فهرست مطالب

نشریه پژوهش و سازندگی
سال پانزدهم شماره 3 (پیاپی 57، زمستان 1381)

  • 104 صفحه، بهای روی جلد: 2,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1381/11/15
  • تعداد عناوین: 46
|
  • گیاه شناسی
  • بررسی تاثیر تیمارهای مختلف بر شکستن خواب بذر گیاه بومادران
    منصوره شریعتی، طهماسب آسمانه صفحه 2
    گیاه بومادران در بخشهایی از اروپا و آسیا به صورت خودرو رویش داشته و از نظر دارویی بسیار حایز اهمیت است. مطالعات نشان داده است که 90% از بذرهای تازه برداشت شده این گیاه دارای خفتگی است که باعث کاهش قوه نامیه بذرهای این گیاه می شود. طبق گزارشات ISTA، نوع خفتگی در گیاهان تیره آفتابگردان عمدتا فیزیولوژیکی می باشد. تیمارهای شکستن خفتگی بذر پنج جمعیت این گیاه که از مناطق اردبیل، چالوس، فریدونشهر، گلدشت و دهق پایین اصفهان جمع آوری شده بودند با استفاده از آزمایشهای فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی و در چهار تکرار بررسی گردید این تیمارها شامل درجه حرارت های ثابت و متناوب، تاریکی و نور متناوب، پیش سرمادهی و محرکهای شیمیایی از قبیل: جیبرلین، نیترات پتاسیم و تیوره می باشند. در تمام آزمایشات، درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، ضریب سرعت جوانه زنی و میانگین جوانه زنی در روز و ضرایب همبستگی محاسبه گردید. نتایج نشان داد که بهترین تیمارهای شکستن خفتگی بذر این گیاه به ترتیب عبارتند از الف) PPM 500 اسید جیبرلیک (GA3)، ب) نیترات پتاسیم (0.2%)، نور متناوب (8 ساعت نور و 16 ساعت تاریکی) و دمای متناوب 20، 30 درجه سانتیگراد همچنین بین درصد جوانه زنی و سرعت جوانه زنی بیشترین همبستگی مثبت وجود دارند. بنابراین می توان علاوه بر درصد جوانه زنی، از سرعت جوانه زنی به عنوان بهترین شاخص ارزیابی قوه نامیه این گیاه نام برد. همچنین اختلاف بین جمعیت های مورد اشاره در سطح 1% و بر اساس آزمون دانکن معنی دار بوده و بالاترین قوه نامیه (96%) مربوط به جمعیت فریدونشهر می باشد.
  • متفرقه
  • مدل تفکیک برف، ابر و زمین در تصاویر ماهواره ای نوا NOAA
    جهانگیر پرهمت، بهرام ثقفیان، حسین صدقی صفحه 2
    سطح پوشش برف به عنوان یکی از عوامل مهم در پیش بینی رواناب حاصل از ذوب برف قلمداد می شود، لیکن توزیع مکانی و زمانی برداشت های زمینی سطح تحت پوشش برف مناسب نمی باشد. از طرف دیگر، داده های ماهواره ای نوا (NOAA)سنجنده AVHRR با قدرت تفکیک پیکلسل های 1.1×1.1 کیلومترمربع در تکرارهای روزانه می تواند توزیع مکانی و زمانی پوشش برفی را بدست دهد. امکان برآورد سطح تحت پوشش برف از اطلاعات ماهواره ای به طور غیرمستقیم وجود دارد. این اطلاعات شامل بازتابهای عوارض در طیف های مختلف امواج الکترومغناطیس است. بدین منظور روش هایی در تفسیر این اطلاعات و استخراج سطح پوشش برف ارائه شده است. این روش ها عمدتا شامل مرحله تفسیر چشمی تصاویر ماهواره ای می باشد. در شناسایی محدوده های برفی در تصاویر ماهواره ای همواره ابر که در دامنه امواج طیف نامرئی دارای خصوصیات شبیه به برف می باشد. از مشکلات مهم روش های موجود و ازمنابع عمده خطا می باشد. در این تحقیق با استفاده از باندهای 2، 3 و 4 ماهواره نوا با سنجنده AVHRR روشی ارائه می گردد که برف، ابر و زمین را از یکدیگر تفکیک می نماید. در این روش نیازی به تفسیر چشمی نیست و با استفاده از بارزسازی، تحلیل چند طیفی و تحلیل هیستوگرام و بر اساس خصوصیات فیزیکی سه محیط برف، ابر و زمین تفکیک می گردند. به منظور اجرای تحلیل چند طیفی، بارزسازی و نیز Split-Merge نمودن تصوی، محیط نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی سلولی ILWIS بهره برداری شده است. داده های سنجنده AVHRR ماهواره نوا در سه زمان شامل 9 ژانویه و 24 فوریه 1997 و 17 می 1998 برای تفکیک برف از ابر و زمین در حوزه های کارون، دز و کرخه واقع در منطقه زاگرس ایران مورد استفاده قرار گرفته است. ارزیابی روش پیشنهادی در تفکیک و تشخیص برف و زمین در تاریخ 17 می 1998 در مقایسه با نتایج حاصل از پردازش تصاویر سنجنده TM ماهواره لندست که دارای قدرت تفکیک پذیری مکانی بالا و با پیکسل هایی به ابعاد تقریبی 28.5×28.5مترمربع می باشد مطابقت دارد. به علاوه نتایج روش پیشنهادی در تشخیص برف، ابر و زمین با نتایج تفسیر چشمی عوارض در تصویر تاریخ 24 فوریه 1997 مورد مقایسه قرار گرفته است که تطابق خوبی را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: سنجش از دور، سنجنده AVHRR، کارون، دز، برف
  • آفات و بیماریها
  • معرفی دانه رستهای علفهای هرز مهم استانهای گیلان، مازندران و گلستان و کلید شناسایی آنها
    فاطمه آقابیگی، فریدون ترمه، ندا امیری صفحه 9
    در این مقاله 90 گونه دانه رست علف هرز از استانهای گیلان، مازندران و گلستان معرفی می گردند که از مزارع غلات (گندم، جو، برنج و ذرت)، آفتابگردان، یونجه، سویا، کلزا و پنبه جمع آوری شده اند. بعضی از محصولات مثل برنج در استان گیلان، پنبه در استان گلستان و گندم در استان مازندران به عنوان محصول عمده استان بوده اند و سعی گردیده است که از این مزارع بذور علفهای هرز جمع آوری گردد. پس از تشخیص علفهای هرز جمع آوری شده، اقدام به کشت بذور علفهای هرز در گلخانه گردیده است. و پس از رویش دانه رست اقدام به شناسایی آنها گردید. ضمنا در جدول 1 لیست گیاهان غالب در هر تیره و گیاهان غالب در مزارع مختلف ارائه شده است.
  • جنگل و مرتع
  • مطالعه زادآوری طبیعی سرخدار در منطقه جنگلی درفک - گیلان
    تیمور رستمی شاهراجی، محسن یوسفپور رشتی صفحه 15
    سرخدار یکی از پنج گونه سوزنی برگانی است که در جنگلهای گیلان بطور طبیعی می روید. این گونه به صورت توده های نسبتا خالص و یا آمیخته همراه با راش، پلت، شیردار، توسکا، نمدار و به طور پراکنده از ارتفاع 220 الی 1400 متر از سطح دریا دیده می شود. هدف از این بررسی ارزیابی وضعیت زادآوری طبیعی سرخدار در جنگلهای گیلان است. برای این منظور یکی از رویشگاه های مهم سرخدار در منطقه درفک به مساحت 20 هکتار در محدوده ارتفاعی 180 تا 1400 متر از سطح دریا مورد شناسایی قرار گرفت. نمونه برداری از سطح جنگل به روش خوشه ایانجام شد. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تعداد نهال در سطح جنگل در هر 10 متر مربع یک نهال بوده است. نهال هم به صورت جنسی و هم به صورت غیرجنسی یعنی به صورت ساقه جوش مشاهده گردید. پراکنش نهالهای سرخدار در طبقه قطری 0-5 میلیمتر بیشترین تعداد و در طبقه قطری 10-15 میلیمتر کمترین تعداد را نشان داد. فراوانی نهالهای شاخه زاد نسبت به دانه زاد حاکی از شرایط سخت و موانع طبیعی متعددی است که مانع از سبز شدن انبوه بذور ریخته شده و تداوم رشد و نمو آنها در عرصه جنگل می گردد. نتایج حاصل از بررسی وضعیت ارتفاعی نهال ها نشان داد که در اکثر طبقات قطری ارتفاع نهالهای دانه زاد بیشتر از شاخه زاد بوده و فقط در طبقه قطری 0-5 میلیمتر ارتفاع نهالهای شاخه زاد بیشتر از نهالهای دانه زاد بود.
    کلیدواژگان: سرخدار، زاد آوری طبیعی
  • گیاه شناسی
  • تاثیر خردل وحشی بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم پاییزه در مقادیر و زمان های مصرف نیتروژن
    مهدی راستگو، علی قنبری، محمد بنایان اول، حمید رحیمیان صفحه 16
    به منظور بررسی تاثیر میزان و زمان مصرف نیتروژن در اثر خردل وحشی بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم پاییزه، آزمایشی در سال زراعی 79-78 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی مشهد انجام شد. این طرح به صورت کرتهای خرد شده و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. آزمایش دارای سه فاکتور شامل تراکم علف هرز در چهار سطح (0، 8، 16 و 32 بوته در مترمربع)، میزان کود نیتروژن (به شکل اوره) در سه سطح (کم 1000 کیلوگرم در هکتار، مطلوب 1500 کیلوگرم در هکتار و زیاد 2250 کیلوگرم در هکتار) و الگوی تقسیط کود نیتروژن در دو سطح (الگوی اول = 1.3 کود همزمان با کاشت + 2.3 کود در ابتدای پنجه زنی: الگوی دوم = 1.3 رکود همزمان با کاشت + 1.3 کود در ابتدای پنجه زنی + 1.3 کود در ابتدای پنجه زنی + 1.3 کود در ابتدای به ساقه رفتن) بود. دو فاکتور تراکم علف هرز و سطوح کود نیتروژن به صورت فاکتوریل کرت اصلی را تشکیل می داد و کرتهای فرعی نیز الگوهای تقسیط کود نیتروژن بودند. داده های مربوط به عملکرد و اجزای عملکرد گندم، در پاسخ به تراکم علف هرز در سطوح مختلف تیمارهای کودی به مدل هیپربولیک راست گوشه سه پارامتری برازش داده شد. نتایج این آزمایش نشان داد که الگوی تقسیط نیتروژن اثر معنی داری را بر اثرات رقابتی خردل وحشی در گندم ایجاد نکرد. افزایش تراکم خرد وحشی از طریق کاهش تعداد پنجه و تعداد سنبله در واحد سطح و نیز تعداد دانه در سنبله به کاهش عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در گندم منجر شد، که شدت این کاهش بر عملکرد دانه محسوس تر بود. در هر شرایط قدرت رقابتی تک بوته های خردل وحشی در دو سطح کم و زیاد نیتروژن بیشتر از سطح مطلوب بود.
  • جنگل و مرتع
  • بررسی تغییرات کیفی و کمی اسانس Thymus pubescens Boiss. Et Kotschy ex Celak در چند نقطه رویشی دره لار
    فاطمه عسکری، فاطمه سفیدکن، محمد باقررضایی صفحه 20
    جنس آویشن در نقاط مختلف ایران 14 گونه دارد. نمونه های گیاهی از سه نقطه رویشی در دره لار و در دو مرحله قبل از گلدهی و گلدهی جمع آوری گردیدند. از اندامهای هوایی خشک شده با روش تقطیر با بخار آب در دستگاه های شیشه ای به مدت 45 دقیقه اسانس گیری به عمل آمد. مقدار اسانس در مرحله رویشی به ترتیب 0.53% تا 0.93% و در مرحله گلدهی از 1.23% تا 2.03% متغیر بود. در مجموع مقدار اسانس در مرحله رویشی کمتر از مرحله گلدهی بود. سپس اسانس ها جهت تجزیه و شناسایی به دستگاه های GC و GC.MS تزریق شدند. در مجموع 26 ترکیب (98.0% تا 99.3%) در مرحله رویشی و 32 ترکیب (97.7% تا 98.5%)در مرحله گلدهی شناسایی شدند. ترکیبهای شاخص در مرحله قبل از گلدهی: کارواکرول (52.6% تا 77.9%)، تیمول(2.7% تا 21.8%)، گاماترپینن(3.3% تا 7.4%)، پاراسیمن(2.2% تا 4.4%) و بتاکاریوفیلن(1.7% تا 2.5%) بودند. همچنین ترکیبهای شاخص در مرحله گلدهی: کاروکرول (54.7% تا 69%)، پارسیمن(6.7% تا 9.7%)، 1 و 8 سینئول + لیمونن(1.7% تا 3.2%)، متیل کارواکرول (0.6% تا 6.6%) و بورنئول (1.7% تا 5.1%) بودند.
    کلیدواژگان: اسانس، Thymus pubescens، دره لار
  • گیاه شناسی
  • مقایسه کاریولوژی برخی ارقام یونجه
    ثمانه مرویان، عباس صفرنژاد، احمد مجد صفحه 25
    یونجه (Medicago sativa L.) از تیره بقولات سطح وسیعی از مزارع و مراتع کشور را به خود اختصاص داده است. مطالعات سیتوژنتیک به منظور اصلاح گیاهان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش با استفاده از مریستم ریشه از سه رقم یونجه (مائوپا، همدانی و CUF101) بعد از مراحل تثبیت، هیدرولیز و رنگ آمیزی، برای هر رقم 10 تا 100 نمونه لام تهیه و مورفولوژی کروموزومها مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی های سیتوژنتیکی نشان داد که هر سه رقم با 32= x4=n2 کروموزوم هستند. فرمول کاریوتیپی در ارقام همدانی و AC,CUF1014+ SM6+M 6 در رقم مائوپا AC4+SM8+ M4 است. با توجه به ایدئوگرامهای ارقام یونجه کروموزومها بر اساس شباهت های ریختی می توانند با هم جفت شوند. کروموزوم های 1 با 3، 2 با 5، 6 با 7، 10 با 11، 12 با 13، 15 با 16 جفت می شوند و تشکیل چهار کوالانت می دهند. طول بلندترین و کوتاهترین کروموزومها در ارقام همدانی و CUF101 به ترتیب 1.8 و 1 میکرون ولی در رقم مائوپا این مقادیر 1.1 تا 1.9 میکرون تخمین زده شده. رقم مائوپا به دلیل بیشتر بودن درصد TF نسبت به دو رقم دیگر از کاریوتیپ متقارن برخوردار می باشد.
    کلیدواژگان: کروموزوم، یونجه، کاریوتیپ، سیتوژنتیک
  • جنگل و مرتع
  • بررسی اثر تعرضات انسان و دام بر جنگل های بلوط (منطقه پاتاوه) یاسوج
    مسعود یوسفی، غلامعلی جلالی، محمد فتاحی صفحه 28
    جنگل های بلوط یاسوج در گذشته نه چندان دور پوشیده از درختان انبوه و سایر رستنی ها بوده است در حالیکه امروزه به دلیل افزایش جمعیت انسانی، چرای مفرط دام، قطع اشجار و بهره برداری بی رویه از درختان و درختچه ها توسط اراضی کشاوری و تاسیسات ساختمانی و... چهره آن کاملا تغییر و به جنگل های مخروبه تبدیل گردیده است. به استثناء مناطقی که از دسترس دام و انسان خارج بوده در سایر نقاط جنگل به شدت تخریب و به صورت تک درختان معیوب و جست گروه های پراکنده به چشم می خورد. این تحقیق مروری است به وضعیت جنگل های منطقه در گذشته و حال و بررسی آثار و چگونگی تخریب و مقایسه روند تخریب و تعرضات انسان ودام و مطالعه مهمترین عوامل موثر در تخریب جنگلهای منطقه، بنابراین بررسی افزایش جمعیت انسانی و دام در منطقه و اثرات آن بر نحوه تخریب و تبدیل این جنگل ها در فاصله زمانی 34 سال گذشته (طی دو دوره 14 و 20 ساله) توسط عکس های هوایی مربوط به سالهای 1334، 1348 و 1368 در شمال غربی استان کهکیلویه و بویراحمد (منطقه پاتاوه) انجام شده است. برآورد و مقایسه نسبت درصد مساحت تیپ های مختلف از نظر درصد تاج پوشش در مقاطع زمانی فوق مورد تفسیر و کنترل و ارزیابی قرار گرفته است. ضمنا بررسی وضعیت فعلی جنگل های منطقه از نظر کمی و کیفی با تهیه شبکه آماربرداری به روش سیستماتیک مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصله از بررسی وضعیت گذشته جنگل با توجه به عکس های مقاطع مختلف زمانی نشان می دهد که نه تنها از سطوح اراضی جنگلی ناشی از تخریب و تبدیل مستقیم توسط انسان و دام و... دائما کاسته شده و به سطح اراضی لم یزرع و اراضی کشاورزی افزوده شده است بلکه در واقع این کاهش سیر صعودی داشته است. بطوریکه در سال 1334 حدود 78.2درصد محدوده مورد مطالعه تحت پوشش جنگل بوده که در سال 1348 به 74% و در سال 1368 به 60% تقلیل یافته است. در همین فاصله زمانی اراضی تحت پوشش جنگل متراکم به جنگل با درجات تراکم ضعیف تر تبدیل گردیده است. نتایج بررسی وضعیت فعلی جنگل های منطقه نشانگر آن است که در اثر قطع و بهره برداری بی رویه تدریجی وضعیت جنگل ها رو به قهقرا و اضمحلال تدریجی گذاشته است. بطوریکه اکثر درختان با فرم شاخه زاد و تنه کج و معوج و اغلب به صورت تنه های غیرصنعتی و هیزمی می باشند. متوسط موجودی در هکتار 91.2سیلو، درصد تاج پوشش بین 30 تا 50 درصد و ارتفاع درختان 6 الی 12 متر و قطر آنها بین 7 تا 60 سانتی متر نوسان دارد. پراکنش قطری درختان بیشتر در کلاسه های قطری 10 تا 30 سانتی متر می باشد و در نقاط جنگلی حاشیه روستاها در اثر قطع و بهره برداری بی رویه، جنگل ها به شدت تخریب و در اثر چرای مداوم دام و حضور آن در عرصه جنگل، زادآوری به شدت کاهش یافته است.
    کلیدواژگان: یاسوج، پاتاوه، تعرضات انسان و دام، جنگل های بلوط
  • به زراعی
  • اثر روش های متفاوت شخم بر عملکرد و اجزاء عملکرد ارقام آفتابگردان
    مهری صفاری صفحه 30
    به منظور بررسی اثر روش های متفاوت شخم بر عملکرد و اجزا عملکرد به رقم آفتابگردان (Helianthus annus L.)، به عنوان محصول دوم بعد از جو زمستانه، آزمایشی در سالهای زراعی 1378 و 1379 در مزرعه تحقیقات دانشکده کشاورزی شهید باهنر انجام شد. آزمایش در قالب طرح کرتهای خرد شده با 4 تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل سه رقم آفتابگردان به اسامی زاریا، رکورد، هیبرید آذرگل (MS19×R43) و سه سطح شخم شامل الف: بدون شخم (NT): ب) شخم حفاظتی (MT): ج) شخم معمولی (CT) بودند. عملکرد دانه در هر سه رقم آفتابگردان تحت تاثیر نوع شخم و رقم قرار گرفت. هیبرید آذرگل در روش های بدون شخم و شخم حفاظتی عملکرد دانه بیشتر از دو رقم دیگر نشان داد: اما عملکرد دانه این هیبرید در شخم حفاظتی اختلال معنی داری با عملکرد در شخم معمولی نشان نداد. قطر طبق در هر سه رقم تحت تاثیر شخم قرار گرفت. تعداد دانه در هر طبق اختلاف معنی داری در روش بدون شخم با دو روش دیگر شخم نشان داد: میانگین وزن هزار دانه در هر سه روش شخم در رقم رکورد و هیبرید آذرگل، یکسان بودند. اما روش بدون شخم در هر سه رقم پایین ترین وزن هزار دانه را داشت: روش های شخم حفاظتی و شخم معمولی اختلاف معنی داری در مورد وزن هزار دانه با یکدیگر نشان ندادند. درصد روغن دانه تحت تاثیر رقم و نوع شخم قرار نگرفت. ولی اثر متقابل آنها معنی دار بود. نتایج نشان می دهد که آفتابگردان به عنوان محصول دوم بعد از غلات زمستانه هیبرید آذرگل به عنوان مناسبترین رقم منطقه: و روش شخم حفاظتی به عنوان بهترین روش شخم برای آفتابگردان توصیه می شود.
    کلیدواژگان: ارقام آفتابگردان، روش های متفاوت شخم، عملکرد، اجزا عملکرد
  • بررسی تغییرات مکانی شوری خاک در مناطق شیب آب و پشت آب پایین دشت سیستان
    معصومه دلبری، پیمان افراسیاب صفحه 34
    در اجرای پروژه های آبیاری و زهکشی به خصوص طرحهای بهسازی و احیا اراضی در مناطق خشک و نیمه خشک، شوری خاک نقش بسیار مهمی دارد. از طرفی در بیشتر مناطق، اطلاعات کافی از شوری خاک در دسترس نمی باشد. بنابراین بررسی ساختار مکانی و تهیه نقشه های هم مقدار شوری به منظور ارزیابی و توسعه اراضی بسیار ضروری است. روش های میانیابی بسیاری در این زمینه وجود دارد. در این تحقیق سه روش زمین آماری کریگینگ معمولی، لوگ کریگینگ و کوکریکینگ برای تحلیل ساختار مکانی و برآورد شوری خاک در مناطق شیب آب و پشت آب پایین واقع در دشت سیستان مورد استفاده قرار گرفته است. تعداد نمونه های استفاده شده شمل 638 عدد با فواصل تقریبی 600 متر بوده است که مقادیر هدایت الکتریکی عصاره اشباع هر نمونه در سه عمق 50- 0 و 100-50 و 150-100 سانتیمتر در مطالعات تفضیلی اندازه گیری شده است. تکنیک مقایسه این روش ها،Cross-validation با معیار میانگین قدر مطلق خطا (MAE) بین مقادیر میانیابی شده و مشاهده شده می باشد. نتایج حاصله از این تحقیق نشان داد که مقدار خطای اندازه گیری مدل نیم تغییر نمای تجربی هر سه روش نسبتا بالا بوده به طوریکه در روش کریگینگ معمولی 89 درصد، در روش لوگ کریگینگ 83 درصد و در روش کوکریگینگ 75 درصد محاسبه شده است. همچنین از مقایسه مقدار MAE هر روش در برآورد مقادیر هدایت الکتریکی خاک، مشخص شد که روش لوگ گریگینگ MAE برتبر با 12.375 درسی زیمنس بر متر نسبت به دو روش دیگر از دقت بیشتری برخوردار است. در ضمن مقایسه مقدار خطای نسبی هر سه روش در برآورد شوری خاک، نمایانگر کاهش آن از لایه سطحی به لایه های زیرین می باشد. در مجموع نتایج بدست آمده موید این مطلب است که شوری خاک در این منطقه ساختار مکانی بالایی از خود نشان نمی دهد.
    کلیدواژگان: هدایت الکتریکی عصاره اشباع، زمین آمار، تغییرات مکانی، نیم تغییرنما، کریگینگ، میانیابی، دشت سیستان
  • آبخیزداری
  • بررسی وضعیت بار غذایی در رودخانه های حوزه آبریز تالاب انزلی براساس مدل نرمال سازی اقلیدسی
    رحمت زرکامی صفحه 38
    پسابهای بیش از 20 رودخانه و زهکش هرساله مقادیر زیادی از عناصر مغذی را وارد تالاب انزلی می کنند. با توجه به اینکه مسائل مربوط به وضعیت بار غذایی اثرات نامطلوبی را روی جوامع زیستی این اکوسیستم باقی می گذارد لذا یکی از اهداف عمده این تحقیق تشخیص رودخانه های آلوده در حوزه آبریز و ارائه راهکارهای مدیریتی برای آن می باشد. در این تحقیق بیش از 15 فاکتور شامل آمونیوم (NH4+)نیتریت(NO2-)، نیترات (NO3-)، فسفات کل (TPO4-3)، فسفات معدنی (O.PO44-3)، مجموع لجن بستر (T.O.M)، اکسیژن محلول (DO)، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی و بیوشیمیایی (BOD5 & COD)، پتاسیم (K+)، سدیم (Na+)، مجموع کلی فرم (T.Coliform)، و کلی فرم مدفوعی (Fecal Coliform)، اسیدیته (PH) و کدورت (Turbidity) از 21 رودخانه در حوزه آبریز تالاب انزلی نمونه برداری شدند. مدت زمان انجام تحقیق 30 ماه (از سال 74 تا نیمسال اول 76) و در هر ماه یکبار (بدون تکرار(از نمونه آب نمونه گیری به عمل آمده است. برای بررسی نتایج ابتدا ضرایب همبستگی فاکتورها تعیین شد و سپس فاکتورها در 4 خوشه طبقه بندی گردید و از هر خوشه یک فاکتور مناسب انتخاب شد. نتایج حاصله از این تحقیق مشخص کرد که از 21 ایستگاه، 5 ایستگاه دارای آلودگی شدیدی بودند (بخصوص رودخانه پیربازار که وضعیت بحراتی تری از رودخانه های دیگر داشته است) و 9 رودخانه دارای آلودگی متوسط و 7 رودخانه دیگر دارای آلودگی ناچیزی بوده اند.
    کلیدواژگان: انزلی، تالاب، رودخانه های حوزه آبخیز، مواد مغذی، پسابها
  • به نژادی
  • بررسی برخی از خصوصیات کمی و کیفی تیپ گلابی وحشی - شن در منطقه سپیدان
    مجتبی حمزه پور، سید کاظم بردبار صفحه 41
    در این تحقیق جهت برررسی برخی از خصوصیات کمی و کیفی تیپ گلابی وحشی - شن در منطقه براق سپیدان ابتدا قسمتی از جنگل های منطقه، به عنوان نمونه انتخاب و محدوده آن را روی نقشه توپوگرافی مشخص شد سپس با بازدید از منطقه و جنگل گردشی، وضعیت کلی منطقه بررسی و تعداد 25 قطعه نمونه 500 متر مربعی پیاده گردید. کلیه اطلاعات لازم از قبیل نوع گونه، قطر برابر سینه، ارتفاع کل درخت و ارتفاع تاج، قطر بزرگ و قطر کوچک تاج درخت و وضعیت تجدید حیات در قالب فرم های آماربرداری برداشت گردید. این آمار و اطلاعات به وسیله برنامه Mstatc تجزیه و تحلیل آماری شد. رسم نمودارهای مربوطه در برنامه Excel انجام و وضعیت کمی و کیفی گونه های موجود در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت. بر این اساس، تعداد در هکتار گونه های موجود در منطقه 122 اصله که 69 اصله مربوط به گلابی وحشی و تاج پوشش گل گونه ها 15.4 درصد که 10.1 آن مربوط به گلابی وحشی است، تعیین گردید.
    کلیدواژگان: تیپ گلابی وحشی، شن، منطقه سپیدان
  • بیوتکنولوژی و ژنتیک گیاهی
  • آنزیم پراکسیداز، آنزیمی جهت یافتن پایه های مقاوم
    پژمان پرهیزکار، سودابه علی احمد کروری، فرهنگ مراقبی، ابراهیم عادلی صفحه 44
    جنگلهای طبیعی کشور یکی از ارکان زیربنائی توسعه پایدار و ذخیرگاه با ارزش ژنتیکی در سطح جهان است.با توجه به نیاز روزافزون چوب، جهت حمایت از این سرمایه طبیعی نیازمند تحقیق در امر کاشت گونه های سریع الرشد، شناسایی پایه های مقاوم به تنشهای محیطی و در نهایت تکثیر این پایه ها می باشیم. تحقیقات نشان داده که آنزیمها حساسترین عامل تغییرات فیزیولوژیک گیاهان تحت تنشهای محیطی محسوب می شوند. در این تحقیق آنزیم پراکسیداز به علت حساس بودن به سرما مورد استفاده قرار گرفته است. جهت بررسی سرمای زودرس در اواسط مهرماه و اوایل دی ماه از 5 پایه هم سن Eucalyptus viminalis در منطقه سراوان رشت و 3 پایه در منطقه عنبران محله آستارا نمونه برداری و تحت تاثیر تیمارهای دمایی 21-، 10-، 5-، 4+ (شاهد) درجه سانتی گراد در شرایط آزمایشگاهی قرار گرفتند. نحوه عکس العمل پایه های مختلف نسبت به تیمارهای درمایی متفاوت بوده است. مبنای تشخیص پایه های مقاوم به سرمای زودرس، افزایش فعالیت سریعتر پراکسیداز و افزایش باندهای ایزوآنزیمی کاتدی در شروع فصل سرما است و مبنای تشخیص پایه های مقاوم به سرمای دیررس از دست دادن همان ایزوآنزیمهای کاتدی بوده است. در این پژوهش پایه شماره 5 سراوان مقاوم ترین پایه نسبت به سرمای زودرس و بعد از آن پایه شماره 3 سراوان معرفی شده است. جهت مطالعه میزان تغییرات کمی آنزیمها از دستگاه اسپکتروفتومتر و برای مطالعه تغییرات کیفی از روش PAGE (پلی اکریل آمید ژل الکتروفورز) استفاده شده است. ادامه این پژوهش با مطالعه سرمای دیررس و در نهایت تکثیر غیرجنسی پایه الیت دنبال خواهد شد.
    کلیدواژگان: درختان، آنزیم، پراکسیداز، فیزیولوژی، تنش
  • به زراعی
  • بررسی اثرات روش های مختلف خاک ورزی بر عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم جو
    مهری صفاری صفحه 48
    به منظور بررسی اثر روش های خاک ورزی بر عملکرد و اجزاء عملکرد دو رقم جو پاییزه رایج در کرمان، آزمایشی در سالهای زراعی 79-1378 و 80-1379 در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شد. آزمایش در قالب طرح کرتهای خرد شده با 4 تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل خاک ورزی در سه سطح شامل الف: خاک ورزی معمولی رایج منطقه، گاو آهن برگرداندار + دو دیسک، ب: خاک ورزی حفاظتی شامل دو دیسک، ج: بدون خاک ورزی، و دو رقم جو پاییزه شش ردیفه شامل والفجر و کارون در کویر (MB 736) بودند. نتایج حاصله نشان داد که عملکرد جو رقم کارون در کویر در هر سه روش خاک ورزی از عملکرد جو رقم والفجر بیشتر بود. رقم والفجر بالاترین عملکرد را در تیمار خاک ورزی حفاظتی نشان داد و عملکرد رقم کارون در کویر در هیچکدام از تیمارهای خاک ورزی اختلاف معنی داری را با یکدیگر نشان نداد. از اجزا عملکرد تعداد پنجه های بارور در مترمربع در رقم کارون در کویر، در هر سه روش خاک ورزی اختلاف معنی-داری با رقم والفجر نشان داد. تیمار بدون خاک ورزی در رقم کارون در کویر بالاترین تعداد پنجه های بارور در متر مربع را به خود اختصاص داد. نوع خاک ورزی بر میانگین تعداد دانه را سنبله در هیچیک از دو رقم جو تاثیر معنی داری نگذاشت، اما بر میانگین وزن دانه جو در هر سنبله (گرم) در تیمار بدون خاک ورزی در رقم والفجر اثر منفی داشت. وزن هزار دانه جو نیز تحت تاثیر نوع خاک ورزی قرار نگرفت ولی اثر متقابل نوع خاک ورزی و رقم بر روی این جزء از عملکرد معنی دار بود. شاخص برداشت در هر دو رقم تحت تاثیر نوع خاک ورزی قرار نگرفت. درصد پروتئین فقط در تیمار خاک ورزی معمولی در رقم جو والفجر کاهش نسبی نشان داد. با توجه به نتایج این تحقیق به نظر می رسد که رقم کارون در کویر از نظر عملکرد در منطقه مناسبتر از رقم والفجر است ولی در هر دو رقم روش های بدون خاک ورزی و خصوصا خاک ورزی حفاظتی نتیجه بهتری از خاک ورزی معمولی دارند که قابل توصیه است.
    کلیدواژگان: جو پاییزه، روش های خاک ورزی، عملکرد، اجزا عملکرد
  • آبخیزداری
  • بررسی آزمایشگاهی آستانه ایجاد کانالهای پیچانرودی
    مهدی حبیبی، امیر حمزه حقی آبی صفحه 48
    در این تحقیق به منظور تعیین آستانه ایجاد الگوهای پیچانرودی و شریانی، مطالعات آزمایشگاهی صورت گرفته است؛ بدین ترتیب که پس از بررسی ها و بازدیدهای صحرایی به عمل آمده از رودخانه قزل اوزن (که یک رودخانه پیچانرودی است) یک بازه پیچانرود انتخاب و مدل فیزیکی آن با مقیاس افقی 1/400 و مقیاس عمودی 1/40 ساخته شد. هدف اصلی از ساخت مدل و انجام آزمایشات استفاده از اطلاعات برداشت شده در مستند کردن و انتخاب مقادیر معقولی از شیب، دبی و اندازه ذرات بستر و... بود تا تغییر الگوهای کانال رودخانه بر اثر تغییرات واقعی شیب و دبی جریان بررسی شود. با تجزیه و تحلیل نتایج آزمایشات روابطی برای آستانه ایجاد الگوهای پیچانرودی و شریانی استخراج شد که این روابط بین شیب و دبی جریان و همچنین بین توان رودخانه ای واحد بدون بعد و پارامتر شیلدز برقرار است که رابطه اخیر در نوع خود بدیع و تازه است. همچنین نمودارهایی به منظور تشخیص محدوده های پیچانرودی و شریانی تهیه شد. این نمودارها نشان می دهند که تحت چه شرایطی اولیه ای الگوهای پیچانرودی و شریانی ایجاد خواهند شد.
    کلیدواژگان: مورفولوژی رودخانه، پیچانرود، مدل فیزیکی، رودخانه شریانی، توان رودخانه ای، قزل اوزن
  • گیاه شناسی
  • بررسی روند تکامل Heterodera schachtii در ریشه چهار رقم کلزا
    المیرا ابوترابی، صدیقه فاطمی صفحه 54
    به منظور بررسی میزبانی گیاه کلزا نسبت به نماتود مولد سیست چغندر قند Heterodera schachtii روند تکامل سنین مختلف لاروی این نماتود تا تشکیل سیست در ریشه چهار رقم کلزا در شرایط گلخانه مورد آزمایش قرار گرفت. بدین منظور ارقام k.16,Globra,Tqwer با 1200 لارو سن دوم تلقیح گردیدند. به فاصله هر سه روز یکبار جمعیت نماتود در ریشه ها بررسی شد و جمعیت نهایی، 67 روز پس از تلقیح نماتود تعیین گردید. نتایج نشان داد که هر چهار رقم کلزا میزبان نماتود مولد سیست چغندر بوده و لاروها قادر به تشکیل سنین مختلف لاروی و تولید ماده بارور شدند. نفوذ سن دو در ریشه ها طی 18 روز ادامه داشته و لارو سن سه از روز ششم و لاروسن چهار از روز 12 در ریشه ها نمایان شدند و نرهای بالغ در خاک و ماده های شیر بارور در بافت گیاه پس از 21 روز مشاهده گردیدند. فاکتور تولیدمثل در همه ارقام از یک بیشتر بود. همچنین تعداد سیست و جمعیت تخم و لارو در رقم k.16 بیش از بقیه و حدود سه برابر Tower و Cobra بود، هر چند تفاوتها معنی دار نبودند.
    کلیدواژگان: نماتود مولد سیست چغندرقند، کلزا، تولید مثل
  • آبخیزداری
  • رابطه رسوبدهی معلق با برخی از ویژگی های آبخیز در سرشاخه های کرخه و دز در استان لرستان
    عبدالرسول تلوری صفحه 56
    برآورد رسوب دهی زیرحوزه ها با سرشاخه های فاقد آمار رسوب سنجی در یک رودخانه یکی از موارد اجتناب ناپذیری است که اغلب در برنامه ریزی، طراحی، عملیات حفاظت خاک، ساماندهی رودخانه، کنترل سیلاب و احداث سازه های آبی با آن روبرو هستیم. معمولا در یک منطقه سعی می شود با بهره گیری از آمار رسوب زیرحوزه های دارای آمار و انجام یک تحلیل ناحیه ای به روابطی دست یافت تا بتوان برای حوزه های فاقد آمار برآوردی از رسوب دهی را انجام داد. در پاره ای از موارد نیز برآوردها به کمک روش ها یا مدلهای فرسایش و رسوب و با استفاده از ویژگی های مختلف حوزه آبخیز صورت می گیرد. تلاشهای فراوانی انجام شده است تا با ایجاد روابط همبستگی بین عوامل مؤثر در پدیده های فرسایش و رسوب در حوزه و رودخانه این کار صورت گیرد. تحقیق حاضر نیز از جمله مواردی است که با بررسی ویژگی های مختلف حوزه اعم از فیزیوگرافی، اقلیمی و مدیریتی و تجزیه و تحلیل آمار رسوب در زیرحوزه های دارای آمار اینگونه روابط را هم به صورت برآورد متوسط سالیانه و هم به صورت برآورد مقدار رسوبدهی در ماه های مختلف انجام داده است. در بررسی حاضر تعداد 15 زیرحوزه دارای آمار رسوب، که برخی از زیرحوزه های رودخانه کرخه و برخی از زیرحوزه های رودخانه دز در محدوده استان لرستان می باشند، مورد بررسی قرار گرفته است. در انجام این بررسی، عاملهای موثر به کمک تجزیه و تحلیل عاملی تقلیل یافته و گروه بندی زیرحوزه های همگن با استفاده از تجزیه و تحلیل خوشه ایانجام شده و روابط رگرسیونی خطی یا نمائی بین میزان رسوبدهی و پارامترهای مختلف موثر هم در کل منطقه و هم در مناطق همگن ارائه گردیده است.
    کلیدواژگان: رسوبدهی معلق، دز، کرخه، تجزیه خوشه ای، تجزیه عاملی
  • به نژادی
  • بررسی اثرات متقابل فیتوهماگلوتینین با سیتوکینین ها بر روی کال زائی و ارگانوژنز نسج گیاهی توتون
    حمیده جوادی صفحه 62
    ر این بررسی اثرات متقابل فیتوهماگلوتینین با بنزیل آدنین، فورفیریل آمین و آدنین به عنوان هورمونهای سیتوکینین بر روی کال زایی و ارگانوژنز نسج گیاهای توتون مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور از محیط کشت پایه MS و غلظت های متفاوتی از هورمونهای سیتوکینین و فیتو هماگلوتینین استفاده گردید. فیتوهماگلوتینین (PHA) در دو سطح 2 و 3 قسمت در میلیون و بنزیل آدنین (BA)، فورفیریل آمین (FA) و آدنین (AD) هر کدام در دو سطح 1 و 0.1 قسمت در میلیون استفاده شدند. آزمایش با 12 تیمار و به صورت طرح کاملا تصادفی با سه تکرار پیاده شد. ریز نمونه ها از پهنک برگ پنجم توتون رقم باسماریس 31 گرفته و بر روی محیط کشت، کاشته شدند سپس در دمای 2±26 درجه سانتیگراد با دوره نوری 16 ساعت و شدت نور 1500 لوکس نگهداری شدند، پس از گذشت چهل روز از تاریخ کشت وزن تر و خشک نمونه ها اندازه گیری شد. به دلیل یکنواخت نبودن واریانس درون تیمارهای مورد آزمایش، تیمارها به دو گروه یکنواخت تقسیم شده و تجزیه واریانس برای هر گروه به طور جداگانه انجام گرفت. تجزیه های آماری اثر معنی داری را در مورد وزن تر نمونه ها در هر دو گروه (گروه 1 و 2) نشان داد ولی از لحاظ وزن خشک نمونه، فقط اثرات تیمارهای گروه یک معنی دار بود. مقایسه میانگین وزن تر و وزن خشک نمونه ها، با استفاده از آزمون دانکن در سطح احتمال 5% انجام گرفت از لحاظ وزن تر نمونه هایی که در تیمارهای (BA 1ppM×PHA 2ppM) و (BA1ppm×PHA3ppm) بودند بیشترین میانگین را نشان دادند و از لحاظ وزن خشک، نمونه هایی که در تیمارهای (FA 1ppm×PHA 3ppm)، (BA 1ppm×PHA 2ppM) (BA 1ppm×PHA 3ppM) و (FA 1ppm×PHA 2ppm) بودند بیشترین میانگین را نشان دادند. بنابراین تیمارهایی با غلظت یک قسمت در میلیون بنزیل آدنین و یا فورفیریل آمین همراه با دو و یا سه قسمت در میلیون فیتوهماگلوتینین بیشترین وزن تر و وزن خشک را نسبت به تیمارهای دیگر نشان داده و شاخه زایی و زیشه زائی در حالتی که شرایط ایده آل حاکم باشد منجر به تولید گیاهچه های با اندام کامل می شود.
    کلیدواژگان: سیتوکینین، فیتوهماگلوتینین، ارگانوژنز، کشت بافت
  • گیاه شناسی
  • بررسی مواد رنگ زای گیاه صنعتی روناس Rubia tinctorum L در سنین مختلف
    ایرج جاویدتاش صفحه 62
    مقدار مصرف ریشه روناس در رنگرزی الیاف و نیز طیف حاصل از آنها، به چگونگی و مقدار مواد رنگزای درون ریشه و همچنین سن گیاه مرتبط است. به منظور تعیین مقدار مواد رنگزای درون ریشه در سال های مختلف، این بررسی به مدت سه سال متوالی در مرکز تحقیقات منابع طبیعی و امور دام استان فارس، انجام گرفت. در این تحقیق ضمن کاشت بذر روناس در اسفندماه سال 77 در ایستگاه تحقیقات استهبان، مواد رنگزای درون ریشه گیاه کاشته شده، در طی سال های 78، 79 و 80 با اتانول 95 درصد و نیز اتر به نسبت های به ترتیب 85 و 15، با دستگاه سوکسله در مدت 4 ساعت استخراج، سپس با روتاری - اوپراتور تغلیظ شد. عصاره هر سال از طریق آزمایشات TLC، مقایسه Rt ها و همچنین استفاده از دستگاه UV و اسپکتروفتومتر، مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج حاصل از بررسی های TLC و نیز اندازه گیری جذب غلظت عبور و طرح موج لکه های جدا شده آلیزارین بر روی کاغذ کروماتوگرافی، و نیز مقدار درصد جذب آنها، با توجه به بررسی داده های استخراج شده با استفاده از روش های آماری کای سکور، آنالیز واریانس و تجزیه و تحلیل آنها در برنامه آماری SPSS، نتایج نشان داد که مقدار مواد رنگزای درون ریشه در سال های مورد بررسی متفاوت است، به طوری که ریشه های جوان سال اول در مقایسه با ریشه های مسن تر، از مواد رنگزای بیشتر و در نتیجه از آلیزارین بالاتری برخوردارند. با توجه به محاسبات انجام گرفته در جدول مشخصات گیاهان برداشت شده، در خصوص عملکرد ریشه در سال های اول تا سوم، مشاهده گردید، ریشه های مسن تر نسبت به ریشه های جوان، دارای عملکرد بیشتری در هکتار هستند که در مجموع می تواند در بالا بردن مواد رنگزای درون ریشه و همچنین آلیزارین آن موثر واقع گردد.
    کلیدواژگان: روناس، استخراج، عصاره، کروماتوگرافی، اسپکتروفتومتر
  • آبخیزداری
  • پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از روش تصمیم گیری چند مشخصه فازی / مطالعه موردی منطقه رودبار گیلان
    جعفر غیومیان، سیدمحمود فاطمی عقدا، عقیل اشقلی فراهانی، محمد تشنه لب صفحه 67
    در این تحقیق بررسی خطر ناپایداری دامنه های طبیعی در منطقه رودبار از طریق تهیه لایه های اطلاعاتی و ذخیره آن در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل و تلفیق این داده ها با استفاده از تئوری فازی صورت گرفت. نقشه پراکنش زمین لغزشها با بررسی عکسهای هوایی و پیمایش میدانی تهیه شد. لایه های اطلاعاتی شیب، سنگ شناسی، فاصله از گسل، استفاده فعلی از اراضی، بارندگی و حداکثر شتاب زلزله به عنوان پارامترهای مؤثر در وقوع ناپایداری در منطقه شناخته شدند. هر یک از پارامترهای فوق به عنوان یک لایه اطلاعات در تحلیل ها برای تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش مورد استفاده قرار گرفته اند. واحد نمونه در تحلیل ها، واحدهای زمینی همگن می باشند که از قطع دادن شش پارامتر ذکر شده حاصل گردیده اند. در پهنه بندی خطر زمین لغزش از روش تصمیم گیری چند مشخصه فازی و بر اساس دو روش وزن دهی (تجربی و نظریه اطلاع وقوع) استفاده شده است. علاوه بر آن رتبه بندی خطر با دو تابع فازی ساز مثلثی و ذوزنقه ای محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که نوع فازی سازی (مثلثی یا ذوزنقه ای) تاثیر زیادی در نتایج ندارد. در پهنه بندی بر اساس وزن دهی تجربی نیز استفاده از اعداد فازی به جای اعداد قطعی باعث بهبود قابل ملاحظه ا در نتایج شده است. علاوه بر آن وزن دهی بر اساس معیار " اطلاع وقوع" نتایج مناسبتری را در مقایسه با روش وزن دهی تجربی نشان داد.
    کلیدواژگان: تئوری فازی، پهنه بندی خطر زمین لغزش، سیستم اطلاعات جغرافیایی
  • گیاه شناسی
  • تاثیر الگوی کاشت و تراکم گیاهی روی روند رشد، شاخص های فیزیولوژیکی و عملکرد علوفه و دانه دو رقم هیبرید ذرت
    داریوش مظاهری، مجید پوریوسف، محمدرضا قنادها، احمد بانکه ساز صفحه 71
    تاثیر الگوی کاشت و تراکم گیاهی روی روند رشد، شاخص های فیزیولوژیکی و عملکرد علوفه و دانه دور رقم هیبرید ذرت شامل سنگل کراس 704 و تری وی کراس 647 در آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1379 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گرفت. تیمار الگوی کاشت شامل کشت به صورت معمولی و کاشت دو ردیفه بر روی پشته های عریض (حذف یک در میان جویچه ها) بود و تیمار تراکم شامل تراکم های 70000، 80000 و 90000 بوته در هکتار بود. نتایج آزمایش نشان داد که با افزایش تراکم عملکرد دانه، عملکرد علوفه، تجمع ماده خشک کل افزایش یافت. و میزان شاخص های فیزیولوژیکی شامل LAI، CGR و LAD تا 85 روز پس از کاشت افزایش یافته و NAR کاهش یافت. بیشترین میزان عملکرد علوفه و دانه از تراکم 90000 بوته در هکتار به دست آمد. تیمار الگوی کاشت تاثیر بسیار معنی داری بر روی عملکرد دانه و عملکرد علوفه داشت و بیشترین میزان عملکرد دانه و علوفه و شاخص های فیزیولوژیکی شامل LAI،CGR، NAR و LAD از الگوی کاشت معمولی به دست آمد. در بین دو رقم مورد آزمایش نیز هیبرید سینگل کراس 704 عملکرد دانه، عملکرد علوفه و تجمع ماده خشک کل بیشتری نسبت به تری وی کراس 647 داشت و از لحاظ شاخص های فیزیولوژیکی اختلاف ناچیزی بین دو هیبرید مشاهده شد.
    کلیدواژگان: الگوی کاشت، تراکم گیاهی، شاخص های فیزیولوژیکی، عملکرد هیبرید ذرت
  • متفرقه
  • تاثیر سیستم های تغذیه گیاه بر کیفیت گیاه دارویی از رازیانه
    ابراهیم شریفی عاشورآبادی، غلامرضا امین، مهدی میرزا، محبوبه رضوانی صفحه 78
    به منظور بررسی اثر حاصل خیزی خاک و تاثیر آن بر اکوسیستم زراعی این تحقیق در سالهای زراعی 76 و 1375 در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، مجتمع تحقیقات البرز کرج انجام شد. در این تحقیق از گیاه دارویی رازیانه (Foeniculum vulgare Mill) استفاده گردید. تیمارهای مورد بررسی شامل سطوح مختلفی از کودهای شیمیایی NPK (سیستمهای زراعی رایج)، مقادیر مختلفی از کود دامی (روش تغذیه ارگانیک) و نیز ترکیبی از نسبتهای مختلف کودهای دامی و شیمیایی (روش تغذیه تلفیقی) در مقایسه با تیمار شاهد بود. این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار به اجرا در آمد. طبق نتایج این پژوهش، تیمار مخلوط 20 تن کود دامی به همراهK=80، 64= P، 80= N کیلوگرم در هکتار از روش تغذیه تلفیقی، بیشترین درصد اسانس را معادل 3.182 درصد تولید نمود. در اسانس بذر رازیانه، ترکیبهای عمده شامل آنتول، فنچون، لیمونن و متیل کاویکول مورد بررسی قرار گرفتند. در این میان آنتول بعنوان مهمترین ترکیب، در تیمار 30 تن کود دامی به همراه 40= K، 32= P، 40=N کیلوگرم در هکتار از روش تغذیه تلفیقی، بالاترین مقدار را داشت و به 74.38 درصد بالغ گردید. که نسبت به شاهد و همچنین تیمارهای شیمیایی خالص و ارگانیک بترتیب 36.10، 28.06 و 20.75 درصد افزایش نشان داد. مطابق با یافته های فوق، کمیت و کیفیت تولید در سیستم تلفیقی وضعیت مطلوبتری را نسبت به سیستمهای شیمیایی رایج و ارگانیک داشت. بنابراین ممکن است که استفاده از این سیستم راهی مناسب به سمت کشاورزی پایدار باشد.
    کلیدواژگان: حاصل خیزی خاک، زراعت ارگانیک، گیاهان دارویی، رازیانه، روغنهای فرار (اسانس ها)
  • جنگل و مرتع
  • گیاهان رویشگاه گچی رباط سفید / استان خراسان
    طاهره افتخاری، مصطفی اسدی، شهلا محمودی، کاظم دادخواهی پور صفحه 81
    در تحقیق حاضر گیاهان رویشگاه گچی رباط سفید در استان خراسان مورد مطالعه قرار گرفته است. تعداد 271 نمونه گیاهی هرباریوم که متعلق به 23 تیره، 66 جنس و 85 گونه هستند، جمع آوری شدند. تراکم و پوشش گونه های مختلف در 100 پلات تصادفی مورد سنجش قرار گرفته است. 28 نمونه خاک مورد تجزیه قرار گرفته و بر اساس مقدار گچ موجود در خاک و حضور گیاهان در مقادیر متفاوت گچ، سه طبقه از گیاهان شامل گیاهان گچ دوست انحصاری (2 گونه)، گچ دوست ترجیحی (19 گونه) و گیاهان بی تفاوت (64 گونه) تشخیص داده شده است. گیاهان گچ دوست انحصاری شامل Lomatopodium staurophylum,Onobrychis amoena ssp. Meshhedensis می باشند. نواحی رویش گیاهان منطقه به شرح زیر مورد بررسی قرار گرفته شد: ایرانی تورانی = 75.3%، ایرانی تورانی و سندی = 8.2%، ایرانی تورانی و اروپایی سیبریایی = 2.4%، چند ناحیه ای = 8.4%، شکل رویشی گیاهان مورد مطالعه به شرح زیر می باشد: همی کریپتوفیت = 52.9%، تروفیت = 23.5%، کامفیت = 15.3%، تروفیت وهمی کریبتوفیت = 3.5%، همی کریپتوفیت و کامفیت = 1.2%، فائروفیت و کامفیت = 2.4%
    کلیدواژگان: رباط سفید، رویشگاه گچی، خاک سربانتینی، گیاهان گچ دوست انحصاری، گیاهان گچ دوست ترجیحی، ایران
  • به زراعی
  • مقایسه کارایی انرژی مصرفی در روش های مختلف حاصلخیزی خاک
    ابراهیم شریفی عاشورآبادی، قربان نورمحمدی، ابوالقاسم متین، امیر قلاوند، محمدحسین لباسچی صفحه 91
    به منظور بررسی تاثیر روش های حاصلخیزی خاک بر کارایی انرژی در اکوسیستم زراعی، آزمایشی در سالهای زراعی 76 و 1375 در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، مجتمع تحقیقاتی البرز کرج انجام شد. در این تحقیق از گیاه دارویی رازیانه (Foeniculum vulgare Mill) استفاده گردید. تیمارهای مورد بررسی شامل مقادیر مختلفی از کودهای شیمیایی NPK، مقادیر مختلفی از کود دامی و نیز ترکیبی از نسبتهای مختلف از کودهای دامی و شیمیایی در مقایسه با تیمار شاهد بود. آزمایش فوق در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار به اجرا درآمد. میزان انرژی مصرفی در تیمار مربوط به حداکثر استفاده از کودهای شیمیایی برابر با 10032788 در کاراترین تیمار از روش تغذیه تلفیقی 8564943 و در بالاترین سطح از کود دامی در روش تغذیه ارگانیک معادل 7465728 کیلوکالری در هکتار بود. در صورتیکه میزان عملکرد بذر در روش های ذکر شده به ترتیب برابر 901، 1182 و 947 کیلوگرم در هکتار گردید. نتایج حاصل نشان داد که در روش تغذیه شیمیایی با افزایش کودهای شیمیایی، عملکرد کمی افزایش یافت اما از کارایی انرژی کاسته شد. در صورتیکه در روش تغذیه تلفیقی با استفاده از کود دامی و حذف تدریجی کودهای شیمیایی، عملکرد کمی و کارایی انرژی در تولید افزایش یافت.
    کلیدواژگان: اکوسیستم زراعی، حاصلخیزی خاک، کارایی انرژی، زراعت ارگانیک
  • متفرقه
  • جداسازی و شناسایی مخمرهای تجزیه کننده نفت از دریای خزر / ایستگاه شفارود انزلی و آستارا
    مهناز مظاهری اسدی، مریم خزایی صفحه 95
    با پیشرفت علم بیوتکنولوژی نقش ارزنده میکروارگانیسمها و خصوصا مخمرها در اعاده محیط زیست محرز گردیده است. تحقیق مزبور برای اولین بار در آبهای دریای خزر انجام شد. برای جداسازی و شناسایی مخمرهای تجزیه کننده نفت دریای خزر با توجه به اطلاعات به دست آمده از سازمان حفاظت محیط زیست به دلیل میزان نفت بالا در منطقه شفارود انزلی و آستارا این دو ناحیه انتخاب شدند. پس از نمونه برداری از آب و رسوبات شفارود انزلی و آستارا در آزمایشگاه به آنالیز نمونه ها پرداخته شد. طی این پروژه 16 مخمر جداسازی و شناسایی شد. جنسهای جداسازی شده از آب و رسوبات دو منطقه شفارود انزلی و آستار عبارتند از: Candida maris. Candida scotti. Geotrichum sp. Candida maritime, Cryptococcus marinus, Candida aquatica, Metschnikowia krissii, Candida austromarina, Sporobolomyces roseus, Rhodotorula minuta, Rhodotorula alpina, Sterigmatomyced halophilus, Candida Krissii, Cystofilobasidum infirmominiatum, Schwanniomyces occidentalis Candida maritime.
    که حاصل مجموعه آزمایشات حاکی از حضور بهترین مخمرهای تجزیه کننده نفت در دو فصل متفاوت در آب و رسوبات دو ایستگاه یاد شده می باشد. در رسوبات شفارود انزلی در فصل زمستان Rhodotorula aplina و در همین رسوبات در فصل تابستان Candida aquatica در رسوبات آستارا در فصل زمستان، Canuda Candida krissii, infirmominiatum Cystofilobasidum maritime, Schwannioomyces و در فصل تابستان Sporoblomyces roseus به عنوان بهترین تجزیه کنندگان نفت خام تشخیص داده شدند. آب ایستگاه آستارا بار آلودگی بیشتری را نسبت به رسوبات دارا بوده و تعداد بیشتری مخمر تجزیه کننده نفت جدا گشت. از آب ایستگاه آستارا در فصل تابستانCryptococcus marinus,Cadida maris, Canida maritime, MetschniKowia krissii Geotrichum sp., Cadida krissii و در فصل زمستان Rhodotorula و Candida Sterigmatomyces halophilus و از آب ایستگاه شفارود انزلی در فصل تابستانCandida austromarina و از آب همین ایستگاه در فصل زمستان مخمری بدست نیامد.
    کلیدواژگان: مخمر تجزیه کننده نفت، شفارود، آستارا، دریای مازندران
  • به زراعی
  • اثر شوری برجوانه زنی و رشد گیاهچه 4 رقم شبدر زیرزمینی
    فرشید اکرم قادری، سرالله گالشی، سلیم فرزانه، ابراهیم زینلی صفحه 98
    تنش شوری و مبارزه با آن از عمده مسایلی است که بشر از هزار سال پیش تاکنون با آن دست به گریبان بوده است، بگونه ای که این تنش را می توان یکی از علل کاهش قابلیت اراضی در تولید محصولات کشاورزی برشمرد. خاک های شور و قلیا در مناطق خشک و نیمه خشک ایران توسعه یافته و سطحی معادل 15 میلیون هکتار از اراضی کشور را پوشش می دهد. در این آزمایش تاثیر 4 سطح شوری صفر، 2-، 4- و 6- بار بر روی مولفه های جوانه زنی و رشد گیاهچه 4 رقم شبدر زیرزمینی (دانمارک، گاس، یورک وگل بورن) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات شوری و رقم بر درصد، سرعت و یکنواختی جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه و همچنین وزن خشک کل گیاهچه معنی دار است. کلیه صفات به استثنای طول ریشه چه در سطوح شوری صفر و 2- اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند در حالی که اختلاف این دو تیمار با سایر تیمارهای شوری معنی دار بود. بطور کلی با افزایش شوری درصد، سرعت و یکنواختی جوانه زنی کاهش یافت، ولی واکنش سرعت جوانه زنی به شوری بیشتر از دو مولفه دیگربود. بیشترین سرعت جوانه زنی به رقم دانمارک (0.0415 در ساعت) و کمترین آن به رقم گل بورن (0.0278 در ساعت) مربوط بود. با اینکه متناسب با افزایش شوری طول ریشه چه و ساقه چه و وزن خشک گیاهچه کاهش یافت، ولی واکنش ارقام به شوری متفاوت بود. ارقام گاس و دانمارک در تمام سطوح شوری دارای بیشترین طور ریشه چه، ساقه چه و وزن خشک بودند. برای اندازه گیری واکنش وزن خشک گیاهچه نسبت به شوری از مدل ماس و هوفمان (1977) استفاده شد و این مدل آستانه مقاومت به شوری و درصد شیب کاهش وزن خشک را نشان می دهد. با توجه به ضرایب مدل، آستانه مقاومت به شوری رقم کل بورن از بقیه کمتر بود و در 0.84 - بار وزن خشک گیاهچه آن شروع به کاهش گذاشت. ضرایب نشان می دهند که در بین ارقام مورد مطالعه نسبت به شوری رقم گل بورن حساس ترین و رقم دانمارک مقاوم ترین هستند. با توجه به مولفه های جوانه زنی و رشد ریشه چه و ساقه چه این ارقام، می توان نتیجه گرفت که ارقام دانمارک و گاس حساسیت کمتر، رقم یورک واکنش متوسط و رقم گل بورن حساسیت بیشتری به شوری دارند.
    کلیدواژگان: شبدر زیرزمینی، شوری، درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، رشد گیاهچه
  • متفرقه
  • بررسی تاثیر کلرید سدیم و متیل پارابن بر رشد مخمر Torulopis glumerata در شرایط آزمایشگاهی
    رضا صفری، ودود رضویلر صفحه 2
    بعضی از مخمرها به واسطه متابولیتهای مضر، باعث فساد مواد غذایی می شوند. رشد و تکثیر مخمرها به عوامل مختلفی از جمله pH آب فعال، دما، زمان نگهداری مواد غذایی و... بستگی دارد. مطالعه ای که در ارتباط با آنالیز عوامل میکروبی و شیمیایی خاویار انجام گرفته، مشخص شد که آلودگی خاویار به مخمر تورولوپسیس به کرات وجود داشته و این مخمر به واسطه توانایی رشد و تکثیر در دما وpH های پایین مقاوم بودن به مواد نگهدارنده مورد استفاده در خاویار، از فاکتورهای مهم در نظر گرفته می شود. از نگهدارنده های مهمی که در انواع مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرد می توان به مشتقات بنزوات مثل متیل پاراین اشاره نمود. این ماده به لحاظ موثر بودن در pH های پایین و همچنین طیف ضد میکروبی گسترده، از نگهدارنده های مهم به حساب می آید. در این تحقیق، بر آن شدیم تا اثر ضد میکروبی متیل پارابن و نمک سدیم را به صورت خالص و مخلوط بر رفتار مخمر تورولوپسیس در یک محیط برات مورد مطالعه قرار دهیم. بعد از تهیه سوش خالص Torulopis glumerata شده از خاویار و تهیه رقت مناسب در محیط کشتBHI، به منظور مشخص نمودن تعداد سلولهای مخمری در یک میلی لیتر، از کشت سطحی نمونه اولیه در محیط پوتیتیو دکستروز آگار استفاده شده و در نهایت تعداد مشخصی از مخمر انتخاب و به تیمارهای حاوی 1) کلرید سدیم 5 درصد 2) متیل پارابن 0.15 درصد + کلرید 5 درصد، 3) متیل پارابن 0.15 درصد و 4) نمونه کنترل، تلقیح و در سه دمای 3-، 4 و 20 درجه سانتیگراد و در زمانهای صفر، پنج، هشت و یازده روز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمایشات نشان داد که اولا متیل پارابن به همراه کلرید سدیم (به صورت توام) دارای بهترین اثر مهار کنندگی بوده و ضمنا تاثیر آن در دمای 3- درجه نسبت به دو دمای 4 و 20 درجه بیشتر بود. در نمونه کنترل و کلرید سدیم 5 درصد، رشد مخمر در دماهای بالاتر روند صعودی داشته ولی این روند در نمونه کنترل سریعتر از نمک خالص صورت گرفت. با توجه به پتانسیل رشد و ایجاد فساد خاویار توسط این مخمر در غلظت بالای نمک و حرارت پایین نگهداری، استفاده از متیل پارابن عنوان ماده ضد میکروبی کمکی ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: T، glumerata، مواد نگهدارنده، BHI، خاویار
  • شیلات
  • بررسی جنس بستر و موادآلی موجود در رسوبات و ارتباط آن با تراکم و تنوع بنتوزها دراستخرهای پرورشی و محتویات معده میگو در منطقه تیاب استان هرمزگان
    حسن اکبری، محمد صدیق مرتضوی، حجت الله فروغی فرد، فرشته سراجی، غلامعلی اکبرزاده صفحه 6
    به منظور بررسی مطالعه جنس بستر، میزان کل مواد آلی موجود در رسوبات (T.O.M) تراکم و تنوع بنتورها و همچنین بررسی محتویات معده میگوهای پرورشی 6استخر در منطقه تیاب واقع در 130 کیلومتری جنوب شرقی بندرعباس انتخاب و عملیات نمونه برداری از تاریخ 18/5/77 لغایت 5/8/77 انجام شد. در هراستخر 3 ایستگاه مشخص و نمونه برداری با استفاده از گراب با سطح مقطع 0.02 مترمربع انجام شد. علاوه بر این برخی از عوامل فیزیکوشیمیایی آب نیز در طی دوره پرورش اندازه گیری شد. در طی دوره پرورش مشخص گردید که میزان کل مواد آلی در انتهای دوره افزایش و حداکثر به 0.21±14.8 درصد رسیده است، همچنین مشخص شد که جنس بستر اکثراستخرهای مورد بررسی را (Silt-Loam) تشکیل داده است. در بررسی های انجام شده بر روی بنتوزها دیده شد که تراکم و تنوع این گروه از موجودات آبزی با افزایش مواد آلی در طی دوره پرورش رو به کاهش بوده، به شکلی که فقط سه گروه از بنتوزها با نامهای پاروپایان، کرمهای لوله ای و ناپلی از میوفونا و سه گروه از ماکروفونا شامل کرم پرتار، کرم کم تار و لارو میگو شناسایی گردید. بالاترین تراکم میوفونا مربوط به پاروپایان با حداقل 5500 و حداکثر 1100000 در مترمربع و بالاترین تراکم ماکروفونا مربوط به کرم کم تار با حداقل 10 و حداکثر 210 عدد در مترمربع گزارش شد. در بررسی های به عمل آمده، بر روی محتویات معده میگو هیچ اثری از رژیم بنتوز خواری دیده نشد. این موضوع نشان دهنده فقیر بودناستخرهای مورد بررسی از تراکم و تنوع بنتوز و عدم دسترسی میگوها به آنها در طی دوره پرورش با توجه به شرایط ایجاد شده در بستراستخرهای مورد بررسی می باشد.
    کلیدواژگان: جنس بستر، مواد آلی، بنتوزها، رسوباتاستخرهای پرورشی، محتویات معده میگو تیاب
  • بیماریهای دام و طیور
  • بررسی اثرات جیره های غذایی با سطوح انرژی و پروتئین خام متفاوت بر تشکیل سنگهای ادراری در بزغاله های نر رائینی
    حسین غلامی، یوسف روزبهان، محمدرضا غلامی، فریدون امینی صفحه 13
    این پژوهش، جهت تعیین عملکرد بزغاله های نر رائینی به سطوح متفاوت انرژی و پروتئین با 25 جیره غذایی با سطوح مختلف انرژی و پروتئین (پنج سطح انرژی و پنج سطح پروتئین خام) در قالب طرح کاملا تصادفی به روش فاکتوریل (5×5) با سه تکرار انجام شد. بدین منظور از تعداد 75 راس بزغاله استفاده شد. جیره به صورت حبه شده بود. سه ماه پس از استفاده بزغاله ها از این جیره دوازده راس آنها که عمدتا از جیره های پر انرژی مصرف کرده بودند، علائم ابتلا به سنگهای ادراری را نشان دادند. تجزیه شیمیایی سنگها نشان داد که حاوی 10 درصد فسفر و 5 درصد کلسیم هستند. میانگین pH ادرار بزغاله های مبتلا 0.096 ± 8.36 بود. سه راس از این بزغاله ها با کلرید آمونیم (Cl NH4 (درمان شدند که میانگین pH ادرار آنها 0.17±6.5 و اختلاف بین میانگین ها معنی دار بود (P>0.01). بعد از دیده شدن علائم، به جیره ای که بزغاله های آنها مبتلا شده بودند مقدار ده گرم آهک به آب آشامیدنی اضافه شد تا میزان Ca:P جیره به بالاتر از میزان 2:1 برسد. بعد از این اقدام، دامها تا پایان آزمایش هیچگونه علامتی مبنی بر وجود سنگ را نشان ندادند.
    کلیدواژگان: بزغاله های رائینی، سنگهای ادراری، جیره های غذایی
  • مطالعه مقادیر طبیعی الکترولیتهای کاتیونی سرم خون گاومیشهای جنوب غرب ایران / خوزستان
    شاهرخ نوید پور، احمد تقوی مقدم صفحه 18
    طی تحقیقاتی که بر روی 2508 راس گاومیش در سطح استان خوزستان انجام شد مقادیر سرمی سدیم، پتاسیم، کلسیم، فسفر غیرآلی و منیزیم در شرایط نزدیک به طبیعی به ترتیب 9.416±5.343 میلی اکی والان بر لیتر، 2.613±2.256 میلی گرم بر دسی لیتر، و 0.533 ± 2.256 میلی گرم در دسی لیتر بدست آمد. مطالعه این عوامل در چهار گروه سنی کمتر از 6 ماه، 6-12 ماه 24-12 ماه و دوسال به بالا نشان داد که مقادیر سدیم و پتاسیم گاومیشهای جوان بیشتر از گاومیشهای بالغ بوده و با افزایش سن این مقادیر تا حدودی کاهش می یابد. در مقابل بر مقادیر سرمی فسفر غیرآلی و منیزیم با افزایش سن افزوده می شود. میزان کلسیم به طور نسبی در گروه های مختلف تفاوت چندانی را نشان نمی دهد. آنالیز آماری نشان می دهد به استثناء میزان سرمی پتاسیم و منیزیم در گروه سنی زیر 6 ماه، در سایر گروه ها اختلاف معنی داری (P>0.05) در میزان الکترولیتهای مورد مطالعه بین جنس نر و ماده مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: : سرم، الکترولیت، گاومیش
  • ژنتیک دام و طیور
  • بررسی وضعیت کروموزومی توده مرکزی زنبور عسل ایران
    نعمت الله اسدی، علی اکبر قره داغی، سیدمحمود مختاری، غلامحسین طهماسبی صفحه 22
    مطالعات کروموزومی یک گام مهم در علم سیتوژنتیک است که برای بررسی خصوصیات ژنومی، ساختار و ناهنجاری های کروموزومی به کار می رود. در این تحقیق وضعیت کروموزومهای توده مرکزی زنبور عسل ایران مورد بررسی قرار گرفت. برای تهیه نمونه های کروموزومی از بافت بیضه لاروهای جوان سه تا چهار روزه و شفیره نر در مرحله ای که چشمهای شفیره به رنگ سفید مایل به شیری می باشد استفاده گردید. برای این منظور در آزمایشگاه با استفاده از یک استریومیکروسکوپ و پنسهای ظریف بیضه از داخل بدن نمونه خارج و در محلول (کلشی سین 0.1 درصد و 0.4 KCL درصد) پیش تیمار می شد. سپس بافت بیضه در محلول اسید استیک / متانول (3:1) تثبیت و در فریزر نگهداری می شد. برای تهیه لام، از روش له کردن بافت استفاده شد. برای رنگ آمیزی ساده از محلول رنگ استواورسنین و برای تعیین الگوی نواربندی، از روش نواربندی G استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که تعداد کروموزومهای زنبور نر در این توده برابر با n=16 کروموزوم می باشد. اندازه گیری و مطالعه بازوهای کروموزومی نشان داد که تعداد 4 کروموزوم متاسانتریم، 12 کروموزوم ساب متاسانتریک یا ساب تلوسانتریک بودند. همچنین اندازه طول بازوهای کروموزومی در این توده نیز با دقت مورد مطالعه قرار گرفت. در این تحقیق تعداد 1 مورد B کروموزوم برای اولین بار در دنیا مشاهده و گزارش شده است.
    کلیدواژگان: کروموزوم، توده مرکزی زنبور عسل ایران، سیتوژنتیک
  • تغذیه و مدیریت دام و طیور
  • بررسی تولید شیر و چربی و برخی از صفات تولید مثلی گاوهای هلشتاین در گاوداری های اطراف یزد
    علی اسماعیل زاده، سید رضا میرایی آشتیانی، یوسف روزبهان صفحه 25
    تولید شیر و چربی و برخی ویژگی های تولید مثلی گاوهای هلشتاین پیرامون یزد، با به کارگیری 1200 رکورد تولید شیر و چربی ماهانه مربوط به 550 راس گاو شیری و صفات تولید مثلی 620 راس گاو شیری در بین سالهای 75-1370 بررسی شد. میانگین حداقل مربعات تولید شیر، تولید چربی و درصد چربی (تصحیح شده بر مبنی دفعات دوشش، طول دوره شیردهی و سن معادل بلوغ) در گله های مورد مطالعه به ترتیب 48.20±6270.30 کیلوگرم، 1.87±217.7 کیلوگرم و 0.02±3.50 درصد برآورد شد. آثار گله، سال و فصل بر تولد شیر و چربی معنی دار بود (P<0.01). تولید شیر و چبری گاوهایی که در فصل پاییز زایمان داشتند، بیشتر از گاوهایی بود که در سایر فصل های سال زایمان کرده اند (P<0.01). میانگین حداقل مربعات فاصله گوساله زایی، فاصله زایش تا آبستنی مجدد، طول دوره خشکی و تعداد روزهای شیردهی به ترتیب 4.49±382.00، 5.12±103.00، 3.39±75.00 و 3.72±307.00 روز و سن اولین زایش 0.30±28.00 ماه برآورد گردید. اثر سال بر فاصله گوساله زایی و سن اولین زایش معنی دار بود (P<0.01). نتایج این تحقیق نشان می دهد که زایش پاییزه، می تواند به عنوان یک روش برای کاهش اثر تنش گرمایی و افزایش تولید شیر و چربی گاو های هلشتاین در گاوداری های پیرامون یزد استفاده شود. همچنین به منظور افزایش بازده اقتصادی گله ها، بهبود صفات تولیدمثلی (به خصوص فاصله گوساله زایی و سن اولین زایش) ضرورت دارد.
    کلیدواژگان: مناطق گرم و خشک، هلشتاین، تولید شیر و چربی، صفات تولید مثلی، تنش گرمایی
  • بررسی اثر جنس بر توان پرواری و خصوصیات لاشه بره های لری بختیاری
    مرتضی کرمی صفحه 32
    در این تحقیق به منظور بررسی اثر جنس پره های لری بختیاری با توجه به افزایش روزافزون پرواربندی بره های نر و ماده و تعیین توان پرواری و خصوصیات لاشه آنها تعداد 66 راس بره نر و ماده با میانگین سن 5± 120 روز و میانگین وزن بره های نرو بره های ماده 0.31± 31.11 کیلوگرم به مدت 80 روز (20 روز دوره سازگاری و 60 روز دوره پرواز) مورد آزمایش قرار گرفتند. آزمایش در قالب یک طرح کاملا تصادفی با دو تیمار 33 راس بره نر و 33 راس بره ماده و سه تکرار 11 راسی در هر تیمار انجام شد. جیره بره ها حاوی 2.51 مگاکالری انرژی متابولیسمی در کیلوگرم ماده خشک و 13.07 درصد پروتئین خام بود. جیره فوق متشکل از 40 درصد علوفه و 60 درصد کنسانتره و کاملا مخلوط وبه صورت آزاد در اختیار دامها قرار می گرفت. پس از پایان دوره پرواز از هر تیمار 15 راس به طور تصادفی انتخاب و پس از ذبح تجزیه لاشه گردیدند. میانگین وزن نهای ی دوره پروار پره های نر و ماده به ترتیب 44.96 و 41.01 کیلوگرم بود که از نظر آماری تفاوت بین آنها معنی دار بود(P<0.05). بین میانگین افزایش وزن روزانه بره های نر (219 گرم) و ماده (165 گرم) تفاوت معنی دار وجود داشت (P<0.01). تفاوت بین میانگین ضریب تبدیل غذائی بره های نر (6.57) و ماده (8.54) و بین میانگین بازده غذائی بره های نر (15.22 درصد) و ماده (11.71 درصد) معنی دار بود (P>0.05). میانگین درصد لاشه در بره های نر و ماده به ترتیب 49.23 و 48.08 درصد بود و میانگین وزن کل گوشت، کل استخوان و کل چربی لاشه بره های نر بطور معنی داری بیشتر از بره های ماده بود (P<0.05). میانگین وزن چربی زیرجلدی (سطحی) بره های نر کمتر از بره های ماده بود اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. بطور کلی بره های نر افزایش وزن و بازده غذائی بالاتری نسبت به بره های ماده لری بختیاری داشتند و از لحاظ خصوصیات لاشه بره های نر دارای چربی سطحی کمتری و گوشت بیشتری نسبت به بره های ماده بودند که موجب بازارپسندی بیشتر و برتری در کیفیت لاشه بود.
    کلیدواژگان: بره، عملکرد پرواربندی، خصوصیات لاشه، لری بختیاری
  • بیماریهای دام و طیور
  • بررسی میزان برخی شاخص های غیراختصاصی التهاب در گاومیش های بومی خوزستان
    غلامحسین خواجه، محمد راضی جلالی، نرگس مظاهری صفحه 38
    از تعداد 100 راس گاو میش بومی خوزستان به منظور تعیین برخی از شاخص های غیراختصاصی التهاب از جمله میزان فیبرینوژن پلاسما، سرعت رسوب گلبولهای قرمز (ESR)، شمارش کلی و تقریبی گلبولهای سفید خونگیری به عمل آمد، شمارش کلی گلبولهای سفید با استفاده از هموسیتومتر، سرعت رسوب گلبولهای قرمز با روش وسترگرین و میزان فیبرینوژن با استفاده از روش انعقادی کلاز مورد سنجش قرار گرفت. لام های خونی با رنگ گیمسا رنگ آمیزی و با استفاده از روش معمول در هماتولوژی مورد بررسی و شمارش تفریقی قرار گرفتند. میانگین میزان فیبرینوژن پلاسما، سرعت رسوب گلبولهای قرمز و شمارش کلی گلبولهای سفید بدون در نظر گرفتن سن و جنس به ترتیب 4± 258 میلی گرم در دسی لیتر، 3±44 ساعت و 103 × (7.9 ± 0.2) در میلی متر مکعب خون بدست آمد و شمارش تفریقی گلبولهای سفید شامل نوتروفیل، لنفوسیت، ائوزینوفیل، بازوفیل و مونوسیت به ترتیب 0.9±45.6، 0.9±50.7، 0.1±0.01و 0.06±0.6 درصد تعیین شد. نتایج نشان می دهد که سرعت رسوب گلبولهای قرمز در گروه سنی بالغ در مقایسه با گروه سنی نابالغ، ماده و همچنین گروه سنی ماده بالغ در مقایسه با گروه سنی نر نابالغ از میزان بالاتری برخوردار می باشد(P<0.05). همچنین درصد نوتروفیل در جنس نر نسبت به جنس ماده و در گروه سنی بالغ نر در مقایسه با گروه سنی بالغ ماده و همچنین در گروه سنی نابالغ نر نسبت به گروه سنی بالغ ماده بالاتر می باشد(P<0.05). ضرایب همبستگی نشان می دهد که در گروه سنی بالغ بین سرعت رسوب گلبولهای قرمز و شمارش کلی گلبولهای سفید رابطه منفی و معنی داری وجود دارد(P<0.05). آنالیز رگرسیونی نشان می دهد که سن و جنس به ترتیب بر روی میزان سدیمانتاسیون و درصد نوتروفیل ها اثر معنی داری دارد (P<0.05).
    کلیدواژگان: فیبرینوژن، سدیمانتاسیون، گلبولهای سفید، گاومیش
  • بررسی تغییرات برخی از پارامترهای بیوشیمیایی سرم خون بزها در پولیو آنسفالومالاسی با سولفید
    فرزاد اسدی، بهمن عابدی، ایرج کریمی صفحه 44
    بیماری پولیوآنسفالومالاسی نشخوار کنندگان در اغلب مواقع با کمبود تیامین همراه است. از سوی دیگر سولفور یک ماده غذایی اساسی برای نشخوارکنندگان بوده و برای درمان بیماری های مختلف دامی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. سولفور پس از احیا در شکمبه به سولفید تبدیل می شود که هر دو عامل سولفور و سولفید می توانند باعث پولیوآنسفالو مالاسی شوند. در این مطالعه 8 راس بز ماده 13 تا 20 کیلوگرمی نژاد بومی و به ظاهر سالم انتخاب شدند و به مدت یک ماه تحت جیره غذایی معین قرار گرفتند. به 5 راس از آنها به عنوان گروه آزمایش محلول 94% مولار از بی سولفید سدیم (NaHs.H2O) با رقت های 75، 50، 25 با PH=8.2 به طور خوراکی و با دز اولیه 2.3×103/0.75 KgBw و همزمان به 3 راس بز دیگر به عنوان گروه شاهد دارونما (NaHCO3) خورانده شد. با ظهور علایم بالینی از بزهای هر دو گروه نمونه سرمی تهیه شده و پس از ذبح بافت مغز نیز مورد مطالعه پاتولوژی قرار گرفت. میزان کلسیم، کراتی نین و پروتئین تام با استفاده از کیت های شرکت پارس آزمون، سدیم و پتاسیم با روش فلیم فتومتری و منیزیم با روش کالریمتری قبل و بعد از مسمومیت اندازه گیری گردیدند. نتایج اندازه گیری پارامترهای بیوشیمیایی با آزمون های paired t-student مورد ارزیابی قرار گرفت. به گونه ای که سطح سرمی کرانی نین با تغییر معنی داری همراه نبوده، در حالی که غلظت سرمی منیزیم، پروتین تام و کلسیم با افزایش و سدیم و پتاسیم با کاهش مواجه بودند (P<0.05). این تغییرات احتمالا ناشی از تخریب تیامین و همچنین آسیب غشا های سلولی است.
    کلیدواژگان: پولیوآنسفالومالاسی، بز، سولفید، سرم
  • بررسی آلودگی به تلازیا در چشم نشخوارکنندگان در کشتارگاه شهرستان ارومیه
    موسی توسلی، میرسول روضه ئی صفحه 47
    در یک فاصله زمانی دو ساله از چشم 403 راس گاو، 417 راس گاومیش، 381 راس گوسفند و 214راس بز از سن و جنسهای مختلف در کشتارگاه ارومیه برای مشخص نمودن آلودگی به کرم چشم (تلازیا) نمونه برداری شد. در این بررسی از چشم گاو و گاومیشهای کشتاری تلازیا Thelazia rhodesli و T. lacrymalis جدا شد. نتایج مشخص نمود که آلودگی به T.rhodesli در این حیوانات بیشتر می باشد. 16.12% گاوها و 1.62% گاومیشها آلوده به انگل بودند. هیچکدام از بزها و گوسفندان تحت بررسی به انگل تلازیا آلوده نبودند.
    کلیدواژگان: _ lacrymalis، T، rhodesli، گاو، گاو میش، کرم چشم
  • شیلات
  • بررسی مدیریت تغذیه (غذا و غذادهی) دراستخرهای پرورش میگو در منطقه تیاب استان هرمزگان
    اسماعیل تازیکه، بهروز قره وی صفحه 50
    این مطالعه در سازگان پرورش نیمه متراکم به منظور بررسی مدیریت تغذیه میگوی سفید هندی Penaeus indicus انجام شد. در این بررسی از 5استخر مزرعه پرورش میگوی شرکت پرشیان پروان در منطقه تیاب استان هرمزگان در طی ماه های مرداد تا آبان 1377 استفاده گردید. دراستخرهای تحت مطالعه نمونه برداری از میگوها جهت تعیین میزان رشد و بازماندگی و برآورد جیره غذایی روزانه در طی دوره پرورش از طریق تور پرتابی هر ده روز یک بار انجام شد. نتایج بدست آمده در برداشت نهایی نشان داده است که تولید نهایی میگو دراستخرها در دامنه 770 تا 1232.2 کیلوگرم در هکتار با میانگین وزن هر قطعه در محدوده 13.76 تا 16.62 گرم قرار داشته است. درصد بازماندگی میگو در برداشت نهایی دراستخرهای مورد مطالعه نیز دامنه ای از 25.7 تا 44.6 داشته است. میزان جیره غذایی روزانه داده شده به میگوها در طی دوره پرورش در اکثر مواقع دراستخرها بیش از میزان جیره غذایی پیش بینی شده بوده است. که این امر منجر به افزایش ضریب تبدیل غذایی در برداشت نهایی شده است به طوریکه این میزان به دست آمده در محدوده 2.57 تا 5.29 قرار داشته که اختلاف زیادی با ضریب تبدیل غذایی نرمال (1: 1.5) دارد. نتایج حاصله نمایانگر مدیریت تغذیه غیراستاندارد و ناکارآمد می باشد.
    کلیدواژگان: میگوی سفید هندی، مدیریت تغذیه، استان هرمزگان، ایران
  • بیماریهای دام و طیور
  • مطالعه اثر تجویز خوراکی ویتامین C بر مقادیر آهن، ظرفیت تام اتصال آهن، اشباع ترانسفرین و فریتین سرم خون گوساله های شیری نوزاد
    مهرداد مهری، حسام الدین سیفی، حبیب سنچولی صفحه 58
    این مطالعه در گاوداری شیری فاز یک مزرعه نمونه متعلق به آستان قدس رضوی واقع در کیلومتر 17 جاده مشهد - سرخس انجام گرفت. 40 راس گوساله نوزاد به دو گروه بیست راسی آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند. گوساله های قرار گرفته در دو گروه از لحاظ تعداد زایش مادرانشان، تا حد امکان به صورت جفت انتخاب شدند. در گروه آزمایش تجویز خوراکی ویتامین C توسط سرنگ به ترتیب پیرو انجام پذیرفت: سه گرم اسید اسکوربیک خالص که هر گرم آن در 10 میلی لیتر آب مقطر حل شده و سه بار در روز در هفته اول، دو گرم اسید آسکوربیک خالص دوبار در روز به شیوه فوق در هفته دوم و یک گرم اسید اسکوربیک خالص یکبار در روز به روش یاد شده در هفته سوم.
    به فاصله 12 تا 48 ساعت پس از تولد و پایان هفته های دوم، سوم و چهارم زندگی حدود 5 میلی لیتر خون توسط لوله های واجد خلا از ورید وداج اخذ شده و در حداقل زمان به آزمایشگاه دانشکده دامپزشکی منتقل می شد. مقادیر آهن، ظرفیتت تام اتصال آهنTIBC)) و فریتین سرم خون اندازه گیری شدند. اشباع ترانسفرین با استفاده از فرمول محاسبه گردید. لازم به ذکر است که اندازه گیری فریتین تنها در پایان هفته چهارم صورت پذیرفت. نتایج حاصل از اندازه گیری ها و مقایسات آماری نشان دادند که افزایش معنی داری در میزان آهن سرم خون و نیز اشباع ترانسفرین گوساله های گروه آزمایش در مقایسه با شاهد در پایان هفته دوم زندگی ایجاد شده است (P<0.05). به علاوه در زمان یاد شده کاهش معنی داری در میزان TIBC سرم خون گوساله های گروه آزمایش در برابر گروه کنترل مشاهده گردید (P<0.05). میزان فریتین سرم خون نیز در پایان هفته چهارم به طور معنی دار در گروه آزمایش بالاتر از گروه کنترل اندازه گیری شد (P<0.05). در سایر زمانهای نمونه گیری شده اختلاف معنی دار بین دو گروه برای پارامترهای اندازه گیری شده مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: ویتامین C، آهن، TIBC، اشباع ترانسفرین، فریتین
  • ژنتیک دام و طیور
  • سروتایپینگ و تعیین فراوانی ایزوله های E. coli واجد فیمبریه P در کلی با سیلوز طیورکرمان
    رضا قنبرپور، سیدعلی پوربخش، نرجس حامد شماعی صفحه 61
    در این بررسی جهت تعیین فراوانی ایزوله های واجد فیمبریه E.coli،370 ایزوله از موارد کلی باسیلوز طیور گوشتی جدا گردید. جهت نمود فیمبریه P هر یک از باکتری ها بر روی محیط جامد شش بار پاساژ داده شد و با انجام آزمایش هماگلوتیناسیون با گلبولهای قرمز انسان در حضور و غیاب قند-D مانوز، ایزوله های مقاوم و حساس به مانوز تعیین شدند. سپس جهت شناسائی پادگن فیمبریه ای، تمام باکتری ها به روش ایمونوفلورسانس غیرمستقیم نیز مورد آزمایش قرار گرفتند. در مجموع 18 ایزوله در آزمایش هماگلوتیناسیون مقاوم به مانوز بودند که همه آنها در آزمایش ایمونوفلورسانس غیر مستقیم با پادگن ضد فیمبریه (F11) P طیور واکنش مثبت نشان دادند. لذا فراوانی ایزوله های واجد این فیمبریه 4.9 درصد برآورد گردید. در سروتایپینگ مشخص شد که تمامی 18 باکتری MRHA که پادت ضد فیمبریه (F11) P واکنش نشان دادند جزو گروه سرمی 01 بودند.
    کلیدواژگان: کلی باسیلوز، فیمبریه F11، فیمبریه E، coli، P، طیور
  • شیلات
  • بررسی اثرات سطوح مختلف پروتئین و شوری بر رشد و بازماندگی بچه میگوی سفید هندی
    عبدالمحمد عابدیان، قباد آذری تاکامی، علی نیکخواه، چیروز بن سعد، جاسم غفله مرمضی صفحه 64
    به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پروتئین و شوری بر توان تولید بچه میگوی سفید هندی (Penaeus indicus, Mine Edwards) یک آزمایش تغذیه ای برای مدت 60 روز انجام شد. سه سطح مختلف از پروتئین شامل 35، 40 و 45% با انرژی قابل هضم ثابت 4100 کیلوکالری در کیلوگرم و سه سطح مختلف از شوری شامل 25، 35 و 45 قسمت در هزار در این آزمای در نظر گرفته شد. این آزمایش با 9 تیمار و سه تکرار انجام شد. آزمایش درون مخازن پلی اتیلن 300 لیتری که با 200 لیتر آب پر شده بود و روزانه 50 درصد آب آن تعویض می شد انجام گرفت. تعداد 20 قطعه بچه میگو (متوسط وزن 0.12 ± 3.21 گرم) درون هر مخزن ذخیره سازی شد و روزانه در سه وعده به صورت اشباع تغذیه شدند. در این آزمایش مشخص شد شاخص های رشد با افزایش پروتئین و کاهش شوری بهبود یافتند. تیمار 3 با پروتئین 45 درصد و شوری 25 قسمت در هزار (45: 25) از نظر شاخص های افزایش وزن بدن،FCR,SGR و تولید عملکرد بهتری نسبت به سایر تیمارها داشت ولی با تیمارهای 2 (25:40) و 1 (35: 25) اختلاف معنی دار (P>0.05) نداشت. به طور کلی از نظر فیزیولوژیکی و اقتصادی، پروتئین 40 درصد برای شوری 25 قسمت در هزار و پروتئین 35 درصد برای شوری های 35 و 45 قسمت در هزار جهت رشد مطلوب میگوی سفید هندی ترجیح داده شد. همچنین مشخص شد برای پرورش میگوی سفید هندی شوری 25 قسمت در هزار مناسبتر از سایر شوری ها بود.
    تجزیه تقریبی لاشه بدن میگوها اختلاف محسوس و معنی داری را در بین تیمارهای مختلف نشان نداد.
    کلیدواژگان: تغذیه، پروتئین، شوری، میگوی سفید هندی، رشد، تجزیه تقریبی، ترکیب بدن
  • تغییرات اسیدهای چرب بافت ماهی اوزون برون در زمان نگهداری در سردخانه
    مسعود هدایتی فرد، سهراب معینی، امین کیوان، مهدی یوسفیان صفحه 72
    به منظور شناسایی اسیدهای چرب تشکیل دهنده بافت ماهی خاویاری اوزون برون و چگونگی تغییرات ناشی از نگهداری این ماهیان در سردخانه، از بافت این گونه پس از صید در شرایط تازه و منجمد نمونه گیری شده و بعد از استخراج چربی و استری شدن، توسط دستگاه کروماتوگرافی گاز – مایع، اقدام به شناسایی و بررسی اسیدهای چرب آن گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میزان اسیدهای چرب غیر اشباع با 84.41 درصد در بافت ماهی تازه و 79.88 درصد در بافت نمونه منجمد، بیشترین میزان را در ماهی اوزون برون نشان می دهند. همچنین میزان میانگین اسیدهای چرب غیر اشباع با زنجیره بلندی همانند: اسیدهای اولئیک (با 43.71 درصد)، لینولئیک (با 3.39 درصد)، آلفالینولنیک (با 7.75 درصد) و ایکوزاپنتانوئیک (با5.36 درصد)، که همگی دارای بین یک تا پنج پیوند دوگانه در زنجیره کربن – کربن خود هستند به طور مشخصی فراوانی دارند. در این بین سری اسیدهای چرب غیر اشباع امگا – 3 ((n – 3 با 16.64 درصد حضور بیشتری دارند. در طول دوره نگهداری در سردخانه نیز تغییراتی در میزان برخی اسیدهای چرب مانند ایکوزاپنتانوئیک (از 5.36 به 4 درصد) و آلفالینولنیک (از 7.75 به 4.65 درصد) دیده شده است، به طوریکه در سطح 95% معنی دار می باشند. ضمنا نسبت اسیدهای چرب سری امگا – 3 به امگا – 6 در بافت ماهی تازه، برابر با میزان قابل توجه 4. برآورد گردید. بر همین اساس، از نظر حفظ کیفیت چربی، بهترین زمان نگهداری در سردخانه برای ماهی اوزون برون حدود 3 ماه است.
    کلیدواژگان: اسیدهای چرب، اوزون برون، انجماد، دریای خزر (مازندران)
  • متفرقه
  • مقایسه روش های مختلف تولید بره موم و تاثیر آنها روی رشد جمعیت کلنی های زنبور عسل
    هوشنگ افرزوان، غلامحسین طهماسبی، رحیم عبادی، محمد بابایی صفحه 76
    زنبور عسل (Apis mellifera) حشره مفیدی است که امروزه علاوه بر عسل، فرآورده های جنبی آن نظیر ژله رویال، زهر، گرد، موم، بره موم و... نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته و روزانه مصرف آنها به اشکال مختلف افزایش می یابد. در این تحقیق با توجه به اهمیت بره موم و دستیابی به بهترین روش تولید آن چهار روش شامل: پوشش فیبری، توری، برزنتی و تله رولندبل با هم مقایسه شدند. به دلیل یکسان بودن شرایط داخل کلنی و محیط خارج آن برای مقایسات آماری از طرح کاملا تصادفی استفاده شد. برای اندازه گیری میزان تولید بره موم به مدت 2.5 ماه به صورت نمونه برداری های دو هفته یکبار از روش های مختلف تولید جمع آوری و توزین گردید. همچنین اندازه گیری جمعیت زنبوران بالغ هر ماده یکبار انجام پذیرفت. در این تحقیق روش پوشش فیبری با میانگین تولید 41.51 گرم در هر کندو در مدت 2.5 ماه بیشترین تولید را داشت و اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد با سایر روش ها نشان داد. با توجه به اینکه اختلاف معنی داری بین جمعیت کلین های مختلف تحت بررسی مشاهده نگردید بنابراین می توان نتیجه گرفت که اعمال روش های مختلف تولید بره موم تاثیری در جمعیت کلنی های زنبور عسل نداشته است. از آنجائیکه همبستگی معنی داری میان جمعیت زنبوران بالغ با بره موم مشاهده نگردید.می توان نتیجه گرفت که در کلنی زنبور عسل جمعیت تاثیر چندانی برای تولید بره موم نداشته و در صورت لزوم زنبوران چرایی با تغییر وظیفه به جمع آوری صمغ می پردازند. با استفاده از روش رولندبل تنها در اوایل فصل پاییز و همزمان با سردشدن هوا قابل توصیه می باشد.
    کلیدواژگان: زنبور عسل، بره موم، جمعیت، ایران
  • شیلات
  • مولدسازی صافی ماهی گونه Siganus sutor در حوضچه های بتونی در استان هرمزگان
    حجت الله فروغی فرد صفحه 80
    به منظور بررسی امکان مولدسازی صافی ماهی گونه Siganus sutor در حوضچه های بتونی اقدام به صید ماهیان جوان از مناطق دارای رویش جلبکی در منطقه بندر لنگه گردید. صید ماهی با استفاده از تور گوشگیر و قلاب صورت پذیرفت. صافی ماهیان صید شده به سالن تکثیر و پرورش پژوهشکده اکولوژی خلیج فارس و دریای عمان انتقال یافته و درسه حوضچه بتونی 6 تنی ذخیره سازی گردیدند. دوره پرورش از دی ماه سال 79 تا شهریورناه سال 1380 به مدت 8 ماه به طول انجامید. تغذیه صافی ماهیان با استفاده از غذای کنسانتره میگو و گوشت خرچنگ انجام گرفت. آب حوضچه ها روزانه به میزان 80 درصد تعویض گردید. از اسفندماه سال 79 تا شهریور ماه سال 1380 ماهانه تعداد 10-5 عدد ماهی از حوضچه ها صید و پس از کالبدشکافی قطعاتی از گنادها برداشت نموده و پس از تثبیت نمودن در محلول بوئن با استفاده از پارافین جامد قالب گیری گردیدند. نتایج حاصل از کالبدشکافی و مطالعات میکروسکوپیک و همچنین بررسی شاخص گنادی نشان داد که گونه S.sutor در محیط های پرورشی به مرحله رسیدگی جنسی رسیده و در صورت شرایط مناسب می توانند از اردیبهشت ماه تا تیرماه تخم ریزی نمایند. این گونه می تواند به عنوان یک گونه مناسب برای تکثیر و پرورش در محیط های دریایی معرفی گردد.
    کلیدواژگان: صافی ماهی، Siganus sutor، مولدسازی، رسیدگی جنسی، استان هرمزگان
  • بررسی تاثیر میکروالمنتهای روی، نیکل، کبالت، منگنز، آهن و مس بر سطح فعالیت آنزیم آلفا - آمیلاز در مخافط روده، ضمائم باب المعده و لوزالمعده بچه فیل ماهیان
    رضا قربانی، الکساندر نیوالونی، ابوالقاسم کمالی، عبدالمجید حاجی مرادلو، محمد پورکاظمی صفحه 86
    تاثیر میکروالمنت های روی (به صورت (ZnCl2، نیکل (NiCl2.6H2O)، کبالت (CoCl2)، منگنز (MnCl2.2H2O)، آهن (FeCl2) و مس (به صورتهای کلرید مس CuCl2، سولفات مس CuSO4.5H2O، استات مس Cu.2H2O (CH3COO)2، و نیترات مس [Cu(NO3)2 3H2O بر سطح فعالیت آنزیم آلفا - آمیلاز (با کد آنزیمی 1. 1. 2. 3) در مخاط روده، ضمائم باب المعده و لوزالمعده بچه فیل ماهیان (Huso huso) با هدف تعیین میکرو المنتهای افزایش دهنده فعالیت آنزیم اندازه گیری گردید. این تحقیق با 5 تکرار به روش in vitro در دو غلظت 1 و4- 10×1 میلی گرم در لیتر از یونهای Fe2+,Mn2+,Co 2+,Ni+2,Zn-2 Cu+2 انجام گرفت. در سال 1380، 217 قطعه بچه فیل ماهی با وزن متوسط 7± 25 گرم کالبد شکافی، اندامهای مورد نیاز از بدن ماهیان خارج و در حالت انجماد نگهداری گردیدند. آزمایشات در دانشکده شیلات دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان (استان گلستان) و انستیتو تحقیقات بین المللی ماهیان خاویاری (استان گیلان) پس از خارج سازی اندامها از حالت انجماد انجام گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که در اغلب تیمارها تحت تاثیر میکروالمنت ها، سطح فعالیت آنزیم بیش از تیمار شاهد می باشد. سطح فعالیت آنزیم آلفا - آمیلاز تحت تاثیر میکروالمنت آهن با غلظت 4- 10×1 میلی گرم در لیتر در مخاط روده، آهن و منگنز 1 میلی گرم در لیتر در ضمائم باب المعده، روی و نیترات مس با غلظت 1 میلی گرم در لیتر در لوزالمعده کمتر از تیمار شاهد اندازه گیری گردید. لازم به ذکر است، کاهش سطح فعالیت آنزیم، تحت تاثیر میکروالمنت های ذکر شده نسبت به تیمار شاهد معنی دار نمی باشد. (P>0.05)
    کلیدواژگان: فیل ماهی، Huso huso، آلفا - آمیلاز، میکروالمنت ها، اندامهای گوارشی
  • بررسی اثر باکتری Pseudomonas fluorescence بربازماندگی لاروهای میگوی سفید هندی Penaeus indicus
    محمدرضا حسن نیا، محمدرضا احمدی، ودود رضویلر صفحه 94
    این تحقیق به منظور تعیین اثر باکتری Pseudomonas fluorescence بر رشد و بقای میگوی سفید هندی Penaeus indicus در مرحله لاروی اولیه از ناپلیوس پنج تا پست لاروی چهار انجام گرفت. برای عمل فوق باکتری P. fluorescence از آب استخرهای مولدین میگوی کارگاه تکثیر و پرورش کلاهی با استفاده از محیطهای کشت افتراقی و محیط کشت 2216 Zobeli جدا، خالص و انبوه سازی گردید. سپس باکتری حاصل تا زمان استفاده در لوله های در پیچ دار در حرارت 2-1 درجه سانتی گراد نگهداری گردیدند. میگوهای مولد از منطقه جاسک تهیه و در شرایط مطلوب تکثیر شده و از ناپلیوس پنج با تیمارهای مورد نظر در ظروف آزمایش ذخیره دار شده و با جلبکهای Chaetoceros sp, Skeletonema sp و ناپلیوس آرتمیای تجارتی تغذیه شدند. در ادامه اثر باکتری در آزمایشات مختلف به صورت مکمل غذای زنده و یا جایگزین جلبک بر لاروهای میگو مورد مطالعه قرار گرفت. در این بررسی های عوامل زیست سنجی از قبیل بقا، طول بدن و وزن لاروهای میگو ثبت و پردازش گردید. نتایج حاصله اثر مثبت باکتری فوق را بر رشد و بازماندگی میگوی سفید هندی نشان می دهد به گونه ای که استفاده از 50 میلی گرم در لیتر باکتری Pseudomonas flurescence توانست تا 266% بقا، 56% طول و 122% وزن را بهبود بخشید.
    کلیدواژگان: P، fluorescence لارو میگوی هندی، محیط کشت، میزان بازماندگی
  • تغذیه و مدیریت دام و طیور
  • ارزیابی سطوح مختلف پودر یونجه و شبدر برسیم در جیره جوجه های گوشتی
    فضل الله افراز، هوشنگ لطف اللهیان، محمدتقی توحیدیان، ژاله میرعبدالباقی، حسن فضاییلی صفحه 99
    به منظور بررسی اثرات استفاده از جیره های حاوی سطوح مختلف پودر یونجه و شبدر بر عملکرد جوجه های گوشتی، آزمایشی به مدت 56 روز بر روی جوجه های تجارتی آرین انجام پذیرفت. جیره های مورد آزمایش به ترتیب حاوی صفر(جیره شاهد)، 1، 2، 3 و 4 درصد از پودر یونجه و یا شبدر برسیم بودند. بدین منظور 9 جیره بر روی 900 قطعه جوجه در 36 گروه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار بلوک (تکرار) مورد آزمایش قرار گرفت. مدت آزمایش به دوره های آغاز (دو هفته)، رشدی (سه هفته) و پایانی (دو هفته) تقسیم شد و صفات مورد نظر در دوره های آغازی، رشدی، پایانی و کل دوره اندازه گیری و محاسبه گردیند. در دوره آغازی جوجه های تغذیه شده با جیره های حاوی 3 و 4 درصد پودر یونجه با داشتن میانگین افزایش وزن روزانه به ترتیب 0.63 ± 22.81 و 1.36±24.36 گرم، نسبت به جیره شاهد (0.92 ± 20.54) دارای میانگین وزن بالاتری بودند (P>0.05). جیره حاوی 1% شبدر در دوره پایانی عملکرد بهتری را از این نظر دارا بود. به نحوی که با افزایش وزن 3.27±71.55 گرم در روز اختلاف معنی داری را با شاهد (16.1± 53.7 گرم) نشان داد. میانگین مصرف خوراک روزانه در کل دوره تحت تاثیر نوع جیره قرار نگرفت مگر در جیره حاوی 3% یونجه که بالاتر از شاهد (89.4 در مقابل 82 گرم در روز) بود (P<0.05). در دوره آغازی، مصرف خوراک در گروه های تغذیه شده با جیره های حاوی 1و2و 3 درصد شبدر و نیز در کل دوره گروه تغذیه شده با جیره حاوی 3% شبدر در مقایسه با گروه های تغذیه شده با جیره های حاوی سطوح مشابه یونجه به طور معنی داری کاهش یافت (P<0.05). ضریب تبدیل غذایی در دوره پایانی با مصرف هر یک از خوراک های حاوی 1و2و3 درصد پودر یونجه و نیز جیره های حاوی 1 و 2 درصد پودر شبدر در مقایسه با شاهد بهبود معنی دار یافت (P<0.05). نتایج نشان داد که از نظر اقتصادی تفاوت معنی داری بین قیمت جیره ها وجود نداشت ولی با مصرف جیره حاوی 1% شبدر، قیمت تمام شده هر کیلو وزن زنده نسبت به جیره شاهد معادل 7 درصد کاهش نشان داد. لذا چنین نتیجه گرفته می شود که افزودن شبدر به جیره غذایی جوجه های گوشتی به میزان 1% می تواند اقتصادی باشد.
    کلیدواژگان: تغذیه جوجه گوشتی، یونجه، شبدر برسیم، عملکرد