فهرست مطالب

نشریه پژوهش های کاربردی زراعی
پیاپی 90 (بهار 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/02/06
  • تعداد عناوین: 12
|
  • عسل روحی، مهدی تاج بخش، ایرج برنوسی، محمودرضا سعیدی، پریسا نیکزاد صفحه 1
    اثر پنج نوع پیش تیمار بذر شامل خیساندن در آب، اسموپرایمینگ با پلی اتیلن گلیکول (PEG) و کلرید پتاسیم (KCl)، خیساندن در جیبرلین و هیدروپرایمینگ) بر روی صفات سرعت جوانه زنی، میانگین مدت زمان جوانه زنی، زمان لازم برای رسیدن به 50 درصد جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه، وزن تر و خشک گیاهچه در سه رقم نخود قزوین، ILC482، ILC3279 بررسی گردید. نتایج نشان داد ارقام از نظر کلیه صفات با هم تفاوت معنی دار داشتند و خیس کردن در آب و جیبرلین بیشترین اثر را بر روی سرعت جوانه زنی داشتند و تفاوت معنی دار بین این دو مشاهده نشد. در این مطالعه تیمارهای جیبرلین، آب مقطر و هیدروپرایمینگ دارای اثر کاهشی یکسانی بر میانگین مدت زمان جوانه زنی و زمان لازم برای رسیدن به 50 درصد جوانه زنی بودند. اسموپرایمینگ با پلی اتیلن گلیکول و کلرید پتاسیم به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر طول ریشه چه و ساقه چه و نیز وزن خشک و تر گیاهچه در رقم ILC3279 نسبت به سایر ارقام گذاشتند. رقم ILC3279 با اینکه به تنهایی دارای کمترین میزان وزن تر و خشک گیاهچه بود، در تیمار با پلی اتیلن گلیکول دارای بالاترین مقادیر فوق گردید که این امر نشان دهنده تاثیر مثبت پرایمینگ در ارقام با کیفیت بذر پایین می باشد.
    کلیدواژگان: نخود، هیدروپرایمینگ، خیساندن در آب، پلی اتیلن گلیکول، کلرید پتاسیم، جیبرلین
  • ابراهیم امیری، مجتبی رضایی، محمد کریم معتمد، سمیه امامی صفحه 9
    مدل WOFOSTرشد و نمو گیاهان را درشرایط تولید پتانسیل، کمبود آب و کمبود مواد غذایی شبیه سازی می کند. برای ارزیابی این مدل، پژوهشی در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج، رشت، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 6 مدیریت آبیاری به عنوان تیمار، در سه تکرارطی سال زراعی84 بر روی رقم هاشمی اجرا گردید. مدیریت ها شامل غرقاب دایم، آبیاری پس از 1، 3 و 5 روز محو شدن آب از سطح زمین و آبیاری با دورهای 5 و 8 روز بود. ارزیابی مقادیر شبیه سازی و اندازه گیری شده بیوماس کل، بیوماس پانیکول و شاخص سطح برگ، با استفاده از پارامتر های ضریب تبیین، آزمون تی، جذر میانگین مجذور خطا، جذر میانگین مجذور خطای نرمال شده و کارآیی مدل انجام گردید. به طور متوسط مقادیر جذر میانگین مجذور خطای مدل بیوماس کل 553- 389 کیلوگرم بر هکتار، بیوماس پانیکول 420-139 کیلوگرم بر هکتار و شاخص سطح برگ 58/0-46/0 متر مربع سطح برگ در هر متر مربع سطح زمین بدست آمد، همچنین جذر میانگین مجذور خطای نرمال شده بیوماس کل 14- 10 درصد، بیوماس پانیکول 16-7 درصد و شاخص سطح برگ 83-54 درصد تعیین گردید. مدل WOFOST مقدار شاخص سطح برگ را در این مطالعه بیشتر از مقداراندازه گیری شده آن شبیه سازی نمود.
    کلیدواژگان: ارزیابی، برنج، بیوماس، مدلWOFOST، مدیریت آبیاری
  • احمدرضا گل پرور، عبدالله قاسمی پیربلوطی صفحه 18
    به منظور مقایسه نحوه توارث، ترکیب پذیری، هتروزیس و عمل ژن ها در کنترل ژنتیکی صفات سطح برگ پرچم، محتوی نسبی آب برگ و سرعت پرشدن دانه در ارقام گندم نان تحت شرایط تنش خشکی، مطالعه ای بر روی 8 رقم با استفاده از روش دوم در مدل ثابت گریفینگ صورت گرفت. میانگین مربعات قابلیت ترکیب پذیری عمومی برای تمامی صفات و میانگین مربعات قابلیت ترکیب پذیری خصوصی نیز برای تمامی صفات به جز محتوی نسبی آب برگ معنی دار بود که مبین اهمیت هر دو اثرات افزایشی و غالبیت ژن ها در توارث این صفات در شرایط تنش می باشد. نسبت میانگین مربعات GCA به میانگین مربعات SCA برای هیچکدام از صفات معنی دار نبود. نتایج این مطالعه نشان داد که اثرات غیرافزایشی ژن ها برای تمامی صفات از اهمیت بیشتری نسبت به اثرات افزایشی برخوردار می باشد. از نتایج این تحقیق می توان دریافت که بهبود ژنتیکی صفات سطح برگ پرچم، محتوی نسبی آب برگ و سرعت پرشدن دانه در شرایط تنش با انتخاب از بین بهترین تلاقی ها در نسل های مقدماتی بازده ژنتیکی پائینی خواهد داشت. بنابراین، بهتر است این انتخاب تا نسل های پیشرفته و افزایش توارث پذیری این صفات به تعویق افتد.
    کلیدواژگان: دای آلل، گندم نان، تنش خشکی، نحوه توارث، بهبود ژنتیکی، ترکیب پذیری عمومی و خصوصی
  • مهرنوش اسکندری تربقان، علیرضا آستارایی، مسعود اسکندری تربقان، علی اکبر عامری صفحه 27
    شرایط محیطی از قبیل شوری خاک، گرما، مسمومیت عناصر سنگین خاک بر روی رشد گیاه و جذب نیتروژن توسط ریشه و متابولیسم آن در گیاه اثر نامطلوب دارند. تغییرات فشار اسمزی معمولا به تغییرات کلر مربوط است. بالا رفتن غلظت نیتروژن در محلول های خاک شور بر جذب دیگر عناصر تاثیر مثبت دارد. این بررسی با 6 نسبت آنیونی کلر به سولفات شامل1 (شاهد (C0S0) 2(نسبت (C1S1) 3 (نسبت (C1S2) 4 (نسبت (C1S3) 5) نسبت (C2S1) 6 (نسبت (C3S1) و 2 مقدار کود 75 (N1) و150 (N2)کیلوگرم نیتروژن در هکتار به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد جهت بررسی تاثیر توام شوری کلریدی و سولفاتی و نیتروژن بر مقدار، جذب و برهمکنش عناصر غذایی (N، P و K)، کلر و سولفات در گیاه جو (.L vulgar Hordeum) و تعیین شاخص برداشت دانه و نیز اندازه گیری کارایی زراعی، کارایی جذب و کارایی فیزیولوژیک نیتروژن در گیاه انجام گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که حداکثر عملکرد دانه و کاه و کلش گیاه در نسبت های C1S3 و C1S2 و حداکثر غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم کاه و کلش و دانه در نسبت های C1S2، C1S3 و C1S1 مشاهده گردید. همچنین حداکثر غلظتN، P و K تحت تاثیر نسبت های آنیونی و نیتروژن در تیمارهایی با نسبت های پایین تر از آنیون کلر و بالاتر از سولفات مشاهده گردید. حداکثر شاخص برداشت دانه و نیتروژن در تیمار C1S3 و شاخص برداشت فسفر در تیمار C1S1 مشاهده شد. نتایج آزمایش همچنین نشان داد که شاخص برداشت گوگرد در نسبت های بالای کلر (C2S1 و C3S1) بیشتر بود که به علت تاثیر شوری سولفاتی بر افزایش غلظت سولفات زیست توده نسبت به دانه بود. میزان جذب عناصری همچون فسفر تحت اثر شوری نبود که به علت شوری متوسط آزمایش می باشد. نتایج آزمایش همچنین نشان داد که کارایی زراعی و درصد کارایی جذب نیتروژن در تیمارهای با نسبت بالا از سولفات و پایین از کلر (C1S3 و C1S2) حداکثر بود. لیکن، روند کارایی فیزیولوژیک بر خلاف کارایی زراعی و درصد کارایی جذب بود. به طوری که حداکثر آن در تیمارهایی با نسبت های کلر بالا و سولفات پایین (C3S1 و C2S1) مشاهده گردید که به علت اثر منفی بین آنیون های سولفات و نیتروژن بود. روند مشاهده شده تحت تاثیر نسبت ها در ارتباط با کارایی زراعی، کارایی جذب و کارایی فیزیولوژیک نیتروژن برای هر دو سطح نیتروژن مشابه و مقادیرکارایی جذب نیتروژن در تیمارها برای سطح 75 دو برابر سطح Kg/ha 150 بود.
    کلیدواژگان: نسبت های آنیونی کلر به سولفات، نیتروژن، شاخص برداشت، کارایی جذب عناصر، جو (، L vulgar Hordeum)
  • مهدی رحیمی، بابک ربیعی صفحه 39
    عملکرد دانه و بسیاری از صفاتی که در گیاهان و جانوران دارای اهمیت اقتصادی می باشند، به صورت کمی به توارث می رسند که از روش انتخاب مستقیم پیشرفت چندانی در آنها حاصل نمی شود. بنابراین از موثرترین روش های انتخاب غیرمستقیم جهت بهبود عملکرد دانه به همراه صفات موثر بر آن، استفاده از شاخص های انتخاب می باشد. در این پژوهش، شش رقم برنج در سال 1384 به صورت یک طرح دای آلل یک طرفه با یکدیگر تلاقی داده شدند. در سال 1385 والدین و نتاج آنها در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار کشت و 22 صفت در آنها اندازه گیری شد. روی این صفات تجزیه رگرسیون گام به گام انجام گردید و 7 صفت: انتخاب شد و در تخمین شاخص های انتخاب استفاده شد. برآورد پنج شاخص گزینشی مختلف براساس دو شاخص بهینه و پایه نشان داد که گزینش بر مبنای صفاتی نظیر تعداد خوشه در بوته و تعداد دانه پر در خوشه (که به عنوان صفات موثر بر عملکرد دانه در تجزیه علیت مشخص شدند)، با توجه به ضرایب رگرسیون گام به گام و اثرات مستقیم فنوتیپی (ضرایب رگرسیون استاندارد) آنها به عنوان ارزش های اقتصادی، می توان به شاخص های برتر و مناسب جهت اصلاح جمعیت دست یافت. بعلاوه نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از هر دو شاخص بهینه و پایه، پیشرفت ژنتیکی تقریبا مشابهی برای صفات مورد مطالعه ارایه می دهند. معذالک استفاده از شاخص پایه به دلیل سهولت محاسبات و تفسیر نتایج بر شاخص بهینه ارجحیت داشته و پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: برنج، تجزیه رگرسیون گام به گام، شاخص های گزینشی، عملکرد دانه
  • علی زین الدینی، حسن اعتصامی، علی کشاورزی، مهدی علیزاده صفحه 47
    شهرستان بردسیر یکی از مناطق مهم کشت محصولات زراعی استان کرمان است که در برخی نقاط شدیدا تحت تاثیر گچ می باشد. این تحقیق جهت بررسی خصوصیات خاک های گچی و نیز ارزیابی کیفی تناسب اراضی برای محصولات زراعی منطقه انجام گردید. ابتدا نقشه های خاک منطقه مورد مطالعه بررسی شده و سپس 35 مزرعه که در کل دشت پراکنده و دارای افق تجمع گچ بودند، انتخاب شدند. سپس در هر مزرعه یک پروفیل حفر، تشریح و نمونه برداری از آن انجام گردید. خصوصیات اراضی نظیر شوری، اسیدیته، نسبت جذب سدیم (SAR)، ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC)، گچ، آهک، بافت و ساختمان و اقلیم جهت طبقه بندی کیفی تناسب اراضی انتخاب و تیپ های بهره وری گندم، جو، یونجه، ذرت، چغندر قند و سیب زمینی مطالعه شدند و ضمنا از جداول نیازهای گیاهی و اقلیمی گردآوری شده توسط Sys (1991) و با تصحیح و تعدیل با شرایط منطقه استفاده گردید. بررسی نتایج نشان می دهد که میزان حداکثر گچ خاک 31 درصد و متوسط آن 12 درصد می باشد که یکی از مهم ترین محدودیت های تولید محسوب می شود. براساس سیستم جامع رده بندی خاک، افق های مشخصه Gypsic و Salic تفکیک و در رده Aridisol طبقه بندی گردیدند. بررسی نتایج کیفی تناسب اراضی نشان می دهد که دامنه تغییرات کلاس ها براساس روش های محدودیت ساده و پارامتریک به ترتیب برای گندم از (S2 تا N2) و (S1 تا N2)، جو (S1 تا N2) و (S1 تا N2)، سیب زمینی (S3 تا N2)و(S3 تا N2)، ذرت (S2 تا N2) و (S2 تا N2) چغندر قند (S2 تا N2) و (S2 تا N2)، یونجه (S1 تا N2) و (S2 تا N2) می باشد که بهترین شرایط برای کشت جو است. مطالعات انجام شده نشان می دهد متوسط عملکرد محصولات مختلف در خاک های گچی و غیر گچی متفاوت می باشد. بطور کلی می توان نتیجه گرفت استفاده از خاک های گچی نیاز به مدیریت ویژه دارد.
    کلیدواژگان: خاک های گچی، طبقه بندی کیفی تناسب اراضی، تیپ های بهره وری، بردسیر
  • فاطمه خسروی، غلامرضا ثواقبی فیروز آبادی، محسن فرحبخش صفحه 57
    آلودگی خاک ها با فلزات سنگین اغلب ناشی از فعالیت های انسان بوده و گیاه پالایی، استفاده از گیاهان برای حذف فلزات سمی از خاک، راهکاری موثر و اقتصادی می باشد. به منظور بررسی اثرات منابع مختلف پتاسیم بر گیاه پالایی یک خاک آلوده به فلزات سنگین، یک آزمایش انکوباسیون و یک آزمایش گلخانه ای اجرا شد. خاک آلوده از نواحی مجاور معدن سرب و روی انگوران در استان زنجان تهیه شد. در یک طرح بلوک کاملا تصادفی با سه تکرار، چهار سطح پتاسیم 0، 50، 100، 200 mgkg-1K2O) به صورت KClیا K2SO4 به طور جداگانه (به گلدان ها اضافه شد و رقم آفتابگردان(.annuus L Helianthus) هیبرید آذر گل کشت گردید. نتایج نشان داد که مصرف پتاسیم به طور معنی داری (01/0>P) مقدار کادمیوم قابل استخراج با DTPA را در شرایط انکوباسیون افزایش داد و تفاوت بین اثر K2SO4 و KCl معنی دار بود. در آزمایش گلخانه ای، اثرات تیمارها بر تولید ماده خشک اندام هوایی و ریشه، نسبت اندام هوایی به ریشه، غلظت، جذب و فاکتور انتقال کادمیوم، معنی دار شد. در این بررسی بالاترین مقدار جذب کادمیوم (57/84 میکروگرم در گلدان) با مصرف 200 میلی گرم در کیلوگرم K2O به صورت KCl به دست آمد. کشت آفتابگردان غلظت کادمیوم قابل استخراج با DTPA خاک را کاهش داد. بنابراین بر اساس نتایج آزمایش گلخانه ای این گیاه برای گیاه جذبی کادمیوم مناسب می باشد. همچنین با مصرف کود پتاسیم کارآیی گیاه پالایی بهبود می یابد. تحقیقات بیشتر در شرایط مزرعه می تواند مفید باشد و قویا توصیه می شود.
    کلیدواژگان: گیاه پالایی، آفتابگردان(، annuus L Helianthus)، پتاسیم، جذب کادمیوم و ضریب انتقال
  • سمیرا سادات طباطبایی، عارفه رزازی، امیرحسین خوش گفتارمنش، ناهید خداییان، زهرا مهرابی، شیما فتحیان، احسان عسکری، فرشته رمضان زاده، حسن عرب زادگان صفحه 65
    این آزمایش با هدف ارزیابی پاسخ تعدادی از گیاهان زراعی به تنش کمبود آهن در ارتباط با برخی صفات کمی و کیفی رشد در شرایط آبک شت اجرا شد. آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در پاییز سال 1386 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. ذرت شیرین (هیبرید سینگل کراس کرج 403)، ذرت دانه ای (هیبرید سینگل کراس704)، دو رقم گلرنگ (رقم کوسه و اراک 2811)، دو رقم گندم نان (قدس و بک کراس روشن) و تریتیکاله (رقم الینر) در دو سطح 5 و 50 میکرومولار آهن از منبع FeEDTA در محیط کشت محلول کاشته شدند. نتایج آزمایش نشان داد گیاهان مورد ارزیابی از لحاظ کارآیی جذب آهن اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1 درصد داشتند. گلرنگ رقم اراک 2811 و هیبریدهای ذرت در مقایسه با سایر گیاهان مورد مطالعه به کمبود آهن حساستر بودند و کاهش بیشتری در وزن خشک اندام هوایی آنها در تیمار 5 میکرو مولار آهن مشاهده شد. در مقابل، گندم رقم قدس و بک کراس روشن در شرایط کمبود آهن کمترین کاهش وزن خشک ریشه و اندام هوایی را در مقایسه با شرایط کافی بودن آهن نشان دادند. از نظر حساسیت نسبی در برابر کمبود آهن، محصولات مورد مطالعه به این ترتیب بودند: گندم > تریتیکاله > گلرنگ > ذرت. ارزیابی آهن کارایی بر اساس صفات مختلف نشان می دهد که محتوای آهن بخش هوایی و ریشه ارتباط مثبت و معنی داری با میزان تحمل گیاه در برابر کمبود آهن دارد.
    کلیدواژگان: آهن کارایی، ذرت شیرین(Saccharata، cv، L mays Zea)، ذرت دانه ای(، L mays Zea)، گندم نان (، L aestivum Triticum)، گلرنگ (، L tinctorius Carthamus)، تریتیکاله (X، triticosecale)
  • بهروز واعظی، وحید باوی، مهدی قنواتی، فرشاد ابراهیم پور، سید عبدالمحمد محمدی صفحه 74
    به منظور مطالعه سازگاری و پایداری عملکرد لاینهای امیدبخش ماشک علوفهای در منطقه گرمسیری کشور، پژوهش حاضر بر روی 5 لاین امیدبخش ماشک علوفهای در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار در طی سه سال زراعی 84-1381 در سه منطقه باشت، لیشتر و دهدشت از استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. هر لاین در 6 ردیف به فاصله 25 سانتیمتر از همدیگر و 4 متر طول کشت گردید. تجزیه واریانس مرکب برای سالها و مناطق مختلف برای علوفه تر و عملکرد زیست توده انجام گردید. برای بررسی پایداری و سازگاری لاینها از پارامترهای واریانس درون مکانی لین و بینز، ضریب تغییرات محیطی، ضریب رگرسیون، میانگین انحرافات از رگرسیون و در میان روش های غیر پارامتری از روش تعیین رتبه و انحراف معیار رتبه استفاده گردید. نتایج تجزیه مرکب سالها و مناطق مختلف نشان داد که اثر سال و منطقه برای علوفه تر، زیست توده و عملکرد دانه در سطح احتمال 5 و 1 درصد معنیدار نبود. اثر متقابل سال و منطقه برای علوفه تر، زیست توده و عملکرد دانه به ترتیب در سطح احتمال 1 درصد و 5 درصد معنیدار گردید. اثر لاین برای عملکرد دانه در سطح احتمال 5 درصد معنیدار و برای علوفه تر و زیست توده در سطوح احتمال 5 و 1 درصد معنیدار نبود. اثر متقابل لاین و سال برای عملکرد علوفه تر، زیست توده و عملکرد دانه به ترتیب در سطح احتمال 5 و 1 درصد و اثر متقابل لاین و مکان برای هر سه صفت در سطح احتمال 1 درصد معنیدار گردید. در نهایت نتایج تجزیه مرکب نشان داد که اثر متقابل لاین* سال* منطقه برای هر سه صفت در سطوح احتمال 1 و 5 درصد معنیدار نگردید (برای صفات علوفه تر، زیست توده و عملکرد دانه). با درنظر گرفتن عملکرد علوفه، زیست توده و دانه، سایر صفات مهم زراعی و پارامترهای پایداری، لاینهای 4 و 5 بهعنوان لاینهای با عملکرد بالا و پارامترهای پایداری مطلوب از بین لاینهای بررسی شده به عنوان لاینهای امیدبخش توصیه میگردند.
    کلیدواژگان: ماشک علوفه ای، سازگاری و پایداری، علوفه تر، زیست توده و دانه
  • سید هاشم موسوی، خلیل عالمی سعید، قدرت الله فتحی، عبدالرضا سیاهپوش، محمدحسین قرینه صفحه 83
    به منظور تعیین اثر تراکم کاشت و مقدار مناسب علف کش مولینیت در کشت مستقیم برنج بر کنترل علف هرز سوروف و عملکرد برنج رقم 183 LD، آزمایشی در مزرعه پژوهشی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین در سال 1384 انجام شد. آزمایش به صورت کرت های یک بار خردشده در قالب بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. علف کش مولینیت در سه سطح (3، 5 و 7 لیتر در هکتار)، به همراه شاهد عدم مبارزه و وجین کامل دستی، در کرت های اصلی و سه تراکم بذر برنج (100، 120 و 140 کیلوگرم در هکتار) در کرت های فرعی قرار گرفتند. مصرف 7 لیتر در هکتار علف کش مولینیت عملکرد ماده خشک و دانه، شاخص برداشت، تعداد کل پنجه، تعداد خوشه بارور در متر مربع را در برنج و تعداد دانه در خوشه، ارتفاع بوته و شاخص برداشت سوروف را کاهش داد. در حالی که این مقدار مصرف علف کش تعداد دانه در خوشه و درصد باروری خوشه برنج و نیز عملکرد ماده خشک و عملکرد دانه سوروف را افزایش داد. تراکم 140 کیلوگرم بذر در هکتار، عملکرد ماده خشک و دانه، تعداد دانه در خوشه و درصد باروری خوشه برنج را در مقایسه با تراکم 100 و 120 کیلو گرم بذر در هکتار کاهش داد. در حالی که تعداد پنجه کل برنج و نیز عملکرد ماده خشک، عملکرد دانه، تعداد خوشه در متر مربع و تعداد انشعابات اولیه خوشه سوروف افزایش یافتند. اما بین سطوح مختلف تراکم بذر بر ارتفاع بوته، تعداد دانه در خوشه، وزن هزار دانه، طول خوشه و شاخص برداشت سوروف تفاوت معنی داری وجود نداشت. اثرات متقابل علف کش و تراکم کاشت بر عملکرد ماده خشک، عملکرد دانه، تعداد پنجه کل، تعداد خوشه بارور در متر مربع، تعداد دانه در خوشه و درصد باروری برنج و همچنین بر عملکرد ماده خشک، عملکرد دانه و تعداد خوشه در متر مربع سوروف معنی دار شد. بیشترین عملکرد دانه برنج (71/6 تن شلتوک در هکتار) با مصرف 5 لیتر علف کش و تراکم 120 کیلو گرم در هکتار بدست آمد. بیشترین عملکرد دانه سوروف (01/1 تن دانه در هکتار) در تیمار 3 لیتر علف کش در تراکم 140 بدست آمد.
    کلیدواژگان: برنج، تراکم کاشت، سوروف، عملکرد دانه، کشت مستقیم، مولینیت
  • سید احمد محدث حسینی صفحه 93
    ایجاد اشتغال مهمترین مساله تمام کشورها و از جمله ایران است. بخش کشاورزی مهمترین بخش اقتصادی در ایران است که تولید و تامین غذاو همچنین اشتغال مهمترین کارکرد های آن قلمداد می شود. زیر بخش زراعت و باغداری بزرگترین زیر بخش کشاورزی است که بیشترین شاغلین بخش در آن مشغول هستند. یکی از راه های ایجاد اشتغال در این زیر بخش تغییر الگوی کشت می باشد براین اساس می توان الگوی کشت با هدف حداکثر نمودن اشتغال را برای این کار تصریح نمود. در این تحقیق مدل برنامه ریزی خطی الگوی کشت براساس حداکثر نمودن اشتغال تهیه و اجرا گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد در این صورت می توان با تغییر الگوی کشت به اشتغال موجود 15 درصد اضافه نمود اما این اشتغال اضافی؛ باعث کاهش سود کشاورزان (24درصد) خواهد شد و لذا اشتغال ایجاد شده پایدار نخواهد بود. بنابر این نمی توان انتظار ایجاد اشتغال بیشتر را از مزرعه داری و باغداری داشت و برای ایجاد اشتغال باید سراغ سایر بخش های اقتصادی برویم.
    کلیدواژگان: الگوی کشت، ایجاد اشتغال، برنامه ریزی خطی، اترک
  • رضا ولی الله پور، محمدحسن راشد محصل، امیر لکزیان، محمد علی باغستانی صفحه 101
    استفاده از مواد شیمیایی برای حفاظت گیاهان زراعی و کنترل آفات به منظور تولید کافی غذا، فیبر و نیز حفاظت از انسان ها و دام به میزان قابل توجهی افزایش یافته است(7). علفکش ها یکی از گروه های اصلی آفت کش ها، ابزاری هستند که انسان با استفاده از آنها خواسته های خود را به طرق مختلف در زمین ارتقاء داده و حفظ می کند. بطور کلی علف های هرز در آسیا سالیانه تقریبا باعث کاهش 10 تا 15 درصدی تولید (معادل حدود 50 میلیون تن شلتوک1) می شوند (8). علف کش های متعددی با نحوه عمل مختلف به مدت 35 سال در اراضی شالیزاری کشورمان در حال استفاده می باشند (1).
    تجزیه آفت کش در شالیزارها بر اثر شرایط احیاء که به علت غرقاب بودن، دما و دامنه pH مناسب برای فعالیت میکروبی، سرعت می گیرد (9). اهمیت آن با توجه به فرمولاسیون علف کش، نحوه استفاده از علف کش و شرایط محیطی، بطور گسترده ای تغییر می کند.
|
  • Asal Roohi, Tajbakhshm., Iraj Bernosi, Mahmood-Reza Saeidi, Parisa Nikzad Page 1
    Effects of seed priming (soaking in water، osmopriming whit polyethylene glycol and potassium chloride، soaking in gibberalin and hydropriming) on germination rate (GR)، mean germination time (MGT)، time reach to 50% germination (T50)، root and stem length، seedling dry and fresh weight in three chickpea cultivars (Qazvin، ILC482 and ILC3279)، was investigated. Cultivars differed significantly for total trait. The results indicated soaking in water and GA3 had highest effect on the germination rate، and between them not observed significant difference. In this study، hydropriming، water and GA3 treatments had similarly reducing effect on MGT and T50. Osmopriming with PEG and KCL had the most and the less effect on root and stem length، seedling dry and fresh weight in ILC3279 than other cultivars، respectively. ILC3279 had the less seedling dry and fresh weight، but it had the most values mentioned in PEG treatment، that indicates the positive priming effects on low physiological quality cultivars.
  • Ebrahim Amiri, Mojtaba Rezaei, Mohammad Karim Motamed, Somayeh Emami Page 9
    The model WOFOST، which simulates the growth and development of annual field crops under conditions of potential production، water and nutrient limitations. The model was evaluated against a data set of field experiments. The study was laid out in RCBD with 3 replications for one popular traditional landrace Hashemi carried out in 2005 at Rice Research Institute of Iran، Rasht. The irrigation management were I1 with continuous irrigation while I2، I3، and I4 were irrigation 1، 3 and 5 days after water disappearance of pounded water and I5، I6 were irrigation at 5 and 8 days intervals. We compared simulated and measured leaf area index (LAI) and biomass panicles and total aboveground biomass by adjusted coefficient of correlation (R2)، T test of means، absolute and normalized root mean square errors (RMSE) and modeling Efficiency (EF). On average، RMSE of model were 389-553، kg ha-1 for total biomass، 139-246 kg ha-1 for panicle biomass and 0. 46-0. 58 cm2cm-2 for LAI. For these crop variables، normalized RMSE values were 10-14 for total biomass، 7-16 for panicle biomass، and 54-83 for LAI. The WOFOST model Simulated LAI generally exceeded measured values.
  • Ahmad Reza Golparvar, Abdollah Ghasemi Page 18
    In order to compare of inheritance، combining ability، heterosis and genes action in the genetic control of flag leaf area، leaf relative water content and grain filling rate in bread wheat cultivars under drought stress conditions، a study was conducted on eight cultivars using method 2 in fixed model of Griffing. General combining ability and specific combining ability mean of squares were highly significant for all the traits with the exception of specific combining ability mean of squares for leaf relative water content that designated importance of both additive and dominance gene effects in inheritance of traits studied in drought stress conditions. The general combining ability mean of square/specific combining ability mean of square ratio was not significant for all the traits. The results of this study showed that non-additive genetic effects were found to be more important than additive effects in genetic control of all the traits. In conclusion، genetic improvement of flag leaf area، leaf relative water content and grain filling rate in drought stress conditions at early generations will have low genetic gain. Therefore، selection for improvement of these traits is better that delayed until advanced generations and increase of its heritability.
  • Mehrnoosh Eskandary Torbaghan, Alireza Astaraei, Masoud Eskandary, Aliakbar Ameri Page 27
    Environmental conditions such as soil salinity، high temperature، and soil toxicity of heavy metals have harmful effects on plant growth and nitrogen uptake by roots. Fluctuations of osmotic pressure usually are related to varying chloride (Cl-) concentration. Increasing N concentration in saline soil solution may have a positive effect on the uptake of other nutrients. A factorial greenhouse experiment on barley was carried out in Ferdowsi University of Mashhad with six Cl-/SO4= ratios (C0S0، C1S1، C1S2، C1S3، C2S1 and C3S1) and two nitrogen fertilizers (N1=75 Kg/ha and N2= 150 Kg/ha) on the basis of a completely randomized design with three replications. The objective was to study the effects of Cl- and SO4= salinity and nitrogen on the barley physiological uptake of nutrients and yield. The results showed that maximum grain and straw yield was achieved in C1S3 and C1S2 ratios. In addition، maximum nitrogen (N)، phosphorous (P) and potassium (K) concentrations were presented in straw and grain for C1S2، C1S3 and C1S1 treatments. The maximum of N، P and k concentrations under the effects of Cl-/SO4- ratios and N resulted in low Cl- concentration and high SO4- concentration. P uptake was not under salinity influence، which is because of the medium level of salinity used in the experiment. Maximum grain and N harvest index was observed in C1S3 and C1S1 had maximum P harvest index. The results also indicated that S harvest index was higher in high Cl- ratios (C2S1 & C3S1) because of high sulphate concentration in biomass rather than in grain under sulphate salinity. PFNUE & PFNRE (Partitial Factor N Use Efficiency and Partitial Factor N Uptake Efficiency) were maximum under high SO4= and low Cl- concentration (C1S3 and C1S2) treatments، but not for PFNUTE (Partitial Factor N Utilization Efficiency). Hence، maximum of PFNUTE was related to high Cl- and low SO4- concentrations (C3S1 and C2S1) because of the antagonistic effect between SO4= and NO3-. The trend of PFNUTE، PFNUE & PFNRE was similar in two N levels (75 and 150 Kg/ha) and PFNRE was double for 75 Kg N /ha relative to 150 Kg N/ha.
  • Mehdi Rahimi, Babak Rabiei Page 39
    Grain yield and most of traits that have economic important in plants and animals، herited as quantity and using direct selection method have not large progress. So one of the most effective methods indirect selections as improve grain yield with trait effective on it، is using of selection index. In this research، six rice cultivars were crossed in half diallel design in 2005. In the next year، parents and their progenies were grown in a randomized complete blocks design with three replications and 22 traits were measured. Stepwise regression was done for 22 trait and 7 following traits were selected: number of panicles/plant، number of grains per panicle، 1000-grain weight، spikelt width، number of spikelts/panicle and plant height and used to estimation of selection indices. Index selection is one of the most effective indirect selection methods for improving grain yield and other important traits. Estimating five different selection indices based on optimum and base indices indicated that selecting for number of panicles/plant and number of grains per panicle by using their stepwise regression and path direct coefficients as economic weights would be a suitable selection criterion for improving of population. Moreover، this study showed that both optimum and base indices presented the same genetic advance for traits studied. The base index، however، is much easier to evaluate than the optimum index، and is recommended.
  • Ali Zienadini, Hassan Etesami, Ali Keshavarzi, Mehdi Alizadeh Page 47
    Evaluation of land qualitative suitability of gypsiferous soils for the important agronomic productions of the bardsir area in Kerman province Abstract Bardsir is one of the important agronomic productions areas in Kerman province، which some positions of it are extremely affected by gypsum. This research was performed to study of properties of gypsiferous soils and evaluation of land qualitative suitability for agronomic productions of the area At first، the land maps were studied، then 35 farms were chosen، they had gypsic horizen and were scattered in the total plane. Then one profile in each farm was excavated and described then catch the samples from all horizons. The total gypsum characteristics، using of agriculture instruments and applying of different inputs were studied. Land characteristics for example: salinity، acidity، Sodium Absorption Ratio (SAR)، Cation Exchange Capacity (CEC)، gypsum، lime، texture، structure and climate were used to classification of land suitability and land utilization types like of wheat، barely، alfalfa، maize، sugarbeet and potato were studied. The mean while plant and climate tables were gathered by SYS (1991) and givi (1376). The results show that the maximum and average of soil gypsum was 31% and 12%، it is one of the most production limitations. According to 2003 soil taxonomy، the gypsic and salic diagnostic horizon in aridic order was classified. Parent materials، climate، microrelief (topography)، physiography، and pendant shapes effect the gypsum formation in the studied erea. Acicular crystals and missilium were separated. Investigation of the land qualitative suitability results show that the change range of classes According to Simple limitation and parametric approaches were (S2 to N2) and (S1 to N2) for wheat، barely: (S1 to N2) and (S1 to N2); potato: (S3 to N2) and (S3 to N2); maize: (S2 to N2) and (S2 to N2); for sugarbeet (S2 to N2) and (S2 to N2); alfalfa: (S1 to N2) and (S2 to N2) respectively which the best and worst position were for barely and potato respectively. The researches show that the medium yield of different production in gypsic and non_gypsic soils is different.
  • F. Khosravim., Gh. Savaghebi-Firoozabadi , M. Farahbakhsh Page 57
    Contamination of soils with heavy metals is often resulted from human activities and phytoremediation is an effective and economic strategy to remove toxic metals from soils. In order to study the effects of different sources of potassium on phytoremediation of heavy metals from a polluted soil، an incubation test and a greenhouse experiment were conducted. The polluted soil was collected from the adjacent areas of Angooran،s Lead and Zinc mining in Zanjan province. In a randomized complete block design with three replication per treatment، four levels of potassium (K) (0، 50، 100 and 200 mg K2O per kilogram of soil as KCl or K2SO4) were added to pots planted with Azargoal variety of sunflower (Helianthus annuus L.). Results showed that K application significantly (p<1%) increased DTPA-extractable (Cadmium) Cd under incubation and the differences between K2SO4 and KCl effects were significant. K2SO4 application significantly decreased soil pH، however KCl increased it. In the greenhouse experiment effects of different treatments on dry matter production of shoot and root، shoot: root ratio (S/R)، Cd concentration، its uptake and translocation factor were significant. In this study the highest amount of Cd uptake (84. 57µgpot-1) was obtained by application of 200 mgkg-1K2O as KCl. Furthermore، cultivation of sunflower decreased concentration of DTPA-extractable Cd. Therefore، this crop is suitable for phytoremediation of Cd. Also phytoremediation efficiency is improved by K fertilizer utilization. More research on this subject under field condition can be very useful and is strongly recommended.
  • S. Tabatabaei, A. Razzazi, A.H. Khoshgoftarmanesh, N. Khodaeian, Z. Mehrabi, S. Fathian, Ehsan Askari, Fereshteh Ramezanzadeh, H. Arabzadegan Page 65
    The hydroponics experiment was conducted to evaluate response of selected crops to Fe-deficiency stress in relation with some qualitative and quantitative growth attributes. A completely randomized block design in triplicates was conducted at Isfahan University of Technology (IUT) research greenhouse in fall 2007. Sweet corn (Zea mays L. cv. Saccharata)، dent corn (Zea mays L. cv S. C704)، safflower (Carthamus tinctorius L cvs. Arak2811 and Koose)، two bread wheat genotypes (Triticum aestivum L. cvs. Backcross Roshan and Qods)، and triticale (X. triticosecale cv. elinor) were grown in a nutrient solution at two Fe levels (5 and 50 µM FeEDTA). The results indicated significant (P < 0. 01) variation among studied crops in Fe-efficiency. Safflower genotypes were more sensitive to Fe deficiency in comparison with other studied crops and the greatest reduction was observed in their shoot dry matter at 0. 5 mM FeEDTA treatment. In contrast، the lowest decrease in root and shoot dry matter weight under Fe-deficient condition was found for bread wheat genotypes Qods and Backcross Roshan. The relative sensitivity of the studied crops to Fe deficiency was wheat < triticale < safflower < corn Iron-efficiency evaluation based on different growth indices showed that Fe content in the shoot and root had significant and positive correlation with crop tolerance to Fe deficiency.
  • Vaesib., Bavei, V. Gachsaran, Ghanavati, Farshad. Mohammadi, Seid. Abdolmohammad Page 74
    Present work was conducted to study on the adaptability and yield stability of V. narbonences promising lines at warm-dryland areas. This study was performed with 5 V. Narbonences genotypes in RCBD (4 replication) for three growing season (2001-2002 to 2003-2004) in 3 warm drayland areas at Kohgiluyeh va Boyerahmad province namely Basht، Dehdasht and Lishter. Seeds were planted in six rows (4m length of the rows) corresponding to each of the 5 genotypes and a border of 25 cm width. Combined analysis of variance for three years and locations for wet forage and biomass yield were implemented. Result showed that error variance for all of experiments was not significant at 5% and 1% probability levels. For the study of stability and adaptability yield of lines were used from Lin and Binns method (intra location variance)، Regression indexes، Deviation from regression، Coefficient of location variation، Determination index (R2) and Non-parametric methods such as Rank and Standard deviation of rank (SDR). Results of combined analysis of 3 years and 3 locations showed that year and location effects for wet forage، biomass and seed yield were not significant at 5% and 1% probability levels. Year×location intraction for forage، biomass and seed yield were significant at 5%، 1% and 1% probability levels respectively. Line effect for biomass and forage yield no significant but for seed yield significant at 5% probability levels and line×year intraction effects for wet forage، biomass and seed yield were significant at 5%، 1% and 5% probability levels respectively. Line×location intraction for above characters at 1% probability level was significant and finally line×year×location intraction for all of traits were not significant. With regarding of forage and biomass yield، other agronomic characteristics and stability parameters lines No. 4، 5 the highest yield and good stability parameters recognized as stable and adaptable lines in rest of genotypes. Finally we can recommend these lines for the warm areas of Iran.
  • Mussavi .S. H., K. Alamisaid, G. Fathi, A. Siahpoosh, M. H. Gharineh Page 83
    In order to evaluate the seed density and Molinit rates in direct-seeded rice on barnyard grass control as well as grain yield of rice، LD183 cultivar، a field experiment was conducted in 2005 at Ramin Agricultural and Natural Resources University Mollasani، Ahwaz. The design was split plot in a completed randomized block basis with 4 replications. Main plots were 3 levels of Molinit (3، 5 and 7 lit/ha) with control check and weedy check، and sub plots of 3 seed densities (100، 120 and 140 kg/ha). The increase of herbicide rate to 7 lit/ha، lead to decreasing of dry matter and grain yield، harvest index (HI)، total number of rice tillers and spikes، and the number of grain per spike، plant height and HI of barnyard grass. However، it increased the number of grain per ear، percentage of fertility of rice، dry matter and grain yield of barnyard grass. The increase of seed density (140 kg/ha) lead to decreasing dry matter، grain yield، number of grain per ear and percentage of fertility of rice، compared with 100 and 120 kg seed/ha. However، the number of total tillers of rice، and dry matter and grain yield، number of spike in unit area increased with increasing seed density. The interaction effect of seed density and herbicide rate on dry matter and grain yield، number of total tillers، number of fertile ear in unit area، number of grain per ear and percentage of fertility، and dry matter and grain yield، and number spike in unit area was significantly different. Highest grain yield of rice (6. 71 t/ha) was obtained with 5 lit/ha Molinit herbicide and 120 kg/ha seed density. Highest grain yield of barnyard grass (1. 01 t/ha) was obtained with 3 lit/ha Molinit and 140 kg/ha seed density.
  • S.A.Mohaddes Page 93
    Job creation is one of the most important objectives of a national economic plan in all country special in developing country. Unemployment and loss of employment result in a slowdown in economical، social and cultural development as well as rural-to-urban migration. It is found that most poor people are unemployed. Hence، one of the basic policy measures to alleviate poverty، especially in rural areas، is the creation of employment opportunities and employment security. Agriculture sector of Iran is the most important economy sector that not only it should be production and food security but also expecting to create job for unemployment people. The main objective this study is analyzed employment generation in farms. In this study، the model is used a linear programming model with maximization of employment in objective function. The result showed after running the model increases the employment (15%) but profit farmer loss by 24%. Therefore the employment created well not be sustainable and we cannot expect more job from farm sector.