فهرست مطالب

طلوع بهداشت - سال دهم شماره 2 (پیاپی 32، تابستان 1390)

نشریه طلوع بهداشت
سال دهم شماره 2 (پیاپی 32، تابستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/12/23
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سید سعید مظلومی محمود آباد، راضیه ذوالقدر، مهدی میرزایی علویجه *، افسانه حسن بیگی صفحه 1
    سابقه و اهداف

    امروزه دانش آموزان به دلیل نقش مهمی که در اداره آینده کشور به عهده دارند و مدیران اصلی در اداره آینده کشور و رهبر سایر اقشار جامعه در هدایت به سمت کمال و اهداف کشور می باشند، بنابراین سلامت جسم و روان آنها با سلامت جامعه آینده و آینده کشور در ارتباط مستقیم می باشد. دوره نوجوانی، دوره ای پر تنش و بسیار مهمی در زندگی است چرا که، نه تنها جسم بلکه توان روانی نیز در طی این دوره حساس زندگی دچار تحول اساسی می شود و سازگاری با چنین تغیرات اساسی، بر جسم و روان فشار می آورد. علاوه بر این دوره نوجوانی، سن بحران رشدی است و در این دوره، افزایش انواع استرس ها و آسیب پذیری به فشار روانی، اجتماعی و زیستی با کاهش مهارت های مقابله ای همراه می شود. این مطالعه قصد دارد رابطه بین استرس مزمن و کیفیت زندگی دانش آموزان را بررسی کند.

    روش بررسی

    این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد که به صورت مقطعی بر روی 300 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی پایه سوم در شهر یزد انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، دو پرسشنامه استاندارد اضطراب مزمن اشپیلبرگر (جهت اندازگیری استرس) و پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی36 SF می باشد. در نهایت داده های جمع آوری شده وارد کامپیوتر شده و به وسیله نرم افزار spss ویرایش سیزده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین سنی دانش آموزان 16/0± 88/16 می باشد. یافته های این مطالعه نشان داده است که میانگین نمره استرس مزمن در دانش آموزان 4/8 ± 59/43 می باشد و میانگین نمره هرکدام از حیطه های کیفیت زندگی آنها شامل عملکرد فیزیکی (26/20±31/83)، محدودیت در ایفای نقش به علت مشکلات جسمی (51/21±32/69)، درد بدنی (35/21±76/34)، سلامت عمومی (90/18±29/36)، سرزندگی (53/15±94/52)، عملکرد اجتماعی (87/13±75/47)، محدودیت در ایفای نقش به علت مشکلات عاطفی (42/25±35/57) و سلامت روان (67/8±54/46) می باشد.

    نتیجه گیری

    بر طبق نتایج به دست آمده با افزایش شدت استرس، کیفیت زندگی دانش آموزان کاهش پیدا می کند.

    کلیدواژگان: دانش آموزان، استرس مزمن، کیفیت زندگی
  • محمدحسن احرامپوش، ابراهیم شاهسونی، محمدرضا سمایی، اصغر ابراهیمی، سید وحید غلمان، اکبر صالحی، پروانه طالبی، اسماعیل شاهسونی صفحه 11
    سابقه و اهداف
    برکه های تثبیت فاضلاب ساده ترین فرآیندی است که انسان توسط آن سعی در تثبیت مواد قابل تجزیه بیولوژیکی دارد. امروزه جهت مدیریت مسائل زیست محیطی غالبا از ابزارهای کامپیوتری به ویژه مدلسازی ریاضی بهره گرفته می شود. پویایی سیستم روش تحلیل مسائلی می باشد که در آن ها زمان یک عامل مهم است و دربرگیرنده ی بررسی چگونگی واکنش و دفاع یک سیستم در برابر شوک هایی است که از بیرون بر آن اعمال می شود.
    روش بررسی
    در این مطالعه پس از نمونه برداری و انجام آزمایشها، یک مدل فرایندی ساخته شد. نخست طرح کلی انبارش ارتوفسفات، مشخصات و پارامترهای آن تعیین و روی صفحه ونسیم ایجاد شد. سپس روابط ریاضی هر فرایند تعیین و وارد کامپیوتر شد. نهایتا مدل با استفاده از داده های برکه اختیاری تصفیه خانه یزد، کالیبره و تایید شد.
    یافته ها
    پس از آنالیز حساسیت مدل مشخص شد که نرخ رشد درجه یک جلبک، نرخ ته نشینی فسفر و افت ناشی از اثر ترکیبی تنفس و دفع جلبکی جزء عوامل مهم در مدل می باشند. افت ناشی از زئوپلانکتون های گیاهخوار، نرخ هیدرولیز کربن معدنی، نسبت فسفر به کلروفیل، جزء عوامل کم اهمیت در مدل می باشند.
    نتیجه گیری
    مدل پویایی سیستم برای برکه اختیاری نیاز به داده های کمتری در مقایسه با سایر مدل های موجود (مثلا: برنامه شبیه سازی آنالیز آب) دارد. بنابراین مدل ارزانی بوده و می توان پاسخهای خوبی از آن به دست آورد. در مدل این تحقیق، نرخ ته نشینی فسفر و نرخ رشد جلبکی عامل مهمی برای حذف فسفر می باشد، لذا با داشتن زمان ماند مناسب در برکه اختیاری می توان مدیریت بهتری را اعمال نمود. نسبت فسفر به جلبک (کلروفیل) در مدل اهمیت کمی دارد. لذا با داشتن رشد جلبکی مناسب سیستم می تواند نوسانات ورودی فسفر را تحمل کند. نسبت کربن به فسفر و نرخ تنفس زئوپلانکتون های گوشتخوار در مدل بی تاثیر هستند، لذا مقدار کربن آلی محلول و ذره ای و مرگ و میر زئوپلانکتون های گوشتخوار محدودیتی در تعادل سیستم ایجاد نمی کنند. با داشتن داده های بیشتر و در مدت زمان طولانی تر قابلیت مدل افزایش می یابد و مدل های اکولوژیکی پویایی سیستم، اطلاعات مفیدی جهت مدیریت برکه به دست می دهد، لذا بهتر است از این مدل جهت امور مدیریتی و ارزیابی کلی برکه اختیاری استفاده شود و برای ارزیابی دقیقتر بهتر است از مدل های دو بعدی و سه بعدی به جای مدل صفر بعدی استفاده شود.
    کلیدواژگان: فسفر واکنشگر محلول، پویایی سیستم، مدلسازی، برکه تثبیت اختیاری، شهر یزد
  • شکوه فاضل پور، محمدحسین باقیانی مقدم*، آزاده نجارزاده، حسین فلاح زاده، فریماه شمسی، فرحنازخبیری صفحه 25
    سابقه و اهداف

    بدون تردید یکی از عوامل موثر در برقراری سلامت، وضعیت تغذیه است. امروزه با پیشرفت علم و فن آوری و صنعت، شیوه زندگی تغییر کرده است و استفاده ازغذاهای فوری(فست فود)رواج پیدا کرده است که در نتیجه استفاده زیاد از این غذاهای پرکالری و چرب و عدم تعادل بین انرژی دریافتی و مصرفی،احتمال ابتلا افراد به چاقی، دیابت و بیماری های متعاقب آن را افزایش می دهد به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت مصرف غذاهای فوری در مردم شهر یزد صورت پذیرفت.

    روش بررسی

    نوع مطالعه توصیفی و به روش مقطعی بودکه به روش خوشه ایبر روی 600 نفر در سطح شهر یزد انجام شدواطلاعات لازم در مورد وضعیت مصرف فست فود در افراد بالای 18 سال با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تعیین شد جمع آوری گردید. سپس اطلاعات بدست آمده، با استفاده ازآمار توصیفی و کای اسکوار مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت.

    یافته ها

    یافته های تحقیق نشان داد که 34% از افراد مورد مطالعه مرد و 66% زن بودند.7/24% در گروه سنی 25-18 سال و1/22% در گروه سنی 30-25 سال، قرار داشتند.8/90% از مردم شهر یزد حداقل از یکی از غذاهای فوری مصرف می کردند وتنها 2/9% اصلا از غذاهای فوری استفاده نمی کردند.
    تقریبا 82% از مصرف کنندگان ترجیح می دادند همراه با مصرف غذاهای فوری،نوشابه و سس مصرف کنند. 5/97% از دانشجویان و 3/93% از افراد بیکار مورد مطالعه، غذاهای فوری مصرف می کردند که 7/16% از افراد بیکار،8/18% از دانشجویان مورد مطالعه حداقل 2-1 بار در هفته از غذاهای فوری مصرف می کردند.

    نتیجه گیری

    بیشترین گروه سنی مصرف کنندگان غذاهای فوری، مردان،افراد جوان،مجرد ودانشجو بودند،که این نشان دهنده این است که افراد جوان، سالم و پرنشاط هستند وتجربه و آگاهی لازم در مورد تغذیه سالم را نداشته و کمتر به سلامتی خود اهمیت می دهند واین تصور را دارند که بیماری های مزمن نظیر فشار خون و دیابت و... درسنین بالا اتفاق می افتد و به این نکته توجه ندارند که زمینه این بیماری ها در کودکی و جوانی ایجاد می شود. در نتیجه مصرف غذاهای فوری در آنها بالا است این در حالی است که هرچه سن بالا می رود تجربه، آگاهی و درک خطر در افراد بیشتر شده و به سلامتی خود اهمیت بیشتری می دهند.

    کلیدواژگان: وضعیت مصرف، غذاهای فوری (فست فود)، شهر یزد
  • محمد ملکوتیان، کامیار یغماییان، مهسا طاهرگورابی صفحه 35
    سابقه و اهداف
    یون نیترات از جمله مهم ترین آلاینده های منابع آبهای سطحی و زیرزمینی می باشند که در اثر ورود فاضلابهای خام انسانی،صنعتی و فاضلابهای کشاورزی وارد منابع آبی می شوند. یون نیترات شاخص وقوع آلودگی آبهای زیرزمینی است. بالا بودن غلظت این یون در آب علاوه بر سمیت آن می تواند آلودگی میکروبی به همراه داشته باشد. به طوری که افزایش غلظت نیترات در آب از طریق طعم و مزه قابل تشخیص نیست. هدف از انجام کار تعیین کارایی حذف نیترات در آب شرب با استفاده از نانو ذره آهن صفر ظرفیتی و بررسی شرایط بهینه است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع تحلیلی - کاربردی است و در این مطالعه برای تهیه نانو ذره آهن صفر ظرفیتی از بوروهیدرید سدیم و کلرورفریک به نسبت 1 به 3 استفاده شد.سپس متغیرهایی از قبیل pH(4،6،8،10)و زمان تماس(5،10،15،20،25،30،35،40،45،50،55،60،65)دقیقه و غلظت نانو ذره آهنg/l(10،15،30،45،60) و غلظت نیتراتmg/l(25،35،50،75،100،200،300،400،500) مورد بررسی قرار گرفت. و طبق متداول ترین ایزوترمها و سنتیک های جذب میزان جذب و دینامیک واکنش نیترات تعیین شد.
    یافته ها
    حداکثر حذف نیترات در PH برابر 4 و زمان تماس60 دقیقه، تحت تاثیر غلظت نانوذره آهن g/l15 با غلظت اولیه نیتراتmg/l50 به ترتیب برابر با 90%، 1/99%، 95%، 70% بدست آمد. ایزوترم فروند لیخ (988/0= R2) و لانگمیر نوع 2 (978/0=R2) بیشترین تطابق را با داده های این مطالعه نشان داد. همچنین آنالیز سینتیک نشان داد که جذب نیترات توسط نانو ذره آهن صفر ظرفیتی مطابق سینتیک درجه 2 انجام شده است(989/0=R2).
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان دادند که میزان حذف نیترات با کاهش pH وافزایش زمان تماس افزایش می یابد.با افزایش غلظت نانو ذره درصد حذف افزایش یافت. همچنین با افزایش غلظت نیترات درصد حذف کاهش یافت. بنابراین جهت میزان حذف بیشتر نیترات بایستی شرایط بهینه آزمایش تعیین گردند.
    کلیدواژگان: نیترات، نانوذره، آهن، آب
  • فرزاد جلیلیان، حمید الله وردی پور، بابک معینی، عباس مقیم بیگی، مجید براتی، مهدی میرزایی علویجه صفحه 45
    سابقه و اهداف
    سوء مصرف استروئیدهای آنابولیک در ورزشکاران در حال گسترش می باشد که با عوارض جانبی شدید همراه است. هدف از انجام مطالعه حاضر ارائه روش مناسب پیشگیری از مصرف استروئیدهای آنابولیک در بین جوانان مراجعه کننده به سالن های بدن سازی بوده است.
    روش بررسی
    این پژوهش یک مطالعه مداخله ای تجربی می باشد که در بین جوانان مراجعه کننده به سالن های بدن سازی آقایان شهر همدان انجام گرفته است. بدین منظور به طور تصادفی دو باشگاه بدن سازی انتخاب،60 نفر در گروه مداخله و 60 نفر در گروه شاهد وارد مطالعه شده و به مدت دو ماه مورد پیگیری قرار گرفتند. پس از انجام ارزشیابی تشخیصی اقدام به مداخله آموزشی در زمینه آگاهی از عوارض سوء مصرف استروئیدهای آنابولیک، آگاهی در مورد تغذیه مناسب در ورزش و آموزش مهارت رد مواد در بین ورزشکاران گردید. استراتژی اصلی ارتباطی بکار رفته در پژوهش استفاده از گروه همسالان بود.
    یافته ها
    نتایج بدست آمده نشان داد که بعد از اجرای برنامه آموزشی اختلاف معناداری برای افزایش میانگین نمره آگاهی، شدت درک شده و کاهش قصد رفتاری بین ورزشکاران گروه های مداخله و شاهد وجود دارد (05/0 >P)، اما ارتباط معناداری بین بهره گیری از برنامه آموزشی و کاهش مصرف استروئیدهای آنابولیک و همچنین افزایش حساسیت درک شده در بین ورزشکاران گروه های موردمداخله مشاهده نشد (05/0
    نتیجه گیری
    نتایج نشان دهنده ارتقاء آگاهی، شدت درک شده و قصد رفتاری عدم استفاده ازاستروئیدهای آنابولیک بعد ازاتمام برنامه آموزشی در بین ورزشکاران گروه مداخله می باشد و سودمندی تشکیل کلاس های آموزشی برای آنان را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: استروئیدهای آنابولیک، بدن سازی، آموزش همسالان
  • رضا دهنویه، علی اکبر حق دوست، محمدرضا امیراسماعیلی، محمود نکویی مقدم، فاطمه رمضانی * صفحه 57
    سابقه و اهداف

    امروزه سازمان های آموزشی برای بقا و پیشرفت در بین سایر موسسات آموزشی، نا گزیرند که به سمت تعالی و بهبود مستمر حرکت کنند. در این میان مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا ((EFQM میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند مورد استفاده قرار گیرد. تجارب سایر کشورها نشان می دهد که موسسات آموزش عالی در مسیر اجرای مدل با موانعی مواجه بوده اند.هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین موانع استفاده از جایزه کیفیت ایران در آموزش دانشگاه های علوم پزشکی ایران-که بر مبنای مدل EFQM بنیان نهاده شده است - و ارائه راهکاربرای رفع این موانع است.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع مطالعات مقطعی است که با استفاده از روش کیفی انجام گردیده است. از طریق مصاحبه ساختارمند با صاحبنظران کشوری، موانع پیش روی استقرار مدل جایزه کیفیت ایران و راهکارهای این موانع در دانشگاه های علوم پزشکی کشور استخراج گردید.

    یافته ها

    مهمترین موانع عنوان شده شامل ویژگی های خاص محیط دانشگاهی، ضعف در عملکرد مدیران ارشد، مشارکت ضعیف،ضعف در نوآوری،ضعف ارتباطی،ضعف در بستر سازی و ایجاد ثبات در فرایند بهبود،ضعف در تخصیص منابع و مشکلات ناشی از عوامل محیطی بود.

    نتیجه گیری

    می توان چنین نتیجه گیری نمود که با توجه به استفاده گسترده از مدل EFQM در موسسات آموزشی کشورهای مختلف و موانع مشاهده شده، در گام اول می بایست این موانع برای سازمان های آموزشی مشخص و در مرحله بعد علل ریشه ای آنها شناسایی و راهکارهای لازم برای رفع آنها اندیشیده شود.

    کلیدواژگان: مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا، جایزه کیفیت ایران، دانشگاه های علوم پزشکی، راهکارها، موانع
  • مرضیه مومنی سروستانی، محمد علی مروتی شریف آباد، ابوالفضل برخورداری فیروز آبادی، حسین فلاح زاده صفحه 69
    سابقه و اهداف
    فرایند میانجی شناختی ارزیابی کنارآمدن در تئوری انگیزش محافظت توانایی مقابله و دفع خطر تهدید شده را ارزیابی می کند و شامل سازه های خودکارآمدی،کارآمدی پاسخ و هزینه درک شده می باشد. حساسیت، شدت و پاداش های درک شده درونی و بیرونی نیز از سازه های فرایند میانجی شناختی ارزیابی تهدید می باشند که رفتارهای ناسازگارانه را ارزیابی می کند. شواهدی مبنی بر تاثیرگذاری این فرایندها بر قصد و رفتارهای مختلف وجود دارد ولیکن در زمینه قصد و رفتار رانندگی تاکنون مطالعه ای انجام نشده است. هدف مطالعه حاضر مقایسه ارزیابی کنارآمدن و ارزیابی تهدید در پیش بینی قصد و رفتار رانندگی غیر ایمن در افراد 19 ساله و بالاتر شهر یزد می باشد.
    روش بررسی
    در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، 379 نفر از افراد 19 ساله و بالاتر شهر یزد که دارای گواهینامه رانندگی بودند، به روش خوشه ایتصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای مشتمل بر متغیرهای دموگرافیک، سازه های فرایند ارزیابی کنارآمدن و تهدید، بانضمام قصد و رفتار رانندگی غیر ایمن بود که از طریق خودگزارشی و با مراجعه به درب منازل تکمیل گردید. پایایی و روایی پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت و تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSpss و آزمون های آماریtest T-، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش نشان داد که فرایند ارزیابی کنارآمدن با قصد و رفتار رانندگی غیر ایمن همبستگی منفی و فرایند ارزیابی تهدید با قصد و رفتار رانندگی غیر ایمن همبستگی مثبت و معناداری در سطح 01/0 داشتند. فرایندهای ارزیابی کنار آمدن و ارزیابی تهدید با یکدیگر1/31% از رفتار رانندگی غیر ایمن را پیش بینی می کردند که نقش فرایند ارزیابی کنار آمدن (44/0-β=) بیش از ارزیابی تهدید (18/0β=) می باشد. میزان پیش بینی قصد رانندگی غیر ایمن توسط فرایندهای ارزیابی کنار آمدن و ارزیابی تهدید 7/11% بود که تنها فرایند ارزیابی کنارآمدن معنادار بود.
    نتیجه گیری
    پژوهش حاضر به وضوح نشان می دهد که فرایند میانجی شناختی ارزیابی کنارآمدن در پیش بینی قصد و رفتار رانندگی غیر ایمن موفق تر بوده است، لذا بالابردن خودکارآمدی و کارآمدی پاسخ و کاستن از هزینه های درک شده رانندگی ایمن در رانندگان با هدف تسهیل پذیرش رفتار ایمن می تواند به عنوان یک اصل در امر آموزش مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: ارزیابی کنارآمدن، ارزیابی تهدید، قصد رانندگی غیر ایمن، رفتار رانندگی غیر ایمن
  • مجید براتی، حمید الله وردی پور، بابک معینی، عبدالله فرهادی نسب، حسین محجوب، فرزاد جلیلیان صفحه 81
    سابقه و اهداف
    سوء مصرف مواد محرک منجر به بروز مشکلات متعدد مرتبط با سلامتی گشته است که ضرورت ارائه برنامه های آموزشی پیشگیری را نشان می دهد. این پژوهش با هدف کلی بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مساله برکنترل رفتاری درک شده امتناع از سوءمصرف مواد محرک در بین دانشجویان انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مداخله ای از نوع پیش آزمون- پس آزمون، از میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر همدان که علاقه مند به شرکت در مطالعه بودند، 140 نفر بعنوان گروه نمونه بصورت تصادفی انتخاب شدند که در ادامه با تخصیص تصادفی به دو گروه کنترل (70 نفر) و مداخله (70 نفر) تقسیم و وارد مطالعه شدند. در ابتدا میزان کنترل رفتاری درک شده امتناع از مصرف مواد محرک توسط پرسشنامه سنجیده شد. سپس در گروه مداخله، اقدام به برگزاری جلسات آموزشی گردید و نهایتا بعد از دو ماه از آخرین جلسه آموزشی، اطلاعات پس آزمون جمع آوری شد. نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری و توسط آزمون t زوجی و مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بررسی نتایج قبل و بعد از مداخله آموزشی نشان داد که اختلاف معنی داری برای میانگین نمره کنترل رفتاری درک شده در بین گروه های مداخله و شاهد وجود دارد(05/0>P، 401/2=t). همچنین از بین دو مولفه کنترل رفتاری، مولفه توانمندی درک شده تاثیر پذیری بیشتری از آموزش مهارت های حل مساله داشته است(05/0>P، 218/4=t).
    نتیجه گیری
    آموزش مهارت های مدیریت مسئله دارای اثربخشی قابل توجهی برای ایجاد کنترل رفتاری برای امتناع از سوء مصرف مواد می باشد. افزوده شدن راهکارهای پیشگیرانه مبتنی بر آموزش مهارت های حل مسئله به برنامه های آموزشی مهارت های زندگی در دانشگاه ها توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: آموزش، سوء مصرف مواد، دانشجویان، مهارت های حل مسئله
|
  • Mazloomy Mahmoudabad Ss Zolghadr R. Mirzaie Alavijeh M. Hasan Baigi A Page 1
    Background

    Because students play an important role in the future management of every country and are responsible for other social groups of the country towards perfection and goals, theirphysical and mental health is very significant. This study intends to investigate the relationshipbetween chronic stress and quality of life in female students.

    Method

    This descriptive analytical study was performed on 300 third grade high school students in Yazd.Data collection tools were the standard questionnaires Eshpylberger chronic stress and Quality of Life SF36. Data were collected and compiled by the computer software spss-11 andanalyzed.

    Results

    The age average of the students was 16.8 ± 0.6. The findings showed that the mean score of chronic stress in students was 43.59 ± 8.4 and the average score of students in quality of life was 70.98 ± 10.67. According to the results, 39.7 % of students who enjoyed good quality of life had lower chronic stress.

    Conclusion

    According to the results, with increasing stress intensity, quality of life in the students decreases.

  • Ehrampoush M. H Shahsavani E. Samaei M. R Ms.C) Ebrahimi A. Ms.C) Ghelman V. _Salehi A. Talebi P. Shahsavani Esmail Page 11
    Background
    Waste stabilization ponds are simplest systems applied by human to treat thebiological degradable materials. Today, computerized tools and special mathematical modeling isused to manage environmental systems problems. System Dynamics is a system for problemsanalys is when time is a significant factor. It includes the way action and reaction of system isencountered by external thistles.
    Methods
    After sampling and testing, phosphorus was modeled by using mathematical elationships and system Dynamics method. After making the initial model and its testing, the odel was calibrated using three months data from facultative pond in Yazd city in Iran.
    Results
    Algal growth rate, phosphorus settling rate and losses due to algal respiration andexcretion were from important agents. Respiration rate of herbivorous zooplankton, non living arbon hydrolysis rate and phosphorous to chlorophyll ratio were from low important agents. espiration rate of carnivorous zooplankton and phosphorous to carbon ratio were from nimportant agents.
    Conclusion
    In comparison with other models, our System Dynamics Model needs low data. This s also a cheap model and we perceived good operation of it. In sensitive analysis, algal growth rate nd phosphorus settling rate were important in phosphorus removal. So, we can manage facultativepond better with increasing retention time in pond. Phosphorous to chlorophyll ratio had lowimportant role in this model. Thus, system can tolerate phosphorous variations in inlet wastewaterwith sufficient algal growth. Respiration rate of carnivorous zooplankton and phosphorous tocarbon ratio do not limit system equilibrium. Ability of the model increases with sufficient retentiontime and further data. System Dynamics ecological models give useful information for facultativeponds. It is recommended this model be used for management affairs and overall assessment offacultative ponds. For more precise assessment, it is apposite to use two or three dimensions modelssubstitute zero dimensions models.
  • Fazelpour Sh Baghianimoghadam Mh Nagharzadeh A. Fallahzadeh H. Shamsi F. Ms.C) Khabiri F Page 25
    Background

    Nutrition is one of the Most effective factors for establishment of health.Today, fast food consumption has increased due to changes in life style. Over-consumption of these highcalorie and high-fat foods and the imbalance between energy intake/expenditure has increased therisk of obesity, diabetes and other diseases. This study assessed the status of fast food consumptionamong people of Yazd city

    Methods

    This is a descriptive cross-sectional study carried out on 600 adults in Yazd city usingcluster sampling. method The data of fast-food consumption in Yazdi people over 18 years old weregathered using a researcher-made questionnaire. Validity and reliability of the questionnaire werefigured. The data were then analyzed using SPSS V.16 with using drawing on descriptive statisticsand Chi-square.

    Results

    About 34% of participant were men and 66% women. 24.7% and 22.1% of participants were between 18-25 and 25-30 years old respectively. More than 90 of participants were in the habit of consuming at least one of the fast food items and only 9.2% of them didnt use fast foods at all.Nearly 82% of them prefered to consume soft drinks and dressings with their fast food. Fast food consumption was observed in 97.5% of the university students and 93.3% of the joblessparticipants.Sixteen point seven percent of the jobless people and 18.8% of the university studentsconsumed fast foods at least 1-2 times per week.

    Conclusion

    Most of the fast food consumers were men, young, single and student. This finding indicates that young people do not have sufficient knowledge and experience about healthynutrition. They do not believe that chronic diseases such as diabetes and hypertension can be startedfrom young age. So, they consume fast foods too much. By increasing age, people pay moreattention to health status because of increasing knowledge and risk perception.

  • Malakootian M.*Yaghmaian K. Tahergorabi M Page 35
    Background
    Nitrate ion is among the most important pollutants of surface and underground water which enters into aquatic resources through domestic, industrial and agricultural wastewater. Nitrate ion is an indicator of underground water pollution. In addition to its toxicity, high concentration of this ion in water can cause microbial contamination. High concentration of nitrate in water is notrecognizable through tasting or smelling. The aim of this research was to study the efficiency of nitrate removal in drinking water using zero-valence iron nano-particle (Fe0) and also determination of the optimum conditions.
    Methods
    In this study, the ratio of sodium boro-hydride and chloro-ferric (1: 3)w/w was used to prepare zero-valence iron nano-particle. Then, effect of factors such as pH (4, 6, 8, 10), exposure time (5, 10, 15, 20, 25, 30, 35, 40, 45, 50, 55, 60 and 65 min), concentration of iron nano-particle (10, 15, 30, 45 and 60 g/l) and concentration of nitrate (25, 35, 50, 75, 100, 200, 300, 400 and 500 mg/l) were studied. Absorption level and nitrate reaction dynamics were determined according to the most common isotherms and absorption kinetic.
    Results
    Nitrate removal at pH 4, exposure time of 60 min, 15 g/l of iron nano-particle and initial nitrate concentration of 50 mg/l were recorded as 90%, 99.1, 95 and 70% respectively. Freundlich isotherm (R2=0.988) and Langmuir type 2 (R2=0.978) had the highest correlation to the studied factors. Also, kinetic analysis showed that nitrate absorption by zero-valence iron nano-particlewas done according to grade 2 kinetic (R2=0.989).
    Conclusions
    Findings revealed that nitrate removal level increased as pH decreased and exposure time and concentration of zero-valence iron nano-particle increased. Also, as nitrate concentration increased, removal percentage decreased. Therefore, to remove higher levels of nitrate, optimal experimental conditions should be determined.
  • Jalilian F. Allahverdipour H. Ph.D)Moinei B., Ph.D)Moghimbeigi A., Barati M., Mirzaei Alavijeh M Page 45
    Background
    The use of anabolic androgenic steroids (AAS) has been associated with serious side effects. AAS abuse is growing increasingly among professional and amateur athletes. The purposeof this study was to apply peer education approach to prevent anabolic steroid abuse among malegym users.
    Method
    This study was randomized pretest-posttest control group design which conducted was among young male gym users in Hamadan. Two body building clubs were randomly selected, and60 participants as intervention group and 60 as control group were enrolled at the baseline surveyand were followed up after 2-month. The educational programs to promote knowledge on nutritionin sport, side effects of anabolic steroid abuse and resistance skills were taught to the interventiongroup. The main communication strategy used in this study was peer education approach.
    Results
    There were statistically significant differences of score in knowledge, perceived severity, and intention reduction for using AAS among interventional versus control group (P < 0.05).However no significant difference was found for using anabolic steroid and perceived susceptibility after intervention between the two groups (P > 0.05).
    Discussion
    The results showed the increasing knowledge, perceived severity and intentionreduction to anabolic steroid after completing the educational program among athletes in the intervention group and the usefulness of instructional programs for them.
  • Dehnavieh R. Haghdoost A. Amiresmaeli M. Nekooe Moghadam M., Ramezani F Page 57
    Background

    For surviving and growth, educational organizations, among other institutions, have no choice except to move towards excellence and continuous improvement. The EuropeanFoundation for Quality Management Excellence Model (EFQM) can be used as a powerful tool.Experiences of other countries show that higher education institutions in the implementation of themodel have been faced with obstacles. The aim of this study was to determine barriers in theimplementation of Iran Quality Award based on EFQM model- in the universities of medicalsciences in Iran and to present solutions.

    Methods

    This is a cross-sectional study using qualitative methods. Through structured interviews with national experts, barriers in the stability of Iran Quality Award fundamental concepts and solutions in University of Medical Sciences.were detected.

    Results

    The most important barriers mentioned by the interviewees included special features of the universities, weakness in the performance of senior managers, poor participation, lack of innovation and creativity, poor communication, poor preparation and stability in the process improvement, weaknesses in the allocation of resources and the problems caused by environmental factors.

    Conclusion

    Regarding the widespread use of the EFQM model in educational institutions indifferent countries and the obstacles observed, the barriers first have be identified then speculate onthe root causes and finally provide solutions for these problems.

  • Momeni Sarvestani M., Morowatisharifabad Ma Barkhordari Firoozabadi A. Fallahzadeh H Page 69
    Background
    Coping appraisal is a cognitive mediating process in Protection Motivation Theorywhich evaluates one’s ability to cope with or averts threatened danger and included perceived selfefficacy, response efficacy and perceived costs of protective behavior. Threat appraisal processevaluates the factors associated with the behavior that potentially creates danger, including theintrinsic and extrinsic rewards accompanying the behavior, the severity of the danger, and one’svulnerability to it. There are some evidences regarding their effects on intention and behavior ofsome safety areas but there isnt any study on intention and behavior of driving. The purpose of this study was Comparison of Coping Appraisal and Threat Appraisal in predicting unsafe driving behaviors and intention among 19-years-old-andabove drivers in Yazd city.
    Methods
    In this cross-sectional study, total number of 379, drivers, which had a driving license were included in the study with a clustered random sampling in the city. Data collection instruments were a self-report questionnaire including demographic variables and subscales for measuring coping appraisal,threat appraisal, unsafe driving intention and behavior which was completed by referring to the participant's houses. The validity and reliability of the questionnaire were examined and approved. The data were analyzed using SPSS software and t.test, Pearson correlationcoefficient and Liner Regression statistical tests.
    Results
    There was a significant negative correlation between coping appraisal and intention and unsafe driving behavior and positive significant correlation between threat appraisal and intentionand unsafe driving behavior at 0.01 level. Coping and threat appraisal both predicted 31.1% ofvariance in unsafe driving behavior in which the coping appraisal (β=0.44) exceeded the threatappraisal (β=0.18). The predition of variances in variances in unsafe driving intention throughcoping Appraisal and Threat Appraisal came to 11.7% Only coping Appraisal was statisticallysignificant.
    Conclusion
    Cognitive mediating process of coping appraisal was a more powerful predictor ofintention to unsafe driving behavior. Therefore increasing self efficacy and response efficacy, anddecreasing perceived cost of drivers aimed at facilitating the acceptance of safe behavior could benote-worthy as a principle in education.
  • Barati M. Moinei B. Farhadinasab A. Mahjub H. Jalilian F Page 81
    Background
    Psychoactive drug abuse has been increased among Iranian young people in recent years thus producing health problems so requiring provision of educational preventive programs for this age group. The purpose of this study was to assess the effect of problem solving skills training on college students’ perceived behavioral control against psychoactive drug abuse.
    Methods
    A Pre-and-post nonequivalent control group design study was carried out. A total number of 140 students were selected through randomized cluster sampling and were randomly assigned to the intervention (n=70) and the control (n=70) groups. The data-gathering tool consisted of a self-report questionnaire assessing the variables of control beliefs and perceived power. After diagnostic evaluation, a problem solving skills promoting program was applied to persuade the participants against drug abuse. Respondents in the control and experimental groups completedquestionnaires at baseline and 2 months after the intervention.
    Results
    The result showed that educational manipulation had significant effect on the intervention group’s average response for perceived behavior control against psychoactive drug abuse (t=2.401, p<0.05). Also, perceived empowerment has more effectiveness of problem-solving skills training (t=4.218, p<0.05).
    Conclusion
    These findings suggest that problem solving skills training would be an efficient tool for preventing drug abuse education programs among college students which must be added to comprehensive life skills programs.