فهرست مطالب

نشریه شناخت
سال دوم شماره 1 (پیاپی 60، بهار و تابستان 1388)

  • بهای روی جلد: 15,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1388/05/13
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سید حسن احمدی، حسن عباسی حسین آبادی صفحه 7
    در این مقاله به بررسی تعریف مشهور ارسطویی نفس از نگاه کتاب اثولوجیا پرداخته شده است.
    افلوطین خود در کتاب تاسوعات در جانب وجه سلبی علم النفس خویش و در دفاع از موضع افلاطونی خود درباره ذات و ماهیت مجرد و روحانی نفس، آراء رواقیان و اپیکوریان را که قائل به مادیت و جسمانیت نفس بوده وهمچنین اقوال فیثاغوریان و ارسطو را که به نوعی نفس را مرتبط و متصل با جسم و بدن می دانند ابطال می نماید. در کتاب اثولوجیا اما برخلاف تاسوعات، مولف تا آن جا که می توانسته سعی در تصحیح مذهب ارسطویی درباره نفس و عرضه تفسیری مقبول و معقول از تعریف نفس ارسطو داشته است و انتقادات وارد برتعریف ارسطویی در تاسوعات را مرتبط با تفسیرمادی گرایانه از ارسطو دانسته و حال آن که به زعم صاحب اثولوجیا و با تفسیرصحیح کلام ارسطو این مناقشات برکلام او وارد نمی آید.
    کلیدواژگان: نفس، تمام و کمال (انتلخیا)، صورت طبیعی و صناعی، تمام طبیعی مفعول، تمام فاعل، جسم آلی
  • محمد اصغری، نبی الله سلیمانی صفحه 27
    در این مقاله سعی شده است مفهوم حقیقت از منظر اندیشه نئوپراگماتیستی رورتی مورد بررسی قرار گیرد. رورتی همانند بسیاری از فیلسوفان پست مدرن مفهوم حقیقت را انکار می کند. او در این کار از تفکرات پراگماتیستی و پست مدرنیستی بهره می جوید. رد ذهن به مثابه آینه طبیعت، ضدبازنمودگرایی، ضدماهیت باوری و تاکید بر زبان از جمله مقدماتی است که رورتی از طریق آنها حقیقت را انکار می کند. او با توجه به این مقدمات نظریه مطابقت صدق را رد و از نظریه پراگماتیکی صدق از نوع جیمزی دفاع می کند. در این مقاله کوشیده ایم با استناد به نوشته های رورتی مساله انکار حقیقت را مورد بررسی قرار دهیم.
    کلیدواژگان: حقیقت، ضدبازنمودگرایی، ذهن با مثابه آینه، ضدماهیت باوری، زبان و رورتی
  • رضا اکبریان، نجمه سادات رادفر صفحه 53
    طرح نظریه های گونه گون در تبیین «نظریه عقل» در اندیشه فیلسوف بر جسته ای همچون ابو نصر فارابی، موسس فلسفه اسلامی، موجب ابهام، تداخل و تعارض آراء گردیده و ضرورت پژوهشی عمیق توام با تبیین نظریه صحیح را هویدا می گرداند. بر این پایه، نگارنده این مقاله می کوشد با تشریح ابعاد مختلف نگاه فارابی در مورد عقل و بررسی و تحلیل آن طی سه گفتار، به بررسی معانی مختلف عقل بپردازد و از این رهگذر، رویکرد فلسفی فارابی به «نظریه عقل» را به دست آورد. از این رو، در بخش نخست به بررسی رساله مهم معانی فی العقل فارابی می پردازد و در بخش دوم معانی شش گانه از «عقل» را مورد تحلیل قرار می دهد و در بخش نهایی ابتکارات و ابداعات فارابی در نظریه عقل را مطرح می کند.
    کلیدواژگان: ابونصر فارابی، عقل، عقل فلسفی، عقل فعال، فلسفه اسلامی
  • نصرالله حکمت، عارف دانیالی صفحه 85
    اسطوره، نه صورت ابتدایی و خام بینش بشری، بلکه منطق غالب بشر جاویدان و مقدس است؛ منطق «خاستگاه» و «تکراری» که در ساختار دقیق و یکپارچه اش، هر امر جزیی را به مرتبه «دال ابدیت» بر می کشد. ضرورت و قطعیت این منطق،تنها در قیاس با پارادایم تاریخی فهم می شود.
    «خاستگاه باوری» اساطیری در پی آنست که کثرات و تفاوتها را در یک اصل و سرچشمه گردآورده و بدین ترتیب آنها را به هویت های جاودانه و نمونه های مثالی بدل سازد؛ هویاتی که همان طبایع یا راز بی زمان اشیا هستند. هر رویداد همان نادره نخستین است. همین رجعت و بازگشت به منشایی واحد، در سرشت خود،اشتیاق به «وحدت» و «کل» را مستور ساخته است. برهم نهاد این «خاستگاه باوری» و «وحدت گرایی»، دست یابی به نگرش «ضد تاریخی» در چشم انداز اسطوره ای است؛ در چنین جهانی، انکشاف ابدیت با «انکار تاریخ» پیوند می خورد.
    کلیدواژگان: خاستگاه، وحدت، نمونه مثالی (Archetype)، ابدیت باوری، تاریخ گرایی
  • رضا ماحوزی صفحه 113
    کانت در فلسفه نقادی، ساحت طبیعت را از ساحت آزادی تفکیک کرده و بدین ترتیب، جدال دترمینیسم و اختیار را پایان داد. با این حال وی در نقد قوه حکم جدایی این دو ساحت را نقصی در نظام عقل محض تشخیص داده و تلاش کرده است به کمک قوه حکم تاملی این شکاف را پر کند. وی در اثر اخیر، با رویکردی ایجابی، اشیاء فی نفسه(نومن ها) را به مثابه فرولایه فوق محسوس طبیعت مورد بررسی قرار داده و با عرضه تصویری نظام مند(ارگانیکی) از این ساحت، که همانا متعلق زیبایی طبیعی نیز هست، وحدت طبیعت و آزادی را امکان پذیر ساخته است. این نوشتار درصدد است پس از معرفی معنای طبیعت و آزادی در اندیشه کانت، چگونگی این گذر را تبیین کند.
    کلیدواژگان: طبیعت، آزادی، گذر، زیبایی طبیعی
  • علی مرادخانی، محمد مهدی اردبیلی صفحه 133
    هگل در اواخر فصل مربوط به نیرو و فاهمه از کتاب پدیدارشناسی روح به مفهوم «جهان وارونه» اشاره کرده و بخشی را بدان اختصاص می دهد. اما از سویی به دلیل دشواری خود متن و از سوی دیگر به واسطه جایگاه این بخش در سیر تکوین روح در پدیدار شناسی، درک معنای وارونگی جهان وارونه و چگونگی تحقق این وارونگی به یکی از مشکلات شارحان پدیدارشناسی تبدیل شده است. مقاله پیش رو می کوشد تا به این مفهوم، که بی شک یکی از پیچیده ترین مفاهیم موجود در فلسفه هگل است، بپردازد و در حد توان خود تفسیری روشن و جامع از آن، به ویژه جایگاه و نقش ان در کتاب پدیدارشناسی، به دست دهد؛ و دست آخر نیز در راه ارائه تفسیری فراگیر از آن، علاوه بر اشاره به تفاسیر فلسفی مختلف، به حوزه هایی غیر از فلسفه (برای مثال روانکاوی و ادبیات) نیز بپردازد.
    کلیدواژگان: پدیدارشناسی روح، جهان وارونه، دیالکتیک، آگاهی، نیرو، جهان فراحسی، جهان پدیداری
  • احمد علی اکبر مسگری، موسی محمدیان صفحه 157
    کانت در بنیادهای مابعدالطبیعی علم طبیعی، تلاش می کند تا با فراهم آوردن بخشی محض برای فیزیک نیوتنی، آن را به علم به معنای حقیقی کلمه تبدیل کند. او در ضمن این کار، فیزیک نیوتنی را از مفاهیمی که از نقطه نظر فلسفه نقدی تهی و فاقد وجاهت اند پیرایش کرده و تلاش می کند مفاهیمی سازگار با این فلسفه را جایگزین آن ها کند. در نتیجه او در چندین موضع مهم در تقابل کامل با نیوتن قرار می گیرد که یکی از این مواضع، بحث ماهیت ماده است. نیوتن از قائلان به نظریه اتمیسم است حال آن که کانت در برابر این تلقی، نظریه دینامیکی ماده را مطرح می کند. طبق این نظریه ماده ذاتا دارای نیروهای بنیادینی است که امکان ماده مبتنی بر آنهاست. او با برشمردن ایرادات اتمیسم از نقطه نظر فلسفه استعلایی، نظریه جدید خود را همساز با این فلسفه پیشنهاد می دهد. در این مقاله تلاش بر این است که با بررسی متقابل این دو نظریه رقیب، انگیزه های کانت برای ارائه نظریه دینامیکی ماده را بهتر بشناسیم.
    کلیدواژگان: ماده، اتمیسم، نظریه ذره ای، نظریه دینامیکی ماده، نفوذناپذیری
|
  • H. Ahmadi, H. Abbasi Page 7
    In this article, the Aristotle’s definitions of soul in the points of view of the Uthulujia and Ennead is discussed. In the Enneads, in the negative aspect of his psychology for defineded Plato’s position, Plotinus rejects the Stoic and Epicurean ideal of the soul. Also he rejects the Aristotelian definition of the soul. However, in Uthulujia he attempt to defend Aristotle’s definition. Uuthulujia’s adaptor agrees with Plotinus that the soul is not in body as the form of the body yet unlike Plotinus, holds that in a sense the soul is the perfection or entelechia of the body.
  • M. Asghari, N. Solymani Page 27
    This article tries to consider the concept of “Truth” in Neopragmatic thought of Richard Rorty Who, like many postmodern philosophers, denies the concept of truth. He uses the pragmatist and postmodernist ideas in denying truth. He rejects the mind as the mirror of nature, representionalism, essentialism and emphasizes language. These concepts are preliminaries to denying truth. He rejects the corresponding theory of truth by these concepts and instead he defends the pragmatic theory of truth as James had already defended it. We consider the problem of truth while we refer to Rorty's works.
  • R. Akbarian, N. Radfar Page 53
    Propounding different views as to reason in thought of a prominent philosopher like Farabi, the father of Islamic philosophy, causes ambiguity, interference, and contrariety amongst thinkers. This essay explains Farabi's perspective regarding reason in three independent parts. Firstly, it surveys Farabi's important writings as to reason. Then, analyzes the various senses of reason. Lastly, introduces some of Farabi's innovations
  • N.Hekmat, A.Danyai Page 85
    Myth is not the primordial and naïve insight of man; rather it is the dominant rationale of immortal and sacred man: a rationale of “origin” and “repetition” which, in its precise and harmonious structure, elevates every trivial thing to the level of signifier of eternity.The necessity and preciseness of this rationale is only comprehended in comparison (contrast) to the historical paradigm. Mythical originalism wants to collect all the pluralities and differences in one origin and foundation and, through this, turn them into eternal identities and archetypes: identities which are the natures or timless secret of things.Each event is a primordial rarity: this return to a single(united) origin, in its own nature, has concealed the tendency towards unity and “totality”. Synthesis of this "originalism" and "Unitarianism" is achieving an anti-historical theory in a mythical perspective: in such a world the revealing of eternity is tied to "denial of history".
  • Reza Mahoozi Page 113
    Kant separates space of nature from space of freedom in critical philosophy and so, he finished the contact between determinism and free will. However, he recognized this separation as a weak in system of pure reason. So, he endeavored to fill this gap whit help of faculty of reflective judgment. In Critique of Judgment, he examined nominal things as a substrate of super sensible of nature in positive view, and introduces hierarchical system of nature, as a natural beauty, to unify nature and freedom. In this article, after I introduce meaning of nature and freedom, Ill justify that transfer with help of faculty of reflective judgment and natural beauty.
  • A. Moradkhani, M.M. Ardebili Page 133
    At the end of the third chapter of Phenomenology of Spirit, ‘Force and Understanding’, Hegel pointed to the concept of Verkehrt Welt, or the inverted world, and allocated a part of the work to it. Due to the difficulty of the text itself, and also the position of this concept in the process of the genesis of spirit, its understanding and explanation of it, one of the most difficult tasks of Phenomenology interpreters. This paper addresses this concept, which is one of the most complicated notions in Hegel's philosophy; and also provides a clear and comprehensive interpretation of it, in particular, its role and function in Phenomenology of Spirit. Eventually, to present an overarching interpretation, this research, coupled with some philosophical approaches, delves a little into other fields such as psychoanalysis and literature.
  • A. Mesgari, M. Mohammadian Page 157
    In Metaphysical Foundations of Natural Science, Kant tries to prepare a pure part for Newtonian physics to show it is a proper science. Meanwhile, he purges Newtonian physics from the concepts which are empty or are not justified from the stand point of critical philosophy and puts concepts consistent with this philosophy in their place. In some crucial positions, therefore, he diffess from Newton and one of them is the constitution of matter. Although Newton belives in atomism, Kant presents his dynamical theory of matter according to which matter essentially has fundamental forces on which its possibility is based. Kant criticizes atomism from the standpoint of transcendental philosophy and considers his theory consistent with this philosophical view. In this essay, these two rival theories are is examined to understand Kant’s motivation in presenting his novel theory.