فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی بابل - سال چهاردهم شماره 1 (پیاپی 64، دی 1390)

مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل
سال چهاردهم شماره 1 (پیاپی 64، دی 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/09/23
  • تعداد عناوین: 12
|
  • نادیا بنی هاشم، بهمن حسن نسب، ابراهیم علیجانپور، حکیمه آل رضا، ابوالحسن طاهری، وحید حسینی، علی بیژنی صفحه 7
    سابقه و هدف
    بی حسی منطقه ای داخل وریدی یک روش ساده و قابل اعتماد برای ترمیم جراحات اندام فوقانی می باشد. جهت بهبود کیفیت بلوک حسی، کاهش درد تورنیکه و بی دردی بعد از عمل ترکیبات متفاوتی به داروهای بی حس کننده موضعی در بی حسی منطقه ای داخل وریدی اضافه می شوند. این مطالعه به منظور بررسی اثر نیتروگلیسیرین بر روی شدت درد حین عمل، درد تورنیکه و بی دردی بعد از عمل در بیماران کاندید بی حسی منطقه ای داخل وریدی با لیدوکائین انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 50 بیمار با جراحات اندام فوقانی کاندید بی حسی منطقه ای داخل وریدی که بطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند، انجام گردید. دو گروه از نظر سن و جنس همسان سازی گردیدند. پس از بستن تورنیکه در گروه شاهد 200 میلی گرم لیدوکائین و در گروه آزمون 200 میلی گرم لیدوکائین و 200 میکروگرم نیتروگلیسیرین تزریق شد. در هر دو گروه حجم دارو با نرمال سالین تا 40 سی سی رقیق شد. کیفیت بلوک حسی، زمان شروع درد تورنیکه، نیاز به مخدر در حین عمل، زمان شروع درد و اولین دوز تزریق مسکن بعد از تخلیه تورنیکه ثبت و مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    کیفیت بی دردی در دو گروه تفاوتی را نشان نداد و نیاز به فنتانیل برای کنترل درد در دو گروه برابر بود. درد تورنیکه در گروه لیدوکائین 3.33±21.12 دقیقه و در گروه نیتروگلیسیرین 87/3±96/21 دقیقه بعد از پرکردن تورنیکه شروع شد (41/0=p) درد در گروه شاهد 95/9±4/54 دقیقه و در گروه آزمون 17/10±40/60 دقیقه بعد از پایان جراحی شروع شد (625/0=p).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن نیتروگلیسیرین به لیدوکائین کیفیت بلوک منطقه ای داخل وریدی، زمان درد تورنیکه، بی دردی بعد از عمل و نیاز به مسکن را در بیماران تحت عمل جراحی تغییر نمی دهد.
    کلیدواژگان: نیتروگلیسیرین، لیدوکائین بی حسی منطقه ای داخل وریدی، بی دردی
  • جواد شکری شیروانی، علی محمد جعفری، انسیه شفیق، سپیده سیادتی، بهزاد حیدری، علی بیژنی، آمنه قربانی صفحه 13
    سابقه و هدف
    ارتباط بین عفونت هلیکوباکتری پیلوری و آتروفی معده با سرطان سلول سنگفرشی مری (Squamus Cell carcinoma، SCC) گزارش شده است، اما به دلیل تفاوت جغرافیایی گسترده این کانسر در گروه های نژادی مختلف، این مطالعه به منظور ارزیابی ارتباط بین عفونت (H. pylori) و آتروفی معده با اسکوآموس سل کارسینومای مری انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مورد – شاهدی بر روی 33 بیماری که تحت آندوسکوپی قرار گرفته و در آندوسکوپی مشکوک به اسکوآموس سل کارسینومای مری بودند، پس از تایید پاتولوژی، و 33 نفر کنترل که از نظر سن و جنس، با گروه مورد همسان بودند، انجام شد. آتروفی معده و عفونت هلیکوباکترپیلوری بوسیله هیستولوژی نمونه های بیوپسی ارزیابی شد و این ارتباط در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه 20 نفر (6/60%) از گروه مورد و 8 نفر (2/24%) از گروه شاهد دارای عفونت هلیکوباکترپیلوری بودند که این خطر با افزایش شدت عفونت (H. pylori) افزایش یافت (035/0=p). ارتباط معنی داری بین آتروفی معده و اسکوآموس سل کارسینومای مری در مطالعه ما، مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که ارتباطی بین شدت عفونت (H. pylori) و اسکوآموس سل کارسینومای مری وجود دارد. مطالعات بیشتری نیاز است تا یک ارتباط علیتی را جستجو و اثبات کند.
    کلیدواژگان: هلیکوباکترپیلوری، سرطان سلول سنگ فرشی مری، آتروفی معده
  • مصطفی لکزایی، مهدی پورامیر، علی اکبر مقدم نیا، حامد میر صفحه 19
    سابقه و هدف
    نارنج به عنوان یک گیاه دارویی در طب سنتی شناخته می شود. اثر محافظتی برخی میوه های خانواده مرکبات در برابر خطر ابتلا به بعضی از بیماری های مزمن از جمله دیابت نشان داه شده است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات آنتی اکسیدانی و همچنین اثرات ضد افزایش قند خون عصاره الکلی پوست داخلی نارنج (مزوکارپ) در رت های هیپرگلیسیمی شده بوسیله آلوکسان می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی بر روی 120 سر رت نژاد ویستار، در محدوده وزنی 200-150 گرم که به 6 گروه 20 تایی و دو زیر گروه زمانی 24 و 48 ساعته تقسیم شدند، انجام گردید. برای این کار ابتدا عصاره اتانولی پوست داخلی (مزوکارپ) نارنج تهیه گردید و رت ها به مدت 4 روز و در دو دوز متفاوت (300mg/kg و100) با این عصاره پیش درمانی شدند. برای ایجاد هیپرگلیسمی تزریق آلوکسان به صورت تک دوز (100mg/kg) و بصورت داخل صفاقی صورت گرفت. پس از 24و 48 ساعت از رتها خونگیری و سرم آنها جدا شد، سطح آنتی اکسیدانهای سرم با روش FRAP، سطح انسولین سرم با روش ELISA و غلظت گلوکز با استفاده از کیت گلوکز اندازه گیری و گروه های مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    آنتی اکسیدان توتال 24 ساعت پس از تزریق آلوکسان در گروهی که آلوکسان+ عصاره (300mg/kg) دریافت کرده بود نسبت به گروه آلوکسان افزایش معنی داری داشت (000/0=p). شاخص گلوکز 48 ساعت پس از تزریق آلوکسان در گروهی که آلوکسان+ عصاره(300mg/kg) دریافت کرده بود نسبت به گروه آلوکسان افزایش معنی داری داشت (001/0=p). انسولین نیز در هر دو گروه 24 و 48 ساعته و در هر دو دوز 100 و 300 میلی گرم بر کیلوگرم وزن کاهش معنی داری نسبت به گروهی که فقط آلوکسان مصرف کرده بودند نشان داد (03/0>p).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که عصاره پوست نارنج با وجود افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی سرم نه تنها سبب کاهش قند خون در رت های دیابتی نشد بلکه قند خون را در این حیوانات افزایش داده و سبب کاهش سطح انسولین نیز گردید.
    کلیدواژگان: نارنج، آلوکسان، انسولین، هیپرگلیسیمی، آنتی اکسیدان
  • نوریه شریفی، ملیحه حسن زاده مفرد *، صدیقه آیتی، محمدتقی شاکری، زینب قرونه صفحه 25
    سابقه و هدف

    بی اختیاری ادراری استرسی و پرولاپس ارگان های لگنی به طور مشخصی در سنین پس از یائسگی افزایش می یابد. مکانیسمی که چطور منوپوز در شروع بی اختیاری ادراری استرسی تاثیر گذار است، مشخص نمی باشد. احتمالا کاهش سطح هورمونها منجر به بروز این مشکلات می شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی بیان گیرنده استروژن، پروژسترون و P53 در ایجاد این اختلالات و مکانیسم بیولوژی مولکولی ایجاد این بیماری می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه موردی – شاهدی بر روی 10 بیمار یائسه با بی اختیاری ادراری استرسی و پرولاپس ارگان های لگنی و 10 بیمار یائسه بدون پرولاپس ارگانهای لگنی که کاندید هیسترکتومی بودند، انجام شد و حین عمل از قسمت قدامی کاف واژن و لیگامان یوتروساکرال بیماران نمونه گرفته شد و پس از رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی، بررسی P53 و گیرنده استروژن، پروژسترون در نمونه ها انجام و مورد مقایسه قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین سنی گروه کنترل6/5±2/56 سال و در گروه مورد 8/6±4/56 سال بود. هر دو گروه از نظر سن و اندکس توده بدنی و تعداد زایمان ها و طول مدت یائسگی مشابه بودند. بروز P53 در گروه کنترل 21/6±14 و در گروه مورد 67/0±7/0 و سطح گیرنده استروژن در گروه کنترل 36/9±36 و در گروه مورد 61/1±20/1 و سطح گیرنده پروژسترون در گروه کنترل 34/6±5/42 و در گروه مورد 33/1±2 بود. نتایج بررسی این مارکر در نمونه کاف قدامی واژن و لیگامان یوتروساکرال کاملا مشابه بود. بیان گیرنده پروژسترون و استروژن و P53به طور معنی داری درگروه مورد پایین تر بود (05/0>p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که کمبود P53 و استروژن و پروژسترون با ایجاد پرولاپس ارگان های لگنی و بی اختیاری ادراری استرسی ارتباط دارد.

    کلیدواژگان: پرولاپس ارگان های لگنی، بی اختیاری ادراری، استروژن، پروژسترون، P53
  • همایون علاقه مند، هنگامه صفرچراتی، محمد فرهادی صفحه 31
    سابقه و هدف
    صابونهای اسیدی، بازی و خنثی بر استحکام باند و مایکرولیکیج مواد چسبنده عاجی تاثیر دارند. تاکنون مشخص شد که صابون خنثی (سولفونات سدیم) بیشترین میزان تاثیر را در افزایش استحکام باند و کاهش مایکرولیکیج دارد. لذا در این مطالعه به بررسی میکروسکوپیک اثر سولفونات سدیم بر ضخامت لایه هایبرید و تگهای رزینی مواد چسبنده عاجی پرداخته شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه آزمایشگاهی 20 دندان مولر سوم انسانی به صورت تصادفی در دو گروه ده تایی تقسیم و توسط دیسک، مینای سطح اکلوزال دندانها برای ایجاد میزک عاجی برداشته شد. گروه اول توسط اسیدفسفریک 35% اچ شده و محلول Excite استفاده شد و سپس یک حلقه شفاف به ارتفاع و قطر 2 میلیمتر روی میزک عاجی گذارده و با کامپازیت Tetric ceram آنرا پر و به مدت 40 ثانیه نور داده شد. در گروه دوم پس از اسید اچینگ و شستشو، سولفونات سدیم به مدت 30 ثانیه مالیده و شسته شد و مراحل بعدی مطابق گروه اول انجام شد. پس از تهیه برشهای باکولینگوالی به مدت 8 ساعت در محلول 6 نرمال اسیدکلریدریک و10 دقیقه در محلول NaOCL 1% قرار گرفتند و با میکروسکوپ الکترونی بررسی گردیدند. ضخامت لایه هایبرید و نیز طول و قطر تگهای رزینی بر حسب میکرون محاسبه شد.
    یافته ها
    میانگین طول تگهای رزینی در گروه دوم (71/4±88/16) بیشتر از گروه اول (32/6±31/14) بود. قطر تگهای رزینی در گروه دوم (88/0±04/3) بیشتر از گروه اول (3/1±1/2) می باشد. میانگین ضخامت لایه هایبرید در گروه دوم (69/3±73/15) بیشتر از گروه اول(22/8±66/13) می باشد. ولی در هیچ کدام از موارد اختلاف آماری معنی دار وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از سولفونات سدیم بر میانگین قطر و طول تگهای رزینی و ضخامت لایه هایبرید تاثیر ندارد.
    کلیدواژگان: میکروسکوپ الکترونی، سولفونات سدیم، لایه هایبرید، تگهای رزینی
  • نسرین سادات اعظمی، محمود حیدری، مهرداد جهانشاهی * صفحه 36
    سابقه و هدف

    ارتباط فعالیت سیستم کولینرژیک و رسپتورهای موسکارینی در حافظه و یادگیری از پیش مشخص شده است. از آنجاییکه آستروسیت ها با سیناپس ها تماس دارند، تغییرات ساختاری و مورفولوژیکی قابل توجه ای در هنگام یادگیری پیدا می کنند. این مطالعه به منظور بررسی اثر میزان فراموشی ناشی از اسکوپولامین بر تعداد آستروسیتهای شکنج دندانه ای رت انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه تجربی بر روی 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 250–200 گرم که در 6 گروه هشت تایی قرار گرفتند، انجام شد. پس از کانول گذاری دو طرفه در ناحیه CA1 هیپوکامپ، رتها در دستگاه یادگیری اجتنابی مهاری آموزش دیدند. بلافاصله تزریق سالین و یا دوزهای مختلف اسکوپولامین (2μg/Rat و 1 و 5/0) به درون (Cornu Amonis، CA1) انجام شد. تست حافظه 24 ساعت بعد از آموزش به صورت اندازه گیری زمان تاخیر ورود به خانه سیاه گرفته شد. 48 ساعت بعد از تست رفتاری، حیوانات تشریح شدند و برشهای عرضی از هیپوکامپ آنها گرفته و با رنگ آمیزی اختصاصی آستروسیت ها (PTAH) رنگ آمیزی شدند. تراکم آستروسیتها در ناحیه شکنج دندانه ای اندازه گیری و مقایسه شد.

    یافته ها

    تزریق اسکوپولامین توانست فراموشی ایجاد کند. در بررسی بافتی تفاوت معنی داری در تعداد آستروسیتها بین گروه کنترل و گروه شم که فقط استرس جراحی را داشتند، دیده شد (05/0>p). افزایش تعداد آستروسیتهای گروه هایی که اسکوپولامین دریافت کرده بودند نسبت به گروه کنترل معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که با فراموشی القاء شده توسط اسکوپولامین، تعداد آستروسیتها در شکنج دندانه ای افزایش می یابد.

    کلیدواژگان: اسکوپولامین، فراموشی، آستروسیت، شکنج دندانه ای، موش بزرگ آزمایشگاهی
  • اسماعیل غنی، مسلم محمدی، مهوش جعفری، علی خوش باطن، علیرضا عسگری صفحه 45
    سابقه و هدف
    پاراکسان (متابولیت فعال پاراتیون) یکی از سمی ترین ترکیبات ارگانوفسفره است. مکانیسم اصلی مسمومیت حاد با این ترکیبات مهار آنزیم استیل کولین استراز است. تولید رادیکالهای آزاد و اختلال در سیستم آنتی اکسیدان سلول از جمله اثرات غیرکولینرژیک این ترکیبات است که اخیرا مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه اثر تجویز حاد پاراکسان به موش صحرایی بر شاخص های استرس اکسیداتیو کبد و فعالیت لاکتات دهیدروژناز کبد و پلاسما بررسی شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی بر روی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 250-200 گرم انجام شد. حیوانات به طور تصادفی در 4 گروه (حداقل 6 سر موش در هر گروه) قرار گرفتند: گروه کنترل (روغن ذرت به عنوان حلال پاراکسان) و سه گروه آزمایش که دوزهای مختلف پاراکسان (07/0، 35/0 و 7/0 میلی گرم بر هر کیلوگرم وزن بدن) را به صورت داخل صفاقی دریافت نمودند. 4 ساعت پس از تزریق، با بیهوش نمودن حیوانات به وسیله اتر یک نمونه خون گرفته شد و سپس بافت کبد آنها خارج گردید و تا زمان سنجش شاخص های مورد نظر در نیتروژن مایع نگهداری شد. فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و لاکتات دهیدروژناز و میزان گلوتاتیون و مالون دی آلدهید در هموژنه بافت کبد به وسیله روش های بیوشیمیایی تعیین گردید.
    یافته ها
    پاراکسان در دوزهای 35/0 و 7/0 میلی گرم به طور معنی دار موجب افزایش فعالیت سوپراکسید دیسموتاز و کاهش فعالیت کاتالاز گردید (05/0>p). میزان گلوتاتیون کبدی در تمامی مقادیر پاراکسان نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>p). پاراکسان در هر سه دوز به طور معنی دار موجب افزایش فعالیت لاکتات دهیدروژناز پلاسما و کاهش فعالیت لاکتات دهیدروژناز کبدی شد. تغییرات معنی دار در میزان مالون دی آلدهید مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که حتی تجویز عوامل ارگانوفسفره به صورت حاد نیز می تواند با تولید رادیکال های آزاد و بر هم زدن تعادل سیستم آنتی اکسیدان موجب آسیب سلولی گردد. بنابراین اندازه گیری فعالیت لاکتات دهیدروژناز پلاسما ممکن است یک مارکر مفید برای ارزیابی مسمومیت با عوامل ارگانوفسفره باشد.
    کلیدواژگان: پاراکسان، استرس اکسیداتیو، کبد، لاکتات دهیدروژناز، موش صحرایی
  • مریم علی نژاد، آیت الله نصرالهی عمران، سیدجمال هاشمی صفحه 53
    سابقه و هدف
    پریتونیت های قارچی بیماری نسبتا نادری می باشند که با عوارض جدی اعم از ناخوشی و ضریب بالایی از مرگ و میر و حذف تصادفی بیماران از برنامه دیالیز صفاقی همراه می باشند. گونه های کاندیدایی مهمترین عامل مسبب پریتونیت های قارچی در این بیماران محسوب می شوند. هدف از این مطالعه جداسازی گونه های کاندیدا از بیماران مبتلا به عفونت صفاقی به روش ملکولی و سپس تعیین تست حساسیت گونه های ایزوله شده نسبت به داروهای ضد قارچی می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی طی یکسال نمونه برداری (نمونه های صفاق) از 210 بیمار دیالیز صفاقی مشکوک به عفونت صفاق شهر تهران انجام گرفت. شناسایی ایزوله ها از طریق آزمایشات میکروسکوپی مستقیم و کشت بر روی محیط کروم آگار، کورن میل آگار و تست لوله زایا در سرم گاوی، تست اوره آز و شناسایی بیوشیمیایی از طریق کیتAPI 20 انجام گرفت. گونه های ایزوله شده از طریق روش مولکولی RFLP- PCR تایید گردیدند. تست حساسیت دارویی گونه های کاندیدایی جدا شده به روش میکرودیلوشن براث مطابق با راهنمای استاندارد NCCLS M27 انجام شد.
    یافته ها
    از مجموع210 نمونه بررسی شده 40مورد (05/19%) براساس آزمایشات پریتونیت میکروبی تشخیص داده شدند که تنها 9 مورد (5/22%) پریتونیت کاندیدایی بود که مطابق با روش مولکولی RFLP- PCR جهت تایید روش های فنوتیپی اشاره شده، تعیین گونه شدند. از 9 موردکاندیدای جداشده 5 مورد (55%) کاندیدا آلبیکنس، 1 مورد (11%) کاندیدا کفیر، 2 مورد (22%) کاندیدا گیلرموندی و 1مورد (11%) کاندیدا پاراپسیلوزیس بودند. MIC برای گونه های آلبیکنس (فلوسیتوزین2g/mlμ فلوکونازول 2g/mlμ آمفوتریسین بی 0.125g/mlμ) برای گونه های گیلرموندی (فلوسیتوزین4g/mlμ فلوکونازول 2g/mlμ آمفوتریسین بی 1g/mlμ) برای کاندیدا کفیر (فلوسیتوزین g/mlμ 2-4 فلوکونازول g/mlμ 0.5-1 آمفوتریسین بی g/mlμ 0.5-1) و برای گونه پاراپسیلوزیس (فلوسیتوزین 0.5g/mlμ فلوکونازول 1g/mlμ آمفوتریسین بی 0.5g/mlμ) بود.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این مطالعه شناسایی دقیق گونه های مختلف کاندیدا آلبیکنس و غیر کاندیدا آلبیکانس مسبب پریتونیت های کاندیدایی پس از دیالیز صفاقی ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: کاندیدا، پریتونیت، مقاومت دارویی، حداقل غلظت مهارکنندگی، واکنش زنجیره ای پلیمراز، قطعات چندشکلی محدودشونده طولی
  • ندا پروین، اعظم عسگری * صفحه 63
    سابقه و هدف

    گیاه مخلصه در طب سنتی به عنوان یک ماده مسکن معرفی شده و در دردهای نوروپاتیک و سردرد استفاده می شود، این مطالعه به منظور تعیین اثر ضد دردی گیاه با تست فرمالین در فاز درد حاد و مزمن انجام شده است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی اثرات ضد دردی گیاه مخلصه بوسیله تست فرمالین در 100 سر موش سوری نر بالغ در 10 گروه، آب مقطر، گروه عصاره گیاه با دوزهای 10، 20، 30، 40 و 80 میلی گرم بر کیلوگرم، گروه ایبوبروفن 100 میلی گرم بر کیلوگرم، گروه مرفین 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم، گروه نالوکسان با دوز 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم و گروه نالوکسان با دوز 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم+دوز موثر عصاره ارزیابی شد. 15 دقیقه قبل از تزریق فرمالین در کف پای حیوان دوزهای مختلف عصاره، ایبوبروفن، مرفین و نالوکسان به حیوان تزریق و اثرات ضد دردی با مشاهده و مقایسه حرکات حیوان شامل بلند کردن و لیسیدن پای فرمالین گرفته در گروه های مختلف به مدت 30 دقیقه و هر 5 دقیقه یک بار در دو فاز حاد و مزمن ثبت شد.

    یافته ها

    در بین دوزهای مختلف عصاره، دوز 10 میلی گرم بر کیلوگرم در دو فاز حاد و مزمن اثرات ضد دردی بیشتری داشت (15/1±61)، (58/19±110) و تفاوت معنی داری با گروه های ایبوبروفن و آب مقطر نشان داد (05/0>p). نتایج نشان داد اثرات ضد دردی عصاره وابسته به دوز بوده و خواص ضد دردی بوسیله نالوکسان مهار می شود (43/6±5/111) و (35/17±6/193).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که گیاه مخلصه اثر ضددردی وابسته به دوز در دو فاز حاد و مزمن دارد و با توجه به کاهش اثر ضد دردی در گروه نالوکسان احتمالا این اثر از طریق فعال کردن سیستم اوپیوییدرژیک می باشد.

    کلیدواژگان: درد حاد، درد مزمن، آزمون فرمالین
  • هاجر پاشا، زهرا بصیرت، محمود حاجی احمدی، افسانه بختیاری، محبوبه فرامرزی، هاجر سلملیان * صفحه 70
    سابقه و هدف

    درد زایمان از شدیدترین دردهایی است که زنان در طول زندگی شان تجربه می کنند. با وجود روش های مختلف بیدردی زایمانی از جمله گاز انتونوکس، اما متاسفانه هنوز به دیده تردید به آن نگریسته می شود و اکثر افراد نسبت به مصرف آن نا آشنا و نگرانند. این مطالعه به منظور بررسی بیدردی زایمانی با گاز انتونوکس انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 98 زن باردار در مرحله فعال زایمانی در بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل انجام شد. پس از کسب رضایت، بیماران به طور تصادفی در دو گروه مداخله (49 نفر) و کنترل (49 نفر) قرار گرفتند. اثربخشی، تجربیات و رضایتمندی در هیچ پنج سطح بسیار خوب، خوب، متوسط، کم و هیچ سنجیده شد. انتظارات زنان باردار نسبت به گاز انتونوکس در دو گروه و همچنین در قبل و پس از دریافت گاز در گروه مداخله مورد مقایسه قرار گرفت.

    یافته ها

    اکثریت زنان باردار (8/91%) مصرف کننده گاز انتونوکس، دچار کاهش دردهای زایمانی در سطح متوسط (9/43%) شدند و نسبت به آن راضی (98%) بودند. 49% مصرف کنندگان گاز، تجربیات خوب و عالی را توصیف نمودند. 9/80% بیان نمودند که این روش بیدردی را در آینده تقاضا خواهند نمود. میزان رنجش از عوارض مربوط به گاز در اکثریت موارد خفیف بود (63%). انتظارات اکثریت زنان باردار درگروه مداخله (قبل از دریافت گاز) و کنترل نسبت به گاز انتونوکس جهت بیدردی زایمان، ضعیف بود (9/40%، 3/65%). درصد انتظارت مثبت پس از دریافت گاز افزایش یافت (05/0>p). بین انتظارات گروه مداخله در قبل و پس از دریافت گاز با گروه کنترل اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0>p). انتظارات مثبت در گروه مداخله بیشتر از گروه شاهد بود. بیشترین تفاوت انتظارات گروه مداخله در قبل و پس از دریافت گاز در موارد اثربخشی بیشتر (05/0>p)، رضایت مصرف (05/0>p)، عوارض کمتر (05/0>p)، آگاهی نسبت به گاز (05/0>p) و همچنین تجربه قبلی درد زایمانی، غیر قابل تحمل (05/0>p) بود.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که مصرف گاز انتونوکس سبب کاهش مناسب دردهای زایمانی، کسب انتظارات و تجربیات مطلوب و افزایش رضایتمندی مادری می گردد.

    کلیدواژگان: بی دردی زایمانی، انتونوکس، حاملگی
  • جواهر آرامی، اصغر رضاسلطانی*، مینو خلخالی زاویه، لیلا رهنما صفحه 77
    سابقه و هدف

    گردن درد یکی از اختلالات شایع جوامع امروزی خصوصا جوامع صنعتی می باشد که در درمان آن افزایش تحمل عضلانی و بهبود عملکرد سیستم نوروماسکولار با انجام تمرینات حس عمقی دو رویکرد جدید درمانی هستند. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر دو روش تمرین درمانی تحملی و برنامه تمرینی حس عمقی در درمان بیماران مبتلا به گردن درد مزمن غیر اختصاصی انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه تجربی بر روی 47 بیمار زن و مرد مبتلا به گردن درد مزمن غیر اختصاصی انجام شد. بیماران از نمونه های در دسترس بودند که در دو گروه برنامه تحملی و برنامه حس عمقی طی ده جلسه درمان روزانه قرار گرفتند. تحمل عضلات فلکسور عمقی بکمک دستگاه فشارسنج چاتانوگا (میلی متر جیوه)، خطای بازسازی سر و گردن به وسیله کلاه با منبع پرتو لیزری (درجه)، میزان ناتوانی با استفاده از پرسشنامه فارسی و استاندارد شده (NPDS (Neck Pain & Disability Scale) &NDI(Neck Disability Index و درد از طریق Visual Analogue Scale) VAS) در مراحل قبل از درمان، جلسه دهم درمان و 45 روز پس از درمان اندازه گیری و در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.

    یافته ها

    در هر دو گروه، شاخص های تحمل، خطای بازسازی سر و گردن و درد قبل و بعد از درمان دارای تفاوت معنی داری بود (05/0>p و 01/0>p و 05/0>p). نتایج حاصل از مقایسه میانگین درصد اختلاف مقادیر قبل و بعد از درمان در بین دو گروه نشان داد که مقادیر شاخص تحمل در گروه تحملی و شاخص بازسازی مفصل در گروه حس عمقی هر یک به طور معنی داری بیشتر از گروه دیگر بود (003/0>p و 005/0=p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که ده جلسه برنامه تمرینی تحملی و برنامه تمرینی حس عمقی در ناحیه گردن می تواند در بهبود تحمل، خطای حس عمقی و درد بیماران با گردن درد مزمن غیر اختصاصی موثر باشد. تمرینات تحملی به عنوان یک روش موثرتر در بهبود تحمل و برنامه تمرینی حس عمقی نیز در بهبود خطای بازسازی مفصل در بیماران با گردن درد مزمن غیر اختصاصی می باشند.

    کلیدواژگان: گردن، درد، عضلات، حس عمقی، تحمل، تمرین
  • نرگس شمس علیزاده، فردین رضایی، آزاد معروفی*، حمید معتصمی صفحه 85
    سابقه و هدف

    اغلب سوء مصرف داروهای آنتی کولینرژیک در بیماران روانپزشکی با داروهایی است که در درمان پارکینسونیسم دارویی ناشی از داروهای ضد جنون بکار می روند. سوء مصرف معمولا به صورت خوراکی یا تزریقی و بیشتر در بیماران مبتلا به اختلالات پسیکوتیک گزارش شده است. یک مورد وابستگی به داروهای آنتی کولینرژیک در بیماری است که دارو را برای کاهش علائم ناشی از سندروم ترک مواد افیونی دریافت کرده و آن را به روش تدخین مورد استفاده مکرر قرار داده گزارش می گردد.
    گزارش مورد: بیمار مرد 25 ساله ای می باشد که جهت ترک اعتیاد به درمانگاه روانپزشکی مراجعه کرد. در ارزیابی انجام شده مشخص گردید که تحت درمان با متادون بوده که به دنبال احساس تهوع و درد شکم به توصیه پزشک مصرف خوراکی قرص هیوسین (N. Butyl Bromide، NBB) را شروع و سپس به صورت خودسرانه به تدخین آن اقدام کرد. بروز اثرات نشئگی آور این دارو باعث مصرف مکرر آن شده و با عدم مصرف، علائمی همچون بی قراری، اضطراب، کاهش اشتها و بی خوابی در وی ایجاد می شد. وی به مدت 16 روز بستری و تحت درمان نگهدارنده با متادون و کاهش تدریجی و قطع هیوسن NBB قرار گرفت و پس از برطرف شدن علائم ترک و ترخیص از بیمارستان، مجددا مراجعه نکرد.

    نتیجه گیری

    با توجه به احتمال سوءمصرف و وابستگی به داروهایی که جهت کاهش علائم ترک مواد بکار می روند، تجدید نظر و یا احتیاط در تجویز داروهای دارای خواص آنتی کولینرژیک ضروری به نظر می رسد.

    کلیدواژگان: وابستگی، هیوسین، N، اکساید، تدخین
|
  • Banihashem N., Hasannasab B., Alijanpour E., Alreza H., Taheri Ab, Hosseini V., Bijani A Page 7
    Background And Objective
    Intravenous regional anesthesia (IVRA) is a simple and reliable method for upper extremity injuries. Different additives have been combined with local anesthetics to improve block quality, decrease tourniquet pain and postoperative analgesia in IVRA. This study was performed to evaluate the effect of nitroglycerine on tourniquet pain and intraoperative analgesia when added to lidocaine for IV regional anesthesia.
    Methods
    In a clinical trial, 50 patients with upper extremity injury were scheduled for IVRA, randomly allocated into two groups. They were unified by age and gender. Under identical condition, control group received a total dose of 200 mg lidocaine diluted with saline (40 cc) and study group received 200 mg lidocaine plus 200 µg nitroglycerine diluted with saline (40 cc). Anesthesia quality, tourniquet pain and opioid requirement were measured during surgery. After the tourniquet deflation, time to first analgesic requirement was noted.
    Findings
    Intraoperative pain scores were not different between two groups and fentanyl requirement was similar. The onset of tourniquet pain was similar in case (21.96±3.87 min) and control group (21.12±3.33 min) (p=0.41). Analgesia time and time of initial analgesic requirement after tourniquet deflation was 54.4±9.95 min in control group and 60.40±10.17 min in case group (p=0.625).
    Conclusion
    Addition of nitroglycerine to lidocaine was not improved the quality of IVRA, postoperative analgesia and opioid requirements in patients undergoing hand surgery.
  • Shokry-Shirvany J., Jafari Am, Shafigh E., Siadati S., Heidari B., Bijani A., Ghorbani A Page 13
    Background And Objective
    Recent studies were reported that H. Pylori infection and gastric atrophy were associated with an increased risk for esophageal squamous cell carcinoma (ESCC). However this finding needs to be confirmed in other ethnic group due to the wide geographic variation of this cancer. This case-control study was designed to evaluate the association between H. Pylori infection and gastric atrophy and ESCC.
    Methods
    In this case-control study, 33 patients suspected with ESCC who underwent upper gastrointestinal endoscopy and confirmed by histology, and 33 sex-and age-matched controls were enrolled. Gastric atrophy and H. Pylori infection were evaluated by histology of biopsy specimens. The association between two groups was compared.
    Findings
    Twenty (60.6%) patients in case group and 8 (24.2%) in control group were infected with H. Pylori. Severe H. Pylori infection defined histologically was associated with an increased risk of ESCC (p=0.035). There was no association between gastric atrophy and ESCC in our study.
    Conclusion
    Our study showed a significant relationship between H. Pylori infections and ESCC. Further studies are warranted to explore the causal relationship.
  • Lakzaei M., Pouramir M., Moghadamnia Aa, Mir Page 19
    Background And Objective
    Sour orange is known as an herbal plant in traditional medicine. Previous studies indicate a protective effect of citrus fruits or juices against risk of some chronic diseases such as diabetes. The aim of this study was to investigate the antioxidant and anti- hyperglycemic effects of alcoholic extract of sour orange peel in rats with alloxan induced hyperglycemia.
    Methods
    In this experimental study, there were 120 Wistar rats weighing 150-200 gr that were divided into 6 groups (20 rats in each group) divided into two time groups (24 and 48 h). Ethanol extract of sour orange peel was prepared. Animals were pretreated for 4 days in 2 different doses 100 and 300 mg/kg. 100 mg/kg bw alloxan injected intraperitoneally. After 24, 48 h blood sample collected and glucose (via glucose kit), serum antioxidant levels (via FRAP) and serum insulin levels (via ELISA assay) were measured and the groups were compared.
    Findings
    Twenty four hours after alloxan injection rats who received 300 mg/kg/day showed a significant increase in total antioxidant content (p=0.000) and significant increase in glucose level after 48 hours (p=0.001). The administration of sour orange peel extract (100 and 300 mg/kg/day) decreased serum insulin level in alloxan-induced hyperglycemic rats at 24 and 48 hours after alloxan injection (p<0.03).
    Conclusion
    This study demonstrated that treatment with sour orange peel extract not only brought a significant increase insulin concentration but also decreased the insulin level and also increased glucose concentration in alloxanized rats.
  • Sharife N., Hasanzadeh Mofrad M., Ayate S., Shakeri Mt, Goroneh Z Page 25
    Background And Objective

    Pelvic organ prolapse (POP) and stress urinary incontinence (SUI) are significantly increased in postmenopausal ages. The mechanism about relation between menopause and SUI is not clear. Perhaps decreased level of hormone induced these problems. Therefore, this study was carried out to assess the relationship between estrogen receptor (ER), progesterone receptor (PR), P53 and the development of SUI and to elucidate the bimolecular pathophysiology of SUI.

    Methods

    This is a case control study. Ten menopausal women with pelvic organ prolapse and stress urinary incontinence and 10 menopausal women without POP selected for hysterectomy entered into this study. The sample of anterior vaginal walls and uterosacral ligaments were obtained. The relative ER, PR and P53 levels in the samples were obtained by immunohistochemical staining.

    Findings

    The mean age (±SD) of the control group was 56.2±5.6 years and in the sample group it was 56.4±6.8 years. The mean age and the body mass index and the number of vaginal deliveries and the number of years of menopausal in two groups were similar. The P53 in the control group was 14±6.21 and in the sample group was 0.7±0.67. The ER level in the control group was 36±9.36 and in the sample group was 1.20 ±1.61. The PR level in the control group was 42.5±6.34 and in the sample group was 2±1.33. The result in the anterior vaginal wall and uterosacral ligament were similar. Expression of ER and PR and P53 was significant lower in the study group.

    Conclusion

    The expression levels of P53, estrogen receptor and progesterone receptor in patients with POP and SUI were significantly lower than the control group.

  • Alaghehmand H., Safarcherati H., Farhadi M Page 31
    Background And Objective
    With effect of acidic, basic and neutral soaps in bond strength and microleakage of dentin bonding agents, we found that neutral soap (sodium sulfonate) had the most effective on bond strength increase and microleakage decrease. The aim of this research was microscopic examination of sodium sulfonate effect on thickness of dentin bonding agents hybrid layer and resin tags thickness.
    Methods
    In this laboratory study, 20 third molar teeth were randomly divided into two groups of ten and their occlusal surface enamel was removed by disc. First group was etched by phosphoric acid 35% and after using of Excite solution, a transparent cylinder with 2mm on height and diameter was put on dentinal surfaces and filled Tetric ceram composite resin and light cured for 40 seconds. In second group after etching and washing, sodium sufonate was rubbed for 30 seconds and washed and subsequent stages have done like first group. After preparation of buccolingual sections all of the samples were put in 6 normal solution of HCL for 8 hours and 1% NaOCL for 10 minutes and studied under electronic microscope. Thickness of hybrid layer and length and diameter of resin tags were calculated.
    Findings
    The length mean of resin tags in second group (16.88±4.71µ) was more than first group (14.31±6.32µ). The diameter mean of resin tags in second group (3.04±0.88µ) was more than first group (2.1±1.3µ). The thickness mean of hybrid layer in second group (15.73±3.69µ) was more than first group (13.66±8.22µ). But there was no significant difference in none of them.
    Conclusion
    Using of sodium sulfonate was not effect on diameter and length of resin tags and thickness hybrid layer.
  • Azami Ns, Heidari M., Jahanshahi M Page 36
    Background And Objective

    The relation between cholinergic system and muscarinic cholinergic receptors (mR) associated with learning and memory has been recognized. Because of astrocytes contact to synapses, they are undergoing remarkable structural and morphological changes in learning. The aim of this study was to evaluate amnesia induced by scopolamine (Antagonist mR) on the number of astrocytes in rat's dentate gyrus.

    Methods

    In this experimental study, 48 male Wistar rats, 200-250 gr were used in 6 groups and each group contains 8 rats. The animals were bilaterally implanted with chronic cannulae in the CA1 regions, trained in a step-through type inhibitory avoidance task, and immediately after training, animals received saline or different doses of scopolamine (0.5, 1 and 2 µg/rat, intra-CA1) and tested 24 h after training to measure step-through latency. Then all rats were sacrificed 48h after behavioural test and cross sections were taken from the dorsal hippocampal formation of the right cerebral hemispheres and stained with PTAH (the specific staining for astrocytes). The area densities of the astrocytes was measured in dentate gyrus and compared in the all groups.

    Findings

    Scopolamine injection can induce amnesia. There was a significant difference in astrocyte number between control and sham group which only had surgical stress (p<0.05). Whereas there was no significant increase in astrocyte number of scopolamine received groups compared to control group.

    Conclusion

    The results of this study showed that amnesia induced by scopolamine can little increase astrocytes number in the rats dentate gyrus.

  • Ghani E., Mohammadi M., Jafari M., Khoshbaten A., Asgari Ar Page 45
    Background And Objective
    Paraoxon (active metabolite of parathion) is one of the most toxic organophosphate (OP) compounds. Acetyl cholinesterase inhibition is the main acute toxic mechanisms of OPs. Free radicals production and disruption of antioxidant defense systems is one of non-cholinergic effects of these compounds. In the present study, the effect of acute paraoxon administration on the oxidative stress indices in rat liver and lactate dehydrogenase (LDH) activity in plasma and liver were evaluated.
    Methods
    In the present study, 32 male Wistar rats (200-250 g) were randomly divided into 4 groups (6 animals in each group): control (corn oil as paraoxon solvent) and three experimental groups received different doses of paraoxon (0.07, 0.35, or 0.7 mg/kg body weight) intraperitoneally. Four hours after injection, under ether anesthesia, blood sample is given, liver tissue removed and transferred to liquid nitrogen. Superoxide dismutase (SOD), catalase (CAT), and LDH activities and the levels of glutathione (GSH) and malondialdehyde (MDA) were determined in liver tissue homogenates.
    Findings
    Significant increase in SOD activity and decrease in CAT activity at doses of 0.35 and 0.7 mg/kg of paraoxon were observed (p<0.05). The level of glutathione significantly decreased in all doses of paraoxon. Paraoxon in all treatments induced significant increase in plasma LDH activity and decrease in liver LDH activity. MDA concentration did not show any significant alteration.
    Conclusion
    Present findings indicate that acute OP administration induces free radical generation, impairment of cell antioxidant balance and predispose the cells to oxidative stress. So measurement of plasma LDH activity might be a beneficial marker in OP toxicity.
  • Alinejad M., Nasrollahi Omran A., Hashemi Sj Page 53
    Abstract:
    Background And Objective
    Fungal peritonitis is a relatively rare disease with serious complications in peritoneal dialysis patients and is associated with significant morbidity and mortality. Candida species are the most common cause of fungal peritonitis. The objective of this study was to isolate the Candida species in the patients with peritoneal dialysis by molecular methods, and thus to determine their drug resistance.
    Methods
    In this cross-sectional study, sampling (peritoneal samples) was carried out on 210 suspicious patients with peritonitis after peritoneal dialysis in Tehran, Iran in 2010. Species identification was done by direct microscopic tests, culture on Chromagar and Corn meal agar, Germ tube test in bovine serum, Urease test, and biochemical identification with the API 20 kit. Identification of isolated yeasts was confirmed by PCR-RELF method. Antifungal susceptibility testing of isolated Candida species was conducted by the broth dilution method in accordance with the National Committee on Clinical Laboratory Standards guidelines [NCCLS-M27].
    Findings
    Totally 210 samples were surveyed that 40 cases (19.05%) with microbial peritonitis were identified based on experiments, which only 9 cases (22.5%) had Candida peritonitis which determined as specific species in accordance with PCR-RFLP molecular technique for confirming phenotyping methods. Among these 9 cases of isolated candida species, 5 cases of them (55%) were C. albicans, 1 case (11%) was C. Kefyr and 2 cases (22%) were C. guilliermondii and also 1 case (11%) was C. parapsilosis. The MIC determined by antifungal susceptibility testing were: C. albicans (Amphotericin B=0.125 µg/ml, Fluconazole=2 µg/ml, 5- Flucytosine=2 µg/ml), C. guilliermondii (Amph B=1 µg/ml; Flu=2 µg/ml, 5- Fluc=4 µg/ml), C. Kefyr (Amph B=0.5-1 µg/ml, Flu=0.5- 1 µg/ml, 5- Fluc=2-4 µg/ml) and C. parapsilosis (Amph B =0.5 µg/ml, Flu =1 µg/ml, 5- Fluc=0.5g/ml).
    Conclusion
    Accurate identification of Candida albicans and non-Candida albicans species cases of Candida peritonitis in patients with peritoneal dialysis is necessary.
  • Parvin N., Asgari A Page 63
    Background And Objective

    Tanacetum parthenium has been introduced as an analgesic agent in traditional medicine and it is widely used to relieve neuropathic pain and headache. The present study was conducted to investigate the analgesic effect of Tanacetum parthenium extract using formalin test.

    Methods

    In an experimental study the analgesic effect of Tanacetum parthenium was evaluated by formalin test in 10 groups of 100 adult meal mice, as follows: group distilled water, groups received 10, 20, 30, 40 and 80mg/kg of alcoholic extract, respectively, group received 100 mg/kg ibuprofen, group received 0.5 mg/kg morphine, respectively, group received 0.5 mg/kg naloxon and group received naloxon and extract. Fifteen minutes before formalin injection in foot floor of mice, different doses of extract, ibuprofen, morphine and naloxone injected intraperitoneally in mice. The analgesic effects with observed animal movements and compared in different groups in 30-minute intervals and recorded in two acute and chronic phases.

    Findings

    Among the different doses of extract, 10mg/kg has more analgesic effect in both acute and chronic phases (110.7±19.58), (61±1.15) and showed significant difference with groups ibuprofen and distilled water (p<0.05). The results indicate that the analgesic effect of Tanacetum parthenium is dose dependent and analgesic effect of the extract was inhibited by naloxon (193.6±17.35), (111.5±6.43).

    Conclusion

    Results in this study showed a dose-dependent analgesic effect of Tanacetum parthenium in both acute and chronic phases and the decrease in the analgesic effect of naloxone group is probably caused by activation of opioid system.

  • Pasha H., Basirat Z., Hajiahmadi M., Bakhtiari A., Faramarzi M., Salmalian H Page 70
    Background And Objective

    Labor pain is the most severe pain that a woman experiences during her life. With attention to different methods of painless labor such as entonox gas, but unfortunately the most people concerned about it. The purpose of this study was to assess painless labor with entonox gas.

    Methods

    This clinical trial study was performed on 98 pregnant women in active phase of delivery in Shahid Yahyanejad hospital, Babol, Iran. After getting consent, they were randomly divided in two groups: intervention group=49 and control group=49. Efficacy, experience and satisfaction were measured in five levels: excellent, good, moderate, weak and none. Expectation of pregnant women about entonox gas in two groups and also before and after using entonox gas in intervention group was compared.

    Findings

    The most pregnant women in intervention group had less labor pain (91.8%), and satisfied with it (98%). Reduction of labor pain was in moderate level in most cases (43.9%). Forty-nine percent of pregnant women receiving gas described their experience as good and excellent and 80.9% indicated that they will request entonox gas in future. The amount of suffering from gas complications was mild in most pregnant women in intervention group (63%). Expectation of the majority of pregnant women in intervention group (before receiving gas) and in control group was weak (65.3%, 40.9%). The percentage of positive expectations increased after receiving entonox gas (p<0.05). There was a significant difference between the expectations of intervention group before and after receiving entonox gas and control group (p<0.05). Positive expectations were more in intervention group than control group. Most differences of expectations in intervention group before and after receiving the gas were: higher efficacy (p<0.05), more satisfaction (p<0.05), less complications (p<0.05), information about gas as painless labor method (p<0.05), and also previous experience of intolerable labor pain (p<0.05).

    Conclusion

    This study showed that using entonox gas caused less labor pain, favorite expectation and experience, and also more maternal satisfaction.

  • Arami J., Rezasoltani A., Khalkhali Zaavieh M., Rahnama L Page 77
    Background And Objective

    Neck pain is very common in new industrial societies. Endurance and neuromuscular trainings are two types of exercise therapy to treat patients with chronic non-specific neck pain. So, the purpose of this study was to evaluate the effectiveness of two exercise protocols including: endurance training and proprioceptive exercise, in treatment of patients with chronic non-specific neck pain.

    Methods

    Forty seven patients (male and female) with chronic non-specific neck pain participated in this experimental study. Subjects were randomized into two exercise groups: endurance training (ET) and proprioceptive training (PT) to get their exercises for 10 daily sessions. To measure deep flexor muscle endurance (mmHg), pressure biofeedback (Chatannooga) was used, cervico-cranial joint position error (degree) calculated with laser resource device and neck pain and disability identified by using Neck Disability Index, Neck Pain and Disability Scale Questionnaires and Visual Analog Scale before, 10 days and 45 days after treatment.

    Findings

    Joint position error, endurance index and pain changed significantly after treatment in 2 groups; (p<0.05, p<0.01 and p<0.05). Mean percentage difference of variables for endurance index improved significantly more in endurance training group (p<0.03), and more improvement in joint position error measurement was found in proprioceptive group (p<0.05).

    Conclusion

    It seems that ten sessions of endurance and proprioceptive training can improve endurance and reduce joint position error and pain in patients with chronic non-specific neck pain. Endurance training appeared to be more efficient for enhancement of the level of muscle endurance in patients with chronic non-specific neck pain. However, proprioceptive training sounds more effective in reducing joint position error pain in such a group of patients.

  • Shams Alizadeh N., Rezaei F., Maroufi A., Motasami H Page 85
    Background And Objective

    Most of the anticholinergic agents abuse are among the medications used for the treatment of neuroleptics induced parkinsonism. These drugs are abused orally or parenterally in psychiatric patients dominantly in psychotic patients. We reported a case of anticholinergic drug dependence in a patient who received it for reduction of withdrawal symptoms but abused it by smoking later.CASE: A 25 year old opioid dependent man previously treated with methadone referred to psychiatry clinic for detoxification of opioids. But he abused prescribed Hyoscine-NBB tablets by smoking willfully in order to reduce nausea and abdominal pain. He continued to abuse because of its euphorogenic effects and withdrawal symptoms such as restlessness, anxiety, insomnia and loss of appetite appeared when he discontinued. During 16 days of admission maintenance methadone therapy began to treat the opioid dependence and hyoscine was tapered concurrently. Despite significant improvement he did not follow the treatment when discharged.

    Conclusion

    Anticholinergic medications may be potentially abused when prescribing for relief of withdrawal symptoms in substance detoxification.