فهرست مطالب

نشریه پژوهش های علوم دامی
سال بیست و یکم شماره 1 (بهار و تابستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/07/01
  • تعداد عناوین: 11
|
  • علیرضا صفامهر، اسکندر خیری، علی نوبخت صفحه 1
    این آزمایش جهت ارزیابی اثر سطوح مختلف مواد مغذی بر عملکرد و صفات لاشه جوجه های گوشتی از سن 1 تا 49 روزگی انجام شد. بدین منظور از 384 قطعه جوجه ی گوشتی سویه ی راس - 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با شش تیمار و چهار تکرار (16 قطعه) استفاده شد. جیره های آزمایشی عبارت بودند از:1- توصیه ی انجمن تحقیقات ملی آمریکا NRC (1994)، 2- 110% توصیه ی NRC (1994)، 3- توصیه ی کاتالوگ سویه ی راس،4- 90% توصیه ی کاتالوگ سویه ی راس، 5- میانگین سطوح مواد مغذی توصیهNRC و کاتالوگ سویه ی راس با دوره های پرورشی توصیه شده NRC (1994)، 6-میانگین سطوح مواد مغذی NRC (1994) و کاتالوگ سویه ی راس با دوره های پرورشی توصیه شده کاتالوگ راس. همه ی جیره ها دارای انرژی قابل متابولیسم یکسان ولی سطوح مواد مغذی متفاوت بودند. نتایج حاصله نشان داد که در همه ی دوره های پرورشی، افزایش وزن روزانه و خوراک مصرفی در جوجه های تغذیه شده با سطوح مواد مغذی توصیه شده توسط NRC (1994) به طور معنی داری بیشتر از سایر سطوح مواد مغذی بود (05/0P<). کاهش مواد مغذی جیره به90% سطوح توصیه شده کاتالوگ راس-308، خوراک مصرفی را در مقایسه با سایر تیمارها، در همه ی دوره ها به طور معنی داری کاهش داد (05/0P<). جوجه های تغذیه شده با110% سطوح مواد مغذی توصیه شده توسط NRC (1994)، ضریب تبدیل غذایی پایینی نسبت به سایر جیره ها داشتند. درصد لاشه و سینه در جوجه های تغذیه شده با سطوح مواد مغذی توصیه شده توسط NRC (1994) به طور معنی داری بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0P<). استفاده از سطوح مواد مغذی توصیه شده توسط NRC (1994)، هزینه ی تولید را در هر کیلوگرم وزن زنده، در مقایسه با سایر تیمارها به طور معنی داری کاهش داد (05/0P<). نتایج حاصله نشان می دهد که تنظیم نمودن جیره های غذایی بر پایه ی پیشنهادات NRC (1994) می تواند در بهبود عملکرد طیور و کاهش هزینه های تولید نسبت به سایر سطوح مواد مغذی سودمندتر باشد.
    کلیدواژگان: جوجه های گوشتی، لاشه، عملکرد، مواد مغذی
  • فرهاد پرنیان خواجه دیزج، اکبر تقی زاده، غلامعلی مقدم، حسین جانمحمدی صفحه 15
    اثرات پرتوتابی مایکروویو (با قدرت 900 وات و فرکانس 2450 مگاهرتز) به مدت 3، 5 و 7 دقیقه بر ارزش تغذیه ای دانه جو و ذرت با استفاده از روش تولید گاز مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های تولید گاز در ساعت های 2، 6، 12، 24، 48 و 72 بعد انکوباسیون ثبت و روند تولید گاز برآورد شد. داده های تولید گاز در زمان 24 ساعت بعد از انکوباسیون برای تخمین میزان انرژی قابل متابولیسم، انرژی ویژه شیردهی، اسیدهای چرب کوتاه زنجیر، ماده آلی قابل هضم و پروتئین میکروبی بکار رفت. پرتوتابی مایکروویو، تولید گاز دانه جو را در زمانهای انکوباسیون پس از 24 ساعت افزایش (05/0 P<) داد ولی تفاوت معنی داری بین زمانهای مختلف پرتوتابی مشاهد نشد. این تیمار حرارتی باعث کاهش تولید گاز دانه ذرت از ساعات انکوباسیون 6 به بعد گردید. نرخ تولید گاز دانه جو (01/10 درصد در ساعت) و دانه ذرت (56/6 درصد در ساعت) با پرتوتابی مایکروویو کاهش یافت. تولید گاز بخش محلول و نامحلول (A) دانه جو تحت تاثیر تیمار مایکروویو افزایش (05/0 P<) یافت ولی بخش Aدانه ذرت تحت تاثیر این فراوری قرار نگرفت. پرتوتابی مایکروویو دانه ذرت موجب کاهش معنی دار (05/0 P<) مقادیر انرژی قابل متابولیسم، انرژی ویژه شیردهی، اسیدهای چرب فرار کوتاه زنجیر، ماده آلی قابل هضم و پروتئین میکروبی شد. اما در مورد دانه جو این فراوری منجر به افزایش معنی دار (05/0< P) این پارامترهای تغذیه ای شد. پرتوتابی دانه جو با مایکروویو می تواند نرخ تولید گاز را کاهش داده و با کند کردن تخمیر منجر به بهبود اکوسیستم شکمبه و کاهش خطرات احتمالی اسیدوزیس شود.
    کلیدواژگان: عمل آوری، پرتوتابی مایکروویو، تولید گاز، دانه جو، دانه ذرت
  • مجید قشلاق علیایی، حسین جانمحمدی، اکبرتقی زاده، سید عباس رافت صفحه 29
    این تحقیق به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پودر ضایعات کشتارگاهی طیور بر عملکرد مرغ های تخم گذار تجارتی انجام شد. تعداد 160 قطعه مرغ تخم گذار سویه هایلاین در سن 42 هفتگی انتخاب شد و در قفس های تخم گذار 4 تایی قرار گرفت. جیره های آزمایشی شامل جیره غذایی شاهد (فاقد پودر ضایعات کشتارگاهی طیور) و جیره های غذایی دارای 2، 4، 6 و 8 درصد پودر ضایعات کشتارگاهی طیور بود. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار به مدت 10 هفته اجرا شد. با افزایش سطح پودر ضایعات کشتارگاهی طیور در جیره های غذایی وزن تخم مرغ، درصد تولید تخم مرغ، گرم تخم مرغ تولیدی و میزان مصرف خوراک به طور معنی داری کاهش یافت (05/0P<). با افزایش سطح پودر ضایعات کشتارگاهی طیور در جیره های غذایی ضریب تبدیل خوراک به طور معنی داری افزایش یافت (05/0P<). طول و عرض تخم-مرغ، ضخامت پوسته، حجم و سطح تخم مرغ تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت. بیشترین واحد هاو (38/80) و رنگ زرده (18/7) در جیره غذایی دارای 8 درصد پودر ضایعات کشتارگاهی طیور مشاهده شد (05/0P<). درصد زرده و سفیده تخم مرغ تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت. پارامترهای خونی شامل گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، کلسیم، فسفر، لیپوپروتئین با چگالی پایین و لیپوپروتئین با چگالی بالای سرم تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت. بر اساس نتایج بدست آمده، در جیره های غذایی مرغ های تخم گذار در اواسط دوره تخم گذاری می توان تا 2 درصد از پودر ضایعات کشتارگاهی طیور بدون هیچ گونه اثرات مضر بر کیفیت تخم مرغ و عملکرد مرغ های تخم گذار استفاده نمود.
    کلیدواژگان: پودر ضایعات کشتارگاهی طیور، کلسترول زرده تخم مرغ، کیفیت تخم مرغ، مرغ تخم گذار
  • مهدی اسلامی زاد، کامران رضا یزدی، مهدی دهقان بنادکی، محمدی مرادی شهر بابک، حشمت الله بهرامی یکدانگی صفحه 43
    105 راس گاو چند بار زایش و 15 راس گاو یک بار زایش بر اساس شکم زایش به 3 تیمار آزمایشی 1) شش بار دوشش در روز تا 150 روز بعد از زایمان (x6)؛ 2) شش بار دوشش در روز به مدت 90 روز و سه بار دوشش به دنبال آن تا 150 روز بعد از زایمان(x 3-x6) و 3) سه بار دوشش در روز به مدت 150 بعد از زایمان(x 3) اختصاص داده شدند. تولید شیر تا 60 روز پس از زایش به صورت یک روز در میان و سپس به صورت دو روز متوالی در هفته ثبت گردید. گاوها بلافاصله بعد از زایمان سپس بصورت ماهانه توزین شدند و همزمان امتیاز وضعیت بدنی آنها تعیین شد. نمونه خون از سیاهرگ دمی و نمونه شیر به صورت ماهانه از تمامی وعده های یک روز همه گاوها گرفته شد. ماده خشک مصرفی به طور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای دفعات دوشش قرار نگرفت. تولید شیر خام و شیر تصحیح شده 5/3 درصد چربی در کل دوره آزمایش در گاوهای x6 و x 3-x6 نسبت به x 3 به طور معنی داری بیشتر بود (به ترتیب 03/41، 13/42؛ 11/40، 60/40 در برابر 97/37، 40/38). غلظت گلوکز خون در گاوهایx 3 در مقایسه با گاوهای x6 و x 3-x6 به طور معنی داری بالاتر بود(به ترتیب 02/69، 36/64 و 44/63) ولی غلظت اسید چرب غیراستریفیه و بتاهیدروکسی بوتیریک اسید آنها به طور معنی داری پایین تر بود (به ترتیب 33/0، 69/0؛ 44/0، 94/0 و 38/0، 91/0). با توجه به نتایج این پژوهش تیمار 6 بار دوشش تا 90 روز و سه بار دوشش به دنبال آن، عملکرد بهتری نسبت به سایر تیمارها داشت.
    کلیدواژگان: تعداد دفعات دوشش، تولید شیر، ترکیبات شیر، متابولیت های خون
  • ام البنین اسدپور، نصرالله پیرانی صفحه 55
    ارتباط کازئینهای موجود در شیر بز با ترکیبات شیر و نقش آن درپنیر سازی، مطالعه چند شکلی کازئینها را مورد توجه خاصی قرار داده است. همچنین شیر بز به دلیل دارا بودن ترکیب کاملا متفاوت نسبت به شیر گاو در رژیم غذائی انسان حائز اهمیت می باشد. در این تحقیق نمونه های خون 80 راس بز مرخز از گله موجود در ایستگاه تحقیقاتی سنندج جمع آوری شد. پس از استخراج DNA، دو قطعه 407 و 279 جفت بازی از اگزون 4 ژن کاپاکازئین توسط آغازگرهای اختصاصی تکثیر و به ترتیب توسط تکنیکهای PCR-SSCP وPCR-RFLP مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آنزیمهای HaeIII و TaqI به ترتیب جهت تشخیص آللهایE وK روی قطعه 279 جفت بازی استفاده شدند که در این جمعیت مشاهده نشدند. اما با استفاده از تکنیک SSCP، 13 آلل مختلف بنامهای A، G، C''، J، M، C، H، B''، D/I/L و B''/B مشاهده شدند. از بین آللهای مشاهده شده دو آلل A و B به ترتیب با فراوانی 401/0 و 018/0 دارای بیشترین و کمترین فراوانی بودند. نتایج حاکی از این بود که تلفیق این دو روش بخوبی توانست چند شکلی موجود در جمعیت مورد بررسی را مشخص کند.
    کلیدواژگان: بز مرغز، چند شکلی، کاپاکازئین، PCR، RFLP، PCR، SSCP
  • فاطمه گنجی، مسلم باشتنی، همایون فرهنگ فر، محمدرضا اصغری صفحه 63
    به منظور بررسی اثر سطوح مختلف سبوس گندم بر عملکرد پروار و خصوصیات لاشه، آزمایشی بر روی 15 راس بره نر نژاد بلوچی انجام شد. آزمایش با سه تیمار و تعداد 5 تکرار در هر تیمار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گردید. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از: 1- سطح 10% سبوس گندم در ماده خشک جیره، 2- سطح 20% سبوس گندم در ماده خشک جیره و 3- سطح 30% سبوس گندم در ماده خشک جیره. در جیره های 2 و3 سبوس گندم جایگزین جو و ذرت جیره شده بود. آزمایش به مدت 90 روز انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از سطوح مختلف سبوس گندم تاثیر معنی داری بر عملکرد تولیدی بره ها شامل اضافه وزن روزانه، وزن زنده نهایی، ضریب تبدیل خوراک و صفات لاشه نداشت. مصرف خوراک و مواد مغذی در بره ها تحت تاثیر سطوح مختلف سبوس گندم قرار نگرفت، هرچند مصرف سبوس گندم بین تیمارها اختلاف معنی داری (05/0P<) را نشان داد. pH مایع شکمبه نیز بین کلیه تیمارها تقریبا یکسان بود، ولی غلظت نیتروژن آمونیاکی بین تیمارها اختلاف معنی داری داشت (05/0P<) و با افزایش سطح سبوس در جیره غلظت نیتروژن آمونیاکی افزایش یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که از سطوح بالای سبوس تا 30 درصد ماده خشک می توان در جیره بجای دانه غلات استفاده کرد.
    کلیدواژگان: بره بلوچی، سبوس گندم، عملکرد پروار
  • علی حسن پور، غلامعلی مقدم، حمید میرزایی صفحه 75
    این مطالعه به منظور ارزیابی تاثیر مصرف مکمل حاوی سلنیم و ویتامین E در اسب های عرب بر روی سرمی آنتی اکسیدان ها مقابل (سلنیم، گلوتایتون پراکسیداز و ویتامین E) و F2 ایزوپروستان ها (بعنوان معیار سرمی اکسیدان ها) انجام گرفت. 40 راس اسب عرب نر در دو گروه شاهد و تیمار 20 راسی با شرایط تغذیه ای، مدیریتی و فعالیت بدنی یکسان تقسیم بندی شدند و در گروه تیمار علاوه بر جیره معمول از مکمل حاوی سلنیم و ویتامین E (mg5/0 سلینت سدیم و mg 250 توکوفرول) بمدت 60 روز استفاده گردید. در زمان صفر (قبل از مصرف مکمل)، روزهای 30 و 60 از ورید وداج تمام اسب ها نمونه خون اخذ و سرم با سانتریفوژ جدا گردید. غلظت سرمی سلنیم به روش جذب اتمی، گلوتاتیون پراکسیداز با روش بیوشیمیایی، ویتامین E سرم با روش کراماتوگرافی فلوریمتری و F2 ایزوپروستان سرم با روش الایزا اندازه گیری گردید. میانگین غلظتهای سرمی سلنیم، گلوتاتیون پراکسیداز، ویتامین E و F2 ایزوپروستان ها در گروه شاهد از روز صفر تا 60 تغییر قابل توجهی نداشت ولی در گروه تیمار میانگین غلظت سرمی F2 ایزوپروستان ها کاهش معنی داری را داشت و متابولیت های دیگر افزایش معنی داری داشتند. میانگین غلظت سرمی سلنیم، گلوتاتیون پراکسیداز، ویتامین E و F2 ایزوپروستان ها در روزهای 30 و 60 در بین دو گروه شاهد و تیمار اختلاف معنی داری داشت. در روز 30 در هر دو گروه شاهد و تیمار فقط همبستگی بین سلنیم و گلوتاتیون پراکسیداز سرم معنی دار بود (به ترتیب 001/0P< و 961/0=r و 001/0P< و 844/0=r). در روز 60 در گروه شاهد فقط همستگی بین سلنیم با گلوتاتیون پراکسیداز معنی دار بود (001/0P< و 940/0=r) ولی در گروه تیمار علاوه بر گلوتاتیون پراکسیداز (001/0P< و 727/0=r)، با F2 ایزوپروستان ها نیز ارتباط منفی معنی داری داشت (05/0P< و 530/0-=r). بنابراین مصرف مکمل حاوی سلنیم و ویتامین E در اسب های عرب ورزشی باعث افزایش غلظت سرمی آنتی اکسیدان ها و کاهش غلظت سرمی F2 ایزوپروستان ها می شود و استفاده از این پرمیکس در اسب عرب بخصوص در فصل تمرین مهم است.
    کلیدواژگان: سلنیم، ویتامین E، گلوتاتیون پراکسیداز، F2 ایزوپروستان ها، اسب عرب
  • حامد خلیل وندی بهروزیار، کامران رضایزدی*، مهدی دهقان بنادکی صفحه 89

    این پژوهش به منظور تعیین اثر غیرفعال کردن ترکیبات فنولیک موجود در علوفه خشک اسپرس با استفاده از پلی اتیلن گلیکول (وزن مولکولی 6000) و آب بر تجزیه پذیری، قابلیت هضم و فراسنجه های خونی و شکمبه ای گاوهای هلشتاین انجام گرفت. از 3 راس گاو غیرشیرده هلشتاین بالغ چند بار زایش، در قالب طرح چرخشی متوازن و با 3 جیره غذایی و 3 دوره 17 روزه (10 روز عادت پذیری و 7 روز جمع آوری نمونه) استفاده گردید. میزان تانن های متراکم قابل استخراج علوفه شاهد 3/21 گرم بر کیلوگرم ماده خشک بود که در اثر هر دو روش فرآوری بیش از 90 درصد کاهش یافت. فرآوری ها سبب افزایش معنی دار قابلیت هضم ماده آلی، پروتئین خام و دیواره سلولی و انرژی قابل متابولیسم علوفه اسپرس شد (05/0P<). غلظت کل اسیدهای چرب فرار در شکمبه و نسبت های مولی آنها تحت تاثیر روش های فرآوری قرار نگرفت. فرآوری علوفه اسپرس توانست 2 ساعت پس از خوراک دهی به صورت معنی داری سبب افزایش نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه گردد (05/0P<). میزان گلوکز، اوره و کراتینین پلاسمای خون گاوها تحت تاثیر فراوری ها قرار نگرفت. تجزیه پذیری ماده خشک علوفه اسپرس در حیوانات مصرف کننده علوفه فرآوری شده با پلی اتیلن گلیکول نسبت به شاهد و فرآوری با آب بصورت معنی داری بالاتر بود (05/0P<). با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش می توان عنوان کرد که فرآوری علوفه خشک اسپرس با پلی اتیلن گلیکول و آب به منظور کاهش ترکیبات فنولیک سبب افزایش قابلیت دسترسی مواد مغذی بخصوص نیتروژن شد. بین این دو روش فرآوری، فرآوری با آب قابلیت استفاده در شرایط عملی در دامداری های کشور را دارا می باشد.

    کلیدواژگان: پلی اتیلن گلیکول، تانن متراکم، علوفه اسپرس، فرآوری با آب، قابلیت هضم، گاوهلشتاین
  • زهره امیرآبادی، همایون فرهنگ فر، احمد ریاسی، حسین جانمحمدی صفحه 105
    پارامتر های رشد جوجه های گوشتی راس با استفاده از تابع غیر خطی گومپرتز، در یک آزمایش با جیره های حاوی سطوح مختلف دانه خلر تخمین زده شد. در این آزمایش 210 قطعه جوجه گوشتی از سن چهارده روزگی به مدت 4 هفته با جیره های غذایی حاوی سطوح صفر، 10، 20 و 30 درصد دانه خلر خام و حرارت داده شده تغذیه شدند. آزمایش در قالب یک طرح آماری بلوک کامل تصادفی با 7 تیمار، 3 تکرار و 10 قطعه جوجه درهر تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که بر اساس مدل برازش شده، پارامتر مرتبط با وزن اولیه جوجه ها برای جیره های 20 و 30 درصد خلر خام بالاتر بود (05/0P<). در مورد پارامتر های مرتبط با وزن اولیه، وزن نهایی و زمان تغییر منحنی رشد، جیره های 20 درصد خلر حرارت داده شده و 30 درصد خلر خام دارای تفاوت معنی داری بودند (05/0P<). زمان تغییر منحنی رشد (نقطه عطف) برای تیمار 30 درصد خلر خام دیرتر (47 روزگی) از تیمار 10 درصد خلر حرارت داده شده (39 روزگی) پیش بینی گردید. از نظر وزن بدن در هنگام تغییر منحنی رشد، بین تیمار های حاوی 30 درصد خلر خام (4/2279 گرم) و 10 درصد خلر حرارت داده شده (2/1701 گرم) تفاوت معنی دار (05/0P<) وجود داشت. در جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی 20 درصد خلر حرارت داده شده، منحنی رشد زودتر تغییر نمود و جوجه ها وزن پایین تری داشتند، اما در جوجه های تغذیه شده با تیمار 30 درصد خلر خام در سن بالاتری منحنی رشد تغییر نمود و در این زمان وزن بالاتری نسبت به تیمار حاوی 20 درصد خلر حرارت داده شده به دست آمد.
    کلیدواژگان: جوجه گوشتی، دانه خلر، عمل آوری، تابع رشد گومپرتز
  • سحر صالحی، احمد زارع شحنه، محمدباقر صیادنژاد، روح الله عبدالله پور صفحه 117
    برای بررسی فاصله ی گوساله زایی و تعداد روزهای باز گاوهای هلشتاین استان های آذربایجان غربی و شرقی و اثر برخی عوامل بر آن ها از 2213 رکورد تولیدمثلی که از سال 1379 تا 1387 در ده گله جمع آوری شده بود، استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از رویه ی GLM نرم افزار SAS صورت گرفت. میانگین و خطای استاندارد فاصله ی گوساله زایی و تعداد روزهای باز به ترتیب 36/1±12/395 و 98/2 ± 38/115 روز برآورد گردید. تاثیر گله، دوره ی شیردهی، سال زایش و مقدار تولید شیر بر فاصله ی گوساله زایی معنی دار بود (05/0< P). تاثیر جنس گوساله ی متولد شده بر عملکرد تولیدمثل معنی دار نبود. تولید شیر از سال های 1379 تا 1387 افزایش داشت. بین میزان تولید شیر فرد و روزهای باز ارتباط قابل توجهی دیده نشد. لازم است برای بهبود عملکرد صفات تولید مثلی در گله های این دو استان، اهمیت بیشتری به آنها در کنار صفات تولیدی داده شود.
    کلیدواژگان: آذربایجان غربی و شرقی، گاو هلشتاین، عملکرد تولیدمثلی
  • مریم بهاری زاده، رسول واعظ ترشیزی صفحه 127
    در این تحقیق به منظور بررسی اثر عوامل محیطی بر صفات تولیدی (تولید شیر، تولید چربی، درصد چربی، تولید پروتئین و درصد پروتئین) از 15507 داده متعلق به 163 گله گاومیش های استان های گیلان، مازندران، آذر بایجان غربی، خوزستان و اردبیل که طی 16سال (1387-1372) توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور جمع آوری شده بود،استفاده شد. با استفاده از مدل خطی اثر عوامل محیطی استان، گله در داخل هر استان، دوره شیردهی، سن زایش، فصل زایش و سال زایش با استفاده از رویه GLM نرم افزار SAS بررسی شد. میانگین حد اقل مربعات وخطای استاندارد صفات تولید شیر، تولید چربی، درصد چربی، تولید پروتئین و درصد پروتئین به ترتیب، 51/6±16/1904 کیلوگرم، 18/2±21/123 کیلوگرم، 01/0±41/6 درصد، 51/0±65/90 کیلوگرم و 01/0± 16/4 درصد به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که اثر سن زایش فقط برای درصد چربی معنی دار بود (01/0P<). اثر عامل دوره شیردهی برای همه صفات به جزء صفت درصد چربی معنی دار بود (01/0 P<). اثر سایر عوامل محیطی برای همه صفات معنی دار بود.
    کلیدواژگان: ایران، گاومیش، صفات تولیدی، عوامل محیطی
|
  • A. Safamehr, E. Khairi, A. Nobakht Page 1
    This experiment was conducted to evaluate the effects of different nutrients levels on performance and carcass traits of broilers during 1 to 49 days of age. For this purpose 384 days old Ross-308 broilers in a completely randomized design was used with 6 treatments in four replicates (n=16). The experimental diets were consisted: 1- NRC (1994) recommendation; 2- %110 of NRC recommendation; 3- Ross catalog recommendation; 4- %90 of Ross catalog recommendation; 5- nutrient level mean of NRC and Ross-308 catalog with recommended periods by NRC; 6- nutrient levels mean of NRC and Ross-308 catalog with recommended periods by Ross Catalog. All of the rations were isocaloric، with different levels of nutrients. The results of this study indicated that، in all of the periods، the body weight gain and feed intake in broilers fed by NRC recommendation significantly higher than other treatments (P< 0. 05). Decreasing of dietary nutrient levels to %90 of Ross catalog recommendation significantly decreased feed intake as compared to other treatments in all periods. The broilers were fed 110% of NRC nutrient levels had the lowest feed conversion ratio than those were fed other rations (P< 0. 05). Percentage of carcass and breast in broilers were fed by NRC nutrients levels were significantly higher than those were fed by other nutrients levels (P<0. 05). Using of NRC nutrients levels significantly decreased the production costs of each kilogram of live weight in comparison to other nutrients levels. These data suggest that formulation of diets based on NRC recommendation could be useful in improvement of performance and decreasing of production costs.
  • F. Parnian Khaje Dizaj_A. Taghizadeh_G. A Moghaddam_H. Janmohammadi Page 15
    Effects of microwave irradiation (900 W، 2450 MHz) for 3، 5 and 7 min on nutritive value of barley and corn grains were evaluated using in vitro gas production technique. Gas production volumes were recorded at 2، 6، 12، 24، 48 and 72 h of incubation and then gas production kinetic was estimated. The obtained data from gas production at 24 h after incubation were used for estimation of metabolizable energy، net energy for lactation، short chain fatty acids، digestible organic matter and microbial protein. Irradiation of microwave increased (P<0. 05) gas production of barley grain after 24 h، but the differences between different irradiation times were not significant. This heat treatment resulted decreasing in gas production of corn grain after 6 h. The rate of gas production of barley (10. 01 % h-1) and corn grain (6. 56 % h-1) decreased by microwave irradiation. Microwave treatment increased (P<0. 05) gas production of soluble and insoluble fraction (A) of barley grain، but did not affect corn grain. Microwave heat treatment of corn grain significantly decreased (P<0. 05) values of metabolizable energy، net energy for lactation، short chain fatty acid، digestible organic matter and microbial protein، but in barley، this treatment increased significantly (P<0. 05) mentioned parameters. The rate of gas production of barley grain can be decreased by microwave irradiation resulting improved rumen ecosystem and decreased acidosis due to decreasing of rate of fermentation.
  • M. Geshlog Olyayee_H. Jonmohammadi_A. Taghizadeh_S. A Rafat Page 29
    Present study was conducted to study the effects of poultry by-product meal (PBPM) on performance of commercial Laying Hens. 160 Hy–Line W-36 hens at the age of 42 wk were selected and housed in laying cages with four hens per cage. Five experimental diets containing 0%، 2%، 4%، 6% and 8% PBPM were formulated according to nutrient requirement recommendations of Hy-Line W-36 strain and were fed during 42-52 wk of age. The trial was conducted using completely randomized design with five experimental diets as treatments and four replications for each treatment. Tow cages served as one replication. Egg weight، egg production percent، egg mass and feed intake were significantly decreased as the level of PBPM was increased in the diets (P<0. 05). Feed conversion ratio was significantly increased by increasing the level of PBPM in the diets (P<0. 05). The highest Haugh unit (80. 38) and yolk color (7. 18) were observed in diet containing 8 percent PBPM (P<0. 05). Increasing level of PBPM in the diets had no significant effect on albumen and yolk percentage. The effect of different levels of PBPM on serum glucose، cholesterol، triglyceride، calcium، phosphorous، LDL and HDL concentration were not significant. The results suggested that this product could be used up to 2% in layer diets at the 42-52 weeks of age without any detrimental effects on laying performance، egg quality and blood parameters.
  • M. Eslamizad, K. Rezayazdi, M. Dehghan-Banadaki, M. Moradi-Shahrbabak, H. Bahrami-Yekdangi Page 43
    105 multiparous and 15 primiparous Holstein cows were assigned based on parity to three treatment groups: 1) six times milking a day for 150 DIM (6x); 2) six times daily milking for 90 DIM followed by three times daily milking (6x-3x); and 3) three times milking a day for 150 DIM (3x). Milk production was recorded every other day for the first 60 day and on two consecutive days in a week subsequently. Cows were weighed and scored for body condition immediately after parturition and monthly afterwards. Blood samples from tail vein and milk samples from all milking times in a day were taken monthly. Dry matter intake was not significantly affected by milking frequency treatment. Milk and 3. 5 % fat corrected milk production were higher in 6x and 6x-3x cows compared to 3x cows during experimental period (41. 03، 42. 13; 40. 11، 40. 60، respectively vs. 37. 97، 38. 40). Blood glucose concentration was significantly higher in 3x cows than 6x and 6x-3x cows (69. 02، 64. 36 and 63. 44، respectively) and blood NEFA and BHBA concentration were significantly lower in 3x cows than 6x and 6x-3x cows (0. 33، 0. 69; 0. 44، 0. 94 and 0. 38، 0. 91، respectively). Regarding production and economic aspects، milking six times daily for 90 DIM and 3 times subsequently was preferred to other treatments.
  • O. Asadpour, N. Pirany Page 55
    The genetic polymorphism of goat caseins has raised a considerable research interest due to its relationship with milk composition and technological characteristics important for cheese making. The goat milk also is important in human nutrition because of its quite different composition from bovine milk. In this study، the blood samples of 80 goats were collected from a herd kept in Sanandaj research station. After extraction of genomic DNA، two separate fragments of 407 and 279bp of goat kappa-casein gene located on exon four were amplified using specific primers and analyzed using PCR-SSCP and PCR-RFLP techniques، respectively. The 279-bp fragment had polymorphic restriction sites for HaeIII and TaqI endonucleases for alleles E and K، respectively but these alleles were not seen in this population. In the SSCP، 13 different alleles such as A، G، C''، J، M، C، H، B''، D/I/L and B''/B were identified. The allele A and B with frequencies of 0. 401 and 0. 018 were the most frequent and the lowest frequency respectively. The results of this research showed that combination of these two techniques can determine polymorphism presented in the studied population.
  • F. Ganji_M. Bashtani_H. Farhangfar_M. R Asghari Page 63
    In order to evaluate the effect of feeding different levels of wheat bran on fattening performance as well as carcass characteristics، an experiment was conducted on fifteen Baluchi male lambs. The experiment was done using three treatments with five replicates each. in completely randomized design manner. The treatments consisting 10،20and 30% wheat bran. In the last two treatments، wheat bran was substitute with barley and corn. The experiment was run for 90 days. The results indicated that carcass componentsas well as، average daily gain، final live weight and feed conversion ratio were not affected by the treatments. Feed intake as well as nutrient consumption were not significantly affected by the treatments. Wheat bran consumption was affected by the treatments significantly (P<0. 05). Although pH was not significantly affected by the treatments، ammonia nitrogen concentration was different among the treatments (P<0. 05) and increased as wheat bran percentage increaded. It can be therefore concluded that levels higher than 30% DM of wheat bran could be used in replace of cereals.
  • A. Hassanpour, Gh Moghaddam, H. Mirzaie Page 75
    This study was conducted in order to evaluate of premix included selenium and vitamin E effect on serum antioxidant (selenium، glutathione peroxidase and vitamin E) and F2 isoprostanes (marker of oxidants) on 40 Arabian male horses. Animals were located in control and treatment groups. Control group received only routine equine diet. Treatment group received routine diet plus premix (included 0. 5 mg sodium selenite + 250 mg α- tocopherol) for sixty days. Blood samples (5ml) were taken by venoject tube from jugular vein on day 0، 30 and 60 of trail period. Blood sera selenium، glutathione peroxidase، vitamin E and F2 isoprostanes concentrations were measured using atomic absorption، biochemical، fluorimetric chromatography and ELISA respectively. The mean of measured parameters did not show any considerable changes at study period (0 – 60 day) in control group،But sera F2 isoprostanes decreased and other metabolites increased significantly in treatment group. the mean of sera selenium، glutathione peroxidase، vitamin E and F2 isoprostanes concentrations had significant difference between control and treatment groups on 30 and 60 day. On day 30 the correlation of selenium and glutathione peroxidase was significant in both groups (P<0. 001 and r= 0. 961; P<0. 001 and r= 0. 844 respectively). the correlation of selenium and glutathione peroxidase was significant in control group (P<0. 001 and r= 0. 940)، but the correlation of selenium and glutathione peroxidase (P<0. 001 and r= 0. 727) and the correlation of selenium and F2 isoprostanes (P<0. 05 and r= - 0/530) was significant in treatment group at day60. The results of present study showed that use of vitamin E and selenium premix increased blood sera antioxidants and decrease F2 isoprostanes، according to results، use of premix is important in horse especially during exercise.
  • H. Khalilvandi-Behroozyar, K. Rezayazdi, M. Dehghan-Banadaky Page 89

    This experiment was carried out to study the effect of deactivation of sainfoin phenolic compounds using PEG (6000) and water on sainfoin digestibility، rumen and blood parameters of Holstein cows fed with sainfoin. This trial designed using 3 nonlactating ruminally cannulated multiparous Holstein cows، in balanced changeover design consisted of 3 diet and 3 periods of 17 days (10 days for adaptation and 7 days for sample collection). Extractable tannin content of control forage was 21. 3 (g/kg DM). Both of treatments were able to decrease it more than 90 percent. Treatments resulted in increased digestibility of organic matter، crude protein، forage cell wall and metabolisable energy of sainfoin (P<0. 05)، but no effects have been found on total concentrations and molar proportions of rumen volatile fatty acids. Tannin deactivation can cause elevation of ruminal ammonia nitrogen concentration (P<0. 05)، but blood urea، glucose and creatinine concentrations were not affected. Tannin deactivation increased DM degradability of sainfoin in PEG treated group (P<0. 05). We concluded that PEG and water treatments diminished phenolic compound in sainfoin and could elevation of nutrient availability، especially in the case of nitrogen. Water treatment was practical method for processing of sainfoin in Iran and can be used on the farm.

  • Z. Amirabadi, H. Farhangfar, A. Riasi, H. Janmohammadi Page 105
    The growth parameters of Ross broiler chickens was estimated using Gomperz non-linear model in an experiment with different levels of grass pea seed. In this experiment 210 fourteen days old broilers were randomly assigned to 7 diets including 0، 10، 20 and 30% of raw or oven-heated grass pea seed with 3 replicates including 10 birds per each replicate by using completely randomized design. The results showed that according to the fitted model، the initial weight parameter (w0) was highest for treatments containing 20 and 30 % raw grass pea seed. The birds that received 20 % oven-heated and 30% raw grass pea seed، had significant differences about initial weight (w0)، final weight (wf) and the time of inflection point (t*) parameters. t* was predicted later (47 d) for diet containing 30 % raw grass pea seed than diet containing 10 % oven heated grass pea seed (39 d). There were significant differences (P<0. 05) between diet containing 30 % raw (2279. 4 g) and 10 % oven-heated grass pea seed (1701. 2 g) about body weight، at the t*. A lower initial weight and earlier growth change was revealed for chickens fed with diet containing 20 % oven-heated grass pea seed. Chickens fed with diet containing 30 % raw grass pea seed، showed not only later time but also greater weight at t* as compared to diet containing 20 % oven-heated grass pea seed.
  • S. Salehi, A. Zare Shahneh, Mb Sayyadnejad, R. Abdullahpour Page 117
    To study calving interval and days open of Holstein cows in West and East Azerbaijan Provinces and the effects of some factors on them، 2213 records from ten herds collected during years 2000 to 2008 were used. The statistical analysis of data was done with proc. GLM (generalized linear models procedure) of SAS. The mean (±SE) of calving interval and days open were 395. 12±1. 36 and 115. 38±2. 98 days، respectively. Effects of herd، lactation number، year of calving and milk yield on calving interval were significant (P<0. 05). Effect of sex of calf on reproductive performance was not significant. Milk yield was increased from years 2000 to 2008. The relationship between milk yield and days open was not significant. It is important to give more emphasis on reproductive traits besides production traits to improve them in the herds of these two provinces.
  • M. Baharizade, R. Vaez Torshiz Page 127
    In this research، the effect of environmental factors on 15507 records of production traits (milk yield، fat yield، fat percentage، protein yield and protein percentage) was studied. Data collected from 163 buffaloes herds from Guilan، Mazandaran، West Azerbaejan، Khuzestan and Ardebil provinces by Animal Breeding Organization of Iran during 16 years (1992-2008). The environmental factors were state، herd nested within state، lactation period، age at calving، season of calving and year of calving، analysed by GLM procedure in SAS software. Least square means and standard errors of milk yield، fat yield، fat percentage، protein yield and protein percentage were 1904. 16±6. 51kg، 123. 21±0. 46kg، 6. 41±0. 01%، 90. 65±0. 50kg، 4. 16±0. 01%، respectively. Result indicated that age at calving was significant for fat percentage only lactation period significantly influenced all traits، except fat percentage (P<0. 01). The effect of all other factors on all traits was significant.