فهرست مطالب

Dental School - Volume:30 Issue: 1, 2012

Journal of Dental School
Volume:30 Issue: 1, 2012

  • تاریخ انتشار: 1390/12/17
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مینا بی ریا، قاسم انصاری، زهرا طاهری صفحه 1
    سابقه و هدف
    درمان های وسیع دندانپزشکی برای کودکان کم سن یا با مشکلات خاص، اغلب تحت بیهوشی عمومی انجام می گیرد. با توجه به امکان بروز عوارض فارماکولژیک ناشی از داروهای بیهوشی و نیز نظر به ریسک بالای پوسیدگی در این گروه از بیماران، در این موارد انجام مطمئن ترین درمان ها اهمیت بسیاری دارد. هدف از این مطالعه، بررسی کلینیکی میزان شکست درمانهای دندانپزشکی انجام شده تحت بیهوشی عمومی در کودکان مراجعه کننده به بیمارستان کودکان مفید در سال های 1388 و 1389 بود.
    مواد و روش ها
    در مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر تعداد 104 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان کودکان مفید که درمان های دندانپزشکی تحت بیهوشی را دریافت کرده، حداقل 6 ماه از درمان آنها گذشته بود مورد معاینه قرار گرفتند. معاینه بر روی صندلی دندانپزشکی توسط آینه و پروب و در بخش دندانپزشکی بیمارستان کودکان مفید انجام گرفت و ضمن مقایسه با پرونده قبلی، اطلاعات مربوط به شکست هر درمان در فرم مخصوص هر بیمار ثبت گردید. جهت مقایسه میان میزان شکست ترمیم ها از آزمون آماری کای دو و جهت بررسی تاثیر عوامل مختلف بر شکست درمان ها از آزمون Multiple logistic regression استفاده شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که SSC با 5/1% شکست، موفق ترین ترمیم ها می باشد. میزان شکست SSC به طور معنی داری از آمالگام (9/7%) و ترمیم های همرنگ خلفی (9/9%) کمتر بود (به ترتیب 003/0P= و000/0P=).همچنین شکست ترمیم های قدامی بیلدآپ (4/22%) از سایر ترمیم های همرنگ قدامی (6/11%) به طور معنی داری بیش تر بود (009/0P=). میزان شکست درمان های پالپکتومی 8/0% و میزان شکست پالپوتومی 1/1% بود.
    نتیجه گیری
    میزان شکست ترمیم قدامی بیلدآپ از سایر ترمیم های همرنگ قدامی بیشتر بود.SSC بدلیل درصد موفقیت بسیار بالا، بعنوان ترمیم انتخابی در ترمیم دندان های کودکانی که درمان های دندانپزشکی را تحت بیهوشی دریافت می کنند مطرح می باشد.
    کلیدواژگان: درمان دندانپزشکی، بیهوشی عمومی، شکست درمان
  • زهره آهنگری، گیتا اسلامی، ستاره قناد صفحه 9
    سابقه و هدف
    استفاده از داروهای مختلف در داخل کانال ریشه برای کاهش تعداد میکروارگانیسم هایکی از مراحل اصلی درمان های ریشه به شمار می رود. امروزه، کاربرد پروپولیس (ماده طبیعی تولید شده توسط زنبور عسل) به عنوان یک عامل ضدالتهابی و ضدمیکروبی مورد توجه محققان قرار گرفته است. تحقیق حاضر با هدف تعیین خصوصیات ضدمیکروبی پروپولیس در مقایسه با کلسیم هیدروکساید برعلیه باکتری انتروکوکوس فکالیس به صورت آزمایشگاهی انجام گردید.
    مواد و روش ها
    در تحقیق تجربی حاضر، 42 دندان تک کاناله انسانی انتخاب و پس از تهیه حفره دسترسی، لایه اسمیر کانال ها برداشته شد. کانال های آماده سازی شده از طریق باکتری انتروکوکوس فکالیس آلوده شدند. سپس به منظور ارزیابی مواد، فضای کانال ریشه از عصاره پروپولیس 30% و هیدروکسید کلسیم پر شد.گروه کنترل منفی درمرحله استریلیزاسیون نمونه ها بکار برده شدند و از گروه کنترل مثبت، در مرحله آخراستفاده شد که در آن هیچ ماده ای داخل کانال های این گروه اضافه نگردید. نمونه ها به مدت 72 ساعت، 1 هفته و 1 ماه در انکوباتور CO2دار نگهداری شدند. سپس از داخل کانال ها نمونه برداری انجام و تعداد کلنی های رشد یافته انتروکوکوس فکالیس شمارش گردید. تعداد کلنی ها در زمان های مختلف نگهداری به وسیله آزمون Kruskal-wallis و در استفاده از دو دارو با آزمون Mann-whitney U مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    تعداد کلنی های باکتری در کاربرد عصاره پروپولیس 30%، 72 ساعت بعد از نگهداری برابر 09/46368±55000 و در استفاده از کلسیم هیدروکساید معادل 077/48027±33/43333 برآورد گردید. یک هفته بعد از نگهداری، تعداد کلنی های شمارش شده در پروپولیس معادل 25/408±67/166 و در هیدروکسید کلسیم برابر صفر بود. هیچ کلنی از باکتری انتروکوک فکالیس 1 ماه بعد از نگهداری نمونه ها در استفاده از عصاره پروپولیس و هیدروکسید کلسیم مشاهده نگردید. تفاوت آماری معنی داری بین دو دارو در زمان های مختلف مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    در مجموع، خصوصیات ضدباکتری پروپولیس برعلیه باکتری انتروکوکوس فکالیس در زمان های مختلف در حد کلسیم هیدروکساید برآورد گردید. بنابراین، در صورت تایید تمام خصوصیات و ویژگی های پروپولیس، می توان از این ماده طبیعی، در درمان های کانال ریشه استفاده کرد.
    کلیدواژگان: پروپولیس، انتروکوکوس فکالیس، خاصیت ضدمیکروبی، هیدروکسید کلسیم
  • زهرا جابری انصاری، آتنا محمدپور صفحه 17
    سابقه و هدف
    آلودگی بزاق حین ترمیم های کامپوزیتی موجب کاهش استحکام باند و در نهایت شکست درمان های ترمیمی می گردد. نظر به افزایش تقاضا برای ترمیم های کامپوزیتی، همچنین با توجه به اینکه درصد کمی از دندانپزشکان حین درمان از رابردم استفاده می نمایند، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر آلودگی بزاق بر استحکام ریزبرشی باند میان سطوح کامپوزیت رزین، همچنین تعیین بهترین روش از بین بردن آلودگی جهت دوباره برقرار کردن استحکام باند کامپوزیت به کامپوزیت انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در مطالعه آزمایشگاهی حاضر، نمونه های ساخته شده از کامپوزیت Z100 به 7 گروه 15 تائی تقسیم شده، به صورت زیر آماده گردیدند:گروه 1- گروه کنترل (بدون هیچ گونه آلودگی)، گروه 2- آلودگی بزاق + خشک کردن، گروه 3- آلودگی بزاق + شستشو + خشک کردن، گروه 4- آلودگی بزاق+ شستشو+ خشک کردن+ اچ، گروه 5- آلودگی بزاق+ شستشو+ خشک کردن+ اچ کردن+ باند، گروه 6- آلودگی بزاق+ استفاده از الکل و گروه 7- آلودگی بزاق+ برداشت حدود 5/0 میلی متر+ شستشو+ خشک کردن. سپس کامپوزیت Z100 در لوله هایی به ابعاد 7/0×1 میلی متر روی سطوح آماده شده گروه ها باند گردیده، میزان استحکام باند ریزبرشی آنها تعیین شد. داده های به دست آمده با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه ANOVA و آزمون تعقیبی Tukey مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار استحکام باند ریزبرشی در گروه 1 برابر 60/3±0/23، در گروه 2 برابر 49/2±71/11، در گروه 3 برابر 25/4±60/17، درگروه 4 برابر 34/6±84/21، درگروه 5 برابر 58/7±25/21، درگروه 6 برابر 53/5±65/21 و درگروه 7 برابر 95/5±34/17، مگاپاسکال بدست آمد. اختلاف میان گروه های 1و2 (0001/0P<)، 2و4(0001/0P<)، 2و5 (001/0P<) و2و6 (0001/0P<) از لحاظ آماری معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    در شرایط مطالعه اخیر خشک کردن بزاق روی نمونه ها استحکام باند ریزبرشی را به طور معنی دار کاهش داد. تمامی روش های از بین بردن آلودگی بزاقی در مطالعه حاضر توانستند استحکام باند ریزبرشی نمونه ها را تا حد گروه شاهد افزایش دهند.
    کلیدواژگان: آلودگی بزاق، استحکام باند، کامپوزیت
  • مریم معزی زاده صفحه 23
    سابقه و هدف
    امروزه ترمیم های کامپوزیتی به علت ظاهر زیبا، سرعت عمل حین کار و هزینه کم، بسیار مورد استفاده قرار می گیرند. کامپوزیت های مختلفی در بازار موجود هستند و شناخت بهترین آنها که کارایی بهتر و دراز مدت تری داشته باشند ضروری است. هدف از مطالعه حاضر بررسی استحکام فشاری مواد ترمیمی کامپوزیت های هیبرید و نانوکامپوزیت ها بود.
    مواد و روش ها
    در مطالعه تجربی حاضر از چهار نوع مختلف کامپوزیت رزین به شرح زیر استفاده شد: گروه 1- (3M) Filtek Z 250 (کامپوزیت هیبرید)، گروه 2- Filtek Superme (3M)، گروه 3- Gradia Direct X (GC) و گروه 4- Herculite XRV Ultra (Kerr Hawe). برای هر کامپوزیت 12 نمونه در یک مولد فلزی به ابعاد 4 میلی متر قطر و 6 میلی متر ارتفاع ساخته شد. نمونه ها پس از پولیمریزاسیون در داخل مولد با استفاده از دستگاه لایت کیور LED Radiplus (SDI)، به مدت 48 ساعت در آب مقطر با درجه حرارت 37 درجه سانتی گراد نگه داری شدند. سپس با استفاده از دستگاه Mechanical Testing Machine با سرعت 5/0 میلی متر در دقیقه تحت تست استحکام فشاری قرار گرفتند. برای بررسی و آنالیز آماری نمونه ها از آزمون های آماریTukey''s Post hoc و one-way ANOVA استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های مطالعه حاضر نشان دادند که استحکام فشاری گروه 1 (250Filtek Z) بیشتر از سه گروه دیگر بود که از نظر آماری معنی دار بود (05/0P<). میان گروه های 2، 3 و 4 از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    کامپوزیت هیبرید استحکام فشاری بیشتری به نسبت نانوکامپوزیت ها از خود نشان داد.
    کلیدواژگان: کامپوزیت هیبرید، نانوکامپوزیت، استحکام فشاری
  • حمید مقدس، مهدی کدخدازاده، آرزو پزشکفر * صفحه 29
    سابقه و هدف

    هدف از درمان های پریودنتال جلوگیری از تخریب بیشتر بافت ها و بازسازی انساج پریودنتال تخریب شده ناشی از بیماری یا تروما می باشد. براساس یافته های هیستولوژی، GTR قابل پیش بینی ترین روش رژنراتیو به منظور بازسازی استخوان و سمان می باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه نتایج کلینیکال حاصل از کاربردغشای بافت همبند کام+PRGF + Bio-oss با نتایج حاصل از غشای کلاژن + PRGF + Bio-oss صورت پذیرفت.

    مواد و روش ها

    این کارآزمایی بالینی تصادفی شده بر روی 15 بیمار که حداقل یک جفت ضایعه عمودی بین دندانی داشتند، با دو روش PRGF+ غشای بافت همبند کام+ Bio-oss (گروه مورد) و PRGF+ غشای کلاژن+ Bio-oss (گروه شاهد) انجام شد. ضایعات استخوانی باید 2 یا 3 دیواره بوده، حداقل دارای 3 میلی متر عمق بودند. در هر بیمار به صورت تصادفی یک ضایعه به عنوان مورد و ضایعه دیگر به عنوان شاهد در نظر گرفته شده، توسط مواد ذکر شده تحت درمان قرار گرفت. متغیرهای کمی شامل عمق پاکت، عمق ضایعه، حد چسبندگی کلینیکال، موقعیت مارجین لثه و محل کرست استخوان نسبت به ساختار آکریلی (نقطه مرجع) در روز جراحی و 6 ماه پس از آن در جراحی ورود مجدد اندازه گیری شدند. سپس داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و نیز آنالیزهای آماری Wilcoxon وTwo-way Repeated Measure ANOVA مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    کلیه پارامترهای کلینیکی ارزیابی شده در هر دو گروه مورد و شاهد پس از 6 ماه تغییرات آماری معنی داری را نسبت به قبل از درمان نشان دادند (05/0P<). بین دو گروه مورد و شاهد هیچ تفاوت آماری معنی داری از نظر شاخص های عمق پاکت (به ترتیب 7/3 میلی متر در برابر 5/3 میلی متر)، حصول چسبندگی کلینیکال (8/1 میلی متر در برابر 6/1 میلی متر)، تحلیل کرست آلوئول (8/1 میلی متر در برابر 7/1 میای متر) و پرشدن ضایعه (3/2 میلی متر در برابر 2/2 میلی متر) دیده نشد (05/0P>). تنها شاخصی که تفاوت معنی داری را بین دو گروه مورد و شاهد نشان داد میزان تحلیل لثه بود که بطور معناداری در گروه مورد کمتر بود (به ترتیب 8/0 میلی متر در برابر 7/1 میلی متر، (05/0P<).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر به نظر می رسد که نتایج حاصل از کاربرد بافت همبند کام به عنوان غشا+BioOss + PRGFدر مقایسه با غشای کلاژن+ PRGF + Bio-Ossتفاوتی از نظر کاهش عمق پاکت، میزان پرشدگی ضایعه استخوانی، میزان تحلیل کرست استخوان وحصول چسبندگی کلینیکی نداشته، تنها تفاوت موجود، میزان کمتر تحلیل لثه در گروه بافت همبند (به عنوان غشا) می باشد.

    کلیدواژگان: بافت همبند کام، ضایعات عمودی استخوان آلوئول، PRGF، GTR
  • سید جلیل صدر، علیرضا هادی*، ابوالفضل صبوری، مینو مهشید، علیرضا اکبرزاده باغبان صفحه 40
    سابقه و هدف

    درمان بی دندانی با اوردنچر متکی بر ایمپلنت استاندارد درمان بی دندانی در آینده است. هدف از این تحقیق مقایسه گیر و ثبات اوردنچرهای متکی بر ایمپلنت در سه موقعیت مختلف از قرارگیری ایمپلنت ها (ABDE (استخوان قدام فک پایین که به پنج ستون مساوی بین سوراخ های چانه ای با نام های A، B، C، D و E تقسیم می شود)، 6AE6(6 موقعیت اولین دندان مولر فک پایین است) و 6BD6) روی یک مدل بی دندانی فک پایین با استفاده از اوردنچر متکی بر ایمپلنت بود.

    مواد و روش ها

    در مطالعه تجربی آزمایشگاهی حاضر یک مدل آزمایشگاهی آکریلی فک پایین با امکان قرارگیری ایمپلنت درشش محل در موقعیت های مولر اول سمت راست و چپ، حد فاصل دندان های لترال و کانین راست و چپ وحد فاصل دندان های پرمولر اول و دوم راست و چپ ساخته شد. بر روی این مدل فک پایین یک اوردنچر فلزی منطبق ساخته، در مقابل محل هر ایمپلنت یک housing اتچمنت از نوع Ball تعبیه گردید، به نحوی که در آزمایش اول موقعیت های ABDE، در آزمایش دوم موقعیت های 6AE6 و در آزمایش سوم موقعیت های 6BD6 دارای اتچمنت فعال باشند. به منظور اندازه گیری گیر و ثبات اوردنچر در حالات و موقعیت های مختلف، توسط ماشین Zwick با سرعت 51 میلی متر در دقیقه نیروی کششی در سه جهت عمودی، مایل و قدامی خلفی به اوردنچر فلزی وارد شد. هر آزمایش پنج بار انجام گردید. سپس Maximum Dislodging Force یعنی حد اکثر نیرویی که اوردنچر تحمل می کند تا به طور کامل از مدل جدا شود برای هر نمونه توسط دستگاه اندازه گیری شد. بررسی نرمال بودن توزیع داده ها توسط آزمون آماری Shapiro-Wilk و تساوی واریانس ها توسط آزمون Levene انجام گرفت. برای بررسی اثر سه عامل موقعیت ایمپلنت، نحوه اعمال نیرو و وضعیت بر متغیر وابسته کمی میزان نیرو از تحلیل واریانس سه عامله (Three-way ANOVA) و برای مقایسه های دو به دو از روشTukey HSD استفاده شد.

    یافته ها

    بر اساس تحلیل واریانس سه طرفه اثر متقابل بین موقعیت ایمپلنت، نحوه اعمال کشش معنی دار نبود (821/0=P). اما اثر متقابل معنی دار ordinal بین موقعیت ایمپلنت با نحوه اعمال کشش وجود داشت (001/0P<). اثر موقعیت ایمپلنت و نحوه اعمال کشش نیرو اثر معنی دار آماری بر میزان نیرو داشتند (001/0P<). کمترین میزان نیرو در موقعیت ABDE و بیشترین میزان نیرو در موقعیت 6BD6 دیده شد (میانگین نیرو در موقعیت ABDE= 51/64 نیوتن، میانگین نیرو در موقعیت 6AE6= 06/66 نیوتن و میانگین نیرو در موقعیت 6BD6= 54/68 نیوتن). کمترین میزان نیرو در کشش مایل و بیشترین نیرو در کشش عمودی دیده شد (میانگین نیروی عمودی= 95/87 نیوتن، نیروی مایل=10/48 نیوتن و نیروی قدامی-خلفی= 06/63 نیوتن).

    نتیجه گیری

    تحقیق حاضر نشان داد میزان گیر اوردنچر همچنین میزان ثبات طرفی اوردنچر در برابر نیروی مایل در موقعیت 6BD6 بیشتر است. از طرف دیگر میزان ثبات طرفی اوردنچر در برابر نیروی قدامی- خلفی در موقعیت 6BD6 بیشتر است. با قرار دادن ایمپلنت دیستالی در موقعیت خلفی تر گیر و ثبات بیشتر می شود. میزان گیر اوردنچر بیشتر از ثبات آن است. همچنین میزان ثبات قدامی- خلفی از ثبات طرفی بیشتر است.

    کلیدواژگان: ایمپلنت دندانی، گیر، ثبات، اور دنچر متکی بر ایمپلنت
  • سید فرهاد طباطباییان، ابوالفضل صبوری*، زهرا سادات سبحانی صفحه 50
    سابقه و هدف

    در پروتز متکی بر بافت و ایمپلنت (RP-5)، ایمپلنت ها را می توان در مکان های متفاوتی بین دو سوراخ چانه ای قرار داد. هدف از این بررسی، مقایسه گیر اوردنچرهای متکی بر بافت و ایمپلنت با اتچمنت ball در قدامی ترین وخلفی ترین موقعیت ایمپلنت ها در محدوده سوراخ های چانه ای بود.

    مواد و روش ها

    در بررسی تجربی آزمایشگاهی حاضر ابتدا یک مدل آزمایشگاهی فک پایین بی دندان، با استفاده از رزین آکریلیک تهیه شد. سپس با استفاده از میلینگ ماشین، دو جفت ایمپلنت به صورت قرینه در طرفین خط وسط و موازی با یکدیگر در قدامی ترین و خلفی ترین موقعیت سمفیز، روی مدل گذاشته شدند. یک اوردنچر فلزی بر روی مدل تهیه شد. سپس over denture housing از جنس آکریل پختنی،آماده و به قسمت قاب مانند اوردنچر در قدام آن متصل گردید. پس از پیچ کردن ball abutment بر روی ایمپلنت ها، در دو موقعیت مختلف،attachment housing و clinical insert داخل آن، درونover denture housing قرار گرفتند. در بین مراحل مختلف با تراش over denture housing، نمونه ها تعویض شدند. توسط ماشین زوئیک (zwick) با سرعت 51 میلی متر در دقیقه نیروی کششی در جهت عمودی، اعمال گردید. برای هر موقعیت پنج نمونه در نظر گرفته شد.Maximum Dis lodging Force (حداکثر نیرویی که اوردنچر تحمل می کند و از مدل جدا نمی شود) برای هر نمونه اندازه گیری و ثبت گردیئ. آزمون independent sample t برای تحلیل آماری داده ها به کار رفت و نتایج با ضریب اطمینان 95٪ به دست آمد.

    یافته ها

    یافته های تحقیق نشان داد میزان گیر اوردنچر درموقعیت قدامی و خلفی ایمپلنت ها از نظر آماری، تفاوت معنی داری ندارد (05/0P>).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این تحقیق، میزان گیر اوردنچر در موقعیت های قدامی و خلفی ایمپلنت ها یکسان است.

    کلیدواژگان: اوردنچر، گی، ر، اتچمنت ball
  • مسعود سیفی، نفیسه شاملو، میثم میرزایی صفحه 57
    سابقه و هدف
    آلوگرافت ها به عنوان جایگزین جهت پیوندهای استخوانی اتوژن مطرح هستند. در این مطالعه با تاکید بر بررسی هیستولوژی این مطلب ارزیابی شد که آیا این امکان وجود دارد که دندان را با نیروی ارتودنسی به درون بافت پیوندی DFDBA و FDBA حرکت داد؟ بنابراین تحقیق حاضر با هدف تعیین اثر تراکنش حرکت ارتودنتیک دندان با دو نوع بافت پیوندی DFDBA و FDBA صورت پذیرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه تجربی حاضر بر روی چهار سگ انجام گرفت. در هر سگ چهار حفره در سطح مزیال پرمولر اول فک بالاو پایین ایجاد گردید.این حفره ها به طور مساوی با DFDBA وFDBAپر شدند. با استفاده از کویل NiTi با نیروی 150گرم دندان پرمولر اول به سمت مزیال حرکت داده شد.زمانی که این دندان به میانه ماده پیوندی رسید حیوانات کشته شده، ناحیه، مورد بررسی هیستولوژی قرار گرفت. جهت مقایسه میزان حرکت دندان ها از آزمون آماری ANOVA استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که می توان دندان را با نیروی ارتودنسی به درون ماده پیوندی آلوگرافت حرکت داد. متوسط میزان حرکت دندان در پایان مطالعه در گروه DFDBA معادل11/0±6/2 و در گروه FDBA معادل12/0±4/2 گزارش گردید.. تحلیل ریشه در ناحیه یک سوم اپیکال هر دو گروه مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    بررسی حاضر نشان داد مواد پیوندی DFDBA و FDBA می توانند به عنوان جایگزین استخوان اتوژنوس جهت حرکت دندان به درون شکاف های فکی مورد استفاده قرار گیرند.
    کلیدواژگان: ارتودنتیک، استخوان، حکت دندانی، آلوگرفت
  • الهه وحید دستجردی، محمدرضا بدیعی، مهشید نامداری، مینا مهدیان صفحه 65
    سابقه و هدف
    پایان نامه ها یکی از مهمترین منابع پژوهشی دانشگاه ها می باشند که اجرای هر چه بهتر آنها براساس استانداردهای بین المللی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از مطالعه حاضر، تعیین میزان صحت اصول نگارش مواد و روش ها در پایان نامه های عمومی و تخصصی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی از ابتدای سال 88 تا پایان نیمه اول سال 1390 بود.
    مواد و روش ها
    طی مطالعه ای توصیفی-مقطعی، کلیه پایان نامه های دفاع شده دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال تحصیلی 1389 تا نیمه اول سال تحصیلی 1390 براساس چک لیست های بین المللی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS (Version 16.0)، همچنین از روش های آماری ANOVA و T- test مستقل استفاده شد.
    یافته ها
    تعداد101 پایان نامه با طراحی مشاهده ای و 72 پایان نامه با طراحی تجربی ارزیابی شدند. متوسط میزان انطباق پایان نامه ها با طراحی مشاهده ای با تمامی موارد چک لیست STROBE برابر با 75% بود. بیشترین انطباق مربوط به شرح کامل معیار ورود و خروج نمونه ها (95%) و کمترین انطباق مربوط به نحوه کنترل اریبی (48%) بود. متوسط میزان انطباق پایان نامه های با طراحی مداخله ای با تمامی موارد ذکر شده در چک لیست CONSORT (62%) بود. بیشترین انطباق مربوط به شرح کامل نحوه اعمال مداخله ها (3/90%) وکمترین انطباق مربوط به Allocation concealment (88%) بود. ارتباط معنی داری بین حضور استاد مشاور و مقطع علمی استاد راهنما با میانگین امتیازات پایان نامه ها یافت نشد.
    نتیجه گیری
    کمترین انطباق در پایان نامه ها با طراحی مشاهده ای مربوط به شرح چگونگی کنترل اریبی، و در پایان نامه ها با طراحی مداخله ای مربوط به رعایت Allocation concealment بود.
    کلیدواژگان: STROBE و CONSORT، پایان نامه دندانپزشکی، متدولوژی
|
  • Dr. M. Biria, Dr. Gh. Ansari, Dr. Z. Taheri Page 1
    Background And Aim
    Extensive dental treatments for young healthy and medically compromised children are performed under general anesthesia in a daily basis. Considering the side effects of sedatives and anesthetic drugs and also the high risk of dental caries in this group of patients, it is especially important to decide the safest and the most cost beneficial treatments. This study aimed at clinical evaluation of the failure rate of various dental procedures performed under general anesthesia on children presenting to Mofid Pediatric Hospital in Tehran during 2010-2011.
    Materials And Methods
    This descriptive cross sectional study was conducted on a total of 104 patients who received dental treatments under general anesthesia in Mofid Pediatric Hospital and a minimum of 6 months had been passed from their treatment. Dental examination was performed on a dental chair using dental mirror and a probe in the out-patient dental clinic of Mofid Pediatric Hospital. Recorded information included all types of treatment failures occurred in patients that were registered in especially prepared forms. Overall difference in failure rates was calculated using Chi square test while multiple logistic regression test was used to investigate the effect of different factors on the failure rate of treatment modalities.
    Results
    Our study results indicated that stainless steel crown (SSC) was the most successful treatment with the lowest failure rate (1.5%). SSC had a significantly lower failure rate compared to amalgam (7.9%) and posterior composite restorations (9.9%) (P=0.003 and P=0.000, respectively). Composite buildup of the anterior teeth had the highest failure rate (22.4%) among all types of anterior restorations (11.6%) (P=0.009). The failure rates of both pulpectomy and pulpotomy procedures were found to be reasonably low rating at 0.8% and 1.1%, respectively.
    Conclusion
    The highest failure rate belonged to anterior teeth build-ups. Teeth restored with SSC had the highest success rate indicating it as the treatment of choice for badly carious posterior teeth of children who require dental treatments under general anesthesia.
  • Dr. Z. Ahangari, Dr. G. Eslami, Dr. S. Ghannad Page 9
    Background And Aim
    Propolis, a natural product of the honeybee, is currently used as an anti-inflammatory and antimicrobial agent. Using different antibacterial agents is an important step to reduce the number of microorganisms within the root canal and improve the endodontic treatment prognosis. The present in vitro study investigated the antibacterial efficacy of Propolis against Enterococcus faecalis compared to calcium hydroxide.
    Materials and Methods
    In this experimental study, 42 single-rooted human teeth were selected and their smear layer was completely removed after access cavity and canal preparation. After infecting the prepared canals with Enterococcus faecalis species, negative control group was used during sterilization period and in two groups of 18 each, canals were filled with 30%propolis extract and calcium hydroxide, respectively. No material was added to the positive control group. The specimens were stored in CO2 incubator for 72 hours, 1 week and 1 month and afterwards, samples were taken from inside the canals and Enterococcus faecalis colonies were counted. Number of colonies at different time intervals was statistically analyzed using Kruskal-Wallis test. Mann-Whitney U test was used to compare the number of colonies after using the understudy medicaments.
    Results
    Number of colonies was 55,000±46,368.09 and 43,333.33±48,027.077 after incubation for 72 hours and using 30% Propolis extract and calcium hydroxide, respectively. After 1 week incubation, number of colonies was 166.67±408.25 in the Propolis group and zero in the calcium hydroxide group. No colonies were observed after 1 month incubation in both groups. No significant differences were noted between two medicaments at different time intervals.
    Conclusion
    In general, antimicrobial activity of Propolis against Enterococcus faecalis species was comparable with that of calcium hydroxide at different time intervals. Therefore, it can be used as an alternative natural material for disinfection of canals during endodontic treatment.
  • Dr. Z. Jaberi Ansari, Mohasmmadpour Page 17
    Background And Aim
    Contamination leads to decreased bond strength causing failure of restorative treatments. The present study evaluated micro-shear bond strength of composite-composite after saliva contamination and searched for the best method to maintain primary bond strength.
    Materials and Methods
    In this in-vitro trial, specimens made by Z100 composite resin were divided into 7 groups each containing 15 samples and were prepared as follows: Group 1- Control (no contamination), Group 2: Saliva+air drying, Group 3- Saliva+rinsing+ air drying, Group 4- Saliva+ rinsing+ air drying+ etching, Group 5- Saliva+ rinsing+ air drying+ etching+ bonding, Group 6- Saliva+ alcohol, and Group 7- Saliva+ 0.5 mm removal of composite+ rinsing + air drying. Z100 composite was added through tiny tubes (0.7x1 mm) to the prepared surfaces and cured. The microshear bond strength was then determined. Data were analyzed using ANOVA and Tukey’s multiple comparison tests.
    Results
    Mean and standard deviation of the microshear bond strength was 23.0±3.60 MPa in group 1, 11.71±2.49 MPa in group 2, 17.60±4.25 MPa in group 3, 21.84±6.34 MPa in group 4, 21.25±7.58 MPa in group 5, 21.65±5.53 MPa in group 6 and 17.34±5.95 MPa in group 7. Differences between groups 1 and 2 (P<0.0001), 2 and 4 (P<0.0001), 2 and 5 (P<0.001) and 2 and 6 (P<0.0001) were statistically significant.
    Conclusion
    The results of this study showed that air drying of the surface after saliva contamination decreased microshear bond strength significantly. All cleansing methods increased bond strength of the specimens up to thatof the control group.
  • Dr. M. Moezzyzadeh Page 23
    Background And Aim
    Nowadays, composite restorations have gained more popularity and are widely used due to their high esthetic properties, rapid application, ease of use and low costs. There are various composite resins of different brands available in the market and it is necessary to find the most favorable one in terms of reliability and long term prognosis. The present study aimed at evaluating and comparing the compressive strength of hybrid and nanocomposites.
    Materials and Methods
    In this experimental in-vitro study 4 different types of composite resins were used as follows: Group 1- Filtek Z 250 (3M) (hybrid composite) Group 2- Filtek Supreme (3M) Group 3-Gradia Direct X(GC) Group 4-Herculite XRV Ultra (Kerr Hawe)composite resins (groups 2, 3 and 4 are nanocomposites). Twelve samples were made in stainless steel molds of 4mm diameter and 6mm height of each composite. Following photopolymerization of cylindrical samples using Radi plus light curing unit (SDI limited), the specimens were stored in distilled water at 37°C for 48 hours. The specimens were subjected to compressive stress test using Mechanical Testing Machine (Zwick/Roell) at cross head speed of 0.5 mm/min. One way ANOVA and Tukey’s Post-hoc tests were employed for statistical analyses and determining level of significance.
    Results
    The obtained results were as follows: Group 1: 362.51 group 2: 266.70 group 3: 268.72 and group 4:275.75 Newton. Compressive strength of group 1 (Filtek Z 250) was higher than other three groups and it was statistically significant (P<0.05). No statistically significant difference was detected among groups 2, 3 and 4.
    Conclusion
    Hybrid composite showed more compressive strength than nano composites.
  • Dr. H. Moghaddass, Dr. M. Kadkhodazadeh, : Dr. A. Pezeshkfar Page 29
    Background And Aim

    This randomized clinical trial was aimed at comparing the outcomes of palatal connective tissue+ Bio-Oss + PRGF versuscollagen membrane + Bio-Oss+ PRGFin the treatment of intrabny defects.

    Materials and Methods

    Fifteen patients affected by chronic periodontitis were enrolled. Each patient had at least two intrabonydefect (≥3mm). They were randomly assigned into two groups: patients treated i)with collagen membrane+PRGF+Bio-oss (control group) and ii) with palatal connective tissue as membrane + PRGF+Bio-Oss (experimental group). Clinical and intrasurgical examinations included probing depth(PD), clinical attachment level(CAL),gingival recession(GR),defect fill(DF), alveolar crest level(AC) and defect resolution(DR) were measured at baseline and after 6 months with re-entry surgery. Statistical analysis was performed usingTwo-way Repeated Measure ANOVA and Wilcoxon.

    Results

    After 6 months, all of the evaluated clinical parameters showed statistically significant changes from baseline within each group (p< 0/05). The test group showed a significantly smaller amount of gingival recession as compared with control group.(0/8mm versus 1/7mm respectively; P<0/05) But there were not any statistically differences in other clinical parameters between the test and control groups(P>0/05): pocket depth reduction (3/7mm versus 3/5mm), clinical attachment gain (1/8mm versus 1/6mm), alveolar crest loss (1/8mm versus 1/7mm), defect fill(2/3mm versus 2/2mm) and defect resolution (4/1mm versus3/9mm).

    Conclusion

    According to the results obtained from this study it can be suggested that clinical effects of application of palatal connective tissue as a membrane and collagen membrane, in combination with Bio-Oss and PRGF in treatment of vertical bone defects, did not have any statistical significant differences except for gingival recession that was statistically smaller in connective tissue group.

  • Dr. Sj. Sadr, Dr. A. Hadi, Dr. A. Saboury, Dr. M. Mahshid, Dr. A. Akbarzadeh Baghban Page 40
    Background And Aim

    The standard of treatment of edentulous people is implant retained overdenture. The aim of this study was to compare the effect of different implant location (ABDE, 6AE6, 6BD6) on the retention and stability of mandibular implant overdenture with ball attachment.

    Materials and Methods

    An experimental study was designed. An acrylic resin model of edentulous mandible with six implant in the location of first molars, first premolar and between lateral incisor and canine on the left and right side was fabricated. A metallic overdenture was fabricated precisely adapted to the model and attached to a Zwick testing machine (crosshead speed of 51 mm/min). The ball attachments were screw in three ways. First the balls in ABDE, then ball in 6AE6 and then balls in 6BD6 position were screwed. Dislodging tensile forces were applied in three vertical, oblique, anterior-posterior directions for each sample. For each of these three situations, five tests were done. The maximum dislodging force was measured. Normal distributions of data were analyzed with Shapiro-Wilk test. Levene test analazed the variances. A Three-way ANOVA test was employed followed by Tukey’s test.

    Results

    The amount of vertical load is significantly higher than the oblique and Ant-post load (P<0.001). The amount of ant-post load is signifivantly higher than the oblique load (P<0.001). The average of MDF is significantly higher in 6BD6 position (P<0.001). This average is also signifivatnly lower in ABDE position (P<0.001). The amount of measured force in ABDE and 6BD6 position was the least and the most respectively (ABDE=64.51 N and 6AE6=66.06 N). Vertical and oblique dislodging force are the minimum and maximum measured forces respectively (mean vertical= 87.95 N, mean Lateral= 48.1 N and mean Ant.Post= 63.5 N)

    Conclusion

    Lateral and Ant.Post dislodgment values are higher in 6BD6 and 6AE6 respectively. In vertical dislodgment the retention values in the most in 6BD6 position. Vertical retention in higher than lateral and Ant.Post retentions. The more posterior position the distal implant the more the retention and stability.

  • Dr. Sf. Tabatabaian, Dr. A. Saboury, Dr. Zs. Sobhani Page 50
    Background and Aim

    The aim of this study was tocompare retention of implant-tissue supported overdentures with ball attachments in the most anterior and posterior implant positionsat symphysis.

    Materials and Methods

    An acrylic resin model of edentulous mandible with no undercuts was fabricated. Two pairs of implants, two by two, were placed symmetrically in the most anterior and posterior positions at symphysis.Two were placed 5mm from midline in anterior position while two others 5mm infront of mental foramina site in posterior position. A metallic overdenture was made on the model precisely. Then an over denture housing was prepared on the frame work and joined to it. The ball abutments were screwed on the pair of implants in different positions and the complex of attachment housing and clinical insert, were attached into the over denture housing. Five samples were tested for each position. Zwick testing machine loaded and measured tensile forces invertical direction for each sample. Maximum Dislodging Force (MDF) was recorded at the moment of completed attachment of over denture from the model. Independent sample T-test was performed to analyse the data and results reported by confidence coefficient of 95%.

    Results

    There was no statistically difference in retention of implant-tissue supported over dentures in the most anterior and posterior positions of implants at symphyseal region (P>0.05).

    Conclusion

    The amount of retention is the same in the most anterior and posterior positions of implans at symphysis.

  • Dr. M. Seifi, Dr. N. Shamloo, Dr. M. Mirzaei Page 57
    Background and Aim
    The purpose of this study was to investigate the histologic interaction between two different allografts and first premolar root; following orthodontic tooth movement.
    Materials and Methods
    Sample consisted of four male dogs. In each animal, four defects were created at the mesial aspects of the maxillary and mandibular first permanent premolars. The defects were filled with DFDBA or FDBA equally. NiTi closed coil with 150 gr force was used for mesial movement of the first premolar. When the experimental teeth were had been moved about halfway into the defect spaces i.e.nine weeks, the animals were sacrificed and the area of interest were harvested. The first premolar root and adjacent tissues were histologically evaluated. Tooth movements were analyzed using paired t test.
    Results
    The findings demonstrated that it was possible to move a tooth into a defect, filled with DFDBA or FDBA with the same rate of tooth movement. Mean tooth movement in DFDBA and FDBA was 2.6±0.11 mm in DFDBA and 2.4±0.12 mm in FDBA. Apical root resorption occurred on the pressure sides in both groups.
    Conclusion
    These findings indicate that FDBA and DFDBA could be a biocompatible bone substitute into bone defects subjected to orthodontic tooth movement.