فهرست مطالب

تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران - سال بیست و هفتم شماره 2 (پیاپی 52، تابستان 1390)

مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
سال بیست و هفتم شماره 2 (پیاپی 52، تابستان 1390)

  • 174 صفحه، بهای روی جلد: 35,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1390/07/15
  • تعداد عناوین: 15
|
  • امین صالحی، امیر قلاوند*، فاطمه سفیدکن، احمد اصغرزاده صفحه 188

    به منظور ارزیابی تاثیر کودهای زیستی، آلی و زئولیت بر جذب عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم، درصد اسانس و عملکرد اسانس گیاه دارویی بابونه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با دوازده تیمار و سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال زراعی 1387 انجام شد. عوامل مورد بررسی شامل کود زیستی: باکتری های ریزوسفری محرک رشد گیاه (Azetobacter، Azospirilium و Pseudomonas) (B) در دو سطح (عدم تلقیح= B1 و تلقیح با بذر= B2)، ورمی کمپوست (V) در سه سطح (0= V1، 5= V2 و 10= V3 تن در هکتار) و زئولیت (Z) طبیعی کلینپتیلولیت (Clinoptilolite) در دو سطح (0= Z1 و 9= Z2 تن در هکتار) بودند. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که بیشترین درصد اسانس (68/0%)، عملکرد اسانس (kg/ha 52/2)، غلظت نیتروژن (32/1%)، فسفر (207/0%) و پتاسیم (05/3%) در تلقیح با کود زیستی بدست آمد. زئولیت تاثیر معنی داری بر تمام صفات یاد شده بجز فسفر داشت. همچنین بیشترین درصد اسانس (73/0%)، عملکرد اسانس (kg/ha 20/3)، غلظت نیتروژن (45/1%)، فسفر (219/0%) و پتاسیم (05/3%) با کاربرد 10 تن ورمی کمپوست بدست آمد. اثر متقابل مثبت و معنی داری بر روی درصد نیتروژن در اثر کاربرد کود زیستی و ورمی کمپوست بدست آمد. به طوری که بیشترین درصد نیتروژن (48/1) در تیمار مصرف 10 تن ورمی کمپوست و تلقیح با باکتری (V3B2) و کمترین درصد نیتروژن (12/1) در تیمار (V1B1) بدست آمد. مطابق نتایج بدست آمده به نظر می رسد کاربرد تیمار 10 تن ورمی کمپوست، همراه با تلقیح با PGPR و مصرف 9 تن زئولیت بهترین تیمار در تولید عملکرد اسانس بابونه آلمانی در سیستم کشت ارگانیک باشد.

    کلیدواژگان: بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L)، کود زیستی، زئولیت، کود آلی، زراعت ارگانیک
  • اکرم تقی زاده ساروکلایی، سعید محرمی پور صفحه 202
    امروزه استفاده از اسانس های گیاهی برای جایگزینی حشره کش های مصنوعی به ویژه در خصوص آفات انباری غلات و حبوبات مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. سوسک چهارنقطه ای حبوبات Callosobruchus maculatus (F.) یکی از آفات مهم حبوبات محسوب می شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر بازدارندگی تخم ریزی و دوام اسانس های گیاهی آویشن ایرانی (Thymus persicus (Roniger ex Reach F.)) در مقایسه با جاشیر کوتوله (Prangos acaulis (Dc.) Bornm) بر سوسک چهارنقطه ای حبوبات می باشد که در دمای 1±27 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5±60 درصد و در تاریکی مورد بررسی قرار گرفت. درصد بازدارندگی در 6 غلظت (360 تا 7140 پی پی ام) و در 5 تکرار مطالعه شد. نتایج نشان داد که درصد بازدارندگی تخم ریزی در هر دو اسانس با افزایش غلظت افزایش یافت که این میزان در اسانس جاشیر کوتوله بیشتر بوده است. سرعت مرگ و میر 50% حشرات کامل ((LT50 در غلظت های مختلف توسط اسانس جاشیر کوتوله به طور معنی داری از اسانس آویشن ایرانی بیشتر بود. همچنین سمیت تنفسی اسانس آویشن ایرانی نسبت به جاشیر کوتوله بر سوسک چهارنقطه ای حبوبات دوام بیشتری داشت. این یافته ها بیانگر تاثیر بالای اسانس های فوق بر سوسک چهارنقطه ای حبوبات می باشد.
    کلیدواژگان: بازدارندگی تخم ریزی، دوام اسانس، سوسک چهار نقطه ای حبوبات، آویشن ایرانی، جاشیر کوتوله
  • معصومه نبئی، پرتو روشندل، عبدالرحمان محمدخانی صفحه 212
    ریواس (Rheum ribes L.) یکی از گونه های خانواده ترشک (Polygonaceae) می باشد که در ایران می روید و در طب سنتی از جایگاه ارزشمندی برخوردار است. بذرهای ریواس به علت خواب به سختی جوانه می زنند. در پژوهش حاضر یافتن مناسبترین روش برای برطرف نمودن خواب بذر این گیاه مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این هدف تیمارهای مختلفی جهت غلبه بر خواب بذر مورد استفاده قرار گرفت، ازجمله: آب داغ (70 و 90 درجه سانتی گراد به مدت 15 دقیقه)، سرمادهی مرطوب در دمای 2 درجه سانتی گراد (5، 10، 15، 20 و 25 روز)، اسید سولفوریک 75% (5 و 15 دقیقه)، نیترات پتاسیم 2/0%، آب جاری، اسید جیبرلیک، کینتین، اکسین (ppm 100، 250، 500 و 1000)، هورمون 24- اپی براسینولید (ppm 5/0 و 1) (همگی در دو سطح تیمار 24 و 48 ساعت) و تیمار تلفیقی اسید جیبرلیک (ppm 500) و سرمادهی (برای مدت زمان 5، 10، 15، 20 و 25 روز). نتایج نشان داد که خواب بذرهای مذکور از نوع فیزیولوژیک است، زیرا بیشترین درصد جوانه زنی بذرها (96%) در اثر اعمال تیمار تلفیقی پیش سرمادهی مرطوب (به مدت 25 روز) و اسید جیبرلیک (ppm 500) بدست آمد. علاوه بر این، تاثیر سرمادهی مرطوب (به تنهایی) نیز بر شکست خواب بذرهای ریواس (افزایش جوانه زنی تا 89%) قابل توجه بود. به طوری که تاثیر هورمون های استفاده شده (در مؤثرترین غلظت و مدت زمان تیمار) اگرچه از نظر آماری بر شکست خواب این بذرها معنی دار ارزیابی شد ولی در مقایسه با تاثیر چشمگیر تیمار همزمان سرما و اسید جیبرلیک چندان در خور توجه نبود. از طرف دیگر عدم تاثیر نیترات پتاسیم، آب جاری، آب داغ و اسید سولفوریک بر شکست خواب بذرهای مذکور مؤید آن است که خواب این بذرها از نوع فیزیکی یا تجمع مواد بازدارنده رشد در پوسته دانه نمی تواند باشد.
    کلیدواژگان: ریواس (Rheum ribes L)، شکست خواب بذر، پیش سرمادهی مرطوب، اسید جیبرلیک
  • غلامحسین مروج، زهره اف شهرکی، مجید عزیزی ارانی صفحه 224
    طی چند دهه اخیر تحقیقات وسیعی روی ترکیب های گیاهی متعدد به منظور دستیابی به جایگزین های بی خطر یا کم خطر و مؤثرتر از حشره کش های شیمیایی برای کنترل آفات انباری انجام شده است. در تحقیق حاضر سمیت تماسی و اثر دورکنندگی اسانس های دو گونه گیاهی هل (Elletaria cardamomum (L.) Maton) و زیره سیاه (Bunium persicum (Boiss.) Fedtsch.) روی حشرات کامل شپشه قرمز آرد (Tribolium castaneum) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در شرایط دمای C ̊1±30، رطوبت نسبی 5±60% و تاریکی انجام شد. نتایج آزمایشهای زیست سنجی جهت بررسی سمیت تماسی نشان داد که با افزایش غلظت هر اسانس، درصد مرگ و میر حشرات کامل افزایش یافت. حساسیت حشرات نر بیشتر از حشرات ماده بود. براساس معیار LC50 در مدت 24 ساعت بیشترین سمیت تماسی مربوط به اسانس زیره سیاه علیه حشرات نر (25/0 میکرولیتر بر سانتی متر مربع) و کمترین سمیت مربوط به اسانس هل علیه حشرات ماده (91/0 میکرولیتر بر سانتی متر مربع) بود. نتایج مقایسه اثر دورکنندگی اسانس ها روی حشرات کامل نشان داد که میزان دورکنندگی حدود 70 تا 80 درصد توسط اسانس هل در غلظت های بالاتری (حدود 4-3 برابر) در مقایسه با اسانس زیره سیاه حاصل شد. با افزایش غلظت اسانس ها، اثر دورکنندگی علیه هر دو جنس حشره افزایش یافت. نتایج این بررسی نشان داد که اسانس های هل و زیره سیاه منابع بیولوژیکی مؤثری هستند که می توانند جهت حفاظت غلات انبار شده از آلودگی توسط شپشه قرمز آرد بکار برده شوند.
    کلیدواژگان: شپشه قرمز آرد، اسانس ها، ادویه هل، زیره سیاه
  • فرزانه نجفی، زهرا توکلی صفحه 239
    ترکیب های اسانس و خواص ضدباکتریایی گیاه کاکوتی (Ziziphora tenuior L.) دو منطقه از ایران، حصارک (کرج) و ونارچ (قم) با یکدیگر مقایسه شد. اسانس گیاهان به روش تقطیر با آب تهیه شد و بعد توسط دستگاه های کروماتوگرافی GC و GC/MS اجزا تشکیل دهنده اسانس مشخص شد. در اسانس گیاهان منطقه حصارک و ونارچ به ترتیب 13 و 16 ترکیب شیمیایی شناسایی شد. پولگون (85% تا 87%) در هر دو نمونه بالاترین مقدار را نشان داد و تفاوت معنی داری بین آنها مشاهده نشد. ترکیب لیمونن در گیاهان منطقه حصارک (1/5%) در مقایسه با گیاهان ونارچ (64/3%) افزایش نشان داد . عصاره اتانولی گیاهان حصارک اثر بازدارندگی بیشتری بر رشد باکتری های اشریشیاکولی، باسیلوس سوبتیلیس و استافیلوکوس اورئوس در مقایسه با نمونه ونارچ نشان دادند. غلظت عناصر منگنز، آهن و نیکل در خاک ونارچ (به ترتیب 67/2766، 40333 و 384/0 پی پی ام) بیشتر از خاک حصارک (به ترتیب 33/558، 28600 و 25/12 پی پی ام) است، ولی غلظت منگنز و آهن محلول در خاک حصارک (به ترتیب 53/6 و 4 پی پی ام) بیشتر از غلظت منگنز و آهن محلول در خاک ونارچ (به ترتیب 6/4 و 9/1 پی پی ام) می باشد. بنابراین با توجه به این که غلظت منگنز، آهن و نیکل در اندام هوایی و ریشه گیاهان منطقه ونارچ با غلظت عناصر فوق در اندام هوایی و ریشه گیاهان حصارک تفاوت معنی داری را نشان می دهد، گیاهان کاکوتی مناطق ونارچ و حصارک از نظر خواص ضدباکتریایی تفاوت دارند. با توجه به اینکه غلظت آنتوسیانین و پروتئین در بخش هوایی گیاه کاکوتی منطقه ونارچ در مقایسه با گیاهان منطقه حصارک تفاوت معنی داری ندارد؛ از این رو گیاه کاکوتی منطقه ونارچ به تراکم بالای منگنز سازش یافته است و قابلیت انباشتگی منگنز را دارد. به هر حال، با توجه به تغییرات غلظت عناصر در خاک منطقه، کیفیت اسانس و خواص ضدباکتریایی گیاه کاکوتی نیز تحت تاثیر قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: ترکیب های اسانس، ضد باکتری، منگنز، انباشتگر
  • محمود نادری حاجی باقر کندی، فاطمه سفیدکن، ابراهیم عزیزی، محمدرضا پورهروی صفحه 249
    برگ بو با نام علمی Laurus nobilis L. درختی دو پایه و بومی نواحی مختلف اروپای جنوبی و منطقه مدیترانه است. به علت برگهای همیشه سبز و ظاهر زیبایی که دارد، پرورش آن در ایران معمول گشته، به طوری که امروزه در منطقه وسیعی از شمال ایران و اماکن دیگر یافت می شود. این درخت برگهای معطر منفرد، به رنگ سبز تیره دارد. با توجه به رابطه بین مدت زمان تقطیر و بازده و درصد ترکیب های تشکیل دهنده اسانس، تحقیق در مورد مدت زمان بهینه تقطیر که با کمترین مصرف انرژی بتوان بهترین کمیت و کیفیت را از اسانس هر گیاهی بدست آورد، همواره مورد توجه محققان بوده است. بنابراین در این تحقیق، تاثیر هشت زمان مختلف اسانس گیری بر روی بازده و اجزای تشکیل دهنده اسانس برگ بو مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور برگهای این گیاه از باغ گیاه شناسی ملی ایران (تهران) در تیرماه 1388 جمع آوری و پس از خشک کردن در سایه به روش تقطیر با آب اسانس آنها استخراج گردید. اسانس ها به کمک دستگاه های کروماتوگرافی گازی مجهز به آشکارساز یونش شعله ای و کروماتوگرافی گازی مجهز به طیف سنج جرمی مورد تجزیه و شناسایی قرار گرفت. بازده اسانس برگ بو (w/w نسبت به وزن خشک) برای زمان های 15، 30، 45، 60، 75، 90، 105 و 120 دقیقه به ترتیب برابر 35/1%، 92/1%، 97/1%، 2%، 31/2%، 49/2%، 58/2% و 60/2% بدست آمد که بررسی آماری عدم تفاوت معنی دار بازده اسانس در سه مدت زمان 90، 105 و 120 دقیقه را نشان داد. بنابر نتایج این تحقیق، مدت زمان بهینه از نظر بازده کمی برای استخراج اسانس برگ گیاه برگ بو زمان 90 دقیقه می باشد. همچنین در بررسی آماری میزان ترکیب های عمده اسانس برگ گیاه برگ بو مشخص شد که ترکیب 8،1-سینئول در زمان 15 دقیقه بالاترین مقدار را در اسانس دارد، در حالی که ترکیب سابینن در زمان های پس از 45 دقیقه به نهایت مقدار در اسانس می رسد. بنابراین مقدار ترکیب آلفا-ترپینیل استات در اسانس برگ بو در همه مدت زمان های مورد بررسی، ثابت باقی ماند.
    کلیدواژگان: برگ بو، Laurus nobili L، اسانس، زمان های مختلف تقطیر، 8، 1 سینئوال، آلفا تریپنیل استات، سابینن
  • رضا باقری، محمد جواد ارجمند تاج الدینی صفحه 261
    بعضی از گیاهان به رشد و نمو گیاهان مجاور از طریق ترشح ترکیب های شیمیایی موسوم به ترکیب های بازدارنده، آسیب وارد می سازند. به منظور کشت دو گونه با ارزش آویشن کرمانی (Thymus caramanicus. Jalas) و بادام کوهی (Amygdalus scoparia Spach) در کشتزارها (اگروفارستری)، این تحقیق جهت تعیین اثر آللوپاتیک عصاره آبی اندام هوایی گیاه آویشن کرمانی بر شاخص های مهم رویشی بادام کوهی، در شرایط آزمایشگاهی در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که غلظت های مختلف عصاره آبی اندام هوایی آویشن کرمانی بر شاخص وزن تر و خشک اندام زیرزمینی بادام کوهی اثر معنی داری نداشت، ولی شروع (آستانه) اثر بازدارندگی آن بر شاخص های درصد جوانه زنی و وزن تر اندام هوایی بادام کوهی به ترتیب در غلظت 50 و 100 گرم در لیتر و بر سایر شاخص های رویشی (شامل سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه و وزن خشک اندام هوایی) در غلظت 25 گرم در لیتر مشاهده شد. وجود آستانه تاثیر برای خاصیت بازدارندگی گیاه آویشن کرمانی (در مرحله گلدهی) بر بیشتر شاخص های مورد مطالعه در این تحقیق آزمایشگاهی، ضرورت بررسی اثر آللوپاتی این گونه را در شرایط طبیعی در سایر مراحل فنولوژیک، جهت تصمیم گیری قاطع تر، ایجاب می کند.
    کلیدواژگان: آللوپاتی، شاخص های رویشی، عصاره آبی، آویشن کرمانی، بادام کوهی
  • حمزه امیری، حسین لاری یزدی، اکبر اسماعیلی، فرانک صمصام نیا، داریوش اقبالی، غلام حسن ویسکرمی، بهروز دوستی، احسان نورمحمدی صفحه 271
    گونه Scrophularia striata Boiss. متعلق به تیره Scrophulariaceae بوده که در استان لرستان با نام محلی تشنه دارو معروف است. این گیاه از دامنه کوه های شمال غرب شهرستان کوهدشت در منطقه تنگ سیاب واقع در استان لرستان جمع آوری گردید و پس از خشک کردن گیاه در سایه، اسانس گیری از بخش های هوایی آن شامل ساقه، برگ و میوه با روش تقطیر با آب انجام شد. شناسایی ترکیب های موجود در اسانس به وسیله کروماتوگراف گازی (GC) و کروماتوگراف گازی متصل به طیف سنج جرمی (GC/MS) انجام گردید. مطالعات آناتومیکی نیز توسط روش رنگ آمیزی مضاعف با استفاده از دو رنگ سبز متیل و قهوه ای بیسمارک انجام شد. آنالیز اسانس S. striata منجر به شناسایی 34 ترکیب شد که 3/90% از کل اسانس را شامل می شود. نتایج این بررسی نشان داد که لینالول (3/18%)، 6، 10، 14- تری متیل پنتا دکان- 2- اون (4/8%)، دی بوتیل فتالات (9/6%) و بتا-داماسکون (9/5%) مهمترین ترکیب های تشکیل دهنده اسانس را شامل می شوند. از طرف دیگر، بررسی های آناتومیکی نیز نشان داد که در زیر اپیدرم و در منطقه پوست ایدیوبلاست های ترشح کننده اسانس و ترکیب های ترپنوئیدی مشاهده می شوند.
    کلیدواژگان: Scrophularia striata Boiss، اسانس، آناتومی، ساختارهای ترشح کننده، ایدیوبلاست
  • محمدکاظم سلطانی گردفرامرزی، حشمت امیدی، حسن حبیبی، محمدحسین لباسچی، عباس زارع زاده صفحه 279
    به منظور ارزیابی اثر ماده گلیسین بتایین بر ارقام گیاه دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chamomila L.) در شرایط تنش خشکی آزمایشی در سال زراعی 88-1387 به صورت طرح اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در مزرعه مجتمع آموزش جهاد کشاورزی یزد انجام شد. سطوح مختلف تنش خشکی به عنوان فاکتور اصلی شامل 1- تنش کم (آبیاری بعد از 60 میلی متر تبخیر از سطح تشتک) 2- تنش متوسط (آبیاری بعد از 120 میلی متر تبخیر از سطح تشتک) 3- تنش زیاد (آبیاری بعد از 180 میلی متر تبخیر از سطح تشتک) و فاکتور فرعی شامل محلول پاشی گلیسین بتایین (بدون محلول پاشی، 2 و 4 کیلوگرم در هکتار) و ارقام (توده اصفهانی و اصلاح شده مجاری) بود. در این آزمایش، ارتفاع بوته، تعداد شاخه گل دهنده، تعداد گل در بوته، عملکرد گل خشک و محتوی رطوبت نسبی مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که افزایش تنش خشکی باعث کاهش ارتفاع بوته، تعداد شاخه گل دهنده، تعداد گل در بوته، عملکرد گل خشک و محتوی رطوبت نسبی گردید، محلول پاشی 2 کیلوگرم در هکتار گلیسین بتایین در شرایط تنش خشکی از نظر صفات اندازه گیری بهتر از بقیه بود. بنابراین بین ارقام اختلاف معنی داری در صفات مورد بررسی مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: بابونه آلمانی، تنش خشکی، گلیسین بتایین، توده اصفهانی، عملکرد گل، منطقه یزد
  • سهیلا دست برهان، سعید زهتابی سلماسی، صفر نصرالله زاده، علیرضا توسلی صفحه 290
    به منظور بررسی اثر کودهای زیستی و مقادیر مختلف کود نیتروژنی بر عملکرد گل و اسانس گیاه دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.) و کارایی مصرف نیتروژن، آزمایشی به صورت فاکتوریل و بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده ی کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا شد. تلقیح با باکتری (B0: عدم تلقیح، B1: تلقیح با ازتوباکترکروکوکوم، B2: تلقیح با آزوسپیریلوم لیپوفروم و B3: تلقیح با مخلوط دو باکتری) و کود نیتروژنی (0: N0، 50: N1، 100: N2 و 150: N3 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) عوامل مورد بررسی در این تحقیق را تشکیل دادند. براساس نتایج بدست آمده، با افزایش میزان مصرف کود نیتروژنی، عملکرد کاپیتول و اسانس در مقایسه با تیمار شاهد (عدم مصرف کود نیتروژنی) به طور معنی داری افزایش نشان داد. به طوری که بین سطوح کودی 50، 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از این نظر اختلاف معنی داری مشاهده نشد. همچنین در نتیجه تلقیح با باکتری ها عملکرد کاپیتول و اسانس بابونه در مقایسه با تیمار شاهد (عدم تلقیح) افزایش یافت، ولی این افزایش معنی دار نبود. برهم کنش باکتری× کود نیتروژنی بر میانگین درصد اسانس معنی دار بدست آمد. در نتیجه ی تلقیح با ازتوباکترکروکوکوم، با افزایش میزان مصرف کود نیتروژنی میانگین درصد اسانس به طور معنی داری کاهش نشان داد، ولی در سایر سطوح تلقیح، با مصرف مقادیر مختلف کود نیتروژنی، اختلاف معنی داری در میانگین درصد اسانس مشاهده نشد. بنابراین در تمامی سطوح تلقیح باکتریایی، با افزایش میزان مصرف کود نیتروژنی کارایی مصرف نیتروژن کاهش یافت. کارایی مصرف نیتروژن در نتیجه ی تلقیح با باکتری ها (باستثنای تلقیح با ازتوباکتر و مصرف kgN/ha 50) در مقایسه با تیمار شاهد افزایش نشان داد. به این ترتیب با مصرف kgN/ha 50 و تلقیح با ریزوباکتری های محرک رشد گیاه، می توان به عملکرد مطلوب و بالاترین کارایی مصرف نیتروژن در بابونه آلمانی دست یافت.
    کلیدواژگان: ریزوباکتری های محرک رشد گیاه (PGPR)، بابونه آلمانی (Matricaria Chamomilla L)، عملکرد کاپیتول و اسانس، کارایی مصرف نیتروژن
  • زیبا مقدسی، مژگان امتیازجو*، محمد ربانی، مرجان امتیازجو، فرزانه لبیبی، اذن الله آذرگشست، نریمان مصفا صفحه 306

    استفاده از گیاهان آبزی به واسطه داشتن ترکیب های مختلف در پیشگیری و درمان بیماری ها از حدود 3000 سال پیش در چین رایج بوده است. جلبک سبز دونالیلا (Dunaliella salina) نیز یکی از میکروجلبک های اکوسیستم های دریایی است که به واسطه داشتن ترکیب هایی نظیر کاروتنوئیدها مخصوصا بتا-کاروتن، رتینال، آپوکاروتنوئیدها، کتون ها، آلدهیدها و اپوکسیدها که با ساختار شیمیایی خاص و روش های بیوشیمیایی می توانند اکسیژن تکی را دفع کنند و جاذب رادیکال ها باشند. در مطالعات زیادی خاصیت ضدسرطانی و ضداکسیدانی این ترکیب ها ثابت شده است. در این مطالعه از سلول های سرطان پوست استفاده شد. ویژگی بارز این نوع سرطان پوست وجود سلول های گسترش یافته پهن و فلس مانند است. هدف از این مطالعه بررسی اثر کشندگی عصاره اتانولی جلبک دونالیلا جدا شده از دریاچه حوض سلطان بر روی میزان مرگ و میر رده سلولی سرطان پوست با استفاده از نمک تترازولیوم در شرایط آزمایشگاهی بود. برای این منظور دونالیلا سالینا از دریاچه حوض سلطان در شمال شرقی قم برداشت، شناسایی و خالص سازی گردید. جلبک در محیط کشت جانسون کشت داده شد. توده جلبکی پس از برداشت و شستشو با بافر نمکی فسفات (Phosphate Buffered Salts (PBS)) در برودت خشک و برای تهیه عصاره اتانولی آماده شد. رده سلولی A431 از انستیتو پاستور تهیه و در محیط کشت RPMI (Royal Park Memorial Institute) حاوی سرم جنینی گاوی10% کشت داده شد. سلول ها در حضور غلظت های مختلف 0، 25/6، 5/12، 25، 50، 100 میکروگرم در میلی لیتر از عصاره در فواصل زمانی 6، 24، 48 ساعت در انکوباتور با دی اکسیدکربن 5% قرار داده شد. نتایج آماری داده ها نشان داد که بین غلظت های مختلف عصاره در زمان های 24 و 48 ساعت از نظر مرگ و میر سلول های سرطانی اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0P<)، ولی در زمان 6 ساعت سطح معنی داری مشاهده نشد (05/0P<). LC50 عصاره در غلظت های مختلف بر روی رده سلولی سرطان پوست در فواصل زمانی گرمخانه گذاری 6، 24، 48 ساعت ارزیابی شد. نتیجه LC50 پس از گذشت زمان 48 ساعت 6/46 میکروگرم در میلی لیتر بدست آمد. عصاره اتانولی جلبک دونالیلا جهت سنجش میزان بتا-کاروتن موجود در آن توسط HPLC آنالیز شد. نتایج بدست آمده از این مطالعه، اثر کشندگی عصاره اتانولی جلبک دونالیلا سالینا را بر روی رده سلولی A431 نشان می دهد. به طوری که با افزایش غلظت عصاره و افزایش انکوباسیون مرگ و میر سلول های سرطان پوست نیز افزایش می یابد. پس دونالیلا می تواند به عنوان یک عامل شیمیایی و جلوگیرنده قوی رشد برای این رده سلولی مطرح باشد.

    کلیدواژگان: A431، HPLC، LC50، Dunaliella Salina
  • منصور امیدی، بهارک بهجت ساسان، محمدرضا نقوی، سپیده کلاته جاری، علیرضا اطمینان صفحه 316
    سرخدار (Taxus baccata L.) گیاهی رو به انقراض و دارای زادآوری طبیعی بسیار اندک است. اهمیت مضاعف سرخدار به واسطه تولید تاکسول می باشد که مؤثرترین دارو برای درمان انواع سرطان ها شناخته شده است. هدف از این آزمایش بررسی محیط های کشت، غلظت های مختلف هورمون ها و ریزنمونه های مختلف سرخدار جهت تولید کالوس به عنوان یکی از منابع مهم تولید تاکسول می باشد. آزمایش به روش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. سه فاکتور شامل ریزنمونه (ساقه و برگ)، محیط کشت MS پایه و 4 محیط MS تغییریافته در میزان نمک ها، میزان نیتروژن (KNO3 و NH4NO3) و گلوتامین و فاکتور سوم ترکیب های هورمونی اکسین NAA و 2،4-D در 4 سطح و سیتوکینین Kin در 3 سطح در ترکیب با هم استفاده شد. در مرحله دوم آزمایش از محیط کشت 1⁄2 MS با 3 میلی گرم در لیتر Kin + 4/0 میلی گرم در لیتر 2،4-D استفاده گردید. بیشترین درصد تشکیل کالوس (67/96%) در تیمار هورمونی 2،4-D در غلظت 1 میلی گرم در لیتر و Kin در غلظت 1 میلی گرم در لیتر در محیط کشت H با استفاده از جداکشت ساقه بدست آمد. بیشترین اندازه کالوس (mm267/80) در تیمار هورمونی 2 میلی گرم در لیتر NAA به همراه 2/0 میلی گرم در لیتر Kin در محیط کشت F در قطعه جداکشت برگ از بین تیمارهای بکار برده شده، مشاهده شد. همچنین، کالوس های حاصل از ساقه فقط دارای سلول های مریستمی بودند. براساس نتایج بدست آمده گلوتامین تاثیر بسزایی در القای کالوس و همچنین در تحریک رشد کالوس داشت. همچنین غلظت های کم تنظیم کننده های رشد نسبت به غلظت های بالای تنظیم کننده های رشد بر دو صفت کالزایی و اندازه کالوس تاثیر بیشتری داشتند.
    کلیدواژگان: سرخدار (Taxus baccata L)، تنظیم کننده های رشد، کالوس، محیط MS
  • مجید بهرامی، فرید شریعتمداری، محمدامیر کریمی ترشیزی صفحه 326
    به منظور ارزیابی اثر عصاره الکلی آویشن باغی (Thymus vulgaris L.)، عصاره الکلی نعناع فلفلی (Mentha piperita L..) و ویتامین E بر سیستم ایمنی مرغ های تخم گذار در شرایط تنش گرمایی و میزان مالون دی آلدهید تخم مرغ های تولیدی در طی مدت ماندگاری، آزمایشی با استفاده از 144 قطعه مرغ تخم گذار سویه لوهمن لایت با سن 26 هفته به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایشی شامل: کنترل (بدون افزودنی)، عصاره آویشن، عصاره نعناع و ویتامین E (ppm 200) در دو دمای متفاوت سالن نگهداری مرغ ها (گرمای متناوب و دمای معمولی) اعمال گردید. میزان عصاره استفاده شده برای سالن خنک 1% و برای سالن گرم 6/0% به صورت محلول در آب آشامیدنی بود. میزان مالون دی آلدهید تخم مرغ های جمع آوری شده در پایان دوره آزمایش به صورت تازه و نگهداری شده به مدت 14 روز در دماهای متفاوت (4 و 27-23 درجه سلسیوس) مورد ارزیابی قرار گرفتند. قبل و 14 روز بعد از واکسیناسیون علیه بیماری نیوکاسل (لاسوتا)، خون گیری و میزان پاسخ ایمنی به فاکتورهای مورد بررسی تعیین شد. برای تعیین اثر عوامل مورد بررسی بر تولید آنتی بادی ضد گلبول قرمز خون گوسفند (SRBC) در روزهای 42 و 47 آزمایش آنتی ژن تزریق شد. ویتامین E باعث افزایش مقدار آنتی بادی علیه واکسن نیوکاسل مرغ های نگهداری شده در دمای خنک شد (05/0 < P). عیار آنتی بادی اولیه و ثانویه علیه SRBC تحت تاثیر دمای محیط به صورت عددی کاهش یافته بود، اما این کاهش معنی داری نبود. تیمارهای آزمایشی تاثیری بر عیار آنتی بادی علیه SRBC نداشتند (05/0
    کلیدواژگان: ویتامین E، عصاره گیاهان دارویی، سیستم ایمنی، مالون دی آلدهید
  • علی نعمتیان، فرشاد قوشچی، امین فرنیا، علی آریاپور، مسعود مشهدی اکبربوجار صفحه 338
    ژل و عصاره گیاه دارویی صبرزرد (Aloe vera L.) از زمان های قدیم در منابع پزشکی و آرایشی مورد استفاده قرار گرفته است. ژل صبرزرد دارای خواص متعدد بیولوژیک و فیزیولوژیک ازجمله توانایی درمان سوختگی و جراحات پوستی، ضد چروک، توقف رشد برخی باکتری ها و انگل ها، اثر مقاومتی در برابر سنتز شیمیایی به دلیل وجود ترکیب های آنتراکینون و توقف رشد و فعالیت ویروس ایدز است. به منظور بررسی تاثیر تراکم کاشت و کود نیتروژن بر میزان ماده مؤثره آلوئنین و باربالوئین و اسید مالیک گیاه دارویی صبرزرد (Aloe vera)، آزمایشی در سال 1388 در استان مازندران (شهرستان نوشهر) انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمار کود نیتروژن (اوره با 46% نیتروژن) در سه سطح 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار و تیمار تراکم در سه سطح 2، 4 و 6 بوته در مترمربع بود. پس از استخراج ژل از برگ گیاه صبرزرد، میزان ماده مؤثره آلوئنین و باربالوئین و اسید مالیک توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارکرد عالی (HPLC) مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده تیمار کود نیتروژن و تراکم کاشت بر میزان مواد مؤثره و اسید مالیک تاثیر آماری معنی داری داشتند و بیشترین مقدار ماده مؤثره آلوئنین و باربالوئین به ترتیب با 3/1133 و 3/429 میکروگرم بر گرم و اسید مالیک با 312 گرم در 100 گرم ژل در تیمار کودی 150 کیلوگرم در هکتار و تراکم 4 بوته در مترمربع بدست آمد.
    کلیدواژگان: صبر زرد (Aloe Vera L)، کود تیتروژن، تراکم کاشت، آلوئنین، باربالوئین، اسید مالیک
  • کامکار جایمند، محمدباقر رضایی، سید رضاطبایی عقدایی، محمود نادری حاجی باقر کندی، سعیده مشکی زاده صفحه 348
    در این تحقیق به استخراج تانن از گلاب، پسآب و تفاله گل محمدی (Rosa damascena Mill.) اقدام گردید. از 21 اکسشن گل محمدی جمع آوری شده از استانهای مختلف کشور و کشت شده در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور اسانس، گلاب، تفاله و پسآب تهیه شد و بعد میزان تانن نمونه ها به روش رنگ سنجی فولین- دنیس و توسط دستگاه اسپکتروفتومتری مدل 340 Hitachi در طول موج 760 نانومتر اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که بالاترین میزان تانن در گلاب، به ترتیب در اکسشن های خوزستان و ایلام (ppm 2163)، قم (ppm 1846)، گیلان (ppm 1432) و در پسآب به ترتیب در اکسشن های زنجان (ppm 1919)، مازندران (ppm 1895)، قم، گیلان، لرستان و اصفهان 2 (ppm 1871) و در تفاله اکسشن های گل یزد 1 (ppm 3432)، سیستان و بلوچستان (ppm 3139) و کهکیلویه و بویراحمد (ppm 2993) بدست آمد. بنابراین پیشنهاد می گردد با توجه به نیاز کشور و تولید مواد مذکور توسط افراد گلاب گیر سنتی اقدام به جمع آوری و استخراج تانن از نمونه ها صورت بگیرد، که این خود از لحاظ اقتصادی برای تولیدکنندگان گلاب نیز مفید می باشد.
    کلیدواژگان: گل محمدی (Rosa damascena Mill)، تانن، تفاله، گلاب، پساب
|
  • A. Salehi, A. Ghalavand, F. Sefidkon, A. Asgharzade Page 188

    In order to study the effects of zeolite, bio and organic fertilizers on N, P, K concentration, essential oil content and yield in organic cultivation of German Chamomile (Matricaria chamomilla), a factorial experiment in randomized complete blocks design with twelve treatments and three replications was conducted in the faculty of agriculture, Tarbiat Modares University, 2005. The factors were PGPR inoculums (inoculated and no inoculated), zeolite (0 and 9 tons/ha) and vermicompost (0, 5, 10 tons/ha). Results showed that the highest concentration of N, P and K in plant, essential oil content and yield were obtained with PGPR inoculums. Zeolite also showed significant effects on the mentioned traits except P concentration. With application of zeolite 9 ton/ha, essential oil content, essential oil yield, N and K concentration were increased. Essential oil content, essential oil yield, N, P and K concentration were also increased with increasing of vermicompost levels as the highest values were obtained with application of 10 ton/ha vermicompost. There was positive and synergistic interaction between PGPR inoculums and vermicompost on N concentration as the highest and lowest N concentration percentage in herb were obtained in treatments of V3B2 (1.48) and V1B1 (1.12), respectively. According to the results, it appears that application of 10 tons vermicompost, inoculation with PGPR and 9 tons zeolite was the best treatment in production of German chamomile essential oil yield in organic system.

  • A. Taghizadeh Saroukolai, S. Moharramipour Page 202
    Nowadays, application of plant essential oils has been highly considered as an alternative for synthetic insecticides especially in stored-product pests. Stored products such as beans are attacked by different stored-product insects. Among them, Callosobruchus maculatus (F.) is one of the most important pests of legumes. In this research, oviposition deterrence and persistence of essential oils of Thymus persicus (Roniger ex Reach F.) and Prangos acaulis (Dc.) Bornm were tested on C. maculatus at 27 ± 1 0C and 60 ± 5% R.H. under dark condition. Oviposition deterrence was assessed at 6 concentrations from 360 to 7140 ppm and with five replications. Results showed that oviposition deterrence of both essential oils were increased with increase of oil concentration and higher deterrence was significantly recorded in P. acaulis. LT50 values showed that the speed of mortality in P. acaulis was significantly faster than that of T. persicus. The respiratory toxicity of T. persicus essential oil on C. maculates was more stable than that of P. acaulis.
  • M. Nabaei, P. Roshandel, A. Mohammadkhani Page 212
    Rheum ribes is a plant species in Polygonaceae family which grows in Iran and is considered as a valuable medicinal species in traditional medicine. Rheum ribes seeds hardly germinate because of seed dormancy and may cause difficulties for its massive industrial cultivations. This study was performed to determine the best treatment for seed dormancy breaking. To achieve this goal, several treatments were applied comprising: Hot water (70 and 90 ˚C) for 15 minutes, moist chilling (at 2 ˚C) for 5, 10, 15, 20 and 25 days, sulfuric acid 75% (5 and 15 minutes), KNO3 (0.2%), gibberellic acid, kinetin, auxin (100, 250, 500 and 1000 ppm) and 24-epibrassinolid (0.5 and 1 ppm), for 24 and 48 h washing (for 24 and 48 h), and finally a combined treatment of gibberellic acid (500 ppm) and chilling at 2 ˚C for 5, 10, 15, 20 and 25 days. According to the results, seed dormancy in Rheum ribes is physiological since the highest germination percentage (96%) was obtained by using the combined treatment of gibberellic acid (500 ppm) and pre-chilling (for 25 days). In addition, the effect of moist chilling treatment –by itself- on breaking seed dormancy was remarkable in this plant as germination increased up to 89%. Effects of hormones were also statistically significant on increasing seed germination but compared with the salient effect of combined chilling and gibberellic acid treatment was not so remarkable. On the other hand, other applied treatments had no effects on breaking seed dormancy in Rheum ribes which indicates that the type of seed dormancy in Rheum ribes is not physical or due to the accumulation of inhibitory substance in seed coat.
  • G. Moravvej, Z. Of-Shahraki, M. Azizi-Arani Page 224
    Over the past few decades, many investigations have been conducted on different plant products in order to obtain safer and more effective alternatives rather than chemical insecticides for controlling stored-product insects. In the present study, the contact toxicities and repellent effects of the essential oils from two spices including cardamom (Elletaria cardamomum) and black caraway (Bunium persicum) were examined on the adults of rust-red flour beetle, Tribolium castaneum (Herbst). The bioassays were performed at 30 ± 1°C, 60 ± 5% RH and darkness. The results of the contact bioassays showed that males and females mortality was increased with increase of essential oil concentration. The males were more sensitive to oils than the females. Based on the 24h LC50 values, the highest contact toxicity was related to B. persicum oil against males (0.25 μl.cm-2) and the lowest toxicity was recorded for E. cardamomum oil against females (0.91 μl.cm-2). Results of the repellency experiments indicated that for obtaining about 70-80% repellency, higher concentrations (3-4 times) of E. cardamomum oil were needed compared to B. persicum oil. Repellent effect of the oils increased on both insect sexes with increase of oil concentration. According to the results, the essential oils of B. persicum and E. cardamomum are sources of biologically active vapor that can be used in protection of stored grains against rust-red flour beetles.
  • F. Najafi, Z. Tavakkoli Page 239
    In the present study, essential oil composition and antibacterial effects of Ziziphora tenuior in Hesarak (Karaj) and Venarch (Qom) were studied and compared. The aerial parts of plants were collected at full flowering stage and essential oil was isolated by hydrodistillation and analyzed by capillary GC and GC-MS. Thirteen and sixteen compounds were identified in essential oils of plants in Hesarak and Venarch respectively. In both regions, the highest content was recorded for pulegone (85 to 87 %) and no significant differences were observed. Limonene in plants of Hesarak (5.1%) were more than that of Venarch(3.64 %). Ethanol extracts of the plants in Hesarak significantly showed an effective controlling and antimicrobial effect against Escherichia coli, Bacillus subtilis, and Staphylococcus aureus compared with plants of Venarch. Concentrations of Mn, Fe and Ni in soil of Venarch (2766.67, 40333, 0.384 ppm respectively) were higher than that of Hesarak (558.33, 28600, 12.25 ppm respectively), however, soluble manganese and iron contents in soil of Hesarak (6.53 and 4 ppm respectively) were higher than that of soil of Venarch (4.6 and 1.9 ppm respectively). Since concentration of Mn, Fe and Ni in aerial parts and roots of the studied plant in Hesarak and Venarch showed significant difference, antibacterial activity of the plants in both regions is also different. According to the results and with regard to the changes in elements concentration of the soil, essential oil composition and antibacterial effects of Ziziphora tenuior are affected by elements content in soil.
  • M. Naderi Hajibagher Kandi, F. Sefidkon, A. Azizi, M.R. Pourheravi Page 249
    Laurus nobilis L. (Lauraceae) is an evergreen shrub widely distributed in the Mediterranean area and Southern Europe. Laurus nobilis is widely found in north of Iran and other places and its cultivation has been common due to evergreen leaves and beautiful appearance. Due to the relationship between distillation time and oil yield and composition, doing research on optimum distillation time to obtain the best quality and quantity of essential oils with the lowest energy consumption has been always considered by scientists. In this study, the effect of different extraction times including 15, 30, 45, 60, 75, 90, 105 and 120 minutes on the essential oils content and composition of Laurus nobilis leaves was investigated. The leaves of laurus nobilis were collected in July 2009 from National Botanical Garden of Iran in Tehran, and dried in shade. The essential oil of leaves was extracted by hydro-distillation and analyzed by capillary gas chromatography (GC) and gas chromatography/mass spectrometry (GC/MS). The leaf oil yield based on dry weight in 15, 30, 45, 60, 75, 90, 105 and 120 minutes were respectively 1.35%, 1.92%, 1.97%, 2%, 2.37%, 2.49%, 2.58% and 2.60%. Statistical analysis showed no significant differences in oil yield of 90, 105 and 120 minutes extraction times. According to the results, with a view to quantity, 90 minutes was identified as the best extraction time for essential oil extraction in laurus nobilis. 1, 8-cineole and sabinene were identified as the major components of the leaf oil respectively within 15 minutes and after 45 minutes. α-terpinyl acetate remained constant in all extraction times.
  • R. Bagheri, M.J. Arjomand Tajadini Page 261
    Some plants have negative effects on growth of the adjacent plants through excretion chemical compounds known as allelopathy. In order to cultivate Thymus caramanicus and Amygdalus scoparia (Agroforestry), this research was performed under laboratory conditions to determine the allelopathic effects of aerial extracts of Thymus caramanicus on some vegetative traits of Amygdalus scoparia in a completely randomized design with 3 replications. The results showed that different water extract concentrations of aerial parts of Thymus caramanicus had no significant effects on fresh and dry weights of underground parts of Amygdalus scoparia. However, germination percentage and fresh aerial weight were negatively affected at 50 and 100 gr/lit respectively. For other vegetative traits (germination rate, radicle length and aerial dry weight), 25 gr/lit was identified as the start of allelopathic effect. Since a threshold of allelopathic effect of Thymus caramanicus on different traits of Amygdalus scoparia was identified in this research, investigation on the same under natural conditions and different phonological stages is recommended.
  • H. Amiri, H. Lari Yazdi, A. Esmaeili, F. Samsamnia, D. Eghbali, Gh. Viskarami, B. Dosti, E. Noormohamadi Page 271
    Scrophularia striata Boiss belongs to Scrophulariaceae family which contains 5 species in the flora of Iran. Its local name in Lorestan province is Teshne Daro. S. striata was collected from northwest mountains of Kuh-dasht in Lorestan province, Iran. The collected plant materials were dried in shade and subjected to hydro distillation using a Clevenger apparatus. The oil was analyzed by capillary GC and GC/MS. The anatomical studies were carried out using distaining method with brown Bismarck and methyl green. GC and GC/MS analysis of the essential oil resulted in the identification of 34 compounds, representing 90.3% of the oil. Major constituents isolated from the essential oil of Scrophularia striata were linalool (18.3%), 6, 10, 14-trimethylpentadecane-2-one (8.4%), dibutyl phthalate (6.9%) and β-damascone (5.9%). The anatomical studies showed that, oil-secreting idioblasts and terpenoides were observed in cortex region.
  • M.K. Soltani Gerdfaramarzi, H. Omidi, H. Habibi, M.H. Lebaschy, A. Zarezadeh Page 279
    For assigning of drought stress and glycine betaine effects on yield, yield components and essential oil in German chamomile (Matricaria chamomilla L.) genotypes,a field experiment was conducted in the Field of the Agricultural Educational Center of Yazd in 2008-2009 Cropping season. The experiment was established as a randomized complete blocks design using a split plot factorial with 4 replication arrangement and three factors including drought stress at three levels (irrigation at 60, 120, 180 mm evaporation pan class A) in main plots and factorial combination of Glycine betaine (no foliar application, 2, 4 kg/ha foliar application) and cultivars (Isfahan mass and Hungary breed seed) in subplot. Plant height, plant flower number, dry flower yield and relative water content were measured. Results showed there are indirect relations between drought stresses and plant height, plant flower number, dry flower yield and relative water content. Also results showed that 2 kg/ha foliar application of Glycine betaine was better than others and there are no significant different between cultivars.
  • S. Dastborhan, S. Zehtab-Salmasi, S. Nasrollahzadeh, A.R. Tavassoli Page 290
    In order to study the effects of biofertilizers and different amount of nitrogen fertilizer on flower yield, essential oil and nitrogen use efficiency in German chamomile (Matricaria chamomilla L.), a factorial experiment based on the randomized complete block design with three replications was performed in 2008 at the agricultural research farm of the University of Tabriz. Experimental factors were: inoculation with bacteria (B0: no-inoculation, B1: inoculation with Azotobacter chroococcum, B2: inoculation with Azospirillum lipoferum and B3: inoculation with a mixture of two bacteria) and nitrogen fertilizer (N0: 0, N1: 50, N2: 100 and N3: 150 kg N/ha). The results showed that application of different amounts of nitrogen fertilizer significantly increased flower yield and essential oil when compared with control. However, there were no significant differences among application of 50, 100 and 150 kgN/ha. Although flower yield and essential oil of the plants inoculated with bacteria were higher than that of control treatment (B0), these differences were not significant. Combination of inoculation with bacteria and nitrogen fertilizer was significant. Following the inoculation with Azotobacter, mean essential oil percentage significantly decreased with increasing use of nitrogen fertilizer while in other levels of inoculation, different amounts of nitrogen fertilizer had no significant effects on mean essential oil percentage. In all inoculation levels, nitrogen use efficiency (NUE) declined with increasing amounts of nitrogen fertilizer. Nitrogen use efficiency increased in response to inoculation with bacteria (except inoculation with Azotobacter and application of 50 kg N/ha) compared to the control treatment. According to the results, application of 50 kg N/ha and inoculation with plant growth promoting rhizobacteria, leads to optimal performance and the highest NUE in German chamomile.
  • Z. Moghadassi, M. Emtyazjoo, M. Rabanie, F. Labibie, E. Azarghashb, N. Mosaffa Page 306

    Aquatic plants have been used prevalently in China since 3000 years ago due to having various chemical compounds for diseases prevention and cure. Dunaliella salina is one of the micro algae in marine ecosystems containing beta-carotene, retinal, apocarotenoides, ketones, aldehydes and epoxides which enable it to absorb free radicals and produce singlet oxygen. In many studies, the anti-cancer and anti-oxidant effects of these chemical compounds have been confirmed. In this study, squamous cell skin cancer was used. The main goal of this research was to study the killing effects of the ethanol extract from the mentioned alga against Squamous cell carcinoma in vitro through using tetrazolium salt under in vitro conditions. Dunaliella Salina was collected from Hoz-Soltan Salt Lake located in the northeast of Qom. Algae were cultured on Johnson Medium. Algae mass were purified with PBS and then freeze dried. A431 cell line obtained from Pasteur Institution was cultured in RPMI medium containing FBS 10%. Cells were incubated with 5% CO2 in presence of different concentrations 0, 6.25, 12.5, 25, 50 and 100 μg/ml of extracts in time periods of 6, 24, and 48 hours. Results of the statistical analysis showed that there was a significant difference among various extract concentrations on death cells in 24 h and 48 h incubation (P < 0.05). Lc50 of different concentrations of extract against skin carcinoma cell line were evaluated in incubation period of 6, 24, and 48 hours. Lc50 results after 48 hours showed value of 46.6 6 μg/ml. The ethanol extract of Dunaliella algae was analyzed by HPLC in order to evaluate the available beta carotene in algae. Our results confirm the killing effect of ethanol extract of Dunaliella against line Squamous cell carcinoma. With increasing extract concentration and incubation time, death of cells on the skin cancer cell line increased. Therefore, Dunaliella can be considered as a strong chemopreventive agent and anti cancer against this cell line.

  • M. Omidi, B. Behjat Sasan, M.R. Naghavi, S. Kalate Jari, A.R. Etminan Page 316
    Taxus baccata L. is an endangered forest tree species. Taxol is recognized as a highly effective anticancer drug. It is mainly extracted from the bark and needles of taxus. A factorial experiment was carried out on the base of completely randomized design to find the best combination of media, explants and plant regulators for callus induction in order to produce biomass taxol. In this research three factors were used as follows: MS medium and 4-modified MS media, which differ in salts and nitrogen construction and glutamine, two plant regulators (NAA, 2, 4-D and Kin), and two explants (stem and leaf). Following two months of callus, the tissue was transferred to ½ MS supplemented with 0.4 mg/l 2, 4-D+ 3mg/l Kin. The maximum percentage of callus induction (96.97%) was obtained from stem segments on ½ MS (475 mg/l KNO3, 412.5 mg/l NH4NO3) medium in combination with glutamine (100 mg/l) and containing 2,4-D (1mg/l) + Kin (1mg/l). The best response (80.67 mm2) was observed from leaf on ½ MS in combination with glutamine (100 mg/l) and containing NAA (2mg/l)+ Kin (0.2 mg/l) for callus size. Stem callus showed meristematic cells. According to the results, glutamine showed significant effects on callus induction and growth. The effect of low concentrations of growth regulators on callus induction and callus size was also more than that of high concentrations of growth regulators.
  • M. Bahrami, F. Shariatmadari, M.A. Karimi Torshizi Page 326
    The aim of this study was to determine the effect of dietary extract of thyme and peppermint and vitamin E on layer immunie system and performance in heat stress condition and content of peroxidation egg during storage. One hundred fourty-four Lohmann strain light hens (26 weeks) allocated to four treatments with 3 replications and 6 birds in each replication. Experiment treatments applied included control, thyme, peppermint and vitamin E (200 PPM)) that were hold in two different house temperature (normal and cyclic temperature). Plant extract administrated via drinking water were 1% for normal and 0.6% for warm house. Malondialdehyde (MDA) was determined in fresh and stored eggs for 14 days at different holding temperature (4*c and 23-27*c). Prior to and 14 days after vaccination against Newcastle disease (Lasota) blood samples were collected to evaluate the birds immune responses. To determinate of effects of factors against sheep red blood cell (SRBC) at 42nd and 47th days of experiment antigen were injected. Vitamin E induced antibody against Newcastle vaccination in layers kept at normal temperature (P<0.05). Antibody titration against NV prior vaccination was not affected by any factors. First and second antibody titration against SRBC were numerically decreased under environment temperature effect, but this was not significant (P>0.05). Produced antibody amount was increased against NV after vaccination (P>0.05). Antibody titration was not affected by house temperature. Experiment treatment depressed egg MDA (P<0.05). MDA level in fresh egg yolk and those hold at 4*c were reduced by vitamin E, mint and thyme to the extend that in vitamine E group was lowest of all.
  • A. Nematianf., Ghoushchi, A. Farnia, A. Ariapour, M. Mashhadi Akbar Boujar Page 338
    Aloe vera gel and extract has been used in cosmetics and medicine since ancient times. Aloe vera gel has numerous biological and physiological properties including treatment of burns and skin wounds, anti wrinkle effect, stopping the growth of some bacteria and parasites, resistance against chemical synthesis due to the presence of Antrakinon compounds and stopping AIDS virus activity. In order to study the effects of planting density and nitrogen fertilizer on the active ingredients (Aloenin, barbaloin, and Maleic acid) in the medicinal plant Aloe vera L., an experiment was done in Mazandaran, Noshahr in 2009. The experiment was performed as factorial on the basis of randomized complete blocks design in three replications. Nitrogen treatment (urea fertilizer, 46% net nitrogen) was in three levels of 50, 100 and 150 kg/ha and density treatment was in three levels of 2, 4 and 6 plant/m². After extracting the gel from Aloe barbadensis leaf, the amounts of effective material (Aloenin, Barbaloin and Maleic acid) were evaluated by High Performance (Pressure) Liquid Chromatography (HPLC). The highest amount of the active substances and maleic acid obtained from the treatment of 150kg/ha and density of 4 plants /m2 was as follows respectively: 1133/3µg/g aloenin, 429/3 µg/g barbaloin and 312 g/100g maleic acid.
  • K. Jaimand, M.B. Rezaee, S.R. Tabaei Aghdaei, M. Nadery Hajibagher Kandy, S. Meshkizadeh Page 348
    In this study, tannin was extracted from rose water, wastewater and petal residue of Rosa damascena Mill. Twenty one accessions collected from different provinces of Iran and cultivated in the Research Institute of Forests and Rangelands were sampled for extraction. Then, each sample of essential oil, rose water, wastewater and petal residue were prepared. The amount of tannin in the samples was measured by colorimetric method and spectrophotometer apparatus (Model 340 Hitachi) at 760 nm. The highest amount of tannin in rose water, wastewater and petal residue was respectively obtained from Khuzistan and Ilam (2163 ppm), Qom (1846 ppm), and Gillan (1432 ppm) accessions for rose water, Zanjan (1919 ppm), Mazandaran (1895 ppm) Qom, Gilan, Lorestan and Isfahan (1871 ppm) accessions for wastewater, and Yazd (3432 ppm), Sistan and Baluchestan (3139 ppm) and Kohgiluyeh-Boyer Ahmad (2993 ppm) accessions for petal residual. According to the results, it is recommended to extract tannin from samples used in rose water production. In other words, this will be economically useful for rose water traditional producers.