فهرست مطالب

پژوهشهای خاک (علوم خاک و آب) - سال بیست و پنجم شماره 3 (پاییز 1390)

نشریه پژوهشهای خاک (علوم خاک و آب)
سال بیست و پنجم شماره 3 (پاییز 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/10/01
  • تعداد عناوین: 9
|
  • قباد جلالی، محمدجعفر ملکوتی، محمد مهدی طهرانی، وحیدرضا قاسمی دهکردی صفحه 177
    در کشاورزی دقیق تعیین تغییرپذیری ویژگی های خاک از اهمیت والایی برخوردار می باشد. به منظور دستیابی به عملکرد بیشتر با مدیریت بهتر، دانش کاملی از ویژگی های فیزیکوشیمیایی خاک و حد بحرانی عناصر غذایی در مزارع لازم می باشد. در همین راستا، زمین آمار یکی از روش هایی است که امروزه در جهت بررسی تغییرپذیری مکانی ویژگی های خاک بکار می رود. در این مطالعه 188 نمونه خاک سطحی از مزارع شرق استان مازندران در سال 1387 جمع آوری شد. مقادیر pH، کربن آلی، کربنات کلسیم معادل، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، عناصر ریزمغذی (آهن، منگنز، روی و مس) قابل عصاره گیری با DTPA و بافت خاک نمونه ها اندازه گیری گردید. همبستگی مکانی متغیر روی و بهترین مدل برازش داده شده (مدل گوسی) بوسیله واریوگرام مشخص و دامنه موثر برای این متغیر40 کیلومتر بدست آمد. به منظور تعیین نقشه پراکنش این متغیر، روش های درون یابی کریجینگ، عکس فاصله وزنی و اسپلاین مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین دقت این روش ها از طریق معیارهای آماری دقت (MAE)، انحراف (MBE) و ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) محاسبه گردید. جهت تعیین حد بحرانی روی در خاک برای گیاه سویا(Glycine max L.)، یک آزمایش گلدانی با نمونه های خاک جمع آوری شده از 29 مزرعه (از بین 188 مزرعه مورد مطالعه) که حاوی غلظت های متفاوتی از این عنصر بودند، اجراء شد. این آزمایش در مرکز تحقیقات کشاورزی استان مازندران به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار (174 گلدان 5 کیلوگرمی) انجام شد. فاکتور اول شامل 29 نوع خاک و فاکتور دوم شامل دو سطح روی (0 و 10 میلی گرم بر کیلوگرم خاک) بود. پس از برداشت و تعیین عملکرد نسبی، حد بحرانی روی در خاک برای دست یابی به 95 درصد حداکثر عملکرد نسبی با استفاده از روش تصویری کیت- نلسون برابر40/1 میلی گرم بر کیلوگرم خاک بدست آمد. با تعیین حد بحرانی این عنصر در خاک های زراعی منطقه و که حدود 80 درصد از اراضی منطقه دچار کمبود روی هستند.
    کلیدواژگان: تغییرپذیری خاک، روی، زمین آمار، کریجینگ شاخص، حد بحرانی، سویا
  • سعید ورامش، سیدمحسن حسینی، نورالله عبدی صفحه 187
    افزایش دی اکسید کربن اتمسفری در سالهای اخیر منجربه افزایش گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی شده است. دی اکسید کربن یکی از مهمترین گازهای گلخانه ای می باشد که اثرات سوء بسیار زیادی بر محیط زیست و حیات انسان بر روی کره زمین گذاشته است. این در حالی است که جنگلها و مناطق جنگل کاری شده در زمینهای بایر و مخروبه تاثیر چشمگیری بر ترسیب کربن دارند. این تحقیق در دو توده اقاقیا و زبان گنجشک به همراه مرتع اطراف به عنوان شاهد در پارک جنگلی چیتگر انجام گرفت و مقادیر کربن ترسیب شده در خاک اندازه گیری شد. رابطه بین برخی از فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی خاک با کربن آلی خاک نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد کل کربن ترسیب شده در واحد سطح توده های اقاقیا و زبان گنجشک به ترتیب 19/78 و 48 تن در هکتار و در مرتع شاهد 8/10 تن در هکتار بود. مقدار کربن آلی در دو توده مذکور در لایه اول (15-0 سانتی متری) خاک بیشتر از لایه دوم (30-15 سانتی متری) بود، ولی در قطعه شاهد عکس این نتیجه مشاهده شد. همچنین نتیجه رگرسیون گام به گام نشان داد که pH، شن و نیتروژن به ترتیب مهم ترین اجزاء تاثیرگذار بر مقدار کربن آلی خاک بودند. نتایج تجزیه همبستگی نیز نشان داد که بین کربن آلی خاک با درصد سنگ و سنگریزه و شن رابطه مثبت معنی دار و با pH، درصد سیلت و رس رابطه منفی معنی دار وجود داشت. ارزش اقتصادی حاصل از ترسیب کربن خاک توسط توده های مذکور به ترتیب 111800000000 و 26875000000 ریال در کل سطح پارک جنگلی چیتگر تهران محاسبه گردید.
    کلیدواژگان: گازهای گلخانه ای، ترسیب کربن، اقاقیا، زبان گنجشک، پارک جنگلی چیتگر
  • زهرا حاتم، عبدالمجید رونقی صفحه 197
    گزارش هایی مبنی بر کمبود مس و منگنز در خاک های آهکی ایران در دست است. این کمبودها می تواند به دلیل پ هاش بالا و یا عدم تعادل میان مس و منگنز با سایر عناصر غذایی مانند کلسیم، منیزیم، آهن و روی در خاک های آهکی باشد. به منظور آگاهی از اثر مس، منگنز و بر همکنش آنها بر رشد و عدم توازن بین عناصر غذایی در ذرت علوفه ای (Zea mays L.) آزمایشی به صورت فاکتوریل 4×4 در شرایط گلخانه ای در چارچوب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در یک خاک آهکی با بافت لوم رسی ((fine، mixed (calcareous،) mesic Typic Calcixerepts انجام شد. تیمارها شامل چهار سطح مس (صفر، 5/2، 5، و 10 میلی گرم در کیلوگرم از منبع 5H2O. CuSO4) و چهار سطح منگنز (صفر، 10، 20، و 40 میلی گرم در کیلوگرم از منبع 4H2O. MnSO4) در سه تکرار بود. نتایج نشان داد که کاربرد منگنز سبب افزایش معنی دار وزن ماده خشک اندام هوایی ذرت شد. اما کاربرد مس در بالاترین سطح سبب کاهش معنی دار وزن ماده خشک گیاه شد و در سایر سطوح اختلاف معنی داری با گیاه شاهد نداشت. دلیل کاهش عملکرد ماده خشک ذرت می تواند اثر ضدیتی مس با آهن و همچنین نا مناسب بودن نسبت های مس به منگنز، مس به آهن و مس به منگنز + آهن+ روی باشد. کاربرد مس سبب افزایش معنی دار غلظت و جذب مس در گیاه شد، اما اثری بر غلظت و جذب منگنز نداشت. افزودن منگنز غلظت مس را کاهش ولی جذب آن را توسط گیاه افزایش داد. کاربرد منگنز سبب افزایش غلظت و جذب منگنز در ذرت شد. غلظت و جذب آهن با کاربرد مس در ذرت کاهش یافت. منگنز غلظت آهن را کاهش ولی جذب آن را به وسیله گیاه افزایش داد. افزودن مس و منگنز اثری بر غلظت روی در ذرت نداشت ولی کاربرد منگنز سبب افزایش جذب روی به وسیله گیاه شد. مصرف مس و منگنز اثری بر نسبت ریشه به اندام هوایی ذرت نداشت. حداکثر عملکرد ماده خشک با کاربرد 5 یا 10 میلی گرم مس در کیلوگرم و 20 و 40 میلی گرم منگنز در کیلوگرم خاک به دست آمد. گستره بسندگی برای مس در گستره 6 تا 7 میکروگرم و برای منگنز در گستره 50 تا 55 میکروگرم در گرم ماده خشک بود. قبل از هر توصیه کودی، نتایج این پژوهش بایستی در شرایط مزرعه نیز تایید شود.
    کلیدواژگان: مس، منگنز، ذرت علوفه ای، خاک آهکی
  • پریسا مشایخی، مسعود تدین نژاد صفحه 207
    برای ارزیابی چهار روش عصاره گیری فسفر قابل استفاده گیاه در خاک های گچی استان اصفهان، آزمایشی گلخانه ای بر روی گیاه گندم با تعداد 30 نمونه خاک که از نظر میزان فسفر قابل استفاده گیاه وسایرخصوصیات فیزیکی و شیمیایی در محدوده وسیعی قرار داشتند، صورت گرفت. روش های عصاره گیری فسفر شامل اولسن، سلطانپور، مهلیچ3 و عصاره اشباع با آب مقطر بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی به اجرا در آمد. نتایج نشان داد که ترتیب عصاره گیر های مورد مطالعه بر اساس توانایی آنها در استخراج فسفر خاک به صورت مهلیچ-3> اولسن> سلطانپور> آب مقطر می باشد. علاوه بر این آب مقطر، عصاره گیر مناسبی جهت استخراج فسفر قابل استفاده گیاه نیست. در این میان روش اولسن با بیشترین همبستگی با فاکتورهای گیاهی مختلف از قبیل عملکرد وزن خشک، میزان فسفر موجود در اندام هوایی و میزان جذب فسفر، مناسبترین روش تشخیص داده شد. از سوی دیگر با توجه به نتایج آزمایش روش مهلیچ3 روش مناسبی برای استخراج فسفر قابل استفاده گیاه در خاک های گچی بوده و با توجه به قابلیت عصاره گیری همزمان عناصر غذایی ماکرو و میکرو در خاک جایگزین مناسبی برای عصاره گیر اولسن در خاک های گچی می باشد.
    کلیدواژگان: اولسن، حد بحرانی، خاک گچی، سلطانپور، فسفر، عصاره گیر، گندم و مهلیچ، 3
  • عباس خاصه سیرجانی صفحه 217
    به منظور ارزیابی کود فسفره آلی و کود بیولوژیک فسفاته بارور2 به عنوان جایگزینی برای کودهای فسفره رایج در زراعت گندم، آزمایشی طی دو سال زراعی 85-84 و 86- 85 در مزرعه ای واقع در استان کرمان، شهرستان بردسیر با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و 12 تیمار بر روی گندم اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل 150 کیلوگرم در هکتار کود فسفره آلی + 100 گرم کود بیولوژیک فسفاته بارور 2 (T1)، 100 کیلوگرم در هکتار کود فسفره آلی + 100 گرم کود فسفاته بارور 2(T2)، 50 کیلو گرم در هکتار کود فسفره آلی +100گرم کود فسفاته بارور2 (T3)، 50 کیلو گرم در هکتار کود فسفره آلی (T4)، 100 کیلو گرم در هکتار کود فسفره آلی (T5)، 150 کیلو گرم در هکتار کود فسفره آلی (T6)، 50 کیلو گرم در هکتار کود سوپر فسفات تریپل + 100 گرم کود فسفاته بارور2 (T7)، 100 کیلو گرم در هکتار کود سوپرفسفات تریپل + 100 گرم کود فسفاته بارور2 (T8)، 150 کیلو گرم در هکتار کود سوپر فسفات تریپل + 100گرم کود فسفاته بارور2 (T9)، 50 کیلو گرم در هکتار سوپر فسفات تریپل (شاهدT10)، 100 کیلوگرم کود فسفاته تریپل (T11) و 150 کیلو گرم در هکتار کود سوپر فسفات تریپل (T12) بودند. صفات مورد اندازه گیری عبارتند از عملکرد دانه، تعداد خوشه در متر مربع، تعداد دانه در خوشه، وزن هزار دانه و میزان فسفر خاک بعد از برداشت محصول براساس نتایج بدست آمده بیشترین عملکرد دانه با مصرف کود بیولوژیک فسفاته بارور 2 به همراه کود آلی فسفره به میزان 150 کیلوگرم در هکتار (T1) به میزان8477 کیلوگرم در هکتار به دست آمد که در مقایسه با تیمار شاهد شامل50 کیلوگرم در هکتار کود سوپر فسفات تریپل T10 (عرف منطقه براساس نتیجه آزمون خاک) 4/58 درصد افزایش نشان داد. بیشترین اجزاء عملکرد به میزان 3/43 گرم، 466 عدد، 67/47 دانه به ترتیب مربوط به وزن هزار دانه، خوشه در متر مربع و دانه در خوشه از تیمار T1 به دست آمد که در مقایسه با تیمار شاهد به ترتیب 3/28%، 2/39%، 9/32% افزایش نشان داد. بیشترین میزان فسفر تثبیت شده در خاک از تیمار 150 کیلوگرم در هکتار کود سوپر فسفات تریپل) (T12 به میزان 78/9 میلی گرم برکیلوگرم به دست آمد که از نظر آماری با تیمار T11 تفاوت معنی داری نداشت.
    کلیدواژگان: کود بیولوژیک فسفره، کود آلی غنی شده، کود سوپر فسفات تریپل
  • علیرضا جعفرنژادی، عبدالامیر راهنما صفحه 225
    کاشت کلزا در تناوب با محصولات تابستانه، موجب تاخیر در کاشت، کاهش عملکرد و کاهش درآمد اقتصادی زارعین می شود. بر اساس تحقیقات انجام شده مناسب ترین تاریخ کاشت کلزا، از حدود نیمه تا پایان آبان ماه در استان خوزستان توصیه شده است. با هدف بررسی تاثیر تاخیر در کاشت بر عملکرد کلزا و کارآیی نیتروژن، آزمایشی در دو سال زراعی 85-1383 در ایستگاه تحقیقات شاوور در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی بر پایه کرتهای یک بار خرد شده با چهار تاریخ کاشت (اول) 20/8، (دوم) 30/8 (تاریخ کاشت های توصیه شده)، 10/9 و 20/9 (تاریخ کاشت های تاخیری) در کرت های اصلی و نیتروژن از منبع کوداوره در پنج سطح صفر، 50، 100، 150 و 200 کیلوگرم در هکتار در کرت های فرعی با سه تکرار اجراء شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تاریخ کاشت و مقدار نیتروژن بر اجزاء عملکرد اثر بسیار معنی دار داشتند. هم چنین تاریخ کاشت اثر بسیار معنی دار و مقدار نیتروژن اثر معنی دار بر کارآیی مصرف نیتروژن داشتند. مقایسه میانگین دو ساله تیمارهای مختلف تاریخ کاشت نشان داد که تاخیر در کاشت از 20/8 به 20/9 سبب کاهش تعداد خورجین در بوته به میزان 6/24 خورجین، دانه در خورجین 1/3 عدد، وزن هزار دانه 43/0 گرم، عملکرد دانه 1085 کیلوگرم، روغن دانه 6/5 درصد و کارآیی نیتروژن 9/6 درصد گردید. مطالعه تاثیر مصرف کود نیتروژن بر عملکرد دانه، تعدادخورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، درصد و عملکرد روغن نشان داد که با افزایش مقدار نیتروژن تفاوت معنی دار از نظر آماری بین این خصوصیات وجود داشت. اما مقدار کارآیی نیتروژن با افزایش مقدار نیتروژن از 150 به 200 کیلوگرم در هکتار به میزان 2/2 درصد کاهش یافت. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق، کاربرد 150 کیلوگرم نیتروژن در تاریخ کاشت های مناسب (آبان) توصیه شده و کاشت تاخیری کلزا (آذر) در شرایط استان خوزستان توصیه نمی شود.
    کلیدواژگان: کلزا، کشت تاخیری، کارآیی مصرف نیتروژن
  • کبری ثقفی، جعفر احمدی صفحه 235
    به منظور ارزیابی کیفی استفاده از روش های آماری در پژوهشهای خاکشناسی، تعداد 100 فقره گزارش نهایی طرح تحقیقاتی، پایان نامه و مقالات چاپ شده در مجله علمی - پژوهشی به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و سپس هر یک از نمونه ها براساس چک لیست طراحی شده مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. برای هر نمونه روش طراحی آزمایش، نحوه تصادفی کردن تیمارها، عامل بلوک بندی تعداد تیمارهای مورد بررسی، نحوه نمونه گیری، تعداد صفت اندازه گیری شده، روش ها و آزمونهای آماری به کار گرفته شده در ارائه نتایج، روش های مقایسه میانگین، توزیع فراوانی آزمونهای آماری، وجود کارشناس آماری در لیست همکاران یا نویسندگان، کیفیت منابع آماری مورد استفاده و کیفیت استفاده از جداول و نمودارها در تفسیر و ارائه نتایج ثبت و بررسی گردید. پس از جمع بندی و بررسی چک لیستها رایج ترین اشکالات و خطاهای موجود در نمونه ها به دو دسته عمده خطاهای مربوط به طراحی آزمایشات و خطاهای مربوط به تجزیه و تحلیل و ارائه نتایج دسته بندی شدند. ضمن بیان ضرورت اجرای صحیح هر یک از موارد پیامدهای ناشی از بی توجهی به آنها نیز ذکر گردید. براساس یافته های حاصل از این تحقیق، آموزش مناسب و کارآمد روش های آماری در طراحی آزمایشات و نرم افزارهای مرتبط با آنها برای محققین و دانشجویان کشاورزی می تواند کارایی و قابلیت اعتماد نتایج پژوهش های کشاورزی را بیش از پیش تضمین نماید.
    کلیدواژگان: ارزیابی کیفی، روش های آماری، طرح آزمایشات، کشاورزی
  • سعید مسعودی آشتیانی، مسعود پارسی نژاد، فریبرز عباسی صفحه 243
    در این مطالعه، اثرات استفاده کوتاه مدت از فاضلاب خانگی بر تعدادی از خصوصیات فیزیکی مهم خاک ناشی از چهار عامل کیفیت آب آبیاری (آب معمولی، فاضلاب خام و فاضلاب تصفیه شده)، بافت خاک (دو نمونه خاک لومی)، روش آبیاری (سطحی و زیرسطحی) و حضور و عدم حضور گیاه، در قالب تحقیقات گلدانی و در محل تصفیه خانه فاضلاب شهرک اکباتان (تهران) در سال 1387 مورد بررسی قرار گرفت. طول دوره آزمایش چهار ماه و گیاه مورد مطالعه سورگوم بود. در انتهای دوره مطالعه، پارامترهای فیزیکی خاک شامل چگالی ظاهری و شدت نفوذ نهایی اندازه گیری شده و نتایج با استفاده از طرح آماری کاملا تصادفی با سه تکرار، و منحنی های خصوصیات رطوبتی خاک با نرم افزار RETC بررسی و مقایسه شدند. در خصوص اثرات کیفیت آب آبیاری بر منحنی خصوصیات رطوبتی خاک، به طور میانگین میزان آب قابل استفاده در خاک های تحت آبیاری با فاضلاب (تصفیه شده و خام) در مقایسه با آب معمولی در حدود 4 درصد حجمی و به طور نسبی به میزان 24 درصد افزایش نشان داد. میانگین ظرفیت نگهداری آب در خاک در نقطه 1/0 بار بین 5/9 تا 10 درصد حجمی، در نقطه 33/0 بار بین 5/4 تا 5 درصد حجمی و در نقطه یک بار بین 5/1 تا 2 درصد حجمی، در خاک های تحت آبیاری با فاضلاب خام و تصفیه شده، بیشتر از تیمارهای آبیاری شده با آب معمولی بود که نشان از بهبود نسبی ساختمان خاک داشت. به طور کلی شدت نفوذ نهایی خاک های تحت آبیاری با فاضلاب خام و تصفیه شده در مقایسه با تیمار آب معمولی افزایش نشان داد، اما اختلاف به دست آمده معنی دار نبود. در خصوص چگالی ظاهری خاک، به دلیل کوتاه بودن دوره کاربرد فاضلاب، تاثیر قابل توجهی مشاهده نشد. به طور کلی با توجه به اندازه گیری های انجام شده، شواهد نشان می دهد که آبیاری با فاضلاب به دلیل وجود ترکیبات مختلف شیمیایی و آلی (از جمله غلظت بالای منیزیم) به خصوص در شرایط تحت کشت و حضور گیاه، در راستای بهبود ساختمان خاک و افزایش ظرفیت نگهداری آب در خاک عمل نموده است.
    کلیدواژگان: آبیاری، فاضلاب خام، فاضلاب تصفیه شده، ظرفیت نگهداری آب خاک، شدت نفوذ نهایی، سورگوم، شهرک اکباتان
  • شیرین خادمی فر، علیرضا جعفرنژادی، غلامعباس صیاد، حسین بشارتی صفحه 255
    امروزه هیدروکربن های نفتی از منابع آلاینده محیط زیست محسوب می شوند. یکی از راه کارهای موثر در پالایش خاک های آلوده استفاده از روش زمین پالایی بوده که از طریق ایجاد شرایط بهینه برای فعالیت ریز جانداران هوازی در خاک، سبب پاکسازی خاک می شود. استفاده از مواد نفتی در حفاری چاه های نفت سبب افزایش آلودگی خاک در استان خوزستان گردیده است. بنابراین در این پژوهش با اعمال روش هایی سعی بر کاهش آلودگی نفتی خاک گردید. بر این اساس، این پژوهش در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تیمار شاهد (خاک آلوده به گل پایه روغنی حفاری)، هم زدن روزانه یکبار (1O) و هم زدن چهار روز یکبار (2O) در سه تکرار برای بررسی روند تغییرات شاخص های مورد مطالعه در بازه های زمانی 2، 5 و 10 هفته پس از اعمال تیمارها اجرا شد. نتایج نشان داد که اثر تیمار های زمین پالایی (2O و 1O) سبب افزایش معنی دار میزان تنفس میکروبی نسبت به تیمار شاهد گردید (05/0p<). به طوری که میزان غلظت کربن تولید شده (دی اکسید کربن) طی فرآیند تنفس میکروبی در روش های 2O و 1O به ترتیب 20 و 16 درصد بیشتر از نمونه شاهد بود. همچنین، غلظت کل هیدروکربن های نفتی (TPHs) در تیمار بهم زدن روزانه (1O) و بهم زدن چهار روز یکبار (2O) به ترتیب به میزان 7/7 و 7/11 درصد نسبت به شاهد کاهش یافتند هرچند که اختلاف آماری بین تیمارها وجود نداشت. بیشترین میزان کاهش هیدروکربن های نفتی اشباع در ترکیبات 22-18 کربنی در تیمار بهم زدن چهار روز یکبار بدست آمد که اختلاف معنی داری با سایر تیمارها داشت (05/0p<). لذا، اعمال روش زمین پالایی جهت بهینه سازی فعالیت ریز جانداران خاک نقش موثری در افزایش فعالیت آنها و کاهش غلظت آلاینده های نفتی در خاک داشته است. بنابراین، زمین پالایی با توجه به قابل اجرا بودن و عدم نیاز به امکانات خاص می تواند به عنوان روشی موثر و باصرفه اقتصادی جهت پالایش آلاینده های نفتی مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: آلودگی های نفتی، تنفس میکروبی، زمین پالایی
|
  • G. Jalali, M. J. Malakouti, M. M. Tehrani, V. R. Ghasami Dehkordi Page 177
    Determining soil parameters variability is a great necessity for precision agriculture. To achieve higher yield with better management, knowledge of physico-chemical properties of soil and nutrients critical levels in the fields is essential. In this regard, geostatistics is one of the methods recently used for investigating the spatial variability of soil properties. In this study, 188 soil samples were taken from the eastern farms of Mazandaran Province and were analyzed for their pH, Organic Carbon (OC), CaCO3, P, K, Fe, Mn, Zn, Cu, and soil texture, in 2009. The spatial correlation of variable Zn and the best fitted model (Gaussian model) were determined by variogram. The effective range of this value was 40 km. In order to determine the distribution map, interpolation methods, including Kriging, Inverse Distance Weighted (IDW) and Splines were used. Moreover, the precision of these interpolation methods was calculated through mean base error (MBE), mean absolute error (MAE) and Root Mean Square Error (RMSE). A pot experiment with soil samples collected from 29 fields out of the 188 studied fields and containing different Zn concentration was conducted to determine the critical level of soil in response prediction of soybean (Glycine max L.) to Zn fertilization. The experiment was done in a factorial arrangement in randomized complete block design with three replications (174 pots), in the Agricultural Research Center of Mazandaran Province. Soil samples from 29 fields were considered as factor 1, and two Zn fertilizer treatments (0 and 10 mg Zn kg-1 as zinc sulfate) as factor 2. After harvesting and relative yield determination, the critical soil Zn concentration was found to be 1.40 mg Zn kg-1. This finding was based on pot study for obtaining 95% relative yield, using Cate-Nelson graphical method. Furthermore, using the probability map with Indicator Kriging method revealed that about 80 percent of soils in the studied region had Zn deficiency.
  • S. Varamesh, S. M. Hosseini, N. Abdi Page 187
    In recent years, the increment of atmospheric CO2, which is one of the main green house gases, has caused the global warming and climate changes. It has unfavorable effects on environment and humankind life on earth. Whereas forests and afforestation regions in degraded and uncultivated lands have significant influence on the carbon sequestration. This research was done in Robinia Pseudoacacia and Fraxinus rotundifolia stands and the surrounding degraded range as blank and the sequestrated carbon was measured. Besides, the relation between some physical and chemical properties of soil and soil organic carbon (SOC) was investigated. The results showed that total sequestrated carbon in unit area of Robinia Pseudoacacia and Fraxinus rotundifolia stands were, respectively, 78.19 and 48 ton/ha, while it was 10.8 ton/ha in degraded rangeland. The amount of SOC in the first layer of soil was more than the second layer in the two mentioned stands, but it was the opposite in the blank. Also, the results of step-wise regression analysis indicated that pH, sand, and nitrogen content were, respectively, the most important factors affecting soil organic carbon content. The results of correlation analyses showed that there was a positive significant relation between SOC with gravel and sand percentages, but it had a negative significant relation with pH, silt, and clay percentages. The economical value of this amount of carbon sequestration with the two mentioned stands was calculated at about 10.4 and 2.5 millions dollars, respectively, over the total area of Chitgar Park.
  • Z. Hatam, A. Ronaghi Page 197
    Copper (Cu) and manganese (Mn) deficiency have been reported in soils of Iran. These nutrient deficiencies could be due to high soil pH and nutrients imbalance between Cu and Mn and other nutrients including Ca, Mg, Fe, and Zn in calcareous soils. In order to study the effect of Cu, Mn, and Cu × Mn interaction on growth and nutrients imbalance in silage corn (Zea mays L.), a factorial experiment of 4 × 4 was carried out in a completely randomized design with three replicates in a calcareous soil (fine, mixed (calcareous), mesic Typic Calcixerepts) under greenhouse conditions. Treatments consisted of four levels of Cu (0, 5, 10, and 20 mg kg-1 from CuSO4. 5H2O), and four levels of Mn (0, 10, 20, and 40 mg kg-1 from MnSO4. 4H2O) with three replicates. Results indicated that Mn significantly increased corn shoot dry matter yield (SDMY), but application of 20 mg Cu significantly decreased SDMY. Other levels of Cu had no significant effect on plant growth. Reduction of SDMY might be due to the antagonistic effect of Cu on Fe uptake and imbalance of Cu:Mn, Cu:Fe, and Cu:(Mn+Fe+Zn). Application of Cu increased Cu concentration and uptake in plant aerial part but had no effect on concentration and uptake of Mn. Addition of Mn decreased concentration of Cu but increased the plant uptake. Manganese decreased concentration of Fe but increased its uptake. Addition of Cu and Mn had no effect on plant Zn concentration, but Mn increased Zn uptake. Shoot: root ratio was not affected by Mn or Cu addition. The maximum SDMY was obtained by application of 5 or 10 mg Cu kg-1 and 20 or 40 mg Mn kg-1. The sufficiency range for Cu was 6 to 7 µg g-1 and 50 to 55 µg g-1 dry matter for Mn. The results of this study need to be verified under field conditions before making any fertilizer recommendation.
  • P. Mashayekhi, M. Tadayon Nejad Page 207
    Soil test is necessary to identify optimal concentrations of phosphorus required for plant growth. A greenhouse experiment was conducted using 30 soils with widely different properties. Four extraction methods were used in this stduy including Olsen, Soltanpour, Mehlich-3, and saturation extract. The factorial experiment was arranged into a completely randomized design. Thus, rankings of the extractors studied based on their ability to extract phosphorus were as follows: Mehlich-3 >Olsen> Soltanpour> saturation extract. The results showed that saturation extract is not a suitable method for phosphorus extraction. Among the methods studied, Olsen was the most appropriate one because of having the highest correlation coefficient with plant factors such as dry matter yield and phosphorous uptake. On the other hand, Mehlich-3, as a simultaneous extractor of macro- amd micro-elemnts, is a good alternative for Olsen method in gypsiferous soils.
  • A. Khassehe Sirjani Page 217
    In order to evaluate organic phosphorus fertilizer and phosphorus biofertilizer Barvar 2, as a substitute for chemical P fertilizers in wheat production, an experiment was conducted during two growing seasons of 2005-06 and 206-07, in a field in Bardsir city, Kerman Province, using a randomized complete block design with 12 treatments and 3 replicates. Treatments were T1=150 kg/ha organic P fertilizer + 100gr Barvar 2, T2=100 kg/ha organic phosphorus fertilizer +100gr Barvar 2, T3=50 kg/ha organic phosphorus fertilizer + 100 gr Barvar 2, T4=50 kg/ha organic phosphorus fertilizer,T5=100 kg/ha organic P fertilizer, T6=150 kg/ha organic phosphorus fertilizer,T7=50 kg/ha triple super phosphate + 100gr Barvar 2, T8=100 kg/ha triple super phosphate + 100gr Barvar 2, T9=150 kg/ha triple super phosphate + 100gr Barvar 2, T10=50 kg/ha triple super phosphate,T11=100 kg/ha triple super phosphate and T12=150 kg/ha triple super phosphate. The measured properties were: grain yield, ears/m2, grains per ear, thousand kernel weight and soil phosphorus after harvest. According to the results, the highest yield (8477 kg/ha) was obtained by application of Barvar 2 together with 150kg/ha organic phosphorus fertilizer, which showed a yield increase of 58.4% in comparison with the control treatment i.e. 50 kg/ha triple super phosphate(T10) (local practice based on soil analysis). The highest yield components measured were 43.3 gr thousand kernel weight, 466ears/m2, and 47.67 grains per ear in treatment T1, which, in comparison with the control, showed an increase of, respectively, 28.3%, 39.2% and 32.9%. The highest phosphorus fixation in soil was 9.78 mg/kg and belonged to the treatment of 150 kg/ha triple super phosphate(T12), which had no significant difference with treatments T11.
  • A. R. Jafarnejadi, A. A. Rahnema Page 225
    Canola planted in rotation with summer crops (e.g. corn) would cause sowing delay, yield reduction, and economic income of farmers. Based on previous research, the most suitable sowing date for canola is about 15-30 November. To investigate effects of late planting on canola yield and nitrogen use efficiency (NUE) a study was conducted in randomized complete blocks design in split plots with three replications. The experiment was carried out for 2 years (2004-2006) in Shavoor agricultural research station of Khuzestan Province. Treatments included four sowing dates, 11th Nov, 21st Nov, 1st Dec and 11thDec in the main plots, and five nitrogen levels (0, 50, 100, 150 and 200 kg N ha-1) in the sub plots. Results showed that sowing date and nitrogen levels had significant effects on yield components and nitrogen use efficiency (α<0.01). Delay in sowing date from Nov (11) to Dec (11) reduced 24.6 pods /plant, 3.1 seed/pod, 0.43gr of thousands seed weights, 1084 kg.ha-1 seed yield, 5.6 % oil seed, and 6.9 % NUE. Increasing nitrogen application rate from 150 to 200 kg N ha-1, increased yield and yield components significantly, but NUE was decreased about 2.2 %. It can be concluded that since normal sowing date (11th Nov- 21st Nov) with 150 kg N ha-1 can produce the highest yield, late planting date is not recommended in Khuzestan Province conditions.
  • K. Saghafi, J. Ahamadi Page 235
    In order to evaluate quality of the statistical methods used in some agricultural research, a total of 100 final research reports, graduate theses, and published papers in Iranian agricultural journals were selected by simple random sampling. Then, using a designed check-list, each sample was reviewed for the factors such as design of the experimental methods, method of treatments randomization, number of investigated treatments, sampling methods, number of measured traits or variables, and the statistical tests and methods applied in the investigation and analyses of the results, methods of mean comparison, frequency distribution of statistical tests and design of experiments, the software used, quality of statistical reference, the way statistical tables and graphs were used in presentation of the results, and whether or not a statistical expert participated or was consulted in the research. After reviewing the Check-Lists, the most common problems and errors in the samples were divided in two groups: first, errors related to design of the experiment and, secondly, errors related to the analysis of the results. Afterwards, the importance of correct decision with respect to each of the abovementioned factors and the impact of negligence in each case were evaluated. Finally, the items whose application in the experimental design or result analyses were not essential, such as describing mathematical model of the design or experimental layout, but could affect experiment implementation and results presentation, were mentioned. According to the results, adequate training in statistical method, design of experiments, and use of the related soft wares would enhance the reliability and efficiency of agricultural research.
  • S. Masoudiashtiani, M. Parsinejad, F. Abbasi Page 243
    In this study, effects of short-term domestic wastewater application on some soil physical properties were analyzed for determining the impacts of four factors including quality of irrigation water (normal water, raw wastewater and treated wastewater), soil texture (two loamy soils), methods of irrigation (surface and subsurface), and presence or absence of plants. The study was carried out in the green house with three replications in 2008. Experimental period was four months and the crop was sorghum. Physical properties of soils, namely, bulk density and basic infiltration rate were measured with completely randomized design in three replications and water retention curves were determined with RETC software and compared with the measurements at the end of the experiments. The analysis of the results on water retention curves for different treatments indicated that the use of wastewater for irrigation resulted in an average increase of the available water capacity of soils by 4% (volumetric) and 24% relative value. Soil water retention on volumetric basis was increased at some tension points in the wastewater irrigated treatments by 9.5 to 10% at 0.1-bar, 4.5 to 5% at 0.33-bar and 1.5 to 2% at 1-bar, on the average. Such results could be related to the improvement of the soil structure. Overall, the basic infiltration rates were somehow increased in soils irrigated with raw and treated wastewater. However, the differences were not statistically significant. Also, soil bulk density was not affected by various treatments because duration of this study was not long enough. Generally, according to the current and previous studies, soil water retention was increased, particularly in the presence of plants, due to addition of organic material to the soil by wastewater and increasing magnesium concentration, in line with the improvement of the soil structure.
  • Sh Khademifar, A. R. Jafarnejadi, Gh Sayyad, H. Besharati Page 255
    Recently, oil total petroleum hydrocarbons (TPHs) are considered important sources of environmental contamination. One of the effective ways to eliminate this contamination from soils is land treatment method i.e. treatment of the contaminated soil by ventilation and provision of better bacterial living condition. Oil substances used for drilling oil wells, have caused soil contamination in Khuzestan Province. Therefore, the objective of this research was to evaluate some remediation methods to decrease soil contamination by oil. A randomized complete design study was conducted with three treatments including control (no ventilation), O1 (daily ventilation), O2 (every four days ventilation). The study was done in pots using soils contaminated by oil drilling base mud for 10 weeks. Carbon dioxide concentration (as an index of microbial activity) and TPHs amounts were measured after 2, 5, and 10 weeks for each treatment. Results showed that ventilation treatment significantly (p<0.05) increased microbial activity compared with the control. Carbon dioxide concentrations in O1 and O2 treatments were, respectively, 16 and 20 percent more than the control Also, TPHs in O1 and O2 were, respectively, 7.7 and 11.7 percent lower than the control. It can be concluded that land treatment (ventilation in this study) can be used as an effective method for remediating soil contaminated by oil drilling bas mud.