فهرست مطالب

ادب پژوهی - پیاپی 10 (زمستان 1388)

فصلنامه ادب پژوهی
پیاپی 10 (زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/10/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • محمود فتوحی، مریم علی نژاد صفحات 7-25
    مقاله حاضر ضمن اشاره ای گذرا به محتوا و درونمایه عبهرالعاشقین نوشته روزبهان بقلی شیرازی (522606) بر آن است که در گام نخست به تصویرپردازی و ساختارهای تصویری روزبهان در این اثر عرفانی بپردازد، سپس نقش این تصاویر و شگرد های بلاغی را در بازنمایی اندیشه و ذهنیات روزبهان، و نیز نحوه ارتباط میان آنها را مورد بررسی قرار دهد. حاصل این پژوهش آن است که با توجه به ذهنیت استعاره گرای روزبهان، «قطب استعاری زبان» (به معنای فرایند تداعی ها و حرکت زبان بر محور شباهت) در نوشتار او غالب است و این جنبه از زبان وی در ساخت های تشبیهی عقلی به حسی تا نمادهای شخصی چند معنا متجلی می شود. بنیاد آگاهی روزبهان در این اثر که بر پایه «التباس» (پوشیدگی/ پوشیده شدن) نهاده شده است و بیانگر نوع ذهنیت و جهان بینی عرفانی اوست، بر سراسر این اثر، و بر تمام ابعاد زبان استعاری او سایه افکنده است و از آنجاکه طریقت روزبهان مبتنی بر دیدار و یافت است، در اثر او خانواده استعاره های دیداری بر خانواده واژگان شنیداری غلبه دارد.
    کلیدواژگان: عبهرالعاشقین، تصویر، زبان، روزبهان، تجربه عرفانی
  • سعید شفیعیون صفحات 26-56
    ایضاح و ابهام هنری در ادبیات همیشه محل منازعه بوده است تا آنجاکه گاه امتیاز اصلی یک اثر تنها به دیریابی معنی آن وابسته بوده است. البته ارزش این تلاش تا حد زیادی به صداقت هنری باز می گردد. از این رو برخی از شعرا و نویسندگان عمده همتشان را بر سر این کار گماشته و سخن خود را به مخاطره افکنده اند. برخلاف تصور رایج، سابقه این سبک سخن در ادبیات فارسی بسیار بیشتر از مکاتب ادبی غربی ای چون دادائیسم و سوررئالیسم است و قدمای ما خاصه آنان که در وادی عرفان قلم می زدند و یا آنها که با مضمون و صور خیال پنجه نرم می کردند سخنشان اغلب خصلت معنی گریزانه داشته است تا بدانجا که برخی از ظرفا شاید در طعن این سخت کوشی های گاه مذبوحانه، نقیضه ای با نام تزریق برساختند تا با آن، شیوه مذکور را به نقد کشند. مقاله حاضر تمام تلاش خود را در تبیین تاریخی و تحلیلی این نوع ادبی به کار داشته تا اهمیتش را فراتر از تفنن و در حد یک اصطلاح فراگیر در نقد و انواع ادبی خاطرنشان سازد.
    کلیدواژگان: اصطلاح ادبی، سبک هندی، تزریق، بی معنایی، شعر
  • فرزاد قائمی، محمدجعفر یاحقی، مهدخت پورخالقی صفحات 57-82
    در این جستار براساس نقد اسطوره شناختی به بررسی نمادینگی عناصر متضاد چهارگانه در اساطیر، به ویژه اسطوره های خاک و باد و مشاهده تبلور آن در شاهنامه فردوسی پرداخته ایم. تجسم ضدیت جوهری و وحدت نهایی میان عناصر متضاد، از فرافکنی محتویات ناخودآگاه در موضوعات بیرونی، در جهت غلبه بر طبیعت منتج شده است که در این میان، هر آخشیج صاحب نقش هایی شده است که در اساطیر جهان، ازجمله شاهنامه عمومیت دارد.
    در اساطیر، خاک ماده اولیه تشکیل دهنده حیات مادی و زندگی جسمانی انسان، و همچنین بستری برای مرگ و اضمحلال و پایان حیات گیتیانه او به شمار آمده است و باد نمادی از خشم طبیعت و بروز اختلال در تعادل میان طبایع است که بارزترین نمودهای آن را در اسطوره توفان (در تلفیق با آخشیج آب) و دیو باد می توان جستجو کرد.
    کلیدواژگان: شاهنامه، ناخودآگاه، کهن الگو، نقد اسطوره ای، خاک و باد
  • محمد بامدادی، فاطمه مدرسی صفحات 83-108
    استاد محمدرضا شفیعی کدکنی، محقق، منتقد و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی، از شاعران موفق و صاحب سبک نسل دوم شعر نیمایی به حساب می آید. او تاکنون با انتشار 12 دفتر شعری که در قالب دو مجموعه آیینه ای برای صداها و هزاره دوم آهوی کوهی به چاپ رسانده، برگی از دفتر قطور شعر معاصر را به خود اختصاص داده است. این پژوهش میزان اثرپذیری اشعار شفیعی را از آثار قدما مورد بررسی قرار داده است.
    برخی از منتقدان معتقدند که شفیعی بیشتر شعرساز ماهری است تا یک شاعر، چراکه اشعار او از مضامین، ترکیبات، واژگان و صورخیال تکراری و قدمایی پر است. یافته های تحقیق بیانگر این واقعیت است که هرچند رگه های ژرفی از سروده های بزرگانی چون حافظ، مولانا، سعدی، رودکی و... و نیز نشانه هایی از شعر شاعران معاصر همانند اخون ثالث، شاملو و... در اشعار او دیده می شود، اما خلاقیت شفیعی در این بین نقشی مضاعف عمل کرده، چنان که او را از ورطه تقلید صرف رهانیده است و این انتقاد جز در مواردی نادر بر قامت اشعار او راست نمی آید.
    کلیدواژگان: تاثیرپذیری، شفیعی کدکنی، خلاقیت، صورت گرایان، بینامتنیت
  • علی صفایی، هما مظفری صفحات 109-136
    آثار ادبی از اساسی ترین ابزارهایی است که می تواند به مطالعات جامعه شناسانه کمک کند. گاه شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه به گونه ای است که نوع خاصی از ادبیات مورد توجه مخاطبان و مردم قرار می گیرد. از این رو، شناخت و بررسی ادبیات مورد توجه مردم به شناخت خواسته های آنها، و در نتیجه ساختار کلی جامعه و گه گاه نقاط ضعف و نقص های فرهنگی آن کمک می کند. اخیرا با پدیده رمان های عامه پسند مواجهیم. رشد و رواج این رمان ها که در برخی مواقع نگرانی منتقدان را نیز فراهم کرده، موجب این سوال اساسی است که رمان های عامه پسند چه ویژگی هایی دارند که بر پرخواننده شدن آنها تاثیر می گذارد؟
    در این مقاله به مطالعه، تحلیل و بررسی محتوایی، ساختاری و نشانه شناسی نمونه هایی از رمان های عامه پسند که در دو دهه اخیر جزو پرفروش ترین رمان های ایرانی بوده اند، پرداخته ایم. در بخش نشانه شناسی، دویست رمان و در بخش عناصر داستانی و ساختاری، بیست رمان به اجمال مورد بررسی قرار گرفته اند.
    کلیدواژگان: رمان، عامه پسند، پرفروش، جامعه شناسی، نشانه شناسی
  • سید کاظم موسوی، فاطمه همایون صفحات 137-156
    تاثیرپذیری برخی آثار هدایت از اگزیستانسیالیسم سارتر موضوعی است که بسیار مورد توجه پژوهشگران بوده و از میان آثار او در داستان سگ ولگرد نمود یافته است. این داستان کوشیده است تا رنج و بیچارگی انسان را در این جهان با نگاهی اگزیستانسیالیستی به نمایش بگذارد و با تاکید بر مبانی اندیشگی سارتر زندگی رنج آور پات را به عنوان نمادی از زندگی انسان در این جهان به تصویر کشد؛ به گونه ای که داستان سگ ولگرد نوستالژی را به عنوان مهمترین عامل نابودکننده زندگی و وجود آدمی معرفی می کند. این مقاله کوشیده است تا نمود اندیشه های اگزیستانسیالیستی و معنای خاص نوستالژی از دیدگاه سارتر را در این داستان بازنماید.
    کلیدواژگان: اگزیستانسیالیسم، هدایت، سارتر، نوستالژی، پوچی
  • نجمه حسینی سروری، محمدرضا صرفی، محمود مدبری، ناصر محسنی نیا صفحات 157-186
    مطایبه جهان طرفه ای از واقعیت های معکوس است که همزمان به واقعیت و ضد آن می پردازد.. بنابراین برای بررسی دقیق متن مطایبه آمیز باید به اشکال، انواع و شگردهای مطایبه توجه کرد. مطایبه می تواند به شکل هزل، هجو و یا طنز ظاهر شود و شوخی های مبتنی بر هریک از این اشکال را می توان در قالب های لطیفه، حکایت، قصه و... بیان کرد.
    در این مقاله ضمن تعریف انواع و اشکال مطایبه و ذکر نمونه هایی از قصه های مطایبه آمیز هزارو یک شب، ابتدا این حکایت ها از لحاظ عنوان به سه دسته طبقه بندی گردیده، سپس از منظر صفات نوعی تیپ- قهرمان قصه ها مطالعه شده و در نهایت شگردهای خنده آور این قصه ها، ازجمله واژگونگی موقعیت، عدم تجانس، تضاد و اغراق و تصادف، پایان غیرمنتظره، اعمال غیرعادی اشخاص و... مورد واکاوی قرار گرفته است.
  • محمود رضایی دشت ارژنه صفحات 187-206
    جیمز تربر از داستان نویسان بزرگ معاصر امریکا و جهان است که او را بعد از مارک توین، بزرگ ترین طنزنویس امریکایی می دانند. در این تحقیق، یکی از داستان های معروف او با عنوان زندگی پنهان والتر میتی با توجه به دیدگاه روان شناختی کارن هورنای، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است؛ داستانی که بدون آگاهی از نقد روان شناختی، فهم آن، چنانکه باید ممکن نیست. براساس دیدگاه روان شناختی کارن هورنای، والتر میتی، شخصیت اصلی این داستان، می تواند بازتاب خود جیمز تربر باشد، شخصیتی که در زندگی واقعی بسیار بی عرضه، حقیر و ناتوان است و از این رو، تنها با توسل به تخیل می کوشد کاستی ها و حقارت های خود را جبران کند.
    کلیدواژگان: جیمز تربر، داستان کوتاه، والتر میتی، نقد روان شناختی، کارن هورنای
  • محمد طاهری صفحات 207-226
    نظریه محاکات از عصر حکمای یونان باستان تاکنون محل توجه فلاسفه، هنرمندان، شاعران و منتقدان هنری و ادبی بوده است. این نظریه نخست در آراء دوموکریت مطرح گردید. سقراط آن را به شکل جدی وارد مباحث زیبایی شناسی و فلسفه هنر کرد و افلاطون و ارسطو هریک با دیدگاه خاص خود آن را تفسیر کردند و فلوطین تلفیقی از آراء ایشان را ارائه نمود. در قرون وسطی اگرچه در جهان غرب این بحث از رونق افتاد، اما خوشبختانه حکمای اسلامی مانند فارابی، ابن سینا، ابن رشد و خواجه نصیر با ارائه نظریاتی بدیع و موشکافانه به این نظریه با مقتضیات فرهنگی خاص جوامع اسلامی تداوم بخشیدند. با آغاز عصر رنسانس مجددا منتقدان و نظریه پردازان غربی به لطف ترجمه هایی که از تالیفات مسلمانان انجام شده بود، به این مباحث علاقه مند شده، کتاب ها و مقالات پرشماری درباب تفسیر نظریه محاکات تالیف نمودند. این نظریه از بدو پیدایش تا کنون تحولات گوناگونی را تجربه کرده و زمینه جذابی برای طرح مباحث فلسفی، ادبی و انتقادی فراهم نموده است.
    کلیدواژگان: محاکات، ادبیات، فلسفه، هنر، عقاید
|
  • Mahmood Fotoohi, Maryam Alinezhad Pages 7-25
    The present article, through studying the content and theme of Abharolāsheghin by Roozbahān Baghli, firstly examines the imagery and image structures of this work, and secondly tries to see how the imagery and other rhetorical devices manifest the ideas of this writer. The findings of the research show that the metaphorical pole is dominant in this work, which is in fact a reflection of the mentality of Roozbahān. This pole that is the process of formation of associations according to”similarity axis”, appears in conceptual, aesthetic and even personal polysemic symbols. The specific outlook of Roozbahān which is founded on the principle of “secrecy” (eltebās) and recalls a kind of mystic worldview, shadows on his work and language. Believing in a visual perception, Roozbahān prefers visual metaphors to auditory metaphors.
  • Saeed Shafieioun Pages 26-56
    The elucidation and ambiguity in art has always been a matter of dispute in a way that, in cases, a work of art could be credited only for being hard to obtain. Nevertheless, the honesty and sincerity of the artist has always been important, and due to this, many writers or poets have taken the risk of being very ambiguous. It must be said that interests for deviating the meaning goes beyond the works of Dadaists and Surrealists, and Persian classical writers particularly the mystics, were so much concerned with this device, that some critics in criticizing these futile efforts, invented a parody named Tazrigh. The present article, through a historical analysis, tries to prove that this device is too embracing to be called a fancy in the field of literature.
  • Farzad Ghaemi, Mohammad Jafar Yahaghi, Mahdoxht Poor Xhaleghi Pages 57-82
    The present article, following an archetypical criticism, studies the symbolic aspect of the four elements-Fire, Water, Earth, Air- and their manifestations in Ferdowsi’s Shāhnāmeh. The embodiment of the essential opposition and the ultimate unification of the opposing elements is the result of the environmental subjects trying to overcome the nature. In this process, the emotional elements find their universal functions as manifested in all mythological works including Shāhnāmeh. In mythology, “Earth” is the substance for material life which at the same time is the essence of man’s physical life that leads to his worldly life and decay.” Wind”, on the other side, is a symbol for Nature’s revolt whose typical representation can be seen in the Myths of Flood and Spook.
  • Mohammad Bamdadi, Fatemeh Modarresi Pages 83-108
    “Intertextuality” says that the texts of the same field in different periods are so closely related to one another that each text affects the others and in turn is affected by them. This paper intends to search for the intertexts of Shafi’ee Kadkani’s poems. The incentive for such a study is the words of some critics who believe Shafi’ee is more an adroit poem-maker than an original poet, since his poetry is replete with the collocations, words and poetic images of the classical poets. The findings of this research, on the contrary, proves that, although Shafi’ee is deeply impressed by poets like Hafiz, Mowlavi, Sa’di and Roodaki, as well as some contemporary poets such as Akhavān and Shāmloo, this impression has enriched his creativity and has made him a truly original poet.
  • Ali Safaee, Kobra Mozaffari Pages 109-136
    Literary works play an essential role in sociological studies. It happens that a specific form of literature, oriented by socio-cultural circumstances, can reflect the virtues and defects of a society. In recent years, the growing interest of Iranian readers to popular novels is a strong incentive for studying their characteristics. In this article some best-sellers of Persian popular novels have been studied contextually, structurally (20 novels) and semiologically (200 novels).
  • Sayyed Kazem Moosavi, Fatemeh Homayoon Pages 137-156
    A group of critics believe that “Stray Dog” is among the stories of Hedāyat which is written under the influence of Sartre’s Existentialism. This story, following an existentialist outlook, depicts human pain and helplessness. “Pat”, the stray dog, is a symbol of nostalgia which ruins our life. This paper tries to trace out the representation of the Existentialism and Sartre’s interpretation of nostalgia in the “Stray Dog” of Hedāyat.
  • Najmeh Hoseini Sarvari, Mohammad Reza Sarfi, Mahmood Modabberi, Naser Mohseninia Pages 157-186
    Humor is an unusual domain of reversed realities which simultaneously deals with the real and unreal. Therefore one must be attentive to various forms and types of humor in the texts studied in this regards. Humor might take the forms of satire, lampoon and irony, and can be seen in wits, anecdotes and tales. In this article, after introducing definitions for various forms and types of humor, examples of the humorous tales in “The Thousand and One Nights” are mentioned, classified in three categories, and studied according to the typical characters. In the final step the comic techniques of these tales such as reversal, heterogeneity, contradiction, exaggeration, conflict, and surprise ending are examined.
  • Mahmood Rezaee Dasht Arzhaneh Pages 187-206
    James Turber is one of the greatest contemporary American writers who has a worldwide reputation. He is known to be the second great satirist in America after Mark twain. In this article one of Turber’s famous stories, entitled “The Secret Life of Walter Mitty” is studied based on the Horney’s point of view. It is impossible to understand the hidden layers of the story without some kind of psychological criticism, and Horney’s approach demonstrates that Walter Mitty, the main character of the story, mirrors James Turber himself, who in the real life was so awkward, poor, and incapable; he attempts, thus, to compensate in the light of imagination, his misfortunes and inferiorities.
  • Mohammad Taheri Pages 207-226
    Mimetic theory, since the time of ancient Greek philosophers, has been the concern of thinkers, artists, poets and literary critics. Introduced by Democritus, the theory found a philosophical character in the works of Socrates. Aristotle and Plato, in their turns, presented different interpretations of mimesis, and Plotinus gave his own synthesis of it. In the Middle Ages, this topic became stagnant in the West, but Muslim thinkers such as Fārābi, Khāje Nasir, Ibn Roshd and Ibn Sinā, revived the idea of mimesis, enriching it with the achievements of Islamic culture. Since Rennaissance, thanks to the translations of the Muslim philosophers, the Western critics got interested once more in this theory. Mimesis theory, because of its very evolution, has been a matter of different studies in the area of philosophy and literature.