فهرست مطالب

بلور شناسی و کانی شناسی ایران - سال نوزدهم شماره 2 (پیاپی 44، تابستان 1390)

مجله بلور شناسی و کانی شناسی ایران
سال نوزدهم شماره 2 (پیاپی 44، تابستان 1390)

  • 194 صفحه، بهای روی جلد: 75,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1390/07/20
  • تعداد عناوین: 16
|
  • صفحه 207
    سنگ های نیمه عمیق شمال شهرکرد واقع در جنوب غربی ایران، در پهنه ی زمین ساختی سنندج- سیرجان به صورت دایک های بازی رخنمون یافته اند. ترکیب این سنگ ها دولریتی بوده و دارای بافت های ویژه ای همچون اینترگرانولار، اینتر سرتال، افیتیک و پوئی کلیتیک هستند. کانی های اصلی تشکیل دهنده ی دولریت ها عبارتند از پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن و دیگر کانی های موجود در آن ها از کانی های ثانویه از جمله سریسیت، کلریت، کلسیت و به میزان کمتر اپیدوت، زوئیزیت، اسفن و کانی های فرعی مثل آپاتیت، مگنتیت، تیتانومگنتیت و ایلمنیت تشکیل شده اند. کلینوپیروکسن های موجود در دولریت ها، شامل اوژیت و دیوپسید به صورت فازهای کانیایی جداگانه و یا تنوع ترکیبی از اوژیت در مرکز تا دیوپسید در حاشیه ی یک فاز دیده می شوند. شواهد ژئوشیمیایی و کانی شناسی دلالت بر ماهیت تولئیتی دایک های منطقه دارد. بر اساس نمودارهای جدایشی محیط های ژئوتکتونیکی مبتنی بر شیمی کانی کلینو پیروکسن، سنگ های نیمه عمیق مورد بررسی در یک محیط کشش متعاقب فرورانش تشکیل شده اند. براین اساس، می-توان ماگماتیسم مورد بررسی در این منطقه را به فاز کوهزایی سیمرین میانی تا فوقانی به سن ژوراسیک فوقانی تا کرتاسه تحتانی نسبت داد که سنگ های نیمه عمیق به مراحل انتهایی این رخداد وابسته اند.
  • سمیه یزدانیان*، ناصر تجبر، محمد بهدانی صفحه 219

    در این پژوهش نانو بلورک های ابررسانای δ-7O3Cu2YBa)1 > >0)، به روش مکانوشیمیایی ساخته شدند. این ترکیب با استفاده از پودرهای 3BaCO، 3O2Y، CuO پس از 5 ساعت آسیاکاری در دستگاه آسیای SPEX 8000 با نسبت وزنی ده به یک گلوله به پودر و گلوله های فولادی به قطر mm11 و سپس گرمادهی به مدت 4 ساعت در دمایoC 850 شکل گرفت. به منظور تشکیل کاملتر فاز ابررسانا، مرحله ی تفجوشی همراه با اکسی‍ژن دهی روی نمونه ها انجام شد. سپس سرامیک های (01/0، 005/0، 0 = x) -7O3Cu2YBa(x-1) + 2xMnO ساخته شدند، و دمای گذار آنها به روش چارسوزنی اندازه گیری شد. دمای گذار ابررسانایی نمونه های نهایی با 01/0، 005/0، 0 = x برابر با K83 به دست آمد و برای نمونه های با 015/0> x خاصیت ابررسانایی از بین می رود

    کلیدواژگان: ابررسانایی، مکانوشیمیایی، دمای گذار
  • سیدمحمدحسین رضوی، محسن نصرآبادی صفحه 227
    منطقه ی مورد بررسی در شمال شرق سبزوار (استان خراسان رضوی) و در غرب سلطان آباد واقع است. در این منطقه یک مجموعه دگرگونی شامل سنگ های رخساره ی شیست سبز، شیست آبی، آمفیبولیت و اکلوژیت (؟) برونزد دارند. توده ی گنیسی در بخش میانی این مجموعه (کوه چیلی) قرار دارد. تغییراتی از لحاظ پروتولیت و شدت برگوارگی در این توده وجود دارد. شواهد صحرایی، ژئوشیمی سنگ، داده های سال سنجی و شرایط فشار دگرگونی تقریبا مشابه گنیس ها با شیست های آبی (گنیس: Kb 9/10 P = و شیست آبی: Kb 14- 11 P =) بیانگر آن است که پروتولیت گنیس ها، سری های تفریق یافته از پوسته ی اقیانوسی هستند که با حرکت رو به شمال خرده قاره ی ایران مرکزی همراه با سری های مافیک حوضه ی اقیانوسی سبزوار (شیست های آبی) دستخوش دگرگونی زون فرورانش در ائوسن بالایی شده اند.
    کلیدواژگان: دما فشارسنجی، گنیس، شیست آبی، سلطان آباد، سبزوار
  • مرتضی دلاوری، صدرالدین امینی، امیلیو ساکانی صفحه 241
    معدن بندان اصلی ترین ذخیره ی کرومیتی در زون جوش خورده ی سیستان (شرق ایران) است. توده های کرومیتی به صورت ساختارهای ورقه ای تا عدسی شکل تظاهر داشته و با پریدوتیت های گوشته ای بیشتر دونیتی تا هارزبورژیتی میزبانی می شوند. رابطه ی کرومیتیت- سنگ میزبان مشابه با کرومیت های نوع آلپی با حضور یک غشای دونیتی پیرامون توده های کرومیتی مشخص می شود. کرومیت ها بیشتر بافت توده ای تا افشان و نیز برشی دارند. شیمی کرومیت ها میزان TiO2 کم (کمتر از 2/0 درصد وزنی) در گستره ی کرومیت-های افیولیتی نشان داده و نسبت Cr/Fe بیشتر از 2 است. مقدار Cr# (Cr# = Cr × 100/(Cr + Al)) در گستره ی تقریبی 50 تا 52 آن ها را در گروه کرومیت های Al-بالا قرار داده و ترکیب محاسباتی شیمی ماگمای مادر با میزان Al2O3 و نسبت FeO/MgO به ترتیب حدود 15 تا 16 درصد وزنی و 1/1 تا 2/1 اشاره به سرشت نوع (Mid-ocean ridge basalt) MORB دارد. با اینکه درباره خاستگاه ژئودینامیکی کرومیت های Al-بالا تردید وجود دارد ولی بنابر شواهد سنگ شناسی- ژئوشیمیایی در توالی گوشته- پوسته افیولیتی، امکان ارتباط فرایند تشکیل کرومیت به جایگاه بالای زون فرورانش وجود دارد.
    کلیدواژگان: کرومیت انبانه ای، نوع Al، بالا، معدن بندان، شرق ایران
  • شاهین شهریاری، محمدرضا قربانی*، رسول نصیری بزنجانی صفحه 251

    محیط های زمین ساختی ارائه شده توسط پژوهشگران مختلف برای تعیین محیط زمین ساختی کمربند آتشفشانی- پلوتونیکی ارومیه- دختر شامل حاشیه ی قاره ای فعال، ریفت و پسا برخوردند. ولی به طور کلی بررسی های ژئوشیمی و زمین ساختی، وابستگی این مجموعه را به حاشیه های قاره ای فعال نشان می دهند. سنگ های آندزیت بازالتی، آندزیت، تراکی آندزیت، تراکی داسیت، داسیت و ریولیت های شمال شرق نراق واقع در کمان ماگمایی ارومیه- دختر با سن ائوسن از نظر ژئوشیمی عناصر اصلی و نادر همبستگی هایی را با جزایر قوسی آتشفشانی نشان می دهند. این سنگ ها در مقایسه با سنگ های جزایر قوسی مانند ماریانا و حاشیه ی قاره ای فعال مانند آند در گستره ی حد واسط بین این دو گروه سنگی قرار می گیرند. شرایط ویژه ی زمین ساختی و ضخامت کم پوسته ی ایران مرکزی حین فرورانش پوسته ی اقیانوسی نئوتتیس به زیر آن، منجر به تشکیل سنگ هایی با همبستگی ژئوشیمیایی جزایر قوسی در منطقه ی شمال شرق نراق شده است.

    کلیدواژگان: ژئوشیمی، سنگ شناسی، سنگ های آتشفشانی، جزایر قوسی، حواشی قاره ای فعال، نراق
  • علیرضا زراسوندی، فرید مر، احد نظرپور صفحه 263
    یکی از نواحی ایران که تحت تاثیر پدیده ی نو ظهور گرد و غبار به دلیل شرایط خشکسالی های اخیر قرارگرفته، است استان خوزستان است. تداوم این توفان ها سبب بروز اثرهای نامطلوب زیستی و بروز خسارت های فراوان در زمینه های کشاورزی، صنعتی، حمل و نقل و سیستم های مخابراتی شده است. با توجه به عدم شناخت کافی از ویژگی های فیزیکی و شیمیائی ذرات تشکیل دهنده ی گرد و غبار در ایران، لزوم یک بررسی جامع و سیستماتیک روی این پدیده در کشور کاملا احساس می شد. امروزه علاوه بر تعیین شاخص های ژئوشیمیایی ذرات گرد و غبار به منظور تعیین خاستگاه احتمالی ذرات، استفاده از بررسی های ایزوتوپی در تعیین خاستگاه توفان های گرد و غبار نیز به طور چشمگیری افزایش یافته است. یکی از این روش های ایزوتوپی روش ایزوتوپی سری U-Th-Pb می باشد. لذا در این تحقیق به منظور تعیین منشا سرب موجود در گرد و غبار و نیز تعیین خاستگاه احتمالی مواد همراه دیگر، 26 نمونه از نمونه های گرد و غبار خوزستان به روش ICP-MS برای تعیین ایزوتوپ های سرب مورد بررسی قرار گرفتند. ترکیب ژئوشیمیایی سرب و ایزوتوپ های وابسته به آن نشان می دهد که میانگین سرب در نمونه ها 95/10 ppm است که از استانداردهای موجود بالاتر بوده و مقدار ایزوتوپ های مختلف آن با ذرات در حد PM2.5 بیشتر است. همچنین مقایسه ی نسبت های ایزوتوپی سرب با میانگین این نسبت ها در پوسته ی فوقانی، ماهیت متفاوت این نسبت ها در گرد و غبار خوزستان را با ترکیب پوسته نشان می دهد. به طور کلی از مقایسه ی داده های به دست آمده در این پژوهش با داده های دیگر سرب محیط های طبیعی، نشان می دهد که یک ناهمانندی در نسبت های ایزوتوپی گرد و غبار خوزستان با محیط های یاد شده وجود دارد. این پیچیدگی می تواند احتمالا به خاستگاه انسان زاد متفاوت دیگری از جمله فعالیت های نفتی وابسته باشد.
    کلیدواژگان: گرد و غبار، زمین شناسی زیست محیطی، ایزوتوپ سرب، استان خوزستان
  • وحیدرضا اوحدی، سیدایمان چوبچیان لنگرودی صفحه 271
    پراش پرتو ایکس (XRD) از دیرباز برای شناسایی نوع کانی های رسی مورد استفاده قرار گرفته است. استفاده از این فناوری در شناخت رفتار ریزساختاری خاک های رسی نیز بسیار مفید است. از آنجا که شدت و موقعیت قله های پراش پرتو ایکس کانی های رسی متناسب با چگونگی قرارگیری پولک ها و تغییر در ضخامت لایه ی دوگانه ی آنها تغییر می کند، این روش می تواند تا حدود زیادی بازگو کننده ی تغییرات رفتاری خاک های رسی در شرایط مختلف زیست محیطی باشد. به این منظور، این مقاله به بررسی تاثیر ظرفیت و غلظت کاتیون ها بر نتایج پراش پرتو ایکس کانی رسی اسمکتیت (از دیدگاه ریزساختاری) و تناسب آن با چگونگی رسوب گذاری و تغییرات نفوذپذیری خاک (که معرف رفتار خاک از دیدگاه درشت ساختاری است) می پردازد. کاتیون های مورد استفاده در این پژوهش، کاتیون سدیم به صورت نمک های NaCl و Na2CO3 به عنوان کاتیون تک ظرفیتی و کاتیون های کلسیم و سرب به صورت نمک های CaCl2 و Pb(NO3)2 به عنوان کاتیون های دو ظرفیتی بوده است. همچنین این تغییرات در مورد سرب افزوده شده به نمونه اسمکتیت حاوی درصدهای مختلف کلسیت (CaCO3) نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان دهنده ی آن است که بر اثر برهم کنش نمک با کانی رسی، موقعیت و شدت قله ی اصلی رس ثابت نمی ماند. این در حالی است که ساختار این نمونه ها بر حسب ظرفیت و غلظت نمک موجود در ساختار خاک، به طور محسوسی تغییر می کند. به طور کلی می توان گفت با چشم پوشی از واکنش-های پیچیده ی عوامل موجود در خاک- الکترولیت تعلیقی، حضور غالب یک کاتیون در ساختار خاک سبب تغییر در ساختار خاک می شود که این تغییر از دیدگاه ریزساختاری (XRD) و نیز درشت ساختاری (مانند رسوب گذاری) قابل تشخیص است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که حضور کربنات در افزایش ظرفیت خاک میانگر بیش از حضور یون بی کربنات در افزایش پتانسیل سطحی رس در فرایند برهم کنش خاک- آلاینده تاثیرگذار است.
    کلیدواژگان: اسمکتیت، پرتو ایکس، تراوایی، ظرفیت کاتیون، غلظت کاتیون
  • بهرام خوشنویسان صفحه 281
    بهبود ساخت الکترود کار (Ag + CNTs) در باتری های Ion-Li به منظور تسهیل در انتقال بار و استحکام مکانیکی آن در اینجا آمده است. استفاده از فوم (ابر) نقره با تخلخل نانومتری و رسوب نانو لوله های کربنی به درون آن ها با روش الکتروفورز باعث افزایش سطح ویژه ی الکترود و اتصال با دوام نانولوله ها به شبکه ی نقره ای در چرخه های متعدد عملکرد باتری می شود.
    کلیدواژگان: نانولوله کربنی، باتری لیتیم، یونی، فوم (ابر) نقره
  • محمدعلی سالاری، حبیب الله بیابانگرد، محمد بومری، سارا درگاهی صفحه 285
    منطقه ی مورد بررسی، در استان کرمان و 10 کیلومتری شمال رابر قرار دارد. این منطقه از لحاظ زمین شناختی در بخش شرقی نوار دهج- ساردوئیه که خود بخشی از مجموعه ی ماگمایی ارومیه - دختر واقع شده است. دایک های مورد بررسی، به درون سنگ های آذرآواری ائوسن و واحدهای رسوبی پلیوسن نفوذ کرده اند. بررسی های سنگ شناسی مبین ترکیب آندزیتی این سنگ هاست. از لحاظ کانی شناسی این سنگ ها شامل پلاژیوکلاز، هورنبلند، بیوتیت و کلینوپیروکسن هستند. درشت بلورهای پلاژیوکلاز دارای بافت های غیرتعادلی چون منطقه بندی نوسانی و بافت غربالی اند. کانی های هورنبلند و بیوتیت، تحت تاثیر فرآیند کدر قرار گرفته اند. بافت های مهم این دایک ها به صورت هیالوپورفیری، میکرولیتیک پورفیری و جریانی دیده می شوند. بر اساس بررسی های ژئوشیمیایی، این سنگ ها از لحاظ LREE در مقایسه با HREE، غنی شدگی دارند. فقدان بی هنجاری مشخص Eu در الگوی عناصر نادر خاکی، نشان دهنده ی شرایط اکسایش ماگما طی تبلور است. این ویژگی ها شاخصه ی سنگ های وابسته به سری ماگمایی آهکی- قلیایی است که در یک محیط کمان آتشفشانی تشکیل شده اند
    کلیدواژگان: استان کرمان، رابر، سنگ شناسی، ژئوشیمی، دایک های آندزیتی، محیط کمان آتشفشانی
  • روح الله یداللهی، علی کنعانیان*، محمد معانی جو، فاطمه سرجوقیان، شهره حسن پور صفحه 297

    سنگ های آتشفشانی و توده های نیمه عمیق ائوسن- الیگوسن مسجد داغی در 35 کیلومتری شرق جلفا و در کنار رود ارس واقع شده اند. این منطقه از نظر زمین شناسی ساختاری بخشی از زون البرز باختری – آذربایجان است. سنگ های آتش فشانی از نوع ریولیت، داسیت تا تراکی آندزیت و سنگ های نیمه عمیق شامل مونزونیت پورفیری تا دیوریت پورفیری هستند. غنی شدگی از عناصر LREE و LILE نسبت به HREE و HFSE، بیهنجاری منفی از عناصر Ti، Ta و Nb و نسبت های بالای Ba/Nb و Ba/Ta همراه با نمودارهای جدا کننده ی محیط زمین ساختی بیانگر شکل گیری این سنگ ها در محیطی وابسته به فرورانش در یک حاشیه ی فعال قاره ای است. ویژگی های ژئوشیمیایی نمونه ها، SiO2> %57، MgO<%3، میزان پایین Yو ‎‎Yb (Y<13 and Yb<1.4)، نسبت های Sr/Y>40 و La/Yb>20 حاکی از شکل گیری آن ها از ماگمای آداکیتی پر سیلیس در منطقه است. این شواهد همراه با موقعیت نمونه ها در نمودارهای ژئوشیمیایی نشان می دهد که سنگ های مورد بررسی احتمالا از ذوب پوسته ی اقیانوسی با ترکیب اکلوژیت و آمفیبولیت گارنت دار حاصل شده اند.

    کلیدواژگان: ماگماتیسم آداکیتی، فرورانش، پوسته ی اقیانوسی فرورونده، مسجد داغی، آذربایجان
  • امین الله کمالی، علی عامری، هادی پیروج*، احمد جهانگیری، بهروز محمود صالحی صفحه 311

    سنگ های آتشفشانی مورد بررسی در جنوب سراب، و در شمال کوه بزقوش واقع شده اند، که شامل روانه های آندزیت های پورفیری، گدازه های تراکی آندزیتی همراه با توف می شوند و در شمال منطقه با رسوب های جوان کواترنر پوشیده شده اند. این سنگ ها دارای درشت بلور هایی از آنالسیم، الیوین، پیروکسن و پلاژیوکلازند. بافت اصلی این سنگ ها، پورفیری با زمینه ی اینترسرتال است. با توجه به آنالیزهای شیمیایی، سنگ های منطقه ی مورد بررسی، در گستره ی تراکی آندزیت و فنولیت تفریتی قرار می گیرند. همچنین این سنگ ها دارای ماهیت پتاسیم قلیایی بالا تا شوشونیتی با ویژگی های پرآلومینیوم هستند. بر اساس بررسی های انجام شده آنالسیم این سنگ ها اولیه بوده و به طور مستقیم از تبلور ماگما حاصل شده اند. سنگ های شمال غربی بزقوش به طور مشخصی، غنی شدگی از عناصر LILE (مثلا U، Tb، Ba، Rb K،) را نشان می دهند. غنی شدگی عناصر ناسازگار Kو Rb و بیهنجاری منفی Ti و Nb در این سنگ ها بیشتر با گدازه های حاصل از پوسته ی زیرین سازگار است. نمودارهای عنکبوتی و الگوی عناصر REE نشان می دهد که سنگ های این منطقه از یک خاستگاه یکسان به وجود آمده اند. غنی شدگی این عناصر می تواند به دگرنهادی گوشته یا آلایش پوسته-ی قاره ای وابسته باشد. با این وجود بی هنجاری منفی (TNT) Nb، Ta و Tb و نیز با در نظر گرفتن احتمالی فرورانش نئوتتیس در منطقه، به احتمال زیاد غنی شدگی عناصر ناسازگار می تواند نتیجه ی تاثیر فرورانش بر منابع گوشته ای باشد. بر اساس بررسی عناصر REE، ماگماهای مادر سنگ های مورد بررسی احتمالا از یک خاستگاه گارنت لرزولیتی فلوگوپیت دار با درجه ی ذوب بخشی کم 4 تا 6 درصد، تحت فشار 30 تا 35 کیلوبار و در عمق 90 تا 100 کیلومتری ریشه گرفته است.

    کلیدواژگان: برقوش، تراکی آندزیت، آنالیسم، شوشونیتی، گارنت لرزولیت
  • مسلم آقایی کریق، مصطفی رقیمی، غلامحسین شمعانیان، محسن قلی پور صفحه 325
    اکسایش کانی های سولفیدی موجود در زغال سنگ و باطله های معدنی آن منجر به تشکیل زهاب اسیدی معدن می شود. تبخیر، اکسایش، رقیق شدگی و خنثی سازی زهاب اسیدی تولید شده باعث تشکیل کانی های ثانویه خواهد شد. این کانی ها به دلیل گستردگی زیاد سطحی توان ذخیره سازی سولفات و بسیاری از فلزات را دارند. برای بررسی های کانی شناسی و ژئوشیمی کانی های زیست محیطی تشکیل شده از محل انباشت باطله ی کارخانه زغال شویی وطنی و معدن زغال سنگ گلندرود نمونه برداری شد. براساس نتایج پراش پرتوی ایکس کانی های اپسومیت، هگزاهدریت، ژیپس، هالیت، گوتیت، هماتیت، دولومیت، سیدریت، کائولینیت، مونت موریویلونیت، ایلیت و کوارتز در فاز اصلی و ژاروسیت در فاز فرعی شناسایی شدند. نتایج تجزیه ی ژئوشیمیایی حاکی از غنی شدگی MgO و SO3 و عناصر جزئی Co، Cr، Pb و Rb در کانی های ثانویه نسبت به نمونه ی معدن زغال و باطله هاست. از طرفی عناصر جزئی Ni، Zn، Pb، Cu، Cr و Co در کانی های زیست محیطی نسبت به میزان کلارک و میانگین زغال سنگ های چین، آمریکا و جهان غنی شدگی دارد. کاتیون ها و آنیون های موجود در زهاب های معدنی باطله ها بر اساس نمودار گیبز از خاستگاه سنگ مادری است. بنابر مدل اشباع شدگی هیدروژئوشیمیایی، در زهاب های باطله کارخانه ی زغال شویی کانی های گوتیت، هیدروکسیدهای آهن، کلسیت و دولومیت در حال اشباع و سولفات های آهن مانند ملانتریت و ژاروسیت تحت اشباع هستند.
    کلیدواژگان: زهاب اسیدی معدن، کانی های زیست محیطی، استان مازندران، زغال سنگ گلندرود
  • سیدسعید محمدی صفحه 339
    توده ی گرانیتوئیدی رودره در جنوب بیرجند در کنار دیابازهای کرتاسه فوقانی رخنمون دارد. ترکیب سنگ شناسی آن شامل تونالیت تا گرانودیوریت و گرانیت است. کانی های مهم سازنده، عبارتند از پلاژیوکلاز، کوارتز، فلدسپار قلیایی، هورنبلند و بیوتیت. شواهد عدم تعادل نظیر منطقه بندی نوسانی در پلاژیوکلازها، خوردگی حاشیه ی هورنبلند و حضور ادخال هایی از پلاژیوکلاز درون بعضی از بلورهای ارتوز مشاهده می شود. گرانیتوئید رودره آهکی- قلیایی، پتاسیم پایین تا متوسط، متاآلومین تا اندکی پرآلومین و دارای خاستگاه آذرین (I) است. این سنگ ها تهی شدگی عناصر با شدت میدان بالا نظیر Nb، Ti، P، Y، Ybو تا حدودی Ta را نشان می-دهند که بیانگر وابستگی آن ها به جایگاه زمین ساختی وابسته به فرورانش است. بی هنجاری منفی یادشده می تواند ناشی از آغشتگی و آمیزش ماگما با مواد پوسته ای حین صعود و جایگزینی آن در مناطق فرورانش باشد. این سنگ ها دارای غنی شدگی عناصر نادر خاکی سبک (LREE)، فقیرشدگی عناصر نادر خاکی سنگین (HREE) و بی هنجاری منفی کم) Eu97/0-71/0Eu/Eu* =) هستند. غنی شدگی نمونه ها از LREE و فقیرشدگی آن ها از HREE نیز بیانگر ماگماتیسم نفوذی متاآلومین نوع I کمان های آتشفشانی حاشیه قاره ها است. اختصاصات مذکور می تواند بیانگر منشاء گرفتن ماگما از پوسته ی اقیانوسی فرورانده شده و گوه گوشته ای دگرنهاد روی آن، حاصل فرایند تبلور تفریقی و نیز هضم و آلایش ماگما با مواد پوسته ای و باقی ماندن عناصر نادر خاکی سنگین در سنگ منشا باشد. نمودارهای جدا کننده ی محیط های زمین ساختی نیز جایگاه گرانیتوئیدهای کمان آتشفشانی(VAG) و غنی شدگی زون فرورانش را برای آن تایید می کند. سنگ های گرانیتوئیدی رودره دارای Sr پایین (ppm261-110) و نسبتSr/Y پایین بوده و در نمودار Sr/Y نسبت بهY، اغلب آن ها در گستره ی سنگ های آهکی- قلیایی معمولی قرار می گیرند و با آداکیت ها تفاوت دارند.
    کلیدواژگان: رودره، بیرجند، گرانیتوئید، ژئوشیمی، جایگاه زمین ساختی
  • ژانت سلیمان نژاد، حسین آقابزرگ، جعفر عطار قراملکی صفحه 35
  • علی اکبر دهنوی خلجی، کارلا فجفارووا، مایکل دوسک صفحه 41
  • مهشید فراست، سیدمقصود گلزان *، علی حسن زاده صفحه 47
|
  • S. Yazdanian, N. Tajabor, M. Behdani Page 219

    In this research, YBa2Cu3O7- (0 <  < 1) nanocrystalite superconductor was prepared by mechanochemical alloying method. We synthesized YBa2Cu3O7- via mixing the BaCO3, 2O3, CuO powders and milling in SPEX 8000 for 5h with weight ratio of ball to powder 10:1 and steel balls of 11mm diameter, followed by heating for 4h at 850 @C. The superconductor phase formation process was completed with sintering treatment under oxygen partial pressures.The superconducting transition temperature of the samples was investigated using the four-probe method. Then transition temperature of xMnO2 + (1-x) YBa2Cu3O7- compounds was studied. The superconducting transition temperature of the final samples with x = 0, 0.005, 0.01 is found to be 83 K, and for the samples with x > 0.015, the superconductivity was vanished.

  • S.M.H. Razavi, M. Nasrabady Page 227
    The study area is situated in the west of Soltan Abad prom NE Sabzevar (Razavi Khorasan province). There is an exposure of metamorphic complex that contains greenschist, blueschist, amphibolite and eclogite (?) facieses rocks. Gneissic body is located in the middle part of this complex (Koh-e-Chili). Protolith and foliation intensity are variable in this body. Field evidences, whole rock geochemistry, geochronological data and nearly the same metamorphic pressure conditions of gneisses and blue schists (Gneiss: P = 10.9 Kb and Blueschist: P = 11-14 Kb) indicate that protolith of the gneisses have been differentiated series of oceanic crust and have experienced subduction zone metamorphism along with mafic series of Sabzevar oceanic basin (blueschists) as a consequence of north-ward movement of central Iranian microcontinent in the Upper Eocene.
  • M. Delavari, S. Amini, E. Saccani Page 241
    The Bandan chromite mine is the main chromite deposit in Sistan suture zone, eastrn Iran. The chromite deposits are structurally tabular to lens-shaped bodies hosted by dunitic to harzburgitic mantle peridotites. Similar to Alpine type podiform chromites, chromitite pods are enclosed within dunitic envelops. The chromites show mainly massive to disseminated and also brecciated textures. Chemically, the Cr/Fe ratio is higher than 2 and TiO2 content in accordance with ophiolitic chromites is low (< 0.2 wt. %). As a result of low Cr# (Cr#=Cr×100 (Cr+Al)) ranging from 50 to 52 the Bandan chromite deposit is high-Al type. Calculated parental melt chemistry shows MORB (Mid-ocean ridge basalt)-type signature with Al2O3 and FeO/MgO ratio contents of 15-16 and 1.1-1.2, respectively. Although the geodynamic setting of high-Al podiform chromites have been debated but petrographical- geochemical characteristics of ophiolitic mantle-crust sequences may relate chromite genesis to supra subduction zone setting.
  • Sh. Shahriari, M.R. Ghorbani, R. Nasiri Bezenjani Page 251

    The tectonic settings for the Urumieh-Dokhtar volcanic-plutonic belt provided by different reaserchers including active continental margin rift and post collisional settings. Geochemical and tectonic studies indicate that this belt belongs to the active continental margin. Basaltic andesite, andesite, trachy andesite, trachy dacite and dacitic rocks in NE Naragh, of the Urumieh-Dokhtar magmatic arc, Eocene in age, show some affinities to the volcanic island arc, in terms of geochemistry of major and trace elements. In comparison with the island arcs (e.g. Marianna) and active continental margin (e.g. the Andes), these rocks demonstrate intermediate characteristics. Specific tectonic setting and low thickness of the lithosphere of Central Iran during subduction of the Neo-Tethyan oceanic crust, is the main reason that resulted inthe NE Naragh volcanic rocks with geochemical similarities to the island arcs.

  • A. Zarasvandi, F. Moore, A. Nazarpour Page 263
    Recently Khuzestan province in southwest of Iran is affected by dust storm phenomena. This feature makes some problem in agriculture, transportation, communication and human health side effect in this province. In the lack of enough researches on physical and chemical characteristics of this dust storm in Iran, a systematic investigation on these matters is necessary. In addition of Geochemistry of particles, isotope studies are very useful for determination of particle source. In this way, 26 samples from dust storms in Khuzestan province were collected for ICP-MS analysis in order to determination of Pb isotopes. These study show that average content of Pb in samples (10.95ppm) is higher than the standard and these isotopes show close relationship with PM2.5 particles. The comparison of Pb isotope ratios (2o6 pb /204 pb,207 pb /204 pb,208 pb /204 pb,207 pb /206 pb) in the samples with upper crust show different source for particles. In general this study indicates that there is a different between the Pb isotopes ratios of the samples and natural sources. It can be result of anthropogenic activity such as oil industrial activities.
  • V. R. Ouhadi, S. I. Choobchian Page 271
    XRD analysis is used to distinguish the type of clay minerals in soils. This is also a helpful method to investigate the microstructure of soils. Generally, the intensity and position of XRD peaks are a function of fabric of clay particles and the thickness of double layer. Therefore, this method can be used to evaluate the behaviour variations of clayey soils under different environmental conditions. This paper is aimed to focus on the influence of cation valence and concentration on the results of X-ray analysis for smectite clay mineral from microstructural (by the use of x-ray analysis) and macro-structural (by the use of sedimentation and permeability tests) points of view. NaCl and Na2CO3 were used as a source of mono valence cations and CaCl2 and Pb(NO3)2 were used as the source of di-valence cations. Furthermore, the behaviour is investigated after addition of lead nitrate to the calcite treated smectite. The results indicate that after addition of salt and heavy metal to smectite samples, the position and intensity of XRD peaks will change. In addition, the fabric variations of samples are function of valence and concentration of salts. The micro-structural and macro-structural changes are distinguishable for samples through experimental investigation. The results of this paper show that the presence of carbonate for increasing the buffering capacity of soil has more impact on the interaction process of soil-contaminant than the influence of PDI ions in increasing the surface potential of clay minerals.
  • B. Khoshnevisan Page 281
    Here ther is an on effort to improve working electrode (Ag + CNTs) preparation forLi-Ion batteries applications. Nano scaled silver foam with high specific area has beenemployed as a frame for loading CNTs by EPD method. In this ground, the prepared electrodes show a very good stability and also charge-discharge cycles reversibility.
  • M. A. Salari, H. Biabangard, M. Boomeri, S. Dargahi Page 285
    The study area is located in the Kerman province, 10 Km north of Rabor. Geologically, the area is situated in the eastern section of Dehaj-Sarduiyeh belt which is a part of Urumieh-Dokhtar magmatic assemblage. The dykes were intruded in the Eocene pyroclastic rocks and Pliocene sedimentary units. Petrographic studies show that these rocks are andesitic in composition. Mineralogically they are composed of plagioclase, hornblende, biotite and clinopyroxene. Phenocrysts of plagioclase show disequilibrium textures such as oscillatory zoning and sieve texture. Hornblende and biotites are affected by opacitization process. The dykes have mainly hyalloporphyritic, microlitic porphyric and flow textures. Based on geochemical studies, the rocks show enrichment in LREE rather than HREE The lack of significant Eu anomalies in REE patterns indicates oxidation state of magma during crystallization. These properties are signatures of calc- alkaline series formed in a volcanic arc setting.
  • R. Yadollahi, A. Kananin, M. Maanijou, F. Sarjoughian, Sh. Hassanpour Page 297

    Eocene- Oligocene volcanic and subvolcanic bodies of Masjed-Daghi Located in 35 km East of Jolfa close of Aras River. On the base of structural geology the study area is a part of the West Alborz-Azarbayejan zone. Volcanic rocks are rhyolite, dacite to trachyandesite and subvolcanic rocks are porphyritic monzonite to diorite. The Formation of these rocks related to subduction zone in an active margin continent that are described by enriched LREE and LILE elements rather than HREE and HFSE, negative anomaly Ti, Ta and Nb elements and high ratio Ba/Nb and Ba/Ta in diverting tectonic setting diagrams. In this area, chemical characteristics such as SiO2>57%, MgO<3%, low ratio Y and Yb (Y<13 and YB<1.4), Sr/Y>40 and La/Yb>20 are representing formation from full of SiO2 adakitic magma. These evidences with geochemical diagrams probably indicate that studied rocks product from melting ocean crust along component eclogite and garnet amphibolite.

  • A.A. Kamali, A. Ameri, H. Pirooj, A. Jahangiri, B. Mahmoud Salehi Page 311

    The studied volcanic rocks are located in south of Sarab at the northern part of the Bozghoush mountaion. The rocks are megaporphyry andesite flows and trachy andesite basalt lavas associated with tuff. In the northern part of the study area these rocks are covered with younger sediments of Quarternary age. These rocks are containing phenocrysts of analcime, olivine, pyroxene and plagioclase. The major textures of these rocks are porphyry with intersertal matrix. According to whole rock analysis of the study area, rocks they are trachy andesite and tephro-phenolite. Also these rocks are high potassic to shoshonitic nature with peralluminous character. Based on textural evidence analcime seems to be primary and formed directly from magma. The rocks of north Bozghoush shows a pronounced enrichment in LILE (Rb, Ba, Tb, U, k). Enrichment of incompatible elements of k and Rb and negative anomaly of Ti and Nb in these rocks are comparable with melts of lower crust. The spider diagrams and REE patterns show that the rocks of the study area are formed from the same source. Enrichment of incompatible elements can be related to mantle metasomatism or contamination of continental crust. In this regards negative anomaly of Ta, Nb and Tb (T N T) and also with respect of eventual Neo-Thetys subduction in this area and most probably enrichment of incompatible elements indicates effects of subduction on mantle sources. According to REE investigation most probably the main source of these rocks were phologopite-bearing garnet lherzolite, with partial melting rate of 4-6 percent, at a pressure of 30-35 Kb and the depth of 90-100 Km.

  • M. Aghaei-Kerigh, M. Raghimi, G. Shamanian, M. Gholipour Page 325
    The oxidation of sulfide minerals in coal and mine's waste materials produce acid mine drainage. The evaporation, oxidation, dilution and neutralization of this acid drainage lead to formation of secondary minerals. Due to having broad surface spreading these minerals have the potential of maintaining sulfates and many of the metallic elements. In order to carry out mineralogical and geochemical studies on environmental minerals formed, the sampling has been done in the dumping site of the Vatani coal washing factory and coal mine of Galand-rud on 2008. On the basis of X-ray diffraction results the minerals identified are epsomite, hexahyrate, gypsum, halite, goethite, hematite, dolomite, siderite, kaolinite, montmorillonite, illite and quartz as major minerals and jarosite as a minor mineral. The geochemical analyses indicate the enrichment of MgO, SO3 and trace elements of Cr, Pb, Co, Rb in secondary minerals relative to the mine's coal and dumped materials. On the other hand, the environmental minerals are enriched in Ni, Zn, pb, Cu, Cr, Co up to levels more than the Clarke abundance and average of China, America & world coal mines. On the basis of Gibb's diagrams the cations and anions present in mine’s drainages are originate from parent materials. According to hydrogeochemistry saturation index model in acid drainage of dumping area of Vatani coal washing factory, goethite, Iron, hydroxides, calcite, dolomite are in saturated, while iron sulfates melanterite and jarosite are under saturated.
  • S.S. Mohammadi Page 339
    Roodare granitoid outcropped at contact of upper cretaceous diabas in south of Birjand. It is compositionally ranging from tonalite to granodiorite and granite. The main minerals are plagioclase, quartz, alkali feldspar, hornblende and biotite. Disequilibrium evidences such as oscillatory zoning, embayment of hornblende and inclusion of plagioclase in alkali feldspar are present. Roodare granitoid is calc-alkaline, low to medium K, metaluminousslightly peraluminous and I-type. Based on HFSEs depletion (e.g. Nb, Ti, P, Y, Yb and Ta), these rocks belong to subduction-related tectonic setting. These depletions can be resulted from contamination and mixing of magma with crustal constituents during ascent and replacement. The REE patterns of analysed samples are characterized by light REE-enrichment, heavy-REE depletion and small negative Eu anomalies (Eu/Eu*=0.71-0.97). Enrichment of samples in LREE and depletion in HREE imply continental margin volcanic arc metaluminous I-type magmatism. These characteristics demonstrated that magma generation occured in subducted oceanic lithosphere and metasomatized mantle wedge which followed by fractional crystallization and crustal contamination. On the tectonic discrimination diagrams, all samples fall within the volcanic arc granite field and subduction zone enrichment. Roodare granitoid have Low Sr (110-261ppm), Sr/Y and plot predominantly in the field of mantle-derived arc magmas (normal calc-alkaline rocks) and hence, are different from adakites.
  • J. Soleimannejad, H. Aghabozorg, J. Attar Gharamaleki Page 35
    The reaction of copper (II) nitrate with pyridine-2,6-dicarboxylic acid, (pydcH2) and 2,2-bipyridine (2,2-bipy) led to the formation of the title compound, [Cu(C7H4NO4)(C10H8N2)(H2O)]NO3.H2O, or [Cu(pydcH)(2,2-bipy)(H2O)]NO3.H2O. The crystal system of the complex is triclinic with space group P and two molecules per unit cell. The unit cell parameters are: a = 7.0438 (6) Å, b = 11.3215 (10) Å, c = 12.9148 (9) Å, a = 107.498 (4)°, ß = 94.557 (5)° and? = 104.325 (5)°. The final R value was 0.03 for 3601 observed reflections. The cationic complex features six-coordinate CuII with a distorted octahedral geometry with a significantly longer Cu1—O4 bond [2.5491(16) Å]. Considerable C-O•••p stacking interactions between the C-O groups with distance of 3.498 (2) Å are observed. In addition, distinct intermolecular O—H•••O and N—H•••O hydrogen bonds lead to the formation of R (12) and C (12) graph sets motifs. In the crystal structure, a wide range of non-covalent interactions consisting of hydrogen bonding (O—H•••O, O—H•••N and C—H•••O), p–p [centroid–centroid distances of 3.5193 (13) Å and 3.6876 (13) Å] and C-O•••p stacking interactions connect the various components into a supramolecular structure.
  • Aliakbar Dehno Khalaji, Karla Fejfarova, Michal Dusek Page 41
    New Schiff-base compounds N-(3,4-dimethoxybenzylidene)-4-methoxyaniline (1) and N-(3,4-dimethoxybenzylidene)-4-ethoxyaniline (2) were synthesized and characterized by elemental analyses (CHN) and FT-IR spectroscopic techniques. Crystal structures of 1 and 2 were obtained by single-crystal X-ray diffraction. Compound 1 crystallizes in the monoclinic, space group P21 with two independent molecules (A and B), with unit cell parameters: a = 14.8198(4), b = 7.1656(2), c = 13.2982(4)? , ß = 103.289(2)°, V = 1374.36(7)? 3 and Z = 4 and compound 2 crystallizes in the monoclinic space group P21/n with unit cell parameters: a = 16.5638(6), b = 7.3546(2), c = 12.7449(4)? , ß = 106.021(4)°, V = 1492.28(9)? 3 and Z = 4.
  • Mahshid Farasat, Seyyed Maqsood Golzan, Ali Hassanzadeh Page 47

    In this study, we propose a simple approach to prepare silver nanoparticles. The silver nanoparticles were synthesized by chemical reduction of AgNO3 in the presence of tetrabutyl titanate (C16H36O4Ti; TNBT) and metallic tin powder as reducing agent in water at room temperature. The structure and average grain size of prepared particles were characterized by transmission electron microscope (TEM), X-ray powder diffraction (XRD) and scanning electron microscope (SEM). Based on proposed method, nearly spherical shape nanoparticles with a mean diameter of 17±0.6 nm were obtained. The silver nanoparticles dispersed in tetrahydrofuran-dimethylformamide (THF-DMF) (1:1) mixture exhibit a broad UV-visible band.