فهرست مطالب

فرهنگ مردم - پیاپی 37-38 (بهار و تابستان 1390)

فصلنامه فرهنگ مردم
پیاپی 37-38 (بهار و تابستان 1390)

  • ویژه نامه اقوام ایرانی
  • بهای روی جلد: 50,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1390/09/15
  • تعداد عناوین: 17
|
  • سیداحمد وکیلیان صفحه 5
  • معصومه ابراهیمی صفحه 7
  • گارنیک آساتوریان صفحه 10
    وضع زبانی (linguistic situation)، نژادی (ethnic situation) و فرهنگی که امروزه در جمهوری اسلامی ایران (از این پس ایران) حکمفرماست پدیده ای است منحصربه فرد که همطراز (analogue) آن را در دنیای معاصر به دشواری می توان یافت. از این رو کاربست مکانیکی تئوری های آب و رونق دار جدید در تحلیل و بررسی مسائل فوق در این کشور هرگز نمی تواند منجربه دستیابی نتایج عینی گردد. برداشت صحیح درباره بافت نژادی و اصولا ساخت جمعیتی ایران تنها به وسیله یک رویکرد همه جانبه علمی و با در نظر گرفتن داده ها و یافته های اخیر در علوم وابسته تاریخ، آنتروپولوژی فیزیکی، مردم شناسی، زبان شناسی و غیره امکان پذیر است. به عبارت دیگر ریشه یابی پدیده های جمعیتی ایران و ارزیابی درست آنها فقط در صورت به کارگیری روش تطبیقی تاریخی، دست کم به گونه ای گذرا، عملی است. نوشتار زیر که حدود 10 سال پیش تحت تاثیر معاشرت با صاحب نظران ایرانی در یک همایش بین المللی در تهران به رشته تحریر در آمده است، نمونه ای است از چنین برخوردی با مسئله قومیت ها در ایران.
  • ویکتوریا آرکلوا ترجمه: پیمان متین صفحه 27
    زازاها قومی ایرانی و ساکن آناتولی مرکزی در ترکیه کنونی هستند. هرچند در محافل آماتور این گروه جزئی از کردها به شمار می روند، لیکن از نظر تمامی مولفه های موجود (زبان، فرهنگ، عقاید قومی، جهان بینی ملی، خودآگاهی نژادی و ملی) زازاها یک قوم کاملا مستقل با فرهنگ و تاریخ ویژه خود می باشند. اکثر زازاها از غلات شیعه (علوی) و شماری نیز از اهل تسنن هستند. شکوفایی و استحکام روزافزون هویت قومی و نژادی زازاها توام با بالندگی و افزایش خودآگاهی ملی که منجربه به وجود آمدن یک نهضت ملی با همه شاخص های خود شده است (ایده یک قوم جداگانه با گستره جغرافیایی ویژه که «زازایستان» می نامند؛ ایدئولوژی ملی؛ تشکیل احزاب و سازمان های سیاسی و اجتماعی بسیار فعال؛ و غیره)، به این اشاره می کنند که زازاها در آینده نزدیک به یک فاکتور مهم سیاسی در منطقه مبدل خواهند شد.
  • فیلیپ کارل سالزمن ترجمه: آرش طهماسبی صفحه 34
  • مهرداد عربستانی صفحه 53
    صابئین مندائی اعضای قوم دینی هستند که در ایران و عراق زندگی می کنند. ایشان حامل یک سنت گنوستیکی مکتوب اند که مرجع اصلی دین ورزی و نیز هویت مندائی است. مندائیان به مثابه یک گروه کوچک محلی، درون همسر، تحت سلطه غیرمندائیان و نیز در معرض بیماری های همه گیر، همیشه در معرض تهدید انقراض فرهنگی بوده اند. این دغدغه برای حفظ هویت گروهی در دین ورزی مندائی به خوبی منعکس شده است. مندائیان یک دین ورزی مناسک گرای آموزه ای با تاکید بر مضمون پاکی منسکی را اعمال می کنند. این مناسک آموزه ای به ایشان اجازه می دهد تا رمزهای دینی متراکمی را از خلال نسل ها انتقال داده و هویت مندائی را تولید و بازتولید کنند. در عین حال وسواس دین ورزی مندائی با مضمون پاکی به طور نمادین اشتغال ذهنی مندائیان با حفظ تمامیت گروهی و انسجام مرزهای مورد تهدید قومی را نشان می دهد. در دهه های اخیر سرزمین مندائیان تغییرات سیاسی و اجتماعی عمیقی را شاهد بوده است که منجر به مهاجرت بسیاری از مندائیان و تشکیل دیاسپوراهای مندائی شده است. این شرایط جدید می تواند تاثیر قاطعی بر کی هان شناسی و مناسک مندائی و نیز سیاست هویت ایشان داشته باشد.
  • محمد جعفری قنواتی صفحه 75
    آنچه امروز «فرهنگ و تمدن ایرانی» می نامیم حاصل اشتراک مساعی چند هزارساله گروه های قومی، زبانی و دینی مختلفی است که طی این سالیان دراز در کنار هم زندگی می کرده اند. این گروه ها ضمن اینکه واجد ویژگی های معینی هستند اما همواره خود را ایرانی محسوب می کرده اند. متاسفانه طی سال های اخیر تلاش برخی افراد صرفا متوجه برجسته کردن ویژگی های قومی بوده است به گونه ای که از پرداختن به گذشته تاریخی اقوام ایرانی غافل مانده اند. اما روحیه اجتماعی حاکم بر اقوام مختلف ایرانی در طول تاریخ بیش از هر چیز مبین تاکید بر همبستگی ملی بوده است. مقاله زیر با هدف نشان دادن این روحیه درباره یکی از این اقوام، یعنی مردم عرب خوزستان که بازمانگان «خوز»های باستان (از ساکنان دیرینه خوزستان و ایران) می-باشند و بعد از «فتوحات اسلامی» عرب زبان شده و هویت عربی به دست آورده اند، تدوین شده است.
  • هاسمیک گراگوسیان صفحه 82
    درخصوص طوماریان هیچ پژوهشی تا به حال صورت نگرفته است و نوشتارهای آچاریان، زبان شناس معروف ارمنی، تنها منبع موثق درباره طوماریان است. طوماریان شاخه ای از مسلک اهل حق یا علی اللهی بودند که تا اوایل قرن بیستم همچنان در آذربایجان می زیستند. کلمه طومار دارای منشا یونانی است و معانی «کتاب و نامه و جریده و دفتر و فهرست و دفتر اعمال انسان در روز قیامت» را می رساند و اسم فرقه نیز منشعب از همین نام است. ظاهرا آنان ترک زبان بودند و به صورت یک فرقه بسته و مخفی (esoteric) می زیستند. فرقه طوماریان در اکثر مسائل اعتقادی و فقهی با مسیحیت اشتراکات زیادی داشت. در حال حاضر طوماریان بین اکثریت مردم تبریز مستحیل شده اند و نشانی از آنها موجود نیست.
  • سکندر امان اللهی صفحه 90
    لرها قومی ایرانی و شعبه ای از پارس ها به شمار می آیند که در جنوب و جنوب غربی ایران متمرکز می باشند و جمعیت آنها حدود هفت میلیون نفر برآورد می شود. درباره منشا قومی لرها باید گفت که چون مناطق لرنشین عمدتا محل سکونت ایلامیان بوده و بعدا پارسیان در این مناطق استقرار یافته اند، لرها از لحاظ ژنتیکی (وراثت) و یا نژادی عمدتا مخلوطی از این دو قوم باستانی می باشند. از آنجا که زبان، دین و به طورکلی فرهنگ ایلامیان پس از استقرار پارسیان تغییر یافته و ایرانی شده اند، استقرار اسلام در ایران و سپس نفوذ تمدن غرب موجب تغییرات بیشتر و شکل گیری فرهنگی نوین متشکل از فرهنگ ایرانی اسلامی غربی در بین لرها شده است.
  • رومان سمباتیان صفحه 114
    سیاست نادر در حوزه جابه جایی اقوام چه در قفقاز و چه در کل امپراطوری خود هدف برقراری ثبات سیاسی و سیستم منسجم اداری داشت. با ایجاد برخی تغییرات در سیستم اداری صفویان به خصوص در حکومت های محلی قفقاز نظیر برجسته ساختن ملیک های ارمنی، ملوک خمسه و نیز جابه جایی و تبعید اقوام و قبایل ترک زبان مختلف از قفقاز به نواحی دیگر قلمرو خود، نادر قصد کمرنگ کردن نقش قبایل قزلباش را در منطقه داشت. از طرفی سیاست وی در این حوزه پیگیرانه نبود و جابه جایی و تبعید شامل حال اقوام بومی منطقه نظیر ارامنه و گرجیان نیز می شد.
    نادر یک نظام اداری اجتماعی با تاکید بر نظامی گری و مطلق گرایی شخصی ایجاد کرده بود که با واگذاری امور اداری به بستگان و نظامیان مورد اعتماد خود و با تعیین جاسوسانی در شهرهای مختلف، واگذاری امور محلی به عناصر بومی فرمانبردار، جابه جایی و کوچاندن اقوام و قبایل، حکومت خود را در قفقاز مستحکم می ساخت. این امر موفقیت نسبی او را در این منطقه مسجل می سازد.
  • اصغر کریمی صفحه 126
    عشایر اصطلاحی چندبعدی است که در فرهنگ و جامعه های گوناگون معنا و مفهومی متفاوت از آن استنباط می شود و در ایران معنای این اصطلاح عبارت است از: اجتماعات کوچرو که بنیاد اقتصاد، زندگی و شیوه معاششان مبتنی بر دامداری و شبانی (کوچ رفت و برگشتی میان چراگاه های زمستانی «قشلاق» و تابستانی «ییلاق») است. بر این اساس جامعه عشایری، ترکیبی از سه نظام طایفگی یا قبییله ای، کوچروی و دامداری است. سکونتگاه های غیرثابت، خودمختاری اقتصادی، واحدهای مولد خانگی، منابع غیرثابت اما به شدت بهره برداری شده و کوچ گروه های وابسته محلی با درجاتی از خودمختاری سیاسی، از جمله عناصر و ویژگی های زندگی عشایر کوچرو است، که گرایش ویژه ای را در مطالعات قوم شناسی پدید آورده است.
  • معصومه صالحی صفحه 178