Journal of Inflammatory Diseases
Volume:7 Issue: 2, 2003

در کشور ما بیش از 40 درصد مرگ و میرها به علت بیماری های گردش خون است و شیوع بیماری های عروق کرونر در اصفهان بالاست.
مطالعه به منظور تعیین شیوع عوامل خطر قلبی عروقی در استان اصفهان و مرکزی انجام شد.
این مطالعه مقطعی در سال 80-1379 در دو استان اصفهان (مداخله) و مرکزی (شاهد) انجام شد. در استان اصفهان دو شهرستان اصفهان و نجف آباد و در مرکزی شهرستان اراک انتخاب شدند. با توجه به توزیع سنی، جنسی و شهری و روستایی هر استان، 6300 فرد بالای 19 سال (12600 نفر) مورد مطالعه قرار گرفتند. چربی های سرم شامل کلسترول تام، تری گلیسرید، کلسترول HDL، و قند خون ناشتا اندازه گ یر ی شد. فشار خون افراد با روش استاندارد سازمان بهداشت جهانی تعیین گردید. وزن، قد، محیط شکم و لگن افراد با یک لباس سبک و نازک اندازه گ یر ی شد.
به ترتیب در استان اصفهان و مرکزی %3/34 و %2/32، حداقل یک عامل خطر و %3/19 و %15 حداقل دو عامل خطر داشتند. کلسترول LDL بالا شا یع تر ین عامل خطر مهم در کلیه گروه ها بود. همچنین کلسترول LDL بالا، کلسترول سرم بالا، پر فشاری خون در زنان و کلسترول سرم بالا و کلسترول HDL پایین و سیگار در مردان شایع تر بود (P<0.05).
شیوع عوامل خطر در دو جامعه مورد مطالعه بالا بود، لذا اجرای برنامه مداخله ای مناسب ضروری به نظر می رسد.

با توجه به فراوانی روزافزون بیماری های غیرواگیر به ویژه بیماری های قلبی عروقی در کشور و ارتباط عوامل خطرساز دوران کودکی با دوران بزرگسالی، انجام مداخله جهت اصلاح شیوه زندگی از اوایل عمر ضروری به نظر می رسد.
مطالعه به منظور تعیین راهکارهای مناسب برای اصلاح شیوه زندگی خانواده ها در جهت پیشگیری اولیه از بیماری های غیرواگیر انجام شد.
این مطالعه در راستای برنامه قلب سالم اصفهان، به مورد اجرا گذاشته شد. پس از بررسی وضعیت موجود در شهرستان های اصفهان، نجف آباد و اراک، جهت اصلاح شیوه زندگی مردم در اصفهان و نجف آباد مداخله هایی انجام شد و با ارزشیابی سالیانه و ارزشیابی نهایی پس از سه سال وضعیت این دو شهرستان با اراک مورد مقایسه قرار می گیرد تا میزان کارآیی مداخله ها تعیین شود. میانگین نمره آگاهی دانش آموزان، والدین و مسوولین مدارس در مورد عوامل خطرساز در سه شهرستان تفاوت معنی داری نداشت. حدود نیمی از دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان در سه شهرستان دو ساعت در هفته در مدرسه ورزش منظم انجام می دادند. میانگین مدت تماشای تلویزیون در هر سه شهرستان حدود 4 ساعت در شبانه روز بود. بیشترین میان وعده غذایی مصرفی به ترتیب پفک، کیک، بیسکویت، چیپس، میوه، لقمه نان و پنیر و شکلات بود که از این نظر تفاوت معنی داری در سه شهرستان وجود نداشت. در هر سه شهرستان علی رغم آگاهی دانش آموزان از سالم تر بودن روغن مایع نسبت به روغن جامد، بیشترین نوع روغن مصرفی در خانواده ها، روغن جامد بود. فراوانی دانش آموزانی که ذکر کرده بودند یک فرد سیگاری در خانواده خود دارند در شهرستان های اصفهان و نجف آباد %6/40 و در اراک %8/42 بود.
این طرح تلاش دارد تا بتواند الگوی مناسبی جهت ادغام مداخلات جامعه نگر متناسب با شرایط فرهنگی و اقتصادی- اجتماعی جامعه خود جهت ادغام در سیستم بهداشتی و آموزشی موجود ارایه نماید.

چاقی یکی از معضلات بهداشتی و همچنین عامل خطرساز برخی بیماری هاست. این مطالعه به منظور تعیین شیوع چاقی در استان اصفهان انجام شد. در مطالعه مقطعی در سال 80-1379، تعداد 12600 نفر در شهرستان های اصفهان، نجف آباد و اراک در قالب طرح قلب سالم مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد به صورت نمونه گیری خوشه ایتصادفی، به نسبت مساوی از دو جنس انتخاب و برای هر فرد پرسش نامه ای منظور شد که شامل اطلاعات دموگرافیک افراد و همچنین اطلاعات بالینی پایه مانند اندازه گیری وزن، قد، دور کمر و دور لگن بود.
در این بررسی % 4/23 درصد کل زنان و %3/9 کل مردان شاخص توده بدنی بیش از 30 و % 3/33 زنان و %3/30 مردان شاخص توده بدنی بیش از 25 داشتند. شاخص توده بدنی %1/39 زنان و %55 مردان طبیعی و این نسبت به صورت %27/43 و %9/34 برای زنان روستایی و شهری بود. بالاترین میزان دور کمر و دور باسن در زنان 65 سال به بالا با درصد 2/11±2/94 (دور کمر) و 9/8±8/99 (دور لگن) بود. در حالی که بالاترین دور لگن مردان در گروه سنی 44 تا 35 سال به میزان 9/10±22/104 و بالاترین میزان دور کمر در گروه های سنی 45 تا 54 سال و 55 تا 64 سال به مقدار 13±00/98 مشاهده شد.
هر نوع سیاست گذاری در مورد تغذیه و نحوه زندگی برای همه سنین در هر دو جنس باید به طور یکسان صورت گیرد. عدم تفاوت بین شاخص توده بدنی ساکنین شهر و روستا به این علت بود که شهرها و روستاهای مورد مطالعه از نظر نحوه زندگی متفاوت نبودند و تنها در اراک که بیشتر بافت سنتی دارد، تفاوت مختصری دیده شد.

خطر بیماری های عروق کرونر قلب با افزایش فشار خون در افراد مبتلا به پرفشاری خون و همچنین افرادی که فشار خون طبیعی دارند، بیشتر می شود. تغذیه نیز تاءثیر قابل توجهی بر روی فشار خون دارد.
مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف روزانه سدیم، پتاسیم، کلسیم و شاخص توده بدنی بر فشار خون انجام شد.
این مطالعه مقطعی در سال 1377 بر روی 195 خانم غیر باردار 15 تا 49 ساله با فشار خون طبیعی در شهرستان مرند انجام شد. بررسی مصرف به وسیله یاد آمد 24 ساعت خوراک دو روز در وسط هفته انجام گرفت. سپس میزان مصرف روزانه سدیم، پتاسیم و کلسیم با استفاده از نرم افزار کامپیوتری Food processor تعیین شد.
ارتباط مستقیم و معنی داری بین میزان مصرف سدیم با فشار خون سیستولی و دیاستولی وجود داشت (01/0=P و 05/0= P). با مصرف روزانه سدیم به ازای 1000 کیلوکالری این ارتباط قوی تر بود (006/0= P و 008/0= P). در مقابل ارتباط معکوس و معنی داری بین میزان مصرف روزانه پتاسیم با فشار خون به دست آمد (05/0=P و 04/0= P). همبستگی بین فشار خون با نسبت سدیم به پتاسیم مصرفی روزانه بیشتر از سدیم و پتاسیم به تنهایی بود (0001/0 P< و 005/0= P). ارتباطی بین میزان مصرف روزانه کلسیم و فشار خون وجود نداشت. فشار خون دیاستولی ارتباط معنی دار مستقیمی با شاخص توده بدنی داشت، ولی ارتباط فشار خون سیستولی با شاخص توده بدنی معنی دار نبود.
بر اساس یافته های مطالعه حاضر، کاهش مصرف نمک طعام، افزایش مصرف غذاهای غنی از پتاسیم و کاهش وزن جهت پیشگیری از ابتلا به پر فشاری خون توصیه می شود.

دیابت از عمده ترین مشکلات بهداشتی همه کشورهاست و داشتن اطلاعات همه گیر شناسی برای آگاهی از وضعیت یک بیماری، نیاز اولیه برای حل مشکلات مربوط به آن است.
این مطالعه به منظور تعیین میزان شیوع دیابت یا اختلال تحمل گلوکز در قزوین انجام شد.
طی یک مطالعه مقطعی، 1000 فرد بالای 25 سال ساکن شهر قزوین به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند تا جهت معاینه، آزمایش های لازم و پرکردن پرسش نامه مراجعه کنند. تشخیص دیابت و اختلال تحمل گلوکز با توجه به معیارهای سازمان جهانی بهداشت و بر اساس قند پلاسمایی ناشتا و آزمون تحمل قند خوراکی گذاشته شد.
میزان شیوع دیابت قندی در مردان %9/15 و در زنان %7/12 بود.میزان شیوع اختلال تحمل گلوکز، در مردان %7 و در زنان %10 بود. اختلاف شیوع بین زنان و مردان در هیچ یک از دو گروه به لحاظ آماری معنی دار نبود. در این مطالعه میزان شیوع دیابت و اختلال تحمل گلوکز با افزایش سن، بیشتر می شد(P<0.0001). فقط %37 از بیماران از ابتلا خود به دیابت اطلاع داشتند.
دیابت قندی و اختلال تحمل گلوکز در جمعیت شهری قزوین یک مشکل همه گیر بهداشتی است؛ به طوری که از هر 5 فرد بالغ این شهر، 1 نفر به دیابت یا اختلال تحمل گلوکز مبتلاست. به نظر می رسد برنامه های مداخله ای و پیشگیری های منظم برای کنترل این مشکل بهداشتی در قزوین ضروری است.

پرفشاری خون یکی از مهم ترین عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی محسوب می شود.
مطالعه به منظور تعیین شیوع پرفشاری خون و همراهی آن با سایر عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی در اصفهان، نجف آباد و اراک انجام شد.
در مرحله اول برنامه قلب سالم اصفهان در سال 80-1379، پرسش نامه حاوی اطلاعات دموگرافیک، مصرف دارو و وضعیت سیگار در افراد بالای 20 سال تکمیل شد. این مطالعه مقطعی بر روی 12494 نفر انجام شد که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از خوشه هایی در مناطق شهری و روستایی انتخاب شدند. سپس معاینه جسمی شامل اندازه گیری فشار خون، شاخص توده بدنی، اندازه گیری دور کمر و لگن انجام شد. از افراد مورد نظر نمونه خون ناشتا جهت اندازه گیری قند، کلسترول تام و تری گلیسرید گرفته شد و دو ساعت پس از مصرف گلوگز دوباره نمونه خون گرفته شد. داده ها با آزمون آماری کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
%48 افراد مورد مطالعه مرد و %52 زن با میانگین سنی 39±15.3 و 38.8±14.5 سال بودند. شیوع پرفشاری خون در مردان %6/15 و در زنان %8/18 بود. در کلیه سنین به جز سنین زیر 25 سال شیوع پرفشاری خون در زنان بیش از مردان بود. %7/26 مردان و %7/47 زنان مبتلا به پرفشاری خون، داروی کنترل کننده فشار خون مصرف می کردند. فشارخون%4/6 مردان و %8/13 زنانی که تحت درمان بودند، کنترل شده بود. در %5/86 مردان و %3/89 زنان دارای پرفشاری خون حداقل یکی دیگر از عوامل خطر بیماری قلبی عروقی وجود داشت که این ارتباط با افزایش سن قوی تر می شد و چاقی (به خصوص چاقی شکمی) شایع ترین عامل خطر بود (%9/41 در مردان و %59 در زنان). به جز مصرف دخانیات، شیوع بقیه عوامل خطر با افزایش شدت فشار خون افزایش می یافت.
شیوع بالای پرفشاری خون و همراهی آن با سایر عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی، لزوم برنامه های مداخله ای وسیع در سطح جامعه را می طلبد.

چاقی عامل خطر بسیاری از بیماری ها از جمله بیماری های قلبی-عروقی، پرفشاری خون، افزایش چربی خون، دیابت و سرطان است.
مطالعه به منظور تعیین شیوع انواع چاقی و عوامل خطر بیماری های قلبی-عروقی در اصفهان انجام شد.
در این مطالعه مقطعی، 1924 زن و 1770 مرد با سن بیشتر از 19 سال انتخاب شدند و از نظر میزان چربی خون، فشار خون، ابتلا به دیابت و سندرم متابولیک مورد آزمایش قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به سن، جنس و سابقه بیماری های مختلف از طریق پرسش نامه جمع آوری شد. شاخص توده بدنی، نسبت دور کمر به دور باسن (WC) و نسبت دور شکم به دور لگن(WHR) توسط افراد آموزش دیده تعیین گردید.
با افزایش سن شاخص توده بدنی در هر دو جنس افزایش می یافت. در گروه سنی بالای 65 سال کاهش انواع چاقی مشاهده شد. %1/37 زنان دارای 30 3 BMI و %8/28 مردان دارای 9/29-25=BMI مبتلا به افزایش چربی خون بودند. شانس ابتلا به سایر عوامل خطر قلبی-عروقی نیز با 30 3 BMI رابطه معنی دار داشت. HDL زنان به طور متوسط بیش از مردان و غیر وابسته به انواع چاقی بود، در حالی که %29 مردان با 5/29-25=BMI، %9/31 مردان با 102 3 WC و %26 مردان با %95 3 WHR دارای HDL کمتر از 40 میلی گرم در دسی لیتر بودند. پرفشاری خون در مبتلایان به چاقی شکمی در هر دو جنس شیوع بیشتری داشت. افراد با 30 3 BMI، 9/98 برابر احتمال ابتلا به دیابت بر اساس قند خون دو ساعته دارند.
شیوع چاقی و عوامل خطر قلبی عروقی در جامعه شهری اصفهان معنی دار است.

عوامل متعددی در بروز آترواسکلروز دخالت دارند که مهم ترین علت آن غلظت بالای کلسترول پلاسما ست. اولین مرحله ایجاد آترواسکلروز ایجاد رگه های چربی در جداره عروق است که در اثر افزایش کلسترول پلاسما به وجود می آید.
مطالعه به منظور بررسی اثر لپتین بر سطح پلاسمایی کلسترول تام و ایجاد رگه های چربی در دیواره شریان آئورت خرگوش ناشی از افزایش کلسترول خون انجام شد.
در این مطالعه تجربی از 36 خرگوش سفید نر استفاده شد که به شش گروه تقسیم شدند. به گروه های آزمایش، رژیم عادی یا پرکلسترول همراه با 1/0، 1 و 10 میکروگرم بر کیلوگرم لپتین در روز داده شد. در ابتدا و پایان مطالعه نمونه خون گرفته شد و کلسترول پلاسما اندازه گیری گردید. همچنین جهت بررسی تغییرهای آسیب شناسی و ضایعه های آترومی از قسمت شکمی آئورت نمونه برداری شد. جهت مقایسه داخل گروه ها از آزمون t زوج و برای مقایسه بین گروه ها از آزمون آماری دانکن استفاده شد.
میزان کلسترول در تمام گروه های دریافت کننده رژیم پرکلسترول افزایش معنی داری نشان داد، اما در بین گروه ها هیچ اختلاف معنی داری مشاهده نشد. میانگین کلسترول در یک گروه دارای رژیم پرکلسترول بدون لپتین و سه گروه رژیم پرکلسترول همراه با 1/0،1و10 میکروگرم بر کیلوگرم در روز لپتین یکسان بود. ایجاد رگه های چربی در تمام گروه های دریافت کننده رژیم پرکلسترول یکسان بود.
علی رغم تاءثیرلپتین بر متابولیسم چربی ها، با توجه به عدم اثر آن بر کاهش سطح کلسترول پلاسما و عدم وجود تفاوت بین گروه های دریافت کننده رژیم پرکلسترول از نظر ایجاد رگه های چربی در جداره عروق، این ماده بر ایجاد آترواسکلروز تاءثیری ندارد.

نحوه تغذیه می تواند به طور مستقیم در ابتلا به بیماری های قلبی عروقی و بروز برخی عوامل خطرساز آن نقش داشته باشد.
مطالعه به منظور تعیین ارتباط نوع پروتئین مصرفی (گیاهی و حیوانی) با عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی انجام شد.
این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 1379 بر روی 4187 نفر ازافراد جامعه شهری اصفهان که سن بالاتر از 19 سال داشتند با استفاده از پرسش نامه تکرر مصرف مواد غذایی (Food Frequency Questionnaire) انجام شد. عوامل خطرساز مهم مانند فشار خون، تری گلیسرید، قند خون ناشتا و شاخص توده بدنی با نمونه گیری خون و اندازه گیری قد و وزن و فشارخون بررسی شدند. همچنین میزان درآمد و سطح تحصیلات افراد بررسی و ارتباط نوع پروتئین گیاهی و حیوانی مصرف شده با عوامل خطرساز و نیز رابطه درآمد و سطح تحصیلات با نوع پروتئین مصرفی با آنالیز رگرسیون به دست آمد.
در بین منابع پروتئین گیاهی مصرف سویا و در بین پروتئین های حیوانی مصرف ماهی کمتر از سایر منابع بود. مصرف پروتئین های گیاهی و حیوانی در مردان ارتباطی با عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی نداشت (P>0.05)، اما در زنان فشار خون سیستولیک، کلسترول، قند خون ناشتا و شاخص توده بدنی با مصرف پروتئین های گیاهی و نیز فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و کلسترول با مصرف پروتئین های حیوانی رابطه منفی داشت (P<0.05). همچنین میزان تحصیلات با مصرف پروتئین های حیوانی رابطه مستقیم داشت (P=0.000) در حالی که سطح درآمد ارتباطی با این نوع پروتئین نداشت. مصرف پروتئین گیاهی با تحصیلات و درآمد در هر دو گروه زنان و مردان رابطه معکوس نشان داد (P=0.000).
اجرای برنامه هایی برای ترویج مصرف منابع پروتئین گیاهی جهت کنترل بیماری های قلبی عروقی لازم است.

سلامت و رشد اقتصادی هر جامعه به وضعیت سلامت نیروی کارآن جامعه بستگی دارد. این پروژه به منظور انجام مداخله هایی جهت پیشگیری و کنترل عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی در کارمندان، کارگران و شاغلین صنوف شهر های اصفهان و نجف آباد در دو بخش اداره ها و کارخانه ها و صنوف طراحی شده است. مداخله ها در دو زمینه نظری و عملی صورت می گیرد. آموزش های لازم در زمینه عوامل خطر، تغذیه، فعالیت جسمانی مناسب و تنش ها بر اساس یک جزوه آموزشی انجام می شود. در زمینه تغذیه، فعالیت جسمانی و سیگار، علاوه بر آموزش، اقدام های عملی نیز صورت می گیرد. در اداره ها و کارخانه ها رابطین سلامت از بین کارکنان همان بخش انتخاب و کلیه مراحل اجرایی به آنها آموزش داده می شود تا توسط خود آنها به اجرا در آید. قد، وزن، دور شکم، دور لگن و فشار خون برای کلیه افراد قبل از انجام مداخله ها و طی مطالعه اندازه گیری می شود. آموزش اصناف از طریق پمفلت و کلیه اندازه گیری های لازم توسط پزشک در مراکز بهداشتی – درمانی سطح شهر صورت می گیرد. ارزشیابی پروژه در چند مرحله براساس پرسش نامه استاندارد انجام می شود.

چاقی دوران کودکی و نوجوانی عوارض حاد و دراز مدتی از جمله مقاومت به انسولین و اختلال چربی سرم و در نتیجه بروز بیماری های غیرواگیر را به دنبال دارد.
مطالعه به منظور بررسی وضعیت اختلال های متابولیک در کودکان و نوجوانان مبتلا به چاقی انجام شد.
این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1381 بر روی 142 کودک و نوجوان 6 تا 18ساله مبتلا به چاقی (شاخص توده بدنی بیش از صدک 95 برای سن و جنس) انجام شد. چربی، قندخون ناشتا و همچنین آزمون های فعالیت تیروئید مورد آزمایش قرار گرفت و در 42 نفر که مبتلا به چاقی مفرط (وزن? 140 درصد وزن مطلوب) بودند، آزمون تحمل گلوکز (GTT) و در 22 نفر که ظاهر کوشینگوئید داشتند، آزمون مهاری دگزامتازون (DST) نیز انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری t و مجذور کای در سطح معنی داری P<0.05 تحلیل شدند.
افراد مورد بررسی %42 کلسترول، %49 تری گلیسرید و %23 کلسترول LDL بیش از صدک 95 و %27 کلسترول HDL کمتر از صدک 5 برای سن و جنس داشتند که با تفاوت معنی داری بیش از مقادیر استاندارد بود. میانگین قندخون ناشتا در کل افراد مورد بررسی 2/88 میلی گرم بر دسی لیتر و با تفاوت معنی داری در پسران بیش از دختران بود (7/90 در برابر 6/86 میلی گرم بر دسی لیتر، P<0.05). آزمون تحمل گلوکز در %1/7 مختل بود. همچنین %1/2 نمونه ها آزمون تیروئید غیرطبیعی مبنی بر کم کاری تیرویید داشتند و موردی از DST مختل گزارش نشد.
نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده وضعیت نامطلوب چربی سرم در کودکان و نوجوانان چاق است و بر پیشگیری و کنترل هر چه سریع تر اضافه وزن از سنین پایین تاکید می نماید.

خود درمانی، مصرف خودسرانه دارو های گیاهی و صناعی بدون تشخیص و نسخه پزشک است که به مصرف زیاد دارو و بروز عوارض جانبی منجر می شود.
مطالعه به منظور شناسایی وضعیت خود درمانی در بیماران بستری شده در بخش قلب و عروق انجام شد.
این مطالعه مقطعی در سال 1380 در بخش قلب بیمارستان بوعلی سینا قزوین با پر کردن پرسش نامه از 60 بیمار قلبی انجام شد و داده ها به صورت آمارهای توصیفی و تحلیلی ارایه شد.
تمام بیماران قلبی مورد بررسی در منزل دارو نگه داری می کردند %7/26 افراد قبل از بستری در بخش قلب به طور خودسرانه از داروهای کاهنده فشار خون و ضد آنژین، %7/86 از داروهای سنتی گیاهی (به ویژه گل گاوزبان) استفاده کرده بودند.
با توجه به هزینه زیاد تولید دارو و عوارض نامطلوب مصرف خود سرانه داروهای گیاهی و صناعی، باید در جهت بالا بردن آگاهی های مردم تلاش نمود.

عوامل زیادی بر میزان فشارخون تاثیر می گذارند. در برخی مراجع پیشنهاد می شود بیماران هنگام اندازه گیری فشارخون، پاهای خود را به صورت صاف بر روی یک سطح قرار دهند.
این مطالعه به منظور تعیین تاثیر انداختن پاها بر روی هم بر میزان فشار خون انجام شد.
این مطالعه تجربی بر روی 100 بیمار مبتلا به فشار خون بالا که در سال 1380 به درمانگاه های خصوصی شهرستان جیرفت مراجعه کرده بودند، انجام شد. بیماران به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابتدا فشارخون 50 نفر از آنها در حالت صاف بودن پاها و بعد از 3 دقیقه در وضعیتی که پاها روی هم قرار داشتند، اندازه گیری شد. این اندازه گیری برای 50 بیمار بعدی به صورت معکوس انجام شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
میانگین فشارخون سیستولیک از 27/146 میلی متر جیوه با پا های صاف به 82/154 با پاهای خم شده و فشار خون دیاستولیک از 79/79 میلی متر جیوه با پاهای صاف به 49/83 با پاهای خم شده افزایش یافت (P<0.0001).
در زمان اندازه گیری فشارخون باید به بیماران آموزش داد که پاها را برای حذف نمودن خطا به صورت صاف قرار دهند.

الکتروکانوالسیوتراپی به طور معمول باعث افزایش فشار خون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب می شود.

شریان های کرونر و کاروتید بیشترین شیوع درگیری در پدیده آترواسکلروزیس را دارند. پدیده آترواسکلروز شریان های کرونر و کاروتید از نظر علل و عوامل به یکدیگر مرتبط هستند.
مطالعه به منظور تعیین درگیری آترواسکلروتیک شریان های کاروتید و تعیین افزایش نسبت انتیما به مدیا در مبتلایان آترواسکلروز عروق کرونر انجام شد.
این مطالعه مورد شاهدی دو سوکور در سال 1379 در مرکز پزشکی الزهرا و شهید چمران اصفهان بر روی 100 بیمار با سابقه قبلی انجام آنژیوگرافی کرونر انجام شد. گروه مورد شامل 50 بیمار با تنگی بیش از %75 از سطح مقطع یک یا چند رگ کرونر در آنژیوگرافی بود که شرح حال قبلی از حوادث عروقی مغز نداشتند. گروه شاهد 50 بیمار با آنژیوگرافی طبیعی عروق کرونر و عدم وجود سابقه حوادث عروقی مغز بودند که جهت سونوگرافی داپلر رنگی در نظر گرفته شدند.
در گروه مورد (بیماران با آنژیوگرافی غیر طبیعی کرونر) 38 بیمار (%76) آترواسکلروز شریان کاروتید و در گروه شاهد (بیماران با آنژیوگرافی طبیعی کرونر) 10 بیمار (%20) سونوگرافی داپلر رنگی غیرطبیعی داشتند. وقوع همزمان گرفتاری آترواسکلروتیک شریان های کاروتید و کرونر قابل توجه بود (خطر نسبی=43/3).
با توجه به یافته ها، افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر بیشتر در معرض ابتلا به آترواسکلروز شریان های کاروتید هستند. بنابراین سونوگرافی داپلر رنگی کاروتید و تعیین ضخامت انتیما و مدیا و تعیین نسبت آن می تواند بیماران در معرض خطر حوادث عروقی مغز را از بیماران کم خطر بعد از عمل جراحی عروق کرونر تفکیک نماید.

برخی مطالعه ها تفاوت فصلی در ابتلا به وقایع قلبی و همچنین مرگ و میر بیشتر بیماران قلبی را در برخی از ماه های سال نشان داده اند.
مطالعه به منظور تعیین توزیع فصلی و ماهیانه مرگ و میر بیماران قلبی در بخش مراقبت های ویژه قلبی بیمارستان بوعلی سینا قزوین در سال 1379 انجام شد.
در این مطالعه توصیفی گذشته نگر پرونده بیماران فوت شده بخش مراقبت های ویژه قلبی بیمارستان بوعلی سینا در سال 1379 از بایگانی بیمارستان اخذو اطلاعات لازم شامل سن، جنس، تشخیص بیماری، ساعت فوت و تاریخ فوت از آنها استخراج شد.
39 نفر از بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه قلبی فوت شده بودند که % 04/3 از کل بیماران بستری شده بود. از این تعداد % 67 مرد و %33 زن بودند. %51 بیماران فوت شده دچار سکته حاد قلبی شده بودند. %8 فوت شده هادر فصل بهار، % 26 در فصل تابستان، % 26 در فصل پاییز و %40 در فصل زمستان فوت شده بودند. بیشترین میزان مرگ در ماه های آذر و دی و کمترین میزان مرگ و میر در ماه های فروردین، خرداد، تیر و آبان اتفاق افتاده بود.
میزان مرگ و میر بیماران قلبی در فصول سرد بیشتر است.

اگر چه مصرف تریاک تاثیری بر کاهش میزان قند خون و یا سایر عوامل خطر قلبی - عروقی نداشت، ولی میزان مالون دی آلدئید را افزایش داد که خود یکی از عوامل خطر مهم بیماری های قلبی - عروقی است بنابراین توصیه مصرف تریاک در افراد دیابتی یا بیماران قلبی مردود است.

افزایش سن باعث کاهش پاسخ دهی سیستم کولینرژیک و افزایش پاسخ دهی سیستم آدرنرژیک در دهلیز جدا شده رت می شود و به نظر می رسد علت آن تغییر انتقال پیام توسط گیرنده های پایانه عصبی - عضلانی باشد.

دریافت مقادیر مختلف پروتئین و سلنیوم باسطح کراتی نین سرم مرتبط است که در بررسی های تحقیقاتی مرتبط با سطح کراتی نین یا تخمین طبیعی بیماران باید در نظر گرفته شود.

آندوسکوپی مجاری فوقانی دارای عوارضی همچون هیپوکسمیا و تغییرات همودینامیک است.

این بررسی اهمیت توجه به پدیده کم گزارش دهی را در مطالعه های تغذیه ای خاطر نشان می سازد.