فهرست مطالب

آنستزیولوژی و مراقبتهای ویژه ایران - سال سی و سوم شماره 3 (پیاپی 76، پاییز و زمستان 1390)

فصلنامه آنستزیولوژی و مراقبتهای ویژه ایران
سال سی و سوم شماره 3 (پیاپی 76، پاییز و زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/12/09
  • تعداد عناوین: 14
|
  • شیرین افهمی، آذرحدادی، زهرا حسن نیا، آرش سیفی، نگین اسمعیل پور بزاز صفحه 5
    مقدمه
    عفونت های گردش خون وابسته به کاتتر، شایع ترین و جدی ترین عارضه کاتترهای عروقی هستند که منجر به افزایش هزینه ها، مرگ و میر بیماران و زمان بستری در بیمارستان به ویژه در واحد مراقبت های ویژه می گردند. هدف از این مطالعه، تعیین فراوانی عفونت گردش خون مرتبط با کاتتر و مقایسه آن با نرم افزار مراقبت از عفونت های بیمارستانی است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع بررسی بیماران بوده که به صورت آینده نگر طی 4 ماه در دو واحد مراقبت های ویژه یک بیمارستان آموزشی در سال 1388 انجام شد و چگالی بروز عفونت گردش خون وابسته به کاتتر برحسب 1000 روز استفاده از کاتتر بر اساس شاخص های عفونت گردش خون وابسته به کاتتر مرکز پیشگیری و کنترل بیماری ها تعیین گردید. سپس نتایج به دست آمده به نرم افزار ارائه شد تا صحت کارکرد آن مشخص گردد.
    یافته ها
    در بین 67 بیمار مورد مطالعه، 9 مورد (13%) کشت خون مثبت و 2 مورد (98/2%) عفونت گردش خون مرتبط با کاتتر به دست آمد که چگالی بروز آن بر حسب 1000 روز کاتتر 98/1 است. میانگین سنی بیماران دچار عفونت گردش خون مرتبط با کاتتر، 79/19±66 سال بود. متوسط زمان بستری بیماران در بخش مراقبت های ویژه در گروه مبتلا 14/14±49 روز و در بیماران غیر مبتلا 62/11±41/14 روز بوده که این تفاوت معنادار بود (001/0pvalue <). میانگین مدت زمان کاتتریزاسیون در گروه مبتلا 14/14± 49 روز و در گروه غیر مبتلا 34/11 ±14 روز بود که از نظر روزهای استفاده از کاتتر نیز بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت (001/0> p value).
    نتایج به دست آمده با نتایج حاصل از نرم افزار مراقبت از عفونت های بیمارستانی مقایسه گردید که 100 % هم خوانی داشت.
    نتیجه گیری
    فراوانی عفونت مرتبط با کاتتر در مطالعه ما، کمتر از سایر مطالعات بوده و بروز آن با مدت زمان بستری بیماران و تعداد روزهای کاتتریزاسیون ارتباط مستقیم داشته است. نرم افزار مراقبت از عفونت های بیمارستانی، به صحت، سهولت و سرعت در تشخیص عفونت های بیمارستانی کمک می کند و با استفاده از آن، امکان مقایسه فراوانی عفونت های بیمارستانی در مراکز مختلف فراهم می گردد.
    کلیدواژگان: عفونت گردش خون وابسته به کاتتر، واحد مراقبت های ویژه، نرم افزار مراقبت از عفونت های بیمارستانی
  • محمدرضا کامران منش، همایون آقامحمدی، علیرضا جعفری، بابک قرایی، مهتاب پورزمانی صفحه 27
    مقدمه
    لوله گذاری سریع تراشه در موقعیت های اورژانسی روش انتخابی محسوب می شود.
    در این مطالعه ما به معرفی روشی برای لوله گذاری سریع تراشه با ترکیب داروهای رمی فنتانیل، آتراکوریوم و تیوپنتال سدیم پرداخته ایم.
    مواد و روش ها
    220 بیمار کاندید اعمال جراحی چشم و ارولوژی بین سنین 70-18 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. تمامی بیماران 5/1 میکروگرم / کیلوگرم فنتانیل به عنوان پیش دارو دریافت کردند. پس از 3 دقیقه پره اکسیژناسیون به گروه مورد 5/1 میکروگرم / کیلوگرم رمی فنتانیل طی 20 ثانیه تزریق شد. سپس آتراکوریوم 5/0 میلی گرم / کیلوگرم و تیوپنتال 5 میلی گرم / کیلوگرم تزریق گردید و 30 ثانیه پس از تزریق تیوپنتال لوله گذاری تراشه انجام شد.
    در گروه کنترل آتراکوریوم 5/0 میلی گرم / کیلوگرم و تیوپنتال 5 میلی گرم / کیلوگرم تزریق شد و پس از 3 دقیقه لوله گذاری تراشه انجام شد.
    فشار خون های سیستولیک و دیاستولیک، فشار خون متوسط شریانی، ضربان قلب و پایش عصبی عضلانی قبل از لوله گذاری و 30 ثانیه، 3 و 5 دقیقه پس از لوله گذاری ثبت شد.
    وضعیت لارنگوسکوپی بر اساس شلی فک، مقاومت در برابر لارنگوسکوپی، محل قرار گرفتن و حرکت طناب های صوتی و حرکت بیمار بررسی و ثبت شد.
    نتایج
    16 بیمار به دلیل افت فشار خون و درجه بندی کورمک 3 و 4 از مطالعه حذف شدند و در نهایت 103 بیمار در گروه مورد و 101 بیمار در گروه کنترل بررسی شدند.
    یافته های دموگرافیک شامل سن، وزن و قد تفاوت معنی داری بین دو گروه نداشتند. تمامی بیماران در تلاش اول لوله گذاری شدند.
    بین دو گروه مورد و شاهد، سهولت لوله گذاری (90% در برابر 85%) باز بودن طناب های صوتی (91% در برابر 84%)، بی حرکتی طناب های صوتی (98% در برابر 94%) بی حرکتی اندام ها (97% در برابر 85%) و عدم سرفه بیمار (75% در برابر 83%) تفاوت معنی داری وجود نداشت.
    فشار متوسط شریانی پس از لوله گذاری تفاوت کلینیکی معنی داری نشان نداد. مقادیر TOF قبل، بلافاصله و بعد از 3 دقیقه پس از لوله گذاری در گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بود (05/0>p)توصیه: تزریق رمی فنتانیل 5/1 میکروگرم / کیلوگرم، آتراکوریوم 5/0 میلی گرم / کیلوگرم و تیوپنتال 5 میلی گرم / کیلوگرم می تواند برای لوله گذاری سریع تراشه به کار رود.
    کلیدواژگان: لوله گذاری سریع، رمی فنتانیل، آتراکوریوم
  • سعید عباسی، مجید حاجی محمدی، محمد امین زارع، فاطمه حاجی محمدی صفحه 43
    مقدمه
    تثبیتت لوله گذاری داخل تراشه در هنگام اداره راه هوایی در شرایط اورژانس امری حیاتی است. تاکنون هیچ روش ارزیابی ایده آلی به تنهایی و برای تمام شرایط شناخته نشده است، از این رو این مطالعه با هدف تعیین حساسیت و ویژگی استفاده از سونوگرافی در اطمینان از صحت لوله گذاری تراشه حین لوله گذاری و پس از لوله گذاری طراحی و اجرا شد.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه مقطعی، در 50 نفر از بیمارانی که در اورژانس دو بیمارستان دانشگاهی به علت مشکلات راه هوایی نیاز به لوله گذاری از طریق تراشه داشتند، عبور لوله تراشه از گلوت حین لوله گذاری داخل تراشه با استفاده از پروب سطحی سونوگرافی توسط دو علامت اسنو استورم و بولت ساین بررسی شد و پس از آن با استفاده از بررسی اسلاید ریه هر دو ریه و حرکت دیافراگم، صحت محل لوله و تهویه هر دو ریه توسط سونوگرافی بررسی و ثبت شد. نتایج لوله گذاری بر اساس دی اکسید کربن انتهای بازدمی مورد تایید یا رد قرار می گرفت و حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی سونوگرافی در تایید لوله گذاری محاسبه می شد.
    نتایج
    میانگین سنی شرکت کنندگان در این مطالعه 6/20±7/36 بود و 60% آنان را مردان تشکیل می دادند. در سونوگرافی انجام شده قبل از انجام لوله گذاری، تارهای صوتی به صورت سه گوشه در تمامی بیماران مشاهده شد. در هنگام لوله گذاری، عبور لوله در 48 بیمار (96%) مشاهده شد و باز شدن زاویه بین تارهای صوتی یا بولت ساین در 45 نفر (90%) از بیماران در هنگام لوله گذاری گزارش شد.
    در پایان اولین تلاش برای لوله گذاری، لوله تراشه در 5 نفر از بیماران در مری گزارش شد که سونوگرافی در 5/62% موارد این موضوع را نشان داد. نتایج این بررسی ها نشان داد که از میان این سه علامت، مشاهده عبور لوله بیشترین حساسیت را در تشخیص صحت لوله گذاری دارد (6/97%). حرکت دیافراگم و اسلاید ریه در تمامی بیماران بعد از لوله گذاری مشاهده شد.
    بحث: استفاده از سونوگرافی در هنگام لوله گذاری داخل تراشه برای تشخیص زودرس لوله گذاری داخل مری در مواردی که کاپنوگرافی غیر قابل اعتماد است می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در این موارد، تایید عبور لوله تراشه از بین تارهای صوتی کمک کننده است.
    کلیدواژگان: سونوگرافی، لوله گذاری داخل تراشه، صحت لوله گذاری
  • شکوفه بهداد، محمد مهدی قیامت، ویدا آیت اللهی، محمدرضا حاجی اسماعیلی *، محمدحسین دهقانی صفحه 51
    مقدمه

    فراموشی و آرام بخشی در زمان پیش از شروع عمل بخش مهمی از بیهوشی است. این مطالعه برای یافتن دوز موثر و ایمن میدازولام وریدی برای ایجاد آرام بخشی و فراموشی طی بیهوشی عمومی در بیماران تحت جراحی های سرپایی انجام گرفت.
    اد و

    روش

    در این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دو سو کور، 92 بیمار کاندید جراحی سرپایی غیر اورژانس کورتاژ تشخیصی، دارای معیارهای ورود به مطالعه، به روش تصادفی در دو گروه دریافت کننده دوز 1 (گروه اول) یا 3 میلی گرم (گروه دوم) میدازولام وریدی، 5 دقیقه قبل از ورود به اتاق عمل برای بیهوشی عمومی مورد مطالعه قرار گرفتند. حافظه بیماران از طریق یادآوری 6 پوستر و 5 حادثه بررسی شد. عوارض از طریق مقادیر فشار خون، تعداد ضربان قلب، درصد اشباع اکسیژن، نمره آرام بخشی و میزان عمق بیهوشی بررسی شد. داده ها پس از جمع آوری اطلاعات کدگذاری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 15 و آزمون های آماری کای دو و کروس کالوالیس با معنی دار در نظر گرفتن 05/0 p value<، تحلیل شدند.
    درصد یادآوری پوستر در گروه اول67/65 و در گروه دوم 17/41 بود (001/0=p). یادآوری حوادث مربوط به رگ گیری، انتقال، ماسک گذاشتن و تزریق در گروه دوم کمتر از گروه اول بود (05/0p<).در گروه دوم آرام بخشی بیشتری ایجاد شد(001/0=p). عمق بیهوشی در گروه دوم بیش از گروه اول بود (001/0=p). همچنین در گروه دوم، افت اشباع اکسیژن بیش از گروه اول بود (012/0=p). مقایسه افت فشار خون سیستولیک، تغییرات فشارخون دیاستولیک، تغییرات ضربان قلب و میزان تهوع، استفراغ بعد از عمل در دو گروه مورد مطالعه از نظر آماری معنی دار نبود.
    و

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های این مطالعه به نظر می رسد دوز 3 میلی گرم میدازولام، برای پره مدیکاسیون به منظور ایجاد فراموشی و آرام بخشی مطلوب در بیهوشی عمومی موثر و ایمن است.

    کلیدواژگان: بیهوشی عمومی، میدازولام، فراموشی، آرام بخشی
  • مریم وثوقیان، ایمان بندرچی چمخاله، علی دباغ صفحه 58
    مقدمه
    روش بی حسی داخل نخاعی به عنوان یکی از روش های بیهوشی مزایای فراوانی داشته و امکان استفاده از این روش در بسیاری از اعمال جراحی وجود دارد. مهم ترین عامل بازدارنده در انجام این روش عدم رضایت بیمار است؛ متاسفانه گروه کثیری از بیماران به علت عدم آگاهی کافی در مورد بیهوشی رژیونال و عوارض آن راضی به انجام آن نیستند. در این مطالعه، میزان آگاهی بیماران از این روش و عوارض آن مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه مقطعی، با استفاده از پرسشنامه خودایفای نگرش سنج، در ویزیت بیهوشی قبل از عمل، پرسشنامه برای بررسی و جمع آوری دیدگاه های بیماران کاندید عمل جراحی غیر اورژانس به بیمارارن داده شد. سپس صبح روز عمل، پرسشنامه از بیمار تحویل گرفته شد. پرسشنامه حاوی سوالاتی در زمینه اطلاعات دموگرافیک و آگاهی پاسخ دهندگان در زمینه بیهوشی رژیونال و عوارض آن بود. تعداد کل بیماران در این مطالعه 386 نفر بود. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات وارد و آنالیز شد.
    نتایج
    اکثر بیمارانی که وارد مطالعه شدند زن بودند. بیش از نیمی از جامعه مورد مطالعه مدرک دیپلم و بالاتر داشتند. غالبا ساکن تهران بودند. میزان آگاهی بیماران در مورد بی حسی کمری و عوارض آن در مردان و افراد با تحصیلات پایین دیپلم کمتر بود. افراد خانه دار و افراد با سابقه جراحی و انجام بی حسی کمری، آگاهی بیشتری نسبت به این روش داشتند. بیش از نیمی از افراد مورد مطالعه هیچ اطلاعی از بی حسی کمری و عوارض آن نداشتند. اکثر بیماران تمایل داشتند که پزشک بیهوشی قبل از عمل با آنها صحبت کند و آنها را از مخاطرات و عوارض احتمالی بیهوشی آگاه سازد.
    بحث: با توجه با اینکه میزان آگاهی بیماران در مورد بی حسی کمری و عوارض آن مطلوب نیست، در عین حال، اکثر بیماران در صورت صلاحدید پزشک متخصص بیهوشی به وی اجازه انجام این کار را می دهند، وظیفه متخصصان بیهوشی در آگاه کردن بیماران حایز اهمیت بسیار است.
    کلیدواژگان: بی حسی داخل نخاعی، آگاهی، بیهوشی رژیونال
  • حسین آذرسینا، علیرضا جلالی صفحه 68
    مقدمه
    ماسک لارنژیال و سایر ابزارهای سوپراگلوتیک حاوی یک کاف قابل باد شدن هستند. بهترین وضعیت قرارگیریLMA وضعیتی است که کاف آن تا نیمه باد شده باشد. ایرویI-gel یک ابزار جدید سوپراگلوتیک است که دارای سفتی قابل قبول و حالت ژل مانند بدون کاف باد شونده است. هدف از این مطالعه، ارزیابی کاربرد ایروی I-gel در مقایسه با LMA برای بیهوشی بیماران کاندید جراحی در بیمارستان بقیه الله است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1387 بر روی بیماران کاندید اعمال جراحی تحت بیهوشی عمومی که در بخش های جراحی بیمارستان بقیه الله بستری شده بودند انجام شد. دو گروه 50 نفری از بیماران به صورت تصادفی انتخاب شدند و یک گروه با استفاده از LMA و گروه دوم توسط I-gel بیهوش شده و تحت عمل جراحی قرار گرفتند.
    پس از جمع آوری اطلاعات در فرم های تهیه شده برای هر بیمار، داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آمارهای توصیفی و همچنین آزمون آماری تی مسقل تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    بین دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک سن، جنس و وزن اختلاف معنی داری دیده نشد. آزمون تی مستقل نشان داد که سهولت کارگذاری ایروی I-gel با LMAیکسان است و بین آنها تفاوت معنی داری دیده نشد، همچنین این آزمون نشان داد عوارض بعد از عمل و موربیدیته بیماران در هر دو گروه کم گزارش شده و اختلاف معنی داری را نشان نداد. بیماران استفاده کننده از LMA دچار دیس فاژی بیشتری نسبت به بیماران استفاده کننده از I-gel بودند و آزمون تی مستقل اختلاف معنی داری را نشان داد (001/0=p)، ولی در عوارض دیگر بین دو گروه اختلاف معنی داری دیده نشد.
    وضعیت تهویه بیماران استفاده کننده از I-gel مطلوب تر از بیماران استفاده کننده از LMA برآورد گردید.
    بحث و نتیجه گیری
    ایرویI-gel پوشش مناسب تری روی راه هوایی در مقایسه با LMA ایجاد می کند و فاقد عوارض است. به نظر می رسد که ایروی I-gel وسیله موثری به عنوان یک ایروی سوپراگلوتیک باشد.
    کلیدواژگان: ایروی سوپراگلوتیک I، gel، ماسک لارنژیال LMA، بیماران تحت جراحی
  • منصور مسجدی، علی حسینی پور، فرید زند، آصف پرویز کاظمی صفحه 75
    زمینه و هدف
    یکی از عوارض القاء بیهوشی با پروپوفول و رمی فنتانیل افت فشار خون شریانی و ضربان قلب است. در این مطالعه سعی شده است تا اثر پیشگیرانه دو دوز مختلف افدرین برای مقابله با تغییرات همودینامیک ناشی از القاء بیهوشی با پروپوفول و رمی فنتانیل مورد بررسی قرار گیرد.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سوکور 143 بیمار کاندیدای اعمال جراحی کوتاه مدت تحت بیهوشی عمومی، به صورت تصادفی در سه گروه سالین نرمال، افدرین با دوز 07/0 میلی گرم / کیلوگرم و دوز 15/0 میلی گرم / کیلوگرم به عنوان پیش دارو قرار گرفتند. القاء بیهوشی با استفاده از پروپوفول و رمی فنتانیل صورت گرفت. وضعیت همودینامیک بیماران قبل و 2 دقیقه پس از القاء بیهوشی و 1 و 5 دقیقه بعد از لوله گذاری ارزیابی شد.
    یافته ها
    متوسط فشار خون سیستولیک، دیاستولیک، فشار متوسط شریانی و ضربان قلب در هر سه گروه پس از القاء بیهوشی، افت معنی داری پیدا کرد که این افت در گروه کنترل بیشترین و در گروه افدرین 15/0 میلی گرم / کیلوگرم کمترین مقدار را داشت.
    نتیجه گیری
    تجویز افدرین با دوز 15/0 میلی گرم / کیلوگرم و نه با دوز 07/0 میلی گرم / کیلوگرم، در مقایسه با گروه کنترل، می تواند به طور قابل ملاحظه ای از تغییرات شدید همودینامیک ناشی از القاء بیهوشی با پروپوفول و رمی فنتانیل پیشگیری کند.
    کلیدواژگان: پروپوفول، رمی فنتانیل، افدرین، بیهوشی، تغییرات همودینامیک
  • محمدحسین بخشایی، مریم داودی، محسن مهمانخانه چی صفحه 86
    مقدمه
    مطالعات کارآزمایی بالینی در مورد افزودن مخدر به بی حس کننده های موضعی در بلوک شبکه براکیال و مفید بودن آن نتایج متفاوتی در بر داشته است. در این مطالعه ما شروع، کیفیت و مدت بی دردی حاصل از بلوک آگزیلاری با لیدوکائین را با افزودن سوفنتانیل بررسی کردیم.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور و تصادفی شده بر روی 32 بیمار کاندید عمل جراحی اندام فوقانی تحت بلوک آگزیلاری انجام شد. بیماران به دو گروه دریافت کننده 40 میلی لیتر لیدوکائین 5/1% همراه با 10 میکروگرم سوفنتانیل (گروه سوفنتانیل) یا 40 میلی لیتر لیدوکائین 5/1% با 2 میلی لیتر نرمال سالین (گروه شاهد) تقسیم گردیدند. زمان شروع بلوک حسی و عضلانی و طول مدت آن و شدت درد در حین عمل و زمان شروع درد پس از عمل اندازه گیری شد.
    نتایج
    زمان شروع بی حسی و فلج عضلانی در دو گروه یکسان بود (05/0p>). مدت زمان بی دردی در گروه سوفنتانیل (51/17210 دقیقه) به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد (23/1919/237 دقیقه) بود (001/0p<). شدت درد حین عمل در دو گروه یکسان بود (05/0p>). بروز تهوع و استفراغ در گروه سوفنتانیل به طور بارزی (72/43%) بیشتر از گروه شاهد (75/18%) بود.
    نتیجه گیری
    ما دریافتیم که افزودن سوفنتانیل به مقدار 10 میکروگرم به لیدوکائین 5/1% در بلوک آگزیلاری زمان بی دردی را افزایش نداده و تاثیری بر شروع و کیفیت بی دردی حاصل از بلوک ندارد و با عارضه تهوع و استفراغ همراه است.
    کلیدواژگان: بلوک آگزیلاری، سوفنتانیل، لیدوکائین
  • ولی الله حسنی، شرمیلا نادی*، محمدمحسن همایی، خانم پرستو کاظم لو، علی شهبازی صفحه 93
    مقدمه

    کاهش حدت بینایی بعد از عمل جراحی فیوژن خلفی ستون فقرات گرچه عارضه ای نادر است ولی با توجه به نقش مهم و تاثیرگذار بینایی در زندگی انسان، این عارضه بسیار مهم است و مطالعه در زمینه شیوع و عوامل پیشگیری از آن ضروری به نظر می رسد.
    هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان شیوع کاهش حدت بینایی در بیمارانی بود که تحت عمل جراحی فیوژن خلفی ستون فقرات با بیهوشی عمومی در وضعیت شکمی قرار گرفتند.

    مواد و روش ها

    این مطالعه به صورت نیمه تجربی قبل و بعد، به روش نمونه گیری غیرتصادفی آسان در 100 بیمار مراجعه کننده به مراکز درمانی حضرت رسول اکرم (ص)، بیمارستان شفا یحیائیان و بیمارستان فیروزگر انجام شد.
    بیماران تحت عمل جراحی فیوژن خلفی ستون فقرات قرار گرفتند و منطبق بر معیارهای ورود به مطالعه بودند. حدت بینایی قبل و بعد از عمل با استفاده از چارت اسنلن تعدیل شده اندازه گیری شد.

    یافته ها

    از بین 100 نفر از افراد مورد مطالعه، 2 نفر از بیماران بعد از عمل دچار کاهش حدت بینایی چشم راست شدند که مطابق آمارهای اعلام شده است. در کل اختلاف حدت بینایی درچشم راست و چپ، قبل و بعد از عمل جراحی تفاوت معنی دار نداشت.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد با رعایت کلیه موارد ایمنی احتمال افت حدت بینایی بعد از عمل جراحی PSF در حد یک دهم تا یک درصد است.

    کلیدواژگان: حدت بینایی، وضعیت شکمی، فیوژن خلفی ستون فقرات
  • هومن تیموریان، بابک قرایی، حمیدرضا سمیعی، نورمحمد عارفیان صفحه 100
    مقدمه
    اتومیدیت برای القاء بیهوشی عمومی در جراحی های با ریسک بالا بسیار کاربرد دارد. یکی از عوارض آن، میزان بالای تهوع و استفراغ پس از جراحی است که نقش اتومیدیت را زیر سوال برده است. هدف از مطالعه حاضر مقایسه تاثیر اندانسترون و ترکیب دگزامتازون و متوکلوپرامید در کاهش PONV در بیمارانی بود که با القاء بیهوشی توسط اتومیدیت، تحت جراحی عروق بالای اینگوینال قرار گرفتند.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی 120 بیمار به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول (DM) 8 میلی گرم دگزامتازون و 10 میلی گرم متوکلوپرامید و گروه دوم (O) نرمال سالین و 4 میلی گرم اندانسترون دریافت می کردند. در نهایت دو گروه از نظر میزان بروز PONV در سه ساعت اول پس از عمل مقایسه شدند.
    یافته ها
    در سه ساعت اول پس از جراحی 25 نفر در گروه DM و 14 بیمار در گروه O دچار تهوع شدند. همچنین در گروه DM، 4 بیمار دچار استفراغ شدند در حالی که در گروه اندانسترون هیچ بیماری دچار استفراغ نشد. آزمون کای دو نشان داد که دو گروه از این نظر با یکدیگر تفاوت آماری معناداری دارند (032/0= p و 042/= p).
    نتیجه گیری
    اندانسترون در جراحی های با ریسک بالا که تحت بیهوشی عمومی با اتومیدیت انجام می شوند، تا حد زیادی از بروز PONV جلوگیری می کند. البته به نظر می رسد که اندانسترون در جلوگیری از استفراغ موثرتر است و در مقایسه با ترکیب دو داروی دگزامتازون و متوکلوپرامید برای جلوگیری از PONV کارآیی بالاتری دارد.
    کلیدواژگان: اتومیدیت، اندانسترون، دگزامتازون، متوکلوپرامید، تهوع، استفراغ
  • محمدرضا گوشه، فاطمه جواهرفروش زاده، علیرضا اولی پور، حمیدرضا طاهرنیا صفحه 111
    مقدمه
    درد پس از عمل تونسیلکتومی در اطفال همواره آزاردهنده بوده و موجب بی قراری آنان می گردد. بی دردی پیشگیرانه یکی از روش های مورد استفاده در کاهش درد بعد از عمل جراحی است.
    هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تزریق داخل عضلانی و اطراف لوزه ای ترامادول پیش از برداشتن لوزه بر روی کاهش درد پس از عمل جراحی تونسیلکتومی است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دو سویه کور بر روی 60 بیمار کاندید تونسیلکتومی انجام گردید. بیماران به صورت تصادفی به 4 گروه مساوی تقسیم شدند.
    پس از القای بیهوشی به یک روش ثابت در گروه اول 2 میلی گرم / کیلوگرم ترامادول به صورت تزریق اطراف لوزه ای، در گروه دوم 2 میلی گرم / کیلوگرم ترامادول به صورت تزریقی عضلانی، در گروه سوم و چهارم به عنوان گروه کنترل به مقدار مساوی سرم فیزلوژی به ترتیب اطراف لوزه و تزریق عضلانی تجویز گردید. سپس بیماران 4 گروه از نظر کاهش درد پس از عمل با مقیاس سنجش درد ونگ بیکر با یکدیگر مقایسه شدند.
    نتایج
    نمره درد در تمام فواصل سنجیده شده از پایان بیهوشی به صورت قابل ملاحظه ای در گروه 1 کمتر از گروه 2 (82/0 در مقابل 33/2 با 001/0 > pv) و در گروه 2 کمتر از گروه 3 و 4 (33/2 در مقابل 2/4 و 8/3 ← 001/0 > pv) بود.
    نتیجه گیری
    از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که ترامادول به صورت تزریق پری تونسیلار نسبت به تزریق عضلانی می تواند بی دردی مناسب تری در اطفال تحت جراحی تونسیلکتومی ایجاد کند.
    کلیدواژگان: تونسیلکتومی، ترامادول، بی دردی پیشگیرانه
  • مریم وثوقیان، بابک قرایی، علیرضا جعفری صفحه 118
    در برخی مطالعات گزارش گردیده که تزریق اشتباه شل کننده عضلانی به ضعف عمومی و اختلال فعالیت اتونومیک منجر شده است. در این گزارش زن 32 ساله ای با سابقه آسم که برای انجام عمل جراحی اورژانس مورد بی حسی نخاعی قرار گرفته و در مورد او تزریق اشتباهی آتراکوریوم صورت پذیرفته بود، معرفی می گردد.
    در این تزریق اشتباه آتراکوریوم به داخل فضای نخاعی، ضعف و علائم عصبی ایجاد نشد ولی باعث تشدید حساسیت راه هوایی گردید. در این بیمار برای کنترل علائم تنفسی، لازم شد تا از داروهای متفاوتی از جمله هوشبر استنشاقی استفاده شود. به نظر می رسد پایش کامل بیماران و آماده بودن وسایل برای وقایع تنفسی در مواجهه با چنین اتفاقاتی بتواند جان بیمار را نجات دهد.
  • مصطفی محمدی، محمدرضا خاجوی، امیرحسین دهقانیان صفحه 120
    مقدمه
    پیری زودرس یا سندروم هاچینسون – ژیلفورد پروژریا یک اختلال ژنیتیکی نادر و مهلک است که مشخصه آن بچه هایی با ظاهر پیرشونده سریع است. در این بیماران تظاهرات پیری خیلی سریع در سنین 18-24 ماهگی شروع می شود ودر اغلب موارد به دلیل اتروسکلروزیس (بیماری قلبی) به طور میانگین در حدود 13 سالگی (18-21 سالگی) منجر به مرگ می شود. هدف ما در این مقاله معرفی بیماری با سابقه پیری زودرس است که به دلیل دررفتگی مفصل نیاز به بیهوشی و جراحی دارد. بیهوش کردن این بیماران به دلیل تغییرات آناتومیک و فیزیولوژیک مشکل بوده و توجه متخصصان بیهوشی را به دلیل مشکلات راه هوایی و بیماری ایسکمی قلبی به خود معطوف می کند.
    گزارش مورد : بیمار دختر 11 ساله ای مبتلا به بیماری پیری زودرس بود که به دلیل دررفتگی توام مفصل شانه و لگن، کاندید جااندازی بسته بود. به دلیل مشکلات راه هوایی و کوتاه بودن مدت عمل، بعد از القاء بیهوشی تا پایان عمل با ماسک کنترل گردید.
    نتیجه گیری
    بیماری پیری زودرس با اختلالات قلبی عروقی، ریوی و مغزی همراه است. هر متخصص بیهوشی قبل از اقدامات درمانی و بیهوشی باید این بیماران را از نظر قلبی عروقی و راه هوایی مورد بررسی کامل قرار دهد.
    کلیدواژگان: پیری زودرس، سندروم هاچینسون ژیلفورد، بیهوشی
|
  • Shirin Afhami , Azar Hadadi , Zahra Hasan Nia , Arash Seifi , Negin Esmailpour Bazaz Page 5
    Background
    Catheter-related bloodstream infections (CR-BSIs) are the most serious and frequently occurring complications of vascular catheters, carrying a high morbidity and mortality, and increasing the cost of medical treatment and length of hospitalization. This study was designed to determine both the incidence of CR-BSIs and the accuracy of Iran Nosocomial Infections Surveillance Software (INIS Software).
    Materials And Methods
    A prospective study was performed during a 4 month period in 2009 to assess the incidence density of CR-BSI per 1000 catheter-days in patients with central venous catheter admitted to the ICUs of a teaching hospital in Iran, according to the CDC criteria for diagnosis of CR-BSIs. Then the primary data were input to the INIS Software, and the results were compared.
    Results
    In this study, among 67 admitted patients, blood cultures were positive in 9 patients (13%) and 2 patients (2.98%) developed CR-BSI. The incidence of CR- BSI was 1.98 per 1000 catheter days. The mean age of patients in CR-BSI group was 66 ±19.79 years. The mean length of ICU stay was significantly higher among patients with CR-BSI (49±14.14 days) than patients without CR-BSI (14.41±11.62 days) (P value < 0.001). The mean catheterization days was also higher among CR-BSI group (49±14.14 days) than non CR-BSI group (14±11.34 days) (P value<0.001).These results were 100% consistent with Iran Nosocomial Infections Surveillance Software.
    Conclusion
    The incidence of CR-BSI in our study was not high, and there was a positive correlation between ICU stay and catheterization days and occurrence of CR-BSI. The application of INISS can cause convenience and accuracy in diagnosis of CR-BSI.
  • Mohammad-Reza Kamranmanesh Houmayoon Aghamohammady Alireza Jafary Babak Gharaee Mahtab Poorzamany Majid Najafy Page 27
    Background
    Rapid sequence induction (RSI) is the method of choice in emergency situations. In this study; we presented a method of RSI, achieved by remifentanil, atracurium and sodium thiopental.
    Materials And Methods
    220 patients candidate for urologic and ophthalmologic surgeries, between 18-70 years old, entered in this study and divided to two groups. All patients received fentanyl 1.5µg/kg as premedication. Following 3 minutes preoxyganation for 3 minutes, remifentanil 1.5µg/kg during 20 seconds, atracuriom 0.5mg/kg and sodium thiopental 5mg/kg were injected in case group and intubation was done after 30 seconds. In control group atracurium 0.5mg/kg and sodium thiopental 5 mg/kg were injected and patients were intubated after 3 minutes of ventilation. Systolic and diastolic blood pressure, mean arterial pressure, heart rate and train of four (TOF) as neuromuscular monitoring were recorded before intubation and 30 seconds, 3 and 5 minutes after intubation.Facility of laryngoscopy and intubation based on jaw relaxation, resistance to laryngoscope, position and movement of vocal cords, bucking and limb movement were evaluated.
    Results
    16 patients were excluded due to hypotension and Cormak- lehane grade III- IV and finally 103 patients in case group and 101 patients in control group were evaluated.Demographic data including, age, weight and height had no significant difference between groups. All patients were intubated at first try.Between two groups of case and control, facility of intubation (90% vs 84%) abduction of vocal cords (91% vs 84%), immobility of vocal cords (98% vs94%), immobility of limbs (97% vs 85%) and abscense of bucking (75% vs 83%) had no significant difference (P>0.05). Postintubation mean arterial pressure revealed no clinical significant difference.Preintubation, postintubation and 3 minutes post-intubation level of TOF in case group were higher than control group (P<0.05).
    Conclusion
    Sequential injection of remifentanil1.5 µg/kg, atracurium 0.5 mg/kg and sodium thiopental 5 mg/kg could be recruited for rapid sequence induction.
  • Saeed Abbasi , Majid Haajimohammady , Mohammad Zaare , Fateme Haajimohammady Page 43
    Introduction
    Confirmation of endotracheal (ET) tube placement is critical when performing emergency airway management. No single confirmation strategy has emerged as ideal in all circumstances. Our objective in this study was to assess the sensitivity and specificity of using transcricothyroid ultrasonography (US) to confirm endotracheal intubation.
    Materials And Methods
    During a cross sectional study, 50 patients from two academic hospitals were assessed during the intubation process using a linear probe. Endotracheal intubation was performed and confirmed by endtidal CO2, snow storm, bullet sign, lung sliding and diaphragmatic movement. Sensitivity, specificity, positive predictive value (PPV) and negative predictive value (NPV) of ultrasonography were calculated.
    Results
    Fifty patients (30 men, 20 women; mean age 36.7±20.6 [SD] years) entered in the study. Before intubation triangular form was seen in all of the patients. During intubation snow storm was seen in 97.6% and bullet sign reported in 90.5%. Diaphragm movement and lung sliding reported in all the patients.
    Conclusion
    Our study confirms the use of US as an accurate method of verifying correct ETT placement during the intubation process in the ED.
  • Shekoufeh Behdad Mohammad Mehdi Ghiamat Vida Ayatollahi Mohammad Reza Hajiesmaeili Mohammad Hossein Dehghani Sima Valizadeh Page 51
    Introduction

    Sedation and amnesia during preoperative period is an important factor in management of anesthesia. We investigated the effective and safe dose of intravenous midazolam for sedation and amnesia during general anesthesia in patients undergoing outpatient surgical procedure.

    Materials And Methods

    92 patients aged 20–60 years scheduled for general anesthesia received midazolam 1 and 3 mg intravenously 5 min before entering the operating room. Premedication was performed with fentanyl 2 microrgram/kg. General anesthesia was performed with 4 mg/kg sodium thiopntal. Blood pressure, heart rate, respiratory rate, percutaneous oxygen saturation (SpO2), were measured every 5min for 30min. Memory during surgery was also investigated by recall of poster and events.

    Results

    The number of the patients with no memory during surgery was significantly larger in the groups receiving midazolam 3mg. The decrease in blood pressure or increase in respiratory rate was not significantly larger in this group. The decrease in SPO2 was significantly larger but wasn’t important clinically.

    Conclusion

    For sedation and amnesia of the patients during outpatient anesthesia receiving intravenous midazolam 3 mg as a premedication, might be effective and safe.

  • Maryam Vousooghian , Eman Bandarchi Chamkhale, Ali Dabbagh Page 58
    Background
    Regional anesthesia has a lot of benefits as less postoperative pain and decrease nausea and vomiting and is safety. We can perform it in various surgeries. But most of the patients do not accept this method for the Lack of knowledge. We assess patients knowledge regarding regional anesthesia.
    Materials And Methods
    386 patients scheduled for elective surgeries were interviewed on the basis of a questionnaire at the time of preoperative visit. Various questions to know patients knowledge of regional anesthesia were included. Patients perception were studied with respect to variables like age, sex, educational level.
    Results
    Results of the study show a poor overall perception. Females and well educated and who had past exposure to anesthesia had more perception. More than half of the patients had no information about regional anesthesia. 80% of patients liked to be visited in preoperative period.
    Conclusions
    In order to poor knowledge and awareness but patients trust to us and let us to use regionl method. Thus a preoperative visit is definitely one of the ways to improve patients perception about regional anesthesia.
  • Hosein Azarsina , Alireza Jalali Page 68
    Background
    The i-gel is a novel device that differs from other supraglottic airway devices in that it has a softer and a non-inflatable cuff. This study was designed to investigate the usefulness of the I-gel compared with the laryngeal mask airway (LMA) in anaesthetized, paralyzed patients in Baqiat-tolah hospital.
    Materials And Methods
    The American Society of Anesthesiologists physical status I–III patients scheduled for surgery were included in this prospective study. General anesthesia was achieved with intravenous infusion of propofol, remifentanil and atracurium. The patients were randomly assigned to I-gel and LMA groups (50 patients, each group).Properly sized I-gel (No. 3-4) or LMA (No. 4-5) was inserted. We assessed airway leak pressure, success rates and postoperative complications.
    Results
    There were no differences in the demographic data among the two groups. The success rates for first attempt of insertion were similar among the two groups. There were no differences in the incidence of adverse events except for the larger incidence of dysphagia in the LMA group.
    Conclusion
    I-gel may have a higher airway sealing than that of LMA, and is not associated with adverse events. The I-gel might be an effective alternative as a supraglottic airway device.
  • Mansoor Masjedi , Ali Hosseinipour , Farid Zand , Asef Parviz Kazemi Page 75
    Background
    One of the complications of induction of anesthesia by propofol and remifentanil is a substantial decrease in arterial blood pressure and heart rate. In this study, two different doses of prophylactic ephedrine for coping with hemodyna-mic changes due to induction of anesthesia with propofol and remifentanil were investigated.
    Materials And Methods
    In this double-blind randomized clinical trial, 143 patients (ASA I and II) candidate for minor elective surgery under general anesthesia, randomized to three groups: normal saline, ephedrine (0.07 mg/kg) and ephedrine (0.15 mg/kg). Anesthesia was induced in all groups with propofol (2.5 mg/kg) and remifentanil (3 µg/kg). No neuromuscular blocking agent was used. The patient's hemodynamic status was assessed in 4 steps: immediately before, 2 minutes after induction of anesthesia, and 1 and 5 minutes after intubation.
    Results
    There was a significant decrease in average systolic, diastolic and mean arterial pressures and heart rate in all three groups after induction of anesthesia. Between then the control group revealed to have the most significant decline and the ephedrine (0.15 mg/kg) group had the least.
    Conclusion
    Our study showed that administration of ephedrine (0.15 mg/kg), but not ephedrine (0.07 mg/kg), compared with control group (Normal Saline), can be significantly effective to prevent hemodynamic changes following induction of anesthesia with propofol and remifentanil.
  • Mohammad-Hussain Bakshaee Maryam Davoodi Mohsen Mehmankhanechi Page 86
    Background
    Studies examining the benefit of adding analgesic to brachial plexus block have produced mixed results. We compared the onset, quality and duration of analgesia produced by lidocaine, either alone or combined with sufentanil.
    Materials and Methods
    A prospective, randomized double blind study was conducted 32 patients scheduled to undergo surgery for upper limb under axillary block. Patients were divided to two groups: those received 40 cc lidocaine 1.5% with 10 g sufentanil (sufentanil group) or 40 cc lidocaine 1.5% with the normal saline (control group). Onset time and duration of sensory and motor block, quality of analgesia and offset time of analgesia were recorded.
    Results
    Demographic data such as weight and gender were identical in both groups. Onset time of sensory and motor block were identical in both groups (p>0.05). Duration of analgesia was significantly shorter in sufentanil group (21017.51 min) than control group (237.1919.23 min) (p<0.001). There was no difference in visual analogue scale (VAS) in both groups (p>0.05). Incidence of nausea and vomiting was greater in sufentanil group (43.75% vs 18.7%).
    Conclusion
    We concluded that addition of 10g sufentanil to 1.5% lidocaine for axillary block did not prolong duration of analgesia and did not improve in onset time and quality of analgesia produced by block. It resulted to increase side effects such as nausea and vomiting.
  • Valiollah Hassani Shermila Nadi, Mdmohammad Mohsen Homaei Parastoo Kazemloo Ali Shahbazi Page 93
    Introduction

    Postoperative visual acuity impairment after posterior spinal fusion (PSF) is a rare complication. Regarding the visual loss effects in person’s life, the study of its prevalence and required cautions to prevention is important. The aim of this study was to determine the prevalence of visual acuity loss in patients underwent PSF under general anesthesia in prone position.

    Materials And Methods

    Study was quasiexpri-mental.100 patients were selected randomly among PSF candidates in Rasule-Akram, Shafa-Yahyaeian and Firoozgar hospitals in Tehran. These patients have the predefined criteria to enroll in the study. The visual acuity was measured before and after PSF surgery using snelen chart.

    Results

    Right eye visual acuity loss was seen in 2 of 100 studied patients after PSF surgery, that is comparable to previous studies. Over all, there were not significant differences in visual acuity before and after surgery in both eyes.

    Conclusion

    In conclusion, it seems that with applying required cautions the prevalence of postoperative visual acuity loss is about 0.1 to 1 percent.

  • Houman Teymourian Babak Gharaei Hamid R. Samiee, Mdnoormohammad Arefian Page 100
    Background
    Etomidate is one of the most common drugs used for induction of anesthesia in high risk surgeries. One of the most important side effects of etomidate is PONV. The main purpose of this study is to compare the efficiency of ondansetron vs. Dexa-methasone plus metoclopramide on the rate of PONV in patients undergoing supra-inguinal vascular surgeries.
    Materials And Methods
    The prospective study was done on 120 Patients coming to the operating theater. they randomly divided in two groups. Group 1 (DM) received dexamethasone 8mg and 10 mg metoclo-pramide and group 2 recieved normal saline and ondansetron 4 mg. Finally, the rate of PONV was compared between 2 groups.
    Results
    There were 25 and 14 cases with nausea in the Group 1 and group 2, respectively, over the first 3 hours postoperatively. Also, 4 patients in the Group 1 experienced vomiting, while no patient in the Group 2 was seen with vomiting. There were statistically meaningful differences between two groups in the means of nausea and vomiting (p=0.032 & 0.042).
    Conclusion
    Ondansetron is an efficient antiemetic agent to reduce the rate of PONV in patients receiving etomidate for general anestheasia. Potentially, it seems that this drug is more efficient in prevention of vomiting than nausea. The ondansetron is more approariate in prevention of the PONV comparing with dexa-methasone plus metoclopramide.
  • Mohammad-Reza Goosheh , Fateme Javaherforoosh , Alireza Olapoor , Hamid-Reza Tahernia Page 111
    Background
    Post operative pain of tonsillectomy is bothering and may cause agitation in children. Preemptive analgesia preoperatively is a new way recommended for relief of pain after operation. The purpose of this study is to evaluate preemptive efficacy and safety of intramuscular or pritonsillar injection of tramadol for relief of pain after tonsillectomy.
    Materials And Methods
    In a double-blinded clinical trial, 60 children were randomized into 4 groups: injection with tramadol (2 mg kg−1) to the peritonsillar area (pre tonsillar group, n = 15), intramuscular injection with tramadol (2 mg kg−1) (IM group, n = 15), and the placebo controls with normal salin (pretonsillar or IM injection) (PL group, n = 30). Wong Baker Faces Pain Scale (WBFPS) was used for pain assessment postoperatively.
    Results
    Mean pain score in group 1 was significantly lower than group 2(.82 versus2.33 pv<.001) and group 2 was lower than group 3 and 4 (2.33 versus 4.2, 3.8 pv<.001).
    Conclusion
    Pritonsillar versus intra-muscular injectionin of tramadol is an efficient preemptive analgesia that could be used in tonsillectomy of children for providing good analgesia after operation.
  • Mostafa Mohammadi Mohammad Reza Khajavi Amir Hussein Dehghanian Page 120
    Background
    Hutchinson-Gilford Progeria Syn-drome is a rare, fatal genetic condition characterized by an appearance of accelerated aging in children. These patients begin to display many characteristics of accelerated aging at around 18-24 months of age that often leads to death caused by atherosclerosis (heart disease) at an average age of thirteen years (with a range of about 8–21 years). We present a case of progeria that needs anesthesia and surgery because of joint dislocation. The anesthetic management of these cases can be difficult because of anatomical and physiological changes and it may be a challenge for an anesthesiologist due to the difficult airway and ischemic heart diseaseReport: An eleven-year-old female with known progeria syndrome presented with combined hip and shoulder dislocation that candidate for closed reduction. Our anesthetic regimen, after induction of anesthesia, was general anesthesia with mask, due to airway problem and short duration of surgery.
    Conclusion
    Progeria patients have cardiovascular, pulmonary and cerebrovascular disease. Therefore, before undergoing anesthesia these patients should undergo a thorough cardiovascular evaluation as well as a careful evaluation of their airway