورم به مقادیر 426، 639 و 1065 گرم ماده مؤثره در هکتار، شاهد عاری از علف های هرز توسط وجین دستی و تداخل علف های هرز تا پایان دوره رشد بودند. نتایج نشان داد که مؤثرترین تیمار بر افزایش عملکرد لوبیا، علف کش تریفلورالین بود که با تیمار شاهد عاری از علف هرز، در یک کلاس آماری قرار گرفت و بعد از آن علف کش های بنتازون و فومسافن در هر سه مقدار استفاده شده، قرار گرفتند. بیشترین و کمترین درصد کاهش وزن خشک علف های هرز به ترتیب به تیمارکاربرد علف کش تری فلورالین و بنتازون مربوط بود. در مجموع با در نظر گرفتن مشکل کاربرد علف کش تری فلورالین که کشت بعدی را در معرض خطر قرار می دهد، می توان از علف کش فومسافن به صورت پس رویشی استفاده نمود. این علف کش ضمن خسارت کم به گیاه زراعی، از پتانسیل بالایی جهت کنترل علف های هرز برخوردار است.
    کلیدواژگان: تری فلورالین، ایمازتاپیر، فومسافن، استورم، بنتازون، وجین دستی
  • سیدکریم موسوی صفحه 131
    به منظور ارزیابی کارآیی استفاده از 12 علف کش اتال فلورالین (3 لیتر در هکتار)، تری فلورالین (2 لیتر در هکتار)، پندیمتالین (5/1 تا 5/2 لیتر در هکتار)، ایمازتاپیر (5/0 تا 7/0 لیتر در هکتار)، ایزوکسافلوتل (80 گرم در هکتار)، پیریدیت (5/2 لیتر در هکتار)، بنتازون (2 لیتر در هکتار)، متری بیوزین (7/0 کیلوگرم در هکتار)، فومسافن (1 لیتر در هکتار)، سیمازین (800 گرم در هکتار)، پرومترین (830 گرم در هکتار) و هالوکسی فوپ- آر- متیل (1 لیتر در هکتار) برای کنترل علف های هرز مزارع نخود و همچنین سنجش حساسیت نخود به این علف کش ها، آزمایش مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار طی سال زراعی 86-1385 در شهرستان خرم آباد لرستان اجرا شد. در بین تیمارهای کنترل شیمیایی، کمترین تراکم علف های هرز یک ساله به تیمارهای کاربرد پس رویشی فومسافن و ایزوکسافلوتل و کاربرد پیش رویشی مخلوط سیمازین و پرومترین و کاربرد پیش رویشی متری بیوزین اختصاص داشت. تیمارهای کاربرد پس رویشی فومسافن، کاربرد پیش رویشی مخلوط سیمازین و پرومترین و تیمار کاربرد پس رویشی ایزوکسافلوتل، حداقل موجب کاهش 87 درصدی تراکم علف های هرز را فراهم آوردند. سطح کاهش جمعیت علف هرز برای تیمار کاربرد پس رویشی پیریدیت، 85 درصد بود. براساس ارزیابی چشمی به فاصله 2 و 15 روز پس از سم پاشی پس رویشی، تیمارهای کاربرد پس رویشی زودهنگام بنتازون، کاربرد پس رویشی فومسافن و تمامی شکل های کاربرد ایمازتاپیر، اثرات گیاه سوزی شدیدی روی گیاه زراعی نخود بر جای گذاشتند. بر مبنای ارزیابی چشمی صورت گرفته، تیمارهای کاربرد پس رویشی ایزوکسافلوتل و فومسافن، بهترین تیمارها از نظر کنترل علف های هرز (کنترل 5/96 تا 99 درصد) بودند. کاربرد پیش رویشی مخلوط سیمازین و پرومترین، بهترین تیمار شیمیایی از نظر کنترل علف هرز خردل وحشی - شایع ترین گونه ی یک ساله بود. کاربرد پیش رویشی و پس رویشی فومسافن، کاربرد پس رویشی پیریدیت و ایزوکسافلوتل، کاربرد پیش کاشت و پس رویشی ایمازتاپیر، تیمارهای ترکیبی کاربرد پیش رویش به علاوه پس رویشی ایمازتاپیر و پندیمتالین، کاربرد پس رویشی زودهنگام بنتازون، کاربرد پیش رویشی پندیمتالین و کاربرد پیش رویشی مخلوط سیمازین و پرومترین، سبب کاهش حداقل 90 درصدی تولید ماده خشک علف های هرز شدند. اثرات گیاه سوزی کاربرد پس رویشی ایزوکسافلوتل، فومسافن و ایمازتاپیر و کاربرد پیش رویشی متری بیوزین نیز شدید بود. کاربرد پیش رویشی فومسافن برای نخود، ایمن بود. بیشترین عملکرد دانه در تیمارهای وجین دومرحله ای، وجین زودهنگام، کاربرد پس رویشی پیریدیت، کاربرد پیش رویشی مخلوط سیمازین و پرومترین، کاربرد پیش کاشت پندیمتالین، کاربرد پس رویشی ایزوکسافلوتل، کاربرد پیش رویشی متری بیوزین، پندیمتالین و فومسافن، کاربرد پس رویشی پندیمتالین، کاربرد پیش کاشت ایمازتاپیر، اتال فلورالین و تری فلورالین مشاهده شد.
    کلیدواژگان: علف کش، لرستان، مدیریت علف های هرز، نخود
  • آذر محمدی، محمدرضا بی همتا، حمیدرضا دری صفحه 143
    به منظور بررسی صفات کمی و کیفی تاثیرگذار بر قابلیت پخت و رابطه آن با درصد پروتئین، طرحی در قالب بلوک های کامل تصادفی با 15 ژنوتیپ لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris L.) تحت شرایط آبیاری معمولی و تنش خشکی در سه تکرار انجام شد. صفات مورد نظر در سطح مزرعه و آزمایشگاه تغذیه بر اساس استاندارد بین المللی CIAT بررسی شد. تجزیه واریانس نشان داد که تحت دو شرایط آبیاری مستقل اثر ژنوتیپ ها روی برخی صفات کمی (طول بوته، گره روی ساقه اصلی، روز تا 50درصد گل دهی، دوره پرشدن دانه، اندازه دانه، وزن 100دانه و درصد پروتئین) و برخی صفات کیفی (شاخص جذب آب، شاخص تورم، جلوه و ظاهر دانه)، معنی دار بود. نتایج مقایسه میانگین آماری صفات نشان داد در اثر تنش خشکی، مقدار پروتئین دانه، بیشتر، رقم دیررس تر و دانه، دیرپزتر شده است. در تجزیه به عامل ها، چهار عامل پنهانی با توجیه تقریبی بیش از 70درصد تغییرات، در محیط آبیاری معمولی شامل عوامل فیزیولوژیک بوته، مورفولوژی بوته، تیپ رشد و عامل قابلیت پخت و کیفیت پروتئین، دسته بندی شد و در شرایط تنش خشکی، عوامل اصلی به ترتیب شامل خصوصیات فیزیولوژیک بوته، مرتبط بر عملکرد بوته، کمیت دانه و عامل قابلیت پخت و زمان پخت بودند.
    کلیدواژگان: تجزیه به عامل، تنش خشکی، درصد پروتئین، قابلیت پخت، لوبیا قرمز
|
  • Mehrpoyan Mehdi, Qorban Normoahamadi, Mohammad Javad Mirhadi, Hossein Heydari Sharifabad, Amir Hossein Shirani Rad Page 1
    In order to evaluate nitrogen fixation ability and nutrients uptake in three cultivars of common bean (Phaseolus vulgaris L.) inoculating with some types of inoculants containing different strains of Rhizobium leguminosarum; bv. phaseoli an experimental design was conducted in Khoramdarah region in 2006 and 2007. In this investigation three types of biological fertilizers including Rb117, Rb123, Rb136 and a commercial inoculants (Rhizobean super plus) with two treatment N100 (use of 100 Kg nitrogen/ha) and control (without seeds inoculated and fertilizer) and three common bean cultivars including COS16, Derakhshan and Akhtar (red skin) were used. The experiment was factorial in a randomized complete block design. The strains were provided by Soil and Water Research Institute Laboratory. Rb117 strain showed 58 percent increase in seed yield compared to non inoculants treatment. Among inoculants, the effect of Rb123 strain was 32% compared to others. The highest rate of nitrate reductase enzyme activity was at fertilizer treatment (100 Kg net N per ha) as 1099.18 n mol/g FW/h and the lowest enzyme activity was observed at control (720.3 n mol /g FW/h). Influence of inoculants on potassium and phosphorus absorption by plant, was significant. The highest means were obtained in inoculants treatments. The strain of Rb117 was more effective on common bean compared to other strains. In three cultivars, the COS16 was successful compared to other cultivars. High seed yield and many evaluated traits achieved by COS16 (spotted bean), second year of experiment and Rb117 strain.
  • Seyed Mohammad Hasan Kashfi, Naser Majnoun Hosseini, Hasan Zeinali Khaneghah Page 11
    Plant population density (PPD) and nitrogen (N) have large effects on chickpea growth and yield. To study these effects on chickpea (var. Kourosh) a factorial experiment (4×3) in randomized complete block design with four replications was carried out at research farm of college of Agriculture & Natural Science, Karaj (Iran) in 2006. Four PPD treatments were 16, 32, 48 and 64 plant m-2 and N amount were 0.0, 25 and 50 Kg per ha. Morphological and agronomic traits such as plant height, first node distance from ground level, number of primary and secondary branches, pods per plant, seed yield per plant and per unit area, biological yield, harvest index, 1000 seed weight were all recorded. The results indicated that density of 48 plants m-2 (with 50 cm between and 4.2 cm within the rows) and starter nitrogen rate of 50 kg ha-1 were the best treatments which produced an average seed yield of 1727 and 1588 kg ha-1, respectively. Increase in chickpea density caused a significant rise in plant height, first node distance from ground level and biological yield. However, certain traits such as the number of primary and secondary branches, seeds per pod, pods per plant, seed yield/plant decreased significantly with plant density. The starter N fertilizer also increased some agronomic traits of chickpea such as seed and biological yield, harvest index, seeds per pod, and pods per plant, significantly. On the whole, the highest chickpea seed yield (in cv. Kourosh) was obtained from the combination of 48 plant m-2 and starter nitrogen amount of 25 to 50 kg ha-1 at Karaj conditions.
  • Ahmad Nezami, Farzin Pouramir, S. Momeni, H. Porsa, A. Ganjeali, A. Bagheri Page 21
    In order to study the morphological, phenological and yield characteristics of 70 Desi chickpea genotypes, a trial was conducted on 2007 in Research Farm of Agriculture Faculty of Ferdowsi University of Mashhad. In this study, 70 Desi chickpea genotypes from Ferdowsi University of Mashhad Seed Bank, were planted in plots without replication including one to Four planting rows at maximum length of 2.5 m and row space of 50 cm. Some characteristics were measured for each accession based on chickpea descriptors, including the days from emerging to flowering, flowering to pod setting, flowering to maturity, plant height, leaflet length and width, number of leaflet per leaf, leaf length, leaf area, number of node per main stem, number of primary, secondary and tertiary branches, flower length, pod length, number of pod per plant, number of seeds per pod, seed color and shape, 1000 seed weight, and seed yield. The results showed that rang of days from flowering to maturity were 32 to 44 days. Highest (47%) and lowest (20%) number of genotypes for days from flowering to maturity had ranges from 37 till 39 days and less than 37 days, respectively. The range of plant height among genotypes was 53 cm and MCC708 with 63 cm had the highest plant height. The height of the first pod from soil surface of 13% of genotypes was more than 15 cm. Seed yield in 64% of genotypes, those had the highest seed yield, was more than 400 gm-2 and MCC608 with 745 gm-2 had the most seed yield. In general, there was considerable diversity among chickpea genotypes for assessed characteristics. So it is possible to exploit this variation in breeding programs for improving yield of chickpea.
  • Hamidreza Ehyaee, M. Parsa, M. Kafi, M. Nasiri Mahallati Page 37
    In order to evaluate the effects of foliar application of methanol and irrigation intervals on yield and yield components of chickpea cultivars a factorial experiment as split plots based on randomized complete block design with three replications was conducted in spring 2008 at the Agricultural Research Station of Ferdowsi University of Mashhad. The treatments were 10 and 20 irrigation intervals as main plots and factorial combination of cultivars, ILC482 (Kabuli type) and Piroz (Desi type) with concentration of methanol 0, 10, 20 and 30 volume percent as subplots. Methanol sprayed on chickpea shoots after podding with 10 days interval. The results showed the effects of foliar application of methanol on yield and yield components were significant. Spray of 30 percent concentration affected yield and yield components more than other treatments. So that it increased number of pods, 100 seed weight, seed weight, seed number per plant and harvest index. Biological yield was the highest (2198 kg/ha) for 30 percent methanol and the lowest for zero percent (1823 kg/ha). In addition, 30 percent methanol had the highest grain yield (1243 kg/ha) and the lowest (904 kg/ha) was related to zero percent methanol. According to the results, foliar application of 30 percent methanol could be recommended for increasing the yield of chickpea.
  • Ahmad Nezami, Abdol Reza Bagheri, Hasan Porsa, Mohsen Zafranieh, Narges Khamadi Page 49
    In order to evaluate phenological characteristics, yield and yield components of 18 cold tolerant lentil genotypes in fall planting under supplementary irrigation, an experiment was carried out based on randomized complete block design in 2006-2007 at Research farm of college of agriculture, Ferdowsi university of Mashhad. Irrigation was performed three times: immediately after sowing, 20 days after that and at flowering stage. Based on results, the differences among genotypes for all traits were significant (p≤0.05). The range of vegetative period (emergence to flowering) among genotypes varied from 102 to 150 days. Numbers of branches per plant were different from 5 to 24. In addition, seed yield was observed to change from 76 g.m-2 in MLC13 to 379 g.m-2 in MLC20. Correlation between seed yield and vegetative growth period (r=0.79**), reproductive growth period (r=0.83**), plant height (r=0.62**), number of branches per plant (r=0.68**), length of branches per plant (r=0.56**) and numbers of pod per plant (r=0.80**) were positive and significant. Regarding to four times increase in seed yield in this experiment compared to average lentil seed yield in Iran, we predict an outstanding increase in producing of lentil in fall planting of cold tolerant lentil genotypes under supplementary irrigation.
  • Naser Majnoun Hosseini, Reza Hamzeii Page 59
    In order to evaluate a better sowing date of chickpea cultivars in dry land conditions, a factorial experiment in randomized complete block design with four replications was carried out at research station of Bahar (Hamadan province) during 2005-2006 cropping season. Two planting time included winter and spring and four chickpea cultivars (cvs.) including one local (check) and three improved cvs. (i.e. Arman, Hashem and ILC482) were used. Plant characteristics such as seedling establishment percentage, plant height, first node height, number of primary branches, pods per plant, seeds per pod, 100 seed weight, biological yield, seed yield and harvest index were recorded. The results showed significant differences among sowing dates and chickpea cvs. The interaction effects was significant for all traits except for plant height, first node height, primary branches, seeds per pod and 100 seed weight. Mean seed and biological yield of cv. ILC482 were higher compared to other cultivars and were 1045 and 2385 kg.ha-1, respectively. The correlation coefficient between seed yield and total dry matter accumulation (r= 0.57**) and harvest index) r= 0.74 (**was significant. The relationships between seedling establishment percentage and dry matter accumulation (r = 0.67**) revealed that the lower seed yield of winter dry land chickpea in this region was due to lower seedling establishment (emergence). Therefore, the winter dry land chickpea that produced higher seed and dry matter accumulation as compared to spring planting in Bahar region of Hamadan province was most likely due to accessibility of cold tolerance cvs. (ILC482).
  • Seyed Reza Amiri Deh Ahmadi, Mehdi Parsa, Ahmad Nezami, Ali Ganjeali Page 69
    In order to evaluate the effects of drought stress at different phenological stages on growth indices of chickpea (Cicer arietinum L.) cultivar Jam, an experiment was carried out at the Research Greenhouse of Faculty of Agriculture, Ferdowsi University of Mashhad, using a completely randomized design with four replications. Drought stress was applied by preventing irrigation until the soil moisture reached to 20 percent of field capacity at stages of seedling, rapid growth, flowering, podding and seed filling. In this experiment, traits such as yield (seed yield/plant) and growth indices including plant leaf area (PLA), total dry weight (TDW), relative growth rate (RGR), plant growth rate (PGR), net assimilation rate (NAR), leaf area ratio (LAR) and specific leaf area (SLA) were measured. Results showed that the flowering stage in chickpea plant is more sensitive to drought stress because drought stress in flowering stage decreased yield per plant, TDW, RGR, PGR, NAR, but LAR and SLA increased. Seed filling stage showed less sensitivity to drought stress. Drought stress in seedling and rapid growth stages increased PGR and RGR.
  • H. Fallahi, Amir Mirzaei, Mohammad Mehdi Siabidi, A. Siyadat, F. Fotohi Page 85
    Manipulating of planting pattern is a method to increase the crop yield per unit of area which should be considered in different regions. In order to evaluate the effects of between and within row distances on growth indices of Gahar Mung bean, an experiment was conducted at the Agricultural Research Center of Ilam in 2004. The experiment was a split-plot arranged in an RCB design.Three between row distances i.e. 50, 65 and 80 cm and three within row distances i.e. 5, 7.5 and 10 cm were levels of main and sub plots, respectively. In order to determine growth trend, sampling was conducted every week starting at seven days after emergence. Study of variation in DM, LAI, NAR and LWR of main plots revealed that 50cm between rows was better than 60 and 80 cm. Decreasing the distances between rows resulted in increasing of CGR. Decreasing the within rows distances had the same results. 50cm between rows distances had the least RGR. Decreasing within rows distances decreased RGR, too in a way that 10 cm within row had the greatest RGR. Between rows 50cm had the greatest LAR especially in first half of growth duration. LAR in within rows followed the same trend as between rows. Based on these results obtained, in order to improve Mungobean yield it could be suggested to apply planting pattern of 50×5 cm.
  • Ali Ganjeali, Abdol Reza Bagheri Page 101
    In dry region, root systems play a major roll in controlling plant growth and yield due to their importance in absorbtion of water and nutrients. In order to evaluate the morphological characteristics of root chickpea and obtaining proper morphological makers for screening drought resistant genotypes, four experiments were conducted in different phenological stages of growth including, seedling, flowering, podding and seed filling stages. Ten conventional Iranian genotypes of chickpea with different geographical regions were selected from Mashhad Chickpea Collection. Except in seedling stage, genotypes were grown in drought stress (25% field capacity) and control (field capacity) conditions. Experiments were arranged in a factorial based on randomized complete block design with three replications. In seedling stage, significant differences were found among genotypes for root traits. The value of RA, RV, RDW and TRL was highest in MCC358 genotype, however R/S ratio was highest in MCC30 genotype. Despite that drought and genotype intraction had not significant effects on tap root length in flowering and podding stages but in seed filling stage, drought stress decreased tap root length significantly compared to control. R/S ratio increased up to flowering stage in response to drought stress. This result was related to decrease in shoot growth compared to the root. We didn’t find uniform changes for root traits at different growth stages among the genotypes for introducing high performance genotypes throughout the growing season. So, in order to screen, selection must be done at the phenology of growth, which is most effective.
  • Seyed Karim Mousavi, Seyed Hoseyn Nazer Kakhki, Mohamadreza Lak, Reza Tabatabaii, Delavar Behrozi Page 111
    Field experiments were conducted in Zanjan, Markazi, Esfahan, and Chaharmahal va Bakhtiari provinces to evaluate Imazetapyr herbicide efficiency for weed control in common bean (Phaseolus vulgaris L.) in 2006. There were four replications at each site and treatments were arranged in a randomized complete block design. In Zanjan, maximum weed biomass reduction by 91 and 88 percent were achieved for pre emergence application of imazethapyr (0.5 l/ha) plus postemergence application of imazethapyr (0.5 l/ha), and pre emergence application of imazethapyr (1 l/ha), respectively. Imazethapyr in all manner of application (preplant incorporation, pre emergence, and postemergence) did not have unacceptable phytotoxic effects on common bean. Post emergence application of Imazethapyr did not have excellent potential as weed control tool in common bean. Although Imazethapyr did not provide the best weed control, by regarding to the restriction of herbicides available for broadleaf weed control in common bean, it is essential to consider registration of this herbicide. However, to be identified as having utility for adequately weed control, more investigation about the effects of Imazethapyr on prevalent weed species is a necessity.
  • Hooshang Farajee, Khadije Amiri Page 123
    In order to investigate the effect of chemical herbicides on control of broad leaf weeds of common bean, an experiment was conducted in 2007 at Yasouj with 12 treatments in a randomized complete block design with 3 replications. Treatments consisted of preplant application of Trifluralin herbicide at 960 g ai ha-1; postemergence application of Bentazon at 1200 g ai ha-1; Imaztapir at 50, 75 and 100 g ai ha-1; Fomesafen herbicide at 426, 639 and 852 g ai ha-1; Storm herbicide at 426, 639 and 1065 g ai ha-1; control weed free treatment by hand weeding and non-treated control were maintained weed free during the growing season. Results showed that the most effective treatment for increasing yield was Trifluralin which was similar to control and then followed by Bentazon and Fomesafen herbicides in all 3 doses. Maximum and minimum reduction of shoot dry weight of weeds was observed with Trifluralin and Bentazon application. Generally, concerning the problems of Trifluralin application that may affect next crop, post emergence application of Fomesafen is recommended. This herbicide, in addition to low impact on crop, has high potential for weed control.
  • Seyed Karim Mousavi Page 131
    A field experiment was conducted in Khorramabad to evaluate the efficacy of 12 herbicides [ethalfloralin (3 L.ha-1), trifloralin (2 L.ha-1), pendimethalin (1.5-2.5 L.ha-1), imazethapyr (0.5-0.7 L.ha-1), isoxaflotole (80 g.ha-1), pyridate (2.5 L.ha-1), bentazon (2 L.ha-1), metribuzine (0.7 kg.ha -1), fomesafen (1 L.ha-1), simazine (80 g.ha-1), prometrine (830 g.ha-1), haloxyfop-R-methyl (1 L.ha-1)] applied alone or in combination for weed control, in chickpea in 2006-2007. The experiment was conducted in a randomized complete block design with four replications. The least annual weed density among chemical treatments belonged to fomesafen and isoxaflotole applied post, mixture of simazine+prometrine applied pre, and metribuzine applied pre. Fomesafen and isoxaflotole applied post, and mixture of simazine+prometrine applied pre caused at least 87% reduction of weed density. Pyridate applied post, reduced weed population by 85%. In the basis of visual injury, 2 and 15 days after post emergence application, bentazon applied early post, fomesafen applied post, and imazethapyr in all manure of application caused serious crop injury. Isoxaflotole and fomesafen applied post, gave approximately complete control of weeds (96.5-99%). Mixture of simazine+prometrine applied pre provided near complete control of wild mustard. Weed dry weight for fomesafen applied post, was only 1.1% of unweeded control. Fomesafen applied pre and post, pyridate and isoxaflotole applied post, imazethapyr applied pre plant and post, imazethapyr applied pre + pendimethalin applied post, bentazon applied early post, and simazine+prometrine applied pre gave very good weed control (>90% reduction in weed dry weight). At 15 days after post treatment, bentazon applied early post, caused significant reduction of stem and leaf dry weight of chickpea by 81.6 and 82.9%, respectively. Isoxaflotole, fomesafen, and imazethapyr applied post, and metribuzine applied pre also caused significant crop injury. Fomesafen applied pre, was safe for chickpea. Maximum chickpea grain yield was recorded in hand weeding twice (1029 kg/ha) and once (984.5 kg/ha), however pyridate applied post, simazine+prometrine applied pre, pendimethalin applied pre plant incorporate, isoxaflotole applied post, metribuzine, pendimethalin, and fomesafen applied pre, pendimethalin applied post, imazethapyr, ethalfloralin and trifloralin applied pre plant incorporate, did not had significant difference with hand weeding treatments.
  • Azar Mohamadi, Mohamadreza Bihamta, Hamidreza Dorry Page 143
    In order to study the effects of quantitative and qualitative traits on cooking characteristics and protein percentage of 15 Red bean genotypes, a Randomized Complete Block Design was conducted with three replications in normal irrigation and drought stress. These traits were measured in farm and nutrition laboratory employing international standard of CIAT. Analyses of variance showed that genotype were significantly different at some quantitative and qualitative traits under two independent conditions. Some of quantitative traits consisted of plant height, number of node per main shoot, days to 50% flowering, seed filling duration, seed size, 100 seed weight and protein percentage. The qualitative traits also consisted of hydration capacity, swelling capacity and seed appearance. Results of mean comparisons showed that the protein percentage increased under drought stress. Maturing and cooking time increased with drought stress. In factor analysis, 70% of total variation was explained by four hidden factors. These factors in normal condition were growth type, cooking characteristics and protein quality. In drought stress four factors in factor analysis was included plant physiological, seed yield related, seed quantitative, cooking ability and cooking time characteristics, respectively.