فهرست مطالب

نشریه رشد و یادگیری حرکتی - ورزشی
پیاپی 4 (بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/02/07
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علی زاده محمدی، زهره احمدآبادی، سمیه احمدآبادی، مهدی رافعی بروجنی صفحات 5-24
    پژوهش حاضر با هدف مقایسه میانگین های خطرپذیری در برابر سیگار، مواد مخدر و الکل بین افراد عضو و غیرعضو در تیم ورزشی و بررسی نقش برخی متغیرهای مرتبط با ورزش بر خطرپذیری انجام گرفت. 406 دانش آموز شامل 271 پسر و 135 دختر مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (1) را تکمیل کردند. علاوه بر این، پرسشنامه ای که در آن نوع ورزش، مدت زمان عضویت در تیم ورزشی، سطح رقابتی مسابقات، شرکت در اردوی ورزشی، میزان فعالیت ورزشی گنجانده شده بود، مورد سؤال قرار گرفت. نتایج نشان داد که عضویت در تیم ورزشی بر گرایش به الکل تاثیر معنی داری دارد. اگرچه میانگین گرایش به مواد مخدر در اعضای تیم های ورزشی بیشتر از غیر عضو است. اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. تفاوت میانگین های خطرپذیری الکل و مواد مخدر بین سطوح استانی و بالاتر و مدارس معنی دار بود. نوجوانانی که دو تا سه سال سابقه ورزش تیمی داشتند. نسبت به کسانی که سابقه کمتر یا بیشتری داشتند، بیشتر در معرض خطر مصرف مواد مخدر و الکل بودند. میانگین خطرپذیری مواد مخدر و الکل در بین کسانی که سه جلسه و بیشتر در هفته به ورزش تیمی می پرداختند. از کسانی که کمتر ورزش می کردند بالاتر بود. تفاوت میانگین های خطرپذیری سوءمصرف در بین اعضای ورزش های انفرادی نسبت به ورزش های گروهی معنی دار بود. ورزشکارانی که سابقه حضور در اردوهای ورزشی را داشتند در خطرپذیری مواد مخدر و الکل به طور معنی داری میانگین بالاتری نسبت به دیگران به دست آوردند. در تبیین سطوح بالاتر میزان خطرپذیری در میان اعضای تیم ورزشی می توان به عواملی چون دوگانگی و دشواری قرار گرفتن در دو نقش دانش آموز و ورزشکار، شرایط اردویی، نبود کنترل کافی بر رفتار اعضای تیم به جز در زمان بازی، هنجارهای گروهی همسالان، فشار هنجاری برای تطبیق با انواع انتظارهای گروه / تیم، علمی و حرفه ای نبودن تشکل های ورزش دانش آموزی در ایران و تاثیر همزمان ویژگی های شخصیتی چون نوجویی و هیجان طلبی بر تمایل به ورزش و رفتارهای پرخطر اشاره کرد.
    کلیدواژگان: خطرپذیری، سوء مصرف، عضویت در تیم ورزشی، نوجوان
  • رسول عربی آیسک، محمد کشتی دار، محمد اسماعیل افضل پور، جعفر خوشبختی، محمد رحیمی صفحات 25-44
    در دهه اخیر بررسی ابعاد روان شناختی ورزشکاران آسیب دیده در دوران توانبخشی و بازگشت به رقابت، توحه محققان زیادی را به خود جلب کرده است. در این پژوهش میزان خرده مقیاس های انگیزشی و تحلیل رفتگی ورزشکاران زبده هندبال قبل و بعد از آسیب دیدگی بررسی شده و با تکیه بر تئوری انگیزش خود – مختاری دسی و ریان به پیش بینی تحلیل رفتگی ورزشکاران پس از آسیب دیدگی پرداخته شده است. آزمودنی های مورد بررسی این تحقیق 28 هندبالیست آسیب دیده فصل رقابتی 87-86 لیگ حرفه ای ایران بودند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شامل پرسشنامه مقیاس انگیزش ورزشی (SMS) پل لیتیر و همکاران (1995)، پرسشنامه تحلیل رفتگی ورزشی (ABQ) ریدیک و اسمیت (2001) و پرسشنامه مشخصات فردی (محقق ساخته) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون های t همبسته، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. با توجه به تحلیل آماری در زمینه رابطه تحلیل رفتگی با خرده مقیاس های انگیزشی، نتایج نشان داد رابطه معنی دار و معکوسی بین تحلیل رفتگی با خرده مقیاس های انگیزش درونی (870/0 - =r؛ 000/0=P) و انگیزش بیرونی (706/0 - =r؛ 000/0=P) و رابطه معنی دار و مستقیمی بین تحلیل رفتگی و بی انگیزشی آزمودنی ها (878/0=r؛ 000/0=P) وجود دارد. همچنین نتایج آماری در زمینه پیش بینی تحلیل رفتگی نشان داد 6/81 درصد میزان تحلیل رفتگی با توجه به میزان انگیزش ورزشکاران تبیین می شود. به علاوه، خرده مقیاس های بی انگیزشی (771/= R2) و انگیزش درونی (757/0=R2) به ترتیب مهم ترین عوامل پیش بینی کننده تحلیل رفتگی بودند، اما انگیزش بیرونی مبین پیش بینی کننده قوی تحلیل رفتگی نیست (499/0= R2). نتایج نشان داد بین خرده مقیاس های انگیزشی و میزان تحلیل رفتگی ورزشکاران پس از آسیب دیدگی رابطه معنی داری وجود دارد و تحلیل رفتگی این ورزشکاران را می توان از روی خرده مقیاس های انگیزشی آنها برآورد کرد. بنابراین، توجه به کارکرد مهم خرده مقیاس های انگیزشی در دوران توانبخشی و بازگشت به ورزش پس از آسیب دیدگی حائز اهمیت است و توجه به رفتارها و نگرش های ورزشکاران راهنمای مناسبی برای کمک به بهبود و توانبخشی آنان خواهد بود.
    کلیدواژگان: آسیب دیدگی ورزشی، انگیزش خود - مختاری، تحلیل رفتگی، بازیکنان زبده هندبال
  • محمود شیخ، مهدی شهبازی، اشرف امینی، رضا غلامعلی زاده صفحات 45-56
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت استعدادیابی رشته ورزشی کاراته در ایران بر اساس آمادگی های جسمانی و روانی و ارائه الگوی مناسب بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه مسؤلان، مربیان و ورزشکاران زن و مرد تیم های ملی منتخب از مسابقات قهرمانی کاراته کشور که در اردوی آمادگی سال 1385 کشور حضور داشتند، تشکیل دادند. نمونه آماری پژوهش 63 نفر از کاراته کاهای (31 پسر و 32 دختر) نخبه کشور بودند. ورزشکاران بر اساس برنامه زمان بندی شده در سالن مجهز به وسایل اندازه گیری به منظور اندازه گیری شاخص های آنتروپومتریکی، ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی حاضر شدند. پیش از آن هر کدام از ورزشکاران پرسشنامه اطلاعات شخصی را پر کردند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0 P< صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که در کاراته کاهای دختر از مجموع تمامی عوامل ذکر شده، تنها طول پا، عرض شانه، طول دست، انعطاف پذیری، توان بی هوازی، سرعت واکنش دست، قدرت عضلات شکم، هماهنگی و پرش درجا با موفقیت کسب شده ارتباط قابل ذکر و معنی دار دارند (05/0 P<). از سوی دیگر، در مردان کاراته کا می توان به عوامل طول پا، عرض شانه، قد نشسته، انعطاف پذیری، توان بی هوازی، سرعت واکنش دست، سرعت واکنش پا، چابکی قدرت عضلات شکم، هماهنگی، پرش در جا و تمرکز اشاره کرد (05/0 P<). نتایج تحقیق نشان داد که هیچ یک از کاراته کاها بر اساس شاخص های استعدادیابی در فعالیت کاراته شرکت نکرده اند و اساسا در کشور ما هیچ گونه مبنای علمی برای استعدادیابی افراد در رشته کاراته وجود ندارد و کلیه ورزشکاران تنها بر اساس علاقه خود یا خانواده شان وارد رشته ورزشی کاراته می شوند.
    کلیدواژگان: استعدادیابی، کاراته، آنتروپومتری، آمادگی جسمانی، آمادگی روانی
  • علیرضا فارسی، مریم اکرادی، زهرا عسگری، مینا غلامی صفحات 57-73
    تحقیق حاضر با هدف مقایسه ارائه بازخورد به صورت مسدود تصادفی و اختصاصی به دشوارترین بخش مهارت سرویس بلند بدمینتون بر اکتساب و یادداری کل و بخش دشوار مهارت انجام شد. به این منظور در مرحله اول 10 بازیکن نخبه بدمینتون انتخاب شدند و 10 کوشش از سرویس بلند را به تنهایی و 10 کوشش را با تکلیف ثانویه کاوش اجرا کردند. با کسر امتیازهای دو مرحله برای هر بازیکن دشوارترین بخش مهارت – توجه طلب ترین بخش – شناسایی شد. در مرحله دوم 33 آزمودنی به صورت تصادفی ساده در یکی از گروه تمرینی بازخورد به صورت مسدود به تمام بخش های مهارت، بازخورد به صورت تصادفی به همه بخش های مهارت و بازخورد به دشوارترین بخش، قرار گرفتند. مرحله اکتساب شامل سه بلوک 50 کوششی بود و در پایان هر 50 کوشش یک بلوک 10 کوششی به عنوان آزمون اکتساب انجام شد. 10 دقیقه پس از پایان مراحل اکتساب آزمون یادداری فوری کیفی، 24 ساعت بعد آزمون یادداری تاخیری کیفی و آزمون کمی اسکات و فاکس به عمل آمد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مرکب (بلوک 3) (3 گروه) و تحلیل واریانس یکسویه نشان داد تنها در مرحله یادداری تاخیری کل مهارت تفاوت معناداری بین گروه ها وجو دارد (05/0 £ a). نتایج این تحقیق نشان داد در یادگیری کل مهارت استفاده از بازخورد تصادفی به عملکرد یادداری بهتری می انجامد، اما در یادگیری بخش دشوار مهارت تفاوتی بین گروه ها وجود ندارد.
    کلیدواژگان: بازخورد مسدود، بازخورد تصادفی، بازخورد اختصاصی بخش دشوار مهارت، تکلیف ثانویه کاوش، سرویس بلند بدمینتون
  • رسول حمایت طلب، جواد افشاری، احمد نیک روان، رامین بلوچی صفحات 75-89
    هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر سطوح مختلف شاخص توده بدن (BMI) بر اجرای مهارت های حرکتی پایه در کودکان 8-7 ساله پسر مدارس ابتدایی شهر همدان بود. به منظور تحقق اهداف 72 دانش آموز 8-7 ساله به صورت خوشه ایاز بین کودکان 8-7 ساله مدارس ابتدایی شهر همدان انتخاب شدند. سپس براساس نمودار صدکی در وضعیت شاخص توده بدنی شان به گروه های سه گانه چاق، متوسط و لاغر در سه گروه 24 نفری سازماندهی شدند. نحوه اجرای مهارت های حرکتی پایه کودکان به وسیله تست الریخ ویرایش دوم (TGMD-2) ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری K-S، آزمون لون، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0=a انجام شد. نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان دهنده اختلاف معنادار در خرده مقایس های لی لی، پرش جفت، پرتاب از بالای شانه و نبود اختلاف معنادار در خرده مقایس های دویدن و گرفتن شیء در گروه های سه گانه شاخص توده بدنی بود. نتایج آزمون تعقیبی در خرده مقیاس لی لی، پرش جفت، پرتاب از بالای شانه نشان داد، افراد گروه نرمال در مقایسه با گروه چاق، عملکرد بهتری داشتند. همچنین در خرده مقیاس های پرش جفت، پرتاب از بالای شانه افراد گروه لاغر عملکرد بهتری در مقایسه با افراد چاق داشتند. احتمالا ارتباط معکوس مشاهده شده بین شاخص توده بدنی بالا و مهارت های حرکتی پایه به عوامل مکانیکی، شناختی، اجزای حرکت، حمل توده بدن، هماهنگی اجزا و دامنه حرکت وابسته بوده است.
    کلیدواژگان: شاخص توده بدن، مهارت های حرکتی پایه، کودک
  • علیرضا صابری کاخکی، حسین صمدی، علیرضا فارسی، کوروش قهرمان تبریزی، حمید صداقت صفحات 91-114
    تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت. به منظور اجرای این طرح، 80 آزمودنی داوطلب مرد (با دامنه سنی 23-19 سال) به طور تصادفی در چهار گروه تمرینی قالبی، تصادفی و ترکیبی (قالبی – تصادفی و تصادفی – قالبی) قرار گرفتند. آزمایش شامل اجرای تکالیف زنجیره ای با برنامه حرکتی تعمیم یافته متفاوت (تغییر ابعاد فضایی) و پارامتر زمان متغیر بود. آزمودنی ها پس از آشنایی با آزمون و انجام 108 کوشش، براساس گروه تمرینی، در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از مراحل مختلف آزمایش، مقدار خطای زمان بندی نسبی (شاخص کارایی برنامه حرکتی تعمیم یافته) و خطای زمان بندی مطلق (شاخص دقت و کارایی پارامتر) محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام گرفت. نتایج اختلاف معنی داری (05/0 £ P). را بین روش های مختلف تمرین در مرحله اکتساب نشان داد، ولی در مراحل یادداری و انتقال، با وجود برتری نسبی طرح های تمرینی ترکیبی بر مقدار خطاهای زمان بندی نسبی و مطلق، تفاوت بین گروه های تمرینی معنی دار نبود. بنابراین نتایج تحقیق با اثر تداخل زمینه ای و نظریه شی و کهل و ایندرمیل (1990)، لندین و هبرت (1997) و لی و سیمون (2004) مبنی بر سودمندی طرح تمرین ترکیبی بر یادگیری مغایر است.
    کلیدواژگان: تمرین، برنامه حرکتی تعمیم یافته، پارامتر، زمان بندی نسبی و مطلق
  • احمد قطبی ورزنه، مهدی ضرغامی، اسماعیل صائمی، حسین مولانیا صفحات 115-131
    پژوهش حاضر به منظور بررسی حالت های فراانگیزشی و شرایط تکلیف بر ادراک کارامدی و عملکرد حرکتی پرتاب کنندگان مبتدی دارت در تکالیف آسان و مشکل اجرا شد. در این راستا پرسشنامه تسلط فعالیت محور (کوک و گرکوویچ، 1993) بین 140 دانشجوی پسر توزیع شد و در نهایت براساس نمره های به دست آمده در پرسشنامه، 32 نفر به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفری هدف محور و فعالیت محور قرار گرفتند. هر تکلیف شامل 3 بلوک 8 کوششی و هر کوشش شامل 4 پرتاب بود.
    شرکت کنندگان در پیش آزمون و بعد از کوشش های 8، 16، 24 مقیاس خودکارامدی (فلتز و چیس، 1998) را تکمیل کردند.
    داده ها به کمک روش های آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه در ادراک کارامدی (تکلیف مشکل) تفاوت معنی داری وجود دارد، اما در عملکرد حرکتی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. این نتایج تنها بخشی از اصول موجود در نظریه بازگشتی را تایید کرد.
    کلیدواژگان: حالت های فراانگیزشی، نظریه بازگشتی، نظریه خودکارامدی، شرایط تکلیف
  • غلام حسین ناظم زادگان، فضل الله باقرزاده، رسول حمایت طلب، علیرضا فارسی صفحات 133-149
    تحقیق حاضر به منظورمقایسه اثر انواع تمرین بار شناختی بر زمان و دقت تکلیف حرکت هماهنگی دودستی انجام گرفت. به این منظور 60 آزمودنی از بین دانشجویان ورزشکار دانشگاه شیراز داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی ساده در چهار گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه ها شامل تکلیف بار شناختی کم (شمارش اعداد)، تکلیف بار شناختی متوسط (تکلیف ادراکی – حرکتی شامل واکنش پا) و گروه تکلیف بار شناختی زیاد (ادراکی حرکتی همراه با شنیداری) و گروه بی تمرین بودند. گروه های آزمایشی به مدت شش هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه شش بلوک دوازده کوششی تمرین کردند. آزمودنی ها قبل از شروع پروتکل و در پایان دوره تمرین، تکلیف هماهنگی دودستی را با استفاده از آزمون هماهنگی دودستی دستگاه وی ینا با اعتبار 71/0 تا 84/0 و پایانی 85/0 تا 96/0 انجام دادند. سپس نتایج زمان کلی حرکت و درصد خطای آزمودنی که در تکلیف هماهنگی دودستی بیانگر تخصیص توجه است، تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تی وابسته و تحلیل واریانس یکطرفه انجام شد. یافته ها نشان داد که تمرین بارشناختی زیاد بر دقت تکلیف هماهنگی دودستی اثر می گذارد، ولی در عامل زمان کلی، بین گروه ها نسبت به گروه کنترل اختلاف معناداری دیده نشد (05/0 =a). بر اساس یافته های این تحقیق، در فعالیت هایی که نیازمند تخصیص توجه اند، چنانچه تمرین با بار شناختی زیاد انجام گیرد، ممکن است ظرفیت توجه تغییر یافته و در مهارت های نیازمند توجه به واسطه تغییر ظرفیت، مهارت از بعد پردازش اطلاعات گسترش پیدا کند.
    کلیدواژگان: بار شناختی، توجه، تکلیف هماهنگی دودستی، دستگاه وی ینا
|
  • Ali.Zadeh Mohammadi Z.Ahmadabadi, .S.Ahmadabadi M.Rafei Brojeni Pages 5-24
    Substance abuse, violation and sexual behavior are the main reasons of fatality in adolescents and the youth. Most risky behaviors including cigarettes, alcohol, drugs and unsafe sexual contacts occur under the age of 8. Traditionally, sport is regarded as a means to encourage and develop healthy behaviors and a factor to protect and prevent risky behaviors. The present study studied 406 students including 27 male and 35 female students to compare the vulnerability of male and female athlete and non-athlete adolescents to risky behaviors such as smoking, drugs and alcohol. Iranian Adolescence Risk-Taking Scale (IARS) was used to measure the risk taking (Zadeh Mohammadi & Ahmadabadi, 2008). Those adolescents who have been a member of athletic teams had higher mean in subscale ‘drinking alcohol’. Those athletes who participated in provincial competitions and higher levels, those who engaged more than three sessions a week in sport teams and those athletes who attended sport camps had a higher mean. Also, there was no significant difference between individual and group sports. When explaining the higher levels of risk-taking in those who were members of athletic teams and clubs, factors such as duality, and the difficulty in playing the role of a student and an athlete simultaneously, camp condition, lack of sufficient control over members’ behaviors except when they are playing, peers’ collective norms, normative pressure to conform with various expectations of the team, lack of scientific attitude towards school athletic organizations in Iran, and concurrent influence of personality features like sensation and novelty sought in tendencies toward sport and risky behaviors can be taken into account.
  • R. Arabi , M.Keshtidar , M.E.Afzalpour , J. Khoshbakhti M. Rahimi Pages 25-44
    In the past 0 years, the amount of research conducted on psychological aspects of sport injury has been increasing. The purpose of this study was to predict the burnout according to the self-determined motivation in Iranian elite handball players before and after the injury. The subjects were 28 injured elite handball players who did not participate in competitions for 4 weeks due to their injuries. Participants completed Sport Motivation Scale (Pelletier et al., 999) and an athletic burnout questionnaire (Raedeke & Smith, 200) at the beginning of the competitive season. Paired-sample t test, Pearson correlation coefficient and Multiple regression test were used to analyze the data (P<0.05). The results demonstrated a significant relationship between motivation and burnout. There was a significant negative relationship between intrinsic motivation (P<0.000, r= -0.870) and extrinsic motivation (P<0.000, r= -0.706) with burnout. Besides, there was a significant positive relationship between amotivation and burnout (P<0.000, r=0.878). Moreover, multiple regression to predict burnout revealed a linear relationship between motivation subscales and burnout (motivation: R2 = 0.86, intrinsic, M: R2=0.757, extrinsic: M: R2=0.499, amotivation: R2=077). Results revealed a relationship between motivation subscales and burnout after sport injuries, i. e. it is possible to predict the athletes’ burnout by the motivation subscales. Therefore, it is critical to pay attention to the role of important motivation subscales in the recovery period and to return to sport and it is useful to pay attention to the athletes’ behaviors and attitudes for their recovery and rehabilitation.
  • M.Sheikh , M.Shahbazi , A.Amini , R.Gholamalizahdeh Pages 45-56
    The aim of this research was to investigate the situation of talent identification process and to collect Karate related indexes in Iran. For this purpose, 63 karate subjects, male (N=3) and female (N=32), participated and filled in 3 special questionnaires to identify present and optimal situation of talent identification and most important aspects of biometric, motor capabilities, psychological capacity and skill indexes. The data were analyzed by Pearson coefficient correlation (P≤0.05). The results showed that although the reaction time of hand and foot, flexibility, coordination, hand and foot length, agility and sergeant jump were the most important anthropometrical factors related to successful performance, but the reaction time of hand and foot, flexibility and coordination were significant predicators of discriminating athletes. In motor capabilities, the endurance of cardiovascular system played the main role and was an important predictor. In psychological capacity, two factors of concentration and self-confidence had a critical role and only concentration was a significant predictor. The results of this study showed no pattern for talent identification in Iran from coaches and athletes’ viewpoints.
  • A.R.Farsi , .M.Ekrade, .Z.Asgari, .M.Gholami Pages 57-73
    The present research examined the effect of different feedbacks such as blocked, random and specialized to the most difficult part of a task on acquisition and retention of badminton high service. At first, 0 expert badminton players performed 0 trial high service and 0 with probe technique to determine the most difficult part of the high service. The difference between the two scores defined the most difficult part of the skill. Then, 33 participants were assigned to one of three groups: blocked, random and specialized feedback to the most difficult part of the skill. Acquisition phase consisted of three 50-trial blocks with 0 trials at the end of each block as the acquisition test. Immediate retention was performed ten minutes after acquisition trials; delayed retention, Scott & Fox quantitative test and transfer test were performed 24 hours later. Data were analyzed by mixed ANOVA (3 Groups  (3 tests) and one-way ANOVA. The results showed a significant difference between groups in delayed retention of whole task (0.05). The results also showed that to learn the whole skill, random feedback would lead to better retention performance but there was no difference between groups in the most difficult part of the skill.
  • R. Hemayat Talab , .J.Afshari, .A. Nikravan, .R. Baloochi Pages 75-89
    The purpose of this study was to investigate the effects of body mass index on fundamental motor skills performance in 7-8-year-old boys in Hamedan. Forthis purpose, 72 elementary students were selected via cluster randomization from the elementary schools of Hamedan and divided into three groups: fat, normal, and thin according to percentile diagram. Then, TGMD was performed by children and data were analyzed via K-S, Leven test and ANOVA. The results indicated a significant difference in hop, broad jump and over arm throw and no difference in run and catch subscales. The post hoc test indicated that the normal group performed hop, broad jump and over arm throw better than fat group. In addition, thin group performed broad jump and over arm throw better than fat group. Presumably, the inverse relationship between high body mass index basic motor skills relate to mechanical and recognition factors, components of movement, moving body mass, component coordination and motion range.
  • A.R. Saberi Kakhki H.Samadi, .A.R.Farsi , .K.Ghahraman Tabrizi, .H.Sedaghat Pages 91-114
    This research was performed to monitor the effects of different practice schedules on learning and transfer of generalized motor program and timing parameter in a serial task. For this purpose, 80 participants (age: 93 years) voluntarily participated in this research and then they were divided randomly into 4 groups: blocked, random, blocked-random and random-blocked. This test included performance of serial tasks with different generalized motor programs (spatial dimension variance) and variable timing parameter. The participants accomplished 08 trials (pretest) and participated in retention and transfer tests. After these tests, the amount of relative timing error (measure of consistency and proficiency of generalized motor program) and absolute timing error (measure of accuracy and proficiency of parameterization) was calculated. Analysis of variance and post hoc Tukey test were used to analyze the data. The results showed a significant difference (P0.05) among practice schedules in the acquisition phase, but in transfer and retention phases, despite the relative priority of combined practice groups, there was no significant difference among the groups.
  • A.Ghotbi Varzaneh , M.Zarghami, E.Saemi, H.Molania Pages 115-131
    The main purpose of this study was to examine the effect of metamotivational states on self-efficacy perceptions and motor performance in dart throwing beginners in easy and difficult conditions. For this purpose, the paratelic dominance questionnaire (Cook & Gerkovich, 993) was distributed among 40 male students, and 32 participants were randomly divided into two groups (6 in a telic group and 6 in a paratelic group). Each task consisted of three blocks of eight trials, and each trail consisted of 4 throws. Participants completed the Self-Efficacy Scale (Feltz & Chase, 998) in their pretest and after trials 8, 6, 24. Data were analyzed with repeated measure, ANCOVA test and LSD post hoc test. The results showed a significant difference between paratelic and telic participants in self-efficacy perception (difficult task), and no significant difference in motor performance. Overall, the study only partially confirmed the reversal theory.
  • Gh.Nazemzadegan, F.Bagherzadeh, R. Hemayat Talab, A.R.Farsi Pages 133-149
    In this study, the effect of cognitive load (CL) training on duration and accuracy of bimanual coordination (BC) task was investigated. For this purpose, athletic male students of Shiraz University were randomly divided into 4 groups: G with low CL, G2 with intermediate CL, G3 with high CL and G4 control. The subjects practiced for 6 weeks, 3 sessions a week, 6 blocks, 2 trials. The subjects performed bimanual coordination task by Vienna test system (v=7%-84% and r=85%-96%). Independent T test and one-way ANOVA were used to analyze the data. The results showed that high CL affected the accuracy of bimanual coordination task. No significant difference was observed between CL groups and control group in overall duration (=0.05). It can be concluded that if there is high CL in activities which require much attention, attention capacity may change and in skills that need attention, the task can be improved after information processing as a result of capacity change.