فهرست مطالب

دیابت و متابولیسم ایران - سال دهم شماره 3 (پیاپی 36، بهمن و اسفند 1389)

مجله دیابت و متابولیسم ایران
سال دهم شماره 3 (پیاپی 36، بهمن و اسفند 1389)

  • 116 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1389/11/28
  • تعداد عناوین: 12
|
  • علوم پایه
  • آزاده ابراهیم حبیبی، فرزانه عباسی، باقر لاریجانی صفحه 229
    مقدمه
    یکی ازاختلالات مربوط به اکسیداسیون اسیدهای چرب در میتوکندری، کمبود SCAD (اسیل کوآ- دهیدروژناز زنجیر کوتاه) است، که ساختار آنزیم آن در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش ها
    جهش های منتخب با استفاده از نرم افزار MOEدر ساختار آنزیم (2VIG.pdb) وارد شده و برهم کنش های اسید آمینه طبیعی و جهش یافته در این ساختار با یکدیگر مقایسه شدند. از سه نرم افزارAggrescan، Tango و CAMlila برای بررسی پیشگویی تاثیر جهش بر میزان تجمع آنزیم استفاده شد.
    یافته ها
    جهش های بررسی شده سه نوع عمده را در بر می گرفتند که در میان آنها، تغییر نوع اسید آمینه از باردار/قطبی به آلیفاتیک/آروماتیک و بالعکس به صورت مشخصی بر ساختار آنزیم تاثیر می گذارد. در مورد تغییر اسید آمینه آلیفاتیک یا آروماتیک به یک اسید آمینه دیگر از همین نوع، بررسی اولیه ساختار می تواند دلیل تاثیر گذاری نامطلوب جهش را روشن کند، لیکن در مقایسه این نوع جهش ها با یکدیگر، موفق عمل نمی کند. در بین نرم افزارهای پیشگویی تمایل به تجمع نیز، در این مطالعه، CAMlila بهتر عمل می کند.
    نتیجه گیری
    بررسی ساختار سه بعدی پروتئین برای یافتن میزان اهمیت جهش در تمایل پروتئین به تغییر ساختار تا حدود زیادی راهگشاست و حتی ابزارهای کاملا متداول و در دسترس نیز می تواند در این زمینه مورد استفاده باشد. از طرفی، برای بررسی موارد ظریف تر، نظیر اختلاف تاثیر دو جهش نسبتا مشابه، نیاز به استفاده از ابزار پیشرفته تر نظیر شبیه سازی دینامیک مولکولی وجود دارد.
    کلیدواژگان: اسیل کوآ، دهیدروژناز، جهش نقطه ای، ساختار پروتئین، تجمع، مدل سازی مولکولی
  • حمید رجبی، روح الله نیکویی، رضا قراخانلو، کبری امیدفر، امیرعباس منظمی، فرشته عتابی صفحه 241
    مقدمه
    هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر تمرین استقامتی بر میزان بیان ژن های MCT1 وMCT4 در عضلات اسکلتی رت های دیابتی نوع 2 بود.
    روش ها
    تعداد 40 رت نژاد ویستار نر در سن 4 هفتگی با میانگین وزن 8/9 ± 7/93 گرم انتخاب و به طور تصادفی به 3 گروه کنترل سالم (10=n)، کنترل دیابتی (15=n) و تمرینی دیابتی (15=n) تقسیم شدند. دیابت از طریق ترکیب تزریق درون صفاقی استرپتو زوتوسین و مصرف غذای پر چرب ایجاد و تمرین استقامتی (شروع با سرعت m/min 20 و تدریجا رسیدن به سرعت m/min 30 در هفته آخر) به مدت 7 هفته، بر گروه تمرینی دیابتی اعمال شد. جهت تایید وقوع به مقاومت انسولین، از شاخص HOMA-IR استفاده گردید. 24 ساعت پس از اتمام پروتکل تمرینی، رت ها تشریح و عضله نعلی و باز کننده طویل انگشتان (EDL) جدا شدند. اندازه گیری انسولین پلاسما به روش ELISA، غلظت گلوکز پلاسما با روش آنزیماتیک گلوکز اکسیداز و میزان بیان MCT1 و MCT4 با تکنیک Real time - PCR انجام گرفت. میزان بیان MCT1 و MCT4 هر ژن با استفاده از روش 2 -ΔΔCT محاسبه گردید. جهت تعیین معنی دار بودن تفاوت متغیرها بین گروه های تحقیق از آزمون های آماری t-student،ONE-WAY ANOVA و آزمون تعقیبی Tukey استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های تحقیق نشان داد مقادیرHOMA-IR index در دو گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل سالم بیشتر بود (01/0 P<)، همچنین اختلاف معنی دار بین میزان بیان MCT4 در عضله EDL بین گروه تمرین کرده دیابتی و کنترل دیابتی یافت شد (01/0 P<). میزان بیان MCT4 در عضله نعلی، بیانMCT1 در هر دو عضله نعلی وEDL در تمرین کرده دیابتی نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش غیر معنی دار داشت.
    نتیجه گیری
    به طور خلاصه نتایج تحقیق نشان داد که بیان ژن هایMCT1 و MCT4 در شرایط دیابت نوع 2 نسبت به شرایط نرمال کاهش قابل ملاحظه ای دارد و تمرین استقامتی می تواند این کاهش بیان را تعدیل و به سطوح نرمال نزدیک کند.
    کلیدواژگان: انتقال دهنده های لاکتات، لاکتات، دیابت نوع 2، تمرین استقامتی
  • امیرعباس منظمی، حمید رجبی، رضا قراخانلو، محمد جوان، منیژه نوروزیان، کبری امیدفر، روح الله نیکویی صفحه 251
    مقدمه
    هدف از تحقیق حاضر تعیین اثر تمرین استقامتی بر میزان محتوی پروتئینی مبادله گر سدیم هیدروژن (1NHE) و کوترانسپورتر سدیم بی کربنات (1NBC) در غشای عضلات اسکلتی رت های دیابتی نوع 2 بود.
    روش ها
    تعداد 40 رت نژاد ویستار نر در سن 4 هفتگی با میانگین وزن 8/9±7/93 گرم انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه کنترل سالم (7 سر رت) کنترل دیابتی (9 سر رت) و تمرینی دیابتی (9 سر رت) تقسیم شدند. دیابت از طریق ترکیب تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین و مصرف غذای پرچرب ایجاد و تمرین استقامتی (دویدن روی نوار گردان جوندگان، شروع با min/m20 تدریجا به min/m30 در هفته آخر) به مدت هفت هفته، بر گروه تمرینی دیابتی اعمال شد. جهت تایید مقاومت انسولین از مقادیر HOMA-IR استفاده گردید. 24 ساعت پس از اتمام پروتکل تمرینی، رت ها تشریح و عضله نعلی (SOL) و باز کننده طویل انگشتان (EDL) استخراج شدند. اندازه گیری انسولین پلاسما به روش ELISA، غلظت گلوکز پلاسما با روش آنزیماتیک گلوکز اکسیداز و میزان محتوی پروتئینی 1NHE و1NBC با تکنیک وسترن بلاتینگ انجام گرفت و با استفاده تکنیک Scanning Densitometric نرم افزار Image j چگالی باندهای 1NHE و1NBC تعیین شد. جهت تعیین معنی دار بودن تفاوت متغیرها بین گروه های تحقیق از آزمون آنوای یک راهه و آزمون تعقیبی توکی TUKEY استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های تحقیق نشان داد مقادیر IR INDEX-HOMA در دو گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل سالم بیشتر بود (001/0>P)، همچنین اختلاف معنی دار بین میزان محتوی پروتینی 1NHE عضله EDL بین گروه تمرینی دیابتی و کنترل دیابتی یافت شد (05/0>P). میزان محتوی پروتئینی 1NBC عضله EDL و همچنین میزان محتوی پروتئینی 1NHE و 1NBC عضله نعلی نیز در هر دو گروه دیابتی کنترل و تمرین افزایش پیدا کرد اما این افزایش غیر معنی دار بود (05/0>P).
    نتیجه گیری
    نتایج تحقیق نشان داد که محتوی پروتئینی 1NHE و 1NBC عضلات اسکلتی رت های دیابتی نوع 2 در مقایسه با گروه کنترل سالم کاهش داشته است و تمرین استقامتی محتوی این ترانسپورترها را در گروه تمرینی دیابتی افزایش می دهد. بنابر این می تواند سطوح این ترانسپورترها را به شرایط نرمال نزدیک کند.
    کلیدواژگان: تمرین استقامتی، مبادله گر سدیم هیدروژن، کوترانسپورتر سدیم بی کربنات، رت های با دیابت نوع 2
  • ولی الله دبیدی روشن، سمیه حسین زاده صفحه 263
    مقدمه
    سرب یک آلاینده سمی محیطی است که دستگاه قلبی عروقی را متاثر می کند. مطالعات قبلی اثرات مثبت فعالیت بدنی منظم و مکمل های ضد اکسایشی را بر عوامل خطر قلبی- عروقی تایید کردند اما اثر مجزا و یا تعاملی این عوامل به ویژه اثر مکمل گیاهی ضد اکسایشی و ضد التهابی کورکومالونگا (رنگدانه زردچوبه) در حضور آلاینده ای از قبیل سرب مشخص نیست. هدف از این مطالعه بررسی اثر تعاملی سرب، تمرین ورزشی و مکمل کورکومالونگا بر نیمرخ لیپیدی (LDL-C، HDL-C) و شاخص های التهابی(WBC، HS-CRP) و شاخص های مرتبط با اکسایش(TAC و MDA) در بیماری قلبی عروقی است.
    روش ها
    60 سر موش صحرایی ویستار به 6 گروه دسته بندی و به مدت 8 هفته در معرض تمرینات هوازی و یا تزریق زیر صفاقی استات سرب mg/kg) 20(، مکمل CML) mg/kg 30 (قرار گرفتند. تمرین هوازی 5 جلسه در هفته با سرعت 15- 22 متر در دقیقه و مدت 25- 64 دقیقه اجرا شد.
    یافته ها
    القای سرب باعث افزایش معنادار HS-CRP، WBC، LDL-C، نسبت LDL-C/HDL-C و MDA و کاهش HDL-C و TAC شد. در مقابل، مکمل گیری CML و یا اجرای تمرینات هوازی و به ویژه ترکیب این دو باعث کاهش مقادیر نیمرخ لیپیدی و التهابی در مقایسه با گروه سرب شد، اما این تفاوت بین گروه های درمان معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    این یافته ها نقش هیپولیپیدیمی و ضد التهابی مکمل CML و یا تمرینات منظم هوازی و به ویژه ترکیب این دو در دستگاه قلبی عروقی را در آزمودنی های در معرض استات سرب نشان می دهد که می توان به عنوان یک راهبرد پیشگیرانه و درمانی برای مقابله با آثار عوامل سمی محیطی معرفی نمود.
    کلیدواژگان: بیماری قلبی، عروقی، نیمرخ لیپیدی، ورزش، استرس اکسایشی، آلودگی هوا، آنتی اکسیدانت
  • علوم بالینی
  • لیلا محمدزاده، اعظم کشاورزی، سید حسین صمدانی فرد، ابوالفضل شجاعی فرد، کامران علی مقدم، محمدرضا امینی، سیده حمیده فخرایی، اردشیر قوام زاده، محمدرضا استادعلی، علی شهریاری، باقر لاریجانی، ارمغان فرد اصفهانی، اشرف ملک محمدی، مریم اعلاء، محمدرضا مهاجری تهرانی صفحه 273
    مقدمه
    چندین مطالعه به صورت مداخله ای نشان داده که سلول های بنیادین حاصل از آسپیراسیون مغز استخوان یا سلول های منونوکلئر خون محیطی (CD34) می توانند منجر به آنژیوژنز و بهبود فعالیت بافتی در بافت ایسکمیک شده و به بهبود زخم کمک کنند اما نتایج آنها ضد و نقیض بوده، لذا ما تصمیم گرفتیم تحقیق حاضر را با نمونه بیشتر انجام دهیم.
    روش ها
    در این روش سلول های بنیادین گرفته شده از خون محیطی تحریک شده با فاکتور کلونی محرک گرانولوسیت (G-CSF) به 7 بیمار مبتلا به زخم پای دیابتی تزریق گردید و14 بیمار به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند که 3 ماه بعد هر دو گروه از نظر اندازه و بهبود زخم و کاهش درد و برقراری مجدد نبض و میزان آمپوتاسیون و عوارض ناشی از سلول های بنیادین مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    در گروه مورد، خون رسانی بافتی نسبت به گروه شاهد بهتر شده است که این مساله با بهبود ABI (035/0=P) و برقراری مجدد نبض (01/0=P) تفاوت معنی داری داشته و میزان آمپوتاسیون ماژور (بالای مچ پا) در گروه شاهد 7 نفر از 14 نفر بوده اما در گروه مورد در طی سه ماه آمپوتاسیون ماژور دیده نشد (04/0=P). همینطور درد ناشی از ایسکیمی اندام در گروه مورد در طی سه ماه کاهش بارزی نسبت به گروه شاهد داشت (01/0=P).
    نتیجه گیری
    تحقیق حاضر نشان داد که تزریق سلول های بنیادین گرفته شده از خون محیطی در بهبود زخم پای دیابتی موثر بوده و در بهبود خون رسانی به اندام مبتلا کمک کننده است و از آمپوتاسیون اندام جلوگیری می کند.
    کلیدواژگان: ایسکیمی شدید اندام، سلول های بنیادین، زخم پای دیابتی
  • شیرین حسنی رنجبر، احسان سلیمانی فر، رامین حشمت، حمید رجبی، حسن کوثری صفحه 282
    مقدمه
    هدف از مطالعه حاضر پاسخ به این سئوال بود که آیا بین تغییرات القاء شده به وسیله فعالیت ورزشی در غلظت های سرمی هورمون رشد و انسولین با اجزای ترکیبی دستگاه IGF-1 در طول زمان در افراد تمرین کرده و تمرین نکرده ارتباطی وجود دارد.
    روش ها
    19 مرد سالم از بین دانشجویان رشته تربیت بدنی و 15 مرد سالم از بین دانشجویان رشته های دیگر به صورت داوطلب در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی های دو نمونه بر اساس قد و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل توزیع شدند. نوبت های خون گیری درست قبل از فعالیت ورزشی، بلافاصله، چهار و هفت ساعت پس از خاتمه آن بود. نمونه های خونی برای تعیین غلظت های سرمی هورمون رشد، انسولین، IGF-1 کل، IGFBP1 و IGFBP3 مورد آزمایش قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش های آماری T مستقل، من ویتنی و ضریب همبستگی پیرسون بهره گرفته شد.
    یافته ها
    هیچ تفاوت معنی داری در غلظت های پیش از فعالیت ورزشی متغیرهای تحقیق بین افراد تمرین کرده و تمرین نکرده دیده نشد. هرچند در گروه تمرین کرده آزمایشی، همبستگی قوی و مثبتی بین مساحت های زیر منحنی های تغییرات IGF-1 و IGFBP3 مشاهده شد (001/0=P و 872/0=r) و در گروه تمرین نکرده کنترل بین مساحت های زیر منحنی های تغییرات انسولین با IGF-1 (05/0=P و 752/0=r) و IGF-1 با IGFBP3 (003/0=P و 922/0=r) همبستگی وجود داشت، اما در گروه های تمرین کرده کنترل و تمرین نکرده آزمایشی هیچ ارتباط به لحاظ آماری معنی داری دیده نشد.
    نتیجه گیری
    یافته های ما نشان می دهد که تغییرات حاد سطوح اجزای ترکیبی دستگاه IGF-1 پس از یک وهله فعالیت مقاومتی مستقل از GH و انسولین است.
    کلیدواژگان: هورمون رشد، انسولین، عامل رشد شبه انسولین، IGFBP1، IGFBP3، فعالیت مقاومتی
  • سروش راد، محمد قدریان، عفت رزاقی، پیمانه حیدریان صفحه 291
    مقدمه
    دیابت پس از پیوند، یک عارضه مهم و شایع بعد از پیوند کلیه است و سبب افزایش خطر بیماری های قلبی عروقی، عفونت، کاهش بقای بافت پیوندی و افزایش مرگ و میر بیمار می شود. در این مطالعه اثربخشی ریپاگلیناید در درمان دیابت پس از پیوند کلیه مورد بررسی قرار گرفت.
    روش ها
    16 بیمار با دیابت پس از پیوند کلیه تحت درمان قبلی با انسولین و/ یا متفورمین با ریپاگلیناید (Novo Norm، Novo Nordisk Pars) درمان و به مدت 6 ماه پیگیری شدند. بیماران رژیم دارویی ایمونو ساپرسیو یکسان شامل سیکلوسپورین، پردنیزولون و میکوفنولات موفتیل دریافت می کردند. درمان موفقیت آمیز با مقادیر 7% HbA1C < و گلوکز خون ناشتا در حدود 130-90 mg/dl به عنوان هدف اصلی و گلوکز خون دو ساعت پس از هر وعده غذا در حدود 180-110 mg/dl به عنوان هدف دوم تعریف شد.
    یافته ها
    15 بیمار به اهداف اصلی مطالعه رسیدند. میانگین HbA1C از 5/1 ± 7/6 به 0/1 ± 9/5 درصد کاهش یافت (001/0P=). 12 بیمار به هدف دوم مطالعه نیز دست یافتند. 3 بیمار با اضافه کردن یک دوز انسولین رگولار قبل از وعده غذایی نهار به هدف دوم مطالعه نیز رسیدند. دوز داروهای ایمونوساپرسیو، وزن، نمایه توده بدنی (BMI)، کراتینین و پروتئین ادرار 24 ساعته قبل و بعد از مطالعه تغییر معنی دار آماری نداشت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که در نمونه مورد مطالعه این مرکز ریپاگلیناید یک داروی موثر بر دیابت پس از پیوند بوده و می تواند جایگزین درمان قبلی این بیماران با انسولین و/یا متفورمین شود.
    کلیدواژگان: دیابت پس از پیوند، پیوند کلیه، ریپاگلیناید
  • مهدیه مهراب محسنی، مهسا محمدآملی، شیرین حسنی رنجبر، ناهید روحی پور، پروین امیری، ارغوان کورش نیا، رامین حشمت، باقر لاریجانی، جواد توکلی بزار، محمد نبیونی صفحه 299
    مقدمه
    اکسید نیتریک اندوتلیال سبب افزایش استعداد ابتلا به دیابت نوع 2 و مقاومت به انسولین، می گردد. در مطالعات گذشته چندین پلی مورفیسم ژن eNOS بررسی و نشان داده شده است که بین هاپلونوع های ژن eNOS با دیابت نوع 2 و عوارض دیابت در جمعیت های گوناگون ارتباط وجود دارد. همچنین ارتباط بین پلی مورفیسم VNTR اینترون4 eNOS با عملکرد اندوتلیال و خطر ابتلا به دیابت نوع 2 گزارش شده است. هدف از این مطالعه یافتن ارتباط بین این پلی مورفیسم و دیابت نوع 2 یا عوارض میکرو واسکولار آن در مقایسه با جمعیت کنترل سالم در یک جمعیت ایرانی می باشد.
    روش ها
    از 220 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 و کنترل سالم که همگی آن ها از کلینیک دیابت بیمارستان علی بن ابیطالب وابسته به دانشگاه رفسنجان انتخاب شده بودند، نمونه تهیه شد.
    یافته ها
    تفاوت معنی داری در فراوانی ژنوتایپ پلی مورفیسم eNOS بین بیماران و گروه کنترل مشاهده شد (96/3-05/0: 95% CI، 0/2 =OR، 02/0=P، bb در برابر aa+ab). همچنین فراوانی آلل a در بیماران دیابتی در مقایسه با گروه کنترل افزایش چشمگیری داشت (08/4-19/1: 95% CI، 1/2=OR، 07/0=P). فراوانی آللa در بیماران مبتلا به نوروپاتی دیابتی نسبت به گروه کنترل، نیز افزایش چشم گیری داشت (7/3-00/1: 95% CI، 8/1=OR، 03/0=P). به علاوه فراوانی آلل aو ژنوتایپ بین بیماران فاقد عوارض و گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت، به ترتیب:](8/5-2/1: 95% CI؛ 6/2=OR، 007/0=P، bb در برابر aa+ab)، (5/9-4/1: 95% CI؛ 8/2=OR، 001/0=P)[.
    بحث و نتیجه گیری
    یافته های ما وجود ارتباط بین پلی مورفیسم ژن eNOS و دیابت نوع 2 و عوارض ناشی از آن را در جمعیت ایرانی تایید می کند. هر چند، ارتباط بین پلی مورفیسم VNTR و ژن eNOS و T2DM در بیماران دیابتی بدون عوارض چشم گیر تر می باشد و به نظر می رسد پلی مورفیسم ژن eNOS بر روی دیابت و عوارض میکرو واسکولار آن اثر دوگانه دارد.
    کلیدواژگان: eNOS، پلی مورفیسم، VNTR، عوارض مزمن دیابت نوع 2
  • سارا طاهریان، فرید بحرپیما، اعظم کشاورزی، علیرضا سرمدی، مریم اعلا، باقر لاریجانی، محمدرضا مهاجری تهرانی صفحه 306
    مقدمه
    از مهمترین و پرهزینه ترین عوارض مزمن دیابت، مشکلات مربوط به پا است که به علت کاهش خون رسانی اندام تحتانی و نوروپاتی رخ داده و می تواند منجر به زخم پا و بستری های طولانی مدت و گاه آمپوتاسیون اندام شده و کیفیت زندگی فرد را تغییر دهد. روش های متعددی برای پیشگیری از این عوارض بکار رفته است. دستگاه (IPC) Intermittent Pneumatic Compression، یک روش فیزیوتراپی برای بهبود اختلالات گردش خون محیطی و پیشگیری از ترومبوز وریدهای عمقی می باشد. این مطالعه نیز با هدف بررسی اثرات IPC درگردش خون شریانی بیماران دیابتی انجام شده است.
    روش ها
    این کارآزمایی بالینی بر روی 18 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 و سن بالای 46 سال و(Ankle Bracial Index) 9/0 £ ABI < 5/0، از میان بیماران مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان شریعتی، انجام شده است. اندام های تحتانی بیماران برای 10جلسه 45 دقیقه ای و بطور یک روز در میان، تحت IPC با فشار mmHg 120 قرار گرفت. میزان ABI قبل از شروع و در جلسه اول و انتهای جلسه دهم درمان، میزان نوروپاتی حسی توسط تست مونوفیلامان و پرسشنامه Valkقبل از جلسه اول و انتهای جلسه دهم بررسی شدند. میزان جریان خون میکروسیرکولاسیون نیز قبل و بعد از جلسات درمانی اول، پنجم و دهم سنجیده شدند.
    یافته ها
    میزان ABI متعاقب IPC با (006/0P=) و نمره حاصل از تست مونوفیلامان وپرسشنامه valk نیز با (0001/0=P) افزایش معنی داری را نسبت به قبل از درمان نشان دادند.
    نتیجه گیری
    مداخله IPC می تواند در افزایش جریان خون ماکروواسکولار اندام تحتانی و بهبود نوروپاتی حسی بیماران دیابتی موثر باشد.
    کلیدواژگان: نوروپاتی دیابتی، آنژیوپاتی دیابتی، دستگاه فشار متناوب هوایی، اندکس بازویی مچ پایی
  • محمد اسلامی، محمد فشارکی، بهناز فرمهینی فراهانی، عایشه حاجی اسماعیل پور صفحه 313
    مقدمه
    افسردگی یک وضعیت شایع در بیماران دیابتی است که سبب کاهش میل، انگیزه و احساس توانایی افراد جهت پرداختن به رفتارهای خود مراقبتی می گردد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط افسردگی با رفتارهای خود مراقبتی در بیماران افسرده و غیر افسرده مبتلا به دیابت در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی سال 1388 انجام گردید.
    روش ها
    دراین مطالعه تحلیلی از نوع مورد- شاهدی، 220 بیمار دیابتی (110 بیمار غیر افسرده و110 بیمار افسرده) مراجعه کننده به بیمارستان های طالقانی، مدرس، لقمان و لبافی نژاد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از جامعه مورد پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه شامل مشخصات دموگرافیک، خلاصه رفتارهای خود مراقبتی دیابتی ها و برگه چک لیست بک برای تعیین افسردگی بود. میزان رفتارهای خود مراقبتی، در دو گروه با یکدیگر مقایسه گردید.
    یافته ها
    میانگین رعایت رژیم غذایی و ورزش گروه غیر افسرده به طور معنی داری بالاتر از گروه افسرده بود (رعایت رژیم غذایی: 3/1 ± 87/4 در مقابل 7/1 ± 80/3 روز در هفته، 00/0P= و ورزش: 2/2 ± 70/2 در مقابل 9/1 ± 68/1 روز در هفته، 00/0P=). در گروه غیر افسرده مراقبت از پا بیشتر و رعایت توصیه های دارویی دیابت بهتر بود اما این تفاوت معنی دار نبود (05/0
    نتیجه گیری
    در این مطالعه افسردگی با ضعیف شدن رفتارهای خود مراقبتی دیابتی ها همراه بود.
    کلیدواژگان: افسردگی، رفتارهای خود مراقبتی، دیابت
  • افسانه کجایی بیدگلی، مهناز سیدالشهدایی، مه لقا علامی، محمد ابراهیم خمسه، فاطمه حسینی صفحه 319
    مقدمه
    میزان بروز عفونت های ادراری در زنان دیابتی نسبت به زنان غیردیابتی بیشتر است، لذا این مطالعه به منظور تعیین فراوانی و عوامل خطرساز بهداشتی عفونت های ادراری در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 صورت پذیرفته است.
    روش ها
    این مطالعه که از نوع مقطعی بود، بر روی 511 زن غیر حامله مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. نمونه ها بر اساس علایم عفونت ادراری و جواب کشت ادرار در دو گروه افراد با و بدون عفونت ادراری قرار گرفتند. سپس عوامل خطرزای بهداشتی عفونت های ادراری (با و بدون علامت) در آنان بررسی شد.
    یافته ها
    شیوع عفونت ادرای با علامت 2/6% و عفونت ادراری بدون علامت 8/1% در میان بیماران شرکت کننده در این مطالعه گزارش شد. از میان متغیرهای مورد بررسی، سن و تعداد دفعات ادرار کردن با ابتلا به عفونت ادراری ارتباط معنی دار داشتند.
    نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش نشان داد بروز عفونت های ادراری در زنان مبتلا به دیابت مشابه با زنان غیردیابتی است. همچنین در این مطالعه طبق آنالیز رگرسیون تعداد دفعات ادرار کردن به عنوان تنها عامل بهداشتی مرتبط با ایجاد عفونت ادراری در زنان دیابتی نوع 2 شناخته شد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 2، عفونت ادراری، عوامل خطرساز
  • افسانه صبحی، حسن احدی، اسدالله رجب، غلامرضا نفیسی، مسعود حجازی صفحه 327
    مقدمه
    بیماری دیابت یکی از شایع ترین بیماری های متابولیک در سراسر جهان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل روانی اجتماعی درکنترل بیماری دیابت نوع اول است.
    روش ها
    در این مطالعه 211 نفر والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع 1 و 116 کودک دیابتی شان؛ همچنین 220 نفر والدین دارای کودک سالم و 149 کودک آنها، طی یک دوره 6 ماهه و به روش تصادفی نمونه گیری شدند. در این پژوهش از سطح HbA1c ناشتا و پرسشنامه های سلامت روان GHQ)) و سبک کنار آمدن با استرس (CSQ)استفاده شد. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS ویرایش 16 و با استفاده از آزمون های تحلیل رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام و آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) در سطح معناداری 01/0 انجام شد.
    یافته ها
    آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که بین اضطراب پدران و افسردگی مادران با میزان HbA1c در کودکان؛ همچنین بین سبک کنارآمدن هیجانی در مادران و میزان HbA1c در کودکان ارتباط معنی دار مثبت وجود دارد و بر اساس آزمون تحلیل واریانس چند متغیری، والدین کودکان دیابتی نسبت به والدین کودکان عادی نمرات بالاتری در ابعاد نشانه های جسمانی، اضطراب، افسردگی و اختلال کارکرد اجتماعی؛ همچنین نمرات بالاتری در سبک کنار آمدن هیجانی داشتند.
    نتیجه گیری
    بین سلامت روانی و سبک کنار آمدن با استرس در والدین و میزان HbA1c در کودکان مبتلا به دیابت ارتباط معنی دار مثبت وجود دارد. همچنین والدین کودکان دیابتی نسبت به والدین کودکان سالم از سلامت روانی کمتری برخوردارند و در مواجه با استرس، بیشتر از سبک کنار آمدن هیجانی استفاده می کنند.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 1، HbA1c، سلامت روانی، سبک کنار آمدن با استرس