فهرست مطالب

مجله زبان و ادبیات فارسی
سال هفتم شماره 4 (زمستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/10/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • رضا اشرف زاده صفحات 9-18
    «وایه» که در فرهنگها به معنی آرزو، کام دل و خواست آمده است، در حقیقت، دگرگونه یافته باور اساطیری «وایو»، «وای»، «وات»، «اندروای» و «وای وه» است، که در طول و طی دگرگونی های زمانی، این اسطوره، در ذهن و زبان بعضی از ایرانیان مانده است و به صورت مثبت آن «وایه بر آمدن» و منفی آن «وایه ت ورنیامدن» به کار می رود: چون«وایه» را، در گذشته های دور، به صورت جوانی بلند بالا تصور می کردند که نیاز «دوشیزگان هنوز به مردها نرسیده» را بر می آورد و آنها را به آرزویشان، که داشتن همان «خانخدای = شوهر» باشد، می رساند.
    کلیدواژگان: وای، وایه، وای وه، وای وت، ورآمدن
  • فرزاد قائمی صفحات 19-38
    نظریه عالم مثلی- اعتقاد به وجود جهانی مثالی که پیش از خلق دنیای مادی موجود بوده است- پیش از افلاطون در اندیشه های زرتشت و اعتقاد او به جهان فروشی وجود داشته است. چنین تفسیری از وجود دوگانه جهان (جهان«مثالی و عالم»سایه«)، در اندیشه فلاسفه و عرفای اسلامی نیز نفوذ کرده، از آن به»اعیان ثابته«،»عالم مثل معلقه«و... تعبیرشده است. در اندیشه یونگ نیز وجود»کهن الگو«ها را درجهانی ماورای ادراک محسوس (»ناخودآگاه جمعی«)، تفسیرجدید و انسان شناسانه ای از همان صورت های مثالی و عالم مثلی دانسته اند. همه این نظریه ها برپایه صدور معقول درمحسوس و نزول از وحدت به کثرت و نظام سلسله مراتبی استوار است. چنین دیدگاه هایی وقتی به تبلور ادبی می انجامند، شکلی از ادبیات تمثیلی یا رمزی را به وجود می آورند که درونمایه ای دوگانه (»ممثل به«ملموس و»ممثل«مجرد) به اثر می بخشد. در آثار و افکار مولانا نیز این جهان بینی فلسفی و نمودهای ادبی آن به روشنی قابل پیگیری است. مبانی نظری این تفکر را درمثنوی و فیه مافیه و نمودهای ادبی آن را درمثنوی می توان مشاهده کرد.
    این جستار، ضمن توصیف سیر تحول این افکار، پیوند نظریه فلسفی عالم مثلی را با ادبیات تمثیلی - که در ارتباط بین سمبولیزم غربی و ایده آلیسم افلاطونی متجلی شده است- مورد بررسی قرارمی دهد و به بیان نمودهای فکری و ادبی آن درجهان بینی مولانا و ادبیات تمثیلی او در مثنوی و فیه مافیه می پردازد.
    کلیدواژگان: مولانا، مثنوی، فیه مافیه، جهان مثالی، یونگ، تمثیل، نماد
  • بهجت سادات حجازی صفحات 39-72
    در راستای ادبیات تطبیقی کمدی الهی دانته وسیر العباد الی المعاد سنایی دو الگوی سفر معنوی و روحانی به درونی ترین لایه های نفس و عوالم پس از مرگ آدمی است. شناخت و معرفت فلسفی و دینی ‎ ‎ ‎، قوه تخیل، مکاشفه عرفانی، توجه به واقعیت موجود و آنچه باید بعد از این تحقق یابد، در ‎این دو اثر چنان با هم گره خورده اند؛ که اجازه داوری خردمندانه نسبت به حالت خواب یا بیداری، هوشیاری یا ناهوشیاری مولف را به مخاطب نمی دهد.
    کمدی الهی یک اثر ادبی،حکمی وفلسفی به زبان سمبولیک و حاصل سیروسیاحت دانته در عالم تخیلات متعالی ومتافیزیکی است. بدون شک وی اولین فرد مبتکر سفر به دنیای ارواح نیست؛ و به آثار ارزشمند پیشینیان تاسی جسته است. در آفرینش این اثر افزون بر عوامل بیرونی و محیطی چون تبعیض و بی عدالتی های اجتماعی و نوسانات سیاسی، مجموعه ای از عوامل درونی چون تخیل، مکاشفه، رویا و کمبودهای روحی و روانی زمینه ساز بوده اند.
    آیا سنایی پیشگام دانته در کمدی الهی است؟ چرا با وجودی که ارداویراف نامه، رساله الغفران معری از شرق و اودیسه هومر و بخش هایی از انجیل از غرب، متون الهام بخش دانته در شاهکار ادبی اش بوده است؛ ولی همسویی های سیرالعبادالی المعاد سنایی با کمدی الهی بیش از سایر متون است؟ صرف نظرازاین که سنایی بیشتر آفریدگار تحول سبکی و دانته آفریدگار تحول زبانی است و شاید شهرت و محبوبیت جهانی دانته در کمدی الهی به عنوان یک شاهکار ادبی، مانع ارزیابی این اثر با سیر العباد الی المعاد سنایی گردد که چندان برجسته نیست.
    این جستار با تحلیل کمدی الهی به عنوان اثری که واقعیت وخیال را درآمیخته است؛ ضمن مقایسه آن با کتاب های همسان خود درگذشته، بیشتر تاکید بر بیان عوامل درونی زمینه ساز آن دارد.
    کلیدواژگان: ادبیات تطبیقی، هنر متعالی، الگوبرداری، تخیل، الهام و مکاشفه
  • جلیل تجلیل، محمدتقی بیگلر صفحات 73-106
    یکی از جنبه های زیبایی اشعار محمد تقی بهار تصویر است. ذهن خلاق بهار در عرصه صورت گری، تخیل و الهام را با هنر نمایی های کلامی چنان در هم آمیخته که حالات عاطفی و نفسانی و برهان سازی های دشوار خود را عمدتا در قالب عناصر تصویر ساز تشبیه و استعاره جلوه گر ساخته است. در حوزه تشبیه، بیشتر از فشرده یا بلیغ اضافی و تصاویر حسی به حسی بهره گرفته است که این نوع تصاویر او از تنوع برخوردارند. موضوع مشبه اغلب خود شاعر، ممدوح یا معشوق و گاه مفاهیم تجریدی و انتزاعی است ولی موضوع مشبه به غالبا عناصر طبیعت و اشیاء است. در عرصه استعاره های او، نوع کنایی (تشخیص) و مصرحه مرشحه بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده اند. عناصر سازنده خیال او از لحاظ مستعارمنه بیشتر طبیعت و اشیاء و به لحاظ مستعارله، ممدوح یا معشوق و خود شاعر است. در این مقاله کوشش نگارنده بر آن است که در تحلیل صوری، نخست سرچشمه های بلاغت این تصاویر هنرمندانه و گاه مبتکرانه را همراه با مصادیق متقن به نمایش بگذارد و آنگاه یک تحلیل محتوایی از این عناصر تصویر آفرین ارائه نماید.
    کلیدواژگان: تصویر، تشبیه، استعاره، خیال، خاستگاه هنری، ابتکار
  • رضا اشرف زاده، فاطمه توکلی نژاد صفحات 107-125
    جشن «تیرگان» از اعیاد بسیار کهن و آیینی مردم ایران است. بررسی«در زمانی» این آیین مارا به سوی نخستین صورت های مکتوب آن در کتابهای گذشتگان باز می برد، حال آن که بررسی «همزمانی» آیین یاد شده بی شک با شناخت فرهنگ عامه مردم ایران و جلوه های امروزی آن ممکن می شود.
    بر پایه مردم نگاری محققان، این آیین در برخی حوزه های فرهنگی ایران و خرده فرهنگ های آن وجود داشته است و در این میان به ویژه می توان به برخی حوزه های فرهنگی: گیلان، مازندران، خراسان، کرمان، یزد و نیز زرتشتیان، آشوریان و ارمنیان اشاره کرد.
    اما متاسفانه برپایی این آیین مانند بخش عمده ای از جشن های دوازده گانه سال خورشیدی در ایران کاستی گرفته است و امروزه از صورت یک جشن ملی در آمده است.
    اینک در این مقاله سعی بر آن است که تاریخچه و آداب و رسوم این جشن باستانی به یادگار مانده، مورد توجه و بررسی قرارگیرد. به امید این که خوانندگان را به کار آید.
    کلیدواژگان: تیرگان، آرش کمانگیر، تیر و باد، تیشتر، تیرماسیزه شو، باران
  • حسین اتحادی صفحات 126-142
    هدف این مقاله بررسی، تحلیل و مقایسه موسیقی بیرونی و کناری غزلهای سنایی و عطار است. یعنی پرداختن به جنبه هایی از شعرشان که کمتر به آن توجه شده است. بدین منظور نخست پس از ذکر مقدمه ای درباره موسیقی شعر، اوزان غزلهای این دو شاعر، با ارایه جدولهایی، از منظرهای مختلف مقایسه می شود. سپس به موسیقی کناری پرداخته قافیه و ردیف غزلهایشان را از نظرگاه آوایی و بدیعی با یکدیگر مقایسه کرده، در پایان به این نتیجه می رسد که، غنای موسیقی بیرونی و کناری در غزل سنایی، در مجموع بیشتر از عطار است.
    کلیدواژگان: عطار، سنایی، غزل، موسیقی بیرونی، موسیقی کناری
  • ابوالقاسم امیراحمدی صفحات 143-171
    تاریخ پزشکی در ایران، بی گمان به دوران باستان برمی گردد. به طوری که پیش از تاسیس دانشگاه و بیمارستان جندی شاپور نشانه هایی از این علم در سطوح و اشکال مختلف، وجود داشته است. در دوره حکومت سلسله هخامنشی، علم طب سازماندهی گردید و در عصر اشکانیان، طب ایرانی با طب یونانی و زردشتی درآمیخت. طب اسلامی نیز از قرن دوم هجری قمری آغاز شد و با تالیف «فردوس الحکمه» یکی از مهم ترین کتب طب عربی توسط علی بن ربن الطبری در قرن سوم هجری قمری ادامه یافته، با ظهور ابوعلی سینا در قرن چهارم به اوج رشد و ترقی خود دست یافت؛ این شیوه، متاثر بود از شیوه طبابت درجندی شاپور. با توجه به اهمیت این دانش و جایگاه والای آن در میان سایر علوم، شاعران زبان فارسی نیز کم و بیش با مقدمات و اصول آن علم آشنایی یافته، در آثار خود، جایی برای پرداختن بدان در نظر گرفته اند. از میان شاعران ایرانی می توان به فردوسی، انوری، خاقانی، نظامی، سعدی و مولوی اشاره نمود که با مطالعه آثارشان می توان به میزان آگاهی آنان از دانش پزشکی پی برد. دراین مقاله، شعر انوری از زاویه ای دیگر نگریسته شده است.
    کلیدواژگان: انوری، علم طب، بیماری، درمان، گیاهان دارویی
  • احمد شوقی نوبر صفحات 172-190
    عاشق شدن پادشاه بر کنیزک، نخستین داستانی است که مولانا آن را حسب حال ما خوانده، و بعد از عشق نامه مثنوی (سی و پنج بیت نخست) سروده است؛ طرح داستان به گونه ای است که مولوی توانسته پاره ای از اصول عرفانی و عقاید خود را، به مناسبت هایی در ضمن آن بیان کند جز آن که در فرجام آن، در دفاع از کار پادشاه و حکیم در کشتن زرگری بی گناه، گرهی در کارش افتاده، و ناگزیر برای تاویل آن به استفاده از تمثیل و استناد بر آیات و روایات چنگ زده و با شدت و حدت از آن دفاع کرده است؛ با این همه، حالت بهت و حیرت خواننده را از کار حکیم الهی ترک نمی کند؛ به همین مناسبت نگارنده برآن شد که مستندات مولوی را در آن مورد، از دیدگاه های مختلف بررسی کند تا شاید توفیقات حق تعالی دستگیرش شود و راه به جایی ببرد، و یا حداقل طرح مساله خود انگیزه ای گردد بر مثنوی پژوهان، برای تحقیقات بیشتر در این زمینه.
    کلیدواژگان: شاه، کنیزک، زرگر، حکیم الهی، وحی و الهام، خضر
  • بتول فخراسلام، اشرف عربیانی صفحات 191-215
    در تفکر اساطیری، نام یک شخص با شخصیت و منش او، پیوندی ناگسستنی دارد؛ به سخنی دیگر نام، گویای شخصیت وجودی اوست. در شاهنامه، این پیوند و هماهنگی در نام رستم و منش و خویش کاری او پدیدار می شود. رستم از یک سو در چکاد بلند حماسه جای دارد و از سویی دیگر، در جایگاه درخشان اساطیری در کنار سام و گرشاسپ. بنابراین شخصیت رستم آمیزه ای است از کنش های نمادین اساطیری و پهلوانی. در نگاهی دیگر، شخصیت تاریخی این ابرمرد شاهنامه، با «سورنا» سردار اشکانی هماهنگی دارد.
    در این مقاله به ابعاد گوناگون شخصیت «رستم» پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: رستم، شاهنامه، حماسه، اسطوره، مهر
  • حسین صفری نژاد صفحات 216-239
    گستره طنز به سبب آن که به زندگی و اجتماع نظر می افکند دارای محدودیت مشخصی نیست و هر آنچه را که در مرز این دو مقوله می گنجد در بر می گیرد. از این رو می تواند به انواع مختلفی اعم از تربیتی، اخلاقی، سیاسی و... جلوه گری نماید. اما در این میان، عدالت و ریا همواره از موضوعات محوری آن است؛ خاصه وقتی منادیان عدالت، خیر و سعادت دنیا و آخرت، خود متعهد به معیارهای اخلاقی مناسب نباشند. بنابراین بسیاری از سخنوران طنزپرداز به عنوان روشنفکران عصر خویش به نقد اعمال این عاملان در آثار خود پرداخته اند. سعدی (606 – 691؟ هجری قمری) یکی از این بزرگان است که چون جامعه شناسی آگاه قرنها پیش از مشروطه و دوره باروری نقد اجتماعی به طنز سیاسی توجه خاصی نشان می دهد و در بیشتر کلام خود به بررسی رفتارهای مردان عدالت، سیاست و دیانت می پردازد. در مقاله حاضر گلستان و بوستان سعدی را از این منظر مورد بازبینی قرار می دهیم.
    کلیدواژگان: سعدی، اجتماع، نقد، سیاست، عدالت
  • وجیهه ترکمانی باراندوزی صفحات 240-265
    آشنایی سنایی با آراء و اندیشه های سیاسی ایران باستان، نیز آموزه های دین اسلام و آگاهی این متفکر و شاعر بزرگ از تاثیر مواعظ عالمان و مصلحان اجتماعی در مهارت قدرت بی حد و حصر پادشاهان و نحوه عمل کرد عاملان و کارگزاران او، سبب گردیده تا این شاعر نام آور با انعکاس آرای سیاسی در اشعار خود، در قلمرو نظری سیاست دخالت کند و از آن جا که با سلطان و وزیران و سرآمدان سلسله دوم غزنویان، روابط حسنه داشته و مورد توجه آنان بوده است، با استفاده از موقعیت مناسب خود، در اشعارش در ره یافتی آرمانی، به شیوه پند و تذکیر در قالب عبارات نغز و لطیف، به القای اندیشه های خود بپردازد. سنایی در کنار ستایش های فراوان خود از عدالت ورزی شاهان و وزیران، بر عدالت گستری کارگزاران دستگاه قضایی تاکید فراوان کرده و بسیاری از قاضیان معروف معاصر خود را مورد تعریف و تمجیدهای شاعرانه قرار داده است.
    در این مقاله تلاش نگارنده بر آن بوده که ابتدا معانی لغوی و اصطلاحی عدالت (justice) را ذکر نماید و سپس اشارات حکیم سنایی بر عدالت گستری پادشاهان و قاضیان را با تکیه به آموزهای دینی و اندیشه های شاهی آرمانی ایران شهری مورد مداقه و بررسی قرار دهد.
    کلیدواژگان: سنایی، عدالت، سیاست، سلطان، وزیر، قاضی
  • علی اکبر اجاکه صفحات 266-280
    دو سرزمین ایران و گرجستان از دیر باز (از زمان ساسانیان تا دوره قاجار) با یکدیگر ارتباط سیاسی، اجتماعی و به ویژه ادبی و فرهنگی داشته و از این رو برخی واژگان گرجی را در آثار شعرا و نویسندگان ایرانی مشاهده می کنیم، یکی از این شعرا، خاقانی شروانی شاعر بزرگ قرن ششم است که در رباعیات خود به واژه گرجی «مویی» اشاره کرده، وی همسر گرجی داشته و به آبخازیا و تفلیس هم رفت و آمد می کرده، از این جهت با زبان گرجی آشنایی داشته، «مویی مویی» گویش بومی با ریشه «مودی مودی» به معنای «بیا بیا» در زبان فارسی است.
    حکیم نظامی گنجوی شاعر قرن ششم نیز در مثنوی لیلی و مجنون راجع به خصوصیات گرجی ها ترکیب «گرجی طره بر کشیده» را به کار می برد.
    از سویی بسیاری از واژگان فارسی نیز وارد زبان گرجی شده «نیست اندر جهان» که در زبان گرجی به صورت «نستان داریجان» بیان می شود، در شرف نامه نظامی بدان اشاره شده است.
    جمعی از ایرانیان گرجی از دوره صفویه از سرزمین گرجستان به ایران کوچانده شدند و تحت تاثیر فرهنگ و زبان منطقه خود قرار گرفته و به مرور زمان، زبان مادری خود را از دست دادند، از آن جمله به گرجی های روستای گرجی محله بهشهر اشاره شده که در زمان شاه عباس صفوی به این منطقه آمدند و پیرامون برخی اسامی و نام های فامیل برگرفته از زبان گرجی که در این نواحی رایج است؛ تحقیقات میدانی توسط نگارنده صورت گرفته.
    از دیگر مسایلی که در این طرح ارزیابی شده، وجه اشتراک در تلفظ واژگان فارسی و گرجی است مانند درفش = دروشا یعنی؛ پرچم، ورزش = ورجی شی و....
    کلیدواژگان: گرجی، گرجستان، تفلیس، فرهنگ، صفویه
|
  • R. Ashrafzadeh Pages 9-18
    Vayeh, defined as wish, want, and desire in dictionaries, is in fact the changed mythical belief of وايو, واي, وات, اندرواي, واي‌وه. Through history, this myth has survived in the minds and language of Iranians. Vayeh was in distant past imagined to be a tall young man who satisfied unmarried girl's desire of having a husband.
  • F. Ghaemi Pages 19-38
    The origin of the Philosophical Theory of Ideas Universe -- the belief that the Idealistic world existed before the Material world -- existed in Zoroaster's thoughts about the Fravashi world before Plato and his theory about Ideas. This theory influenced the thoughts of Islamic philosophers and mystics like Mowlana. In the theory of Jung, the existence of archetypes in Collective Unconscious can be the new interpretation and anthropological form of this ancient theory. These theories in literature are forming the allegorical or symbolic literary structure which gives a dual theme to works like these. The present article focuses on the basis of this ideology and its instances in Mowlana’s works, its theoretical basis in Mathnavi and Fih-e-Mafih, and its literary forms in Mathnavi. It also tries to study The Evolution of the Philosophical Theory of Ideas Universe and its Relation with Allegorical Literature, which is manifest in the relation between western symbolism and Plato’s idealism. The intellectual and literary representations in Mowlana's world view and his allegorical literature in Mathnavi and Fih-e-Mafih are also studied.
  • B. Hejazi Pages 39-72
    In comparative literature, Dante’s Divine Comedy and Sanayee’s Seir al-Ebad el al-Ma’ad are models for a spiritual journey to the innermost layers of the self and the worlds after death. Philosophical and religious knowledge, imagination, mystic revelation, existing reality and what ensues from it are all so interrelated in these two works that the reader cannot wisely judge whether the authors are aware or awake, conscious or subconscious, …. Dante was not the first person to speak of a journey into the world of spirits; he was undoubtedly influenced by his predecessors. He had also been externally influenced by factors like social injustice and political fluctuations and internally influenced by factors, such as imagination, revelation, dreams, spiritual and psychological deficiencies.Although Dante had been inspired by many works, why are Divine Comedy and Seir al-Ebad el al-Ma’ad more similar than others? The present article analyzes Divine Comedy as a work that mixes reality and imagination and by comparing it with similar books, it tries to focus on internal factors conducive to its creation.
  • J. Tajlil , M. T. Biglar Pages 73-106
    An aesthetic aspect of Mohammad Taqi Bahar’s poetry is its images. In creating images, Bahar’s creative mind has combined imagination and inspiration with verbal skills in such a way that his carnal and affective states are made manifest in the form of simile and metaphor. He creates various innovative, sense-to-sense, and eloquent images. The tenor of the simile is often the poet himself, the beloved, and sometimes abstract concepts; objects and natural elements are often used for the vehicle of the simile. His metaphors are mostly of the figurative type. The vehicle of the constructive elements of his metaphors is often nature and objects; the tenor of his metaphor is mostly the poet himself.This article tries to formally analyze the origins of eloquence for these artistic and sometimes creative images and to provide a content analysis of these image creating elements.
  • R. Ashrafzadeh , F. Tavokkolinejad Pages 107-125
    Tirgan Festival is an ancient and ritualistic festival in Iran. A diachronic study of this ritual reveals early written forms of this ritual in books, while a synchronic study is only possible by knowing Iranian folklore and its modern manifestations.According to ethnographic studies, this ritual has existed in some Iranian cultural districts and subcultures, such as Gilan, Mazandaran, Khorasan, kerman, and Yazd among Zoroastrians, Ashuris, and Armenians. But unfortunately Iranians have ceased to hold this ritual as well as other twelve festivals of the solar year and it is no longer a national festival.The present article tries to study the history, customs, and rituals of this ancient festival.
  • H. Ettehadi Ma Pages 126-142
    The purpose of this article is to study, analyze, and compare the external and lateral music in Sanayee’s and Attar’s Odes. In other words, it wants to study the aspect of their poetry that has been ignored. To do so, after an introduction about poetic music, the rhythms of the two poets’ odes are compared from different perspectives. The article then focuses on the lateral music, comparing the rhyming of the odes in terms of sounds and rhetorics. It concludes that the external and lateral music of Sanayee’s odes are richer than Attar’s.
  • Amirahmadi Pages 143-171
    The history of medicine in Iran dates back to ancient times. Signs of this medicine existed in different forms and levels even before the establishment of Jundi Shapoor University and Hospital. Achaemenians organized the science of medicine and Parthians combined Iranian medicine with Greek and Zoroastrian medicine. Islamic medicine started in the second Hegira century with Firdows al-Hikma by Ali bin Rabban al-Tabari and it was climaxed by Avicenna in the fourth century.Persian poets also were more or less familiar with the rudiments and principles of this science. This familiarity can be seen in the poems by Ferdowsi, Anvari, Khaqani, Nezami, Sa’di, and Mowlavi. The present article studies Anvari’s poetry from this perspective.
  • Showqi Nobar Pages 172-190
    Sultan’s Falling in Love with a Bondmai is the first story that Mowlana has considered to be suitable to our status and has composed it after Mathnavi’s love story (the first thirty-five distiches). The plot of the story is such that, on different occasions, Mowlana includes some of his mystic principles and ideas in it. In the conclusion, in the defence of the Sultan and Hakim’s action in killing an innocent goldsmith, he faces a knotty situation, forcing him to use allegories and to resort to verses and traditions to defend it vehemently. However, amazement and perplexity with the work of the divine hakim does not leave the reader’s mind.The present article surveys Mowlana’s supporting documents from different points of view, hoping to provide future researchers of Mathnavi with a motivation to delve more in the matter.
  • Fakhr Eslam , Arabiani Ma Pages 191-215
    In mythical thoughts, a person’s name has an indispensible relation with his personality and conduct. In other words, his name represents his personality. This name-personality relation is manifest in Rostam’s name and personality. On the one hand, Rostam is at the sublime height of epic; on the other hand, he has a sublime mythical place next to Saam and Garshasp. Therefore, his personality is a combination of symbolic mythical and heroic functions. The personality of this superman of Shahnameh parallels Sorena, the famous Parthian commander.The present article focuses on different dimensions of Rostam’s personality.
  • H. Safarinejad Ma Pages 216-239
    Satire deals with life and society and covers whatever can be included in these two categories. It can therefore be seen in different educational, ethical, political, … formats. Justice and hypocrisy have always been its basic topics, especially when the propagators of justice and goodness are not committed to ethical standards. As intellectuals in their times, many satirists have criticized the deeds of such authorities. Sa’di is one of these great men. Long before the Iranian constitutional movement and the era of social criticism, as an informed sociologist, he paid special attention to political satire and criticized the conduct of the men of justice, politics, and religion in his poems. The present article studies Golestan and Boostan from this perspective.
  • V. Torkamani Ma Pages 240-265
    Being familiar with the political ideas and thoughts of ancient Iran and the teachings of Islam and being aware of the effects of scholars’ and social reformers’ advice on the control of the limitless powers of the kings and their agents, Sanayee intervened in the theoretical realm of politics by reflecting political ideas in his poems. He used his good relations with Ghaznavid kings and viziers to propagate his thoughts in the form of elegant and exquisite poems. Sanayee praised kings, viziers, and men of justice for their just conduct. He lauded many contemporary judges in his poems.The present article tries to first mention the literal and idiomatic meanings of justice and then to study and analyze Sanayee’s references to the justice-propagation done by the kings and judges on the basis of religious teachings and Iranian idealistic thoughts.
  • Ojakeh Ma Pages 266-280
    Iran and Georgia have long had mutual social, political, literary, and cultural ties. Hence, Georgian words can be seen in the works of Iranian poets and writers. One such poet is Khaqani Shervani (sixth century A. H.). His wife was Georgian and he commuted to Abkhazia and Tbilisi. He got familiar with Georgian language in this way. He used مويي مويي (pronounced mooyi mooyi, meaning come, come) in his quatrains. Hakim Nezami Ganjavi used the phrase مويي مويي in his mathnavi of Leili and Majnoon. However, some Persian words have also entered Georgian. A group of Georgian Iranians were forced to immigrate to Iran. They were influenced by the language and culture of the area and gradually lost their mother tongue. An instance can be the Georgians living in Gorjimahalleh, Behshahr, who came to this place in the era of the Safavid king, Shah Abbass. Some family names in these areas reflect Georgian language. There are some common words in these two languages.