فهرست مطالب

مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی
سال یازدهم شماره 6 (پیاپی 35، دی 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/11/01
  • تعداد عناوین: 12
|
  • فاطمه حشمتی نبوی، زهره ونکی، عیسی محمدی صفحه 554
    مقدمه
    مشارکت در آموزش بالینی وظیفه تمام کسانی است که در ارائه مراقبت های بهداشتی نقش دارند. مشارکت پرستاران در ارائه آموزش های بالینی می تواند شکاف نظریه و عمل را کاهش دهد. این مطالعه با هدف شناسایی ساز و کارهای به کار گرفته شده توسط مدرسین پرستاری جهت جلب مشارکت پرستاران بالینی در آموزش انجام شد.
    روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع تحلیل محتوای کیفی است که در سال 88 انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش را 15 نفر مدرس بالینی پرستاری، پرستار بالینی، مدیر آموزشی و مدیر پرستاری بالینی دانشگاه های علوم پزشکی مشهد و تهران تشکیل می داد. روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند بود. ابتدا نمونه گیری مبتنی بر هدف انجام شد و سپس به روش گلوله برفی ادامه پیدا کرد و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. کلیه مصاحبه ها ضبط و سپس دست نویس شد و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم و به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    از توصیف های غنی و عمیق مشارکت کنندگان، شش مضمون شامل «کسب قدرت مهارت»، «واقع گرایی»، «مسوولیت پذیری»، «فروتنی»، «استفاده از تجارب مفید پرستاران» و «قاطعیت» به دست آمد.
    نتیجه گیری
    مدرسین پرستاری از رویکردهای متنوع فردی جهت برقراری ارتباطات انسانی-حرفه ای مناسب با پرستاران بالینی و انتقال تجارب آنها به دانشجویان استفاده می کنند. لازم است ساز و کارهای فردی با رویه های سازمانی و در چارچوب برنامه های مشارکتی بین موسسات آموزشی و بالینی تقویت شود تا بر اثربخشی مدرسین پرستاری در ایفای نقش بالینی آنها افزوده شود.
    کلیدواژگان: موسسات آموزشی و بالینی، مشارکت، پرستاران، مدرسین پرستاری، آموزش بالینی
  • مریم روانی پور، فرحناز کمالی، مسعود بحرینی، حکیمه واحدپرست صفحه 569
    مقدمه
    آموزش و یادگیری از همتایان یک مداخله آموزشی موثر برای دانشجویان علوم سلامت در محیط های بالینی است. مطالعه حاضر به بررسی عمیق عوامل تسهیل گر و ممانعت کننده کاربرد این روش در بالین می پردازد.
    روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوا است؛ که به دلیل ماهیت کار جهت جمع آوری داده ها از شیوه بحث متمرکز گروهی استفاده گردید. دو گروه (15 نفر) از دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی بوشهر که در سال 1388 در یکی از بخش های کودکان یا نوزادان به روش همتایان آموزش دیده بودند، به بیان چگونگی تجاربشان از یادگیری از همتایان پرداختند.
    نتایج
    تجزیه و تحلیل مصاحبه ها سه طبقه شامل نوع و حجم کار، نقش آموزشی مربی و ویژگی های دانشجویان را به عنوان عوامل تسهیل گر یادگیری از همتایان؛ و سه طبقه تنش در محیط، نظارت حاشیه ای مربی و عملکرد رقابتی دانشجویان را عوامل ممانعت کننده در روند یادگیری از همتایان شناسایی نمود.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این پژوهش بهتر است مربیان جهت اجرای این شیوه دانشجویان را توجیه نموده و ابتدا با حجم کار کم و با استرس کمتر به آموزش دانشجویان در به کارگیری این روش بپردازند و خود نیز نظارت بر اجرای صحیح آن داشته باشند. همچنین لزوم پرداختن بیشتر محققان در رشته های مختلف به این حیطه را پیشنهاد می نماید.
    کلیدواژگان: عوامل تسهیل گر، عوامل ممانعت کننده، یادگیری از همتایان، دانشجوی پرستاری، آموزش بالینی، بحث متمرکز گروهی، تحلیل محتوا، تحقیقات کیفی
  • شهناز رضوی، مریم آویژگان صفحه 580
    امروزه در تعیین اهداف، انتخاب و سازمان دهی محتوای درسی سعی بر این است که فراگیر خود در کسب مفهوم سهیم باشد و از طرق مختلف به فعالیت های ذهنی، علمی، فردی و گروهی وادار شود، برای تحقق این هدف بر استفاده از روش های فعال تاکید می شود. آموزش و یادگیری به شیوه بحث گروهی، صرف نظر از ابعاد آموزشی و ایجاد فرصت کافی برای تجزیه و تحلیل نکات ریز در بحث ها، به لحاظ ارتقای فرهنگ اجتماعی و ارتباطات افراد نیز تاثیرات غیرقابل انکاری دارد. این شیوه خصوصا برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی در بهبود مهارت های ارتباطی، ایجاد اعتماد به نفس با بحث در مورد موضوع، بهبود توانایی در رساندن و شفاف سازی منظور، تقویت توانایی گوش کردن، بیان آزاد نظرات و طرح سوالات متقابل که گاه آغازگر و نقطه شروع یک پژوهش خواهند بود، ارزشمند است. به طور کلی گفتگو و مباحثه، به فکر کردن، درک کردن، یادگرفتن و به خاطر آوردن کمک می کند و همه افراد علاقه مندانه از این شیوه بهره می برند(1). با توجه به نتایج مطالعات قبلی در تایید مزیت روش بحث گروهی نسبت به روش سخنرانی در ایجاد علاقه نسبت به عناوین درسی، عمق معلومات ایجاد شده و اختصاص زمان بیشتر برای مطالعه توسط دانشجویان (2و3) و مشاهده کاهش انگیزه دانشجویان به صورت مشارکت فعال در امر یادگیری و اهمیت یادگیری عمیق در دوره های تخصصی تصمیم گرفته شد بخشی ازدرس بافت شناسی دانشجویان دکترای تخصصی علوم تشریح به شیوه بحث گروهی ارائه و نتایج آن با روش معمول ارائه به روش استاد- محور مقایسه گردد. این مطالعه از نوع اقدام پژوهی درگروه علوم تشریح دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت. جامعه پژوهش دانشجویان ترم اول مقطع دکترای تخصصی علوم تشریح بودند که در نیمسال اول سال تحصیلی90-89 به طور غیر تصادفی انتخاب شدند. تدریس 8 جلسه از درس بافت شناسی پیشرفته (2 واحد) به روش سخنرانی و جلسات بعدی به شیوه مباحثه انجام شد. در این شیوه، با معرفی مطالب و عناوین آموزشی از آنان درخواست می شد قبل از حضور در کلاس با یکدیگر مطالب را مرور و مباحثه نموده و به صورت دسته جمعی یک پاورپوینت تهیه نمایند. در ابتدای هر جلسه، با توجه به اهداف آموزشی سوالی توسط استاد مطرح می شد و به صورت تصادفی از یکی از دانشجویان درخواست می شد جواب دهد. سپس با نظرخواهی از سایر دانشجویان تلاش می شد که همه دانشجویان درگیر بحث شوند. استاد پس از اظهارنظر تمامی دانشجویان، بحث ها را جهت دهی و در پایان جمع بندی می نماید. در پایان ارزیابی میزان یادگیری از طریق برگزاری امتحان پایان ترم صورت گرفت. به علاوه جهت آگاهی از میزان رضایت مندی دانشجویان از نحوه تدریس و میزان یادگیری نظرسنجی انجام گرفت. از آنان درخواست شد نظرات خود را در سه بخش «نکات مثبت»، «نکات منفی» و همچنین پیشنهادات به صورت کتبی ارائه نمایند. در مطالعه حاضر 4 نفر از دانشجویان دوره دکترای تخصصی علوم تشریح شرکت داشتند. نتایج این بررسی نشان داد که میانگین نمرات دانشجویان در مطالبی که به روش سخنرانی ارائه گردید (79/4±5/13) پایین تر از روش مباحثه (38/1±5/18) بود. بر اساس نظرسنجی مکتوب از دانشجویان مشخص شد که همگی معتقدند میزان یادگیری و درک عمیق مطالب در روش مباحثه نسبت به سخنرانی بسیار بیشتر است. اگر چه زمان بیشتری جهت آمادگی و ارائه لازم است صرف شود. به علت حجم زیاد تکالیف درسی و محدودیت فرصت دوره، به کارگیری توام هر دو روش جهت تدریس پیشنهاد می شود. در مجموع با توجه به نتایج این مطالعه و سایر مطالعات مبنی بر برتری میزان یادگیری در روش تدریس مباحثه نسبت به سخنرانی و اهمیت روش های آموزشی فعال پیشنهاد می شود از روش مباحثه به خصوص برای تدریس دانشجویان تحصیلات تکمیلی بیشتر استفاده شود. به علاوه پیشنهاد می شود که نتایج تاثیر این روش تدریس در ابعاد گسترده تر و در جامعه بزرگ تر بررسی گردد.
  • جواد گل میرزایی، حمیدرضا محبوبی، طاهره خورگویی * صفحه 582

    مقالات منتشر شده در آخرین شماره مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی در جلسه ای با حضور اعضای کمیته دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت و مقاله پیروی و همکاران با عنوان «مشاوره حمایتی برای دانشجویان با پیشرفت تحصیلی ضعیف: مطالعه مداخله ای»(1) به دقت مورد مطالعه قرار گرفت. علت انتخاب این مقاله اهمیت پیگیری و حمایت از دانشجویانی که پیشرفت تحصیلی خوبی ندارند و کمک به تغییر این شرایط بود. در این مطالعه نشان داده شده است که فرضیه پژوهش مبنی بر تاثیر برنامه مشاوره حمایتی بر بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری مورد تایید قرار نگرفته است و اختلاف معناداری بین دو گروه دریافت کننده مشاوره (مورد) و گروه بدون دریافت مشاوره (شاهد) مشاهده نشده بود در حالی که تفاضل میانگین قبل و بعد از انجام مطالعه در پسران به طور معناداری افزایش یافته بود(1). به نظر می رسد توجه به برخی از عوامل در انجام مطالعه شاید می توانست نتیجه مطالعه و معناداری آن را تحت تاثیر قرار دهد: 1- در مقاله ذکر شده است که مشاورین متفاوتی مشاوره را انجام می دادند و هر یک از دانشجویان می توانستند مشاور خود را تغییر دهد. از آنجاکه مشاورین نیز مانند همه انسان ها دارای جنسیت، خصوصیات، توانایی برقراری ارتباط، اطلاعات و نگرش متفاوتی هستند که می تواند بر روند انجام مشاوره و بالطبع نتیجه پایانی مطالعه تاثیرگذار باشد، بهتر بود از یک مشاور برای تمامی دانشجویان استفاده می شد. به خصوص جنسیت و توانایی برقراری ارتباط شدیدا می تواند نتیجه مطالعه را تحت تاثیر قرار دهد. بیان بسیاری از مشکلات در مشاوره با جنس مخالف سخت تر و شاید ناممکن باشد. از طرفی نیز چه بسا مشاورینی که به دلیل عدم توانایی برقراری ارتباط مناسب با مشاوره شوندگان پس از ساعت ها مشاوره بدون این که حتی گامی به جلو برداشته باشند مشاوره را به اتمام می رسانند و تغییر مشاور فقط در صورتی که خود شخص اهمیت زیادی برای این قضیه قایل باشد می تواند نتیجه را تغییر دهد و این خود می تواند نقش یک عامل مخدوش کننده را ایفا کند. 2- در نتایج ذکر شده است که فردی به علت افسردگی از مطالعه خارج شده است اما مشخص نیست با معیار خاصی افسردگی در وی تایید شده است یا تنها به گفته خود فرد اکتفا شده، افسردگی با چه شدتی بوده و آیا سایر افراد نیز از این نظر بررسی شده اند و بیمار نبودند یا اصلا مورد بررسی قرار نگرفتند!؟ از آنجا که افسردگی از جمله بیماری هایی است که می تواند در پیگیری مشاوره و انگیزه فرد به تغییر شرایط نقش به سزایی داشته باشد بهتر بود این بیماری در افراد مورد مطالعه بررسی شود. 3- همچنین پیشنهاد می شود افرادی که وارد مطالعه می شوند از نظر بیماری های اعصاب و روان شامل افسردگی، فقدان توجه و تمرکز و بیش فعالی (ADHD) و نیز سایر اختلالاتی که سبب بی انگیزگی یا عدم پیگیری و انجام صحیح مطالعه می شوند بررسی و افراد مبتلا از مطالعه خارج گردند تا عواملی که جنبه مخدوش کننده دارند از مطالعه خارج شده و بتوان دقیق تر به بررسی نقش مشاوره در این افراد پرداخت. 4- از طرفی نیز بسیاری از دانشجویان به علت نمرات تحصیلی پایین در ترم پیش مشروط شده و ممکن است به دلیل ترس و اجتناب از مشروطی مجدد که می تواند عواقب وخیمی داشته باشد، مجبور به تغییر نمرات و وضعیت تحصیلی خود باشند. بهتر بود دانشجویان از این نظر و وجود سابقه مشروطی و نمرات ترم گذشته نیز مورد بررسی قرار می گرفتند تا این شرایط نیز در بین دانشجویان دو گروه مشترک باشد. امید است مطالب ذکر شده بتواند گامی در جهت انجام مطالعات موثرتر باشد.

  • سیدعلی رضا جوادی نیا، غلام رضا شریف زاده، محمدرضا عابدینی، محمد مهدی خالصی، مرتضی عرفانیان صفحه 584
    مقدمه
    دانشجویان رشته پزشکی با حجم زیاد و گسترده مطالب علمی روبرو هستند و در نتیجه نمی توانند تمامی این مطالب را با تکیه بر قوه حافظه خود فرا گیرند، لذا همواره شیوه های مختلف یادگیری در این رشته مورد تاکید بوده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی سبک های یادگیری دانشجویان پزشکی مشغول به تحصیل در نیم سال دوم سال تحصیلی 89-88 با استفاده از پرسشنامه وارک در دانشگاه علوم پزشکی بیرجند بود.
    روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی است. روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده بوده که در آن 148 دانشجوی پزشکی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 89-88 به مطالعه وارد شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه وارک می باشد که در آن سبک های یادگیری را به چهار سبک دیداری، شنیداری، خواندنی و مهارتی تقسیم نموده است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و اسنتباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    از بین 148 نفر شرکت کننده، 77 درصد مونث و اکثرا (2/66 درصد) در دوره علوم پایه در حال تحصیل بودند. فراوان ترین سبک یادگیری در بین دانشجویان، سبک شنیداری بود (6/48 درصد). آزمون های آماری ارتباط معناداری بین سبک مطالعه و جنسیت افراد نشان نداد (18/0P=).
    نتیجه گیری
    با توجه به شیوه آموزش افراد از دوران مدرسه تا دانشگاه به صورت سخنرانی، غالب بودن سبک شنیداری نسبت به سایر سبک ها قابل توجیه است. با توجه به نمود عملی دانش دانشجویان پزشکی بر بالین بیمار، افزایش توانایی در سبک های مهارتی ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: سبک یادگیری، دانشجویان پزشکی، آزمون وارک
  • نسرین شریفی، عباس علی پور، خدیجه رنجبر صفحه 590
    مقدمه
    از میان خطاهای دارویی اشتباه در تجویز داروهای وریدی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آنجا که به روز نبودن اطلاعات دارویی می تواند یکی از علل اشتباهات دارویی باشد و استفاده از آموزش الکترونیکی امکان دسترسی سریع به جدید ترین منابع را فراهم می سازد این تحقیق با هدف تعیین تاثیر راه کارهای نوین آموزشی بر کاهش خطاهای تجویز داروهای وریدی توسط پرسنل شامل خطا در دوز دارو، بررسی قبل از تجویز، بررسی حین و بعد از تجویز، بررسی محل تجویز، نوع حلال، حجم حلال، مدت زمان تزریق و آموزش به بیمار انجام پذیرفت.
    روش ها
    این تحقیق یک بررسی مداخله ای تک گروهی است که در سال 88-1387 در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز اجرا گردید. نمونه ها شامل داروهای وریدی بود که توسط مسوولین اجرای دستورات دارویی در بخش های داخلی تجویز می شدند. اطلاعات مربوط به قبل و شش ماه پس از ارائه کارگاه آموزشی جمع آوری گردید. مداخله آموزشی برای کلیه پرستاران مسوول تجویز دارو، و به صورت کارگاهی مرکب از سخنرانی، تمرین، بازاندیشی، و فرصت یادگیری الکترونیکی در مورد خطاهای تجویز دارو و منابع کسب اطلاعات روزآمد بود. داده ها با تست های آماری مک نمار و توزیع دوجمله ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    در این مطالعه 603 مورد تجویز داروی وریدی (30 نوع دارو) از نظر ده متغیر مورد مشاهده قرار گرفتند. آموزش موجب کاهش معنادار میزان خطا در متغیرهای «بررسی قبل از تزریق» (5/60 درصد در مقابل 6/6 درصد)، «بررسی محل تزریق» (3/25 درصد در مقابل 4/3 درصد)، «مدت زمان تزریق» (1/50 درصد در مقابل 6/27 درصد)، «بررسی حین تزریق» (7/42 درصد در مقابل 7/16 درصد)، «بررسی پایان تزریق» (3/42 درصد در مقابل 2/17 درصد) و «آموزش به بیمار» (2/91 درصد در مقابل 6/75 درصد) شده است (05/0p<).
    نتیجه گیری
    استفاده از راه کارها و منابع نوین (منابع و نرم افزار های معتبر الکترونیکی) از طریق خودآموزی، جهت کاهش خطاهای تجویز دارویی توسط پرستاران در بخش های بیمارستانی، امری ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: خطاهای دارویی، داروهای وریدی، یادگیری الکترونیک، آموزش ضمن خدمت، اطلاعات دارویی، تدریس تلفیقی
  • عباس عباس زاده، فریبا برهانی، محدثه محسن پور صفحه 600
    مقدمه
    بررسی عوامل موثر بر انتخاب رشته پرستاری می تواند در شناخت و تقویت انگیزه های ورود به این حرفه کمک کند. این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر انتخاب رشته پرستاری در دانشجویان تازه وارد پرستاری دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام شده است.
    روش ها
    در این مطالعه توصیفی مقطعی، با روش سرشماری کلیه دانشجویان تازه وارد پرستاری دانشگاه علوم پزشکی کرمان (82 نفر) وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه پژوهشگرساخته بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، تی زوج، و آنالیز واریانس برای داده های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    از نظر دانشجویان شرکت کننده در پژوهش، موثرترین عامل در انتخاب رشته پرستاری، «علاقه به کمک به مردم» و کمترین تاثیر مربوط به «تجربه کار درمانی قبل از اشتغال به تحصیل» بود. عوامل فردی و حرفه ای، موثرترین علت در انتخاب رشته پرستاری بیان شدند. مقایسه تاثیر سه حیطه عوامل فردی (67/61 درصد)، محیطی (38 درصد) و حرفه ای (33/62 درصد) در انتخاب رشته دانشجویان تفاوت آماری معنادار نشان داد (001/0>P).
    نتیجه گیری
    توجه یکسان دانشجویان به عوامل فردی و حرفه ای در انتخاب رشته در مقایسه با تاثیر کمتر عوامل محیطی، نشان از آن دارد که داوطلبان در انتخاب رشته بیش از آنکه تحت تاثیر عوامل بیرونی (نا به جا) باشند، علایق خود و ویژگی های حرفه را مبنا قرار داده اند. تاثیر زیاد عوامل حرفه ای نشان می دهد با اصلاح این عوامل، می توان ورود دانشجویان علاقه مند و با انگیزه به این حرفه را افزایش داد.
    کلیدواژگان: انتخاب رشته، پرستاری، هدایت تحصیلی، انگیزش تحصیلی
  • پروین منگلیان شهربابکی، ژاسمن شاه نظری، محمد محمودی، جمیله فرخ زادیان صفحه 609
    مقدمه
    با توجه به این که عمده ترین علل مرگ و میر و کاهش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلب، ریشه در عملکرد خودمراقبتی نادرست دارد و کافی نبودن آگاهی بیماران به این مسائل دامن می زند، لذا مطالعه ای با هدف بررسی تاثیر آموزش مراقبت از خود، بر آگاهی و عملکرد بیماران مبتلا به نارسایی قلب در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام گرفت.
    روش ها
    در یک مطالعه نیمه تجربی، 80 بیمار مبتلا به نارسایی قلب بستری در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهرکرمان با روش نمونه گیری آسان و تدریجی انتخاب و در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند. ابتدا میزان آگاهی و نحوه عملکرد هر بیمار در مورد مراقبت از خود، از طریق پرسشنامه و چک لیست محقق ساخته و پایا و روا از طریق مصاحبه و مشاهده گرفته شد، سپس هر بیمار گروه تجربی یک برنامه آموزشی شامل 4 جلسه آموزشی 20 دقیقه ای همراه با ارائه جزوه آموزشی به صورت انفرادی و پرسش و پاسخ دریافت کرد. سپس یک ماه بعد از ترخیص از هر یک از بیماران در دو گروه، آزمون نهایی به عمل آمد. مقایسه آگاهی و عملکرد دو گروه از طریق آزمونهای آماری ناپارامتری ویلکاکسون و مان ویتنی یو انجام شد.
    نتایج
    رتبه آگاهی و عملکرد بیماران مبتلا به نارسایی قلب در کلیه حیطه های مراقبت از خود، قبل از مداخله بین دو گروه تجربی و شاهد، معنادار نبود. در حالی که این میانگین امتیازات بعد از مداخله در گروه تجربی و شاهد اختلاف معناداری داشت. به طوری که مقایسه تغییرات نشان داد که تغییرات آگاهی (02/7±81/18) و عملکرد (57/11±5/29) در گروه تجربی به طور معناداری بیش از تغییرات آگاهی (79/2±81/1) و عملکرد (28/1±43/0) در گروه شاهد بوده است که نشان دهنده تاثیر آموزش بر گروه تجربی بود.
    نتیجه گیری
    به کار گیری برنامه آموزشی خودمراقبتی طراحی شده بر آگاهی و عملکرد بیماران مبتلا به نارسایی قلب در نمونه های مورد مطالعه موثر بوده است و آموزش یکی از روش های مناسب و لازم برای ارتقای مراقبت از خود است.
    کلیدواژگان: آموزش، برنامه خودمراقبتی، آگاهی، عملکرد، نارسایی قلب، بیماران قلبی
  • امیر واحدیان عظیمی، فاطمه الحانی، کوثر هدایت صفحه 620
    مقدمه
    آموزش به بیمار و به کارگیری مشارکت بیماران در روند درمان در طول بستری به ویژه در زمان ترخیص کاملا ضروری است. مطالعه حاضر با هدف تبیین تجارب پرستاران در زمینه موانع و تسهیل کننده های آموزش به بیمار در سال 1388 در بیمارستان شریعتی تهران انجام شد.
    روش ها
    مطالعه حاضر یک مطالعه تلفیقی با استفاده از رویکرد دلفی است که در 3 مرحله انجام گردید. نمونه ها 25 نفر (شامل 1 مترون، 8 سوپروایزر، 8 سرپرستار و 8 پرستار) بودند. محیط مطالعه بیمارستان شریعتی تهران بوده، روش جمع آوری داده ها در مرحله اول مصاحبه بدون ساختار، مرحله دوم توسط پرسشنامه حاصل از مرحله اول و در مرحله سوم گروه های متمرکز بود.
    نتایج
    میانگین و انحراف معیار سن و سابقه کار واحدهای مورد پژوهش به ترتیب 14/6±20/42 و 20/6±84/14 بود. بر اساس مرحله سوم، مهمترین موانع آموزش بیمار شامل کم بودن دانش و اطلاعات علمی پرستار، کمبود نیروی پرسنلی پرستاری، مشغله زیاد کاری پرستار، ایجاد سیستم نظارت و بازخورد، آموزشی بودن بیمارستان و تحمیل کارهای اضافی به پرستاران، بود. مهم ترین تسهیل کننده ها نیازسنجی از بیمار در هر بخش و ایجاد پروتکل بر اساس آن، ایجاد سیستم نظارت و بازخورد، ارتباطات خوب بین پرستار و بیمار و پزشک، گذاشتن یک پرستار مخصوص آموزش به بیمار به صورت در گردش، برگزاری کلاس های آموزشی به عنوان جز ساعت کاری ذکر شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به چند بعدی بودن موانع و تسهیل کننده های آموزش به بیمار بر اساس نتایج این مطالعه، انجام اقدامات نظام مند و همه جانبه آموزش به بیمار انجام برای فراهم نمودن امکانات و شرایط طراحی و اجرای برنامه های آموزشی و خودمراقبتی بر اساس نیاز مددجویان در بالین توصیه می شود.
    کلیدواژگان: پرستاران، آموزش به بیمار، نیازسنجی، مراقبت از خود
  • حسین کریمی مونقی، اکبر درخشان، محمد خواجه دلویی، مرضیه دشتی رحمت آبادی، طاهره بینقی صفحه 635
    مقدمه
    مطالعات زیادی در زمینه محیط آموزش بالینی دانشجویان پزشکی و مشکلات مربوط به آن انجام شده است، اما تجربه یادگیری بالینی دانشجویان پزشکی کمتر به عنوان یک کل مورد توجه قرار گرفته است. لذا این پژوهش با هدف جستجو، توصیف و تفسیر درک دانشجویان پزشکی از یادگیری بالینی، و در نهایت، به دست آوردن بینش عمیق تر در مورد تجربه یادگیری بالینی دانشجویان پزشکی انجام شد.
    روش ها
    برای هدایت این پژوهش از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. بیست نفر از دانشجویان پزشکی به صورت دو گروه متمرکز تا رسیدن به اشباع مصاحبه شدند، داده های به دست آمده از این مصاحبه ها به صورت مکتوب درآمد و با استفاده از روش ون منن مورد تجزیه و تحلیل توصیفی تفسیری قرار گرفت.
    نتایج
    یازده مضمون از یافته ها ظهور یافت که می توانند تجربه یادگیری بالینی دانشجویان پزشکی را به تصویر کشند. این مضامین عبارتند از: ماهیت یادگیری بالینی، متعلق به گروه پزشکی نبودن، نگرانی و اضطراب ناشی از برنامه، ارتباط بین یادگیرنده و یاددهنده، متفاوت بودن بسترها و منابع یادگیری بالینی، تبدیل توانایی های بالقوه به بالفعل، یافتن خود در محیط بالینی، جنبه های جذاب تجربه بالینی، تضاد بین کار و یادگیری، وابستگی، و آینده نگری نداشتن یادگیری بالینی.
    نتیجه گیری
    هر چند پدیده تجربه یادگیری بالینی، یک پدیده پیچیده است ولی مطالعه حاضر عناصر و اجزاء عمده آن را آشکار نمود و نشان داد که یادگیری بالینی، دانشجویان را به سمت تبدیل شدن به فردی حرفه ای در پزشکی سوق می دهد. به کارگیری یافته ها و انجام پژوهش در زمینه مضامین ظاهر شده به منظور بررسی میزان مشکلات توصیه می شود.
    کلیدواژگان: پدیده شناسی، محیط یادگیری بالینی، یادگیری بالینی
  • مسعود خداویسی، مهرنوش پازارگادی، فریده یغمایی، حمید علوی مجد صفحه 648
    مقدمه
    آموزش پرستاری در ایران اگرچه از رشد و روند مثبتی برخوردار است ولی با چالش هایی مواجه است. وجود این چالش ها اهمیت توجه به الزامات ارزیابی را بیشتر می کند. مطالعاتی در زمینه ارزیابی در آموزش پرستاری انجام گرفته است، اما مطالعه ای در زمینه الزامات ارزیابی اثربخش در نظام آموزش پرستاری در ایران انجام نگرفته است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین الزامات ارزیابی اثربخش در نظام آموزش پرستاری انجام گردید.
    روش ها
    این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا در سال 1389 انجام شد. داده های این مطالعه از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 21 نفر از صاحب نظران و صاحبان فرایند ارزیابی شامل اعضای بورد پرستاری، روسا و معاونین و اعضای کمیته های ارزشیابی دانشکده های پرستاری و مامایی تیپ یک به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوا انجام شد.
    نتایج
    مضمون های مرتبط با الزامات ارزیابی اثربخش در سه حیطه عوامل درون دادی، عوامل فرایندی و عوامل برون دادی نظام آموزشی به دست آمد. از حیطه عوامل درون دادی می توان الزامات زیرساختی ارزیابی آموزشی، توجه به الگوها و رویکردهای موثر ارزیابی، بازنگری در ابعاد و اجرای ارزیابی، توجه به معیارهای پذیرش دانشجویان، ارزیابی مستمر دانشجویان، توجه به توانمندی های مدرسین و مربیان بالینی و ارزیابی جامع از برنامه درسی را نام برد. مضمون های حیطه عوامل فرایندی شامل؛ تطابق اهداف ارزیابی با استانداردها، بازنگری ابزارهای ارزیابی، تشکیل کمیته پیگیری و ارائه بازخورد، بهبود شرایط ارزیابان، توجه به ذی نفعان و بهبود ارزیابی آموزش نظری و بالینی است. مضمون های حیطه عوامل برون دادی شامل ارزیابی موثر از پیشرفت تحصیلی دانشجویان، برقراری ارتباط با دانش آموختگان، توجه به توانمندی دانش آموختگان، آموزش مداوم دانش آموختگان، پیشرفت تحصیلی دانش آموختگان، سرنوشت شغلی دانش آموختگان، تعیین شرط اجازه کار دانش آموختگان و توجه به تاثیر گذاری دانش آموختگان بر جامعه می باشند.
    نتیجه گیری
    اثربخش نمودن ارزیابی در آموزش پرستاری، نیازمند الزامات متعددی است. به کارگیری این الزامات در هر سه حیطه درون داد، فرایند و برون دادهای آموزشی توسط مدیران آموزش پرستاری می تواند اثربخشی ارزیابی در آموزش پرستاری را بهبود بخشد. همچنین انجام مطالعات بیشتر در این زمینه ضروری است تا با مطالعات گسترده تر بتوان یک نظام ارزیابی کارا جهت آموزش پرستاری طراحی نمود.
    کلیدواژگان: نظام ارزشیابی، ارزیابی اثربخش، نظام آموزش پرستاری، پژوهش کیفی
  • اباصلت خراسانی، جمال عبدالملکی، حسین زاهدی صفحه 664
    مقدمه
    کاربرد فناوری اطلاعات در نظام های آموزشی یک برنامه و جریان آموزشی فعال است، که آموزش نوین را برای حضور موثر در هزاره سوم ترسیم می کند، ولی مقدم برکاربرد آن، باید تلاش شود عوامل موثر بر پذیرش، بهره وری، بهره برداری و استفاده از این پدیده شناسایی شود در این راستا مقاله حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر پذیرش یادگیری الکترونیکی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران بر مبنای مدل پذیرش فناوری(Technology Acceptance Model: TAM) در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفته است.
    روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است که جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 هستند که با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ای با حجم 321 دانشجو انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات، پرسشنامه (محقق ساخته بر اساس مدل پذیرش فناوری) با ضریب پایایی 81/0 است. تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و هم چنین آمار استنباطی از طریق تکنیک آماری مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر تاییدی با استفاده از نرم افزار LISREL انجام گردید.
    نتایج
    متغیرهای برداشت ذهنی از آسانی استفاده از یادگیری الکترونیکی، برداشت ذهنی از مفید بودن یادگیری الکترونیکی، نگرش دانشجویان نسبت به استفاده از یادگیری الکترونیکی و تصمیم به استفاده از یادگیری الکترونیکی به عنوان عوامل موثر بر پذیرش و استفاده یادگیری الکترونیکی دارای اثرات مثبت بر پذیرش و استفاده از یادگیری الکترونیکی در سطح 01/0 در میان دانشجویان هستند.
    نتیجه گیری
    بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، مدل پذیرش یادگیری الکترونیکی در جامعه مورد مطالعه با توجه به شاخص های برازش دارای برازش مناسب است. بر همین اساس قابلیت به کارگیری را در جامعه موردنظر را داراست.
    کلیدواژگان: یادگیری الکترونیکی، مدل پذیرش فناوری، ارزیابی فناوری
|
  • Fatemeh Heshmati Nabavi, Zohreh Vanaki, Eesa Mohammadi Page 554
    Introduction
    Parthnership in clinical education is a duty for all those involved in providing health care. Nurses’ involvement in clinical education can reduce the gap between theory and practice. This study aimed to identify the mechanisms used by nursing educators to attract staff nurses’ parthnership in the delivery of clinical education.
    Methods
    This is a qualitative content analysis study performed in year 2009. Fifteen nursing clinical educators, staff nurses, educational managers, and nurse managers of Mashhad University of Medical Sciences and Tehran University of Medical Sciences participated in this study. Data was collected through semi-structured interviews. Primarily, purposeful sampling was performed and continued using snowballing method and continued until data saturation. All interviews were recorded and subsequently transcribed. The analysis was carried out by qualitative content analysis method.
    Results
    Six themes were discovered through rich and deep descriptions by participants. These include acquiring skillfulness supremacy, being realistic, commitment and responsibility, modesty, using other nurses’ experiences, and assertiveness.
    Conclusion
    Nursing educators use their special approaches to make effective and appropriate personal and professional relationships with clinical nurses and transfer their experiences to the students. These personal mechanisms should be systematically supported through incorporation within organizational programs shared by academic and clinical institutes. This will enhance the efficacy of nursing educators in accomplishing their clinical role.
  • Maryam Ravanipour, Farahnaz Kamali, Masoud Bahreini, Hakimeh Vahedparast Page 569
    Introduction
    Peer teaching/learning is an effective educational intervention for students of health sciences in clinical settings. This study explores facilitators and barriers in application of this method in clinical settings.
    Methods
    It is a content analysis qualitative study in which the focus group discussion is used for data gathering. Two groups of nursing students (n=15) of Bushehr University of Medical Sciences who were trained through peer education in pediatric or neonatal wards in year 2009, explained about how they experienced peer learning.
    Results
    Analysis of interviews revealed 3 categories of facilitators including type of the job and workload, educational role of the instructor, and students’ characteristics. Also three categories of tension in working environment, trivial supervision of instructor, and competitive performance of students were identified as learning barriers in this method.
    Conclusion
    It may be recommended that teachers brief this method to the students and then start using the method with low workload and less stress to the students and finally keep an eye over its implementation process. Further study in this domain by experts of different fields is recommended.
  • Javad Golmirzaei, Hamidreza Mahboobi, Tahereh Khorgoei Page 582
  • Alireza Javadinia, Gholamreza Sharifzade, Mohammadreza Abedini, Mohammadmahdi Khalesi, Morteza Erfaniyan Page 584
    Introduction
    Medical students face with extreme amount of curriculum materials which cant be simply memorized, so different ways of learning have always been emphasized. The goal of this study was to investigate learning styles and related factors among medical students of Birjand University of Medical Sciences using VARK questionnaire.
    Methods
    This was a descriptive cross-sectional study. In 2009-2010 academic year, 148medical students from different stages of medical school were selected by stratified random sampling..The learning styles of Data gathering tool was VARK questionnaire in which learning styles were classified into four subclasses of visual, audio, reading, and kinetic (skill). Data was analyzed using descriptive and inferential statistics.
    Results
    Among 148 people participating in this study 77% were female and most of them (66.2%) were passing the basic sciences stage. The learning style mostly used by these students was auditory (48.6). There was no significant relationship between the preferred learning styles and gender (P= 0.18).
    Conclusion
    Considering the fact that students are educated through lecture and oral methods from elementary to university, it would be expected that students prefer auditory learning style to others. Despite the practical outbreak of medical students in clinical settings, increasing students’ ability in kinetic methods seems to be necessary.
  • Nasrin Sharifi, Abbass Alipour, Khadije Ranjbar Page 590
    Introduction
    Among medication errors, intravenous medication administration errors are especially important. The lack of medication information can be one of the causes of medication errors. Using electronic education may facilitate quick access to the update resources. The objective of this study is the evaluation of an appropriate educational strategy to reduce intravenous drug administration errors by staff, including error in drug dosage, before-, during- and after- prescription assessment, evaluation of injection site, proper solvent selection, volume of solvent, length of injection, and patient training.
    Methods
    This is a single group interventional study, carried out in three hospital wards of Shiraz University of Medical Sciences in 2008-9. Samples were intravenous drugs prescribed by nursing staff. Intravenous administrations was observed and recorded before and 6 months after the educational intervention. Educational intervention for all nursing staff responsible for drug administration, was a workshop composed of a blend of lectures, practice, reflection and E-learning opportunities on medication errors and resources. Data analysis was done with MC-Nemar and binomial tests.
    Results
    In this study, evaluations of errors in 603 administrations of intravenous medication (30 drugs) have been done regarding ten variables. After education, there was a decreased frequency of errors in before prescription assessment (60.5% to 6.6%), evaluation of injection site (25.3% to 3.4%), length of injection (50.1% to 27.6%), during prescription assessment (42.7% to 16.7), after prescription assessment (42.3% to 17.2%) and patient training (91.2% to 75.6%) (P < 0.05).
    Conclusion
    The use of modern strategies and introducing rsources (electronic data bases and sofwares) in hospital wards is important in decreasing medication errors, as it facilitates the nurses’ access to the update sources of medication information.
  • Abas Abaszadeh, Fariba Borhani, Mohadeseh Mohsenpour Page 600
    Introduction
    Appraising the factors affecting the choice of nursing major may help to identify and improve incentives for choosing this profession. This study is an endeavor to determine factors affecting the choice of discipline among newly admitted nursing students of Kerman University of Medical Sciences.
    Methods
    In this descriptive cross sectional study, all newly admitted nursing students in Kerman University of Medical Sciences were entered into study through census (n=82). Data gathering tool was a questionnaire made by researcher. Data was analyzed using independent t test, paired t test, and repeated measure ANOVA.
    Results
    According to the students, the most effective reason for choosing nursing was “eager to help people” and the least effective one was “having experience of health care before education”. Personal and professional factors were the foremost reason for choosing this discipline. Comparing the effect of three domains of personal (61.67%), environmental (38%), and professional (62.33%) on choosing the discipline revealed a significant statistical difference (p<0.001).
    Conclusion
    Students’ parallel attention to personal and professional factors in choosing the discipline compared to trivial effect of environmental factors, implies that volunteers have considered their own interests and the characteristics of the profession rather than external (improper) factors. The extensive effect of professional factors shows that it is possible to attract more interested and motivated students to this discipline via the modification of these factors.
  • Amir Vahedian Azimi, Fatemah I. Alhani, Kosar Hedayat Page 620
    Introduction
    Patient education and his/her partnership during hospitalization and at discharge time is essential. The aim of this study is to describe nurses’ experiences of barriers and facilitators of patient education in year 2008 at Shariati Hospital in Tehran (SHT).
    Methods
    The present study is a triangulation research with three steps Delphi method. Participants included 25 nursing staff (1 matron, 8 supervisors, 8 head nurses and 8 nurses). Data were collected in the nursing office and different wards. Data collection methods were an unstructured interview, followed by a questionnaire from interviews, and in the third step, focused groups.
    Results
    Mean and Standard deviation of age and working experience of participants were 42/20±6/14 and 14/84±6/20 years, respectively. Most important barriers according to the third step were: nurses’ low scientific knowledge and information, shortage of nursing manpower, excessive workload, manner of clinical supervision and feedback, and extra tasks demanded due to working in a teaching hospital. The most important facilitators were found to be: developing patient education protocols for each ward, according to needs assessment, revision in supervision and feedback system, establishing a good relationship between patients and nurses and physicians, assigning a rotating nurse for patient education, and running educational courses for nurses as a part of their duty time.
    Conclusion
    The described barriers and facilitators for patient education have a multidimensional nature. Therefore, it may be suggested that authorities should undertake systematic and comprehensive measures to provide facilities and opportunities for programs on patient education and self-care programs based on their needs in clinic.
  • Hosein Karimi Monaghi, Akbar Derakhshan, Mohhammad Khajedalouei, Marzieh Dashti Rahmat Abadi, Tahereh Binaghi Page 635
    Introduction
    many studies have been conducted regarding the settings of clinical medical education and its problems, but clinical learning experiences of medical students are less studied as a whole.The aim of this study was to explore, describe and interpret medical student's perception about clinical learning in order to obtain a deep insight about their clinical learning experience.
    Methods
    This study was conducted on phenomenological approach. Two focus groups of 20 students were hold. Data gathering continued until saturation. Transcriptions were analyzed using the Van Manen procedures.
    Results
    Data were categorized into 11 themes: nature of clinical learning, not belonging to medical team, program-induced anxiety, communication between learner and teacher, variety of contexts and resources for clinical learning, putting potential abilities into action, discovery of self in clinical setting, conflict between work and learning, dependency, and lack of prospectus in clinical learning.
    Conclusion
    Although, clinical learning is a complex phenomenon, this study discovered its main aspects and elements. Findings implied that clinical learning directs students toward medical professionalism. Application of results and conducting more research about discovered themes in order to assess problems are recommended.
  • Masoud Khodaveisi, Mehrnoosh Pazargadi, Faride Yaghmaei, Hamid Alavimajd Page 648
    Introduction
    There are many studies about evaluation in nursing education and its problems in Iran, but no study has been reported on the requirements for effective evaluation. This study aimed to explore academic manager's perceptions about requirements for effective evaluation in nursing education in Iran.
    Methods
    This qualitative study was performed in year 2010. Semistructured individual interviews were arranged for 21 academic nursing managers and experts. The interviews were tape-recorded and transcribed verbatim. The transcriptions were analyzed using content analysis method.
    Results
    Requirements for effective evaluation emerged in three categories and each category included some themes: input issues (infrastructure requirements, consideration of appropriate evaluation policies and approaches, revision of evaluation tools, consideration of students admission criteria, continuous assessment of students, teachers’ competence, comprehensive evaluation of curricula); process issues (standardization of objectives, revision of evaluation tools, establishment of follow-up committees, improvement of evaluators’ conditions, consideration of stakeholders’ expectations, and improvement in evaluation of theoretical and clinical training), and output issues (effective evaluation of students’ academic achievement, maintaining contact with alumni, alumni competence, continuing education for alumni, academic progress of alumni, awareness of occupational situation, work licensure, and graduates’ impact on society).
    Conclusion
    There are numerous requirements for making nursing evaluations effective. Providing these requirements in the three categories of educational inputs, processes and outputs may improve the effectiveness of current evaluations.Also further studies are essential to design an efficient evaluation system for nursing education.
  • Abasalt Khorasani, Jamal Abdolmaleki, Hossein Zahedi Page 664
    Introduction
    Application of information technology in educational systems is an active program and educational process, which illustrates modern education in the third millennium. Meanwhile, prior to its application, there should be an effort to identify the effective factors on the acceptance, efficiency, utilization and use of this phenomenon. Therefore, this study aimed to investigate the factors affecting the acceptance of electronic learning based on Technology Acceptance Model (TAM) among students of Tehran University of Medical Sciences.
    Methods
    This research is a descriptive study which includes all the students studying in year 2010 in Tehran University of Medical Sciences. Using simple random sampling 321 students were selected for the study. Data collection tool was a questionnaire (developed by the researcher based on Technology Acceptance Model). Its reliability was 0. 81. Data analysis included both descriptive statistics (by SPSS) and inferential statistics through structural equation modeling and path analysis using LISREL.
    Results
    Variables including the perception of easy usage of e-learning, the perception of the helpfulness of e-learning, students’ attitudes toward e-learning and the decision to use it are the factors which affect the acceptance and use of this technology positively at the level of 0.01 among the students.
    Conclusion
    Based on the data analysis, the TAM of electronic learning in this population is appropriate based on the goodness of fit. Consequently it is applicable to the population under study.