فهرست مطالب

فصلنامه علوم زیستی ورزشی
پیاپی 7 (زمستان 1389)

  • بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1389/12/12
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فهیمه کاظمی، عباسعلی گائینی، محمدرضا کردی صفحه 5
    مصرف نوشیدنی های انرژی زا بین ورزشکاران رواج زیادی پیدا کرده است. هدف از این تحقیق، تعیین تاثیر دو نوشیدنی انرژی زای فانتوم و دراگون بر برخی فاکتورهای قلبی عروقی دانشجویان دختر ورزشکار بود. به این منظور، 12 نفر از دانشجویان دختر ورزشکار دانشگاه تهران (با میانگین سن 63/0 + 2/22 سال، قد 8/5 + 1/162 سانتیمتر و وزن 79/6 + 91/56 کیلوگرم) به صورت داوطلب و در دسترس انتخاب شدند و سه جلسه آزمون بروس را به فاصله 4 روز از هم انجام دادند. در هر جلسه با طرح دوسوکور، به طور تصادفی و در شرایطی یکسان 6 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، دارونما، دراگون یا فانتوم، 40 دقیقه قبل از آزمون مصرف شد. نتایج نشان داد مصرف نوشیدنی فانتوم و دراگون موجب تفاوت معنی داری بین VO2max و زمان درماندگی و نیز مقدار درک فشار در پس آزمون شد (05/0P<). بین ضربان قلب پیش آزمون هنگام مصرف دو نوشیدنی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P>) و دراگون موجب افزایش معنی دار حداکثر ضربان قلب نسبت به دارونما و فانتوم شد (05/0P<). در نتیجه، به نظر می رسد مصرف دو نوشیدنی انرژی زای فانتوم و دراگون اثر ارگوژنیکی بر برخی فاکتورهای قلبی عروقی دارد.
    کلیدواژگان: نوشیدنی انرژی زا، دانشجویان دختر ورزشکار، _ فاکتورهای قلبی عروقی
  • محمدعلی سمواتی شریف، علی اصغر رواسی، باقر مینایی، ابراهیم جوادی، محمدرضا کردی صفحه 19
    تحقیقات نشان داده اند که تمرینات استقامتی طولانی موجب فقر آهن (آنمی) در ورزشکاران می شود. این مسئله ممکن است در عملکرد فیزیکی آنان اثر منفی داشته باشد. در این پژوهش تاثیر تمرین استقامتی و مکمل آهن بر شاخص های آنمی (TIBC RBC، HC، Hb و فریتین) و آنزیم سیتوکروم C اکسیداز (COX) موش های نر صحرایی بررسی شد. به این منظور 40 سر موش نر صحرایی نژاد Wistar14848 با میانگین وزن 54/8±05/215 گرم به چهار گروه تقسیم شدند. گروه تجربی I تحت تمرین دو استقامت روی تردمیل به مدت 12 هفته با سرعت m.min-132 به مدت 60 دقیقه در هر جلسه و 5 جلسه در هفته قرار گرفتند (T). گروه تجربیII، با همان برنامه تمرینی، روزانه 800 میکروگرم مکمل آهن (سولفات فرو) به صورت خوراکی (Gavage) دریافت می کردند (Ti). گروه کنترل بدون تمرین بودند (S) و گروه کنترل II ضمن اینکه تمرین نمی کردند، همانند گروه تجربیII مکمل آهن دریافت می کردند (Si). پس از 12 هفته، موش ها کشته شدند. برای اندازه گیری شاخص های آنمی، نمونه خونی آزمودنی ها در آزمایشگاه برآورد شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه (One Way ANOVA) در سطح 05/0 P< بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد، پروتکل تمرینی موجب شد تا گروه T دچار فقر آهن بدون کم خونی شوند، اما استفاده از مکمل آهن، علاوه بر بهبود شاخص های آنمی، به ا فزایش فعالیت آنزیم سیتوکروم C اکسیداز در گروه Ti منجر شد. قابل توجه اینکه مکمل آهن اثر مثبتی روی موش های غیرفعال نداشت.
    کلیدواژگان: سلول های قرمز خون، هماتوکریت، فریتین، سیتوکروم C اکسیداز و مکمل آهن، _ هموگلوبین، تمرین استقامتی
  • امیرحسین حقیقی، مهدی فروغیان، محمدرضا حامدی نیا، مریم چمری صفحه 41
    هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر شش هفته تمرین هوازی و مکمل ال – کارنیتین بر درصدچربی بدن و نیمرخ لیپید سرم مردان فعال بود. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی بود. 18 مرد فعال میانسال به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (9 نفر با میانگین سن 8 +4/44 سال، وزن 6/16+ 2/81 کیلوگرم، قد 06/0+ 173 سانتی متر، شاخص توده بدنی 8/4 +9/26 کیلوگرم بر مترمربع) و کنترل (9 نفر با میانگین سن 8 +8/47 سال، وزن 5/9 +8/82 کیلوگرم و قد 05/0+ 169 سانتی متر، شاخص توده بدن 8/3 +29 کیلوگرم بر مترمربع) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت شش هفته به تمرینات هوازی بر مبنای اصل اضافه بار پرداختند. در این مدت گروه تجربی روزانه 10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود مکمل ال – کارنیتین و گروه کنترل روزانه 5/2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود ویتامین B1 مصرف کردند. قبل و بعد از دوره تمرین خونگیری شد. همچنین، توان هوازی و ترکیب بدن اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون کولموگراف – اسمیرنوف، t همبسته، t مستقل و آنالیز کوواریانس در سطح 05/0< a تحلیل شد. نتایج نشان داد که تمرین هوازی و مکمل ال – کارنیتین موجب کاهش معنادار درصد چربی بدن می شود، اما بر تری گلیسیرید، کلسترول تام، LDL-C و HDL-C سرم تاثیر معناداری ندارد. براساس یافته ها می توان گفت افراد میانسال به منظور کاهش درصد چربی بدن، می توانند در کنار تمرینات هوازی، از مکمل ال – کارنیتین به مقدار کم استفاده کنند، اما در زمینه تاثیر تمرینات هوازی و مکمل ال – کارنیتین بر نیمرخ لیپید سرم به تحقیقات بیشتری نیاز است.
    کلیدواژگان: ال - کارنیتین، مردان فعال، _ تمرین هوازی، نیمرخ لیپید
  • حسین طاهری چادرنشین، مریم نورشاهی، کمال رنجبر صفحه 59
    هدف از تحقیق حاضر، بررسی پاسخ فاکتور رشدی آندوتلیال عروقی (VEGF) به یک وهله فعالیت زیربیشینه وامانده ساز و رابطه آن با VO2max در وهله های زمانی مختلف بود. به این منظور، 12 مرد فعال (میانگین 24 سال) به صورت داوطلبانه انتخاب و فعالیت زیربیشینه وامانده ساز را انجام دادند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از اجرا گرفته شد. از آزمون تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون برای آنالیز داده ها استفاده شد. فعالیت موجب افزایش معنی دار VEGF سرمی بلافاصله (0001/0p=) و دو ساعت بعد از اجرا (0001/0p=) شد. از طرفی، همبستگی معنی د اری بین VO2max وVEGF قبل از اجرا وجود نداشت (352/0p=)، ولی بلافاصله (006/0p=) و دو ساعت بعد از اجرا (026/0p=) همبستگی معنی داری مشاهده شد. براساس یافته های این تحقیق، انجام یک وهله فعالیت زیربیشینه وامانده ساز می تواند محرکی برای افزایش فاکتور آنژیوژنیکی VEGF باشد و هرچه آزمودنی توان هوازی بیشتری داشته باشد، احتمالا آنژیوژنز بیشتری را تجربه می کند.
    کلیدواژگان: فعالیت زیربیشینه وامانده ساز، _ آنژیوژنز، VEGF سرمی، مویرگ عضله اسکلتی، حداکثر اکسیژن مصرفی
  • رضا نوری، ارسلان دمیرچی، فرهاد رحمانی نیا، نادر رهنما صفحه 77
    اضافه وزن و BMI بالا در دوران یائسگی و پس از آن، به طور معنی داری خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش می دهند. از طرفی، به نظر می رسد فعالیت ورزشی بر وزن بدن و BMI اثر داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر فعالیت ورزشی ترکیبی بر برخی متغیرهای آنتروپومتریکی و فیزیولوژیک زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان بود. به این منظور 29 زن 50 تا 65 سال یائسه مبتلا به سرطان پستان که جراحی، شیمی درمانی و پرتودرمانی دریافت کرده و در حال حاضر تحت دارودرمانی بودند، به دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 15 هفته و هر هفته 4 جلسه (دو جلسه پیاده روی و 2 جلسه تمرین مقاومتی) به فعالیت ورزشی پرداختند. در این مدت گروه شاهد در هیچ فعالیت ورزشی یا بدنی شرکت نکردند. وزن بدن، BMI، WHR، Vo2max و فشار خون، پیش و پس از 15 هفته اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از تفاوت معنی دار Vo2max و ضربان قلب استراحت بین دو گروه پس از 15 هفته تمرین بود (05/0p<). همچنین بین وزن بدن، WHR و BMI دو گروه پس از 15 هفته تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0p<). در واقع، فعالیت ورزشی بر Vo2max،ضربان قلب استراحت، وزن بدن، WHR و BMI زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان اثر معنی دار دارد. با این حال، بین فشار خون دو گروه پس از 15 هفته، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. این به معنای آن است که فعالیت ورزشی ترکیبی بر فشار خون زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان تاثیر معنی داری ندارد. با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت که فعالیت ورزشی ترکیبی اثر مطلوبی بر برخی متغیر های آنتروپومتریک و فیزیولوژیک زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان دارد.
    کلیدواژگان: فشار خون، ظرفیت هوازی، سرطان پستان، متغیرهای آنتروپومتریک، _ زنان یائسه
  • وحید ولی پور ده نو، رضا قراخانلو، * فاطمه رهبری زاده، سیدجواد مولی صفحه 91

    آمادگی جسمانی به عنوان بخشی کلیدی برای اجرای بهینه در بیشتر رشته های ورزشی مدنظر قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی سازگاری های عصبی- عضلانی و عملکردی به دو شیوه تمرینی مختلف بود. در این پژوهش 14 آزمودنی مرد به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول (پلیومتریک، 7آزمودنی) تمرین پلیومتریک و گروه دوم (ترکیبی، 7 آزمودنی)، ترکیبی از تمرین مقاومتی و پلیومتریک را 3 روز در هفته به مدت 8 هفته (4 هفته تمرین مقاومتی و 4 هفته تمرین پلیومتریک) انجام دادند. به منظور ارزیابی فعالیت عصبی عضله، قبل و بعد از تمرین الکترومیوگرافی سطحی (SEMG) از عضله پهن جانبی انجام گرفت. برای تعیین قدرت عضلانی، توان عضلانی، چابکی و سرعت دویدن، به ترتیب از آزمون های یک تکرار بیشینه، بوسکو (5 و 60 ثانیه ای)، سارجنت و پرش جفت، مانع شش ضلعی و دو سرعت 35 متر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t زوجی و t مستقل استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد SEMG در هر دو گروه افزایش یافت، اما تنها در گروه ترکیبی معنادار بود (گروه پلیومتریک 11/0P? و گروه ترکیبی 05/0P?). در آزمون های بوسکو، سارجنت، پرش جفت، مانع شش ضلعی و دو سرعت 35 متر، گروه پلیومتریک عملکرد بهتری داشت، اما در آزمون یک تکرار بیشینه گروه ترکیبی بهتر عمل کردند. نتیجه اینکه احتمالا در دوره های کوتاه مدت (8 هفته) تمرین پلیومتریک به تنهایی نسبت به تمرین ترکیبی (مقاومتی و پلیومتریک) اثر بیشتری بر اجرای ورزشی هدفمند خواهد داشت.

    کلیدواژگان: پلیومتریک، عضله اسکلتی، تمرین ترکیبی، الکترومیوگرافی سطحی
  • سارا صدرالاشرافی، محمدعلی آذربایجانی، یاسمین کیازاد، گلنوش صدق روحی، مسعود صدرالاشرافی صفحه 115
    سلول های ماهواره ای، سلول های بنیادی ویژه ای هستند که در بیشتر بافت های بدن وجود دارند و به عنوان سلول های ذخیره عمل می کنند. این سلول ها در پاسخ به آسیب های مکانیکی و شیمیایی تکثیر شده و موجب رشد، جایگزینی و ترمیم در بافت می شوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت ورزشی منتخب و مکمل استروژن بر سلول های ماهواره ای در رت های تخمدان برداری شده از نژاد اسپراگوداولی بود. این تحقیق از نوع آزمایشی است و آزمودنی های آن 35 سر رت از نژاد اسپراگوداولی با وزن 20 ±200 گرم بود. در ابتدا آزمودنی ها تحت عمل تخمدان برداری قرار گرفتند و پس از یک ماه بهبودی کامل به طور تصادفی به چهار گروه کنترل،فعالیت ورزشی،مکمل استروژن، فعالیت ورزشی به همراه مکمل استروژن تقسیم شدند. دو گروهی که فعالیت ورزشی را به تنهایی یا همراه با مکمل استروژن انجام می دادند، یک فعالیت ورزشی منتخب را سه روز در هفته به مدت 8 هفته و با شدت حدود 80-70 درصد Vo2max اجرا کردند. در این مدت گروه مکمل استروژن و فعالیت ورزشی به همراه مکمل استروژن در ابتدای هر هفته 6/0 میلی لیتر استروژن را به صورت تزریق زیر جلدی دریافت می کردند. در انتهای هفته هشتم پس از کشتن رت ها به روش اخلاقی و خارج ساختن عضله نعلی، رنگ آمیزی آن با CD56 انجام گرفت و با استفاده از میکروسکوپ نوری تعداد سلول های ماهواره ای شمارش شد. از تحلیل واریانس یک طرفه برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. نتایج نشان داد در گروه فعالیت ورزشی، تعداد سلول های ماهواره ای 5/1 برابر افزایش یافت. درحالی که در گروه هایی که فعالیت ورزشی را به همراه مکمل استروژن یا مکمل استروژن را به تنهایی دریافت می کردند، به ترتیب کاهش 68 و9/73 درصدی مشاهده شد. همچنین نتایج حاکی از آن است که تغییرات مشاهده شده در تعداد سلول های ماهواره ای فقط در گروه فعالیت ورزشی از لحاظ آماری معنادار بود. تمرینات استقامتی می تواند تکثیرسلول های ماهواره ای عضله نعلی رت ها را افزایش دهد. این فعالیت ها بر عملکرد ژنتیکی فیبرهای عضلانی،تغییر ساختار آنها و سوخت و ساز و تقویت آزادسازی فاکتورهای رشد تاثیر می گذارند که از طریق سیستم پاراکرین عمل می کند و موجب فعالیت سلول های ماهواره ای می شود. فعالیت سلول ها نیز پیش نیازی برای افزایش عملکرد و حجم عضله محسوب می شود.
    کلیدواژگان: فعالیت ورزشی منتخب، مکمل استروژن، سلول های ماهواره ای
  • محسن ثالثی، هما شیخانی شاهین، بیتا گرامی زاده، نادر تنیده صفحه 137
    سلول های ماهواره ای، سلول های بنیادی ویژه ای هستند که در بیشتر بافت های بدن وجود دارند و به عنوان سلول های ذخیره عمل می کنند. این سلول ها در پاسخ به آسیب های مکانیکی و شیمیایی تکثیر شده و موجب رشد، جایگزینی و ترمیم در بافت می شوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت ورزشی منتخب و مکمل استروژن بر سلول های ماهواره ای در رت های تخمدان برداری شده از نژاد اسپراگوداولی بود. این تحقیق از نوع آزمایشی است و آزمودنی های آن 35 سر رت از نژاد اسپراگوداولی با وزن 20 ±200 گرم بود. در ابتدا آزمودنی ها تحت عمل تخمدان برداری قرار گرفتند و پس از یک ماه بهبودی کامل به طور تصادفی به چهار گروه کنترل،فعالیت ورزشی،مکمل استروژن، فعالیت ورزشی به همراه مکمل استروژن تقسیم شدند. دو گروهی که فعالیت ورزشی را به تنهایی یا همراه با مکمل استروژن انجام می دادند، یک فعالیت ورزشی منتخب را سه روز در هفته به مدت 8 هفته و با شدت حدود 80-70 درصد Vo2max اجرا کردند. در این مدت گروه مکمل استروژن و فعالیت ورزشی به همراه مکمل استروژن در ابتدای هر هفته 6/0 میلی لیتر استروژن را به صورت تزریق زیر جلدی دریافت می کردند. در انتهای هفته هشتم پس از کشتن رت ها به روش اخلاقی و خارج ساختن عضله نعلی، رنگ آمیزی آن با CD56 انجام گرفت و با استفاده از میکروسکوپ نوری تعداد سلول های ماهواره ای شمارش شد. از تحلیل واریانس یک طرفه برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. نتایج نشان داد در گروه فعالیت ورزشی، تعداد سلول های ماهواره ای 5/1 برابر افزایش یافت. درحالی که در گروه هایی که فعالیت ورزشی را به همراه مکمل استروژن یا مکمل استروژن را به تنهایی دریافت می کردند، به ترتیب کاهش 68 و9/73 درصدی مشاهده شد. همچنین نتایج حاکی از آن است که تغییرات مشاهده شده در تعداد سلول های ماهواره ای فقط در گروه فعالیت ورزشی از لحاظ آماری معنادار بود. تمرینات استقامتی می تواند تکثیرسلول های ماهواره ای عضله نعلی رت ها را افزایش دهد. این فعالیت ها بر عملکرد ژنتیکی فیبرهای عضلانی،تغییر ساختار آنها و سوخت و ساز و تقویت آزادسازی فاکتورهای رشد تاثیر می گذارند که از طریق سیستم پاراکرین عمل می کند و موجب فعالیت سلول های ماهواره ای می شود. فعالیت سلول ها نیز پیش نیازی برای افزایش عملکرد و حجم عضله محسوب می شود.
|
  • F. Kazemi , A.A. Gaeini , .M.R. Kordi Page 5
    Energy drink consumption by athletes has become increasingly popular. The aim of this study was to determine the effect of phantom and dragon energy drinks on female athlete students. For this purpose, twelve female athlete students of Tehran University (age 220.63 years, height 162.15.8 cm, weight 56.916.79 kg) volunteered to participate in this study and performed three sessions of a Bruce treadmill test with 4-day intervals. In each session, in a double-blind, randomized and counterbalanced design, 6 ml/kg/bw of phantom, dragon or placebo was consumed 40 minutes before the exercise test. Results showed that dragon and phantom consumption resulted in a significant difference between VO2max, time of exhaustion and perceived exertion in the posttest (P<0.05). There was no significant difference in pretest HR between the two drinks (p>0.05). Dragon significantly increased HRmax when compared to phantom and placebo (P<0.05). In conclusion, the acute consumption of phantom and dragon drinks probably has ergogenic effects on some cardiovascular factors.
  • M.A.Samavati Sharif, .A.A.Ravasi , .B.Minaeii , .E.Javadi , .M.R.Kordi Page 19
    Research has shown that chronic, long and exhausting endurance training programs cause iron deficiency. This problem can have a negative effect on physical performance. The aim of this research was to study the effect of endurance training and iron supplement on anemic indexes [hemoglobin (Hb), hematocrit (HCT), red blood cell (RBC), total iron binding capacity (TCBC) and ferritin], and cytochrome C oxidase (COX) enzyme in male rats. Forty male wistar 4848 rats with an average weight of 321.55 22.67 were divided into four groups: experimental group I, experimental group II, control I, and control II. Experimental group I were trained to perform endurance running on a treadmill for 12 weeks (with an intensity of 32 m.min-1 for 60 minutes every session, five sessions a week) (T). Experimental group II received 800 micrograms of iron supplement (ferrous sulfate) daily (gavage) in addition to being trained to perform endurance running on the treadmill (Ti). Control group I were sedentary (inactive) for 12 weeks (S) and control group II did not perform any exercise but received iron supplement as did experimental group II (Si). After 12 weeks, rats were killed by the easy method. Blood samples were analyzed for anemia indexes in the laboratory. Muscle soleus COX was measured by cytochrome C oxidase assay kit. The data were analyzed by one-way ANOVA with (P<0.05). Statistical analyses showed a disorder in the capacity of iron resources in the sample. On the other hand, the consumption of iron supplement not only improved anemia indexes but also increased the activity of COX in Ti group. But iron supplement had no positive effect on inactive (sedentary) sample. The most important conclusion is that iron supplement is very useful and effective for subjects with iron deficiency.
  • A.H.Haghighi , .M.Forughian , .M.R.Hamedinia , .M.Chamari Page 41
    The aim of this study was to determine the effect of 6 weeks of aerobic training and L-carnitine supplement on body fat percent and serum lipid profiles in active men. The method used was semi-experimental. Eighteen active men were selected voluntarily and randomly divided into two groups of experimental (nine individuals with the average age: 44.48 years, weight: 8.216.6 kg, height: 1736 cm, BMI: 26.94.8 kg/m2) and control (nine individuals with the average age: 48.88 years, weight: 82.89.5 kg, height: 1690.05 cm, BMI: 293.8 kg/m2). Both groups performed aerobic training based on the principle of overload for 6 weeks. During this period, the experimental group consumed 10 mg/kg/day L-carnitine orally (average less than 1 gram/day) and control group ingested 2.5 mg/kg/day B1 vitamin as placebo. Before and after aerobic training, blood samples were gathered. In addition, aerobic power and body composition were measured. The data were analyzed using Kolmogorov Smirnov, paired, independent t test and ANCOVA. The results showed that aerobic training and L-Carnitine supplement significantly reduced body fat percent (P<0.05), but they had no significant effect on serum triglyceride, total cholesterol, LDL-C and HDL-C. We concluded that if middle age men would like to reduce their body fat percent, they can use L-carnitine supplement with low dosage along with aerobic training. However, determining positive effects of aerobic training and L-carnitine supplement on serum lipid profiles needs further investigation.
  • H. Taheri Chadorneshin , .M.Nourshahi , .K.Ranjbar Page 59
    The aim of this study was to investigate the response of vascular endothelial growth factor (VEGF) to a bout of exhausted submaximal exercise and its correlation with VO2max in different bouts. Therefore, 12 active men (mean age: 24 years) were randomly selected and performed the submaximal exercise. Blood samples were collected before, immediately and two¬¬ hours after the exercise training. Data were analyzed using one-way ANOVA and Pearson correlation coefficient (α=0.05). Serum VEGF increased significantly immediately (p=0.000) and two hours after the exercise (p=0.000). In addition, there was no significant relationship between serum VEGF and VO2max before the exercise training (p=0.352) while there was a significant relationship immediately (p=0.006) and after two hours (p=0.026) after the exercise. In conclusion, one bout of exhausted submaximal exercise can be a stimulus to increase angiogenic factor of VEGF and the more the subjects’ aerobic power, the more they might experience angiogenesis.
  • R.Nuri, .A.Damirchi , . F.Rahmaninia , N.Rahnama Page 77
    Overweight and elevated BMI can increase the risk of breast cancer in postmenopausal women. On the other hand, it seems that exercise training affect weight and BMI. The aim of this study was to investigate the effects of exercise training on some anthropometric variables in postmenopausal women with breast cancer. Thus, 29 postmenopausal women with breast cancer who received surgery, chemotherapy and radiation-therapy were divided into two groups, intervention and control. Subjects of intervention group performed 15 weeks of exercise training including walking (2 sessions per week) and resistance training (2 sessions per week, different from walking days). Before and after 15 weeks, weight, BMI, WHR, Vo2max, blood pressure and rest heart rate were measured in two groups. Data were analyzed using ANOVA. Results indicated significant differences in weight, BMI, WHR, Vo2max and rest heart rate between intervention and control groups (p<0.05). In fact, exercise training had significant effects on the weight, BMI, WHR, Vo2max and rest heart rate in postmenopausal females with breast cancer. However, there was no significant difference in blood pressure between the two groups. Therefore, exercise training can improve maximal aerobic capacity, rest heart rate and some anthropometric variables in postmenopausal women with breast cancer.
  • V.Valipour Dehnou, .R.Gharakhanlou, .F.Rahbarizadeh, .S.J.Mowla Page 91

    Physical fitness is considered as a key component for optimal performance in most sports. The aim of this study was to investigate neuromuscular and functional adaptations to two different training methods. For this purpose, 14 male volunteers were divided randomly into two groups. Group A (plyometric) trained with plyometric training and group B (combined) trained with traditional resistance training combined with plyometric training 3 days per week for 8 weeks. To evaluate muscle neural activity, before and after training programs, surface EMG was performed on vastus lateralis muscle. Also, to determine muscle strength and power, agility and speed of movement, 1RM, Bosco, Sargent jump, Hexagonal Obstacle and 35 m dash tests were used, respectively. Paired t-test and independent t-test were used to identify any significant differences (p≤0.05). Results showed that SEMG increased in both groups (plyometric group 30.27%, p≤0.11; combined group 43.78%, p≤0.05). In Bosco, Sargent jump, Hexagonal Obstacle and 35 m dash tests, plyometric group had better results than combined group but in 1RM test combined group had better results than plyometric group. It can be concluded that possibly, for short-term periods (8 weeks), plyometric training alone would be more effective than combined training (resistance and plyometric) in targeted exercise performance

  • S. Sadrolashrafi , .M.Azarbayjani , Y.Kiazad , G.S.Roohi , .M.Sadrolashrafi Page 115
    The present research was performed to investigate the effects of aerobic dance with different durations on salivary cortisol and testosterone,and consequently on the mood and body mass of inactive young women. The design of the research was quasi–experimental and the sample consisted of 19 inactive young women (mean age: 30+3 years, height: 167+5.1 cm, weight: 65.5+7.4) who were randomly divided into two groups: experimental (N=12) and control (N=7). The experimental group performed aerobic dance for 8 weeks with the intensity of 120 metronome strokes. Salivary cortisol and testosterone of all subjects were collected five times during the as well as before and after the dance. A dose of 6 ml salivary solution was obtained before and after the exercise. One–way repeated ANOVA with SPSS were used to analyze the data. The Spearman correlation coefficient was used to determine the relationship among the variables. The findings showed that testosterone concentrations decreased after the exercise and during rest. However, cortisol concentrations increased after the exercise and during rest. Positive relationships were observed between mood and testosterone concentration after the first session. The same result was obtained for cortisol after the sixteenth session. The mood variable had six subcategories out of which only two measures were found to be related with the period of exercise. The final conclusion of the study was that hormonal responses were related to the duration of the aerobic dance exercise. It is suggested that young women be more active and perform daily exercises especially aerobic dance to avoid depression and to be able to feel happier.
  • M.Salese , .H.Sheikhani Shahin , .B.Geramizadeh , N.Tanideh Page 137
    The aim of this study was to investigate the effect of 8 weeks of selective exercise activity and estrogen supplement on satellite cells in ovariectomized sprague-dawley rats. At first, subjects were ovariectomized and after one month of complete recovery, they were randomly divided into four groups: Control, Exercise activity, Estrogen supplement, and Exercise and Estrogen supplement. Only exercise and exercise and estrogen groups performed a selective exercise activity for 8 weeks and during this period, estrogen and exercise and estrogen groups were implanted subcutaneously with 0.6 ml estrogen supplement. The obtained data were analyzed using one-way ANOVA. The research results indicated that exercise activity group showed a 1.5 times increase in the number of satellite cells while in exercise and estrogen and estrogen groups they decreased by 68% and 73.9% respectively. Moreover, obtained results demonstrated that observed changes in the number of satellite cells were significant only in exercise group. Aerobic exercise can increase the proliferation of satellite cells in the soleus muscle of rats. This increase in the number of satellite cells is the result of function of the distance running. This study indicated that endurance training can be used as a precondition for increasing muscle volume and improving muscle function.