فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی گرگان - سال سیزدهم شماره 4 (پیاپی 40، زمستان 1390)

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان
سال سیزدهم شماره 4 (پیاپی 40، زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/12/04
  • تعداد عناوین: 15
|
  • سید رضاهاشمی، هما داودی صفحه 1
    استفاده از آنتی بیوتیک ها در حیوانات اهلی، به عنوان محرک رشد و سلامت (AGPs) از اواسط دهه 1950 به بعد مورد توجه قرار گرفت. این آنتی بیوتیک ها به عنوان افزودنی های خوراکی در مقادیر بسیار پایین (5 تا 20 قسمت در میلیون) برای ممانعت از رشد جمعیت میکروبی بیماری زا موجود در دستگاه گوارش و بهبود رشد و عملکرد حیوانات اهلی مورد استفاده قرار گرفتند. مصرف نسبتا گسترده و جهانی آنتی بیوتیک ها در صنعت دامپروری، باعث ایجاد مقاومت های آنتی بیوتیکی در باکتری ها، واکنش های آلرژیک در افراد حساس و خطرات مسمومیت مستقیم با این داروها و تهدید سلامت مصرف کنندگان شده است. ممنوعیت استفاده از آنتی بیوتیک از سال 2006 به عنوان محرک رشد و سلامت باعث گردید تا محققان جهان همواره به دنبال جایگزین مناسبی برای آنتی بیوتیک ها باشند. تحقیقات گسترده در مورد این جایگزین ها از دهه قبل آغاز گردیده است و می توان به بعضی از این جایگزین ها از قبیل پروبیوتیک ها، پربیوتیک ها، سین بیوتیک ها، یونوفرها، اسیدی فایرها و اسیدهای آلی و جدیدا به گیاهان دارویی و فایتوژنیک ها اشاره کرد. مطالعه حاضر به ارزیابی این ترکیبات به ویژه گیاهان دارویی و مکانیسم عمل آنها به عنوان محرک های جدید رشد و سلامت در حیوانات اهلی پرداخته است.
    کلیدواژگان: آنتی بیوتیک، محرک رشد و سلامت، گیاهان دارویی، فایتوژنیک، پروبیوتیک
  • محمدعلی خلیلی، محمدهادی مرتضوی، علیرضا ملاعباسی، مجید لطفی هرمزد آبادی، محمود اخوان تفتی، سمیه صفری ممزوجی صفحه 11
    زمینه و هدف
    دوران حاملگی یکی از حساس ترین و پرمخاطره ترین دوران زندگی است. مصرف موادمخدر از جمله داروی محرک و توهم زای اکستازی یا 3 و 4 متیلن دی اکسی مت آمفتامین (MDMA) می تواند مستقیما این دوره را تحت الشعاع قراردهد. این مطالعه به منظور تعیین اثر داروی اکستازی در دوران حاملگی بر دستگاه تولید مثل موش ماده BALB/c انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی 15 سر موش ماده از نژاد BALB/c با وزن تقریبی 25 گرم مورد استفاده قرار گرفتند. 10 سر موش در گروه تجربی و 5 سر موش در گروه کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. حاملگی موش ها پس از تحریک تخمک گذاری با داروی PMSG+hCG و جفت گیری ثبت شد. داروی اکستازی به میزان mg/kg5 به گروه تجربی و سالین فیزیولوژیک به گروه کنترل در روزهای 7 و 14 حاملگی تزریق شد. پس از فیکس کردن نمونه ها، مقاطعی با ضخامت μm5 و فواصل منظم μm200 با استفاده از دستگاه میکروتوم دوار (Leitz، Germany) به صورت نمونه گیری تصادفی منظم از اجزاء دستگاه تناسلی موش تهیه گردید. از هر جزء دستگاه تناسلی 8 اسلاید انتخاب و پس از رنگ آمیزی با رنگ هماتوکسیلین- ائوزین، وضعیت فولیکول های تخمدان از نظر تعداد فولیکول های بدوی، اولیه، ثانویه، بالغ، Atretic و همچنین اجسام زرد و سفید و نیز ساختار بافتی لوله رحم، شاخ رحم، تنه رحم و واژن در دو گروه تجربی و کنترل با میکروسکوپ نوری مطالعه شد. نتایج حاصله از شمارش فولیکول ها با استفاده از نرم افزار SPSS-17 و آزمون های کای اسکوئر و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میزان فولیکول های اولیه در گروه تجربی 18.42 درصد و در گروه کنترل به میزان 33.33 درصد افزایش یافت (P<0.01). در حالی که فولیکول های بالغ در گروه تجربی افزایش چشمگیر داشت (P<0.03). همچنین تعداد اجسام سفید در گروه تجربی کمتر از اجسام سفید گروه کنترل بود (P<0.01). نتایج به دست آمده از فولیکول های بدوی، ثانویه، Atretic و جسم زرد تفاوت معنی داری را بین دو گروه نشان نداد. در نواحی لوله رحم و شاخ های رحم گروه تجربی تغییرات سلولی، به خصوص در مرز بین سلولی و در داخل لومن شاخ رحم مواردی با ماهیت ترشحی مشاهده شد. در دیگر بخش های مجاری تولید مثل شامل جسم رحم و واژن بین دو گروه تغییرات بافتی - سلولی ایجاد نگردید.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که اکستازی با دوز 5 میلی گرم بر کیلوگرم در موش های ماده باعث تغییرات بافتی بر روی ساختار سلولی بخش اولیه لوله های تولید مثل می شود. همچنین روند بالغ شدن فولیکول ها را سرعت بخشیده و در روند تبدیل آنها به جسم سفید اثر بازدارنده دارد.
    کلیدواژگان: اکستازی، حاملگی، دستگاه تولید مثل، موش
  • نجمه کبیری، صدیقه عسگری صفحه 20
    زمینه و هدف
    افزایش شاخص های التهابی شامل گلبول های سفید خون، فیبرینوژن، پلاکت و C-reactive protein (CRP) از مشخصه های بیماری عروق کرونر می باشد و از محل هایی غیر از عروق تولید می شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی تاج خروس در کاهش شاخص های التهابی خرگوش های هایپرکلسترولمیک انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه تجربی روی 20 سر خرگوش نر نژاد نیوزیلندی با وزن 2000-1700 گرم در دانشکده علوم دانشگاه اصفهان در سال 1388 انجام شد. حیوانات به طور تصادفی در 4 گروه 5 تایی تقسیم شدند. گروه اول رژیم غذایی معمولی به مدت 75 روز و گروه دوم رژیم پرکلسترول به مدت 75 روز دریافت نمودند. خرگوش ها در گروه 3 و 4 برای 45 روز رژیم پرکلسترول دریافت نمودند و پس از آن به ترتیب در گروه سوم رژیم معمولی و گروه چهارم عصاره هیدروالکی تاج خروس (mg/kg.bw150) به مدت 30 روز دریافت نمودند. نمونه خون حیوانات در گروه های مورد مطالعه در ابتدا، 45 روز بعد و در انتهای مطالعه (75 روز بعد) جمع آوری گردید. سطح شاخص های التهابی سرم شامل گلبول های سفید خون، فیبرینوژن، پلاکت و CRP بررسی گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-13 و آزمون های ANOVA و دانکن تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میزان CRP در گروه دریافت کننده عصاره (4.56+-8.14 mg/l) در مقایسه با خرگوش های با کلسترول بالا (گروه دوم) (4.6458+-17.8333 mg/l) کاهش معنی داری نشان داد (P<0.05). تعداد گلبول های سفید در گروه دریافت کننده عصاره (8692.35+-20820 microliter) در مقایسه با خرگوش های با کلسترول بالا (گروه دوم) (17048.39+-42366.67 microliter) کاهش معنی داری نشان داد (P<0.05). تعداد پلاکت ها و غلظت فیبرینوژن در گروه چهارم به ترتیب 35725.34+-502600 microliter و24.86+-208 mg/dl تعیین شد که در مقایسه با گروه دوم به ترتیب به میزان 59774.58+-638000 microliter و 46.52+-299.33 mg/dl کاهش معنی داری نشان داد (P<0.05).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره هیدروالکی تاج خروس موجب کاهش سطح شاخص های التهابی شده و احتمالا در کاهش آترواسکلروز نقش دارد.
    کلیدواژگان: کلسترول بالا، التهاب، گیاه تاج خروس، CRP، گلبول سفید، فیبرینوژن، پلاکت
  • محمدرضا عابدین زاده، کبری نوریان، سلیمان خیری، زهرا نجات صفحه 27
    زمینه و هدف
    تغییرات همودینامیک حاصل از بی حسی نخاعی و افت فشارخون حاصل از آن می تواند سبب کاهش پرفوزیون بافتی، افزایش خطر ایسکمی، سکته قلبی، نارسایی کلیه، آسیب های نخاعی و حتی ترومبوز وریدهای عمقی گردد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر تجویز پروفیلاکسی سه داروی فنیل افرین مخاطی، آتروپین و افدرین وریدی در تغییرات همودینامیک زنان با سزارین انتخابی به روش بی حسی نخاعی انجام شد.
    روش بررسی
    این کار آزمایی بالینی دوسوکور روی 90زن باردار تک قلو، با سن حاملگی بیش از 37 هفته و با گروه ASA I، II مراجعه کننده به اتاق عمل بیمارستان هاجر شهرکرد به منظور انجام سزارین انتخابی تحت بی حسی نخاعی در سال 1388 صورت گرفت. زنان باردار به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه های اول، دوم و سوم به ترتیب 0.5 mg آتروپین وریدی، 5میلی گرم افدرین وریدی و 100میکروگرم فنیل افرین مخاطی بلافاصله قبل از انجام بی حسی نخاعی دریافت نمودند. قبل و بعد از انجام بی حسی نخاعی و بعد از آن هر 5دقیقه تا 30 دقیقه سپس هر 15 دقیقه تا دوساعت بعد از انجام بی حسی نخاعی فشارخون و ضربان قلب و تغییرات اشباع اکسیژن خون افراد توسط پالس اکسیمتری و فشارسنج اندازه گیری و ثبت گردید. هرگونه عارضه نیز در این مدت ثبت شد. در صورت افت فشارخون به کمتر از 80 میلی مترجیوه، 5میلی گرم افدرین وریدی به صورت مداخله ای به افراد تزریق گردید و مداخلات ثبت گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون های آماری کای اسکوئر و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    شاخص های همودینامیک طی مطالعه تغییر نمود؛ اما سه دارو اثر یکسانی در روند تغییرات فشارخون، نبض و اشباع اکسیژن خون داشتند (P<0.05). تفاوت معنی داری در میزان افدرین اضافی دریافتی برای حفظ فشارخون سه گروه وجود داشت (P<0.05). به طوری که در گروه افدرین بیشترین (56.7 درصد) و در گروه فنیل افرین کمترین (20 درصد) میزان افدرین اضافی تجویز گردید. میزان عارضه تهوع در گروه فنیل افرین (6.7 درصد) نسبت به دو گروه آتروپین وریدی (50 درصد) و افدرین وریدی (46.7 درصد) کمتر بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که برای جلوگیری از افت فشارخون متعاقب بی حسی نخاعی، می توان به طور پروفیلاکسی یکی از داروهای آتروپین، افدرین یا فنیل افرین را استفاده نمود. تجویز فنیل افرین با توجه به کاهش تهوع توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: بی حسی نخاعی، سزارین، پروفیلاکسی، فنیل افرین، افدرین، آتروپین
  • مریم ابومردانی، محمدرضا رشیدی، مریم رف رف، سیدرفیع عارف حسینی، عباسعلی کشتکار، حمیدرضا جوشقانی صفحه 35
    زمینه و هدف
    یکی از مشکلات بیماران مبتلا به تالاسمی، آسیب بافتی ناشی از استرس اکسیداتیو در اثر انباشت آهن است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی مکمل یاری ویتامینE بر فعالیت آنزیم های پاراکسوناز (PON)، سوپراکسیددیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و لیپید پروفایل در بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور انجام شد.
    روش بررسی
    این کارآزمایی بالینی روی 60 بیمار مبتلا به بتاتالاسمی ماژور (25 مرد و 35 زن) با سن بیش از 18سال، در شهرستان گرگان طی سال 1388 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند و از نظر سن و جنس همسان شدند. گروه مداخله سه ماه تحت مکمل یاری ویتامینE به میزان 400 میلی گرم روزانه قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ نوع مکملی را در این مدت دریافت نکردند. قبل از آغاز و در پایان دوره مطالعه نمونه های خون از همه بیماران جمع آوری شد و متغیرهای موردنظر شامل سطح سرمی ویتامین E، تری گلیسرید (TG)، لیپوپروتئین کم چگال (LDL-c)، لیپوپروتئین پرچگال (HDL-c)، ظرفیت کل آنتی اکسیدانی سرم (TAC) و فعالیت آنزیم های GPX، SOD و PON اندازه گیری شد. از Paired t-test برای مقایسه تغییرات متغیرهای مورد بررسی قبل و بعد از مداخله استفاده گردید.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که در گروه مکمل یاری شده با ویتامین E، افزایش معنی داری در سطح سرمی ویتامین E، HDL-c، فعالیت آنزیم PON و کاهش معنی داری در سطح GPX دیده شد (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که مکمل یاری ویتامین E در بیماران بتاتالاسمی ماژور می تواند اثرات کاهنده بر استرس اکسیداتیو و پروفایل لیپید داشته باشد.
    کلیدواژگان: ویتامین E، بتاتالاسمی ماژور، پارا اکسوناز، 1، سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، لیپیدهای سرم
  • سید محمد ابراهیم موسوی، بیژن فروغ *، محمود بهرامی زاده، مختار عراضپور، معصومه ویس کرمی، علیرضا مقدمی صفحه 44
    زمینه و هدف

    کاهش ارتفاع پاشنه کفش ممکن است؛ سبب افزایش میزان فعالیت عضلانی در گروه عضلات ناحیه شکمی شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر ارتفاع کمتر از حد استاندارد پاشنه کفش روی فعالیت عضلات شکم در دختران سالم انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه شبه تجربی به صورت قبل و بعد روی 48 دختر سالم در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران طی سال 1388 انجام شد. نمونه گیری به صورت غیراحتمالی در دسترس بود. 24 فردی که حداقل شش ماه از کفش هایی با ارتفاع پاشنه کمتر از مقدار 3.4 سانتی متر استفاده نموده بودند؛ در گروه اول قرار گرفتند و 24 فرد استفاده کننده از کفش دارای پاشنه استاندارد (3.4 سانتی متر) به مدت حداقل شش ماه؛ در گروه دوم قرار گرفتند. در مرحله بعدی از گروه اول خواسته شد تا برای شش ماه از کفش هایی با پاشنه استاندارد و با ارتفاع 3.4 سانتی متر استفاده نمایند. بعد از استفاده شش ماهه از کفش هایی با پاشنه استاندارد؛ آنان دوباره مورد آزمون قرار گرفتند. میزان فعالیت عضلانی رکتوس ابدومینوس و مایل خارجی با استفاده از دستگاه Kinsiologic Electromyography اندازه گیری شد. داده ها توسط آزمون های تی زوجی، مستقل و اسمیرونوف کولموگروف تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار فعالیت عضلانی برای گروه اول و گروه دوم در عضله مایل خارجی به ترتیب 3.15+-9.72 و 2.47+-7.87 میکروولت و در عضله رکتوس ابدومینوس 3.58+-11.60 و 3.46+-9.81 میکروولت تعیین شد. میزان فعالیت عضلات در گروه اول در دو مرحله قبل و بعد از استفاده از کفش دارای پاشنه استاندارد از نظر آماری معنی دار بود (P<0.05).

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از کفش دارای پاشنه کوتاه تر از حد استاندارد، میزان فعالیت عضلات شکمی را افزایش می دهد.

    کلیدواژگان: فعالیت عضلانی، رکتوس ابدومینوس، مایل خارجی، الکترومیوگرافی، پاشنه کفش
  • سیدجعفر موسوی، معصومه حبیبیان صفحه 51
    زمینه و هدف
    فیبرینوژن به عنوان یک شاخص التهابی، بخش اصلی از مسیر آبشاری انعقاد خون است که نقش مهمی در تصلب شرایین و عوارض ناشی از لخته زایی ایفاء می نماید. این مطالعه به منظور مقایسه اثر دو شیوه تمرینی حاد هوازی و مقاومتی بر غلظت فیبرینوژن پلاسمایی زنان فعال جوان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه نیمه تجربی روی 20 زن سالم و فعال دانشجوی تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در سال 1388 انجام شد. افراد به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب و سپس به دو گروه تمرین مقاومتی و تمرین هوازی تقسیم شدند. پروتکل تمرینی گروه هوازی شامل دویدن بر روی تریدمیل با 75- 65 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی تا رسیدن به واماندگی و در گروه مقاومتی اجرای شش تمرین با وزنه در سه ست و 7- 5 تکرار با شدت 80درصد از یک تکرار بیشینه بود. افراد از نظر متغیرهای آنتروپومتریک، حداکثر اکسیژن مصرفی، درصد چربی و سن همسان شدند. پس از 12 ساعت ناشتایی شبانه، نمونه های خونی در مراحل قبل، بلافاصله و 60 دقیقه پس از آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-12 و آزمون های کولموگروف- اسمیرونوف، تحلیل واریانس اندازه های تکراری، تعقیبی LSD و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در هر دو گروه تمرینی مقاومتی و هوازی مقادیر فیبرینوژن بلافاصله بعد از تمرین افزایش یافت و در 60دقیقه ریکاوری تا سطوح بالاتر از مقادیر پایه بالا ماند. تغییرات فوق فقط در گروه هوازی معنی دار (P<0.05) بود. در مقایسه بین گروهی سطوح فیبرینوژن، فقط تفاوت معنی داری در غلظت فیبرینوژن بلافاصله پس از تمرین و با سطوح بالاتر در گروه تمرین مقاومتی نسبت به تمرین هوازی مشاهده شد (P<0.035).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که اجرای یک جلسه تمرین حاد هوازی وامانده ساز با شدت متوسط ممکن است به افزایش کمتر سطوح فیبرینوژن پلاسمایی در مقایسه با یک جلسه تمرین مقاومتی با شدت 80 درصد یک تکرار بیشینه، منجرشود.
    کلیدواژگان: فیبرینوژن، تمرین مقاومتی، تمرین هوازی، انعقاد خون
  • منیره محجوب، جواد هرویان، حسین انصاری، نسرین جاجرمی، فرزانه حسنیانی صفحه 60
    زمینه و هدف
    سیستم تطابقی معمولا به صورت ثابت کمی خارج از تنظیم دقیق می باشد. عدسی های مثبت نزدیک قبل از پیرچشمی برای اختلالات حرکتی نظیر فزونی تقارب و اختلالات تطابقی تجویز می شود. این مطالعه به منظور ارزیابی تغییرات پاسخ های تطابقی و تقاربی با نگاه از میان عدسی های محدب در سه فاصله دید نزدیک در افراد با عیوب انکساری متفاوت انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه نیمه تجربی 42 نفر با دامنه سنی 17 تا 25 سال از بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سال 1388 بررسی شدند. پس از اصلاح عیوب انکساری وضعیت فوریا با روش کاور تست متناوب ولگ تطابقی با روش تخمین تک چشمی با عدسی 2.00+ و بدون آن در 3 فاصله مختلف 30، 40 و 50 سانتی متر اندازه گیری شد و نتایج در دو جنس و عیوب انکساری متفاوت مورد بررسی قرار گرفت. پس از انجام معاینه و ثبت نتایج برای آنالیز از آزمون های تی زوجی، تی مستقل و آنالیز واریانس استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین لگ و میانگین فوریا در فواصل مختلف با عدسی و بدون عدسی تفاوت آماری معنی داری داشت (P<0.05). میانگین لگ تطابقی در 3 فاصله دید نزدیک تفاوت معنی داری نشان داد (P<0.017). میانگین فوریا و لگ در فواصل مختلف در سه گروه با عیوب انکساری تفاوت معنی داری را نشان نداد.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان داد که عدسی های مثبت نزدیک لگ تطابقی را کاهش می دهند. پیشنهاد می شود که از این عدسی ها به عنوان روشی برای کنترل نزدیک بینی بر اساس نظریه امتروپیزاسیون در نزدیک استفاده شود.
    کلیدواژگان: عدسی های مثبت، لگ تطابقی، فوریا
  • محسن شمسی، اکرم بیاتی صفحه 67
    زمینه و هدف
    خشونت خانگی از جنبه های مختلف، مادر و جنین را با خطر مواجه می سازد. توجه و مقابله با این مشکل و پیگیری از طریق آموزش و مشاوره که در بهبود سیر حاملگی و زایمان موثر می باشد؛ نیاز به اطلاعات پایه در زمینه شدت، فراوانی و عوامل موثر بر خشونت خانگی دارد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی و شدت خشونت خانگی بر زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی مقطعی روی 400 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک در سال 1389 انجام شد. افراد با استفاده از پرسشنامه پایا و روا و مصاحبه سازمان یافته مورد بررسی قرار گرفتند. ابعاد خشونت های فیزیکی، عاطفی، کلامی و مالی با توجه به شدت آنها و همچنین عوامل موثر در بروز خشونت و راهکارهای مقابله ای مادران با خشونت مورد بررسی قرار گرفتند. داده هابا استفاده از آزمون های کای اسکوئر، توکی و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه تحلیل شدند.
    یافته ها
    شیوع کلی خشونت در دوره بارداری 34.5 درصد تعیین شد. شیوع خشونت های عاطفی، کلامی، مالی و جسمی به ترتیب 56درصد، 48درصد، 23درصد و 11درصد تعیین گردید. ارتباط معنی دار آماری بین سن ازدواج (P<0.035)، مدت زندگی مشترک (P<0.018)، ازدواج فامیلی (P<0.001)، سطح تحصیلات (P<0.001)، شغل زن و شوهر (P<0.001) با شیوع خشونت در طی بارداری دیده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان دهنده شیوع بالای خشونت خانگی در دوران بارداری می باشد. لذا پیشنهاد می شود همه درمانگاه های مراقبت از بارداری، زنان باردار را از نظر مواجهه با خشونت خانگی غربالگری نمایند و همچنین مشارکت منابع جامعه، آموزش پزشکان و زنان در معرض خطر و نیز اجرای برنامه های حمایتی برای زنان آسیب دیده توصیه می شود.
    کلیدواژگان: خشونت، بارداری، زنان
  • آسیه پیرزاده، غلامرضا شریفی راد صفحه 76
    زمینه و هدف
    داروی بدون عارضه وجود ندارد و مصرف بی رویه و خودسرانه داروها به عوارض داروها می افزاید. این مطالعه به منظور تعیین آگاهی و عملکرد زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اصفهان نسبت به خوددرمانی با دارو براساس مدل اعتقاد بهداشتی انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی مقطعی روی 385 نفر از زنان مراجعه کننده به 14 مرکز بهداشتی درمانی شهر اصفهان در سال 1388 انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها مشتمل بر چهار قسمت (آگاهی، عملکرد و اجزای مختلف مدل اعتقاد بهداشتی) بود. داده ها توسط آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین نمره آگاهی زنان در زمینه خوددرمانی 13.80+-82.97، میانگین حساسیت درک شده 17.11+-72.48، شدت درک شده 14.73+-71.60، منافع درک شده 17.13+-68.29 و موانع درک شده 19.67+-61.64 تعیین شد. 86 درصد از زنان طی 6 ماه گذشته حداقل در مورد یک بیماری خوددرمانی کرده بودند که شامل سرماخوردگی 57.6 درصد (223 نفر)، سردرد 53.7 درصد (208 نفر) و کم خونی 13.2 درصد (51 نفر) بود. عمده ترین علل خوددرمانی نیز تجربه قبلی از بیماری و در دسترس بودن داروها بود. مهم ترین عامل پیشگیری کننده در زمینه خوددرمانی ترس از ابتلاء به عوارض ناشی از مصرف خودسرانه داروها بود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که می توان از میزان خوددرمانی با دارو از طریق افزایش آگاهی و آموزش اثرات جانبی داروها جلوگیری نمود.
    کلیدواژگان: خود درمانی، دارو، آگاهی، عملکرد، مدل اعتقاد بهداشتی
  • فاطمه چراغعلی، سارا یازرلو، ناصر بهنام پور، رامین آذرهوش صفحه 84
    زمینه و هدف
    باتوجه به شیوع روزافزون ابتلاء به هپاتیت B، با شناسایی صحیح و به موقع زنان باردار +HbsAg و اجرای پروتکل پیشگیری استاندارد برای نوزادان، می توان یکی از مهم ترین راه های انتقال هپاتیت B به نوزادان را متوقف نمود. این مطالعه به منظور آگاهی از وضعیت سرواپیدمیولوژی هپاتیتB در زنان باردار شهر گرگان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی مقطعی روی 1553 زن باردار مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان برای زایمان، از دی ماه 1387 لغایت تیرماه 1388 انجام شد. زنان با توجه به تمایل و داشتن شرایط لازم وارد مطالعه شدند. برای زنان باردار تست HBsAg انجام گردید. پرسشنامه مربوط به اطلاعات دموگرافیک و عوامل خطر مورد مطالعه تکمیل شد. به موازات این کار پرونده های بیمارستانی این افراد نیز مورد مطالعه قرارگرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و آزمون کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    از1553زن باردار 15نفر (1 درصد) +HbsAg و همگی آنها -HbeAg بودند. در 40 درصد از زنان باردار آلوده هیچ عامل خطر شناخته شده ای یافت نشد. با مراجعه به پرونده های بیمارستانی افراد مورد مطالعه مشخص گردید که از 15 زن باردارآلوده، 7 نفر (46.7 درصد) شناسایی نشده و نوزادان آنها بدون دریافت HBIG از بیمارستان مرخص شده بودند. ازسوی دیگر به نوزادان 6زن باردار، HBIG تجویز شده بود؛ در حالی که مادر این نوزادان در زمان زایمان -HbsAg بودند.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که ضعف در بیماریابی علی رغم قابل انتظار بودن شیوع HbsAg در زنان باردار شهر گرگان وجود دارد. پیشنهاد می شود تا زنان باردار در سه ماهه سوم بارداری حتما از نظر HbsAg ارزیابی گردند.
    کلیدواژگان: هپاتیت B، سرواپیدمیولوژی، زنان باردار، گرگان، HbsAg، HbeAg
  • محمد مهدی مطهری، نیلوفر عبدالهیان، سیما بشارت صفحه 91
    زمینه و هدف
    مگس پران (Floater) نقاط کوچک تیره و مبهمی هستند که در میدان بینایی برخی افراد ظاهر می شود. علل ایجادکننده آن در برخی موارد می تواند تهدیدکننده بینایی باشد. این مطالعه به منظور تعیین اختلالات چشمی در بیماران مبتلا به فلوتر در کلینیک چشم پزشکی مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی مقطعی روی 164 بیمار (105 زن و 59 مرد) مراجعه کننده به کلینیک چشم پزشکی مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان با شکایت مگس پران (فلوتر) یا جرقه های نورانی در شش ماهه دوم سال 1388 انجام شد. افراد به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. معاینه چشم برای بیماران انجام شد و در پرسشنامه به همراه مشخصات دموگرافیک ثبت گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و شاخص های مرکزی و پراکندگی توصیف شدند.
    یافته ها
    افراد بالاتر از 60 سال شایع ترین گروه سنی مبتلا (37.2 درصد) بودند. 34 نفر (20.7 درصد) سابقه مصرف سیگار داشتند. 60نفر (57.2 درصد) از زنان در وضعیت منوپوز بودند. نزدیک بینی (32.9 درصد) و کاتاراکت (32.9 درصد) بیشترین بیماری های چشمی همراه بودند. در معاینه، جداشدگی خلفی زجاجیه (PVD) در 84.1 درصد و خونریزی شبکیه در 6.1 درصد از بیماران مشاهده گردید. 9.8 درصد بیماران مبتلا به فلوتر، جداشدگی خلفی زجاجیه و خونریزی شبکیه نداشتند. همچنین در هیچ کدام از بیماران پارگی شبکیه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان دهنده وقوع درصد بالایی از جداشدگی خلفی زجاجیه بود. افزایش سن، جنس مونث، کاتاراکت و میوپی از عوامل مرتبط با جداشدگی خلفی زجاجیه بود.
    کلیدواژگان: مگس پران، جرقه های نورانی، جداشدگی خلفی زجاجیه، خونریزی شبکیه، جنس
  • سمیه حسین پور نیازی، زهرا نادری، نسرین حسین پور نیازی، مریم دلشاد، پروین میرمیران *، فریدون عزیزی صفحه 97
    زمینه و هدف

    سوءتغذیه شامل طیف گسترده ای از شرایط تغذیه ای مختلف نظیر اضافه وزن یا کاهش وزن، کمبود مواد مغذی خاص مانند پروتئین، ویتامین و مواد معدنی است. سوءتغذیه در بیمارستان سبب افزایش مرگ و میر می شود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع سوءتغذیه در بیماران بستری در بیمارستان آیت الله طالقانی تهران انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی 446 بیمار (217 مرد و 229 زن) بستری از نظر شاخص های تن سنجی در بیمارستان آیت الله طالقانی تهران از مرداد تا پایان دی ماه سال 1384 ارزیابی شدند. شاخص توده بدنی (BMI) یا ضخامت چربی زیرپوستی (TSF) یا محیط عضله وسط بازو (MAMC) در شش ماه گذشته تعیین و افراد براساس این معیارها در سه گروه سوء تغذیه خفیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-15 و آزمون های آماری کای اسکوئر و t-test تجزیه و تحلیل شدند. نسبت شانس با استفاده از آزمون رگرسیون لجستیک تعیین شد.

    یافته ها

    شیوع سوءتغذیه در این مطالعه به طور کلی 52 درصد تعیین گردید. شیوع سوءتغذیه به صورت خفیف، متوسط و شدید به ترتیب 14 درصد، 10 درصد و 28درصد تعیین شد. بیشترین شیوع سوءتغذیه کل در بخش گوارش (64 درصد)، بیماران مرد (52.2 درصد)، گروه سنی 29-18سال (71.4 درصد) و افراد با تحصیلات راهنمایی و دبیرستان (67.4 درصد) بود. شیوع TSF، MAC و MAMC کمتر از صدک 5 درصد در گروه سوءتغذیه به طور معنی داری بیش از گروه تغذیه مناسب بود (P<0.005). افزایش هر واحد نمایه توده بدن احتمال سوءتغذیه را 17 درصد کاهش داد. نسبت شانس سوءتغذیه در بیماران با یک یا بیش از یک مشکل گوارشی 64 درصد بیشتر از بیماران بدون مشکل گوارشی بود. همچنین نسبت شانس سوءتغذیه در بیماران با دو یا بیش از دو بار بستری در بیمارستان طی 6 ماه گذشته، 2.1 برابر نسبت به عدم بستری در بیمارستان تعیین شد. نسبت شانس تعداد دفعات بستری بیش از یک بار در افراد با MAC کمتر از صدک 5 درصد، 1.64 برابر در مقایسه با صدک 50-7 درصد حاصل شد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که سوءتغذیه در بیماران بستری در بیمارستان آیت الله طالقانی تهران (52 درصد) در مقایسه با بیمارستان های دیگر و یا سایر کشورها در سال 1384 بالاتر بود. نمایه توده بدن، مشکلات گوارشی و تعداد دفعات بستری در بیمارستان با سوءتغذیه ارتباط داشت.

    کلیدواژگان: شیوع، سوءتغذیه، نمایه توده بدنی، ضخامت چربی زیرپوستی، محیط عضله وسط بازو، بیمار بستری
  • اکبر الصاق صفحه 107
    زمینه و هدف
    اهمیت محصولات و فرآورده های دریایی، به ویژه ماهیان در رژیم غذایی انسان روز به روز بارزتر می شود. به موازات افزایش مصرف این منابع، اطمینان از سلامت و بهداشت آن نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. معضل آلودگی منابع آبی به فلزات سنگین، ضروری بودن سنجش فلزات در ماهیان را که در چرخه غذایی به اکوسیستم انسانی می رسد را اثبات می کند. این مطالعه به منظور ارزیابی تراکم فلزات سنگین روی، مس،کبالت و منگنز در بافت خوراکی ماهیان سفید و کپور در جنوب مرکزی دریای خزر انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی مقدار فلزات سنگین دو گونه از ماهیان جنوب مرکزی دریای خزر شامل ماهی سفید (Rutilus frisii kutum) و ماهی کپور (Cyprinus carpio) در نیمه دوم سال 1388 اندازه گیری شد. پس از تعیین ایستگاه های بابلسر، فریدون کنار، محمودآباد، رستم رود نور، پارک جنگلی سی سنگان و نوشهر نمونه هایی از ماهیان جمع آوری گردید. پس از آماده سازی و هضم اسیدی، مقدار فلزات سنگین روی، مس، کبالت و منگنز با روش دستگاهی طیف سنجی جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفت و با خط پایه برایان مقایسه شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار غلظت فلزات سنگین روی، مس، کبالت و منگنز در بافت خوراکی ماهی سفید به ترتیب 0.57+-29.97، 0.09+-9.45، 0.01+-0.30 و 0.01+-0.20 میکروگرم برگرم وزن خشک نمونه تعیین شد. همچنین میانگین و انحراف معیار غلظت فلزات سنگین روی، مس، کبالت و منگنز در بافت خوراکی ماهی کپور به ترتیب 0.14+-30.20، 0.07+-9.14، 0.03+-1.08 و 0.02+-0.71 میکروگرم برگرم وزن خشک ماهی بود. میانگین میزان فلزات سنگین مس، کبالت و منگنز در ایستگاه های مختلف برای دو گونه ماهی دارای تفاوت آماری معنی دار بود (P<0.05). میانگین میزان روی در ماهی سفید در ایستگاه های مختلف دارای تفاوت آماری معنی داری بود (P<0.05). برای ماهی کپور تنها در دوایستگاه تفاوت آماری معنی داری بین میانگین سطح روی وجود نداشت و در دیگر ایستگاه ها دارای تفاوت آماری معنی داری بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که غلظت فلزات روی، مس و کبالت در بافت ماهیان سفید و کپور دریای خزر نسبتا زیاد و بالاتر از خط پایه برایان می باشد.
    کلیدواژگان: دریای خزر، ماهی سفید، ماهی کپور، فلزات سنگین، طیف سنجی جذب اتمی
  • صباح میاهی، بیتا موسوی، محمدتقی هدایتی*، معصومعلی موحدی، طاهره شکوهی صفحه 114
    زمینه و هدف

    قارچ ها با پراکندگی بسیار وسیع در طبیعت منابع مختلف و متنوعی را برای زیست خود انتخاب می نمایند. اگرچه هوا شایع ترین مکان حضور آنها در طبیعت و بالطبع اصلی ترین راه تماس با انسان است؛ ولی منابع دیگر ازجمله آب در اکولوژی قارچ ها نقش بااهمیتی دارند. این مطالعه به منظور تعیین فلور قارچی آب شرب شهر ساری انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی 60 نمونه 100میلی لیتری از آب آشامیدنی لوله کشی پنج ناحیه شمالی، جنوبی، غربی، شرقی و مرکزی شهر ساری در بطری های استریل طی سال 1388 جمع آوری شدند. قارچ های نمونه آب توسط فیلتر استریل 0.4 میکرومتر فیلتراسیون و جداسازی شدند. فیلترها در شرایط کاملا استریل در محیط مالت اکستراکت آگار جاگذاری شدند. پلیت های حاوی محیط کشت در دمای 27 درجه سانتی گراد به مدت 7-3 روز انکوبه شدند. شناسایی قارچ ها به کمک روش های استاندارد قارچ شناسی براساس کشت روی لام با استفاده از محیط های اختصاصی انجام شد.

    یافته ها

    از مجموع 468 کلنی قارچی رشدیافته؛ 8 جنس مختلف قارچ شناسایی شد. به طور کلی میانگین CFU قارچ های جداشده برای نمونه های هر 100 میلی لیتر آب 8.4 بود. شایع ترین قارچ های جدا شده آسپرژیلوس (37.4 درصد)، پنی سیلیوم (27.3 درصد) و کلادوسپوریوم (17.3 درصد) بودند. کمترین کلنی جدا شده مربوط به رایزوپوس (0.6 درصد) بود. از بین گونه های مختلف آسپرژیلوس، گونه فلاووس (23.7 درصد) بیشترین میزان فراوانی را داشت.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آب آشامیدنی شهر ساری حاوی قارچ های مختلف می باشد. لذا پیشنهاد می گردد در پایش های منظم سیستم آب شهری از نظر آلودگی های میکروبی؛ قارچ ها نیز به عنوان یکی از میکروارگانیسم مهم بررسی شوند.

    کلیدواژگان: آب شرب، قارچ، ساری، آسپرژیلوس
|
  • Hashemi Sr , Davoodi H. Page 1
    Antibiotics usage in domestic animals, as antibiotic growth promoters (AGPs) was considered from middle of 1950 onwards. Antibiotic feed additives as growth promoters have long been supplemented to animal food in very low amounts (5 to 20 ppm) to stabilize the intestinal microbial flora, improve the general performances, and prevent some specific intestinal pathogens. The widespread use of antibiotics as AGPs is playing a significant role in the emergence of resistant bacteria. The resistant bacteria in animals due to antibiotic exposure can be transmitted to human through the consumption of their products, from close or direct contact with animals, or through the environment and consequently, the increased concern about the potential for antibiotic resistant bacteria was led the European Union and the United States regulations banning the use of AGPs in animal food since 2006. Various studies always look for a suitable replacement antibiotics to substitute to preserve the valuable role of these compounds. Extensive efforts on these alternatives have been started in last decades and some of these alternatives such as probiotics, prebiotics, synbiotics, ionophores, acidifier, organic acids, medicinal herbs and phytogenic can be pointed out. Hence, the aim of this review is to evaluate the antibiotic replacement strategy particularly medicinal herbs and their mechanisms as new growth and health promoters.
  • Khalili Ma , Mortazavi Mh, Mollaabbasi Ar, Lotfi-Hormozdabadi M., Akhavan-Tafti M. , Safari-Mamzooji S. Page 11
    Background And Objective
    The pregnancy period is very sensitive and complicative stages of life. It has been shown that addictive drugs such as ecstasy (MDMA: Methylene Dioxy Metha Amphetamine) can interfere in this stage. The aim of this study was to assess the effect of Methylene Dioxy Metha Amphetamine administration during pregnancy on reproductive system of BALB/c mice.
    Materials And Methods
    In this experimental study, 10 and 5 female BALB/c mice were randomly selected as cases and controls, respectively. The pregnancy was induced following ovarian hyperstimulation with PMSG and hCG followed by mating with male animals. MDMA (5 mg/kg) and saline was injected intraperitoneally in day 7 and 14 of pregnancy in experimental and controls, respectively. The ovarian structure, as well as uterine tube, uterine horns and body, and vagina were studied histologically using light microscopy 27 days post delivery date. Data analyzed by using SPSS-17 and Chi-Square and Fisher exact test.
    Results
    The rate of primary follicles was decreased from 18.42% in experimental to 33.33% in controls (P<0.05). The rate of mature follicles was significantly increased in experimental mice as compared to controls (P<0.05). The number of atretic bodies was lower in experimental than controls. The cellular alterations were observed in some portions of uterine tubes and uterine horns after ecstasy administration. However, no alterations observed in other parts of reproductive system.
    Conclusion
    This study showed that MDMA cause some structural alterations in the uterine tubes and uterine horns, increase follicular maturation and reduction of follicular atresia in BALB/c mice.
  • Kabiri N. , Asgary S. Page 20
    Background And Objective
    Elevated levels of inflammation markers including white blood cell, platelet, serum fibrinogen and CRP are associated with prognosis in patients with coronary artery diseases. This study was done to determine the effect of hydroalcoholic extracts of Amaranthus caudatus l on Inflammation markers level in Hypercholesterolemic Rabbits.
    Materials And Methods
    In this experimental study, 20 male Rabbits were allocated into four groups of five each: Group I Normal diet(75 days); Group II Hypercholesterolemic diet (75 days); Group III and IV Hypercholesterolemic diet (45 days) followed by Normal diet and Normal diet with hydroalcoholic extracts Amaranthus caudatus l., respectively for an additional 30 days(Regression period). Blood samples were collected from rabbits before and after 45 days and 75 days of respective diet regimen. The level of White Blood cell, platelet, serum fibrinogen and CRP were measured. Data analyzed by using SPSS-13 and one-way ANOVA‌ test.
    Results
    CRP in treatment group reduced from 8.14±4.5 mg/l to 17.8±4.6 mg/l in hypercholesterolemic animals (group II) (P<0.05). WBC count was 20820±8692 and 42366±17048 in treatment and hypercholesterolemic animals, respectively (P<0.05). Platelet and fibrinogen concentration was reduced in treatment group 502600±35725 and 208±24 mg/dl, respectively in comparison with hypercholesterolemic animals 638000±59774 and 299±46 mg/dl, respectively. These differences were significant (P<0.05).
    Conclusion
    This study showed that hydroalcoholic extracts of Amaranthus caudatus l reduces inflammatory markers in hypercholesterolemic rabbits
  • Abedinzadeh Mr , Noorian C. *, Kheire S. , Nejat Z. Page 27
    Background And Objective
    Hemodynamic alteration and hypotension due to spinal anesthesia can reduce tissue perfusion and increase ischemic risk, myocardial infraction, renal failures spinal damages and even deep veins thrombosis. This study was designed to compare pharmaceutical effects of ephedrine, atropine and mucosal phenilephrin on hemodynamic alteration of women during spinal anesthesia in cesarean section.
    Materials And Methods
    This randomized clinical and double blind study was done on 90 singleton pregnant women with ASA I and II class. the subjects gone elective cesarean section and allocated into three groups. subjects were received 500 ml ringer lactate before spinal anesthesia. Subjects in group I, II and III first received 0.1 mg/kg atropine (IV) 0.01mg/kg ephedrine and 100µgr phenilephrin (mucosal) prior spinal anesthesia, respectively. Hemodaynamic indexes including blood pressure, heart Rate, oxygen saturation and drug side effects were determined every 5 minutes interval through the surgery. Data was analyzed by using SPSS-11.5, Chi-Square and ANOVA tests.
    Results
    Hemodaynamic indexes were changed during study, but three medicine showed similar effect on heart Rate, blood pressure and changes of oxygen saturation (P<0.05). There was a significant differences among three groups for dosage of extra ephedrine to control of blood pressure (P<0.05). This increase dosage of extra ephedrine was 56.7%,20% and in ephedrine, phenilephrin and atropine groups,respectively. Nosia rate was 6.7%, 50% and 46.7% in phenilephrin, atropine and ephedrine groups, respectively (P<0.05).
    Conclusion
    This study showed that to prevent of blood pressure drop following spinal anestasia atropine, phenilephrin and ephedrine can be prescribed, but ephedrine is recommended for lowering the rate of nosia.
  • Aboomardani M. , Rashidi Mr , Rafraf M. , Arefhosseini Sr , Keshtkar Aa , Joshaghani Hr Page 35
    Background And Objective
    In pathogenesis of beta major thalassemia, tissue damage is occurring due to oxidative stress. The present study was designed to evaluate the effects of vitamin E supplementation on serum Paraoxonase, SOD, GPX enzyme activity and lipid profiles in beta major thalassemia patients.
    Materials And Methods
    In this clinical tiral study, Sixty (25 males, 35 females) beta major thalassemia patients with age≥18 years who had criterias to enter the study, were selected randomely in two groups. The patients in interventional group, vitamin E at a dose of 400 mg/day were given for three months, with no supplementations in control group. The enzyme activities of paraoxonase, SOD, GPX and lipid profiles (LDL-c, HDL-c, triglyceride, total Antixidant Capacity) were measured prior and after 3 months in both case and control groups. Data analyzed by using paired t-test.
    Results
    Significant increases in serum levels of vitamin E, Paraoxonase activity, HDL cholesterol (P<0.001), BMI (P≤0.001) and a significant reduction in GPX activity (P<0.05) were observed in cases compared to controls.
    Conclusion
    The vitamin E supplementation may be useful in reducing oxidative stress and lipid profiles in beta major thalassemic patients.
  • Mousavi Me, Forough B., Bahramizadeh M., Arazpoor M., Veiskarami M., Moghadami Ar Page 44
    Background And Objective

    The reduction of shoe heel height can increase abdominal muscles activity. This study was conducted to evaluate the effect of low shoe heel height on the trunk muscle activity in young healthy females.

    Materials And Methods

    In this quasi- experimental (Pre-post) study, 48 healthy females were evaluated at University of social welfare and rehabilitation at 2009-2010. Females were selected in a non probability sampling manner and divided randomly into two groups. Subjects in the first group (12 females) were used low heel height shoes(less than 3.4 cm) for six months. The second group (12 female) was used standard heel shoes height (3.5-5 cm) for six months. After the end of the first step of study, females in first group were used standard heel shoes height (3.5-5 cm) for six months. The Kinsiologic Electromyography instrument was used to test the Electromyography magnitude of rectus abdominal and external oblique activity. Data was analyzed with Paired and independent T student and Kolmogorrov-Smirnov tests.

    Results

    Muscle activity in first and second groups at external oblique was 9.72±3.15 μν and 7.87±2.47 μν and at rectus abdominal was 11.60±3.58 μν and 9.81±3.46 μν respectively. Muscle activity before and after using standard shoe heel height was significant (p<0.05).

    Conclusion

    It seems that using lower heel shoes height increase the trunk muscle activity.

  • Moosavi Sj , Habibian M. Page 51
    Background And Objective
    Fibrinogen, an inflammatory marker as well as a fundamental part of the coagulation cascade, is suggested to play a significant role in the pathogenesis of atherosclerosis and complications of atherothrombotic diseases. This study was carried out to assess the comparison of acute aerobic and resistance training method on plasma fibrinogen concentration in young women.
    Materials And Methods
    This semi-experimental study was done on twenty trained volunteer women students, which was selected objectively, and availability. The subjects were randomly divided into two groups of aerobic (n=10) and resistance training (n=10). Aerobic group performed exhaustive workout program on treadmill intensity 65 to75% of Vo2max on treadmill. The resistance group completed three sets of 5-7 repetitions of six exercises at an intensity corresponding to 80% of 1RM. Following 12 to 14 hours of nightly fasting, venous blood samples (5 cc) were collected pre, immediately after exercise and after 60 min of recovery and analyzed for fibrinogen content. Participants were matched according to anthropometric measurements, age, fat percentage and Vo2max. Data tested by using independent t, repeated measures analysis of variance and post-hoc test least significant difference (LSD) (P≤0.05).
    Results
    In both the aerobic and resistance training groups, fibrinogen levels increased immediately after exercise and remained higher than baseline levels during recovery. This changes were significant only in aerobic group (P<0.05). Resistance training increased significantly the fibrinogen levels immediately after exercise than aerobic exercise (P<0.035).
    Conclusion
    It can be concluded that the exhaustive aerobic exercise may induce slightly increase the fibrinogen levels in comparison with resistance training at intensity corresponding to 80% of 1RM.
  • Mahjoob M. , Heraviyan J. , Ansari H. , Jajarmi N., Hasaniyani F. Page 60
    Background And Objective
    It is well accepted that accommodation system is characterized by steady state error in focus. Usually near addition lenses are prescribed to prepresbyopic individual for treatment of binocular motor problems such as convergence excess and accommodative disorder. The purpose of this study was to evaluate the near addition lenses in accommodative and vergence responses at three viewing distances.
    Materials And Methods
    This semi-experimental study was done on 42 students of 17-25 years old in Zahedan, South-Eastern Iran during 2009. After correction of refractive error, phoria states with APCT and binocular and monocular lag of accommodation by MEM method with and without +2.00 lenses in three difference distances (30, 40, 50 cm) was measured. Data analyzed by ANOVA, t-student and paired t-tests.
    Results
    There was significant difference between average of lag of accommodation and phoria at various distances, with and without lens (P<0.05). Also, there was significant difference between mean of lag in 3 fixation distance (P<0.017). There was no significant difference between average of lag of accommodation and phoria at various distances in three group of refractive error.
    Conclusion
    Our results showed that, near addition lens reduce the lag of accommodation. It is proposed, therefore, according to near emmetropization theory addition lenses may be effective in reducing of the myopia progression.
  • Shamsi M. , Bayati A. Page 67
    Background And Objective
    Domestic violence can place mother and fetus at risk. This issue can be prevented through education and basic knowledge. This study carried out to determine the frequency and severity of domestic violence in pregnant women referred to health centers in Arak, Iran.
    Materials And Methods
    This cross-sectional descriptive study was done on 400 pregnant women referring in health centers in Arak North-West of Iran during 2009. This research was implemented through questionnaires including the demographic chracteristic aspects of physical violence, emotional, verbal and financial severity and the factors effected violence on pregnant women. Data was analyzed using Chi-Square, one way ANOVA and Tukey tests.
    Results
    The overall prevalence of violence during pregnancy was 34.5%. For this rate, 56%, 48%, 23% and 11% were emotional violence, verbal, financial and physical violences, respectively. Marrige age (P<0.035), partnership lenght (P<0.018), family history of marriage (P<0.001), education (P<0.001), occupation of woman and husband (P<0.001) with the outbreak of violence during pregnancy were significantly associated.
    Conclusion
    This study indicated that the frequency of domestic violence in pregnant women is high, therefore it is sugested women clinic to be established to protect pregnant women suffering from domestic violence during pregnancy.
  • Pirzadeh A. , Sharifirad Gh Page 76
    Background And Objective
    The majority of medicines are associated with some form of side effects due to high prevalence of self- medication in Iran. There is not any drug without side effects; the prevalence of self- medication in Iran's provinces is increasing. This study was done to determine the knowledge and practice among woman about self -medication based on health belief model.
    Materials And Methods
    This cross- sectional study carried out on 385 women whom referred to health centers in Isfahan, Iran during 2008. Data were collected by a questionnaire including knowledge, practice and health belief model structures.
    Results
    The mean score of knowledge was 82.97±13.80 and means score of perceived susceptibility 72.48±17.11, severity 71.60±14.73, benefits 68.29±17.13 and barriers 61.64±19.67. 86% of women have done self–medication at least in one disease in 6 months earlier Including: cold 225 (57.6%), headache 28 (53.7%) and anemia 51 (13.2%). The main reasons for self –medication were previous experience and medicine accessibility. The main reasons to avoid self –medication was the side effects of medicine.
    Conclusion
    Self-medication can be prevented thought increasing knowledge and education about severity of drug side effects.
  • Cheraghali F. , Yazarloo S. , Behnampour N. , Azarhoush R. Page 84
    Background And Objective
    The prevalence of hepatitis B infection is increasing worldwide. The main way to prevent hepatitis B transmission to newborns can be through accurate detection of HBsAg positive pregnant women and implementation of standard protocol for their infants. Therefore, this study carried out to determine the frequency of HBsAg in pregnant women in Gorgan, Iran.
    Materials And Methods
    This cross sectional study was done on 1553 pregnant women whom attended to Dezyani hospital in Gorgan, North of Iran during 2008-09. Blood samples were taken and tested for HBsAg and HBeAg using ELISA method.
    Results
    HBsAg was found positive in 15 (1%) pregnant women. However, HBeAg were negative in all cases. Seven of these cases (46.7%) were not diagnosed before admission to the hospital for delivery and therefore had not received any immunoprophylaxis or HBIG treatment for their newborns. In contrary, six mothers and their newborns received immunoprophylaxis due to falsely diagnosed HBsAg seropositive.
    Conclusion
    This study showed that the current protocols for dealing with HBsAg seropositivity and case finding among pregnant women in this region should be thoroughly revised. Furthermore, it is suggested that pregnant women during third trimester should be screened for HBsAg.
  • Motahari Mm , Abdolahian N. , Besharat S. Page 91
    Background And Objective
    Floater is defined as dark and vague spots and lines, which presents in visual fields of patients. Etiologies are various and life threatening, due to the serious complications resulted from floaters, this study was designed to assess ophthalmic disorder among patients with floater Gorgan, Iran (2009).
    Materials And Methods
    This cross-sectional study,was done on 164 patients (105 female, 59 male) with floater or photopsia in Gorgan, North of Iran during 2009. Findings of ophthalmic examination and demographic characteristics were recorded in a questionnaire for each patients.
    Results
    The prevalency of floater was higher among patients over sixty years old. 57.2% women with floater were during monopausal period. Myopia (32.9%) and cataract (32.9%) were the most associated ophthalmic diseases. Posterior vitreous detachment and retinal bleeding in patients with floater was 84.1% and 6.1%, respectively. Retinal detachment was not seen in patients.
    Conclusion
    This study showed that posterior retinal detachment is the most frequent associated ophthalmic disorder in patients with floater. Older age, gender, myopia and cataract are considered to be the related risk factors in floater.
  • Hosseinpour-Niazi S., Naderi Z., Hosseinpour-Niazi N., Delshad M., Mirmiran P., Azizi F. Page 97
    Background And Objective

    Malnutrition in hospital increases the mortality of patients. The aim of this study was to investigate the prevalence of malnutrition and related risk factors in hospitalized patients.

    Materials And Methods

    This descriptive study was carried out on 446 patients (217 males, 229 females) during 6 months, admitted to the Taleghani hospital in Tehran, Iran during 2005. Anthropometric measurements and previous admission to hospital in previous 6 months for each patient was recorded. Mild, moderate and severe malnutrition were considered as BMI=18-20 kg/m2 and TSF, or MAMC<10th, or weight loss<5%; as BMI=16-18kg/m2 and TSF, or MAMC<5th, or weight loss 5-10% and severe as BMI<16kg/m2 and TSF, or MAMC<5th or weight loss>10% in previous 6 months respectively.

    Results

    The prevalence rate of malnutrition as a general was 52% with following subdivision: 14%, 10% and 28% in mild, moderate and severe, respectively. The highest prevalence of malnutrition observed in gastrointestinal ward, males, those aged 18-29 year and patients with secondary and high school education. In malnourished patients, the prevalence of TSF, MAC and MAMC <5th were significantly more than of well-nourished subjects (P<0.05). Increase BMI per unit decreased the risk of malnutrition by 17% (OR: 0.83; CI: 0.79-0.87). Malnutrition was 64% higher in patients with 1≥ gastrointestinal disturbances, compared with those without it and 2.1 higher in patients with 2≥-hospitalized readmission, compared with subjects without readmission in previous 6 month. Odds ratio of at least one hospitalized admission in previous 6 month was 1.64 in patients with MAC <5th, compared with those with MAC 50-75th (P<0.017).

    Conclusion

    This study showed that Malnutrition upon hospitalization is common in Tehran. BMI, gastrointestinal disturbances, and readmission were associated with malnutrition.

  • Elsagh A. Page 107
    Background And Objective
    Fish as well as other aquatic animals have become an important source of protein diets. Heavy metals due to their specific physical and chemical characteristics as well as their side effects on various ecosystems are considered as a major contaminator of marine environments. Therefore determine determination of Zinc (Zn), Copper (Cu), Cobalt (Co) and Manganese (Mn) intensity in Rutilus frisii kutum and Cyprinus carpio fishes of Caspian sea.
    Materials And Methods
    In this descriptive study, levels of Zinc, Copper, Cobalt and Manganese were evaluated, using flame atomic absorption spectroscopy (A.S.S) technique, in tissues of two commonly consumed fish in Iran, namely Rutilus frisii kutum and Cyprinus carpio, collected from the southern coastline of the Caspian sea.
    Results
    The mean±SD average concentration of Zn, Cu, Co and Mn were detected as (μg g-1) dry weight of Rutilus frisii kutum’s tissues were 29.97±0.57, 9.45±0.09, 0.30±0.01 and 0.20±0.01, respectively. These values for Cyprinus carpio were detected as: 30.20±0.14, 9.14±0.07, 1.08±0.03 and 0.71±0.02, respectively.
    Conclusion
    This study showed that, the concentration of Zn, Cu and Co in Rutilus frisii kutum, Cyprinus carpio fish tissues were higher than standard base of Brian.
  • Mayahi S., Mosavi B., Hedayati Mt, Movahedi M., Shokohi T. Page 114
    Background And Objective

    Fungi are widely distributed in nature and they are usually present in attomospher but other sources such as water play an important role in their ecology. This study was done to evaluate mycoflora assessment in drinking tap water in Sari, North of Iran. The tap water collected form Sari water distribution system for fungi.

    Materials And Methods

    In this descriptive study, a volume of 100 ml of tap drinking water samples (n=60) were collected in sterile bottles. All water samples passed through sterile 0.45 micrometer filters. The filters were placed directly on Malt extract agar and incubated at 27°C for 3-7 days. Routine mycological techniques were applied to identify the grown fungi.

    Results

    Out of 468 grown fungal colonies, eight different fungal genera were identified. The total mean cfu per 100 ml for the positive samples were 8.4. Aspergillus (37.4%) and Penicillium (27.3%) were the most common isolated fungi. Rhizopus (0.6%) had the lowest frequency. Among Aspergillus species, A. flavus had the highest frequency.

    Conclusion

    Our result showed that various fungi were present in the tap drinking water. We propose fungi should be considered as part of the microbiological analysis parameters in drinking tap water.