فهرست مطالب

مجله تاریخ و تمدن اسلامی
پیاپی 6 (پاییز و زمستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/10/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • عبدالرحیم قنوات صفحه 5
    از ماجرای مشهور سپاه اسامه دو روایت در دست گرفته است: روایت مورخان سده های اول هجری (واقدی، ابن سعد، ابن هشام، یعقوبی، بلاذری، طبری) و روایت متکلمان شیعه که عمدتا توسط شیخ مفید در کتاب الارشاد بیان شده است. مورخان مذکور با در نظر گرفتن حوادث قبل و همزمان با این رخداد آن را گزارش کرده اند، ولی روایت و تحلیل شیخ مفید از این ماجرا با توجه به پیامدهای آن (از نظر شیخ) صورت پذیرفته است و می توان آن را تبیین و تحلیلی ناظر به نتیجه و غایت آن قلمداد کرد. روایت مورخان مذکور، با نوعی آسان گیری توام است و آنان در شناخت و ثبت جزئیات این واقعه مهم اهتمام کافی به کار نبسته اند، اما محتوای روایت شیخ مفید نیز ضمن ناسازگاری با جایگاه معنوی و حتی سیاسی پیامبر (ص)، به دلیل عدم توجه کافی به عوامل قبل و همزمان با این واقعه مقبول نمی نماید.
    کلیدواژگان: جیش اسامه، شیخ مفید، مورخان و متکلمان
  • محمدرضا رحمتی صفحه 19
    به روزگار بنی امیه مهاجرت هایی با اهداف نظامی و اقتصادی از عراق به خراسان روی داد. دو مهاجرت آغازین، در زمان حکومت زیا د بن ابیه در عراق (44-53ق) (664-673م) از سوی وی مدیریت شد. مهاجرت نخست در سا ل 47 ق/ 677 م از بصره به خراسان روی داد و با بن بست نظامی اعراب در خراسان و ناآرامی های قبیله ای ناشی از تقسیم عطایا در بصره، ارتباط داشت. دومین مهاجرت به سال 51 ق/ 671 م مدیریت شد. در آن سال، 50000 خانوار از قبایل کوفه و بصره به خراسان کوچانده شدند. این مهاجرت نیز با ناآرامی های عراق و مشکلات نظامی تازیان در شرق ارتباط داشت. برای شناخت تاثیر این مهاجرت ها در مهار ناآرامی های عراق و مشکلات نظامی تازیان در خراسان، مسائلی چون سیاست نوین بنی امیه در مرزها، اوضاع خراسان و عراق بدان گاه، موقعیت نظامی تازیان در خراسان و جاذبه های آن سرزمین برای آنان، در خور بررسی است. در این نوشتار، نگارنده بر آن است تا با استناد به منابع و برخی مطالعات، ضمن بررسی نکات یاد شده، به تاثیر دو مهاجرت در مهار ناآرامی های عراق و بهبود موقعیت نظامی تازیان در خراسان بپردازد.
    کلیدواژگان: خراسان، عراق، زیاد بن ابیه، مهاجرت، فتوح
  • زینب علی زاده جورکویه، مهدی جلیلی صفحه 35
    در اواخر ده ه دوم هجر ی، مسلمانان که بر سواحل شرقی و جنوبی دریای مدیترانه دست یافتند، برای گسترش فتوحات و مقابله با ناوگان بیزانس، در صدد استفاده از ناوگان دریایی برآمدند. اما خلیفه دوم عمر، علاقه ای به عملیات دریایی نداشت، لذا این کار در ایام خلافت عثمان صورت پذیرفت. عملیات دریایی در دوره امویان گسترش یافت. امویان به ایجاد پایگاه های دریایی حفاظت از سواحل، بنادر، ناوگان جنگی، کارگاه های کشتی سازی و سازمان مربوط به آن همت گماشتند. سپس اغلبیان، فاطمیان، بنی زیری، امویان اندلس و سرانجام ایوبیان، مرابطین و موحدان به گسترش نیروی دریایی پرداختند و از آن برای حمله به سیسیل و سایر جزایر دریای مدیترانه و دفاع از قلمرو اسلامی در مقابل هجوم نورمان ها، بیزانسی ها، فرانک ها، صلیبیان در مدیترانه استفاده کردند. در مواردی نیز دولت های اسلامی در دریا با یکدیگر به جنگ پرداختند. از میان حکومت های اسلامی در حوزه مدیترانه، بیش از همه اغلبیان، فاطمیان و سپس امویان اندلس و موحدان به سازمان منظمی در نیروی دریایی عنایت داشتند. این مقاله به بررسی چگونگی انتصاب فرماندهان، کارکنان، حقوق، آموزش رزم دریایی، مراکز کشتی سازی، دیوان و تشریفات نیروی دریایی مسلمانان تا پایان سده ششم هجری می پردازد.
    کلیدواژگان: نیروی دریایی مسلمانان، دارالصناعه، دیوان العمائر، ناوگان دریایی، دریای مدیترانه
  • قربانعلی اسماعیلی صفحه 63
    ضرورت فراگیری اسلام توسط تازه مسلمانان ایرانی منجر به پیدایش نهادهایی آموزشی مانند مسجد، کتاب و مدرسه گردید. نخستین مدارس شناخته شده در شهرهای خراسان و ماوراءالنهر که در فاصله سده های چهارم تا ششم هجری پیوستگی «مدرسه» فرهنگی غیر قابل انکاری با هم داشتند، پدید آمدند. با توجه به اهمیت به عنوان کانون آموزش عالی در تمدن اسلامی، تحقیقات متعددی پیرامون آن صورت گرفته است. گرچه در این آثار بسیاری از مدارس خراسان معرفی شده اند، اما برخی از آنها نیز به دلایل مختلف از قلم افتاده است. در این مقاله پس از مروری گذرا بر نام مدارس موجود در شهرهای خراسان و ماوراءالنهر بر اساس منابع و ماخذ 15 مدرسه دیگر از خراسان در دوره مذکور معرفی شده و افزون بر این، شمار مدارس شهرهای خراسان و ماوراءالنهر با استفاده از جداول و نمودارها مقایسه گردیده است.
    کلیدواژگان: تاریخ آموزش در اسلام، مدرسه، خراسان، ماوراءالنهر، نیشابور
  • ابراهیم باوفا صفحه 83
    مکتب کلامی اعتزال یکی از شکوفاترین و پر رونق ترین دوره های خود را در سرزمین خوارزم در روزگار خوارزمشاهیان سپری نموده است. این منطقه، نظر به مو قعیت جغرافیایی و اقتصادی و تعاملات تجاری با اقوام و ممالک شرقی خاصه با اروپای شمالی که صحنه نفوذ میراث فکری یونان بود، ملت ها، ادیان و مذاهب گوناگون را در خود جای داده بود. این عوامل با توجه به زمینه های فکری و فرهنگی، امنیت اجتماعیو ثبات سیاسی خوارزم در نفوذ اعتزال در آن و جذب و گرایش خوارزمیان به آن و نیز بالندگی و شکوفایی فرهنگ و معارف عقلی در آن سرزمین در روزگار خوارزمشاهیان بسیار تاثیر داشته است. در این مقال کوشش شده زمینه های اجتماعی و فرهنگی، فکری و مذهبی خوارزم بازبینی گردد و سهم خوارزمیان در ایجاد زمینه های لازم برای رشد فرهنگ و معارف عقلی در این سامان شناسایی شود.
    کلیدواژگان: خوارزم، ابوالحسین محمدبن علی بصری، ابومض ر محمودبن جریر ض بی، معتزله، زمخشری، ناصرالدین مطرزی
  • نگار ذیلابی صفحه 117
    رنک نشان مصوری بود که در بخشی از تشکیلات اداری و نظامی دوره ممالیک مورد استفاده قرار می گرفت. رنک هرامیر بر حسب مسئولیتش، نقش و رنگی متمایز از رنک دیگر امرا و صاحب منصبان دولتی داشت. نقش های رنک ها قابل تقسیم به سه نوع حیوانی، گیاهی و نقوش اشیاء و ابزار است که این نوع اخیر از دو نوع دیگر رایج تر و معمولا معرف مقام و منصب امیر بو د. مثلا نقش دوات، نشان دهنده منصب دواتدار، نقش شمشیر برای سلاحدار، بقجه برای جامه دار و چوب و توپ چوگان نشان چوگاندار به کار می رفت. در این مقاله علاوه بر بررسی رنک و انواع آن در دوره ممالیک، دو فرضیه اصلی درباره منشا رنک و سنت علامت گذاری و نشانه پردازی در این دوره، بررسی شده است. در پایان مقاله نیز تصاویری از اشیاء و ابزار حاوی رنک مربوط به دوره ممالیک که در موزه های مختلف نگهداری می شود، ارائه شده که در تکمیل مباحث و روشن شدن مطالب مطرح شده در مقاله راه گشاست.
    کلیدواژگان: رنک، نشان، علامت، شعار، ممالیک
  • ابراهیم موسی پور صفحه 141
    با تحولاتی که در حوزه مطالعات تاریخی بویژه از اوایل قرن بیستم میلادی صورت گرفت و از جمله تاثیرات وسیعی که پدید آمدن مکتب اروپایی آنال در نوع نگرش و شیوه استدلال و تبیین مورخان بر جای نهاد، تاریخ اجتماعی به عنوان شیوه ای نوین و رویکردی تازه از نیم ه دوم قرن بیستم به بعد در اروپا و آمریکا ظهور کرد و در سه دهه اخیر به صورت شاخه اصلی و پررونق مطالعات تاریخی درآمد. هرچند پیش از این تاریخ نیز در تاریخنگاری قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، کمابیش تاریخنگاران به داده های راجع به زندگی اجتماعی مردم، توجهی نشان داده بودند، عملا با رواج یافتن این رویکرد تازه بود که نگاه مورخان از تاریخ جنگها و اراده ها و اعمال مردان بزرگ، به تاریخ زندگی ها و رفتارهای مردم عادی جامعه معطوف شد. تاریخ اجتماعی به عنوان رویکردی نوین می کوشد زندگی اجتماعی مردم را در سه حوز ه رابطه مردم با مردم در زندگی روزانه، رابطه مردم با دولت و حکومت و رابطه مردم با زیست جهان مادی و معنوی شان بررسی و این روابط را در چارچوب های علی و معلولی تبیین کند.
    کلیدواژگان: تاریخ اجتماعی، تاریخ سیاسی، مکتب آنال، روش شناسی
  • سید علیرضا عالمی صفحه 157
    دیدگاه نصر در مورد تمدن، حکایت از پارادایم جدیدی در تعریف تمدن دارد؛ او برخلاف طیف قدیم یتر نظریه پردازان عرصه تمدن، فرهنگ درون تمدنی و هویت مستقل فرهنگی را شاخصه و مبنای شکل گیری تمدنها و مرزبندی های تمدنی به شمار می آورد؛ بر این اساس وی تمدن ها را مبتنی بر جوهره فرهنگی آنها، به تمدن سنتی و تمدن مدرن تقسیم بندی می کند؛ از این منظر، هر امری در تمدن های سنتی مبتنی بر نوعی ارتباط با ماوراء الطبیعه و معنویت قدسی است، در حالی که در تمدن مدرن انسان خاکی فارغ از هر چیزی، منشاء و معیار تمام امور به شمار م یآید. با این رویکرد تمدناسلامی در ردیف تمدنهای سنتی قرار م یگیرد. در دیدگاه او، اسلام موجد تمدن اسلامی است، از این رو ارکان آن نظیر قرآن، پیامبر(ص) و مسلمان مومن مبانی تمدن اسلامی به شمار می آیند. وفادار بودن او به نظریات سنت گرایی باعث شده تا بیشتر به کلیت و کمتر به اجزاء تمدن اسلامی بپردازد، این اعتقاد باعث نشده وی به تحولات درونی تمدن اسلامی علاقه نشان ندهد. دیدگاه سنت گرایانه او باعث شده تا بحث های تطبیقی بسیار مفیدی در آثار او یافت شود که ما را در شناخت دنیای کنونی و به تبع آن، فهم صحیح و کامل تر تمدن اسلامی یاری می رساند.
    کلیدواژگان: سید حسین نصر، تمدن، تمدن اسلامی، اسلام، قرآن، پیامبر(ص)
  • شیوه نامه
    صفحه 183
|
  • Page 5
    There are two narrative quotes on the well-known event of Usama's Djaysh 1)The first century historian's narrative; 2)The Shih theologian's narrative as Shiykh-I Mufid has narrated in Al-irshad. The historians have accounted this event, through considering former and simultaneous, but Shiykh-I Mufid has analyzed and narrated it by regarding to its consequences. His analysis and explanation can be considered as a theological-functional explanation and analysis. The historians have narrated this event with a kind of oversimplification; and they havent paid enough attention to know and record the details of it; on the other hand, the content of Shiykh-I Mufid's narrative is inconsistent with prophet's spiritual and (even) political states meanwhile it is not acceptable because of not having enough interest in the former and simultaneous circumstances with this event.
    Keywords: Usama's Djaysh, Shiykh, I Mufid, Historians, Theologians
  • Page 19
    During Umayyad time, a few immigrations occurred from Irak to khurasan in virtue of intending to the economic and military purposes. Ziyad's regime leaded two early immigrations from Irak in his era. The first immigration was done from Basra to Khurasan in667 A.D/47h, and was related to the Arab's military deadlock in Khurasan and tribal revolts which were arisen by distributing the Ataya in Basra. The second one happened in 671 A.D/51. At that time, 50000 families of the tribes of kufa and Basra were migrated to Khurasan. This one was related to the tribal revolts of Khurasan and the Arab's military problems in east [of Islamic territory]. It is significant to study and know the roles of these immigrations, not only on controlling the revolts of Irak and decreasing the Arab's military problems in khurasan, but also recognizing the matters as: (1) Umayyad's new policy in borders. (2) The situation of Khurasan and Irak at that time.(3) The Arab's military status In Khurasan; and (4) The significance of Khurasan for the Arabs. Here, I intend, ascribing to some important resources and studies, to study the influence of this two immigrations on controlling the revolts of Irak and improving the Arab's military status in Khurasan.
    Keywords: Irak, Ziyad b. Abini, immigration, Futuh
  • Page 35
    Near the end of the second century, when Muslims captured southern and eastern Mediterranean seashores, they intend to use the navy for more conquests and battle with byzantine naval force. Since the second predecessors of the prophet had no interest in marine affairs, such affairs have appeared in the period of the next predecessor, Umar's era. In Ummar's era, the marine affairs have developed. Usman intended to bring about the marine affairs foundations for supporting seashores, ports military navy, shipbuilding factories and their related organizations. Then Aghlabids, Fatimids, Zirids, Umayyads of Spain and finally Ayyubids,Murabitun (Almoravids) and Muwahhidun developed the naval force and used it to attack to C and the other island of Mediterranean sea. In some cases, they were also used in battles among Islamic governments. Among Islamic governments in Mediterranean sea, Aghlabids and Fatimids and later the Umayyads of Spain, and the monotheists have regarded a systematic organization in naval force more than others. Here is pondered on Muslim's manner for electing of the commanders and employees, status of rights, learning naval wars, shipbuilding factories, the bureaucracy and protocols of naval force until the end of 6 Hidjri century.
    Keywords: Muslm's Navy, Mediterranean sea, Dar al Sina a, Bahryya
  • Page 63
    Learning of Islam for Iranian proselite Muslims necessitated the genesis of some institution such as: mosque, scribe and religious school. The primary well-known schools which had cultural continuity over 4-6 Hidjri century, come to existence in this cities of Khurasan and Mawara' al-Nahr.considering the significance of school as a higher-education center, many inquiries have been done on [and about] it. Although many schools of Khurasan are presented in such inquiries, but a few of them are neglected. In this paper, afterwards, a survey review, based upon some resources, has been done over the name of the well-known schools in cities of Khurasan and Mawara' al-Nahr, then 15 other schools are presented; moreover the number of schools of Khurasan and Mawara' al-Nahr cities is compared by means of the tables and graphs.
    Keywords: History of Islamic education, school, Khurasan, Mawara al Nahr, Nishabur
  • Page 83
    Theological school of Itizal has one of the most majestic and widespread period in territory of arazm on arazmshahs era. That territory, regarding to geographical and economic situation and commercial exchange with eastern nations and governments, especially north European ones which were influenced by Greek's thoughtful heritage, involved various ethnicities, religious and sects. This situation, considering the intellectual and cultural background, social security and political stability of arazm, was very effective and influential on Itizal school in that territory, accepting and tending the people to it. It also helped to the expansion and development of culture and rational knowledge in that territory during arazmshahs period. Here is intended to study the social, cultural, intellectual and religious backgrounds of arazm; and to know arazmshahs cooperation in bringing about the conditions for developing the culture and rational knowledge in that territory.
    Keywords: Kh〗^warazm, History of Islamic Theology, I tizal school, Mutazila, 〖Kh〗^warazmshahs
  • Page 117
    Rank was an illustrated symbol which was used in many sections of official and military organizations of Mamluks period. An Amir [ruler]'s rank-based upon his responsibility-had distinct pattern and color from the other rulers and men of rank. Rank patterns were divided into: animal, plant and instrumental categories in which the last one was more usual than the others and often presented Amir's status. For example, there were inkpot (Davatdar), sword pattern for swordsman, bundle(bughdjih) for wardrobe-holder and ball and stick of polo (cwgan) for polo-stick holder. In this paper, the types of rank are explicated which belong to Mumluks period, moreover, two chief hypotheses are introduced about the origin of rank, symbolizing and marking it in this period. Finally, as appendix, a few pictures are exposed to clarify the subject-matters which were discussed in this paper. These pictures belong to the instruments and means which include their rank of Mumluks period.
    Keywords: Rank, Symbol, sign, Motto, Mamluk Heraldry
  • Page 141
    The social history as a new approach and attitude appeared since the second half of century in Europe and USA because of: (1) the change in the scope of historical study, especially from the beginning of century. (2) arising Anal approach as a type of an argumentation manner, explanation method [or model] and attitude for historians. In the last three decades, the social history is become the main and popular part of historical study. Before this period, though, historiographers have almost been attentive to the data from people's social life in historiography of century and the beginning of century, however it was by means of fashioning this new approach that the historians changed their view from chronology and their social life. The social history as a new approach endeavors to account and explain people's life in three domains: (1) the relation among them. (2) the relation between people [community society] and governments.(3) the relation between people and their worldly and spiritual life and suggesting causal explanation.
    Keywords: Social history, political history, Anal school, methodology
  • Page 157
    Nasr's standpoint on civilization implies at a new paradigm in defining of it. He maintains that the constitution of all civilization and also their demarcation is based upon the inner culture of every civilization and its dependent nature.So He categorizes all civilizations based on their cultural content into traditional and modern. According to this view, every thing in traditional civilization is based on the relation with the sacred or the spiritual, while human being is secular, independent and autonomous in modern one. Considering this attitude, Islamic civilization is a traditional civilization; according to him, Islam brings forth Islamic civilization; so its fundamentals- prophet, k and faithful Muslim- are constituents of Islamic civilization. Being faithful to traditionalism leads him to regard the university of Islamic civilization and neglect its particulars, however, his opinion hasnt come to neglect and lose his interests to inner transformations of Islamic civilization. His traditionalist view results in some useful, comparative studies in his works which shall help us knowing our actual world and comprehending Islamic civilization more accurate and complete.
    Keywords: Seyyed Hossein Nasr, civilization, Islamic civilization, Islam, Quran, Prophet