فهرست مطالب

علوم و تکنولوژی محیط زیست - سال نهم شماره 3 (پیاپی 34، پاییز 1386)

نشریه علوم و تکنولوژی محیط زیست
سال نهم شماره 3 (پیاپی 34، پاییز 1386)

  • 136 صفحه، بهای روی جلد: 18,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/09/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • امیرحسام حسنی، امیرحسین جاوید، مهدی برقعی، سیدعی اصغر چاوشباشی صفحه 1
    پالایشگاه گاز شهید هاشمی نژاد در 35 کیلومتری شهرستان سرخس و 165 کیلومتری شهر مشهد، در شمال شرق استان خراسان قرار گرفته است. این پالایشگاه در حال حاضر از پنج واحد تصفیه گاز، سه واحد بازیافت گوگرد، دو واحد تثبیت مایعات نفتی، یک واحد احیای آب ترش و یک تصفیه خانه فاضلاب و دیگر تاسیسات جانبی تشکیل شده است. واحد تصفیه پساب پالایشگاه جهت بازیافت....
    کلیدواژگان: اسمز معکوس، نانوفیلتراسیون، نیترات، کلراید، سولفات
  • ایمان همایون نژاد، احمد سواری، غلامرضا نوری، بهزاد سعیدپور صفحه 13
    مخازن چاه نیمه زابل سه گودال طبیعی بزرگ در جنوب دشت سیستان واقع در جنوب شرقی ایران مساحتی بالغ بر 50 میلیون متر مربع را به خود اختصاص داده اند. از آب ذخیره شده در این گودال ها جهت آبیاری اراضی دشت سیستان و تامین آب آشامیدنی شهرهای زابل و زاهدان استفاده می شود.
    علی رغم بدیهی بودن اهمیت دریاچه های چاه نیمه تاکنون به جز بررسی منشا رسوبات چاه نیمه ها و مطالعه لیمنولوژیک مخازن، مطالعه مشخصی به ویژه در مورد کیفیت آب چاه نیمه های اول، دوم و سوم صورت نگرفته است.
    بدین جهت به منظور بررسی کیفیت آب دریاچه های چاه نیمه، برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، از پاییز سال 1383 تا نیمه تابستان سال 1384 در 9 ایستگاه منتخب مورد بررسی قرار گرفت و نمونه برداری به صورت فصلی انجام یافت. نتایج نشان داد که میانگین مقدار BOD5، COD، نیترات و نیتریت در کلیه ایستگاه ها و در فصول مختلف سال بسیار ناچیز است. مقدار فسفات به جز در ایستگاه سوم در سایر ایستگاه ها از حد استاندارد پایین تر می باشد میزان اکسیژن محلول در تمام فصول سال برای آبزیان مناسب است. اما میانگین مقدار کل جامدات محلول و معلق، سختی کل، کدورت و همچنین هدایت الکتریکی در هر سه مخزن چاه نیمه بالا است که ناشی از شرایط جوی و درجه حرارت بالای منطقه، طوفان های شن، و جنس خاک بستر دریاچه ها می باشد.
    کلیدواژگان: آب، مخازن چاه نیمه، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی
  • محمدربانی، اسدالله جعفرآبادی آشتیانی، امیر عبدالله مهرداد شریف صفحه 23
    آب های منطقه عسلویه در خلیج فارس به دلیل موقعیت استثنایی خود که محل احداث تعداد بسیار زیادی پالایشگاه گاز و کارخانه پتروشیمی است، به طور مستقیم و غیر مستقیم در معرض ورود آلاینده های مختلف آلی و معدنی قرار دارد. با توجه به موقعیت منطقه و به علت تحقیقات محدودی که در منطقه عسلویه صورت گرفته است، مطالعه حاضر بر روی رسوب ها و آب های این منطقه برای اندازه گیری میزان فلزات سنگین سرب، نیکل و جیوه انجام شده است تا بتوان از نتایج آن برای مقایسه غلظت این فلزات در سال های آینده که تعداد زیادتری از پالایشگاه های گاز و کارخانه های پتروشیمی مشغول به کار و فعالیت می شوند استفاده کرد.
    روش اندازه گیری بر اساس استانداردهای رایج و به وسیله دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شده است. نتایج به دست آمده در حال حاضر در مقایسه با برخی نقاط دیگر در خلیج فارس و میانگین عناصر در رسوب های جهانی بیان کننده غلظت کم فلزات سنگین در آب و رسوب های منطقه است. میزان حداقل و حداکثر غلظت فلزات اندازه گیری شده بر حسب ppm به شرح زیر است.
    Ni در آب 0.23-0.17، در رسوب 27.2-19.9، Pb در آب 0.14-0.13، در رسوب 29.5-20.2، Hg در آب کمتر از 0.0001 در رسوب 0.025-0.02.
    کلیدواژگان: فلزات سنگین سرب، نیکل و جیوه
  • علی محمد لطیفی، محمود تولایی، حسین غفوریان، امین نظری صفحه 33
    در این تحقیق که با هدف حذف آلاینده های سمی از پسماندهای رادیواکتیو انجام گرفت، با مطالعه مناطق مختلف، موفق به جداسازی یک گونه باکتری بومی در ایران شده که قادر به تولید یکنوع پلیمر خارج سلولی به مقدار زیاد می باشد. این اگزوپلیمر خاصیت ژل مانند داشته و نقش اصلی و اساسی را در جذب فلزات ایفا می کند به طوری که میزان جذف فلز فقط با ترشح این ماده افزایش می یابد. نتایج آزمایشات نشان داد که میزان جذب اورانیوم و کادمیوم توسط ذی توده باکتری مورد مطالعه به طور متوسط بین 800-500 mg میلی گرم اورانیوم و حدود 800 کادمیوم ملی گرم در هر گرم وزن خشک می باشد. این مقدار در مقایسه با سایر نتایج قابل توجه بوده و بعد از باکتری Citrobacter sp، به عنوان دومین میکروارگانیسم در دنیا گزارش می شود. ارزیابی میزان حذف رادیونوکلیدها و فلزات سمی از پسماند در بیوراکتور، نشان داد که این سیتسم قادر به حذف اورانیوم، کادمیوم، سرب، نقره و نیکل به ترتیب به میزان 99<، 99، 90، 72 و 57% از پسماند می باشد. افزایش کلرید کلسیم نقش بسیار موثری در تشکیل فلوک های پلیمری و افزایش سرعت ته نشینی آن ها در داخل راکتور دارد. نتیجه گیری این که از این بیوپلیمر در عمل می توان هم به صورت یک بیورزین و هم به عنوان یک راسب ساز زیستی (Bio-percipitator) پسماندهای هسته ای استفاده نمود.
    کلیدواژگان: آلاینده های فلزی، پسماند رادیواکتیو، جاذب بیوپلیمری
  • امیرحسین جاوید، ابوالقاسم امام زاده، علی اصغر حمیدی، علی ارجمندزاده صفحه 41
    با توجه به ارتباط بسیار نزدیک مسایل زیست محیطی و انرژی، دستیابی به تکنولوژی بازیافت و بهینه سازی مصرف انرژی از طرق مختلف در حفظ محیط زیست نقش بسزایی دارد چرا که از یک سو می تواند انتشار آلاینده های جوی مانند Sox، Nox و Cox را به حداقل رسانده و در پی آن پدیده گلخانه ای و تخریب لایه اوزون را کاهش دهد و از طرفی مصرف آب و روغن به عنوان سیالات سرد و گرم در مبدل های حرارتی (کندانسورها و ریبویلرها) برج های تقطیر نفت مورد مطالعه را به حداقل برساند.
    پژوهش حاضر در خصوص کاهش مصرف انرژی بخش پیش تقطیر نفت سفید یکی از پالایشگاه های نفت کشور صورت گرفته که دارای دو برج تقطیر با آرایش ساده متوالی بوده است. یکی از این راهکارها انتگراسیون حرارتی فرایند است که در این تحقیق با ایده ای متفاوت نسبت به روش های قبلی مطرح گردیده است. این روش امکان افزایش یک مبدل حرارتی پوسته و لوله به فرایند، که با انجام بخشی از عملیات چگالش و تبخیر، موجب کاهش بارهای حرارتی ریبویلرها و یکی از کندانسورهای دو برج تقطیر می شود را ارایه می نماید.
    بدین منظور دو برج تقطیر در فرآیند مورد مطالعه و سپس مدل پیشنهادی جهت انتگراسیون همراه با جریانات خوراک و محصولات اطراف برج توسط نسخه 11.1 نرم افزار Aspen Plus و مدل Rad frac شبیه سازی گردیدند. نتیجه عمل 10.86 درصد صرفه جویی در مصرف آب، 14.26 درصد صرفه جویی در مصرف انرژی و 14.26 درصد صرفه جویی در مصرف روغن بوده است.
    کلیدواژگان: برج تقطیر، انتگراسیون، صرفه جویی در مصرف انرژی
  • نوید رزمخواه، غلامرضا نبی بیدهندی، علی اکبر عظیمی، کامران اسماعیلی صفحه 53
    یکی از بخش هایی که در برنامه های توسعه خصوصا در کشورهای در حال رشد باید مورد توجه قرار گیرد، بخش روستایی و کشاورزی است. پیشگیری از بیماری های مرتبط با آب در تامین سلامت مردم نقش اساسی دارد. تاسیسات فاضلاب روستایی از جمله تاسیسات زیربنایی در مناطق روستایی است که در ارتقا سطح بهداشت عمومی و حفاظت از محیط زیست نقش اساسی دارد. این موضوع در مناطق روستایی کشور که بعضا فاقد تاسیسات جمع آوری و تصفیه و توزیع آب آشامیدنی و عموما فاقد تاسیسات جمع آوری و تصفیه فاضلاب می باشند، اهمیت بیشتری پیدا می کند. در این میان تامین آب آشامیدنی بهداشتی و جمع آوری و دفع بهداشتی فاضلاب برای روستاها خصوصا در مناطق کم آب اهمیت ویژه ای داشته و خواهد داشت. این مهم با داشتن آمار کافی و دقیق از وضعیت روستاها و جمع بندی تجربیات قبلی و برنامه های گذشته و تجربیات سایر کشورها امکان پذیر خواهد بود. به منظور گروه بندی و سپس اولویت بندی روستاهای کشور برای احداث تاسیسات فاضلاب ابتدا معیارهای تعریف شدند. پس از تعیین و تعریف معیارها جهت مشخص شدن اهمیت و ارزش هر کدام از آن ها نسبت به یکدیگر، ارزش هر یک مشخص گردید. برای ارزش گذاری معیارها از اعداد 2، 1 و 3 استفاده شده است بر این اساس اگر ارزش یک معیار 3 و ارزش دیگری 1 باشد به این معنی است که اهمیت و ارزش معیار اول سه برابر معیار دوم می باشد. در مرحله بعدی زیر معیارهای هر یک از معیارها تعریف شده و امتیازهای بین 1 تا 10 به آن ها تعلق گرفت. سپس با توجه به وضعیت موجود در روستاهای کشور، در محدوده حداقل و حداکثر مجموع وزن امتیازها کل روستاهای کشور به 10 گروه تقسیم شدند. گروه بندی بر این اساس صورت گرفته است که در حال حاضر ضرورت احداث تاسیسات فاضلابی در گروه های دهگانه از بالا به پایین با افزایش امتیاز کل بیشتر شده و گروه هایی که دارای امتیاز بالا باشند در اولویت قرار می گیرند.
    کلیدواژگان: سیستم تصفیه فاضلاب، مدیریت تصفیه فاضلاب، اولویت بندی، روستاها، فاضلاب
  • عبدالرضا کرباسی، فرزاد کلانتری صفحه 61
    رودخانه هراز با طول 181 کیلومتر از جنوب غربی و جنوب قله دماوند در محله نهام لار سرچشمه گرفته و با طی مسیر طولانی به سوی شهر آمل و پس از عبور از شهر آمل به دریا در منطقه ای بنام سرخرود متصل می گردد. حوزه آبریز این رودخانه معادل 8513.6 کیلومتر مربع است که در شهرستان های آمل، بابل، محمودآباد، فریدون کنار و نور واقع گردیده و بخشی از اراضی کشاورزی استان مازندران شمرده می شود.
    جهت بررسی منابع آلاینده رودخانه هراز سه ایستگاه هیدرومتری به نام های ایستگاه پنجاب، کره سنگ و سرخرود در بالا دست و پایین دست شهر آمل در نظر گرفته شد. پس از شناسایی محدوده مورد مطالعه، تعدادی نمونه در فصول مختلف سال 1382 تهیه و نمودار نتایج با استفاده از نرم افزار Excel رسم و با استاندارد آب آشامیدنی مقایسه گردید.
    با بررسی پارامترهای کیفی آب رودخانه طی سال های 1380 تا 1382 و 1359 تا 1357 و مقایسه آن با مقادیر حداکثر مجاز و مطلوب قابل قبول برای آب آشامیدنی، مشخص گردید که مقادیر پارامترهای NO-3، NO2-2، NH3، COD، BOD، DO، هدایت الکتریکی کدورت، رنگ، باریم و تعداد کلیفرم از حدا استاندارد بیشتر بوده است که تغییرات محیطی و ورود فاضلاب های شهری و کشاورزی به رودخانه می تواند در این امر موثر باشد، به طوری که با افزایش میزان بارندگی در فصل پاییز مقدار پارامترهای TSS، TDS، EC، BOD، NO-3، PO4-3، افزایش یافته است. البته لازم به ذکر است که نوع پوشش گیاهی نیز می تواند در این امر موثر باشد به طوری که در بالا دست رودخانه با درختان سوزنی برگ و خزان کننده فقیر تا متوسط، با افزایش بارندگی میزان TDS در دشت پایین دست افزایش می یابد. با مقایسه شاخص های آلودگی طی سال های 1380 تا 1382 و 1359-1375 مشخص شد که مقدار DO طی سال های 1359 تا 1375 در حد مطلوبی قرار داشته است ولی در طی سال های 1380 تا 1382 به دلیل ورود فاضلاب های شهری و کشاورزی مقدار DO حدود 0.6 برابر کاهش یافته است. همچنین طی سال های 1359 تا 1375 مقدار پارامترهای COD و BOD از حداکثر مجاز بیشتر بوده و مقدار COD طی سال های 1380 تا 1382 حدود 0.8 برابر کمتر از سال های 1359 تا 1375 بوده است و میزان BOD طی سال های 1380 تا 1382 در حدود 1.06 برابر بیشتر از سال های 1359 تا 1375 بوده است. مقدار آمونیاک نیز در طی سال های 1359 تا 1375 از حداکثر مقادیر مجاز بیشتر بوده است که نشان دهنده آلودگی آب به فاضلاب های خانگی می باشد.
    همچنین مقدار پارامتر هدایت الکتریکی طی سال های 1359 تا 1375 حدود 1.3 برابر کمتر از سال های 1382-1380 بوده که می تواند بیانگر ورود هرز آب های اطراف و یا فاضلاب های شهری و کشاورزی به رودخانه در سال های اخیر باشد. میزان کدورت، باریم و رنگ طی سال های 1380 تا 1380 از حد مجاز و قابل قبول برای آشامیدن بسیار بالاتر بوده و میزان TDS با وجود افزایش حدود 1.05 برابر نسبت به سال های 1359 تا 1375 کمتر از حد مطلوب تعیین شده می باشد. با بررسی تعداد کلیفرم طی سال های 1380 تا 1382 نیز مشخص شد که آب رودخانه در طبقه آب های با آلودگی میکروبی قرار گرفته است. در نهایت باید متذکر شد که مدیریت بهینه و کنترل آلودگی رودخانه هراز نیازمند جلوگیری از ورود فاضلاب های شهری و روستایی و کشاورزی به رودخانه می باشد که در این مورد راهکارهایی ارایه گردیده است.
    کلیدواژگان: میزان کدورت، آلودگی رودخانه، استاندارد آب آشامیدنی
  • ناصر محرم نژاد، مزدک دربیکی صفحه 71
    منطقه حفاظت شده جهان نما در رشته کوه های البرز در جنوب استان گلستان قرار دارد و با طبقه بندی معادل IUCN، جز مناطق طبقه V قرار می گیرد. این منطقه دارای چشم اندازهای زیبا و آب و هوای مناسب بوده و از پوشش گیاهی و زیستگاه های جانوری غنی و آثار باستانی زیادی برخوردار است. هدف این مطالعه بررسی ایجاد و توسعه اکوتوریسم و مدیریت آن با تاکید بر مسایل زیست محیطی در این منطقه حفاظت شده می باشد. در این تحقیق، چندین بازدید کوتاه مدت و بلند مدت در فصول مختلف سال 1382 برای شناسایی منطقه و بررسی سایت ها از نظر وضعیت زیست محیطی و امکانات گردشگری انجام شد. بررسی های میدانی نشان می دهد که بازدیدکنندگان از منطقه عمدتا در سه گروه بازدیدکنندگان ییلاقی، کوه پیمایان و بازدیدکنندگان متفرقه جای می گیرند که توزیع و نوع فعالیت های آنان با یکدیگر متفاوت است. همچنین زیر ساخت های اکوگردشگری منطقه شامل حمل و نقل محلی و نیمه رسمی، اقامتگاه های روستایی و سنتی، راه های دسترسی زمینی و مراکز خدماتی غیر استاندارد می باشد. با توجه به این که توریسم و تفرج جز اهداف اولیه مناطق طبقه پنجم بوده و بیشتر منطقه شمال ایران صاحب توان اکولوژیکی برای توریسم گسترده (توان درجه سه) است، بنابراین بر اساس روش ها و تکنیک های مدیریت اکوتوریسم، مدیریت زیست محیطی اکوتوریسم در جهان نما به صورت زیر پیشنهاد می شود: طرح اکوتوریسم مورد نظر بر این اساس که، اکوتوریسم در جهان نما باید در برگیرنده مواردی مانند حفاظت از منابع زیستی و هویت فرهنگی و اجتماعی، درآمدزایی پایدار، ایجاد تدریجی خودگردانی مالی منطقه و سود رسانی به ذینفع های دیگر، ایجاد مشارکت عمومی کلیه ذینفع ها در فرآیند تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریت اکوتوریسم و حفاظت از محیط زیست، بهبود وضع زندگی افراد محلی، ارایه برنامه های تفسیری و آموزشی به بازدیدکنندگان، جلب توجه افکار عمومی به حفظ و نگهداری منطقه و ایجاد حساسیت اجتماعی در برابر تصمیمات و برنامه های مخرب برای محیط زیست منطقه و بالاخره همکاری سازمان ها و برنامه های اکوگردشگری سطح کشوری و جهانی باشد. برنامه مدیریتی شامل مدیریت زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی که در برگیرنده مراحل زیر است: ایجاد ناحیه های مدیریتی پیشنهادی همراه با مشخص کردن فعالیت های اکوگردشگری در آن ها در قالب چهار ناحیه، ارزیابی و پایش با استفاده از ارزیابی اثرات زیست محیطی پروژه ها و ایجاد سیستم های حسابرسی و مدیریت زیست محیطی در بلند مدت، تحلیل بازدید از منطقه با استفاده از آمارگیری دائمی، ایجاد یا تطابق تسهیلات فیزیکی نظیر تغییر مسیر جاده دسترسی فعلی غربی، ایجاد تعداد محدودی تریل های طبیعیت، بهینه سازی اقامتگاه های روستایی، بهبود وضعیت بهداشتی و طراحی سیستم های جمع آوری و دفع مواد زاید و ساخت مرکز بازدیدکنندگان، برگزاری برنامه آموزشی و تفسیر برای اکوگردشگرها، افراد محلی، دست اندرکاران اکوسیستم و مدیریت منطقه، بازاریابی اکوتوریسم منطقه و ایجاد منبع درآمد از طریق اجاره اقامتگاه ها، ورودیه، فروش یادگاری و وسایل آموزشی و تفرجی، درآمدهای ناشی از صدور مجوز برای تورگردانان و برگزاری تورها و اخذ مالیات های سبز و زیست محیطی اندک، طراحی راهنماها و قواعد رفتار زیست محیطی اکوگردشگری برای مخاطبانی مانند دست اندرکاران اکوتوریسم، اهالی محلی و اکوگردشگرها.
    کلیدواژگان: اکوتوریسم، مدیریت زیست محیطی، منابع زیستی و هویت فرهنگی و اجتماعی
  • کتایون پیشکاری، عباس اسماعیلی ساری صفحه 83
  • مهرناز بنی اعمام، پریسا نجات خواه معنوی، لیندا یادگاریان صفحه 93
  • محمدکریم جاذبی زاده، مهرداد شیرین آبادی صفحه 103