فهرست مطالب

علوم و فنون دریایی - سال هشتم شماره 1 (بهار و تابستان 1388)

مجله علوم و فنون دریایی
سال هشتم شماره 1 (بهار و تابستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/10/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سعید ضیایی نژاد، غلامرضا رفیعی، جاسم غفله مرمضی، علیرضا میرواقفی، حمید فرحمند صفحه 1
    این مطالعه با هدف سنجش فعالیت ویژه ی سه آنزیم آمیلاز، پروتئاز و لیپاز به عنوان یک معیار اولیه جهت انتخاب پروبیوتیک ها از باکتری های Bacillus sp. و Lactobacillus sp. جداسازی شده از دستگاه گوارش ماهی شانک (Acanthopagrus latus) انجام پذیرفت. بدین منظور فعالیت ویژه ی سه آنزیم آمیلاز، پروتئاز و لیپاز با استفاده از سوبسترا های اختصاصی در هفت گونه باکتری جنس Bacillus و سه گونه باکتری جنس Lactobacillus جداسازی شده از دستگاه گوارش ماهی شانک سنجیده شد. نتایج نشان داد همه ی این باکتری ها قادر به تولید آنزیم بوده و فعالیت ویژه ی این آنزیم ها بین برخی از باکتری ها تفاوت چشمگیری با هم دارند (05/0>P). در مجموع می توان این گونه عنوان نمود که فعالیت ویژه ی هر سه آنزیم در باکتری های جنس باسیلوس (BP1-7) بیش از باکتری های لاکتوباسیل (LP1-3) بود (05/0>P). از لحاظ فعالیت ویژه آنزیم پروتئاز، نتایج نشان داد که سویه BP5 Bacillus با میانگین IU/mg protein13/3 بیشترین فعالیت را داشت که دارای تفاوت معنی داری (05/0>P) با سویه LP1 Lactobacillus با کمترین فعالیت (IU/mg protein03/1) بود. بیشترین و کمترین فعالیت آنزیم آمیلاز به ترتیب در سویه های BP6 Bacillus (IU/mg protein00/3) و LP2 Lactobacillus (IU/mg protein04/0) مشاهده گردید که دارای اختلاف معنی داری با هم بودند (05/0>P). بیشترین فعالیت ویژه لیپاز در سویه BP6 Bacillus (IU/mg protein40/1) مشاهده گردید که دارای تفاوت معنی داری با سایر سویه ها بود (05/0>P).
    کلیدواژگان: باکتری، پروبیوتیک، آمیلاز، پروتئاز، لیپاز، Acanthopagrus latus
  • محمدرضا صحراییان، وحید یاوری، جاسم غفله مرمضی، نیازمحمد کر، احسان رومیانی صفحه 11

    برای تعیین نیاز انرژی ماهی شانک زردباله، آزمایش با سه جیره ی غذایی حاوی انرژی متفاوت (24، 22، 20 کیلو ژول بر گرم) همراه با یک تیمار تغذیه شده از غذای تر با سه تکرار برای مدت 8 هفته طراحی گردید. کلیه تیمارها در تانک 300 لیتری حاوی 20 ماهی)وزن اولیه 12±2. 1 گرم) انجام گرفت که روزانه 2 بار در حد سیری مورد تغذیه قرار می گرفتند. در انتهای دوره ی آزمایش، جیره های غذایی بر روی بازماندگی و درصد افزایش وزن بدن بی تاثیر بودند (05/0<P). ضریب چاقی و ضریب تبدیل غذای در بین تیمار های تغذیه شده با غذای فرموله نسبت به غذای تر اختلاف معنی داری را نشان می داد (05/0>P). ضریب چاقی با افزایش میزان انرژی از 20 تا 24 کیلوژول افزایش و مقدار ضریب تبدیل غذایی با افزایش انرژی روند کاهشی را نشان می داد. بیشترین درصد شاخص احشایی و شاخص کبدی و میزان چربی احشا در ماهیان تغذیه شده از غذای فرموله مشاهد شد. با افزایش میزان انرژی از میزان رطوبت و خاکستر لاشه کاسته شد، اما برمیزان چربی لاشه، میزان ابقای انرژی و ابقای پروتئین افزوده گردید. تنها بین تیمار های تغذیه شده با انرژی بیشتر (22 و 24 کیلو ژول بر گرم) نسبت به انرژی کمتر (20کیلو ژول و غذای تر) در شاخص ابقای انرژی اختلاف معنی داری مشاهد شد (05/0>P). بیشترین رسوب چربی کبد (LDA) در تیمار تغذیه شده با انرژی24 کیلو ژول بر گرم مشاهده شد که با سایر تیمار ها اختلاف معنی داری داشت (05/0>P). درجه پاتولوژی 4 (معادل نکروز) برای کبد های ماهیان تیمار شده با بالاترین انرژی به دست آمد و در دو تیمار دیگر درجه پاتولوژی 3 یا متوسط و در تیمار تغذیه شده با غذای تر درجه 2 یا ملایم تعیین گردید. با توجه به بررسی های حاصل از پارامتر های رشد و بافت شناسی کبد، مطلوب ترین انرژی برای رشد ماهی شانک زردباله 22 کیلوژول و نسبت P/E 25 گرم به کیلوژول محاسبه گردید.

    کلیدواژگان: انرژی، تغذیه، بافت شناسی، کبد، شانک زردباله
  • حسام الدین عبدی، نعمت الله محمودی، بهرام فلاحتکار * صفحه 23

    تاثیر سطوح مختلف نوکلئوتید جیره بر شاخص های رشد و کیفیت لاشه ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) با وزن متوسط 2/0 ± 54/7 گرم به مدت 8 هفته مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش درون مخازن 300 لیتری با تراکم ذخیره سازی 20 عدد ماهی در کارگاه تکثیر و پرورش دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. نوکلئوتید جیره در 5 سطح صفر، 1/0، 2/0، 3/0، 4/0 درصد به جیره غذایی اضافه گردید. غذادهی بین 4-7% وزن توده زنده طی دوره پرورش و 5 بار در روز انجام شد. پس از 56 روز پرورش، نتایج نشان داد که افزودن نوکلئوتید به جیره تاثیر معنی داری بر برخی فاکتور های رشد شامل شاخص وضعیت داشته (05/0>P) در حالی که در سایر پارامتر ها نظیر وزن نهایی، ضریب تبدیل غذایی، افزایش وزن و میزان بقا این تفاوت معنی دار نبود (05/0P>). در آنالیز تقریبی لاشه، اختلاف معنی داری در خاکستر، رطوبت و پروتئین در بین گروه های مختلف مشاهده نشد (05/0P>) اما سطح 2/0 درصد دارای بیشترین چربی بوده که اختلاف معنی داری با سایر تیمار ها داشت (05/0>P). نتایج این آزمایش نشان داد اضافه کردن نوکلئوتید به جیره کپور معمولی به میزان 2/0 درصد اثرات مثبتی بر برخی پارامتر های رشد و آنالیز تقریبی لاشه دارد.

    کلیدواژگان: تغذیه، نوکلئوتید، رشد، ترکیبات لاشه، کپور معمولی، Cyprinus carpio
  • احمد قرایی، عباس اسماعیلی ساری، سعید کیوان شکوه، رقیه کرمی صفحه 32

    جیوه در اشکال مختلف آلی و معدنی یک ماده سمی محسوب می شود که فاقد فعالیت بیولوژیک طبیعی در بدن موجودات است. تا به حال در اثر در معرض قرار گیری با جیوه صدمات بسیار گسترده ای از لحاظ فیزیولوژیک، تولید مثل و بیوشیمیایی در ماهیان گزارش شده است ولی اطلاعات نسبتا کمیدرباره تجمع زیستی متیل جیوه و چگونگی اثرات آن در مقادیر تحت کشنده در ماهی ها موجود است. هدف از این مطالعه بررسی جذب متیل جیوه و تجمع زیستی آن در دوره طولانی مدت از طریق خوراکی در بچه فیل ماهیان جوان، بهعنوان یکی از بزرگترین و مهمترین گونه های بومی و تجاری و در حال انقراض دریای خزر میباشد. برای این منظور فیل ماهیان جوان (Huso huso) با میانگین وزنی 4±86 گرم با چهار نوع جیره غذایی حاوی غلظت های مختلف متیل جیوه شامل گروه شاهد با 04/0، گروه غلظت پایین با 766/0، گروه غلظت متوسط با 8/7 و گروه غلظت بالا با 22/16 میلی گرم درکیلوگرم متیل جیوه طی 70 روز تحت تیمار قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تجمع متیل جیوه در 70 روز به صورت خطی بوده و در عضله بچه ماهیان در 35 روز اول میزان تجمع در تمامیگروه های تیماری بطور معنی داری بیشتر از 35 روز دوم است (05/0>P). میزان تجمع زیستی متیل جیوه در هر چهار تیمار نشان داد که بین غلظت متیل جیوه موجود در غذای بچه ماهیان و متیل جیوه در عضله رابطه مستقیم با همبستگی بالا وجود دارد (R2=0.97). بررسی میزان درصد جذب طی 35 روز اول و دوم آزمایش هیچگونه اختلاف معنی داری بین تیمارها نشان نداد (05/0<P)، ولی این میزان در 35 روز دوم کمتر از 35 روز اول کلیه گروه های تیماری بود. درصد جذب متیل جیوه در 35 روز اول بین 67-57 درصد و در 35 روز دوم بین 45-42 درصد متغیر بود. نتایج این مطالعه نشان داد که آلودگی جیوه میتواند اثرات زیانباری در زندگی فیل ماهی حتی در مراحل اولیه رشدی به همراه داشته باشد و عدم خروج یا جابجایی آلاینده ها در دریای خزر احتمالا باعث تشدید این روند میشود.

    کلیدواژگان: متیل جیوه، تجمع زیستی، جذب، فیل ماهی، دریای خزر
  • اولیاقلی خلیلی پور، آسیه علی اکبری صفحه 41

    به منظور بررسی وضعیت زادآوری پرستوی دریایی گونه سفید در تالاب انزلی، بخش غربی آن در یک فصل جوجه آوری از ابتدای خرداد تا انتهای مرداد 1384 مورد مطالعه قرار گرفت و عوامل موثر در موفقیت زادآوری بررسی گردید. یک گروه جوجه آور در غرب تالاب وجود داشت. فنولوژی تولیدمثلی این گونه در غرب تالاب از 21 خرداد ماه با رفتار آشیانه سازی آغاز شده و در اواخر مرداد با خارج شدن جوجه ها از آشیانه پایان یافت. اندازه دسته جات تخم در تالاب غرب بین 1تا 4 تخم بود و همچنین گروه های همزاد بین 1 الی 2 جوجه مشاهده گردید. میزان موفقیت زادآوری در غرب تالاب 15/45 درصد محاسبه شد. اختلاف معنی داری در میزان موفقیت زادآوری بین دسته جات مختلف تخم و گروه های همزاد مشاهده نشد (05/0<P) اما اختلاف بین میزان تلفات در هر مرحله تولیدمثلی معنی دار بود (000/0=P). عامل اصلی بیشترین تلفات در مرحله قبل از تفریخ تخم، عدم تفریخ تخم ها و عوامل انسانی تشخیص داده شد. همبستگی معنی داری بین اندازه ی آشیانه (829/0= P) و نزدیکی از آشیانه مجاور (443/0=P) با موفقیت زادآوری مشاهده نشد. همچنین مشخص گردید که میزان نرخ بقای روزانه در مراحل رشد جوجه ها بیشتر از دوره تفریخ بوده و نرخ بقا تا مرحله Post-nestling افزایش می یابد.

    کلیدواژگان: فنولوژی، تولید مثل، نرخ بقای روزانه، Chlidonias hybrida، تالاب انزلی
  • مرتضی داودی، عباس اسماعیلی ساری، نادر بهرامی فر، فاطمه رجایی صفحه 57

    افزایش فعالیت های کشاورزی در اطراف تالاب ها و استفاده از آفت کش های آلی در مزارع منجر به آلودگی گسترده تالاب به این مواد می شود. آفت کش ها، ترکیباتی با چربی دوستی بالا و پایداری زیاد در محیط زیست هستند که در زنجیره ی غذایی تجمع پیدا می کنند. موجودات آبزی به خصوص ماهیان از مهمترین مسیر های ورود این آلاینده ها به بدن انسان هستند. علاوه بر این ماهی یک شاخص مناسب برای ارزیابی آفت کش های آلی کلره در محیط های آبی می باشد. در این مطالعه میزان آفت کش های آلی کلره در تالاب شادگان با استفاده از ماهیان کپور معمولی جمع آوری شده در پاییز 1386، توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی ارزیابی شد. در بین آفت کش ها، HCHs بیشترین غلظت (ng/g ww 81/5) و دی آلدرین (ng/g ww 24/0) کمترین غلظت را داشتند. در بین متابولیت های DDTs، متابولیت p،p/-DDE (ng/g ww 59/2) و در بین ایزومر های HCHs، ایزومر آلفا (ng/g ww 37/5) و در بین ایزومر های Heptachlor، ایزومر هپتاکلر (ng/g ww 40/1) دارای بیشترین غلظت بودند. طبق نتایج، می توان نتیجه گیری کرد در منطقه ی تالاب شادگان به تازگی از HCHs و Heptachlor استفاده شده و از DDTs به تازگی استفاده نشده است. بر اساس نتایج، میانگین غلظت آفت کش های به دست آمده در کپور معمولی جمع آوری شده میزان نواحی بسیار پایین تر از استاندارد های ارایه شده توسط سازمان های مختلف می باشد.

    کلیدواژگان: آفت کش های آلی کلره، گازکروماتوگرافی، کپور معمولی، تالاب شادگان
  • مسعود صدری نسب، محمد فیاض محمدی صفحه 66

    در این مطالعه تغییرات سمت و سرعت جریان و نوسان سطح آب در مصب رودخانه جزرومدی اروندرود مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق از مدل سه بعدی و هیدرودینامیکی کوهیرنس استفاده شده است که در آن معادله پیوستگی، معادلات ناویراستوکس در سه بعد و معادله های انتقال شوری و دما به روش جداسازی به هنگام می شوند. در مدل از مختصات دکارتی برای راستای افق و از مختصات سیگما با سه لایه برای راستای قائم استفاده شده است. شرایط مرزی اعمال شده شامل تغییرات دما، شوری و دبی برای مرز باز رودخانه و تغییرات دما و شوری و اعمال مولفه های جزرومدیO1،S2، M2 و K1برای مرز باز دریا در مدل به کار گرفته شده است. همچنین پارامتر های میانگین شده ماهیانه جوی (سرعت و سمت باد، دمای هوا، بارش، رطوبت نسبی و پوشش ابر) در مدل اعمال شده است. دراین مدل از شبکه یکنواخت به ابعاد 690×491 استفاده شده است که منطقه ای در حدود 40-55 کیلومتر مربع از مصب رودخانه اروندرود را تحت پوشش قرار داده است. شروع اجرای مدل سپتامبر سال 2009 بود. از آنجایی که در شرایط اولیه، سرعت ها صفر و هم چنین دما و شوری برای کل محیط یکنواخت وارد شده بود، لذا مدل برای یک ماه بدون دریافت خروجی و صرفا جهت پایداری اجرا شد. خروجی های ماه های اکتبر و نوامبر نشان می دهند که حداکثر سرعت جریان درد هانه در زمان مهکشند هنگام جزر رخ می دهد که به 95/0 متر بر ثانیه می رسد. به منظور صحت سنجی، سرعت جریان، جهت جریان و نوسانات سطح آب در آبان ماه 1386 در مصب رودخانه اندازه گیری شد. علاوه بر این نتایج مدل برای نوسان سطح آب کاملا با جداول پیش بینی جزر و مد آدمیرالیتی تطابق دارند. مقایسه نتایج مدل با داده های اندازه گیری شده تطابق زیادی را نشان می دهند.

    کلیدواژگان: رودخانه جزرومدی، مولفه های جزرومدی، مدل سازی عددی، پارامتر های فیزیکی آب دریا، اروندرود
  • فرشته کمیجانی، وحید چگینی، محمدرضا بنازاده ما هانی، محمدسعید سنجانی صفحه 78
    در این تحقیق، با استفاده از داده های میدانی (دما، شوری و چگالی آب) خلیج چابهار، اثر توفان حار های گونو بر افزایش شیو (شیب) لایه بندی آب خلیج مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. داده های میدانی برداشت شده در برش های طولی و عرضی خلیج چابهار پس از باد های غربی (پیش از توفان) و جنوب شرقی (پس از توفان)، برای توصیف اثر این پدیده ها بر توزیع کمیت های فیزیکی آب، مورد استفاده قرار گرفته است. توزیع شوری آب قبل از وقوع توفان، گواهی بر حضور آب های لایه ی زیر سطحی دریای عمان (شوری کمتر از 5/36 قسمت در هزار) در اعماق خلیج است. از سوی دیگر میدان شوری مشاهده شده بعد از باد جنوب شرقی، حرکت آب های سطحی کم شور از د هانه ی خلیج به سمت مناطق ساحلی (به علت پدیده ی انتقال اکمن) را نشان می دهد. بنابراین، شوری آب خلیج با پیش روی به سمت ساحل کاهش می یابد. یک هفته پس از کاهش شدت توفان، توزیع عمودی چگالی و شوری در کل منطقه، موجب لایه بندی شدید آب می شود. به عبارت دیگر ورود آب های آزاد و کم شور به ایستگاه های ساحلی به همراه اختلاط باد ناشی از توفان، گرادیان غیریکنواخت عمقی این دو پارامتر را در جهت عمود بر د هانه ی خلیج ایجاد می کند. به علاوه روابط بین پارامتر های برداشت شده، با استفاده از آزمون های آماری مختلف، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. مقایسه ی مقادیر کمیت های ذکر شده، از طریق تحلیل های آماری به تحلیل توزیع کمیت ها در سطوح افقی و عمودی و سرانجام به ترسیم الگوی گردش آب در خلیج چا بهار منجر شده است.
    کلیدواژگان: پارامترهای فیزیکی، لایه بندی، توفان گونو، خلیج چابهار
|
  • Saeed Ziyaeinejad, Gholamreza Rafii, Jasem. Gh. Marammazi, Alireza Mirvaghefi, Hamid Farahmand Page 1
    This study was carried out to investigate the specific activity of amylase, protease and lipase, as a selective criterion of probiotics, in some Bacillus sp. and Lactobacillus sp. isolated from intestinal tract of yellowfin seabream, Acanthopagrus latus. The results showed that all seven Bacillus and three Lactobacillus isolates were able to produce enzymes, although the specific enzyme activity was significantly different between the isolates. The specific activity of enzymes was higher in Bacillus isolates than in Lactobacillus isolates. Maximum and minimum activity of protease was observed in Bacillus BP5 isolates (3.13 IU/mg protein) and Lactobacillus LP1 isolate (1.03 IU/mg protein) respectively (P<0.05). Highest and lowest amylase activity was observed in Bacillus BP6 (3.00 IU/mg protein) and Lactobacillus LP2 (0.04IU/mg protein) respectively. Bacillus BP6 (1.40 IU/mg protein) had maximum lipase activity and was significantly different from other isolates (P<0.05).
  • Mohammad R. Sahraeian *, Vahid Yavari, Jasem G. Marammazi, Niaz, Mohammad Kor, Ehsan Romiyani Page 11

    An eight week feeding trial was conducted to determine the energy requirement of growth in yellowfin sea bream (Acanthopagrus latus) fed with diet containing three energy levels (20, 22 and 24 kj g-1 crude) and wet diet (Trash fish). Triplicate groups of 20 fish (12±2. 1 initial weight) were each stocked in 300-L fiberglass tanks and fed twice a day to apparent satiation. Survival rate and body weight gain (BWG) were independent of the dietary treatments. Formulated diet and wet diet significantly affected condition factor (K) and food conversion ratio (FCR). K increased with the increase of energy from 20 to 24 kJ gr-1 but FCR decreased with increasing energy levels. Viscera somatic index (VSI), hepatosomatic index and intraperitoneal fat ratio (IPF) were highest in formulated diet. Moisture and ash contents decreased with increasing energy levels in diet, but carcass lipid content, gross energy retention (GER), protein retention (PR) increased with increasing dietary energy. GER was significantly affected by diets with high energy (24 and 22 kJ/gr diet) or low energy (20Kj/gr and wet diet) contents. The liver droplet area (LDA) was the highest in fish fed high energy diet. The results indicated that the optimum dietary energy levels and the best P/E, for the best growth performance of juvenile yellow fin sea bream were 21.9kJ in gr. diet 25 g kJ-1, respectively.

  • Hesaamodin Abdi, Nematollah Mahmoudi, Bahram Falahatkar Page 23

    Effect of different levels of dietary nucleotide was studied on growth indices and proximate analysis of common carp with average weight 7.54 ± 0.2 during 8 weeks. This experiment was carried out in 300 L circular tanks with 20 fish per tank at the Aquaculture unit, School of Natural Resources, TMU. Dietary nucleotide was added to the diet at a rate of 0, 0.2, 0.3, and 0.4 percent. Fish were fed 5 times daily at a rate of 4-7% body weight. After 56 days of feeding, results showed that dietary supplementation of nucleotide had significant effect on condition factor (P<0.05), but not on final weight, feed conversion ratio, weight gain, and survival (P>0.05). Analysis of proximate composition showed no significant differences in ash, moisture, and protein content (P>0.05). The highest fat content was observed in fish fed 0.2% nucleotide (P<0.05). The results of this study showed that supplement of 0. 2% of nucleotide has positive effect on growth and proximate composition in this species.

  • Gharaei Ahmad, Esmaili, Sari Abbas, Saeed Keyvanshokooh, Roghayeh Karami Page 32

    Mercury is a unique element that, unlike many metals, has no essential biological function. Wide variety of physiological, reproductive and biochemical abnormalities have been reported in fish exposed, but relatively little is known about methylmercury (MeHg) bioaccumulation in fishes and how chronic sublethal exposures affect their functioning. Objective of this study was to investigate the assimilation and bioaccumulation of dietary methylmercury (MeHg) in juvenile Beluga, Huso huso, a commercially important endangered species in the Caspian Sea. In this study four groups of Beluga juveniles were exposed to four dietary treatments with MeHg: 1- Control group (0.04 mg/kg) 2- Low dose group (0.76 mg/kg) 3- Medium dose group (7.8 mg/kg) 4- High dose group (16.22 mg/kg) for a period of 70 days. Results showed that MeHg accumulation was linear during 70 days and in muscle (P< 0.05) it was significantly higher in the first 35 days. MeHg bioaccumulation in all treatment groups indicated direct relationship with high dependency between dietary MeHg and MeHg accumulation in muscle (R2=0.0973). Percent assimilation was not significant (P> 0.05) among the treatment groups during first and second 35 days, but was higher than second 35 days. It was 57-67% during first 35 days and 42-45% during second 35 days. The results suggested that Mercury contamination could have harmful effects on Beluga even in early years as no exit or transportation for the pollutants exists in the Caspian Sea. The pollutants entering the Caspian Sea through the rivers accumulate in the environment, and a higher amount of them would penetrate into the fish body.

  • Olyagholi Khalilipour *, Asiyeh Aliakbari Page 41

    This study was carried out to study the breeding success of Whiskered Tern (Chlidonias hybrida) from June to August in Anzali Wetland (Western part of Wetland). The factors affecting breeding success were studied. Reproductive phonology of whiskered tern started in June with nesting behavior and ended with the fledgling stage in late August. Breeding success was 45.15%. Clutch size varied from 1-4 eggs and cohort groups from 1-2 chicks per nest. There were no significant difference between clutch size and cohort group (P>0.05) but the difference in mortality rate between the different stages of reproduction (P<0.001) was significant. The inability of eggs to hatch and human factors were the major causes of mortality. There was no significant correlation between nest size (P=0.829) and breeding success. It was seen that daily survival rate was higher during the growth of chicks than the in the hatching period and increased until post-nestling stage.

  • Davodi Morteza *, Esmaili, Sari Abbas, Bahramifar Nader, Rajaii Fatemeh Page 57

    Increase of agricultural activity around the wetlands and use of Organochlorine pesticides in fields lead to widespread contamination of the wetlands. Pesticides are lipophilic compounds with high persistence in the environment and are accumulated in food chain. Aquatic organisms especially fishes are one of the important routes for entrance of these compounds to human bodies. Fish is also a suitable indicator for the organic pollution monitoring in aquatic environment. In this research, concentrations of organochlorine pesticides in common carp (Cyprinus carpio) collected in Autumn of 1386 from the Shadegan wetland, were assessed using gas chromatography (GC). HCHs (5.81 ng/g ww) had the highest and dieldrin (0.24 ng/g ww) had the lowest concentrations among pesticides. Among DDTs metabolites p,p/-DDE (2.59 ng/g ww), among HCHs isomers α-HCH (5.37 ng/g ww) and among Heptachlors isomers Heptachlor (1.40 ng/g ww) had the highest concentrations. The mean concentrations of pesticides in common carp were below the pesticides standard levels determined by various organizations.

  • Masoud Sadrinasab *, Mohammad Fayyaz Mohammadi Page 66

    In this research, fluctuations of water level at the mouths of Arvandrud and Bahmanshir rivers are studied. COHERENS which is a three-dimensional hydrodynamic model is employed to simulate salinity and temperature in three dimensions. In this model, Cartesian coordinate for the horizontal and sigma coordinate with three layers is used for the vertical profile. At open boundaries variations of salinity, temperature as well as four main tidal constituents (,M2, S2, O1, K1) are applied. Monthly mean atmospheric parameters (speed and wind direction, temperature, rainfall, relative humidity and cloud coverage) are also employed in the model. In this study, uniform grid of 491× 690 is used which covers the region of 40×55 square kilometers of both Arvandrud and Bahmanshir estuaries. In order to validate the results of the model, outputs of the model are compared whit confirmed Admirality Tide Tables and found a very good agreement between them. To compare water level fluctuations of Arvandrud river with Bahmanshir river, some stations were selected along rivers with equal distances from the river mouths. Results of this comparison show that, the speed of tidal wave at Arvandrud river is higher than Bahmanshir river. Also tidal range in the Bahmanshir river found lower than Arvandrud river.

  • Fereshte Komeijani, Vahid Chegini, Mohammad R. Banazadeh, Mohammad S. Sanjabi Page 78
    In this study, effect of Gonou hurricane on stratification was analyzed by field data on temperature, salinity and density in Chahbahar Bay. Field data was used to describe the effects of western and south-east winds on the distribution of physical parameters. The salinity distribution before the hurricane event showed existence of Oman sea subsurface water (salinity less then 36. 5 psu) in deeper areas of the Bay. Salinity fields observed after south-east wind suggested encroachment of low salinity surface water from mouth of Bay into coastal area by Ekman transport phenomena. One week after weakening of hurricane vertical distributions of salinity and density produced strongly stratified conditions on throughout the Bay. Inflow of open and low salinity waters into the coast and the wind related to the hurricane, together produced a vertical gradient of these two parameters perpendicular to the Bay mouth. Correlation between the different parameters were studied using statistical tests. The circulation pattern in the Chahbahar Bay could be studied using these parameters and analyzing their vertical and horizontal distributions.