فهرست مطالب

فصلنامه زمین شناسی ایران
پیاپی 13 (بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1390/07/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سیدمحمدحسین رضوی، فریبرز مسعودی، نسرین فرح خواه صفحات 3-12
    در شمال شرق روستای برغان، سیلی با ترکیب گابرو تا مونزونیت مشهور به سیل بنیان سد کرج به درون توف ها تزریق شده است. براساس مشاهدات صحرایی و مطالعات میکروسکوپی، روند تفریق از حاشیه به سمت مرکز این سیل مشاهده می شود. پلاژیوکلازها گاهی منطقه بندی دارند اما در بخش زیرین این سیل منطقه بندی پلاژیوکلازها از بین رفته ولی ماکل های آن حفظ شده است و بافت میرمکیت نیز در آن ها مشاهده می شود (میرمکیت ها از نوع زائده ای هستند). کانی های فرومنیزین حرارت بالا نیز تجزیه شده اند ولی پلاژیوکلازها تقریبا سالم باقی مانده اند. نتایج تجزیه XRF سنگ، روند غیرخطی Rb-SiO2 و Na2O-K2O را نشان می دهد. با توجه به محاسبه نورم نمونه ها، کاهش میزان Na2O و افزایش میزان K2O در نمونه های مرز توده با سنگ های اطراف، می توان نتیجه گرفت که سیال ها سبب خروج Na2O از سنگ شده است. این خصوصیات بافتی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی بیان گر رخ دادن پدیده متاسوماتیسم پتاسیک ضعیف در بخش زیرین سیل سدکرج است. سیال ها بر توف ها نیز تاثیر گذاشته و سبب کائولینیتی شدن فلدسپات پتاسیم، سوسوریتی شدن پلاژیوکلازها و کلریتی شدن کانی های فرومنیزین شده است. از طرف دیگر سیال ها باعث تحرک شیمیایی مجدد ماده معدنی و تجمع آن در قالب کانه های ثانویه مس در توف ها شده است.
    کلیدواژگان: سیل سد کرج، متاسوماتیسم، میرمکیت
  • محمد بشیر گنبدی، علی ارومیه ای، محمدرضا نیکودل، غلامرضا لشکری پور صفحات 13-26
    هوازدگی پذیری سنگ های دارای رس و کاهش خواص ژئومکانیکی آن ها در مقابل خشک و تر شدن متناوب که توسط آزمایشی به نام شاخص شکفتگی-دوام تعیین می گردد، یکی از مهم ترین چالش های احداث سازه بر روی این قبیل سنگ ها می باشد. بررسی های بسیاری ازجمله بررسی های انجام شده در این تحقیق نشان دهنده ی آن است که تعیین دوام-شکفتگی سنگ های سخت و مقاوم نظیر ماسه سنگ ها با همان روش ابداعی می تواند اطلاعات مفیدی را از ویژگی های ژئومکانیکی این سنگ ها در اختیار قرار دهد. در این تحقیق با انجام آزمایش های دوام-شکفتگی روی نمونه های متعلق به سازند شمشک، ضمن بررسی شاخص دوام-شکفتگی انواع مختلف ماسه سنگ ها و سنگ های دارای رس متعلق به این سازند، تاثیر تعداد سیکل، مدت زمان چرخش نمونه در آب و گوشه داری قطعات سنگی بر شاخص دوام- شکفتگی، همچنین رابطه ی بین شاخص دوام-شکفتگی و مقاومت تراکمی تک محوره بررسی شده است. این بررسی ها نشان دهنده ی آن است که با افزایش تعداد سیکل، شاخص دوام-شکفتگی ماسه سنگ ها (انواع مختلف) و سنگ های دارای رس کاهش می یابد. در بررسی تاثیر مدت زمان چرخش نمونه در آب بر شاخص دوام-شکفتگی، مشخص شد که این عامل نیز تاثیر معنی داری بر شاخص دوام-شکفتگی نمونه های ماسه سنگی دارد. اما تاثیر گوشه داری نمونه ها بر شاخص دوام-شکفتگی بسیار قابل ملاحظه است، به طوری که در نمونه های با شاخص دوام-شکفتگی بیش از 98 درصد، در پایان سیکل دوم آزمایش، بیشتر گوشه های تیز قطعات گرفته شده و تفاوت قابل ملاحظه ای بین شاخص دوام-شکفتگی سیکل اول و دوم نمونه های گوشه دار و نمونه های گرد شده وجود دارد. اما در سیکل های سوم تا پنجم این تفاوت، کاهش چشم گیری می یابد. در سنگ های دارای رس با شاخص دوام-شکفتگی کمتر از 98 درصد، تاثیر گوشه داری بر شاخص دوام- شکفتگی در سیکل های دوم به بعد، بیشتر از ماسه سنگ ها می باشد. بررسی رابطه ی بین شاخص دوام- شکفتگی و مقاومت تراکمی تک محوره نشان می دهد که شاخص دوام-شکفتگی به ویژه در ماسه سنگ ها، ابزار قابل قبول و مناسبی برای تخمین مقاومت تراکمی تک محوره می باشد.
    کلیدواژگان: شاخص دوام، شکفتگی، مقاومت تراکمی تک محوره، سازند شمشک، ماسه سنگ، سنگ دارای رس
  • سید مرتضی موسوی، سید احمد علوی، محمد مهدی خطیب صفحات 27-38
    تکوین ساختاری گستره آمیزه ی افیولیتی جنوب بیرجند، مستلزم اعمال فازهای متعدد تنش در درازنای تاریخ فرگشت این سرزمین می باشد. تفکیک فازهای مختلف بروش معکوس سازی چند مرتبه ای بیانگر این است که محور تنش بیشینه() در موقعیت های مختلف پهنه به طور عمده جهت گیری شمال خاوری- جنوب باختری تا خاوری- باختری و محور تنش کمینه() جهت گیری شمال باختری- جنوب خاوری تا شمالی- جنوبی را نشان می دهند. با استفاده از جهت گیری های تنش به دست آمده و تلفیق آن ها با سایر داده های ساختاری برداشت شده از جمله ساختارهای فشاری(گسل های راندگی، روند برگ واره ها، خطواره ها و جهت گیری روند محور چین ها)، ساختارهای فشاری- برشی(انواع شکستگی های پهنه برشی) و ساختارهای کششی (گسل های امتدادلغز با مولفه نرمال، بازشدگی های کششی و سیگموئیدال)، درخصوص پیشینه زمین ساختی منطقه، سه مرحله فشاری، فشاری- برشی و کششی نتیجه گیری شد.
    کلیدواژگان: تنش دیرین، پهنه آمیزه ی افیولیتی جنوب بیرجند، روش معکوس سازی چند مرتبه ای
  • آزاده حجت، ناصر حسین زاده گویا، کومار همانت سینگ صفحات 39-46
    یکی از مهم ترین پارامترهای مورد نیاز برای تفسیرهای تکتونیکی فعالیت های پوسته زمین، آشنایی از وضعیت درجه-حرارت در درون زمین می باشد. تا کنون مطالعات کمی جهت کسب اطلاع از پارامتر مذکور انجام گرفته است. یکی از شرایط مرزی درجه حرارت در اعماق پوسته قاره ای را می توان با تعیین عمق کوری (که بستر پوسته مغناطیسی را تشکیل می دهد) به دست آورد. در این مطالعه، نحوه تخمین عمق هم دمای کوری با استفاده از مدل های میدان مغناطیسی حاصل از داده های ماهواره ای و روش دوقطبی های مغناطیسی معادل چشمه ارائه شده است. در حقیقت، روشی جدید و متفاوت جهت استفاده از میدان مغناطیسی بی هنجار به منظور محاسبه عمق کوری مورد استفاده قرار گرفته است. در این تحقیق، عمق هم دمای کوری برای منطقه ای واقع در محدوده عرض جغرافیایی 36-28 درجه شمالی و طول جغرافیایی 64-56 درجه شرقی با استفاده از مدل میدان MF5 حاصل از شش سال ماموریت ماهواره CHAMP محاسبه شده است. ابتدا میدان مغناطیسی القایی پوسته با استفاده از مدل میدان MF5 تهیه گردید. سپس میدان مغناطیسی حاصل از یک مدل اولیه مغناطیدگی پوسته در ارتفاع ماهواره محاسبه و با مدل میدان القایی محاسبه شده، مقایسه شد. با توجه به نتایج حاصل، هم دمای کوری در کل منطقه مورد مطالعه، بالاتر از موهو و درون پوسته قرار گرفته است. کلیه محاسبات و برنامه نویسی های این مطالعه در محیط نرم افزار MATLAB R2008a انجام شده است.
    کلیدواژگان: ایران، عمق کوری، روش دوقطبی های مغناطیسی معادل چشمه، مدل میدان مغناطیسی MF5
  • وارطان سیمونز، علی اصغر کلاگری، محسن موید، احمد جهانگیری صفحات 47-60
    استوک کوارتز مونزونیتی پورفیری کیقال در شمال شهرستان ورزقان، در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این استوک طی فعالیت های ماگمایی نفوذی فاز پیرنه، درون واحدهای آتشفشانی قدیمی تر نفوذ کرده و موجب توسعه زون های دگرسانی گرمابی و وقوع کانی سازی مس و مولیبدن در منطقه شده است. پس از جایگیری این استوک، دایک های تاخیری متعددی با ترکیب دیوریتی کوارتز دیوریتی، گرانودیوریتی، میکرودیوریتی و مونزودیوریتی همراه با یک توده گرانودیوریتی تاخیری در این منطقه نفوذ کرده و استوک کوارتزمونزونیتی را مورد هجوم قرار داده اند. توده گرانودیوریتی فاقد کانی سازی و دگرسانی گرمابی است. تجزیه شیمیایی نمونه های استوک کوارتز مونزونیتی و دایک-های تاخیری نشان می دهد که آن ها سرشت کالک آلکالن غنی از پتاسیم و شوشونیتی دارند. این نفوذی ها از نظر زمین شناسی ساختمانی، در قوس آتشفشانی پس برخوردی و حواشی قاره ای فعال قرار گرفته اند.
    کلیدواژگان: دایک های تاخیری، سری کالک آلکالن، قوس های پس از برخورد، کوارتز مونزونیت پورفیری، کیقال
  • محمدحسن کریمپور، محراب مرادی نقندر صفحات 61-74
    منطقه مورد مطالعه در شرق ایران و در فاصله 15 کیلومتری جنوب خاوری گناباد واقع شده است. شیل و ماسه سنگ-های ژوراسیک ابتدا تحت تاثیر دگرگونی ناحیه ای درجه پایین (کوهزایی زمان ژوراسیک- کرتاسه) به اسلیت و کوارتزیت دگرگون شده اند. اسلیت نیز در مجاورت با بیوتیت گرانودیوریت، به انواع شیست دگرگون شده است.
    در منطقه گرانیتوئیدهای سری ایلمینیت و مگنتیت شناسایی شدند. باتولیت بیوتیت گرانودیوریت ها متعلق به سری ایلمینیت می باشد. توده های مونزونیتی منطقه که جوانتر از گرانودیوریت هستند، به شکل استوک رخنمون دارند. مونزونیت ها براساس ترکیب کانی شناختی و بالا بودن عدد پذیرفتاری مغناطیسی [(>500) × 10-5 SI]، به سری مگنتیت (نوع I) اختصاص دارند. زون های دگرسانی سرسیتیک، پروپیلیتیک، سیلیسی، آرژیلیک و تورمالین فقط در گرانودیوریت و سنگ های مجاور با آن شناسایی شدند.
    رسوبات رودخانه ای (کانی سنگین) که از گرانودیوریت های بخش شرقی منشاء گرفته اند، بیشترین بی هنجاری عناصر Sn، Au، As، Pb، Zn، Cu را نشان می دهند. حداکثر میزان عناصر در این محدوده عبارت است از:Sn= 445 ppm، Cu =321 ppm، As =399 ppm، W =59 ppm، Pb =980 ppm، Zn =608 ppmنتایج تجزیه 77 نمونه از توده های گرانودیوریتی و مونزونیتی (برداشت شده از مناطق دارای آلتراسیون و کانی سازی) نشان داد که بی هنجاری Sn-W-Au-Pb-Zn-Cu-As در ارتباط با گرانودیوریت است. بیشترین میزان بی هنجاری عناصر Sn-W-Au-Pb-Zn-Cu-As در گرانودیوریت ها که در بخش شرقی منطقه رخنمون دارند شناسایی شده است.
    کلیدواژگان: قلع، تنگستن، طلا، ایلمینیت، سری مگنتیت
  • شناسایی خاک های شور با تحلیل طیفی داده های سنجنده LISS-III و داده های میدانی / مطالعه موردی: استان فارس (دریاچه طشک و بختگان)
    هادی عبدالعظیمی، سیدکاظم علوی پناه، محمدحسین مهدیان، حمیدرضا متین فر، ابراهیم پذیرا، محمدحسن مسیح آبادی صفحات 75-88
    با توجه به گسترش وسیع خاک های شور در ایران و تاثیر شوری آن بر عملکرد محصولات کشاورزی، شناسایی این زمین ها از اهمیت زیادی برخوردار است. به منظور شناسایی و تحلیل طیفی طبقات مختلف شوری خاک های اطراف دریاچه طشک و بختگان، از تصاویر سنجنده LISS-III استفاده گردید. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر، نمونه های آموزشی و کنترل زمینی انتخاب و نمونه های خاک از عمق 5-0 سانتی متری، جمع آوری و جهت انجام تجزیه های لازم به آزمایشگاه ارسال گردید. سپس به منظور تهیه نقشه پوشش اراضی و شوری، طبقه بندی پیکسل های تصویر با انتخاب رویکردهای مختلف و با الگوریتم حداکثر مشابهت انجام شد. تحلیل نمودارهای دوبعدی و طیفی نشان داد؛ پوسته های نمکی سفیدرنگ در بالاترین بخش خط خاک و پوسته های نمکی تیره رنگ در بخش های پائین تر این خط قرار دارند. زبری، ناهمواری و همچنین حضور رطوبت از عوامل موثر در کاهش بازتاب پوسته های نمکی منطقه مورد مطالعه شناخته شد و در خاک های غیر شور نیز زبری حاصل از کلوخه های ناشی از عملیات خاکورزی، از عوامل تاثیر گذار در کاهش انعکاس بود. وجود پوشش گیاهی و کاه و کلش برجای مانده از محصولات، در تشخیص خاک های شور منطقه مورد مطالعه ایجاد خطا نمود. ارزیابی نتایج دقت طبقه بندی رویکردهای تصویری مختلف، حاکی از آن بود؛ زمانی که از تمام باندهای سنجنده استفاده گردید صحت کل، کاربر و تولیدکننده افزایش یافت. در این تحقیق خاک های با شوری بیش از 16 دسی زیمنس بر متر از دقت های بالاتری برخوردار بودند و وجود تداخل طیفی در خاک های با شوری 8-4 و 16-8 دسی زیمنس بر متر منجر به کاهش دقت در این طبقه ها شد. ارزیابی نقشه شوری نشان داد که خاک های با شوری بیش از 16 دسی زیمنس بر متر، در نزدیکی دریاچه و عمدتا در قسمت جنوب، جنوب غرب و جنوب شرق منطقه مورد مطالعه وجود داشت. در شمال منطقه نیز شوری های 8 تا 16 دسی زیمنس بر-متر در زمین های کشاورزی، نتیجه شد.
    کلیدواژگان: استان فارس، تحلیل طیفی، داده های شوری، سنجنده LISS، III
  • سید محمد زمانزاده، سعید میرزایی، مهرداد سردارآبادی، مرتضی شگفت فرد صفحات 89-97
    در این تحقیق محیط رسوبی سازند فراقان در چاه دارنگ شماره 1 مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه پتروگرافی بر روی خرده های حفاری حاصل از این سازند، نشان می دهد که سازند فراقان از 5 پتروفاسیس کوارتز آرنایت، لیتیک آرنایت، کوارتز گری وکی، ماسه سنگ های هیبرید و گلسنگ تشکیل شده است. از میان تمام این پتروفاسیس ها، پتروفاسیس های لیتیک آرنایت حاوی قطعات آتشفشانی و کوارتز آرنایت های دانه ریز، حدود 90% از ضخامت این سازند را دربر می گیرد. برای تفسیر محیط رسوبی این سازند، مجموعه پتروفاسیس های شناسایی شده و نمودارهای گامای بدست آمده، ترکیب شده و رخساره های رسوبی تعریف شدند. مجموعا 6 رخساره رسوبی در این سازند تعریف گردید که نشانگر رسوبگذاری در مجموعه ای از محیط ها از بخش های بالا دست دلتا، پیشانی دلتا در بخش های زیرین و محیط های دریایی کم عمق در بخش های بالایی سازند است که به تدریج به سمت بالا به یک شلف کربناته (سازند دالان) تبدیل می گردد.
    کلیدواژگان: تحلیل پتروفاسیس، رخساره رسوبی، سازند فراقان، محیط رسوبی، میدان دارنگ
|
  • Razavi, M.H., Masoudif., Farahkhah, N Pages 3-12
    At the NE of Baraghan, gabbroic to monzonitic sill, known as Karaj Dam sill, intruded into the tuffs. Based on field observations and microscopic studies, the sill is differentiated from margin to center. Plagioclase crystals sometimes show zoning, but the zoning is not present in rocks with myrmekite texture from the lower part of the sill. However, twinning is preserved in unzoned crystals. Myrmekite is wart like type. High temperature ferromagnesian minerals are decomposed but plagioclases mostly are remained fresh. Based on whole rock XRF analyses, Rb-SiO2 and K2O-Na2O diagrams show non-linear trends. Based on norm calculations, Na2O values decreased and K2O values increased in samples from the contact with country rocks. It could be due to extraction of Na2O from the rocks by fluids. Such textural, mineralogical and geochemical features are evidences for low pottasic metasomatism in lower part of Karaj Dam sill. Fluid had influenced on tuffs and caused kaolinitization of K -feldspar, sosuritization of plagioclase and chloritization of ferromagnesian minerals. In the other hand, fluids made chemical re-mobilization of ore minerals and accumulation of secondary copper minerals in the tuffs.
  • Bashirgonbadim., Oromieheaa., Nikudel, M. R., Lashkaripour, G.R Pages 13-26
    Weatherablity of clay-bearing rocks and reduction of their geomechanical properties with wetting and drying cycles which determine with slake-durability test, is one of the most important challenges in construction of structures on such rocks. However, many investigations including the investigations carried out on in this research show that determining slake – durability index of hard and strong rocks such as sandstones using the initiated method can provide useful information from geomechanical properties of such rocks. In this research, some slake – durability tests have been carried out on some samples from Shemshak Formation and this index has been studied in different sandstones and clay-bearing rocks of the named formation. Meanwhile the effect of the number of cycles, period of time the sample is rotating in water and angularity of the rock samples on the slake – durability index as well as the relation between this index and uniaxial compressive strength has been investigated. The studies show that increase in the number of cycles reduces the slake – durability index of sandstones (different types) and clay-bearing rocks. Investigation on the effect of the time period the sample is rotating in water indicated that this factor has meaningful effect on the studied index of sandstone samples. However, the effect of the angularity of samples is quite considerable on the slake – durability index, so that in the samples with slake – durability index of above 98%, most of the angles are rounded at the end of the second cycle and there is a considerable difference between the slake – durability index in the first and second cycle of the angled samples and rounded samples. But the difference is much reduced in cycles three to five. In clay-bearing rocks with slake – durability index of lower than 98%, the effect of the angled nature on this index is more than sandstone samples, in cycles two and above. Investigation of the relation between the slake – durability index and uniaxial compressive strength shows that the slake – durability index is an acceptable and appropriate mean of estimating uniaxial compressive strength, especially in the sandstones.
  • Moussavim., Alavia., Khatib, M.M Pages 27-38
    Structural originating of the Southern Birjand Ophiolite Mélange is required to be an implementation of various stress phases in the evolution history of this region. Separation of different phases in the multiple inverse method shows that the maximum stress axis(σ1) in several position of this zone mainly has NE-SW to E-W trends and the minimum stress axis(σ3) NW-SE to N-S trends. By using obtained stress orientations and compiling them with the other obtained structural data such as extensional structures (normal faults and extensional fractures), compressional structures (thrust faults, lineation and foliation trends in flysch unites and the orientation of folds axes), shear-comperssional structures (fracture types in the crashed zones)and extensional structures (strike-slip faults with normal tensor, extensional and sigmoidal fractures), three stages i.e.comperssional, shear-compersional and extensional are concluded for paleotectonic of this region.
  • Hojata., Hoseinzadeh-Guyan., Hemant Singh, K Pages 39-46
    One of the most important parameters required for tectonic interpretation of the earth’s crust activities is knowledge of temperature within the earth. However, this parameter is rarely well studied. Having estimated curie depth (forming the base of magnetic crust), a boundary condition of temperature is obtained for continental crust. This paper applies equivalent source magnetic dipole method to calculate curie depth based on satellite magnetic models. In fact, a new and different method of applying geomagnetism to estimate curie depth is discussed. In this paper, the new magnetic field model MF5 is used to calculate curie depth of an area located within 28-36◦ N and 56-64◦ E. First, crustal induced field is calculated using magnetic field model MF5. Then, an initial VIS model is prepared and its calculated field at the satellite altitude is compared with the observed model. The results show that the curie depth in the study area is shallower than the moho and lies within the earth’s crust. All the programming of this research was done in MATLAB R2008a.
  • Simmondsv., Calagari, A.A., Moayyedm., Jahangiri, A Pages 47-60
    Kighal quartz-monzonite porphyry stock is located in the north of Varzeghan town, East Azarbaidjan Province, NW Iran. This stock has intruded into the older volcanic units, during magmatic activities of Pyrenean orogenic phase and produced hydrothermal alteration zones and Cu-Mo mineralization in the region. After its emplacement, numerous cross-cutting dikes ranging in composition from diorite through quartz diorite, granodiorite, microdiorite and monzodiorite, along with a smaller granodioritic body have intruded into porphyry stock. The granodioritic body has not produced mineralization and hydrothermal alteration. Based on chemical analyses of the samples of porphyry stock and dikes, it has distinguished that they belong to high-K calc-alkaline to shoshonitic magma series. These intrusive rocks have emplaced in post-collisional volcanic arc and active continental margin setting.
  • Karimpour, M.H., Moradi Noghondar, M Pages 61-74
    The study area is located in Eastern Iran, 15 Km southeast of Gonabad. Low grade regional metamorphism (Jurassic-Cretaceous orogeny) has turned shale and sandstone of Jurassic into slate and quartzite. Slates are metamorphosed to different type of schist around the contact of granodiorite.Both magnetite and ilmenite granitoids were identified. Biotite granodiorite batholith belongs to ilmenite series. Monzonitic subvolcanic forms as stock and they are younger than granodiorite. Based on mineralogy and high values of magnetic susceptibility [(>500) × 10-5 SI], therefore monzonite is classified as belonging to the magnetite-series of oxidant type granitoids (I-type granitoids).Alteration zones associated with granodiorite are: sericitic, propylitic, silicification, argillic and tourmalinization. Heavy minerals (stream sediment) originated from granodiorite of the eastern section shows anomalies of Sn, Au, As, Pb, Zn, Cu, W. The highest values of these elements are: Sn = 445 ppm, Cu = 321 ppm, As = 399 ppm, W = 59 ppm, Pb = 980 ppm, Zn = 608 ppm.Analytical results of 77 samples taken from granodiorite and monzonite (altered and mineralized) show high anomalies of Sn, Cu, Au, Pb, Zn, W within granodiorite outcrop in the eastern section of the study area.
  • Abdolazimih., Alavipanah, S.K., Mahdian, M.H., Matinfar, H.R., Pazirae., Masihabadi, M.H Pages 75-88
    In this research the data of LISS-IIIsensor used for mapping saline soils on the around of Tashk and Bakhtegan lake, Fars Province. After the corrections of the imagery, the training and control pixels selected and the soil samples (depth of 5 cm) prepaired. Then pixels of the imagery classified in different approaches by maximum likelihood algorithm. Analysis of spectral graphs of classes indicated the most reflectance of saline soils was in visible spectral. The highest of correlation coefficient between salinity values and digital numbers of bands (0.45) observed in band 2. Investigation of feature space graphs indicated, almost single clusters formed in all of the classes except in low and moderate saline soils. The white salt crusts lied in the highest portion of soil line and black salt crusts in lower parts. The roughness and moisture were the main factors in reflectance decreasing of salt crusts in studied region. In non-saline soils the roughness produced by large clods in ploughed areas was the effective factor of reflectance decreasing. Presence of plant cover and residual of the straw caused error in identifying of saline soils. Results of classification of different approaches indicated the highest accuracy of procedure, user, overall and kappa index was observed in integration of all the bands. In all of the approaches, soils with low and moderate salinity had low accuracy. The produced map of LISS-III sensor indicated salinity values above of 16 dS/m there were on the around soils of lake and decreased one with distance, in center of the plain and increased in agriculture lands again.
  • Zamanzadeh, S.M., Mirzaees., Sardar, H Pages 89-97
    In this study the sedimentary environment of the Faraghan Formation has been investigated in Darang#1 well. Petrography studies of the cuttings led to the identification of five petrofacies that according to their abundance include: lithic arenite, quartz arenite, greywacke, hybrid arenite and mudstone. More than 90 percent of this succession is composed of lithic arenites including volcanic fragments and fine grained quartz arenite. In this study, we combined petrofacies analysis and gamma ray logs to reconstruct sedimentary environment of the formation. According to our data, six sedimentary facies has been identified. Depositional environment for the Faraghan Formation is proposed as upstream parts of delta plain to delta front in the lower part and shallow marine in the upper part of the succession which grades upward into a carbonate shelf (Dalan formation).