فهرست مطالب

Cell Journal - Volume:4 Issue: 2, 2002

Cell Journal (Yakhteh)
Volume:4 Issue: 2, 2002

  • 51 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1381/05/15
  • تعداد عناوین: 9
|
  • میترا آرین منش، مژده صالح نیا، بهروز نیک نفس صفحه 61
    هدف
    بررسی تغییرات مرفولوژیک و فراساختاری آندومتر رحم موش با تجویز روزانه پروژسترون پس از تحریک تخمک گذاری در زمان پیش از لانه گزینی
    مواد و روش ها
    موش های بالغ نژاد NMRI با سن 10-6 هفته، با به کارگیری (hMG) Human Monoposal Gonadotropin و (hCG) Human Chorionic Gonadotropin تحریک تخمک گذاری شده و سپس روزانه مقدار یک میلی گرم به ازای هر موش، پروژسترون به شکل زیرپوستی تزریق شد و به شکل مصنوعی تلقیح شدند. 3.5 روز پس از تلقیح، جانوران با جا به جایی مهره های گردنی کشته شده و نمونه بافتی از یک سوم میانی هر یک از شاخهای رحمی برداشت شد. گروه های شاهد نیز در دو حالت لقاح طبیعی و لقاح مصنوعی مشابه با گروه تجربی نمونه برداری شدند. نمونه های بافتی برداشت شده جهت مطالعه با میکروسکوپ نوری با رنگ آمیزی پریودیک اسید شیف (PAS)، هماتوکسیلین- ائوزین (H&E) و میکروسکوپ الکترونی، پاساژ داده شده و مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در مقایسه با گروه های شاهد، تجویز پروژسترون پس از تحریک تخمک گذاری موجب کاهش ارتفاع اپی تلیوم شد. افزایش گرانولهای چربی در قاعده سلولهای اپی تلیوم سطحی و غددی در گروه تجربی دیده شد. فضای بین سلولی در گروه تجربی کم بوده و به نظر می رسید که واکنش دسیدوایی قابل ملاحظه ای رخ نداده بود.
    نتیجه گیری
    در مجموع به نظر می آید که تجویز پروژسترون پس از تحریک تخمک گذاری تغییراتی را در آندومتر ایجاد کرده که احتمالا نمی تواند شرایط مناسبی را برای پذیرش جنین فراهم آورد. بخصوص که واکنش دسیدوایی زودرس و مناسب، صورت نپذیرفته بود که در این خصوص نیاز به مطالعات بیشتر است.
    کلیدواژگان: آندومتر، لانه گزینی، تحریک تخمک گذاری، فراساختمان
  • معود ستوده، آزیتا نیکو صفحه 67
    هدف
    نمایش تغییر نوع موسین و تولید موسین اسیدی در سلولهای استوانه ای متاپلاستیک مخاط پایین مری در بیماران مبتلا به بازگشت محتویات معده به مری به عنوان علامت اولیه ایجاد متاپلازی روده ای همراه یا قبل از پیدایش سلولهای گابلت
    مواد و روش ها
    44 نمونه بیوپسی ناحیه اتصال مخاط سنگفرشی به سلولهای استوانه ای مری مربوط به بیماران مبتلا به بازگشت اسید معده به مری ارجاع به بخش پاتولوژی بیمارستان شریعتی طی سال 1378 با رنگ آمیزی PAS و Alcian blue در 2.5 pH= برای تعیین تغییر ساختار موسین و پیدایش موسین اسیدی در سلولهای استوانه ای غیر گابلت انتخاب شدند. مخاط روده بزرگ و سلولهای گابلت موجود در 9 نمونه مبتلا به متاپلازی روده ای واضح به عنوان کنترل مثبت (خارجی و داخلی) و سلولهای استوانه ای نوع کاردیا به عنوان کنترل منفی برای تولید موسین اسیدی مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    از 44 نمونه بیوپسی انجام شده مری 8 مورد تغییر موسین در سلولهای استوانه ای غیر گابلت به موسین اسیدی مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    با استفاده از روش رنگ آمیزی Alcian blue و PAS در pH=2.5 می توان در برخی از بیماران مبتلا به ریفلاکس محتویات معده به مری قبل از پیدایش شواهد مورفولوژیک متاپلازی روده ای (پیدایش سلول گابلت) تغییر ماهیت موسین و تولید موسین اسیدی را در سلولهای استوانه ای غیر گابلت متاپلاستیک نشان داد. این یافته می تواند به عنوان نشانه اولیه ایجاد مری با رت تلقی شود. نمایش وجود موسین اسیدی در سلولهای استوانه ای متاپلاستیک تشخیص مری بارت را به عنوان یک ضایعه پیش سرطانی آسانتر کرده و منجر به مراقبت و پیگیری بهتر بیماران خواهد شد.
    کلیدواژگان: مری بارت، متاپلازی روده ای، سلولهای استوانه ای غیر گابلت، موسین اسیدی
  • محمد محمدزاده، سید جواد میرنجفی زاده، یعقوب فتح الهی، سید علی روضاتی صفحه 71
    هدف
    بررسی نقش گیرنده های آدنوزینی A1 نورونهای قشر انتورینال بر تشنجهای ناشی از کیندلینگ الکتریکی آمیگدال
    مواد و روش ها
    موشهای صحرایی با تحریک الکتریکی روزانه آمیگدال، کیندل شده و -N6سیکلو هگزیل آدنوزین (CHA: Cyclo Hexyl Adenosine)، آگونیست اختصاصی گیرنده آدنوینی A1، با غلظتهای 0.1، 1 و 10 میکرومولار و 8- سیکلوپنتیل 1، 3- دی متیل گزانتین (CPT: Current Procedural Terminology)، آگونیست اختصاصی گیرنده آدنوزینی A1، با غلظتهای 1 و 5 میکرومولار از طریق دو کانول راهنما به قشر انتورینال تزریق گردید. سرعت تزریق هر یک از داروها 1 μlit/2min بود. گروه های مختلف حیوانات در زمانهای 5، 15، 60 و 120 دقیقه پس از تزریق دارو تحریک شده و کمیتهای تشنجی در آنها اندازه گیری شد. همچنین برای بررسی تاثیر ضد تشنجی CHA در گروهی دیگر از حیوانات، 5(5 μM) CPT دقیقه قبل از (10 μM) CHA به داخل قشر انتورینال تزریق شد.
    یافته ها
    داروی CHA با غلظت 10 میکرومولار در زمانهای 5، 15، 60، 120 دقیقه پس از تزریق، باعث کاهش معنی دار مدت زمان امواج تخلیه متعاقب آمیگدال و مدت زمان امواج تخلیه متعاقب قشر انتورینال (E-ADD) و مدت زمان مرحله 5 تشنج گردید و زمان تاخیری بین تحریک تا شروع مرحله 4 تشنج را افزایش داد؛ اما در مرحله حمله هیچ تغییری به وجود نیاورد. CHA با غلظت 0.1 و 1 میکرومولار، در زمانهای 5 و 15 دقیقه پس از تزریق، تنها باعث کاهش معنی دار E-ADD: Epileptic Attentional Deficit Disorder شد. تزریق دو طرفه CPT به قشر انتورینال، هیچ تغییر معنی دار در کمیتهای تشنج ایجاد نکرد. زمانی که CPT (5 میکرومولار)، 5 دقیقه قبل از تزریق CHA (10 میکرومولار) به داخل قشر انتورینال تزریق شد، به طور معنی دار اثرات ضد تشنجی CHA را کاهش داد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصله پیشنهاد می کند که قشر انتورینال ممکن است در گسترش امواج تشنجی از آمیگدال به سایر نواحی نقش داشته باشد. و فعالیت گیرنده های آدنوزینی A1 این ناحیه در بروز اثرات ضد تشنجی نقش داشته باشد.
    کلیدواژگان: تشنج، آمیگدال، قشر انتورینال، آدنوزین
  • عباس پیریایی، یعقوب فتح الهی، تقی الطریحی، ناصر نقدی صفحه 79
    هدف
    بررسی تغییرات فراساختاری سیناپسهای ناحیه CA1 تشکیلات هیپوکامپی پشتی در اثر یادگیری فضایی
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از 12 سر موش صحرایی نر نژاد Wistar استفاده شد، که به دو گروه آموزش دیده و شاهد تقسیم شدند. موشهای گروه آموزش دیده طی سه روز، و هر روز شامل هشت کارآزمایی در ماز آبی موریس (Morris water maze) تحت آموزش قرار گرفتند، در صورتیکه موشهای گروه شاهد هیچگونه آموزشی نمی دیدند. در روز آخر همه موشها تحت بیهوشی عمیق ابتدا توسط نرمال سالین و سپس فیکساتور کارنووسکی پرفیوژن شدند. سپس مغز آنها از جمجمه خارج گردید و با استفاده از تکنیک پانچ، ناحیه CA1 تشکیلات هیپوکامپی پشتی در فاصله 3.5- تا 4.5- میلی متر از ناحیه Bregma نمونه برداری شد، و نمونه ها جهت بررسی میکروسکوپ الکترونی گذاره آماده شدند، و بعد از برش گیری و رنگ آمیزی مورد مشاهده قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در گروه آموزش دیده تعداد سیناپسهای مقعر و سیناپسهایی که دارای ناحیه متراکم پس سیناپسی نازکی بودند نسبت به گروه شاهد افزایش یافته بود. همچنین در گروه آموزش دیده ناحیه اتصال سیناپسی وسیع و گاهی V شکل شده بود، و نیز تعداد سیناپس با ناحیه متراکم پس سیناپسی منفذدار مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده می توان چنین عنوان کرد که عمل یادگیری فضایی شماری تغییرات فراساختاری را در سیناپسهای ناحیه CA1 القا می کند که این تغییرات موجب افزایش کارآیی سیناپسی می شوند.
    کلیدواژگان: شکل پذیری سیناپسی، ناحیه CA1، یادگیری فضایی، ماز آبی موریس، میکروسکوپ الکترونیکی گذاره
  • وحید شیبانی، حسین استکی، محمد نوربخش، فرزانه گنجی صفحه 85
    هدف
    اطلاعات کمی اندکی در مورد ویژگی های پاسخ نورونهای قشر بارل (Barrel Cortex) در موشهای فاقد فیبر C به محرکهای کنترل شده مکانیکی وجود دارد لذا تاثیر حذف فیبرهای C به وسیله تزریق نوزادی کاپسایسین بر ویژگی های پاسخ نورونهای قشر بارل متعاقب جابجایی مکانیکی کنترل شده سبیلها در موش صحرایی مورد مطالعه قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    فیبرهای C موشهای صحرایی به وسیله تزریق داخل صفاقی mg/kg50 کاپسایسین)محلول 10 درصد الکل، 10 درصد Tween 80، 80 درصد سالین(در روز اول تولد تخریب می شدند. ثبت خارج سلولی تک واحدی از نورونهای قشر بارل در گروه کنترل (تیمار شده با حلال دارو و تیمار نشده) و گروه تیمار شده با کاپسایسین (Cap: Capsaicin) بعد از رسیدن به سن بلوغ انجام شد. بزرگی پاسخ در ده میلی ثانیه اول بعد از شروع پاسخ و زمان تاخیر پاسخ نورونها پس از جابجایی کنترل شده سبیل اصلی و سبیلهای اطراف محاسبه شد. زمانی که پاسخ نورون از میانگین فعالیت خود به خودی به اندازه دو انحراف معیار تجاوز می نمود به عنوان شروع پاسخ در نظر گرفته می شد.
    یافته ها
    بزرگی پاسخ نورونها به جابجایی سبیل اصلی و سبیلهای اطراف در گروه Cap نسبت به کنترل، افزایش معنی داری نشان می دهد (P<0.001). مقایسه زمان تاخیر پاسخ نورونها به جابجایی سبیل اصلی در دو گروه معنی دار نیست (P<0.467) ولی زمان تاخیر پاسخ به جابجایی سبیلهای اطراف در گروه Cap نسبت به کنترل کاهش نشان می دهد (P<0.001). در ضمن جابجایی سبیل اصلی باعث ایجاد پاسخهایی با بزرگی بیشتر و زمان تاخیر کمتر در هر دو گروه نسبت به جابه جایی سبیلهای اطراف می شود (P<0.001).
    نتیجه گیری
    این نتایج پیشنهاد می کند که فیبرهای C نقش مهمی در اعمال طبیعی سیستم حسی پیکری اولیه ایفا می کنند و وجود آنها برای شکل گیری خصوصیات عملی نورونهای حسی مرکزی لازم می باشند.
    کلیدواژگان: قشر بارل، کاپسایسین، ثبت خارج سلولی تک واحدی، فیبرهای C
  • بابک تحویلداری، رونالد ریسین، یعقوب فتح الهی، سعید سمنانیان صفحه 91
    هدف
    بررسی اثر القای تقویت طولانی مدت (Long-term potentiation) بر روی شکل پذیری کوتاه مدت (STP: Short-term plasticity).
    مواد و روش ها
    تغییرات حاصله در اثر القای تقویت طولانی مدت بر روی پتانسیلهای میدانی (Field potentials) ایجاد شده توسط تحریکات الکتریکی با فرکانس 25 هرتز در مسیر پرفورانت با ثبت دو قطبی (Bipolar) در ناحیه شکنج دندانه ای در هیپوکامپ موشهای با حرکت آزاد بررسی گردید.
    یافته ها
    تقویت طولانی مدت و شکل پذیری کوتاه مدت در این ناحیه مغزی با یکدیگر تداخل داشته و شکل پذیری کوتاه مدت فقط قادر به تقویت پاسخ اول پس از القای تقویت طولانی مدت گردید.
    نتیجه گیری
    القای تقویت طولانی مدت در این ناحیه مغزی به صورت انتخابی عمل می نماید، که این پدیده در پردازش اطلاعات در این ناحیه مغزی حائز اهمیت است.
    کلیدواژگان: تقویت طولانی مدت، شکل پذیری کوتاه مدت، هیپوکاسپ، قطاری از پالسها
  • گیتا اسلامی، سیدمهدی بوترابی، بهرام کاظمی، حسین گودرزی، فاطمه فلاح صفحه 97
    هدف
    تشخیص کلامیدیاپنومونیه در پلاکهای آترواسکلروتیک عروق کرونر قلب
    مواد و روش ها
    نمونه های پلاک های آترواسکلروتیک عروق کرونر که طی جراحی از 102 بیمار به دست آمده بود برای وجود DNA کلامید یا پنومونیه با روش (Polymerase chain Reaction) PCR مورد بررسی قرار گرفت. همزمان فاکتورهای خطر رایج برای آترواسکلروز نیز بررسی شد.
    یافته ها
    DNA کلامیدیاپنومونیه در پلاکهای آترواسکلروتیک 23 بیمار (22 درصد) تشخیص داده شد. شایع ترین فاکتورهای خطر رایج برای آترواسکلروز به ترتیب شامل افزایش کلسترول، کاهش HDL کلسترول، افزایش فشار خون، مصرف سیگار، دیابت و سابقه خانوادگی بیماری قلبی بود. غیر از دو بیمار سایر بیماران دارای حداقل 1 و حداکثر 3 فاکتور خطر برای آترواسکلروز بودند. در افرادی که از نظر DNA کلامیدیا پنومونیه مثبت بودند افزایش کلسترول نسبت به افرادی که فاقد DNA بودند به مراتب بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه شیوع متوسطی از وجود کلامیدیا پنومونیه در پلاکهای آترواسکلروتیک عروق کرونر را نشان داد و بر این اساس این مطالعه از فرضیه ارتباط عفونت کلامیدیاپنومونیه با آتروژنز حمایت می نماید.
    کلیدواژگان: آترواسکلروز، کلامیدیاپنومونیه، PCR
  • حسین گودرزی، بهرام کاظمی، کامبیز یارایی، گیتا اسلامی، فاطمه فلاح، معصومه نویدی، مژگان بنده پور صفحه 101
    هدف
    مننژیت از جمله بیماری های مرگباری است که تشخیص سریع آن از اولویتهای ضروری در امور بالینی است. روش های معمول برای تشخیص مننژیت (استفاده از کشتهای باکتریولوژیک و کشتهای سلولی، روش های بیوشیمیایی و شمارش سلول در مایع مغزی- نخاعی) از حساسیت بالایی برخوردار نیست. بنابراین یافتن یک روش سریع از ضرورتهای امروز است.
    مواد و روش ها
    DNA به روش جوشانیدن از مایع مغزی نخاعی استخراج گردید و با پرایمرهایی که قسمتی از توالی ژن 16s rRNA را آمپلی فای می کنندPCR (Polymerase Chain Reaction) انجام گرفت. از هر یک از نمونه های کشت باکتریال انجام شد.
    یافته ها
    از کل 51 نمونه مورد بررسی، 23.5 درصد بر مبنای کشت، مشکوک به مننژیت باکتریایی بودند در صورتی که با استفاده از PCR، 41.1 درصد نمونه ها مثبت گزارش شدند. پس می توان گفت که تقریبا نیمی از موارد مثبت باکتریایی را بدون انجام PCR از دست می دهیم. با کمک PCR ما توانستیم در حدود 95.23 درصد موارد مثبت و حدود 96.66 درصد موارد منفی را با قطعیت گزارش نماییم.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده، توالی ژن PCR در حال حاضر دقیق ترین و حساس ترین روش جهت تشخیص میکروارگانیزمها در نمونه های استریل بدن است. از آنجایی که توالی ژن 16s rRNAدر طول تکامل تغییر محدودی داشته و در همه پروکاریوتها توالی یکسانی دارد، هدف مناسبی برای PCR است. کوتاه بودن زمان تشخیص (4-3 ساعت) از مزیتهای این روش است.
    کلیدواژگان: PCR، 16s rRNA، مننژیت باکتریال، پونکسیون لومبار
  • چکیده انگلیسی مقالات
    صفحه 105