فهرست مطالب

مجله علوم پزشکی رازی
سال هجدهم شماره 5 (پیاپی 86، امرداد 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/05/11
  • تعداد عناوین: 6
|
  • سیروان آتشک، افشار جعفری، محمد علی آذربایجانی صفحات 1-11
    زمینه و هدف
    شیوع چاقی و عوارض همراه آن به سرعت در سراسر جهان در حال افزایش است. لذا هدف از مطالعه حاضر این بود تا اثرات 10 هفته تمرین های مقاومتی پیش رونده را بر سطوح سرمی آدیپونکتین و نیم رخ لیپیدی در مردان چاق مشخص کند.
    روش کار
    دریک کارآزمایی نیمه تجربی، 16 مرد چاق 18-32 سال دارای نمایه توده بدن (Body Mass Index) مساوی یا بزرگتر از30، از بین افراد داوطلب انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه تمرین های مقاومتی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. افراد گروه تمرینی یک پروتکل مقاومتی پیش رونده را که شامل 8 حرکت ورزش مقاومتی بود، 3 جلسه در هفته و به مدت 10 هفته انجام دادند. خون گیری با شرایط کاملا مشابه و پس از 14 - 12 ساعت ناشتایی شبانه در دو مرحله پیش از آزمون و پایان هفته دهم انجام شد و شاخص های نیم رخ لیپیدی و آدیپونکتین سرم قبل و بعد از آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون آماری t -همبسته و t -مستقل در سطح 05/0 ≥ تحلیل شد.
    یافته ها
    بعد از 10 هفته تمرین های مقاومتی، سطوح آدیپونکتین سرمی در گروه تمرین کرده به طور معنی داری افزایش پیدا کرد و سطوح کلسترول تام نیز در این گروه به طور معنی دار کاهش یافت (05/0> P). در حالی که این شاخص ها در افراد گروه کنترل بدون تغییر باقی ماندند (05/0< (P.
    نتیجه گیری
    بنابراین با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضر می توان گفت که تمرین های مقاومتی به دلیل اثرات ضد التهابی و هایپو لیپیدمیک احتمالا می تواند شیوه درمانی موثری برای ایجاد تغییرات مطلوب در نیم رخ لیپیدی و سطوح آدیپونکتین مردان چاق باشد. لذا به مردان جوان چاق توصیه می شود از تمرین های مقاومتی به عنوان یک روش پیشگیرانه جهت اختلالات قلبی عروقی آتی استفاده نمایند.
    کلیدواژگان: تمرین های مقاومتی، آدیپونکتین، نیم رخ لیپیدی، مردان چاق
  • پوپک ایزدی، محمد ابراهیم یارمحمدی، سیامک افشین مجد، بابک ایزدی، علی دواتی، حسن قاسمی، ژاله ایرانمهر صفحات 12-21
    زمینه و هدف
    سرگیجه وضعیتی حمله ای خوش خیم شایع ترین علت سرگیجه با منشا محیطی در بزرگسالان است که با دوره های کوتاهی از حمله های سرگیجه با طول مدت کمتر از یک دقیقه مشخص می شود. علت این نوع سرگیجه ناشی از حرکت یک سری ذره های اتولیت در مجاری نیم دایره به ویژه مجاری نیم دایره خلفی میباشد. درمان اصلی این بیماری مانوردرمانی جهت برگرداندن اتولیت ها به خارج از مجاری نیم دایره یا استفاده از داروهای مهارکننده سیستم دهلیزی و یا هر دو می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر دیمن هیدرینات پس از مانور درمانی اپلی برمدت زمان رسیدن به بهبودی کامل و طول مدت سنگینی سر پس از هر حمله و تعداد حمله های سرگیجه وضعیتی حمله ای خوش خیم می باشد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی با گروه شاهد بوده (با شماره ثبت در مرکز ثبت کارآزمایی های بالینی 138905032893N2)، که بر روی 148 بیمار مبتلا به سرگیجه وضعیتی حمله ای خوش خیم انجام شده است. 75 بیمار تحت درمان با مانور اپلی به علاوه دیمن هیدرینات (گروه مورد) و 73 بیمار تحت درمان با مانور اپلی ودارو نما (Placebo ((گروه شاهد) قرار گرفتند. بیماران از لحاظ مدت زمان بهبودی سرگیجه، تعداد حمله های سرگیجه و طول مدت سنگینی سر پس از هر حمله به مدت 2 هفته مورد پیگیری و ثبت دقیق اطلاعات قرار می گرفتند. داده ها با نرم افزار SPSS 11.5 مورد آنالیز آماری قرار گرفت و مقایسه میانگین ها با آزمون آماری T و ارتباط میان متغیرهای کیفی با آزمون کای دو انجام شد.
    یافته ها
    میانگین طول مدت رسیدن به بهبودی کامل در گروه مورد و شاهد به ترتیب 9/2 ± 2/3 و 3/3 ± 8/3 روز، میانگین تعداد حمله های سرگیجه پس از درمان در گروه مورد و شاهد به ترتیب 7/0 ± 2 و 1 ± 2 /2 و میانگین طول مدت سنگینی سر پس از درمان در گروه مورد و شاهد به ترتیب 07/2 ± 7/32 و 55/3 ± 39 دقیقه بود که از لحاظ آماری معنی دار نمی باشند (P value<0/05).
    نتیجه گیری
    روش درمانی مانور اپلی یک روش درمانی مفید و مناسب برای درمان سرگیجه وضعیتی حمله ای خوش خیم است که استفاده از دیمن هیدرینات سبب افزایش تاثیر درمانی آن نمی شود.
    کلیدواژگان: سرگیجه وضعیتی حمله ای خوش خیم، مانور درمانی اپلی، دیمن هیدرینات
  • ثریا صالح گرگری، معصومه فلاحیان، لادن حقیقی، مریم حسین نژاد یزدی*، الهه دشتی، بهرخ صاحبدل نوبری صفحات 22-30
    زمینه و هدف

    سوء مصرف مواد یکی از مشکلات مهم بهداشت جامعه در تمام جهان است. نوع مواد مصرفی در کشور ما از نظر ترکیبات و نا خالصی ها و شیوع طریقه مصرف نسبت به کشورهای دیگر متفاوت می باشد. این مطالعه جهت تعیین ارتباط مصرف مواد مخدر و محرک در طی بارداری و عوارض سوء پری ناتال در ایران انجام گرفته است.

    روش کار

    این مطالعه به صورت کوهورت گذشته نگر در طی 6 سال (سالهای 82 الی 87) بر روی کل مادران مبتلا به سوء مصرف مواد (519 نفر) و 519 مورد غیرمبتلا مراجعه کننده به بخش زایمان 4 بیمارستان بزرگ دانشگاهی انجام شده است. کلیه موارد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر و یا محرک اعم از تریاک، هرویین، کریستال، کراک، حشیش و چند دارویی وارد مطالعه و با گروه غیر مبتلا مقایسه شدند.

    یافته ها

    تحقیق زیر فراوانی 5/0% سوء مصرف مواد در زنان باردار را نشان داد که به ترتیب تریاک (6/62%) شایعترین ماده مصرفی و به دنبال آن کراک(2/20%) بوده است. در همه گروه های مبتلا تعداد زایمان های زودرس بالاتر از گروه غیرمبتلا بود که از همه بیشتر در گروه مصرف کننده کراک (8/45%) با خطر نسبی 55/2 بوده است. علائم محرومیت از مواد در 7/38% نوزادان مادران مصرف کننده (کراک 4/40%، مواد مخدر6/38%، کریستال 3/35% و چند دارویی 5/45%) بروز یافته است. وزن نوزادان مادران مصرف کننده کراک، مواد مخدر و مصرف کننده چند دارو به طور معنی داری نسبت به گروه غیرمصرف کننده کمتر بود (05/0 P<). میزان بستری نوزادان زنان مصرف کننده مواد مخدر و محرک در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان (NICU) به طور معنی داری بیشتر از نوزادان گروه غیرمصرف کننده بود (001/0 P <). مرگ نوزادی در 1/10% گروه مصرف کننده کراک (48/3= RR) و در 8/5% گروه مصرف کننده مواد مخدر (79/2= RR) اتفاق افتاد که با گروه شاهد تفاوت آماری معنی داری داشت (05/0 P<).

    نتیجه گیری

    فراوانی انواع مواد مورد سوء استفاده در کشور ما متفاوت از کشورهای دیگر است. به تبع آن فراوانی عوارض متفاوتی هم خواهد داشت. ابتلا به سوء مصرف مواد در طی بارداری خطر بروز زایمان زودرس، وزن کم نوزاد نسبت به سن بارداری، نیاز به بستری دربخش مراقبت های ویژه نوزادان (= NICU (Neonatal intensive care unit و موارد مرگ نوزادان را افزایش می دهد

    کلیدواژگان: عوارض پری ناتال، سوء مصرف مواد، بارداری
  • سید حسین صمدانی فرد، ثریا دوست محمدیان *، اعظم دوست محمدیان، عصمت عبدالله پور، سعیده اشرفی، میترا کاظمی صفحات 31-38
    زمینه و هدف

    دیابت شیرین بیماری متابولیک (metabolic) شایعی است و ارتباط آن با سطح پایین تستوسترون در بسیاری از مطالعات نشان داده شده است. باتوجه به نقش هورمون تستوسترون در کاهش میل جنسی، ضعف و خستگی، و کاهش توده استخوانی قصد داریم، ارتباط بین سطح تستوسترون تام، نمایه ی تستوسترون آزاد و گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی Sex Hormone-Binding Globulin) = (SHBG با دیابت نوع 2 و سایر عوامل موثر را بیابیم.

    روش کار

    مطالعه به صورت مقطعی-تحلیلی بود و در این راستا، 38 مرد غیردیابتی و 36 مرد دیابتی با گروه سنی 40-60 سال و نمایه توده بدن (Body Mass Index=BMI) 18-40 براساس معیارهای ورود، وارد مطالعه شدند. نمونه خون ناشتا از نظر سطح تستوسترون تام، گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی، قند خون ناشتا Fasting Blood Sugar) = (FBS، غلظت گلوکز در خون زیادی (HbA1C) و سایر آزمایشات هورمونی، در آزمایشگاه انستیتو غدد فیروزگر مورد سنجش قرار گرفت و ارتباط سطح سرمی تستوسترون، SHBG و نمایه ی تستوسترون آزاد با FBS، HbA1C، BMI و سایر عوامل به طور جداگانه تعیین شد. پس از تعیین توزیع داده ها به وسیله آزمون آماری کولموگروف – اسمیرنوف، متغیرهای کمی پارامتریک با استفاده از آزمون آماری t (independent sample T test) و متغیرهای غیر پارامتریک با استفاده از آزمون من ویتنی (Mann- Whitney) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. هم بستگی بین عوامل نیز با استفاده از آزمون هم بستگی پیرسون تعیین شد.

    یافته ها

    متوسط سن افراد شرکت کننده در مطالعه 7/5 ±7/47 سال بود. تستوسترون تام، نمایه آزاد تستوسترون SHBG در دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنی داری نداشت. بین کنترل مناسب دیابت (HbA1C<7) با سطح سرمی تستوسترون ارتباط معنی داری دیده نشد. بین BMI و سن با سطح تستوسترون، هم بستگی معکوس وجود داشت و متوسط تستوسترون افراد سیگاری به طور معنی داری کمتر از غیرسیگاری بود (p=0.008). هورمون محرکه فولیکولی (Follicle Stimulating Hormone= FSH) در افراد دیابتی به طور معنی داری پایین تر بود (p=0.04).

    نتیجه گیری

    یافته های ما نشان داد که سطوح سرمی تستوسترون با دیابت نوع 2 و کنترل قند در مردان ارتباط معنی دار نداشت.

    کلیدواژگان: کنترل قند، دیابت نوع 2، تستوسترون تام، نمایه ی تستوسترون آزاد، گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی
  • کبری شریفی، فاطمه رستمی، بیتا فام، مریم سادات دانشپور، فریدون عزیزی، مهدی هدایتی صفحات 39-48
    زمینه و هدف

    چاقی با بسیاری از بیماری ها مخصوصا امراض قلبی، دیابت نوع 2، مشکلات تنفسی حین خواب، انواع خاصی از سرطان ها و استئوآرتریت در ارتباط است. گزارش ها حاکی از افزایش نسخه برداری ژن TNF-α درسلول های چربی در صورت وجود چند ریختی (پلی مورفیسم (poly morphism G-308A در ناحیه پروموتور ژن مذکور می باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط این پلی مورفیسم با نمایه توده بدنی به عنوان شاخص چاقی وسایر فاکتورهای موثر در چاقی در جمعیت ایرانی میباشد.

    روش کار

    از افراد شرکت کننده در مطالعه مقطعی (Cross Sectional Study) قند و لیپید تهران در مجموع 244 نفر در دو گروه سنی زیر 18 سال و بالای 18 سال انتخاب شدند. میزان لیپوپروتئین های با دانسیته بالا) HDL-C = High-density lipoprotein)به روش رسوبی فسفوتنگستات سدیم اندازه گیری گردید. میزان لیپوپروتئین های با دانسیته پایین LDL-C) Low-density lipoprotein= (با استفاده ازفرمول فریدوالد و میزان قند خون ناشتا، تری گلیسرید و کلسترول تام به روش رنگ سنجی آنزیمی و CRP(C-reactive protein) 10(Interleukin -10)، IL-6 (Interleukin-6) ادیپونکتین به روش الایزا اندازه گیری شد وشاخص مقاومت به انسولین =HOMA) (Homeostatic Model Assessment محاسبه گردید. سایر عوامل موثر در چاقی مانند نمایه توده بدنی و فشار خون مشخص گردیدند. قطعه ای به طول 107 جفت باز از ژن مورد نظر با استفاده از تکنیک Polymerase Chain Reaction)) PCR تکثیر و پلی مورفیسم مورد نظر با استفاده از تکنیک (Restriction Fragment Length Polymorphism) RFLP بررسی گردید. برای مقادیری که توزیع نرمال نداشتند، از آزمون Kruskal-Wallis و مقادیری با توزیع نرمال از آزمون ANOVA بهره گرفته شد و همچنین از آزمون ANOVA دو دامنه به دنبال post-hoc با آزمون های چندگانه توکی برای مقایسه یافته های آزمایشگاهی گروه های نمایه توده بدنی استفاده شد. داده ها به وسیله نر م افزار v.16 SPSS تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    فراوانی الل های TNF-α از قانون هاردی واینبرگ تبعیت کرد. فراوانی ژنوتیپ ها در 244 فرد مورد بررسی عبارت بود از AA (2/1%)؛ GG (7/85%)؛ GA (1/13%) که با نمایه توده بدنی ارتباط معنی داری نشان نداد. درگروه جوانان فشار خون سیستولی دختران درحالت GA به طور معنی داری بیشتر از GG می باشد و CRP در پسران در حالت AA به طور معنی داری بیشتر از دو حالت دیگر بود. در گروه بزرگسالان میزان کلسترول تام در مردان درحالت AA به طور معنی داری بیشتر از دو حالت دیگر بود و LDL-C در زنان در حالت GG بیشتر از دو حالت دیگر بود.

    نتیجه گیری

    داده های بدست آمده بر عدم وجود ارتباط بین پلی مورفیسم G-308A ژن TNF-α با افزایش نمایه توده بدنی دلالت داشته و لذا نتیجه گیری می شود احتمالا این پلی مورفیسم در افزایش خطر بروز چاقی در جمعیت ایرانی نقشی ندارد.

    کلیدواژگان: چاقی، پلی مورفیسم، فاکتور نکروز دهنده توموری آلفا، فاکتورهای تن سنجی، اینترلوکین
  • ماشااله عقیلی نژاد، مرضیه نجومی، سید محمد سید مهدی صفحات 49-58
    زمینه و هدف
    خشونت روانی و جسمانی رو به گسترش در مراکز بهداشتی و درمانی به یک مشکل عمده برای پرستاران تبدیل شده است.هدف از انجام این مطالعه بررسی ابعاد خشونت علیه پرستارانو شناسایی عوامل موثر در آن بود.
    روش کار
    این پژوهش یک پژوهش مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی بود. جامعه پژوهش کلیه پرستاران و بهیاران شاغل در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند. حجم نمونه 1070 نفر بود. شرایط ورود به مطالعه داشتن رضایت جهت شرکت در مطالعه و داشتن حداقل یک سال سابقه کار بود.ابزار به کار برده شده برای گردآوری داده ها پرسش نامه NEXT بود. ابتدانسخه انگلیسی پرسش نامه تهیه و به فارسی برگردانده و اعتبار و ثبات درونی آن تعیین گردید (α کرونباخ: 87/0).روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت چند مرحله ای بود. طبقه بندی بر حسب بیمارستان انجام گرفت و سپس در هر بیمارستان به صورت غیر احتمالی پرسش نامه ها به پرستاران جهت پرکردن داده شد.سپس با استفاده از نرم افزار SPSS 15 و با استفاده از آزمون های آماری کای دو و رگرسیون لوجستیک اطلاعات بدست آمده تحلیل شد.
    یافته ها
    شیوع خشونت روانی از سوی بیماران و همراهان بر علیه شرکت کنندگان در مطالعه 3/60%بود. به طور کلی سن، جنس، موقعیت شغلی، سابقه کار، تعداد بیماران، متوسط ساعت کاری در هفته، با خشونت روانی از سوی بیماران وهمراهان شان رابطه معنی داری نداشتند(p >05/0)، ولی بخش، جدول کاری، مواجهه بودن با مزاحمت و اختلال در کار به طور کلی، پس از کنترل از نظر سایر عوامل معنی دار مطالعه در آنالیز رگرسیون با خشونت روانی از سوی بیماران/همراهان ارتباط معنی داری داشتند(p <05/0).
    نتیجه گیری
    به طور کلی به نظر می رسد با توجه به نتایج این مطالعه، خشونت علیه پرستاران یک مشکل مهم و شایع باشد و مطالعات بیشتر جهت یافتن راهکارهایی برای کاهش آن با اولویت دادن به عوامل موثر در آن، که در این مطالعه به دست آمده اند، ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: خشونت، پرستاران، خشونت، علیه پرستاران
|
  • Sirvan Atashak, Afshar Jafari, Mohammad Ali Azarbayjani Pages 1-11
    Background
    The prevalence of obesity and its complications is rapidly increasing worldwide. Hence, the objective of this study was to determine the effects of 10 week progressive resistance training on serum levels of adiponectin and lipid profiles in obese men.
    Methods
    In semi-experimental study, Sixteen obese men (Body Mass Index≥ 30, 18-32 years)) were selected between voluntary subjects and located randomize in to two resistance training (n=8) and control (n=8) groups. The experimental subjects received resistance training program. Progressive resistance training was performed three times a week on alternate days for 10 weeks and included 8 exercises. At baseline and after 10 weeks, Blood samples were taken in 12-14 hours fasting state from all subjects and investigated blood lipid profiles and adiponectin pre-post protocol. The paired and unpaired t-test in <0.05 significantly level were used in the statistical analysis.
    Results
    Compared to pre-training, after 10 weeks progressive resistance training, the serum adiponectin levels significantly increased (P<0.05) and total cholesterol levels significantly decreased (P<0.05) in the training group, while it remained unchanged in control subjects (P>0.05).
    Conclusion
    According to this study, resistance training because of anti-inflammatory and hypolipidaemic effects has been an effective therapeutic devise to favorable changes in lipid profiles and adiponectin levels in obese individuals.
  • Poopak Izadi, Mohammad Ebrahim Yarmohammadi, Siamak Afshinmajd, Babak Izadi, Ali Davati, Hasan Ghasemi, Jaleh Iranmehr Pages 12-21
    Background
    Benign Paroxysmal Positional Vertigo (BPPV) is the most common cause of peripheral vertigo in adults. Reason of this type of vertigo is movement of otoliths in semicircular canals (especially posterior). Main treatments for BPPV are antivertiginous drugs and maneuvertherapy. The purpose of this study is to determine the efficacy of Dimenhydrinate after maneuvertherapy of Epley on duration, number of vertigo attacks and duration of dizziness after each vertigo attack in patients with Posterior canal BPPV.
    Methods
    one hundred forty eight patients with posterior Canal BPPV were evaluated in a randomized clinical trial in 2008 _2009.Maneuvertherapy of Epley were done for all patients. They were divided into two groups: Dimenhydrinate group (75) and Placebo group (73) and drug prescribed for 2 weeks. Patients were followed up after treatment for duration of vertigo (days), number of vertigo attacks and duration of dizziness after each vertigo attack (minute). Data were analyzed with statistical software SPSS 11/5 and comparison of means were done with T test and relationship between qualitative variables with X2 square.
    Results
    Mean duration of recovery from vertigo attacks were 3/2±2/9 days in Dimenhydrinate and 3/8± 3/3 in Placebo groups, mean number of vertigo attacks after treatment were 2±0/7 in Dimenhydrinate and 2/2 ±1 in placebo groups and Mean duration of dizziness after each vertigo attack was 32/75± 2/07 minutes in Dimenhydrinate and 39 ± 3/55 minutes in placebo groups with no statistically difference (P<0/05).
    Conclusion
    Epley maneuvertherapy is an effective treatment for Posterior canal BPPV and adding Dimenhydrinate does not increase its effectiveness.
  • Soraya Saleh Gargari, Masumeh Fallahian, Ladan Haghighi, Maryam Hosseinnezhad Yazdi, Elahe Dashti, Behrokh Sahebdel Nobari Pages 22-30
    Background

    Substance abuse is a major public health issue in all over the world. The types and ingredients of drugs used in our country are different from other countries. The study was conducted to determine relationship between substance abuse during pregnancy, and perinatal complications in Iran.

    Methods

    A retrospective cohort study was carried out over a 6 years period on all the substance user pregnant women (519 cases) and 519 non users attending 4 major educational university hospitals labor ward. All the substance user pregnant mothers abusing heroin, opium, crack, cannabis, crystal, methadone, and polydrug were included and compared to non-exposed ones.

    Results

    Our study demonstrated a 0.5% prevalence of substance abuse in pregnant women. Opium (62.6%) was the most prevalent substance followed by crack (20.3%). Pre-term birth was higher in all substance user groups, the most in crack group (45.8%) with relative risk of 2.55. Neonatal abstinence syndrome developed in 38.7% of infants born of addicted mothers (40.4% crack, 38.6% opiates, 35.3% crystal and 45.5% poly drug use). Neonatal birth weight of infants of mothers using crack, opium and polydrug were significantly lower to non -users (P<0.05). Neonatal Intensive Care Unit (NICU) admission in substance using mothers was significantly higher than non-users (P < 0.001). Neonatal death was 10.1% in crack group (RR=3.48) and 5.8% in opium user group (RR=2.79) with significant difference with non-users (P<0.05).

    Conclusion

    The frequent types of substances used during pregnancy in our country are different from others (opium was the most prevalent substance). Subsequently the frequencies of the complications during pregnancy are different. Substance abuse during pregnancy has increased risk of pre-term birth, Small for Gestational Age, NICU admission and neonatal death.

  • Seyed Hossein Samedanifard, Soraya Doust Mohammadian, Azam Doust Mohammadian, Esmat Abdollah Pour, Saeedeh Ashrafi, Mitra Kazemi Pages 31-38
    Background

    Diabetes mellitus is a common metabolic disease. Its association with low level of testosterone has already been shown in many studies. Considering the role of testosterone hormone in impotency, fatigue, and bone mass deficiency this study aimed to investigate the association between serum total testosterone, free testosterone index (FTI), and sex hormone-binding globulin (SHBG) with type 2 diabetic patients and other factors.

    Methods

    A cross-sectional, analytic study was conducted on 38 non-diabetic and 36 diabetic men aged 40-60 years old with Body Mass Index (BMI) 18-40 (kg/m2). Fasting serum total testosterone, SHBG, FBS (Fasting Blood Sugar), HbA1C, and other hormone tests were measured at the department of endocrinology, Firouzgar Hospital. The association between serum testosterone level, SHBG, FTI with FBS, HbA1C, BMI, and other factors were separately measured. For quantitative parametric variables, independent sample T test was used. For non-parametric variables, Mann- Whitney test was used. Pearson’s correlation was performed to assess the correlation between quantitative variables.

    Results

    The mean age of participants was 47.7±5.7 years. Serum total testosterone, FTI, and SHBG had no difference between case and control groups. No significant association was found between good glycemic control (HbA1C<7) and serum testosterone level. However, there was a negative correlation between BMI and age with testosterone level. Mean testosterone level of smokers was significantly lower than non-smokers (p=0.008).FSH (Fasting Stimulating Hormone) in diabetic group was significantly lower (p=0.04).

    Conclusion

    Our study has shown that there was no relation between serum testosterone level with type 2 diabetes and glycemic control in men.

  • Kobra Sharifi, Fatemeh Rostami, Bita Faam, Marayam Sadat Daneshpour, Fereydoon Azizi, Mehdi Hedayati Pages 39-48
    Background

    obesity cause a lot of disease such as cardiovascular, type 2 diabetes, obstructive sleep apnea, some types of cancers and osteoarthritis. Reports show polymorphism at position -308 in the promoter region of TNF- α increase transcription of the gene in adipocytes. We, therefore, examined the relationship between this variant and BMI as an obesity criterion and other obesity affective factors in an Iranian population.

    Methods

    244 Subjects were randomly selected from the Tehran lipid and Glucose study which is a Cross Sectional Study and they were classified in two age groups under 18 and above 18. We measured FBS, HDL-C, LDL-C, triglyceride, cholesterol levels, CRP, IL-6, IL-10, Adiponectin, and HOMA for all individuals. Factors including Body mass index and blood pressure were measured too. A 107bp segment of the mentioned gene with PCR (Polymerase Chain Reaction) was amplified and the polymorphism with RFLP (Restriction Fragment Length Polymorphism) revealed. Undistributed Data were analyzed by kruskal-Wallis test and distributed Data were analyzed by ANOVA. We used one-way ANOVA test followed by post hoc multiple comparison (Tukey) to compare laboratory findings of BMI groups. All data were analyzed using SPSS 16.

    Results

    The allele frequency of TNF-α polymorphism was in the Hardy Weinberg equilibrium and the Genotype of all 244 subjects were GG(85.7 %), GA(13.1 %),AA(1.2 %) and there was no relation between BMI and the frequency of this allele. In adolescent sbp) systolic blood pressure) in girls at GA state was significantly more than GG and CRP in boys at AA state was significantly more than the two other state In adult cholesterol in men at AA was significantly more than the two other state and LDL-C in women in GG was more than the two other state.

    Conclusion

    Data from this study shows no association between G - 308A TNF-a promoter polymorphism with increasing BMI, so probably it is not important risk factor for obesity in Iranian populations.

  • Mashallah Aghilinejad, Marzieh Nojomi, Seyed Mohammad Seyed Mehdi Pages 49-58
    Background
    The risk of violence is higher in some occupations, including nursing. Also, violence is becoming more prevalent in health care settings. The first step for reducing violence is recognition of its potential risk factors. The aim of present study was assessment of violence against nurses and related risk factors in Iran.
    Methods
    In this descriptive-analytical and cross-sectional study Persian version of NEXT questionnaire was used. Sampling method was multistep sampling. Stratification was performed based on the hospital and then in each hospital questionnaires was given to nurses non-randomly. 1070 nurses working in 14 TUMS (Tehran University of medical sciences) hospitals were included in the study.
    Results
    Psychological violence from patients and their relatives against nurses included in the study was 60.3%. There was no significant relationship between age, sex, professional position, work experience, patients numbers who worked with participants in a single shift and average weekly work hours and psychological violence from patients and their relatives (P<0.05), but participants ward, work schedule, and work disturbances, had a significant relationship with psychological violence from patients/relatives.
    Conclusion
    Based on this study, violence against nurses is a common and important problem and further studies aimed to reduce that, with regard to risk factors achieved in this study, is essential.